شور(تو دل من درد و غصه گرفته پا ...)
شعر رضا نصابی
#کربلایی_نریمان_پناهی
🔴 هیئت رزمندگان مکتب الحسین(ع)
تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله صلوات
اللهم. صل علی محمد و آل محمد و. عجل فرجهم
همین الان نیت کن محرم امسال تمامی اعمال از روضه و سینه زنی و خرج دادن فقط برای فرج مهدی زهرا عج تعالی فرجه الشریف باشه.
#امام_زمان
#زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_سوم_محرم_رقیه_س
🎵سبک جدید#دلشوره
#دلم_میخواد
☑️بند اول
دلم میخواد مثل گذشته ها شم
دلم میخواد تو آغوش تو باشم
به جای داداش علی اکبرم من
چرا باید همسفر بدا شم
کاشکی بازم آغوشت و وا کنی
تو بغلت بازم من و جا کنی
دست من و بگیری توی دستت
هر کی باهام بده تو دعوا کنی
به کی بگم قصه ی غصه مو من
رو شونه ی کی بزارم غمو من
به کی نشون بدم روی کبودو
به کی بگم آخه یه بچه مو من
بابا حسین بابا حسین مظلوم
☑️بند دوم
بعد تو من ی روز خوش ندیدم
رو شونه هام بار غمو کشیدم
بعد تو از زجر و سنان وخولی
حرفای خیلی خیلی بد شنیدم
اندازه ی زخم سره تو بابا
سیلی زدن به دختره تو بابا
با این روی کبودو قامته خم
شدم شبیه مادره تو بابا
نخوابیدم بعد تو قدر کافی
وجود من خیلی شده اضافی
کاش دوباره رو زانوهات بشینم
تو هم موی دختر تو ببافی
بابا حسین بابا حسین مظلوم
☑️بند سوم
شبای این خرابه خشک وسرده
دله پر از غمم اسیره درده
بیا ببین دیگه دارم میمیرم
اجل داره دور سرم میگرده
دوری تو امونم و بریده
قدم شبیه عمه جون خمیده
نبودی که ببینی زجر نامرد
چجوری موی سوختم و کشیده
چرا سر تو غرقه خاک و خونه
روی لب تو جای خیزرونه
شنیدم از یکی میگفت بابایی
انگشت تو توو دست ساروونه
عمه بیا گمشده پیدا شده
کنج خرابه شبه یلدا شده
💠💠1⃣3⃣3⃣3⃣💠💠
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
#زمینه_زمزمه_واحدشب_اول_محرم
🎵سبک جدید#دلشوره
#مسلمم_و
☑️بند اول
مسلمم و غریب این دیارم
غیر خدا کسی رو من ندارم
لحظه ی آخره با چشم خیسم
اسم تو رو به روی لب میارم
مردم این شهر ندارن حیایی
معروفن اهل شهر به بی وفایی
نقشه کشیدن واسه ی کشتنت
داره سرِ تو اینجا ماجرایی
مردم کوفه بی حیا و پستن
توو بی وفایی همه شون یه دستن
با دست بیعتی که داده بودن
با سنگاشون دندونم شکستن
حسین حسین حسین حسین جان
☑️بند دوم
این کوفیا خیلی دادن عذابم
تشنه بودم حتی ندادن آبم
اونایی که نامه نوشته بودن
با سنگ دادن تو کوچه ها جوابم
چشمای من از غم تو پر آبه
از غم غربتت توو اضطرابه
حرمله داره توی این شهر
برا علیِ اصغره ربابه
تو سرشون دارن هزار تا فتنه
تو بازاراشون پرِ تیر و دشنه
ترسم اینم سر تو رو بِبُرن
به زیر تیغا با لبای تشنه
حسین حسین حسین حسین جان
☑️بند سوم
تا وقت داری کوفه نیا و برگرد
می شنوی تو اگه صدامو برگرد
گوش بده ای پسر عمو میشنوی
بغض صدای گریه هامو برگرد
سرم جدا بشه فدای سرت
اصلا فدای علیِ اصغرت
آخرشم بی یار میشی میدونم
لشکر کوفه میریزن روو سرت
سرم جدا بشه فدای سرت
اصلا فدای دختره مضطرت
سرم فدای رینب صبور و
فدای چشم خیس آب آورت
حسین حسین حسین حسین جان
☑️بندچهارم
با دو تا چشم غرق خون و تارم
میگه نیا ای همه ی قرارم
ببین پسر عمو حالم خرابه
برای غربتت دارم میبارم
می ترسم آخرش تو نیمه جون شی
از روی مرکبت تو سر نگون شی
می ترسم آخرش رو خاک صحرا
بیفتی عریون و تو غرق خون شی
می ترسم اینجا بدنت رها شه
سهم تن تو تنها بوریا شه
می ترسم آخرش یه روزی زینب«س»
هم سفر خولیه بی حیا شه
💠💠1⃣2⃣3⃣1⃣💠💠
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
هدیه به روح حضرت علی اکبر حضرت لیلا جناب وهب. صلوات
ـــــــــــــــــــــــ
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی جون
ببین اومده در کناره تو بابات
علی جون
ببین می زنه بوسه بر روی زحمات
علی جون
وا کن این دم آخریه تو چشمات
علی جون
غم من رو این قوم ندیدن
با تیرو
با نیزه تن تو دریدن
روی خاک
تورو پیشه چشمام کشیدن
عزیزم
علی جان علی جان علی جان
ــــــــــــــــــــــ
علی جون
میبینی چه داغی نشسته روسینم
علی جون
تنت رو دارم نا مرتب می بینم
علی جون
تو رو تو عبام من به سختی میچینم
علی جون
عزیزم
پس ازتو دیگه من بریدم
ببین که
زیره باز غصت خمیدم
می بینی
چجوری کنارت رسیدم
علی جان علی جان علی جان
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
می بینی
می بوسم با گریه چشای تره تو
علی جون
چی اوردن این لشکر پست سره تو
علی جون
شده خاک صحرا پر از پیکره تو
علی جون
چقدرنا منظم شدی تو
علی جون
زیرنیزه ها گم شدی تو
علی جون
چرا انقده کم شدی تو
علی جان علی جان علی جان
ـــــــــــــــــــــــــــ
شعر ـکاری مشترک
رضانصابی
حسین جبرئیل نژاد ـ دلجو
هدیه به حضرت زینب
زمزمه و شور یا زمینه شب دوم. ورودی
حسینم
ببین غصه رو توی چشم تره من
حسینم
نگاه کن به حال دله مضطر من
حسینم
بکش دست پر مهرت و رو سره من
حسینم.
می بینی
چه حس بدی دارم اینجا
می ترسم
ببینم تنت رو رو خاکا
به غارت
بره. معجرو روسری ها
حسینم. حسینم. حسینم. حسین م
حسینم
یه کم حرف بزن تا که آروم شه خواهر
حسینم
چه حسه بدی دارم اینجا برادر
حسینم
می گیره تو رو ازمن این صحرا آخر
حسینم
حسینم
پر از حسرت و سوزاهم
می بینی
غم غربت و تو نگاهم
تو هستی
همه دلخوشی و پناهم.
حسینم. حسینم. حسینم. حسینم
می ترسم
ببینم رو نیزه سرت رفته بالا
می ترسم
که دسته ابالفضل بی افته رو خاکا
می ترسم
تنه اکبره تو بشه اربن اریا
می ترسم
می ترسم
ببینم رو خاک پیکرت رو
ببوسم
با گریه رگه حنجرت رو
نگاهه
پر از وحشت دخترت رو
رضا نصابی
شب دوم
حسینم. ببین غصه رو توی چشم تره من
اجرا کربلایی مجید منصوری
هدیه به امام حسن صلوات
زمینه شور یا واحد حضرت عبدالله
رهام کن
ببین که عموم افتاده توی گودال
رهام کن
ببین زیر پا داره می شه لگد مال
رهام کن
ببین تشنه لب داره می ره که از حال
رهام کن
می بینی
عمه بغض تو این گلومو
میبینی
چه غوغاییه روبه رومو
می بینی
زیر دست و پا تو عمو مو.
عمو جون. عمو جون عمو جون عمو جون
می بینی
که گرگی داره می دره پیروهن رو
می بینی
با نیزه می بندن. که راهه دهن و
می بینی
زیر چکمه ی نا نجیبی بدن رو
به دوره
عموم جمع شدن خیره سر ها
همه با
تیرو و تیغ و سنگ و سپرها
به ساقه
درخت می زنن با تبرها
عمو.جون. عمو جون عمو جون عمو جون
تو گودال
با تو لشگری بی حیا روبه رو شد
تو گودال
سپردستای تو برای عمو شد
تو گودال
تنت با نوک نیزه ها زیرورو شد
تو گودال
تو مثل
علمدار بریده بازوت شد
قتلگات
میونه اغوشه عموت شد
رو سینم
عزیزم بریده گلوت شد
رضا نصابی
هدیه به حضرت زینب صلوات
زمینه یا شور و زمزمه واحد شب چهارم طفلان زینب
حسینم
ببین از غمه. تو پریشونه زینب
حسینم
به قربونه چشمای تو جونه زینب
حسینم
بریزه به پای تو کاش خونه زینب
حسینم
اوردم
به همرام دوتا گل پسر من
اوردم
به همرام دوتا شیره نر من
اوردم
به همرام دوتا با جگر من
حسینم. حسینم حسینم حسینم. حسینم
قبول کن
نزن جون زهرا زمین روی خواهر
قبول کن
درسته که ناقابل هستند برادر
قبول کن
برن تا بشن نذر چشمای اکبر
قبول کن
نگو نه
می بینی داداش گریه هاشون
می خوان که
بدی اذن برن تا که میدون
برن تا
بدن پای عشقت داداش جون
حسینم. حسبنم. حسینم. حسینم.
بمیرم
چقدر خاک و خونی شده گیسوهاشون
بمیرم
که خون می چکه. از لای ابروهاشون
بمیرم
زدن با نوک نیزه به پهلوها.شون
بمیرم
تنشون
خدایا چقدر خرده شمشیر
چقدر شد
سهم این دوتا. نیزه و تیر
داییشون
شد ه از غمشون زمینگیر
رضا نصابی
هدیه به حضرت زینب صلوات
زمینه یا شور و زمزمه واحد شب چهارم طفلان زینب
حسینم
ببین از غمه. تو پریشونه زینب
حسینم
به قربونه چشمای تو جونه زینب
حسینم
بریزه به پای تو کاش خونه زینب
حسینم
اوردم
به همرام دوتا گل پسر من
اوردم
به همرام دوتا شیره نر من
اوردم
به همرام دوتا با جگر من
حسینم. حسینم حسینم حسینم. حسینم
قبول کن
نزن جون زهرا زمین روی خواهر
قبول کن
درسته که ناقابل هستند برادر
قبول کن
برن تا بشن نذر چشمای اکبر
قبول کن
نگو نه
می بینی داداش گریه هاشون
می خوان که
بدی اذن برن تا که میدون
برن تا
بدن پای عشقت داداش جون
حسینم. حسبنم. حسینم. حسینم.
بمیرم
چقدر خاک و خونی شده گیسوهاشون
بمیرم
که خون می چکه. از لای ابروهاشون
بمیرم
زدن با نوک نیزه به پهلوها.شون
بمیرم
تنشون
خدایا چقدر خرده شمشیر
چقدر شد
سهم این دوتا. نیزه و تیر
داییشون
شد ه از غمشون زمینگیر
رضا نصابی
🏴#شب_اول_محرم
🏴#سیاه_پوشان
🏴#سبک_زمینه_شور
🎤مداح :کربلایی جواد حقیقت
✍شاعر: کربلایی رضا نصابی
🏴#شب_اول_محرم
🏴#سیاه_پوشان
🏴#سبک_زمینه_شور
🎤مداح :کربلایی جواد حقیقت
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زمانه گریه بر ارباب عالم شد
مشکی بپوشید که بازم محرم شد
دوباره باز شعرو نوحه ی محتشم
نقش به روی هر بیرق و پرچم شد
اسم تو دوباره تکثیر می شه
باز هوای شهر نفس گیر می شه
بیاد هر کسی تو روضت اقا
از گناه و زشتی تطهیر می شه
وای من وای من ای حسین
به تن کنید رخته عزای ارباب و
فبک علی الحسین موقع ماتم شد
کنار قتلگاه با سوزو اشک و اه
روضه خونت زهرا با قامته خم شد
تورو وقتی تک و تنها دیدن
به حال زار تو می خندیدن
توی فرصت کم و کوتاهی
عبا و عما مت و دزدیدن
وای من وای من ای حسین
تا افتادی بر خاک روی لبه زینب
نوای محزونه حسین حسینم شد
زیر سم مرکب اخر تنه پاکت
چه نامرتب شد چه نا منظم شد
هر چی داشتی به غنیمت بردن
همه ی تنت رو غارت بردن
تا دیدن به روی خاک افتادی
اهل خیمه رو اسارت بردن
وای من وای من ای حسین
#رضا نصابی
تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله صلوات
اللهم. صل علی محمد و آل محمد و. عجل فرجهم
همین الان نیت کن محرم امسال تمامی اعمال از روضه و سینه زنی و خرج دادن فقط برای فرج مهدی زهرا عج تعالی فرجه الشریف باشه.
#امام_زمان
#زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_چهارم_محرم_ابناالزینب
🎵سبک جدید#دلشوره
#برای_تو
☑️بند اول
برای تو دو شیر نر اوردم
دو شیر نر دوتا قمر آوردم
اگه که نیستم کنارت. تو میدون
جای خودم دوتا پسر آوردم
خون علی جاریه تو رگاشون
شهادته آرزویی براشون
منتظرن بدی تو اذن میدون
می بینی التماس و گریه هاشون
دوتایی شون سلاله ی حیدرن
شیر غیور و مرد و جنگاورن
کم سن و سالَن ولی ای برادر
شاگردای خوب علی اکبرن
☑️بند دوم
غصه نخور فدا سرت من هستم
خلوت شده دورو برت من هستم
خون علی جاریه تو رگامو
به جای کل لشگرت من هستم
نذار بمونه خواهره تو دلخون
بزار تا بچه هام برن به میدون
بزار برن هدیه های خواهرت
بشن فدای دایی شون دوتاشون
منت بزار روی سرم برادر
اینه تمومه ارزوی خواهر
که هستی به پای تو بریزم
بشن توو راه تو شهید بی سر
☑️بند سوم
من از توو خیمه داغتونو دیدم
توو خیمه از داغه شما خمیدم
وقتی که افتادین روو خاکه مقتل
صدای ناله هاتون و شنیدم
دیدم برادرو با حاله مضطر
می خندیدن به داغ اون یه لشکر
حرومیا کف میزدن واویلا
وقتی جلو چشاش زدید بال و پر
اتیش گرفت دلم با آه وحسرت
خیلی دلم میسوخت همونجا واسه ت
نیومدم کنار نعش طفلام
تا نکشی از خواهرت خجالت
💠💠1⃣3⃣2⃣4⃣💠💠
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
#زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_دوم_محرم
#دلشوره_افتاده
🎵سبک جدید#دلشوره
☑️بند اول
دلشوره افتاده به جونم اینجا
دست خودم نیست پریشونم اینجا
می دونم اینجا آخره مسیره
واسه همینه نگرونم اینجا
قربون چشمای ترت برادر
حرفی بزن با خواهرت برادر
تا وقت دارم بزار عمل کنم من
وصیتای مادرت برادر
حس بدی دارم برادر اینجا
می بینه داغ تو رو خواهر اینجا
چند روز بعد تو قتلگاه می بینم
غرق به خون میشی تو بی سر اینجا
☑️بند دوم
بعد تو زندگی برام بی معناس
بعد تو دیده هام شبیه دریاس
دلشوره افتاده به جونه زینب «س»
آخره دنیا که میگن همینجاس
کنار من بیا بشین برادر
غصه رو تو چشام ببین برادر
بوی جدایی میده خاک این دشت
خیمه نزن تو این زمین برادر
لحظه های خوشی ما سر شده
غصه تو قلبم چند برابر شده
حس عجیبی دارم اینجا حسین
معلومه که روزای آخر شده
حسین حسین حسین جان
☑️بند سوم
ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا
هر کی می بینی نارفیقه اینجا
توو دستای لشگر کوفی داداش
نیزه و تیرو سنگ و تیغه اینجا
اشکای چشم من شده یه دریا
میترسم از گرگای بین صحرا
دلواپسم خیلی برا رقیه ت
خار مغیلون داره خاکه اینجا
اینجا صدای همهه زیاده
صدای زنگ قافله زیاده
دلواپسه رباب و اصغرم من
اینجا شبیه حرمله زیاده
حسین حسین حسین جان
☑️بند چهارم
خواب زمان بچه گیم یادته
گریه میکردم از قدیم یادته
نگو قراره اینجا تعبیر بشه
تنت میشه ذبح عظیم یادته
خواب میدیدم تن تو نیزه زاره
از بدنت بارون خون میباره
میکشنت پیش چشام برادر
با لب تشنه با گلوی پاره
کاشکی تو رو به زیر پا نبینم
سره تو رو رو نیزه ها نبینم
لال بشم و یه روز خدانکرده
سر تو توو تشت طلا نبینم
حسین حسین حسین جان
💠💠1⃣3⃣2⃣2⃣💠💠
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
هدیه به حضرت رباب. حضرت خدیجه. حضرت آمنه. حضرت ام البنین حضرت فاطمه صلوات
اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
بند اول
علی جون
می بینی پر از غصه و اضطرابم
علی جون
منم مثل تو تشنه ی جرعه ابم
علی جون
غم تشنگی تو میده عذابم
لالابی
بخواب ای گله خوشگله من
لالایی
بخواب ای عزیزه دله من
لالایی
بخواب عمر من حاصله من
لالایی. لالایی لالایی. لالایی. لالایی. لالایی
بند دوم
خدایا.
چی میشه که چند قطره بارون بیاره
خدا یا
آخه اصغرم تاب موندن نداره
خدایا
می ترسم من و دیگه تنها بزاره
می ترسم
که غنچم بشه پر پر اخر
می ترسم
بشم بی علی اصغر آخر
می ترسم
عزیزم بشه بی سر آخر
می ترسم.
لالایی لالایی لالایی لالایی لالایی لالایی
بند سوم
می بینی
بابات دیگه چاره نداره علی جون
غم تو
داره گریمو در میاره علی جون
رو دستم
تو موندی با حلقوم پاره علی جون
رو دستم
همش در پی رفتنی تو
رو دستم
داری دست و پا می زنی تو
عزیزه
دلم داری جون می کنی تو
علی جون
هنوز یادمه خنده ی آخره تو
علی جون
چراروی نی بند نمیشه سر ه تو
علی جون
هنوز می چکه خون از اون حنجره تو
می خنده
بهم حرمله بین لشگر
می خنده
از این شاده که هستی بی سر
می خنده
به چشمای غمگینه مادر
شعر. کاری مشترک
رضا نصابی
حسین جبرئیل نژاد دلجو
هدیه به حضرت زهرا صلوات
واحد یا زمینه و شور محرم
باز محرم شد
باز دلم غرق عزاو سوزو ماتم شد
باز محرم شد
باز چشام از داغه تو پر اشک و پر نم شد
شور عشقه تو
شیرینه خیلی به دلها می شینه ارباب
تو قیامت هم
گریه واسم تنها برگ زرینه. ارباب
هر چی می خواهی بگیر
از من اما سوز و آهم. و نگیر
گریه این تنها سلاحم رو نگیر
ای پناهه من پناهم. رو نگیر
ارباب حسین
روزیه من کن بازم
تا بشینم توی بزم ماتمت
تا بپوشم رخت مشکیه غمت
تا بشم زنده دوباره از دمت
ارباب حسین
تو رگای ما
باز دوباره خون غیرت داره می جوشه
کوچه های ما
از غمت داره دوباره مشکی می پوشه.
خونه های ما
باز داره می شه مُهَیّای عزای تو
ارزومونه
اربعین باشیم تو راهه کربلای تو.
اذن پیرهن مشکی مو
می گیرم از مادر تو فاطمه
واسه زخمام تنها گریه مَرحمه
چشمام از داغه غمه تو پر نمه.
ارباب حسین
منتظر هستم یه سال
برسه ماهه عزای تو حسین
بشینم تو روضه های تو حسین
شاملم شه تا دعای تو حسین
ارباب حسین
باز پیرهن مشکی
باز دوباره اشک و آه و ناله هق هق
باز پیرهن مشکی
کاش بشه میون روضه هات کنم من دق
از غم دوریت
نوکر تون خیلی بد حاله تو میدونی
از غم دوریت
شده کار من همه اش ناله تو میدونی
یا حسین ارباب من
نیم نگاه تو بسه ای دلبرم
آرزومه جون بدم کنج حرم
وقتی میذارم روی شش گوش سَرَم
مولای من
یا حسین ارباب من
من گدا و هستی تو شاه کَرَم
جز در خونه ات کجا دارم برم
برندار دستت رو از روی سرم مولای من
آقام آقام یا حسین
رضا نصابی سعید توانا
اجراکربلایی مجید منصوری
هدیه به حضرت رقیه صلوات
زمینه واحد شور زمزمه حضرت رقیه
خیلی دلتنگم
خیلی دلتنگم بابا جون واسه اغوشت
خیلی دوست دارم
خیلی دوست دارم بشینم باز روی دوشت
شبیه چشمات
خونیه چشمای من می بینی بابا جون
شبیه لبهات
زخمی لبهای من می بینی بابا جون
خیلی دوست دارم بازم
یه باره دیگه بشینم روی پات
بشنوم یه بار دیگه بازم صدات
بزنم بوسه بابا جون به چشات.
خیلی دوست دارم بازم
یه جایی باشیم فقط ما دوتایی
بخونی برای من تو لالایی
بخوابم تو آغوشه تو بابایی.
بابای خوبم حسین. بابای خوبم حسین
یه زمانی بود
سایه ی تو همیشه روی سرم بودش
یه زمانی بود
عمو عباس همیشه دور و بزم بودش
اما حالا من
دستامو.حرمله بسته می بینی بابا
اما حالا من
دندون شیریم شکسته می بینی بابا
بعد تو خبر داری
من و چر خوندن تو بازارای شام
من و بردن در میونه از دحام
من و بردن بابا تو بزم حرام
بعد تو خبر داری
از زمونه بد جوری دلگیر شدم
به غم و غصه و درد زنجیر شدم
پیش این و اون خیلی تحقیر شدم
بابای خوبم حسین. بابا ی خوبم
بعد تو بابا
دل دخترت از این زمونه پر خونه
بعد تو بابا
نشد. عمه بزنه موی من و شونه
می بینی بابا
دخترت از این زمونه خیلی دلگیره
می بینی بابا
تو سه سالگی موهاش سپیده و پیره
بابای خوبم حسین
می بینی حال و روزه دختره تو
سره من شکسته مثل سره تو
کی بریده رگای حنجره تو
بابای خوبم حسین
دختر حرمله قلبم رو شکست
گوشواره هام و گرفتش توی دست
غصه عالم روی دلم نشست
بابای خوبم حسین
رضا نصابی. سعید توانا
هدیه به امام حسن صلوات
شور یا زمینه و زمزمه حضرت قاسم
عزیزم
دیدم وقتی که افتادی رو زمین تو
عزیزم
دیدم افتادی رو زمین با جبین تو
عزیرم
شدی یا تیر و نیزه ها هم نشین تو
عزیزم
تنه تو
شده نیزه بارون عزیزم
روخاکا
شدی غرق در خون عزیزم
زیرسم
مرکب میدی جون عزیزم
عمو جون. عمو جون عمو جون عمو جون
عزیزم
رو.خاک افتادی و.تنت رو زدن چنگ
عزیزم
زدن یک سپاهی تو رو چه هماهنگ
عزیزم
شد از خونه تو خاک این صحرا پررنگ
عزیزم
غم تو
توونم رو برده عزیزم
چقدر به
تنت نیزه خرده عزیزم
نعل اسب
سرت چی آورده عزیزم
رضا نصابی
می بینی.
اسیره. تو دسته یه مشت بی حیامو
می بینی
دیگه در نمیاد ش. حتی صدامو
می بینی
تو اشکه غریبیه توی چشامو
می بینی
شبیه
ابر نو بهاری می بارم
سرم رو
رو دیوار غربت می زارم
روی لب
فقط اسم تو من میارم
حسین. جان. حسین جان. حسین جان
حسین جان
می بینی
شده حال و روزم چقد گریه آور
می بینی.
شدم تنها و بی کس و یارو یاور
می بیینی
من و با دل خون. و با قلبه مضطر
می بینی
می بینم
من پایان این ماجرا رو
می بینم
تنه افتاده زیره پارو
می بینم
سره رفته رو نیزه هارو
حسین. جان. حسین جان. حسین جان حسین جان
غم تو
سفیرت رو بد جوری پیر کردامیرم
که این شهره
کوفه شده پرز نامرد امیر م
تا وقت هست
عوض کن مسیرت رو بر گرد امیر م
امیر م
می بینم.
تو گودال تنه بی سرت رو
می بینم
رو خاک غرق خون پیکرت رو
می بینم
دل اشوبیه خواهرت رو
رضا نصابی
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور یا زمینه حضرت رقیه
بابایی
دیگه خسته ام از زمونه کجایی.
بابایی
می لرزه تنم تا میادش صدایی
بابایی
کبودیه گونم داره ماجرایی
بابایی
می بینی
رسیده کجا دیگه کارم
به جز مرگ
دیگه آرزویی ندارم
به جای
عموم حرمله هست کنارم.
حسینم حسینم. حسینم. حسینم.
بابایی
چقد سخت گذشت بعد تو روزگارم
بابایی
نمی بینه جایی رو چشمای تارم
بابایی.
شبا تا صبح از درد پهلو بیدارم
می بینی
که غم توی قلبم نشسته
می بینی
من و با دو دستای بسته
سره من
شبیه. سره تو شکسته.
حسینم. حسینم. حسینم. حسینم.
نبودی
ببینی من و که چه زجری کشیدم
نبودی
ببینی من و روی خارا دویدم
نبودی
ببینی که بزم حرومی و دیدم
نبودی
شبیه
یه ماهی شدم. توی قلاب
می بینی
که از دوریه تو شدم آب
نیومد
به چشمای من بعد تو خواب
رضا نصابی
🏴#شب_دوم_محرم
🏴#سبک_زمینه_شور
🎤مداح :حاج مهدی محمدی
✍شاعر: کربلایی رضا نصابی
🏴#شب_دوم_محرم
🏴#سبک_زمینه_شور
✍شاعر:شعر و سبک کربلایی رضا نصابی
🎤مداح : حاج مهدی محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو دله من درد و غصه گرفته پا
دلشوره افتاده به جونه من اینجا
حس می کنم این و که اخر راهه
فاصله می افته حسین میونه ما
هوای اینجا چقد دلگیره
چقد اینجا نیزه و شمشیر
اون طرف صف کماندارا و
اون طرف بارون سنگ و تیره
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش باتن غرق خون
می افتی بی حال و خسته روی خاکا
عبا و عمامت انگشت و انگشتر
می ره به غارت این پیروهنت حتی
نیزه رو روی پرت می زارن
چکمه رو رو پیکرت می زارن
چند روز بعد می دونم که داداش
خنجرو رو حنجرت می زارن
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش خواهر تو می شه
میونه این لشگر بی یاورو تنها
چند روز بعد داداش شروع می شه غارت
دستامو می بندن وقتی که نیست سقا
می ری و خیمه به هم می ریزه
می ری و حسین دلم می ریزه
می ری و بعد تو می دونم که
لشگری روی سرم می ریزه
هدیه به حضرت ام البنین صلوات
شور یا زمینه روضه ای حضرت عباس
ای وای.
ای وای
یه طرف افتاده دستت عباس
ای وای.
ای وای
یه طرف افتاده مشکت عباس.
ای وای.
ای وای
این و می گه ترکه رو لبهات
ای وای.
ای وای
تشنه لب بودی نخوردی از اب
تا که دیدن
دست نداری
اومدن دورو بره تو عباس
هرکی اومد
از راه و زد
نیزه ای به پیکره تو عباس
ای تمامه
لشگره من
از غمه تو کمره من خم شد
ماهه زیبای
قبیله
چقدر صورت تو در هم شد
یا ابالفضل. یا ابالفضل. یا ابالفضل
یا ابا الفضل. عباس
ای وای.
ای وای
افتاده فاصله بینه ابروت
ای وای.
ای وای
افتاده به روی خاکا بازوت
ای وای.
ای وای
چقدر خردی تو شمشیرعباس
ای وای
. ای وای
بسته شد چشمه تو با تیر عباس
پاشو عباس
ببین از دور
حرمله داره می خنده داداش
تو نباشی
مطمان باش
دسته زینب و می بنده داداش
ای کفیله
خواهره من
بگو من چی کار کنم با زینب
بینه این
لشگره نامرد
می مونه بی کس و تنها زینب
رضا نصابی
هدیه به حضرت علی اکبر صلوات
شوریازمینه روضه ای
ای وای
ای وای
وسط معرکه تنها موندی
ای وای
ای وای
میونه گله ی گرگا موندی
ای وای
ای وای
با سره نیزه تنت درهم شد
ای وای
ای وای
پیشه چشمام بدنت درهم شد
همه ی
دلخوشیه من
چه کنم دور و برم میریزی
پیشه چشمام
تکه تکه
رو زمین ای پسرم میریزی
ای عصای
پیریه من
از غمت تا شده قده بابا
از تنه تو
هست نشونی
گوشه گوشه گوشه ی این صحرا
علی اکبر علی اکبر علی اکبر
علی اکبر علی اکبر
ای وای
ای وای
بمیرم پخش و پلایی اکبر
ای وای
ای وای
بمیرم جدا جدایی اکبر
ای وای
ای وای
چقدر با پا زدن بر ابروت
ای وای
ای وای
چقدر نیزه زدن بر پهلوت
از زمین من
بر میدارم
خاکه غربت میریزم روی سر
می بینی که
کاره بابات
کشیده به کجاها ای اکبر
بر میدارم
پاره های
تنه تو روی عبامیزارم
پاره های
تنه تو من
تو عبام جدا جدا می زارم
رضا نصابی