『 سردتر از بستنی! 』

08 февраля 2024 18:29

هر آدمی به یه «هر چقدم سخت شد من کنارتم، باهم درستش میکنیم» برای روزهایی که تنهایی زورش به زندگی نمیرسه نیاز داره.

『 سردتر از بستنی! 』

08 февраля 2024 18:29

من نمیتونم قبول کنم کسی که یه تایم طولانی
ازت خبر نگیره٫ دوستت داشته باشه.

『 سردتر از بستنی! 』

07 февраля 2024 20:06

یک فرصت به من بده که غلط ببوسمت
و تمام طول سال را جریمه ام کن که از روی آن هزار بار تمرین کنم ؛

『 سردتر از بستنی! 』

06 февраля 2024 20:10

ما خوب میموندیم دنیا هرچی دستُ بد میداد.

『 سردتر از بستنی! 』

01 февраля 2024 19:36

من دیگه بعد تو نه نشدم عین قبل خودم…

『 سردتر از بستنی! 』

01 февраля 2024 18:16

كاشكى يه روز انقدر بزرگ بشيد و شعورتون تكامل پيدا كنه، كه وقتى يه زمانى با كسى تو رابطه بوديد و يه سرى حرف و راز بينتون رد و بدل شد رو همونجا دفن كنيد و سعى نكنيد ازونا واسه خراب كردن هم استفاده كنيد...

『 سردتر از بستنی! 』

01 февраля 2024 18:16

بنظرم از دست دادن غمگین‌تر از
نرسیدنه، من ترجیح میدم به چیزی که
دوس دارم نرسم تا اینکه اونو داشته
باشم و یهو از دستش بدم.

『 سردتر از بستنی! 』

29 января 2024 19:58

من از چشمایِ زیادی گذر کردم اما فقط غرق چشمایِ تو شدم

『 سردتر از بستنی! 』

28 января 2024 22:11

مست بودی زنگ زدی چند بار…

『 سردتر از بستنی! 』

28 января 2024 22:10

‏بخدا من بی‌معرفت نیستم، فقط بی‌حوصله‌ام، یعنی ممکنه شما صمیمی ترین و عزیز ترین رفیقم باشین ولی تا چند ماه حال جواب دادن یا سراغ گرفتن ازتون رو نداشته باشم بدون اینکه ذره‌ای از دوست داشتنم کم بشه.

『 سردتر از بستنی! 』

28 января 2024 22:10

‏اما من تو نا امیدانه ترین روزهای زندگیم هم برای داشتنت تلاش کردم.

『 سردتر از بستنی! 』

26 января 2024 22:20

چرا آدمای صاف از چشم میوفتن؟

『 سردتر از بستنی! 』

26 января 2024 22:19

دلم میخواد یکی باشه اونقدر برام با ارزش باشه ک بتونه زور مجبورم کنه ب خودم برسم، ورزش کنم، فکرای الکی نکنم، ب موقع بخوابم، اتاقمو مرتب کنم، منم ب حرفاش گوش کنم و حالمو زندگیمو باهم خوب کنیم...

『 سردتر از بستنی! 』

23 января 2024 21:30

از یه طرف تنگه دلم ولی مغزم میگه خفه به من! میگه تو معتادش بودی بد خماری پس دادی تا ترک کردی!

『 سردتر از بستنی! 』

22 января 2024 09:37

بگو بد بودش اخلاقم
اصلا بلاک کن همه خطامم!

『 سردتر از بستنی! 』

08 февраля 2024 18:29

این آدمایی که حواسشون به تلاش‌های هرچند کوچیکت برای پیشرفت هستو باید چلوند اصلا، بس که ماهن، حس خوبیه وقتی انتظار نداری یکی میاد میگه حواسم هست که داری تلاش میکنی.

『 سردتر از بستنی! 』

07 февраля 2024 21:47

چرا جلو چشممی هرجا که میرم…

『 سردتر از بستنی! 』

06 февраля 2024 20:12

تو شدی تنها دلیل من واسه ادامه دادن!

『 سردتر از بستنی! 』

06 февраля 2024 20:10

متاسفانه اصلا نمیتونم سیاست داشته باشم
حالم از یکی بهم بخوره؛
قشنگ از تک تک اجرای صورتم
و حرکتم و رفتارام مشخصه.

『 سردتر از بستنی! 』

01 февраля 2024 18:17

وفاداری و به پایِ آدم سمی موندن خیانت به خودت به حساب میاد.

『 سردتر از بستنی! 』

01 февраля 2024 18:16

هربار که نِگاهت می‌کنم،
جمله‌ای آشنا، به ذهنم خطور می‌کند
در اين سرزمين، چيزی هست كه
ارزش زندگی كردن دارد...
"محمود درویش"

『 سردتر از بستنی! 』

29 января 2024 19:58

یه روزی دلت تنگ میشه حتی واسه بوی تنم.

『 سردتر از بستنی! 』

29 января 2024 19:58

یه آدم پیدا کنید با ذاتِ درست؛ با هم کتاب بخونید، ساز یاد بگیرید با هم فیلم ببینید، درس بخونید ، به مقدار زیاد کار کنید، پیشرفت کنید کنار هم، سفر برید، برقصید، بخندید، باهم به هدفاتون فکر کنید و همدیگه رو به نسخه بهتری از خودتون تبدیل کنید؛ ساختن یه رابطه ی درست خیلی بهتره از رابطه های دوزاری جدیدِ .

『 سردتر از بستنی! 』

28 января 2024 22:10

‏فهمیدم میشه دلتنگ چیزی بود که خودت نخواستیش.

『 سردتر از بستنی! 』

28 января 2024 22:10

‏آغوشت کجاست؟ کلی غم دارم.

『 سردتر از بستنی! 』

28 января 2024 22:10

‏وانمود می‌کنیم که از همه چی رد شدیم، ولی ردش روی روح وروانمون مونده.

『 سردتر از بستنی! 』

26 января 2024 22:19

امیدوارم زندگی یه کاری کنه به کارما اعتقاد پیدا کنی، حالا دیگه بشین فکر کن این دعاس برات یا نفرین.

『 سردتر از بستنی! 』

26 января 2024 22:15

تو نقش فرشته رو داری توی زندگیم‌. باعث میشی یکم بلند تر بخندم، قشنگتر زندگی کنم، به خودم و آینده امید داشته باشم، حتی وقتی باهات حرف میزنم یادم میره چقدر غم دارم.

『 سردتر از بستنی! 』

22 января 2024 19:50

هیچ غصه مشکلات رو نخورید. زمان همه‌چیز رو پیش میبره. به سال دیگه همین موقع فکر کنید که مشکلات فعلی شما زیر خروارها مشکل جدی‌تر و سنگین‌ترِ دیگه مدفون شده.

『 سردتر از بستنی! 』

22 января 2024 09:16

الان اونجاییم که فریدون مشیری میگه:
"رک بگویم از همه رنجیده‌ام،
از غریب و آشنا ترسیده‌ام،
بی خیالِ سردی آغوش‌ها
من به آغوش خودم چسبیده ام."