poem_sense | Неотсортированное

Telegram-канал poem_sense - شعر و شعور

15484

گزیده ای از ناب ترین اشعار ادبیات ایران و جهان

Подписаться на канал

شعر و شعور

╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯

وجود عشق برای آن نیست
که ما را خوشحال کند
من اعتقاد دارم عشق وجود دارد
تا به ما نشان دهد چقدر می توانیم
تحمل کنیم...

#هرمان_هسه

Читать полностью…

شعر و شعور

⬛️⬜️⬛️⬜️⬛️⬜️
⬜️@Poem_sense
⬛️

آیینـہ ها دچـــــار فـرامـوشـی اند
و نــــام تـو
ورد زبـان کـوچہ ی خـامــوشـی

•°•°•°
امشــب
تکلیــف پنـــجره
بی چشـــم های بـاز تـــــو ،
روشـن نیست ...!

@Poem_sense
#قیصر_امین_پور

Читать полностью…

شعر و شعور

💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫
دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست

عمریست تا ز زلف تو بویی شنیده‌ام
زان بوی در مشام دل من هنوز بوست

#حافظ

Читать полностью…

شعر و شعور

╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
من
همهٔ این سال‌ها
هر از گاه که خوابت را می‌بینم،
می‌بینم باز جایی هستیم انگار
و داریم تَن می‌شوئیم در لمسِ نور،
و یک جور هوای خاص،
حسِ عجیب،
میل، مَست، حلول، هَست.

هی شادمانیِ بی‌سبب
شادمانی بی‌سبب...!

تو آنقدر از مَنی
که انگار
جایی دیگر از این جهان
خواهرِ باران و روحِ مادرم بوده‌ای.


#سیدعلی_صالحی

Читать полностью…

شعر و شعور

✦••┈❁❀❁┈••✦
@Poem_sense
✦••┈❁❀❁┈••✦

بگذار تا بسوزند
لب های باز ما را

بگذار تا بدوزند
بگذار دست ها را
بر دست ها ببندند

بگذار تا بگوییم
بگذار تا بخندند

بگذار هر چه خواهند
نجواکنان بگویند
بگذار رنگ خون را
با اشک ها بشویند

بگذار تا خدایان
دیوار شب بسازند
بگذار اسب ظلمت

بر لاشه ها بتازند
بگذار تا ببارند
خون ها ز سینه ی ما
شاید شکفته گردد
گل های کینه‌ی ما

#نصرت_رحمانی

Читать полностью…

شعر و شعور

┅─═✿🍂✿═─┅
@poem_sense
┅─═✿✨✿═─┅

گرفته‌تر ز خزانِ دلم خزانی نیست
ستاره بارتر از چشمم آسمانی نیست

به حجم تنگدلی‌های آفتابی من
مدارِ حوصلهٔ هیچ کهکشانی نیست
 
#قیصر_امین‌پور

Читать полностью…

شعر و شعور

╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشتهٔ سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نایِ جان برآورم
دردهایِ من نگفتنی
دردهایِ من نهفتنی است ....

دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
دردِ مردمِ زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگِ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنهٔ شناسنامه‌هایشان
درد می‌کند

من ولی ... تمام استخوانِ بودنم
لحظه‌های سادهٔ سرودنم
درد می‌کند
انحنای روحِ من
شانه‌های خستهٔ غرورِ من
تکیه‌گاه بی‌پناهی دلم شکسته است
کتفِ گریه‌هایِ بی بهانه‌ام
بازوانِ حس شاعرانه‌ام
زخم خورده است
دردهایِ پوستی کجا؟
دردِ دوستی کجا؟

این سماجت عجیب
پافشاری شگفتِ دردهاست
دردهای آشنا
دردهای بومی غریب
دردهای خانگی
دردهای کهنهٔ لجوج
اولین قلم
حرف حرفِ درد را
در دلم نوشته است
دست سرنوشت
خونِ درد را
با گلم سرشته است
پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟
درد
رنگ و بوی غنچهٔ دل است
پس چگونه من
رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟!

دفتر مرا
دست درد می زند ورق
شعر تازهٔ مرا
درد گفته است
درد هم شنفته است
پس در این میانه من
از چه حرف می‌زنم؟
درد، حرف نیست
درد، نامِ دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟

#قیصر‌_امین‌پور
#درد

Читать полностью…

شعر و شعور

💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫

صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست

به جان او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست

و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برای دیده بیاور غباری از در دوست

#حافظ

Читать полностью…

شعر و شعور

‍╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯

کدام یک خائن‌تر است؟
‏آن کسی که در آغوش تو، میل آغوش دیگری را در سر می‌پروراند؟!
‏یا آن که صادقانه از به بن‌‌بست رسیدنِ علاقه‌اش و امیال‌اش، با تو سخن می‌راند؟!
غیر از این نیست که:
‏گاهی شنیدن واقعیت، چنان سخت است که ساده‌تر می‌دانیم یک احمق انگاشته شویم!

📖درجستجوی‌زمان‌ازدست‌رفته
#مارسل_پروست ⁩

Читать полностью…

شعر و شعور

💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫

آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود از دل و از جان نرود

گر رود از پی خوبان دل من معذور است
درد دارد چه کند کز پی درمان نرود

#حافظ

Читать полностью…

شعر و شعور

♡~~~~~~~~
@Poem_sense
~~~~

تمام دنیا
محله‏‌ی کوچکی‌‏ست که
تو در آن متولد می‌شوی
و من . . .
میان بازیِ بچه ‌های محله
به عشق تو
پیر می‌شوم!

#کامران_رسول‌زاده

Читать полностью…

شعر و شعور

من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بارِ تن نتوانم

من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم

@Poem_sense
#خیام

Читать полностью…

شعر و شعور

از تمام رمز و راز های عشق
جز همین سه حرف
جز همین سه حرف سادهٔ میان تهی
چیز دیگری سرم نمیشود

من سرم نمیشود
ولی راستی
دلم که میشود ...!!
@Poem_sense
#قیصر_امین_پور

Читать полностью…

شعر و شعور


هزار آفتابِ خندان ،
در خرامِ توست
هزار ستاره‌ی گریان ،
در تمنای من

عشق را ،
ای کاش زبان سخن بود . . . !

@Poem_sense
#احمد_شاملو

Читать полностью…

شعر و شعور

زیبا؛
آنگونه عاشقم
که حرمت مجنون را احساس می کنم
آنگونه عاشقم
که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم
که هر نفسم شعر است ...
زیبا!
چشم تو شعر، چشم تو شاعر است!
من دزد شعرهای چشم تو هستم ...

#محمدرضاعبدالملکیان
#خسرو_شکیبایی
@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

.
چیزی شبیه معجزه
با عشق ...
ممکن می‌شود

@Poem_sense
#افشین_یداللهی

Читать полностью…

شعر و شعور

بخیل نیستم اما برای هیچ درخت
اگر تو سبز نباشی، ثمر نمی‌خواهم

@poem_sense
#حسین_منزوی

Читать полностью…

شعر و شعور

ساز تو دهد روح مرا قوت پرواز
از حنجره ات
پنجره ای سوی خدا باز
احساس من و ساز تو
جانهای هم آهنگ
حال من و آوای تو یاران هم آواز
گلبانگ تو روشنگر جان است بیفروز
قول و غزلت پرچم شادی است
برافراز ...
@poem_sense
#فریدون_مشیری

Читать полностью…

شعر و شعور

شنیده‌ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت:
فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت

حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر
کنایتی‌ست که از روزگار هجران گفت

@Poem_sense
#حافظ

Читать полностью…

شعر و شعور

ما در ظلمتیم!
بدان خاطر که کسی به عشق ما نسوخت
ما تنهاییم...
چرا که هرگز کسی ما را به جانب خود نخواند!

@Poem_sense
#احمد_شاملو

Читать полностью…

شعر و شعور

خدا چه حوصله ای داشت روز خلقت تو
كه هیچ نقص ندارد تراش قامت تو ...!!

@poem_sense
#عمران_صلاحی

Читать полностью…

شعر و شعور

از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد

@Poem_sense
#سعدی

Читать полностью…

شعر و شعور

پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را

@Poem_sense
#محمدعلی_بهمنی

Читать полностью…

شعر و شعور

منم آن سوسن وحشی که به ویرانه دمید

@poem_sense
#رهی_معیری
📸سوسن چلچراغ نادرترین گل سوسن جهان است که تنها در روستای داماش شهرستان رودبار گیلان رشد می‌کند و تنها گلی‌ست که در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است .

Читать полностью…

شعر و شعور

گرفتم کان مسافر، نامه سوی من روان سازد

چسان قاصد، منِ گمنام را پیدا کند یا رب !...

@Poem_sense
#وحشی_بافقی

Читать полностью…

شعر و شعور

ای صبا
نکهتی از خاک ره یار بیار

ببر اندوه دل و
مژده دلدار بیار ...
@Poem_sense
#حافظ

Читать полностью…

شعر و شعور

╭─┅═ঈ🌹ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌹ঈ═┅─╯

بسیار گل که از کف من برده است باد 
اما من غمین 
گل های یاد کس را پرپر نمی کنم 
من مرگ هیچ عزیزی را 
باور نمی‌کنم

می ریزد عاقبت 
یک روز برگ من 
یک روز چشم من هم در خواب میشود 
زین خواب چشم ،
هیچ‌کسی را گریز نیست 
اما درون باغ 
همواره عطر باور من در هوا پر است...

#سیاوش_کسرایی

Читать полностью…

شعر و شعور

╭─┅═ঈ🍃ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🍂ঈ═┅─╯

برنگشتم اگرچه برگشتم
مثلِ از حرف‌هات بعد سفر
یا دو حرف بریده از دلِ هم
توی لبخند ساده‌ای به تبر!
گریه کردی
- «به خاطر چه کسی؟!»
نامه دادی
- «برای چند نفر؟!»

تکیه دادم به خاطراتی که
شادِ آن چشم‌های غمگین بود
مثل سیگار نصفه افتادم
در جهانی که پمپ بنزین بود
سوز یک «آه»... بین مرگ و مرگ!
همه‌ی زندگی من، این بود ...

#سید_مهدی_موسوی

Читать полностью…

شعر و شعور

💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫
دور گـردون گر دو روزی بر مــراد ما نرفت
دائما یکســان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازیهـــــای پنهـان غم مخور

#حافظ

Читать полностью…

شعر و شعور

✦••┈❁❀❁┈••✦
@Poem_sense
✦••┈❁❀❁┈••✦

ای عفیف !
عشق در چنبر زنجیر گناه است، گناه
دل به افسانه‌ی فرهاد سپردن دردی است
کوه از کوه‌کنان بیزار است
تک گل وحشی وحشت زده‌ی کوهستان تیشه‌ی فرهاد است
تیشه‌های خونین پاسداران حریم عشقند

ای عفیف ! به چه می اندیشی؟

چه کسی گفت ترحم؟ چه کسی؟
شرم را دیدی شلاق فروخت
رحم شلاق خرید و خیانت به جنایت خندید .
زندگی را دیدی گفت: من دلالم
در به در در پی بدبختی‌ها می‌گردید
تا اسارت بخرد .
راستی را دیدی که گدایی می‌کرد؟
و فریب، پادشاهی می‌کرد
آه دیدی، دیدی؟

ای عفیف، به چه می‌اندیشی؟

#نصرت_رحمانی

Читать полностью…
Подписаться на канал