برای آنچه که دوستش داری؛
از جـان باید بگذری!
بعد،
می ماند زندگی و آنچه که دوستش داشتی....
✍️ #شمس_لنگرودی
📕 #لب_خوانی_های_قزل_آلای_من
@ostadedalat
الهی سوز عشقت بیشتر کن
دل ریشم ز دردت ریشتر کن
ازین غم گردمی فارغ نشینم
بجانم صد هزاران نیشتر کن
#باباطاهر
یکی عشق را زندگی میداند
دیگری آن را دروغ پندارد
هر دو بر حقند:
که آن یک، جانِ خویش را باز یافته
و ایندیگری، بر باد داده...
.
#محمود_درويش
@ostadedalat
ای خدا ای فاتح هر مشکلم
وی همه آرامش جان و دلم
بشنو از دل راز یک بی آبرو
ده مجال گفتگویم، گفتگو
در شب احیا به تو رو کردهام
خویش را با توبه همسو کردهام...
@ostadedalat
شرح غزل شماره ۱۲۶ #حافظ
وزن غزل: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن
بحر غزل: مضارع مثمن اخرب
*
این غزل را حافظ در زمان سلطنت امیر مبارزالدین برای فرزند ولیعهدش که حاکم کرمان بودسروده است چه سابقه ارادت و ارتباط حافظ با شاه شجاع از زمان نوجواني شاه شجاع شروع می شود .
غزل با معانی و مفاهیم عرفانی و در کمال پختگی شروع و تنها در دوبیت آخر به یاد آوری مادح خود درباره دریغ نداشتن مال از بنده و ارادتمند خود می پردازد.
برای درکِ واضح بیت مطلع این غزل ، بایستی نخست عقاید صوفیه را درباره (میل) یعنی محبت بررسی کنیم .
بنابر عقاید صوفیه ، محبت یک میل باطنی است که گرایش آن به طرف جمال و زیبایی است و این میل باطنی بر دو گونه و دو مسیر پیشرفت می کند محبت خاص است که میل به مشاهده جمال ذات در آن است .
در این بیت حافظ چنین توضیح می دهدکه من بی مشاهده زیباییهایی ذات ، میل به مطالعه در جمال صفات الهی را ندارم و اضافه می کند که هر کس هم که محبت خاصّ یعنی میل به مشاهده جمال و زیبایی ذات ندارد محققاً جان ندارد .
پس از آن در بیت دوم علاوه می کند که من با همه مشاهدات خود نشانی از جلو وجمال پرستی پی به نشان و اثری از دلستان نبردم و نمی دانم این قصور از من است یا اینکه محبوب ازلی هیچ نشان مؤثری از خود در جمال جانان یا جمال ذات که بتواند مرا به سوی خود هدایت کند نگذاشته است و این تردید نظریه یی است که سایر عارفان با این صراحت بدان اذعان ندارند .
در بیت سوم بدنباله این سرگردانی خود اضافه می کند که در راه عشق به محبوب مشکلات فراوانی است و صدها مانع در پیش روست و افسوس که با زبان سر نمی توان به شرح وبیان این مشکلات و سرگردانیهای راه مکاشفه پرداخت و به ناچار دربیت چهارم از مسیر تفکر وامانده و می فرماید این راه را پایانی نیست پس چه بهتر که به همین جا که هستیم و به هر چه درک کرده ایم اکتفا کرده و گوش به پند چنگ خمیده قامت داده و به عشرت بپردازیم و مانند محتسب طریق رندی را پیشه خود کنیم یعنی با پیروی از تظاهر به دستورات شرع از خوشیها بهر برده و قدر وقت و فرصت را بدانیم بنابراین مشاهده می شود که شاعر در این غزل بازگو کننده مکنونات قلبی خود و شارح نحوه تفکر خویش در عالم عرفان است اما از آنجا که پند چنگ خمیده قامت را به گوش می گیرد، ناچار است از مادح خود بخواهد که کمی سر کیسه را شل کرده و او را کنف حمایت مادی خود نگهدارد .
لازم به توضیح است که این مضمون لطیف :
با غنچه بازگوئید تا زر نهان ندارد، به صورتهای مختلف در نسخه های مختلف ثبت شده مانند :
در گوش گل فرو خوان تا زرنهان ندارد و اول مرتبه در مخزن الاسرار چنین سروده است :
پای کرم بر سر گل نِه نَه دست
تات نخوانند چو گل زر پرست
این غزل را حافظ به استقبال از غزل عماد فقیه سروده است .
عماد فقیه می گوید :
من باری از دهانش هرگز نشان ندیدم
یا من بصر ندارم یا او دهان ندارد
و حافظ می گوید :
با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم
یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
دیوان #حافظ غزل شماره ۱۲۶
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم
یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است
دردا که این معما شرح و بیان ندارد
سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن
ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد
چنگ خمیده قامت میخواندت به عشرت
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد
ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز
مست است و در حق او کس این گمان ندارد
احوال گنج قارون کایام داد بر باد
در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد
گر خود رقیب شمع است اسرار از او بپوشان
کان شوخ سربریده بند زبان ندارد
کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ
زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد
معنی لغات غزل:
جان : روح انسان.
جمال جانان: زیبایی معشوق .
با هیچکس نشانی….: اثری از جمال جانان در کسی ندیدم
درین ره: درراه جانان و عشق.
هر شبنمی در رین ره … در راه جانان و عشق یک قطره شبنم مانند صد دریای آتش مانع پیشرفت می شود.
فراغت:آسایش.
فروکش: باررا به پایین بیاور، کنایه از منزل کردن .
محتسب: مأمور ناظر بر اجرای احکام شریعت.
گرخود: حتی اگر.
شوخ سر بریده : گستاخ بی قرار.
سربریده : صفت شمع که پیوسته سر فتیله آن را باید اصلاح کرد و برید تا نور بهتری به اطراف بپراکند.
بند زبان ندارد:. اختیار نگهداری زبان خود را ندارد
دنیا دچار دردسر شده
و فقط هم دو راه حل وجود دارد :
آنقدر بخندیم تا منفجر شویم یا فقط منفجر شویم ...!
👤 #رومن_گاری
@ostadedalat
دنیا دچار دردسر شده
و فقط هم دو راه حل وجود دارد :
آنقدر بخندیم تا منفجر شویم یا فقط منفجر شویم ...!
👤 #رومن_گاری
@ostadedalat
انتظار سخت است
فراموش کردن هم سخت است
اما اینکه ندانی
باید انتظار بکشی
یا فراموش کنی
از همه سخت تر است ...
#پائولو_ کوئیلو
@ostadedalat
سختےها و بلاهایـے ڪہ میاد سراغت
فقـط برای حمام ڪردنِ روح توئه...
تـا از تأثیراتے ڪه گناهانت روے روحت گذاشتہ، پاڪ پاڪ بشے...
غُـر نزنیــا!
غـر زدن، خودش یہ #گـناهــہ!
به جاش خُدارو شکر کن
@ostadedalat
@ostadedalat
.
#صبح_به_خیرهای تو
بوی بهار می دهند !
تازه و دوست داشتنی
سلام ڪه می ڪنی
شڪوفه ها
گل می کنند بر لبانت ...!
.
.
#عرفان_یزدانی
🖌#نظر «احمد #آرام» درباره بومیگرایی:
اغلب نویسندگان جوان، اطلاعات کمی از بومگرایی در داستان دارند که موجب توقف کار آنها میشود.
آنها اینگونه تصور میکنند که برای نوشتن داستانهای بومی باید از واژههای بومی استفاده کنند؛ در حالیکه الزامی به این کار نیست.
در آثار «صادق چوبک» که جایگاه مهمی در ادبیات بوشهر و ادبیات داستانی فارسی دارد، میبینیم که او وقتی سوژه خود را انتخاب کرده، واژههای بومی مخصوص آنرا پیدا کرده و داستانش را خلق کرده است. واژههایی که فقط درباره آن داستان، کارایی داشتند.
بنابراین الزامی نیست که برای بومینویسی حتماً از واژههای بومی استفاده شود؛ چراکه گاهی واژههای غیربومی به تکامل معنایی سوژه بیشتر کمک میکند.
اما باید در نظر داشته باشیم که واژههایی انتخاب کنیم که دارای ضرباهنگ باشند و به جذابیت متن بیفزایند.
نکتهای که این نویسنده بر آن اصرار داشت، اینکه باورهای بومی را نباید به همان شکل که هست نوشت؛ بلکه باید به این باورها خیانت کرد تا در نوشتههای یک نویسنده برای همیشه جریان داشته باشند و به پایان نرسند.
نمونهای که برای شاهد مثال آن احمد آرام به آن اشاره داشت، اثر منیرو روانیپور بود.
وی معتقد بود که روانیپور در داستانهایش باورهای بومی و افسانهها را به همان صورت موجود رد کرده است؛ بنابراین منبعش در آثار اولیه به پایان رسیده است.
منیرو روانیپور داستاننویس بوشهری است که با الهام از افسانهها و باروهای خرافی مردم (جفره) بوشهر رمان «اهل غرق» را در اواخر دهه شصت منتشر کرده بود.
@ostadedalat
انسان با صمیمیت بیاندازه با دیگران از قدر و احترام خود میکاهد. زیرا فرومایگان از همه چیز سوءاستفاده میکنند، بالاخص زمانی که دریابند دسترسی به شما نیز آسان است.
📕#هنر خودشناسی
#آرتور_شوپنهاور
@ostadedalat
در عشق، پشیمانی آیین محبّت نیست
عاشـق نبرد هرگز در عشق، پشیمانی
@ostadedalat
#ملکالشعرا_بهار
من تورا همانطور دوست داشتم که آرزو میکردم، یکی مرا دوست داشته باشد.
-محمود درویش
@ostadedalat
کشک بادمجان بخورید تا پوکی استخوان نگیرید
این غذا به علت داشتن کلسیم، فسفر، منیزیم و مواد مغذی فراوان موجب استحکام استخوانها و دندانها میشود و از بروز پوکی استخوان در افراد جلوگیری میکند.
@ostadedalat
🍃🌺بگذار هر روز
رویایی باشد باور نکردنی
بگذار هر روز
عشقی باشد دچار شدنی
بگذار هر روز
بهانه ای باشد حیات بخشیدنی
@ostadedalat
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونان که بایدند نه بایدها
مثل همیشه آخر حرفم و
حرف آخرم را با بغض میخوانم
چندیست لبخندهای لاغر خود را
در دل ذخیره میکنم
باشد برای روز مبادا
اما در صفحههای تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آنروز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه میداند شاید
امروز نیز روز مبادا باشد
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونان که بایدند نه بایدها
هر روز بی تو روز مباداست . . . !!!
#قیصر_امینپور
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی
تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟
بروی، دور شوی ، قصه و رویا بشوی؟
من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم
بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی
غرق عشق تو شدم ، بلکه تو شاید روزی
دل به دریا بزنی ، عازم دریا بشوی
نم باران ، لب دریا ، غم تو ، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد ، کاش که پیدا بشوی
معنی غزل شماره ۱۲۶ #حافظ
(۱) الف: جان بی مشاهده جلوه زیبایی معشوق میلی به زندگانی دراین دنیا ندارد. هرکس که از مشاهده جمال جانان بی بهره است حقا که جان در بدن ندارد.
ب :جان بی مشاهده جمال ذات ، میل به مطالعه جمال صفات ندارد . هر کس که از مشاهده جمال جانان بی بهره است حقا که بی جان است و دیگر مایل به مطالعه جمال صفات نیست.
(۲) نشانی از جلوه و جمال معشوق در هیچ کس ندیدم . یا من اشتباه می کنم یا او اثری از خود در هیچ کس باقی نگذاشته است.
(۳) در راه عشق جانان ، هر قطره شبنم به مانند صددریای آتش مانع پیشروی است.و افسوس که بیش از این نمی توان به شرح وبیان این معمای لاینحل پرداخت .
(۴) منزل امن و آسایش موجود را نمی توان ( به امید بهتری) از دست داد . ای ساربان بار خود را همین جا فرو گذار که این راه را پایانی نیست.
(۵)چنگ با قامت خمیده خود، تو را به عیش ونوش فرا می خواند. پند او را به گوش گیر که از پند پیران زیانی نخواهی دید.
(۶) ای دل ! راه زرنگی و زیرکی را از محتسب بیاموز ، زیرا با آنکه مست است کسی درباره او گمان بد نمی برد.
(۷) اگر شمع هم نگهبان معشوق است ، راز عشق خود را براو فاش مکن که این گستاخ بی قرار اختیار زبانش در دست خودش نیست .
(۸) داستان گنج قارون را که چگونه دست روزگار به باد فنا داد برای غنچه بازگو کن تا زر خود را پنهان ندارد.
(۹) هیچ کس در این جهان بنده یی مثل حافظ در اختیار ندارد، همین طور که هیچ کس هم چون تو حکم روایی در دنیا ندارد.
@ostadedalat
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان
که دل اهل نظر برد که سریست خدایی
پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند
تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی
حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
این توانم که بیایم به محلت به گدایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی
روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا
در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن
تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی
سعدی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد
که بدانست که دربند تو خوشتر که رهایی
خلق گویند برو دل به هوای دگری ده
نکنم خاصه در ایام اتابک دو هوایی
#سعدی
حال ندارم فریب شیطان است
این وسوسه شیطان است ڪه
شما گـــمان می ڪنید حال ندارید.
باید توجه ڪرد به نماز اول وقت
دائم الوضو بودن، نماز شب، مراقبه
و محاســـــبه از لــزومات ســـیر و
سلوڪـ است.
✍ آیت الله قاضی (ره) "
+ کافیه انسان یک بسم الله بگه پاشه و با همت قوی وضو بگیره و تلقین مثبت کنه و بگه من میتونم...
@ostadedalat
@ostadedalat
ای دل از تن گر برفتی رفته باشی زآسمان
در خیال آسمان کی آسمان آید پدید
جز خیالی چشم تو هرگز نبیند از جهان
از خیال جمله بگذر تا جهان آید پدید
ناپدید از فرع شو، در هرچه پیوستی ببر
تا پدید آرندهٔ اصل عیان آید پدید
چون تفاوت نیست در پیشان معنی ذرهای
کس نگشت آگاه تا چون این و آن آید پدید
چون در اصل کار راه و رهبر و رهرو یکی است
اختلاف از بهر چه در کاروان آید پدید
خار و گل چون مختلف افتاد حیران ماندهام
تا چرا خار و گل از یک گلستان آید پدید
باز کن چشم و ببین کز بی نشانی چشم را
نور با آب سیه در یک مکان آید پدید
#عطار
هر لحظه تو را جویم
در صبحِ دل انگیزم،
بی یاد تو و عشقت
روشن نشود این جان،
#هما_کشتگر
@ostadedalat
امتحان اصلی، ترک کردنِ کسانی که دوستشان دارید نیست؛
بَلکه آموختنِ زندگی کردن، بدونِ کسانی است که دوستتان نَدارند.
📕#ظرافت جوجه تیغی
✍🏻 #موریل_باربری
@ostadedalat
هر چند وقت یک بار بد نیست #۵ قانون مهم دنیا را برای درک بهتر موفقیت برای خود مرور کنید:
1. قانون مورفی (Murphy’s Law)
هر خطا و اشتباه ممکنی در جهان رخ خواهد داد. تفسیر این قانون در واقع میگوید که از هر اتفاقی در زندگیتان بترسید، برای شما رخ میدهد. پس اگر احتمال بروز اشتباه یا خطایی را در هنگام انجام کاری میدهید، شرایط را به نوعی تغییر بدهید که مانع از بروز این اشتباهات شوید.
2. قانون کیدلین (Kidlin’s Law)
اگر بتوانید مشکلات خود را به طور کامل و واضح روی کاغذ بنویسید و جزییات آن را مشخص کنید، در واقع نصف مشکل را حل کردهاید. چنین قانونی برای جهت دادن به ذهن شما در مواقعی است که نمیدانید چطور مشکلات پیش آمده را حل و شرایط را مدیریت کنید. با نوشتن و شرح کامل موضوع، ذهن شما به دید درستی از مشکل میرسد و میتوانید مسیر درست را بهتر تشخیص دهید.
3. قانون گیلبرت (Gilbert’s Law)
بزرگترین مشکل هنگام انجام دادن کاری، این است که کسی به شما نمیگوید دقیقا باید چه کاری انجام دهید. برقرار نشدن ارتباط صحیح بین کاری که باید انجام شود و تصوری که در ذهن شما است، باعث میشود روند صحیحی طی نشود و نتیجه رضایت بخش نباشد.
4. قانون والسون (Walson’s Law)
اگر همیشه اطلاعات و هوش را در اولویت قرار دهید، پول به طور مداوم به سمت شما خواهد آمد. فراموش نکنید که برای موفقیت در هر کاری علاوه بر هوشمندی، به آگاهی و دانش نیاز است. اگر بتوانید این دو را همیشه با هم همراه کنید، موفقیت دائمی در زندگی شما تضمین میشود.
5. قانون فالکلند (Falkland’s Law)
زمانی که مجبور نیستید درباره چیزی تصمیم بگیرید، پس بهترین کار این است که تصمیمی نگیرید. به این دلیل که تصمیمات عجولانه و ناآگاهانه در نهایت عواقب منفی و مشکلات زیادی در زندگی شما ایجاد میکند.
@ostadedalat
@ostadedalat
#حکایت
به بزرگی گفتند:هیچ ندیدم که از کسی غیبت کنی
گفت: از خود خشنود نیستم، تا به نکوهش دیگران
بپردازم.
#ریاضالحکایات
#حبیبالله_کاشانی
#عطفهای بیهوده در ن#ویسندگی
عطف بیهوده یا بیدلیل، یعنی عطف دو کلمهٔ هممعنا و همسان بهیکدیگر؛ بدون این که فایدهای بر آن مترتب باشد؛ عطفهای بیهوده، اگرچه در گفتار روا است، در نوشتار ناپسند است؛ مگر آنکه فایدهٔ خاصی (مانند هماوایی یا دیگر جنبههای زیباشناختی) داشته باشد.
شماری از عطفهای زائد:
صبروبردباری؛ علمودانش؛ عبثوبیهوده؛ حمایتوپشتیبانی؛ فکرواندیشه...
#بهتر_بنویسیم
#رضا_ بابایی