وفا طمع نکنم زانک جور خوبان را
طبیعت است و
سرشت است و
عادت و
دین است ...
@Poem_sense
#مولانا
نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
@Poem_sense
#سعدی
╭─┅═ঈ🥀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🍃ঈ═┅─╯
دریا را نمی شد
تانکر تانکر به شهر آورد
همین طور شهر را نمی شد
کامیون کامیون به ساحل برد
عمر مردی که
دریا و شهر را
یکسان دوست داشت
در جاده گذشت
#رسول_یونان
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
این عادلانه نیست،
گاهی در شعرهام مجبورم
زیبایی ِ تو را
در آغوش بیگانه ای تصور کنم،
افسوس که تو همچنان زیبایی،
حتی وقتی
سهم من نیستی ...
#کامران_رسول_زاده
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
چه کارهایی که میبایست بکنیم و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم،
فرصتی مناسب را انتظار میکشیدیم،
تنبلی میکردیم و برای اینکه مدام به خود میگفتیم:
«چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت.» زیرا نمیدانستیم هر روزی که میگذرد، بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است.
تصمیمگیری، تلاش و عشقورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم.
📖مائده های زمینی
#آندره_ژید
💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫
جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیـــچ کامی جــان از بـــــدن برآید
از حســـرت دهـــانش آمد به تنگ جـــــانم
خود کام تنگــدستان کی زان دهـــــن برآید
گویند ذکر خیـــرش در خیــل عشقبــــازان
هر جــا که نـــام حافظ در انجمـــــن برآید
#حافظ
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
من در شور عشقم
محبوب من
چه نعمت بزرگی است
اینکه صبحگاهان چشم باز کنی
و کسی را ببینی
که صدایش می کنی:
” محبوب من “
من به همه ی زبانها ی دنیا دوستت دارم
آیا تو نام دیگری
به غیر از ”محبوب من“ داری ؟
#سعاد_الصباح
💫💫⚜⚜💫💫
⚜@Poem_sense
💫
چون باده ز غم چه بایدت جوشیدن
با لشگـر غم، چه بایـدت کوشیدن
سبز است لبت ساغر از او دور مدار
مِی بر لب سبزه خوش بود نوشیدن
#حافظ
💠🔷🔷💠🔹🔹
🔷 @Poem_sense
🔹
افلاطونِ حکیم، منزل در کوی زرگران گرفته بود.
از حکمت آن سؤال کردند
فرمود که: تا اگر خواب بر چشم من غالب شود و از تفکر و مطالعه منع کند، آواز ادَوات ایشان مرا بیدار گرداند..!
📖 حکایتهای دهخدا
#محمدحسین_صفاخواه
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
روزی می رسد که نسبت به همه چیز بی تفاوت می شوی. نه از بدگویی های دیگران می رنجی و نه دلخوش به حرف های عاشقانه ی اطرافت.
به آن روز می گویند: "پیری"
آن روز، ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشته اند؛ فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد.
این دیگر به چگونه تاکردن زندگی با انسان ها دارد!
📖سفر به خیر، آقای رئیس جمهور
#گابریل_گارسیا_مارکز
╭─┅═ঈ💌ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌱ঈ═┅─╯
#نامه_عاشقانه
عزیزترین فرشته،
گمان می کنم بسیاری از ما در این جهان بزرگ تنها هستیم، اما باید برای دریافتن این موضوع عاشق شویم. درمان این درد، کشف نیاز خود برای مشارکت و بودن با دیگران است. منظور من از مشارکت، مفهوم بسیار ویژه ای است که ما از وقتی که با یکدیگر بوده ایم، برایمان اتفاق افتاده است. من و تو. اکنون، من از لذت تجربه ی بودن با یک همدم خاص آگاهی یافته ام. عزیز زیبا و ارزشمند من، کاش روزها تا زمان دیدار ما کوتاه تر شوند.
عاشق تو، اورسن
#نامه_اورسن_ولز_به_ریتا_هیورث
💫💫⚜⚜💫💫
⚜@Poem_sense
💫
فقیـر و خسته به درگـاهت آمدم رحمی
که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز
بیـا که هاتف میخانه دوش با مـن گفت
که در مقـام رضـا باش و از قضا مگریز
#حافظ
┅─═✿♥✿═─┅
@poem_sense
┅─═✿🌱✿═─┅
پیش از این خاطر من خانه پرمشغله بود
با تو پرداختمش وز همه عالم رُفتم ...
#سعدی
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃@Poem_sense
🌹
نمیدانم ...
از دلتنگی عاشقترم
یا از عاشقی دلتنگتر!
فقط میدانم
در آغوش منی،
بی آنکه باشی
و رفتهای
بی آنکه نباشی ...
#عباس_معروفی
💠🔷🔷💠🔹🔹
🔷@Poem_sense
🔹
#هرروز_یک_پند
زاهدی مهمان پادشاهی بود چون به طعام
بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و
چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که
عادت او تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت
کنند.
ترسم نـــــرسی به کعبـه ای اعـرابی
کین ره که تو میروی به ترکستان است
گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که به
کار آید.
گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی
که به کار آید.
تا چه خواهی خریدن ای معذور
روز درمانــــدگی به سیم دغل
@Poem_sense
#سعدی
#گلستان
💠🔷🔷💠🔹🔹
🔷@Poem_sense
🔹
#حکایت
شخصی برای درمانِ دردش نزد طبیب رفت .
پزشک پرسید:کجایت درد می کند؟
آن شخص پاسخ داد: موی ریشم !
طبیب پرسید : چه خوردهای ؟
بیمار گفت: نان و یخ!!
پزشک گفت: برو بمیر
که نه دردت به آدمی می ماند
و نه خوراکت!
#عبید_زاکانی
با دلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی
سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟
@Poem_sense
#فاضل_نظری
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم
#کنسرت_استاد_محمدرضا_و_مژگان_شجریان
@Poem_sense
جان دل و دیده منم، گریهی خندیده منم
یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا
کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز
کان صنمِ قبلهنما، خم شد و بوسید مرا
@Poem_sense
#هوشنگ_ابتهاج
جهان بر دشمنان بفروش و
عشق دوستان بستان
که مقصود از جهان عشقاست و
باقی سر به سر بازی ...
@Poem_sense
#اوحدی
من می نه ز بهر تنگدستی نخورم
یا از غم رسوایی و مستی نخورم
من می ز برای خوشدلی میخوردم
اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم
@Poem_sense
#خیام
تمام حجم قفس را شناختیم، بس است
بیا به تجربه در آسمان پری بزنیم ...
@Poem_sense
#قیصر_امینپور
جان چون کمـال یافت نماند در بدن
انگور چون رسید به میخانه می برند
@Poem_sense
#صائب_تبریزی
کسی باور نمیکند
"لبخندش"
میتوانست پلی باشد
که جمعه را
به همهٔ روزهای هفته
پیوند بزند ...
@Poem_sense
#احمدرضا_احمدی
گوشهگیران زود در دلها تصرف میکنند
بیشتر دل میبرد خالی که در کُنج لب است
@Poem_sense
#صائبتبریزی