زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل❤ نوشت تابدانند "عشق را باید فقط با دل❤ نوشت" "رزگار_موکریان" کانال اصلی ما👈 @Delaviz_20
قومِ ریا زمین و هوا را گرفتهاند
نفرینکنید! راهِ دعا را گرفتهاند!
تَر کُن دوچشمِ خسته که این خشکمذهبان
سرچشمهی ممات و بقا را گرفتهاند!
گفتند: دین قبالهی آزادیِ شماست...
فریاد ازین قبیله که ما را گرفتهاند!
#حسین_جنتی
با یک غزل ساده از عشق تو مـیـگویم
آخرچه شود حاصل جزغصه و رسـوایی
در حسرت دیدارت بی خوابم و بـیدارم
یاد دل من هستی؟ای مظهر زیـبـایی
تلخ ست همه ی عمرم از شدت دلتـنگی
یا سوی تو باز آیم؛یا اینکه تو مـی آیی!
#مولانا
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غلّه اندوزند
عالمی را که گفت باشد و بس
هر چه گوید نگیرد اندر کس
عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند
#سعدی
جای آنست که شاهان ز تو شرمنده شوند
سلطنت را بگذارند و ترا بنده شوند
گر بخاک قدمت سجده میسر گرد
سر فرازان جهان جمله سر افگنده شوند
بر سر خاک شهیدان اگر افتد گذرت
کشته و مرده، همه از قدمت زنده شوند
#هلالی_جغتایی
هست آرام دل، آن را که دلارامی هست
خرم آن دل، که در او، صبری و آرامی هست
بر بنا گوشش اگر دانه در بینی باز
مشو آشفته، که از غالیه هم دامی هست
تو یقین دان، که به جز در دهن تنگ تو نیست
هیچ اگر یک سر مو در دو جهان کامی هست
#سلمان_ساوجی
دل اگر در کفِ صدها شده، دلدار جداست
همه گیتی اگرَت یار بُود، یار جداست
گرچه اَندر نظر اهل تماشای چمن
گل عزیز است، ولی مرحلهی خار جداست
در بهاران که همه باغ و در و دشت گل است
دهر اگر یکسره گلبن شده، گلزار جداست...
#حیدر_یغما
نگاهت ميكنم، خاموش و خاموشي زبان دارد
زبانِ عاشقان، چشم است و چشم، از دل نشان دارد
چه خواهشها در اين خاموشيِ گوياست، نشنيدي؟
تو هم چيزي بگو، چشم و دلت گوش و زبان دارد
بيا تا آنچه از دل ميرسد، بر ديده بنشانيم
زبانبازي به حرف و صوت، معني را زيان دارد
#هوشنگ_ابتهاج
ساغر چشم تو سرشار است از مستی و ناز
با خیال نرگست هرشب قدح نوشم مکن
من ز سوز اشتیاق تو سراپا آتشم
باز با طوفان بی مهریت خاموشم مکن
جوشد امشب جلوه ی جادوی چشمانت ز جام
با شراب نرگست ای فتنه مدهوشم مکن
#فریدون_صلاحی
اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خود را
نسازم آشنای استجابت یارب خود را
دو عالم مطلب از یاد دو عالم می رود فریاد
اگر آرم به یاد خویش ترک مطلب خود را
زهر صبح دلم خورشید عالمتاب می تابد
به دست تیره روزی داده ام تا کوکب خود را
#اسیر_شهرستانی
دل برد دلبر و در دام بلاش اندازد
دل ما برد، ندانم به کجاش اندازد
هرکجا مرغ دلی بال گشاید، فی الحال
به کمان مهره ابرو ز هواش اندازد
خوش کمندی است سر زلف شکن بر شکنش
وه چه خوش باشد اگر بخت بماش اندازد!
#سلمان_ساوجی
ای بار خدایا که جهان چون تو ندید است
نام تو رسید است به جائی که رسید است
کردار تو در جسم جوانمردی جان ست
دیدار تو در چشم خردمندی دید است
با وهم تو اسرار فلک روی گشاد است
با عدل تو اسباب بلا دست کشید است
#ابوالفرج_رونی
یک لحظه دلم خواست که پهلوی تو باشم
بیمحکمه زندانی بازوی تو باشم
پیچیده به پای دل من پیچش مویت
تا باز زمینخوردهی گیسوی تو باشم
طعم عسل عالی لبهات دلیلیست
تا مشتری دائم کندوی تو باشم
#امیر_سهرابی
ببين داسِ بلا، اي دل مشو زين داستان غافل
كه دستِ غارتِ باغ است و قصدِ ارغوان دارد
درونها شرحه شرحهست، از دم و داغ جدايي ها
بيا از بانگِ ني بشنو، كه شرحي خون فشان دارد
دهانِ سايه ميبندند و باز از عشوه عشقت
خروشِ جانِ او آوازه در گوشِ جهان دارد
#هوشنگ_ابتهاج
در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
زلف سنبل به نسیم سحری میآشفت
گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت
سخن عشق نه آن است که آید به زبان
ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت
#حافظ
نسيم خوشخبر از نور چشم من چهخبر ؟
هميشه در سفر از بویِ پيرهن چهخبر ؟
تو پيکی و همه پيغام عاشقان داری
از آن پری، گل قاصد برای من چهخبر ؟
بشارتی به من از كاروان بيار ای عشق
هميشه رفتن و رفتن ، ز آمدن چهخبر ؟
#حسین_منزوی
مبارک بامدادی کان جمال اندر نظر باشد
خجسته طالعی کان ماه را بر ما گذر باشد
گرت بیند کسی کز زندگی دل خبر دارد
عجب نبود، اگر تا زنده باشد بی خبر باشد
نظر از دور در جانان بدان ماند که کافر را
بهشت از دور بنماید، کان سوز دگر باشد
#امیرخسرو_دهلوی
دلتـنگ توام جانا هردم که روم جـایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنـهایی
رفتم که سفر شاید درمان دلم گـردد
رفتن نبُود چاره وقتی که تو اینـجایی
از کوی تو رفتم من تا دل بشود آرام
بیهوده سفرکردم وقتی که تو مـاوایی
#مولانا
چشم تو برانداخت به می، خانه ما را
بگشود به رندی در میخانه ما را
از دیده و دل چند خورم خون خود، آخر
سنگی بزن این ساغر و پیمانه ما را
گر بگذری ای باد بدان زلف چو زنجیر
زنهار بپرسی دل دیوانه ما را
#امیر_شاهی
🔮استاد ببین چی کرده😳 فال و طلسم گذاشته باتخفیف ویژه 🍃کاراش حرف نداره یکبار امتحان کن جواب نگرفتی جایزه داری 👍با کلی رضایت مشتری تضمینی 🔥
/channel/+0FZ-ujm0PHU2ODA0
سبزه ها چون نقش دیبا دلبر و زیبا شدند
ابر دیباباف شد تا سبزه ها دیبا شدند
قطره باران به اشک دلبران ماننده شد
راغها چون روی دلداران از آن زیبا شدند
عاشقان را عاشقی گر واله و شیدا کند
بلبلان از عشق گلها واله و شیدا شدند
#ادیب_صابر
ایدل چو در بتکده در کعبه گشودند
بشتاب که هنگام عبادات درآمد
فارغ بنشست از طلب چشمه ی حیوان
همچون خضر آنکس که بظلمات درآمد
مطرب چو خروس سحری نغمه برآورد
با مرغ صراحی بمقالات درآمد
#خواجوی_کرمانی
غم دل چند توان خورد که ایام نماند
گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن
دسترنجِ تو همان به که شود صرف به کام
دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن
پیرِ میخانه همیخواند معمایی دوش
از خطِ جام که فرجام چه خواهد بودن
#حافظ
چید بالم را و درهای قفس را باز کرد
روز آزادیست ، از شبهای زندان سختتر
صبح گل آرام، در گوش چنار پیر گفت:
هرکه تن را بیشتر پرورد، شد جان سختتر
مرگ آزادیست وقتی بال و پر داری، کنون
زندگی سخت است اما مرگ از آن سختتر
#علیرضا_بدیع
به نیکی کوش و نیکی کن ز دنیا
که نیکی دوست دارد یار یکتا
به نیکی کوش و در نیکی سخن گوی
که از نیکی ببردی از سخن گوی
مکن هرگز بدی تا بد نبینی
چنین دان راز اگر صاحب یقینی
#عطار
ویرانشده را حوصلهی منّتِ معمار نباشد
ویرانهی ما را بگذارید که ویرانه بماند
ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
#سعدی
به جام هستی ما ای شراب عشق بجوش
به بزم سادهی ما ای چراغِ ماه بتاب
گل امید من امشب شکفته در بر مـن
بیا و یک نفس ای چشم سرنوشت بخواب
مگر نه خاکِ ره این خرابه باید شد
بیا که کام بگیریم از این جهان خراب
#فریدون_مشیری
چو هم پرواز خورشيدي مكن از سوختن پروا
كه جفتِ جانِ ما، در باغِ آتش آشيان دارد
الا اي آتشين پيكر، بر آي، از خاك و خاكستر
خوشا آن مرغِ بالاپر، كه بالِ كهكشان دارد
زمان فرسود ديدم، هرچه از عهدِ ازل ديدم
زهي اين عشقِ عاشقكش، كه عهدِبي زمان دارد
#هوشنگ_ابتهاج
گرچه هرشب استکان بر استکانت می زنند
هرچه تنهاتر شوی آتش به جانت می زنند
تا بریزی دردهایت را درونِ دایره
جای همدردی فقط زخم زبانت می زنند
آه! قدری فرق دارد زخم خنجرهایشان
دوستانت پا به پای دشمنانت می زنند
#امید_صباغ
خوشا آن سر که در پایی بیاسود
خوشا آن دل که در جایی بیاسود
خوشا آن رودِ سرگردانِ نالان
که در آغوش دریایی بیاسود
خوشا مرغی که یک شب در همه عمر
در این بُستان به مأوایی بیاسود
#رشید_یاسمی
چه چیزست رخساره و زلف دلبر
گل مشگبوی و شب روز پرور
گل اندر شده زیر نور سته سنبل
شب اندر شده زیر خورشید انور
همانا که خورشید رنگ لبش را
بدزدد که بخشد بیاقوت احمر
#عنصری