Telegram-канал matnefarmayeshat - ✏متن فرمایشات: Неотсортированное

✏متن فرمایشات

13 июня 2024 21:20

متفرقه 24-03-1403

سوالاتی پیرامون فایل 6812 درس دوم.

📜 پرسش:
یکی از سوالات در حوزه «واعظ نفْس» بود (6812) که شما فرمودید می‌رود در حوزه نفْس لوامه و وجدان که اینها هم آبشخورش همان الله است. پس معلوم می‌شود که تمام حوزه اسماءالحسنی هم ایذایی است، بعد آن وقت رابطهٔ من با آقا، معلم، با کاشفم به چه صورت باید باشد؟ در حالی که مثلاً یک جاهایی کاشف هم من را موعظه می‌کند، به من پند و نصیحت می‌دهد، آیا این پند هم دچار ایذاء می‌شود یا ایذاء به آن نمی‌خورد؟

📚 پاسخ کاشف توحید بدون مرز:
اولاً اینکه در ظرف غیبت هرچه بیاید آلوده می‌شود، اگر عطر را در مستراح بگذاری کم کم آن حالت بوی گند را می‌گیرد، ولی یک محتوایی هست برای رسیدن به ذات، آن همان رشحاتی است که اراده می‌کند به منتظر مخلص، هدایت می‌کند که در چه مسیری قرار بگیرد.

♦️این راه‌ خیلی سنگین است به خاطر همین متشابهاتی که در آن هست، مشتبهاتی که دارد، یعنی شبیه است، متشرع می‌گوید «خدا»، ما هم می‌گوییم «خدا»، در حالی که خدایی را که امتحان کردیم و آزمودیم، کنار گذاشتیم، ولی او به خاطر همان مسائل یا ترس از جهنم است یا روزی‌ خود را از آنجا درمی‌آورد، او در آنجا استپ کرده است.

♦️در موضوع ائمه هم، همین است، ما اینها را به عنوان صاحبان مکتب می‌دانیم، اینهایی که کاسه از آش داغ‌تر می‌شوند که در آنها استپ کردند، ما استپ کردیم و رد شدیم، یعنی اینکه درس‌هایمان را از آنها می‌گیریم، آنها استادان ما هستند ولی ما وقت‌مان را نمی‌گذاریم پی اینکه بخواهیم روی آنها با اهل سیر جدال کنیم!

♦️مسئله ذات، یک باریکه‌هایی است، یک رگه‌هایی است که می‌آید چه برای رجال ظهوری و چه برای منتظر مخلص، که دست او را بگیرد که در این دریای وا مصیبت‌ها که از یک طرف «وَ لَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ» است و از یک طرف دارالغرور یا متاع‌الغرور است، گیج نشود به زمین نخورد. اینها هم که در این مسائل گیر می‌کنند بالاخره یک طوری هدایت می‌شوند و دستشان را می‌گیرند.

📜 پرسش:
در تحریم سخن (455) فرمودید «ربِّ ما صاحب قتال است و فتن»، در حوزه ذات شناسی، رب جایگاهی ندارد، اصلاً حوزه ربوبیت جایگاهی ندارد، بعد از این طرف هم داریم که می‌گوید «وَالله خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۵۴ آل عمران﴾» خیر یعنی اصلاً هر چیزی که خیری که وجود دارد، خوبی که وجود دارد دچار مکر و فتنه می‌شود، منِ منتظر از یک طرف هم معلمم می‌گوید من برای شما مثلث «صحت و ثروت و امنیت را می‌خواهم»، می‌بینم هر کدام از اینها که می‌آید، با خودش باز یک فتنه و مکر می‌آورد، آیا من باید از این مثلث هم عبور کنم و در آن نمانم؟

📚 پاسخ کاشف توحید بدون مرز:
اینها به عنوان یک نفسگاه است، بله، به کسی که این مثلث را بدهند یقیناً گم می‌شود، مگر کسی که هدایت شده باشد، دل کنده باشد، یعنی به عنوان ابزار زندگی به اینها نگاه کند نه به عنوان یک آلهه که پرستشان کند. فرق می‌کند؛
➖یک عده هستند که عاشق پول هستند
➖ یک عده هستند که نه، پول را می‌خواهند تا روند زندگی‌شان طی بشود.

📜 پرسش:
وقتی معلم من برای خودش اینها را نمی‌خواهد من چطور بخواهم؟

📚 پاسخ کاشف توحید بدون مرز:
خب ظرفیت‌ها فرق می‌کند، بعضی‌ها طاقت ندارند رو به خودکشی می‌آورند، فشار زندگی است باید ملاحظه آنها را هم کرد، بعد آنهایی که مخلص واقعی هستند کارشان تنظیم می‌شود که در فرج خصوصی یک کمی از اینها را استفاده کنند، چون در فرج خصوصی اینها را می‌آورد؛ هم در معنویات و هم در مادیات.

📜 پرسش:
بعد منتظر در آن محدود نمی‌شوند؟

📚 پاسخ کاشف توحید بدون مرز:
بستگی به انتخاب شدن دارد که او اگر برای بقعةالانوار انتخاب شده باشد نه گیج نمی‌شود.

📜 پرسش:
حالا یک وجه دیگر هم هست که شما یک وقت‌های می‌فرمایید «من به متشرع، متشرعین می‌گویم»، یک وقت‌هایی در خود همین شاگردان هم هستند که شاید از حوزه دیانت خارج شده باشند ولی نفْسشان نفْس متشرع است، رفتارشان، اصولشان، کردار و گفتارشان، آیا این به منتظرین هم می‌خورد که نفْس متشرع دارند یا نه؟

📚 پاسخ کاشف توحید بدون مرز:
احتمال دارد، وقتی که همه چیز در مثلث «نسبیت و احتمال و تشکیک» است، هر کس خودش را از دنیای گذشته جدا کرده در نسبیت قرار دارد، یکی مرتبه‌اش بالاتر است، یکی مرتبه‌اش پایین‌تر است. آن مثلث «وَانْتَظَروا، فَتَرَقَّبُوا، فَتَرَبَّصُوا»، آن به حال نسبیت در بین بچه‌ها قرار دارد، یعنی اگر یک طور دیگری بگوییم همه درجه‌بندی شده‌اند، مانند لشکر که هر کدام یک درجه دارند، به مقداری که از گذشته شسته رُفته شده‌اند درجاتشان بالا می‌رود.

📜 پرسش:
آیا این دروس محاجه‌ای که می‌آید، ابتدا باید با خودمان محاجه کنیم؟