Donna,Donna_Joan Baez
On a wagon bound for market
There's a calf with a mournful eye
High above him there's a swallow
Winging swiftly through the sky
How the winds are laughing
They laugh with all their might
Laugh and laugh the whole day through
And half the summer's night
Donna, Donna, Donna, Donna
Donna, Donna, Donna, Don
Donna, Donna, Donna, Donna
Donna, Donna, Donna, Don
"Stop complaining", said the farmer
Who told you a calf to be?
Why don't you have wings to fly with
Like the swallow so proud and free?
How the winds are laughing
They laugh with all their might
Laugh and laugh the whole day through
And half the summer's night
Donna, Donna, Donna, Donna
Donna, Donna, Donna, Don
Donna, Donna, Donna, Donna
Donna, Donna, Donna, Don
Calves are easily bound and slaughtered
Never knowing the reason why
But whoever treasures freedom
Like the swallow has learned to fly
How the winds are laughing
They laugh with all their might
Laugh and laugh the whole day through
And half the summer's night
Donna, Donna, Donna, Donna
Donna, Donna, Donna, Don
Donna, Donna, Donna, Donna
Donna, Donna, Donna, Don
@oldsongsandlyrics
دونا دونا
برگردان : #مانی_مظاهری
روی یه گاری رو به بازار
یه گوساله ست که چشاش غمگینه
توی آسمون بالای سرش
یه پرستوی سبکپر داره پر میزنه
چقد این باد داره میخنده
با تموم توش و توانش
تموم روز رو میخنده و میخنده
تا خود نیمه شب تابستون
دونا، دونا، دونا، دونا
دونا، دونا، دونا، دو
دونا، دونا، دونا، دونا
دونا، دونا، دونا، دو
«ضجه و زاری رو بس کن
اینو دهقان بهش گفت:
کی گفته تو یه گاو باشی؟
چرا بالی واسه پریدن نداری
مث پرستو پرغرور و رها؟»
گوسالهها ساده دربند شدن
ساده سلاخی شدن
هیچوقتم دلیلشو نفهمیدن
اما هرکی که قدر آزادی رو میدونه
مث پرستو پریدن رو یاد گرفته
@oldsongsandlyrics
متن آهنگ
قەولێکم پێ بدە
برۆی و ئیتر ناوم نەهێنی
هەرچی لە لاتە
فڕێی دەێی و بیسوتێنی
قەول بێ منیش
له ناو دڵمت دەربێنم
ناوت نەهێنم
خۆمیشت لێ بستێنم
بۆیە پێم وتی
رۆژێک دەرۆم
وا دەرۆم و هیچ کات نەمبینێوە
وا دەرۆم و هیچ کات نەمبینێوە
وا دەرۆم وا دەرۆم
رۆژێک دەرۆم
وا دەرۆم و هیچ کات نەمبینێوە
هیچ کات دەستم نەگرێوە
وا دەرۆم وا دەرۆم وا دەرۆم
برۆ بانگم مەکە ئیتر گوڵم
کاتێتی پێ دانێم لەسەر دڵم
چاوم کوێرکەم کە هاتە سەر تۆ
زمانم ببڕم کە وتی بەس تۆ
برۆ بانگم مەکە ئیتر گوڵم
کاتێتی پێ دانێم لەسەر دڵم
چاوم کوێرکەم کە هاتە سەر تۆ
زمانم ببڕم کە وتی بەس تۆ
@oldsongsandlyrics
«لوتوس»
برگردان: #مانی_مظاهری
دور هم جمع کن
تمام چیزهایی رو که برای ما ستودنی ست
اینجا بودن چیزی ست که دنبالش بودم
تا از آدم قبل رها بشم
دور هم جمع کن
طوری که سمت آتیش کشیده میشیم
با این باور گول خوردیم که آغاز و پایان همه چیز
توی چاردیواری دور ماست
دور هم جمع کن
بچههات رو در آغوش بگیر
دلگرمشون کن که اوضاع همه روبراه میشه
بگو که توی قلبت جا دارن
با خودت سنگهات رو وابکن
بذار که ذاتت چارهٔ کار باشه
در حالی که دنبال مفهوم «کیستی» هستیم
توی دل توفان دنبال مسیر باش
دور هم جمع کن و دنبالم بیا
یه چیزی ما رو به بیراهه برد
دست خالی بودن تمام خواسته ٔ ماست
کسی که دستش پره اسیر نیست
اونی باش که بیدار میکنه
کسایی رو که توی خواب غفلت سیر میکنن
به خودت بیا ، حیوان درونت رو بیدار کن
از همه چیز فرار کن، بذار که طبیعتِ وحشی خونهات باشه
درختی بکار، خونی بریز، بذار که افسارت دست غریزهات باشه
جایی که پا میذاری، رؤیایی که داری
حد و اندازهٔ توِ واقعی رو مشخص میکنه
برگرد و بذار دور و بریهات
با این وجه تو مواجه بشن
حالا اهریمنها کنارت رام شدن
تو رو به حال خودت رها میکنن
@oldsongsandlyrics
آینه
خواننده:فرهاد مهراد
شعر:اردلان سرافراز
آهنگساز:حسن شماعیزاده
انتشار:۱۳۵۰
کلیپی با انتخاب تصاویری هنرمندانه از سینمای ایران با این آهنگ ساخته شده اشت.
Chris Rea – The Blue Cafe Lyrics
@oldsongsandlyrics
My world is miles of endless roads
That leaves a trail of broken dreams
Where have you been
I hear you say?
I will meet you at the Blue Cafe
Because, this is where the one who knows
Meets the one who does not care
The cards of fate
The older shows
To the younger one, who dares to take
The chance of no return
Where have you been?
Where are you going to?
I want to know what is new
I want to go with you
What have you seen?
What do you know that is new?
Where are you going to?
Because I want to go with you
So meet me down at the Blue Cafe
The cost is great, the price is high
Take all you know, and say goodbye
Your innocence, inexperience
Mean nothing now
Because, this is where the one who knows
Meets the one that does not care
Where have you been?
I hear you say
I'll meet you at the Blue Cafe
So meet me at the Blue Cafe
Songwriters: CHRISTOPHER ANTON REA
Michel Sardou - Je Vais T'Aimer
@oldsongsandlyrics
Je vais t'aimer
A faire pâlir tous les Marquis de Sade,
A faire rougir les putains de la rade,
A faire crier grâce à tous les échos,
A faire trembler les murs de Jéricho,
Je vais t'aimer.
A faire flamber des enfers dans tes yeux,
A faire jurer tous les tonnerres de Dieu,
A faire dresser tes seins et tous les Saints,
A faire prier et supplier nos mains,
Je vais t'aimer.
Je vais t'aimer
Comme on ne t'a jamais aimée.
Je vais t'aimer
Plus loin que tes rêves ont imaginé.
Je vais t'aimer. Je vais t'aimer.
Je vais t'aimer
Comme personne n'a osé t'aimer.
Je vais t'aimer
Comme j'aurai tellement aimé être aimé.
Je vais t'aimer. Je vais t'aimer.
A faire vieillir, à faire blanchir la nuit,
A faire brûler la lumière jusqu'au jour,
A la passion et jusqu'à la folie,
Je vais t'aimer, je vais t'aimer d'amour.
A faire cerner à faire fermer nos yeux,
A faire souffrir à faire mourir nos corps,
A faire voler nos âmes aux septièmes cieux,
A se croire morts et faire l'amour encore,
Je vais t'aimer.
Je vais t'aimer
Comme on ne t'a jamais aimée.
Je vais t'aimer
Plus loin que tes rêves ont imaginé.
Je vais t'aimer. Je vais t'aimer.
Je vais t'aimer
Comme personne n'a osé t'aimer.
Je vais t'aimer
Comme j'aurai tellement aimé être aimé.
Je vais t'aimer. Je vais t'aimer.
تا آنجا که تمامی آثار مارکی دوساد بی رنگ و لعاب شود
تا آنجا که صورت تمامی دخترکان فاحشه بندرگاه از خجلت سرخ شود
تا آنجا که فریادهای سرشار از امتنان و شکرگزاری طنین انداز شود
تا آنجا که دیوارهای اریحا بلرزند
دوستت خواهم داشت
تا آنجا که برق جهنم در چشمانت شعله ور شود
تا آنجا که تمامی تندرهای الهی لعنت کنند
تا آنجا که سینه هایت و تمامی قدیسین برانگیخته شوند
تا آنجا که دستهایمان به تمنای هم برآیند
دوستت خواهم داشت
دوستت خواهم داشت
آن سان که هیچکس تا به حال دوستت نداشته
دوستت خواهم داشت
فراتر از آنچه رویاهایت تصویر کردهاند
دوستت خواهم داشت، دوستت خواهم داشت
دوستت خواهم داشت
آن سان که هیچکس تاکنون جسارتش را نداشته
دوستت خواهم داشت
آن سان که دوست میدارم دوست داشته شوم
دوستت خواهم داشت، دوستت خواهم داشت
تا آنجا که هر شبی سفید شود، پیر شود
تا آنجا که هر چراغی تا روزهنگام روشنایی بخشد
تا اشتیاق و جنون
دوستت خواهم داشت، عاشقانه دوستت خواهم داشت
تا آنجا که چشمهایمان گرد شوند، بسته شوند
تا آنجا که تنهایمان درد بکشند، بمیرند
تا آنجا که روحهایمان به آسمان هفتم پر بکشند
تا آنجا که گمان کنیم مردهایم و همچنان عشق بورزیم
دوستت خواهم داشت
دوستت خواهم داشت
آن سان که هیچکس تا به حال دوستت نداشته
دوستت خواهم داشت
فراتر از آنچه رویاهایت تصویر کردهاند
دوستت خواهم داشت، دوستت خواهم داشت
دوستت خواهم داشت
آن سان که هیچکس تاکنون جسارتش را نداشته
دوستت خواهم داشت
آن سان که دوست میدارم دوست داشته شوم
دوستت خواهم داشت، دوستت خواهم داشت
@oldsongsandlyrics
French
mon amour
Mon amour, sur l’eau des fontaines, mon amour
Ou le vent les amènent, mon amour
Le soir tombé, qu’on voit flotté
Des pétales de roses
Mon amour et des murs se gercent mon amour
Au soleil au vent à l’averse et aux années qui vont passant
Depuis le matin de mai qu’ils sont venus
Et quand chantant, soudain ils ont écrit sur les murs du bout de leur fusil
De bien étranges choses
Mon amour, le rosier suit les traces, mon amour
Sur le mur et enlace, mon amour
Leurs noms gravés et chaque été
D’un beau rouge sont les roses
Mon amour, sèche les fontaines, mon amour
Au soleil au vent de la plaine et aux années qui vont passant
Depuis le matin de mai qu’il sont venus
La fleur au cœur, les pieds nus, le pas lent
Et les yeux éclairés d’un étrange sourire
Et sur ce mur lorsque le soir descend
On croirait voir des taches de sang
Ce ne sont que des roses !
Aranjuez, mon amour
@oldsongsandlyrics
English
my love
My love, on the fountains’ water, my love
Where the wind brings them, my love
At night fall, we see floating
Rose petals
My love and walls are cracking my love
From the sun, the wind the rain and the years that go by
Since the May morning they came
Ans while singing, suddenly they wrote on the walls from the end of their guns
Really strange things
My love, the rose bush follows the traces, my love
On the wall and intertwines, my love
Their names carved and each summer
A beautiful red are the roses
My love, dry the fountains, my love
In the sun the plain’s wind and the years that go by
Since the May morning they came
The flower in the heart, bare feet, slow pace
And the eyes lightened by a strange smile
And on this wall when the evening comes
We would believe to see blood stains
They’re just roses!
Aranjuez, my love
@oldsongsandlyrics
Mon Amour
عشق من
عشق من،بر آب چشمه ساران،عشق من
جایی که باد آن ها را می آورد،عشق من
شب هنگام،شناور روی آب می بینیم
گلبرگ های گل سرخ را
عشق من و دیوار ها ترک می خورند عشق من
در اثر آفتاب،باد،باران و سالهایی که می گذرند
از صبح ماه می که آنها آمدند
و در حالی که می خواندند،ناگهان روی دیوارها
از پایان سلاح هایشان نوشتند
واقعا چیزهای عجیبی
عشق من،گل سرخ اثرها را دنبال می کند،عشق من
روی دیوار و به هم تنیده ها . عشق من
نامهایشان حک شده و هر تابستان
یک زیبای سرخ گلهای رز هستند(وهرتابستان گلهای رزسرخ زیباترین ها هستند)
عشق من،چشمه ها را خشک کن،عشق من
در آفتاب،بادهای دشت و سالهایی که می گذرند
از صبح ماه می که آنها آمدند
گلی در قلب، پاهای برهنه،گامهای آهسته
و چشمانی درخشنده با لبخندی عجیب
و بر روی این دیوار هنگامی که شب فرا می رسد
باور داریم که لکه های خون می بینیم
آنها فقط گل های سرخ اند
عشق من،آرانخوئز
@oldsongsandlyrics
#رویا_آینور دوغان
دوێنێ شەو بینیم لە خەوێ
لەسەر جێی بەر مانگەشەوێ
خۆم خزاندە سەر جێی فێنک
نەمھێشت بەر ھەناسەم کەوێ
دوش در خواب دیدمش
بر بالینی رو به مهتاب
خزیدم در خنکای بسترش
بی ردی از هرم نفسهایم
قژی خاوی
بالێداوی
ئالۆزاوی
جارجار دای دەپۆشت لاچاوی
خوایێ گیان چەندەم خۆشدەوێ
موهای نرم و لطیفش
آشفته در باد
گه گاه می پوشاند
گوشه ای از چشمانش را
وه که چه اندازه دوستش می دارم
زۆر بە ئەسپاییو بە نەرمی
دەمم برد بۆ لیوی گەرمی
چاوی ھەڵھێناو پێی گوتم:
خەونم ئەدی تۆ ھاوسەرمی
آهسته و نرم
لب نهادم بر آن لبهای گرم
چشمان را گشوده و گفت
به رویا دیدم همسرم هستی
نەیھێشت ھەستم
گرتی دەستم
لێوی گەستم
موچرکێکی خۆشێ دایگرت
سەرتاپای ھەناوو ھەستم
نگذاشت برخیزم
گرفت دستانم را
گزید لبانم را
فرا گرفت
تمامی وجودم را
رخوتی شورانگیز و خوش
پێکرا تا مەلا بانگ دانێ
تێک ئاڵان و دەس لەملانێ
لەناکاو دەنگی مەلای ھات
دایبڕیم لە بەژنی جوانێ
یکسره تا هنگام سحر
ما بودیم و در هم امیختن و آویختن
به ناگاه
صدای اذان
جدایم کرد از آن سرو روان
بە سەرسامی
بە ناکامی
بێ ئارامی
بەجێم ھێشت بەھەشتی خەونم
چاوم پڕ بو لە گریانێ
سرآسیمه
ناکام
بی قرار
ترک گفتم
بهشت رویا را
با چشمانی پر اشک
@oldsongsandlyrics
Amigo
Friend
Tu eres mi hermano del alma realmente el amigo.
You are my soul brother, really the friend.
Que en todo camino y jornada está siempre conmigo.
That in every way and day is always with me.
Aunque eres un hombre aun tienes alma de niño.
Even though you are a man you still have the soul of a child.
Aquel que me da su amistad, su respeto y cariño.
He who gives me his friendship, his respect and affection.
Recuerdo que juntos pasamos muy duros momentos.
I remember that together we had very hard times.
Y tu no cambiaste por fuertes que fueran los vientos.
And you did not change how strong the winds were.
Es tu corazón una casa de puertas abiertas.
Your heart is a house with open doors.
Tú eres realmente el más cierto en horas inciertas.
You are really the most certain in uncertain times.
En ciertos momentos dificiles que hay en la vida.
In certain difficult moments in life.
Buscamos a quien nos ayude a encontrar la salida.
We are looking for someone to help us find the way out.
Y aquella palabra de fuerza y de fe que me has dado.
And that word of strength and faith that you have given me.
Me da la certeza que siempre estuviste a mi lado.
It gives me the certainty that you were always by my side.
Tu eres mi amigo del alma en toda jornada.
You are my soul friend in every day.
Sonrisa y abrazo festivo a cada llegada.
Smile and festive hug at each arrival.
Me dices verdades tan grandes con frases abiertas.
You tell me such big truths with open phrases.
Tu eres realmente el mas cierto de horas inciertas.
You are really the most certain of uncertain hours.
No preciso ni decir, todo eso que te digo.
I do not need to say, all that I tell you.
Pero es bueno así sentir que eres tu mi gran amigo.
But it's good to feel like you're my great friend.
No preciso ni decir, todo eso que te digo.
I do not need to say, all that I tell you.
Pero es bueno así sentir que yo tengo un gran amigo.
But it's good to feel like I have a great friend.
No preciso ni decir, todo eso que te digo.
I do not need to say, all that I tell you.
Pero es bueno así sentir que eres tu mi gran amigo.
But it's good to feel like you're my great friend.
No preciso ni decir, todo eso que te digo.
I do not need to say, all that I tell you.
Pero es bueno así sentir que yo tengo un gran amigo.
But it's good to feel like I have a great friend.
@oldsongsandlyrics
Madrugada me ve corriendo
(Daybreak finds me running)
Bajo cielo que empieza color
(Under a sky that's beginning to color)
No me salgas sol a nombrar me
(Sun please don't expose me)
A la fuerza de "la migracion"
(To the force of the INS)
Un dolor que siento en el pecho
(The pain that I feel in my chest)
Es mi alma que llere de amor
(Is my heart that hurts with love)
Pienso en ti y tus brazos que esperan
(I think of you and your arms that wait)
Tus besos y tu passion
(Your kisses and your passion)
Chorus:
Donde voy, donde voy
(Where I go, where I go)
Esperanza es mi destinacion
(Hope is my destination)
Solo estoy, solo estoy
(I'm alone, I'm alone)
Por el monte profugo me voy
(through the desert, a fugitive, I go)
Dias semanas y meces
(Days, weeks, and months)
Pasa muy lejos de ti
(Pass far away from you)
Muy pronto te llega un dinero
(Siib you'll receive some money)
Yo te quiero tener junto a mi
(I want to have you near me)
El trabajo me llena las horas
(Work fills my hours)
Tu risa no puedo olividar
(Your laughter I can't forget)
Vivir sin tu amor no es vida
(To live without your love isn't living)
Vivir de profugo es igual
(To live as a fugitave is the same)
Donde voy, donde voy
(Where I go, where I go)
Esperanza es mi destinacion
(Hope is my destination)
Solo estoy, solo estoy
(I'm alone, I'm alone)
Por el monte profugo me voy
(through the desert, a fugitive, I go)
Donde voy, donde voy
(Where I go, where I go)
Esperanza es mi destinacion
(Hope is my destination)
Solo estoy, solo estoy
(I'm alone, I'm alone)
Por el monte profugo me voy
(through the desert, a fugitive, I go)
spanish or portuguese
Negra Sombra
Cando penso que te fuches,
Negra sombra que m'asombras,
Ô pe d'os meus cabezales
Tornas facéndome mofa.
Cando maxino qu'és ida
N'ò mesmo sol te m'amostras,
Y eres á estrela que brila,
Y eres ò vento que zoa.
Si cantan, ês ti que cantas;
Si choran, ês ti que choras,
Y ês o marmurio d'o rio
Y ês á noite y és á aurora.
En todo estás e ti ès todo,
Pra min y en min mesmo moras,
Nin m'abandonarás nunca,
Sombra que sempre m'asombras
English Translation
When I think you've gone and left me,
Then you're back again. You haunting
Gloomy shadow that enshrouds me
Round my bed you circle, taunting.
I imagine that you've vanished,
You emerge as darkness masses,
You're the twinkle in the starlight
You're the howl in wind that passes.
Where they're singing, you're the singer
Where they're sorrowing, the sorrow
You're the murmur of the river
Gloom of night and gloom tomorrow.
You're my all. My all and only.
Round me, in me, leaving never,
You're my very self, the haunting
Shadow shrouding me forever.
@oldsongsandlyrics
«دلتنگی»
در دشت و کوه پراکنده است
نفس پر غبارم
آتشی افتاد
بر دل پر آه ام
سودای تو در سر دارم ...
*
گرچه آسمان غربت ام ، تار است
و خاموش و کدر
همچون غروب
اما ...
پرنده ی عاشق
هرگز اهلی نخواهد شد
و به کنجی تاریک
تن در نخواهد داد ...
من به تمنای آزادی پرواز میکنم و
راه زندگی تازه ای را می جویم
پرنده ای عاشقم
شهر به شهر در پروازم
تا به سرزمین همیشه بهار برسم...
@oldsongsandlyrics
هانی مجتهدی شناخته شده با نام هانی، خواننده کرد ایرانی متولد شهرستان سنندج است که از سال ۲۰۰۶ ساکن کشور آلمان میباشد.
هانی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته موسیقی در دانشکده هنر دانشگاه تهران به رسانده است. او افزون بر خوانندگی در زمینه نقاشی نیز آثاری خلق کرده و همچنین در زمینه ادبیات فعال بوده و اشعاری به زبانهای فارسی و کردی سروده است.
هانی مجتهدی از خواندن در محافل خانوادگی در شهر خود سنندج تا کنسرتهای مجوزدار در شهرهای بزرگتر ایران به اجراهای زنده با ارکسترهای مختلف در کردستان عراق و آلمان پرداخته است. هانی به تازگی افزون بر ترانههایی به زبان کردی به فارسی هم میخواند.
Matt Monro (1 December 1930 – 7 February 1985), known as The Man with the Golden Voice,was an English singer who became one of the most popular entertainers on the international music at 1960s-1970s
Читать полностью…"lotus"
Gather around
All the things that we admire
To be here is where I wanted to be
To abandon who I was
Gather around
As we're pushed towards the fire
We've been tricked into believing that all
Starts and ends within our walls
Gather around
Holding close your sons and daughters
Promise them that we will all be alright
Let them know you love them all
Talk to yourself
Let your essence be the answer
While we chase the meaning of who we are
Navigating through a storm
Gather around and follow me
Something misled us to this
Wanting it all is poverty
Rich is the one who is free
Be the one who wakes up
All of those who roam
Shake your head to the sides, wake the animal inside of you
Run away from it all let the wildness be your home
Plant a tree, kill a man, let your instincts be in charge of you
Where you walk, what you dream, measures who you really are
Turn to your friends
Let them face the one you mirror
And the demons that now rest on your side
They will leave you on your own
@oldsongsandlyrics
یه شبی زار وُ پریشان
در میخانه زدم
ز غم هجر وُ فراقش
می سوزد جان وُ تنم
گفتمش باز کن ساقیِ من
منم آن مطرب خوش
که شکسته سازِ دلم
جشن مهرگان اهل حق (یارسان)
دالاهو، #کرمانشاه
#تنبور
@oldsongsandlyrics