سالِک راه دانش و کنجکاوی هستم اینجا چیزهایی که یاد میگیرم و چیزهایی که به نظرم جالب میان رو به اشتراک میذارم راه ارتباطی: @Mr_Neuronaut پ.ن:سالک به معنای رهرو هست و به هرکسی اطلاق میشه که هدفی داره و در مسیر هدفش منفعل نیست (معنی مذهبی یا عرفانی نداره)
پرسش
انگلیسی یه زبان ژرمنیه ولی الان نصفِ بیشترِ واژگانش رو واژگان رومی (واژگانی که ریشهی لاتین دارن) تشکیل میدن. چرا و چطور انگلیسی انقدر رومانیزه شده؟
بحث در خرابات
پرسش: چرا ضمیر They از نورس باستان (زبان وایکینگها) وارد انگلیسی شده و جای ضمیر hie رو گرفته؟
چکیدهی پاسخها در خرابات
این تاثیر مربوط به زمان حملهی وایکینگها به بریتانیا بوده و این تغییرات از انگلیسی کهن شروع شدن. تعاملات زبانی هم زیاد کاری به نقش کلمه در جمله نداره. ضمیر هم مثل بقیه کلمات میتونه منتقل بشه. حالا دلیل این انتقال هم میتونه سادهسازی (تلفظ این ضمیر سادهتره) باشه و هم تعاملات فرهنگی. معمولاً اینجوریه که اول فرم خارجی و فرم بومی رو باهم استفاده میکنن اما با کاربردهای مجزا، و به مرور یکی به اون یکی برتری پیدا میکنه.
ضمیرهای اصلی عبارتن از: من، تو، او و ما. در حالی که "شما و آنها" معمولاً حاصلِ جمع شدن ضمیرهای دیگه بودن. واسهی همین اسمشون وابسته به ضمیرهای دیگه بود. در انگلیسی کهن برای اشاره به او از hē استفاده میشد. بعد طبق قواعدش اینهارو جمع میبستن و میشد آنها (عین فارسی که به آن، "ها" برای جمع اضافه میکنیم میشه آنها)، پس وقتی یک ضمیر جدید اومد، ازش استقبال کردن.
محمدمهدی مدتیه که سایتی به نام نوشنفا درست کرده که توش تمپلتهای فارسیِ نوشن و آموزشهای استفاده ازش رو میذاره. به نظرم کاربردی اومد و گفتم معرفیش کنم.
Читать полностью…انگلیسی از کجا اومده | بخش ۲
برای همین هم انگلیسیِ امروزی بیشتر به زبانهای رومی مثل فرانسوی شبیهه تا زبانهای ژرمنیِ اصیلتر مثل آلمانی و ایسلندی. در حالی که انگلیسی کهن، بیشتر از اینکه شبیه به انگلیسی امروزی باشه، شبیه به آلمانی امروزیه، چون اون زمان هنوز تحت تاثیر زبانهای رومی، ویژگیهای ژرمنیش رو زیاد از دست نداده بوده.
انگلیسی کهن تا قرن ۱۲ تاثیرهای زیادی از نورس باستان (زبان وایکینگها) و فرانسوی و لاتین (زبانهای دین و دیپلماسی) گرفت و وامواژههای زیادی ازشون دریافت کرد، تا جایی که چهرهش کلاً عوض شد و تبدیل شد به زبانی که بهش میگیم انگلیسی میانه.
انگلیسی میانه هم تا قرن ۱۶ دگرگونیهای زیادی پیدا کرد و خیلی ویژگیهاش سادهتر شدن. مثلاً ما الان توی انگلیسی نو برای ضمیر دوم شخص از You استفاده میکنیم چه جمع (شما) باشه چه مفرد (تو). در حالی که توی انگلیسی میانه اینها جدا بودن و You فقط برای دوم شخص جمع استفاده میشد. برای دوم شخص مفرد میگفتن Thou یا Thee. ولی کمکم برای محترمانه خطاب کردن، شروع کردن که You رو برای مفردها هم به کار ببرن (مثل ما که وقتی میخوایم احترام بذاریم به جای تو میگیم شما). این به مرور باعث شد که بقیهی شکلهای دوم شخص کمکم حذف بشن و دیگه You برای همهی اشکال دوم شخص استفاده بشه. خیلی از ویژگیهای انگلیسی میانه مثل همین تا قرن ۱۶ هی ساده و سادهتر میشن تا جایی که این زبان تبدیل میشه به چیزی که امروزه بهش میگیم انگلیسی نو.
زاده شدن انگلیسی نو مصادف میشه با دوران استعمارگری امپراتوری بریتانیا و گسترش این زبان توی مستعمرههای بریتانیای کبیر. ولی بازم اونقدری قدرتمند نشده بود که زبان بینالملل بشه. اون زمان هنوز به اون شکل زبان میانجی بینالمللیای برای قرنها وجود نداشت و معمولاً از لاتین یا فرانسوی استفاده میشد که لاتین تقریباً مرده بود و فرانسوی هم هنوز خیلی همهگیر نشده بود از نظر جهانی، تا اینکه یه اتفاق انقلابی میافته: جنگ جهانی دوم! بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا به ابرقدرت جدید دنیا تبدیل میشه و قدرت و نفوذ سیاسی زیادی توی همهی عرصهها پیدا میکنه. این باعث میشه که به مرور زبان انگلیسی به قدری توی عرصهی بینالملل پرکاربرد و برجسته بشه که تبدیل بشه به زبان میانجی بینالمللی. به قدری که امروزه یادگیری انگلیسی به عنوان زبان میانجی جهانی به حدی اهمیت پیدا کرده که کسی که تسلط کافی به انگلیسی نداشته باشه تقریباً بیسواد محسوب میشه و توی خیلی حیطهها به مشکل برمیخوره.
منابع برای مطالعهی بیشتر
زبانهای ژرمنی
دین ژرمنی
آنگِلها
ساکسونها
آنگلوساکسونها
وایکینگها
فرانکها
زبانهای سِلتی
زبان لاتین
صوفی اگرش بادهی صافی نچشانند
صاحبنظران صوفی صافیش نخوانند
در حلقهی رندانِ خراباتِ مغان آی
تا یکنفس از خویشتنت باز رهانند
«خواجو»
به نظرتون چرا برای آزمودن اثربخشی سیلوسایبین، به جای پلاسبو با دیفنهیدرامین مقایسهش کردن؟
Читать полностью…خرابات، گروه گفتگوی سالکیه هست و قراره توش دربارهی موضوعات علمی مختلف گفتگو کنیم. منظور از علمی هم لزوماً scientific نیست و هر دانشی پذیرفتهست تا زمانی که به دور از بحثهای ضدعلمی، مذهبی، سیاسی، ماورایی، توهینآمیز و توهمات توطئه باشه.
Читать полностью…توی این متن سعی کردم توضیح بدم چرا زبانها انقدر جالبن و یادگیری و مطالعشون انقدر خفن و هیجانانگیز و حتی ضروریه.
پ.ن: سپاس ویژه از آیسودا برای کمکهای بیدریغش و امین بابت الهامبخشی محتوایی. کارتون خیلی درسته بچهها.
| EHIA Social Neuroscience course |
🧠 از نورون تا جامعه: رمزگشایی از رفتارهای اجتماعی
( نسخه آفلاین )
📚با محوریت کتاب
“Social Neuroscience: Brain, mind and society”
🗣مدرسان دوره:
دکتر امیرحسین مدبرنیا
روانپزشک، دکتری علوماعصاب، Mount Sinai school of medicine
دکتر نیما اورازانی
دکتری روانشناسی اجتماعی، Carleton University, Ottawa
دکتر فاطمه سادات میرفاضلی
روانپزشک، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
دکتر امیرحسین خزیمه
پزشک، مترجم و پژوهشگر نوروساینس
دکتر پوریا بحیرایی
پزشک، پژوهشگر نوروساینس و راوی پادکست کندل
❗️گروه پشتیبانی و پرسش و پاسخ برای ثبتنام کنندگان در نیمهی اول بهمنماه
💡بلافاصله پس از ثبتنام، ویدیوهای دوره در پنل کاربری شما قابل دسترس خواهند بود.
📃 به شرکتکنندگان سرتفیکیت پایان دوره تعلق میگیرد.
🗺 ثبتنام در دوره:
https://ehiaco.ir/course/socialneuro/
Instagram | LinkedIn | Telegram | ehiaco">YouTube
این واژهی سالِک هم هیچ ربطی به کانتکست مذهبی یا حتی عرفانی نداره دوستان. درسته که من نخستین بار الهامش رو از متون عرفانی گرفتم ولی استفادش به عنوان یه لیبل هیچ ربطی به اون بافتارها نداره. سالک به معنی رهرو هست، یعنی کسی که آرمان و هدف والایی داره و مشغول کوشش برای رهروی توی مسیر رسیدن بهشه و هویتش با همین درتکاپوبودن ابدی تعریف میشه. من همیشه خودم رو دانشجوی ابدی معرفی میکنم و واژهی سالک رو یه ورژن خلاصهتر از همون مفهوم میدونم. اینجا هم جاییه برای همهی سالکها، برای هرکسی که مشغول کوشش برای هدفیه و هیچوقت منفعل نیست.
Читать полностью…با این اوصاف یه پست در این باره تو راهه. آدمها باید جذابیت زبانها رو ببینن.
Читать полностью…در مورد داروها
یکی از کارهای مهمی که از آن عبور میکنیم، صحبت از انتظارات است. دارو را تجویز میکنیم و دیگر هیچ.
نگفتن این انتظارات، صحبت نکردن از روایتی که در کنار یک دارو وجود دارد، به شدت آسیبزننده است.
مثلاً فرض کنید برای یک نفر SSRI تجویز کردهایم. انتظار فرد باید چه باشد؟ اضطراب یا افسردگی را از بین میبرد و همین؟
برای فرد برای پیشگیری از دیابت، متفورمین دادهایم. لازم نیست کاری بکند؟ همین متفورمین را بخورد؟
به کسی برای درمان اضافه وزن، لیراگلوتاید دادهایم. تجویز نسخه و دادن کد و تمام؟
نتیجهاش چه میشود؟
یک بازهای با SSRI بهتر میشود و دوباره همان سیاهیها.
یک بازهای با متفورمین بهتر میشود و دوباره بدتر شدن وضعیت قند.
و ...
تجویز دارو بدون گفتن روایت آن، بیشک ناقص انجام دادن کار است.
همیشه موقع کنکور یا آزمونهای تعیینکننده، جالبترین دورههای ممکن شروع میشن، با خفنترین فیلمها سریالها آشنا میشی، باحالترین اتفاقات ممکن میافتن و در کل همهی چیزهایی که حسرت غافل شدن از زندگی به خاطر پرداختن به کنکور رو هزاربرابر کنن!
Читать полностью…دورهای که خیلی دوست داشتم میتونستم توش شرکت کنم ولی اصلاً فرصت نمیشه
Читать полностью…پرسش
الان توی زبان انگلیسی یه ضمیر وجود داره که از نورس باستان (زبان وایکینگها) واردش شده: They. توی انگلیسی کهن به جای این ضمیر میگفتن hie. یعنی وایکینگها باعث شدن استفاده از ضمیر سومشخص جمع زبون خودشون رایجتر از ضمیر سومشخص جمع خود انگلیسیها بشه؟ چجوری این اتفاق افتاده و چطور ممکنه حتی ضمیر از یه زبان وارد یه زبان دیگه بشه؟
بحث توی خرابات
پست محشری شده! ذوق کردم با خوندنش.
اگر به تاریخ شکلگیری زبان انگلیسی علاقهمند هستید، این دوتا ویدیوی یوتیوب رو هم پیشنهاد میکنم:
• A Short History Of The English Language
• The History of English
انگلیسی از کجا اومده | بخش ۱
نزدیک به یک قرنه که یه زبان هندواروپایی از شاخهی زبانهای ژرمنی غربی، تبدیل شده به زبون میانجی بینالمللی و پرگویشورترین زبان تاریخ: انگلیسی. ولی این زبون دقیقاً از کجا اومده و چجوری ساخته شده؟
در زمان امپراتوری روم، قبایل وحشیای در شمال مرزهای این امپراتوری زندگی میکردن که مدام با این امپراتوری تنش داشتن. رومیها به این مردم میگفتن ژرمنها. این ژرمنها قبیلههای زیادی بودن که شباهتهای زیادی داشتن مثلاً زبانهاشون از یه خانواده بودن و خدایان مشترکی رو میپرستیدن: اودین، ثور، لوکی، فریا و غیره. محل سکونت این قبایل تقریباً توی آلمان و دانمارک و هلند امروزی و اون اطراف بوده. این قبیلهها کمکم شروع میکنن به مهاجرت به جاهای مختلف. مثلاً قبیلهی فرانکها میرن سمت فرانسهی امروزی و به اونجا مسلط میشن. یکسریهاشون میرن سمت شمال، از دانمارک رد میشن و میرسن به نروژ و سوئد. اینها میشن همون مردمی که بهشون میگیم وایکینگها. قبیلهی ساکسونها میرن سمت غرب و توی هلند و بلژیک و شبه جزیرهی بریتانیا ساکن میشن. یکسری قبایل هم توی همون نواحیای که بودن میمونن که امروزه به اینها میگیم آلمانیها.
علاوه بر ساکسونها، یه قبیلهی ژرمن دیگه هم مهاجرت میکنه به بریتانیا به نام آنگلها.
بومیهای این سرزمین، اقوام سلتی (ولزیها و اسکاتلندیها و ایرلندیها و...) بودن که با ورود این قبایل ژرمن، مجبور میشن به کنارههای شمالی و جنوبی این شبه جزیره عقبنشینی کنن و به مرور مرکز این شبه جزیره تبدیل میشه به محل حکومت قبایل آنگل و ساکسون. این مردم معروف میشن به آنگلوساکسونها و حاصل آمیزششون میشه زبانی به نام زبان آنگلوساکسونی یا انگلیسی کهن. زبانها از نظر تاریخی به سه دوره تقسیم میشن: کهن، میانه و نو. مثلاً انگلیسی کهن از قرن ۵ تا ۱۲ میلادی زبون این مردم بوده و توی این مدت تحت تاثیر زبانهای دیگه دچار تغییرهایی میشه که تا قرن ۱۲ منجر میشن به زبان جدیدی تبدیل بشه که بهش میگیم انگلیسی میانه که تا قرن ۱۶ زبان این مردم بوده و بعدش جاش رو به انگلیسی نو داده. این سه زبان با همدیگه فرقهای زیادی دارن و با اینکه پایهی مشترک دارن ولی شباهتهاشون اصلاً جوری نیستن که شما بتونید مثلاً انگلیسی میانه یا انگلیسی کهن رو متوجه بشید. انگلیسی میانه از انگلیسی نو سختتر و پیچیدهتره (هم از نظر دستوری هم تلفظی) و انگلیسی کهن هم از انگلیسی میانه، چون زبانها در طول زمان به مرور به سمت سادهتر شدن میرن.
یکی دیگه از اتفاقاتی که برای زبانها در طول تاریخ میافته، آمیزش با بقیهی زبانهاست، مثل زبان ما که با عربی (به خاطر زبان دین بودن) و ترکی (به خاطر تهاجمها) آمیزش زیادی داشته و ازشون تاثیرهای زیادی گرفته. انگلیسی هم تحت تاثیر زبانهای زیادی بوده مثل زبانهای همسایهها (اقوام سلتی) یا زبان مهاجمها (وایکینگها) و زبان دینی (لاتین).
این مردم، اون اوایل خدایان ژرمنی رو میپرستیدن که همون اودین و ثور و اینها بودن. خیلیها فکر میکنن این خدایان فقط مال وایکینگها بودن، چون اونها آخرین قوم ژرمن بودن که مسیحی شدن و تا مدت زیادی بعد از اینکه همهی قبایل ژرمن، مسیحی شده بودن، اونها هنوز این خدایان رو میپرستیدن. برای همین خیلیها فکر میکنن اینها خدایان وایکینگیان ولی درواقع خدایان ژرمنین و آنگلوساکسونها هم قبل از مسیحی شدن، همینها رو میپرستیدن. مثلاً یکی از اثرهایی که از دین باستانیشون هنوز توی زبانشون دیده میشه، همین روزهای هفته هستن که اکثرشون با نامهای خدایانشون نامگذاری شدن مثلاً Tuesday در واقع Tīwesdæg بوده یعنی روز تیو که خدای نبردهای تنبهتن بوده، یا Wednesday از Wōdnesdæg میاد یعنی روز وودِن یا همون اودین که به خدای خدایان یا پدر خدایان در اساطیر ژرمن معروفه. جالبه بدونین Thursday هم روز ثور بوده که احتمالاً به خاطر فیلمهای مارول بشناسیدش. اینها مثالهایی از آثارین که از دین نیاکانشون توی زبانشون باقی مونده. ولی این مردم بعد از ساکن شدن توی بریتانیا و تشکیل حکومتها، به مرور کمکم از طریق مبلغین مذهبی با مسیحیت آشنا میشن و مسیحی میشن. این اتفاق، تاثیر خیلی زیادی روی زبان انگلیسی گذاشت و باعث شد واژههای زیادی از زبان لاتین (زبان دینی مسیحیت) و زبانهای نوادهی لاتین (مثل فرانسوی) وارد انگلیسی بشن، تا جایی که امروزه اکثر واژههای انگلیسی، ریشهی لاتین دارن (نزدیک به ۶۰ درصد واژگانشون). البته این اتفاق خیلی تدریجی در طی یک هزاره به مرور افتاده....
ادامه در بخش ۲
این سقوط آغاز آزادیه
باید بتونم بیخیالِ این ریشه شم
یا که توی دست باد مسموم نیفتم
آخ که رهایی، حقیقتی نیست
من و تو طبیعتمون مخالف همه
قرارمون اونجا که طبیعتی نیست.
سیلوسایبین در درمان الکلیسم
کمتر از دوماه پیش توی American Journal of Psychiatry نتایج یه کارآزمایی بالینی دربارهی آثار سیلوسایبین روی الکلیسم منتشر شده که نشون داده PAT (رواندرمانی با کمک سیلوسایبین) از طریق کاهش رفتارهای نوروتیک و افزایش برونگرایی و گشودگی باعث کاهش مصرف الکل میشه. آزمودنیها ۸۴ نفر بودن که ۴۴ نفرشون سیلوسایبین ۴۰ نفرشون دیفنهیدرامین دریافت کردن و بعدش ۱۲ جلسهی رواندرمانی هفتگی داشتن و تا ۲۴ هفته بعد از اتمام جلسهها هم تغییراتشون پیگیری شده. اینجا میتونید مقالهی کامل رو بخونید.
من ترجیح میدم با آسنترا توی خواب کابوس ببینم تا اینکه بدون آسنترا توی بیداری کابوس ببینم.
Читать полностью…چرا زبانها جالبن؟
توی چند سال اخیر یکی از تفریحهای موردعلاقهی زندگیم رو پیدا کردم و اونم مطالعه دربارهی زبانها بود. با شوق به هرکدوم یکم ناخنک میزدم و از رنگارنگی این سیستمهای پیچیدهی برقراری ارتباط حض میکردم.
خیلیها فکر میکنن یادگیری یه زبان، فقط یادگیریِ صحبت کردن و متن خوندن به یه زبان دیگست. در حالی که هر زبان پشتش داستانها و ماجراها داره. پشت هر زبان، هزاران سال تاریخ دگرگشت و هزاران عنصر فرهنگی منحصر به فرد خوابیده. آدم وقتی یه زبان رو یاد میگیره، قادر میشه دنیا رو از زاویههای دیگهای ببینه و حتی جورهای جدیدتری فکر کنه. هر زبان باتوجه به نیازها و ارزشها و فرهنگ قوم گویشورش پرورده شده و توی یکسری چیزها غنیتر از بقیهست. برای همین درک هر زبان، یه درک جدید از دنیاست و انگار با یاد گرفتن هر زبان میشه یه دنیای دیگه رو هم تجربه کرد.
بازم قشنگیهاش به اینجاها ختم نمیشن. یادگیری زبانهای جدید، به معنای واقعی کلمه باعث رشد مغز میشه. تاثیرگذاریش روی نوروپلاستیسیتی (انعطافپذیری عصبی) و مهارتهای شناختی، چیزیه که توی پژوهشهای خیلی زیادی نشون داده شده و تقریباً میشه گفت اثبات شدهست.
این پژوهش نشون داده که یادگیری زبان دوم، صرفاً از بخشهایی از مغز که برای یادگیری زبان اول درگیر شده بودن استفاده نمیکنه، بلکه بخشهایی جدیدی رو هم درگیر میکنه. حتی پژوهشهایی هستن که از تقویت تمرکز به خاطر یادگیری زبان دوم و حتی افزایش توانایی همدلی بر اثر یادگیری زبان دوم صحبت کردن!
این پژوهش هم دربارهی سالمندان نشون داده یادگیری زبان دوم باعث افزایش انعطاف شناختی و تقویت حافظهشون میشه
و همهی این مقالههایی که گفتم، فقط یه قطره از دریای پژوهشهایی هستن که از تاثیرات شناختی مثبت یادگیری زبان دوم حرف میزنن. شاید خیلی بیراه نباشه حتی اگه بگیم یادگیری زبانهای دوم و سوم باعث میشه به نوعی آدمهای باهوشتری بشیم.
زبانهای مختلف باتوجه به ساختارهاشون، بخشهای مختلفی از مغز رو بیشتر از بقیه درگیر میکنن. یعنی در واقع زبانها، ساختارهای مغزهای افراد رو هم شکل میدن! یه پژوهش نشون داده که ظاهراً آلمانیزبونا، بخشهایی از شبکهی زبانی مغزشون که مربوط به سینتکس (نحو) هستن توی مغزشون فعالترن در حالی که توی مغز عربیزبونا، بخشهای مربوط به سمنتیک (معنا) فعالترن که به خاطر ساختار نحوی پیچیدهتر آلمانی نسبت به عربی و ساختار ریختشناختی پیچیدهتر عربی نسبت به آلمانیه. علاوه بر اون نشون داده شده که توی مغزهای آلمانیزبونا ارتباط دروننیمکرهای بیشتره ولی دربارهی عربیزبونا ارتباط میاننیمکرهای قویتره! یعنی زبانها در این حد میتونن ساختار مغزمون رو شکل بدن و حتی روی فکر کردنمون هم تاثیر بذارن.
یکی دیگه از لذتهای شگفتانگیز یادگیری زبان، پیدا کردن ریشههای مشترک میون زبانهاست. شاید باورتون نشه ولی حتی فارسی و انگلیسی هم ریشههای مشترک دارن و شما میتونین خیلی واژههای زیادی رو ببینین که نه از فارسی وارد انگلیسی شدن و نه از انگلیسی وارد فارسی، بلکه از اول توی جفتشون بودن و فقط به شکلهای مختلف دگرگشت پیدا کردن و تلفظهاشون متفاوت شدن، مثلاً واژههای بَرادَر و بِراذِر یا مادَر و ماذِر و خیلی واژههای دیگه. این شباهتها صرفاً میون فارسی و انگلیسی نیستن و کل اعضای این خانوادهی زبانی (خانوادهی زبانهای هندواروپایی) رو شامل میشن مثل فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، فارسی، کردی، هندی و غیره.
به مطالعه الکترونیک سوئیچ کردهام و از این جهت بخشی از کتابهام رو به دلیل محدودیت جا، برای فروش قرار دادم.
با اینکه اغلب تمیز و نو هستند، احتمالا مبلغ نوشته شده حدود نصف مبلغ نوشون باشه.
بعضی از کتابای انگلیسی فقط طرح رو جلد دارن و پشتشون خالی همون رنگیه و اینو در کپشن با تک رو دو رو اشاره کردم.
مواردی که یادداشت پاک شده یا کلمات هایلایت شده دارند ذکر شده در کپشن. اگر چیزی نوشته نشده یعنی تقریبا نو و کاملا سالم هست کتاب.
۱۰۰، هزینه ارسال میشه مستقل از تعداد. بالای دو تومن، رایگان ارسال میشه و خرید بالای سه تومن، یک جلد از کتابهای خودم هم در ارسال رایگان تقدیم میشه.
تفاوت قیمت ظاهری به خاطر قطع و حجم کتابه که تو عکسها ممکنه مشهود نباشه.
از هر کتاب یک جلد موجوده و طبعا تقدم بر اساس زمان هست. سپاس
اولین پیام کانال
رزرو کتاب
اینجا رو هم گذاشتم برای پستهای مفیدی که پاک شدن واسه اینکه کانال شلوغ نشه.
Читать полностью…مثلاً من خودم اگر برای آشنایان قرار باشه SSRI تجویز کنم، این رو میگم همیشه:
توی آب هستی. تا یه جایی میتونی دست و پا بزنی و تلاش بکنی. خسته میشی. غرق میشی. این همون روزهای سیاهی هست. این دارو میشه جلیقه بادی که تنت بکنی و روی آب نگهت داره. حالا کمتر قراره زور بزنی تا به ساحل برسی. اما تو قراره تا ساحل بری که البته با اراده کردن و زور زدن نیست. بذار جلیقه تنت باشه و بعدش برو سراغ فلان و ...
***
بیمار Depressive/Anxiety Disorder هم که کمتر پیش ما میاد خودم بخوام دارو شروع کنم. برای همین تجویز SSRI ام با این هدف، بیشتر برای آشنایان هست.
این تخفیف رو برای دورهی DSM سایمد گذاشتن که به نظرم معقوله. من ثبت نام کردم، ولی شما اگه خواستید گروه تشکیل بدید، بهم خبر بدید که به همدیگه معرفیتون کنم.
@Mr_Neuronaut
دوستان کسی هست اهل شهرهای صغاد یا ارداق باشه؟ چندتا سوال دارم. @Mr_Neuronaut
Читать полностью…دورهای که خیلی مشتاق برگزاریش هستم و حتماً توش شرکت میکنم
Читать полностью…