پنجره ای رو به دنیای سینما٫ تاتر و ادبیات وب سایت: www.salisnews.ir ارتباط با ما : @htaghipour اینستاگرام : www.instagram.com/salissweb
💢کتاب جدیدی از لیسا ماری پریسلی، تنها فرزند الویس پریسلی، بهنام «از اینجا تا عظمت ناشناخته» منتشرشده که بهمرور زندگی پرفرازونشیب این خواننده افسانهای و مشهور میپردازد. این کتاب که به کمک دخترش، رایلی کیو، تکمیلشده، شامل خاطراتی تلخ و شیرین از دوران کودکی تا بزرگسالی او است.
لیسا ماری پریسلی پیش از مرگش که بهطور ناگهانی در ژانویه ۲۰۲۳ در ۵۴ سالگیاش رخ داد، در حال نگارش این کتاب بود و از دخترش برای کمک به نوشتن خاطراتش دعوت کرده بود. پس از مرگ او، نیز دخترش رایلی با گوش کردن به ساعتها نوار خاطرات ضبطشده، نگارش کتاب را به پایان رساند و اخیراً انتشارات رندوم هاوس آن را منتشر کرده است.
لیسا ماری پریسلی در این کتاب برای اولین بار از روز مرگ پدرش در اوت ۱۹۷۷ پرده برداشته است.
✅ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید:
انتشار کتاب خاطرات دختر الویس پریسلی از زندگی و مرگ پدرش
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، بلکه باید از هرگز آغاز نشدن زندگیاش، بهراسد
💢مارکوس اورلیوس
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
بیتا وکیلی متولد ۱۳۵۲ تهران، هنرمندی که آثارش در حراجیهای جهانی طنینانداز شده است، با نمایشگاهی پربار در گالری نیان تهران، بار دیگر مخاطبان هنر را به سفری شگفتانگیز به درون جهان پر اتفاق خود دعوت میکند.
نمایشگاهی که ترکیبی معناگرایانه از مواد و رسانههای مختلف است و تصویری چندلایه از زنان، ایران، معماری و طبیعت برای خاطرههایی که زوالپذیرند.
بیتا وکیلی با استفاده از ترکیبی هوشمندانه از مواد و تکنیکهای مختلف، آثاری خلق کرده است که همزمان هم انتزاعی هستند و هم بهشدت به ایران و زنانگی زنان ایرانی گره خوردهاند.
رنگهای آبی، سبز و فیروزهای که بهطور برجسته در آثار او دیده میشوند، یادآور آسمان پهناور ایران، طبیعت سرسبز و کاشیهای فیروزهای معماری و بناهای تاریخی هستند. این انتخاب رنگها، به آثار وکیلی عمق و معنایی فراتر از عناصر بصری بخشیده است تا پرسپکتیو ویژهاش را بازنمایی کند.
✅ادامه این نوشتار را در سلیسنیوز بخوانید:
نقشی از جهان در بومهای انتزاعی خاطره بیتا وکیلی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢موتسارت و باران
🔸«برای آن که از این دنیا جدا شوم، کافی است توجهام را به چیزی جلب کنم که طنین میاندازد: به حقیقت، به صدای باران روی سقف ماشین، به کلمههای عاشقانه یا پیانوی موتسارت.
🔸من با واقعیت رابطهای پنهانی دارم. من تنها چیزهای پنهانی را میبینم. کافی است در این لحظه که مینویسم، دو نفر در اتاقی به هم عشق بورزند، دو نت با هم گپ بزنند، تا من این دنیا را قابل زیستن بدانم...
🔸در این زندگی ظلمانی، روشنایی باارزشترین موهبت است، حتی وقتی که این روشنایی ما را بکُشد.
🔸نه سکوت طولانی و نه سر و صدای زیادی: تیپ تاپ قطرههای باران بر برگهای چنار و جیغ پرستوها در طول قطعههای موتسارت بهترین آموزگاران کلام واقعی هستند. بین من و دنیا شیشهای است. نوشتن راهی است برای گذر از این شیشه بی آن که بشکند.
🔸برای از دست دادن چیزی، باید اول صاحبِ آن بود. ما هیچ وقت در این زندگی صاحب چیزی نیستیم و هیچ وقت چیزی را از دست نمیدهیم. در این زندگی فقط باید آواز خواند، باید با غبار روانهای عاشقمان از ته گلو، از ته دل، از ته مغز، از ته قلب، از ته روح آواز بخوانیم.
🔸من از همان ابتدای کودکی با خودم حرف میزدم. من در خویش گفتوگویی را دنبال میکنم که دنیا سعی میکند آن را قطع کند. برای تداوم بخشیدن به این مکالمه، من به نوشتن روی آوردم. آن چه درون من بیان میشود، در کتابهایم نیست. کتاب پاسخی است به سر و صدای دنیا. آن چه درون من بیان میشود، به سکوت سپرده میشود.
🔸زیبایی ما را در میان بازواناش میگیرد و از زمین بلند میکند. چند لحظهای ما را مقابل چهرهاش نگه میدارد-مانند مادرانی که فرزندان کوچکشان را بلند میکنند تا ببوسند- بیاطلاع قبلی ما را بر زمین میگذارد، ما را به زندگی لغزندهمان بازمیگرداند- همان کاری که مادرها میکنند.
🔸در قلب من درختی است. ملودیهای موتسارت مانند باران تابستانی به برگهای این درخت روشنایی میبخشند.
🔸واقعیت از خلوص صدا ناشی میشود. این خلوص از روشنایی قلب نشأت میگیرد. قطعاً لحن کلام مسیح به اندازهی محتوایِ کلاماش آموزنده بوده است... واقعیت فرزندِ صدای روشن و خالص است.
🔸نوشتن راهی است برای پاسخ گفتن به زندگی. برای پاسخ گفتن به یک موهبت، موهبتی دیگر لازم است. نه برای آن که عدالت برقرار شود بلکه برای ادامه دادن به بخشیدن و دریافت کردن. تا ابد.
🔸دلم میخواهد بتوانم دعا بخوانم، دلم میخواهد بتوانم کمک کنم، دلم میخواهد بتوانم تشکر کنم، دلم میخواهد بتوانم صبر کنم، دلم میخواهد بتوانم عشق بورزم، دلم میخواهد بتوانم گریه کنم، دلم میخواهد آن چه را آموختنی نیست بدانم، اما نمیدانم. من فقط میتوانم بنشینم و بگذارم خدا، یا برای آن که خیلی هم متوقع نباشم، یکی از واسطههایاش: باران، خندهی کودکان یا موتسارت، برای انجام کارها به جای من وارد عمل شوند.
🔸نورانیترین لحظههای زندگی من لحظههایی است که به تماشای دنیا قناعت میکنم. این لحظهها از تنهایی و سکوت ساخته شدهاند. روی تخت دراز میکشم یا پشت میزم مینشینم یا در خیابان قدم میزنم... همین الان بیایید بی آن که به هیچ بیاندیشیم، به هیچ، حتی به این که وجود داریم، گونهمان را به شیشه سرد بفشاریم تا بارش باران را تماشا کنیم. نانی را تکه کنیم، به قطعهای از موسیقی موتسارت گوش دهیم یا زیر بارانِ خندان قدم بزنیم.
🔸عمق زندگی وحشتناک و زیبا است. وحشتناک و زیبا، هر دو با هم، هر دو همزمان. من در برابر این امر وحشتناک در جستجوی پناه نیستم. دوست ندارم با من مدارا شود. میخواهم این بخش وحشتناک را تماشا کنم تا این که رنج را فراموش نکنم و آن سوی دیگر را برویانم، آن سوی برف را، آن سوی موتسارت را. زیبایی، اتاقِ انتظارِ عشق است، زیبایی حاشیهی عشقی است که من هرگز از آن ناامید نخواهم شد. مردمگریزها فقط بر بخش وحشتناک چشم میدوزند تا از آن شاد شوند. من آنها را با این خوراک روزانهشان رها میکنم.
🔸دستهایتان را در رودخانه فروبرید. به آب نگاه کنید که با این مانع چه گونه برخورد میکند. چه گونه سرخوش از میان دستهایتان میپیچد. بگذارید طراوت دست شما به روحتان برسد. چمباتمهزنان، با ذهنی خالی، مانند کودکی در برابر یک جیرجیرک، به صدای آب روان، به تکبر شفاف زمانی که میگریزد گوش دهید: شما در این لحظه یک سونات پیانو از موتسارت را حس کردهاید، گوش دادهاید.
🔸میان زمین و آسمان، نردبانی است. سکوت در اوج این نردبان است. کلام یا نوشتار، هر چه قدر هم قانعکننده باشند، باز هم در میانهی این نردبان هستند. باید بر آنها پا نهاد، بدون هیچ فشاری... سکوت اولین و آخرین است. سکوت عشق است و در غیر این صورت از صدا هم پستتر است. ساعتهای خاموشی، ساعتهایی هستند که آشکارا آواز سر میدهند.»
💢موتسارت و باران، کریستیان بوبن
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
یکباره ترس بَرَم داشت
افتاده باشی از سَرِ دیوار،
خم شدم بگیرم دیدم
خوشهخوشه آویختهای.
💢دیدن، بیژن الهی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢راهنمای فیلم: «نفرین شدگان» 2024
برای لحظهای آثار شاخصی را که به نوعی درگیر جنگهای داخلی ایالات متحده بودند در ذهن بیاورید. در بسیاری از این آثار یا یک کاراکتر مرکزی خود را درگیر مناسباتی میکرده که چالش اصلی روایت را تصویر میکرد یا با درگیریهای خونین در خط مقدم جبههی جنگ مواجه بودیم که اثر را تبدیل به تقابلی خونین میکرد.
آقای «روبرتو مینروینی» تا قبل از نفرینشدگان در سینمای مستند مشغول خلق اثر بوده است. او در این فیلم اولین تجربهی خود را در سینمای داستانی مقابل چشم ما قرار داده است و برای این کار دشتی وسیع را در میان زمستان ۱۸۶۲ انتخاب کرده است. او در ابتدای روایت خود مخاطب را از چند و چون آن چیزی که قرار است مشاهده کند باخبر میکند؛ در سال ۱۸۶۲ و در بحبوحهی جنگ داخلی گروهی از سربازان داوطلب برای مأموریتی نامشخص به مرزهای ناشناختهی شمال غربی فرستاده شدهاند. این جملات همان گزارهی اصلی فیلم برای ورود به درون این گروه از سربازان ناشناس در میان سرزمینی است که هیچکس جز خود آنها وجود ندارد.
آقای مینروینی در روایت خود ما را با یکی از خشنترین و در عین حال جذابترین و طبیعیترین مقدمههای سینمایی مواجه میکند؛ چند گرگ در حال دریدن لاشهی یک گوزن در میان برف زمستانی هستند. دوربین بدون برش روی این صحنه متمرکز میماند. این سکون حتی از جنس روایتهای مستندی هم نیست که راوی دارند. گویی فقط مخاطب است و گرگها و آن لاشه. پس از این افتتاحیه وارد این گروه خسته میشویم.
دوربین آقای مینروینی در همهجای روایت همان تکانها و لرزشهای دوربین مستندی را دارد که گویی قرار است با عدهای از این سربازان به درون این فضا وارد شود. به همین سبب است که تکانهها و لرزشهای دوربین روی دست در بسیاری از صحنهها این زندگی را به مخاطب ارائه میدهد. نکتهی قابل تأمل دیگری که در این روایت وجود دارد استفاده از بازیگرانی کاملاً ناشناخته و شاید حتی نابازیگران آمریکایی است. گویی حتی مکالمات بین آنها در باب شرافت، وظیفه، بردهداری، هدفاشان در زندگی، مرد بودن و در نهایت مذهب و خدا همان خلوص و خامی دیالوگهایی را دارد که بین سربازان واقعی درون یک جنگ شاهد هستیم.
کارگردان در اثر خود سعی دارد مخاطب را درگیر بیهدفی منجر به از دست دادن همهچیز میان این سربازان کند. آنها عدهای هستند که در میان بحبوحهی جنگ به مکانی نامعلوم آمدهاند و اسیر زمستان سرد شدهاند. کارگردان در اثر خود سعی ندارد در میان خط مقدم جبهه گام بردارد و رویارویی این سربازان را با دشمنی که مشخص است تصویر کند. دشمن در این روایت شلیک میکند، سربازان کمین میکنند، اما تصویری از دشمن توسط کارگردان ارائه نمیشود. آنچه میبینیم دشمنی است که پشت بوتههاست و نور شلیک به این سو مشخص است یا دشمنی که سوار بر اسب از میان جنگلی کوهستانی میگذرد.
آقای مینروینی در اثر خود سعی ندارد دشمن را تبدیل به فردی با هویت مشخص کند. او قرار است در این روایت مقولهی جنگ را در میان جنگ به چالش بکشد. او از طریق کاراکترهای خود در سه مقطع برای فرار به آرامشی دور از جنگ – حتی با فرار از آن و به امید زنده ماندن – گام برمیدارد. به همین سبب است که افتتاحیهی ابتدایی از دریدنی برای بقا در سرمای زمستان تصویر میشود و در نهایت آن دو نفری که در میان این گروه از سربازان آمادگی بیشتری برای تنازع برای بقا دارند، خود را از میان این بیهدفی برای رسیدن به هدفی با نام بقا از دیگران جدا میکنند.
روایت آقای مینروینی اصالتی از جنس تصاویر عریان مستندی دارد که در قابی داستانی مقابل چشم مخاطب قرار میگیرد. این ۸۵ دقیقه از هیچ مخاطبی وقت چندانی نمیگیرد و به همین سبب است که توصیه میکنم آن را تماشا کنید.
✅محمدرضا دلیر
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢کاریکاتور
🔸اخبار!"
🔹اثر محسن ایزدی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salisswe
💢جایزه نوبل ادبیات امسال در حالی به هان کانگ، نویسنده زن اهل کره جنوبی تعلق گرفته که از زمان آغاز اهدای این جایزه در ابتدای قرن بیستم، در اغلب موارد اروپامحور و مردانه بوده است.
طی بیش از صد و بیست سال، تنها ۱۸ بار نویسندگان زن برنده جایزه نوبل ادبیات شدهاند و این بیتوجهی به نویسندگان زن به ویژه در دهههای آغازین اهدای جایزه بیشتر بود؛ به طوری که از سال ۱۹۰۱ که اهدای جایزه آغاز شد تا سال ۱۹۹۰، فقط شش زن برنده نوبل ادبیات شدند.
خود اهالی ادبیات در سوئد، کشور اهداکننده جایزه نوبل، معتقدند که فرایند
اهدای این جایزه منطبق بر گستردگی ادبیات نبوده است.
برخی از منتقدان کمیته ادبی نوبل گفتهاند که دلیل چنین انتخابهایی طی بیش از یک قرن گذشته، این است که اعضای این کمیته بیش از حد به ترجمه آثار ادبی به سوئدی وابستهاند.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢۵۰ سال از آفرینش هِلو کیتی یا کیتی وایت، یکی از معروفترین شخصیتهای تخیلی جهان میگذرد.
در سال ۱۹۷۴ طراح ۲۴ ساله ژاپنی به نام یوکو شیمیزو قلم بر کاغذ نهاد تا این شخصیت کارتونی را بیافریند.
شخصیتی که این طراح خلق کرد برای شرکت ژاپنی سانریو تاکنون بیش از ۸۰ میلیارد دلار سود به بار آورده است.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
اگر هدفِ غاییِ ناخدا حفظِ کشتیاش میبود، تا ابد آن را در بندر نگاه میداشت.
💢توماس آکوئیناس
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢بسیاری از فیلمسازان بزرگ تاریخ سینما مانند آلفرد هیچکاک آثارشان در صدر فهرستهای برترینها قرار میگیرد و فیلمهایشان در فهرستهای منتخب بسیاری از آکادمیها، منتقدان، باشگاههای سینمایی، دانشگاهها و محافل هنری ردههای بالایی را اشغال میکند، ضمن اینکه در بزرگی آنها هم هیچ تردیدی نیست.
الگوهای روایی که فیلمسازانی نظیر آلفرد هیچکاک بنا گذاشتند که هنوز هم کاربرد دارد مثل سوسپانس یا تعلیق که ایده بسیار پرکاربردی در سینما شد طوری که از هیچکاک بهعنوان استاد تعلیق نام برده میشود. بههرحال میخواهم بگویم کسانی مثل هیچکاک هرگز از بین نمیروند، همانطوری که یک شاعر بزرگ از میان هزاران شاعر تاریخ یک سرزمین میدرخشد.
✅در سلیس نیوز بخوانید:
آلفرد هیچکاک؛ استاد تعلیق سینما
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢 پیشنهاد فیلم: «بردمن»
فیلم بردمن صرفاً نیمنگاهی به دنیای امروزی ستارهها و علاقه و وسواس گونه هالیوود به فیلمهای اکشن ابرقهرمانی نیست. این فیلم با پریدن بین ژانرهای سینمایی گوناگون برخی از بلندپروازیها و سورئالیسم فیلمنامههای چارلی کافمن را دارد که دو نمونه برجسته آن «جان مالکوویچ بودن»، محصول ۱۹۹۹و «اقتباس» محصول ۲۰۰۲ هستند. هرچند فیلمهای چارلی کافمن هیچگاه به این اندازه سریع و خشمگینمآب نبودند. این نکته که زک گالیفیاناکیس، بازیگر کلهشقترین شخصیت فیلم «هنگ آور» (خماری)، محصول ۲۰۰۹، در فیلم بردمن نقش آرامترین و مؤدبترین شخصیت را بازی میکند، بیدلیل نیست.
باید یادآوری کرد که سرعت بیشازحد این فیلم باعث میشود که برخی از صحنهها بهجای اینکه هیجانانگیز و جذاب باشند بیشتر خستهکننده میشوند. برخی از لطیفههای ظریف در داستان مجال بروز و هضم پیدا نمیکنند یا چند داستان کوچکتر پشت داستان اصلی، قربانی شکل آزاد و دیوانهوار پرداخت فیلم شده و به حاشیه رانده میشوند.
✅ بیشتر بخوانید:
«بردمن» ساخته آلخاندرو گونزالز اینیاریتو/ دنیای امروزی ستارهها
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢شکل زندگی و کار ادبی احمد محمود همان دشواریهای زندگی و کار نویسندگان جهان سوم است. انسان سادهزیستی که اهل محافل و مصاحبه نبود. در تمام عمرش بهاندازه تعداد انگشتان دستش مصاحبه از او نمیتوان یافت. او که انگار نویسنده زاده شده بود، اهلنوشتن بود و کار، بااینهمه، از کار ادبی خود راضی نبود و این حجم ناچیز کار را اسباب شرمندگیاش میدانست ولی با در نظر گرفتن وضعیت فرهنگی و ادبی کشور و زندگی سخت و دشوار نویسنده، نوشتن چهار رمان و بیش از ۵۰ داستان کوتاه کار کوچکی نبوده و نیست که او انجام داد. احمد محمود و دیگر نویسندگان خوب ما میبایست در چند جبهه: کار ادبی، تلاش برای معاش، مبارزه فرسایشی با محدودیتها، سرپرستی خانواده و کار ذوق کش و طاقتفرسای اداری بجنگند.
✅در زادروز احمد محمود در سلیس نیوز بخوانید:
درباره احمد محمود؛ راوی قصههای پرغُصه جنوب
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
اندكی پس از خلق زمین بود،
که بر تو عاشق شدم
هنوز مانده بود
تا رسیدن انگورها
و رنگ گونههای سیب…
سپس،
تاریکی مقیم جهان شد
و شب
در انتظار سپیده دم ماند.
💢پروین سلاجقه
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salisswe
سحر دولتشاهی در دو تئاتر سخت یکی کنسرت نمایش سی و دیگری کار موزیکال بینوایان، استعداد چندوجهی خود را در بیان و حرکت و حتی آواز به رخ همگان کشید. او در فیلم «آتابای» نیکی کریمی نقش اول زن را دارد اما نقش او در قیاس با نقش هادی حجازیفر و حتی جواد عزتی بسیار کمرنگتر است هرچند نقش بسیار تأثیرگذاری است و دولتشاهی مثل همیشه باظرافت و ژرفای احساسات آن را بازی کرد. او سال قبل برای بازی در فیلم اکران نشده نبودنت هم کاندیدای سیمرغ شده که البته هنوز ندیدهایم.
ازدواج او با همایون شجریان بهعنوان مهمترین چهره موسیقی ایرانی، نام سحر دولتشاهی را به یکی از اسمهای محبوب فضای مجازی بدل کرده بود و عجیب است که هنوز آن دولتشاهی طناز و احساساتی که میتواند پیچیدهترین تمایلات و ذهنیات را در اجزای صورتش نشان دهد، هیچ فیلم بزرگی را در کارنامه خود ندارد و بهترین نسخه دولتشاهی هنوز در تئاترهای اوست و در سریالهای نمایش خانگی. البته که شاید سریالهای نمایش خانگی او را به بازیگر مطرحتری در میان عموم مردم بدل کرده باشد اما همه میدانیم که راه سریال و تئاتر، راه تضمینشدهای برای ابدی شدن در پانتئون بازیگران بزرگ نیست.
سحر دولتشاهی درست در دورهای به اوج کفایت حرفهای خود رسیده که به نظر میرسد هیچ فیلم مهمی در برنامه سینمای ایران حداقل در یکی دو سال آینده نباشد و خب این خبر خوبی برای این بازیگر درجهیک نیست و شاید بازهم او را در سریالهای نمایش خانگی ببینیم.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢هان کانگ، نویسنده برجسته اهل کره جنوبی، با آثارش که اغلب به اعماق روان انسان و مسائل اجتماعی میپردازند، نامی آشنا در دنیای ادبیات است. او به خاطر روایتهای قوی و سبک نوشتاری منحصربهفردش، جایگاه ویژهای در میان خوانندگان و منتقدان ادبی پیداکرده و اکنون به یکی از مهمترین نویسندگان زن آسیایی تبدیلشده است.
آکادمی سوئد که مسئولیت انتخاب برنده جایزه نوبل ادبیات را بر عهده دارد، هان کانگ، نویسنده اهل کره جنوبی را «برای نثر عمیق و شاعرانهاش در بیان دردهای تاریخی و شکنندگی زندگی انسان» بهعنوان برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۴ معرفی کرد. بسیاری از خوانندگان فارسیزبان، هان کانگ را با کتاب معروف «گیاهخوار» میشناسند.
✅ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید:
همه آنچه باید درباره «هان کانگ»، برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۴ بدانید!
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢«مفت بر» اما حرکتی رو به عقب در کارنامه اوست؛ فیلمی که حتی در میان آثار سینمای کمدی این روزها نیز حرف چندانی برای گفتن ندارد. بسیاری از فیلمهای کمدی که این روزها گیشه را قبضه کردهاند، رسالت خود را سرگرمی و خنداندن مخاطب اعلام میکنند اما فیلم مذکور حتی موفق به خنداندن مخاطب هم نمیشود و نگارنده را بهعنوان یک مخاطب بیش از هر احساسی دچار سردرگمی و ناباوری کرد!
ناباوری از اینکه چگونه ممکن است فیلمی با عواملی کاملاً حرفهای اینچنین نازل و سطحی از آب دربیاید. چگونه میتوان تا این حد سادهانگارانه فیلم ساخت و انتظار داشت، مخاطب سخت پسند این روزها از تماشایش لذت ببرد؟ چگونه کارگردان «گیجگاه» فیلمی تا این حد کسالتبار و شتابزده ساخته است؟ و بزرگترین سؤالی که در سرم میچرخد این است که سحر دولتشاهی، حامد بهداد و از همه عجیبتر رضا بابک در چنین فیلمی چهکار میکنند؟
✅ادامه این نوشتار را در سلیسنیوز بخوانید:
نقد فیلم «مفت بر» ساخته عادل تبریزی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
نویسندگان بزرگ یا شوهرند و یا معشوق. برخی نویسندگان فضائل استوار یک شوهر را به ما عرضه میکنند: قابل اتکا، فهیم، سخی، برازنده. در سوی دیگر نویسندگانی قرار دارند که در آنها قابلیتهای یک معشوق را ستایش میکنیم، قابلیتهایی که از طبیعت و مزاج برمیآیند تا فضیلت اخلاقی. زنها بهشکلی عجیب ویژگیهایی چون بیثباتی، خودخواهی، غیر قابلاتکا بودن، و خشونت را که در مورد یک شوهر هرگز با آنها کنار نمیآیند در معشوق خود میپذیرند، به شرط آنکه در عوض نوعی هیجان و فوران احساسی شدید را تجربه کنند. به همین سیاق، خوانندگان نیز با فهمناپذیری، وسواسی بودن، حقایق دردناک، دروغ، یا دستور زبان بد کنار میآیند —اگر در عوض نویسنده امکان چشیدن عواطفی کمیاب و احساسانی خطرناک را در اختیارشان قرار دهد. و همانطور که در زندگی وجود شوهر و معشوق هردو ضروری است، در هنر نیز چنین است. باعث تأسف است که ناگزیر باشیم میان آنها دست به انتخاب بزنیم.
💢علیه تفسیر، سوزان سانتاگ
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢راهنمای فیلم: بیتلجوس بیتلجوس (تیم برتون ـ ۲۰۲۴)
بیتلجوس بیتلجوس برای هر نسل از تماشاگران یک جور جلوه میکند؛ کمتر از بیستسالهها از ارجاعهای فیلم به ترانهها، چهرهها و برندهای امروزی لذت میبرند و اگر قسمت اول فیلم را دیده باشند شاید بهنظرشان این قسمت جدید «بهروز» کردن فیلم قبلی است.
برای تماشاگران زیر چهل سال میتواند فیلم سرگرمکنندهی بامزهای باشد که برای یک بار دیدن کنار رفقا مفرح است.
برای تماشاگری که موقع اکران قسمت اول (۱۹۸۸) کمتر از بیست سال داشته و فیلم را همان سال دیده، این فیلم تازه یک جور بزرگداشت و مرور خاطرات به نظر میرسد. بازگشتی به همان دنیا نه لزوماً با ایدههای تازه بلکه با تکرار لحظات خاطرهانگیز در اجرایی امروزیتر.
دستمایهی اصلی فیلم اول تقابل میان لیدیا (وینونا رایدر) بود با پدر و مادرش و بقیهی آدمهایی که به وجود روح باور نداشتند. لیدیای سیاهپوش چنان با دنیای ارواح دمخور بود که بیتلجوس اسمش را گذاشته بود «دختر ادگار آلنپو»، ولی پدر و مادرش تا وقتی با حقهی صاحبخانههای مرده به آن رقص مضحک واداشته نشدند باور نمیکردند از مردهها کاری برمیآید.
حالا در فیلم دوم ناباوری نصیب دختر لیدیا (استرید) شده. دختری که جنا اورتگایی نقشش را بازی میکند که از همان اولین قسمت سریال ونزدی میشد او را دختر لیدیا تصور کرد. این دختر بهعنوان نمایندهی نسل امروز قرار است پرتاب شود درون دنیای فیلم اول و درگیر تمام موقعیتهایی شود که مادرش تجربه کرده.
همین ترفند است که تماشاگر امروزی را جذب فیلم کرده اما برای نسل من که با تیم برتون فیلم به فیلم و دهه به دهه پیش آمده، در این نسخهی تازه نشانهای از دنیای بهشدت اریژینال بیتلجوس پیدا نمیشود. چند صحنه، جزء به جزء دوباره اجرا شده اما از طراوت اجرای قبلی خبری نیست. ارجاع به پودر آن سرخپوست مرموز که هر کس را توی صف برزخ نمیایستاد تنبیه میکرد تا کلهاش قد یک نخود شود در کاراکتر باب دیده میشود ولی آن ایده در همان مینیمال بودنش جذابیت داشت.
ساختهشدن بیتلجوس بیتلجوس بهتر از ساختهنشدنش است اما نمیدانم چرا هرچه کردم نتوانستم ردی از طنز گزنده و نیشدار فیلم اول را در این یکی پیدا کنم، شاید از بس حواسم به درهمریختگی صورت وینونا رایدر و کاترین اوهارا بود؛ پیرشدن ستارههای سینما غمانگیز است.
⭐️ امتیاز از ۵ ستاره: ۲ و نیم
✅حسین معززینیا
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢راهنمای کتاب: مجموعه داستان «جانِور»
«فرانك دیر رسید انجمن. جلسه شروع شده بود كه رسید. نفسنفس میزد و كوله بزرگش را به سختی دنبال خودش میكشید. در سالن زیرزمین را آرام آنقدری باز كرد که تن نحیفش و بعد به آرامی كولهاش از در رد شد. توی كاپشن گم بود. سعید داشت سخت و تكهتكه چیزی را برای بقیه تعریف میكرد. فرانك آهسته در را بست كه جلسه را به هم نزند، ولی نگاهها برگشت سمتش.»
مجموعه داستان «جانِور» نوشته علی صالحی بافقی توسط انتشارات هیلا در گروه انتشاراتی ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. علی صالحی بافقی نویسنده اینكتاب، متولد ۱۳۵۴ و مهندس پتروشیمی است. فعالیت خود را در زمینه ادبیات از سالها پیش با مجلات ادبی عصر پنجشنبه، نوشتا، گوهران، تجربه و... و سایتهای ادبی با انتشار شعر و داستان كوتاه، آغاز كرد. اولین كتاب او، مجموعه شعری بود با عنوان گاهی مرا به نام كوچكم بخوان كه در نشر نگیما منتشر شد در سال ۸۵، نامزد دریافت جایزه كتابهای گام اول شد كه به نخستین اثر نویسنده تعلق میگرفت.
پیشتر مجموعه داستان «فلامینگوهای بختگان» را سال ۱۳۹۸ با ۸ داستان توسط نشر مركز منتشر كرده است. او مجموعه داستان دیگری نیز دارد كه همانسال توسط نشر مركز با همان تعداد داستان و عنوان «چیدن یال اسب وحشی» منتشر شد. دیگر اثری كه این نویسنده در كارنامه دارد، مجموعه شعر «من یك دوزیستم» است.
مجموعه داستان «جانِور» دربرگیرنده ۹ داستان كوتاه است كه فضای سوررئال دارند و صالحی در آنها به معضلات اجتماعی و اخلاقی پرداخته است. مجموعه پیش رو دربرگیرنده ۹ داستان با اینعناوین است: «اسپری قهوه»، «باغوحش شخصی»، «دیازپامِ ده»، «گوركنها»، «پارك حیوانات خانگی»، «پرندگی»، «انجمن امواتِ زنده»، «ناپدید شدن امیر گشتاسب جمشیدپور» و «هِی تو آپولو!».
در قسمتی از داستان «گوركن» از اینكتاب میخوانیم: «گوشی را چپاندم توی جیبم. سنگ لحد را به بدبختی بلند كردم و ایستاده تكیهاش دادم به دیواره قبر تا بتوانم چیزهایی را كه بچهها میخواهند، بگیرم. كفن تكهتكه شده بود. دستم را گرفتم جلوِ دماغ و دهانم و چشمهایم را بستم. بو و كثافت شكم و پهلوها از همه بدتر بود. توانستم فقط یك نگاه بیندازم و چشم چرخاندم سمت صورتش. برف بیشتر شده بود و روی سنگ و توی قبر مینشست. انگار پوست و گوشت صورت را با یك چاقوی میوهخوری كند بهسختی تكهتكه كنده باشند. یكی از چشمهایش سر جاش بود، ولی چشم دیگر را گوركنها از جا درآورده و خورده بودند. از كل صورت، پوست بالای پیشانی و موهای خاكستریاش توی خون و گل و كثافت باقی مانده بود.»
✅اسدالله امرایی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢جنجال کاربران بر سر آهنگ جدید؛ آقای گلزار «خراب کردی»!
محمدرضا گلزار با انتشار قطعه موسیقی «خراب کردی» با همکاری مهراد جم بار دیگر بر سر زبانها افتاده است؛ یک موسیقی پر سر و صدا که بعضیها دوستش دارند و برخی هم مسخره اش میکنند! او با انتشار پوستر این موزیک ویدئو و بازخورد همراه با تمسخری که از مخاطبانش دریافت کرد، در پست بعدی و انتشار آهنگ، امکان نظر دادن طرفداران و منتقدانش را بست و اجازه نداد کسی درباره این آهنگ نظر بدهد.
این موضوع دستمایه حواشی در شبکههای مجازی شد و برخی با استوری کردن قطعه موسیقی گلزار از او سوال کردند که چرا اجازه ندادی ما درباره این آهنگ نظر بدهیم. برخی دیگر این اقدام او را غیرحرفهای تلقی کرده و گفتند هنرمند واقعی باید تاب و تحمل شنیدن نظر مخالفانش را هم داشته باشد. عدهای هم مخاطب آهنگ «خراب کردی» گلزار را خودش معرفی کردهاند!
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
به چه درد میخورد
که هزار شهر را بگردی
اما به راه دل خویش آگاه نباشی...
💢لطیف هلمت
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
سرخپوستان از رئيس جديد پرسیدند: آيا زمستان سختی در پيش است؟
رئيس جوان قبيله که نمیدانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد. سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد:
آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: اينطور به نظر میآید.
پس رئيس دستور داد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ زد:
شما نظر قبلیتان را تأييد می کنيد؟
و پاسخ شنید: صد در صد.
رئيس دستور داد که همهی سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمعآوری هيزم بيشتر به کار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم؛ سردترين زمستان در تاريخ معاصر.
رئيس پرسید: از کجا میدانيد؟
و پاسخ شنید: چون سرخپوستها دارند دیوانهوار هيزم جمع میکنند!
💢برخی وقتها ما خودمان مسبب وقايع اطرافمان هستيم.
✅ کمتر هیزم جمع کنیم!
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
🔻یک اثر هنری در موزه ایالام، هلند، در سطل آشغال این موزه یافت شد.
کارمند این موزه دو قوطی خاله آبجو را با تصور اینکه زباله به جا مانده است، به سطل زباله انداخته بود.
«تمام اوقات خوشی که با هم گذراندیم» اثر الکساندر لاوه، هنرمند فرانسوی دو قوطی کج شده آبجو رو نشان میدهد که روی زمین افتادهاند.
خالق این اثر آن را به گونهای به نمایش گذاشته شده بود که مخاطب تصور کند که کارگران ساختمانی آن دو قوطی را پس از نوشیدن رها کردهاند.
اما به گفته موزه هنری الایام در شهر لیسه هلند، مخاطب با کمی دقت متوجه میشود که این دو قوطی به شکل «شگفتانگیز با دست و با رنگ آکریلیک رنگآمیزی شدهاند.«.
یک تکنسین آسانسور با تصور اینکه این دو قوطی را بازدیدکنندگان «تنبل» در آسانسور به جا گذاشتهاند آنها را در سطل زباله ریخت. با گم شدن این اثر هنری، مدیر موزه از کارمندان خود خواست تا برای پیدا کردن قوطیها همه جا را بگردند.
به گفته وبسایت این موزه، قوطیها پس از اندکی در کیسه زباله و به طرز شگفت انگیزی «سالم» پیدا شدند.
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
مستان سلامت میکنند...
🔸چهار سال از درگذشت خسروی آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان گذشت
🔸سهشنبه هفدهم مهرماه هزار و چهارصد و سه
🔸طرح از هادی حیدری
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢پاييز
پسر جواني كه جلوي تاكسي نشسته بود، گفت: «انگار هوا يه ذره خنكتر شده...»
راننده تاكسی گفت: «بله... پاييز اومد ديگه.»
پسر جوان گفت: «هنوز يك ماه تا پاييز مونده...»
راننده گفت: «يك ماه كه چيزي نيست چشم به هم بزني پاييزه.»
پسر گفت: «اگه اينجوري باشه كه پس عمرمون هم تمومه، چون چشم به هم بزنيم رفته...»
راننده گفت: «خوب معلومه...»
پسر جوان گفت: «اين جوري كه نميشه زندگي كرد، چون همه چي هنوز شروع نشده، تموم شده.»
راننده گفت: «اتفاقا زندگي كن، چون خيلي وقت داري، ولي حواست باشه كه خيلي وقت نداري!»
پسر جوان خنديد و پرسيد: «ايستگاهمون كردي؟»
زني كه عقب تاكسي نشسته بود، گفت: «زندگي ايستگاهمون كرده چون هم وقت هست، هم وقت نيست.»
✅سروش صحت
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
وقتی واگنر پیر شد، برای بزرگداشتش جشن تولدی گرفتند و تعدادی قطعه موسیقی نشاطبخش اجرا شد.
سپس او پرسید: این موسیقی را چه کسی نوشته است؟
گفتند: شما.
جواب داد: آه. دقیقا همانگونه است که گمان میبردم: مرگ مزایایی دارد.
💢چارلز بوکفسکی
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
💢این هم یک افسانه دیگری است که میخواهم از بین ببرم. فکر نمیکنم نقشهای سخت وجود داشته باشند. نقشآفرینی در فیلمهای بد با کارگردانهای بد سخت است اما زمانی که با یک کارگردان خوب همکاری میکنید هرگز دشوار نیست. آنچه مرا مجذوب میکند این است که شخصیت واقعی باشد. ارزشمند و دقیق باشد. هرگز میان همدلی و غیر همدلی تمایزی قائل نیستم اما میان بیگناه، نه حتی گناهکار و خودآگاهی تفکیک قائل هستم. «معلم پیانو» را نگاه کنید. شما نمیتوانید از خشونت این شخصیت فرار کنید، اما ازنظر من آنچه جذاب است معصومیت اوست.
✅در سلیس نیوز بخوانید:
ستاره پنهان/نگاهی به زندگی و آثار «ایزابل هوپر»
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb
🔴 www.salisnews.ir
💢عمر حرفهای ماریا کالاس به نسبت کوتاهمدت بود. او در دهه ۱۹۵۰، یکی از تحسینشدهترین زنان جهان بود و شخصیتی محوری در احیای اپراهای بلکانتو قرن نوزدهم اثر بلینی، دونیزتی و روسینی داشت، نوعی آواز که آن زمان ازنظر فرهیختگان بیشازاندازه پر تصنع و رمانتیک تلقی میشد؛ اما تا پایان آن دهه، او ناگهان وارد دوره نیمه بازنشستگی شد چون صدایش به شکل بازگشتناپذیری آسیبدیده بود.
بازی آنجلینا جولی ۴۹ ساله در این فیلم احساسی توصیفشده است و برخی پایان ازدواج و طلاق تلخ او با برد پیت، را در هنرنمایی پرشور و پراحساس وی بیتأثیر نمیدانند.
از چالشهای مهم بازی آنجلینا در این فیلم، خوانندگی و سلیقه موسیقی او بود. وی در مصاحبهای دراینباره گفت: «من خیلی پانک بودم و همه موسیقیها را دوست داشتم، اما بیشتر از همه به گروه «کلش» گوش میدادم و میدهم.»
✅ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید:
نگاهی به فیلم «ماریا» با بازی آنجلینا جولی
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salisswe
💢به بهانه درخشش سحر دولتشاهی در مجموعه «افعی تهران»
همیشه قابلاطمینان
سحر دولتشاهی مورد عجیبی است. زن محبوب ۴۴ ساله سینمای ایران که در حدود یک دهه گذشته هیچ اشتباهی در انتخاب نقش نداشته است. نه در سینما، نه تئاتر و نه سریالهای خانگی بااینحال هیچ فرصت بزرگی هم نصیب او نشده است. درخشش دوباره او در «افعی تهران» در نقش خانم روانکاو به یادمان آورد که پیشازاین در دو سریال کاملاً متفاوت هم درخشیده بود. «قورباغه» ساخته هومن سیدی و «میخواهم زنده بمانم» ساخته شهرام شاهحسینی.
در تمام این سریالها نقش اول زن را داشته است و بازیاش بسیار به چشم آمده. دولتشاهی در خانوادهای تحصیلکرده متولد شد که میگویند از همان دولتشاهیهای مشهور قاجار و دوره رضاشاهی هستند (عصمت دولتشاهی و بقیه چهرههای معروف) اما در ابتدای جوانی به نظر میرسید از خواهر و برادرش عقبافتاده است. دقیقاً شرایطی که علی مصفا در دوران جوانی داشت. دولتشاهی از مهندسی شیمی انصراف داد و کارشناسی زبان از دانشگاه آزاد گرفت و بهتدریج با توجه به فیزیک خوبش راهش را به سمت تئاترهای تجربی باز کرد و برای خودش اسمی در کرده بود.
دریکی از این نمایشها، توسط مانی حقیقی و اصغر فرهادی دیده شد و در ۲۳ سالگی برای ایفای نقش مکمل در فیلم «چهارشنبهسوری» انتخاب شد. بااینحال رشته میان او و تئاتر تا سال ۱۳۹۷ و نمایش بینوایان برقرار بود و حاصلش بیش از ۳۰ نمایش بود که اکثراً هم کارهای موفقی بودند.
@salissweb
حضور او در سینما اما با یک طلسم بزرگ روبهرو شد. سینماگران اعتماد نمیکردند که نقش اول را به او بدهند. در وفور ستارههای رنگارنگ زن در دهه هشتاد دولتشاهی به متخصص ایفای نقشهای مکمل بدل شده بود. در فیلمهایی که نقشهای اول به هدیه تهرانی، ترانه علیدوستی، باران کوثری، هانیه توسلی، مهتاب کرامتی، نگار جواهریان و... سپردهشده بود و دولتشاهی یکنفس نقش دوم بازی میکرد (چهارراه استانبول، عرق سرد، آسمان زرد کمعمق، عصر یخبندان، شکاف، طلا و مس، وقتی همه خوابیم و...) و چندین بار نامزد نقش دوم شد و دو بار هم سیمرغ بلورین نقشهای مکمل را به دست آورد.
استعداد متفاوت او در بازی در نقشهای طنز و درام حتی در سریال فانتزی «مسافران» هم قابلردیابی بود اما عجیب آنکه درگذر از سیسالگی و حتی سیوپنجسالگی هنوز یک شاه نقش اول به این بازیگر فوقالعاده پیشنهاد نشده بود. در سال ۱۳۹۳ او از رامبد جوان پس از شش سال زندگی مشترک جدا شد و ناگهان فعالیت سینمایی او بهشدت افزایش یافت.
@salissweb
در سالهای ۹۳ و ۹۴ در دو فیلم «مستانه» و «نیمرخها» نقش اول به دست آورد. مستانه از تولیدات حسین فرحبخش بود و یک فیلم کاملاً تجاری و نیمرخها فیلمی از مرحوم ایرج کریمی که اثری بسیار سخت پسند محسوب میشد. دولتشاهی در سال ۱۳۹۵ در ۵ فیلم متفاوت ظاهر شد و در فیلم وارونگی از بهزادی بازیگر نقش اول شد و برای وارونگی کاندیدای سیمرغ بلورین هم شد و همراه فیلم به جشنواره کن هم رفت.
به نظر میرسید استعدادش غیرقابلچشمپوشی است. بااینحال از سال ۱۳۹۵ تا به امروز هنوز نقش بزرگ و قابلتوجهی در عرصه سینما به او پیشنهاد نشده است و این ماجرای عجیبی است. او در چندین فیلم دیگر بازهم در نقش دوم ظاهرشده و مثل همیشه کار خودش را به بهترین شکل ممکن انجام میدهد.
✅ادامه دارد...
🔴 www.salisnews.ir
🔴 instagram salisnews
🔴 @salissweb