romankade_com | Неотсортированное

Telegram-канал romankade_com - رمان کده

23425

رمانکده شامل بهترین و جدیدترین رمانهای عاشقانه ، پلیسی ، طنز ، ترسناک و تخیلی اختصاصی سایت رمانکده می باشند رو شامل هست سایت رمانکده www.romankade.com 🌐 تبلیغات @f_sogol17

Подписаться на канал

رمان کده

📌 دانلود رمان گانگرن
📝 به قلم یزدانی و
📖 تعداد صفحات : 240
🎭 ژانـــر : عاشقانه

🌐 www.romankade.com/1403/08/11/دانلود-رمان-گانگرن/

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود او می آید
📝 به قلم یزدانی و
📖 تعداد صفحات : 750
🎭 ژانـــر : ترسناک
طنز
———————

✍️ خلاصه:
اگه یک روز بفهمی کابوس‌های شبانه و رؤیاهای بچگیت حقیقت داشتن چی‌کار می‌کنی؟!

ماجرا در مورد پسریه که داره مثل هر آدم عادی دیگه‌ای یک زندگی معمولی رو می‌گذرونه؛ اما متوجه حقیقت‌ها و اتفاقات عجیبی میشه که زندگیش رو از یک زندگی ساده به یک زندگی پر خطر و پر حاشیه تبدیل می‌کنه!

🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf

به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️

🌐
www.romankade.com/1403/08/11/دانلود-رمان-او-می-آید/

—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐
/channel/romankade_com

🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐
eitaa.com/romankade_com

🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐
https://rubika.ir/romankade_com

🔰 آدرس کانال بله :
🌐
ble.ir/join/3VLMgCm4Ux

Читать полностью…

رمان کده

پارت ۱ داستان عاشقانه و جنایی گورکن که بارها خواستید نویسنده‌ش رو معرفی کنم رو پیدا کردم🥲 ترکونده رمانش تا چاپ و سانسور نشده بخون👇
پاهایم به لرزه درآمده بود، دستم از شدت درد به سوزش افتاده بود و صورتم از هر زمانی سفیدتر شده بود، این را از نگاه کردن به شیشه ماشین فهمیدم.
- پیاده شو.
با ترس به اطراف نگاه کردم، جمعیت زیادی پیش رویم بود، چادرم را با اضطراب جلو کشیدم و پشت سر زن از ماشین پیاده شدم.
صدا و نور عکس‌برداری روی صورتم حالم را بدتر می‌کرد و صدای خنده‌ام در سرم می‌پیچید:
« چی می‌شه اگر یه روز منم بشم نقش اول و مدام ازم عکس بگیرن؟ اون‌وقت دیگه نعوذبالله خدا رو هم بنده نمی‌شم».
و پشت بندش صدایی که تشر زده بود و خواسته بود آرزویم را بهتر بیان کنم اما من نفهمیده بودم، در اوج‌ جوانی به حرفش خندیده بودم و باز هم تکرارش کرده بودم، حالا کجا بود ببیند میان صدها خبرنگار و مردم عادی راه می‌روم و هر لحظه صدای چلیک چلیک عکس جانم را می‌لرزاند؟
بغض به گلویم نشست و هر دو دستم را به زیر چشمانم کشیدم، صداها همهمه‌وار در سرم می‌پیچید.
با اشاره‌ی چند مرد قوی هیکل بالاخره از میان جمعیت گذشتم و خود را در سالنی عظیم دیدم، سالنی که کاش قلم پایم می‌شکست و هیچ‌وقت گذرم به آن‌جا نمی‌افتاد.
زن کمی به جلو هولم داد تا بنشینم، پاهای لرزانم دستور توقف گرفت و همان‌طور که دستور داشتم نشستم و به اطراف نگاه کردم، دندان‌هایم از شدت ترس به هم می‌خورد و حالت تهوع عجیبی داشتم.
- آبجی؟
سر بلند کردم و با دیدن صورت رنگ پریده‌ی ماهان از جا بلند شدم، هنوز نزدیکش نشده صدای زن بلند شد.
- سر جات بشین.
ماهان بی توجه به تشر و تذکر زن پایین پایم نشست:
- دردت به جون داداش، نترس خب؟
همین حرفش بیش‌تر ترساندتم، وحشت‌زده نگاهش کردم و قلبم به تپش افتاد.
- چی می‌شه داداش؟
- برات بهترین..
- پاشو باید بریم داخل.
سرم به سمت زن چرخید، اخم در هم کشیده بود و رحم و مروتی در کارش نبود.
باز هم از جا بلند شدم، تا آخرین لحظه به ماهان و بعد به مامان که با صورتی گریان نگاهم می‌کردم چشم دوختم و با وحشت راهی اتاق شدم.
صندلی‌های کنار هم چیده شده و سرمای درون اتاق باعث شد لرز کنم، دستانم را به هم چسباندم و وحشت‌زده به زن متوسل شدم، این‌بار حالم را بهتر درک کرد، نیم‌چه لبخندی زد و کمک کرد تا روی صندلی‌های اول بنشینم.
صدای داخل شدن جمعیت به گوشم می‌رسید اما جرات سر بلند کردن نداشتم تا وقتی که صدای مردانه و آشنایی تیره‌ی وجودم را لرزاند‌.
- بسم‌الله الرحمن الرحیم، با نام و یاد خدا، جلسه‌ی اول دادرسی به پرونده...
ناباور به صورتش چشم دوختم و چانه‌ام لرزید.
با دیدن اسمم؛ سرش بالا آمد زیر لب گفت:
- چشمون سیاهم؟!
چند سال از آخرین دیدار محبوبم گذشته بود؟ محبوبی که سال‌ها پیش شیدای هم بودیم و تنم را تصاحب کرده و حاصلش دخترمان بود که از او مخفی کرده بودم و حالا روبرویم به عنوان قاضی نشسته بود.‌....
این داستان تو اینستاگرام صفحه‌ی اصلیشون پارت گذاری می‌شه زود برو دارم تبلیغ رو برمیدارم👇

https://www.instagram.com/neliya_org?igsh=MTEyODRnN2Zjb3BqNg==

Читать полностью…

رمان کده

‌‌مرد ایرانی بفهمه بهت تجاوز شده تف هم توی صورتت نمی‌اندازه این یه واقعیت تلخه...!

شانه‌هایم می‌افتند و چشم‌هایم به نقطه‌ای نامعلوم روی دیوار زل می‌زنند...چه کرده بودم با مرد عاشقم؟!

بغض کرده‌ام و نگاهم در صورت مردانه‌اش چرخ می‌خورد...می‌خواهد از جا بلند شود که دستش را چنگ می‌زنم و التماس می‌کنم:
-بیا فراموش کنیم....بیا یادمون بره اون شب نحس چی شد...بیا کارت عروسیمون رو فردا پخش کنیم و عروسی‌ رو سریع‌تر بگیریم...بعدش میریم ازش شکایت می‌کنیم، باشه؟!

دستم را پس می‌زند و صدایش را تا جایی که می‌تواند بلند می‌کند:
-بسه شهرزاد! حالیت نیست چی شده یا خودت‌ رو زدی به نفهمی؟!

پاهایم را بیچاره‌وار در شکمم جمع می‌کنم و با بغض و بهت لب می‌زنم:
-سهراب...

می‌خواهم، جانم بشنوم. می‌خواهم ببینم که هنوز هم عاشقم است، ولی او مرد همیشگی من نیست. از زمین تا آسمان با سهرابی که من می‌شناختم، فرق می‌کند.
سرش را با تأسف به طرفین تکان می‌دهد و با لحنی نفرت‌انگیز لب می‌زند:
-به نامزد من.‌.. به تو، دردونهٔ حاج رضای تنها تعرض شده... حالیته؟!

بغضم آب می‌شود و غرشش در دم صدا را در گلویم خفه می‌کند و باز می‌شنوم:
-نمی‌تونم شهرزاد! من حتی بلد نیستم ادای آدم‌های روشنفکر رو در بیارم، چه برسه به اینکه بخوام اونطوری رفتار کنم! فراموش کردن کار من نیست! اون صحنه‌ای که اون لعنتی... اون عوضی بی‌پدر و مادر روی تنت غواصی کرده رو هر وقت تصور می‌کنم، دیوونه میشم! می‌فهمی؟! من نمی‌تونم زندگیم رو با پس خوردهٔ یکی دیگه بسازم، شهرزاد! نمی‌تونم...

/channel/+iEa-hd20o0YzZWE0
/channel/+iEa-hd20o0YzZWE0

Читать полностью…

رمان کده

تبلیغات با پایین ترین قیمت در انجمن رمان های عاشقانه!
❄️هزینه تبلیغ در کانال بصورت زیر است👇🏻


❄️پست آخر در هر دو کانال انجمن 60هزار تومان🔥

@romankade_com

@romanhayeasheghane

❄️ پست آخر در کانال ها و بزرگترین گروهِ درخواست رمان انجمن 75هزار تومان💥

@romankade_com

@romanhayeasheghane

https://t.me/joinchat/PJwSa7mTUOsg42ro



❄️ بعد از مطالعه اطلاعات بالا بنر خودتون رو برای تائید به همراه تعرفه مورد نظرتون به ای دی زیر بفرستین👇🏻

@f_sogol17

❄️پرداخت فقط بصورت کارت به کارت با ارسال فیش واریزی مورد قبول است.


❄️میزان جذب و بازده تبلیغات کاملاً وابسته به بنر و کانال شما بوده . قبل از ارسال از کیفیت بنر خودتون اطمینان پیدا کنین.

❌ بنر با محتوای غیر اخلاقی ممنوع❌

❌مبلغ و شات واریزی رو به ادمین تحویل بدید بعد تبلیغتون انجام میشه!
تبلیغات باید ۴۸ساعت قبل رزرو بشن.‌

Читать полностью…

رمان کده

نخواه بردگی "عین" و "شین" و "قاف" کنم...

 ☕@Thesoulofpoetry

Читать полностью…

رمان کده

داروگ
@Daar_wag

🌷 کافه مجازی شعر 🌷

وقتی به انتهای احساس می‌رسی شعر آغاز می‌شود

🌹شعر خوب بخوانیم !

☑️ برگزیده بهترین شعرها و داستان‌های دنیا

☑️ ما را به دست اهلش برسانید

@Daar_wag

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود آقای هنر پیشه
📝 به قلم زینب ایلخانی
📖 تعداد صفحات : 1239
🎭 ژانـــر : عاشقانه

🌐 www.romankade.com/1403/08/06/دانلود-رمان-آقای-هنر-پیشه/

Читать полностью…

رمان کده

‎پارت ۱
‎«سَروِه»
‎همه‌ی تنم از عصبانیت نبض گرفته بود و دست و پاهام می‌لرزید.
‎به پای آقا بزرگ افتادم
‎_ تو رو خاک بابام قسمت میدم حرفمو باور کن بخدا من هیچ کاری نکردم. چطور دلت میاد منی که هنوز هجده سالم نشده رو بندازی جلوی مردی که چهل سالشه .
‎عصاش که درست روی مهره‌ی کمرم خورد نفسم رفت. ولی به روی خودم نیاوردم.
‎_هنوزم زبونت درازه. دختره‌ی بی‌چشم و رو‌‌ توی کوچه و بازار شدم انگشت نشونِ یه جماعت‌ِ خاله‌ زنک. کلِ بازار دیدنت با لباسای پاره‌ پوره سر شبی از حجره‌ی سید حبیب بیرون اومدی
‎_خب چرا نمی‌رین از اون شاگرد حروم لقمه‌ش بپرسین که چی شد؟
‎ صدای پوزخند عمویی که یه عمر جای بابای ندیده‌م قبولش داشتم دلمو ریش کرد.
‎_شاگردش نیست. همون شبونه که فیضشو برده گم و گور شده چون میدونسته تهش باید بیاد گندکاریش رو پا بگیره و خودشو عمری اسیر و عبیر یه سلیطه مثل تو کنه.
‎_بیاین همین امشب بریم دکتر تا بهتون ثابت کنم من پاکم.
پوزخند نسرین اقابزرگ رو تو تصمیمش مصمم کرد.
آقابزرگ عصاشو روی زمین کوبید.

فردا شب حشمت میاد بی‌سر و صدا یه عاقد میاره دستتو میگیره از این خونه میبرتت‌.منم فامیلی خودمو از روت برمیدارم‌.جونت رو بخشیدم چون امانت پسرم بودی .
جیغ زدم
_من تا فردا شب خودمو میکشم ولی نمی‌ذارم به جرم گناهی که نکردم آیند‌ه‌مو تباه کنید.
خواستم بلند شم و برم به درد خودم بمیرم که صدای پاهایی که از پله‌های آهنی داشت پایین میومد توجه هممونو جلب کرد
_حاج محسنی می‌خوام باهاتون حرف بزنم.
این مرتیکه چی میخواست این وسط
_بگو‌ جوون.
_ اگه اجازه بدین من سروه رو عقد کنم و با خودم از اینجا ببرم تهرون.
به آنی چشمام گرد شد.
عموم جای آقابزرگ جواب داد
_حتما فهمیدی چه خبر شده و این دختر چکار کرده بازم میخوای بگیریش؟
سری تکون داد
_بله همه رو خبر دارم و قبول میکنم.
این یکی دیگه خارج از توانم بود. پاهامو به زحمت تکون دادم و رفتم سمتش
_توی خودت چی دیدی که همچین جراتی داری به خرج میدی؟ من زنِ یه کارگرِ تهرونی بشم که واسه جای خوابش هم محتاجه؟ لابد میخوای منو ببری تهرون با هم کارتن خواب بشیم آره؟

خیلی آروم بیخ گوشم زمزمه کرد.
_انتخاب با خودته میتونی زن اون لحاف دوز بشی ، یا میتونی با من بیای و از این شهر بریم کارتن‌ خوابی.
داستان عشق اهورایی سرگذشت دختری جسور و محکم که قراره تو پیج مریم المان پارتگذاری بشه👇🏻👇🏻

@roman_dastan.2
@roman_dastan.2

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود آوارگان عشق
📝 به قلم نسترن قره‌داغی
📖 تعداد صفحات : 834
🎭 ژانـــر : عاشقانه

🌐 www.romankade.com/1403/08/04/دانلود-رمان-آوارگان-عشق-2/

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود بهار سرد
📝 به قلم علیرضا خواستار
📖 تعداد صفحات : 1420
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/08/02/دانلود-رمان-بهار-سرد/

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود پسر همسایه
📝 به قلم زهرا بیگی
📖 تعداد صفحات : 429
🎭 ژانـــر : عاشقانه

🌐 www.romankade.com/1403/07/29/دانلود-رمان-پسر-همسایه/

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود کلیشه ‌ی برعکس
📝 به قلم فاطمه عبدالهی
📖 تعداد صفحات : 270
🎭 ژانـــر : عاشقانه

———————

✍️ خلاصه:

روایتی از آن‌چه هر روز و هر ساعت با آن مواجه می‌شویم؛ از رنج و عقوبتی که هر دو جنس آدمی‌زاد در جامعه‌ی امروز محتمل می‌شوند. از تبعیض‌ها، کلیشه‌ها و حق‌کشی‌ها! منتهی این‌جا کلیشه‌ها وارونه شده‌اند. این داستان‌کوتاه، قصه‌ی برعکس شده‌ی ازدواجی نسبتاً سنتی و داستانِ هانیه و هانیه‌هایی‌ست که از معشوقه‌شان خواستگاری می‌کنند!



🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf

به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️

🌐
www.romankade.com/1403/07/29/دانلود-رمان-کلیشه-ی-برعکس/

—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐
/channel/romankade_com

🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐
eitaa.com/romankade_com

🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐
https://rubika.ir/romankade_com

🔰 آدرس کانال بله :
🌐
ble.ir/join/3VLMgCm4Ux

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود صبورم که باشم
📝 به قلم زینب 227
📖 تعداد صفحات : 438
🎭 ژانـــر : عاشقانه

———————

✍️ خلاصه:
داستانی شاید به‌ظاهر تلخ، اما شیرین
از دو مرد، دو مردِ موفق، ولی دردکشیده
زیر و بَم زندگی را چشیده و با تمام بهانه‌گیری‌های چرخ روزگار کنارآمده
جسور، مقتدر، باصلابت
هر دو به‌ناگاه وارد مسیری می‌شوند که نه راه پس دارند و نه راه پیش. شاید دلیل ورودشان به این راه فرق داشته باشد؛ اما راهشان یکسان است و سرنوشت آن‌ها را نشانه رفته. زندگی‌ِ‌شان در این راهِ بسی سخت و دشوار همانند طی‌کردن در مسیر تاریک و بدون نوری است و باید یک‌تنه جور عبورکردن از آن را بکشند، راهی که تقدیرشان در گروِ آن است و می‌تواند زندگیِ آنان را دگرگون سازد. هر دو آزمایش می‌شوند. وارد آزمون پروردگارشان می‌شوند. پایان این آزمون سخت را تنها خدایشان می‌داند. یکی باید در قبال گرفتن آرامش عزیزش را فدا کند و دیگری باید سخت تلاش کند، تلاش برای نگهداری از گنجینه‌ای که اینک با عضوی مقدس و کوچک، ضربان روتینِ زندگی‌اش به حالت نرمال بازگشته و به‌نوعی تازه متولد گشته؛ اما این بار با دو روح پاک در یک کالبد.


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf

به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️

🌐
www.romankade.com/1403/07/25/دانلود-رمان-صبورم-که-باشم/

—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐
/channel/romankade_com

🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐
eitaa.com/romankade_com

🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐
https://rubika.ir/romankade_com

🔰 آدرس کانال بله :
🌐
ble.ir/join/3VLMgCm4Ux

Читать полностью…

رمان کده

برای علاقه‌مندان موزیک و رمان، ترجمه‌ای از افسانه‌ی جذاب وارکرافت
🎮 🎮 🎮
با موزیکای بیکلام🎵 و... #Rock #Metal #Pop ☀️


@KHafaGhanGah ☀️

/channel/KHafaGhanGah

Читать полностью…

رمان کده

داستان زندگی من متعجبت میکنه اما این بلایی هست که من تجربه‌ کردم😭
با زوور زنش شدم، اونقدر رفت و اومد تا بالاخره تو سخت‌ترین موقعیت زندگیم مجبور شدم بهش بله بدم.
به قدری قربون صدقه‌ام می‌رفت که من با خودم می‌گفتم حتما عاشقم شده اما همش از خودم سوال می‌کردم از چیه من خوشش اومده؟ اون یه دکتر پو.لدار با کلی دختر دورش و من دختر یه معتا.د که تو آرزوی یه وعده‌ی غذایی خوب و یک شب با شکم سیر خوابیدن؛ زندگی می‌کردم.
هر طور بود قانعم کرد عقدش بشم و بابام با یه دسته ا‌.سکناس رضایتشو اعلام کرد.
چادر رو که از سرم پایین انداخت سرم گیج رفت و گر گرفتم.
با شیفتگی نگاهم می‌کرد و لحظه لحظه کاری کرد که برای اولین بار احساس کردم منم آدمم و نیا.زهای طبیعی دارم.
دل به دلش دادم و همراهش شدم؛ اونقدر که اواسطش می‌خندید و می‌گفت خیال می‌کردم هیچی بارت نیست اما نه... خوب بلدی دلبری کنی.
منم از تعریفاش قند تو دلم آب می‌شد و حرکاتمو بیشتر می‌کردم اما صبحش وقتی چشم باز کردم بیرونم کردن.من موندم و شناسنامه‌ای که کف دستم انداخته بودن و اسم شوهرش تو صفحه‌ی دومش خالی بود، فهمیدم فقط برای دوساعت صی*غم کرده بوده و برای ا.نتقام چند روز بعد با پلیس سراغش رفتمو قبل اینکه نگاهش کنم داد زدم:
- این آقا به زو.ر باهام بوده.
- پس طبق قانون عقدش می‌کنم جناب سروان.
بهت زده به سمت صدا برگشتم و با دیدن چهره‌ی آشنا و اخموش...
این داستان اسمش آراگل هست بیا اینجا بخون عاشفانه‌هاش بی نظیره برو اینجا بخون
👇👇
https://www.instagram.com/neliya_dastan?igsh=eDZxcDBwZ3F3NHB4

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود او می آید
📝 به قلم یزدانی و
📖 تعداد صفحات : 750
🎭 ژانـــر : ترسناک
طنز
🌐 www.romankade.com/1403/08/11/دانلود-رمان-او-می-آید/

Читать полностью…

رمان کده

!! PAWS⚠️
قدرتمند ترین پروژه ایردراپی ساخته شده تا کنون‼️

این ایردراپ که توسط هر چهار تیم سازنده ناتکوین، Major, بلوم و داگز ایجاد شده تحت تایید ویکتور، تاثیر گذارترین فرد اکوسیستم TON، ولادیمیر اسمریکس سازنده بلوم و تحت حمایت کامل پاول دوروو هستش!🥶

این ایردراپ مرحله بعدی پروژه داگز و ناتکوین هستش و در چند ساعت به میلیون ها کاربر رسید
فقط بر اساس یکبار ورود و انجام تسک ها امتیاز میده و به راحتی میشه حداقل 100 دلار ایردراپ گرفت! لینک ورود:
/channel/PAWSOG_bot/PAWS?startapp=YqNkY3UJ

(اگر وارد نشد چند بار امتحان کنین و یا vpn تون رو عوض کنین. به علت هجوم کاربرا ممکنه که سرورا کند شده باشن)

Читать полностью…

رمان کده

رزرو تبلیغ برای هفته آینده فقط دو شب خالیه لطفا جهت رزرو فقط به ایدی داخل بنر مراجعه کنید.🙏

Читать полностью…

رمان کده

🫵میخوای‌ یه چنل بهت معرفی کنم که شعراش قلبتو اکلیلی کنه؟
میخوای حرفای دلتو با عاشقونه‌های دلبرش به «معشوق یواشکیت» بگی؟
میخوای واسش خاص باشی؟

بیا اینجا👇👇👇👇

Читать полностью…

رمان کده

✅داروگ
انتخاب مخاطبان خاص شعر
@Daar_wag

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود آقای هنر پیشه
📝 به قلم زینب ایلخانی
📖 تعداد صفحات : 1239
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————

✍️ خلاصه:

دست سرنوشت دوزخمی دو درمانده،دوجدامانده اززندگی را درجزیره دنج و آرام،بادست های دریا به هم گره میزند… هنرپیشه ای تنها و سردرگم دراین سرزمین،شوق زندگی میابد و ناجی الهه ای از جنس حیات میشود! این روایت تنها باگره کور عشق باز میشود….


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf

به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️

🌐
www.romankade.com/1403/08/06/دانلود-رمان-آقای-هنر-پیشه/

—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐
/channel/romankade_com

🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐
eitaa.com/romankade_com

🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐
https://rubika.ir/romankade_com

🔰 آدرس کانال بله :
🌐
ble.ir/join/3VLMgCm4Ux

Читать полностью…

رمان کده

‎پارت ۱
‎«سَروِه»
‎همه‌ی تنم از عصبانیت نبض گرفته بود و دست و پاهام می‌لرزید.
‎به پای آقا بزرگ افتادم
‎_ تو رو خاک بابام قسمت میدم حرفمو باور کن بخدا من هیچ کاری نکردم. چطور دلت میاد منی که هنوز هجده سالم نشده رو بندازی جلوی مردی که چهل سالشه .
‎عصاش که درست روی مهره‌ی کمرم خورد نفسم رفت. ولی به روی خودم نیاوردم.
‎_هنوزم زبونت درازه. دختره‌ی بی‌چشم و رو‌‌ توی کوچه و بازار شدم انگشت نشونِ یه جماعت‌ِ خاله‌ زنک. کلِ بازار دیدنت با لباسای پاره‌ پوره سر شبی از حجره‌ی سید حبیب بیرون اومدی
‎_خب چرا نمی‌رین از اون شاگرد حروم لقمه‌ش بپرسین که چی شد؟
‎ صدای پوزخند عمویی که یه عمر جای بابای ندیده‌م قبولش داشتم دلمو ریش کرد.
‎_شاگردش نیست. همون شبونه که فیضشو برده گم و گور شده چون میدونسته تهش باید بیاد گندکاریش رو پا بگیره و خودشو عمری اسیر و عبیر یه سلیطه مثل تو کنه.
‎_بیاین همین امشب بریم دکتر تا بهتون ثابت کنم من پاکم.
پوزخند نسرین اقابزرگ رو تو تصمیمش مصمم کرد.
آقابزرگ عصاشو روی زمین کوبید.

فردا شب حشمت میاد بی‌سر و صدا یه عاقد میاره دستتو میگیره از این خونه میبرتت‌.منم فامیلی خودمو از روت برمیدارم‌.جونت رو بخشیدم چون امانت پسرم بودی .
جیغ زدم
_من تا فردا شب خودمو میکشم ولی نمی‌ذارم به جرم گناهی که نکردم آیند‌ه‌مو تباه کنید.
خواستم بلند شم و برم به درد خودم بمیرم که صدای پاهایی که از پله‌های آهنی داشت پایین میومد توجه هممونو جلب کرد
_حاج محسنی می‌خوام باهاتون حرف بزنم.
این مرتیکه چی میخواست این وسط
_بگو‌ جوون.
_ اگه اجازه بدین من سروه رو عقد کنم و با خودم از اینجا ببرم تهرون.
به آنی چشمام گرد شد.
عموم جای آقابزرگ جواب داد
_حتما فهمیدی چه خبر شده و این دختر چکار کرده بازم میخوای بگیریش؟
سری تکون داد
_بله همه رو خبر دارم و قبول میکنم.
این یکی دیگه خارج از توانم بود. پاهامو به زحمت تکون دادم و رفتم سمتش
_توی خودت چی دیدی که همچین جراتی داری به خرج میدی؟ من زنِ یه کارگرِ تهرونی بشم که واسه جای خوابش هم محتاجه؟ لابد میخوای منو ببری تهرون با هم کارتن خواب بشیم آره؟

خیلی آروم بیخ گوشم زمزمه کرد.
_انتخاب با خودته میتونی زن اون لحاف دوز بشی ، یا میتونی با من بیای و از این شهر بریم کارتن‌ خوابی.
داستان عشق اهورایی سرگذشت دختری جسور و محکم  که  تو پیج مریم المان پارتگذاری میشه👇🏻👇🏻

https://www.instagram.com/roman_dastan.2?igsh=Y3doOXY0azBwaDl1

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود آوارگان عشق
📝 به قلم نسترن قره‌داغی
📖 تعداد صفحات : 834
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————

✍️ خلاصه:

یه مدیـــر! شر و شیطون و پایه...
یه معـــاون! آروم و مظلوم و ساده...
یه دبیرستان پسرونه و کلی خراب کاری، اما بعد از اومدن خانم معاون مستبد و سخت گیری هاش...
همه چی به این جا ختم نمی‌شه
تازه داستان از اون جایی شروع میشه که خانم ادیب بد عنق و دیکتاتور، برای آدم کردن پسرا یه اردو راهیان نور ترتیب میده ولی اونجا خودش و آقایون مدیر معاون به طور خیلی اتفاقی وسط میدون جنگ گم می‌شند و...


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf

به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️

🌐
www.romankade.com/1403/08/04/دانلود-رمان-آوارگان-عشق-2/

—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐
/channel/romankade_com

🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐
eitaa.com/romankade_com

🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐
https://rubika.ir/romankade_com

🔰 آدرس کانال بله :
🌐
ble.ir/join/3VLMgCm4Ux

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود بهار سرد
📝 به قلم علیرضا خواستار
📖 تعداد صفحات : 1420
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————

✍️ خلاصه:

جهاد ماهر، پسری مصریست که در عنفوان جوانی، اِِقدام به ترور ناموفق یکی از افسران عالی رتبه ی کشور مصر می کند.

حالا او پس از هشت سال اسارت در زندان های دیکتاتور، آزاد شده و می خواهد شغلی برای خود دست و پا کند.

در این میان، آشنایی جهاد با دختری به نام اََسما، او را با گذشته ی خود پیوند می دهد، گذشته ای که اگرچه مدت هاست با آن دسته و پنجه نرم می کند و از آن کناره می گیرد اما حالا با وارد شدن اَسَما به زندگی اش، دوباره اوج می گیرد و فوران می کند!


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf

به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️

🌐
www.romankade.com/1403/08/02/دانلود-رمان-بهار-سرد/

—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐
/channel/romankade_com

🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐
eitaa.com/romankade_com

🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐
https://rubika.ir/romankade_com

🔰 آدرس کانال بله :
🌐
ble.ir/join/3VLMgCm4Ux

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود پسر همسایه
📝 به قلم زهرا بیگی
📖 تعداد صفحات : 429
🎭 ژانـــر : عاشقانه

———————

✍️ خلاصه:

قصه درمورد دختریه که عاشق پسر همسایه که از قضا صمیمی‌ترین دوست برادرش هست و رفت و امد زیادی هم با هم دارن میشه. این در حالیه که برادرش مدام بهش گوشزد میکنه که دوستشو مثل داداشش بدونه... همین حرف باعث میشه که دختر قصه عشقشو تو سینه‌ش مخفی نگع داره. تا وقتی که یه اتفاق باعث میشه همه‌چی به کل تغییر کنه و...


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf

به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️

🌐
www.romankade.com/1403/07/29/دانلود-رمان-پسر-همسایه/

🌐
https://zarinp.al/640427
🌐
https://zarinp.al/640427
🌐
https://zarinp.al/640427
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐
/channel/romankade_com

🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐
eitaa.com/romankade_com

🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐
https://rubika.ir/romankade_com

🔰 آدرس کانال بله :
🌐
ble.ir/join/3VLMgCm4Ux

Читать полностью…

رمان کده


رمانی که به‌عنوان اثر اول نویسنده باعث تحسین و تعجب همه شده.

بریم نظرات چند تا از مخاطب‌ها رو درباره‌ی این عاشقانه‌ی جذاب بخونیم:

سعیده:
کانال شما رو خیلی خیلی اتفاقی دیدم و در حالی که سرم خیلی شلوغ بود و اصلا نمیتونستم یه رمان دیگه شروع کنم عضو شدم. دیگه نگم براتون از بعدش... چیکار کردید با من؟! نمیتونم حسمو بیان کنم🥹 به اندازه ی کافی با تک به تک جمله های رمان احساس نزدیکی میکردم 🥹😍 من یه رمان خوان حرفه ای هستم که از ۱۰ سالگی خوره‌ی کتاب بودم فکر میکردم دیگه رمانی نتونه به اندازه ی اون رمانای اولی که خوندم مثل بامداد خمار و دالان بهشت و... منو مجذوب خودش کنه ولی وقتی این داستان شما رو شروع کردم فهمیدم همه چی قبل از این داستان سوء تفاهم بوده🥹 کجا بودید تا حالا؟؟؟؟ چه بگویم که هرچه بگویم ازش کمه😍🥹 خوش شانس ترین و خوشبخت ترین آدمم که دارم این داستانو میخونم.
‌------------------------------
yas:
به نظرم رمان یک رویای کوتاه طوری شیرینه که تو ذهن خواننده میمونه و می‌ تونیم سالهای بعد بعنوان یک رمان خاطره انگیز چند باره بخونیم و کیف ببریم و هرکس گفت یک رمان خوب با قلم خوب جز ۱۰ رمان برتر تو ذهمنمون باشه.‌‌
------------------------------
مریم:
همون اوایل وقتی عضو شدم محو فضاسازی و شخصیت پردازی قوی قلمتون شدم. به عنوان اولین اثر بسیار مسلط می‌نویسید. خیلی خوشحالم که با قلم تون آشنا شدم. چرخش قلمتون تعلیق فروانی داره. چیزی که باعث شد امشب کامنت بذارم اون سکانس انگشت کشیدن لیلی روی برجستگی شیشه مشجر پنجره بود. یک رویای کوتاه، از نظر من قصه نیست؛ یک زندگیست.‌
-------------------------------
sara:
خط به خط رمان مثل فیلم سینمایی هست. وقتی فاطی رو دیوار میاد من قشنگ میبینمش و این واقعا تحسین برانگیزه که یک نویسنده بتونه جوری بنویسه که مخاطب ارتباط عمیق با شخصیت های رمان بگیره که اونا رو واضح ببینه. دیالوگا و مونولوگا خیلی روون و جذابن. توصیفت از همه چی به‌جاست، نه اونقد زیاده که خسته کننده بشه نه اونقد کمه که ناقص باشه...مثل جورچین همه چیز رو قشنگ کنار هم گذاشتی تا با یه خط نوشتن خودش بریزه و ردیف رو هم سوار بشن. موقع خوندن بدون اغراق واقعا لذت میبرم.
‌------------------------------
Harir:
این داستان خود زندگیه. چقدر با احساسه قلمتون. شیرینی وتلخی لحظات رو واضح و بدون ذره‌ای افراط یا تفریط نشون میدید. گاهی فکر میکنم رشته روانشناسی خوندید که اینقدر زیبا روانشناسی و روانشناختی شخصیت‌ها رو در رمان می‌نویسید، این نکته مهمیه که نویسنده باید مسلط باشه به اون و شما با مهارت کامل از عهده این پردازش براومدید. رمان پر از هیجان و مونولوگ‌های دلنشینه، بسیار سنجیده و منطقی می‌نویسی از حس حال شخصیت‌ها، تفکراتشون، فرهنگ خانواده و محله و اینکه پردازشتون به ریز ریز جزئیات خواننده رو به خاطرات گذشته میبره... کادو خریدن های پنهانی برای دوست پسرشون، ملاقات‌های دزدکی 😍 حرف‌های یواشکی و پیچوندن خانواده به بهانه آموزشگاه و رفتن خونه همکلاسی و...‌
‌------------------------------
شهرزاد:
همه‌ی شخصیت ها حقیقی و درستن. من واقعا لذت می‌برم از گفت و گوی خانوادگی کنار سفره‌شون، تو مهمونی یا هر جمع دیگه‌ای... انگار هر کدوم همون حرفی که انتظار میره ازشون رو میزنن و باعث حال خوب ما میشن. انگار ما هم کنار اونا نشستیم.
‌‌------------------------------
از چت ناشناس:
فقط خواستم بگم رمانت خیلی حال و هوای خاصی داره... مثلا ترکیب اون اتاقک شیشه ای حیاط پشتی خونه گلستان خانم و بارون و آهنگ فریدون فروغی... 🤭😂 وقتی اسم فصل  «می خواهمت چو خسته ای که خواب را» خوندم شکوفه امید توی دلم جوونه زد☺️🩷قرار شون تو پارت ۴۱۱ و ۴۱۲ ❤️ و دیالوگ های خاص زمان به لیلی🤭🤭🙈 یا حس گندی که بعد خوندن دعوای لیلی و زمان تو ماشین توی فصل «جفا کاری چو من» داشتم😭🤦🏻‍♀ یا مثلا همین پارت ۴۹۳ فک کنم الان نزدیک به بیست بار خوندمش این پارتو...گوشی های قدیمی، از شب تا صبح بیدار موندن، امتحانات، برف بازی، خونه تکونی و کلی حس خوب دیگه 🥰 و اینم بگم که عاشق اسم شخصیتام خیلی خاصن 💕
-------------------------
/channel/+QxjQ8XLp96IxODhk
/channel/+QxjQ8XLp96IxODhk
/channel/+QxjQ8XLp96IxODhk
[قصه‌ای لطیف و پر هیجان در دل کوچه‌ای بن‌بست]
رمانی که بی برو برگرد شما رو مجذوب خودش می‌کنه... فقط کافیه چند پارتشو بخونید تا گرفتارش بشید.

تمامی نظرها واقعی و از بین هزاران پیام مخاطب‌ها درباره‌ی این رمان انتخاب شدن.

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود کلیشه ‌ی برعکس
📝 به قلم فاطمه عبدالهی
📖 تعداد صفحات : 270
🎭 ژانـــر : عاشقانه

🌐 www.romankade.com/1403/07/29/دانلود-رمان-کلیشه-ی-برعکس/

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود صبورم که باشم
📝 به قلم زینب 227
📖 تعداد صفحات : 438
🎭 ژانـــر : عاشقانه

🌐 www.romankade.com/1403/07/25/دانلود-رمان-صبورم-که-باشم/

Читать полностью…

رمان کده

📌 دانلود زندگی بی پایان
📝 به قلم آیدا اقبال
📖 تعداد صفحات : 417
🎭 ژانـــر : عاشقانه

———————

✍️ خلاصه:

پدر لیلا یک نارنجی‌پوش است. رفتگری زحمت‌کش که سال‌های سال است با شغل خود زندگی می‌کند؛ اما لیلا با شغل پدرش رابـ ـطه‌ی چندان خوبی ندارد و همین علت بسیاری از مشکلات زندگی‌شان شده است.


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf

به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️

🌐
www.romankade.com/1403/07/24/دانلود-رمان-زندگی-بی-پایان/

—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐
/channel/romankade_com

🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐
eitaa.com/romankade_com

🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐
https://rubika.ir/romankade_com

🔰 آدرس کانال بله :
🌐
ble.ir/join/3VLMgCm4Ux

Читать полностью…
Подписаться на канал