جان برای کارفرمایانش درآمد ثابتی ایجاد کرده بود، حتی شاید بهتر از درآمد ثابت. درآمدش هر سال در مقایسه با سال قبل تقریباً دوبرابر میشد. در طول سال گذشته درآمدش جهشی کوانتومی را تجربه کرد و سرمایه تخصیصیافته به معاملاتش فراتر از حد انتظار بالا میرفت.
چک پاداشش به مبلغ ۱۰ میلیون دلار بود . دارایی خالص شخصی جان، در ۳۲ سالگی به یک میلیون دلار رسید. در سن ۳۵ سالگی این رقم از ۱۶ میلیون دلار فراتر رفت. بیشتر این دارایی از انباشت پاداشهایش به دست آمد؛ اما سهم چشمگیری هم از سود سبد سهام شخصیاش حاصل شد. جان اصرار داشت از ۱۶ میلیون دلار سرمایهای که جمعآوری کرده، حدود ۱۴ میلیون دلارش را مداوم و پیوسته در تجارتش سرمایهگذاری کند. به لطف قدرت نفوذش (یعنی استفاده از پول قرض گرفته شده) رؤسایش به او اجازه دادند با ۳۶ میلیون دلار وام از بانک سبدی به ارزش ۵۰ میلیون دلار داشته باشد. تأثیر قدرت نفوذ است که یک ضرر کوچک مرکب میشد و او را بهکلی از بین میبرد.
فقط چند روز طول کشید تا ۱۴ میلیون دلارش دود شود و به هوا برود و جان بلافاصله شغلش را از دست بدهد، عین کارلوس. همه چیز در تابستان ۱۹۹۸ اتفاق افتاد با سقوط ارزش اوراققرضه پربازده. بازارها وارد مرحله های پر نوسان شدند. در آن دوره، تقریباً همه چیزهایی که جان در آنها سرمایهگذاری کرده بود همزمان ضد او شدند. راهبردهای پوششی او دیگر نتیجه نمیدادند. واکنش جان به ضرر های اول، طبق معمول، نادیدهگرفتن بازار بود.
Www.meyarco.ir
عواطفتان به انحنایی بیش از آنچه خیال میکنید بر تصمیمتان تأثیر میگذارند.
بیشتر مواقع، در هزینهکردن و سرمایهگذاری، تصمیماتی میگیریم که در خدمت منافع حقیقی یا اهداف بلند مدتمان نیست. به همین دلیل است که وقتی پای پول در میان باشد، بهتر است تعدادی قاعده اولیه بازی داشته باشید و بدون صرف زمان یا انرژی زیاد، بهشان مراجعه کنید. به خودتان سخت نگیرید. حتی اگر تمام توانتان به کار ببندید، با باید آماده مواجهه با موفقیتها و شکستها باشید. ما هیچ قولی نمیدهیم کدام بیشتر پیش خواهد آمد، اما مطمئنیم هر دو به احتمال زیاد پیش خواهند آمد. اما خوشبینی و صبر شما همراه با پذیرفتن این که تغییرات اساسی در رفتار و نگرش بهندرت و سخت رخ میدهند است که باعث پیشرفتتان میشود. انتظار معجره یا تغییروتحول یکشبه نداشته باشید. در عوض به دنبال یادگیری چیزهایی درباره خودتان باشید، چیزهایی در مورد روشهای تصمیمگیری به طور کل و در مورد پول به طور خاص. مانند همه دیگر دانشها، همچو خودشناسی، خرد حقیقی و با کمی شانس به ثروت حقیقی منجر شود.
Www.meyarco.ir
روند همیشه هم دوست شما نیست. مشاوره گرفتن از دیگران به معنی چشمپوشی کامل از غرایز، عقل سلیم و منطق خودتان نیست. "سرمایهگذاری گلهای" فقط یک نمونه است از گرایش به وابسته کردن تصمیمات به اقدامات دیگران. در درازمدت، خرد رایج است که غالباً راهنمایی درست را ارائه میکند، در کوتاهمدت اما تلون در رفتار گروهی بهخصوص "سیلان های اطلاعاتی" که سبب دگرگونیهای شگرف در سلایق و کنشهاست منجر میشود به واکنشهای افراطی پر هزینه و ازدستدادن فرصتها. به همین علت است که موفقترین سرمایهگذاران و هزینهکنندگان آنهاییاند که به روند و هیجانات گذرا با تردید و محتاطانه نگاه میکنند.
ممکن است زیادی بدانید. دانش قدرت است، اما اطلاعات بیش از حد ممکن است مخرب باشد. مطالعات نشان داده سرمایهگذارانی که بیشتر اخبار مالی را نادیده میگیرند بهتر از آنهایی عمل میکنند که خودشان را در معرض جریان بیپایان اطلاعات غالباً بیمعنی قرار میدهند. تا حدی، این به دلیل آن است که سرمایهگذار بیتوجه به اخبار بعید است درگیر سیلان اطلاعات یا سایر گرایشهای گلهای شود. به همین سیاق، هرچه سرمایه گذاریهایتان را کمتر وارسی کنید، کمتر احتمال دارد به نوسانات طبیعی بازار اوراق بهادار واکنش عاطفی نشان بدهید. برای بیشتر سرمایهگذاران، یکبار وارسی سالیانه پورتفولیو کافی است.
Www.meyarco.ir
نکته اساسی این جاست: مردم از نسلهای مختلفی هستند، زیر نظر والدینی متفاوت بزرگ شدهاند که درآمدها و ارزشهای متفاوتی داشتهاند در نقاط مختلف جهان و در اقتصادهای متفاوتی متولد شدهاند، بازارهای کار متفاوتی را با انگیزههای مختلف تجربه کردهاند و از درجات مختلفی از شانس برخوردار بودهاند؛ و درسهای بسیار متفاوتی آموختهاند.
هر کسی تجربه منحصربهفرد خودش را از نحوه کار جهان دارد؛ و آنچه تجربه میکند، قانعکنندهتر از چیزی است که از دیگران میآموزد. بنابراین همه ما شما، من و همه - باتکیهبر دیدگاههایی درباره عملکرد پول وارد زندگی میشویم که از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. چیزی که به نظر شما احمقانه است، ممکن است از نظر من منطقی باشد.
فردی که در فقر بزرگ شده است، بهگونهای درباره ریسک و پاداش فکر میکند که فرزند یک بانکدار ثروتمند اگر تلاش هم کند، نمی تواند درکش کند. فردی که در زمانهای با تورم زیاد بزرگ شده چیزی را تجربه کرده که فرد دیگری که در دورانی با قیمتهای ثابت بزرگ شده هرگز مجبور نبوده است آن را تجربه کند.
کارگزار سهامی که در اثنای رکود بزرگ همه چیز خود را ازدستداده چیزی را تجربه کرده که کارمند بخش فناوری در اواخر دهه ۱۹۹۰ ممکن نبود تصور کند.
شما چیزهایی از پول میدانید که من نمی دانم، و برعکس. باورها و اهداف و پیش بینی های شما در زندگی با من متفاوت است. علتش این نیست که یکی از ما باهوشتر از دیگری است یا اطلاعات بهتری دارد؛ بلکه علتش این است که ما زندگیهای متفاوتی داشتهایم که بر اساس تجربیات متفاوت و به یک اندازه متقاعدکننده شکلگرفتهاند.
Www.meyarco.ir
در بیشتر مواقع در بازار، اعتماد به نفستان اشتباهی است. تقریباً همه افراد دیریازود در دام دست بالا گرفتن داناییها و توانایی هایشان میافتند. این نخوت که پذیرفتنش سخت اما خودش بسیار شایع است کار افراد را به همه نوع صدمه مالی میکشاند. مهمترین مثالش این باور است که اگر کمی دانش داشته یا مشق نوشته باشید، میتوانید سرمایهگذاریهایی با موفقیت بالاتر از سطح متوسط انتخاب کنید. بیش اطمینانی خاصه وقتی تلهای بسیار گمراهکننده است که افراد از اطلاعاتی ویژه یا تجربهای مشخص حالا هر چقدر هم محدود برخوردار باشند و باتکیهبر همان خیال کنند استراتژی سرمایهگذاریشان به طور ویژهای زیرکانه است. بههرحال، در عمل حتی خبره ترین سرمایهگذار هم چندان دلیلی ندارد که باور کند میتواند سهام یا اوراققرضه را بهتر از میانگین آدمهای توی خیابان انتخاب کند. به همین دلیل است که جیسون تسوایگ، در کتاب پول شما و مغز شما، استراتژی ای پیش میگذارد با عنوان "اشتباه را پذیرا باشید." یعنی بهجای تلاش برای فراموشکردن اشتباهات مربوط به سرمایهگذاریهای گذشته یا خطاهای هزینهای، اشتباهاتتان را مرور کنید، یادداشت کنید، و دم دست نگه دارید؛ نه برای آن که حس بدی بهتان بدهد، برای این که خودتان را متواضع و میزان نگه دارید.
Www.meyarco.ir
ما ثروتی را که تولید میشود میبینیم، ولی هرگز پردازشگر این ثروت را نمیبینیم موضوعی که باعث میشود آدمها خطر کار را فراموش کنند و هرگز به بازندگان فکر نکنند. حتی دانشمندان، با تمام مهارتشان در محاسبه احتمالات، نمیتوانند پاسخ معناداری برای احتمالهایی که ممکن است از ته لوله تفنگ واقعیت بیرون بیاید ارائه کنند، چون در واقع ما هیچچیزی راجع به آن نمیدانیم.
مراقب "تاجران عاقل" ولخرج باشید. گورستان بازار به طور نامتناسبی انباشته از آدمهایی است که فکرشان فقط نتیجه است.
رابرت شیلر مدتها بود که میگفت ارزش بازار سهام اینقدر زیاد نیست. جورج ویل که یک خبرنگار بود به شیلر گفت اگر مردم در سالهای گذشته به حرف او گوش داده بودند، پول زیادی ازدستداده بودند چون از زمانی که شیلر هشدار داده قیمت بازار سهام زیادتر از حد است، قیمت سهام دوبرابر شده است. در برابر چنان استدلال خبرنگارانهای جذاب (و البته بیمعنایی)، شیلر هیچ پاسخی نداشت جز اینکه توضیح دهد اشتباه بودن یک حرف او راجع به بازار نباید آنقدر مهم تلقی شود.
یقیناً ابلهانه است که فکر کنیم یک بازار غیرعقلایی ممکن نیست غیرعقلاییتر شود. دیدگاه شیلر درباره عقلانیت بازار، با این استدلال که نظرش درگذشته اشتباه ازکاردرآمده، بیاعتبار نمیشود.
Www.meyarco.ir
چیزی که در حوادث سالهای اخیر مشترک است، نارضایتی است. این نارضایتی جنبه های مختلف دارد و به اشکال متنوعی نیز بروز پیدا کرده است....
اعتراضات 1396 و 1398 شورشهایی هستند که طبقات پایین در آن حضور دارند و خواستهها و مطالبات هم عمدتاً اقتصادی است؛ از گرانی بنزین تا تبعات آن. رخدادهای 1401، حرکت جدیدی است که خودانگیخته است، شکل انفجاری و فورانی دارد و نظیر سایر اعتراضات دهه اخیر، فاقد سازماندهی و رهبری است....
در وضعیت پیشاانقلابی بهسر نمیبریم؟
نه در این شرایط نیستیم. البته برای «اصلاح» نیز چشماندازی نمیبینم. دستگاه سیاسی، مسیر عادی خود با همان روال پیشین را ادامه میدهد....
برآورد من این است که در ایران اصلاح صورت نمیپذیرد، انقلاب اتفاق نمیافتد، جنبشها مقطعی و کوتاهمدت هستند ولی حرکت به سمت شرایط نامطلوب و نامطلوبشدن وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور ادامه پیدا میکند....
https://hammihanonline.ir/news/culture/anqlab-rkh-nkhwahd-dad
ممکن است بدانیم که فروختن سهاممان در بازار ریزشی یا خریدن دوربین عکاسی زمانی که تصادفاً گذرمان افتاده به مغازهای که به علت تغییر شغل حراج کرده حرکتی نسنجیده است، اما همچنان برایمان دشوار است که جلو خودمان را بگیریم. نکتهای که این جا مطرح میکنیم ساده است: بعضیاوقات، دانش برای غلبه بر تفکر بصری یا عاطفی ما کافی نیست. گاهی به سیستم نیاز دارید، برنامهای پیش فرض برای اینکه کمکتان کند از جاذبه و دافعه مغز جان به در ببرد.
چکلیست درست کنید و به کار بگیرید. در گزارش سالانة برکشایرهاتاوی، وارن بافت، رئیس (و سرمایه گذار ارشد) شرکت، شش معیار برای خریدن سهام شرکتها فهرست میکند. ما نمیدانیم آیا هر باری که بافت به فکر خریدی میافتد، از این چکلیست استفاده میکند یا خیر، اما تعجب هم نمیکنیم اگر این طور باشد. نه به این دلیل که معیارهای او صحیحاند، که هستند، به دلیل آن که چارلی مانگر، شریک بافت، از طرفداران دیرینه اقتصاد رفتاری است. هر دوی آنها نیاز به ایجاد ساختاری اصولی برای اتخاذ تصمیمات مالی کلان را درک میکنند و آگاهاند همچو ساختاری آثار متزلزل کننده عواطف را از بین میبرد.
Www.meyarco.ir
در چارچوب نظام سیاسی حاکم بر ایران، این رفتار دارندگان مازاد - بهدربردن آن از فرایند تولید. برخلاف آنچه در نگاه اول به نظر می رسد، واکنشی بود "عاقلانه" و "منطقی"، اما منطقی که تنها در یک نظام استبداد سالار و قانونگریز موضوعیت دارد. سرمایهگذاری در شرایط نبود امنیت و قانونگریزی هر روزه اقدامی است غیرعقلایی؛ یعنی وقتی به بهره مندشدن از نتایج سرمایهگذاری امیدی نباشد، این نوع سرمایهگذاریها اتفاق نمیافتد. به سخن دیگر، یکی از عمدهترین علل عقب ماندگی و توسعهنیافتگی ما در گستره تاریخ، استبداد سالاری و قانونگریزی قدرتمندان در جامعه بود که گذشته از پیامدهایش در عرصه های گوناگون، پیامد اقتصادی اش عقب ماندگی اقتصاد بود.
انگیزهای برای انباشت سرمایه وجود نداشت و در نبود این انگیزه، مقدار انباشت نیز ناچیز بود و این سخن، نه فقط در ایران در قرن نوزدهم بلکه در همه ادوار تاریخ در هر جامعه ای که با چنان مجموعهای روبهرو باشد در صادق است.
حاکمیت استبدادی و قانونگریز به دو شیوه این فرایند را مخدوش میکند:
●به طور مستقیم با مصادره اموال و نادیده گرفتن مقوله ارث که در جای دیگر به آن باید پرداخت.
●به طور غیرمستقیم، واهمه ناشی از مصادره احتمالی همچون بختکی بر روح و جان صاحبان همان اندک مازاد موجود سنگینی میکرد و موجب میشد که همه ظرافتهای خود را برای کتمان ثروت و پنهانکاری به کار بگیرند. و حتی اگر به فکر استفاده از آن مازاد در تولید بیفتند، بیشتر موافق گسترش افقی (ایجاد واحدهای کوچک ولی به تعداد بیشتر) باشند تا گسترش عمودی واحد موجود (یعنی گسترش و رشد واحد موجود). اما در کل، واکنش صاحبان مازاد به این وضعیت استبداد زده دفینه سازی بود و بهدربردن مازادی که داشتند از کل فرایند تولیدی در اقتصاد ایران.
Www.meyarco.ir
عبرتگرفتن از تاریخ برای ما کار سادهای نیست. این سخن بارها تکرار میشود که کودکان فقط از اشتباهات خود یاد میگیرند. مثلا زمانی که دستشان به سوزد دیگر به اجاقگاز دست نمیزنند. امکان ندارد هیچ هشداری از طرف دیگران احتیاطشان را بر انگیزد. بزرگسالان نیز وضعیت مشابهی دارند.
این بیارزش پنداشتن مادرزادی تجربه دیگران بر تصمیمگیران تجاری و سرمایه گذاران بزرگ نیز تأثیر میگذارد.
تمام آن همکارانی که میدانستم تاریخ را ناچیز میشمرند در حرفهشان طوری عجیب گند زدند و من هنوز آدمی را نمیشناسم که تاریخ را نادیده گرفته باشد و گند نزده باشد. اما نکته واقعاً شگفتآوری در شباهتهای درخور توجه در رویکردهای آنها نهفته است. تکرار میکنم: گندزدن با صرفاً متحمل شدن ضرر مالی متفاوت است. گندزدن ازدستدادن پول است زمانی که فرد امکان ازدستدادن پول را صفر بداند. هیچ اشکالی ندارد که آدم خطرپذیر ضرر کند، مشروط بر اینکه خودش قبول داشته باشد دارد خطر میکند، نه اینکه بگوید خطر پذیرفته شده کماهمیت است یا اصلاً وجود ندارد. اساساً معاملهگرانی که گند میزنند فکر میکنند آنقدر دنیا را شناختهاند که احتمال وقوع یک رویداد نامطلوب را رد کنند: در پذیرش چنین خطری هیچ شجاعتی وجود ندارد، بلکه فقط نادانی محض است. شباهتهای بسیاری دیدهام میان کسانی که در سقوط بازار سهام در سال ۱۹۸۷ گند زدند، آنهایی که در سقوط بازار ژاپن در سال ۱۹۹۰ از لحاظ مالی با خاک یکسان شدند، آدمهایی که در ناکامی بازار اوراققرضه در سال ۱۹۹۴ به فنا رفتند، کسانی که در روسیه در سال ۱۹۹۸ بیچاره شدند و کسانی که در معاملات فروش سهام نزدک گند زدند. همه آنها ادعا میکردند که "این بار فرق داره" یا "اون موقع وضع بازار فرق میکرد"
Www.meyarco.ir
ما انسانها طوری تنظیم نشدهایم که احتمالات را درک کنیم؛ در حال حاضر پژوهشگرانی که در مورد مغز تحقیق میکنند باور دارند حقایق ریاضیاتی برای ذهن ما چندان معنایی ندارند، بهخصوص ارزیابی پیشامدهای تصادفی. من حرفی ندارم که استدلال باید تا حد ممکن ساده باشد؛ اما مردم اغلب ایدههای پیچیدهای را که ممکن نیست گزارههای متناسب با رسانه باشند بهاشتباه دال بر ذهن آشفته گوینده میدانند.
وقتی پای خطرکردن و احتمالات وسط میآید، مغز ما تمایل دارد به سرنخهای سطحی اتکا کند. این سر نخها به طور عمده بر اساس احساساتی که برمیانگیزند و یا بر اساس راحتی تبادلشان به ذهن تعیین میشوند.
نه فرایند تشخیص خطرکردن و نه فرایند گریز از خطرکردن، هیچکدام در بخش "منطقی" مغز پردازش نمیشوند، بلکه به طور عمده در بخش احساسی آن درک میشوند.
جهان روزبهروز پیچیدهتر میشود، ولی ذهنهای ما طوری تربیت شدهاند که مسائل را بیشتر و بیشتر سادهسازی کنند.
Www.meyarco.ir
مهندسان میتوانند علت ریزش پلی را مشخص کنند؛ زیرا توافق دارند که اگر مقدار معینی نیرو به منطقه خاصی وارد بشود پل خواهد شکست. فیزیک جدل آفرین نیست و با قوانین هدایت میشود؛ اما امور مالی متفاوت است و با رفتار مردم هدایت میشود؛ و رفتار من ممکن است برای خودم منطقی باشد، اما برای شما احمقانه به نظر برسد. هر چه بیشتر درباره بحران مالی مطالعه کردم و نوشتم بیشتر متوجه شدم که از دریچه روانشناسی و تاریخ بهتر میتوان آن را درک کرد تا از دریچه امور مالی. برای درک این که چرا مردم خودشان را زیر انبوهی از بدهی دفن میکنند، نیازی به مطالعه نرخ بهره ندارید؛ بلکه باید تاریخ طمع، ضعف و خوشبینی را مطالعه کنید. برای این که بفهمید چرا سرمایهگذاران در پایینترین سطح بازار نزولی سهامشان را میفروشند نیازی نیست فرمولهای بازده مورد انتظار در آینده را مطالعه کنید؛ بلکه باید درباره رنج نگاهکردن به خانواده و این نگرانی که آیا سرمایهگذاریهای شما آینده آنها را به خطر میاندازد یا نه فکر کنید.
من عاشق این دیدگاه ولتر هستم که "تاریخ تکرار نمیشود. انسان همیشه کار خودش را تکرار میکند". این جمله در مورد نحوه رفتار ما با پول هم بهخوبی صدق میکند.
مردم کارهای احمقانهای با پول انجام میدهند اما هیچکدام دیوانه نیستند.
Www.meyarco.ir
هوشمندانهترین اقدامات سرمایهگذاری اغلب درست خلاف اقدام گله است.
خیلی از مسائل سرمایه گذاری هیچ راهحل سادهای ندارند.
میتوانیم با وجدانی آسوده بگوییم افراد معمولاً دانایی و تواناییشان را دست بالا میگیرند و ایضاً میتوانیم این موضوع را با بحثی جدی درباره آن که چگونه مردم کورکورانه از اعمال دیگران پیروی میکنند همراه کنیم. هر دو حقیقت دارند. پس چه باید کرد؟ آیا باید جماعت را نادیده بگیریم و جز به غرایز خودمان اعتماد نکنیم؟ یا باید این را بپذیریم که احتمالاً خیلی کمتر از آنچه خیال میکنیم میدانیم و در نتیجه، ایمان و اموالمان را بسپریم به دیگران؟ پاسخش، جای تعجبی هم نیست، این است: باید میانه را گرفت.
گاه در سرمایهگذاری اهمیتها میدهید به چیزهایی که اهمیتی ندارند. تمایل به سبک سنگین کردن بیش از حد شواهد و رقمها و رویدادها دادن اهمیت بیش از حد به آنها را میتوان به کمک تعدادی از اصول اقتصاد رفتاری توضیح داد.
واماندن از ادراک کامل نقشی که شانس در زندگی بازی میکند باعث میشود سرمایه گذاران بیش از حد تحت تاثیرموفقیت کوتاه مدت و دیگر وقایع تصادفی یا غیر عادی قرار گیرند.
Www.meyarco.ir
قیمت تضمینی محصولات کشاورزی طبق نرخ ارز مرکز مبادله محاسبه میشود - ایسنا
https://www.isna.ir/news/1402071509937/%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D8%AA%D8%B6%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2%DB%8C-%D8%B7%D8%A8%D9%82-%D9%86%D8%B1%D8%AE-%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D9%84%D9%87-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF
در کدام صنعت دیگر، کسی بدون مدرک دانشگاهی، بدون آموزش، بدونسابقه، بدون تجربه رسمی و بدون هیچگونه روابطی بسیار بهتر از کسی عمل میکند که بهترین تحصیلات بهترین آموزش و بهترین ارتباطات را دارد؟
صنعت دیگری به نظرم نمیرسد.غیرممکن است خبری پخش شود که رونالد رید عمل پیوند قلب را بهتر از جراح آموزشدیدهای در هاروارد انجام میدهد یا آسمان خراشی را بهتر از برترین معماران آموزشدیده طراحی میکند. هرگز روایتی وجود نخواهد داشت که بگوید یک سرایدار از بهترین مهندسان هسته ای جهان بهتر عمل میکند. اما درباره سرمایه گذاری چنین روایتهایی گفته میشود.
این واقعیت که رونالد رید و ریچارد فاسکون میتوانند در زمانی واحد زندگی کنند دو توضیح دارد: یک این که، جدا از هوش و تلاش، نتایج مالی را شانس بهپیش میبرد. موفقیت مالی "علم سخت" نیست بلکه مهارتی نرم است؛ مهارتی که در آن نحوه رفتار شما از آنچه میدانید مهمتر است.
من اسم این مهارت نرم را "روانشناسی پول" میگذارم. در این کتاب هدف این است که با استفاده از داستانهای کوتاه متقاعدتان کنم این مهارتهای نرم مهمتر از جنبه فنی پول هستند.
در دو دهه گذشته رشته امور مالی چالاکترین ذهنها را در دانشگاههای برتر جذب کرده است. مهندسی مالی، یک دهه پیش، محبوب ترین رشته در دانشکده مهندسی پرینستون بود. آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد این موضوع ما را به سرمایهگذاران بهتری تبدیل کرده است؟
من که شواهدی پیدا نکردهام.
Www.meyarco.ir