مجلّه فرهنگی و هنری در تاریخ و ادبیات آذربایجان @safinehyetabriz یادداشت های محمّد طاهری خسروشاهی در دانشگاه تبریز ارتباط : @Tahery_tabriz نشانی تبریز صندوق پستی 51665 -314 *مجوز کانال در سامانه رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد: 1-2-68231-61-4-1
آواز تِنور حسین ضروری متولد ۱۳۶۴ تهران ، یکی از منحصربفردترین صداهای حال حاضر است. اجرای دلنشین ساریگلین ترکیبی از فارسی و آذری تقدیم شما
Читать полностью…یک مدخل پژوهشی خوب در زبان فارسی درباره دروزیان مدخل دروز است در دائرة المعارف بزرگ اسلامی به قلم پروفسور دانيل دُ اسمت، استاد برجسته مطالعات اسماعيلی و فلسفه نوافلاطونی
https://www.cgie.org.ir/fa/article/245546/%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%B2
/channel/azbarresihayetarikhi
🔻
... آرزویِ من این است که تا جهانی هست، ایران با امنیّتِ کامل باقی بمانَد. ایران فقط شهرها و روستاها و جادهها و کوهها و بیابانها و رودها و جنگلها نیست؛ اینها همه جسم و تنِ ایران است، امّا این جسم، به یک روح زنده است، و آن روح، تربیت و فرهنگِ ایرانی است.
(وقتی که آسمان تهران آبی بود، مهران افشاری، چ:۱، نشر جهان کتاب، ۱۳۹۷ ه.ش.، ص ۱۰۹).
#نکته
@talar_ayne
سالروز قمری وفاتِ
علامه طباطبایی قدس سره الشریف
🔹️
در صبح يکشنبه ۱۸ ماه محرم الحرام ۱۴۰۲ هجری قمری، مصادف با ۲۴ آبانماه ۱۳۶۰ خورشیدی، -سه ساعت به ظهر مانده- علامه سید محمدحسین قاضی طباطبایی تبریزی پس از عمری مجاهده علمی و سلوکی و ذکر و مراقبه، به آغوش معشوق ابدی پر کشید و سرای خاک را به خاکیان وانهاد.
پیکر مطهر ایشان را در روز ۱۹ محرم الحرام از مسجد حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام تا صحن مطهر حضرت معصومه عليهاالسلام تشييع شد و آيتالله العظمی گلپايگاني(ره) نماز ایشان را اقامه کرد.
پیکر ایشان در بالا سر مزار مطهر حضرت معصومه عليهاالسلام به خاک سپرده شد.
وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا.
🔹️
قرائت قرآن و ادعیه و ادای خیرات برای روح متعالی ایشان، برکات فراوانی برای شما خواهد داشت انشاءالله تعالی
@ershaadat
@ershaadat
@ershaadat
السلام علی عبدالله الرضیع المرمی الصریع المتشحط الدما المصعد بدمه الی السما المذبوح فی حجر ابیه
Читать полностью…ای فَرَس با تو چه رُخ داده که خود باختهای
مگر اینگونه که ماتی تو شَه انداختهای
ای همایون فَرَسِ پادِشَهِ سِدره مقام
که چراگاه بهشت است ترا جای خَرام
نه رکابی ز تو برجاست نه زین و نه لِگام
مگر ای پِیکِ سَبُکپا بِسَرِ شاه اَنام
چه بلا رفته که با خویش نَپَرداختهای
تا صَهیلِ تو همی آمدی ای پیک اُمید
بر همه اهل حرم بود صدای تو نوید
کینَک آید زِ پِیِ پُرسشِ ما شاهِ شهید
مگر این بار خداوندِ حَرمرا چه رسید
کِی فرس شیهه زنان بر حرمش تاختهای
اگر آوردۀ ای هُدهُدِ فَرخُنده سِیَر
ز سلیمان و نگینش بَرِ بِلقِیس خَبر
ز چه آلوده بخون تاج تو خاکَم بر سَر
راست گو تخت سلیمان شده بر باد مگر
تو ز بهر خبر از تیر پَری ساختهای
آنشَهی را که بِاَمرش فِکَند سایه سَحاب
خواهد آرد آب شَوَد خاک در عالم نایاب!
طعنه بر لُجّۀ تَیّار زَنَد موجِ سَراب
دیدۀ کُشته مگر تشنه لبش بر لب آب
که چنین ناله به عَیّوق بَراَفراختهای
تو که غَلطان زِ سَرِ زین نِگونَش دیدی
در میانِ سِپَهِ دشمن دونَش دیدی
اِی فَرس راست بِمَن گوی که چونَش دیدی
تو بِچشمانِ خود آغِشته بِخونَش دیدی
یا قَتیلِ دِگری بود تو نشناختهای
بوی خون آید از این کاکُل و یالُ و تنِ تو
شد مگر کشتهٔ روبَه ، شَهِ شیر اوژَن تو
دل افسردۀ من آب شد از دیدن تو
فاش گو بَرق که آتش زده بر خِرمَن تو
که چنین غُلغُله در بحر و بَر انداختهای
• آتشکده، مرحوم حجت الاسلام نِیِّر تبریزی
🔹
گَر هزاران موش پيش آرَنْد سَر،
گُرْبه را، نَه تَرْس باشَد، نَه حَذَر!
كىْ به پيش آيَنْد موشان؟! اى فُلان!
نيسْت جَمْعيَّت دَرونِ جانِشان!
#مولوی
(مَثْنَویِ مَعْنَوی، مولَوی، د: ۶، ب ۳۰۴۲ و ۳۰۴۳).
#برای_ایران
@talar_ayne
اوضاع خیمه ها در شب بسته شدن آب فرات
#شب هفتم محرم
سیخیبدی غم بو گئجه سینه علمداری...
نوحه جانسوز ترکی
@safinehyetabriz
🟣
بیدِل! به هَرکُجا رَگِ اَبری نِشان دِهَند،
دَر ماتَمِ حُسَین و حَسَن گریه میکُنَد!
#بیدل
#سور_سخن
@talar_ayne
سخنرانی پژوهشگر ارجمند خانم آمنه زلفی؛ محقق حوزه ادیان و مذاهب
معرفی نسخه خطی ارزشمند به زبان ترکی از کتابخانه های استانبول با عنوان کربلا مرثیه لری
روضه طوبی؛ مجلس عرض ارادت هنرمندان به آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام
سردبیر مجله سفینه تبریز
در محضر استاد دکتر منوچهر مرتضوی
عید سعید غدیر خم سال 1379
@safinehyetabriz
سایه سرو سهی
یادنامه دکتر سید منوچهر مرتضوی
مولف کتاب ارزشمند مکتب حافظ
به اهتمام: محمد طاهری خسروشاهی
(سردبیر مجله سفینه تبریز)
انتشارات ستوده 1390
@safinehyetabriz
🇮🇷 چالش پرچم در تبریز جان
🔹 حتما ببینید.
🔸@farsighafghaz
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
ای خفته در مزار سر از خاک کن برون
احوال چاکران تو بعد از تو در هم است
📌خنده های وایرال شده الیاس
▫️اخیرا خندههای شیرین کودکی به نام الیاس با زبان شیرین اش در فضای مجازی وایرال شده است.
✔️تماشایش خالی از لطف نیست.
@NasrNews
احمد تورگوت نویسنده رمان شهید عشق که خیلی پرفروش است مصاحبه ای دارد در مورد ایام کودکی اش در ترکیه می گوید درمدرسه بچه ها وقتی می خواستند به هم فخش بدهند می گفتند یزید من نمی فهمم معنای این فحش چیست شب از پدرم پرسیدم داستان کربلا را گفت و من علاقمندشدم که رمان برای آن بنویسم
Читать полностью…مهمان به تنور...!
حجت الاسلام نیر تبریزی
مرثیه سرای نامدار دوره قاجار
ای ز داغ تو روان، خون دل از دیده حور!
بی تو عالم همه ماتمکده تا نفخه صور
خاک بیزان به سر، اندر سر جسم تو بنات
اشک ریزان به بر از سوگ تو، شعرای عبور
ز تماشای تجلّای تو مدهوش، کلیم
ای سرت سرّ «انا الله» و سنان، نخله طور!
دیده ها، گو همه دریا شو و دریا، همه خون
که پس از قتل تو، منسوخ شد آیین سرور
شمع انجم، همه گو اشک عزا باش و بریز
بهر ماتم زده، کاشانه چه ظلمات، چه نور
پای در سلسله سجاد و به سر تاج، یزید
خاک عالم به سر افسر و دیهیم و قصور!
دیر ترسا و سر سبط رسول مدنی
آه! اگر طعنه به قرآن زند انجیل و زبور
تا جهان باشد و بوده است که داده است نشان؟
میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور
سر بی تن که شنیده است به لب، آیه کهف؟
یا که دیده است به مشکوۀ تنور، آیه نور؟
جان فدای تو! که از حالت جانبازی تو
در طف ماریه از یاد بشد، شور نشور
قدسیان سر به گریبان به حجاب ملکوت
حوریان دست به گیسوی پریشان ز قصور
گوش خضرا، همه پُر غلغله دیو و پری
سطح غبرا، همه پُر ولوله وحش و طیور
غرق دریای تحیّر ز لب خشک تو، نوح
دست حسرت به دل از صبر تو، ایّوب صبور
مرتضی با دل افروخته، «لا حول» کنان
مصطفی با جگر سوخته، حیران و حصور
کوفیان دست به تاراج حرم کرده دراز
آهوان حرم از واهمه، در شیون و شور
انبیا محو تماشا و ملائک، مبهوت
شمر، سرشار تمنا و تو، سرگرم حضور
@safinehyetabriz
«یا اهلَ العالَم قُتِلَ الحسین بکربلا عطشانَ»
شیعه باشین ساغ اولسون بو ماتم و عزاده
اولدوردولر حسینی صحرای کربلاده
@safinehyetabriz
تنها ماندن آقا اباعبدالله الحسین در روز عاشورا
بقی الحسین فریدا وحیدا....
بقِیَ الحُسَینُ فَرِیدًا وَحیِدًا وً لَمَّا رَأیَ مَصَارعَ فِتیَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَیَ لِقاءِ القَومِ بِمُهجَتِهِ؛ اِلتَفَتَ عَن یَمِینِهِ؛ فَلَم یَرَ أَحَدًا مِنَ الِّرجَالِ وَ اِلتَفَت عَن یَسَارِه،ِ فَلَم یَرَ أَحَدًا وَ لَم یَبقِ غَیرُهُ وَ غَیرُ النِّساءِ وَ الذَّرَارِی فنادی هل مِن ذَابٍّ یَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسُولِ اللهِ؟ هل مِن مُوَحِدٍ یَخَافُ اللهَ فِینَا؟ هل مِن مُغِیثٍ یَرجُوا اللهَ فِی اِغَاثَتِنَا؟ ارتَفَعَت أَصوَاتُ النِّساءِ بِالعَوِیلِ!
ثمَّ تَقَدَّمَ اِلَی بَابِ الفُسطَاطِ، فَأَلقَی البُرنُسِ وَ اعتَم بِعِمَامَهٍ، فَقَالَ لِزَینَبَ علیهاالسلام.
ناوِلینِی عَبدَاللهِ عَلِیًا وَلَدِی الصَّغِیرَ، حَتَّی أُوَدِعهُ، هُوَ طِفلٌ أُمُهُ الرُّبَابُ. فأَجلَسَ عَلِیًا الأَصغَرَ فِی حَجرِهِ، فَجَعَلَ یُقَبِّلُهُ وَ هُوَ یَقُولُ:
یا بُنَیَّ! وَیلٌ لِهَولُاءِ القَومِ! اذ کَانَ جَدُّکَ مُحَمَّدٌ المُصطَفَی خَصمَهُم.
فرَمَاه حَرمَلَهُ بنُ کَاهِلِ الأَسَدِی بَسَهمٍ، فَوَقَعَ فِی نَحرِه،ِ فَذَبَحَهُ فِی حِجرِ الحُسَینِ علیه السلام مِنَ الأُذُنِ اِلیَ الأُذُنِ وَ مِنَ الوَریِدِ اِلیَ الوَریِدِ. ?فقالَ لِزَینَبُ:خذِیهِ! ثم قال: الَّهُمَّ هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَینِ اللهِ وَ لَا یَکُونُ أَهوَنَ عَلَیکَ مِن فَصِیلٍ.
التماس دعا
/channel/Safinehyetabriz
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
حسینین عاشقیم عشقی عزتیم دی منیم
شعاع طلعتی شمع هدایتیم دی منیم
حسینه آغلاماسا نینیرم بو گوزلری من
بو شور گوز یاشی شیریندی شربتیم دی منیم...
ترجمه:
من عاشق حسین هستم و عشق او مایه عزت و آبروی من و نور رخسار زیبایش، شمع هدایت من است.
اگر چشم هایم، در غم او گریه نکنند، به چه دردی می خورند؟! این اشک های شور، بسان شربتی شیرین و گوارا برای من است.
غزل مرثیه استاد شهریار در شهادت باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام
گشودی چشم در چشم من و رفتی به خواب اصغر
خداحافظ خداحافظ بخواب اصغر بخواب اصغر
.
به دست خود به قاتل دادمت هستم خجل اما
ز تاب تشنگی آسوده ای از التهاب اصغر
.
به شب تا مادرت گیرد به بر قنداقه خالیت
بگریند اختران شب به لالای رباب اصغر
.
کبوتر گو به نسوان مدینه با پر خونین
خبر کن آنچه بو بردند از وای غراب اصغر
.
تو با رنگ پریده غرق خون دنیا به من تاریک
کجا دیدی شب آمیزد شفق با ماهتاب اصغر
.
برو سیراب شو از جام جدت ساقی کوثر
که دنیا و سرابش را ندیدی جز سراب اصغر
.
گلوی تشنة بشکافته بنمای با زهرا
بگو کز زهر پیکانها به ما دادند آب اصغر
.
الا ای غنچة نشکفته پژمرده بهارت کو؟
چه در رفتن به تاراج خزان کردی شتاب اصغر
.
خراب از قتل ما شد خانة دین مسلمانان
که بعد از خانة دین هم جهان بادا خراب اصغر
.
عمو سقای عاشورا خجالت دارد از رویت
که بی دست از سر زین شد نگون پا در رکاب اصغر
.
به چشم شیعیانت اشگ حسرت یادگار توست
بلی در شیشه ماند یادگاراز گل، گلاب اصغر
.
الا ای لاله خونین چه داغی آتشین داری
جگرها می کنی تا دامن محشر کباب اصغر
.
توآن ذبح عظیمستی که قرآن شد بدو ناطق
الا ای طلعت تأویل آیات کتاب اصغر
.
خدا چون پرسد از حق رسول و آل در محشر
نمی دانم چه خواهد داد این امت جواب اصغر
.
زیارت خواهد و فیض شفاعت شهریار از تو
دعای شیعیان کن از شفاعت مستجاب اصغر
@safinehyetabriz
ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند
سوختگان غمت با غم دل خرمند
هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت
با خبران غمت، بی خبر از عالمند
در شکن طُره ات، بسته دل عالمی است
وآن همه دلبستگان، عقده گشای همند
یوسف مصر بقا در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن، آمده با درهم اند
تاج سر بوالبشر، خاک شهیدان توست
کاین شهدا تا ابد، فخر بنی آدمند
در طلبت اشک ماست، رونق مرآت دل
کاین دُرَر با فروغ، پرتو جام جمند
چون به جهان خرمی، جز غم روی تو نیست
باده کشان غمت، مست شراب غمند
عِقد عزای تو هست، سنت اسلام و بس
سلسله کائنات، حلقه این ماتمند
گشت چو در کربلا، رایت عشقت بلند
خیل ملک در رکوع، پیش لوایت خمند
خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را
زآنکه شهیدان تو، جمله مسیحا دمند
هر دم از این کشتگان گر طلبی بذل جان
در قدمت جانفشان، با قدمی محکمند
مرحوم فؤاد کرمانی
سخنرانی سردبیر مجله سفینه تبریز در روضه طوبی
مرثیه سرایی در قفقاز
محفل عرض ارادت اهالی فرهنگ و هنر آذربایجان به ساحت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
پنجشنبه شب هفتم محرم الحرام
بنیاد فرهنگی طوبی
🔴 برشی از کتاب مکتبِ حافظ
✍️ منوچهر مرتضوی، حافظشناس
▪️قریب چهل سال پیش از استاد بدیعالزمان فروزانفر پرسیدم چرا با بصیرت و تبحری کمنظیر که دربارهٔ مشرب و طرز سخن و نکات باریک شعرِ حافظ دارند عنانِ تحقیق و تألیف به سوى لسانالغيب معطوف نمیدارند تا پیادگانی امثال بنده که تهوّر و جسارتی از سر ناپختگی دارند و چیزی درباره حافظ مینویسند ناگزیر نباشند بدایع نظر بدیع الزمان را از خلال سخنان ایشان استنباط یا در مواردی مشخص به نقل افاضات شفاهی اکتفا نمایند. تأملی نمودند و فرمودند:
«عرصهٔ ظاهر و باطن شعر حافظ مزلّه است».
به همین پاسخ کوتاه و قليل و دلیل بسنده کردند و بنده نیز که مقصودشان را در حد فهم و اندیشه خود دریافته بودم تصديع بیشتر روا ندیدم.
اگرچه عرصهٔ غزلسرایی او مزلّه و لغزشگاه است ولی در عظمتش هرگز تردید نکنیم، که هرچه گفته و آنچه سروده طوطیصفت تلقین و درس استاد ازل بوده و بازتاب فغان و غوغای آن ناشناس لاهوتی از اندرون سویدای دلش. به عبارت دیگر میتوان گفت جولان هنر ساحرانهٔ شاعری در عوالم خودآگاهی و ناخودآگاهی و زبّر آگاهی حافظ سرچشمهٔ این همهٔ تنوع و تفنن ذوقی و حکمی و عرفانی و اخلاقی و اجتماعی به شمار میرود.
آن روزگار که تذکرهنویسان و ادیبان او را صرفاً غزلسرایی بزرگ یا شاعری عارف میدانستند سپری شده است. تنها در شاعری اجماع و اتّفاق نظر وجود دارد، ولی مسأله که ماهیّت و روح و مشرب و جهانبینی او در کدام عرصه از مشربهای هنر شاعریِ مطلق و نبوغ ذوق و بیان، عرفان و تصوّف، مشرب ملامتی یا قلندری، حکمت و دیدگاه فلسفی، مشرب ادریه یا لاادریه و بالاخره دیدگاه اجتماعی و اخلاقی به صورت جامع و مانع قابل تعریف است، بنده به نظرم امکانپذیر نمینماید.
به همین علت ناگزیر عنوان «مشرب رندی» را که لااقل خود حافظ بارها تصریح نموده رساترین و فعلاً دقیقترین عنوان برای تعریف مشرب او میدانیم. میتوان گفت عصارهٔ همه مباحثی که در متن کتاب و ضمائم و مقدمههای آن مشروح است تعریف تفصیلی این عنوان را به دست میدهد.
🔴 پینوشت:
مَزَلَّه: لغزشگاه. در مقدمهٔ این کتاب ارجمند استاد مرتضوی پیرو آن سخن کوتاه استادشان بدیع الزمان فروزانفر تشریح میکنند که چرا عرصهٔ حافظشناسی لغزشگاه است. رحمة الله علیهم اجمعین!
چراغِ صاعقهٔ آن سحاب روشن باد
که زد به خرمنِ ما آتشِ محبتِ او
@IranDel_Channel
💢
دکتر سیدمنوچهر مرتضوی
حافظ شناس بزرگ روزگار ما
و مولف کتاب ارزشمند مکتب حافظ
(اول تیر 1308/ نهم تیر 1388)
@safinehyetabriz
نهم تیر ماه؛ سالگرد درگذشت حافظ شناس بزرگ روزگار ما؛ استاد منوچهر مرتضوی
Читать полностью…شاهنامه و تشیّع
مسئلۀ تعارضات مذهبی از هویّت و تاریخ شاهنامه جدانشدنی است. تصریح شاعر بر مذهبش در «دیباجه» را محال است بتوان نادیده گرفت. کسانی همچون حافظ محمود خان شیرانی و فریدون جنیدی اصالت این قطعه را با دلایل کاملاً متفاوتی زیر سوال برده و به نتایج متضادی دربارۀ مذهب فردوسی رسیدهاند، ولی اگرچه برخی از دلایل هرکدام از ایشان شایستۀ توجه است، ردّ اصالت این قطعه هیچ ساده نیست، چون اولاً در تمام نسخههای شاهنامه (از 614 به این طرف) هست؛ ثانیاً در چهارمقاله (تالیفشده در 551-2) آمده؛ ثالثاً در اختیارات شاهنامه (تالیفشده در 474 هجری برای ملکشاه سلجوقی) هست. ضمناً در تمام روایاتی که از «افسانۀ فردوسی» در دست است - همچنان که در هر سه تحریر یکی از این روایات - بر تشیّع فردوسی تصریح شده و همین موضوع (و در دو تا از سه روایت، همین قطعۀ «دیباجه») است که باعث خشم گرفتن محمود بر فردوسی میشود. قدمت این روایات نیز به پیش از زمان تالیف چهارمقاله، ظاهراً دستکم تا حدود 500-510 هجری، میرسد.
تشیّع فردوسی و اصالت این قطعه ضمناً قرائن تاریخی دارد. طوس در همان قرن چهارم یکی از مراکز شیعیان بوده و گردآورندۀ شاهنامۀ منثوری که منبع اصلی فردوسی بود یعنی ابومنصور محمد بن عبدالرّزّاق احتمالاً تمایلات شیعی داشته (نک. روایت شیخ صدوق از او که مبنای داستان و لقب معروف «ضامن آهو» است؛ قس. ارتباطات مکرر او با دیلمیان). نقش تشیّع در ردّ شاهنامه نیز با عقل جوردرمیآید. و اگرچه در سرسختی محمود در تحکیم تسنّن از همان دورۀ او تا امروز مبالغه بسیار کردهاند، او در هر حال سنی بوده و دستکم شعار مبارزه با «قرمطیان» میدادهاست. بسیارند کسانی که در ضمن معتقدند شیعیان یک حمیّت ایرانی هم داشتند و این ایرانیّت انگیزۀ مخالفت ایشان با سنی و انیرانی (عرب و ترک) بود، و طبیعتاً عرب و ترک هم، چونان که سنّیان، از این شیعیان ایرانی دل خوشی نداشتند و تعارض بین نمایندگان این دو «گروه اجتماعی» اجتنابناپذیر بود.
این است که پژوهشگران اغلب اینها را پذیرفتهاند و سعی کردهاند توضیح بدهند. کوشش ایشان برای فهمیدن مذهب فردوسی از محتوای شاهنامه به هر نتیجۀ ممکنی رسیده. جز آنها که او را سنّیای معتقد یا کلاً نامسلمان میدانند و اصالت قطعه را زیر سوال میبرند، پژوهشگران معتقد به تشیّع فردوسی نیز او را هم زیدی دانستهاند (مثلاً محیط طباطبایی)، هم اسماعیلی (مثلاً زریاب خویی) و هم دوازدهامامی (مثلاً مهدوی دامغانی). همینطور دربارۀ این که مذهب چه اندازه در ردّ شاهنامه در غزنه نقش داشته نظرات مختلف دادهاند، از این که هیچ نقشی نداشته تا این که عامل اصلی بوده و هر چیز دیگر بهانه یا برساخته است.
همین خلاصۀ کوتاه که نوشتم نشان میدهد که درواقع بیشتر چیزها را نمیدانیم، جز همین که «شعری دال بر تشیع فردوسی در شاهنامه هست» و «تشیّع فردوسی روایت معارض ندارد». به رغم موافقت اغلب اهل نظر بر اغلب موضوعات، مسئلۀ «شاهنامه و مذهب» حل نشده. و اگر پژوهشگران مختلف در یک ماده خام مطالعه میکنند و به نتایح کاملاً متضاد میرسند حتماً جایی در تحلیل آن ماده خام خطایی بنیادی هست. به مناسبت فرارسیدن ماه محرم، در چند نوشته در روزهای آینده خواهیمکوشید که این مسئله را تا جای ممکن روشن و بخشهایی از آن را حل کنیم. نتایجی که خواهیمگرفت احتمالا چندان مطابق انتظار بیشتر اهل شاهنامه نخواهدبود.
t.me//fanneadab
بسم الله الرحمن الرحیم
اعلان عزای سید و سالار شهیدان عالم
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی، نی به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّا سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقینا وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّا لِزِیارَتِکُمْ.
t.me/Safinehyetabriz