rezanasabi | Неотсортированное

Telegram-канал rezanasabi - یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

5990

@rezanasabi 09129317823

Подписаться на канал

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

☑️بند اول
من یادگار حسنم. بدونید
من افتخار حسنم بدونید
جاریه خونه علی توی رگهام
من ذوالفقار حسنم بدونید


مثل بابا شجاعم و دلیرم
مثل بابام شیرم و بی نظیرم
آرزومه به پای عشق. عموم
سر بدم و دست. بدم و بمیرم

برا عموم حسین منم یه سردار
بی مثَلم تو لحظه های پیکار
اگه بده عمو حسین اجازه
دشمنا با تیغم میشن تار و مار

عمو حسین عمو حسین عمو جان

☑️بنددوم

عمه ببین عموم و تنها شده
دوره بر عموم چه غوغا شده
عمه ببین تو گودیه قتلگاه
غریب و تنها گل زهرا شده


عمه ببین توو عمق شیب گودال
انگار عمومه داره میره از حال
بزار برم یه وقت خدا نکرده
جلو چشام هی نزنه پرو بال

عمه دلم داره براش میجوشه
تنها شده لشگری روبه روشه
بزار برم اون لحظه رو نبینم
دست لعینِ شمر میونه موشه

عمو حسین عمو حسین عمو جان


☑️بند سوم
عمه ببین چقد شدم هراسون
عمه بذار برم به سمت میدون
ببین عموم غریب و تنها شده
میون وحشیای این بیابون

عمه ببین چه بغضی توو گلومه
دیر برسم کاره عموم تمومه
بزار برم تا وقت دارم کنارش
جونم و پاش بزارم آرزومه


بابام منو دست عموم سپرده
میرم کنارش تا هنوز نمرده
میرم کنارش نبینم ی وقتی
خنجر کند به حنجرش نخورده
عمو حسین عمو حسین عمو جان


رضا نصابی. مجید مراد زاده

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به امام حسن صلوات
زنجیر زنی. حضرت عبدالله ابن حسن
رها کن دستم و عمه
رهام کن حالا هم دیره
شعررضا نصابی
به نفس برادر عزیزم کربلایی محمد باقری

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

پنج. شب. سبک زنجیر زنی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زنجیر زنی شب عاشورا و ظهر عاشورا

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زنجیر زنی شب تا سوعا حضرت عباس

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زنجیر زنی شب 8 محرم حضرت علی اکبر

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زنجیر زنی شب 7 محرم حضرت علی اصغر

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زنجیر زنی شب 6 محرم حضرت قاسم

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زنجیر زنی شب 5 محرم
حضرت عبدالله ابن حسن

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب شب دوم ورودی کربلا زمینه
شعررضا نصابی
به نفس استاد حاج نریمان پناهی


تو دله من درد و غصه گرفته پا

دلشوره افتاده به جونه من اینجا

حس می کنم این و که اخر راهه

فاصله می افته حسین میونه ما

هوای اینجا چقد دلگیره
چقد اینجا نیزه و شمشیره
اون طرف صف کماندارا و
اون طرف بارون سنگ و تیره

وای من وای من ای حسین


چند روز بعد داداش باتن غرق خون

می افتی بی حال و خسته روی خاکا

عبا و عمامت انگشت و انگشتر

می ره به غارت این پیروهنت حتی


نیزه رو روی پرت می زارن

چکمه رو رو پیکرت می زارن

چند روز بعد می دونم که داداش

خنجرو رو حنجرت می زارن


وای من وای من ای حسین


چند روز بعد داداش خواهر تو می شه

میونه این لشگر بی یاورو تنها

چند روز بعد داداش شروع می شه غارت

دستامو می بندن وقتی که نیست سقا


می ری و خیمه به هم می ریزه
می ری و حسین دلم می ریزه
می ری و بعد تو می دونم که
لشگری روی سرم می ریزه


#شب_دوم_محرم

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

بند اول

داری. تو نفس. نفس می زنی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت عباس. و حضرت ام البنین حضرت آمنه حضرت عبدالله صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


فدای سرت اگه نمیاد
اگر نمی باره بارون

فدای سرت اگه اب ریخت
اگه مشکت‌ شده گریون

پناه حرم پاشو داداش
نزاری من و تنها تو

علمدارم
سپهدارم
دلم شده از داغت خون

یل ام البنین
نکش پارو زمین

تموم لشگرم ابوالفضل

پرت خونی شده
سرت خونی شده

امید خواهرم ابوالفضل

بند دوم

زدن به چشم تو.با تیر
زدن با نیزه به پهلوت

زدن با گرز و افتاده
شکافی بین دو ابروت

می بینم هر جارو هستش
نشونی از تنت عباس

فتاده یک
طرف مشکو

فتاده یک طرف بازوت



دیدی که این لشگر
غمت رو برادر
روی دلم میزارن   عباس

دورت کردن داداش
تو رو زدن داداش

رحمی اینا ندارن  عباس


واکن چشمای خونت رو
ببین کی اومده.  اینجا

به جای مادرت اومد
کنارت مادرم زهرا

از اربا‍‌ اربا‍‌ هم دیگه
گذشته این تنه پرخون

چقدر تیرو‍ و چقدر نیزه
شده توی تن تو جا




ای ماه من عباس
پناه من عباس

چی اومده داداش سره تو

شبیه اکبرم
شدی برادرم

چی کار کنم با پیکره تو


رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور و زمینه و واحد حضرت رقیه


تو خواب دیدم.  فقط من و تو
کنارهمیم دوتایی

خوابیدم من تو آغوش تو
دور از هیاهو بابایی

تو خواب دیدم آوردی برام
یه شاخ گل زیبایی

برام می خونی
با مهربونی

تو خواب خوشم لالایی


با این چشمای تار
می بینم من انگار
رو دامنم سر تو هستش

الهی بشکنه
دستی که دندونه
تورو با خیزرون شکستش



غریب بابا حسین.    غریب. بابا حسین. 
غریب بابای بی سر من. 

شبیه پرت شکسته پرم
می بینی بابا حالم رو

شبیه سرت شکسته سرم
می بینی بابا نالم‌ رو

نبودی بابا ببینی من و
تو کوچه های شهر شام

با چنگ زدنم
با سنگ زدنم
شکستن اینا بالم رو


توون از پر رفته
گمونم‌ در فته

بابا جون استخون بازوم


خیلی غصه دارم
شده گریه کارم
نمی خوابم.  از درد پهلوم


غریب بابا حسین.  غریب. بابا حسین
غریب بابای بی سر من

سوخته موی  مثل موی تو
  سوخته چادرو معجرم

سوخته تن من مثل روی تو
سوخته همه ی پیکرم

دور از چشم عمو عباس
یه بی حیای‌ مست اومد

با ضربه لگد
با حرفای بد
می زد نعره. برسرم


من و با مشت میزد
به قصد کشت می زد

زجر حرومی دخترت رو

به جونم افتادش
نشونم می داداش

به روی نیزه ها سرت رو

غریب.  بابا حسین.   غریب بابا حسین
غریب بابای بی سر من



رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب صلوات
واحد روضه ای حضرت زینیب
ورودیه کربلا شب دوم
اینجا کجاس که دل غمین و مضطرم
اینجا کجاس که انقدر خون‌ جگرم
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی حسین عینی فرد

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب صلوات
واحد روضه ای حضرت زینیب
ورودیه کربلا شب دوم
اینجا کجاس که دل غمین و مضطرم
اینجا کجاس که انقدر خون‌ جگرم
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی حسین عینی فرد

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

‍ هدیه به امام حسن. حضرت نجمه صلوات.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

زمینه و شور و روضه واحد. حضرت عبدالله ابن حسن

شعررضا نصابی
به نفس کربلایی کمیل مظفر پور

رها کن دستم و عمه

رهام کن حالا هم دیره

ببین موی عمومو که

داره با پنجه می گیره


نفس های جگر سوزش

می سوزونه سر وپامو



چقدر شمشیر و
سنگ و تیر
توی گودال سرازیره


زیر دست و پایی
نداری تو نایی

امون‌ ز بیداد زمونه

خدالتریب عمو
شیب و الخضیب عمو

محاسن تو غرق خونه



عموی. غریبم. عمو غریبم.
عمو عمو عمو. عمو. حسین جان


نمی زارم نمی زارم

که از من تو جدا باشی


بعد از اکبر در

مگه مردم ببینم که

نداری. یاور و یاری


تو ی گودال
بری از حال
به زیر دست و پا باشی



تقلا می کنی
تماشا می کنی

عمه رو لحظه های آخر

تقلا می کنم
تمنا می کنم

به پای عشق تو بدم سر

عموی. غریبم عمو غریبم.
عمو عمو عمو حسین جان

ببین عمه تیر‍و. و نیزه

داره می باره از هر سو


ببین افتاده از مرکب

عمو با صورتش از رو

ببین نامرد که با زانوش

داره رو سینه میشینه


ببین از پشت
گرفت تو مشت

حرومی طره ی گیسو

منم جگر دارم
سینه سپر دارم


نمی زارم عموموتنها


رهام کن عمه جون
می بینی غرق خون

که افتاده. میون صحرا


عموی. غریبم. عمو غریبم.
عمو عمو عمو. عمو. حسین جان


رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به امام حسن. حضرت نجمه صلوات.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

زمینه و شور و روضه واحد. حضرت عبدالله ابن حسن

شعررضا نصابی
به نفس برادر عزیزم کربلایی مهدی گلپور

رها کن دستم و عمه

رهام کن حالا هم دیره

ببین موی عمومو که

داره با پنجه می گیره


نفس های جگر سوزش

می سوزونه سر وپامو



چقدر شمشیر و
سنگ و تیر
توی گودال سرازیره


زیر دست و پایی
نداری تو نایی

امون‌ ز بیداد زمونه

خدالتریب عمو
شیب و الخضیب عمو

محاسن تو غرق خونه



عموی. غریبم. عمو غریبم.
عمو عمو عمو. عمو. حسین جان


نمی زارم نمی زارم

که از من تو جدا باشی


بعد از اکبر نمی زارم

عمو جون بی عصا باشی


مگه مردم ببینم که

نداری. یاور و یاری


تو ی گودال
بری از حال
به زیر دست و پا باشی



تقلا می کنی
تماشا می کنی

عمه رو لحظه های آخر

تقلا می کنم
تمنا می کنم

به پای عشق تو بدم سر

عموی. غریبم عمو غریبم.
عمو عمو عمو حسین جان

ببین عمه تیر‍و. و نیزه

داره می باره از هر سو


ببین افتاده از مرکب

عمو با صورتش از رو

ببین نامرد که با زانوش

داره رو سینه میشینه


ببین از پشت
گرفت تو مشت

حرومی طره ی گیسو

منم جگر دارم
سینه سپر دارم


نمی زارم عموموتنها


رهام کن عمه جون
می بینی غرق خون

که افتاده. میون صحرا


عموی. غریبم. عمو غریبم.
عمو عمو عمو. عمو. حسین جان


رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

زنجیر زنی شب عاشورا و ظهر عاشورا

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به ارباب صلوات
سبک زنجیر زنی شب عاشورا و ظهر عاشورا مقتل

از بس داره از تو خون می ره
نا نداری برادر

می زنی تو دست و پا حسین
در پیش چشم خواهر

از راه دور داره می رسه
قامت کمون یه مادر

ای سالار من
برادر من

داداش حسین
پیش چشم های ترم

داداش حسین
غرق خون برادرم

داداش حسین
افتادی برابرم

ای سالار من
برادر من


دیدم تن تو پشت رو کرد
با پا مقابل من

دیدم نشسته رو سینه ات
تمام حاصل من

دیدم می بره سر تورو
آمون از این دله من

ای سالار من
برادر من

داداش حسین
اشکای من و ندید

داداش حسین
خنجرشو می کشید

داداش حسین
از قفا سرو برید

ای سالار من
برادر من

رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت عباس صلوات
سبک زنجیر زنی شب 9 شب تا سوعا

پاشو ببین که اینا دارن
به اشک من می خندن

اینا ندارن حیایی و
اینا خیلی نامردن

پاشو وگرنه که دستهای
زینبب و می بندن

آب ور من
برادر من

پاشو عباس
ای سردار لشگرم

پاشو عباس،
پناه اهل حرم

پاش و عباس
دل خوشیه خواهرم

برادر من
آب آور من


پاشو ابوالفضل برادرم
امید اهل خیمه

پاش و ببین که رقیه ام
از ترس داره میلرزه

پاشو ببین که دور و برم
پر از نگا ه هرز ه

اب آور من
برادر من

پاشو عباس
ای تو تکیه گاه من

پاشو عباس،
یک تنه سپاه من

پاشو عباس،
ای پشت و پناه من

برادر من
آب آور من

رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت علی اکبر صلوات
سبک زنجیر زنی شب 8 حضرت علی اکبر

قدم بزن پیش،چشمام
قدم بزن بابایی


موذن من اذان بگو
با صوت مصطفایی


خوش،قد و بالای من علی،
امید خیمه هایی


دلاور من
ای پسر من

علی اکبر
نور دیده های من

علی اکبر
خوش قد و بالای من

علی اکبر
ای سرو رعنای من

دلاور من
ای پسر من

چجوری بردارم تنت و
از روی خاک صحرا

یه جای سالم نداری تو
ای اربن اربن. اربا

هر طرفی رو که می بینم
از تو نشونه بابا

دلاور من
ای پسر من

علی اکبر
از غصه می بارم و

علی اکبر
تورو بر می دارم و

علی اکبر
رو عبا میزارم و

دلاور من
ای پسر من


رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

یا رقیه:
هدیه به روح خانوم رباب صلوات
سبک زنجیر زنی شب 7 محرم حضرت علی اصغر


اسمونم نداره اینجا
میل باریدن انگار

از شدت تشنگی هست
چشمای ناز تو تار

رفته برات آب بیاره
از علقمه علمدار

شیرین زبونم
اروم جونم


علی اصغر
از غصه میبارم و

علی اصغر
ابی من ندارم و

علی اصغر
غصه تنها کارم و


شیرین زبونم
اروم جونم


لای لای علی
علی لای لای
لای لای علی
علی لای لای


تیر سه شعبه از خنجرت
خیلی بزرگتر ای وای

بریدش اصغر سر تورو
مثل یه خنجر ای وای

به روی دست پدر شدی
علی تو بی سر ای وای

شیرین زبونم
اروم جونم

علی اصغر
میزنی تو دست و پا

علی اصغر
سرت از بدن جدا

علی اصغر
روی دستای بابا

شیرین زبونم
اروم جونم
رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت قاسم صلوات
سبک زنجیر زنی
و زمینه شب 6 حضرت قاسم


قاسمم و ابن الکریمم
حریف یک سپاهم

دشمن و تارو مار می کنم
با هیبت نگاهم

عمو حسین بودی تو برام
یه عمری تکیه گاهم

عمو حسینم
عمو حسینم

خونه حسن
تورگهام که جاریه

از برق چششم
دشمن فراریه

ضربه هام مثل
حیدر چه کاریه

عمو حسینم
عمو حسینم


باتن غرق خون عمو جون
اشهدمو می خونم

داره می ریزه رو خاک این
صحرا ببین که خونم

زیر سم مرکبا شده
شکسته استخونم

عمو حسینم
عمو حسینم

عمو حسینم
غرق خون تنم شده

عموحسین
وقت رفتنم شده

عمو حسین
وقته مردنم شده


عموی خوبم
عموی خوبم

رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت عبدالله صلوات
سبک زنجیر زنی شب 5 محرم حضرت عبدالله ابن حسن

هر کسی شمشیر به دستشه
بالاسر عمومه

هر کسی نیزه به دستشه
منتظر عمومه

هر کسی خنجر به دستشه
دور و بر عمومه


رهام کن عمه
رهام کن عمه



عمه زینب
قلبم از سینه جداس
عمه زینب

غرق خون تو قتلگاس
عمه زینب

عمو زیر دست و پاس

رهام کن عمه
رهام کن عمه


طاقت ندارم ببینمش
بی یارو بی پناه

دور بر عمو حسین من
ببین چقدر سپاهه

غریب و تنها. غرق به خون
میونه قتلگاه





عمه زینب
افتاده رو خاک عمو
عمه زینب

نیزه ها از همه سو
عمه زینب

بر تنش می ره فرو


رهام کن عمه
رهام کن عمه

رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به. ارباب. صلوات.

اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم.


شور و زمینه. مقتل. عاشورا

ایهاالعطشا ن. ایهالعریان
غریب. مادر. حسین.
ایهالطشان . ایهالعریان
کشته. بی سر. حسین.



بالگد می زد. حرف بد می زد. ایهالغریب حسین.

من دیدم با پا. نشست رو سینه. شمر نانجیب حسین.


وقتی. افتادی. به روی خاکا دست و پا زدی حسین

توی قتلگات‌ مادرو داشتی. صدا می زدی. حسین.

من دیدم سنانو. روبه روت اومد
نوک. نیزه شو. داشت. تو گلوت. می زد



ایهاالطشان. ایهالعریان.
غریب. مادر. حسین

ایها العطشان. ایها العریان
کشته ی بی سر. حسین.


تکیه گاه من. ای پناه من. ته گودالی حسین.

بس که خردی تیر خردی تو شمشیر خیلی بد حالی حسین

سر تو بین پنجه ی نامرد. پیشه چشمای ترم

نفس های اخرو‌ داری تو. می کشی برادرم.


با خنجر می زد به پشت گردنت
تا سر رو. ببره از روی تنت

ایهاالعطشان ایهاالعریان
غریب مادر حسین

ایها العطشان ایها العریان.

کشته بی سر حسین



غریب مادر پناه خواهر. تورو بد جور کشتنت

هر وله کردن ولوله کردن با مرکب از رو تنت

می کنم گریه واسه زخمای. بدنه تو ای داداش

حتی به غارت می ره عباوو. پیرهنه تو ای داداش


دیدم ساربون و از دور می رسید
انگشتر رو بردو انگشت و برید


ابها العطشان. ایها العریان
غریب مادر حسین


ایها العطشان ایها العریان
کشته ی بی سر حسین


رضا نصابی مجید مراد زاده

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت زینب. صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

زمزمه و زمینه و روضه مقتل

داری تو نفس نفس می زنی ته گودالی وو تنها

تنه تورو پشت و رو می کنه عزیزه قلب مصطفی

با پا میشینه روی سینت  جلوی چشمای مادر

با خنجر لب پرش میزنه به حنجرت از پشت سر

دست و پا می زنی
داری جون می کنی

همه کسم مقابله من

بگو چیکار کنم
کجا فرار کنم

امون امون از این دله من

امون از غریبی.     امون از غریبی امون از این غربت زینب

بگو چه کنه بگو چه کنه با غصه ی تو خواهرت

جلوی چشام فتادی زمین. توون‌ نداره پیکرت

چه بد می بره چه بد می بره سر تورو در پیش روم

چه ریخته به هم. عزیزه دلم.  وضع رگای حنجرت

چه وضع و اوضاعی
زیر دست و پایی

عزیز ه.  زهرا بی سری تو

دارم دق. می کنم
من هق هق می کنم

به روی خاکا بی سری. تو

امون‌‌. از غریبی.  امون‌‌ از غریبی.   امون از این غربت زینب

اسباشون و نعل تازه زدن که رد بشن از رو تنت

تشنه بودی و کناره دو نحر مقابل من کشتنت

بالای. سرت رسیده حسین خمیده حسین زینبت

یکی یکی نیزه ها رو داره بیرون میکشه ازتنت

تو گودالی. حسین
لگد مالی حسین

پیروهنی‌ به تن ندا
ری

تنت مثله شده
زیر سم له‌ شده

سری روی بدن نداری



امون از غریبی. امون‌‌ از غریبی. امون‌‌ امون‌‌ از دله زینب


شعررضانصابی
با تشکر از برادر عزیزم. کربلایی. مهدی گلپور

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور و زمینه و واحد حضرت رقیه


تو خواب دیدم.  فقط من و تو
کنارهمیم دوتایی

خوابیدم من تو آغوش تو
دور از هیاهو بابایی

تو خواب دیدم آوردی برام
یه شاخ گل زیبایی

برام می خونی
با مهربونی

تو خواب خوشم لالایی


با این چشمای تار
می بینم من انگار
رو دامنم سر تو هستش

الهی بشکنه
دستی که دندونه
تورو با خیزرون شکستش



غریب بابا حسین.    غریب. بابا حسین. 
غریب بابای بی سر من. 

شبیه پرت شکسته پرم
می بینی بابا حالم رو

شبیه سرت شکسته سرم
می بینی بابا نالم‌ رو

نبودی بابا ببینی من و
تو کوچه های شهر شام

با چنگ زدنم
با سنگ زدنم
شکستن اینا بالم رو


توون از پر رفته
گمونم‌ در فته

بابا جون استخون بازوم


خیلی غصه دارم
شده گریه کارم
نمی خوابم.  از درد پهلوم


غریب بابا حسین.  غریب. بابا حسین
غریب بابای بی سر من

سوخته موی  مثل موی تو
  سوخته چادرو معجرم

سوخته تن من مثل روی تو
سوخته همه ی پیکرم

دور از چشم عمو عباس
یه بی حیای‌ مست اومد

با ضربه لگد
با حرفای بد
می زد نعره. برسرم


من و با مشت میزد
به قصد کشت می زد

زجر حرومی دخترت رو

به جونم افتادش
نشونم می داداش

به روی نیزه ها سرت رو

غریب.  بابا حسین.   غریب بابا حسین
غریب بابای بی سر من



رضا نصابی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

#هیئت_حضرت_رقیه
شب دوم

#زمینه

دوباره هلال ماتم رسیده

شعر و سبک. رضا نصابی

مداح: کربلایی علیرضا عطایی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

#هیئت_حضرت_رقیه
شب دوم

#زمینه

دوباره هلال ماتم رسیده

شعر و سبک. رضا نصابی

مداح: کربلایی علیرضا عطایی

Читать полностью…

یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی )

🎧🎧🎧 فایل صوتی شور 🎧🎧🎧


🎼 سیاهپوشان حسینی چاووش محرم

سلطان قلبم

شعرو سبک رضا نصابی

▪️ با نوای کربلایی محمود عیدانیان

Читать полностью…
Подписаться на канал