⭕️ اولین کانال تلگرام با تمرکز بر آموزش و توانمندسازی مهارت های مدیریت و رهبری کسب و کار و سازمان؛ از مهر 1394 ✅ برای آنکه یک مدیر و رهبر حرفه ای شوید باید نگرشی نو داشته باشید. 🔵 اطلاعات بیشتر https://zil.ink/pmacademy 🗣 ارتباط @consultingadmin
⭕️ کنشگرا باشید
کنشگرایی به این معنا است که همواره به کاری فکر کنید که از دستتان برمیآید و روی آن کنترل دارید. برخلاف رفتار واکنشی که مدام درحال ایرادگرفتن از شرایط بد و تمرکز بر چیزهایی است که بر آنها کنترلی ندارد. در حالت کنشگرا باری از مسئولیت و تلاش بر دوش فرد کنشگر قرار میگیرد. چرا که از خودش میپرسد: بهترین کاری که میتوانم انجام بدهم چیست؟ او نمیگوید: چه قوانین بدی که اجازه نمیدهند من هیچکاری انجام بدهم! بر اثر ایجاد چنین مسئولیت بزرگی است که اکثر افراد، انجام کاری را که دوست دارند، رها میکنند و رفتار کنشگرایانه را انتخاب نمیکنند. کنشگرا بودن بهمعنی پذیرش مسئولیت صددرصد رفتارهای خود است.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy™
⭕️ آرتور شوپنهاور فيلسوف معروف می گوید:
«تمام حقايق سه مرحله را طي ميكنند: مرحلهي اول استهزاء و تمسخر است. سپس مرحلهي مخالفت شديد قرار دارد و در پايان، آن حقيقت به عنوان اصل بديهي پذيرفته ميشود»
🔶 مدیرانی كه جرأت انجام كارهاي جدید و غیر معمول را دارند خودشان را براي مقاومت در برابر مخالفتها نيز آماده ميكنند. آنها با جسارت خاصي به عقايد خودشان پايبند ميباشند و با آغوش باز آمادهاند تا مسخره شوند، با آنها مخالفت شود اما می دانند که در نهايت، افكارشان پذيرفته می شود.
🔶 دوری از انتقادات امري بسيار ساده است، كافي است كاري نكنيد، حرفي نزنيد، تابع باشید و هيچ كس نباشيد!
🔶 مدیران موفق ميدانند هنگامی که بر عقاید و ایده های جدیدشان تاکید می ورزند، و از عقاید سنتی فاصله میگیرند، افراد بسیاری که مفاهیم جدید را نمیپذیرند شروع به اعتراض، مسخره و مخالفت می کنند.
تنها مدیرانی كه هيچ كاري نميكنند ميتوانند از انتقادات فرار كنند مطمئناً شما چنين مدیری نيستيد و نبايد باشيد.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy™
⭕️ اصول کلی "تفکر سیستمی" از منظر راسل ایکاف:
۱. مسايل امروز ناشی از راه حلهای ديروز است.
۲. معمولا راه حلهای ساده انگارانه راه به جايی نمی برند.
۳. رفتارها و نتايج خوب مقطعی و زود گذر به دنبال خود نتايج بدی را به بار می آورند.
۴. درمان می تواند از خود مرض بدتر باشد.
۵. سعی و اجبار در رشد سريع تر نتيجه ای معکوس و رشدی کند تر را به بار می آورد.
۹. نشانه های بيماری سيستمها و اسباب و علل اين بيماری ها به لحاظ زمانی و مکانی الزاما نزديک به هم نيستند.
۷. تغييرات کوچک نتايج بزرگی به بار می آورند ولی بايد دانست محدوده عمل اين تغييرات الزاما بديهی نيستند.
۸. از تقسيم يک فيل بزرگ به دو قسمت، دو فيل کوچک پديد نمی آورد.
۹. هرگز نبايد شرايط محيطی را سرزنش کرد.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy™
⭕️ فرآیند تغییر
توانایی تغییر بخش مهمی از محیط کسب و کار است. سازمانهایی که میخواهند به تغییرات موفقیتآمیز دست یابند باید بر فرصتها متمرکز شوند و در آغاز جاده تغییر، باید چند پرسش زیر را از خود بپرسند:
- چه چیزی باید بهبود داده شود؟
- چگونه باید بهبود داده شود؟
- چه نتایجی به واسطه بهبود مدنظر است؟
- فرآیند بهبود چگونه باید اجرا شود؟
- پیامدهای بهبود چه مواردی هستند؟
✴️ زمان حاضر
شرایط فعلی را تحلیل کنید. در حال حاضر چه کاری انجام میشود؟ در صورتی که تغییری رخ ندهد نتایج شرایط فعلی چه خواهد بود؟ استانداردها و سنتهای سازمانی چه مواردی هستند؟
✴️ نتایج آینده
نیازها، خواستها و آرزوهایی که دیگران را برای ایجاد تغییر تشویق میکند مشخص کنید. مقصد و آرمان تغییر را شناسایی کنید. از طریق ادراک، شهود و درک روندها، دورنما را ترسیم کنید.
✴️ استراتژی
به جایی که میخواهید باشید، چگونه میرسید؟ چیستی و چگونگی مورد نیاز رسیدن به مقصد را بشناسید. آیا در یک مسیر ثابت حرکت میکنید یا در میانه راه مسیر را تغییر میدهید. بدون درک روشن از نتایج آینده، استراتژی نمیتواند اجرا شود.
✴️ اقدام تغییردهنده
برای اطمینان از اینکه هر قدم یا مرحله از استراتژی اجرا میشود، اقدامات مورد نظر را شناسایی کنید. این اقدامات، اقدامات روزانه اجرای برنامه اصلی هستند. با این اقدامات است که استراتژی موجودیت مییابد و معیار پاسخگویی افراد مشخص میشوند.
✴️ بازنگری
وقتی به مقصد رسیدید آیا میدانید کجا هستید؟ آیا به نتایج مورد نظر دست یافتهاید؟ آنچه را که استراتژی و تغییر برای سازمان به ارمغان آوردهاند اندازهگیری کنید.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy
⭕️ استراتژی اقیانوس آبی توسط اساتید بزرگی همچون دبلیو چان کیم و رِنِه مابورن مطرح شده است.
بر اساس این استراتژی اغلب شرکتها در بخشی از اقیانوس رقابت میکنند که مملوو از رقبا است و این رقابت خونین آن بخش اقیانوس را قرمز کرده است.
⏪همه صنایع عصر حاضر اقیانوسهای قرمز هستند.
استراتژی کارآمد تر از مبارزه با رقبا این است که بازار خودتان را خلق کنید:
💡اقیانوسی آبی پیدا کنید که هیچ رقیبی در آن وجود ندارد.💡
به این منظور،کیم و مابورن ابزار و مفاهیم مختلفی را در کتاب معروف «استراتژی اقیانوس آبی» ارائه میکنند.
عامل اصلی موفقیت و کاربردی بودن این استراتژی نوآوری در ارزش و به معنی توجه همزمان به ایجاد تمایز و کاهش هزینه است، تمایز چیزی است که مشتری دنبال آن است.
↩️ ارزش از نظر مشتری، سودمندی محصول منهای قیمت آن است اما شرکتها به دنبال هزینه کم هستند،از نظر شرکت ها ارزش برابر با قیمت منهای هزینه تولید است.
🔆نوآوری در ارزش به معنی کاهش هزینهها با حذف عوامل معمول رقابت و خلق ارزش با ایجاد عوامل غیرمعمول در رقابت است.
برای مثال،رقبای سنتی شرکت canon، دستگاههای فتوکپی بزرگ و بادوامی به شرکتهای خریدار میفروختند.
👥مدیران شرکت canon، می خواستند بازار و مشتریان خود را تغییر دهند.
پس مدیران canon، تصمیم گرفتند به جای تمرکز بر خریداران شرکتی به افرادی که از این دستگاههای کپی استفاده میکردند یعنی کارمندان اداری توجه کنند.
به سرعت عوامل کلیدی رقابت تغییر کردند و صنعت دستگاههای کپی رومیزی یا همان اقیانوس آبی درخشان متولد شد و توانستند با ساده سازی کار با دستگاهها، استفاده کنندگان اصلی، یعنی کارمندان را به سمت خود بکشند و بهره وری سازمان ها در آن بخش را افزایش دهند.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy
⭕️ مدل های مدیریت استراتژیک
3️⃣ مدل مدیریت استراتژیک پیرس و رابینسون
«پیرس» و «رابینسون» (pearce & robinson) مدیریت استراتژیک را به عنوان مجموعهای از تصمیمات و اقدامات که حاصل تدوین و اجرای برنامهها برای دستیابی به اهداف شرکت است، تعریف میکنند. مدیریت استراتژیک فرآیند جریان اطلاعات از طریق گامهای به هم پیوسته برای دستیابی به یک هدف است.
آنها در کتاب «مدیریت استراتژیک» (strategic management) که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد مدلی دیگر از مدل های مدیریت استراتژیک ارائه کردهاند. آنها عناصر مدل مدیریت استراتژیک را شامل موارد زیر میدانند:
۱٫ تعریف مأموریت شرکت (چرا وجود داریم؟) و در نظر گرفتن مسئولیت اجتماعی (چگونه شرکت میخواهد به توسعه پایدار دست پیدا کند؟)
۲٫ تجزیه و تحلیل محیط درونی و بیرونی که به آن تحلیل محیطی (Environmental analysis) نیز گفته میشود.
۳٫ شناسایی استراتژیهایی که در چارچوب مزیت رقابتی پایدار و بر اساس فعالیتهای زنجیره ارزش و قابلیتهای اثربخش هستند. به این مرحله تحلیل و انتخاب استراتژیک (Strategic analysis and choice) گفته میشود.
۴٫ فهرست کردن اهداف بلند مدت و شناسایی استراتژیهای عمومی
۵٫ هدفگذاری کوتاه مدت، تاکتیکهای وظیفهای و خطمشیهایی که اقدامات را تقویت میکنند
۶٫ ساختاردهی مجدد، مهندسی مجدد و تمرکز مجدد بر سازمان
۷٫ پیگیری استراتژیها در زمان اجرا، کشف مشکلات یا تغییرات و انجام تعدیلات لازم. به این مرحله کنترل استراتژیک (Strategic control) و بهبود مستمر (Continues improvement) گفته میشود.
تدوین و اجرای استراتژی به صورت متوالی و پی در پی هستند و تغییر در هر جزئی از این مدل بر سایر اجزا اثر خواهد گذاشت؛ بنابراین مدل مدیریت استراتژیک برای مدیریت جریان اطلاعات از آغاز فرآیند برنامهریزی تا اجرا و کنترل استراتژی و به منظور دستیابی به اهداف شرکت است.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ راه حل هایی برای اجتناب از به تاخیر انداختن وظایف
تعلل در کارها و به تأخیر انداختن امور ممکن است دلایل مختلف داشته باشد. تا زمانی که علت اصلی آن برایتان روشن نباشد، هر اقدامی برای حل کردن آن، ممکن است وضع را بدتر کند. در این مقاله ما چند مورد از شایعترین علل این مشکل و راهحلهای رفع آنها را بررسی میکنیم:
1️⃣ کاری که پیش روی شما است برایتان سنگین است
راهحل: وظیفهی خود را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنید و بعد روی آنها کارکنید. این کار باعث حرکت شما میشود و مسئولیت شما کمتر رعبانگیز به نظر میرسد.
2️⃣ تعداد وظایفی که به عهده دارید بسیار زیاد است
راهحل: وظایفتان را بهصورت یک فعالیت مفهومی باهم ترکیب کنید و برای این فعالیت یک محدودیت زمانی تعیین کنید.
3️⃣ وظایف شما تکراری و خستهکننده است
راهحل: وظایفتان را به کارهای جداگانه تفکیک کنید. به هر کار یک زمان محدود اختصاص دهید و به چشم یک چالش به آن نگاه کنید که آیا میتوانید در این مدت محدود، این کار را به پایان برسانید؟ هرگاه که در مدتزمان مشخص یا قبل از آن ،کارتان را به پایان رساندید، به خودتان پاداش بدهید.
4️⃣ وظیفهی شما بهقدری مهم است که برایتان دلهرهآور است.
راهحل: با دوستی که به او اعتماد دارید تماس بگیرید. از او بخواهید که کار شما را مرور کند یا مثل یک هیئت داوری آن را مورد بررسی قرار دهد. وقتی میخواهید کارتان را به فرد مورد اعتماد خود تحویل دهید، کمتر احساس خطر میکنید و بنابراین شروع کار برایتان آسانتر میشود. روشنبینی و تائید فرد ناظر همزمان با ارائهی آزمایشی کار شما، به شما اعتمادبهنفس بیشتری میدهد.
5️⃣ مشکل: شما حس میکنید اصلاً تمایلی به کار کردن ندارید.
راهحل: شما دو گزینه پیش روی خود دارید : یا اینکه زمان فعالیت را تغییر دهید و به وقتی موکول کنید که کمی حس بهتری دارید، یا اینکه برای خود انگیزههای کوتاهمدتی ایجاد کنید و در عوض آن به خود پاداش بدهید.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ مدل مدیریت استراتژیک دیوید
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ مدل مدیریت استراتژیک آندروز
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
https://www.instagram.com/p/CEd6CuEht6w/?utm_source=ig_web_copy_link
Читать полностью…⭕️ سبکهای مدیریتی
تحلیلگرانی که درباره مبحث مدیریتی مطالعه میکنند، چند سبک موثر مدیریتی را شناسایی کردهاند. در حقیقت هیچ کدام از سبکها را نمیتوان به عنوان بهترین سبک مدیریتی معرفی کرد و برخی از سبکهای مدیریتی مخصوص به یک فرد یا شخصیت خاص هستند. همچنین میتوانید سبکهای مختلف مدیریتی را انتخاب کنید تا به بهترین الگو برای شرکت خود برسید.
در ادامه ما روی سه سبک مدیریتی مختلف که میتوانند هر مدیری را به یک رهبر اثربخشتر تبدیل کنند، بحث میکنیم.
📌 سبک مدیریتی متقاعدکننده
یک رهبر، زمان زیادی را با اعضای تیم خود سپری میکند. مشارکت با کارکنان به مدیر اجازه میدهد تا به جای دستور دادن یا تقاضای بیش از حد، رغبت مطلوبی را در تیم ایجاد کند. مدیران موثر از کار اعضای تیم خود مطلع هستند و هر روز در زندگی کاریشان حضور دارند.
📌 سبک مدیریتی دموکراتیک
یک مدیر دموکرات تیم خود را دعوت میکند که به صورت مستقیم در تصمیمگیریها شرکت داشته باشند. خطوط باز ارتباطات بین مدیران دموکراتیک و کارکنان به این نوع از مدیران اجازه میدهد تا مهارتها و مزایای هر کارمند را درک کنند. مشارکت باز و تبادل نظرات در بین سطوح مختلف کارمندی به همه اجازه میدهد تا در نتیجه یک تصمیم یا یک پروژه، سهیم باشند.
این سبک مدیریتی هنگامی بیشتر موفق میشود که مدیران فرایندهای تصمیمگیری سازمانیافته و کارآمد را توسعه بدهند. در غیر این صورت، دریافت ورودی از تمام افراد میتواند سبب نامنظمشدن و کند شدن فرایند شود.
📌 مدیریت آزادی مطلق اقتصادی
مدیر آزادی مطلق (عدم مداخله) بیشتر شبیه یک مربی است تا یک مدیر. این مدیرها از کارکنان خود میخواهند تا پا پیش گذاشته و تصمیمگیری کنند. این مسئله به تیم اجازه میدهد تا حس مالکیت در هر خصوص پروژههای مختلف را داشته باشد. مدیر در این سبک فکری در حاشیه میماند و فقط هنگامی که مسائل دچار مشکل شوند ورود کرده و پیشنهاداتی میدهد. در غیر این صورت کار خاصی نمیکند و به کارمندان خود اجازه خلاقیت و فعالیت بر اساس تشخیص و رهبری شخصی را میدهد.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ دایره شایستگی
این عبارت جالب را وارن بافت استفاده میکند. داخل این دایره تواناییهایی هستند که در آنها مهارت زیادی دارید. بیرون از آن، مسائلی هستند که یا فقط بخشی از آنها را متوجه میشوید یا اصلا چیزی از آنها نمیدانید.
✅ شعار وارن بافت در زندگی این است:
دایره شایستگیتان را بشناسید و به آن پایبند بمانید. اندازه این دایره اهمیت زیادی ندارد. اما شناختن مرزهای آن بسیار حیاتی است.
تام واتسون، موسس_شرکت_آی_بی_ام ، در مورد خودش میگوید:
من نابغه نیستم. در بعضی موارد شایستگی دارم؛ اما خودم را اطراف آن موارد نگه میدارم.
تمرکز روی دایره شایستگیتان، علاوه بر مزایای مادی، برای شما مسائل احساسی خوبی هم بهدنبال خواهد داشت. احساس ارزشمند استادی، احساس خوبی است که کارایی شما را نیز بالا خواهد برد و همچنین دردسرهای تصمیمگیری در مورد پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسئولیت را از بین خواهد برد.
در دایره شایستگی است که صرفهجویی خوبی نسبت به دیگران، در زمان دارید.
در این دایره است که کمتر اسیر توهم و اشتباه میشوید. بهعلاوه ریسکپذیری شما در این محدوده بهتر انجام خواهد شد، زیرا اطلاعات کافی از اوضاع دارید و میتوانید پیشبینی کنید که تقریبا قرار است چه اتفاقی بیفتد.
نتیجه اینکه خودتان را بابت نقطه ضعفهایتان سرزنش نکنید. اگر دست و پا چلفتی هستید، یادگرفتن رقص باله را فراموش کنید!
اگر ملاقات با عمهتان برایتان سخت است، فکر بازکردن رستوران را از سرتان بیرون کنید!
اینکه در چند حوزه متوسط یا زیرمتوسط هستید، اصلا اهمیتی ندارد. مهم اینست که حداقل در یک حوزه بسیار بالاتر از میانگین و در حالت ایدهآل بهترین باشید. بهمحض رسیدن به این مهم، سنگبنای محکمی برای زندگی خوب خواهید داشت.
هرساعتی که روی دایره شایستگی خود وقت بگذارید، معادل هزاران ساعتی که در جاهای دیگر صرف کنید، ارزش دارد.
📖 هنر خوبزندگیکردن، رولف دوبلی
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ مدیریت تضاد (تعارض) در سازمان
در جهان در حال توسعه، بیش از ۵۰ درصد از وقت مدیران، صرف حل تضاد می شود. در حالت کلی، دو نوع تضاد وجود دارد:
📌تضاد منطقی (Functional Conflict) :
تضاد منطقی، اختلاف سالم و سازنده بین دو یا چند نفر است. مطالعات انجام شده اخیر روی ۲۰ شرکت نشان داد که تعداد کمی از مدیران درک می کنند که چگونه تضاد ممکن است برای سازمان مفید باشد.
تضاد منطقی باعث ایجاد ایده های جدید می شود و یادگیری و رشد افراد را به همراه دارد. زمانی که افراد در تضادهای سازنده درگیر می شوند، آگاهی و توجهشان به خود و دیگران بیشتر می شود.
📌تضاد مخرب (Dysfunctional Conflict) :
تضاد مخرب، پایه ی احساساتی و رفتاری دارد. تضاد مخرب نوعی عدم تفاهم و بیماری است که بین دو یا چند نفر پدید می آید. خطر این تضاد آنست که کانون توجه را از کاری که باید انجام شود، گرفته و به خود تضاد و طرفین درگیر در آن معطوف می نماید. تضاد مخرب زمانی که بیش از حد افزایش یابد، انرژی را کاهش می دهد که در غیر اینصورت می توانست برای افزایش بهره وری مورد استفاده قرار گیرد.
👈 برای مدیریت مؤثر آن باید از یکی از پنج تکنیک زیر استفاده کرد:
◾️ اهداف عالیه (Super-Ordinate Goals): یک هدف سازمانی که برای دو طرف تضاد، مهمتر از اهداف فردی آنهاست. رسیدن به این اهداف، تعاون و همکاری هر دو طرف را می خواهد و تمرکز را روی تشابهات می برد.
◾️ تغییر پرسنل (Changing Personnel): در زمان هایی که تضاد، طولانی و جدی شده و تلاش ها برای حل آن به شکست می خورد، انتقال یا اخراج فرد می تواند تنها راه حل باشد.
◾️ توسعه ی منابع (Expanding Resources): اگر منبع تضاد، مشترک و یا از منابع کمیاب باشد، این تکنیک می تواند مؤثر باشد.
◾️ تغییر ساختار (Changing Structure): می توان با ایجاد نقش رابط که یک فرد ثالث بی طرف است، بین دو طرف ارتباط ایجاد کرد، همینطور استفاده از تیم هایی با کارکردهای مختلف و مرتبط.
◾️ مقابله و مذاکره (Confronting & Negotiating): شامل بحث باز بر روی راه حل های مسئله می باشد و نتیجه معمولاً تبادلی است که در آن، هر دو طرف برای رسیدن به یک راه حل سودآور دوطرفه از چیزی صرف نظر کرده اند.
یکی از اشتباهات سازمان ها در زمان مواجه شدن با تضادهای پیچیده این است که آنها را به عنوان یک سیر طبیعی تلقی کرده و از حل آنها خودداری می کنند.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ در تیمهای پرستاره، هر کدام از پرچمداران نیازمند حفظ موقعیت و محکم کردن جای پای خود بهعنوان رهبر تیم هستند. این خواستههای موازی عموما باعث ایجاد تنش و اصطکاک در میان نقشهای کاری شده و پویایی تیم را تهدید میکند.
نسبت به تعریف ساختار تیم و نقش هر فرد، و نیز اختصاص قلمروی عملکرد به هر یک از اعضای تیم توجه کنید. تعیین یک استراتژی تصمیمگیری قبل از اتخاذ تصمیم میتواند تعارضهای خودخواهانه را در طول فرایند تصمیمگیری به حداقل برساند.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ سخنرانی بداهه
سه تکنیک برای ساخت سخنرانی بداهه وجود دارد:
💎 تکنیک PREP:
۱- یک نکته مرتبط با موضوع بداهه را عنوان میکنید (Point)
۲- توضیح یا دلیلی برای آن بیان میکنید (Reason)
۳- مثالی در ارتباط با موضوع و نکته خود میزنید (Example)
۴- دوباره نکته را تکرار میکنید یا نتیجه میگیرید (Point)
💎 تکنیک IPCC:
۱- یک مشکل، معضل یا مسئله مرتبط با موضوع بداهه را عنوان میکنید (Issue)
۲- مزایا و معایب مسئله را بیان میکنید یا از جهات مختلف به آن میپردازید. (Pros or Cons)
۳- نتیجهگیری میکنید. (Conclusion)
💎 تکنیک 5 تاW:
در این تکنیک شما باید 5 سوال زیر را در مورد موضوعتان بپرسید:
۱- چه کسی؟ (Who)
۲- چه چیزی؟ (What)
۳- چه زمانی؟ (When)
۴- کجا؟ (Where)
۵- چرا؟ (Why)
🔸دقت کنید
که لازم نیست بیان کنید از چه تکنیکی استفاده میکنید؛ بلکه هرچه زیرکانهتر و هوشمندانهتر از تکنیکها استفاده کنید، جذابتر خواهد بود. حتی اگر بتوانید ساختار را طوری بچینید که ترکیبی از تکنیکها باشد یا ایده خودتان باشد، زیباتر خواهد بود. ولی اگر برایتان سخت است، همین تکنیکها را انتخاب کنید.
🔸 با استفاده از یکی از این ساختارها یک سخنرانی 3 دقیقهای بداهه بسازید. روی نقاط شروع و پایان خود کار کنید تا جملاتی جذاب و شنیدنی بسازید.
🔸به طور اتفاقی یک کلمه انتخاب کنید و تمرین کنید. برای اینکه پیشینه ذهنی در مورد کلمات نداشته باشید، میتوانید از دوستان خود بخواهید کلمات را برایتان انتخاب کنند. بهتر است بایستید و سخنرانی کنید، از خود فیلم بگیرید و بعد نقاط ضعف و قوت خود را بررسی کنید.
✅ با اعتماد به نفس حرف بزنید. اگر هنوز استرس دارید به روش بازیگران به مخاطب نشان دهید که استرس ندارید.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ شاخصههای مهم تیمهای موفق
📚 برگرفته از کتاب کد فکری نوشته دنیل کویل
بسیاری از ما ممکن است فکر کنیم اگر استعداد چیزی را نداریم، یعنی با آن چیز متولد نشدهایم؛ بنابراین، هرگز نمیتوانیم آن را بهدست آوریم. برخی دیگر از ما فکر میکنیم استعداد معنایی ندارد و همهچیز را میتوان با یادگیری بهدست آورد. واقعیت این است که بیشتر از آنچه فکر میکنیم، حق انتخاب داریم و اغلب حقیقت چیزی بین این دو تفکر است.
در اینجا، این سؤال پیش میآید: آیا همه میتوانند در تیمشان فرهنگی عالی و مؤثر داشته باشند یا به استعداد خاصی نیاز است؟ فرهنگ عالی از کجا میآید؟ چگونه میتوان آن را در گروه خود ایجاد و آن را حفظ کرد؟ چگونه میتوان فرهنگی تیم نیازمند اصلاح را شناسایی و تقویت کرد؟
در تحقیقی بهنام «سیب سالم» که در دانشگاه ساوتولز استرالیا روی گروههای مختلف انجام شد، نتایج نشان داد الگویی مختصر از رفتارهای ظریف بیش از تواناییهای اندازهگیریشدنی نظیر هوش و مهارت و تجربهی افراد اهمیت دارد. در این تحقیقات، فردی بهنام نیک بهعنوان «سیب بد» در هر گروه حضور مییافت و سعی میکرد رفتارهایی چون بیمسئولیتی و از زیر کار دررفتن و رفتار عضوی دلسردکننده و ناامید یا رفتار فردی نادان و مخالف را به گروه تزریق کند. اغلب گروهها تحتتأثیر رفتارهای او قرار میگرفتند، تا اینکه در گروه فردی بهنام جاناتان بهدلیل حضور احساس امنیت در فضای گروه و ارتباط یکپارچهی اعضا، این رفتارها نتوانست خللی ایجاد کند. گروه جاناتان موفق شد؛ اما علت موفقیتش باهوشتر یا ماهرتر بودن اعضایش نبود؛ بلکه عامل اصلی احساس امنیت اعضای گروه بود که جاناتان با الگوهای ظریف رفتاری مثل گوشدادن دقیق، پاسخ گرم، برقراری آرامش و پرسیدن دیدگاههای دیگران بهوجود آورد.
برای موفقیت در کارهای گروهی و تعامل سالم در گروه، مدیران قرار نیست کارهایی را تکرار کنند که معمولا رهبران بزرگ انجام میدهند. نیازی نیست کارهای دیگران را به آنها دیکته کنند یا مسئولیت کارهای آنها را برعهده بگیرند. حتی تشویق و شرح دیدگاهی خاص هم الزامی ندارد و موضوع مهم این است که اعضای گروه ارتباط یکپارچهای با یکدیگر پیدا کنند و هریک از آنها در گروهشان به احساس امنیتی پایدار دست یابند. همچنین، گروه را مثل خانوادهشان تصور کنند و به آن احساس تعلق داشته باشند.
مسئله اینجا است که تا پیش از این تحقیق، محققان فکر میکردند احساس امنیت صرفا حالوهوایی احساسی در گروه است و اهمیت چندانی ندارد؛ اما تحقیقات چیزی برعکس این ماجرا را نشان داد. احساس امنیت بسترساز عاملی است که تفکرات قوی براساس آن شکل میگیرند؛ اما سؤال این است: احساس امنیت از کجا بهوجود میآید؟ پاسخ گروههای بسیار موفق به این سؤال یکسان است. همهی آنها گروهشان را مانند خانوادهی خود میدانند.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy™
⭕️ نکات مدیریتی
به تیم خود اعتماد کنید، با کار جمعی موفقیت بیشتری نصیب شما خواهد شد.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy™
⭕️ هنگامی که از مدیران راجع به بی توجهی آنها نسبت به کارمندان پرسیده میشود، سعی در آوردن بهانههایی با استفاده از کلماتی چون “اعتماد”، “استقلال” و “توانمندسازی” میکنند. این دلایل کاملاً بی معنی است. مدیران خوب مدیریت میکنند، صرف نظر از اینکه کارمندان چقدر حرفهای باشند. مدیران باید همواره به کارمندان توجه داشته باشند، به آنها گوش دهند و از آنها بازخورد بگیرند.
مدیریت ممکن است از لحظهای شروع شود، اما در واقع پایانی ندارد. وقتی یک کارمند حرفهای داشته باشید، باید محیطی فراهم آورید که بتواند توانمندیهایش را افزایش دهد. کارمندان حرفهای تر نیاز به بازخورد گرفتن بیشتری دارند و این وظیفهی شماست که این کار را انجام دهید. در غیر این صورت بهترین کارمندانتان تنبل و بی حوصله خواهند شد.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy
⭕️ تاثیر ساعات کاری انعطاف پذیر
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ مدل پیرس و رابینسون
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ شرکت های ضعیف رقبای خود را نادیده میگیرند.
شرکت های متوسط رقبای خود را کپی می کنند.
شرکت های برنده رقبای خود را رهبری می کنند.
"فیلیپ کاتلر" پدر بازاریابی مدرن
@pmacademy
⭕️ مدیریت قدم زدن در سازمان
روشی موثر برای شناخت مسائل و مشکلات سازمان و برقراری ارتباط موثر با کارکنان،
برای قدم زدن در سازمان:
▪️این روش را برای تمامی کارمندان بکار برید.
▪️این کار را هر زمان ممکن بود انجام دهید.
▪️تنها به میان کارمندان بروید.
▪️مدیران زیر دست خود را دور نزنید.
▪️سوال بپرسید.
▪️تماشا کنید و گوش دهید.
▪️اهداف سازمان را به اشتراک بگذارید.
▪️حامل خبرهای خوب باشید.
▪️جذاب باشید.
▪️منتقد نباشید.
▪️موفقیت ها را جستجو کنید.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ مدل های مدیریت استراتژیک
2️⃣ مدل مدیریت استراتژیک دیوید
«دیوید» (David) در کتاب «مدیریت استراتژیک: مفاهیم و موارد» (Strategic management: concepts and cases) که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد، مدل دیگری از مدل های مدیریت استراتژیک ارائه میکند. در مدل ارائه شده توسط وی، مدیریت استراتژیک دارای سه مرحله است:
📌 تدوین استراتژی
📌 اجرای استراتژی
📌ارزیابی استراتژی
تدوین استراتژی شامل توسعه چشمانداز و مأموریت، شناسایی فرصتها و تهدیدات خارجی بیرون از سازمان، تعیین نقاط قوت و ضعف درون سازمان، تنظیم اهداف بلند مدت، ایجاد استراتژیها و انتخاب از بین مجموعهای از استراتژیها است. موضوعات تدوین استراتژی شامل تصمیمگیری در مورد ورود به یک کسب و کار جدید، ترک یک کسبوکار، چگونگی تخصیص منابع، متنوعسازی، ورود به بازارهای بینالمللی، ادغام یا سرمایهگذاری مشترک با سایر شرکتها است.
اجرای استراتژی مستلزم تنظیم اهداف سالانه، ایجاد خطمشیها، انگیزش کارکنان و تخصیص منابع است. اجرای استراتژی شامل توسعه فرهنگ حمایت از استراتژی، ایجاد ساختار سازمانی اثربخش، بودجهبندی، توسعه و استفاده از سیستمهای اطلاعاتی و مرتبط ساختن جبران خدمات کارکنان به اهداف سازمانی است.
ارزیابی استراتژی مرحله نهایی در مدیریت استراتژیک است. ارزیابی استراتژی ابزار اصلی مدیران برای کسب اطلاعات در زمان عملکرد ضعیف یک استراتژی است. همه استراتژیها میتوانند تعدیل شوند زیرا عوامل درونی و بیرونی به صورت مداوم تغییر میکنند. سه فعالیت اساسی در ارزیابی استراتژی عبارتاند از:
۱) بازبینی عوامل درونی و بیرونی که اساس استراتژیهای فعلی هستند؛
۲) اندازهگیری عملکرد
۳) انجام اقدامات اصلاحی.
ارزیابی استراتژی به این علت مورد نیاز است که موفقیت امروز، موفقیت فردا را تضمین نمیکند.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ مدل های مدیریت استراتژیک
اندیشمندان حوزه مدیریت استراتژیک برای فرآیند مدیریت استراتژیک در سازمان، مدل های مدیریت استراتژیک مختلفی را ارائه دادهاند. آنها تلاش کردهاند که جنبههایی که در فرآیند مدیریت استراتژیک مهم است را شناسایی کنند و آن را در مدل پیشنهادی خود لحاظ کنند. ازاینرو است که تعداد زیادی مدل در عرصه مدیریت و برنامهریزی استراتژیک تحت عنوان مدل های مدیریت استراتژیک در کتابها و مقالات زیادی ارائه شده است و روزبهروز بر تعداد این مدلها افزوده میشود.
1️⃣ مدل مدیریت استراتژیک آندروز
یکی از اولین مدل های مدیریت استراتژیک توسط «آندروز» (Andrews) در سال ۱۹۷۱ ارائه شده است. در این مدل اولیه از مدل های مدیریت استراتژیک روابط مختلفی بین تدوین، استراتژی و اجرای آن وجود دارد. تدوین و اجرای استراتژی بهصورت یکطرفه به استراتژی مرتبط شدهاند؛ اما تدوین و اجرا با یک فِلِش دوطرفه به هم مرتبط شدهاند. این مدل به ما میگوید که آیا بین اهداف سازمان و نتایج حاصل از استراتژی انحرافی وجود دارد یا خیر.
درصورتیکه مقدار نتایج به دست آمده کمتر از اهداف مورد نظر باشد، استراتژیها مجدداً تدوین میشوند. این امر یک فرآیند تکرار شونده را نشان میدهد. بازخور بین مراحل گوناگون بسیار مهم است. ارزشهای شخصی و آمال مدیریت به عنوان منابع تغییر سازمانی در نظر گرفته میشوند؛ بنابراین، استراتژی برای منعکس ساختن روابط پویا بین بخشهای مورد نظر تغییر میکند. در این مدل، اجرای استراتژی بر ساختار و روابط سازمانی، فرآیندها و رفتار و همچنین رهبری اثرگذار است.
❗️ این مطلب ادامه دارد ...
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ مدیریت عملیات خدمات
در دنیای عمل، هر بنگاه و شرکتی یک خروجی دارد که یا محصول یا خدمت است. به طور مثال، یک شرکت مشاوره و یک دانشکده، خدمت را عرضه می کند. به طور کلی هر کاری که در سازمان انجام می شود و به نوعی به خروجی مربوط است، عملیات است. فعالیت های اصلی سازمان، عملیات است. اگر یک سازمان، خدمت آموزش ارائه می دهد، منابع انسانی و دیگر منابعی که دارد، نقش حمایت کننده برای آموزش دارد. عملیات، فلسفه ی وجودی یک بنگاه است.
اگر مواد اولیه برای تولید خرید شود یا نیروی انسانی برای آموزش استخدام شود مربوط به عملیات است. هر آنچه که مربوط به خروجی سازمان است، عملیات است و موارد دیگر مانند منابع انسانی، جزء بخش حمایتی محسوب می شود. امروزه خدمات این قدر گسترده شده اند که کالا با خدمات، باندل bundle می شوند ولی وقتی صحبت از کالا یا خدمت می شود، یک طیفی وجود دارد. اگر یک محصول خریده شود و دیگر فرآیندی مانند تعمیرات بعد از آن نباشد، به طور محض کالا محسوب میشود.
◾️ سیستم های عملیاتی
سیستم عملیاتی ورودی ها را به منظور مهیا کردن خروجی هایی تغییر می دهد که برای مشتری مورد نیاز است. این سیستم، منابع فیزیکی را به خروجی تبدیل می کند، عملکردی که به منظور تسهیل نیازهای مشتری و برطرف کردن آنها می باشد، مثلا، مهیا کردن برخی استفاده ها برای مشتری. در برخی سازمان ها، محصولات، محصولاتی فیزیکی هستند، در حالی که در سایر سازمان ها، به عنوان اقلام خدماتی در نظر گرفته می شوند. سرویس های اتوبوس و تاکسی، خیاطی، بیمارستان و خانه سازی مثال هایی از این سیستم های عملیاتی است. Everett E. Adam & Ronald J. Ebert، سیستم عملیاتی را به عنوان سیستمی از یک سامان تعریف می کند که بخشی از سازمان است که محصولات فیزیکی و خدماتی سازمان را تأمین می کند. Ray Wild سیستم علمیاتی را به عنوان یک سیستم عملیاتی تعریف می کند که پیکربندی آن، از منابع است و با ارائه کالا یا خدمات ترکیب شده است.
◾️ کنترل عملیات سازمان، شامل فرآیندهای زیر است:
۱- فرایند عملیاتی: شامل فرایند های اصلی یعنی تامین، تولید و فروش
۲- فرایند پشتیبانی: فرایندی است که وظیفه آن پشتیبانی فرایند های عملیاتی شامل منابع انسانی، مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و مدیریت سرمایه است.
۳- فرایند مدیریتی: فرایندی که وظیفه آن برنامه ریزی، کنترل استراتژیک کل سیستم، حصول اطمینان از حرکت و روند مطلوب سیستم در جهت منافع ذی نفعان است، و در قالب برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی کلان از دستیابی به آن برنامه اطمینان حاصل می نماید.
◾️ ویژگی های متمایز عملیات تولید و خدمات
ویژگی های زیر می تواند برای ایجاد تمایز بین عملیات های تولید و عملیات های خدماتی، در نظر گرفته شود:
۱. طبیعت ملموس یا غیر ملموس مربوط به خروجی
۲. مصارف خروجی ها
۳. طبیعت کاری (شغلی)
۴. میزان ارتباط با مشتری
۵. مشارکت مشتری در تبدیل
۶. اقدامات مربوط به کارایی
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ نکاتی برای تبدیلشدن به یک مدیر خوب
روشهای مختلفی برای پیشرفت مهارتهای مدیریتی وجود دارد:
◾️ارتباطات (Communicate): داشتن ارتباط با تیم بسیار مهم است و با این کار میتوان از نیازهای آنها مطلع شد، پیشرفت آنها را بررسی کرد و به آنها در رسیدن به اهداف کمک کرد.
◾️مثبت بودن (Be positive): شما باید یک نمونه خوب برای تیمتان باشید. حین تعامل با تیم، مثبت باشید تا آنها بتوانند ارتباط خوب و راحتی با شما برقرار کنند.
◾️آموزش به هنگام ضرورت (Train when needed): مهارتهای تیم خود را ارزیابی کنید و ببینید که کدام قسمتها نیاز به آموزش و تمرین دارند. آموزش به تیم شما اجازه میدهد تا مهارتهای جدیدی را به دست آورند و موجب رشد شرکت شوند.
◾️همکاری (Collaborate): به عنوان یک مدیر باید بتوانید وظایف را به افراد محول کنید اما میتوانید در رسیدن به اهداف، کنار آنها کار کنید. همکاری با تیم به شما اجازه میدهد تا نقاط لازم برای فعالیت به صورت تکی یا گروهی را شناسایی کرده و به تیم کمک کنید.
◾️تمرین (Practice): شاید بهترین روش برای رسیدن به مهارتهای جدید، تمرین کردن در شرایط واقعی باشد. به دستآوردن مهارتهای شغلی به شما کمک میکند تا از نردبان پیشرفت و ترفیع، بهتر بالا بروید. بهترین نمایش خود را برای تیم انجام دهید، به عنوان یک رهبر عمل کنید و با تیم خود با عدالت رفتار کنید.
منبع: indeed
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy
⭕️ احترام به شخصیت کارمندان؛ ویژگی مشترک مدیران موفق
بسیاری از افراد در پستهای مدیریتی خودشان را گم میکنند و عصبانیت و بیاحترامی را به حساب ابهت میگذارند؛ ولی مدیران موفق به ارزش حفظ شخصیت کارمندان آگاه هستند. مدیران خردمند سعی میکنند بهجای ایجاد فضای دیکتاتوری، احترام کارمندانشان را کسب کنند. این کار باعث وفاداری کارمندان و فداکاری بیشتر آنها، در راستای تحقق منافع شرکت میشود.
در محیط کاری بازدهی افراد به هویت آنها وابسته است. از کارمندان تحقیرشده نمیتوان انتظار انجام کاری فوقالعاده داشت. عموما وقتی عمل اشتباهی سر میزند، آن رفتار بیشتر از سهلانگاری یا بیتوجهی، به حساب شخصیت و فرهنگ خاطی گذاشته میشود. هیچ کس تمایل به شنیدن توهین و سرزنش ندارد.
رئیس خوب عزت نفس کارمندان را خدشهدار نمیکند
عزت نفس و شخصیت کارمندان در سلسه مراتب اجتماعی یک محیط کاری سالم، از قداست برخوردار است. کارمندان در این سن تغییرناپذیر هستند. شاید بتوان از انجام عملی ممانعت کرد؛ ولی هرگز نمیتوان ذهنیت کسی را بدون آن که خودش به درک لازم رسیده باشد، تغییر داد. ضربه زدن به عزت نفس دیگران باعث میشود آنها بدون امکان بازیابی، عمری با سرافکندگی زندگی کنند. به همین دلیل مدیر خوب برای کارمندانش احترام قائل است. بهترین عکسالعمل برای رفتارهای ناشایست، انتقاد کردن غیر مستقیم از نفس عمل بهجای زیر سؤال بردن شخصیت فرد است.
رفتار محترمانه مقبولیت بیشتری دارد
نتیجهی مطالعات مختلف حاکی از آن است که به دلیل احساس پوچی، احتمال اینکه افراد به انتقادهای توهینآمیز توجه کنند بسیار اندک است. یافتن روش مناسب برای بازخوردهای منفی، تأثیر آن را بهمراتب افزایش میدهد. گوشزد کردن سلسله مراتب اجتماعی در جوامع انسانی تأثیر منفی روی احساس عزت نفس مخاطبان میگذارد. شاید به این دلیل است که نمره دادن به دانشآموزان برای تشویق آنها کمتر از توصیهی دوستانه تأثیر دارد. با نسبت دادن نمره، هر دانش آموز از بیشترین به کمترین طبقهبندی میشود. شخصی که در نفس خود احساس کمارزشی داشته باشد، انگیزهای برای رشد و اعتلا نخواهد داشت.
افراط و تفریط در احترام نتیجهای ندارد
سرزنش و عصبانیت به دلایل ذکرشده نتیجهی مثبتی نخواهد داشت. در عین حال خوشرویی و تعارفهای بیش از اندازه هم باعث پررویی و حق به جانبی افراد خاطی خواهد شد. بهتر است در رفتارتان ترکیبی از احترام و انتقاد غیر مستقیم به کار ببرید. درعین حال به طرف مقابل بفهمانید که این احترام همیشگی نیست. حفظ عزت کارمندان در کنار نظم و اقتدار باعث دلبستگی آنها به شما میشود که موجب بازدهی بیشتر و انسجام سازمان خواهد شد.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy
⭕️ چگونه یک فرد مناسب را استخدام کنیم؟
🎓 جدیدترین نکات و مطالب مدیریتی را در اینستاگرام آکادمی مدیریت مطالعه کنید👇
https://www.instagram.com/pm.academy/
⭕️ پنج باور غلط در مورد واگذار کردن کارها
🎓 جدیدترین نکات و مطالب مدیریتی را در اینستاگرام آکادمی مدیریت مطالعه کنید👇
https://www.instagram.com/pm.academy/
⭕️ تصمیمگیری آهسته
افرادی که برای اولینبار وظایف رهبری سازمانی را بر عهده میگیرند، با چالشهای متعددی روبهرو میشوند. مطالعات دانشکدهی کسبوکار هاروارد نشان میدهد که ۷۴ درصد از آنها به اعتراف خودشان برای مسئولیت جدید آماده نیستند. بهعلاوه پس از گذشت ۱۸ ماه، نیمی از رهبران از شغل جدید دلزده میشوند یا بهکلی در انجام وظایف شکست میخورند. اکثر اوقات، سرعت تصمیمگیری رهبران باعث شکست آنها میشود. آنها یا تصمیمگیریهای سریع انجام میدهند که نشانی از تفکر و عقلانیت ندارد، یا بیش از اندازه برای جمعآوری اطلاعات زمان میگذارند که درنهایت موقعیت طلایی را از بین میبرد.
بهعنوان راهکاری برای جلوگیری از تصمیمگیری و حرکتهای سریع میتوان یادگیری و حتی یادداشتبرداری در روزها و ماههای ابتدایی رهبری را پیشنهاد داد. یک رهبر جوان میتواند ایدههای اولیه و تصمیمگیریهای سریع مد نظر خود را در ابتدای مسیر فعالیت بنویسد و نتیجهگیریها را نیز یادداشت کند. پس از مدتی بدون اتخاذ هیچ تصمیم عملیاتی، با نگاهی به فرضیهها و نتیجهگیریها میتوان دیدگاهی عمیقتر نسبت به وظیفهی رهبری داشت. چه بسا بسیاری از نتیجهگیریهای اولیه دربارهی سازمان تحت مدیریت و همکاران، اشتباه از آب در بیایند.
نکتهی دوم در خودداری از تصمیمگیریهای فوق سریع، در آشنایی با منابع گوناگون و همکاری با آنها نهفته است. وقتی برای اولینبار بهعنوان رهبر یک سازمان انتخاب میشوید، احتمالا شناخت کافی از اطرافیان و همکاران جدید خود ندارید. در چنین موقعیتی احتمال تأثیر گرفتن از هر فرد یا گروه جدید وجود دارد و شاید در مسیر اشتباهی از تأثیرپذیری قرار بگیرید. درواقع همیشه افرادی وجود دارند که تصمیم جدی به تأثیرگذاری روی رهبران جدید میگیرند و باید مراقب مشاورهها و صحبتهای آنها باشید.
پس از مراحل بالا، نوبت به طراحی و زمانبندی تصمیمگیریهای حیاتی میرسد. همانطور که گفته شد، تصمیمگیری سریع و دورههای زمانی کوتاه به احتمال زیاد به موفقیت نخواهند انجامید؛ درنتیجه میتوان مثلا دورهی زمانی یک ساله را برای اولین استراتژی عملیاتی انتخاب کرد. فراموش نکنید که تعلل زیاد در تصمیمگیری و ارائهی ایدهها هم بهاندازهی عجله در فرایندهای رهبری، مضر خواهد بود.
به خاطر داشته باشید تأثیری که رهبران در روزها و ماههای ابتدایی فعالیت از خود بر جای میگذارند، بعدا بهسختی تغییر میکند.
🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای
@pmacademy