کانال صدای روستا احمد بابایی @Ahmadbabaei339
:
❌چه کسی وام گرفت و رفت؟
چه کسی وام گرفت و ماند؟
پرسشی بیپاسخ از کمیته امداد
پرسشی که بارها در فضای مجازی، بهویژه در کانال صدای دودانگه مطرح شده و تاکنون پاسخی روشن به آن داده نشده:
تاکنون چه تعداد از واجدین شرایط در منطقه دودانگه موفق به دریافت وام اشتغال از کمیته امداد شدهاند؟
مبلغ تخصیصیافته به هر نفر چقدر بوده و آیا امکان دارد اسامی دریافتکنندگان به تفکیک هر روستا منتشر شود؟
شفافسازی در این زمینه، نه یک لطف، بلکه حق مردم است و میتواند معیار مهمی برای سنجش تأثیر واقعی این تسهیلات در ایجاد اشتغال و مهاجرت معکوس باشد.
سؤال مهمتر اینکه:
چه تعداد از دریافتکنندگان این وامها در روستای خود مستقر شدهاند و همچنان ساکن هستند؟
آیا این وامها واقعاً به هدف اصلی خود یعنی تثبیت جمعیت در منطقه و ایجاد اشتغال پایدار منجر شدهاند؟
امید است کمیته امداد با نگاهی مسئولانه و شفاف، پاسخی مستند به این پرسشها ارائه دهد.
................................
❌پاسخ یکی از کاربران به این مطالبه چنین بود:
«کاش این سؤال را از آقازادههایی که وامهای میلیاردی گرفتهاند میپرسید. چرا از بانک صادرات و تجارت نمیپرسید؟ چرا به کمیته امداد گیر میدهید؟»
✅پاسخ من به این دوست محترم:
برادر گرامی،
نخست اینکه "گروه تریبون آزاد دودانگه" مختص منطقهی ماست، نه رسانهی ملی. وقتی بحث ما دربارهی مسائل محلیست، طبیعتاً مطالبه هم باید متوجه مسئولان همین منطقه باشد، نه آقازادههای پایتخت و نه بانکهای بزرگ کشوری.
دوم، در منطقهی دودانگه نه بنیادهای میلیاردی داریم، نه نهادهای بزرگ اعتباری؛ اما کمیته امداد در متن زندگی روستاییان حضور دارد و با نام "اشتغالزایی" وامهایی اعطا میکند. پس چرا نباید از آن شفافیت بخواهیم؟
سوم، شفافسازی به معنی افشای بیجهت یا بیاحترامی نیست. میتوان گزارش داد چند نفر وام گرفتهاند، در چه حوزههایی مشغول به کار شدهاند، و چند نفر به روستا بازگشتهاند؛ بدون آنکه لزوماً اسامی همه اعلام شود.
چهارم، این که شما سابقاً مسئول این حوزه بودهاید قابل احترام است؛ اما سؤال امروز ناظر به عملکرد فعلی و نتایج ملموس اجتماعی این وامهاست. آیا واقعاً شغلی پایدار ایجاد شده؟ یا تنها آمارسازی و پروندهسازی بوده است؟
و نهایتاً این نکته بسیار مهم:
اگر دریافت وام قانونی بوده و به اشتغال و ماندگاری منجر شده، پنهانکاری معنا ندارد.
اتفاقاً نام بردن از این افراد میتواند الگوسازی مثبت برای دیگر جوانان باشد.
اما اگر واقعاً عملکردی در میان نبوده، آنگاه باید از پاسخ طفره رفت.
پنهانکاری به بهانهی حفظ آبرو، آن هم در مسیرهای قانونی، بیمعناست.
شفافیت، احترام به مردم و حفظ اعتماد عمومیست.
و مطالبهگری از نهادهای رسمی محلی، نه "گیر دادن"، بلکه وظیفهی هر فرد دغدغهمند است.
با احترام
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
🚜 10 استانی که بیشترین تراکتور رو تو کشور دارن؟
فکر می کنید استان مازندران چندمین باشد؟
اولی یا دهمین؟
کانال صدای دودانگه
نقدی بر شیوه برگزاری جلسات مردمی با حضور نمایندگان مجلس
در حالی که هدف اصلی از برگزاری جلسات مردمی، شنیدن بیواسطه دغدغهها و مطالبات مردم از زبان خود آنان است، متأسفانه تجربه برخی از اهالی روستاهای منطقه نشان میدهد که این هدف در عمل چندان محقق نمیشود.
بر اساس صحبتهای چند نفر از اهالی ، جلساتی که با حضور نمایندگان محترم مجلس، آقای بابایی کارنامی و خانم زمانی، برگزار میشود، به دلیل حضور همزمان اعضای شوراها و بخشدار، فضای آزاد و بدون رودربایستی برای بیان انتقادات را از مردم سلب کرده است.
اهالی میگویند زمانی که در همان جلسه شوراها حضور دارند و بخشی از وقت جلسه صرف تعریف و تمجید متقابل نمایندگان و شوراها میشود، دیگر جایی برای نقد عملکردها و طرح واقعی مشکلات باقی نمیماند.
همین فضای بسته و رسمی باعث میشود مردم، بهویژه در مناطق روستایی که روابط اجتماعی پیچیدهتری دارند، از بیان صریح مطالبات و انتقادات خودداری کنند.
بر همین اساس، پیشنهاد میشود نمایندگان محترم برای حفظ اصالت این جلسات و شنیدن واقعی صدای مردم، بخشی از نشستها را بدون حضور مستقیم مقامات محلی یا در قالبهایی دیگر مانند دریافت نظرات بینام و گفتوگوی چهرهبهچهره و بیواسطه برگزار کنند.
این متن توسط اینجانب، بر اساس صحبتها و گلایههای مطرحشده از سوی جمعی از اهالی منطقه تهیه و منتشر شده است؛ باشد که گامی باشد در جهت بهبود فضای گفتوگو میان مردم و مسئولان.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
درخشش طلایی یک قهرمان از دیار دودانگه!
جناب علی هاشمی رسکتی، افتخارآفرینیات در رقابتهای جهانی جوجیتسو و کسب مدال طلای جهان در کشور ارمنستان، مایه غرور و شادی مردم سرزمینمان شد.
تلاش، غیرت و شجاعتت تحسینبرانگیز است.
از صمیم دل این موفقیت بزرگ را تبریک میگوییم و برایت قلههای بلندتری را آرزو داریم.
با افتخار، کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ آیا گندمکاران عزیز منطقه دودانگه همچنان در انتظار تأمین کود اوره (سفید) برای سرک زنی باقی خواهند ماند؟!
🌾 منطقه کوهستانی دودانگه، به دلیل شرایط خاص جغرافیایی، امکان دریافت کودهای شیمیایی بهصورت فله و با تریلیهای ۲۶ تنی را ندارد. تاکنون شرکت خدمات حمایتی کشاورزی – وابسته به جهاد کشاورزی و متولی تأمین کود شیمیایی – کود مورد نیاز مناطق کوهستانی را مستقیماً از بنادر پتروشیمی به انبارهای مرکزی در ساری و قائمشهر انتقال داده و از آنجا به مرور، به انبار کارگزاران در منطقه ارسال مینمود.
اما متأسفانه، با توجه به مکاتبات اخیر شرکت خدمات حمایتی، حمل سازمانی کود شیمیایی ممنوع اعلام شده است. حال این پرسش مطرح است که استان چه تدبیری برای تأمین و حمل کود به مناطق کوهستانی بهویژه منطقه دودانگه اتخاذ کرده است؟ و راهکار پیشنهادی برای حل این مشکل چیست؟
♦️ با توجه به شرایط نهچندان مطلوب رشد رویشی گندم در منطقه، و در حالی که عملیات خزانهگیری برنج و آمادهسازی زمینهای شالیزاری نیز آغاز شده است، انتظار میرود مسئولان جهاد کشاورزی شهرستان و استان با اتخاذ تدابیر لازم، نسبت به تأمین و توزیع کود مورد نیاز کشاورزان عزیز منطقه اقدام عاجل نمایند.
بیتوجهی به این موضوع، میتواند خسارات جدی به تولیدات کشاورزی و معیشت روستاییان وارد آورد. امیدواریم با برنامهریزی سریع و هماهنگی میان نهادهای مسئول، این مشکل اساسی برطرف گردد.
.
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
این مرد محترم کنار ساحل پر از زباله نشست، عکسی گرفت و نوشت:
«اینا زباله من نیست»
ولی بعد همه اون زبالهها رو جمع کرد، توی چندتا نایلون سیاه ریخت، دوباره همونجا نشست و نوشت:
«ولی اینجا سیاره من است.»
چه زیباست وقتی کسی مسئول اشتباهی که نکرده نیست، ولی برای درست کردنش قدم برمیداره.
دنیا رو همین آدمها نجات میدن، آدمهایی که وجدان دارن، مسئولیتپذیرن، و طبیعت رو سهم خودشون میدونن.
اما در طرف دیگه...
اونهایی که زبالهها رو رها میکنن، فقط زمینو کثیف نمیکنن، وجدان خودشون رو هم زیر پا میذارن.
ساحل، کوه، جنگل، خیابون یا هرجای دیگه، سطل زباله نیست.
رد زبالههاتون، نشونه بیتفاوتیتونه... نه تمدن.
بیاید برای زمینمون، برای خودمون، برای آینده… آدم حسابی باشیم.
بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ قابلتوجه باغداران گرامی، بهویژه آندسته از عزیزانی که درختان گردوی ایشان در معرض خطر سرمازدگی بهاره قرار دارند:
تصویری که ملاحظه میفرمایید، امروز چهارشنبه، بیستم فروردینماه، از باغ شخصی اینجانب تهیه شده است. در این تصویر، دو درخت گردو بهوضوح قابل مشاهدهاند: درخت نخست، که برگهای آن باز شدهاند، از نوع بومی است و بهواسطهی رشد زودهنگام، مستعد آسیبپذیری در برابر سرمای بهاره میباشد. در مقابل، درخت دوم هنوز در خواب زمستانی بهسر میبرد و جوانههای آن باز نشدهاند. این درخت از ارقام دیربرگده محسوب میشود که بهدلیل بیدار شدن دیرتر، معمولاً از خطرات سرمازدگی بهاره در امان میماند.
احتمالاً بسیاری از شما تفاوت میان ارقام بومی و دیربرگده را شنیدهاید؛ اما این تصویر بهروشنی گویای یکی از تمایزات اساسی میان این دو گونه است و اهمیت انتخاب صحیح رقم نهال را یادآور میشود.
با آرزوی توفیق و سلامت
احمد بابایی
چهارشنبه بیستم فروردین ۱۴۰۴
❌ گنج را به دولت می دادی یا خرج مردم می کردی⁉️
کلیپی دستبهدست میشه از یه چوپان ساده که توی حیاط خونش چاه میکنده و یه صندوق پر از سکه پیدا میکنه؛ حدود چهارصد میلیارد تومن. و بعد، همه سکهها رو تحویل دولت میده.
آفرین به صداقتش، ولی راستش رو بخواید، اگه من بودم، حتی یه سکه رو تحویل نمیدادم.
من کسیام که بعد از سی سال خدمت خالصانه تو آموزش و پرورش، الان ماهی ۱۵ میلیون حقوق میگیرم. پولی که حتی تا نیمه ماه هم جواب هزینه خوراک خانوادهمو نمیده.
توی همین کشور، هر روز شاهد اختلاسها، دزدیهای میلیاردی، رانتخواری و پارتیبازیام. مردمی رو میبینم که زیر فشار له میشن، بچههایی که بهخاطر فقر از مدرسه جا میمونن، بیمارایی که بهخاطر نداشتن پول، از دارو و درمان میگذرن.
اگه اون گنج در چاه حیاط من بود، فقط یه میلیاردش رو برای خودم برمیداشتم.
و بعد، سیصد و نود میلیاردش رو خرج مردم میکردم.
خرج آدمای واقعی، خرج دردهایی که شبها خوابو از آدم میگیرن. خرج اونایی که دولت سالهاست بهشون پشت کرده.ساختن خانه برای بی خانمان ها،
نه، به دولتی که منِ معلمو بعد از سی سال زحمت، با ۱۵ میلیون حقوق و هزار درد، به حال خودم رها کرده، یه سکه هم نمیدادم.
حالا شما بگید... اگه جای من بودید، چیکار میکردید؟
راستشو بگید. نه اون چیزی که دوست دارن بشنون.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
با درود و احترام
به استحضار دوستان گرامی و اعضای فرهیخته کانال"صدای دودانگه" میرساند، شب گذشته در این کانال که با مدیریت دوست ارجمند جناب آقای بابایی اداره میشود، بحثی پیرامون فعالیتهای مجموعه اکوتوریسم «فریم هوم» به مدیریت آقای مهندس قادری مطرح شد.
متأسفانه یکی از اعضای محترم گروه، اتهامی مبنی بر «زمینخواری» به این مجموعه وارد نمودند که با توجه به اهمیت موضوع و برای تنویر افکار عمومی، لازم دانستم پرسشی صریح و روشن مطرح کنم:
اگر فردی ملکی را از مالک قانونی خریداری نماید و معامله طبق قانون انجام شود، آیا این اقدام زمینخواری محسوب میگردد؟
زمینخواری واقعی به باور اینجانب، توسط آن معدنی انجام میگیرد که در چندصد متری و در پیشانی شهر فریم قرار دارد. معدنی که بدون ملاحظه، به منابع طبیعی منطقه دستاندازی کرده و در ازای چند کامیون ماسه ارزان، آینده محیطزیست و طبیعت منطقه را به تاراج میبرد.
زمینخوار واقعی آنهایی هستند که شبانه، بدون مجوز، زمینهای کشاورزی را قطعهقطعه کرده، میفروشند و به خاک اجدادی و حاصلخیز ما خیانت میکنند. شواهد این اقدامات را میتوان در برخی بنگاههای معاملات ملکی منطقه به وضوح مشاهده کرد.
اما آنچه که بنده شخصاً از فعالیتهای مجموعه «فریم هوم» و مدیریت آن برای منطقه دیدهام، بدین شرح است:
۱. احداث سرویسهای بهداشتی عمومی در محمدآباد و پارک کنار رودخانه کرچا؛ خدمتی که پیش از این وجود نداشت. حتی حمامهایی برای استفاده رایگان خانوادهها در محمدآباد ساخته شده بود.
۲. ایجاد پارک محلی در کنار رودخانه و اهدای ۳۰ عدد دوچرخه برای کودکان منطقه، بدون ایجاد آلودگی، انفجار، یا تخریب طبیعت.
۳. کاشت ۲۰ هزار اصله نهال کمیاب، احداث باغ گل، مزرعه گیاهان دارویی (گل گاوزبان، گل محمدی، بیدمشک، بومادران، رزماری، مریمگلی، بهلیمو و...) که به صورت رایگان درب آن در زمان برداشت به روی مردم باز بوده و موجب کارآفرینی برای جوانان منطقه گردیده است.
۴. حمایت ورزشی از تیمهای فوتبال روستاها با تأمین لباس و تجهیزات.
5. بستهبندی و توزیع رایگان میوههای فصلی در روستاها با همکاری جوانان منطقه.
6. احداث حوضچههای آب برای پرندگان و حیات وحش و ایجاد مسیرهای تردد برای دسترسی حیوانات به آب در فصول گرم، با وجود خسارتهای ناشی از حضور آنها.
۷. ارائه کمکهای نقدی به نیازمندان و مؤسسات معرفیشده.
۸. پذیرش گردشگر و ایجاد جریان توریسم فرهنگی و طبیعی برای معرفی منطقه دودانگه.
بیشک خدمات دیگری نیز توسط این مجموعه ارائه شده که بنده از آنها بیاطلاع هستم. کسانی که در طول ده سال گذشته با این مجموعه و مدیریت محترم آن در ارتباط بودهاند، گواه روشنی بر عملکرد ایشان هستند.
اکنون قضاوت با شماست:
#زمینخوار_کیست؟
#رحمت_برای_منطقه_کیست؟
#نیت_واقعی_اتهامزنندگان_چیست؟
#آیا_سرمایهگذار_دیگری_در_راه_است؟
#یا_باید_منتظر_تخریب_سرمایههای_فعلی_باشیم؟
#راه_حل_پیشرفت_منطقه_چیست؟
#حمایت_از_سرمایه_پاک_یا_خامخواری_و_تخریب؟
از اینکه وقت گذاشتید و مطالب اینجانب را مطالعه فرمودید، سپاسگزارم.
درود بر وجدانهای بیدار
سید اسماعیل ابراهیمی
❌ متفرقه
ویدیویی پربازدید از
بازی سگ با کودک
انتقاد به شیوه اطلاعرسانی نمایندگان و مدیران در بخش دودانگه
به نظر میرسد که برخی نمایندگان و مدیران به جای ارائه اطلاعات مفید و شفاف، بیشتر به تکرار عناوینی مانند؛
«نشست»، «بازدید»، «حضور» و «دیدار» بسنده کردهاند.
اما پرسش اساسی این است که این جلسات و بازدیدها و نشست ها دقیقاً چه خروجی و دستاوردی داشته است؟
چرا جزئیات این نشستها و دیدارها منتشر نمیشود؟
چرا هیچگاه مشخص نمیشود که در این بازدیدها، نشست ها ، دیدارها ، حضور ها ،چه مشکلاتی مطرح شده و چه راهحلهایی ارائه شده است؟
چرا مردم نباید بدانند که نتیجه این بازدیدها، جلسات ، نشست ها، حضورها ، چه بوده و چه تغییری در زندگی آنها ایجاد خواهد کرد؟
آیا هدف از اطلاعرسانی، صرفاً اعلام حضور مسئولان در نقاط مختلف است؟ یا قرار است که مردم در جریان عملکرد واقعی آنها قرار بگیرند؟ اگر هدف، اطلاعرسانی شفاف و پاسخگویی است، پس لازم است که:
بهجای تیترهای کلیشهای، گزارشهای دقیق و مستند ارائه شود.
نتایج و خروجی این جلسات، بازدیدها، نشست ها، دیدارها، به مردم اعلام شود.
مسئولان به جای انتشار خبرهای تبلیغاتی، پاسخگوی مشکلات مردم باشند.
مردم دیگر از این نوع اطلاعرسانی سطحی خسته شدهاند. اگر نمایندگان و مدیران به دنبال جلب اعتماد عمومی هستند، باید تغییری اساسی در شیوه اطلاعرسانی خود ایجاد کنند.
❌به نظر شما بهترین راهکار برای اصلاح این روند چیست؟
آیا باید رسانه های محلی و مردم مطالبه گری بیشتری داشته باشد؟
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
ناآگاهی عمومی و عوامفریبی در تخصیص اعتبارات عمرانی
امروز در گفتوگویی میان اهالی یکی از روستاهای مجاور درباره یکی از طرحهای عمرانی، که اعتباری بالغ بر ۳۰۰ میلیون تومان داشت، یکی از افراد پرسید: اعتبار این پروژه در اختیار چه کسی است؟ شورا یا یکی از معتمدین روستا؟
این سؤال مرا به یاد تجربهای در چند سال پیش انداخت، زمانی که من و دو نفر دیگر عضو هیئتامنای آببندان بودیم و پیگیر جذب اعتبار ۴۰۰ میلیون تومانی برای لایروبی آن شدیم. در آن زمان، پیش از تخصیص این اعتبار، یکی از اعضای شورای اسلامی روستای واودره به همراه یکی از کشاورزان آیش الرم به بخشداری مراجعه کردند. بخشدار نیز طی تماس تلفنی با رئیس جهاد کشاورزی ساری، قول دریافت مبلغ ۱۰ میلیون تومان را گرفت و در ادامه، نامهای خطاب به جهاد کشاورزی ساری نوشت که بر اساس مذاکرات تلفنی، این مبلغ جهت مرمت آببندان به حامل نامه تحویل داده شود.
آن کشاورز غروب همان روز نامه را به من تحویل داد و گفت: فردا به جهاد کشاورزی ساری برو و ۱۰ میلیون تومان را دریافت کن.
من در پاسخ توضیح دادم که دریافت پول به این شکل صحیح نیست؛ مگر آنجا بقالی است که پول را بهسادگی تحویل دهند؟ در این شرایط، دچار تردید شدم که اگر نروم، ممکن است فردا بگویند ما اعتبار گرفتیم اما نمایندهای که باید آن را دریافت میکرد، کوتاهی کرده است.
به هر حال، صبح روز بعد به جهاد کشاورزی ساری مراجعه کردم. مدیر مربوطه دستور ارجاع به بخش آب و خاک را داد، اما آن واحد اعلام کرد که فرآیند تخصیص اعتبار باید مطابق روال اداری و با مکاتبات رسمی طی شود و اینکه تحویل وجه نقد به یک فرد، امری غیرمنطقی و غیرقانونی است؛ چراکه هیچ اعتبار دولتی به این شکل در اختیار اشخاص قرار نمیگیرد.دقیقا گفته بود مگر اینجا بقالی است که از کشوی میز، به شما پول بدهیم!
پس از این اتفاق، دیگر پیگیر آن ۱۰ میلیون دروغین، عوامفریبی نشدم و تمرکز خود را بر همان اعتبار ۴۰۰ میلیون تومانی گذاشتم که خوشبختانه با تلاش فراوان، موفق به جذب آن شدیم.
نتیجهای که از این ماجرا میتوان گرفت، آن است که متأسفانه بسیاری از افراد، بهویژه در سطح روستاها، از نحوه تخصیص و جذب اعتبارات عمرانی بیاطلاع هستند. این ناآگاهی گاهی باعث سوءبرداشتهایی میشود و بدتر از آن، برخی از اعضای شوراها و حتی بخشداران و بخصوص نمایندگان مجلس با وعدههای نادرست و فریبنده، مردم را سرگرم کرده و به عوامفریبی میپردازند. لازم است مردم نسبت به فرآیندهای قانونی تخصیص بودجه آگاه شوند تا جلوی چنین رفتارهای غیرمسئولانهای گرفته شود.
✍ احمد بابایی
از نمایندگان سه نفره در خصوص لایروبی آببندان در سال ۱۴۰۱
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
بهار، پیامآور تازگی و نو شدن، بار دیگر از راه رسید تا دلهایمان را سرشار از امید و زندگی کند. فرارسیدن سال نو را به تمام اعضای محترم کانال و مردمان شریف دودانگه تبریک عرض میکنیم.
این کانال، همچون گذشته، در مسیر انتقادات سازنده و بیان مطالبات مردمی گام برمیدارد و امیدواریم در سال جدید، همراهی شما عزیزان باعث شود که صدای مردم رساتر از همیشه به گوش مدیران و مسئولان برسد.
با آرزوی سالی سرشار از موفقیت، پیشرفت و سربلندی برای دودانگه عزیز و تمامی هموطنان گرامی.
نوروزتان پیروز، دلتان بهاری!
بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
🔺استاندار مازندران با دستور پرداخت پاداش یک ماه حقوق به کارکنان دولت اعلام کرد:
سازمان مدیریت و برنامه ریزی قلب تپنده مسائل اجرایی استان است
🔻استاندار مازندران، عنوان کرد: بدنبال این هستیم رفاه نسبی برای کارمندان دولت در استان مازندران ایجاد نماییم که به همین منظور با رایزنی که روز گذشته با سازمان برنامه و بودجه کشور داشتیم از طریق ماده ۵۰ یک حقوق پایه در آخرین روز سال به حساب کارکنان دستگاه های اجرایی که اعتبارات هزینه ای استانی دریافت می کنند، واریز نمودیم.
📢 کانال خبر فوری #ساری👇
@KhabarForiSari✅
❌ چرا کشاورزان از کارگاه های آموزشی جهاد کشاورزی استقبال نمی کنند⁉️
بر اساس اطلاعیه جهاد کشاورزی دودانگه، یک کارگاه آموزشی در زمینه تغذیه و مبارزه با آفات برای کلزاکاران و گندمکاران در تاریخ ۲۶ اسفند برگزار شد. این کارگاه که از طریق شبکههای اجتماعی و دیگر روشهای اطلاعرسانی اعلام شده بود، با استقبال بسیار کمی از سوی کشاورزان مواجه شد. گزارشهای واصله نشان میدهد که تعداد کشاورزان حاضر در این جلسه کمتر از کارشناسان و کارکنان جهاد کشاورزی منطقه بوده و تنها در حد انگشتان یک دست حضور داشتند.
علل عدم استقبال کشاورزان از این کارگاه؛
۱. گرانی سرسامآور سم و کود؛ کشاورزی به مرز نابودی رسیده است
افزایش وحشتناک قیمت نهادههای کشاورزی، بهویژه سموم و کودهای شیمیایی، باعث شده است که کشاورزان دیگر توانایی ادامه فعالیت خود را نداشته باشند. زمانی که قیمت یک کیسه کود یا یک لیتر سم در عرض یک سال چندین برابر میشود، کشاورزی دیگر از حالت اقتصادی خارج شده و به یک فعالیت زیانده تبدیل میشود. بسیاری از کشاورزان، با ناامیدی تمام، زمینهای خود را رها کردهاند، چراکه دیگر توان تأمین این مواد حیاتی را ندارند. در چنین شرایطی، شرکت در یک کارگاه آموزشی چه فایدهای دارد، وقتی کشاورز حتی نمیتواند سادهترین نیازهای زمین خود را برطرف کند؟
۲. بحران آبوهوا؛ سال گذشته خوب، امسال تاکنون فاجعه!
کشاورزی در منطق دودانگه همواره وابسته به شرایط جوی بوده است. سال گذشته شرایط مناسبتر بود و کشاورزان امید بیشتری به برداشت محصولات خود داشتند، اما امسال همهچیز تغییر کرده است. سرمای شدید و یخبندانهای غیرمنتظره باعث شد که محصولات کلزا و گندم رشد کافی نداشته باشند. بسیاری از زمینها، که در سالهای گذشته محصول خوبی میدادند، امسال تقریباً خالی ماندهاند. کشاورزی که میبیند تلاشش بینتیجه مانده، دیگر چه انگیزهای برای حضور در کارگاه دارد؟ وقتی امیدی به برداشت نیست، دیگر تغذیه و مبارزه با آفات چه فایدهای خواهد داشت⁉️
۳. کشاورزی دیگر صرفه اقتصادی ندارد
هزینههای تولید هر روز بالاتر میرود، در حالی که قیمت خرید تضمینی محصولات کشاورزی توسط دولت همچنان پایین است. بسیاری از کشاورزان از اینکه دولت گندم را با قیمتی بسیار پایینتر از هزینههای واقعی تولید خریداری میکند، ناراضی هستند. وقتی درآمد حاصل از کشاورزی حتی هزینههای اولیه را هم پوشش نمیدهد، طبیعی است که بسیاری از کشاورزان تمایلی به ادامه این مسیر نداشته باشند.
۴. کشاورزانی که دیگر دل به کار نمیدهند؛ "شد که شد، نشد که نشد!"
بخش بزرگی از کشاورزان دودانگه دیگر در روستاها زندگی نمیکنند و به شهرها مهاجرت کردهاند. برای این دسته از کشاورزان، کشاورزی تنها یک شغل جانبی است و دیگر مانند گذشته اولویت زندگیشان نیست. آنها نگاهشان به کشاورزی تغییر کرده و دیگر حاضر نیستند وقت و انرژی زیادی برای آن بگذارند. این گروه، که مصداق ضربالمثل "شد که شد، نشد که نشد" هستند، دیگر به دنبال یادگیری روشهای جدید یا شرکت در کارگاههای آموزشی نیستند، چراکه برای آنها کشاورزی یک فعالیت کماهمیت و در حاشیه شده است.
۵. بیاعتمادی به کارگاههای آموزشی؛ تکرار مکررات بدون نتیجه
برخی از کشاورزان بر این باورند که این کارگاهها تنها جنبه تشریفاتی دارند و تأثیری در بهبود وضعیت کشاورزی آنها نخواهد داشت. بسیاری از آنها در جلسات مشابهی شرکت کردهاند، اما تغییری در وضعیت بازار، قیمت نهادهها یا حمایتهای دولتی ندیدهاند. به همین دلیل، دیگر انگیزهای برای حضور در چنین کارگاههایی ندارند.
۶. مشکلات معیشتی و نبود زمان کافی
با توجه به شرایط اقتصادی سخت، بسیاری از کشاورزان مجبور شدهاند برای تأمین هزینههای زندگی خود، به کارهای جانبی روی بیاورند. این مشغلههای روزانه، فرصتی برای حضور در کارگاههای آموزشی باقی نمیگذارد. وقتی اولویت یک کشاورز، تأمین نان شب خانوادهاش است، دیگر آموزش و توصیههای کارشناسی در اولویت آخر قرار میگیرد.
✍ احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌کجا رفت آن روزهای پاکدستی
در دههی شصت، اینجا دفتر و فروشگاه شرکت تعاونی ولیعصر دودانگه بود؛ زمانی که بیش از نود درصد مدیران کشور، پاکدست، سادهزیست و صادق بودند. روزگاری که در آن دروغ، ریا و چاپلوسی جایی نداشت و صداقت، ستون اصلی اعتماد میان مردم و مسئولان بود.
در همان روزگار، مردی تنها برای بهدست آوردن یک باکس سیگار تعاونی، دست به تملق زد. او آن را به همان قیمت مصوب، از فروشندهای خرید که نزدیک به بیست سال با صداقت و درستکاری خدمت کرده بود. اما همین رفتار کوچک و بهظاهر بیاهمیت، کافی بود تا بخشدار وقت او را به عنوان متخلف به مراجع بالاتر معرفی کند. نتیجه چه بود؟
اخراج تلخ و ناباورانهی مردی شریف، بهخاطر یک معاملهی ناچیز، تنها به جرم کوتاه آمدن در برابر چاپلوسی.
❌و اما امروز...
امروز، در همین سرزمین، "بابکِ زنجانی، زندانی" که نامش با فساد اقتصادی گره خورده و محکوم به اعدام بود، نهتنها آزاد است، بلکه با سربلندی قرارداد چند هزار میلیاردی با راهآهن کشور امضا میکند.
چه شد که عدالت وارونه شد؟
کجا رفت آن سختگیریهای پاکطلبانه؟
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
وعدههای غیرعملی، وقتکشی برای رأی؟
در یکی از جلسات نمایندگان محترم مجلس با اهالی روستاهای بخش دودانگه، تعدادی از ساکنان شهری که مالک زمینهایی در محدوده خارج از بافت روستا هستند، با طرح مشکل خود خواستار الحاق زمینشان به داخل بافت برای ساخت و ساز و سکونت موقت (خوشنشینی) شدند.
نماینده محترم نیز با دریافت این درخواستها، آنها را به بنیاد مسکن ارجاع داده و شورا نیز طی نامهای درخواستها را تأیید کرده است. اما اینجاست که یک سؤال جدی از سوی مردم و آگاهان محلی مطرح میشود:
آیا نماینده محترم واقعاً نمیدانند که افزودن زمین به محدوده بافت، نه در اختیار ایشان است و نه حتی در اختیار مقام استاندار؟
آیا فراموش کردهاند که طرحهای هادی معمولاً هر ده سال یکبار و آن هم با بررسی دقیق کارشناسی و مطابق ضوابط بازنگری میشوند؟
اگر پاسخ این پرسشها را میدانند، پس چرا با ارجاع این قبیل درخواستهای غیرقابل تحقق، به مردم امید واهی میدهند؟ چرا بهجای روشنگری صریح و شفاف، مسیر وعدههای بیثمر را در پیش گرفتهاند؟ چرا به مردم نمیگویند که این زمین، با یک نامه یا مهر شورا، داخل بافت نخواهد شد؟
ارجاع چنین درخواستهایی نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه موجب اتلاف وقت، افزایش توقع بیجا، و از همه مهمتر، بیاعتمادی مردم به فرآیندهای قانونی و نمایندگان میشود.
مردم از شما صداقت میخواهند، نه وعدههای بدون پشتوانه. امید است که نگاه به مسئولیت، از جنس آگاهیبخشی باشد، نه از جنس رأیگیری موقت.
کانال صدای دودانگه
احمد بابایی
/channel/sedayerostadodang
سلیقه تحسینبرانگیز آقای مهدی زلیکانی، قابل تقدیر است.
ایشان با کاشت چند نهال درخت انجیلی در ورودی منزلشان، واقع در روستای واودره، جلوهای چشمنواز و الهامبخش به محیط زندگی خود بخشیدهاند. اگر این اقدام ارزشمند توسط اهالی این روستا و سایر روستاها ی منطقه نیز دنبال شود، شاهد زیبایی دوچندان روستاهای دودانگه، بهویژه در فصل پاییز خواهیم بود؛ فصلی که درخت انجیلی با رنگهای گرم و متنوع خودمثل زرد، نارنجی،قرمز و ارغوانی به یکی از تماشاییترین عناصر جنگلهای هیرکانی بدل میشود.
چقدر نیکوست اگر دهیاران و شوراهای محترم روستاهای منطقه، با تشویق و تسهیل کاشت این درخت ارزشمند در معابر و فضاهای عمومی، دودانگه را به یکی از زیباترین و خاص ترین مناطق کشور تبدیل کنند
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
وام؛ قصه نابرابری ما با آقازادهها
گاهی یک فیلم، فقط یک فیلم نیست. گاهی آینهایست که زندگی را روبهرویت میگذارد، با تمام تلخی و بیعدالتیاش.
چند شب پیش فیلمی بهنام "قاضی" از تلویزیون دیدم. خانمی کارآفرین، وام گرفته بود. بعد از پرداخت اصل و سود وام، باز هم بدهکار بود و بانک شکایتش را کرده بود. نماینده بانک گفت: "ایشان همه برگهها را امضا و انگشت زده."
خانم وامگیرنده پاسخ داد: "نخوانده بودم... فقط امضا کردم."
اما قاضی گفت: "نخوندی؟ مشکل خودته."
انگار این جمله، خلاصهی زندگی ماست؛ ما قشر متوسط و ضعیف، که همیشه در صف امضاهای نخواندهایم.
برای گرفتن یک وام صد میلیونی، باید دنبال ضامن بدویم، در به در، با شرمندگی. باید چندین نفر را قسم دهیم، خواهش کنیم، التماس کنیم که ضامن شوند.
تازه اگر یکیشان دلش بسوزد، و بیاید، با غرور مینشیند روی صندلی بانک و میگوید: "زودتر بگو بیان، کار دارم."
و کارمند بانک هم، با بیحوصلگی، برگهها را میآورد، یکی یکی باز میکند و میگوید: "اینجا رو امضا بزن... اینجا رو انگشت بزن..."
و ما؟ ما که نه حقوقمان کافیست، نه امیدی به فردا داریم، چارهای نداریم جز امضا کردن. بیآنکه بدانیم در آن کاغذها چه نوشته. حتی اگر حکم مالی، حبس، یا نابودیمان باشد.
اما آنسو، در اتاقهای بیصف و بدون اضطراب، فرزندان مدیران، سرمایهداران، و آقازادهها، وام میلیاردی میگیرند. بیضامن. بیمنت. با بهرهی کم، بازپرداخت بلندمدت، و لبخند رضایت.
هیچکس نمیپرسد چکارهای؟ درآمدت چقدره؟ ضامنت کیه؟
آنها وام میگیرند تا ویلا بسازند؛ ما وام میگیریم تا اجارهخانه عقبمانده را بدهیم.
آنها وام را با لبخند میگیرند؛ ما با اشک چشم.
آنها برگهها را روی میز شیشهای امضا میکنند؛ ما روی زانوی لرزان.
عدالتی اگر هست، چرا اینقدر دور از ماست؟
ما فراموششدگان این سرزمینیم؛ همیشه باید امضا کنیم، حتی اگر امضایمان پای حکم خودکشی باشد...
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌خود نونوا هم نمی دونه کی بازه کی بسته است
ضمن تقدیر و تشکر صمیمانه از نانوایان پرتلاش و شریف بخش دودانگه که همچون رانندگان فداکار مینیبوس در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰، با کمترین امکانات و بیشترین همت، در سختترین شرایط جادهای که بیشتر به مسیرهای قلوهسنگی شباهت داشت تا راه شن ریزی، با کرایهای ناچیز اما دلی بزرگ، بار خدمترسانی را بر دوش میکشیدند.
اما در این میان، تعداد اندکی از نانواییهای فریم هستند که وضعیت باز یا بسته بودنشان چنان مبهم است که گویی رمزگشایی از آن از مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم ایران و آمریکا هم دشوارتر شده! تشخیص روز کاری یا روز تعطیلی این نانواییها خود نیازمند یک تیم کارشناسی خبره است!!!
بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
صدای خاموش روستاهای دودانگه، فریادی بیپاسخ در دل تاریکی
منطقه دودانگه، با دارا بودن حدود ۵۰ روستا، زمانی مملو از زندگی و شور جوانی بود؛ اما امروز، در سایه بیتوجهی مسئولان و نبود اشتغال، بیشتر جوانان ناچار به مهاجرت به شهر شدهاند. اکنون اغلب خانهها خاموشاند، و اگر نوری در این روستاها سوسو میزند، از چراغ خانههاییست که تنها دو سالمند، یک پیرمرد و یک پیرزن، در آنها زندگی میکنند.
این افراد، آخرین نگهبانان خاک و هویت این روستاها هستند؛ کسانی که با همه سختیها هنوز ریشه در سرزمین خود دارند.
اما با کمال تأسف، در دو شب متوالی، در بدترین زمان ممکن، بدون اطلاع قبلی برق این روستاها بهطور کامل قطع شده است. در ساعاتی که سالمندان به نور، و امکانات اولیه نیاز دارند، با تاریکی و بیتفاوتی روبرو میشوند.
سؤال اینجاست: گناه این پدران و مادران پیر چیست؟
چرا باید تاوان کممصرف بودن یا سکونت در مناطق کمجمعیت را بدهند؟
آیا حفظ حرمت و شأن سالمندان این سرزمین نباید در اولویت برنامهریزیها باشد؟
انتظار داریم مسئولان محترم با دقت بیشتری به وضعیت مناطق محروم توجه کرده و به جای خاموش کردن نور خانههای بیصدای روستا، راهی برای روشن نگه داشتن امید این مرز و بوم بیابند.
احمد بابایی
.کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ ماجرای سدی که کشاورزان را پیر کرد
چند روز پیش، ویدیویی از بازدید خانم دکتر عالیه زمانی، نماینده محترم، از سد مجی تو فضای مجازی دستبهدست شد. سدی که سی سال پیش با کلی امید و آرزو افتتاح شد؛ قرار بود ۱۲۰۰ هکتار از زمینهای پاییندست زیر کشت برنج بره، ولی نه تنها اون ۱۲۰۰ هکتار رنگ آب و برنجو ندید، بلکه حتی یه وجب زمین هم سهمش از اون همه وعده و وعید نشد.
یادش بخیر... اون روزا که سد رو میساختن، دل کشاورزا پر بود از امید. فکر میکردن وقت برداشت که شد، دستخالی به خونه برنمیگردن. بعضیاشون زمین خریدن، بعضیا وام گرفتن، بعضیا هم دلخوش بودن به آیندهای که نیومد. امروز، بیشتر از ۸۰ درصد همون کشاورزایی که با دلخوشی کنار کارگرای سد وایمیستادن، زیر خاکن. و بچههاشون که اون موقع جوون بودن، الان خودشون پیر شدن و هنوز حسرت یه روز کشاورزی درست و حسابی به دلشونه.
خانم زمانی که اومدن از سد بازدید کردن، یهباره همهچی یادمون اومد. یاد قولهای آقای دامادی افتادیم، وقتی رئیس مجلس رو آورد و گفت سد رو احیا میکنیم؛ ولی آخرش هیچچی نشد. یاد آقای کارنامی افتادیم که گفت میلیاردها تومن اعتبار جور میکنه، ولی اونم فقط حرف بود، نه عمل.
حالا باز یکی دیگه اومده و مردم دارن همون سوال همیشگی رو از خودشون میپرسن: این یکی دیگه میخواد چه قولی بده؟ اصلاً گفته یا نگفته؟ اگه گفته، چی گفته؟ و مهمتر از همه، واقعیه یا باز یه نسخه دروغیه واسه سدی که دیگه نفسش به شماره افتاده؟
ما مردم منطقه، ما کشاورزا، دیگه خستهایم از این وعدهها. هر کی نماینده میشه، چند تا عکس کنار سد میگیره، یه جمله قشنگ میگه، بعدم میره. سد مجی اما هنوز خشک و بیجون، هنوز یه زخم کهنهست رو دل کشاورزای این منطقه.
کاش اینبار، خانم زمانی فرق داشته باشه. کاش اینبار یکی بیاد که یا واقعاً یه کاری بکنه، یا حداقل صادقانه بگه این سد دیگه مرده، تا لااقل دل مردم رو با امیدهای پوچ خوش نکنه...
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
من زنبوردار نیستم، . اما امروز، شاهد چیزی بودم که دلم رو شکست...
سال گذشته، آقای محمود صادقی، زنبوردار پرتلاش، کندوهاش رو بهخاطر کشت کلزا، کنار باغ ما آورد. و بعد از یک ماه کوچ کرد.
امسال هم اومد،
چون باز کلزا کاشته بودن.
ولی این بار، آخر قصه تلخ بود...
بهدلیل هجوم آفت و سمپاشی با پهپاد و تراکتور – طبق توصیه جهاد کشاورزی – بدون اطلاع دقیق به زنبورداران، فاجعهای رخ داد: صد درصد زنبورهای پروازی آقای صادقی از بین رفتن.
من شاهد بودم... کندوهای خاموش، زنبورهای بیجان، و مردی که نابودی یک سال تلاشش رو با بغض نگاه میکرد.
دردناکتر اینکه هیچ نهادی پاسخگو نبود.
نه جهاد کشاورزی،
نه اتحادیه.
کسی که با رئیس اتحادیه تماس گرفت، فقط این جمله رو شنید: «زنبوردار باید سریعتر کوچ کنه!»
آیا اینه پاسخ یک اتحادیه به فاجعه؟
آیا زنبوردار، فقط باید خودش رو جمع کنه و بره؟
پس نقش کی حمایته؟
کی باید اطلاعرسانی کنه؟
کی باید از این قشر زحمتکش دفاع کنه؟
این متن رو نوشتم، نه برای گلایه،
برای فریاد زدن دردی که شاید صدای ما بشه...
امیدوارم وجدانهای بیدار، بخونن، بهش فکر کنن، و ساکت نمونن.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
❌بر اساس شنیدهها و به نقل از اهالی منطقه،
دیشب آقای کارنامی، نماینده محترم مجلس، بههمراه آقای فرماندار و جمعی از مسئولین به بخش دودانگه آمدند تا از نزدیک شاهد برگزاری مسابقات والیبال در سالن آموزش و پرورش و فوتسال در سالن شلدره باشند.
در حالی که مسئولین سرگرم تماشای رقابتهای ورزشی بودند، اهالی برخی روستاها با مشکلات جدی و ابتدایی دستوپنجه نرم میکردند. روستای پرکوه بیش از یک هفته است که با معضل قطعی آب روبهروست. در واکنشی تکراری و کوتاهمدت، آب روستاهای پاییندست از جمله جعفرکلا را قطع کردند تا شاید اندکی آب به پرکوه برسد؛ راهحلی که بارها اجرا شده اما هیچگاه به نتیجه پایدار نرسیده است.
در اعتراض به این وضعیت، جمعی از مردم جعفرکلا مقابل سالن ورزشی حاضر شدند و گلایههای خود را مستقیماً با فرماندار در میان گذاشتند. همچنین برخی اهالی روستای کرچا نیز که از بیتوجهی به وضعیت آب و سر دهنه ناراضی بودند، نزد آقای کارنامی رفتند. برخورد سرد و بینتیجه نماینده با این مطالبات مردمی، موجب نارضایتی و حتی تمسخر وی از سوی برخی حاضران شد.
در حالی که مسئولین برای لحظاتی کوتاه در فضای سالنهای ورزشی حضور یافتند، مردمِ تشنهی روستاها همچنان منتظر شنیدهشدن صدایشان هستند. وعدهها دیگر کارساز نیست؛ مردم عمل میخواهند، نه حضور نمایشی و بیثمر.
بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ " مزرعه گردشگری فریم هوم ،
قربانی موانع غیر منطقی؟
چرا باید منطقهای با این همه ظرفیت گردشگری و طبیعت بکر، از یک مشکل اساسی رنج ببرد؟ در روزهای اخیر، افراد زیادی از من درخواست داشتند تا برای دوستان و بستگانشان محلی برای اقامت چند روزه پیدا کنم، اما متأسفانه هیچ گزینهای در دسترس نبود.
امروز یکی از دوستانم که به منطقه آمده بود، با ناامیدی گفت که نتوانسته جایی برای اقامت پیدا کند. حتی فردی غیربومی که فقط به دنبال سرپناهی برای یک شب بود، با مشکل مواجه شد. در این شرایط، با گردشگری فریم هوم تماس گرفتم و آقای قادری، مدیر مجموعه، اعلام کرد که به دلایلی ناچار شدهاند اقامتگاه را قفل کنند!
❌ چگونه ممکن است اقامتگاهی که دارای مجوز رسمی است و میلیاردها تومان برای آن سرمایهگذاری شده، بهخاطر تصمیمات نادرست یا موانع غیرمنطقی تعطیل شود؟
نتیجه این اتفاق، چیزی جز سلب رفاه از مسافران، کاهش رونق گردشگری منطقه، و تضعیف اقتصاد محلی نیست. این وضعیت غیرقابل قبول است و نیاز به بازنگری فوری مسئولان دارد. اگر موانع و مشکلات پیش روی مجموعه گردشگری چون فریم هوم حل نشود، نهتنها سرمایهگذاران جدید رغبتی برای ورود به این حوزه نخواهند داشت، بلکه وضعیت فعلی هم بدتر خواهد شد.
✅ امیدواریم مسئولان و متولیان امر، این مشکل را جدی بگیرند و اجازه ندهند معدود افراد یا تصمیمات نادرست، مانع توسعه گردشگری در منطقه شوند.
مسئولان محترم، شما بهخوبی آگاهید که چرا مزرعه گردشگری فریم هوم، با آن مدیریت توانمند، نزدیک به سه سال است که تعطیل شده و درهای آن بسته مانده است. لطفاً شفاف و صریح پاسخ دهید: چه کسانی و با چه نیتی باعث توقف فعالیت این مجموعه ارزشمند شدهاند؟
احمد بابایی
کاناا صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
فریاد خاموش درخت
پنجاه سال ایستاده بود. سایه داده بود، اکسیژن بخشیده بود، لانهی پرندگان بود، تکیهگاه رهگذران. اما ناگهان، دستی نادان یا بیرحم، آتش را به جانش انداخت. و حالا، زبانههای سرخ از دلش بالا میروند، فریادهای خاموشی که هیچ گوشی نمیشنود.
این درخت فقط چوب نبود، زندگی بود. جنگلی که هر روز کوچکتر میشود، هوایی که آلودهتر میگردد، زمینی که بیپناهتر میشود، همگی در شعلههای همین جنایت خاموش فریاد میزنند.
ما شاید فقط یک درخت سوخته ببینیم، اما زمین یک نفس کمتر خواهد داشت...
حالا بگو، چه چیزی از این آتش برایت باقی ماند؟
بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ " وقتی لکه گیری جاده، خود تبدیل به معضل می شود "
با سلام و تبریک سال نو به همه اهالی محترم و زحمتکش دودانگه.
در روزهای پایانی سال، عملیات لکهگیری بخشی از مسیر ساری – دودانگه به شکلی کاملاً غیراصولی انجام شده است. این نوع ترمیم نهتنها مشکلی را حل نکرده، بلکه باعث ایجاد ناهمواری و برآمدگیهایی در سطح جاده شده که بسیاری از رانندگان را با مشکل مواجه کرده و حتی موجب خسارت به خودروها شده است.
نمیتوان از کنار این موضوع بهسادگی گذشت، چرا که هزینه این آسفالتریزی از بیتالمال پرداخت شده و انتظار میرود کارها با دقت، کیفیت و نظارت کافی انجام شوند. متأسفانه به نظر میرسد نه اصول صحیح لکهگیری رعایت شده و نه نیروی متخصص برای این کار بهکار گرفته شده است. لکه گیری
به دلیل اجرای غیراصولی، به عاملی برای نارضایتی و خطر تبدیل شده است. آیا این نوع عملکرد در شأن مردم شریف دودانگه است؟
آیا پیمانکاری مشخص مسئول این کار بوده و نظارتی بر عملکرد آن انجام شده است؟
اگر چنین بوده، ضروری است که دستگاههای نظارتی ورود کرده و مانع هدررفت بودجه عمومی شوند.
لکهگیری جاده باید طبق استانداردها انجام شود؛ قسمتهای آسیبدیده باید به عمق مناسب تراشیده شده و آسفالت جدید همسطح با جاده اجرا گردد. این کار نیازمند نیروی متخصص و تجهیزات مناسب است، نه ریختن آسفالت بدون برنامه و ایجاد برآمدگی که به مشکلات جاده اضافه کند.
ما از مسئولان و بهویژه راهداری محترم ساری انتظار داریم که نسبت به این موضوع پاسخگو باشند و در آینده نظارت جدیتری بر چنین پروژههایی داشته باشند. امیدواریم که با پیگیری بخشدار محترم و دیگر مسئولان، چنین اتفاقاتی دیگر تکرار نشود و کیفیت راههای منطقه بهبود یابد.
✍ احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌ آقای استاندار مازندران؛
شما استاندار همه مردم استان هستید یا فقط کارمندان دولت⁉️
اقدام استاندار مازندران در پرداخت یک حقوق پایه به کارکنان دولتی استان در آستانه شب عید، در نگاه اول شاید یک تصمیم حمایتی به نظر برسد، اما اگر دقیقتر بررسی شود، ایرادهای جدی و بیعدالتیهای قابلتوجهی در آن دیده میشود.
۱. تبعیض میان کارمندان دولت و سایر اقشار
این تصمیم تنها شامل کارکنان دوایر دولتی استان مازندران میشود، آن هم فقط آنهایی که بودجه استانی دارند. اما آیا شرایط اقتصادی سخت فقط برای کارمندان دولت دشوار است؟ تکلیف کارگران روزمزد، مشاغل آزاد، بازنشستگان و حتی کارگران قراردادی چیست؟ آنها که در شرایط سختتری زندگی میکنند، چرا از این کمک برخوردار نمیشوند؟
۲. تفاوت فاحش در میزان عیدی دریافتی
بر اساس این تصمیم، هر کارمند دولت «یک حقوق پایه» بهعنوان عیدی دریافت میکند. این یعنی کسی که ۳۰ میلیون تومان حقوق میگیرد، ۳۰ میلیون عیدی میگیرد، اما کسی که ۵ میلیون حقوق دارد، فقط ۵ میلیون! چنین سازوکاری کاملاً ناعادلانه است، چراکه کسی که حقوق بالاتری دارد، کمتر به این عیدی نیاز دارد، ولی کسی که حقوق پایینتری دارد، اتفاقاً بیشتر به کمک مالی احتیاج دارد. این در حالی است که معمولاً عیدی باید رقم ثابتی برای همه یا متناسب با حداقل حقوق باشد، نه بر اساس حقوق هر فرد.
۳. بار مالی نامشخص و ایجاد توقع در سایر استانها
این تصمیم هزینهای سنگین بر بودجه استانی تحمیل میکند. مشخص نیست که این مبلغ دقیقاً از چه محلی تأمین خواهد شد و آیا قرار است بودجه سایر بخشها (مثلاً عمران، آموزش یا بهداشت) کاهش پیدا کند تا این پرداخت صورت بگیرد؟ از طرفی، این اقدام ممکن است در سایر استانها هم توقع ایجاد کند و دولت را تحت فشار بگذارد، درحالیکه شاید چنین منابعی برای دیگر استانها وجود نداشته باشد.
۴. اقدام بدون پشتوانه ملی و برنامه مشخص
اینکه استاندار بهصورت انفرادی چنین تصمیمی گرفته و اجرایی کرده، هرچند نشان از دغدغهمندی او دارد، اما در سطح ملی بیسابقه و بدون پشتوانه یک سیاست کلی است. درحالیکه افزایش عیدی یا پرداخت کمکهزینه باید از طریق سیاستگذاری کلان و در سطح دولت انجام شود تا عدالت بین همه مردم برقرار باشد.
نتیجهگیری
اقدام استاندار مازندران هرچند ممکن است در کوتاهمدت به نفع بخشی از کارمندان دولت باشد، اما در کل ناعادلانه، تبعیضآمیز و بدون در نظر گرفتن وضعیت سایر اقشار جامعه است. اگر قرار است کمکی برای شب عید انجام شود، باید همه مردم را در نظر بگیرد، نه فقط یک قشر خاص. عدالت اقتصادی یعنی کمک بیشتر به کسانی که نیاز بیشتری دارند، نه پرداختهای غیرمنصفانهای که شکاف درآمدی را بیشتر میکند.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
❌تبلیغات در فضای مجازی،
اما سکوت در پاسخگویی !
امروزه بسیاری از مدیران، مسئولین و نمایندگان در فضای مجازی فعالانه اطلاعرسانی میکنند، وعده میدهند و از عملکرد خود تمجید میکنند. اما وقتی نوبت به پاسخگویی میرسد، ناگهان فضای مجازی را بیاعتبار میدانند و مردم را به مراجعات حضوری و بروکراسیهای خستهکننده ارجاع میدهند.
چگونه است که فضای مجازی برای تبلیغات، نمایش عملکرد و جلب توجه عمومی کاملاً معتبر است، اما وقتی مردم مطالبهای دارند یا از خلف وعدهها گلایه میکنند، ناگهان این فضا «محل مناسبی برای پاسخگویی» نیست؟ آیا این شیوه، جز فرار از مسئولیت و نادیده گرفتن حقوق مردم نام دیگری دارد؟
ما در کانال صدای دودانگه همواره تلاش کردهایم که صرفاً مطالبات عمومی و مردمی را منعکس کنیم. اما متأسفانه آنچه شاهد آن هستیم، بیتفاوتی، سکوت و حتی نادیده گرفتن مردم از سوی مسئولینی است که خودشان از این فضا برای اطلاعرسانی و تبلیغات استفاده میکنند.
مگر در دیماه نگفتید آسفالت ورکی به دودانگه تا دو ماه دیگر آغاز میشود؟
آیا فراموش کردهاید؟
مگر در دیماه مطلبی به کانال دودانگه ساری به مدیریت آقای جلیل ابراهیمی ارسال نکردید که:
"با پیگیریهای مستمر دکتر بابایی کارنامی، عملیات روکش آسفالت مسیر ورکی به سمت دودانگه با اعتباری بالغ بر ۵۵ میلیارد تومان، تا یکی دو ماه آینده آغاز خواهد شد"؟!
اکنون چند ماه از آن وعده گذشته، اما هنوز هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. چرا؟
آیا بودجه تخصیصیافته به این پروژه مشکلی دارد؟
اگر مشکلی وجود دارد، چرا تاکنون اطلاعرسانی نکردهاید؟
اگر بودجه تأمین شده، پس چرا اجرای پروژه آغاز نشده است؟
مسئول مستقیم پیگیری این پروژه چه کسی است و چرا پاسخی داده نمیشود؟
فضای مجازی نباید فقط بستری برای تبلیغات و وعدههای بدون ضمانت باشد. همانگونه که مسئولین برای انتشار اخبار و موفقیتهای خود از این فضا بهره میبرند، در قبال وعدههای دادهشده نیز باید پاسخگو باشند.
🔹 انتظار داریم مسئولان محترم، شفاف و صریح توضیح دهند که این پروژه در چه وضعیتی قرار دارد و چرا اجرایی نشده است.
🔹 در صورت وجود موانع، مردم حق دارند بدانند که مشکل کجاست و چه اقداماتی برای حل آن در نظر گرفته شده است.
اعتماد عمومی با پاسخگویی و شفافیت حفظ میشود، نه با سکوت و بیتوجهی.
احمد بابایی
کانال صدای دودانگه
/channel/sedayerostadodang
📸جلسه مشترک شورای بخش دودانگه و شورای شهر فریم با دکتر بابایی کارنامی نماینده مردم شهرستانهای ساری و میاندورود
🔺️روکش آسفالت از ورکی به سمت دودانگه
با پیگیریهای مستمر دکتر بابایی کارنامی، نماینده مردم ساری و میاندورود در مجلس شورای اسلامی، عملیات روکش آسفالت مسیر ورکی به سمت دودانگه تا یکی دو ماه آینده آغاز خواهد شد. این پروژه با اعتباری بالغ بر ۵۵ میلیارد تومان اجرا خواهد شد و گامی بزرگ در راستای بهبود وضعیت زیرساختهای جادهای منطقه محسوب میشود.
این پروژه که به عنوان یکی از نیازهای اساسی مردم منطقه شناخته میشود، میتواند نقش مهمی در تسهیل تردد، کاهش زمان سفر و افزایش ایمنی جادهها ایفا کند. با تکمیل این طرح، بسیاری از مشکلات جادهای در این بخش از استان مازندران حل خواهد شد و انتظار میرود تأثیرات مثبتی در زمینه گردشگری و توسعه اقتصادی منطقه به همراه داشته باشد.
دکتر بابایی کارنامی در این رابطه اظهار داشت که با توجه به اهمیت این پروژه برای رفاه عمومی، تلاشهای زیادی برای تخصیص اعتبار مناسب و تسریع در فرآیند اجرای آن انجام شده است و امیدواریم به زودی شاهد آغاز عملیات اجرایی باشیم.
@dodange_96