نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
┈•••◈❈﴿ روزه - ۳۴ -﴾❈◈•••┈
مسائل فديه - ۳ -:
مسئله ٧: فديۀ هر نماز همان اندازۀ فديۀ يک روزه مى باشد. به اين حساب، از طرف پنج نماز فرض و يک نماز وتر يعنى شش نماز يک روز، سه صاع گندم باید داد و يا قیمت آن را باید داد.
فديۀ يک نماز، نیم صاع مساوی يک کيلو و ۷۵۰ گرام گندم يا قيمت آن است چنانکه گذشت، بنابرين فديۀ شش نماز يک روز مساوى ده کيلو و ٥٠٠ گرام مى باشد و يا قيمت آن. و اگر احتياطاً ١٢ کيلو گندم يا قيمت آن داده شود بهتر خواهد بود.
مسئله ٨: اگر زکات بر کسى باقي مانده بود و آن را هنوز اداء نکرده و بنابرين قبل از مردن وصيت نمود که زکاتش را بعد از مرگ او اداء کنند، در این صورت اداء کردن آن بر وارثين مرده واجب مي باشد. (بعد از مصارف کفن و دفن و اداى قرض هاى میِّت، اداى زکات میِّت فقط از يک سوم باقيماندۀ مال او در صورت وصيتش واجب مي گردد.)
و اگر بدون وصيت کردن وفات کرد و وارثانش به رضايت خويش، زکات او را دادند، در اين صورت زکاتش اداء نمى شود.
مسئله ٩: اگر وليّ میِّت از طرف میِّت روزۀ قضائى بگيرد، يا از طرف او نماز قضائى بخواند، اينکار جايز نمى باشد و روزه و نماز قضائى از دوش میِّت ساقط نمى گردد
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۳۲ -﴾❈◈•••┈
مسائل فديه - ۱ -:
مسئله ١: هر کسى که آنقدر پير شده باشد که قدرت روزه گرفتن در او نمانده يا آن اندازه مريض است که اکنون دیگر اميد صحت يابى را ندارد و نه توانائى روزه گرفتن را دارد، در اين صورت روزه نگيرد و در بدل هر روزه يک مسکين را به مقدار صدقۀ فطر، گندم يا جو بدهد و يا دو وقت در يک روز او را غذا بخوراند. اين را در شرع «فديه» می گويند.
و اگر اين شخص به جاى گندم يا جو، قيمت همان مقدار گندم يا جو را به مسکين بدهد، اينهم صحيح است.
مقدار صدقۀ فطر و فديۀ يک روزه يا يک نماز، يک صاع جو يا نيم صاع گندم و يا قيمت يک صاع جو يا قيمت نيم صاع گندم است.
و نيم صاع در اوزان امروزی تقريباً برابر يک کيلو و ٧٥٠ گرام مى شود (احتیاطاً دو کیلو) و يک صاع برابر با سه و نيم کيلو (احتیاطاً چهار کیلو). تفصيل تحت مسائل صدقۀ فطر ملاحظه گردد.
مسئله ٢: اگر گندمِ فديه را به چند قسمت تقسيم نموده به چندين مسکين بدهد اينهم صحيح است.
مسئله ٣: اگر کسى فديه داد و بعداً قدرت و توانائى پیدا کرد و يا از بيمارى شفا يافت، در اين صورت قضاى تمام آن روزه ها را بايد بگيرد و فديه اى که داده است ثوابش را جداگانه کسب خواهد کرد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ مسائل اعتکاف - ۴ -﴾❈◈•••┈
نوع دوم افعال:
آنچه در اعتکاف ناجایز است:
نوع دوم آن افعالی اند که انجام دادن آن در حالت اعتکاف ناجایز است، چه قصداً باشد یا سهواً و چه در داخل مسجد یا در خارج مسجد به فراموشی صورت بگیرد، مانند جِماع و غیره... اعتکاف در تمام این صورت ها باطل می شود.
افعالی که تابع جماع اند، مثلاً بوسیدن و در آغوش کشیدن، در حالت اعتکاف ناجایز می باشد، لیکن تا وقتی که به سبب آن منی خارج نشود، اعتکاف باطل نمی گردد. و چون منی به سبب این افعال خارج شد، اعتکاف فاسد می گردد.
البته اگر فقط از خیال و تصوُّر منی خارج شود، اعتکاف فاسد نمی گردد.
مسئله ۱۵: مشغول شدن به امور دنیوی در حالت اعتکاف بدون ضرورت، مکروه تحریمی است. مثلاً خرید و فروش یا انجام دادن کارهای تجارتی.
البته اگر کار بسیار ضروری باشد، مثلاً در خانه چیزی برای خوردن نیست و جز او شخص قابل اعتماد دیگری برای خریداری موجود نیست، در این صورت، خرید و فروش برای اعتکاف کننده جایز می باشد.
اما آوردن شی خریداری شده به داخل مسجد در صورتی که سبب آلوده شدن مسجد یا باعث اشغال جای نمازگذاران گردد جایز نخواهد بود. و اگر خوف آلوده شدن مسجد یا اشغال جای نمازگذاران نمی رود، در این صورت آوردنش به داخل مسجد {برای این معتکِفِ مجبور} نزد بعضی علماء جایز است.
مسئله ۱۶: کُلاً خاموش بودن در حالت اعتکاف، مکروه تحریمی است. البته معتکِف نباید سخنان زشت از زبان بکشد و نباید دروغ بگوید و نه غیبت کند، بلکه اوقات خود را در تلاوت قرآن مجید یا خواندن و آموختن مسایل دینی و یا در عبادت دیگری مانند نماز و ذکر و درود شریف و... صرف نماید. خلاصه اینکه خاموش نشستن عبادت نیست.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ مسائل اعتکاف - ۲ -﴾❈◈•••┈
بعضی احکام اعتکاف:
مسئله ۴: برای اعتکاف واجب، روزه داشتن شرط است. پس هر کسی اعتکاف واجب را انجام می دهد روزه گرفتن نیز بر او لازم می باشد. و حتی اگر در وقت اعتکاف نیت هم کند که روزه نمی گیرم، بازهم روزه گرفتن بر او لازم می باشد.
لهذا اگر کسی اعتکاف شب را نیت کند، این نیتش لغو خواهد بود، زیرا شب وقت و محل روزه نیست.
البته اگر اعتکاف شب و روز را یا اعتکاف چند روز را نیت کند، در این صورت شب نیز ضمناً داخل نیت روز شده اعتکاف شب نیز بر او لازم می گردد. ولی این شخص اگر نیت فقط یک روز اعتکاف را نماید، در این صورت شب آن روز ضمناً داخل اعتکاف نمی گردد.
گرفتن روزه، خاص به خاطر اعتکاف لازم نیست، بلکه روزه به هر نیتی که باشد، برای اعتکاف آن روز کفایت می کند. البته واجب بودن روزۀ آن روز اعتکاف ضروری است. مثلاً شخصی در ماه رمضان، اعتکاف را نذر نمود، در این صورت روزۀ رمضان برای آن اعتکاف کافی می باشد و روزۀ نفلی در آن روز کافی نخواهد بود. مثلاً اگر کسی روزۀ نفلی گرفت و سپس اعتکاف همان روز را نذر کرد، اینکار صحیح نمی باشد.
اگر کسی اعتکاف تمام ماه مبارک رمضان را نذر گرفت و اتفاقاً نتوانست در ماه رمضان اعتکاف کند، پس اعتکاف ماه دیگری در بدل آن کفایت خواهد کرد و نذرش اداء خواهد شد، اما روزه گرفتنِ پیاپی آن ماه و اعتکاف آن ماه بر او لازم می باشد.
مسئله ۵: در اعتکاف مسنون ده روز آخر ماه رمضان چونکه روزه خود موجود است، نیازی به اشتراط آن نیست.
مسئله ۶: در اعتکاف مستحب، احتیاط اینست که روزه شرط آن می باشد و معتمد اینست که روزه در آن شرط نمی باشد.
مسئله ۷: حد اقل مدت اعتکاف واجب یک روز است و حد اکثر آن هر قدر که شخص نیت کند. مدت اعتکاف مسنون، یک عَشَرَه {ده روز} است، زیرا اعتکاف مسنون در عشرۀ آخر ماه مبارک رمضان می باشد و بس.
اعتکاف مستحب مدت معیَّن ندارد، بلکه شخص یک دقیقه و یا یک لحظه نیز می تواند {در هنگام دخول به مسجد} نیت اعتکاف را کند.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۳۱ -﴾❈◈•••┈
صورتهای که نگرفتن روزه جايز است - ۵ -:
مسئله ١٤: اگر زن از ماهوارىاش در شب پاک شد اکنون روزۀ فردا را ترک نکند. اگر شب غسل ننموده بود بازهم روزه بگيرد و صبح غسل بگیرد.
و اگر بعد از دميدن صبح صادق پاک شد اکنون برايش درست نيست که بعد از پاک شدن نيّت روزه را نمايد. اما خوردن و نوشيدن چيزى نيز برايش جايز نيست و حالا بايد سراسر روز را مانند روزهداران بگذراند.
مسئله ١٥: به همين ترتيب اگر کسى در روز رمضان مسلمان شد و يا در روز رمضان بالغ شد، براى او درست نيست که تا شام چيزى بخورد يا بنوشد. و اگر چيزى خورد یا نوشید، قضاى آن روزه بر تازه مسلمان و تازه بالغ واجب نمى باشد.
بلوغ پسر يا دختر از چند علامت دانسته مى شود: يکي احتلام. دوم حيض دختر. سوم حامله شدن دختر و حامله گردانیدن پسر. چهارم انزال. پنجم اگر هيچ يک از علامات بالا در پسر يا دختر ديده نشد، به محض اينکه پانزده سال کامل از عمر آنها بگذرد و قدم به شانزده سالگى بگذارند، شرعاً بالغ محسوب می گردند.
و اين «پانزده سالگی» از روى سال هاى قمري حساب می شود، نه سال هاى شمسى.
و بايد دانست که دختر قبل از نُه سالگى و پسر قبل از دوازده سالگی بالغ نمی شود.
مسئله ١٦: اگر کسى در سفر بود و تصميم داشت روزه نگيرد ليکن يک ساعت قبل از ظهر به خانۀ خود رسيد و يا به نيت پانزده روز در جائى اقامت نمود و تا به حال چيزى نخورده يا ننوشيده است، در تمام اين صورتها اجازه دارد که حالا نيت روزه را نمايد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۹ -﴾❈◈•••┈
صورتهای که نگرفتن روزه جايز است - ۳ -:
مسئله ٧: اگر شخص بيمار از مرض صحت نيافت بلکه در همان مرض وفات کرد، يا مسافر هنوز به خانه نرسيده بود که در میان راه وفات نمود، در اين صورت از بابت آن روزه هاى که به سبب بيمارى و سفر ترک گردیده بود در آخرت مواخذه نخواهد شد، زيرا فرصت قضا گرفتن آنها را نيافته بود.
مسئله ٨: اگر ده روز روزۀ رمضان از کسى به خاطر بيمارى ترک شده بود و چون بعد از ماه رمضان شفا يافت، پنج روز سالم و تندرست بود و آنگاه وفات کرد، ليکن قضاى آن روزهها را در اين پنج روز نگرفت، در اين صورت پنج روزه از او معاف می گردد و فقط از بابت نگرفتن قضائى پنج روزه مواخذه خواهد شد.
و اگر بعد از ختم بيمارى، ده روز کامل سالم و تندرست بود و آنگاه وفات کرد و هنوز هر ده روز را قضا نگرفته بود، در اين صورت از بابت تمام ده روز مواخذه خواهد گرديد.
بنابرين براى اين شخص لازم است که اگر پول و دارائی دارد قبل از مردن وصيت نماید تا فديه آن روزههاى را که در آخرت در بابت آنها مواخذه خواهد شد از طرف او بدهند.
مسائل فديه در تحت عنوان بعدی خواهد آمد.
مسئله ٩: به همين ترتيب اگر مسافر در مسافرت روزه را ترک کرده بود و بعد رسيدن به خانه وفات کرد، در اين صورت فقط به تعداد همان روزهاى که در خانه بود از او مواخذه خواهد شد. بنابرين او نيز بايد قبل از مردن وصيت کند که فديه آن روزه ها را از طرفش بدهند.
و اگر تعداد روزههاى که ترک شده بود از تعداد روزهاى که در خانه بود بيشتر می شد بر اين اضافگى مواخذه نخواهد گردید.
مسئله ١٠: اگر مسافر در طول سفر در جائى به نيت پانزده روز اقامت کرد اکنون براى او درست نيست که روزه نگيرد، زيرا اکنون او در دیده شرع مسافر نمى باشد. البته اگر به نيت کمتر از پانزده روز در آنجا اقامت کرد، در اين صورت روزه نگرفتن برايش جايز است.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۷ -﴾❈◈•••┈
صورتهای که نگرفتن روزه جايز است - ۱ -:
مسئله ١: اگر کسى چنان بیمارى و مرضی دارد که روزه گرفتن به او ضرر می رساند و خوف میرود اگر روزه بگيرد بیماریاش زيادتر خواهد شد، يا مرضش ديرتر بهبود خواهد يافت يا هلاک خواهد شد، پس در اين صورتها روزه نگيرد و زمانی که صحت يافت، قضاى آن را بگيرد.
اما ترک کردن روزه فقط به گمان و خيال خود جایز نمى باشد، بلکه هنگامى که طبيب و داکتر مسلمان و ديندار به او بگويد که روزه گرفتن به تو ضرر میرساند، آنگاه اجازه دارد روزه را نگيرد.
مسئله ٢: و اگر طبيب يا داکتر کافر باشد يا پابند شرع نباشد، گفته او اعتبارى ندارد و فقط به سبب گفته او روزه را ترک نکنيد (بلکه به تجربه خود عمل کنید).
مسئله ٣: اگر طبيب و داکتر چيزى نگفت ليکن خود شخص تجربه اين بیماری را دارد و علايم ديگرى را نيز مشاهده کرد و دلش هم گواهى می دهد که روزه گرفتن به او ضرر خواهد رساند در اين صورت روزه نگيرد.
و اگر خودش تجربهاى دربارۀ اين بيمارى ندارد و معلوماتى هم دربارۀ اين مرض ندارد، در اين صورت، خيال و گمان خالى هيچ اعتبارى ندارد.
و اگر کسی بدون گفته طبيب و بغير تجربه، فقط به خيال و گمان خود، روزۀ رمضان خود را شکست، در اين صورت بايد کفّاره اداء کند و اگر روزۀ رمضان را نگيرد گناهکار خواهد بود.
مسئله ۴: اگر کسى از بیماری و مرض صحت يافت ليکن هنوز ضعفش باقى مانده و گمان غالب او اينست که اگر روزه بگيرد دوباره بيمار خواهد شد، در اين صورت روزه نگرفتن برایش جايز است.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۵ -﴾❈◈•••┈
مسائل کفارۀ روزه - ۳ -:
مسئله ١٣: اگر کسى مقدار غلۀ شصت روز را حساب کرده آن را بخواهد در يک روز به يک فقير بدهد، اينکارش جایز نمى باشد. به همين گونه اگر غلۀ شصت روز را تقسيم نموده همه آنها را در يک روز شصت بار به يک فقير بدهد، بازهم از طرف يک روز اداء می شود و بايد ٥٩ مسکين ديگر را دوباره غله بدهد.
به همین ترتيب، دادن قيمت غله نيز حکم بالا را دارد. يعنى اينکه در يک روز به يک مسکين بيشتر از قيمت غله يک روزه را نبايد داد که اينکار درست نيست.
مسئله ١٤: اگر کسى به يکى از آن مساکين و فقراء کمتر از مقدار صدقۀ فطر داد، کفاره اش اداء نمى شود.
مسئله ١٥: اگر کسى در يک رمضان، دو سه روزۀ خود را شکستاند، يک کفاره بر او واجب می گردد. البته اين دو روزه اگر از يک رمضان نباشد بلکه از دو رمضان جداگانه باشد، در اين صورت براى هر رمضان، کفارۀ جداگانه بايد داد.
مسلک راجح دربارۀ مسئله بالا اينست:
اگر کفاره بجز جماع توسط اسباب ديگر واجب شده باشد و شخص هنوز آن کفاره را ادا نکرده بود که کفارۀ ديگر نيز بر او واجب گشت، در اين صورت اداى يک کفاره براى هر دوى آنها کافى است، اگرچه اين دو کفاره از دو رمضان باشد.
البته اگر روزه هاى که به سبب جماع يعنى همخوابگى فاسد شده اند از يک رمضان هستند، در اين صورت فقط يک کفاره از طرف همۀ آنها کفايت خواهد کرد. و اگر از دو رمضان هستند، در اين صورت کفارۀ هر رمضان را جداگانه بايد داد، اگرچه شخص کفارۀ رمضان قبلى را اداء نکرده باشد.
(گوهرهاى بهشتى: ص١٠٦مسئله٢٢ و حاشيۀ جديده: ١١/١٠٦ و امداد الفتاوى: ٢/٣٥ و حاشيۀ صفحۀ ١٣٤و فتاوى دار العلوم ديوبند: ٤/١٦ تا ٢١ ضميمه)
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۳ -﴾❈◈•••┈
مسائل کفارۀ روزه - ۱ -:
مسئله ١: کفارۀ شکستاندن روزه در رمضان شريف اين است که دو ماه تمام، پيايي و مسلسل روزه گرفته شود. اندک اندک روزه گرفتن آن درست نيست. و اگر کسی يکى دو روز آن را به سببی روزه نگرفت، در اين صورت دوباره سر از نو دو ماه را روزه بگيرد.
البته در مورد زنان، هر چند روزى که به خاطر آمدن حيض، زن روزه نگرفته است، آنها معاف می باشند و از ترک روزۀ آن ايام در کفاره ضررى نمى آيد. ليکن به محض پاک شدن فوراً بايد شروع به روزه گرفتن کند و شصت روزِ روزه را تکميل نمايد.
مسئله ٢: اگر زنى طفل به دنيا آورده و به سبب نفاس چند روز از روزه هاى کفاره اش ترک شد و نتوانست تمام روزه ها را پياپى و پشت سر هم بگيرد، بازهم کفاره اش در اين صورت صحيح نمى باشد. دوباره از سر نو دو ماه روزه بگيرد.
مسئله ٣: و اگر کسى بیمار شد و چند روز از روزه هاى کفاره اش به سبب اين بيمارى ترک گشت، بازهم بعد از بهبود و شفا يافتن، از سر نو دو ماه را روزه بگیرد.
مسئله ٤: اگر در بين روزۀ کفاره، رمضان سر رسيد، بازهم کفاره صحيح نخواهد بود
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۱ -﴾❈◈•••┈
مسائل سحری و افطار - ۱ -:
مسئله ١: خوردن سحرى سنت است. اگر کسى گرسنه نيست و نمى خواهد غذا بخورد، پس حد اقل يکى دو دانه خرما يا اندکی چيز ديگری بخورد و يا فقط کمى آب بنوشد.
عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ: السَّحُورُ أَكْلُهُ بَرَكَةٌ، فَلَا تَدَعُوهُ، وَلَوْ أَنْ يَجْرَعَ أَحَدُكُمْ جُرْعَةً مِنْ مَاءٍ، فَإِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى الْمُتَسَحِّرِينَ.
ترجمه: حضرت ابو سعید خدری رَضِیَ اللہُ عَنْہُ روایت می کند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: خوردن سحری برکت دارد، آن را ترک نکنید، اگرچه حتی یک جرعه آب هم بنوشید. زیرا خداوند بر سحری کنندگان رحمت می فرستد و فرشتگان برای ایشان از خداوند دعا می خواهند. (مُسند احمد: حدیث ۱۱۰۸۶)
مسئله ٢: اگر کسى سحرى نخورد بلکه از خواب برخاسته يکى دو لقمه نان خورد، بازهم ثواب سحرى خوردن را بدست مى آورد.
مسئله ٣: تا جائی که امکان دارد تاخير و ديرکردن در خوردن سحرى مستحب است. اما نبايد آن قدر دير کرد که صبح صادق، شروع به طلوع کند و روزه مشکوک گردد.
مسئله ٤: اگر کسى سحرى را خيلى زود خورد و بعد از آن به صرف چاى، شربت، چِلَم یا نصوار مشغول شد و چون نزديکى هاى صبح شد نصوار را تُف نمود و دهان خود را شست، در اين صورت بازهم، ثواب تاخير خوردن سحرى را به دست مى آورد. حکم آن نيز مانند حکم تاخير در سحرى است.
مسئله ٥: اگر کسى براى خوردن سحرى از خواب بيدار نشد و اهل خانه همه خواب ماندند، فردا را بدون سحرى روزه بگيرند. روزه نگرفتن به خاطر نخوردن سحرى بسيار بى همتى و گناهى بزرگ است.
مسئله ۶: تا هنگامی که صبح صادق طلوع نکند (و مسائل آن در اوقات نماز گذشت) خوردن سحری تا آن هنگام درست است، و بعد از آن جايز نمى باشد.
مسئله ٧: اگر کسى دير بيدار شد و به گمان باقى بودن شب سحرى خورد و بعداً معلوم شد که او بعد از دميدن صبح سحرى خورده است، در اين صورت روزه اش اداء نمى شود و بايد قضاى آن را بعداً بگيرد و کفاره بر او واجب نمى باشد. اما بازهم در طول اين روز، چيزى نخورد و روز را مانند روزه داران بگذراند.
به همين ترتيب اگر کسى به گمان آنکه آفتاب غروب کرده، روزه خود را افطار کرد و سپس معلوم شد که آفتاب هنوز غروب نکرده بود، در اين صورت نيز روزه اش شکسته است. قضاى آن را بايد بگيرد و کفاره بر او واجب نمى باشد، ولى حالا تا وقتى که آفتاب غروب نکند خوردن و نوشيدن برايش جايز نيست.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۹ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۸ -:
مسئله ۳۹: کسی که تمام شرایط وجوب روزه در او موجود باشد، در دوران روزۀ رمضان که نیت ادای آن را قبل از طلوع صبح صادق کرده است، اگر قصداً چنان چیزی را از راه دهان به داخل {جَوف} بدن خود برساند که آن چیز به طور دوا یا غذای انسان استعمال می شود (یعنی از استعمال آن نوعی نفع یا لذت جسمانی متصوَّر میباشد و طبیعت انسانِ سلیمُ الطبع از استعمال آن نفرت نمیکند، اگرچه بسیار اندک و حتی به اندازۀ یک دانۀ کنجد هم باشد) و یا اینکه خودش جِماع کند یا با وی جِماع شود (لواطت نیز در همین حکم است و در جِماع، دخول حَشَفَه کافی است، چه منی انزال شود یا نی)، در همۀ این صورتها هم قضاء واجب میگردد و هم کفّاره لازم میآید. لیکن شرط اینست که جِماع با چنان زنی صورت گرفته باشد که قابل جِماع است و چنان دختر کمسالی نباشد که اصلاً قابلیت جِماع را نداشته باشد.
مسئله ۴۰: اگر کسی سر خود را تیل {روغن مایع} بمالد، یا چشم خود را سرمه بکشد، و یا مردی شی خشکی را در سوراخ مقعد خود داخل کند و یک طرف آن شی در خارج باشد، و یا چیز تری را داخل کند، ولی آن چیز تا به محل حُقْنَه نرسد، در تمام این صورتها روزۀ این شخص فاسد نمی گردد یعنی نمی شکند و قضاء و کفّاره بر او واجب نمی شود، زیرا این اشیاء تا داخل (جَوْف) بدن نمی رسند.
و اگر مردی چیز خشکی مثل پنبه یا تکه و غیره... را داخل مقعد خود کرد و تمام آن چیز در داخل مقعد غایب شد، یا اینکه چیز تری را داخل کرد و آن چیز تا جای حُقْنه رسید، در این صورت روزۀ این شخص می شکند و فقط قضاء بر او واجب می گردد.
مسئله ۴۱: کسانی که عادت چِلَم کشیدن دارند یا کسانی که به خاطر فایدهای چِلَم میکشند، اگر در حالت روزۀ رمضان، چِلَم بکشند، هم قضاء و هم کفاره، هر دو بر آنها واجب میگردد.
«سگرت کشيدن» نيز حکم بالا را دارد و روزه از سگرت کشيدن می شکند. خلاصه اينکه روزه از کشيدن تنباکو به صورت چِلَم و سگرت و غيره مىشکند و قضاى آن لازم میگردد.
مسئله ۴۲: اگر زنی با پسری نابالغ یا مرد دیوانهای جِماع کند، در این صورت هم قضاء و هم کفاره بر او لازم میگردد.
مسئله ۴۳: عاقل بودن زن و مرد در جِماع، شرط وجوب کفّاره نیست، حتی اگر یکی از آنها دیوانه باشد و دیگری عاقل، کفّاره بر عاقل واجب خواهد بود.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۷ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۶ -:
مسئله ٢٥: اگر کسى طعم چيزى را با زبان چشيد و سپس آن را تُف کرد، روزهاش نمى شکند، اما اينکار بدون ضرورت مکروه می باشد.
البته اگر شوهر زنى بسيار بد خُلق باشد و زن مىترسد که اگر مرچ و نمک ديگ درست نباشد شوهر بدخوئى خواهد کرد، در اين صورت برای زن جایز است تا ديگ را بچشد و اينکار برايش مکروه نمى باشد.
مسئله ٢٦: جويدن چيزى در دهان تا آن را به طفل بخورانند مکروه است. البته اگر ضرورت پيش بيايد و مجبورى باشد، مکروه نيست.
مسئله ٢٧: برای صفائی دندان ها ماليدن دندانها با پودر زغال يا پودر دندان مکروه است و اگر اندکى از آن به حلق فرو برود، روزه را مى شکند. استعمال کِرِيم يا خمير دندان نيز حکم بالا را دارد و شستن دندانها با آن در حالت روزه مکروه مىباشد. و اگر اندکى از کف خمير دندان به حلق برود روزه را مى شکند.
و پاک کردن دندان ها به وسيلۀ مسواک درست است، چه مسواک خشک باشد يا مسواک تازهای که همان ثانيه آن را کنده باشند. اگر مسواک از درخت سدر کنده شده است و تلخى آن به وضاحت در دهان معلوم مىشود بازهم مسواک کردن با آن مکروه نيست.
مسئله ٢٨: اگر زنى خوابيده بود يا بيهوش بود و شوهرش با او همخوابى کرد، روزۀ زن مىشکند و فقط قضاى آن بر او واجب مى شود. کفاره واجب نمىشود. و بر مرد، هم قضا و هم کفاره هر دو واجب میگردد.
مسئله ٢٩: اگر کسى به فراموشى چيزى را خورد و چنين فکر کرد که روزهام شکست و بنابرين دوباره قصداً چيزى خورد، در اين صورت روزهاش مى شکند و فقط قضا بر او واجب میگردد، کفاره واجب نمى شود.
مسئله ۳۰: اگر کسى استفراغ کرد و چنين پنداشت که روزۀ من شکسته است و با اين گمان دوباره قصداً چيزى خورد و روزۀ خود را شکست، بازهم فقط قضاى آن بر او واجب است، کفاره واجب نمى باشد.
مسئله ٣١: اگر کسى سرمه کرد يا نيشتر زد و خون داد و يا خود را تيل و روغن ماليد و چنين فکر کرد که روزۀ من شکسته است و بنابرين حالا قصداً چيزى خورد، در اين صورت قضا و کفاره هر دو بر او واجب مي گردد.
مسئله ٣٢: اگر اتفاقاً روزۀ کسى در رمضان شکست، خوردن و نوشيدن چيزى در طول روز برايش درست نيست، بلکه بر او واجب است تا تمام روز را مانند روزه داران بگذراند.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۵ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۴ -:
مسئله ١٧: اگر کسى سنگريزه يا قطعهاى آهن يا غيره چنان چيزى را خورد که مردم آن را نه به طور غذا میخورند و نه به طور دوا، روزۀ وی مىشکند، ليکن کفّاره بر او واجب نمىگردد. فقط بايد قضاى آن را بگيرد.
و اگر چنان چيزى را خورد يا نوشيد که مردم آن را به طور غذا میخورند و يا چنان چيزى را خورد که گرچه مردم آن را عموماً به طور غذا نمىخورند ليکن در وقت ضرورت آن را به طور دواء میخورند، در اين صورت، هم روزهاش مىشکند و هم قضا و کفارة آن بر او واجب میگردد.
(کفاره مخصوص شکستاندن قصدی روزۀ ماه مبارک رمضان است. و از شکستاندن روزههاى غير رمضان کفاره لازم نمىآيد، چنانکه تفصيل آن در مسئلۀ ۲۰ خواهد آمد.)
مسئله ١٨: اگر زن و شوهر جماع {همخوابگى}کردند، روزۀ شان مىشکند. هم قضايش را بگيرند و هم کفاره اش را بدهند. هنگامی که سر آلت تناسلى مرد (حشفه) داخل سوراخ شرمگاه پيش زن شد، روزه مىشکند و قضا و کفاره هر دو واجب مىگردد، چه منى خارج شود يا نشود.
مسئله ١٩: اگر مرد آلت تناسلى خود را داخل سوراخ راه پشت زن کرد و سر آن داخل سوراخ رفت، در اين صورت نیز، روزۀ زن و مرد مىشکند و قضا و کفاره بر هر دوی آنها واجب میگردد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۳ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۲ -:
مسئله ٦: اگر مگس يا دود و يا گرد و غبار خود به خود داخل حلق رفت، روزه نمى شکند. البته اگر کسى قصداً چنين کارى را کرد، روزه اش مى شکند.
مسئله ٧: اگر کسى عود و عنبر و غيره را سوختانده آن را نزديک خود گذاشته دود آن را به بينى کشيد، روزه اش مى شکند.
به همين صورت روزه از چِلَم کشيدن نيز مى شکند. سگرت کشيدن نيز حکم بالا را دارد و روزه از سگرت کشيدن مى شکند. خلاصه اينکه روزه از کشيدن تمباکو به صورت چلم یا سگرت و غيره مى شکند و قضاى آن لازم می گردد.
البته اگر کسى عطر، گلاب، گل و غيره را که دودى در آنها نيست ببويد، اينکار جايز است و روزه از آن نمى شکند.
مسئله ٨: اگر در ميان دندانهاى کسى گوشت بند مانده بود يا قطعهٔ کوچکى نان يا غذا باقى مانده بود، و اين شخص آن را توسط خلال بيرون کشيد، ليکن آن را از دهان خود خارج نکرده بود که در حلقش فرو رفت، پس بايد ديد که اگر آن چيز کوچکتر از يک دانه نخود بود، روزه اش نمى شکند و اگر به اندازۀ يک نخود يا بزرگتر از آن بود، روزه اش در اين صورت شکسته است. البته اگر اين شخص آن چیز را از دهان بيرون آورده دوباره بلعيد در این صورت روزه اش می شکند، چه آن چيز به اندازۀ نخود باشد يا کوچکتر از آن، حکم هر دو يکیست.
مسئله ٩: روزه از بلعيدن لعاب دهان {تُف} خود نمى شکند، به هر اندازهاى هم که باشد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۱ -﴾❈◈•••┈
روزههای مستحب:
مسئله ١١: روزهگرفتن در تاريخ دهم مُحرَّم مستحب است. در حديث شريف وارد است: هر کسى اين روز را روزه بگيرد، گناهان يک سال گذشتهاش بخشيده می شود. البته به همراه تاريخ دهم، روزهگرفتن تاريخ نهم يا يازدهم نيز مستحب است، و روزهگرفتن فقط دهم محرم به تنهايي مکروه مىباشد.
مسئله ١٢: به همين صورت، روزه گرفتن تاريخ نُهم ذو الحجه يعنى روز قبل از عيد قربان که آن را یوم عَرَفَه می نامند نيز ثواب بسيار زيادى دارد و گناهان يک سال گذشته و يک سال آينده توسط آن بخشيده می شود. و اگر کسى از تاريخ اول ذو الحجه تا تاريخ نهم آن را روزه بگيرد، بسيار بهتر و خوبتر است.
مسئله ١٣: روزۀ تاريخ پانزدهم شعبان و روزۀ شش روز بعد از عيد فطر نيز در مقابل ساير روزه هاى نفلى، ثواب بیشتری دارد.
مسئله ١٤: اگر کسى تاريخ سيزده و چهارده و پانزده هر ماه قمرى را روزه بگيرد، مانند آن است که گويا سراسر سال را روزه گرفته است. حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم اين سه روز را روزه می گرفتند. و همچنين هر دو شنبه و پنج شنبه را روزه مى داشتند. اگر کسى همت نموده اين ايام را روزه بگيرد، ثواب بسيار زيادى بدست مى آورد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۳۳ -﴾❈◈•••┈
مسائل فديه - ۲ -:
مسئله ٤: اگر بر کسى چند روزۀ قضائى واجب بود و او در وقت مردن وصيت کرد که در بدل روزههاى قضائىام فديه بدهيد در اين صورت ولىّ میِّت فديۀ او را از اموال وی بايد بدهد.
بعد از مصارف کفن و دفن و اداى قرض میِّت از يک سومِ هر اندازه پول و مال او که باقيمانده است همۀ فديۀ میِّت را بايد بدهد. اينکار واجب است.
و اگر يک سوم باقيماندۀ مال مرده کفايت نمیکرد، در اين صورت از هر قدری که کفايت مي کرد از طرف همانقدر روزه، فدیه داده شود.
مسئله ٥: اگر خود اين شخص قبل از مردن وصيتى نکرد، مگر ولىّ او فديه اش او را از مال و دارائى شخصی خود اداء نمود ـ نه از مال شخص مرده ـ از خداوند اميد می رود که شايد آن را قبول فرموده مواخذه اى دربارۀ آن روزه ها از مرده نکند.
دادن فديه از مال میِّت بدون وصيت وی جايز نيست.
به همين ترتيب، اگر مقدار فديه زيادتر از يک سوم مال و دارائى مرده می شد، در این صورت با وجود وصيت میِّت، بدون رضايت همۀ وارثان، دادن فديه از بيشتر از يک سوم مال و دارائى اش جايز نيست.
البته اگر همۀ وارثان رضايت قلبى داشته باشند و همگى اجازت بدهند، فديه دادن در هر دو صورت بالا درست مي باشد.
ليکن اجازه دادن وارث نابالغ در شريعت اعتبارى ندارد، بنابرين اگر وارثين بالغ، حصۀ خویش را جدا نموده فديۀ میِّت را از حصۀ خود بدهند، صحيح می باشد.
مسئله ٦: اگر نمازهاى کسى قضا شده بود و او وصيت نمود که در بدل نمازهايم فديه بدهيد و سپس وفات کرد، حکم آن نيز مانند مسئلۀ باﻻ مى باشد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ مسائل اعتکاف - ۵ -﴾❈◈•••┈
اعتکاف زنان:
اعتکاف زن اينست که زن اندکى قبل از تمام شدن روز بيستم رمضان مبارک، در خانۀ خود در آنجائی که براى نمازخواندن مقرر نموده است تا غروب آفتاب تاريخ بيست و نهم يا سى ام رمضان، يعنى تا آن روزی که هلال عيد ديده شود، بماند.
اين را «اعتکاف» می گويند و اعتکاف ثواب بسيار فراوانى دارد.
اگر زنى شروع به اعتکاف نمايد، تنها برايش جايز است که جهت رفع حاجت و تشناب/توالت رفتن يا آب و غذا خوردن از آنجا برخاسته بيرون بيايد.
و اگر کس ديگرى حاضر باشد که آب و غذايش را برایش بياورد، در این صورت برای آب و غذا گرفتن هم از آنجا بيرون نشود و شب و روز در همانجا بماند و در همانجا بخوابد.
و بهتر اينست که بيکار ننشيند بلکه به تلاوت قرآن يا خواندن نماز نفلى يا ذکر و تسبيح به هر اندازه اى که توفيق آن را بيابد، خود را مصروف بسازد.
و اگر زن دچار حيض و نِفاس شد، اعتکاف را ترک کند، زيرا اعتکاف در حالت حيض و نِفاس جايز نيست.(۱)
همچنين در هنگام اعتکاف، جماع {همخوابگى} با همسر يا بوسيدن يا به آغوش گرفتن او نيز جايز نيست.
ا.........
(۱) اما بعد از پاک شدن از حیض و نفاس، اعتکاف کردن قضائى فقط همان يک روزى که در آن حيض يا نفاسش آمده است بر او لازم مى باشد. همچنين آن يک روز اعتکاف قضائى را اگر بخواهد در ماه مبارک رمضان ديگرى اداء کند، در اين صورت، روزۀ همان رمضان برايش کفايت مى کند. و اگر آن روز قضائى را در ماه ديگرى غير از ماه رمضان اعتکاف کند، در اين صورت آن روز را روزه نيز بايد بگيرد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ مسائل اعتکاف - ۳ -﴾❈◈•••┈
مُفسدات اعتکاف:
مسئله ۸: انجام دادن دو نوع افعال در حالت اعتکاف حرام است. یعنی در صورت ارتکاب آنها اگر اعتکاف واجب یا مسنون است، اعتکاف فاسد می شود و قضای آن لازم می گردد.
(یعنی اینکه شخص هرچند روزی که از روزهای اعتکافش فوت شده، قضای آن روزها را بگیرد. قضای اعتکاف واجب، واجب است و قضای اعتکاف مسنون، مسنون است. و برای گرفتن قضای اعتکاف رمضان، بودن ماه رمضان لازم نیست. البته روزه داشتن لازم است).
نوع اول افعال:
خارج شدن از محل اعتکاف بدون ضرورت. ضرورت دو نوع است: ضرورت بشری {طبیعی} و ضرورت شرعی.
ضرورت بشری: مثلاً رفتن برای قضای حاجت یا ادرار یا غسل جنابت. رفتن برای غذا خوردن هم مشمول این نوع ضروریات است، البته هنگامی که کسی برای آوردن غذا موجود نباشد.
ضرورت شرعی: مثلاً رفتن برای نماز جمعه.
مسئله ۹: اعتکافکننده چون به خاطر ضرورت از جای اعتکاف خود بیرون رفت، بعد فراغت از ضرورت خود در آنجا توقف نکند. و همچنین بکوشد تا حد امکان، ضرورت خود را در جائی رفع کند که نزدیکتر به مسجد است.
مثلاً در صورت عدم انتظام تسهیلات در محوطۀ مسجد اگر به خاطر رفع حاجت یا ادرار از مسجد خارج شود و خانه اش دور باشد، و خانۀ یکی از دوستان یا غیره اش نزدیکتر به مسجد است، در این صورت به خانۀ همان دوست و غيره خود برود.
البته اگر طبعیتش مانوس خانه اش است و ضرورتش {با خاطر آرام} از رفتن به جای دیگری رفع نمیگردد در این صورت رفتنش به خانه اش برایش جایز است.
و اگر اعتکافکننده به خاطر ادای نماز جمعه به مسجد دیگری برود و بعد از نماز در همان مسجد بماند و اعتکاف را در همانجا به اتمام برساند، اینکار نیز جایز است، اما مکروه می باشد.
مسئله ۱۰: برای اعتکافکننده جایز نیست که برای یک دقیقه و حتی کمتر از آن، و لَو سهواً و به فراموشی، از مسجد اعتکافگاهِ خود خارج شود.
مسئله ۱۱: خروج اعتکافکننده از جای اعتکاف خود به سبب عذرهائی که کثیرُ الوقوع نیستـند مُنافی اعتکاف است. مثلاً اگر کسی به خاطر عیادت مریضی، یا نجات غریقی، یا اطفای آتشی یا از ترس افتیدن سقف مسجد از محل اعتکاف خود خارج شد، گرچه خروجش در تمام این صورتها گناه نیست، بلکه به خاطر نجات جان ضروری نیز میباشد، لیکن اعتکاف باقی نمی ماند.
البته اگر اعتکافکننده به خاطر رفع کدام ضرورت بشری یا شرعی خارج شد و در این اثناء چه قبل از رفع ضرورت یا بعدِ فراغت از ضرورت، مریضی را عیادت کرد، یا در نماز جنازه ای شرکت نمود، اینکار عیـبی ندارد.
مسئله ۱۲: معتکِف برای ادای نماز جمعه چنان وقتی به مسجد جامع برود که تَحِیَّۃُ الْمَسْجِد و سنت جمعه را بتواند در آن مسجد بخواند، و همچنین بعد از نماز جمعه برایش جایز است تا به خاطر ادای نماز سنّت در آنجا بماند.
تخمین اندازۀ این مقدار وقت به رای همان شخص گذاشته شده است. اگر تخمینش اشتباه بود، یعنی کمی پیشتر از وقت نماز رسید، عیـبی ندارد.
مسئله ۱۳: اگر اعتکافکننده را به جبر از مسجد بیرون کردند، اعتکافش باقی نمی ماند. مثلاً پولیس او را به حکم قاضی از مسجد بیرون کشید، یا کسی که بر این اعتکافکننده قرض دارد آمده او را از مسجد بیرون کرد، اعتکاف در این صورتها باقی نمی ماند.
مسئله ۱۴: به همین صورت، اگر اعتکافکننده به خاطر ضرورت شرعی یا بشری از جای اعتکاف خارج شده بود و سپس قرضخواهی در طول راه او را ایستاده کرد، یا اینکه بیمار شد و تا رسیدن به جای اعتکاف مدتی گذشت، در این صورت ها نیز اعتکافش باقی نمی ماند.
(و اگر اعتکافش اعتکاف مستحب است اعتکاف ختم می شود، زیرا اعتکاف مستحب، مدتی معیّن ندارد، بنابرین قضائی هم ندارد.)
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ مسائل اعتکاف - ۱ -﴾❈◈•••┈
مسئله ۱: برای اعتکاف، سه امر ضروری است:
اول: اعتکاف در مسجدی که نماز را در آن به جماعت می خوانند.
دوم: نیت اعتکاف را داشتن. بنابرین بدون داشتن قصد و اراده، بودن در مسجد را اعتکاف نمی گویند. همچنین برای صحت نیت، مسلمان و عاقل بودن هم شرط است، لذا شرط اسلام و عقل نیز در ضمن شرط نیت شامل می باشد.
سوم: پاک بودن از جنابت و حیض و نفاس.
مسئله ۲: افضلترین اعتکاف:
(*) اعتکاف در مسجدُالحرام یعنی مسجدی است که کعبۀ شریف در آن است.
(*) سپس در مسجد نبوی.
(*) سپس در مسجد بیت المقدس.
(*) سپس در مسجد جامعی که نمازهای پنجگانه در آن به جماعت خوانده می شود.
(*) اگر نمازهای پنجگانه در آن به جماعت اداء نمی شود در این صورت اعتکاف در مسجد محلّه افضل است.
(*) سپس در آن مسجدی که تعداد جماعت گذاران آن بیشتر باشد.
مسئله ۳: اعتکاف بر سه نوع است:
(۱) واجب.
(۲) سنّت موکّده.
(۳) مستحب.
اعتکاف واجب:
«اعتکاف واجب» آنست که شخص، اعتکاف کردن را نذر بگیرد، چه بدون شرط چیزی نذر بگیرد یا با شرط چیزی.
نذر بدون شرط {نذر غیر معلَّق} اینست که کسی مثلاً بگوید؛ من اعتکاف را نذر کردم.
و نذر با شرط چیزی {نذر معلَّق} اینست که کسی مثلاً بگوید؛ اگر فلان کارم شد اعتکاف می کنم.
اعتکاف سنّت موکّده:
«اعتکاف سنّت موکّده» اعتکاف عَشَره{ده روز}آخری ماه مبارک رمضان است، زیرا اعتکاف این ده روز به التزام از نبی کریم صلی الله علیه وسلم در احادیث صحیح منقول است. این سنت موکّده با ادای چند نفر از عهدۀ سایر اهل محله ساقط می شود.
اعتکاف مستحب:
«اعتکاف مستحب» اعتکاف روزهای دیگر غیر از ده روز آخر ماه رمضان است، چه در اوایل ماه رمضان باشد و چه در اواسط ماه رمضان و یا در ماههای دیگر سال.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۳۰ -﴾❈◈•••┈
صورتهای که نگرفتن روزه جايز است - ۴ -:
مسئله ١١: هنگامی که زن حامله يا زن شيردهنده به سبب روزه بر جان خود يا بر جان طفل خود خوف داشته باشد، در اين صورت برایش جایز است تا روزه نگيرد و بعداً قضاى آن را بگيرد.
ليکن اگر شوهرِ زن پولدار است و میتواند به خاطر شير دادن طفل، دايهاى را استخدام کند، در اين صورت براى مادر طفل جايز نيست که به سبب شير دادن، روزۀ رمضان را ترک کند.
البته اگر آن طفل جز شير مادر خود شير ديگرى را نمى خورد، در اين صورت روزه نگرفتن براى مادر طفل درست است.
مسئله ١٢: دايهاى را به خاطر شير دادن طفل استخدام کردند و ماه رمضان آمد و اگر دايه روزه بگيرد جان کودک به خطر مى افتد، در اين صورت روزه نگرفتن براى دايه صحيح است.
مسئله ١٣: هر زنی که در حالت حيض است يا طفل به دنيا آورده در حالت نِفاس است، تا زمانی که از حيض و نِفاس پاک نشود برایش جایز نیست روزه بگیرد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۸ -﴾❈◈•••┈
صورتهای که نگرفتن روزه جايز است - ۲ -:
مسئله ٥: برای اشخاصی که در حال سفر اند جايز است تا روزه نگيرند و بعداً قضاى آن را بگيرند.
معنى «سفر» همان است که در مسائل نماز گذشت. يعنى قصد رفتن به فاصلۀ سه منزل مسافت را داشته باشد.
(علماء و اهل فتوى، مسافت سه منزل را مساوى با ٤٨ ميل دانسته اند و ٤٨ ميل مساوى ٧٧ کيلومتر و٢٩٦ متر است.
فتاوى دار العلوم ديوبند: ٤/٣١١ چاپ جديد، و مظـاهر حق: ٣/٢٢٠ و فتاوى محموديه: ١٠/ ١٥١ و ٧ /٤٧٣ و٤٧٤ و٤٧٩ و٤٨٠ و٤٨٢ و٤٨٩ و عزيز الفتاوى: ١/٢٧٠ و٢٧١ و فتاوى رحيميه: ٥/١٦٨ و فتاوى مفتى محمود: ٢/ ٤٩٨ و ٥٠٢ و ٥٠٣ و فتاوى عثمانی: ١/٥٠٣ و احسن الفتاوى: ٤/١٥ و مسايل شما و حل آنها: ٢/٣٧٩ و٣٨٠)
مسئله ٦: اگر مسافر در سفر دچار تکليف و دشوارى نمی شود (مثلاً سوار قطار يا طياره بوده گمان دارد که تا شام به خانه خواهد رسيد و يا تمام وسايل آرامش و راحتش موجود است) در اين صورت برايش بهتر است که در حالت مسافرت نيز روزه بگيرد.
و اگر روزه نگيرد مرتکب گناهى نمی شود، البته از کسب فضيلت روزۀ رمضان مبارک محروم مى ماند.
و اگر در طول راه به سبب روزه دچار تکليف و پريشانى می شود، در اين صورت روزه نگرفتن برايش بهتر است.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۶ -﴾❈◈•••┈
صورت های که شکستن روزه جايز است:
مسئله ١: اگر کسى ناگهان چنان مريض شد که اگر روزه خود را نشکند خوف هلاکش می رود، يا مرضش بسيار زياد می شود، در اين صورت ها شکستن روزه برایش درست است. مثلاً ناگهان مبتلا به چنان درد معده شد که تاب و توان از دستش رفت، يا مار او را گزيد، در اين صورت ها خوردن دوا و شکستن روزه جايز است.
به همين ترتيب اگر کسى آن اندازه تشنه شد که از شدت تشنگى خوف هلاکش می رود، در اين صورت نيز شکستن روزه برایش درست است.
مسئله ٢: اگر چنان تکليف يا حالتى براى زن حامله پيش آمد که اگر روزۀ خود را نشکند جان خودش يا طفلش به خطر مى افتد، شکستن روزه برایش جايز است.
مسئله ٣: اگر کسى غذا مى پخت و به سبب حرارت و گرمى آنقدر تشنه و بى طاقت شد که خوف هلاک جانش می رود، براى او جايز است که روزۀ خود را بشکند.
ليکن اگر خودش قصداً آن قدر کار کرد که خود را به اين حالت انداخت، از اینکار گناهکار می شود. ولى بازهم شکستاندن روزه برايش در اين حالت جايز مى باشد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۴ -﴾❈◈•••┈
مسائل کفارۀ روزه - ۲ -:
مسئله ٥: اگر کسى طاقت روزه گرفتن را نداشته باشد در این صورت شصت مسکين را روزانه دو وقت غذا بخوراند، به آن اندازه که شکم شان کاملاً سير شود و ديگر جاى خوردن نداشته باشند.
مسئله ٦: اگر بعضى از اين مساکين، اطفال خُردسال باشند، کفاره اداء نمى شود، بايد به تعداد همان اطفال، مساکين بالغ دیگری را غذا بخوراند.
مسئله ٧: اگر کسى به خاطر کفارۀ خود به مساکين نان گندم می دهد، فقط نان خالى دادن به آنها هم کافى خواهد بود، و اگر نان جو و جوارى و غيره می دهد، در اين صورت باید به همراه آن مقدارى سالَن {نانخورش} مانند شوربا، قورمه و غيره نیز به آنها بدهد تا نان خشک را با آن بخورند.
مسئله ٨: و اگر مساکين را غذا نخوراند بلکه مي خواهد شصت مسکين را غلّه بدهد، اين هم جايز است. هر مسکین را آن اندازه غلّه بدهد که در صدقة فطر داده می شود.
«صدقۀ فطر» عبارت از نيم صاع گندم يا آرد گندم يا قيمت آن و يا يک صاع جو و جوارى يا آرد آنها يا قيمت آنهاست. يک صاع به اوزان جديد، مساوى سه و نيم کيلو، و نيم صاع مساوى يک کيلو و هفت صد و پنجاه گرام است. تفصيل تحت «مسايل صدقة فطر» ملاحظه گردد.
مسئله ٩: اگر قيمت همان اندازه غلّه را به مساکين بدهد، اينهم جايز است.
مسئله ١٠: اگر کسى به شخص ديگری گفت؛ از طرف من کفاره بده و شصت مسکين را غذا بخوران، و آن شخص از طرف او مساکين را غذا خورانید يا به آنها غلّه داد، کفاره در اين صورت اداء مى شود. و اگر کسى بدون گفته کفاره دهنده از طرف او کفاره داد، کفاره صحيح نمى باشد.
مسئله ١١: اگر کسى فقط يک مسکين را دو وقت در روز تا شصت روز غذا خورانید و يا تا شصت روز غله یا قيمت آن را به او داده رفت، بازهم کفاره اداء می شود.
مسئله ١٢: و اگر نتوانست اين مسکين را پیاپی تا شصت روز غذا بخوراند بلکه چند روزی در اين بين وقفه آمد، بازهم حرجى نيست، کفاره اش درست است.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۲ -﴾❈◈•••┈
مسائل سحری و افطار - ۲ -:
مسئله ٨: اگر کسى آنقدر در سحرى تأخیر کرد که مشکوک شد که صبح شده است يا نى، در این صورت خوردن سحری در این وقت مکروه است. و اگر کسی در چنين وقت چيزى خورد يا نوشيد، وی کار زشتى کرده و مرتکب گناه گردیده است.
اگر بعداً معلوم شد که صبح شده بود، در اين صورت قضاى آن را بايد بگيرد. و اگر به يقين چيزى معلوم نگرديد و فقط شک باقى ماند، در اين صورت قضاى آن واجب نيست، اما احتياط در اينست که قضاى آن روز را بگيرد.
مسئله ٩: مستحب اينست که به محض غروب آفتاب فوراً روزه را افطار کنند. تأخیر کردن در افطار مکروه است.
مسئله ١٠: در روزهاى ابرى کمى ديرتر روزه را افطار کنيد. هنگامى که متيقن شديد که آفتاب حالا غروب کرده است آنوقت روزه را افطار کنيد، و محض به ساعت و غيره تا وقتى که دل تان گواهى ندهد چندان اعتماد نکنيد، زيرا شايد ساعت پس و پيش رفته باشد و وقت را غلط نشان بدهد. حتی اگر کسى آذان بدهد ليکن هنوز هم مشکوک هستيد که آیا وقت افطار شده یا نی، و دل تان به وقت افطار گواهى نمى دهد، افطار کردن روزه در اين صورت هم درست نيست.
مسئله ١١: افطار کردن با خرما بهتر است، و در صورت عدم آن اگر چيز شيرين ديگرى باشد روزه را با آن افطار کنيد. و اگر خرما و چيزى شيرين موجود نيست، روزه را با آب افطار کنيد زیرا اين هم مستحب است. بسيارى از زنان و بعضى از مردان روزه را با نمک افطار می کنند و اينکار را ثواب می دانند. داشتن چنين عقيده ای غلط است.
مسئله ١٢: تا وقتى که غروب آفتاب مشکوک است افطار کردن روزه جايز نيست.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۲۰ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۹ -:
مسئله ۴۴: روزه از «احتلام» فاسد نمی شود یعنی نمی شکند. اگر کسی بعد از احتلام و بدون غسل کردن روزه بگیرد، روزه اش درست است.
«احتلام» خروج منی در خواب را میگویند.
به همین صورت اگر کسی با دیدن زنی یا شرمگاه آن زن یا تصوّری در دل، انزال شود، بازهم روزهاش نمیشکند.
مسئله ۴۵: اگر مردی در سوراخ آلت تناسلی خود چیزی مانند تیل یا آب بیندازد، چه به وسیلۀ پِچکاری {آمپول} یا غیره... و یا میلهای را داخل آن کند، روزه در این صورت ها فاسد نمی شود، اگرچه آن چیز تا مثانه نیز برسد.
مسئله ۴۶: کسی روزه به یادش نبود یا اینکه هنوز کمی از شب باقیمانده بود که شروع به جِماع کرد، یا شروع به خوردن یا نوشیدن چیزی کرد، و سپس به محض اینکه به یادش آمد که روزه دارد، یا به محض اینکه صبح صادق دمید، فوراً از همسر جدا شد و یا لقمه را از دهان بیرون انداخت، در این صورت ها روزه اش فاسد نمی شود و نمی شکند، اگرچه بعد از جدا شدن از همسر، بازهم منی خارج شود. این انزال در حکم احتلام خواهد بود.
مسئله ۴۷: روزه از مسواک کردن، اگرچه بعد از زوال آفتاب باشد ضرری نمی بیند، چه مسواک تر باشد یا خشک.
مسئله ۴۸: بوسیدن همسر و آغوش گرفتن او در حالت روزه، هنگامی که خوف انزال برود یا خوف برود که نفس بیاختیار شده آخرِ کار به جِماع خواهد کشید، مکروه میباشد، و اگر این خوف نباشد، مکروه نیست.
مسئله ۴۹: در حالت روزه، لبهای زن را در دهان گرفتن، و مباشرت فاحش با او (یعنی چسپانیدن آلت خود به شرمگاه زن در حالت برهنگی بدون دخول به آنجا) در هر حال مکروه است، چه خوف انزال برود یا نرود.
مسئله ۵۰: اگر کسی مقیم بود و بعد از نیت روزه مسافر شد و به قصد سفر از شهر و قریۀ خود خارج شده کمی پیش رفت و سپس دوباره برای گرفتن چیزی که یادش رفته بود به خانه برگشت و به خانه رسیده روزۀ خود را فاسد ساخت، در این صورت کفّاره بر او واجب میگردد. زیرا اگرچه او به نیت اقامت برنگشته و نه آنجا اقامت کرده، لیکن به محض برگشتن به خانۀ خود، کلمۀ «مسافر» دیگر بر او اطلاق نمیگردد.
مسئله ۵۱: اگر بجز جِماع، کفّاره از سبب دیگری واجب شده باشد و شخص هنوز یک کفاره را اداء نکرده بود که کفارۀ دیگری بر او واجب شد، در این صورت ادای یک کفاره از طرف هر دو کافی خواهد بود، اگرچه این دو کفاره از دو رمضان جداگانه باشد.
البته اگر روزههائی که به سبب ارتکاب جِماع فاسد شدهاند، روزههای یک رمضان باشند، در این صورت یک کفاره از طرف همۀ آنها کفایت خواهد کرد. و اگر از دو رمضان باشند، در این صورت دو کفّارۀ جداگانه باید داد، اگرچه کفّارهدهنده کفارۀ اوّلی را هنوز هم اداء نکرده باشد..
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۸ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۷ -:
مسئله ٣٣: اگر کسى در رمضان اصلاً نيت روزه را نداشت، بنابرين در طول روز خورده و نوشيده رفت، در اين صورت کفاره بر او واجب نمى باشد. کفاره همان وقتى واجب مى شود که شخص نيت روزه را نموده بعداً آن را بشکند.
مسئله: اگر کسى خود را واکسين کند، روزه اش نمى شکند.
مسئله: اگر کسى را پيچکارى (آمپول) کنند يا سِيرُم (گلوکوز) به او ترزيق نمايند يا خون به او بدهند، روزه اش در اين صورت نمى شکند.
مسئله ۳۴: اگر کسی در ماه رمضان فراموش کرد که روزه دارد و سهواً چیزی خورد یا نوشید یا با همسرش جماع (همخوابی) کرد و سپس به این پندار که حالا روزهام شکسته است، قصداً چیزی خورد یا نوشید، روزهاش فاسد میشود، اما کفّاره بر او لازم نمیگردد، بلکه فقط قضای آن روز بر او واجب می شود.
و اگر مسئلۀ شرعی را میدانست و با این وجود بعد از ارتکاب سهوی آنها حالا قصداً چیزی خورد یا نوشید، پس در صورت ارتکاب همخوابی سهوی، هم کفّاره بر او لازم میگردد و هم قضاء، و در صورت خوردن و نوشیدن سهوی، فقط قضاء بر او واجب خواهد بود و بس.
مسئله ۳۵: اگر کسی بدون اختیار استفراغ کرد یا احتلام کرد و یا فقط از دیدن زنی یا غیره انزال نمود و به سبب ندانستن مسئله پنداشت که روزهاش شکسته است و عمداً چیزی خورد یا نوشید، روزهاش در این صورت فاسد میشود و فقط قضای آن بر او لازم میآید.
و اگر می دانست که روزه از این چیزها نمی شکند ولی بازهم عمداً روزه را خورد، در این صورت کفاره نیز بر او لازم میگردد.
مسئله ۳۶: اگر مردی در سوراخ آلت تناسلی خود چیزی چکانید، روزه اش فاسد نمی شود، زیرا این چیز به داخل {جَوف} بدنش نمی رسد.
مسئله ۳۷: اگر مردی با زن مُرده یا با دختر کمسال نابالغه ای که شهوت را نمی انگیزد، و یا با حیوانی جِماع کرد، و یا زنی را به آغوش گرفت یا بوسید و یا با دست خود جَلَق زد، و در همۀ این صورتها منی خارج شد، روزهاش در همۀ این صورت ها فاسد می شود و قضاء واجب می گردد، اما کفّاره لازم نمیشود.
مسئله ۳۸: اگر مردی با زن روزهداری که دیوانه است یا در خواب است و یا بالجبر جماع کرد، در تمام این صورت ها روزۀ زن فاسد می شود و فقط قضای آن بر او لازم می گردد. و اگر مرد نیز روزه داشت، در این صورت هم قضا و هم کفّاره هر دو بر این مرد واجب می گردد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۶ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۵ -:
مسئله ٢٠: کفّارۀ شکستن روزه همان وقتى لازم می شود که انسان در ماه مبارک رمضان روزۀ خود را بشکند. کفاره از شکستاندن هيچ روزۀ ديگرى واجب نمى گردد. خواه به هر صورتى آن را بشکند، اگرچه آن روزه روزۀ قضائى رمضان هم باشد.
البته اگر کسى در رمضان در شب نيت روزه را ننموده بود يا زنی بعد از شکستاندن روزه در همان روز حايضه شد، در اين دو صورت کفاره از شکستن روزه واجب نمى شود.
مسئله ٢١: اگر کسى در دوران روزه نصوار بينى به بینی کشيد يا در گوش خود تيل يا روغن انداخت و يا خود را اِماله کرد (حقنۀ بالغان را «اِماله کردن» میگويند) ليکن دوائى نخورد، در همۀ اين صورتها روزهاش شکسته است، اما فقط قضاى آن بر او واجب مىباشد و کفاره واجب نمىشود.
مسئله ٢٢: برای زن، انداختن دوا يا تيل يا کدام شى ديگر در حالت روزه در سوراخ شرمگاه پيش جايز نيست. اگر زنى در حالت روزه در آنجا دوا انداخت، روزهاش مى شکند، ولى کفاره واجب نمى شود.
اين حکم دربارۀ زنان است و اگر مردى دوا يا تيل در سوراخ آلت تناسلى خود بيندازد، روزهاش نمى شکند.
مسئله ٢٣: اگر دايه و قابله به ضرورت، انگشت خود یا آلۀ دیگری را داخل سوراخ شرمگاه پيش زنى کرد، يا خود زن انگشت خود را داخل آنجا کرد، و سپس تمام انگشت يا مقدارى از انگشت را بيرون کشيده دوباره آن را داخل سوراخ کرد، روزه در این صورت مىشکند، ليکن کفاره واجب نمىشود. فقط قضاى آن واجب ميباشد.
و اگر انگشت را بعد از بيرون کشيدن دوباره داخل نکرد، روزه نمىشکند. البته اگر پيش از داخل کردن به سوراخ، انگشت او تر بود، چه با آب يا چيزى ديگر، در اين صورت روزه در همان بار اول داخل کردن انگشت مى شکند.
مسئله ٢٤: اگر از دهان کسى خون مى آمد و او آن را به همراه تُف {لعاب دهن} خود بلعید، روزهاش می شکند. البته اگر مقدار خون کمتر از تُف بود و مزه خون معلوم نمى شد، در اين صورت روزه نمى شکند.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۴ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۳ -:
مسئله ١٠: اگر کسى قبل از طلوع صبح نصوار زير لب انداخت و سپس دهان خود را شسته پاک کرد ليکن رنگ آن نرفت، روزه اش نمى شکند.
اين حکم نشکستن روزه در هنگامى است که آب دهان آميخته با نصوار به حلق نرود. ليکن عادتاً و اکثر، آب دهان با اجزاى نصوار آميخته به حلق مىرسد و لذا روزه را مىشکند. بنابرين نصوار به دهان انداختن در دوران روزه جايز نيست.
و اگر کسى نصوار به دهان انداخت و خودِ نصوار يا لعاب دهان آميخته با نصوار خود را قُرت کرد، روزهاش مىشکند و قضاى آن بر او لازم میگردد.
مسئله ١١: اگر غسل بر کسى در طول شب واجب شد اما او غسل نگرفت بلکه در روز غسل نمود، بازهم روزهاش درست است. حتى اگر تمام روز غسل نگيرد بازهم روزهاش نمىشکند. البته گناهش جداگانه خواهد بود.
مسئله ١٢: اگر کسى بينى خود را به آن شدت بالا کشيد که خِلم (مخاط بینی) داخل حلق رفت، روزه از آن نمىشکند. به همينگونه اگر لعاب دهانش به حلقش برود، روزهاش نمى شکند.
مسئله ١٣: شخصى در شب نصوار به دهان انداخته خوابيد و بعد از صبح بيدار شد، روزهاش صحيح نيست، قضاى آن را بگيرد و کفّاره بر او واجب نمى باشد.
اگر کسى زکام و ريزش کرده (سرما خورده) باشد يا بينىاش بند باشد و يا مبتلا به بيمارى ديگرى باشد و در حالت روزه دوائی را ـ به شکل گاز يا مايع يا پودر ـ جهت تداوى به بينى خود بکشد يا بچکاند، روزهاش مى شکند و قضاى آن بر او لازم مىگردد.
مسئله ١٤: اگر در وقت غرغره کردن، آب داخل حلق کسى رفت و روزه به يادش بود، روزهاش شکسته و قضاى آن بر او واجب گشته است. ولی کفّاره بر او واجب نمى باشد.
مسئله ١٥: اگر کسى بىاختيار استفراغش آمد روزهاش نمىشکند، چه استفراغ کم آمده باشد یا زياد. البته اگر کسى خودش قصداً استفراغ کرد و استفراغش دهان پُر بود، روزهاش مىشکند. و اگر کمتر از پُرى دهان بود در اين صورت روزه از استفراغ قصدی هم نمیشکند.
مسئله ١٦: اگر اندکى استفراغ آمد و به خودى خود دوباره به حلق فرو رفت، روزه نمىشکند. البته اگر شخصى قصداً آن را بلعید روزهاش میشکند.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۲ -﴾❈◈•••┈
آنچه که روزه را نمیشکند وآنچه که روزه را میشکند و قضا يا کفّاره را لازم میگرداند - ۱ -:
مسئله ١: اگر روزهدار به فراموشى چيزى بخورد يا بنوشد و يا به فراموشی با همسر خود همبستر شود، روزه اش نمى شکند. اگر روزهدار در فراموشى، شکمسير نيز غذا بخورد بازهم روزهاش نمیشکند. و اگر به فراموشى چندين بار خوردنى يا نوشيدنى بخورد، بازهم روزه اش نمى شکند.
مسئله ٢: اگر کسى شخصى را ديد که به فراموشى چيزى می خورد يا می نوشد، پس اگر آن شخص آنقدر طاقت دارد که به سبب روزه مشقت زيادى نخواهد ديد، در اين صورت روزه را به يادش آوردن واجب است. و اگر آن شخص ضعیف و ناتوان است و از روزه دچار تکليف و مشقت می شود، در اين صورت روزه را به يادش نياوريد و بگذاريد آب و غذا بخورد و بنوشد.
مسئله ٣: اگر کسى در روز خوابيد و چنان خوابى ديد که غسل گرفتن بر او واجب شد يعنى اينکه احتلام کرد، روزه اش نمى شکند.
مسئله ٤: سرمه زدن، تيل ماليدن و بوئيدن عطر در دوران روزه درست است و روزه از آنها عيبى نمى بيند، خواه هر وقت روز هم باشد، حتی اگر بعد از سرمه کشيدن، رنگ سرمه در تُف يا بلغم مشاهده شود، بازهم روزه نمی شکند و نه مکروه می شود. به همين گونه اگر کسى دوا به چشم خود بيندازد يا بچکاند روزه اش نمى شکند، گرچه طعم دوا در حلقش معلوم شود.
مسئله ٥: روى يک بستر خوابيدن زن و شوهر و همديگر را لمس کردن، آغوش گرفتن و بوسيدن در حالت روزه درست است. اما اگر جوش جوانى در آنها آنقدر است که خوف می رود از اينکارها با يکديگر جماع خواهند کرد، در اين صورت نبايد اينکارها را انجام داد، زیرا در این حالت مکروه مي باشد.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
┈•••◈❈﴿ روزه - ۱۰ -﴾❈◈•••┈
شکستن روزۀ نفلی در چه صورتی درست است:
مسئله ٨: بدون اجازۀ شوهر، گرفتن روزۀ نفلى براى زن درست نيست (اين حکم مشروط به موجود بودن شوهر است.) اگر زن بى اجازۀ شوهر روزه گرفت، شوهر اگر بخواهد می تواند روزۀ او را بشکند. و زن بعداً هر وقتى که شوهر اجازه داد قضاى آن روز را بگیرد.
مسئله ٩: کسى به خانۀ شخصى به مهمانى رفت یا آن شخص او را به مهمانى خواست و اگر مهمان غذا نخورَد صاحب خانه بد خواهد برد و موجب دل شکنى اش خواهد شد، در اين صورت براى مهمان درست است که براى خاطردارى صاحب خانه روزۀ نفلى خود را بشکند. و همچنين براى صاحب خانه درست است که براى خاطردارى مهمان، روزۀ نفلى خود را بشکند. البته هنگامی که اگر صاحب خانه غذا نخورد، بر مهمان بد بخورد.
مسئله ١٠: اگر کسى در روز عيد روزۀ نفلى گرفت، بازهم باید روزۀ خود را بشکند و قضايش بر او واجب نيست.
عيد فطر فقط يک روز است گرچه در افغانستان آن را سه روز می گیرند. بنابرين روزه گرفتن در روز اول عيد فطر حرام است ودر روزهاى دوم و سوم آن جايز مى باشد، و روزه گرفتن در روز عید قربان و سه روز بعد از آن در هر حال ناجایز است.
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷