1925
🔏کانال نوشتار و صوت 📝متن فرمایشات نوشتار فایلهای صوتی "کاشف توحید بدون مرز؛ بروجردی ╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮ @Matnefarmayeshat ╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯ https://tt.me/Matnefarmayeshat
🟣 عزیزان همراه
حضور آنلاین کاشف توحید بدون مرز:
🗓 شنبه ۴۰۴.۸.۱۷
🕒 در ساعت ۱۵ (۳ بعدازظهر) خواهد بود.
✅ علاقهمندان میتوانند از لینکهای زیر استفاده نمایند:
http://130.185.78.159:8000/stream
http://104.236.56.64:8000/stream
🔻در صورت عدم اتصال به لینکهای فوق، میتوانید از لینک زیر که کیفیت پایینتری دارد (کیفیت تماس تلفنی) استفاده کنید:
http://94.101.178.174:8000/stream
🟣 لطفاً لینکهای فوق را برای شاگردان و افراد علاقهمند ارسال نمایید.
با سپاس از همکاری شما
♦️«دستش را دراز میکند». خدای کوچولوی زمین به فراخور عقول هزارههای قبل محتاج توبه است. توبه یعنی چه؟ بازگشت، یعنی تو از او دور شدی، برگرد به او! بعد اصرار و التماس میکند، نیاز دارد، «لِيَتُوبَ مُسِيءُ النَّهَارِ» مثل فقیری که دستش را دراز میکند یک پولی کف دستش میگذاری، خدای زمین هم دستش را دراز میکند، چه میخواهی کف دستش بگذاری؟ رأی، بازگشت، بیعت.
♦️هر جای این دین را دست میزنیم گندش در آمده! آن شاعر قشنگ گفته: «آبرو میرود ای ابر خطاشوی ببار»! خوشبختانه ابرها هم دیگر بارش ندارند که آبروی خدا را حفظ کنند، بشورند ببرند. آن وقت متشرع یک دو رکعت نماز میخواند و میگوید من به خدا رسیدم. آن موقعی که من مسجد داشتم از بعضیها میشنیدم که میگفتند آمدم بدهی خدا را بدهم بروم. خدایی که منتظر است بدهی او را بدهی، آن خدا محتاج است.
♦️برای امورات زندگیاش قرض میخواهد؛ «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَنًا ﴿۷ حدید﴾» کارش لنگ است، به او قرض بده دیگر، مگر نداری؟ برعکس شده، تو پولدار هستی و «اللهُ الصَّمَد» از تو کمک میخواهد. صدقه بده، صدقه به خدا میدهی، این دستی که پول در آن هست به فقیر داده، این دست را ببوس، چون این دست به دست خدا خورده است. اینها قوانین این دین است! خدایی که میگوید: «هَلْ مِنْ تَائِبٍ یَتُوبُ» نیاز به توبه مردم دارد. مردم از او قهر کردند، خدا میگوید بیایید آشتی کنیم. منت کشی میکند!
♦️ای وای که عمری عبادت این خدا را کردیم، و عاقبت، پیشوای عالمیان، ما را در زندان انتخاب کرد، تا آن لحظه در خواب بودیم، مثل همینها تبلیغ خدا را میکردیم، ماستمالی میکردیم مثل همینهایی که الان یک نمونهاش که مترجم مینویسد بلاکیف!
چقدر زمان زود میگذرد. ما الان چند تا درس بیشتر نخواندیم. عمر همین طوری میگذرد، برای همین من عجله دارم که به شما زیاد درس بدهم، یک دفعه میبینی یک زمانی گذشت و دیگر آثاری نماند، آن موقع میگفتی کاش استاد پنج ساعت درس میداد.
------------------------------------------
🟣 درس چهارم
آموزههایی که اخلاق را فاسد میکند.
- «رَأَيْت لَيْلَةَ اُسْرِيَ بِي قَوْماً لَهُمْ مَشَافِرُ كَمَشَافِرِ الْاِبِلِ وَ قَدْ وُكِّلَ بِهِمْ مَنْ يَأْخُذُ مَشَافِرَهُمْ ثُمَّ يَجْعَلُ فِي اَفْوَاهِهِمْ صَخْراً مِنْ نَارٍ تَخْرُجُ مِنْ اَسَافِلِهِمْ فَقُلْت يَا جِبْرِيلُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ هُمْ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً».
📚 کتاب مکاشفة القلوب از امام محمد غزالی، مستندش از بیهقی در کتاب دلائل النبوة جلد ۲ صفحه ۳۹۱ و ٣٩٢، از رسول الله است.
باز هم برای هزارمین بار میگویم که ما اهل بیت را دوست داریم، ما به ائمه احترام میگذاریم، ما پیغمبر را مظلوم میدانیم که اوهام، او را این گونه در معرض انتقاد قرار داد. به قرآن احترام میگذاریم، چون قرآن، خودش افشاگر خودش است، اگر آیات افشاگرانه نبود ما الان اینجا نبودیم، ما الان در مسجد بودیم.
🔷 «رَأَيْت لَيْلَةَ اُسْرِيَ بِي قَوْماً لَهُمْ مَشَافِرُ كَمَشَافِرِ الْاِبِلِ وَ قَدْ وُكِّلَ بِهِمْ مَنْ يَأْخُذُ مَشَافِرَهُمْ ثُمَّ يَجْعَلُ فِي اَفْوَاهِهِمْ صَخْراً مِنْ نَارٍ تَخْرُجُ مِنْ اَسَافِلِهِمْ فَقُلْت يَا جِبْرِيلُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ هُمْ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً». خودت را آماده شنیدن یکی دیگر از عجایب دین کن!
«در شب معراج، مردمی را دیدم (اشراف بر جهنم) که لبهای همانند لب شتر داشتند»، این را شاید بشود قبول کرد؛ لب شتری. «و افرادی بر آنها مُسخر شده (موکل عذاب) و لبهایشان را کشیده»، از بالا و پایین کشیده بالا، به حدی بالا کشیده که فک باز شده، «و در دهانهایشان سنگهای آتشین قرار میدادند».
🔷 این سنگ وزنش چقدر است؟ قدش چقدر است؟ خوب گوش کن، میخواهیم برویم در دل کالبدشکافی! اینجا در متن میگوید: «يَجْعَلُ فِي اَفْوَاهِهِمْ صَخْراً»، صخره، خب صخره چقدر است؟ آیا صخره در دهان مردم میرود؟ حتماً این زندانی جهنم از غول بزرگتر است، از دیو قویتر است. چطور میشود داخل دهان، صخره گذاشت؟ ببین عزیز من، ای متشرع، ای متعصب، اگر قرار بود سنگ کوچک باشد میگفت «حَجَراً»، حجر کوچک و بزرگ سنگ است ولی صخره که دیگر در دهان جا نمیشود! من چطور میتوانم اینها را قبول کنم؟ مگر اینکه ادرار کنم روی عقل خودم! صخره در دهانش میرود. بعدش چه؟ بعد صخره از ماتحتش خارج میشود. سوراخ مقعد چقدر است؟ آیا صخره از آن بیرون میآید؟
🔷 روانشناسی، جامعهشناسی و انسانشناسی پیغمبر خیلی خوب بود، میدانست که چه بگوید تا این مردم معاصر مخاطب بپذیرند و بترسند.
پیغمبر عبدالله ابن عمر را صدا کرد و گفت طلاقش بده (5229)!
در دین هیچ چیزی پایه و اساس ندارد.
⚛ «وَ لَا تَشْرَبَنَّ خَمْراً» هیچگاه مشروبات الکلی ننوش که منشأ همه بدیها است. آقای اسلام بفرمایید مردم شراب را از کجا پیدا کردند؟ چه کسی میل به نوشیدن به او داد؟ درست کردنش را چه کسی یاد داد؟ بد مستی آن را چه کسی کرد؟ جنایاتی که در حال مستی صورت گرفته، چه کسی کرد؟ یک جواب؛ «فَاَلْهَمَها فُجُورَها ﴿۸ شمس﴾» به تو گفت گناه کن فساد کن فجور کن! اگر «فَاَلْهَمَها فُجُورَها ﴿۸ شمس﴾» غیر از این معنا دارد بگو! بله تو میتوانی یک معنا درست کنی ولی معنای ظاهری را میخواهی خراب کنی؟ نمیتوانی که، معنای ظاهری هست و تو یک معنای ثانویه برای آن قرار میدهی.
⚛ خوارج در جنگ با امیر شعارشان چه بود؟ «الحكْمُ لِله لَا لَكَ يَا عليُّ» ای علی فرمان، فرمان خداست، نه فرمان تو! بعد امیرالمومنین به این نظرشان احترام گذاشت، درست است که همه را کشت ولی چند تا که باقی مانده بودند و از آنها نسلها پیدا شد به همه توصیه کرد که بعد از من خوارج را نکشید چون استنباطشان درست است. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ ﴿۱۷ قمر﴾» قرآن را آسان کردیم برای تذکر. یعنی برای خواندن، آسان، برای فهمیدن، آسان، برای عمل کردن، آسان.
⚛ «و هیچگاه نماز را عمداً ترک نکن زیرا هر کس نماز را عمداً ترک کند از ضمانت الله و رسولش خارج خواهد شد».
«فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فقد بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللهِ وَ ذِمَّةُ رَسُولِهِ». ذمه، چیست؟ در السنهٔ متعارف میگویند مشغول الذّمه، یعنی ذمّهٔ تو مشغول است به یک چیزی، یعنی تو بدهکاری به یک چیزی، یعنی او ضامن توست، یعنی تو رهین او هستی، همه جور معنا دارد. اینجا «ذِمَّةُ اللهِ» یعنی عینالله، نورالله، حکمالله، امرالله، یعنی شما تحت پوشش اسماء و صفات حسنه قرار میگیرید با خواندن نماز.
⚛ آیا خدا به بهترین نمازخوانهای اسلام یعنی چهارده معصوم، اداء ذمّه کرد؟ بهترین نمازخوان، علی مرتضی، به نص آن گفتار نبوی که گفت: یک اسب خوشگل آمده، بین اصحاب و انصار و مهاجر ایستاد و گفت ببینید چقدر قشنگ است، تک است، به قیمت الان پنج میلیارد تومان پولش است. پیغمبر گفت این را میخواهم به شما بدهم، همه گفتند به به، بده من، بده من، بده من. پیغمبر گفت نه، به کسی میدهم که دو رکعت نماز خوانده باشد و از اول تکبیرة الاحرام تا آخر السّلام نماز حواسش جایی پرت نشده باشد. علی بلند شد و گفت منم. چرا پیغمبر نگفت منم؟ هیچ فکر کردی؟ چون پیغمبر در نماز حواسش به پشت سرش است، این اسناد و مدارک دین است. چون پیغمبر در نماز حواسش به کفشش است، اینها سنّت نبوی است؛ میگوید یا کفشتان را سمت چپ بغلتان بگذارید یا بین دو پایتان بگذارید، که چه؟ دزد نبرد.
⚛ نماز که ستون دین است مساوی است با دلواپسی کفش، تازه این رئیس نمازگزارها است که میگوید «صَلُّوا کَمَا رَأْیتمُوني اُصَلِّي» همان طور که من نماز میخوانم شما باید بخوانید، من دیکتهام. همه مردم باید در نماز نگران کفشهایشان باشند. پیغمبر در نماز صفهای پشت سرش را تنظیم میکرد. در نماز متوجه میشد که یک نفر دارد بلند بلند ته مسجد یک آیه میخواند، تازه متوجه شد که این آیه را خودش نخوانده، نازل نشده، میگوید این را از کجا پیدا کردی؟ طرف میگوید خودت گفتی. پیغمبر میگوید اِ عجب، من گفتم (6505)؟! ببین، دین چقدر شیر تو شیر است!
⚛ آیا ذمهاش را نسبت به اهل بیت ادا کرد، پاک کرد؟ ضمانت نامهاش در قرآن است، آیا نگفت «كانَ حَقّاً عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین ﴿۴۷ روم﴾» حق است بر من، من بدهکارم که نصرت بدهم به مومنین. اعظم مومنین انبیاء، اوصیاء، اولیاء و ائمة الهداة المهدیین بودند، آیا اینها را کمک کرد؟ همه آنها را سر بزنگاه رها کرد و رفت. آن از پیغمبر آخرالزمان که شصت و سه سال عمر کرده، آیا پیر است؟ نه. فرسوده است؟ نه. فرتوت است؟ نه. الان شصت و سه سالهها داریم که بالای کوه میروند، کوهنورد هستند.
⚛ چرا وقتی که میخواستند او را بکشند، خدا به داد پیغمبر نرسید؟ پیغمبر از هوش میرفت و به هوش میآمد میگفت این شربت را چرا به من دادی؟ آیا شربت بد است که پیغمبر اعتراض میکند؟ پیغمبر میگوید از این شربتی که به من دادید همه شما باید بخورید، میداند زهر است، میداند سم است، و الا شربت شفا بد است؟ خب همه بخورند.
آیا خدا سر غدیر خم به پیغمبر و علی بدهکار نبود؟ ذمة الله نبود؟ در چند جای حج خودش اینقدر به پیغمبر فشار نیاورد؟ آخرش او را تهدید کرد، پیغمبر میترسد علی را به جانشینی معرفی کند چون میداند علی دشمن زیاد دارد، علی به امر پیغمبر و به فرمان خدا سران قریش را کشته، بچههایشان الان دور پیغمبر هستند گرویدهاند، مسلماً زیر بار نمیروند، پیغمبر میترسد، این را میداند، میداند اطرافیانش الکی ایمان آوردند، به طمعی ایمان آوردند، پیغمبر همه چیز را میداند.
🔶 چرا پیغمبر جبرائیل را که یک دفعه در هیکل و هیبت واقعی دیده بود، نگفت خودت را به مردم نشان بده؟ آیا حجت از این بالاتر؟ آیا «أَرِنِي» نیست؟ «لَيَطْمَئِنَّ قَلْبِي» نیست؟
یادت هست، در اسناد داریم که یک دفعه پیغمبر به جبرائیل گفت قیافهات همین است؛ یعنی همین دحیة ابن خلیفه کلبی؟ جبرائیل گفت نه، قیافه واقعیام را ندیدی. بعد، از همان داستانهایی که پیغمبر به مردم سر هم کرد، یکی از آنها هم همین بود که گفت جبرائیل پایش در دریاست و سرش در آسمان است، چندین هزار بال و پر داشت. خب همین را یک دفعه به مردم نشان میداد، آنهایی که منکر بودند، میگفت ای مردم مخالف، واسطه بین من و خدا این است نگاهش کنید، آن وقت همه باور میکردند.
--------------------------------------------
🟡 درس دوم:
قبلاً گفته که هر جا پای خون در میان است باید تقیه شود!
- «لَا تُشْرِكْ بِاللهِ شَيْئاً وَ اِنْ قُطِّعْتَ وَ حُرِّقْتَ بِالنَّارِ وَ لَا تَعْصِ وَالِدَيْكَ وَ اِنْ أَمَرَاكَ اَنْ تُخَلَّى مِنْ اَهْلِكَ وَ دُنْيَاكَ فَتَخَلَّ وَ لَا تَشْرَبَنَّ خَمْراً فَاِنَّهَا مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ وَ لَا تَتْرُكَنَّ صَلَاةً مُتَعَمِّداً فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فقد بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللهِ وَ ذِمَّةُ رَسُولِهِ...».
📚 ادامه مباحث است از کتاب مکاشفة القلوب از امام محمد غزالی، مستندش کتاب الکبیر از طبرانی جلد ۲۴ صفحه ۱۹۰، کتاب مجمع الزوائد جلد ۴ صفحه ۲۱۷، از پیامبر است.
⚛ اُمیمه کنیز آزاد شدهٔ پیغمبر، یکی از همان کنیزانی که عرض کردم، میگوید: من بر سر پیغمبر آب میریختم (ظاهراً پیغمبر غسل میکرده)، شخصی پیش ایشان آمد و گفت ای رسول خدا مرا نصیحتی بفرما! ایشان فرمودند: «لَا تُشْرِكْ بِاللهِ شَيْئاً» شریک قائل نشو برای خدا.
⚛ ای کاسه از آش داغتر، بعد خدا برای خودش شریک قائل میشود شما چه میگویید؟ خیلی احادیث و روایات حدیث قدسی داریم که خدا میگوید: ای انسان دنبال شریک نگرد بهترین شریک تو من هستم، عباداتت را فقط برای من انجام بده! آیا آن، شرک نیست؟ میگوید بیا شریک من بشو! معبود و مسجود ادیان و مذاهب آنقدر حقیر و فقیر و صغیر و کوچک است که برای پرستیدنِ مردم گدایی میکند؛ «بیا به من رأی بده»! عبادت رأی دادن به خداست. در روزه داشتیم که خدا گفت: همه عبادات برای خودت است و روزهات بین من و تو تقسیم میشود (7142)، آیا این شرک نیست؟ بقیه عبادات برای خودت تنهاست؟ پس چرا میگوید نیّت میکنی قربة الی الله؟ قبل از نماز نیّت میکنی که دو رکعت نماز صبح قربة الی الله، یعنی نماز میخوانم برای او! قرار شد که همه عبادات غیر از روزه مشترک باشد.
⚛ چطور ستون دین «اَلصَّلَاهُ عَمُودُ الدِّینِ» برای خود مردم است؟ اگر برای خود مردم است پس چرا قانون وضع کردی که اگر عبادت نکنی شلاق و شمشیر داری؟ پس عبادت برای توست، تو محتاج هستی! خدایی که نام و نشانش را برای شما خواندم، خلقت و صنعتش را برای شما خواندم، یک چنین خدایی حتماً فرمانروای هستی است، نه؟ که کلّ نیستی را هستی داد. آیا یک چنین عظمتی کره زمین را میبیند؟ اهالی آن را میبیند؟ میآید با اهالی آن حرف میزند؟
⚛ «یَا جَلّاه» مناجات میکند خدا. احادیث قدسی کلام خودش است بدون وصول جبرائیل! آنجا پیغمبر گفت: به درستی که خدا با همه مردم حرف میزند بدون پرده و حجاب (7142). آیا نگفت؟ آن سند چند وقت پیش است. حرف میزند چه میگوید؟ قصه میگوید؟ قصه هم میگوید. مگر قرآن قصه ندارد؟ مگر انبیاء قصه ندارند؛ قصص الانبیاء؟ خدای با این عظمت در قرآن داستانهای پیش پا افتاده میگوید، گاو را میگوید، گاو؛ سوره بقره، برای یک چیز بیخود چند آیه داده است. در بنی اسرائیل جنایتی شد، کسی کشته شد، به دنبال قاتل میگشتند، به موسی ابن عمران گفتند قاتل کیست؟ موسی گفت باید یک قربانی بدهید. گفتند قربانی نشانهاش چیست؟ حالا بیا در آیات؛ یک آیه میگوید آنطوری باشد، یک آیه میگوید اینطوری باشد! تو اگر عقل داری یک چنین خدایی را پرستش میکنی؟
⚛ بابا یا نگو عظمت خدا در چیست، صنایعش را مطرح نکن که هوش از کله بپرد، یا اگر میگویی اینها را نگو! داستان معاشقه یوسف و زلیخا، آیا این در شأن خداست؟ به هم گلاویز شدند، هر دو تب شهوتشان بالای چهل، هر دو لباسهای بلند و زیرش هیچ چیزی نبود، در دعوا هر دو لباسها رفت بالا، نزدیک بود که نشانهگیری بشود، «لَوْ لَا اَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ﴿٢۴ یوسف﴾» اینجا خدا دخالت کرد، نکنید! میگویند یوسف، یعقوب را در آستانه درب دید، یعقوب گفت یوسف چکار میکنی خودت را جمع و جور کن، بین دو پای زلیخا چکار میکنی، بلند شو! «لَوْلَا اَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ﴿٢۴ یوسف﴾» یعنی اگر خدا دخالت نمیکرد یوسف کار را کرده بود.
7149 404-08-16
پای کرسی استاد در الهیات ظهوری!
1⃣ اعتراض به سفیر خدا در موارد انسانی!
2⃣ قبلاً گفته که هر جا پای خون در میان است باید تقیه شود!
3⃣ دستهای باز خدا برای رأی گیری، نه برای کمک به مردم!
(بازخوان از تدریسهای 2341 و 4996)
4⃣ آموزههایی که اخلاق را فاسد میکند.
5⃣ خدایی که بیماری به مردم میدهد خودش هم مریض میشود.
#صوتی
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی است به نقل از کتاب صحیح مسلم صفحه ۲۱۱، و کتاب الایمان به روایت ابو سعید خدری، از پیامبر است.
ابوسعید خدری نقل میکند، مورد توجه اهل سنّت است، شیعه هم او را رد نمیکند، معارض با اهل بیت نبوده!
◾️میگوید: «اِنَّ اَدْنَى اَهْلِ النَّارِ عَذَاباً يَنْتَعِلُ بِنَعْلَيْنِ مِنْ نَارٍ يَغْلِي دِمَاغُهُ مِنْ حَرَارَةِ نَعْلَيْهِ». با این حرفها کسی که عقل دارد جهنم را قبول نمیکند. فقط یک چیزی، فقط یک محاسنی دارد که قدرتمندان و قلدران نحوه شکنجه کردن مردم را برای گرفتن اعتراف بلد میشوند. «عَلَّمَ الْاِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ ﴿۵ علق﴾» چیزهایی را که مردم نمیدانند، خدا یاد داده است.
◾️خوب دقت کن! میگوید: «در روز قیامت کمترین عذاب جهنم برای کسی است که کفشهای آتشین میپوشد که از شدت حرارت آن، مغز سرش میجوشد».
تو یاد بگیر! کفش آتشین پا کن برای آن کسی که میخواهی شکنجهاش بدهی، اینقدر آتشش زیاد باشد که مغز سرش بجوشد. آیا مغز سر میجوشد؟ بله در دیگ بیندازی میجوشد، ولی در اثر آتشی که کف پایش است میجوشد؟ خب یک چنین آتشی طرف را میکشد، پس این مدام میمیرد و دوباره زنده میشود. بقول قرآن: «ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَ لَا یَحیَی ﴿١٣ اعلی﴾» شکنجه میشود میمیرد و دوباره زندهاش میکند، دوباره...!
◾️من نمیدانم این خدا از این شکنجه چه لذتی میبرد؟ آخر که چه؟ که این شخص نماز نخوانده است، همین؟ روزه نگرفته، همین؟ به زن نگاه کرده، همین؟ ببین عظمت این خدایشان چقدر است، چقدر پایین است، چقدر محدود است، چقدر کم است، چقدر کوچک است!
----------------------------------------
🔴 درس دهم:
جوکهای دینی را بخوانید!
- «عَن اَبى هُرَيْرَة قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: ضِرْسُ الْكََافِرِ مِثْلُ اُحُدٍ وَ غِلَظُ جِلْدِهِ مَسِيرَةُ ثَلَاثٍ».
📚 کتاب مکاشفة القلوب از امام محمد غزالی او نقل کرده از صحیح مسلم حدیث ۲۵۸۱، از ترمذی حدیث ۲۵۸۰- ۲۵۸۱، از پیامبر است.
🔶 «ضِرْسُ الْكََافِرِ مِثْلُ اُحُدٍ وَ غِلَظُ جِلْدِهِ مَسِيرَةُ ثَلَاثٍ». خوب دقت کن، ما داریم دین را جراحی میکنیم، دینی که یک و نیم میلیارد طرفدار دارد، البته طبق آمار گذشته! آیا واقعاً در ایران همین مقدار مسلمان وجود دارد؟ یعنی کل نود میلیون، مسلمان هستند؟ خدا که به اهالی ایران اینطوری امتحانش را پس داده، آیا باز هم همه مسلمان هستند؟
🔶 میگوید: «دندان آسیاب کافر به اندازه کوه اُحد است». خوب دقت کن، کوه! یک دانه دندان میشود کوه! این دندان چطور در دهان جا میگیرد؟ همان حرف میشود که در آن بحث گفت؛ چرا نتواند؟ خدا قادر است و یک دندان را کوه میکند! خب؟ خدا چنین قدرتی دارد ولی قدرت ندارد این سدهای کشور ایران را پر از آب کند. انگار پیغمبر متوجه نبود که یک روزی مردم مقایسه میکنند، برای همین آمدند قیاس را رد کردند؛ «فَلَیْسَ مِنْ مَکْتَبِنَا قِیَاسُ»، «اِلَّا اليَعافير وَ اِلَّا العِيسُ»، این جزء دروس طلبهها است، میگوید: در مذهب ما قیاس نیست. حالا من دارم قیاس میکنم، این عقل دارد قیاس میکند، این ترازوی فهم و شعور و درک است! آیا قیاس درست نیست؟ میگوید: قیاس کار خر و حیوان است. حیوان عقل دارد که قیاس کند. ببین اصلاً نکته به نکته مچگیر است.
🔶 «یک دانه دندانِ (آن هم دندان آسیاب) کافر میشود کوه، و ضخامت پوست بدنش سه روز راه است». آیا غول را شنیدی؟ چنین چیزی ندارد. آیا دیو را شنیدی؟ چنین چیزی در آن نبوده. «پوست بدنش سه روز راه است». تو سه روز راه برو، چقدر میشود؟ اصلاً این انسان میشود؟ هیولا هم نیست! «پوست بدنش سه روز راه میخواهد تا اندازهگیری بشود». ما با این دین چه کنیم؟ معاصرین پیغمبر هم میفهمیدند، میدانی برای چه؟ برای اینکه تا پیغمبر را کشتند؛ «اِرتَدَّ النَّاس»، همه از دور پیغمبر رفتند، همه از دور دین پیغمبر رفتند، از کتاب پیغمبر رفتند، این را در اسناد و مدارک یادت هست که هم بزرگان شیعه گفتند و هم بزرگان سنّی گفتند! امیرالمومنین کتابش را آورد و گفت این حق است.
🔶 امام حسین آب پاکی را روی دست همه ریخت و گفت: «اَلنَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا» اصلاً خدا طرفدار ندارد، همه مردم طرفدار دنیا هستند. ناس هم گفته، یعنی مسیحی، مسلمان، یهودی، زرتشتی و بی دین! «والدِّینُ لَعِقٌ عَلَی اَلْسِنَتِهِمْ» دین بازیچه است. بقول ابوسفیان که در محضر کاتب وحی خلیفه سوم رسول الله گفت: همه شما بدانید دین توپ است، گوی است، نه وحی است، نه خدایی و نه چیزی! حالا که این توپ دست شما آمده نگذارید به دست دیگری برود و به همدیگر پاس بدهید، این وصیاش او باشد، این بچهاش باشد...،
🔷 در را باز کرد سرش را بیرون نکرد، دستش را بیرون کرد با آن اموال، گفت بگیر برو! گفتند چرا سرت را بیرون نکردی؟ امام حسین گفت نخواستم چشمم به چشمش بیفتد و او خجالت بکشد. امام این است! آیا امام پولدار است؟
🔷 امام صادق پولدار است؟ مزرعه دارد؟ باغ دارد؟ بله دارد، همین امام صادق به شهرهای مختلف پول میداد و میگفت بین شیعیان باشد که هر وقت درگیری مالی داشتند از پول من بدهید.
آیا امام صادق پول جمع میکند؟ زمستان که تمام میشد تمام لباسهای زمستانی را در راه خدا به فقرا میداد، میگفتند بابا سال دیگر هم زمستان هست، امام صادق میگفت شاید تا سال دیگر من نباشم. منتظر است!
🔷 حالا من این را نمیگویم که باز بعضی از منتظرین خیلی داغ هرچه در خانهشان هست بیاورند برای فقرا بدهند، آنها نباید گوش کنند، آنها به حد نصاب رسیدهاند. بعضیها هستند که خودشان وضعشان خوب نیست ولی میگویند این را به فقرا بدهیم، نه این غلط است! منتظر باید آبرومندانه زندگی کند، اگر اضافه داری بده!
-----------------------------------------
🟤 درس ششم:
هم خدا را ذلیل معرفی کرده هم عبارات شرمسارانه!
- «عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ: يُؤْتَى الْعَبْدُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيَعْتَذِرُ اللهُ تَعَالَى اِلَيْهِ كَمَا يَعْتَذِرُ الرَّجُلُ اِلَى الرَّجُلِ فِي الدُّنْيَا».
📚 کتاب مکاشفه القلوب امام محمد غزالی نقل از کتاب کنزالعمال از متقی هندی که کنزالعمال مورد استناد شیعه هم هست بخش ششم حدیث ۱۶۶۳۰، و کتابی دیگر کتاب الاتحافات السَّنیَّة حديث ٢١٧، عراقی در کتاب احیاء العلوم جلد ۴ صفحه ۱۴۷، از پیامبر است.
⏺ «يُؤْتَى الْعَبْدُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيَعْتَذِرُ اللهُ اِلَيْهِ كَمَا يَعْتَذِرُ الرَّجُلُ اِلَى الرَّجُلِ فِي الدُّنْيَا»، جزء نقایص این خدا و نیازمندیهای این خدا و دست ساز بودن این خدا این بحث را قرار بدهید.
«روز قیامت خدا به بنده فقیر میگوید که من از تو معذرت میخواهم که در دنیا فقیرت کردم». آیا این حرف شایسته خدایی است که یک چنین عظمتی دارد که یک خروس درست میکند پایش در طبقه هفتم زمین است و سرش در طبقه هفتم آسمان است. یک چنین عظمتی از فقیری که به او نان نداده عذرخواهی میکند!
⏺ «همان گونه که در دنیا یک شخص از شخص دیگر معذرت خواهی میکند». آیا این خدا به آن خدا میخورد؟ بله؟ جهنم این خدا مثل حرفهای دین است، بهشتش هم مثل همین است. بارها به شما گفتم که کره زمین در برابر هستی اصلاً دیده نمیشود وای به حال اهالی آن، وای به حال مسلمانهایش! همینطور کم میشود و پرانتز میخورد. بعد آن عظمت میآید عذرخواهی میکند که در دنیا به تو پول ندادم.
⏺ در حقیقت خودش خودش را محاکمه میکند، یعنی عمل رفتن بر صراط و مفاصا حساب در میزان، اول باید برای خود خدا باشد. چه کسی خدا را محاکمه میکند؟ وجدان. آن طرف که خبری نیست، همین جا خدا محاکمه میشود در وجدان عقلا، باشعوران و اندیشمندان، این مثلث یادت باشد! این که قرآن میگوید: «أَ فَلَا تَعْقِلُون ﴿۸۰ مومنون﴾»، «لَا تَشْعُرُونَ ﴿۱۵۴ بقره﴾»، «أَ فَلَا یَتَدَبَّرُون ﴿۲۴ محمد، ۸۲ نساء﴾»، خدا این را به چه کسی میگوید؟ آیا میتوانی بگویی به کفار میگوید؟ کافر با قرآن کاری دارد؟ آیا این خطاب به مسلمانها، به متشرعین و مومنین نیست؟
-------------------------------------------
🟢 درس هفتم:
ختنه، از مهمات رستاخیز.
- «قَالَ رَسول الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: يُبْعَثُ الناسُ حُفاةً عُرَاةً غُرْلاً قَدْ اَلْجَمَهُم العَرَقُ و بلَغَ شُحُومَ الآذانِ قَالَتْ سَوْدَةُ وَاسَوْأَتَاهُ! يَنْظُرُ بَعضُنا اِلى بعضٍ؟ قَالَ شُغِلَ الناسُ عَن ذلك...».
📚 کتاب مکاشفه القلوب از امام محمد غزالی مستندش کتاب الکبیر از طبرانی جلد ۲۴ صفحه ۳۴، هیثمی در کتاب مجمع الزوائد جلد ۱۰ صفحه ۳۳۲، صحیح مسلم، از پیامبر است.
☑️ «يُبْعَثُ الناسُ حُفاةً عُرَاةً غُرْلاً، قَدْ اَلْجَمَهُم العَرَقُ، و بلَغَ شُحُومَ الآذانِ، قَالَتْ سَوْدَةُ وَاسَوْأَتَاهُ! يَنْظُرُ بَعضُنا اِلى بعضٍ؟ قَالَ شُغِلَ الناسُ، عَن ذلك»، میگوید: «مردم در آن روز» یعنی قیامت «با پای لخت بدون جوراب و کفش، برهنه، مادرزادی» چطوری به دنیا آمدی؟ «و ختنه نشده»، آخر ختنه دیگر مسئلهای است که تو مطرح کنی و بگویی که اوصاف به پاخاستگان از قبر این است، حالا لخت است یک حرفی، دیگر ختنه نشدهاش چیست؟ یعنی هر کس به بهشت میرود ختنه میشود؟ کجا حدیث و روایت داریم که هر کس به بهشت میرود ختنه میشود، که حالا ختنه نشده آن باعث تعجب باشد؟
☑️ «عرق، آنها را فرا گرفته و به نرمی گوشهایشان میرسد، از قبر برمیخیزند». ببیند این چیزی که میگوید، مال قبر است.
ما میخواهیم سوا کنیم! چند هزار نفر مخاطب من هستند، شاگرد من هستند و به من علاقه دارند، اینها را که نمیشود برد، باید سوا کرد؛ سنگ آهن!
-----------------------------------------
⚫️ درس سوم:
رزاق درمانده را بنگرید.
- «عَن اَبَی هُرَيْرَةَ قَالَ قَالَ لِي رَسُولُ اللهِ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ «يَا اَبَا هُرَيْرَةَ اِذَا اشْتَدَّ الْجُوعُ فَعَلَيْكَ بِرَغِيفٍ وَ كُوزٍ مِنْ مَاءٍ، وَ عَلى الدُّنْيَا وَ اَهْلِهَا الدَّمَارُ».
📚 مکاشفة القلوب امام محمد غزالی به نقل از کتاب الکامل از ابن عدی جلد ۴ صفحه ۴۳۲، کتاب تهذیب التذهیب جلد ۱۰ صفحه ۱۳، از پیامبر است.
🟧 همه اینها مستندات اهل سنّت است، باز هم همان حرف را تکرار میکنم؛ تو شیعه هستی؟ میگویی به من چه، اینها را چرا میخوانی، من شیعه هستم، آنچه که در خانهات گذاشتی و اسمش را گذاشتی قرآن، آن مال اینهاست، قرآن علی جداست، اگر تو شیعه باشی دست به این قرآن نمیزنی، برو قرآن علی را دنبال کن، پیدایش کن! امام مهدی هم همان کتاب را میخواهد عرضه کند، «وَ یَأْتِ بِکِتَابٍ جَدِیدٍ»، اگر این کتاب عادلانه است و آگاه کننده است، چرا امام دوازدهم یک کتاب دیگر میآورد؟
♦️پیغمبر به ابوهریره صحابیاش، آفتابهدارش، محرم اسرارش میگوید، همان که عایشه امالمومنین به او اعتراض کرد. ببین دیگر چقدر شور شده که آشپز صدایش درآمده! عایشه میگوید: من که زن پیغمبر هستم اینقدر حدیث از پیغمبر نشنیدم، تو از کجا درآوردی؟ که بعد ابوهریره گفت: شما دنبال خانهداری بودی، من مدام دنبال پیغمبر بودم و هرجا میرفت دنبالش میرفتم، مستراح میرفت، من هم دم در میرفتم که شاید در مستراح هم حدیث گفت، من یاد بگیرم. قرآن از این راستا درآمده است!
♦️«اِذَا اشْتَدَّ الْجُوعُ فَعَلَيْكَ بِرَغِيفٍ وَ كُوزٍ مِنْ مَاءٍ، وَ عَلى الدُّنْيَا وَ اَهْلِهَا الدَّمَارُ» ای ابوهریره هرگاه گرسنگی بر تو غالب شد به تکهای نان و کوزهای آب بسنده کن، زیرا اسباب دنیا از بین رفتنی است.
میخواهد توجیه کند، میگوید وقتی خدا به تو نداد که ندارد که صمدیتش ته کشیده، یک قطره آب را خدا را شکر کن و یک کفه نان! «هُوَ الرَّزَّاق ﴿۵۸ ذاریات﴾» شد این! پیامبر مگر توجیهگر اصل خداشناسی کره زمین نیست؟ قرآن چه میگوید؟ «اِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿۵۸ ذاریات﴾» خدا رزاق است، خیلی رزق میدهد. یعنی همان که گفت درّه درّه به تو طلا میدهد!
♦️رزاق یعنی صیغه مبالغه است، یعنی رازق نیست، خیلی رزق میدهد. «ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ» با قدرت به تو غذا و آب میدهد، روزی میدهد. حالا اینجا پیغمبر آمده میگوید «اگر نداد با همان قطرات آب کفایت کن با یک ذرّه کمی نان»! یعنی ای ملت ایران اگر سدها خالی است، چاهها ته کشیده، اقتصاد خراب است، گرانی، بیکاری و کمبود است، اینها عیب ندارد، تحمل کن اصل کاری قیامت است، اینجا میگذرد!
♦️تو ثابت کن قیامت هست، باشد ما اصلاً آب نخواستیم نان نخواستیم، تو آخر ثابت کن که قیامت هست! به چه دلیل میگویی قیامت؟ بابا دلیل در دنیا باید باشد تا طبق استناد آن آدم باور کند که قیامتی هست! وقتی اینجا برای مردم جهنم است، تو داری مردم را از جهنمی میترسانی که وجود ندارد؟
♦️میگوید خدا بهشتی دارد که فلان و فلان است که اسنادش آمده، ولی اینجا این خدا «يَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ ﴿۶۴ مائده﴾» زنده باد قرآن، حرفهای قشنگ میزند؛ «وَ قَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ ﴿۶۴ مائده﴾»، بزرگان یهود آمدند درباره اصل خداشناسی با پیغمبر محاجه کردند، گفتند شما به مردم مسلمان میگویید زکات بدهید. به چه کسی بدهند؟ به فقیر. چه کسی گفته؟ خدا گفته. خدا چه کاره است؟ رزاق است. خدا درب رزقش را بسته، تو ما را دنبال چه میفرستی؟ فقیر را درب خانه پولدار میفرستی؟ چرا خدا به پولدار داد، به فقیر نداد؟ آیا عادل است؟ اینکه تبعیض است، در بین مردم نظام طبقاتی ایجاد کرده؛ درجه یک و دو و سه!
هرچه جلوتر میرویم الله را بهتر میشناسیم.
----------------------------------------
🔵 درس چهارم:
چون که قادر به تأمین مخلوق نیست حواله به بهشت میدهد.
(مرتبط با تدریس 5898)
- «قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: خَيْرُ هَذِهِ الْاُمَّةِ فُقَرَاؤُهَا، وَ اَسْرَعُهَا تَضَجُّعاً فِي الْجَنَّةِ ضُعَفَاؤُهَا».
📚 کتاب مکاشفة القلوب از امام محمد غزالی مستندش کتاب اتحاف السادة المتقین جلد ۹ صفحه ۲۷۵، از پیامبر است.
🔘 «خَيْرُ هَذِهِ الْاُمَّةِ فُقَرَاؤُهَا، وَ اَسْرَعُهَا تَضَجُّعاً فِي الْجَنَّةِ» بهترین افراد این امت فقرا هستند و از میان امت من افراد ضعیف زودتر از بقیه به بهشت میروند.
7148 1404-08-15
۱- تبعیض خدا در ارتزاق مردم!
(بازخوان از تدریس 6788)
۲- توجیهاتی برای عدم مدیریت خدا!
۳- رزاق درمانده را بنگرید.
۴- چون که قادر به تأمین مخلوق نیست حواله به بهشت میدهد.
(مرتبط با تدریس 5898)
۵- خایه مالی بینوایان به خاطر عدم توجه به حقوق آنها!
(بازخوان از تدریس 6444)
۶- هم خدا را ذلیل معرفی کرده هم عبارات شرمسارانه!
۷- ختنه، از مهمات رستاخیز.
۸- مگر جنب جهنم بودند؟
۹- الگویی برای شکنجه دادن!
۱۰- جوکهای دینی را بخوانید!
۱۱- مرده چگونه در قبر مینشیند؟
------------------------------------------
🔴 درس اول:
تبعیض خدا در ارتزاق مردم!
(بازخوان از تدریس 6788)
- «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلٍ يَقُولُ: اِنَّا اَنْزَلْنَا الْمَالَ لِاِقَامِ الصَّلَاةِ، وَ اِيتَاءِ
الزَّكَاةِ، وَ لَوْ كَانَ لِابْنِ آدَمَ وَادٍ مِنْ ذَهَبٍ لَاَحَبَّ اَنْ يَكُونَ لَه ثَانٍ، وَ اِنْ
كَانَ لَهُ الثَّانی، لَاَحَبَّ اَنْ يَكُونَ لَه ثَالِثٌ، وَ لَا يَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ اِلَّا التُّرَابُ، وَ يَتُوبُ اللهُ عَلَى مَنْ تَابَ».
📚 کتاب مکاشفة القلوب از امام محمد غزالی است.
کتاب مسند احمد ابن حنبل حدیث ۲۱۹۰۶، کتاب الشعب از بیهقی حدیث ۱۰۲۷۷، کتاب الکبیر از طبرانی حدیث ۳۳۰۰، از پیامبر است.
♈️ «اِنَّ اللهَ يَقُولُ: اِنَّا اَنْزَلْنَا الْمَالَ لِاِقَامِ الصَّلَاةِ، وَ اِيتَاءِ الزَّكَاةِ، وَ لَوْ كَانَ لِابْنِ آدَمَ وَادٍ مِنْ ذَهَبٍ لَاَحَبَّ اَنْ يَكُونَ لَه ثَانٍ، وَ اِنْ كَانَ لَهُ الثَّانی، لَاَحَبَّ اَنْ يَكُونَ لَه ثَالِثٌ، وَ لَا يَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ اِلَّا التُّرَابُ»، «خدا گفته ما مال را»، مال بر همه چیز اطلاق میشود، در اسناد گذشته یادتان هست که زن را اشیاء معرفی میکردند؛ مال!
♈️ «به کسی میدهیم که نمازخوان باشد، زکات بدهد». داد و ستد خدا! خدای زمین نیاز به نماز تو دارد تا به تو نان دهد، آن هم نماز چرتی که تو میخوانی. اصل نماز، اخلاص، توجه و پرواز است. یک میلیاردم از این نمازخوانها در حوزهٔ یک میلیارد و نیم اسلام اخلاص ندارند. اگر اخلاص در ملت ایران در نمازخوانهایشان بود سدها خالی نمیشد! مگر خدا الان نمیگوید؟ چه میگوید؟ میگوید: «اِنَّا اَنْزَلْنَا الْمَالَ لِاِقَامِ الصَّلَاةِ» مال، همه چیز در آن است دیگر، آیا آب در آن نیست؟
♈️ اولویت با آب است، بشر با آب و نان و غذا و هوا زنده است، آب که نیست مزارع سوخته است. خب، نان و آب از حوزه استحفاظی خدا پرید، یک هوا میماند که هوا هم غالباً آلوده است. چند وقت پیشها مسئولین گفته بودند که ما سال گذشته هم چند روز هوای خوب داشتیم. چه کسی خرابش میکند؟ بنزین خراب؟ نه، این بهانه است. این خرابش میکند، یکی از اسناد این است: «اِنَّا اَنْزَلْنَا الْمَالَ لِاِقَامِ الصَّلَاةِ»!
♈️ آی متشرع خدای تو نیازمند است، فقیر است، چطوری بگوید من نیاز دارم؟ آیا از این بهتر؛ من مال میدهم به کسی که نماز بخواند؟ نماز چیست؟ اصل نماز این است؛ «اِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» تو را میپرستم و از تو درخواست میکنم. حالا آمده ماستمالیش میکند، یک خدای جلادی است، خوب وارد است، میگوید: «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللهُ وَاللهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۵۴ آل عمران﴾» با من دست به یقه شدی، من هم دست به یقه میشوم، من برنده هستم، «فلِله الْمَکْرُ جَمِیعاً ﴿۴۲ رعد﴾» همه مکر و خدعه و فریب و دغلکاری و کلاهبرداری دست من است.
♈️ چقدر خوب است که ما برای هر چیزی یک سند داریم. قدم به قدم محکومیت خدای ادیان است. برای چه کسی؟ برای کسانی که «یَعْقِلُون، یَشْعُرُون، یَتَدَبَّرُون» این مثلث است، قرآن هم همین را میگوید: «أَ فَلَا یَتَدَبَّرُونَ ﴿۲۴ محمد﴾» اندیشه ندارید، تدبر ندارید، هوشیار نیستید در آنچه که میگیرید، حواست جمع نیست؟
مثل بعضی از شاگردان الهیات ظهوری، اینها باید تصفیه بشوند تا ما و تصفیه شدگان به وعدهگاه برویم، تا اینها هستند ما نمیرویم. اینها، هم هستند و هم نیستند.
➖میگویند ما شاگرد هستیم بعد با یکی دعوایش میشود به من مراجعه میکند و میگوید فلانی از قول تو این را گفت، من میگویم نگفتم، میگوید نه حرف او درست است. ببین! تو یک قضاوت بچهبازی پیش پا افتاده را، معلم را رد میکنی، آن وقت چطوری میخواهی این درسها را قبول کنی؟ اینها اصل هستی است، نفس کشیدن است، عمر و حیات است.
➖بعضیها میگویند تکراری است رهایش کن، خودش را هم شاگرد میداند، علاقمند به من میداند.
🔻🔻🔻
📣 ⛔️ دوستان توجه داشته باشید,
🔲 این شخصی که نامه پراکنی می کند, اسمش امیر مهدی است و سابقه بیماری های روانی دارد, علاوه بر آن, همجنس باز می باشد و بر اثر دادن زیاد, زگیل تناسلی گرفته و احتمالا که به اسارت محسن درآمده است!
🔺🔺🔺
🟡 اشعار کاشف توحید بدون مرز
تحت عنوان:
پرواز بر فراز ملکوت اعلی (۷۸۲)
مورخ 404.08.14
وقتی دفن میکند آن موقع مشخص میشود که سرش کلاه رفته است.
-----------------------------------------
🟣 درس نهم:
در آغوش دنیا هستیم و محکوم به ناهنجاریها میباشیم.
(مرتبط با تدریس 5330)
- «قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: مَن اَصبَحَ وَالدُّنيا اَكبَرُ هَمِّهِ فَلَيسَ مِنَ اللهِ في شَيءٍ وَ اَلزَمَ اللهُ قَلبَهُ اَربَعَ خِصالٍ: هَمّاً لَا يَنقَطِعُ عَنهُ اَبَداً وَ شُغُلاً لَا يَتَفَرَّغُ مِنهُ اَبَداً وَ فَقراً لَا يَبلُغُ غِنَاهُ اَبَداً وَ أمَلاً لَا يَبلُغُ مُنتَهاهُ اَبَداً».
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی، مستنداتش طبرانی در کتاب الاوسط صفحه ۴۷۴، از پیامبر است.
♦️«مَن اَصبَحَ وَالدُّنيا اَكبَرُ هَمِّهِ فَلَيسَ مِنَ اللهِ في شَيءٍ وَ اَلزَمَ اللهُ قَلبَهُ اَربَعَ خِصالٍ: هَمّاً لَا يَنقَطِعُ عَنهُ اَبَداً وَ شُغُلاً لَا يَتَفَرَّغُ مِنهُ اَبَداً وَ فَقراً لَا يَبلُغُ غِنَاهُ اَبَداً وَ أمَلاً لَا يَبلُغُ مُنتَهاهُ اَبَداً» هر کس صبح کند (یعنی برنامهٔ روزانه را آغاز کند) که دنیا بزرگترین همّ و غمش باشد در ضمانت خدا نخواهد بود. ضمانت خدا چیست؟ توکل. آیا دنبال دنیا نرویم؟ پس چرا اینقدر سفارش میکنی مردم بروند کار کنند؟ چرا قرآن میگوید «لَيْسَ لِلْاِنْسَانِ اِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹ نجم﴾» برای تو نمیماند جز آن سعی و کوششی که به عمل آوردی؟
♦️و خداوند قلبش را به چهار خصلت گرفتار میکند:
۱- غمی که هیچگاه از آن رهایی ندارد. این درست هم هست دیگر. وقتی آدم دنبال کار میرود و ثروت پیدا میکند عوض اینکه راحت باشد یک غمی است که روی دلش میآید.
این را شاعر میگوید:
اگر دنیا نباشد دردمندیم
اگر باشد به دامش سخت بندیم
➖دنیا نباشد، درد بی پولی.
➖باشد، در بندش گرفتار میشویم.
♦️طرف ماشین میخرد که ماشین به او خدمت کند، این به ماشین خدمت میکند. ازدواج میکند که راحت بشود، بقول قرآن زن و شوهر نفْس همدیگر هستند، مُسکن همدیگر هستند، وبال گردن میافتد و هر روز دعوا دارند.
۲- «وَ شُغُلاً» مشغولیتی که هرگز از آن فارغ نشود. یعنی گیر میکند در کار!
۳- فقری که هیچگاه از آن بی نیازی نرسد. یعنی مطابق ثروت بغلش سایه به سایهاش فقر میآید. یعنی چه؟ یعنی ورشکست میشود، دزدی میشود، مصادره میشود، نصیب خانواده ناجور میشود. خانه به نامش کرده، پس نمیدهد. نصیب بچه میشود و بچه آن را در مسیر غلط خرج میکند.
۴- آرزویی که هیچگاه به پایان نرسد.
این هم درست است، چون که انسان تا لب گور حاجت دارد.
----------------------------------------
⚫️ درس دهم:
دین با راحت زندگی کردن مردم مخالف است.
- «عَنْ اَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: اِنَّ اَكْثَرَ مَا اَخَافُ عَلَيْكُمْ مَا يُخْرِجُ اللهُ لَكُمْ مِنْ بَرَكَاتِ الْاَرْضِ فَقِيلَ مَا بَرَكَاتُ الْاَرْضِ قَالَ زَهْرَةُ الدُّنْيَا».
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی نقل کرده از کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم. صحیح بخاری حدیث ۶۴۲۷، صحیح مسلم حدیث ۱۰۵۲، از رسول الله است.
♻️«اِنَّ اَكْثَرَ مَا اَخَافُ عَلَيْكُمْ مَا يُخْرِجُ اللهُ لَكُمْ مِنْ بَرَكَاتِ الْاَرْضِ
فَقِيلَ مَا برَكَاتُ الْاَرْضِ قَالَ زَهْرَةُ الدُّنْيَا» رسول الله گفت که از بیشترین چیزی که برای شما میترسم زیاد شدن چیزهایی است که خداوند از برکات زمین به شما بیرون کند. اصحاب پرسیدند برکات زمین چیست؟ ایشان پاسخ داد زیبایی و طراوت دنیا.
♻️طبق این سند، اسلام مال قیامت است، مال آخرت است، اسلام به درد دنیا نمیخورد. بعد در قرآن چه میگوید؟ قنوت نماز: «رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً ﴿۲۰۱ بقره ﴾» دنیایم را قشنگ کن، آخرت را هم قشنگ کن! اینجا پیغمبر میگوید نه، فقط آخرت!
♻️ بعد میگویند که از چه میترسی، خلاصهاش را بگو؟ میگوید «برکات ارض»! یعنی شما برکات زمین داشته باشید کار خطا میکنید، یعنی الان در اثر نیامدن باران زمینها سوخته است، این حق شماست، شانس شماست، نیاز شماست. غوغاست! میگوید که برکات زمین چیست؟ بازش میکند و میگوید: «زیبایی و طراوت دنیا».
♻️ آیا مردم نباید زیبا زندگی کنند؟ باید بروند در آشغالی غذا بخورند؟ نباید زندگی آرام داشته باشند، باید همیشه طلاق و دعوا و درگیری باشد؟ نباید یک بدن سالم داشته باشند، همیشه باید در خطر سکته و سرطان باشد؟ نباید امنیت داشته باشند؟
♻️ بعد پیغمبر این را میگوید: «اِنَّ اللهَ جَمِیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمَال» خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. یا رسول الله تو که زیبایی زندگی را رد کردی، چطور میگویی خدا زیبایی زندگی را دوست دارد؟ دین این است، دور خودش میچرخد، این حرفش آن یکی را رد میکند.
-----------------------------------------
🟡 درس یازدهم:
🔘 «جَاء فِی الخَبر اَنَّ جِبریلَ أَتی النَّبيِّ فَقَال النبيِّ صِفْ لِیَ النَّارَ وَ حَرَّهَا فَقَال اِنَّ اللهَ خَلقَ النَّارَ فَاُوقَدَهَا اَلفَ عَامٍ حتَّى احْمَرَّت، ثُمَّ اُوقِدهَا اَلفَ عَامٍ حتَّى ابْيَضَّتْ، ثُمَّ اُوقِدَها اَلْفَ عَامٍ حتَّى اسْوَدَّتْ، فَهي سَوْداءُ مُظْلِمَةٌ وَالَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَوْ اَنَّ ثَوْباً مِنْ ثِيَابِ اَهْلِ النَّارِ ظَهرَ لِاَهْلِ الْاَرْضِ لَمَاتُوا جَمِيعاً» جبرائیل پیش پیغمبر آمد، پیغمبر به او گفت که جهنم را برای من توصیف کن. دقت کن، وجب وجب، تحقیق است و جراحی تاریخ! گفت «جهنم را برایم وصف کن»، یا رسول الله مگر شما در معراج جهنم را ندیدی؟ فهمیدی چه میگویم؟ مچگیری است! من معتقدم معراج پیغمبر در خواب بوده به استناد عقل، که یکی از آنها هم همین است.
🔘 پیغمبر از آن بالا همه را دید:
➖این یارو که از دستش آتش درمیآید، کیست؟ این ظالم است.
➖آن یکی از دندانهایش آتش درمیآید، کیست؟ این مال حرام خورده است.
➖آن یکی به موی سر آویزان است، کیست؟ این زنی است که حجاب نداشته.
➖آن یکی، پایش بیش از حد دراز است و نمیتواند راه برود، این کیست؟ کسی است که به راه ناحق رفته!
یک چنین شخصی چطور میگوید: ای جبرائیل جهنم را برای من توصیف کن؟
🔘 جبرائیل در پاسخ گفت: «خداوند آتش را آفرید و هزار سال بر آن افروخت». آیا خدایی که خالق جهنم است مگر در یک آن جهنم را خلق نکرده؟ پس چرا ایام مختلف را برایش نقل میکند؟ «هزار سال، آتش به رنگ قرمز شد، هزار سال بر آن دمید تا رنگش سفید شد». آیا شما جهنم سفید سراغ داری؟ آتش سفید سراغ داری؟ دود سفید داریم، آیا آتش هم سفید داریم؟
🔘 «بار دیگر بر آن دمید تا رنگ آن سیاه شد و اکنون سیاه رنگ است، قسم به ذاتی که تو را به حق آفرید اگر یک لباس از لباسهای جهنمیان بر اهل دنیا نمایان شود همگی از حرارت آن جان خواهند داد و اگر دلوی از آب آن در تمام آبهای زمین ریخته شود هر کس که از آن آب بچشد خواهد مُرد».
------------------------------------------
⚪️ درس ششم:
آیا نماز را عقل تأیید میکند؟
(بازخوان از ظهوریاب 319)
- «لَیْسَ لِلْعَبْدِ مِنْ صَلَاتِهِ اِلَّا مَا عَقَلَ».
📚 کتاب تاریخ ابن کثیر جلد ۱ صفحه ۱۶۰، کتاب اِتحاف السَّادَة متقین جلد ۳ صفحه ۱۱۲، از پیامبر است.
❇️ «لَیْسَ لِلْعَبْدِ مِنْ صَلَاتِهِ اِلَّا مَا عَقَلَ». یقه متشرعی که متعصب به نماز است ولی همه گناهان را میکند، در حین نماز هم چیزی که به یاد و نامش نیست خداست بگیر و بگو بیا گوش کن!
«نمازهایی در نامه اعمال بنده محسوب خواهد شد که شخص بداند چه میخواند» ترجمه، خلاف متن است. «این که بداند چه میخواند» در نماز به اخلاص برمیگردد، ولی متن میگوید «لَیْسَ لِلْعَبْدِ مِنْ صَلَاتِهِ اِلَّا مَا عَقَلَ» به اندازهٔ عقلت نمازت پذیرفته است.
❇️ آیا نمازخوان عاقل است؟ به چه کسی میگوید «اِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» از تو کمک میخواهم تو را میپرستم؟ به دیوار میگوید؟ این را کسی میگوید که در نماز عروج کند، «الصَّلاةُ مِعْراجُ الْمُؤْمِن» پرواز کند. چه کسی پرواز میکند؟ کسی که در این محیطی که پرواز کرده دیگر وجود ندارد. آیا نمازخوان اینطوری است؟ نمازخوان پرواز میکند؟ چرا جایش خالی نیست؟ حتماً مثل معراج پیغمبر است که در عرض یک دقیقه تمامی هستی را دید.
❇️ عقل، نماز را رد میکند به دلیل آیه خود نماز در قرآن؛ «اِنَّ الصَّلَاةَ تَنهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ المُنْكَرِ ﴿۴۵ عنکبوت﴾»، «...وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ المُنْكَرِ وَالبَغی ﴿٩٠ نحل﴾». نماز تو، اتوماتیکوار تو را از گناهان دور میکند. خب تو که نماز میخوانی و در گناه هستی، نماز نخواندی! تقصیر نمازخوان نیست، من اینجا از نمازخوان دفاع کنم، چون قرآن میگوید وظیفهٔ نماز این است. این همه مسلمان داریم که همه آنها کلاهبردار، دروغگو، غیبت کننده، پشت سر این و آن صفحه میگذارد، به مال دیگران چشم دارد، توطئه میکند، شکنجه میکند، آدم میکُشد، جادو میکند، مواد مخدر رد و بدل میکند. خیلیها برای من تعریف میکنند، میگویند این فامیل ما متعصب به نماز است ولی همه کار میکند، اول وقت نماز را میخواند، انگار در نماز کلید گناه را به او داده است.
-----------------------------------------
🟠 درس هفتم:
آیا بعد از استدعا، بلافاصله میگوید چه میخوانی؟
- «وَ قَالَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: مَا مِن صَوتٍ اَحبَّ اِلَی اللهِ مِن صَوتٍ عَبدٍ مُذنِبٍ تَائبٍ یَقُولُ یاربِّ فَیَقُولُ الرَّبُّ لَبَّيْكَ يَا عَبْدِي سَلْ مَا تُریدُ اَنتَ عِندِی کَبَعْضِ مَلَائکَتی اَنَا عَنْ يَمِينِكَ و عَنْ شِمَالِكَ و فَوْقِكَ و قَریبٌ مِن ضَمیرِ قَلبِكَ اشْهَدوا یا مَلَائکَتی اَنّی قَدْ غَفَرتُ لَهُ».
⚛ ما او را نمیشناسیم، اینقدر میدانیم که به ما عزت و منّت گذاشته و ما را از صفوف عامه مردم خارج کرده و یک جرقههایی از آن انوار ابدیت را به ما نشان داده، طبق آن انواری که بر ما ساطع و طالع شده داریم حرکت میکنیم و اسم این حرکت انتظار است. انتظار متشرعین به درد نمیخورد، متشرع منتظر امام مهدی است. آیا خودسازی کرده است؟ نه! دعای ندبه میخواند، دعای فرج میخواند، خودسازی سخت است! دزدی میکند، کلاهبرداری میکند، خشم و غضب دارد، عصبانی میشود، با مردم نامردی میکند، آن وقت منتظر هم هست؟ یعنی امام مهدی اینطوری بوده، الگوی تو بوده که این جنایات را میکنی؟ بله؟
--------------------------------------------
🟡 درس دوم:
مگر برای ذات، تقسیمات مکانی وجود دارد؟
«... عَنْ مُحَمَّدِ ابْنِ مُسْلِمٍ عَنْ اَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: تَكَلَّمُوا فِي مَا دُونَ اَلْعَرْشِ وَ لَا تَكَلَّمُوا فِي مَا فَوْقَ اَلْعَرْشِ فَاِنَّ قَوْماً تَكَلَّمُوا فِي اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَتَاهُوا حَتَّی كَانَ اَلرَّجُلُ يُنَادَی مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ فَيُجِيبُ مِنْ خَلْفِهِ و يُنَادَی مِنْ خَلْفِهِ فَيُجِيبُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ».
📕کتاب توحید شیخ صدوق جلد ۱ صفحه ۴۵۵ باب ۶٧، از امام باقر است.
🔷 «تَكَلَّمُوا فِي مَا دُونَ اَلْعَرْشِ وَ لَا تَكَلَّمُوا فِي مَا فَوْقَ اَلْعَرْشِ فَاِنَّ قَوْماً تَكَلَّمُوا فِي اللهِ فَتَاهُوا حَتَّی كَانَ اَلرَّجُلُ يُنَادَی مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ فَيُجِيبُ مِنْ خَلْفِهِ و يُنَادَی مِنْ خَلْفِهِ فَيُجِيبُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ»، «درباره پایینتر از عرش تکلم و گفتگو کنید». عرش کجاست؟ عرش را نشان بده تا ما تقسیم کنیم این عرش است تا زیرمجموعهاش را بررسی کنیم. پایینتر از عرش، الله است، چون الله زاییدهٔ مشیت است. مشیت آمد برای اهل غیبت یک خدایی را درست کرد، ارزش اهل غیبت همین خداست. این که میگوید خدا دنیا را آفرید و آن را لعن کرد برای همین است که در دنیا در غیبت در کرهٔ خاک، حدّ و اندازهٔ غیبت این است که شما پایینتر از عرش گفتگو کنید. پایینتر از عرش، مشیت است.
🔷 «ولی در مورد بالاتر از عرش چیزی نگویید». بالاتر از عرش چیست؟ بالاتر از الله. «چرا که جماعتی درباره خدا تکلم و بحث نمودند پس گمراه شدند به جوری که مردی از آنان را از مقابل صدا میزد ولی او از پشت سر جواب میداد و مکالمه مینمود و از پشت سر صدایش مینمود پس از مقابل جواب منادی را میداد». یعنی دیوانه شده بود، از جلو که صدایش میکردند برمیگشت به عقب میگفت بله! چرا دیوانه میشود؟ به خاطر اینکه محدودهٔ غیبت یعنی هفتاد هزار فاصله با حقایق مافوق العرش!
🔷 آیا ما دربارهٔ فرمانده گیتی میتوانیم صحبت کنیم قضاوت کنیم؟ نه. چرا؟ چون از او اطلاعات و اخباری نداریم، چه میدانیم کیست! فقط میدانیم «یَا هُو یَا مَنْ لَا هُوَ اِلَّا هُو»، «لَا هُوَ اِلَّا هُو» هیچ چیزی غیر از او نیست، هیچ چیزی غیر از او، یعنی من و تو هم شاملش میشود، خب وقتی ما هیچ هستیم، چطوری دربارهٔ هستی مطلق و آفریدگار بی نظیر حرف میزنیم؟ طبق چه شناختی؟ تو داری با معادلات خاک دربارهٔ آن عظمت بی نهایت لایتناهی حرف میزنی. معادلات خاک چیست؟ همین؛ چه کسی به ما ظلم میکند؟ الله. الله را چه کسی آورده است؟ ذات. پس ذات ظالم است. آیا غیر از این نتیجهگیری کردی؟
------------------------------------------
⚫️ درس سوم:
انتهای خدای زمین را که دین حکایت کرده!
(بارخوان از تدریس 3617 و مرتبط با تدریسهای 18 و 6401)
- «وَ بِهَذَا اَلْاِسْنَادِ عَنِ اِبْنِ اَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ ابْنِ اَلْحَجَّاجِ عَنْ سُلَيْمَانَ ابْنِ خَالِدٍ عَنْ اَبِي عَبْدِ اللهِ عَلَيْهِ السَّلامُ: فِي قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ {وَ اَنَّ اِلیٰ رَبِّكَ اَلْمُنْتَهیٰ} قَالَ اِذَا اِنْتَهَی اَلْكَلاَمُ اِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاَمْسِكُوا».
📗کتاب توحید شیخ صدوق جلد ۱ صفحه ۴۵۶، از امام صادق است.
💠 «فِي قَوْلِ اللهِ {وَ اَنَّ اِلیٰ رَبِّكَ اَلْمُنْتَهیٰ }» سوره نجم آیه ۴٢ است. «قَالَ اِذَا اِنْتَهَی اَلْكَلاَمُ اِلَی اللهِ فَاَمْسِكُوا» در تفسیر این آیه، امام صادق گفت. آیه چه میگوید؟ «و به درستی که به سوی پروردگار توست منتهیٰ» یعنی از آنجا به بالایی وجود ندارد، از آن، آنطرفتری وجود ندارد، ایستگاه فهم و درک انسان است.
💠 تفسیر کرد که «هنگامی که سخن به خدا میرسد پس باز ایستاده و دست نگه دارید». آیا این به الله میخورد؟ نه. مترجم در پرانتز نوشته «ذات» ولی نه. چرا؟ برای اینکه انتهای معرفت الله، اول و آخرش، صفر تا صدش، شمال و جنوبش، محیط و مساحتش معلوم شد، دین همه جوره الله را معرفی کرده، انتهایی ندارد، تا منتها الیهاش رفتی. آن که انتهایش را تو پیدا نمیکنی، انتهای عظمتش است.
7147 404-08-13
پای کرسی استاد در الهیات ظهوری!
1⃣ راه به جایی ندارد منتظر در زمینهٔ ذات، مگر استمرار در مسیر انتظار!
2⃣ مگر برای ذات، تقسیمات مکانی وجود دارد؟
3⃣ انتهای خدای زمین را که دین حکایت کرده!
(بارخوان از تدریس 3617 و مرتبط با تدریسهای 18 و 6401)
4⃣ انتهای عمر این امت، در شناخت فرمانروای هستی است.
5⃣ آیا چنین جهنم خیالی را میتوان با چند دقیقه طی کرد؟
6⃣ آیا نماز را عقل تأیید میکند؟
(بازخوان از ظهوریاب 319)
7⃣ آیا بعد از استدعا، بلافاصله میگوید چه میخوانی؟
8⃣ دلبستگیهای بی اعتبار مردم!
9⃣ در آغوش دنیا هستیم و محکوم به ناهنجاریها میباشیم.
(مرتبط با تدریس 5330)
🔟 دین با راحت زندگی کردن مردم مخالف است.
1⃣1⃣ اگر بدانید که چه کلاهی بر سر شما رفته دائماً گریه خواهید کرد. (بازخوان از تدریس 2106)
#صوتی
حالا اینها را الان برای مردم امروز بگو، حتی برای متشرع متعصب بگو، اگر ظاهراً قبول کند ولی در درونش وجدانش محکومش میکند که خاک بر سرت تو مرید این چنین دینی هستی که استدلالش این است! مچگیری خوب است، نه؟ من مچگیری نمیکنم بلکه جام جهاننمای تاریخ است! همه ادیان همینطور هستند، حالا ما در این قطعه از زمین خلق شدیم و مستنداتمان هم از همین سرزمین است، حالا جای دیگر بودیم مستندات از تورات و انجیل بود.
------------------------------------------
🟠 درس پنجم:
خدایی که بیماری به مردم میدهد خودش هم مریض میشود.
- «قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَا ابْنَ آدَمَ مَرِضْتُ فَلَمْ تَعُدْنِي قَالَ كَيْفَ اَعُودُكَ وَ اَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِينَ قَالَ اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ عَبْدِي فُلَاناً مَرِضَ فَلَمْ تَعُدْهُ اَمَا عَلِمْتَ اَنَّكَ لَوْ عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِي عِنْدَهُ...».
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی، مستندش کتاب صحیح مسلم است حدیث ۲۵۹۶، از پیامبر است.
حالا خود این شخص که در بین اهل سنت معروف است، مستندات این کتاب هم مثل اصول کافی است برای شیعه، مثل بحارالانوار است برای شیعه.
وقت گذشته ولی یک درس دیگر بخوانم، این آخری را هم برای شما بخوانم، شاید آخر عمر غیبت شد. اینها دیگر به درد فرج خصوصی نمیخورد، امروز روز فراگیری علوم الهیات نوری است، فرج خصوصی که بیاید دیگر گیرنده مستقیماً انرژی ماورا میگیرد و دیگر نیاز نیست کتاب بخوانی، کتاب گوش بدهی و سند بیاوری!
❇️ «اِنَّ اللهَ يَقُولُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَا ابْنَ آدَمَ مَرِضْتُ فَلَمْ تَعُدْنِي قَالَ كَيْفَ اَعُودُكَ وَ اَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِينَ قَالَ اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ عَبْدِي فُلَاناً مَرِضَ فَلَمْ تَعُدْهُ اَمَا عَلِمْتَ اَنَّكَ لَوْ عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِي عِنْدَهُ»، شاهکار توحید زمینی است. «در روز قیامت میگوید: ای مردم من مریض شدم چرا عیادتم نکردید»؟ آنجا لو میرود که این خدا الکی است! آیا خدا مریض میشود؟ حالا بگو این حرفِ مجاز است، حرف مجاز هم نباید زده بشود! اگر خدایی که میگویی، همان است که گفتی و صنعتش را برای ما معرفی کردی که عجیب و غریب است، مگر مجاز در آن راه پیدا میکند؟ آن وقت این میشود معرفت ناقص، معرفت کامل یعنی شسته رُفته خدا را معرفی کنی تا مردم بر اساس دریافتیهای معرفت عبادت کنند!
❇️ دارد میگوید «مَرِضْتُ» من مریض شدم، عیادتم نکردی! بندگان به خدا میگویند که «پروردگارا چگونه تو را عیادت کنیم»؟ یعنی چگونه تو مریض میشوی که عیادتت کنیم! میگوید: «آیا نمیدانستی فلانی مریض است، چرا عیادتش نکردی؟ نمیدانستی او را عیادت نکردی؟ آیا نمیدانی اگر به عیادت او میرفتی من همان جا حضور یافته بودم»؟ ببین، دین در همین یک ذرّه چقدر سوتی داده! خدا که مریض میشود، خدا پیش مریض میرود. آنجا رفتی چه کنی؟ قایم موشک بازی میکنی؟ مگر نمیگویی من طبیب طبیبان هستم؟ «يَا طَبِيبَ مَنْ لَا طَبِيبَ لَهُ» جزء مناجات اهل بیت است، ای دکتری که هیچ دکتری به تو نمیرسد، ای دکتری که تمام دکترهای عالم رد کردند اما تو میتوانی درستش کنی، ای دکتری که خودت مریض کردی! همه اینها مباحثی است که سند دارد.
❇️ «الَّذی اُنْزِلَ الدَّاءَ اُنْزِلَ الشَّفَاءَ» آن که تو را مریض کرده خودش شفایت میدهد. خدا مردم را مریض میکند، یعنی از خدا غیر از این دیده نمیشود، امید به چیزی نمیرود. آقا خدا، رفتی پیش مریض چکار کنی؟ مگر تو طبیب طبیبان نیستی؟ چرا شفایش نمیدهی؟ رفتی آنجا ببینی چه کسی به عیادتش میآید که او را ببخشی؟ همین! این کار توست؟ مرض دادی فرار کردی، دررفتی؟
تمام مطالب این دین بر اساس معارضات است به نص براهین همین دین، حجج همین دین، مستندات همین دین!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
⚛ «اَلْاَعْرَابُ اَشَدُّ كُفْراً وَ نِفَاقاً ﴿۹۷ توبه﴾» کجاست؟ آیا در قرآن نیست؟ «اَلْاَعْرَابُ» تمام اعراب، کافر و مشرک هستند. برای چه به حوزه اسلام آمدند؟ برای شمشیر پیغمبر؛ «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» میگویی «لَا اِلَه الَّا الله» یا اینکه تو را بکُشم؟ یارو میگوید خب یک کلمه است دیگر، میگویم «لَا اِلَه الَّا الله»، برای چه کشته بشوم؟ بعد اینها را جمع کرد، خوارج و منافقین، همه را جمع کرد، خوشحال بود و میگفت به به من روز قیامت افتخار میکنم که بزرگترین امت مال من است. آیا اینها امت تو هستند؟ «اِرتَدَّ النَّاس» مال اینها نیست؟ مال اروپاییها بوده؟ مال هند و چین بوده؟
⚛ «اَلنَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا» که امام حسین میگوید، آیا اینها نیستند؟ مسلمانها جزء ناس نیستند؟ جزء مردم نیستند؟ «عَبِیدُ الدُّنْیَا» مردم بنده دنیا هستند نه بنده خدا! پیغمبر بیست و سه سال زور زد و فشار آورد که مردم بنده خدا بشوند، فرزندش امام معصوم میگوید: «مردمی که من دیدم و شنیدم بندگان دنیا هستند» یعنی جد من هیچ کاری نکرد و تلاشش به جایی نرسید.
⚛ یا آن «یُخْرِجُون النَّاس مِنْ دِینِ الله اَفْوَاجاً» این فراگیر است به همه ادیان؛ مسلمان، مسیحی، یهودی، زرتشتی و بی دین. «یُخْرِجُون النَّاس»، نه «یُخْرِجُون المُسلِمین»، نه «یُخْرِجُون المُومِنین»، همه از دین خدا خارج شدند. خدای موهوم دینی ندارد، سرگرمی است. در مرز جغرافیایی اروپا مسیح حاکم است. در ایران و در کشورهای عربی، الله حاکم است. در بعضی از کشورها موسی حاکم است. همه اینها هم خدایشان یکی است؛ خدای زمین!
-----------------------------------------
🟢 درس سوم:
دستهای باز خدا برای رأی گیری، نه برای کمک به مردم!
(بازخوان از تدریسهای 2341 و 4996)
- «اِنَّ اللهَ يَبْسُطُ يَدَهُ بِاللَّيْلِ لِيَتُوبَ مُسِيءُ النَّهَارِ وَ يَبْسُطُ يَدَهُ بِالنَّهَارِ لِيَتُوبَ مُسِيءُ اللَّيْلِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا».
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی، مستندش هم کتاب صحیح مسلم حدیث ۲۷۶۰، از رسول الله است.
♦️«اِنَّ اللهَ يَبْسُطُ يَدَهُ بِاللَّيْلِ لِيَتُوبَ مُسِيءُ النَّهَارِ وَ يَبْسُطُ يَدَهُ بِالنَّهَارِ لِيَتُوبَ مُسِيءُ اللَّيْلِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا»، «خدا شبها دستش را دراز میکند». حالا ببین مترجم پارازیت داده، آبروداری کرده، چون میداند که یک چنین اوصافی نشان میدهد که اصلاً خدایی وجود ندارد. در ترجمه نوشته: «خداوند شبها دست بِلاکَیفش را دراز میکند»، یعنی دست واقعی نیست بلکه دست مجازی است. چه داری میگویی؟ متن را خراب میکنی؟ مگر میشود؟ زمانی که مردم احمق بودند گذشت! این ادبیاتی که داریم مال احمقها است!
♦️مگر رسول الله نگفت «اِنَّا مَعاشِرَ الاَنبِياءِ» ما گروه پیامبران (یعنی یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر که هر کدام هم دوازده تا وصی داشتند) مبعوث شدیم به اینکه «نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ» با مردم حرف بزنیم به اندازه عقلشان. آیا مردم هزار و چهارصد و چهل و چهار سال قبل با مردم الان یکی هستند؟ درکشان، فهمشان، شعور و عقلشان یکی است؟
♦️به آنها میگوید من شقالقمر کردم ماه را نصف کردم، میگویند به به، زنده باد! به آن ده بیست نفری که شب بیرون شهر مدینه آمده بودند که پیغمبر با آنها محاجه عملی کند، بحث کرد، آنها قانع نشدند و گفتند ما نمیتوانیم تو را به عنوان یک پیغمبر قبول کنیم. پیغمبر گفت چه میخواهید؟ آنها گفتند ماه را نصف کن. پیغمبر گفت باشد برویم بیرون شهر. همین ده بیست نفری که با پیغمبر بودند دیدند که ماه دو نصف شد، هیچ خبری نداریم که اهالی شهر مدینه گفته باشند ما هم دیدیم.
♦️«خدا دستهایش را شبها دراز میکند تا فردی که در روز گناه نموده به درگاهش توبه کند و روز دست (باز هم گفته بِلاکیف) را دراز میکند تا شخصی که در شب گناه کرده به او رجوع کند، تا زمانی که خورشید از مغرب طلوع کند». این یعنی چه؟ آیا خورشید از مغرب طلوع میکند؟
♦️«اِنَّ اللهَ يَبْسُطُ يَدَهُ» باز میکند دستش را بلند میکند دستش را، دراز میکند دستش را. «يَدَهُ»، خدا دست دارد. ای کاسه از آش داغتر چه داری میگویی؟ خب این خدا حالا بیا قیاس کن، میگوید قیاس نداریم، برای اینکه نگذارد تو بفهمی و عقلت کار کند، میگوید در مذهب قیاس نیست، چون میداند با قیاس همه چیز معلوم میشود، رسوا میشود و پردهها کنار میرود. چطور در تکلیف مذهبی قیاس نیست؟ میگویی با این شرایط، دختر و پسر بالغ میشوند و باید اجرای فروع دین کنند. این شرایط، آیا قیاس نیست؟ آیا این شرایط را که تو داری و او ندارد، آیا قیاس نیست؟
⚛ حالا جالب است، ببین قصههای انبیاء معارض است، اینجا خدا دخالت کرده که یوسف نکند، خیلی خب! بعد در زندان به یوسف میگوید میخواستی بکنی و گرفتار زندان نشوی! یوسف اعتراض کرد و گفت خدایا من به خاطر تو از او جدا شدم، حالا به زندان افتادم چرا کمک نمیکنی؟ گفت میخواستی نکنی! اینها متن دارد، مستندات همین دین است و در دایرةالمعارف ظهور جمع کردیم.
⚛ کار الله همین است، انبیاء را وسط میاندازد و خودش کنار میرود، وقتی کار انجام شد میآید جلو که من صاحب دنیا هستم، چه میگویی؟ در قصص انبیاء خیلی از این مسائل داریم. داستان نوح را یادت رفته؟ بعد از اینکه آب فروکش کرد نوح پایش را به خشکی گذاشت و دید اوه جنازهها افتادند و همه در آب خفه شدند، گفت ای وای! حیف! حیف این مردم. خدا گفت اگر حیف است پس چرا نفرین کردی (3633)؟ خب نفرین کرده، چه کسی اجابت کرده؟ چه کسی اسباب و ابزار در اختیارش قرار داده؟ نفرین کردن را چه کسی یادش داده؟
ما در قاموس دعا در فرهنگ دینی میخوانیم که خدایا تو به ما بگو ما چه بخواهیم؟ مانیتور خالی است. در مناجات اهل بیت داریم که به ما بیاموز که از تو چه بخواهیم.
بحث کجا بود کجا رفت...!
⚛ «وَ اِنْ قُطِّعْتَ وَ حُرِّقْتَ بِالنَّارِ وَ لَا تَعْصِ وَالِدَيْكَ وَ اِنْ أَمَرَاكَ اَنْ تُخَلَّى مِنْ اَهْلِكَ وَ دُنْيَاكَ فَتَخَلَّ وَ لَا تَشْرَبَنَّ خَمْراً فَاِنَّهَا مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ وَ لَا تَتْرُكَنَّ صَلَاةً مُتَعَمِّداً فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فقد بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللهِ وَ ذِمَّةُ رَسُولِهِ» نصیحت پیغمبر این است، چارچوب اصول و دین فروع دین این است. اصول دین چیست؟ «لَا تُشْرِكْ بِاللهِ شَيْئاً» بُعد اول اصول دین توحید است، میگوید فقط من هستم. اینقدر بازارش کساد است که یک نفر را فرستاده به نام فرعون و به او میگوید تو بگو همین حرفی که من میزنم؛ «لَا اِلَهَ اِلَّا اَنَا فَاعْبُدْنِي ﴿۱۴ طه﴾»، او هم شعار خدا را میدهد. فرعون را چه کسی فرعون کرد؟ چه کسی به او یاد داد که ادای خدای زمین را دربیاورد؟ چه کسی به او معجزه داد؟ چه کسی اجازه داد مردم به او بگروند و او را خدای خود بدانند؟ آیا غیر از خدا؟
⚛ ببین برای هر کلامی یک سند از همین دین داریم. آیا خدا به موسی ابن عمران کلیم الله نگفت دست از سر سامری بردار که گوساله درست کرد و مردم را از تو و من جدا کرد، رهایش کن به حال خودش، آیا نگفت؟ این سند است دیگر (1806)! آیا نگفت من خودم فتنه به پا کردم، سامری بدبخت است، مجری است، مأمور است؟ بقول امیرالمومنین «اَنْتَ الأَمِیرُ وَ اَنَا المأمُور»، «اَنْتَ الحَاکِمُ وَ اَنَا المَحْکُوم»، تو محکوم هستی که اجرای فرمان الله را بکنی، یعنی دفن اختیار، یعنی مرگ استقلال.
⚛ «به خدا شرک نیاور اگرچه قطعه قطعه یا سوزانده شوی». پس تقیه کجاست؟ بله؟ بعد میگوید قیاس نکن. تمام دین، قیاس است چون همهاش معارض هم است. اگر قرار است رد کنیم باید خوارج را رد کنیم و بعد مقابله میشود با کلام امیر که خوارج حق دارند به میل خودشان تفقه در قرآن کنند و بعد از من اینها را به این جرم نکشید. قاعدهٔ تقیه آن است که هرگاه جانت، خونت، مالت و ناموست به خطر میافتد هر آنچه که داری در عقایدت بپوشان و همرنگ جماعت شو. آیا غیر از این است؟ اسناد را داریم. حالا این میگوید «از خدا دست نکش اگر بدنت را تکه تکه کردند»، این چه میگوید، آن چه میگوید! «نافرمانی پدر و مادرت را نکن حتی اگر از تو خواسته باشند از خانوادهات جدا شوی». پیوند زناشویی به باد بند است به امر اسلام!
⚛ آنجا آیه میدهد «وَ اَنْكِحُوا الْاَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ اِمَائِكُمْ اِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ الله مِنْ فَضْلِهِ ﴿۳۲ نور﴾» پول نداری به تو پول میدهم ازدواج کن، دستت خالی است من ثروتمندم، من سرمایهدار هستم به تو میدهم برو جلو! اینجا «وَ مِنْ آيَاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا اِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ﴿۲۱ روم﴾» زن و شوهر مُسکن هم هستند، من آنها را عاشق هم میکنم، نیازمند هم میکنم، وابسته به هم میکنم، این را داشته باش! حالا میگوید «اگر پدر و مادرت گفتند از زنت جدا شو باید حرفشان را بپذیری»! پس در این آیات ضعف و نقصی هست، بگو که ما شما زن و مرد را، دختر و پسر را وابسته به هم کردیم، عاشق هم کردیم، ازدواج میکنی، اینجا پرانتز بزن «به شرطی که پدر و مادرت ناراضی نباشند»! اگر باشند اساس ازدواج که یکی از قوانین مهم دینی است بر باد، بر باد هوا!
⚛ نمونهاش هم زیاد داشتیم که عبدالله ابن عمر فرزند عمرالفاروق خلیفه دوم رسول الله به خلاف میل بابایش ازدواج کرد، خلیفه دوم رسول الله پیش پیغمبر آمد و گفت من از این عروسم خوشم نمیآید، به او میگویم طلاقش بده نمیدهد،
7149 1404-08-16
۱- اعتراض به سفیر خدا در موارد انسانی!
۲- قبلاً گفته که هر جا پای خون در میان است باید تقیه شود!
۳- دستهای باز خدا برای رأی گیری، نه برای کمک به مردم!
(بازخوان از تدریسهای 2341 و 4996)
۴- آموزههایی که اخلاق را فاسد میکند.
۵- خدایی که بیماری به مردم میدهد خودش هم مریض میشود.
-----------------------------------------
🔴 درس اول:
اعتراض به سفیر خدا در موارد انسانی!
- «وَ قَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَ يَمْشِي فِي الْاَسْوَاقِ لَوْلَا اُنْزِلَ اِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً».
📗سوره فرقان آیه ۷ است.
🔹در مباحث قرآنی همواره عرض کردهام که راه برای استخراج دل بخواه باز است. امیرالمومنین مستند ماست که به عبدالله ابن عباس حواری خود که او را در جنگ نهروان به نمایندگی پیش خوارج فرستاد و به عبدالله ابن عباس گفت با قرآن با اینها بحث نکن، چون قرآن ذو وجوه است که یک وجهاش را اینها برمیدارند و یک وجهاش را ما برمیداریم، که به هم نمیخورد.
🔹و بعدش هم، بعد از قتال با آنها توصیه و وصیت کرد که بعد از من خوارج را نکشید (خوب دقت کن چه میگویم) چون خوارج بر اساس مستندات برگزیده از عقل و رأی خویش قرآن را دنبال میکنند. حالا آن کسی که ایراد میگیرد که تو از خودت چرا تفسیر میکنی، این را برایش بگویید: جایی که امیرالمومنین برداشت خوارج را از قرآن محترم میدارد و میگوید با آنها بحث نکنید و بعد میگوید آنها را نکشید، یعنی راه استنباط و استدلال و احتجاج با آیات باز است.
🔶 «وَ قَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ» مخالفین پیغمبر گفتند این دیگر چه پیغمبری است؟ «يَأْكُلُ الطَّعَامَ» غذا میخورد، نمایندهٔ خدا که نباید غذا بخورد، «وَ يَمْشِي فِي الْاَسْوَاقِ» راه میرود در بازار. در بازار راه میرود که چکار کند؟ راهپیمایی کند؟ میرود خرید کند دیگر! چیزهای دیگر را نگفتند که این چه پیغمبری است که نُه تا زن دارد و یک مقدار زیادی هم کنیز دارد. این چه پیغمبری است که از عهدهٔ نه زن بر نمیآمد که حالشان را جا بیاورد و به خدا شکایت کرد که بابا کمرم شل است (دقت کن اینها برازندهٔ همین الله است)، خدا هم گفت باشد نمیگذارم آبرویت پیش زنها برود، یک هلیمی فرستاد، جبرائیل یک هلیمی برایش آورد، پیغمبر این را خورد و کمرش سفت شد که بتواند در یک روز نه نفرشان را تسویه حساب جنسی کند، که اینها مستنداتش در دایرةالمعارف ظهور است (6257)، همه اینها از براهین و حجج دینی است.
🔶 حالا اگر از مأخذ اهل سنّت و جماعت باشد باز جواب دارد. من همه اینها را خیلی تکرار کردم ولی چه کنم، یک وقت یک نفر اولین روزش است که میآید گوش میدهد. اگر بخواهیم قال رسول الله را از قسمت عظیم و اکثر مسلمین جهان یعنی اهل سنّت و جماعت بگیریم، برداریم و به آن اعتنا نکنیم، قرآن را چه میکنیم؟ به یک دلیل واضح قرآن مال آنهاست؛ بعد از کشتن پیغمبر به وسیلهٔ یاران بی وفایش، امیر فردا در خیابان راه میرفت که یکی از قماش قرآن نویسان را دید و گفت ای علی جایت خالی بود، ما دیشب تا صبح نخوابیدیم و قرآن را درست کردیم، ویراستاری کردیم. بعد از شنیدن این حرف، امیرالمومنین در وقت نماز قرآن خودش را به مسجد آورد، مسجد پر از جماعت انصار و مهاجر، بعد از یک مقدمهچینی که گفت پیغمبر هر آیه نازل میشد اول برای من میخواند، گفت این قرآنی که من آوردم حق است، هر کس به این قرآن عمل کند گمراه نمیشود. دیگر زورش نرسید بگوید که آن قرآنی که جمعآوری کردید باطل است و هر کس هم آن را دنبال کند به بیراهه میرود.
🔶 «لَوْلَا اُنْزِلَ اِلَيْهِ مَلَكٌ» برای چه فرشته بر او نازل نشد «فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً» به کمک او مردم را بترساند؟ چون الله ترسناک است دیگر! «اِتَّقِ الله» یعنی بترس از خدا، این خدا ترسناک است، وحشتناک است، انسانگریز است، انسانستیز است. گفتند یک فرشتهای میآمد او ما را میترساند، ما به خاطر آن فرشته میترسیدیم و به تو پناهنده میشدیم، معجزهات یک فرشتهای بود که ما را به وحشت بیندازد. بنده خدا پیغمبر که یک بچه خوشگل را انتخاب کرد دحیة ابن خلیفه کلبی شهروند مدینه، ترسناک هم نبود، اینقدر خوشگل بود که مدام به خانه امّالمومنین عایشه میآمد!
🔶 بر پیغمبر ملَک وارد میشد؛ جبرائیل، ولی جبرائیل که دیده نمیشد، پیغمبر میگفت الان جبرئیل این را گفت، اما مردم هیچ چیزی نمیدیدند، صدایی نمیشنیدند ولی حرف پیغمبر را که جبرائیل به او گفته، میشنیدند و پیغمبر را میدیدند. آن انذار از الله توسط جبرائیل به پیغمبر وارد شد و از رسول خاتم به مردم! آن ترس چه بود؟ «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم» شما را میکُشم مگر بگویید الله، خداست.
وقت تمام است ولی دلم نمیآید، به خاطر اینکه همانطوری که وقت تمام است وقت نفس کشیدن در غیبت هم دارد به پایان میرسد و این مباحث دیگر به درد فرج خصوصی و شهر نور نمیخورد، برای اینجا است.
-----------------------------------------
🟡 درس یازدهم:
مرده چگونه در قبر مینشیند؟
- «اِنَّ اَلْمَيِّتَ يَقْعُدُ وَ هُوَ يَسْمَعُ خُطْوَ مُشَيِّعِيهِ فَلَا يُكَلِّمُهُ شَيْءٌ اَوَّلَ مِنْ حُفْرَتِهِ فَيَقُولُ وَيْحَكَ يَا اِبْنَ آدَمَ قَدْ حَذِرْتَنِي وَ حُذِّرْتَ ضِيقِي وَ نَتنِي وَ هَوْلِي وَ دُودِي...».
📚 کتاب مکاشفة القلوب از امام محمد غزالی او نقل کرده از کتاب اتحاف السادة جلد ۱۰ صفحه ۳۹۷، از پیامبر است.
🟥 اینجا باز هم تکرار میکنم اگر این احادیث به پیغمبر بسته شده و شیعه قبول نمیکند، پس چطور آیاتی که مشخص است دستکاری شده و جابجا شده است را قبول میکنی و میگویی این قرآن روی سرم، میبوسمش، برای آن احترام قائل هستم و کتاب مذهبی من است؟! چرا این قرآنی که به دست آنها ترمیم شده، مستندسازی شده، سانسور شده و ویراستاری شده را قبول داری؟ آن وقت امیرالمومنین قرآنش را میآورد عرضه میکند این جماعت آن را رد میکنند؟ تو این جماعت را به «قَالَ رسول الله» قبول نداری ولی همین جماعت کتاب علی را رد کردند، همان کتاب را استفاده میکنی؟!
⚛ «اِنَّ اَلْمَيِّتَ يَقْعُدُ وَ هُوَ يَسْمَعُ خُطْوَ مُشَيِّعِيهِ فَلَا يُكَلِّمُهُ شَيْءٌ اَوَّلَ مِنْ حُفْرَتِهِ فَيَقُولُ وَيْحَكَ يَا اِبْنَ آدَمَ» وقتی مرده را در قبر گذاشتند، مرده مینشیند. خب این مرده مینشیند، دیگر به او مرده نمیگویند، زنده است، زنده مینشیند. آیا مرده مینشیند؟ همان دم اول دشت که دفنش کردند بلند میشود مینشیند. چطوری مینشیند؟ وقتی که روی او سنگ گذاشتند، خاک و سنگ قلوه ریختند، چطوری مینشیند؟ مگر رجم است که مینشیند به او سنگ میزنی؟
⚛ «و صدای پای تشییع کنندگانش را میشنود» که همه تشییع کردند رفتند، «در آن لحظه چیزی جز قبر با او سخن نمیگوید، قبر به او میگوید از من ترسیدی؟ از تنگی، بدبویی، هراس و کرمهایم ترسیدی»؟ تنها چاره مسلمانهایی که خودشان را عاقل میدانند همین است که سنگهای شیشهای روی قبور بگذارند تا خود مردم قضاوت کنند و ببینند آیا میت بلند میشود مینشیند؟ آیا در قبر عرق تا گوش میت میآید؟ این را باید ببیند، مجبور هستی نشان بدهی، چون خودت گفتی «کُلَّ مَا حَکَمَ بِهِ الْعَقْلُ حَکَمَ بِهِ الشَّرْع» هرچه که عقل تأیید کرده شرع تأیید میکند. عقل اینطوری میگوید، میگوید باید ببینم، باید بشنوم، حواس پنجگانه دارد! عقل را نمیشود تحت سیطره برد، نمیشود هم بگویی عقل و هم بگویی وحی، عقل وحی را رد میکند، البته عقل سالم، نه عقل مغرض، نه عقل اشباع شده از پولهای دینی!
⚛ «تا میت را دفن میکنی بلند میشود مینشیند»، خب بلند میشود مینشیند، حالا جا که ندارد بنشیند، چون این را دراز کردهاند و روی او خاک ریختهاند و سنگ هم گذاشتهاند. «و قبر با او حرف میزند». آیا قبر حرف میزند؟ قبر چیست؟ خاک، شن و سنگ است. «به او میگوید از من ترسیدی»؟ آیا مرده میترسد؟ «از تنگی من»؟ خب اینجا تنگ است، چطور بلند میشود مینشیند؟ ببین اصلاً خودش خودش را رد میکند! «از بدبویی من، هراس و کرمها ترسیدی»؟
⚛ میدانی چیست؟ آن عارف بزرگ میگفت که خدا به تو عقل بدهد، به من هم پول بدهد که بتوانم به فقرا بدهم! حالا خیال بزرگان دین راحت است که یک قانون دارند و طبق این قانون همه را توجیه میکنند. قانون، چیست؟ یک قیچی است که مغز انسان را از هم جدا میکند. آن چیست؟ یک لبهاش تقیه است و یک لبهاش کَلِّم النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُوْلِهِم است. دین میآید از خودش دفاع میکند، میگوید من چه گناهی کردم که این حرفها را میزنند؟ عقل مردم میپذیرفت، تقیه میکردم، حقیقت را نمیگفتم. چرا تقیه میکردی؟ چرا اینها را نمیگویی؟ برای اینکه دین مستند ندارد، «لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ ﴿۲۵ حدید﴾» ما با سند، مدرک، حجت و برهان دین فرستادیم. آیا این است؟ این حجت دین است؟
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
خوب گوش کن؛ «مردم، آن روز پای لخت و برهنه و ختنه نشده در حالی که عرق، آنها را فرا گرفته و به نرمی گوشهایشان میرسد از قبر برمیخیزند». یعنی این داستان مال قبر است، چون میگوید از قبر برمیخیزند!
☑️ حالا یک سوال: آیا مرده که وجود خارجی ندارد و نابود شده، عرق میکند؟ عرق مال انسان نیست؟ عرق مال کار کردن قلب نیست؟ تازه عرق میکند، عرقش تا گوشش میرسد. اگر اینطوری که باشد قبر را باید آب ببرد! ببین چطوری میخواهند مردم را از جهنم بترسانند و به بهشت تشویقشان کنند! خوشبختانه ما از این آتوگیریها در دایرةالمعارف ظهور زیاد داریم.
-----------------------------------------
🟣 درس هشتم:
مگر جنب جهنم بودند؟
- «عَنْ اَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ یَوْماً فَسَمِعْنَا وَجْبَةً فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا؟ قُلْنَا: اللهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ قَالَ هَذَا حَجَرٌ اُرْسِلَ فِي جَهَنَّمَ مُنْذُ سَبْعِينَ خَرِيفاً فَالْآنَ انْتَهَى اِلَى قَعْرِهَا».
📚 کتاب مکاشفة القلوب از امام محمد غزالی مستنداتش صحیح مسلم است حدیث ۲۸۴۴، از پیامبر است.
🟧 کلاً این کتاب همهاش از پیامبر است، چون اهل سنّت که اهل بیت را قبول ندارند. به تو گفتم که من این همه کتابهای اهل سنّت دیدم، یک میلیونم حدیث و روایت از امیرالمومنین دارد و بقیه آن از دیگران است، آن را هم که از علی آورده، یک چیزهای بد آورده، مثلاً پیغمبر میگوید: «علی زنا نکن»! یعنی چه؟ یعنی علی زنا میکند. هرجا پیغمبر با علی محاجه کرده، آوردهاند. این در دستور کار معاویة ابن ابی سفیان بود دیگر، چهل سال بر کشورهای اسلامی حکومت کرد و اصل درآمد خالص را صرف به گند زدن اسم امیرالمومنین کرد. به تمام روات و محدثین و فقها پولهای هنگفت داد و گفت ببینید هرچه پیغمبر تعریف از علی کرده مشابه آن را برای خلفا بنویسید که علی از چشم بیفتد. به این هم قناعت نکرد، گفت آی روایت کنندگان، حدیث گویندگان و فقها تا میتوانید از قول پیغمبر بر علیه علی ابن ابیطالب جعل حدیث کنید!
❇️ پیامبر گفت: «أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا؟ قُلْنَا: اللهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ قَالَ هَذَا حَجَرٌ اُرْسِلَ فِي جَهَنَّمَ مُنْذُ سَبْعِينَ خَرِيفاً فَالْآنَ انْتَهَى اِلَى قَعْرِهَا». از آن چیزهایی که شاخ درمیآوری برای شما بگویم! به زور میخواستند جهنم را واقعیت بدهند هر چند که دفن عقل باشد، چون اینها را عقل که قبول نمیکند، بعد میبینند وضع خراب است میگویند اسلام دین دیوانهها است، مجبور هستند که پیغمبر بیاید بگوید که «هر چه را که عقل قبول میکند دین قبول میکند»، آخر، آن چیست و این چیست؟ الان داری به عقل میگویی خفه شو، گمشو، برو بمیر!
❇️ میگوید: «ما همراه پیامبر بودیم که ناگهان صدای افتادن چیزی به گوشمان رسید، پیغمبر گفت: آیا میدانید این چه بود؟ گفتند نه خدا و پیغمبر بهتر میدانند. پیغمبر گفت: این صدای سنگی بود». خوب گوش کن معادلات ریاضی تو خوب بشود. «این صدای سنگی بود که هفتاد سال پیش رها شده و اکنون به ته جهنم رسیده». آیا در دنیا مردم صدای جهنم را میفهمند؟ بله؟ هفتاد سال قبل سنگی به جهنم پرتاب شده و بعد از هفتاد سال الان صدایش شنیده شد!
❇️ آیا این هفتاد سال نوری است یا دنیوی است؟ آن موقع پیغمبر سوا نمیکرد که این نوری است یا این خاکی است. بله، میگفت که به سالهای آن موقع! خب، «به سالهای آن موقع» باید مشخص بشود که سالهای آن موقع چه مقدار است! اگر این پیغمبر همه چیز را میداند چرا تشخیص نمیدهد و تعیین نمیکند که سال آن موقع، سال قیامت، سال بهشت و جهنم، چقدرِ سال دنیا است؟ بعضی وقتها گفته، ولی به خرج انسان عاقل نمیرود. همهاش در دایرةالمعارف ظهور هست؛ ترسیم بهشت و جهنم در سال، در سن، در تقویم، در معادلات هندسی و ریاضی!
❇️ «هفتاد سال بعد سنگ افتاده»! حالا یک سوال: آیا طول جهنم مساوی است با هفتاد سال؟ یک آدم هفتاد ساله روی کمر زمین، بر گرده زمین چقدر راه میرود؟ هفتاد سال را بیاور طولی حساب کن، یک نفر هفتاد سال میدود، چقدر میشود؟ آیا تو هفتاد سال دویدهای؟ بعد این سنگ بعد از هفتاد سال به جهنم رسیده است.
الان خاطرم نیست ولی میدانم که قبلاً مستنداتی داشتیم و در دایرةالمعارف ظهور هست که عمق جهنم را از هفتاد سال بیشتر گفته است.
-------------------------------------------
⚪️ درس نهم:
الگویی برای شکنجه دادن!
- «عَنْ اَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ، اَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ: اِنَّ اَدْنَى اَهْلِ النَّارِ عَذَاباً يَنْتَعِلُ بِنَعْلَيْنِ مِنْ نَارٍ يَغْلِي دِمَاغُهُ مِنْ حَرَارَةِ نَعْلَيْهِ».
🔘 چه کسی جامعه را به دارا و ندار تقسیم کرده است؟ چه کسی؟ خالق! صانع! رازق! کفیل! ولیّ! وکیل! خب اینها کیست؟ خدایی است که ادیان و مذاهب عرضه کرده. برای اینکه سر فقیر را در این دنیا گرم کند، کلاه سرش بگذارد، داد او بلند نشود و نگوید خدا چگونه رازقی است یا نگوید چرا از بیتالمال مسلمین به من مسلمان فقیر نمیدهی، توپ را انداخت یک جایی که وجود خارجی ندارد!
🔘 میگوید: «فقرای امت من زودتر از بقیه به بهشت میروند».
یعنی چه؟ تو با شواهد و دلایل مادی و معنوی رازقیت و رزاقیت خودت را اینجا اثبات کن تا مردم باور کنند بهشتی هست! تو اینجا به اسماء و صفات خودت که خودت دادی، در قرآن دادی، عمل نمیکنی توانایی نداری، بعد میخواهی بهشتی درست کنی که وصفش در مباحث گذشته آمد.
🔘 بعد میگوید صمد است، صمد یعنی بی نیاز. بی نیازی، چرا تبعیض قائل هستی؟ حتماً تو نیاز داری که جامعه به دو قسمت تقسیم بشود آن کسی که دارد و آن کسی که ندارد!
-------------------------------------------
🟠 درس پنجم:
خایه مالی بینوایان به خاطر عدم توجه به حقوق آنها!
(بازخوان از تدریس 6444)
- «قَالَ نَبِیُّنَا صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: اطَّلَعْتُ فِي الجَنَّةِ فَرَأَيْتُ اَكْثَرَ اَهْلِهَا الفُقَرَاءَ، وَاطَّلَعْتُ فِي النَّارِ فَرَأَيْتُ اَكْثَرَ اَهْلِهَا الْاَغْنِیَاءَ وَالنِّسَاءَ».
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی است مستندش صحیح بخاری حدیث ۵۱۱۸، ترمذی حدیث ٢۶٠٣، صحیح مسلم حدیث ۲۷۳۷، به نقل از عبدالله ابن عباس، راوی مورد احترام و موثق شیعه و سنّی، از پیامبر است.
🔷 «اطَّلَعْتُ فِي الجَنَّةِ فَرَأَيْتُ اَكْثَرَ اَهْلِهَا الفُقَرَاءَ، وَاطَّلَعْتُ فِي النَّارِ فَرَأَيْتُ اَكْثَرَ اَهْلِهَا الْاَغْنِیَاءَ وَالنِّسَاءَ». باز هم یک خنجری به بدن زنها کرد. میگوید: «در معراج که رفتم همه جا را بررسی کردم»، در همین یک دقیقه، آن بهشت و جهنمی که برای شما خواندهام، حالا باز هم نقشه جغرافیایی آن را دارم. فاصله هر آسمان با آسمان دیگر پانصد سال است.
➖اگر نوری باشد، وای غیر قابل هضم است.
➖اگر هم مادی و دنیوی باشد، پیغمبر پانصد سال راه رفته، هفت طبقه آسمان و بین هر کدام هم پانصد سال راه است، بزن ضربش کن ببینم، جمعش کن ببینم، بعد یک دقیقه!
🔷 «دیدم بیشترین اهالی بهشت فقرا هستند». دم فقرا را با این حرفها میدید که قیام نکنند. قیام میکردند! مگر یک نسخه نداشتیم که ده بیست نفر، شاید هم پنجاه یا صد نفر (حالا یادم نیست چه گفتم) از اطراف مدینه پیش پیغمبر آمدند و همه با شمشیر بودند، پیغمبر ترسید گفت چه شده؟ گفتند ما گرسنه هستیم نان نداریم، مسلمان شدیم نان نداریم، پیغمبر بالفور گفت آنها را سیر کنید و هر چه میخواهند به آنها بدهید.
🔷 حالا میگوید: «دیدم اکثر اهل بهشت فقیران هستند». خیلی خب! «بعد، از آن بالا دیدم که اکثر جهنمیها پولدارها هستند و زنان»! دیواری کوتاهتر از زنان نیست، همه جا بر سرشان میزنند، بعد آنجایی که به درد پیغمبر میخورد، به کار پیغمبر میخورد و برایش منافع دارد میگوید: من از دنیای شما سه چیز را انتخاب کردم «نماز و عطر و زن»، توجیهی است برای نه تا زن داشتن!
🔷 «بیشتر این پولدارها در جهنم هستند». آیا پیغمبرِ پولدار نداشتیم؟ نه؟ امام پولدار نداشتیم؟ اخیراً یک آقایی در کسوت دین گفته بود که اگر ما طرفدار ائمه هستیم باید زندگی من هم مثل آنها باشد، ائمه پولدار بودند ما هم باید پولدار بشویم! دیگر ندیده، تو به علی میگویی پولدار؟ هزار تا غلام و برده را به وسیله کار یدی از پولش آزاد کرد رفت، آیا این علی با چنین بذل و بخششی پولدار میشود؟ نان خالی علی را ندیدی؟ نان و نمک میخورد، نان و سرکه میخورد، خیلی که میخواست خوش به حالش بشود، نان و شیر میخورد. یک ذرّه که بالاتر میرفت، نان و کدو میخورد. بیا این غذای علی است، آیا علی پولدار بود؟ آیا پیغمبر پولدار بود؟ پس چرا وصیت کرد به امیرالمومنین که من اینقدر بدهکار هستم، بده؟! آیا امام حسین پولدار بود؟
من همه اینها را گفتهام و دارم تکرار میکنم، آن کسی هم که اهلش نیست میگوید آقا حرفهایش تکراری است. عیب نداره برو، برو من نمیخواهم بیایی، ما جا نداریم، هر وقت از مباحث و توسلات دل زده شدی بدان رفتنی شدی!
🔷 آن فقیر به درب خانه امام حسین نیامد و گفت من فقیر هستم؟ یکی یکی گفت که بدهکارم، دختر میخواهم شوهر بدهم جهاز ندارم، مریض هستم طبابت ندارم...، همه اینها را گفت! یک جای دیگر خواندم که تا فقیر شروع کرد به شمارش کردن بدبختیهایش، امام حسین گفت نه نگو، روی خاک روی زمین با انگشتت بنویس. بعد امام حسین به خانه رفت و به اهل خانه گفت هرچه پول داریم بیاور، همه را جمع کرد، گفتند همه را به یک نفر میدهی؟ گفت هرچه بدهم به اندازه آبرویی که از خودش پیش من برده نمیشود.
➖بعد شاگرد هم داریم به من عریضه میدهد و میگوید یک ساعت تدریس را نمیشود دو ساعت بکنی؟ ما تشنه هستیم، سیر نمیشویم.
➖یک شاگرد هم داریم که من دارم تدریس میکنم زنگ میزند، یا زنگ درب حیاط را میزند یا به موبایل زنگ میزند، یعنی نمیفهمد که الان درس است، این کاره که نیست. او هم تقصیر ندارد، مکار قاطی میدهد.
♈️ از زغال سنگ، آهن درمیآید، گاهی وقتها مس درمیآید، گاهی وقتها طلا درمیآید، با سنگ قاطی است، آن سنگهایش به درد نمیخورد. آیا رشته سخت صعبِ خشنِ مشمئز، سنگ ندارد؟ نخاله ندارد؟ نه؟ ما از بین سنگ آهن که آهن دارد، سنگ دارد، طلا دارد،
➖طلای آن را برمیداریم؛ بیست و پنج نفر.
➖مس آن را برمیداریم؛ چهل نفر.
➖آهنش را برمیداریم؛ سیصد و سیزده نفر.
بقیه باید نابود بشوند، چون دیگر این کاره نیستند، تقصیر هم ندارند.
♈️ این بچهای که برمیدارد علیه من این طرف و آن طرف نامه پرت میکند در حالی که مشکل جنسی دارد، دعوایش هم با من سر همین است که چرا از شاگردها برای من نمیفرستی؟ همجنسباز است. آن وقت این میخواهد علیه من افشاگری کند، آیا خندهدار نیست؟ چهل سال پرچم انتظار را بر دوش کشیدم که یک بچه مزخرف، مزلف، علقه مضغه میخواهد بیاید با من در بیفتد؟ من که نیستم، آن کسی که من را ارسال کرده خدای الله است.
♈️ من از پا درنمیآیم تا وقتی که او میخواهد، وقتی هم او بخواهد یک نفس است آن را قطع میکند، یا به یک نفر میگوید برو ترورش کن. من که بیرون نمیروم پشت در میآیم، همین جا بزن! اینهایی که به من بد و بیراه میگویند، لب پرتگاه هستند که برای کشتن من آماده هستند، میگوید از خانه بیرون نمیآیی؟ پس میترسی، خب ما به خانه تو میآییم.
♈️ حالا خدا دارد ماستمالی میکند. چه میگوید؟ خوب گوش کن، منطق این خدای زمین را نگاه کن، به بچه بگویی میخندد! میگوید: «اگر فرزند آدم یک درّه از طلا داشته باشد دوست دارد که درّه دیگری داشته باشد»، آخر تو در این کره زمین یک درّه طلا خلق کردی؟ از اولی که بنا نهادی، از اولی که تاریخ آغاز شد که بنویسد فلان جا طلاست. درّه به چه میگویند؟ به پرتگاه میگویند؟ نه! درّه به جایی میگویند که اعماقش آنقدر زیاد است که از آن بالا بیفتی هیچ چیزی از تو نمیماند. حالا یک نفر میخواهد یک درّه طلا داشته باشد، اصلا مثال مضحک است، اگر این خدایی که شما معرفی میکنی این مصادیق و تماثیلش است وای به حال آنهایی که هنوز عبادتش میکنند!
♈️ خب، «یک درّه به او دادم، درّه دیگر میخواهد، درّه دوم به او دادم، درّه سوم را میخواهد». تو آب شرب اهالی ایران که هنوز یک مقداری از مردم ایران تو را قبول دارند و عبادتت میکنند عرضه نداری سدها و چاهها را پر کنی، آن وقت یک درّه میخواهی طلا بدهی؟ بعد هم میگوید که «چیزی جز خاک شکم فرزند آدم را پر نمیکند». بعد میگویند چرا عصبانی میشوی؟ آدم هرچه جلوتر میرود ماهیت این خدای دستساز برایش روشنتر میشود.
----------------------------------------
🟡 درس دوم:
توجیهاتی برای عدم مدیریت خدا!
- «قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: مَا مِنْ اَحَدٍ، فَقیر وَ لَاغَنِيٍّ اِلَّا وَدُّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ اَنَّهُ كَانَ اُوتِيَ قُوتاً فِي الدُّنیَا».
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی، بعد مستنداتش را گاهی نقل میکنند، مسند احمد حدیث ۱۲۷۰۹ و ۱۲۱۶۳، از پیامبر است.
💠 «مَا مِنْ اَحَدٍ، فَقیر وَ لَاغَنِيٍّ اِلَّا وَدُّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ اَنَّهُ كَانَ اُوتِيَ قُوتاً فِي الدُّنیَا» روز قیامت هیچ فرد فقیر یا ثروتمندی وجود ندارد مگر اینکه آرزو میکند کاش در دنیا رزق کمی به او داده میشد.
خدای این دین قدرت ندارد مردم را سیراب کند، امنیت برایشان برقرار کند و نان به سفره آنها بدهد بعد پیغمبر میآید میگوید که «این فقیر روز قیامت میگوید ای کاش همان یک ذرّه را هم نداشتم»، آیا آن یک ذرّه را هم خدا داده که بخواهد تأسف بخورد؟
💠 بعد مسئولین میگویند در بعضی از استانها شش ماه است که یک قطره آب نیامده. خیلی فاجعه است! برای ما فاجعه نیست، نهایت از تشنگی میمیریم، برای این خدا بد است، این خدایی که «لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْاَرْضِ ﴿۶۴ حج﴾، ﴿۶ طه﴾»، هفت طبقه زمین مال اوست و مافیها، هفت طبقه آسمان مال اوست و هر چه در آن هست.
💠 درسها خیلی سخت است، نه؟ حق بده به آنهایی که میافتند، من هم به آنها کمک میکنم، چون من اعداد را میدانم که چه کسانی باید با من باشند؛ بیست و پنج را میدانم، چهل را میدانم، سیصد و سیزده را میدانم! برای همین است که با خیلیها یک حرفهایی میزنم که درخور مقام من نیست برای اینکه اصلاً بیفتد، من کمکش میکنم بیفتد، که بگوید این آقا چرا این حرف را زده قبولش ندارم، چه بهتر، زود برو، ما عجله داریم میخواهیم برویم،
7148 404-08-15
پای کرسی استاد در الهیات ظهوری!
1⃣ تبعیض خدا در ارتزاق مردم!
(بازخوان از تدریس 6788)
2⃣ توجیهاتی برای عدم مدیریت خدا!
3⃣ رزاق درمانده را بنگرید.
4⃣ چون که قادر به تأمین مخلوق نیست حواله به بهشت میدهد.
(مرتبط با تدریس 5898)
5⃣ خایه مالی بینوایان به خاطر عدم توجه به حقوق آنها!
(بازخوان از تدریس 6444)
6⃣ هم خدا را ذلیل معرفی کرده هم عبارات شرمسارانه!
7⃣ ختنه، از مهمات رستاخیز.
8⃣ مگر جنب جهنم بودند؟
9⃣ الگویی برای شکنجه دادن!
🔟 جوکهای دینی را بخوانید!
1⃣1⃣ مرده چگونه در قبر مینشیند؟
#صوتی
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی (782)» 14-08-1404
⚡️مُطرب آمد از سما در رقص ما
➖هر لحظه ما را با عذابی میرقصاند، مطرب قضاء شوم میزند و طبل فشار بر مردم میتپد.
⚡️مُطرب آمد از سما در رقص ما
چون که طبل آمد، که توخالی شده تقدیر ما
⚡️دفعِ بلا میکنی از سر انسان؟
نور به پا میکنی در ره اعیان؟
➖خودش را معرفی میکند میگوید: «اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْاَرْضِ ﴿۳۵ نور﴾» خدای ادیان و مذاهب نور است در آسمان و زمین. آسمان را که نمیبینیم.
- اگر منظورت نور خورشید و ماه است پس چرا یک زمانی هست و یک زمان دیگر غروب میکند؟ مگر نه آنکه نور تو باید پاینده و ابدی باشد؟
- و اما در زمین: نور تو یعنی فقر، یعنی انواع بیماری، یعنی ناامنی، اقتصاد خراب، سدّ خالی، چاه خشکیده، ناامیدی به مردم، بی انگیزگی به جوانان، سیل خودکشی مخصوصاً در سنین خیلی پایین!
کسی که خودکشی میکند اعلان انزجار از خدای زمین میکند و تبری میجوید از خدای دستساز، میگوید این جانی که به من دادی باعث درد سرم شده، نمیخواهم برای خودت.
⚡️سینهها سوزان شده از ظلم تو
خانهها مخروبه شد از شرّ تو
➖زبان اعتراض به خدای زمین.
از خون این خلق گرفتار، چنین ظلم خدا داد
چشمه به صورت شده و نغمه ز بیداد
⚡️تقویم بشر، ولوله از خشم خدا کرد
تاریخ نگر زلزله از کذب زمان کرد
➖کذب زمان یعنی «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسَانَ فِي اَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴿۴ تین﴾»، امروز ایرانی جز اقبح از این خدا دریافت نکرده است.
➖این سرگذشت مستضعف، مضطرِ مضطرب، منتظرِ مظلوم، مغضوب، مغصوب، مجروح و مقتول است.
➖این آه و نالهٔ گرفتاران است، منتظرِ معطلِ رفتن:
⚡️کیسههای شن بیامد نان ما
آبِ زهر آمد از آن دریای ما
➖دریای تقدیر و تدبیر خدا که امواجش مردم را دارد غرق میکند.
⚡️الخبر که این جانها بر درِ فرج آمد
وا اسف که این دلها بر سرِ غضب آمد
⚡️وَالعَصر که از عصر بیاید همه ما را به خسارت
القارعه را بین که چسان داده بشر را به جسارت
⚡️زلزال کجا بود که بخت، گشته جذامه
چون سوء قضا حاکم، اقبال بشد پَرّه
➖سوءالقضا خود خدای زمین است، سر ما را کلاه گذاشته میگوید اسماءالحسنی هم دارم، اگر اسماءالحسنی داشتی که حال و روز ملت ایران چنین نبود.
⚡️گرد و خاکیست به این خانه ز احوال بدم
چون که طوفان شده از جانب آن درد سرم
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
اگر بدانید که چه کلاهی بر سر شما رفته دائماً گریه خواهید کرد.
(بازخوان از تدریس 2106)
- «عَنْ اَبِي الدَّرْدَاءِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلّم لَوْ تَعْلَمُونَ مَا اَعْلَمُ لَبَكَيْتُمْ كَثِيراً و لَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً وَ لَهَانَت عَلَیْکُمُ الدًُنْيَا وَ لَاَثَرْتُمُ الْآخِرَةَ».
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی، او نقل کرده از کتاب صحیح بخاری حدیث ۶۴۸۵، ترمذی حدیث ۲۳۱۳ و ابن ماجه در کتابش حدیث ۴۱۹۰، از رسول الله است.
🛑 «لَوْ تَعْلَمُونَ مَا اَعْلَمُ لَبَكَيْتُمْ كَثِيراً و لَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً وَ لَهَانَت عَلَیْکُمُ الدًُنْيَا» اگر آنچه را من میدانم شما میدانستید دائماً گریه میکردید و هیچ وقت هم نمیخندیدید. این چیست؟ وحی است، جبرائیل است، الله است. آیا غیر از این بود که پیغمبر گفت تقیه کنید، یعنی بپوشانید؟ پیغمبر میداند الهاماتش بی ربط است، برای همین میگوید یک عمری باید گریه کنی.
🛑 «آنچه را که من میدانم اگر تو بدانی گریه میکنی و دیگر نمیخندی»! پیغمبر چه میداند؟ الهام است، القا است، خواب است، خطورات است. جبرائیل هم که دحیة ابن خلیفهٔ کلبی است. پیغمبر، جن هم دارد، شیطان هم دارد، صحابی هم دارد. چرا پیغمبر مشورت میکند؟ قانون قرآن هم داده: «وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ﴿۱۵۹ آل عمران﴾»، «وَ أَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ ﴿۳۸ شوری﴾» دستور دارد که مشورت کنید. مشورت یعنی وحی کنار، عقل بیاید. آیا پیامبری که مبلّغ مشورت است از طریق وحی اشباع و ارضا نمیشود؟ نیاز به مشورت با آدمهای زمینی دارد؟
🛑 پیغمبر چه میدانست که دائماً گریه میکرد؟ همان که انبیاء گفتند. چه بود؟ «حَتَّی اِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا ﴿۱۱۰ یوسف﴾» مأیوس شدند از ابلاغ خدای زمین، شک کردند که اصلاً چیزی هست یا ما همینطوری یک چیزی در ذهنمان آمد و گفتیم این خداست؟ اگر توحید زمین استحکام داشت، ابراهیم خلیل الرحمان نمیگفت «أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ﴿بقره ۲۶۰﴾» نشانم بده! آیا این اهانت نیست که سفیر خدا به خدا بگوید نشانم بده تا بتوانم به مردم ابلاغ کنم؟ یعنی من قبول ندارم!
🛑 چرا میگویند پیغمبر در هر نشست و برخاستی هفتاد بار استغفار میکرد؟ آیا پیغمبر گناه میکرد؟ برای اینکه میدانست آنچه که به او الهام میشود پایه و اساس ندارد. در روز آخر، لحظه آخر چرا میخواست وصیتنامه بنویسد؟ آیا احتیاج به وصیت داشت؟ این رهبر اسلام همه چیز را به مردم گفته؛ حلال و حرام را، تا تهاش تا انتهایش را گفته است، پس میخواهد چه وصیت کند؟ میداند که کار خراب است، مردم را هل داده به سوی قیامتی که وجود ندارد، بهشت و جهنمی که عقل رد میکند.
🛑 پیغمبر گریه میکرد بر این که میدانست خدا علی را در غدیر نصب کرده برای مردم که وصی باشد ولیّ باشد خلیفه باشد حجت باشد و میداند که این علی را به آن طرف میاندازند. آیا خدا واقعیت دارد؟ با این اصرار در غدیر خم مدام میگوید «بَلِّغْ»، «بَلِّغْ» برسان! بعد پیغمبر را تهدید میکند؛ «وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ﴿۶۷ مائده﴾» الان درجه رسالت را از شانهات درمیآوریم، مدال رسالت را از تو میگیریم مگر اینکه علی را معرفی کنی! بعد خود جبرائیل به پیغمبر میگوید: علی کنار زده میشود. بعد عمرالفاروق هم که میگوید: پیغمبر زور خودش را زد که علی جای او باشد ولی خدا نخواست.
🛑 این دوگانگیها مال چیست؟ مال این است که یک الهام به پیغمبر میشود و بعد معارضش میآید. اصلاً ناسخ و منسوخ یعنی چه؟ برای اینکه یک چیزی به پیغمبر رسید گفت عجب مشروب چیز خوبی است مردم حال میکنند، مردم بخورید نعمت است، بعد سال دیگر متوجه میشود که این حرف درست نبوده، مردم مشروب بخورند عقلشان از کار میافتد و باهم جنگ و دعوا میکنند، همدیگر را میکشند، گفت نخورید، هر چیزی که عقل را ضایع میکند، هر چیزی که مسکر است نخورید.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
📚 ابونعیم در کتاب الحلية (١٢٠٠۴)، ابن عدی در کتاب کامل جلد ۷ صفحه ۱۰۲، کتابی هم که از اینها نقل کرده اسم کتاب را خواندم؛ مکاشفة القلوب از امام محمد غزالی، از رسول الله است.
⏺ «مَا مِن صَوتٍ اَحبَّ اِلَی اللهِ مِن صَوتٍ عَبدٍ مُذنِبٍ تَائبٍ یَقُولُ یاربِّ فَیَقُولُ الرَّبُّ لَبَّيْكَ يَا عَبْدِي سَلْ مَا تُریدُ اَنتَ عِندِی کَبَعْضِ مَلَائکَتی اَنَا عَنْ يَمِينِكَ و عَنْ شِمَالِكَ و فَوْقِكَ و قَریبٌ مِن ضَمیرِ قَلبِكَ اشْهَدوا یا مَلَائکَتی اَنّی قَدْ غَفَرتُ لَهُ» هیچ ندایی در نزد خدا محبوبتر از صدای گناهکار نیست. «الدُّنْیَا مَعْکُوسَةٌ» این است!
➖خدا به موسی میگوید که «ذکر من را بگویی به من نزدیک میشوی».
➖اینجا میگوید: «گناه کن به او نزدیک بشو».
جالب است، نه؟
⏺ «هیچ ندایی در نزد خدا محبوبتر از صدای فرد گناهکاری نیست که از گناهانش به درگاه خدا توبه میکند و میگوید خداوندا! خدا در پاسخ او میگوید بله»!
خدا میگوید: «بله». دقت کن، خدایی که دین معرفی میکند؛ «لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْاَرْضِ ﴿۶۴ حج﴾» هفت طبقه زمین و هفت طبقه آسمان مال اوست، وَ مَافِیهَا و آنچه در او هست، گناهکار میگوید خدا! خدا میگوید بله! این کسی که حدیث نقل میکند مطمئن است که مخاطبینش و معاصرینش بی عقل هستند و الا اینقدر این خدا را پایین نمیآورد، که اصلاً کره زمین در برابر هستی دیده نمیشود وای به حال سکنهاش، وای به حال یک بخشی از اهالی زمین که اسمشان مسلمان است.
⏺ میگوید خدا! خدا میگوید بله. به همین راحتی! تو به یک نفر تلفن هم میزنی، گاهی وقتها میگوید در دسترس نیست، گاهی وقتها بوق اشغال میزند، خدای به این عظمت نگاه میکند که یک ذره خاک در کره زمین میگوید خدا! او هم میگوید بله، هرچه میخواهی بگو! مثل «ادْعُونِي اَسْتَجِبْ لَكُمْ ﴿۶۰ غافر﴾» است؛ «هرچه میخواهی بگو»!
⏺ «جایگاه تو نزد من همانند جایگاه برخی از فرشتگان است». گناهکار میرود تا ردیف فرشتگان. «من در طرف راست و چپ و بالای سر و نزدیک قلبت هستم». برای خدا مکان مشخص شد؛ بالا و پایین، شمال و جنوب، داخل، محیط و مساحت. «ای ملائکه شما شاهد باشید من گناهانش را بخشیدم». مگر دادگاه است که شاهد بخواهد؟ ملائکه کیست؟ خدایی که از مخلوق خودش شاهد و گواه میگیرد، آیا این خدا به درد پرستش میخورد؟ «هُوَ الْاَوَّلُ وَ الْاَخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ» یعنی چه؟ یعنی حرف اول و آخر را خدا میزند، بعد میآید از فرشتگان گواه میگیرد که من این را بخشیدم؟
ببین چقدر خدای دین کوچولو است، چقدر خودمانی است، خدای زمین مثل اهالی زمین از خاک است.
---------------------------------------
🟤 درس هشتم:
دلبستگیهای بی اعتبار مردم!
- «و قَرَأُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلّم {اَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ} قَالَ: يَقُولُ ابْنُ آدَمَ مَالِي مَالِي قَالَ وَ هَلْ لَكَ مِنْ مَالِكَ اِلَّا مَا أَكَلْتَ فَاَفْنَيْتَ اَوْ لَبِسْتَ فَاَبْلَيْتَ اَوْ تَصَدَّقْتَ فَاَبْقَیْتَ».
📚 کتاب مکاشفة القلوب امام محمد غزالی که از کتاب صحیح مسلم حدیث ۲۹۵۸ نقل میکند.
🔶 «قَرَأُ {اَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ}»، پیغمبر سوره «{اَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ}» را میخواند. «قَالَ: يَقُولُ ابْنُ آدَمَ» گفت ای مردم! چه کسی این را گفته است؟ پیغمبر؟ نه، خدای پیغمبر. «مَالِي مَالِي قَالَ وَ هَلْ لَكَ مِنْ مَالِكَ اِلَّا مَا أَكَلْتَ فَاَفْنَيْتَ اَوْ لَبِسْتَ فَاَبْلَيْتَ اَوْ تَصَدَّقْتَ فَاَبْقَیْتَ» مال، مال من است. بشر چه دارد؟ آن موقعی که این حدیث به فرهنگ اسلام وارد شد مالکیت مردم چه بود؟ زمین، آب، شتر، اسب، الاغ، شمشیر، سپر، زره، فرش، پشتی، ظرف و غذای متداول بود. الان مالکیت مردم بی در و پیکر شده، خیلی گسترده شده.
🔶 میگوید: «این مال، مال من است». آیا در شخصیت کسی که دین معرفی میکند که میگوید: هفت طبقه آسمان حاکم است و بین هر طبقه پانصد سال راه است، (آن نسخه چه بود، یادت هست؟ شاید مال هفته قبل بود. 7144) آن وقت میآید در کره زمین نگاه میکند و یک مشت گرد و غبار را میبیند به نام انسان، بعد تلسکوپ را روی آنها زوم میکند بزرگش میکند و میگوید «این مال، مال من است»! آن کسی که میگوید برای من آسمان و زمین است و آنچه که در آن است، حالا میگوید مال تو مال من است! آیا این دین بر اساس عقل است؟
🔶 «در صورتی که آیا مال تو جز آن چیزی بود که خوردی و نابود کردی و پوشاندی و فرسوده کردی و صدقه دادی و برای آخرت خود باقی گذاشتی»؟ دارد ترویج میکند که نه تو بخور و نه لباس بپوش، هرچه داری صدقه بده! بعد هم توپ را به قیامت میاندازد. قیامت کجاست؟ فعلاً این دین از دستاندازهای زمان رد بشود، مردم بپذیرند، لشکر آماده کند بعد بروید در قیامت تحویل بگیرید!
💠 ببین درب ورودی باز است، درب خروجی بسته است، انتهایش را پیدا نمیکنی ولی ابتدایش را پیدا میکنی، همان طور که امیر فرمود: من در ابتدای جاده هستم. شما در کجای جاده هستید؟ آنقدر در این اتوبان شناخت صاحب اقتدار و قدرت حرکت کردیم که میبینیم هیچ چیزی نداریم.
💠 شاگرد ابو علی سینا، بهمنیار گفت: استاد، تو خرق عادت انجام میدهی، تو معجزه انجام میدهی، اجازه بده اعلام کنیم که تو پیغمبر هستی، چون پیامبران هم معجزه دارند، تو هم معجزه داری.
💠 ابو علی سینا در علم پزشکی معجزه میکرد، معجزهاش را هم نوشتهاند، بین زن و مرد یک پردهای زده بودند که ابو علی سینا طبابت میکرد، ببین یکی از معجزههایش این است: یک نخ از زیر این پرده رد شده بود و یک سرش دست ابو علی سینا بود و یک سرش دست زن بیمار بود، طبیب الهی از طریق نخ، درد او را میگفت و درمانش را هم میگفت. کدام پیغمبر اینطور بوده؟
💠 خواستند او را امتحان کنند که نخ را به دست گربه بستند و دهان گربه را هم گرفتند تا حرف نزند، ابو علی سینا از طریق نخ نگاه کرد و گفت جلالخالق، این چه مریضی است؟ هرچه فکر میکنم این به مرض انسانی نمیخورد، هرچه هست این مریض موش میخواهد بخورد.
💠 اینها که فُحول معرفت ذات بودند، به او میگوید اعلان نبوت کن، ابو علی سینا میگوید: ای شاگرد، من هیچ چیز ندارم، شاگرد میگوید نه تو خیلی چیز داری. ابو علی سینا میگوید میدانی من چقدر علم دارم؟ آنقدر علم دارم که مساوی است با جهل خدا! آیا خدا جهل دارد؟ اگر ندارد، من هم علم ندارم.
«{وَ اَنَّ اِلیٰ رَبِّكَ اَلْمُنْتَهیٰ }».
------------------------------------------
🟢 درس چهارم:
انتهای عمر این امت، در شناخت فرمانروای هستی است.
- «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ ابْنُ مُوسَی ابْنِ اَلْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ ابْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا اَحْمَدُ ابْنُ مُحَمَّدِ ابْنِ عِيسَی قَالَ حَدَّثَنَا اَلْحَسَنُ ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَمْرِو ابْنِ اَبِي اَلْمِقْدَامِ عَنْ سَالِمِ ابْنِ اَبِي حَفْصَةَ عَنْ مُنْذِرٍ اَلثَّوْرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ ابْنِ اَلْحَنَفِيَّةِ قَالَ: اِنَّ هَذِهِ اَلْاُمَّةَ لَنْ تَهْلِكَ حَتَّی تَتَكَلَّمَ فِي رَبِّهَا».
📕کتاب توحید شیخ صدوق جلد ۱ صفحه ۴۵۷ باب ۶٧ است.
آخرین درس از کتاب توحید شیخ صدوق است. از قول محمد ابن حنفیه پسر امیرالمومنین است. من سعی میکنم از غیر اهل بیت چیزی نقل نکنم، حالا این از دستمان دررفت.
🔸میگوید: «اِنَّ هَذِهِ اَلْاُمَّةَ لَنْ تَهْلِكَ حَتَّی تَتَكَلَّمَ فِي رَبِّهَا» برای امت هلاکی نخواهد بود تا وقتی که درباره کُنه ذات مقدس خدا تکلم ننمودهاند.
🔸یک عمری مردم دربارهٔ خدا صحبت کردند، آیا هلاک شدند؟ توصیفات خدا در کتابش است، آیا قاری هلاک شده است؟ بله هلاک یک معنا میتواند داشته باشد؛ خروج از آموزههای دینی، هلاکت غیبت است.
🔸یعنی غیبت چهارچوبی دارد، اصول و فروعی دارد، اگر این پلها را خراب کردی میروی اول جادهٔ شناخت فرمانروای هستی، که ما هم در ابتدای آن هستیم.
------------------------------------------
🔵 درس پنجم:
آیا چنین جهنم خیالی را میتوان با چند دقیقه طی کرد؟
- «وَ جَاء فِی الخَبر اَنَّ جِبریلَ أَتی النبيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلّم فَقَال النبيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلّم: صِفْ لِیَ النَّارَ وَ حَرَّهَا فَقَال اِنَّ اللهَ تَعالی خَلقَ النَّارَ فَاُوقَدَهَا اَلفَ عَامٍ حتَّى احْمَرَّت، ثُمَّ اُوقِدهَا اَلفَ عَامٍ حتَّى ابْيَضَّتْ، ثُمَّ اُوقِدَها أاَلْفَ عَامٍ حتَّى اسْوَدَّتْ، فَهي سَوْداءُ مُظْلِمَةٌ وَالَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَوْ اَنَّ ثَوْباً مِنْ ثِيَابِ اَهْلِ النَّارِ ظَهرَ لِاَهْلِ الْاَرْضِ لَمَاتُوا جَمِيعاً وَ لَوْ اَنَّ دَلوا مِنْ شَرَابِهَا صُبَّ عَلَی مَاءِ الْاَرْضِ جَمیعِه لَقُتِلَ مَنْ ذَاقَهُ...».
📚 کتاب احیا علوم الدین جلد ۲ صفحه ۳۵۰، طبرانی در کتاب الاوسط (٢۶٠۴) و هیثمی در کتاب مجمع الزوائد جلد ۱۰ صفحه ۳۸۷ آوردهاند.
یک سری مباحث از کتاب مکاشفةُالقلوب از امام محمد غزالی هست. امام محمد غزالی یکی از بزرگان اهل سنت و جماعت است، همه آنها را هم از رسول الله نقل کرده (چون اینها با ائمه کار ندارند) با مستندات معروف خودشان!
🟪 عدم تطابقهای دین است، خراب کردن پلهای اعتقادی گذشته! اهل غیبت در شریعت میگویند همین قدر که به ما رسیده کافی است، بررسی لازم نیست، هرچه برای ما کپی کردند از قدما به متأخرین، همین خوب است. منتظر مخلص کسی است که انتظارش خالص است. همه شیعیان منتظر هستند که ناجی بیاید، مسیحیان منتظر هستند که عیسی مسیح بیاید، یهودیان هم منتظر هستند که عُزیر بیاید.
7147 1404-08-13
۱- راه به جایی ندارد منتظر در زمینهٔ ذات، مگر استمرار در مسیر انتظار!
۲- مگر برای ذات، تقسیمات مکانی وجود دارد؟
۳- انتهای خدای زمین را که دین حکایت کرده!
(بارخوان از تدریس 3617 و مرتبط با تدریسهای 18 و 6401)
۴- انتهای عمر این امت، در شناخت فرمانروای هستی است.
۵- آیا چنین جهنم خیالی را میتوان با چند دقیقه طی کرد؟
۶- آیا نماز را عقل تأیید میکند؟
(بازخوان از ظهوریاب 319)
۷- آیا بعد از استدعا، بلافاصله میگوید چه میخوانی؟
۸- دلبستگیهای بی اعتبار مردم!
۹- در آغوش دنیا هستیم و محکوم به ناهنجاریها میباشیم.
(مرتبط با تدریس 5330)
۱۰- دین با راحت زندگی کردن مردم مخالف است.
۱۱- اگر بدانید که چه کلاهی بر سر شما رفته دائماً گریه خواهید کرد.
(بازخوان از تدریس 2106)
----------------------------------------
🔴 درس اول:
راه به جایی ندارد منتظر در زمینهٔ ذات، مگر استمرار در مسیر انتظار!
- «وَ بِهَذَا اَلْاِسْنَادِ عَنِ اَلْحَسَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ بُرَيْدٍ اَلْعِجْلِيِّ قَالَ قَالَ اَبُو عَبْدِ اللهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: خَرَجَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَی اَصْحَابِهِ فَقَالَ مَا جَمَعَكُمْ قَالُوا اِجْتَمَعْنَا نَذْكُرُ رَبَّنَا وَ نَتَفَكَّرُ فِي عَظَمَتِهِ فَقَالَ لَنْ تُدْرِكُوا اَلتَّفَكُّرَ فِي عَظَمَتِهِ».
📘کتاب توحید شیخ صدوق جلد ۱ صفحه ۴۵۵ باب ۶٧، از پیامبر است.
تتمهٔ مباحث از کتاب توحید شیخ صدوق است.
⚛ «خَرَجَ رَسُولُ اللهِ عَلَی اَصْحَابِهِ فَقَالَ مَا جَمَعَكُمْ قَالُوا اِجْتَمَعْنَا نَذْكُرُ رَبَّنَا وَ نَتَفَكَّرُ فِي عَظَمَتِهِ فَقَالَ لَنْ تُدْرِكُوا اَلتَّفَكُّرَ» پیامبر به یک جایی رسید که اصحابش جمع بودند، فرمود «چه چیز سبب اجتماعتان شده؟ گفتند دور یکدیگر جمع شده (منتظرین بودند که جمع شده بودند) پروردگار خود را ذکر مینماییم و درباره عظمت او تفکر مینماییم. پس حضرت فرمود: هرگز به درک عظمت کُنه ذات مقدس حق راه نخواهید یافت».
⚛ میگوید ذکر بگو ولی درباره او سخن مگو! «عظمت» که میگوید، برمیگردد به محوریت هستی، اگر بگوییم مصداق، الله است، خود اسلام، الله را تشریحش کرده برای ما، تعریفش کرده برای ما، ترسیمش کرده برای ما که خدا چیست! اسناد و مدارکی که از دین جمع کردیم: خدا چشم دارد، گوش دارد، احساس دارد، اعصاب دارد، نیاز به صدقه دارد، هم در باب صدقه گفتند که دستش را دراز میکند و هم در باب قرض الحسنه گفتند «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً ﴿۲۴۵ بقره﴾» چه کسی حاضر است به خدا قرض بدهد؟ همه اینها مغایر با صمدیت است.
⚛ یا میآید در فضای زمین میگوید: آیا کسی هست با من بیعت کند؟ یا میآید جلوی نمازگزار میایستد و او را نگاه میکند ببیند این نمازخوان خجالت میکشد از اینکه میگوید «اِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» تو را میپرستم و از تو کمک میگیرم؟ در همان حالی که دارد میگوید «اِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» به فکر بیرون از نماز است. این نماز، میشود نماز عبدالرحمن ابنِ ابن ملجم، میشود نماز قتله ابی عبدالله، میشود نمازخوانهای زمان امیرالمومنین، که امیرالمومنین شمشیر را گذاشت وسطشان و همه آنها را کشت. خدا خودش هم نماز میخواند، همه اینها اسنادش هست. پس خدای زمین را همه گونه شناختهایم به وسیله تعاریفی که ادیان و مذاهب کردند، ولی آن که نشناخته مانده خدای این الله است.
⚛ «هرگز به درک عظمت کنه ذات مقدس حق راه نخواهید یافت». چطوری باید برویم تا به او برسیم؟ همینطوری؟ این کسی که میخواهد پزشک و جراح بشود همینطوری الکی نسخه مینویسد و چاقو را در بدن مردم میگذارد و میگوید دارم جراحی میکنم؟ این که قاتل است. جراح درس خوانده، فوق تخصص، از تخصصهای گذشتگان آموخته است. حالا شما میخواهی محضر ربالارباب را ملاحظه کنی درک کنی، همینطوری الکی؟ ادعا؟ خب این هم آخرش میشود خدای زمین. این که بعضیها درباره ذات قضاوت میکنند که ذات اینطوری است آنطوری است این اشتباه است، اگر بیاییم او را تعریف و ترسیم کنیم باز میشویم همان دینداران و شریعتمداران که خدای خودشان را ترسیم میکنند.
⚛ میگوید چه کسی قدرت را به الله داده است؟ ذات. پس ذات مقصر است. چه کسی آب را به روی ملت بسته؟ الله. الله را چه کسی آورده است؟ ذات. این استدلال غلط است. شما شب به منزل رفتی، غریبه است نمیشناسی، درب اتاق را باز کردی، آیا میدانی کلید برق کجاست؟ نمیدانی، چون تاریک است، ولی آن کسی که اهل خانه است تا درب را باز میکند دست میکشد و میداند کجاست، آن را روشن میکند.
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی (781)» 13-08-1404
⚡️چه بی آبرو شد نگر این خدا
که بی عرضه گشته چو او بینوا
⚡️سلامت ببرده ز این جامعه
کرامت به باد و همه واهمه
⚡️به ثروت که تبعیض شد بهر ما
چو ظلمش فراگیر شد از قضا
➖این عریضهٔ مستمندان، مستضعفان، منتظران، مضطران، مضطربان، مغرمان، محرومان، مغضوبان و مغصوبان است:
⚡️امنیت ما را تو به تاراج که دادی
هم شب که به کابوس و به روزم، قمه دادی
⚡️خفتگان عصر ظلمت را نگر بی حاصلند
از بزرگش تا به کوچک، بی رگند
⚡️خواب و خوراکم شده دردسر ما
حال و هوا را نگر خون جگر ما
⚡️سنگ پراکن شده این خدایم
سکته بداده، سرطان برایم
➖آنقدر مرگ و میر از سرطان و سکته، خودکشی و جنایت زیاد شده که الان جوانها دارند یکی یکی دفن میشوند. ای خدا چه ظلمی به تو کردند که اینطوری از آنها انتقام میگیری؟
⚡️از بس که زدم داد ز این خشم خدایت
آکنده به امراض شدم، نیست به باکت
⚡️خروش مهیبی ز آسمان آید
حکایت اهل زمین به زهر آید
➖«خروش مهیبی ز آسمان آید»، خروش نبرد اتمی است، جنگ هستهای است.
⚡️برو ای فقیر در بند، که به نالهات شدم سنگ
ندهی جواب مضطر، که شد این مسیر من تنگ
⚡️سرانههای خلایق به بدترین وجه است
➖سرانهٔ روزی شما چیست؟ قطع آب است، سوختن مزارع است، انواع و اقسام بیماریها است، ناامنیهای خانوادگی و اجتماعی، صف عریض و طویل فقرا و بینوایان است.
⚡️سرانههای خلایق به بدترین وجه است
کز این سبب چو بیامد به هر دری قفل است
➖همهٔ درها قفل است، فقط درب گورستان باز است، درب بیمارستان، داروخانهها، نانواییها، گوشتفروشها و لبنیاتیها به روی مستضعفین قفل است، قدرت خرید ندارند. فقط یک درب باز است، خدای زمین فقط عرضهاش این است که مردم را بکُشد، آن هم قبرها گران است، فقیری که از فقر مرده چطوری میخواهد پول قبر را فراهم کند!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯