rezanasabi | Неотсортированное

Telegram-канал rezanasabi - یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

5990

@rezanasabi 09129317823

Подписаться на канал

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

‍ هدیه به حضرت زینب صلوات

شور روضه ای حضرت زینب

شعررضا نصابی

به نفس برادر عزیزم خواننده ارزشی کشور

کربلایی حمید قلیچ پور

ام المصائب یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن


ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن


ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن


ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن


ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن


ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن


ام المصائب یعنی
کتک به هر جا دیدن
تازیانه ها دیدن
ضربه های پا دیدن


ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن


ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن

رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

‍ هدیه به حضرت زینب صلوات
زمزمه مقتل عاشورا

شعررضا نصابی
به نفس حاج مهدی کمانی


ظهره دهم رسید شد غرقه خون حسین
از پشت مرکبش شد سرنگون حسین

ظهره دهم رسید زینب نگاه می کرد
از روی تل نگاه به قتلگاه می کرد

ظهره دهم رسید شد محشری به پا
ریختن سره حسین گرگای بی حیا

ظهره دهم رسید از سینه اه کشید
وقتی که فاطمه در قتلگاه رسید


ظهر دهم رسید سه ساعته تمام
در زیره تیغ و تیر زجرکش شده امام


ظهر دهم رسید با دشنه می زدن
بر پیکره حسین بی وقفه می زدن

ظهر دهم رسید نیزه فرو می کرد
نیزه اش رو داشت سنان توی گلو می کرد

ظهر دهم رسید داشت دست و پا می زد
زهرا و نیمه جان ارباب صدا می زد

ظهر دهم رسید شمر پلیدو پست
روسینه ی حسین با چکمه می نشست

ظهر دهم رسید پنجه به مو کشید
زینب نگاه می کرد رگ هارو می برید

ظهر دهم رسید پا بر دهن می زد
گرگی رسید و چنگ بر پیروهن می زد



رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به ارباب صلوات
زمینه یا شور روضه ای مقتل
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی علی پور کاوه

بند اول

نوشته در لهوف در میونه صفوف
افتادی تو


نوشته در لهوف زیر تیغ و سیوف
جون دادی تو



نوشته مقتل
ته گودال
شدی بی هوش شدی بی حال

نوشته مقتل
ته گودال
تنه پاکت شدش پامال

بند دوم

نوشته که سرت جلوی خواهرت
جدا می شه


نوشته که حسین روخاکا پیکرت
رها می شه

نوشته مقتل
پیش مادر
رسید از راه کشید خنجر


نوشته مقتل
با چشم تر
می دید زینب بریدش سر


بند سوم


والشمر و جالس و می بینه مادرش
خیر النسا

والشمر و جالس و می خونه خواهرش
وا احمدا

نوشته مقتل
پیشه زهرا
یکی می زد تورو با پا


نوشته مقتل.
پیشه زینب
تنت افتاد زیر مرکب

رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به قلب حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم


واحد. سنگین. گودال


روضه رسیده به  
     گودیه قتگاه
می خونه  خواهری 
  با سوز و اشک اه

دیدم با نیزه اش 
    بر سینه ات نشست
انقدر تکیه داد
     تا نیزه اش شکست

وای من. وای من. ای حسین



هر کس یه قطعه ای 
   از این تنت رو برد
گرگی رسید حسین
      پیروهنت رو برد

دیدم مقابلم 
   بر سینه ات نشست
موی تورا گرفت  
  ای وای میون‌ دست

ولی. من. وای من. ای. حسین.

دستامو بستنش
    بعد از تو با طناب

بردن من و حسین  
  در مجلس شراب

دور و برم حسین
     یک مشت حرامی بود

کی جای خواهرت 
  بازار شامی بود



وای. من. وای من. ای. حسین.

رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

🎧 #شور_گودال

🔊 | شب هفتم محرم الحرام ۱۴۴۵

#هیئت_صاحب_العصر_عج


شعرو. سبک. رضا نصابی.

🎤 #حاج_مسعود_پیرایش

●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻




هدیه به حضرت علی اصغر صلوات

شور یا زمینه روضه ای حضرت علی اصغر



نرسید به حنجر خشکت اب
ای وای
ای وای
شدی با تیر سه شعبه سیراب

ای وای
ای وای

نیمه بازه چشمای گریونت

ای وای
ای وای
سره تو افتاده روی شونت
ای وای.
ای وای

با چه رویی
ببرم من

تورو پیشه مادرت ای اصغر

کاش به جای
تو میومد

تیر به سمته پدرت ای اصغر

استخونه
گلوی تو

شده با تیر سه شعبه پاره

ضربه ش از بس
که شدید بود

چیزی از گلوت نموند شیر خواره


ویلی‌. ویلی‌. ویلی‌. ویلی‌.



نفست دیگه نمیاد بالا
ای وای
ای وای

روی دستم میزنی دست و پا
ای وای
ای وای

نمی شه تورو تکون داد اصغر
ای وای
ای وای

به رباب تورو نشون داد اصغر
ای وای
ای. وای

با قده خم
با چشه نم
تورو پشت خیمه ها خاک می کنم


تا نفهمه
مادره تو
تورو بی سرو صدا خاک می کنم

نیزه دارا
روسره تو

دارن انگاری که قیمت می زارن

می دونم که
واسه درهم
تنه تو با نیزه بیرون میارن

رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

⚫️عزاداری روز چهارم محرم⚫️
🔹روضه طفلان حضرت زینب (س)🔹
#شب چهارم محرم
#شعر رضا نصابی
🔻به نفس حاج مهدی کمانی
ام المصائب یعنی...

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

⚫️عزاداری روز چهارم محرم⚫️
🔹روضه طفلان حضرت زینب (س)🔹
#شب چهارم محرم
#شعر رضا نصابی
🔻به نفس حاج مهدی کمانی
ام المصائب یعنی...

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

سبک. جدید حماسی حضرت عباس

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب حضرت زهرا. امیر المومنین.  حضرت محمد صلوات.  اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور یا زمینه مقتل

بند اول.

تا که  افتادی توی گودال
شد زینب تو خیلی بدحال
افتاد تن تو زیر پاوو
با سنگ اومدن به استقبال

خدایا زهرا    با قامته تا

تماشا می کرد

دهانت رو با  نوک سر نیزه

سنان وا می کرد


تنت رو باپا. میکرد پشت و رو

جلوی زینب

گرفتنش قاتل  به پنجش گیسو

جلوی زینب

غریب مادر.  غریب.  مادر.   حسین  وا ویلا


بند دوم

گودال ازدحامه واویلا
دورش می کنن هی نامردا
تشنه پیکرش غرقابه خون
بی حال افتاده روی خاکا

اومد با خنجر. به سمت حنجر

نشست رو سینه

توی گودال و  خدایا زینب

داره می بینه

دوازده ضربه.  زدو با خنجر

برید حنجر رو

گرفت به  سمته  نگاه زینب

خدایا سر رو


غریب مادر.   غریب. مادر.   حسین واویلا


بند سوم



شال کمرت رو دزدیدن
خودو سپرت رو دزدیدن
عریان تن تو روی خاک و
رو نیزه سرتُ رو  دزدیدن


کنار دریا  لب تشنه شمر

تورو بد کشتت

اومد ساربون. واسه انگشتر

برید انگشتت

شروع شد بعد از.  علمدار تو

جسارت ها که

شروع شد دیگه. برای زینب

اسارت ها که


به قلم اقایان
رضا نصابی.    یوسف اسماعیلی

به نفس. کربلایی. مسعود گلپور

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به.امام حسن صلوات
زمینه روضه ای
رها کن دستمو عمه
شعررضا نصابی
به نفس بردار عزیزم کربلایی مهدی گلپور

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

شور روضه مقتل
تا که اومدی
شعررضا نصابی.

به نفس. برادر عزیزم کربلایی. مسعود گلپور

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

سلام. خدمت. دوستان.
پیام. یکی از عزیزان. کانال. هست. در این شب ها همه مریضان و یاد کنیم

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_ششم_قاسم_ع
سبک دلواپسم👈#منم_یه_قطره

✅بند اول
منم یه قطره و تویی یه دریا
منم یه ذره و تویی یه دنیا
مثل بابات کریم و سفره داری
زبونزده‌  بزرگیه تو آقا

یه عمره ایه‌ گدای خونه زادم
فدای تو تمومه خونوادم
هر کی دلش در گرو یه عشقه
منم دلم رو آقا به تو دادم

یه عمریه به دام تو اسیرم
جز در خونت که جایی نمی رم
شب ششم اومدم‌ و می خوام  من
کربلا رو از دست تو بگیرم

یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع

✅بند دوم
وقتی می جنگی حسنی تو قاسم(ع)
با علی مو‌ نمی زنی تو قاسم (ع)
فرقی نداری یا علی اکبرم
عصای  پیریه‌ منی تو قاسم(ع)


نووجونی اما دلیرو شیری
وقت نبرد تو خیلی بی نظیری
وقتی که شمشیر می زنی قاسمم
امونه‌ دشمنارو تو می گیری

بابای تو غیور و بی بدل بود
بابای تو پهلوون جمل‌ بود
بابای تو تا و نظیر نداشتش
اقاییش‌ توی همه جا مثل بود

یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع

☑️بند سوم


از تو چه کینه هایی داشتن اینا
رحم و مروتی نداشتن اینا
پهلو تو با نیزه هاشون دریدن
داغ تو روو دلم گذاشتن اینا

آخر کفن پوشیدی و می دیدم
مثل حسن جنگیدی و می دیدم
خیمه هارو لحظه ی آخر از دور
با اضطراب می دیدی و‌ می دیدم

خون میریزه از دهنت عموجان
له شده کل بدنت عموجان
برات بمیرم که با نعل تازه
خورد شده اعضای تنت عموجان

یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع



#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

‍ هدیه به امام حسن. حضرت نجمه صلوات.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

زمینه و شور و روضه واحد. حضرت عبدالله ابن حسن

شعررضا نصابی
به نفس کربلایی کمیل مظفر پور

رها کن دستم و عمه

رهام کن حالا هم دیره

ببین موی عمومو که

داره با پنجه می گیره


نفس های جگر سوزش

می سوزونه سر وپامو



چقدر شمشیر و
سنگ و تیر
توی گودال سرازیره


زیر دست و پایی
نداری تو نایی

امون‌ ز بیداد زمونه

خدالتریب عمو
شیب و الخضیب عمو

محاسن تو غرق خونه



عموی. غریبم. عمو غریبم.
عمو عمو عمو. عمو. حسین جان


نمی زارم نمی زارم

که از من تو جدا باشی


بعد از اکبر در

مگه مردم ببینم که

نداری. یاور و یاری


تو ی گودال
بری از حال
به زیر دست و پا باشی



تقلا می کنی
تماشا می کنی

عمه رو لحظه های آخر

تقلا می کنم
تمنا می کنم

به پای عشق تو بدم سر

عموی. غریبم عمو غریبم.
عمو عمو عمو حسین جان

ببین عمه تیر‍و. و نیزه

داره می باره از هر سو


ببین افتاده از مرکب

عمو با صورتش از رو

ببین نامرد که با زانوش

داره رو سینه میشینه


ببین از پشت
گرفت تو مشت

حرومی طره ی گیسو

منم جگر دارم
سینه سپر دارم


نمی زارم عموموتنها


رهام کن عمه جون
می بینی غرق خون

که افتاده. میون صحرا


عموی. غریبم. عمو غریبم.
عمو عمو عمو. عمو. حسین جان


رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به امام حسن. حضرت نجمه صلوات.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

زمینه و شور و روضه واحد. حضرت عبدالله ابن حسن

شعررضا نصابی
به نفس برادر عزیزم کربلایی مهدی گلپور

رها کن دستم و عمه

رهام کن حالا هم دیره

ببین موی عمومو که

داره با پنجه می گیره


نفس های جگر سوزش

می سوزونه سر وپامو



چقدر شمشیر و
سنگ و تیر
توی گودال سرازیره


زیر دست و پایی
نداری تو نایی

امون‌ ز بیداد زمونه

خدالتریب عمو
شیب و الخضیب عمو

محاسن تو غرق خونه



عموی. غریبم. عمو غریبم.
عمو عمو عمو. عمو. حسین جان


نمی زارم نمی زارم

که از من تو جدا باشی


بعد از اکبر نمی زارم

عمو جون بی عصا باشی


مگه مردم ببینم که

نداری. یاور و یاری


تو ی گودال
بری از حال
به زیر دست و پا باشی



تقلا می کنی
تماشا می کنی

عمه رو لحظه های آخر

تقلا می کنم
تمنا می کنم

به پای عشق تو بدم سر

عموی. غریبم عمو غریبم.
عمو عمو عمو حسین جان

ببین عمه تیر‍و. و نیزه

داره می باره از هر سو


ببین افتاده از مرکب

عمو با صورتش از رو

ببین نامرد که با زانوش

داره رو سینه میشینه


ببین از پشت
گرفت تو مشت

حرومی طره ی گیسو

منم جگر دارم
سینه سپر دارم


نمی زارم عموموتنها


رهام کن عمه جون
می بینی غرق خون

که افتاده. میون صحرا


عموی. غریبم. عمو غریبم.
عمو عمو عمو. عمو. حسین جان


رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب صلوات
واحد رو ضه ای
شعرو سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی حسین عینیفرد


افتادی زیر دست و پا برادرم برادرم

خاک غریبی میریزم روی سرم برادرم

از غم تو ببین حسین خون جگرم برادرم

غرق به خون افتادی در برابرم برابرم


برادرم نداری یارو یاوری
برادرم چقدر جراحت تو داری


برادرم برادرم برادرم


به زیر نیزه ها برادر تنه توس مقابلم مقابلم

دعواسر غارت پیراهنه توس مقابلم مقابلم

افتادی و دورو برت دشمنه توس مقابلم مقابلم

به زیر دست و پا حسینم تنه توس مقابلم

مقابلم می زنی مادرو صدا
مقابلم می زنی دست و پا اخا

برادرم برادرم برادرم

خواهرتو وقتی میکرد نگا داداش داداش داداش

پشت رو میکرد تن تو با پا دا داش داداش داداش

میزد به حنجره تو ضربه ها داداش داداش داداش

جدا کنه سر تو از قفا داداش داداش داداش

دا‌داش داداش رحم و مروتی نداشت
داداش داداش پا روی سینه ات گذاشت

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب صلوات
شور روضه ای حضرت زینب


حسین

بعد تو چی کشیده زینب

زدنیا دل بریده زینب

دیگه قدش خمیده زینب

داداش حسین ۳

زینب و غم شاه خوبان

زینب و قد از غم کمان

زینب و بزم نامحرمان

ای وای ای وای ای وای

سرتو در نی

خواهرت از پی

چهل منزل شد طی

با دست بسته

زینب و بردن

تو مجلسی از می

یا حسین یا حسین. یاحسین

داداش

چی بگم از مردای شامی

از بازارو بی احترامی

از نگاه یه مشت حرامی

داداش حسین ۳

به چشم کنیز مارو دیدن

دورو بر ما میرقصیدن

به اشکای ما میخندیدن

ای وای ای وای ای وای

سرتو در نی

خواهرت در پی

چهل منزل شد طی

با دست بسته

زینب و بردن

تو مجلسی از می


یا حسین یا حسین





رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب صلوات


اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم


نمی رسه صدا اه
تنت به زیر پا. اه


می زد به حنجر تو
ضربه هاشو از قفا. اه


حسین. واای. حسین واای.


بدن غرق به خون اه
پیرهن غرق به خون. اه


وجای زخم نیزه و
دهن غرق به خون اه


حسین واای. حسین واای

بمیره خواهرت. اه
جلوی مادرت. اه

چهل تا نعل دارن
می رن به روی پیکرت اه



حسین. واای. حسین واای


امون ازاضطراب. اه
ودرد بی حساب. اه

رو نی بسته سر
اصغرو اشکای رباب اه

حسین. واای. حسین واای


رضا نصابی

به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب. صلوات

اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

شور و زمینه و زمزمه مقتل



روضه می خونم

روضه ی غربت و غمه خواهره ارباب
روضه ی گودال تنه بی سره ارباب
روضه ی نعل تازه و پیکره ارباب



نوشته مقتل

با گریه خواهر ه تو‌ خیلی روتو بوسید
از همه بیشتر میونه ابرو تو بوسید
به یاد زهرا گودیه گلو تو بوسید

نوشته. مقتل.

پیروهنه کهنه تو شمر گرفته بود و چاک. می زد
صورت سوخته ی تورو محکم به روی خاک می زد


بند دوم

سالار زینب

رسیده وقت رفتنت،خدانگهدار
یه عده دوره کردنت،خدانگهدار
تو قتلگاه کشوندنت،خدانگهدار

خدا نگهدار

سالار زینب

شمر اومده بالاسرت، خدانگهدار
نشسته روی پیکرت ، خدانگهدار
خنجرشه رو حنجرت، خدانگهدار

خدا نگهدار

نفس نفس میزنم و نفس. نمی کشی حسین

داری با دست وپا زدن. زینب. و می کشی حسین




بند سوم

ای دادو بیداد

تو قتلگاهت پیشه چشم خواهر ه تو‌
با پا میشینه بی حیا رو پیکره تو
با خنجر کند می زنه به حنجره تو

ای داد بیداد


ای داد و بیداد

کاره تورو یکسره کرد. وقتی که پاشد
تاره شروع حمله ی به بچه ها شد
پای حرومی ها به سمت خیمه واشد

ای داد بیداد

وقتی همه رفتن کنار ساربون از دور اومدش

انگشتت و برید و برد انگشترت‌ رو با خودش


شعر و سبک

رضا نصابی. خادم الرقیه

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

🎧 #شور_گودال

🔊 | شب هفتم محرم الحرام ۱۴۴۵

#هیئت_صاحب_العصر_عج


شعرو. سبک. رضا نصابی.

🎤 #حاج_مسعود_پیرایش

●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

⚫️عزاداری روز سوم محرم⚫️
🔹روضه حضرت رقیه (س)🔹
گوشه ویرونه شد
#شعر رضا نصابی
#به نفس
حاج مهدی کمانی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

⚫️عزاداری روز سوم محرم⚫️
🔹روضه حضرت رقیه (س)🔹
گوشه ویرونه شد
#شعر رضا نصابی
#به نفس
حاج مهدی کمانی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت ام البنین‌. حضرت زینب. حضرت ام کلثوم. حضرت سکینه صلوات.


اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم


واحد حماسی. حضرت عباسم.

بند اول

صورتت حیدریه
غیرتت حیدریه
هیبتت حیدریه
ای جانم

سلامت حیدریه
مرامت‌ حیدریه
کلامت حیدریه
ای جانم

کرمت‌ حیدریه
قدمت حیدریه
علمت حیدریه
ای جانم

یااباالفضل ، یا قمر بنی هاشم
یااباالفضل ، شیرنر بنی هاشم
یااباالفضل ، باجگر بنی هاشم
یاابالفضل یاابوفاضل

یااباالفضل ، هم حسنی هم حسینی
یااباالفضل ، پاسبان زینبینی
یااباالفضل ، تو شفیع عالمینی
یااباالفضل یاابوفاضل

ای جانم به یل ام بنین (علیهاسلام)

بند دوم

قرص ماهم، قمره
نور راهم ، قمره
پادشاهم ، قمره
یاعباس

سوز و آهم ، قمره
توو نگاهم ، قمره
دلبخواهم ، قمره
یاعباس

تکیه گاهم ، قمره
سرپناهم ، قمره
قبله گاهم،قمره
یاعباس

یااباالفضل، من مرید و تو مرادی
یااباالفضل،حاجت منو تو دادی
یااباالفضل،توی دلم افتادی
یااباالفضل یاابوفاضل

یااباالفضل ، باب الحوائجی والله
یااباالفضل ، ای پسر ولی الله
یااباالفضل ، عاشق تو ثارالله
یااباالفضل یاابوفاضل

ای جانم به یل ام بنین(علیهاسلام)


شعر و سبک
رضا نصابی. خادم الرقبه

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

شور روضه مقتل
تا که اومدی
شعررضا نصابی.

به نفس. برادر عزیزم کربلایی. مسعود گلپور

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب حضرت زهرا. امیر المومنین.  حضرت محمد صلوات.  اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور یا زمینه مقتل

بند اول.

تا که  افتادی توی گودال
شد زینب تو خیلی بدحال
افتاد تن تو زیر پاوو
با سنگ اومدن به استقبال

خدایا زهرا    با قامته تا

تماشا می کرد

دهانت رو با  نوک سر نیزه

سنان وا می کرد


تنت رو باپا. میکرد پشت و رو

جلوی زینب

گرفتنش قاتل  به پنجش گیسو

جلوی زینب

غریب مادر.  غریب.  مادر.   حسین  وا ویلا


بند دوم

گودال ازدحامه واویلا
دورش می کنن هی نامردا
تشنه پیکرش غرقابه خون
بی حال افتاده روی خاکا

اومد با خنجر. به سمت حنجر

نشست رو سینه

توی گودال و  خدایا زینب

داره می بینه

دوازده ضربه.  زدو با خنجر

برید حنجر رو

گرفت به  سمته  نگاه زینب

خدایا سر رو


غریب مادر.   غریب. مادر.   حسین واویلا


بند سوم



شال کمرت رو دزدیدن
خودو سپرت رو دزدیدن
عریان تن تو روی خاک و
رو نیزه سرتُ رو  دزدیدن


کنار دریا  لب تشنه شمر

تورو بد کشتت

اومد ساربون. واسه انگشتر

برید انگشتت

شروع شد بعد از.  علمدار تو

جسارت ها که

شروع شد دیگه. برای زینب

اسارت ها که


به قلم اقایان
رضا نصابی.    یوسف اسماعیلی

به نفس. کربلایی. مسعود گلپور

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به.امام حسن صلوات
زمینه روضه ای
رها کن دستمو عمه
شعررضا نصابی
به نفس بردار عزیزم کربلایی مهدی گلپور

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

سلام دوستان عاجزانه التماس دعا دارم
برای مریضا ، مریض من حقیر هم بانفسهای گرمتون دعاکنید
ب‌رضای خدا در کانالتون قرار بدید برای برادرم دعاکنند

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

☑️بند اول
من یادگار حسنم. بدونید
من افتخار حسنم بدونید
جاریه خونه علی توی رگهام
من ذوالفقار حسنم بدونید


مثل بابا شجاعم و دلیرم
مثل بابام شیرم و بی نظیرم
آرزومه به پای عشق. عموم
سر بدم و دست. بدم و بمیرم

برا عموم حسین منم یه سردار
بی مثَلم تو لحظه های پیکار
اگه بده عمو حسین اجازه
دشمنا با تیغم میشن تار و مار

عمو حسین عمو حسین عمو جان

☑️بنددوم

عمه ببین عموم و تنها شده
دوره بر عموم چه غوغا شده
عمه ببین تو گودیه قتلگاه
غریب و تنها گل زهرا شده


عمه ببین توو عمق شیب گودال
انگار عمومه داره میره از حال
بزار برم یه وقت خدا نکرده
جلو چشام هی نزنه پرو بال

عمه دلم داره براش میجوشه
تنها شده لشگری روبه روشه
بزار برم اون لحظه رو نبینم
دست لعینِ شمر میونه موشه

عمو حسین عمو حسین عمو جان


☑️بند سوم
عمه ببین چقد شدم هراسون
عمه بذار برم به سمت میدون
ببین عموم غریب و تنها شده
میون وحشیای این بیابون

عمه ببین چه بغضی توو گلومه
دیر برسم کاره عموم تمومه
بزار برم تا وقت دارم کنارش
جونم و پاش بزارم آرزومه


بابام منو دست عموم سپرده
میرم کنارش تا هنوز نمرده
میرم کنارش نبینم ی وقتی
خنجر کند به حنجرش نخورده
عمو حسین عمو حسین عمو جان


رضا نصابی. مجید مراد زاده

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به امام حسن صلوات
زنجیر زنی. حضرت عبدالله ابن حسن
رها کن دستم و عمه
رهام کن حالا هم دیره
شعررضا نصابی
به نفس برادر عزیزم کربلایی محمد باقری

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_ششم_قاسم_ع
سبک دلواپسم👈#منم_یه_قطره

✅بند اول
منم یه قطره و تویی یه دریا
منم یه ذره و تویی یه دنیا
مثل بابات کریم و سفره داری
زبونزده‌  بزرگیه تو آقا

یه عمره ایه‌ گدای خونه زادم
فدای تو تمومه خونوادم
هر کی دلش در گرو یه عشقه
منم دلم رو آقا به تو دادم

یه عمریه به دام تو اسیرم
جز در خونت که جایی نمی رم
شب ششم اومدم‌ و می خوام  من
کربلا رو از دست تو بگیرم

یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع

✅بند دوم
وقتی می جنگی حسنی تو قاسم(ع)
با علی مو‌ نمی زنی تو قاسم (ع)
فرقی نداری یا علی اکبرم
عصای  پیریه‌ منی تو قاسم(ع)


نووجونی اما دلیرو شیری
وقت نبرد تو خیلی بی نظیری
وقتی که شمشیر می زنی قاسمم
امونه‌ دشمنارو تو می گیری

بابای تو غیور و بی بدل بود
بابای تو پهلوون جمل‌ بود
بابای تو تا و نظیر نداشتش
اقاییش‌ توی همه جا مثل بود

یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع

☑️بند سوم


از تو چه کینه هایی داشتن اینا
رحم و مروتی نداشتن اینا
پهلو تو با نیزه هاشون دریدن
داغ تو روو دلم گذاشتن اینا

آخر کفن پوشیدی و می دیدم
مثل حسن جنگیدی و می دیدم
خیمه هارو لحظه ی آخر از دور
با اضطراب می دیدی و‌ می دیدم

خون میریزه از دهنت عموجان
له شده کل بدنت عموجان
برات بمیرم که با نعل تازه
خورد شده اعضای تنت عموجان

یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع



#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده

Читать полностью…
Подписаться на канал