saalekia | Неотсортированное

Telegram-канал saalekia - سالِکیه

4507

سالِک راه دانش و کنجکاوی هستم اینجا چیزهایی که یاد می‌گیرم و چیزهایی که به نظرم جالب میان رو به اشتراک می‌ذارم راه ارتباطی: @Mr_Neuronaut پ.ن:سالک به معنای رهرو هست و به هرکسی اطلاق می‌شه که هدفی داره و در مسیر هدفش منفعل نیست (معنی مذهبی یا عرفانی نداره)

Подписаться на канал

سالِکیه

ترجمه اصطلاحات رایج در مقالات علمی
@psymedacademy

Читать полностью…

سالِکیه

دوستان میشه این پرسشنامه رو پر کنید.چند دقیقه وقتتون رو میگیره♥️

Читать полностью…

سالِکیه

چندی پیش یکی از هموندان درگاه، فرسته‌ای بلندبالا اندر کاستی و نقصان زبان فارسی که در کانالی دیگر همرسانی شده بود را برایم فرستاد. این فرسته را می‌توانید در این‌جا ببینید.

بایسته و شایسته دانستم نقدی منصفانه به شرح زیر داشته باشم بر این فرسته:

________________________________
دیدگاهی که زبان فارسی را زبانی «مزخرف» می‌خواند، مبتنی بر درکی سطحی از ماهیت زبان و نقش آن در تولید دانش است. این داوری کلی، فاقد پشتوانۀ نظری است و تجربۀ تاریخی و ظرفیت‌های زبانی فارسی برای بیان مفاهیم پیچیده در حوزه‌های مختلف علمی، فلسفی و ادبی‌ را نادیده گرفته است.

زبان فارسی، همانند دیگر زبان‌های طبیعی، دارای نظام دستوری، ساخت‌واژی و معنایی‌ست که امکان تولید و بازتولید مفاهیم علمی را فراهم می‌کند. این نکته‌ای‌ست که محمد دبیرمقدم (۱۳۸۵؛ ۱۳۸۹) و محمدجعفر یاحقی (۱۳۹۵) نیز بر آن تأکید کرده‌اند. آنچه در تولید دانش نقشی تعیین‌کننده دارد، نه «ذات» زبان بلکه میزان سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی زبانی و نهادهای علمی و فرهنگی پشتیبان آن است.

نوآم چامسکی (۱۹۸۶) می‌گوید همۀ زبان‌های انسانی توانایی تولید بی‌نهایت جمله را دارند. از این رو، ادعای محدود بودن زبان فارسی از نظر ساختار دستوری (نحوی) و ساختواژی (صرفی) ادعایی بی‌پایه است. مشکل اصلی در توسعۀ زبان فارسی در حوزهٔ دانش، نه به ساختار درونی زبان، بلکه به نارسایی‌های نهادی در حوزۀ واژه‌سازی و آموزش بازمی‌گردد. همان‌گونه که کورش صفوی (۱۳۸۳) و رضا کاویانی (۱۳۹۲) نیز یادآور شده‌اند، ساختِ واژه‌های علمی، فرآیندی اجتماعی و نیازمند سیاست‌گذاری هدفمندانه است. دیوید کریستال (۲۰۰۱) و استیون پینکر (۱۹۹۴) نیز در تحلیل‌های خود از زبان و جامعه، بر این اصل تأکید می‌ورزند که هر زبان، بسته به بافت فرهنگی و سیاسی، می‌تواند گسترش یابد یا تحلیل رود.

همچنین این ادعا که زبان فارسی «غیردقیق» است، بیشتر از ناآشنایی با تفاوت میان زبان دانشی و زبان روزمره یا ادبی سرچشمه می‌گیرد. در هر زبان، واژگان می‌توانند چندین معنا داشته باشند، اما در حوزه‌های علمی با تعریف دقیق مفاهیم، از این ابهام‌ها جلوگیری می‌شود. جرج لیکاف و مارک جانسون (۱۹۸۰) نشان داده‌اند که استعاره بخشی جدایی‌ناپذیر از تفکر انسانی و ابزار فهم مفاهیم انتزاعی است. زبان فارسی نیز به دلیل ظرفیت استعاری‌اش نه‌تنها ناتوان نیست، بلکه در درک پدیده‌های پیچیده ابزاری توانمند محسوب می‌شود، مشروط بر آنکه این توانایی به درستی در خدمت تولید معنا قرار گیرد.

ویژگی ادبی زبان فارسی نیز، برخلاف تصور نویسنده، مانعی برای علمی‌بودن آن نیست. طبق نظریۀ عملکردهای زبان رومن یاکوبسن (۱۹۶۰)، هر زبان می‌تواند بسته به بافت و هدف، کارکردهای گوناگون – علمی، شاعرانه یا ارجاعی – داشته باشد. زبان فارسی در حوزۀ ادبیات، فلسفه و عرفان بارها کارآمدی خود را در بیان مفاهیم انتزاعی و دقیق نشان داده است. در دوران معاصر نیز، بسیاری از متون علمی معتبر در حوزه‌های پزشکی، حقوق، مهندسی و علوم انسانی به زبان فارسی تولید و منتشر می‌شوند که خود، گواهی بر توانمندی ذاتی این زبان است.

در پایان، باید گفت که مسألۀ اصلی در توسعۀ زبان فارسی به عنوان زبان دانش، نبود پشتیبانی پایدار نهادی ، منسجم نبودن سیاست‌های زبانی و نبود سرمایه‌گذاری کافی در آموزش و ترویج زبان دانشی است، نه ویژگی‌های ساختاری آن. همان‌گونه که محمدرضا باطنی (۱۳۸۱) یادآور شد، به جای محکوم‌کردن زبان، باید آن را در مسیر توانمندسازی و به‌روزرسانی دانشی همراهی کرد.

زبان نه یک مانع، بلکه ابزاری پویا و سازگار برای بیان دانش است و فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

📚 بن‌مایه:

باطنی، محمدرضا. (۱۳۸۱). در جست‌وجوی زبان فارسی. تهران: نشر مرکز.

دبیرمقدم، محمد. (۱۳۸۵). درآمدی بر زبان‌شناسی. تهران: سمت.

دبیرمقدم، محمد. (۱۳۸۹). نقش زبان فارسی در توسعۀ علمی کشور. فصلنامۀ زبان و ادب فارسی.

صفوی، کورش. (۱۳۸۳). معناشناسی. تهران: نشر نی.

کاویانی، رضا. (۱۳۹۲). نقش زبان ملی در توسعۀ پایدار علمی و فرهنگی.

یاحقی، محمدجعفر. (۱۳۹۵). زبان فارسی و امکان‌سازی برای تولید دانش. مجله آینده‌پژوهی زبان فارسی.

Chomsky, N. (1986). Knowledge of Language: Its Nature, Origin, and Use. Praeger.

Crystal, D. (2001). Language and the Internet. Cambridge University Press.

Jakobson, R. (1960). "Linguistics and Poetics", in Style in Language, ed. T.A. Sebeok, MIT Press.

Lakoff, G., & Johnson, M. (1980). Metaphors We Live By. University of Chicago Press.

Pinker, S. (1994). The Language Instinct. William Morrow.

✍🏻 #خورشید_صبوری

@beyondlinguistics

Читать полностью…

سالِکیه

چون اون‌جوری مجبوریم درباره اخبار مربوط به دستاوردهای علمی و رکوردهای ورزشی و غیره هم جنسیت‌ها رو اعلام کنیم و در اون حالت ممکنه به مذاق زن‌سالارها (فمنیست‌ها) چندان خوش نیاد.
البته به نظرم تا الان هیچ جنبشی اندازه فمنیسم نتونسته به مردسالاری و تبعیض خدمت کنه. تا وقتی که فمنیسم هست، زن جنسیت دوم باقی می‌مونه و یه گونه‌ی مظلوم/خاص از انسان محسوب می‌شه که نیازه باهاش متفاوت از مرد برخورد بشه. یعنی باعث می‌شه هیچ‌وقت به زن به چشم equal نسبت به مرد نگاه نشه و اون شکاف جنسیتی سر جاش بمونه.
چیزهایی که دیدم از آدم‌هایی که خودشون رو فمنیست می‌خونن، بیشتر از همه شبیه چیزهاییه که از پسرهای تینیجر اینسل/مگتاو می‌بینم. هردوشون توی یه لوپ بی‌نهایتی از بازندگی گیر افتادن که از طریقش کینه‌ای که از abuserهاشون دارن رو فرافکنی می‌کنن روی کل یه جنسیت و جنسیتِ اون آدم‌ها رو مشکل اصلی می‌بینن. این بهشون یه کیسه بوکس می‌ده واسه خالی کردن عقده و یه تارگت که همه تقصیرها رو بندازن گردنش و هر ناکامی‌ای که داشتن، بگن بخاطر این‌ها بود که ما نتونستیم، این‌ها زندگی ما رو خراب کردن! خب این دیگه خیلی احمقانست چون داره دید پاتولوژیک می‌ده نسبت به یه جنسیت بخصوص. یعنی می‌گه ماها سالمیم اون‌ها کلاً مریضن و مستعد توحش و فلان و بمان. انگار مثلاً زنان در طول تاریخ مادر ترزا بودن. خب طبیعیه وقتی هزاران سال جامعه مردسالار بوده باشه، زن نه فرصت می‌کنه چندان رشد کنه، نه فرصت می‌کنه قدرت بدست بیاره که ببینیم آیا از قدرتش سواستفاده (جنایت و توحش) می‌کنه یا نه. کاملاً طبیعیه که آمار جنایت در مردها بیشتر باشه چون توی اکثر آمارها حضور مردها پررنگ‌تره. چرا؟ چون جامعه‌ی بشری هزاران سال مردسالار بوده و میدون بیشتری به مردها داده. این چیز بدیه ولی خب چیزیه که بوده و الانم علت اینه که شما هر آماری رو بیاری به احتمال زیاد می‌بینی مردها توش بیشترن‌. آمار جایزه نوبل، آمار کشفیات علمی، آمار رکوردهای ورزشی، آمار خودکشی، آمار فلان اختلال روانی، آمار جنایت و غیره. از این برتری آماری هیچ نتیجه‌ای نمی‌شه گرفت به جز اینکه "توی جامعه‌ی کنونی هنوز مردها بیشتر از زن‌ها میدون دارن". ولی اینکه بیایم نتیجه بگیریم که "آمار جنایات مردها بیشتر از آمار جنایات زن‌هاست پس مردها ذاتاً مشکلن" همون‌قدر احمقانه‌ست که بگیم "آمار دستاوردهای علمی مردها بیش‌تر از آمار دستاوردهای علمی زن‌هاست پس مردها ذاتاً باهوش‌ترن".

Читать полностью…

سالِکیه

این گزارش فوق‌العاده رو هم پیشنهاد می‌کنم بخونین مخصوصاً اگه به تاریخ استفاده‌های آیینی از مواد سایکواکتیو علاقه دارین. به موضوعی پرداخته که داده‌های کمی دربارش هست و گزارش مفیدی ازش ارائه داده. در تکمیلش پیشنهاد می‌کنم این مستند رو هم ببینین.

پ.ن: سپاس از انوشتگین عزیز بابت معرفی.

Читать полностью…

سالِکیه

این مقاله از مهم‌ترین آثار آرش بود و بی‌صبرانه منتظر ژورنال کلابش هستم.

Читать полностью…

سالِکیه

محتوای مفید و پیشنهادی

Читать полностью…

سالِکیه

مکانیزم تسکین کانابیس

Читать полностью…

سالِکیه

قسمت نخست نشست پژوهشگر شدن - هویت علمی و فلسفه علم

نسخه کامل را در یوتیوب نوروسینتکس تماشا کنید.

برای گسترش محتوا، آن را در گروه ها یا با دوستانتون به اشتراک بگذارید.

آکادمی نوروسینتکس

Читать полностью…

سالِکیه

همیشه از پیدا کردن کانال‌های جدید با محتواهای عالی کیف می‌کنم. اگه کانالی دارید که توش پست‌های داروشناختی با محوریت داروهای سایکواکتیو می‌ذارید، حتماً برام بفرستیدشون که اینجا معرفیشون کنم.

Читать полностью…

سالِکیه

آزادی و اراده شامل چشم پوشی از جبرگرایی نیست بلکه شامل رابطه‌ما با آن است. اسپینوزا نوشت: «آزادی، شناخت سرنوشت است.» انسان با ظرفیت و استعدادش برای درک جبرهای موجود و انتخاب نوع رابطه‌اش با آنچه برایش از پیش تعیین شده، متمایز می‌شود. او می‌تواند و باید انتخاب کند که چطور با سرنوشت‌اش از جمله مرگ، سالخوردگی، محدودیت‌های هوشی و شرطی‌شدن‌های ناگزیر موجود در پیشینه‌اش ارتباط برقرار کند،... آیا سرنوشت‌اش را خواهد پذیرفت، انکارش خواهد کرد، با آن خواهد جنگید، تصدیق‌اش خواهد کرد یا به آن تن در خواهد داد؟ همه این واژه ها حاوی عنصر اراده‌اند.

عشق و اراده، رولو می (روان‌شناس انسان‌گرا)، ترجمه سپیده حبیب، نشر دانژه، چاپ اول، صفحه 344

Читать полностью…

سالِکیه

و اما پادکستی که مدتی بود منتظر انتشارش بودم و اخیراً دیدم اومده
رادیوتیدین به همکاری چندتا از دانشجوهای خوش‌ذوق داروسازی ساخته شده به دارویی می‌پردازه. توی کست‌باکس هم می‌تونین دنبالشون کنین.

Читать полностью…

سالِکیه

با این کانال اخیراً آشنا شدم و توی حیطه هوشبری واقعاً مطالب مفیدی می‌ذاره و استفاده می‌کنم.

Читать полностью…

سالِکیه

یه مدت بود که حداقل هفته‌ای یبار یه خبر پخش می‌شد که دانشمندان ژاپنی یکی از معجزات قرآن رو کشف کردن و همه‌شون درجا مسلمون شدن. یبار با یکی از دوستان نشستیم تعداد احتمالیشون رو جمع بستیم و به این نتیجه رسیدیم که از یه جایی به بعد ژاپن باید دانشمند کم بیاره واسه اسلام آوردن. یعنی یا مذهبیون دروغگو و جاعل هستن یا علم ژاپن باید الان در انحصار مسلمین باشه. حالا ما کاری نداریم که طبق شریعت اسلام، دروغ اعلام دشمنی با خدا محسوب می‌شه یا این کارشون دروغ نبوده و به قولی خدعه هست، ولی اگه انقدر برحق و راستین هستن چرا نیاز به جعل و خدعه دارن برای اثبات خودشون؟ اینکه مبلغین مذهبی برای اثبات حقانیتشون نیاز می‌بینن که خودشون رو بچسبونن به کفار، یعنی جداً یه جای کار رو اشتباه رفتن.

Читать полностью…

سالِکیه

عطار نیشابوری توی کتابش تذکره‌الاولیا، داستان جالبی رو از زندگی شیخ ابوالحسن خرقانی (عارف بزرگ) تعریف می‌کنه:
نقل است که شبی نماز همی‌کرد، آوازی شنود که:
"هان بوالحسن! خواهی که آنچه از تو می‌دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟"
شیخ گفت:
"ای بار خدایا خواهی تا آنچه از رحمت تو می‌دانم و از کَرَم تو می‌بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچ کس سجودت نکند؟؟؟"
آواز آمد: "نه از تو، نه از من!"

Читать полностью…

سالِکیه

گفتنِ «درود» به جای «سلام» بعد از مهاجرت خیلی نیاز میشه. مخصوصاً وقتی می‌بینی که خارجی‌ها میگن: «عربی حرف می‌زنید؟ مسلمونید؟ به همدیگه گفتید سلام علیکم آخه.»

Читать полностью…

سالِکیه

https://survey.porsline.ir/s/ayhZg4KM#?ref=te
the impact of technology on ELT's students of urmia university

Читать полностью…

سالِکیه

مدت زیادیه که علوم اعصاب محاسباتی به‌عنوان محل تلاقی علوم کامپیوتر و اعصاب، جذابیت زیادی برام پیدا کرده. در همین راستا و در پی جستجوهایی که داشتم به تعدادی ریپازیتوری نسبتاً جامع گیت‌هاب برخوردم که فکر می‌کنم اشتراک‌ گذاری‌شون خالی از لطف نیست.

۱ـ Awesome Neuroscience: یکی از جامع‌ترین لیست‌هاست که شامل کتابخانه‌ها، نرم‌افزارها و محتوای مرتبط با علوم اعصاب به طور کلی می‌شه و بخش‌های خوبی در مورد علوم اعصاب محاسباتی، به ویژه ابزارهای پایتون و متلب، شبیه‌سازها و ابزارهای تحلیل داده داره.

۲ـ Open Resources: این ریپو هم مجموعه عظیمی از منابع آزاد در علوم اعصاب محاسباتی رو پوشش می‌ده؛ شامل دیتابیس‌های داده‌ها، مدل‌های آزاد، دوره‌های آموزشی و ابزارها.

۳ـAwesome NeuroComp: این لیست بیشتر روی فریم‌ورک‌ها، کتابخانه‌ها و نرم‌افزارهای CNS (Computational Neuroscience) تمرکز داره، به خصوص شبیه‌سازهای شبکه‌های عصبی اسپایک‌زنی (SNNs) و آموزش‌های پایتون برای SNNها.

۴ـ SCCN: این مرکز (Swartz Center for Computational Neuroscience) در گیت‌هاب ریپوهای مختلفی داره که بسیاری از اونها به پردازش سیگنال‌های الکتروفیزیولوژیکال (EEG, MEG) و رابط‌های مغز و کامپیوتر (BCI) مربوط می‌شن. ابزارهایی مثل EEGLAB هم در این لیست پیدا می‌شه.

۵ـ Neuro Ai papers: اگر به تقاطع یادگیری عمیق (Deep Learning) و علوم اعصاب علاقه دارید، این ریپو لیست مقالات جالبی رو در این حوزه داره.

۶ـ Neuromatch: نورومچ چندین ساله که مدرسه‌‌ی تابستانه‌‌ای پیرامون کامپیوتیشنال نوروساینس و موضوعات مشابهش برگزار می‌کنه. این ریپازیتوری شامل محتوای همین مدرسه‌ست.

۷ـ Neuroinformatics: این یکی هم شامل لیستی از منابع جامع نوروانفورماتیکه، برای مدل‌سازی‌های محاسباتی.

به مرور زمان سعی می‌کنم این لیست رو آپدیت نگه دارم و ریپازیتوری‌های جدیدی که پیدا می‌کنم رو هم بهش اضافه کنم. اگه شما هم لیستی سراغ دارید که فکر می‌کنید جای خالی‌ش در این بین حس می‌شه، خوشحال می‌شم بهم بگید. شاید این لیست از منابع بتونه برای سایر علاقمندان هم نقطه‌ی شروعی باشه.

~Odyssey

Читать полностью…

سالِکیه

امروز که خوندمش و یادم اومد عه این همون چنلیه که ۶-۷ سال پیش که تینیجر بودم یه مدتی می‌خوندمش! چون منم به دوربین‌آنالوگ و کالکت کردنشون علاقه داشتم.
امروز اینطوری بودم که .....

Narrative Redemption of the Abuser


این متن اعتراف [ بازم پرفورمنس روانی به نظر میاد هر چند] که نوشته، با نثر شاعرانه‌اش، درواقع یه abuser’s rebranding strategyئه. تو نه تنها نمی‌خوای واقعا ببینی چی کار کردی، بلکه با ساختن یه هویت جدید، دنبال جلب همدلی هم هستی. این‌که بگی "من آدم بدیم" خودش خیلی هوشمندانه‌ست. چون اگه بقیه چیزی بگن، می‌گی: «خودم که گفتم بدم دیگه!» ولی در واقعیت داری خودتو از فشار نقد فراری می‌دی. یه مدل پیش‌دستی برای گریز از مسئولیت =)))
از دست این فرافکنی همیشه در صحنه‌ی این ابیوزرها.

جایی که خشونت خودش رو می‌ندازه گردن "سیستم پدرسالار" حتی "ناتوانیش در ابراز احساسات به شکل درست و گفتن این‌که ما مدل‌مون کلا تاکسیکه".
مردی که به‌جای جمله‌ی صادقانه‌ی "من خشونت کردم" می‌گه: تو جامعه‌ی مردسالار بزرگ شدم.
استفاده از کلمه نر انقدر تکرار می‌شه تو اعترافش چون می‌خواد بگه نر بودن یه اختلال روانی نیست و من فقط نرم. نرها همینن =)). اینم یه فرار دیگه است از اختلالی که داره.
عجیبه که پشت تک‌تک‌این کلمات لذت اعتراف هم حس می‌شد.
از اینکه قدرت manipulate کردن قربانی رو داره و قربانی تو یه سیکل نامنظم امیدوار می‌مونه و می‌مونه و می‌مونه واقعا ناراحت‌کننده است.
برای واقعی، زننده‌ترین فضای ادبی ای بود که می‌شد قالب یک جا کرد.

Читать полностью…

سالِکیه

توی انگلیسی آبی نماد غمه و feeling blue و ترکیب‌های مشابهش به معنی غمگین بودن هستن. بامداد خیلی جامع و شیوا به بررسی ریشه‌ی این مفهوم پرداخته و از متنش لذت بردم.

Читать полностью…

سالِکیه

The unexamined life is not worth living.(1799) Socrates, after choosing death by hemlock, on the charge of impiety and corrupting the youth, over abandoning the pursuit of knowledge.

painting: Death of Socrates by Jacques Louis David (1787).


ما با حفظ ارزش‌های کسانی که دوستشان داریم، آن‌ها را جاودانه می‌کنیم

باشکوه‌ترین یادبود برای عزیز از دست‌رفته، ادامه دادن راه اوست؛ الگوبرداری از منش نیک و تبدیل ارزش‌ها و اهدافش به حرکتی تاثیرگذار برای خدمت به علم و مردم.
دکتر آرش صدری، با تسلط گسترده بر علوم طبیعی و اجتماعی و فلسفه‌ همواره می‌کوشید پارادایم علمی موجود و بستر آکادمیک را نقد کند، اصلاح کند و در اختیار همه قرار دهد. آنچه از او به یاد داریم نه صرفاً خیل مقالات، سخنرانی‌ها و دستاوردهای علمی‌اش، که نگرش اوست؛ نگرشی متجدد، سوگیری‌ستیز و مردم‌سالار. کارنامه‌ی علمی دکتر صدری نشان می‌دهد که علم، جز در خدمت خیر عمومی، ارزشی ندارد. او با سال‌ها فعالیت‌های عام‌المنفعه‌ی مداوم در آموزش و ترویج علم، نشر دانش را از انحصار بنیادهای علمی تاجرماب خارج کرد. راهنمایی‌های بی‌دریغ او در انجمن INRP پنجره‌ای گشود به سمت همکاری و مسئولیت‌پذیری جمعی و تاثیرات زیادی بر گسترش انجمن و انگیزش اعضا داشت. فعالیت‌های ایشان نه تنها در جهت تقویت مباحث علمی، بلکه بر ایجاد بستری برای تفکر انتقادی و بهبود مستمر در حوزه‌های علمی و انسانی تمرکز داشت.
از دست دادن ایشان نه صرفاً یک فقدان عاطفی بلکه تَرکِ یک فرد پیشرو بود، پیشرو در مسیری که نباید گذاشت پس از او ناتمام بماند. دِینی که بر گردن بازماندگان است، اتخاذ منش علمی اوست: همان پرسش‌های بی‌امان، همان پژوهش‌های هدفمند، همان خدمات بی‌چشم‌داشت.
از همین رو تصمیم گرفته‌ایم در ژورنال کلاب جدید انجمن INRP مقالات و دستاوردهای علمی دکتر صدری را مرور و تحلیل کنیم؛ نه تنها برای تجلیل از گنجینه دستاوردهای علمی‌اش، بلکه برای تداوم بینش او در سپهر علم و جامعه.

Читать полностью…

سالِکیه

پژوهش جالب در زمینه سایکدلیک

Читать полностью…

سالِکیه

این مقاله ی درخشان آرش که در Journal of Medicinal Chemistry چاپ شده رو نگاه بندازید.

آرش برای نوشتن این مقاله بینهایت زحمت کشید. بیشتر از ۳۰۰۰ مقاله ی مرتبط رو بررسی کرد و مسئله ی خیلی مهمی رو مطرح کرد.

این هم یک خبر و توضیح کوتاه که بعد از چاپ مقاله ش منتشر شد :
https://www.science.org/content/blog-post/target-based-drug-discovery-waste-time

Читать полностью…

سالِکیه

همین‌طوریش هم سگ سیاه افسردگی به قدر کافی پاچه‌م رو دریده بود، که این خبر وحشتناک هم دریافت کردم و داغم تکمیل شد. دکتر آرش صدری، دوست و استاد عزیزمون دیگه کنارمون نیست. انقدر شوکه‌م که نمی‌دونم حتی چی بنویسم. من خیلی به آرش مدیونم. ما خیلی به آرش مدیونیم. سال‌ها توی این کامیونیتی فعالیت‌های آموزشی بی‌نظیری رو بی‌چشم‌داشت انجام داد و هیچ کوششی برای نشر دانشش دریغ نکرد، از فلسفه‌ی علم و فلسفه‌ی نوروساینس گرفته تا داروسازی و علوم شناختی و حیطه سایکدلیک و غیره. حقیقتاً خیلی دستپاچم و نمی‌‌دونم چی بگم. فقط کاش واقعی نبود و کاش اگه واقعیه برامون آسون‌تر بگذره.

Читать полностью…

سالِکیه

تجربیات روان‌درمانگرانه سایکدلیک‌ها

ناخودآگاه در سنت روان‌کاوی، فضایی سرشار از معناها، تخیلات و ساختارهای نمادین است. فروید ناخودآگاه را «مخزن امیال اولیه» توصیف می‌کند و لاکان آن را همچون ساختاری زبانی با قوانین خاص خود می‌نگرد. این برداشت‌ها نشان می‌دهند که ناخودآگاه فراتر از چیزی است که بشود آن را صرفاً به اجزای مغز یا یک مولفه بیوشیمیایی تقلیل داد. بنابراین کاهش دادن ناخودآگاه به یک عامل نوروشیمیایی خاص، خطایی فاحش و نشانه‌ای از ناتوانی در درک پیچیدگی‌های ذهنی و پدیدارشناسانه است. فروید و لاکان بر لایه‌های معنا و زبان تأکید داشتند که با مطالعه‌ی سیستم‌های عصبی و مولکولی به تنهایی قابل بازسازی نیست؛ به بیان دیگر، مرزهای زبان و بیان (همان‌گونه که ویتگنشتاین نشان داد) بسیاری از تجربه‌های ذهنی را در حیطه‌ی امر ناگفتنی باقی می‌گذارند. این دیدگاه‌ها یادآور می‌شود که ناخودآگاه یعنی کل مجموعه‌ای از کنش‌های روانشناختی نمادین – نه صرفاً رفتار یک گیرنده واحد. با این همه، در مغز گیرنده‌ای وجود دارد به نام 5HT-2A (گیرنده‌ سروتونین نوع A2) که به نظر می‌رسد تحریک زیادش به نحوی درهای ناخودآگاه را باز کرده و محتوایش را قابل دسترس آگاهانه کند.
سایکدلیک‌های کلاسیک (LSD، سیلوسایبین، DMT، مسکالین و…) از طریق آگونیسم قوی بر گیرندهٔ سروتونین 5HT-2A عمل می‌کنند. این فعال‌سازی باعث فروپاشی خودآگاهی و گسست مرزهای «من» می‌شود؛ به‌گونه‌ای که فرد تجربه می‌کند خود و جهانش یکی شده‌اند. همزمان، حس «واحد بودن» با طبیعت و دیگران (تجربه‌ی وحدت)، بازتعریف میدان ادراکی (مثلاً بینایی و شنوایی بسیار حساس و رنگین)، و سیل شدیدی از تصاویر و طرح‌های پیچیدهٔ ذهنی به وجود می‌آید. در این حالت‌ها، تجربه به‌شدت هیجانی می‌شود: حالات لذت‌بخش یا وجد (bliss)، تأملی ژرف و بینشی نافذ در پدیده‌ها، و نوعی شگفتی و کنجکاوی کودکانه بروز می‌کند. زبان و معنا نیز گاه «لغزش» می‌کند: کلمات بارها تکرار می‌شوند یا معنایشان غیرمترقبه دگرگون می‌شود («معنای ادراک‌ها تغییر می‌کند»). به زبان 5D-ASC (پرسشنامهٔ پنج‌بعدی حالات تغییر یافتهٔ هوشیاری)، افزایش‌های چشمگیر در بُعدهای «شناخت رؤیایی/تصویری» و «خوداز‌دست‌دادگی لذت‌بخش» مشاهده می‌شود. به طور مشخص، روان‌سنجی این اثرات نشان می‌دهد که پس از مصرف دوز بالای مواد سایکدلیک، امتیازات «حالت وجد» (bliss)، «دریافت بینشی» و «تغییر در معنای ادراک» به‌شدت بالا می‌روند. به‌عبارتی این مواد مغز را در وضعیتی قرار می‌دهد که گویی قوانین معمول «منطق و هویت» تضعیف می‌شوند و ادراک بکر و بنیادینی از واقعیت نمایان می‌گردد. مشاهدات تصویربرداری نشان داده است که سایکدلیک‌ها اتصال شبکه‌های درونی اجرایی (مانند ناحیه پیش‌فرض مغز) را کاهش و اتصال میان مناطق حسی و حسی-حرکتی را افزایش می‌دهد.
از منظر فلسفه ذهن، فروپاشی خود نشانه‌ی بازنگری عمیق در «تجربهٔ پایه‌ای وجود» است، گویی مرز میان «خود» و «آزادگی از خود» در این حالت‌ها همگون می‌شود. این حالات دارای اهمیت ژرف‌اند، چرا که بیش از هر داروی دیگری، سوگیری‌های معمول ادراکی و مفهومی را واژگون کرده و امکان تجارب معنابخش و تغییرات عمیق شخصیتی را فراهم می‌کنند. در این حالت‌ها «تفکر اولیه» (وابسته به تداعی) غالب شده و تحلیل منطقی ثانویه تضعیف می‌شود. امواج و ساختارهای ذهنی که در حالت نرمال سرکوب شده‌اند، سر برمی‌آورند و اجازه می‌دهند فرد به ایده‌ها و احساساتی ابتدایی و بکر دست یابد. رابين كارهارت هريس -نوروساینتیست بریتانیایی- اشاره کرده که تحت تأثیر سایکدلیک‌ها شبکه های مغزی سطح بالا «فروپاشیده» و مغز به حالت نسبتاً» کودک مانند بازمی گردد. به عبارت دیگر، تفکر بزرگسالانه و واپس زده جای خود را به الگوهای بازتر و انعطاف پذیرتری میدهد. این تحول سریع در آرایش شبکه‌ها را میتوان به صاف کردن برف تازه تشبیه کرد. میشل پولن به نقل از كارهارت هريس توضیح میدهد "مغز را مانند تپه‌ای پوشیده از برف در نظر بگیرید که مسیرهای کهنه‌ای در آن به وسیله چوب اسکی ها شکل گرفته است. تجربیات سایکدلیک‌ مانند صاف کردن این برف‌اند، مسیرهای کهنه را ناپدید کرده و باریکه‌های جدیدی پدیدار می‌کنند که ذهن بالغ را بسیار قابل تأثیر و پذیراتر از قبل می سازد.

Читать полностью…

سالِکیه

کلاً هرجا تولید محتوای علمی درباره داروها ببینم خوشحال می‌شم و برام هیجان‌انگیزه و سعی می‌کنم تا حد ممکن حمایت کنم، مخصوصاً اگه حول محور سایکواکتیوها و سایکدلیک‌ها باشن.

Читать полностью…

سالِکیه

از جلساتی که بابت حضور نداشتنش حسرت می‌خورم

Читать полностью…

سالِکیه

فهرست کتاب‌های پیشنهادی برای بچه‌های شیمی به مناسبت نمایشگاه کتاب

Читать полностью…

سالِکیه

ولی نه ببین دانشمندان ژاپنی اخیراً به این نتیجه رسیده بودن که...

Читать полностью…

سالِکیه

البته وقتی توی دانشگاه‌هامون به بچه‌های روان‌شناسی میان دروس اسلامی تدریس می‌کنن و کانال‌های تلگرامیِ مدعیِ آموزشِ علومِ شناختی، پست‌های مذهبی می‌ذارن و نصف فعالیتشون خلاصه می‌شه توی تبریک و تسلیت مناسبات مذهبی (بدون ذره‌ای خجالت از سوگیری دینیشون در علم) قاطی شدن ترمینولوژی‌ها کمترین فاجعه‌ایه که ممکنه اتفاق بیفته.

Читать полностью…
Подписаться на канал