mostafamalekian | Неотсортированное

Telegram-канал mostafamalekian - مصطفی ملکیان

65033

🔸جهت انتقادات،پیشنهادات وهمکاری: 👤 @admynchannel 🔸پاسخ به سؤالات متداول (پشتیبان کانال) : 👤t.me/mostafamalekiian 🔸صفحه اینستگرام: instagram.com/mostafamalekian_official/ 🔹کانال ناقد: @naghedchannel

Подписаться на канал

مصطفی ملکیان

🍃🍃اثر ماندگار و زحمت بسیار

🔹یکی از اساتید پیر دانشگاه تهران به من می گفت- راجع به یک شخص دیگری داشت صحبت میکرد- که«هر ماه یکی دو سه مقاله از فلانی منتشر می شود.من نمی فهمم چه جوری چنین چیزی ممکن است.من 8 ماه شبانه روز کار کردم و تنها یک مقاله تهیه کردم و حالا که چاپ شده 27 صفحه مجله از کار در آمده است.8 ماه هم لاینقطع روی آن کار کردم.ولی از فلان شخص ماهی یکی دوتا مقاله منتشر میشود.اینها چه جوری کار می کنند؟!»من هیچی نگفتم و نمی خواستم وارد بحث شوم.بعد خود ایشان توجهی داد و گفت:«بله،کار آکادمیک با کار ژورنالیستی فرق می کند.کار ژورنالیستی این جوری است که میشود این کارها را کرد.»

🔹عرض بنده هم همین است که در حیطه فلسفه،اگر آدم بخواهد واقعا کار آکادمیک و جدی بکند آن وقت واقعا همینطور است؛زحمت دارد و کار زیاد میبرد.آقای ولفسون(wolfson) کتاب کوچکی نوشته است به نام تاثیر کلام اسلامی بر کلام یهودی.این کتاب تقریبا 250 صفحه است.ایشان در مقدمه این کتاب گفته است که من بر روی صورت بندی و فراهم آوردن مواد خام این کتاب 9 سال کار کردم ولی حاصلش 250 صفحه کتاب است.اما 250 صفحه کتابی که واقعا و انصافا اگر شما بخواهید یک نکته اش را عوض کنید خیلی باید فعالیت کنید.نمی گویم محال است؛نمی خواهم بگویم ولفسون معصوم بوده ولی اینقدر باید تحقیق بکنید تا بتوانید یک نکته اش را بگویید غلط است.

🔹اونامونو یک جا جمله ای می گوید راجع به پوزیتیویست ها.می گوید:این پوزیتیویست ها مثل یک حلاج اند.یعنی مثل یک پنبه زن اند که یک لحاف در اختیارشان قرار می گیرد.حلاج ماهر آن کسی است که بفهمد که تا یک حدی این لحاف را باید بزند.اما حلاج اگر ناوارد باشد،چنان این پنبه را می زند و می زند که یکبار نگاه می کنیم،می بینیم که دیگر لحافی در کار نیست.تمام پنبه ها غبار شده است و رفته است هوا.پوزیتیویست ها هم اینقدر عالم را زدند و اینقدر زدند که الان هیچی از عالم باقی نمانده است.

🔹اکثر چیزهایی که من و امثال من می نویسیم،اگر یک حلاج بیکار پیدا بشود- باور کنید- و بیاید سراغ مقاله من و بگوید ما می خواهیم مقاله ملکیان را مورد نقادی قرار بدهیم آن وقت از آن مقاله چیزی باقی نمی ماند!اکثر ماها واقعا به گفته شکسپیر هیاهو بر سر هیچ می کنیم یعنی اول یک چیزهایی می گوییم ولی وقتی مورد مداقه ها قرار می دهیم می بینیم هیچی تهش نمی ماند.اما خب البته من از طریق اینها نان خورده ام!نام و نان و شهرت و محبوبیت و قدرت و میز و پُست و مقام به دست آورده ام!دکتر فلان و پروفسور بهمان شده ام!اما بحث بر سر این است که «فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید/شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد.»

🔹کارهایی علمی و ماندگار کارهایی است که اینجوری در نیاید.منشی گوستاو فلوبر- نویسنده رمان سالامبو- در شرح حال فلوبر می گوید:من در مدت 11 سال که پیش فلوبر کار کردم بیش از یک میلیون صفحه کاغذ از ایشان پاره کردم تا اینکه در آخر،این رمان 400 صفحه ای از کار درآمد.یعنی جلاد طبع خودش بوده است و میگفته که من باید چیزی بنویسم که در عالم ماندگار شود.

❓❓اگر محققین این روش را در پیش بگیرند شاید هم هیچ گاه موفق نشوند.

🔹پاسخ:چرا،به نظر من اگر کسی اینگونه در زندگی اش مشی کند،سراغ موضوعات بسیار ریز می رود ولی آنها را تا اعماقش می کاود.ما برعکس می کنیم؛سراغ موضوع بسیار وسیع می رویم اما فقط به اندازه دو انگشت آنرا می کاویم،بلکه دو انگشت هم نمی کاویم!اسپینوزا بر روی کتاب«اخلاق»اش 22 سال کار کرد.خودتان می دانید ترجمه فارسی آن(اخلاق،ترجمه دکتر محسن جهانگیری)یک کتاب 300 صفحه ای شد.با این حال او 22 سال روی آن کار کرد.خب اگر من و شما باشیم در 22 سال،چهل پنجاه جلد کتاب تالیف می کنیم.ولی خب چه جور تالیفی؟تالیفی که اصلا قبل از اینکه خودمان بمیریم،کتابمان مرده است!اما یک تالیف هم مثل«اخلاق» اسپینوزاست که هنوز هم در آکادمی ها محل بحث و دقت و مداقه است و روی آن مطالعه می کنند.

🌷🌷مصطفی ملکیان،روش تحقیق در فلسفه

@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔑هنر برای هنر یا هنر برای آرمانها

❓در تولید هنر، نوشتن، کشیدن و ساختن اگر خود را درگیر اثری که تولید ما بر مخاطب می گذارد بکنیم جوهر و زیبایی اثر کاملاً از میان می رود و معمولاً هنرهایی ماندگارند که هنرمند بی توجه به هیچ چیز با احساس درونش آنرا خلق کرده برای خلق اثری که هم زلالی و هم اصالتش را داشته باشد و هم توجه به اثر آن در مخاطب بشود باید چه کرد؟

🔅پاسخ :

🔹من واقعاً به این سوال نمی توانم جواب بدهم این یک اختلاف خیلی مهمی در فلسفه هنر بین دو دسته از فیلسوفان هنر وجود دارد. که حتماً شما شنیده اید بعضی از فیلسوفان هنر معتقدند فقط هنر برای هنر و بعضی گفته اند که هنر برای آرمانها
دو دیدگاه وجود دارد: آن کسی که می گوید هنر برای هنر می گوید من اصلاً کاری به مخاطب ندارم من فقط کار به زیبایی دارم هنر برای هنر یعنی هنر فقط برای زیبایی.
هنر برای هنر یعنی هنر را تولید می کنم برای این که زیبایی را تولید کرده باشم همین و بس .
بعضی از فیلسوفان هنر می گویند: هنر تولید یک امر زیبا است در جهت یک آرمان این اختلاف هنوز نیز فیصله پیدا نکرده و چون فیصله پیدا نکرده من نمی توانم داوری کنم من واقعاً در این زمینه حرفی برای گفتن ندارم چیزی در ذهنم است ولی مستدل به هیچ دلیلی نیست حس خودم را می توانم بگویم اما مستدل به هیچ دلیلی نیست.
بنابراین جواب این سوال را نمی دانم ایشان می خواهند بگویند اگر تو بخواهی به احساسات و عواطف و هیجانات مخاطبت نگاه کنی باید زیبایی اثر را فدا کنی و اگر بخواهی زیبایی اثر را محفوظ نگه داری باید بی اعتنا به احساسات و عواطف و هیجانات طرف مقابل شوی.

🔹خود من حسم این نیست من می گویم آثار هنری به دو دسته تقسیم می شوند آثار هنری که آن احساس و عاطفه و هیجانی که می خواهند در مخاطب ایجاد کنند احساس و عاطفه و هیجان ناشی از زیبایی است آنها باید زیبایی محل نظرشان باشد اما بعضی وقت ها من می خواهم از طریق اثر هنری یک احساس و عاطفه و هیجان دیگری را غیر از زیبایی، از طریق اثر هنری انتقال دهم پس چرا از اثر هنری استفاده می کنید؟ چون زیبایی حامل خوبی است ؛می خواهم از این حامل استفاده کنم برای چیز دیگری. این رای من است.

🔹بنابراین معتقدم آثار هنری به دو دسته تقسیم می شوند آثار هنری که فقط می خواهند احساسات و عواطف زیبایی شناسانه منتقل کنند آنها فقط باید احساسات و عواطف زیبایی شناسانه محل توجهشان باشد. و آنهایی که می خواهند چیز دیگری منتقل کنند که زیبایی را حامل کنند و از طریقش چیز دیگری را به مخاطب حمل کنند در اینجا باید آن چیز دیگر را محل توجه قرار بدهند و آن مقدار که زیبایی می تواند به چیز دیگر خدمت کند آن مقدار از زیبایی استفاده کنند اما گفتم که جوابی برای دوستان ندارم.

🔹مثال خیلی ساده ای بزنم رمان کوچک بیگانه آلبرکامو هیچ زیبایی ندارد. رمانهای کافکا هیچ زیبایی ندارد اما در انتقال معنایی که کافکا یا کامو می خواهد القا کند واقعاً استادند؛ شما وقتی بینوایان ویکتورهوگو را می خوانید زیبایی اش به مراتب بیشتر از کتاب های کامو یا کافکا است مخصوصاً بیشتر از بیگانه کامو است اما در آنجا شما آن القاء اثری که می خواهید نمی بینید .
من فکر می کنم نباید بگویم ویکتورهوگو بیشتر بدنبال زیبایی بود هوگو یک نویسنده رمانتیک بود و رمانتیک ها بیشتر هنر برای هنر را دوست دارند ولی کافکا و کامو رمانتیک نیستند و می خواهند از اثر هنری برای انتقال یک احساس و عاطفه دیگری استفاده کنند .
این حرف نپخته خود من است. ولی چون این مساله مبحث مهمی در فلسفه هنر است و من نیز کار نکرده ام به همین مقدار اکتفا می کنم.

〰پرسش و پاسخ جلسه چهارم اخلاق کاربردی ،سال 89
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅هنر برای هنر یا هنر برای آرمانها ؟
#مصطفی_ملکیان
➖پرسش و پاسخ جلسه چهارم اخلاق کاربردی،سال89
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅پرفورمنس "مرگ"
کاری از عرفان شیرنگی و ...
🎭
مشاور مفهومی : مصطفی ملکیان
🔑
4 تا 7 بهمن ساعت 17
پل گیشا، دانشگاه تربیت مدرس، آلاچیق‌ها
👇🏻
تهیه بلیت 👇
http://goo.gl/gKzShP

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🌴مکتب تفکیک راه به جایی نمی‌برد

❓در مورد انتظار بشر از دین به صورت مشخص دو جریان وجود دارد: ماکسی مالیست‌ها و مینی مالیست‌ها . ما یک نوع ایرانی از ماکسی مالیست‌ها را، ومشخصأ یک نوع خراسانی‌اش را، به نام مکتب تفکیک داریم. البته پاره ای از تفکیکی ها از این عنوان خوش‌شان نمی آید و می گویند مکتب معارفیِ اهل بیت. حضرتعالی چقدر با این جریان آشنایی دارید؟هنگامی که ما به دکتر نصر ایمیل زدیم و گفتیم شما قائل به اسلامی کردن علوم اید و مکتب تفکیک هم قائل است، ایشان پاسخ داد من مکتب تفکیک را نمی شناسم . شما چه مقدار با این مکتب آشنایی دارید و نظرتان در مورد خود این گروه و هم‌چنین بزرگان‌اش مثل میرزا مهدی اصفهانی و شیخ مجتبی قزوینی، چیست؟

🔹پاسخ: عرض می‌کنم که مکتب تفکیکیان علی رغمِ شدت و حِدّت و صلابتی که در دفاع از مکتب خودشان نشان می دهند و حمیت و غیرتی که نسبت به این مکتب می‌ورزند، در معرفی مکتب خودشان تقریبأ هیچ کاری نکرده‌اند. بنابراین نه دکتر نصر در این که بگوید من مکتب تفکیک را نمی شناسم مقصر است ، نه اگر من بگویم مکتب تفکیک را نمی شناسم مقصر‌ام. بنده چیزی را که می توانم ادعا کنم این است که آثاری را که طرفداران مکتب تفکیک منتشر کرده‌اند خوانده‌ام

🔹حالا اگر این آشنایی زیادی باشد باید بگویم آشنایی زیادی دارم و اگر بگویند این آشنایی کمی است، آشنایی کمی دارم. دیگر بیش‌تر از این آثار مطبوع و چاپ شده، من آشنایی ندارم.اما در باب این‌که موافق‌ام یا نیستم: عرض کنم در باب شخصیتهایی که اسم بردید، آن چه که باهمان درجه از قطعیتی که در باب هر واقعه دیگری می‌شود سخن گفت، با همان درجه از قطعیت، من می‌توانم بگویم که این‌ها بسیار اشخاص پاک و پارسا و شریفی بودند و بنابراین تقریباً از لحاظ من، حُسن فاعلی آثارشان محرز است. نیت های پاکی داشتند قصد خیری داشتند ، قصد خدمت داشتند.

🔹اما در مورد حُسن و قبح فعلی: آقا این مکتب راه به جایی نمی برد؛ به گمان بنده نه منطقاً قابل دفاع است و نه در جهان امروز رشدکردنی است، عنایت می‌کنید؟ این ماحصل رای بنده در باب این مکتب است و این البته علی رغمِ همه احترامی است که برای آن افرادی که چه حیا و چه میتا از ایشان می‌شناسم، قائل‌ام و حسن فاعلی همه‌شان را تقریباً احراز دارم. ولی به نظر من تلاش ناموفقی است و به جایی نمی‌رسند. "به جایی نمی‌رسند"، به دلیل این که به دو نکته و دو ویژگی خیلی مهم در انسان مدرن توجه نمی‌کنند. یک ویژگی این‌که امروزه انسان مدرن نسبت به هر انسان دیگرِ پیشامدرنی، و نسبت به هر مقطع تاریخی دیگری، تعبد گریزترشده است و این‌ها اتفاقاً می‌خواهند تعبد را بیش از آن مقداری ‌که تا به حال بوده است، پا برجا کنند. به تعبیر دیگری، عقلانیت انسان مدرن، او را به سوی "تعبد گریزی" کشانده است و بنابراین باید به حداقلِ تعبد اکتفا کرد. این‌ها همین مقدار تعبدی را که تا به حال داشته ایم را هم کافی نمی دانند و می‌خواهند به این هم بیافزایند.

🔹نکته دومی که آن‌ها به آن توجه نمی‌کنند این است که انسان مدرن به سبب پیشرفت علوم تجربی، پیشرفت فناورانه یافته و به مناسب پیشرفت فناورانه، پیشرفت وسایل ارتباط جمعی پیدا کرده و وقتی که ارتباط جمعی پیشرفت پیدا کرده معنای‌اش این شده که الان انسان از همه جای جهان باخبر است.

🔹ثانیأ هر واقعه ای، هرچقدرخُرد و ریز، در هر گوشه از جهان رخ بدهد، احتمالِ این‌که تأثیری برگوشه دیگر جهان داشته باشد فراوان است. خُب حالامن فقط به نکته اول از دو نکته اشاره می کنم. وقتی این همه مکتب و مسلک به واسطه وسایل ارتباط جمعی همه در اتاق من جمع می شوند، آن وقت تصلب ورزیدن به یک مسلک و مکتب آن هم به قیمت این‌که مکتب‌ها و مسالک دیگر را از حقانیت بی بهره ببینند و همه‌یِ راه‌ها را در یک راه منحصر کنند، به نظر من دیگر سخنِ "شنیدنی" ای نیست.بله اگر روزگاری بود که ما فقط از مکتب خودمان باخبر بودیم و از هیچ مکتب دیگری خبر نداشتیم، حتی مردم روستا خبر نداشتند در ده اطراف‌شان چه می‌گذرد، آن وقت می شد این مکتب را، علی رغم و بدون توجه به حقانیت و بطلان‌اش، در انسان امروز راسخ کرد. ولی الان به گمان من این مساله امکان ندارد. به تعبیر دیگر وقتی الان کسی اسم مکتب تفکیک را برای من می‌آورد، آن وقت من پیش خودم می گویم در مسیحیت هم «مورمون ها» همین جور هستند.

⁉️مورمون‌ها

🔹پاسخ: تفکیکیانِ مسیحیت. همان طور که وقتی ما به مورمون‌ها نگاه میکنیم، به نظرمان می‌آید چه موجوداتی اند. نسل‌شان باید در حال انقراض باشد، به همین ترتیب هم من به این که نگاه می کنم این را می‌بینم. مکتب تفکیک یک مکتبی نیست که تنها در اسلام ظهور پیدا کرده باشد، به همان مقدار که من به آن‌ها به یک چشمِ البته عطوفانه و ترحمانه‌ای نگاه می‌کنم، به همان ترتیب به این گروه هم به همان چشم نگاه می‌کنم.

🍃مصاحبه با یاسر میردامادی،آبان ماه 80

@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅همایش نخست از سلسله‌ی دیزاین‌شناسی


🔹دیزاین‌شناسی موضوع جدیدی‌ست که فیلسوف و روشنفکر ایرانی مصطفی ملکیان در این همایش در مورد آن سخن خواهد گفت. تورج صابری‌وند هم در مورد زیبایی، زشتی و دیگری و ربط آن‌ها با دیزاین بحث خواهد کرد.

🔹این همایش، نخستین همایش از سلسله برنامه‌هایی‌ست با عنوان دیزاین‌شناسی که تلاش دارد از زاویه دیدی فکری و فلسفی به شناخت عمیق‌تری از دیزاین و ربط آن به فرهنگ، اخلاق، هنر، فلسفه، سیاست و حوزه‌های دیگر اندیشه و زندگی بپردازد.

🔹جهان پیرامونی ما جایی است که جز به جز آن اشیا و اجزایی است دیزاین شده. ممکن است دیزاین‌شان هوشمندانه و یا سهل‌انگارانه باشد، اما در نهایت چیزهایی هستند که به دست و ذهن انسان ساخته شده. تعداد بی‌شمار اجزای دیزاین شده‌ی دور و بر مان بر ادراک ما از جهان، بر رفتار ما، بر کیفیت زندگی ما و بر هویت ما تاثیر گذاشته‌اند. اما مجرد دیدن این اجزا و کم اهمیت انگاشتن‌شان سبب این بوده که به آن کل واحدی که دیزاین در جامعه و فرهنگ می‌سازند توجه چندانی نشود. همایش نخست دیزاین‌شناسی قدم نخست برای تامل بر اهمیت دیزاین و تاثیرات آن در انسان و جهان معاصر است.

@souroshmolana

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅سخنرانی استاد ملکیان با عنوان: دیزاین شناسی
🔹جمعه ،6 بهمن ،ساعت16
〰 سالن اول باغ کتاب تهران
ثبت نام از طریق آدرس زیر 👇
http://goo.gl/qFpfjh

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅سخنرانی استاد ملکیان با عنوان: دیزاین شناسی
🔹جمعه ،6 بهمن ،ساعت16
〰کتابخانه ملی ، سالن اول باغ کتاب تهران
💵هزینه :7500 تومان
ثبت نام از طریق آدرس زیر 👇
http://goo.gl/qFpfjh

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅صوت سخنرانی استاد ملکیان در رونمایی از کتاب فلسفه اندیشه دینی

✅کیفیت بالا

▪️سرای کتاب ، 20 دی ماه 96
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅صوت سخنرانی استاد ملکیان در رونمایی از کتاب فضائل ذهن لیندا زگزبسکی

✅کیفیت بالا

✔️چهارشنبه 27 دی ماه 96،سرای کتاب
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

ادامه👇👇
🔹جرمی بنتام، 9 معیار برای اندازه گیری خوشی(لذت) تعیین کرده بود و آن ها را سنجه ای برای زندگی خوش معرفی کرده بود. جان استورات میل، با اینکه دیدگاه کلی بنتام را پذیرفته بود، اما یک نقد اساسی داشت که راه او را ازاستاد خود تا حدودی جدا کرد و آن جمله ی معروف را گفت:

"یک سقراط نا شاد، بهتر از یک خوک شاد است."

🔹اگر سخن بنتام درست باشد، مسلما یک خوک شاد، بر یک سقراط ناشاد ترجیح دارد. چرا که یک خوک شاد، زندگی ای سرشار از لذت دارد، اما یک سقراط نا شاد، زندگی ای خالی از لذت دارد. استورات میل می گوید که یک سقراط اگر نا شاد هم باشد واجد موهبت خاصِّ انسانی است ولی یک خوک، هر چقدر هم که شاد باشد، موهبت خاصِّ انسانی را ندارد، و چون موهبت خاصِّ انسانی به موهبت خاصِّ خوکی رجحان دارد، یک سقراط ناشاد، بهتر از یک خوک شاد است.
بنابراین اگر یک انسانی بتواند مثل سقراط زندگی کند، اما نا شاد باشد و زندگی او کمبود لذت داشته باشد، ترجیح دارد که مثل خوک زندگی کند، اما زندگی او سرتاسر پر از لذت باشد. جان استورات میل می گوید که مسئله ی آدمیان، فقط مسئله ی لذت و الم نیست، بلکه مسئله ی آن ها این است که چقدر انسان اند. البته که اگر بتوان آن انسانیت را با لذت هم همراه کرد که عالی است، اما اگر بین انسانیت و لذت تعارضی ایجاد شد، آدمی باید به دنبال آن انسانیت برود، نه لذت.
این تفسیر، تقدیر و لذت را در کامروایی، بی نقش می داند، بلکه انسانی زیستن را معیاری برای کامروایی می داند.
در این تفسیر، من Happiness را به بِهروزی ترجمه می کنم.

✔️سخنرانی استاد ملکیان در رونمایی از کتاب سیاست شادکامی ،سال ۱۳۹۶
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

‍ 🔻فلسفه به چه موضوعاتى با چه روشى مى پردازد؟

استاد مصطفى ملکيان - سخنرانى در رونمايى کتاب فلسفه انديشه دينى
@mostafamalekian
👇

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅سخنرانی استاد ملکیان با عنوان ترجمه و تفکر
🍂شرکت برای عموم آزاد
🔹چهارشنبه،۴بهمن ۹۶ ،ساعت۱۵
بزرگراه کردستان ،خیابان دکتر آئینه وند،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،سالن حکمت
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅صوت سخنرانی استاد ملکیان در رونمایی از کتاب فضائل ذهن لیندا زگزبسکی
✔️چهارشنبه 27 دی ماه 96،سرای کتاب
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅زندگی بشری با تنوع خودش بقا پیدا می کند ...

🔹 بی‌مدارایی‌های ما نسبت به دگرباشی‌ها و دگراندیشی‌ها و دگرزیستی‌ها هم باید از ما گرفته شود. زندگی بشری با تنوع خودش بقا پیدا می‌کند. اگر بخواهیم همه سبک زندگی ما را در پیش بگیرند آن وقت نسبت به آنهایی که سبک زندگی ما را در پیش نمی‌گیرند بی مدارا می‌شویم. مدارا یعنی پذیرش کامل سبک زندگی‌ها و سبک اندیشه‌هایی که مثل من نیست. نه به این معنا که من دست از سبک خودم بردارم. من سبک زندگی خودم را دارم اما کاملاً راضی هستم به سبک زندگی‌های متفاوت از من. ما می‌خواهیم دیگران را هم به هر ضرب و زور و فریب و خشونتی که هست به سبک زندگی خودمان در بیاوریم.

🔹بی تحملیم و درک نمی‌کنیم که اگر همین بی مدارایی که به سبک زندگی دیگران داریم با خودمان بکنند چه وضعی پیدا خواهیم کرد. ما الان در کشوری زندگی می‌کنیم که غالباً مسلمان هستند وقتی من بی مدارا نسبت به زندگی یهودیان و مسیحیان هستم فکرش را نمی‌کنم که اگر در کشوری که اکثریت مسیحی هستند زندگی می‌کردم و همین رفتار با من می‌شد چه بر سر من می‌آمد. ما مخصوصاً وقتی احساس می‌کنیم در اکثریت هستیم و پشتمان به جماعتی گرم است دیگر تحمل دگرباش‌ها و دگرزیست‌ها و دگراندیش‌ها را نداریم. و نمی‌دانیم که اکوسیستم حیات انسانی به تنوعش هست نه به تکثرش. اگر هر 7 میلیارد انسان درست مثل هم می‌شدیم حیات روی کره زمین از بین می‌رفت. ما به دلیل این که با هم فرق می‌کنیم می‌توانیم با هم زندگی کنیم. هر کس استعدادی دارد و همه یک استعداد ندارند اگر نه نمی‌توانند با هم زندگی کنند. ما کمابیش بی مداراییم. اگر فرهنگ غرب به این‌جا رسیده به خاطر این است که کسی مثل ولتر دارند. متفکر و حکیم و نویسنده فرانسوی است.

🔹نویسنده و حکیم دیگر فرانسوی به نام ژان ژاک روسو کتابی نوشت. و کتاب را قبل از چاپ برای ولتر فرستاد. کتابی که در آن مردم را دعوت کرده بود تمدن را رها کنند و به جنگل و طبیعت بازگردند. ولتر بعد از خواندن کتاب نامه‌ای نوشت که من موقع خواندن کتاب تو از لباس پوشیدن خودم خجالت می‌کشیدم چون تو تشویق به برگشتن به طبیعت همچون نیاکانمان کرده بودی. و بعد می‌گوید تمام آنچه در این کتاب گفته بودی باهاش مخالفم اما حاضرم جانم را بدهم تا تو این افکارت را با همه در میان بگذاری چون من نپسندیدم شاید بقیه بپذیرند. این است که می‌تواند یک فرهنگ را غنی کند. این که با وجود این که با افکارت مخالفم اما نمی‌گویم خفه شو بلکه حاضرم جانم را بدهم که تو افکارت را با دیگران در میان بگذاری شاید بقیه بپسندند و شاید زندگی بقیه دگرگون شود. ما این را باید یاد بگیریم. مدارا کردن به این معنی نیست که دست از زندگی خودت برداری بلکه به این معنا است که به دیگران هم اجازه دهی زندگی خودشان را بکنند. آن وقت جهان زیباتر می‌شد.

✔️سخنرانی تناقض نماهای معنوی،انجمن خیریه غدیر
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔻آميختگى فلسفه و الهيات در فرهنگ ما هم به الهيات زيان رسانده است و هم به فلسفه!

استاد مصطفى ملکيان - سخنرانى در رونمايى کتاب فلسفه انديشه دينى
@mostafamalekian
👇

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅هنر برای هنر یا هنر برای آرمانها ؟
#مصطفی_ملکیان
➖پرسش و پاسخ جلسه چهارم اخلاق کاربردی،سال89
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🎭 درباره پرفرمنس مرگ ...

🔹پرفورمنس "مرگ" تجربه‌ای است تعاملی، بین گروه اجرایی و تماشاگرها/شرکت‌کننده‌ها و بر پایه گفتگوی مستقیم، تفکر ارادی هر فرد و ایجاد خرد جمعی پیرامون واقعیت مرگ اجرا می‌شود.
این اجرا ساختاری روایی ندارد و پرسش‌های طراحی‌شده‌ پیش‌برنده‌ روند اجرا است.
این اجرا بخشی از جنبشی است با محوریت مرگ‌اندیشی (معنا، زندگی و من) که ...

🔹هدف این پروژه ایجاد ناامیدی و معنازدایی از زندگی برای مخاطب نیست، بلکه ایجاد واقع‌بینی و در نهایت ایجاد جرقه‌ای برای پذیرش واقعیت مرگ است، مسئله‌ای که بنیادین‌ترین عامل اضطراب بشری می‌باشد و به تأیید نظریات قدیم و جدید علوم انسانی: مرگ، پایان زندگی است؛ ولی مرگ‌اندیشی آغاز آن...

🔹این اجرا در روزهای 4، 5، 6 و 7 بهمن امسال در بخش Offstage سی‌وششمین دوره جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر اجرا می‌شود.
مکان این اجرا مجموعه آلاچیق‌های داخل دانشگاه تربیت مدرس (پل گیشا) است و ساعت شروع 17 (غروب آفتاب) است.

ظرفیت هر اجرا فقط 36 مخاطب است و امکان رزرو و تهیه بلیت فقط از طریق لینک http://goo.gl/gKzShP امکان‌پذیر است.

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅پرفورمنس "مرگ"
کاری از عرفان شیرنگی و ...
🎭
مشاور مفهومی : مصطفی ملکیان
🔑
4 تا 7 بهمن ساعت 17
پل گیشا، دانشگاه تربیت مدرس، آلاچیق‌ها
👇🏻
تهیه بلیت 👇
http://goo.gl/gKzShP

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔻تفاوت فلسفه با الهيات چيست ؟

استاد مصطفى ملکيان - سخنرانى در رونمايى کتاب فلسفه انديشه دينى
@mostafamalekian
👇

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅سخنرانی استاد ملکیان با عنوان: دیزاین شناسی
🔹جمعه ،6 بهمن ،ساعت16
〰 سالن اول باغ کتاب تهران
ثبت نام از طریق آدرس زیر 👇
http://goo.gl/qFpfjh

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅همایش نخست از سلسله‌ی دیزاین‌شناسی


🔹دیزاین‌شناسی موضوع جدیدی‌ست که فیلسوف و روشنفکر ایرانی مصطفی ملکیان در این همایش در مورد آن سخن خواهد گفت. تورج صابری‌وند هم در مورد زیبایی، زشتی و دیگری و ربط آن‌ها با دیزاین بحث خواهد کرد.

🔹این همایش، نخستین همایش از سلسله برنامه‌هایی‌ست با عنوان دیزاین‌شناسی که تلاش دارد از زاویه دیدی فکری و فلسفی به شناخت عمیق‌تری از دیزاین و ربط آن به فرهنگ، اخلاق، هنر، فلسفه، سیاست و حوزه‌های دیگر اندیشه و زندگی بپردازد.

🔹جهان پیرامونی ما جایی است که جز به جز آن اشیا و اجزایی است دیزاین شده. ممکن است دیزاین‌شان هوشمندانه و یا سهل‌انگارانه باشد، اما در نهایت چیزهایی هستند که به دست و ذهن انسان ساخته شده. تعداد بی‌شمار اجزای دیزاین شده‌ی دور و بر مان بر ادراک ما از جهان، بر رفتار ما، بر کیفیت زندگی ما و بر هویت ما تاثیر گذاشته‌اند. اما مجرد دیدن این اجزا و کم اهمیت انگاشتن‌شان سبب این بوده که به آن کل واحدی که دیزاین در جامعه و فرهنگ می‌سازند توجه چندانی نشود. همایش نخست دیزاین‌شناسی قدم نخست برای تامل بر اهمیت دیزاین و تاثیرات آن در انسان و جهان معاصر است.

@souroshmolana

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔻شش کارى که علم الهيات بايد انجام دهد:
يک.نظام مند کردن متون مقدس
دو.تبيين مراد متن مقدس
سه. تبيين اينکه چرا اين مطالب در متن مقدس گفته شده است
چهار. تبيين پيش فرض هاى متن مقدس
پنج.مستدل کردن مطالب متن مقدس
شش.دفاع از متن مقدس

استاد مصطفى ملکيان - سخنرانى در رونمايى کتاب فلسفه انديشه دينى
@mostafamalekian
👇

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

⭕️برای خروج از وضعیت نامطلوبی که موجود است یا وضعیت مطلوبی که ناموجود است، چه کار می توانیم بکنیم ؟


🔹ممکن است فردی چیزی را بخواهد که در زندگی ندارد، یا چیزی را در زندگی داشته باشد که نخواهد آن را داشته باشد. در این حالت خواسته های فرد برآورده نشده است. چون یا چیزی را می خواهد که در زندگی ندارد و یا چیزی را که اصلا نمی خواهد اتفاقاً در زندگی خود دارد. در این حالت، فرد مطلوبی دارد که مفقود است و نامطلوبی دارد که موجود است. طبق تفسیر کامروایی به معنای خوش بودن، فرد در این وضعیت خوش نیست.
برای خروج از این وضعیت، دو راه وجود دارد:
1) تغییر دنیای بیرون(برای انطباق با خواسته هایمان)
2) تغییر خواسته ها (برای انطباق با دنیای بیرون)
یا به زبان قدما، وقتی امور بر وفق مراد نیست، یا امور را بر وفق مراد کنیم یا مراد را بر وفق امور کنیم.

🔹برای مثال فرض کنید که کسی در اینجا نشسته است که حضور او برای من مطلوب نیست. طبق آنچه بیان شد دوراه وجود دارد:
یا به او می گویم که از اتاق بیرون برود(امور را بر وفق مراد کردن)، و یا اینکه به خودم بگویم که چرا من از حضور این فرد در اینجا رنج می برم؟ و در ادامه دخل و تصرف هایی در خود انجام بدهم که آن فرد از جای خود تکان نخورد و بیرون نرود، ولی من از حضور او لذت ببرم(مراد را بر وفق امور کردن).
راه دوم، راه پیشنهادی رواقیان است. آن ها می گفتند که وقتی امور بر وفق مرادتان نیست، مرادتان را بر وفق امور کنید. یعنی تغییراتی را در خود ایجاد کنید که نه تنها این وضع برای شما تحمل پذیر شود، بلکه راغب به این وضع هم باشید.
وقتی وضعیتی برای انسان مطلوب نیست، او در ابتدا آن وضعیت را تحمل می کند، بعد تسلیم آن می شود، در ادامه به آن رضایت می دهد و در نهایت نسبت به آن راغب می شود.
هر دو طریق، راه هایی برای کامروایی با تفسیر خوشی(برآورده کردن خواسته ها) است.

🔹درِک باک(Derek Bok)، هم مشرب رواقیان نیست. او می گوید که باید بیرون خود را عوض کنیم تا کامروایی(خوشی) حاصل شود. فلذا او سیاست شادکامی یا سیاست خوشی را در پیش می گیرد. این تغییر بیرون، به دست گروه های مختلفی صورت می گیرد که یکی از این گروه ها، همان دولتمردان و رجال سیاسی و مجریان عالم سیاست است. البته فقط این دسته از افراد مسئول تغییر جهان بیرون برای خوش بودن نیستند، اما در این کتاب، فقط به این دسته افراد پرداخته شده است. برای مثال، بخشی از این تغییر جهان بیرون توسط معلمین و پدرها و مادرها صورت می گیرد.

➖سخنرانی سیاست شادکامی ،دی ماه 96
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅 بررسی و نقد کتاب در باب حرف مفت

✔️مصطفی ملکیان
🔹شنبه،۷بهمن ۹۶ ،ساعت۱۶
خیابان نجات الهی،نبش خیابان ورشو،خانه اندیشمندان علوم انسانی،سالن فردوسی
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅زندگی کامروایانه چه زندگی است ؟تفسیرهای مختلف از زندگی کامروایانه چیست؟


🔹زندگی کامروایانه یا زندگی آرمانی یا زندگی کمال مطلوب، زندگی ای است که هر کسی واقعا در سِرِّ سویدای دل خویش، آرزوی آن را می کند و کسی که زندگی اش کامروایانه است را، انسان کامروا می نامیم. لذا انسانی که آرزوهای خود را محقق کرده است و خواسته های درونی خویش را برآورده کرده است را انسان کامروا می نامیم، یعنی انسانی که کام او برآورده شده است. در زبان انگلیسی برای مورد خطاب قرار دادن این انسان کامروا، از ریشه های Happy استفاده می شود. می گویند که او Happily زندگی می کند و زندگی او Happiness دارد.
🔹کسانی که متونی را در مورد کامروایی و انسان کامروا می نویسند، سه تصور مختلف از این مفهوم می توانند داشته باشند. لذا برخی مواقع دو نویسنده در مورد happiness می نویسند و تصور خواننده این است که هر دو نویسنده، در مورد یک چیز صحبت می کنند، در صورتی که چنین نیست.

🔹برای مثال فرض کنید که در زبان فارسی سه نفر در سه حوزه ی جانورشناسی و رژیم غذایی و شیرآلات مورد استفاده در منزل مطلب بنویسند و یک خواننده مطالب هر سه نفر را بخواند و چنین بیاندیشد که هر سه نفر، در مورد یک چیز صحبت می کنند. البته خواننده باید خیلی مبتدی باشد که این سه را بخواهد با هم اشتباه کند!
نویسنده هایی که در زبان اروپایی و خصوصا در زبان انگلیسی می نویسند، در لفظ می گویند که زندگی ideal یا زندگی کمال مطلوب، یک زندگی Happy است، اما سه معنای مختلف از Happy نزد آن ها وجود دارد که باید تشخیص دهیم که نویسنده از کدام معنای آن صحبت می کند تا بتوان در ادامه به نقد و بررسی اختلاف نظرها نیز پرداخت.

✅سه تفسیر از زندگی کامروایانه

1⃣تفسیر تقدیرگرایانه
تفسیر تقدیرگرایانه می گوید که زندگی کامروایانه داشتن، به بخت و اقبال آدمی بستگی دارد. اگر انسانی کامرواست، به این خاطر است که خوش اقبال بوده است. متفکران فراوانی در یونان و خصوصاً روم باستان بوده اند که گفته اند بحث بر سر کامروا بودن یا نبودن، در واقع بحث بر سر خوش اقبالی و بداقبالی است. این متفکرین به انسان می گویند که ای انسان، خوش اقبالی و بداقبالی تو، به خود تو بستگی ندارد، بلکه وابسته به این است که هستی چه اوضاع و احوالی را برای تو پدید بیاورد. تقدیرگرایان می گویند که هستی برای هر انسانی یک بقچه-بسته ای در نظر گرفته است که برای برخی بسیار خوش آیند و مطلوب، و برای برخی دیگر بسیار متعفن و ناخوش آیند است. با تفسیر تقدیرگرایانه، کامروایی یا Happiness را باید به خوش بختی ترجمه کرد، چرا که تنها بخت و اقبال فرد است که کامروایی یا عدم کامروایی او را تعیین می کند.
بنابراین، در تفسیر تقدیرگرایانه، بهترین ترجمه برای کامروایی، خوشبختی است و بهترین تفسیر برای ناکامروایی، بدبختی است. این نظریه در میان یونیان و رومیان باستان، طرفداران بسیاری داشته است. در بین متفکرین عصر حاضر، رابرت سولومون (Robert C .Solomon ) که یک فیلسوف اگزیستانسیالیست بود از طرفداران تقدیرگرایی است. در آثار او، همه چیز را چندان نمی توان به خود شخص نسبت داد و چنین تلقی ای داشت که سرنوشت هر کسی در دستان خود اوست. او معتقد بود که اوضاع و احوال عالَم، زندگی افراد را برای آن ها پدید می آورد.
متفکر دیگری که از جمله ی تقدیرگرایان است، برنارد ویلیامز (Bernard Williams) است که او نیز بر نقش پر رنگ اقبال در کامروایی انسان ها تاکید داشت.

2⃣تفسیر لذت جویانه
این تفسیر می گوید که میزان لذتی که عاید هر فرد می شود، عامل تعیین کننده ی کامروایی است و ناکامروایی نیز از میزان الم و رنجی است که نصیب انسان می شود. کامروا کسی است که بیشترین لذت ممکن را در زندگی برده باشد و ناکامروا کسی است که بیشترین الم ممکن را در زندگی برده باشد.
چرا این نظریه لذت جویانه است؟ بدین خاطر که قائلان به این نظریه معتقد اند که زندگی انسان، دائر مدار لذت و الم است و کامروایی و ناکامروایی را متوقف بر حجم و کمیت لذت و الم می دانند. مطابق این نظریه، بهترین ترجمه برای Happiness ،خوشی است.
در این تفسیر، شخص کامروا کسی است که در زندگی خود خوش است.

3⃣تفسیر انسان گرایانه
این تفسیر می گوید که انسان کامروا، کسی است که زندگی ای درخور یک انسان داشته باشد. بنا به این تفسیر، اگر به گونه ای زندگی کنیم که سزاوار انسان است، کامروا خواهیم شد. برای کامروایی، آن چیزی را که تنها انسان مستحق آن است را باید وارد زندگی خود کنیم. به عبارت دیگر، اگر موهبت یا مواهبی هست که مختص انسان است، باید آن(ها)را وارد زندگی خود کنیم تا کامروا شویم.
ادامه👇👇
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅سکوت در کلام استاد مصطفی ملکیان (۱)
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅متن سخنرانی استاد ملکیان در رونمایی از کتاب فضائل ذهن لیندا زگزبسکی
✔️چهارشنبه 27 دی ماه 96،سرای کتاب،گزارش کننده : محسن آزموده،سایت ایبنا
@ibnaketab

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅صوت و متن سخنرانی استاد ملکیان در رونمایی از کتاب فضائل ذهن لیندا زگزبسکی
✔️چهارشنبه 27 دی ماه 96،سرای کتاب
@mostafamalekian

Читать полностью…

مصطفی ملکیان

🔅رونمایی از کتاب فضائل ذهن
🎈چهارشنبه،۲۷ دی ماه ،ساعت ۱۴ تا ۱۶
خیابان انقلاب،بین فلسطین و برادران مظفرجنوبی،پلاک۱۰۸۰،طبقه ۲-، سرای کتاب

@mostafamalekian

Читать полностью…
Подписаться на канал