sepidehnikroo | Неотсортированное

Telegram-канал sepidehnikroo - سپیده نیک‌رو

-

شاعر

Подписаться на канал

سپیده نیک‌رو

.
دکتر ایرج مهرکی استاد راهنمای پایان‌نامه و استاد شاهنامه‌ی من در دوره‌ی ارشد بودند. شاهنامه را از بر داشتند و اسطوره را مسلط بودند. حافظه‌ی شگفت‌انگیزشان زبانزد خاص و عام بود.‌ هر بیتی از شاهنامه را سوال می‌پرسیدیم بدون نیاز به کتاب، به همراه ابیاتی پیش و پس از آن می‌خواندند و بیت‌های مشابه از داستان‌های دیگر را مثال می‌زدند. گاهی حتی با شماره‌ی صفحه و بیت از چاپ مسکو!
البته این فقط یک موضوع بود. شرح دانش ایشان در زبان‌های کهن و باقی دروسی که من متاسفانه در کلاس ایشان نبودم و تنها شنیده‌ام بماند!
ایشان فروتن و در عین حال در آموزش سخت‌گیر بودند. با تعهدی مثال‌زدنی در آموزش و اخلاق. و هرگز از ایشان سخنی به ناراست نشنیدم.
اما تعهد و تخصص و راستگویی به چه کار این مُلک می‌آید؟
ایشان حق استادی به جای آورده‌اند و به خاطر امضای بیانیه‌ای در حمایت از دانشجویان، به طور ناگهانی بازنشسته شده‌اند. چه باک! رسم مردی و مردانگی به جا آورده‌اند و حالا مثل تمام زمان‌های گذشته به ما دانشجویانشان درس بزرگ دیگری داده‌اند.
وارسته و آزاده و دانشمند و پویا بمانید استاد.


سپیده نیک‌رو


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

دوستان و ھمراھان بزرگوار!
بە مناسبت دو روز پایانی نمایشگاە، برای دیدە شدن و فروش نقاشی ھا و کتابھای بچەھا، نیاز بە ھمراھی و ھمدلی شما در بازنشر حداكثری داریم.
«ماھی سیاە کوچولو»
پنجمین نمایشگاە کودکان کار و حاشیەنشین
نقاشی ھای کارگاە خلاقیت گرور ھوای تازەی امروز با ھمکاری خانەی کودک کوشا با موضوع داستان ماھی سیاە کوچولوی صمد بھرنگی
ھمراە با رونمایی کتاب صوتی و کتاب چاپی ماھی سیاە کوچولو با نقاشی کودکان کار و حاشیەنشین
٧ تا ١٤ مرداد ١٤٠١
ساعت ١٥ تا ٢٠
گالری زمستان، خانەی ھنرمندان ایران
خیابان طالقانی، خیابان شھید موسوی، باغ ھنرمندان
(جمعە ١٤ مرداد آخرین روز نمایشگاە است)

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

به زن در گذار


گمشده در باد
در نامعلومِ سرنوشت
گمشده در زمان
زمين

زنی که طاق ابرويش
جفت هيچ پرنده‌ی پرريخته نبود
زنی که نبود
و زمان
که زنجيره‌ی گذار بود



سپیده نیک‌رو
رگباد


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

تا لبانت تا لمس


شيارهای گوشه‌ی چشمانت
خطوط پر تلاطم درياست
التهاب رفتن و آمدن
التهاب بوسيده شدن با چشم‌های بسته
انتظار لحظه‌ی لمس لبانی
که مثل اولين قطره‌ی باران
نامنتظرانه
اوج خوشبختی‌ست

شيارهای گوشه‌ی چشمانت
فردای نيامده است
اميد خنديدن در نور مهتاب
آن لحظه‌ی بی‌قراری
که پرستار می‌گويد متولد شد
و صدای زندگی از پشت دری بسته شنيده می‌شود

شيارهای گوشه‌ی چشمانت
التيام زخم‌های گذشته است
آن لحظه‌ای که ...
که ديگر به خاطر نمی‌آورم


سپیده نیک‌رو
رگباد

@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

آدرس: تهران، منطقه 22، شهرک راه آهن (گلستان)، بلوار امیرکبیر، کوچه گل پونه، پشت دبیرستان هداوند

@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

تهرانِ نیم‌سایه


نیمی از پرنده در آفتاب مانده و نیمی دیگر
در سایه جان داده

مرگ تو حقیقت را دو نیم می‌کند
و پرده از آفتاب برمی‌دارد
ای تجسدِ صلح!
که اعماقِ عادت را شکافته‌ای
و واژه‌ها در تو جان می‌دهند
جنون انزوا بودی و حالا
مرگِ لحظه‌ها شده‌ای
نیمی از تو در حلب مانده و نیمی در کابل جان داده
تو پاره‌های حقیقتی
که هر کس، تکه‌ای را تمامِ آن پنداشت
و با تکه‌ای سنگ
به تمامِ شیشه حمله‌ور شد
حالا که مرده‌ای
تکه‌های شکسته‌ات در اقیانوس شب می‌درخشد
و دست کسی به تو نمی‌رسد

نیمی از من در تهرانِ چند سالِ پیش مانده و
نیمی پشت پنجره جان داده



سپیده نیک‌رو
سفره‌ی هفت‌خون


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

در ایام تنهایی ناشی از قرنطینه کرونا، نوجوانان دچار اختلالاتی در ارتباطات و بیان احساسات شده‌اند.
دوران نوجوانی، در میان تمام دوران‌های حیات آدمی، تنها دورانی‌ست که جمع، بیش از فرد اهمیت می‌یابد و نوجوانان خود را در آینه‌ی دوستان و همسالانشان بازتعریف می‌کنند.
در طول سال‌های گذشته آسیب‌های زیادی به ارتباطات نوجوانان با دوستان و جامعه وارد شد که البته احتمال آن می‌رفت. اما با گذشت مدت زمانی پس از پایان ایام قرنطینه و بازگشایی کوتاه‌مدت مدارس پیش از تعطیلات تابستانی، به نظر می‌رسد عمق و شدت و اثرات مشکلات پیش‌آمده بیش از حد تصور اولیا، معلمان و فعالان حوزه‌ی کودک و نوجوان بود.
بعضی از نوجوانان در این ایام، «چَت کردن» را به‌عنوان راهی برای ارتباط با همسالان برگزیدند و پس از دیدارهای حضوری با دوستان، همچنان معتقدند که بیان احساسات و مشکلات به‌صورت متنی برایشان راحت‌تر از ارتباط حضوری‌ست. به‌خصوص نقش ایموجی‌های استفاده‌شده در شبکه‌ها و اپلیکیشن‌های ارتباط مجازی در بیان احساسات‌شان، آن‌ها را وادار می‌کند گاهی در مکالمه نیز برای واکنش به دیگران ایموجی مورد نظرشان را توصیف کنند و بیان احساس، برای حل مشکلات بین فردی برایشان بسیار سخت شده‌است.
نوجوانان که پیش از این نیز برای حضور و فعالیت در عرصه‌های حقیقی اجتماع، مکان و جایگاه مناسبی برای خود نمی‌یافتند، پس از کرونا بیشتر احساس می‌کنند از جامعه طرد شده‌اند و کسی آن‌ها را درک نمی‌کند.
نوجوانان ایرانی در حال حاضر، نه فیلمی در سینما دارند و نه تئاتر و فعالیت‌های هنری یا ورزش جمعی مناسب سن‌شان پیدا می‌کنند. روزنامه و مجله‌ی مناسب آن‌ها که از خودشان برای حضور در عرصه‌های ادبی و فرهنگی دعوت کند وجود ندارد و مدارس نیز فعالیت‌های خود را صرف جبران عقب‌ماندگی درسی ناشی از تعطیلی‌های ایام کرونا کرده‌اند.
به نظر می‌رسد در میان این همه فقدان، جای خالی مطالعات آسیب‌شناسانه در خصوص نوجوانان به‌شدت احساس می‌شود و با این میزان از غفلت، ما نسلی از نوجوانان ایرانی را در دامن حسرت‌های بزرگی رها کرده‌ایم که نتیجه‌ای جز از دست دادن ارتباط فرهنگی با این نسل نخواهد داشت. ضمن این‌که اگر به‌موقع به عوارض ناشی از قرنطینه‌ی ایام کرونا توجه نکنیم، ممکن است بخشی از این عوارض جزئی جدانشدنی از شخصیتِ در حالِ شکل‌گیری نوجوانان ایرانی بشود که تغییر آن در سنین بالاتر قطعاً به همین آسانی نخواهد بود.
نوجوانان ایرانی، آینده‌ی ایران هستند و سرمایه‌گذاری برای انجام پژوهش و مطالعه در مورد آن‌ها و ایجاد زیرساخت‌هایی برای فعالیت‌های جمعی آن‌ها در محیط‌های امن، کم‌ترین وظیفه‌ی دولت‌ها، مدارس و مراکز فرهنگی‌ست.


سپیده نیک‌رو
یادداشتی منتشر شده در ایسنا
۹ تیر ۱۴۰۱




https://www.isna.ir/news/1401040906012/%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%AC%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%AF

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

https://youtu.be/saOmYvPuGRs


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

چالش پانتومیم کتابی با یلدا و ساتیار (ادیت جذاب ویدیو از یلدا)

@sepidehnikroo

https://youtu.be/GNQ7WAxPWF0

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

مصاحبه با ایبنا درباره کارآگاه خانم‌جان رمان اخیرم


https://www.ibna.ir/fa/longint/322773/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B6%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D9%87%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%AD%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%87%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D9%85%DA%A9-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

تا شیراز از دروازه‌های باز



دروازه‌های شکسته و مغموم شهری‌ام
که زادگاه من نيست
خواجوی کرمانی‌ام در ابتدای شيراز
زائر موهای توام در کوچه‌های غريب تهران
در کوچه‌های بی‌بن
در کوچه‌های بسته
کوچه‌های باز
در کوچه‌های خلوت شهريور
-آغاز پاييز-
و نامِ من
پيش از وجود من مرده است




سپیده نیک‌رو
رگباد


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

دنیای پیش از وجود اینستاگرام دنیای زیباتری بود. دست‌کم برای من اینطور بود. بیشتر کتاب می‌خواندم. کمتر اعتیاد به گوشی‌ام داشتم. حتی ارتباط با دوستان در فیس‌بوک و تلگرام و ... هم مثل فضای اینستاگرام نبود.
شب‌ها پیش از خواب و صبح‌ها پس از بیدار شدن، اینستاگرام، زندگی من را می‌دزدد. بارها تصمیم می‌گیرم خلوت‌های شبانه‌ام را که حاصلش شعر و کلمه بود در خودم بیدار کنم اما پرش افکار ناشی از خبرهای مختلف و تصویرهای مختلف اجازه نمی‌دهد.
وقتی مثل دیروز خسته می‌شوم و اینستاگرامم را دی‌اکتیو می‌کنم ناگهان احساس می‌کنم در انزوای مطلق هستم. به خصوص بعد از کرونا، بیشتر روابط در چهارچوب پنجره‌ی اینستاگرام محدود شده است. پنجره‌ای پر از تصاویری که رعدآسا عبور می‌کنند و توهم روابط ایجاد می‌کنند.
از خودم می‌‌پرسم مهم‌ترین نیازم برای حضور در اینستاگرام چیست؟ ارتباط با مخاطب؟ ارتباط با دوستان؟ با خبر شدن از حالشان؟
همه‌ی این‌ها در اینستاگرام هست و نیست. حرفم را می‌زنم اما انگار چیزی نگفته‌ام. با دوستانم ارتباط دارم اما انگار ندارم. از حال آشنایانم با خبرم اما انگار نیستم. دور و نزدیکم. تنها در میان جمع. تنها در میان کلمه‌ها. با همه دوست اما زندانی در میان صداها و
تصویرها و کلمه‌ها ...
چه باید کرد؟ فعلا که باز انقدر کلافه شدم که صفحه‌ام را بستم. دلم خواست در سکوت نفس بکشم. در جهان حقیقی نفس بکشم. می‌دانم اگر برگردم، اینستاگرام، رفتن من را با اعداد احمقانه‌اش مجازات می‌کند. من را کمتر برای دوستانم نمایش می‌دهد. نمی‌گذارد پست‌های من را ببینند. حرف من را بشنوند. اما خوشحال می‌شوم خودم را از میان چرخ‌دنده‌های جادوگرانه‌اش بیرون بکشم و خودم با خودم و دیگران حرف بزنم. انتخاب کنم چه ببینم. انتخاب کنم چه بنویسم و تلاش کنم آدم خودم باشم.
اگر هم مثل دفعات پیش طاقت نیاوردم و احساس تنهایی کردم و برگشتم؛ دست‌کم می‌دانم که به دغدغه‌هایم در این رابطه احترام گذاشته‌ام و مدتی فضای شخصی خودم را ایجاد کرده‌ام.
تا آن زمان به تولید ویدیو در یوتیوب ادامه می‌دهم و نوشته‌هایم را در همین کانال تلگرام به اشتراک می‌گذارم.
برای شنیدن شما نیز در آی‌دی تلگرام :

@sepidehnikrou
حضور دارم.




سپیده نیک‌رو

@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

ویدیوی معرفی کتاب جدیدم کارآگاه خانم‌جان

https://youtu.be/nWQSc2XfvyQ

@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

https://youtu.be/E2z6M-NEXA4

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

مصاحبه با خبرگزاری تسنیم

روایت مشکلات بچه‌ مدرسه‌ای‌ها به زبان طنز و داستان/ "خوب‌ها و بدها"، "صندلی‌بازی" و "یک راه حل ساده برای رفع بوی بد دهان"!

۱۰ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۳ 

«من چهارچشمی نیستم، اما نازنین که قشنگ‌ترین چشم‌های دنیا را دارد و خیلی‌خیلی بدجنس است، مسخره‌ام می‌کند. برای همین تصمیم گرفتم امسال دیگر به مدرسه نروم. بله! من دیگر به مدرسه نمی‌روم!»

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه رمان کودک «دنیا» به قلم سپیده نیک‌رو و با تصویرگری نازنین جمشیدی به تازگی به چاپ رسیده است. این مجموعه 7 جلدی است که جلد اول و دوم آن با نام‌های «دنیا و سوسک صحرایی» و «دنیا و یک مشکل بوگندو» توسط انتشارات محراب قلم (کتاب‌های مهتاب) روانه‌ بازار شده است.
این مجموعه رمان، روایتی مدرسه‌ای از دختری به نام دنیا است که به دلیل مشکلاتی که در کلاس اول داشته نمی‌خواهد به کلاس دوم برود. او که خود را "دست‌وپاچلفتی" می‌داند به خاطر داشتن عینک نیز مورد تمسخر قرار می‌گرفته است! اما با آشنایی با معلم جدید کلاس دوم همه چیز تغییر می‌کند. این تغییر، سرآغاز ماجراهایی تازه و جذاب برای این دختر است که جدا از طنز بودن، برای کودکان دبستانی، آموزنده است و راهکارهایی برای نحوه‌ آموزش کودکان دبستانی برای معلم‌ها به همراه دارد.
در بخشی از رمان اول یعنی «دنیا و سوسک صحرایی» می‌خوانیم: «من چهارچشمی نیستم، اما نازنین که قشنگ‌ترین چشم‌های دنیا را دارد و خیلی‌خیلی بدجنس است، مسخره‌ام می‌کند. برای همین من تصمیم گرفتم امسال دیگر به مدرسه نروم. بله! من دیگر به مدرسه نمی‌روم!»
همچنین در بخشی از رمان دوم که با نام «دنیا و یک مشکل بوگندو» است، آمده است: «وای!‌ چه بوی بدی! چطور می‌شود به کسی که دهنش بو می‌دهد، گفت باید صبح‌ها حتماً‌ مسواک بزند؟ اگر ناراحت بشود یا با آدم دعوا کند، چی؟»

سپیده نیک‌رو، نویسنده این آثار در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم درباره آموزش غیرمستقیم مفاهیم ساده تربیتی به کودکان در قالب داستان گفت: در مجموعه‌ رمان دنیا سعی کردم بعضی از مفاهیم را برای بچه‌ها بیشتر تشریح کنم. موضوع هر کتاب، یک چالش کلیدی است که می‌تواند در روند تفکر و تربیت کودکان مؤثر باشد. جلد اول که نام آن "دنیا و سوسک صحرایی" است درباره‌ موضوع فردیت است. موضوع، صرفاً نکوهش تمسخر نیست. موضوع بیان اهمیت تفاوت داشتن است. قهرمان داستان در شرایطی قرار می‌گیرد که آنچه در وجود خود نفی می‌کند و به خاطر آن مسخره می‌شود در وجود دیگری می‌پسندد و ارزش و اهمیت پذیرش تفاوت‌ها را به چشم می‌بیند.
وی ادامه داد: در جلد دوم که "دنیا و یک مشکل بوگندو" است موضوع در ظاهر بوی بد دهان است، اما چالش بزرگتر مسئله درک و پذیرش دیگری و موضوع قضاوت است. این‌که برای فهم دیگری باید به او نزدیک‌تر شویم و او را بشناسیم. قهرمان داستان در موقعیت انتخاب و قضاوت قرار می‌گیرد. می‌تواند از روی ظاهر قضاوت کند و تصمیم بگیرد اما برای اینکه تصمیم درست‌تری بگیرد باید اطلاعات بیشتری پیدا کند و با مهر و دوستی قضاوت کند. این دوستی، تفکر او را نسبت به اصل موضوع تغییر می‌دهد.
نویسنده مجموعه رمان "دنیا" با اشاره به اینکه این اثر روایت مشکلات بچه مدرسه‌ای‌هاست بیان داشت: محتوای تمامی داستان‌ها، چالش‌ها و مشکلات بچه‌مدرسه‌ای‌هاست. بچه‌های واقعی که در اطراف ما زندگی می‌کنند و هر روز دچار تضادهای مختلف‌اند. بعضی از موضوعات مورد توجه بچه‌ها، خیلی فراتر از آن کلیشه‌هایی است که والدین به عنوان تربیت به آن توجه می‌کنند. امیدوارم این اثر به دست بچه‌ها و والدین آنان برسد، برایشان جالب باشد و آن را بخوانند.
نیک‌رو درباره موضوعات 5 جلد دیگر این مجموعه توضیح داد و گفت: 5 جلد بعدی نیز هر کدام به موضوع خاصی توجه دارند و البته به موضوعات فرعی زیادی در داستان‌ها توجه شده است. جلد سوم این مجموعه به موضوع "اشتباه، قضاوت و مجازات" می‌پردازد. اینکه معلمین چطور باید بین دانش‌آموزان قضاوت کنند؟ آیا معلم‌ها هم می‌توانند اشتباه کنند؟ آیا کسی که اشتباه می‌کند یا دیگری را آزار می‌دهد باید طرد شود؟ چطور می‌شود در مورد او قضاوت کرد و ...
وی ادامه داد: موضوع جلد چهارم موضوع "مبصر بودن و لیست خوب‌ها و بدها" است. خوبی و بدی مفهومی است که کودکان، زیاد با آن سنجیده می‌شوند، بی‌‌آنکه حدود روشن و مشخصی برای خوب و بد بودن وجود داشته باشد. سؤال‌های زیادی در این میان مطرح است. چرا بچه‌ها باید ساکت باشند؟ بچه‌هایی که ساکت نمی‌مانند بد هستند؟ و چیزهای مشابه. موضوع دیگر که در این جلد به آن پرداختم انتقاد به «صندلی بازی» است که نقش مخربی در تربیت کودکان و زیرساخت‌های کارگروهی در فرهنگ ما دارد. در جلد پنجم نیز به موضوع "اضطراب و ارتباط آن با وسواس" پرداخته‌ام و البته اهمیت این موضوع که "فرار از مشکلات"، هیچ وقت راه‌حل مناسبی نیست.


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

معرفی کوتاه سریال مرد شنی Sandman

https://youtu.be/ud2ED_HHpPc

@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

آخرین جلسه کارگاه داستان‌نویسی مبتدی- مخصوص کودکان و نوجوانان


https://youtu.be/bdQQ5etlwWI

@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

تنهاییِ موقّت



حالا که خواب دلیل خوبی‌ست برای بستن چشم‌ها
می‌توانم به تاریکی اعتماد کنم
و قلبم را بگشایم

قلبی که مثل اسفنج بزرگی
اندوه را به خود کشیده است
و وقتی می‌چلانی‌اش
به جای گریه، خنده پس می‌دهد
قلبی که در تاریک‌ترین دقیقه‌ها
کورسوی نور را روشن نگاه داشته است
و حالا برای روشن کردن کبریتی بی‌خطر
دست روی دست می‌گذارد

حالا که خواب دلیل خوبی‌ست
می‌خواهم بگویم: خسته‌ام !
که این تاریخِ محزون را باور نمی‌کنم
و نمی‌دانم چطور دخترکی با موهای بافته
تبدیل شده است به زنی
که هر روز صبح بیدار می‌شود تا تکه‌های وجودش را
در کارِ روزانه جا بگذارد
و صدای تمنای درختان را پشت پنجره‌های بسته دفن کند
خسته‌ام
از اینکه پاییز بیاید طوفان به پا کند
باران بگیرد
و خیال نداشته باشم پا از خانه بیرون بگذارم
باد بپیچد لای برگ‌های ریخته
برگ بگریزد از پای کوچه
من خیال نداشته باشم نگاه کنم ...
چرا که خسته‌ام
که خوابم می‌آید
که اندوه آن روزها حالا قلبم را می‌خراشد
قلبم را می‌خراشد که حرف می‌زنم و کسی نگاهم نمی‌کند
که گریه می‌کنم و کسی دست روی شانه‌ام نمی‌گذارد
که دربه‌در فهمیدن کلمه‌هام !
خسته‌ام که می‌گذرم از روز
و رختخواب را روی شب پهن می‌کنم
حالا
حالا که شب دلیل خوبی است برای خوابیدن
حالا
حالا که باز تنهام




سپیده نیک‌رو
سفره‌ی هفت‌خون


@Sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

سه شعر در سایت ادبی خاتون شرق



http://khatooneshargh.ir/%d9%85%d8%b3%d8%b9%d9%88%d8%af-%d8%a7%d8%b5%d8%ba%d8%b1%d9%86%da%98%d8%a7%d8%af%d8%a8%d9%84%d9%88%da%86%db%8c-14/

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

یادداشتی برای اسماعیل خویی در فقدانش
منتشر شده در فصلنامه فرهنگبان
بازنشر به مناسبت ۹ تیر سالروز تولد اسماعیل خویی



اسماعیل خویی شاعر مهاجر، شاعر آزادی، از پایه‌گذاران کانون نویسندگان ایران، دور از وطن درگذشت. شاعری که اندیشه‌ و نگاه سیاسی‌اش او را پیش و پس از انقلاب به کنش‌های اعتراضی واداشت و مهاجرت، فصل مهمی از زندگی او شد. با وجود دوری از ایران او همیشه در فضای زبان فارسی نفس کشید و دغدغه‌ی شعر فارسی همواره با او بود و اتفاقاً‌ نگاهی به کارنامه‌‌اش نشان می‌دهد شاعر پرکاری بود. هم در حوزه‌ی شعر و هم مسائل نظری آن، نوشته‌های او پربارند. خویی به زبان انگلیسی نیز مسلط بود و شعرهای بسیاری به این زبان سروده است.
تجربه‌های شعری او نشانه‌ای از ترکیب نگاهی شهودی و تجربی و علمی به شعر و جهان است و تسلط او به وزن و عروض فارسی این اختیار را به او داده که در قالب‌های مختلف طبع‌آزمایی کند و نکته‌ی مهم در این طبع‌آزمایی‌ها این است که دوری چندین ساله‌ی او از وطن و تسلط و تکلم او به زبان دیگر، تاثیری منفی بر زبان و دایره‌ی لغات و جسارت او در کاربرد زبان فارسی در شعرش نداشته است.
در شعر خویی زبان کهن و نو به آشتی درآمده‌اند. او جسورانه کهن‌ترین واژگان را در ساختی غیرآرکاییک در کنار واژه‌های امروزی قرار می‌دهد و اعم از اینکه قالب شعر کلاسیک باشد یا نو این هم‌نشینی به سرانجامی زیبا می‌انجامد. البته این حرف بدان معنا نیست که این اتفاق در تمام اشعار او افتاده است اما شعرهای موفق او اغلب این ویژگی را دارند. کلمات نو و تازه در شعر او در میان زبانی نزدیک به سبک خراسانی جا خوش کرده‌اند و در نهایت منجر به نزدیکی کامل به زبان کوچه نمی‌شوند. او همواره ساختار و ویژگی‌های زبانی سبک خراسانی را حفظ می‌کند.
اسماعیل خویی پس از سال‌ها سرودن شعر نیمایی دوباره به نوشتن در قالب‌های کلاسیک روی آورد. در فضایی که جامعه‌ی شعری ایران سیری مخالف آنچه او برگزید طی می‌کرد این نوع سرودن او از دید برخی ارتجاعی تلقی شد؛ اما در حقیقت، زبان و قالب و بیانی که او برگزید برای آن‌چه انتخاب کرده بود بگوید؛ لازم و ضروری بود و خود شاعر نیز با وقوف کامل به این امر، در قالب‌های رباعی و قصیده و غزل تجربه‌های درخشانی داشت. او از زبان مطنطن خود برای بیان اعتراض انقلابی جوشان خود بهره جست و نگذاشت شعله‌ی اعتراضی که در سینه دارد تا پایان عمر پربارش خاموش بماند.
اسماعیل خویی از برجسته‌ترین شاعران ستایشگر آزادی بود. او در تمام طول شاعری خود فریاد اعتراض و آزادی‌خواهی سر داد و بیشتر نیز به عنوان شاعری معترض شناخته شد. در عین حال در شعر او تغزل نیز نقش ویژه‌ای داشت و بسیاری از شعرهای ماندگار او شعر عاشقانه و تغزلی بودند و در کنار این دو مضمون اصلی، خویی در شعر خود یک شاعر اندیشه‌ورز فلسفی نیز بود و این اندیشه‌ها را در زبانی شاعرانه‌ و سرشار از ایماژ و استعاره بیان می‌کرد که این وجه از مختصات شعری او موجب شد شعر او از منظر زیبایی‌شناسی نیز از نزدیک شدن به بیانیه‌ی سیاسی و فلسفی فاصله بگیرد.
با وجود اینکه اسماعیل خویی از نامدارترین شاعران ایرانی معاصر بود دوری او از وطن و ممنوعیت چاپ آثارش در ایران باعث شد شعر او به اندازه‌ی کافی خوانده نشود و کارنامه‌ی بلند شاعری او به قدر کافی سنجیده نشود. اما حالا که مرگ، نقطه‌‌ی پایانی بر زیستن دایمی او با شعر گذاشت؛ وقت آن است که این کارنامه، توسط منتقدان واکاوی شود و شعر او از نخستین کتابش «بی‌تاب» که به سال ۱۳۳۵ در مشهد منتشر شد تا «دیر نمی‌شود دلم» که آخرین کتاب او و منتشر شده در امریکاست بازخوانی شود؛ چرا که او شاعری مدام بود.
خود شاعر درباره‌ی نقش برجسته‌ی شعر در ذهن و زندگی ‌اش به دو رباعی اشاره کرده است که به قول خودش: بیانگر این است که شعر در جان او چگونه چیزی است، در حقیقت جانِ جان او است: «شب‌تابم و آفتاب و مهتابم شعر / بل چشمه‌ی روشنایی نابم شعر / بیداری و خواب من همانند هم‌‌اند / بیداری من شعر بود، خوابم شعر » و رباعی دیگر که به استقبال از رباعی خیام سروده شده است: «من بی ‌می ‌شعر زیستن نتوانم / بی ‌شعر کشید بار تن نتوانم / مرگم رسد آن دم که دل من گوید / یک شعر دگر بگوی و من نتوانم»
با شعر که با جان اسماعیل خویی آمیخته بود این حقیقت را که او شاعر بود و شاعر زیست و شاعر رفت؛ نفس می‌کشیم و به پاس شعر، درود و بدرودی نثارش می‌کنیم.


سپیده نیک‌رو
@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

از دیدنم تا مِه



قلب من از مشتم بزرگتر است
که نگاهم می‌کنی
و سر روی سينه‌ات، فرومی‌آيد

باران و مه
شيشه‌های مبهم
و فاصله‌ای در درون ما
با همه چيزی در بيرون

تنها تو می‌دانستی
که تکه‌های من اين‌گونه بند می‌خورند
تنها تو می‌خواستی کاملم ببينی
که کوکم نکنی عروسک بی‌فايده‌ات باشم
تنها تو
انسانی که منم را در برابرت ديده‌ای
و سفر را در من آغاز کرده‌ای

قلب من از مشتم بزرگتر است
وقتی که باران
بر شيشه‌ها
بر صدايت می‌بارد



سپیده نیک‌رو
رگباد


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

شعری تازه منتشر شده در مجله فرهنگی جن‌زار


http://jenzaar.com/2022/06/19/%d8%b4%d8%b9%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%d9%be%db%8c%d8%af%d9%87-%d9%86%db%8c%da%a9%e2%80%8c%d8%b1%d9%88/

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

سخنی چند درباره‌ی تشییع مسعود احمدی شاعر


https://www.yektapress.com/000Myw

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

https://youtu.be/Ip5CHT9xG18

معرفی کوتاهی از سه فیلم جانوران شگفت‌انگیز، پیش‌درآمدی بر فیلم‌های هری پاتر


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

https://youtu.be/X3MjMujbYkI

ولاگ نمایشگاه کتاب ۱۴۰۱ - گشت و گذاری در حال و هوای نمایشگاه


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۴ اردیبهشت زادروز سپیده نیک‌رو

(زاده ۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ تهران) شاعر، ترانه‌سرا و نویسنده کودک و نوجوان

او که دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است، به عنوان شاعر و منتقد، اشعار و مقالاتی در مطبوعات منتشر کرده‌ است.
برای انتشار مقالات نقد ادبی در ماهنامه تجربه در بخش رسانه‌های نوشتاری هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه نامزد دریافت جایزه شده‌ است.
بخشی از مقاله پایان‌نامه او با عنوان بررسی عناصر موسیقایی شعر منثور دهه هشتاد در چهار بخش در مجله تزرو منتشر شده‌ است.
وی مدتی به عنوان روزنامه‌نگار با خبرگزاری ایرنا همکاری کرد و در حال حاضر مشغول فعالیت در حوزه‌ کودکان و نوجوان است و به تازگی رمان‌هایی به قلم او منتشر شده است.

آثار:
مجموعه شعر و اشتباه می‌کنم، نشر پینار، ۱۳۸۹.
مجموعه شعر درخت سؤال نمی‌کند می‌افتد (نامزد دریافت جایزه پروین اعتصامی) نشرچشمه ۱۳۹۵.
مجموعه شعر رگباد، انتشارات روزنه ۱۳۹۷.
سفره‌ هفت‌خون، انتشارات گویا ۱۳۹۸.
قصه‌های حیوانکی، انتشارات گاندو ۱۳۹۸.
رمان گروه مخفی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و سوسک صحرایی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و یک مشکل بوگندو، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
ترانه‌های کودکانه او در آلبومی به آهنگسازی حمید متبسم در دست تولید و انتشار است.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

این نویسنده و پژوهشگر درباره دو جلد بعدی این مجموعه گفت: جلد ششم درباره‌ موضوع "قلدری در مدارس دختران" است. موضوع قلدری در خیلی از داستان‌ها محور قرار گرفته است اما بیشتر، در مدارس پسران بررسی شده که مصداق آن کتک‌کاری و تهدید در نظر گرفته شده است، ولی آن‌چه در میان دختران وجود دارد نوعی قلدری احساسی با ابزار دوستی صمیمی یا گریه و خرید هدیه برای محدود کردن دوست و کنترل کردن اوست که با وجود شیوع زیاد در مدارس، به خصوص در سال‌های اخیر کم‌تر به آن توجه شده است. جلد آخر هم به "پذیرش مسئولیت و همکاری گروهی" اختصاص دارد. البته باید بگویم تمام داستان‌ها در قالب طنز هستند و برای من ساختار داستان و جذابیت آن نیز اولویت داشته است.

نویسنده مجموعه رمان "دنیا" با اشاره به تصویرگری در این اثر داستانی گفت: خوشحالم که گروه تولید انتشارات محراب قلم به من اعتماد کردند و اجازه دادند در فرآیند انتخاب تصویرگر و تعامل با او نقش داشته باشم. چون اغلب ناشران مایل به این هماهنگی‌ها نیستند و می‌ترسند همکاری مناسبی شکل نگیرد، اما در محراب قلم این طور نبود. پس از گفت‌و‌گوهای اولیه و شنیدن نظرات من در مورد شیوه‌ کار تصویرگری، خانم نازنین جمشیدی را برای این کتاب پیشنهاد دادم؛ او هم خلاق‌ است، هم داستان‌سرا و خوشبختانه از لحاظ تعهد کاری و اخلاق حرفه‌ای نیز بسیار خوب عمل کرد.

وقتی شخصیت‌ها را ترسیم کردند و برایم فرستادند دیدم دقیقاً همان‌ها که در ذهن داشتم کشیده‌اند. به نظرم تصویرگری‌ها یکی از نقاط مثبت کتاب است و داستان‌ها را تقویت می‌کنند. به خصوص که روح طنز داستان‌ها را انعکاس می‌دهند که چنین موضوعی در تصویرگری کار آسانی نیست.

نیک‌رو در پایان درباره تجربه خود از حضور در کنار دانش‌آموزان گفت: مجموعه‌ داستانی "دنیا" مجموع تجربه‌ سال‌های تدریس و ارتباط من با کودکان است و خیلی دوست دارم به دست بچه‌های دبستانی برسد. در عین حال چون پیشنهادهای زیادی برای معلمین و نحوه‌ تدریس و تعامل آن‌ها با دانش‌آموزان دارد خوشحال می‌شوم معلم‌ها هم در کنار بچه‌ها به این کتاب‌ها نگاهی بیندازند. امیدوارم گفت‌و‌گوی فرهنگی بین نوشته‌های من با مدارس و کتابخانه‌های آن‌ها برقرار شود.


@sepidehnikroo

Читать полностью…

سپیده نیک‌رو

مصاحبه با روزنامه شهروند
چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۱

لینک صفحه‌ی روزنامه:

https://shahrvand-newspaper.ir/Default.aspx?MType=NoMobile&NPN_Id=9183&PageNO=8

@sepidehnikroo

Читать полностью…
Подписаться на канал