🔶 علی یک نفر را نزد ایشان فرستاد که من فکر و برنامهای دارم برای گردآوری قرآن که به تحقیق شما آن را ترک نمودید و بی اعتنایی کردید»، یعنی قرآن را شما ترک کردید، یعنی آنچه که در شام غریبان رسول الله گرد آوردید آن قرآن نبود، آن من درآوردی بود. «و بی اعتنایی کردید و آلت دست و بازیچهٔ دنیا شدید»، یعنی اینجا راجع به همان نفر دوم دارد میگوید، که آلت دست و بازیچه او شد.
«و قسم خوردهام تا خارج نشوم از خانهام و عبایم را از دوش نیندازم تا قرآن را جمعآوری کنم.
🔶 «وَ عَنْ عَبْدِ اللهِ ابْنِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ قَالَ: ثُمَّ اِنَّ عُمَرَ اِحْتَزَمَ بِاِزَارِهِ وَ جَعَلَ يَطُوفُ بِالْمَدِينَةِ وَ يُنَادِي اَلَا اِنَّ اَبَا بَكْرٍ قَدْ بُويِعَ لَهُ فَهَلُمُّوا اِلَى اَلْبَيْعَةِ فَيَنْثَالُ اَلنَّاسُ يُبَايِعُونَ»، مردم حمله کردند برای بیعت. معلوم میشود نفوذ ایشان خیلی زیاد بوده، نفوذش از علی هم بیشتر بوده، علی که پشتوانهاش دو تا آیه غدیر خم است.
🔶 «فَعَرَفَ اَنَّ جَمَاعَةً فِي بُيُوتٍ مُسْتَتِرُونَ فَكَانَ يَقْصِدُهُمْ فِي جَمْعٍ كَثِيرٍ وَ يَكْبِسُهُمْ وَ يُحْضِرُهُمُ اَلْمَسْجِدَ فَيُبَايِعُونَ حَتَّى اِذَا مَضَتْ اَيَّامٌ اَقْبَلَ فِي جَمْعٍ كَثِيرٍ اِلَى مَنْزِلِ عَلِيٍّ فَطَالَبَهُ بِالْخُرُوجِ...»، همان جریان آتش زدن خانه علی است.
🔶 «فَرَاسَلَهُمْ عَلِيٌّ اَنْ لَيْسَ اِلَى خُرُوجِي حِيلَةٌ لِاَنِّي فِي جَمْعِ كِتَابِ اللهِ اَلَّذِي قَدْ نَبَذْتُمُوهُ وَ اَلْهَتْكُمُ اَلدُّنْيَا». «اَلْهَتْكُمُ اَلدُّنْيَا» یعنی چه؟ یعنی شما خدایتان دنیا بود. حالا شما بگو آیا ختم این دین خوانده شده یا نه؟ وقتی که اکثریت قاطع مسلمین بل اینکه همهٔ آنها الّا ده نفر یا بیست نفر «اِرتَدَّ النَّاس بَعدَ النَّبِی»، الّا ده نفر یا بیست نفر! آیا این دین، حقانیت دارد و میتواند زندگی بشریت را به نحو احسن اداره کند؟
«وَ اَلْهَتْكُمُ اَلدُّنْيَا عَنْهُ وَ قَدْ حَلَفْتُ اَنْ لَا اَخْرُجَ مِنْ بَيْتِي وَ لَا اَدَعَ رِدَائِي عَلَى عَاتِقِي حَتَّى اَجْمَعَ اَلْقُرْآنَ».
🔶 همهٔ اینها دال بر این است که همانطوری که یزید گفت، میگوید حرف حق را از بی عقل بشنوید! یزید گفت «لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلَا خَبَرٌ جاءَ وَ لَا وَحْىٌ نَزَلْ» همه چیز بازی بوده، بنی هاشم با عقول مردم بازی کردند.
▪️«عَنِ ابْنِ شِهَابٍ قَالَ: اُنْزِلَ قُرْآنٌ كَثِيرٌ، فَقُتِلَ عُلَمَاؤُهُ يَوْمَ الْيَمَامَةِ، الَّذِينَ كَانُوا قَدْ وَعَوْهُ فَلَمْ يُعْلَمْ بَعْدَهُمْ وَ لَمْ يُكْتَبْ، فَلَمَّا جَمَعَ اَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ الْقُرْآنَ وَ لَمْ يُوجَدْ مَعَ اَحَدٍ بَعْدَهُمْ»
📚 مستندات: المصاحف ابن ابی داوود صفحه ۹۹، جامع الاحادیث سیوطی جلد ۲۹ صفحه ۱۱۶ حدیث ۳۱۸۳۰، کنزالعمال جلد ۲ صفحه ۵۸۴ حدیث ۴۷۷۸، که کنزالعمال مورد تأیید شیعه هم هست.
♦️از ابن شهاب روایت شده: «آیات زیادی نازل گردیده و عالمان به آن آیات، در جنگ یمامه کشته شدند»، دقت کن!
«و آنان کسانی بودند که این آیات را حفظ کردند و پس از شهادت آنها این آیات شناخته نشد و نوشته نشد»، جالب است ها! دقت میکنی چه میگویم؟ میگوید مردم، سر آیاتی که وجود خارجی ندارد کشته شدند.
♦️«این آیات شناخته نشد و نوشته نگشت و هنگامی که ابوبکر و عمر و عثمان قرآن را جمعآوری کردند آن آیات را نزد کسی نیافتند»، این است، چه میخواهی بگویی؟ چه داری بگویی؟ مستنداتش اهل سنّت است، تو میگویی: خب به ما چه آنها سنّی هستند و ما شیعه هستیم. عجب! قرآنی که در خانهات است مال آنهاست، چی چی میگویی ما شیعهایم و او سنّی است؟
ای متشرع شیعه، قرآن به تو میگوید «أَ فَلَا تَعْقِلُون (۸۰ مومنون)»، «لَا تَشْعُرُونَ (۱۵۴ بقره)»، قرآن به شما میگوید «اَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ (۶۳ عنکبوت، ۴ حجرات)».
♦️«عَنِ ابْنِ شِهَابٍ قَالَ: اُنْزِلَ قُرْآنٌ كَثِيرٌ»، آدم وجدانش درد میگیرد. «فَقُتِلَ عُلَمَاؤُهُ يَوْمَ الْيَمَامَةِ»، آنهایی که اینها را نوشته بودند کشته شدند رفتند.
«الَّذِينَ كَانُوا قَدْ وَعَوْهُ فَلَمْ يُعْلَمْ بَعْدَهُمْ وَ لَمْ يُكْتَبْ، فَلَمَّا جَمَعَ اَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ الْقُرْآنَ وَ لَمْ يُوجَدْ مَعَ اَحَدٍ بَعْدَهُمْ» آیاتی که مردم را به کشتن داده اصلاً در قرآن نبوده، یک چیزی را درست کردند دادند بالا! آن وقت بعد قرآن میآید چه میگوید؟ میگوید که اگر راست میگویید بیایید مثل یک آیهای را بیاورید. خب آوردند دیگر! به قول این مستندات، مردم را هم به کشتن دادند که اصلاً آیه نبوده!
▪️ سوره زمر آیه ۵۳ است.
6786 1403-02-02
🔴 به تحریم این مصحف لایزال
کند تیرباران چو عقل وصال
حریم این کتاب موجب دفع عقلانیت است.
ادامهٔ مباحثی که دال بر دستخوردگی قرآن است.
- «قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: فَقَدِمْنَا المَدِينَةَ فِي عُقْبِ ذِي الحَجَّةِ، فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ الجُمُعَةِ عَجَّلْتُ الرَّوَاحَ حِينَ زَاغَتِ الشَّمْسُ... فَجَلَسَ عُمَرُ عَلَى المِنْبَرِ، فَلَمَّا سَكَتَ المُؤَذِّنُونَ قَامَ، فَاَثْنَى عَلَى الله بِمَا هُوَ اَهْلُهُ، ثُمَّ قَالَ: اَمَّا بَعْدُ، فَاِنِّي قَائِلٌ لَكُمْ مَقَالَةً قَدْ قُدِّرَ لِي اَنْ اَقُولَهَا، لَا اَدْرِي لَعَلَّهَا بَيْنَ يَدَيْ اَجَلِي...
اِنَّ الله بَعَثَ مُحَمَّداً بِالحَقِّ، وَ اَنْزَلَ عَلَيْهِ الكِتَابَ، فَكَانَ مِمَّا اَنْزَلَ الله آيَةُ الرَّجْمِ، فَقَرَأْنَاهَا وَ عَقَلْنَاهَا وَ وَعَيْنَاهَا، رَجَمَ رَسُولُ اللهِ وَ رَجَمْنَا بَعْدَهُ...
ثُمَّ اِنَّا كُنَّا نَقْرَأُ فِيمَا نَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللهِ: «اَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، فَاِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، اَوْ اِنَّ كُفْراً بِكُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ».
📚 مصادر، کتابهای معروف اهل سنت است: صحیح بخاری جلد ۸ صفحه ۱۶۸ حدیث ۶۸۳۰، صحیح بخاری و مسند احمد ابن حنبل حدیث ۳۹۱ و کتاب المصنف از عبدالرزاق حدیث ۹۷۵۸، دانشنامه امیرالمومنین جلد ۲ صفحه ۵۸۰ حدیث ۱۰۲۰، صحیح ابن حبّان حدیث ۴۱۳ و ۴۱۴، سیره ابن هاشم جلد ۴ صفحه ۳۰۷، انساب الاشراف جلد ۲ صفحه ۲۶۵ است.
این هم مشابه درس دیروز است.
✳️ عبدالله ابن عباس که مورّخ و محدث ثقلین است (اهل سنّت و جماعت و شیعه) نقل میکند در بخشی از یک حدیث طولانی مربوط به خطبهٔ عمر ابن الخطاب، عمر الفاروق خلیفهٔ دوم رسول الله. بعد از بازگشت از آخرین سفر حجش میگوید: «ما در آخر ذیحجه به مدینه رسیدیم و چون روز جمعه فرا رسید با سرعت به مسجد رفتم و هنگام انحراف آفتاب، عمر بر منبر نشست و وقتی موذنها ساکت شدند ایستاد و خدا را ثنا گفت آنطور که شایسته بود و سپس گفت: اما بعد، همانا به شما سخنی میگویم که به تحقیق بر من مقدر شده است (در اینجا اعتراف به جبر مطلق میکند) که به شما بگویم، نمیدانم شاید اجل من فرا رسیده، بدرستی که خداوند مبعوث کرد محمد را به حق».
✳️ ببینید، خلیفهٔ پیغمبر نه احترامی دارد برای پیغمبر، نه حضرت میگوید، نه تعریفی و نه تجلیلی، بعد متشرع حق ندارد اعتراض کند که چرا شما اسم پیامبر را خالی میآورید! جانشین پیغمبر در بین طرفداران پیغمبر، روی منبر پیغمبر، در مسجد پیغمبر، میگوید محمد! اینها را در خاطر داشته باشید.
✳️ «و نازل کرد بر او کتاب را و از آن جمله آیه رجم است و ما آن را خواندیم و دریافتیم و به حافظه سپردیم، رسول خدا رجم کرد و ما هم بعد از ایشان رجم کردیم، سپس گفت ما میخوانیم آنچه در کتاب خدا بود از جمله این را»، یعنی این حذف شده از آیات است، اعتراف مؤلفین قرآن، که یکی از مؤلفین، خلیفهٔ دوم رسول الله است. چرا میگویم مؤلف؟ برای اینکه به اینها جمعآوری کنندهٔ قرآن نمیگویند؛ کسانی که از خودشان دخل و تصرف میکنند، تألیف میکنند، الفت میدهند در این کتاب آنچه را که میخواهند بر ذهنیت مردم.
✳️ «اَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، فَاِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، اَوْ اِنَّ كُفْراً بِكُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، از پدران خویش روی برمگردانید پس همانا این کفر است»، با پدر و پدربزرگ قطع رابطه نکنید. بعد امیرالمؤمنین چه میگوید؟ میگوید ما در زیر سایهٔ قانون جهاد، پدران خود را کشتیم، عموهای خود را کشتیم، برادران خود را کشتیم (63). «پس همانا این کفر شماست که از پدران خویش روی برگردانید».
خب پس فهمیدیم که کفر، تنها از خدا برگشتن نیست بلکه از پدر و پدربزرگ و آبا و اجداد برگشتن هم کفر است.
✳️ «یا بدرستی که کفر شما این است که از پدران خود روی برگردانید».
«قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: فَقَدِمْنَا المَدِينَةَ فِي عُقْبِ ذِي الحَجَّةِ، فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ الجُمُعَةِ عَجَّلْتُ الرَّوَاحَ حِينَ زَاغَتِ الشَّمْسُ... فَجَلَسَ عُمَرُ». الان همین عمر را هم اهل سنّت میگویند حضرت عمر. ببینید معادلات در صدر اسلام ملاک است، عبدالله ابن عباس میگوید عمر. شده لجبازی، این از اینطرف عنوان میدهد و او از آنطرف، بعد این طرفیها اگر عنوان ندهی میگویند اهانت کردی. من بارها گفتهام که شما خدا را قبول دارید میگویید خدا، نمیگویید حضرت خدا، نمیگویید جناب خدا.
🔷 پس مَسلمة ابن مخلّد میگوید که این دو آیه این است: «اِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللهِ بِاَمْوَالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَلَا اَبْشِرُوا اَنْتُمُ الْمُفْلِحُونَ وَالَّذِينَ آوَوْهُمْ وَ نَصَرُوهُمْ وَ جَادَلُوا عَنْهُمُ الْقَوْمَ الَّذِينَ غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ اُولَئِكَ لَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا اُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» یعنی همانا کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا با اموالشان و وجودشان، آگاه باشید بشارت میدهم که شما رستگار شدید و همچنین کسانی که پناهشان دادند و نصرت کردند آنها را و جدال نمودند با قوم و نزدیکانشان که غضب کرده بود خدا بر آنها، همان قومی که نمیدانند آنچه مخفی شده بر آنها از جلوی چشمانشان در حالی که جزا میگیرند به آنچه که عمل میکنند.
🔷 «عَنْ اَبِي سُفْيَانَ الْكَلَاعِيِّ اَنَّ مَسْلَمَةَ ابْنَ مُخَلَّدٍ الْاَنْصَارِيَّ قَالَ لَهُمْ ذَاتَ يَوْمٍ: اَخْبِرُونِي بِآيَتَيْنِ فِي الْقُرْآنِ»، وقتی که خود اهل سنّتی که به وسیلهٔ آنها تصرف شده در قرآن، کم و زیاد شده، اقرار و اعتراف میکنند به اینکه از آیات دزدی شده است.
▪️«وَ اَخْرَجَ اِبْنُ عَبْدُالبَرّ فِي التَّمْهِيد: عَنْ عُمَيْرَةَ ابْنِ فَرْوَةَ: اَنَّ عُمَرَ ابْنَ الْخَطَّابِ قَالَ لِاُبِي: اَوَلَيِسَ كُنَّا نَقْرَأُ فِيمَا نَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللهِ: «اِنَّ انْتِفَاءَكُمْ مِنْ آبَائِكُمْ كُفْرٌ بِكُمْ»؟ فَقَالَ: بَلَى, ثُمَّ قَالَ: اَو ليس كُنَّا نَقْرَأُ «الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ فِيمَا فَقَدْنَا مِنْ كِتَابِ اللهِ؟ فَقَالَ اَبِي: بَلَى!».
📕منبع: کتاب الدّرمنثور جلد ۱ صفحه ۲۵۸ به نقل از التمهید (ابن عبدالبر) است.
🔷 از عمیرة ابن فروه روایت شده که همانا عمر ابن الخطاب به اُبی ابن کعب گفت: آیا ما نمیخواندیم در میان آنچه که از کتاب خدا قرائت میکردیم «اِنَّ انْتِفَاءَكُمْ مِنْ آبَائِكُمْ كُفْرٌ بِكُمْ، بدرستی که انتفاء شما از پدرانتان کفر است برای شما»؟ میگوید این آیه بوده و آن را انداختهاند.
🔷 سپس گفت آیا نمیخواندیم در میان آنچه که مفقود شده است از کتاب خدا «الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ»؟ یعنی «فرزند متعلق به بستر است و برای هرزه و زناکار، سنگ است»، الان این جزء مفاد فقهی است ولی عمر ابن الخطاب میگوید این در کتاب بوده است.
🔷 «وَ اَخْرَجَ اِبْنُ عَبْدُالبَرّ فِي التَّمْهِيد: عَنْ عُمَيْرَةَ ابْنِ فَرْوَةَ: اَنَّ عُمَرَ ابْنَ الْخَطَّابِ قَالَ لِاُبِي: اَوَلَيِسَ كُنَّا نَقْرَأُ فِيمَا نَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللهِ، یادت هست که ما این را میخواندیم در کتاب خدا و الان نیست»؟ میگوید «یادت هست؟» یعنی فراموش شده است.
🔷 «اِنَّ انْتِفَاءَكُمْ مِنْ آبَائِكُمْ كُفْرٌ، نفیای که شما میبرید از پدرانتان کفر است»، این آیه افتاده، یعنی «شما پشت میکنید به پدرانتان، این کفر است»، در حالی که پیغمبر نهضتی را شروع کرد که تمام رشتههای فامیلی و قرابت و حسب و نسب پاره شده بود؛
➖یک عدهای زنانشان مسلمان بودند و شوهرانشان نبودند،
➖یک عده پدرانشان مسلمان شدند بچههایشان نبودند،
➖یک عدهای بچههایشان مسلمان شده بودند خانوادهشان نشده بود.
این چطور میتواند کفر بشود؟
🔷 آن وقت «طرف آمده با پیغمبر بیعت کند، پیغمبر میگوید اگر با من بیعت میکنی باید بابایت را بکشی»! بعد طرف قهر میکند میرود و عذاب وجدان میگیرد، دوباره میآید میگوید باشد هرچه تو میگویی (3621)»!
🔷 و این آیهای که مربوط به زنا است. میگوید این دوتا آیه را انداختهاند.
وقتی که هم شیعه و هم سنّی، رجالشان، بزرگان و ائمهشان اعتراف میکنند به بریده شدن این کتاب از حقایق و تصرف شدن در آن، لاجرم قابل اعتماد نبوده و اگر یک آیه را هم در آن دست برده باشند دیگر بقیه حسابش مشخص است، یعنی امنیت قرائت و کتابت از بین میرود.
🔷 وقتی ثابت شد که یک دانه آیه را جابجا کردهاند پس میشود که همهٔ آیات را جابجا کنند کمااینکه ما در دایرةالمعارف اعترافات ائمهٔ شیعه و بزرگان اهل سنّت را جمع کردیم که از این کتاب؛ تصرف شده، دخالت شده، کم و زیاد شده و ویراستاری به میل خودشان شده است.
قسمت سی و پنجم از دروس
#تحریف_قرآن
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6785 1403-02-01
🔴 نگاهی به نوشتار دینی در پرتو عقلانیت!
▪️«عَنِ اَلْفُضَيْلِ ابْنِ يَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللهِ يَقُولُ: اِنَّ قَائِمَنَا اِذَا قَامَ اِسْتَقْبَلَ مِنْ جَهْلِ اَلنَّاسِ اَشَدَّ مِمَّا اِسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللهِ مِنْ جُهَّالِ اَلْجَاهِلِيَّةِ قُلْتُ: وَ كَيْفَ ذَاكَ؟!
قَالَ: اِنَّ رَسُولَ اللهِ أَتَى اَلنَّاسَ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ اَلْحِجَارَةَ وَ اَلصُّخُورَ وَ اَلْعِيدَانَ وَ اَلْخُشُبَ اَلْمَنْحُوتَةَ وَ اِنَّ قَائِمَنَا اِذَا قَامَ أَتَى اَلنَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَاَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللهِ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ بِهِ ثُمَّ قَالَ اَمَا وَاللهِ لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ».
📚 منابع: کتاب الغیبه از شیخ نعمانی صفحه ۳۹۶، کتاب نوادرالاخبار صفحه ۲۷۶، کتاب اثبات الهداه جلد ۵ صفحه ۱۶۷، کتاب بحارالانوار جلد ۵۲ صفحه ۳۶۲ است.
🔶 از مفضل ابن یسار روایت شده که امام صادق در باب معرفی منجی مردم فرمود: «بدرستی که پیامبر بر مردمانی آمد که سنگ و صخره و چوب معطرِ تراشیده را میپرستیدند و قائم ما هنگامی که قیام میکند به سوی مردم میآید در حالی که همهٔ آنها کتاب خدا را علیه او تأویل میکنند و با آن بر او احتجاج مینمایند»، این برمیگردد به «حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ»، وقتی که قرآن بی در و پیکر است هر کسی از آیاتش به نفع خود و بر علیه حق و حقیقت و حقانیت استفاده میکند.
🔶 «عَنِ اَلْفُضَيْلِ ابْنِ يَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللهِ يَقُولُ: اِنَّ قَائِمَنَا اِذَا قَامَ اِسْتَقْبَلَ مِنْ جَهْلِ اَلنَّاسِ اَشَدَّ مِمَّا اِسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللهِ مِنْ جُهَّالِ اَلْجَاهِلِيَّةِ» میگوید زمانی که قیام کنندهٔ الهی میآید جهل مردم بیش از جهالت عصر نبوی است.
🔶 «قُلْتُ: وَ كَيْفَ ذَاكَ» این حرف چطوری است؟
«قَالَ: اِنَّ رَسُولَ اللهِ أَتَى اَلنَّاسَ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ اَلْحِجَارَةَ وَ اَلصُّخُورَ وَ اَلْعِيدَانَ وَ اَلْخُشُبَ اَلْمَنْحُوتَةَ» پیغمبر قیام کرد در حالی که مردم، اینها را میپرستیدند «وَ اِنَّ قَائِمَنَا اِذَا قَامَ أَتَى اَلنَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَاَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللهِ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ بِهِ ثُمَّ قَالَ اَمَا وَاللهِ لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ».
🔶 خب اینجا بحث سر چیست؟ میگوید «مردم نادانتر از زمان پیغمبر هستند»، دقت کنید اصلاً برعکس است! در زمان رسول الله مردم سنگ و چوب را به عنوان بت، متجلی از اسماء و صفاتِ خدا را میپرستیدند و مردم آخرالزمان از قرآن استفاده میکنند، پس این چطور جاهل هستند؟!
🔶 دقت کنید در زمان ظهور، عبادتِ عقل است، چطور ممکن است که مردم جاهلتر از زمان پیامبر باشند؟ عقل آنها آیات را درآورده و بر علیه خود دین استفاده میکنند، دقیقاً کاری که شما میکنید. این خیلی حرف است؛ «وَ اِنَّ قَائِمَنَا اِذَا قَامَ أَتَى اَلنَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَاَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللهِ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ» من تعجب میکنم چطور امام صادق این را میگوید؟ شاید هم برای تقیه است، چون که اگر بدون تقیه میگفت که «مردم آنقدر عقلشان رسیده که دیگر نسخههای قرآن، آنها را هدایت نمیکند دلالت نمیکند، به هیچی و پوچی این کتاب رسیدهاند»، اذیتش میکردند، اما الان اینجا محیط باز شده است. مردم در انتهای عمر اسلام آنقدر فهیم هستند که به وسیلهٔ آیات، خود دین را نقد و محکوم میکنند.
▪️«عَنْ اَبِي عَبْدِ اللهِ قَالَ: اَلْقَائِمُ يَلْقَى فِي حَرْبِهِ مَا لَمْ يَلْقَ رَسُولُ اللهِ اِنَّ رَسُولَ اللهِ أَتَاهُمْ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ حِجَارَةً مَنْقُورَةً وَ خُشُباً مَنْحُوتَةً وَ اِنَّ اَلْقَائِمَ يَخْرُجُونَ عَلَيْهِ فَيَتَاَوَّلُونَ عَلَيْهِ كِتَابَ اللهِ وَ يُقَاتِلُونَهُ عَلَيْهِ».
📚 کتاب بحارالانوار جلد ۵۲ صفحه ۳۶۲ است، کتاب الغیبه نعمانی صفحه ۳۹۷ است.
🔶 ایضا از امام صادق است، میگوید «این قائم در جنگش میبیند آنچه که رسولالله ندیده»، یعنی همین، کسی آنجا جرات نداشت در برابر پیامبر قرآن را نقد کند ولی اینجا خدا اجازه داده و محیط را فراهم کرده است.
🔶 «که رسول خدا هرگز ندید، بدرستی که پیامبر به سوی آنها آمد در حالی که آنها میپرستیدند سنگهای زینت داده شده با نقره و چوبهای تراشیده شده»، اما در زمان «یُخْرِجُون النَّاس مِنْ دِینِ الله اَفْوَاجاً» که منجی میخواهد بیاید، مردم مستندشان خود این کتاب است، یعنی مردم مسلمان آنقدر محقق و متبحر شدهاند که براحتی میتوانند منجی را با این کتاب محکوم کنند.
🟡 عزیزان همراه
حضور آنلاین کاشف توحید بدون مرز:
🗓 شنبه ۴۰۳.۲.۱
در ساعت ۱۵:۳۰ (۳:۳۰ بعدازظهر) خواهد بود.
♈️ «وَ اَلْمُبَدِّلِینَ، تبدیل کردند»، هرچه خواستند این طرف و آن طرفش کردند. «اَلَّذِینَ جَعَلُوا اَلْقُرْآنَ عِضِینَ» آنهایی که قرآن را تکه تکه کردند پارهاش کردند.
♈️ ادامه بحث علوی است:
میگوید: در حالی که خدا اِبا دارد جز اینکه نور خود را کامل کند هر چند کافران ناخشنود و کراهت داشته باشند؛ «یُرِیدُونَ اَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِاَفْوَاهِهِمْ وَ یَأْبَى اللهُ اِلَّا اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ( ۳۲ توبه)» این آیه، ۳۲ توبه است.
♈️ «نگفته بود تا بپوشانند حقیقت را بر مردم»، چنین دستوری نیامده بود که قرآن را تصفیهاش کنید.
«تا اینکه ترک کردند در آن کتاب، آنچه که دلالت میکرد بر احداث آن و تحریف باقی گذاشتند». ببینید علی چقدر دربارهٔ تحریف قرآن حرف میزند!
♈️ «یَعْنِی اَنَّهُمْ اَثْبَتُوا فِی اَلْکِتَابِ مَا لَمْ یَقُلْهُ اللهُ» اینها آوردند در کتاب چیزی را که خدا نگفته بود، «لِیَلْبِسُوا عَلَى اَلْخَلِیقَةِ فَاَعْمَى» چه کردند؟ دست بردند در آن که مردم را به کوری بکشانند «عَلَى اَلْخَلِیقَةِ» خلق آیه کردند «فَاَعْمَى اللهُ قُلُوبَهُمْ، خدا کور کرد قلبشان را»، خب کارشان را کردهاند. حالا خدا چه کار کرده است؟
♈️ آیه ۱۷ سوره رعد را میگوید: «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَ اَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْاَرْضِ» (۱۷ رعد)، پس کف روی آب میرود ولی آنچه که نفع دارد برای مردم باقی میماند». کف روی آب تجاوز به قرآن است، این رفته، بعد حقیقت مانده؟ این که ما برعکسش را داریم میبینیم! در صفین بالای نیزه رفت، آیا کف بود؟ یا اینکه نه تعیین کنندهٔ مبارزه حق و باطل بود؟! اگر کف روی آب بود که علی شکست نمیخورد!
♈️ «کف روی آب در این آیه، همان کلمات ملحدینی است که آنها را در قرآن ثبت کردند»، گوش بده ببین علی چه میگوید! میگوید: «ملحدند آنهایی که قرآن را زیر و رو کردند»، یعنی حساب خلفا دیگر پاک شد! چه کسانی قرآن را به نفع خود بالا پایین کردند؟ مشخص است!
♈️ «فَاَمَّا اَلزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفٰاءً وَ اَمَّا مٰا یَنْفَعُ اَلنَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی اَلْاَرْضِ (١٧ رعد)» علی توضیح میدهد: «فَالزَّبَدُ فِی هَذَا اَلْمَوْضِعِ کَلاَمُ اَلْمُلْحِدِینَ اَلَّذِینَ اَثْبَتُوهُ فِی اَلْقُرْآنِ فَهُوَ یَضْمَحِلُّ وَ یَبْطُلُ وَ یَتَلَاشَى عِنْدَ اَلتَّحْصِیلِ» صلاح نبود قرآنی که آنها جمعآوری کردهاند و رواج دادند اصلاح شود و آنچه آنها از آیاتش حذف کردند به آن اضافه گردد.
♈️ مصحح این کتاب، حضراتی بودند که همه چیز را صاحب شدند.
«این کار موجب تقویت حجتهای اهل تعطیل و کفر گردید و مردم منحرف از قبلهٔ ما شدند»! اهل تعطیل چیست؟ یعنی آنهایی که اسلام را تعطیل کردند. بعد از شهادت نبوی اسلام از حیات خود ساقط شد به نص «اِرتَدَّ النَّاس»، برای همین امیرالمؤمنین طی سه جنگ با مسلمانها، فروع دینیها و قرآن خوانها جنگید، فاتحهٔ اسلام خوانده شده بود.
♈️ «لِمَا فِی ذَلِکَ مِنْ تَقْوِیَةِ حُجَجِ اَهْلِ اَلتَّعْطِیلِ وَ اَلْکُفْرِ وَ اَلْمِلَلِ اَلْمُنْحَرِفَةِ عَنْ قِبْلَتِنَا» تمام مردم را در همهٔ زمینهها و زمانها و مکانها از قبله منحرف کردند و بردند به دین خودشان. خیلی وامصیبتهاست! مسئله خیلی سنگین است! میگوید این کتاب برای تقویت حجت آنهایی است که اسلام را به تعطیلی کشاندند. حجت یعنی دلیل، برهان.
♈️ الان شما احتجاج میکنید روی آیات غدیر با مخالفین غدیر، میگویند اصلاً این آیات ربطی به غدیر ندارد، ربطی به علی ندارد، این مربوط به خوردنیها است، یعنی فقط شیعه قبول دارد! با آنکه بزرگان اهل سنّت اعتراف کردند، که در کتاب الغدیر علامهٔ امینی تمام اعترافات بزرگان اهل سنّت جمعآوری شده است.
♈️ ابطال این آیاتی که در بالا توضیح داده شد مثل کف روی آب است و ملحدین آن را در قرآن ثبت کردهاند، از این جهت با مشورتِ هم این کار را انجام دادند. فردای صبح آن روز پسر یکی از این بزرگان، علی را در کوچه دید، چه گفت؟ گفت جایت خالی بود حال قرآن را جا آوردیم، یک کتابی ساختیم که نگو و نپرس (4321)! ثمرهٔ این کتاب، تروریست است! میگویی چرا داعش سر میبرد؟ پرچمش پرچم پیغمبر است، کلامش آیات قرآن است.
♈️ «لِاَنَّ اَهْلَ اَلْبَاطِلِ فِی اَلْقَدِیمِ وَ اَلْحَدِیثِ اَکْثَرُ عَدَداً مِنْ اَهْلِ اَلْحَقِّ» ببینید حق مرده، آیا زنده است؟ علی میگوید مرده. چه میگوید؟ «لِاَنَّ اَهْلَ اَلْبَاطِلِ فِی اَلْقَدِیمِ وَ اَلْحَدِیثِ اَکْثَرُ عَدَداً مِنْ اَهْلِ اَلْحَقِّ» پرچمداران باطل جمعیتشان بیشتر هستند،
6784- وای اگر این کتاب، حکم جنایت دهد
پیرو آن را ببین، قتل و فجایع دهد 403.01.31
#صوتی
خدا صبر ندارد بعد موسی صبر داشته باشد؟ بعد بندگان خدا هم صبور باشند؟
♦️الان تکیه کلام مردم این است، میگویند آنقدر در فشار هستیم که اگر خود خدا بیاید جای ما زندگی کند فریادش بلند میشود. صبر به خاطر فشار است اگر فشار نباشد صبر معنا نمیدهد. چرا فشار است؟ مگر نگفت «خُلِقَ الْاِنْسَانُ ضَعِيفاً (٢٨ نساء)»، «اللهُ اَنْ يُخَفِّفَ (٢٨ نساء)، خدا تخفیف میدهد»؟
♦️تخفیف به چیست؟ تخفیف به اینکه انسان گناه میکند شلاقش نزنند، حد وارد زندگی مردم نکند، حدود که آمده در فقه، برای مجازات انسان ضعیف و نحیف و ضربهپذیر است که دشمنی مثل شیطان دارد که او دستش در همهٔ زمینههای اسم اعظم باز است! چرا حد به دزد وارد میشود؟ نانش را بریدی حدش میزنی؟ چرا برای زناکار حد وارد است؟ شهوتش دادی «فَاَلْهَمَها فُجُورَها (۸) شمس»، چه کند؟ ظرفیت ندارد! مجبور است به خاطر فشار جنسی برود لواط کند زنا کند.
♦️بعد خدا صبور است؟ قوانین سخت فرستاده، میگوید «هر کس از مرز من خارج شد دست راست و پای چپش را قطع کنید». ای الله، مگر دکان بقالی است که مردم وقتی از تو خسته شدند و به کسان دیگر رو آوردند باید قتل عام بشوند؟ آیا این صبر خدا را میرساند؟ مگر مغازه سوپری است که تو از اینجا خرید نکنی، از همسایهاش از همکارش خرید کنی بعد این ناراحت بشود و بعد تو را مجازات کند و بگوید چون از من خرید نکردی گردنت را قطع میکنم؟ دقیقاً حکم ارتداد یعنی همین!
---------------------------------------
🟡 درس سوم:
رحمت برای افراد خاصی از خلقت.
- «وَ اِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ اَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَصْلَحَ فَاَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ».
📕سوره انعام آیه ۵۴ است.
💠 «وَ اِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ» وقتی مومنین به نزدت میآیند به آنها سلام بکن.
«كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» ببینید اینجا سر گردنه است، اینجا نفَس دین را با مستدلات دین باید بگیری! میگوید «نوشته است خدا بر خودش رحمت را»، اولاً این مغایر با آزادی خداست. این چیزی که نوشته یعنی «خدا دِین پیدا میکند به مخلوق، ضامن میشود»، و این خلاف صمدیت است.
💠 خدایی که در برابر انسان اعلام میکند؛ «کتابت شد (یعنی محتوم شد) رحمت من بر شما»، نباید خالق جهنم باشد! در درس اول، آن آیه را یادت هست؛ «أَ فَلَا يَتُوبُونَ اِلَى الله»؟ کسی که بر نفْس خود حاکم کرده است رحمت را چه احتیاج به توبهٔ بندگان دارد؟
💠 «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» بنیانگذار این کتاب نمیداند چه میگوید، اگرنه چنین کلامی را نمیآورد، این مبحث، مردم را طلبکار میکند از خدا، یعنی تو دعا میکنی نگو بده، بگو آنچه که بر خودت وظیفه کردی بده، آنچه را که ضمانت نمودهای بده!
💠 ضمانت تو در چیست؟ «وَالْعَصْرِ اِنَّ الاِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ (۱-۲ عصر)» مردم آمدهاند که ضرر و زیان ببینند. اگر رحمت تو واسعه است چرا باید بندگانت زیر چرخ دندهٔ چرخِ فلک له بشوند در مقولهٔ سوءالقضا؟ آیا نفْس تو رحیم است؟ پس چرا مردم را فقیر آفریدی؛ «يا اَيُّهَا النَّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَى اللهِ (۱۵ فاطر)»؟ چه نیاز داری مردم را مریض کردهای؛ «اَلْمَرِیضُ اَسِیرُ الله»؟
نوشتار، تماماً معارض با همدیگر هستند.
💠 ادامه آیه را گوش بده: «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ اَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَصْلَحَ فَاَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» ببینید در یک آیه چقدر معارض دارد؟ رحمت را آورده در قالب این شرط؛ «مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهَالَةٍ، هر کس گناه کرد در اثر نفهمی»، جهل، عمومیت دارد، در مقولهٔ دین، انسان وقتی میداند آتش جهنم در انتظارش است چرا آدم میکُشد؟ جاهل است دیگر! یعنی در همان لحظهٔ ارتکاب جرم، این جهل تمام وجود او را فرا گرفته، حالا این چطور میشود «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»؟
💠 آنجا میگوید محتوم است حتمی هست، یقین بدان که نفْس خدا، حقیقت خدا، ماهیت خدا، موجودیت خدا بر پایهٔ رحمت است. پس چرا این رحمت را باز آورده در انشائات فرضی؟ «اَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ»، باز میرویم روی درس اول، آیه ۷۴ مائده؛ «أَ فَلَا يَتُوبُونَ».
💠 «ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ» توبه کرد بعد از گناه، «سوء» یعنی گناه، «وَ اَصْلَحَ» آدم شد، درست شد، آدم حسابی شد «فَاَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»، این «فَاَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» چه میگوید؟ «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» چه میگوید؟ معارض است! یک آیه، چند تا تعارض دارد.
6783 403-01-30
1⃣ تبلیغی برای خدای بیکار.
2⃣ وقتی که پیامبر مرسل، صبر نکند از مردم عادی چه توقعی میرود؟
(بازخوان از تدریسهای 6046 و 6314)
3⃣ رحمت برای افراد خاصی از خلقت.
#صوتی
تحریم سخن (419)» 29-01-1403
⚡️کشت و کشتارست از الله ما
➖خیری که به مردم میرسد از الله در همهٔ ممالک اسلامی جنگ است و قحطی و بی پولی و بیماری و بدبختی و بیچارگی! من تعجب میکنم که اسم این امت، «امت مرحومه» گذاشته شده یعنی چه؟ غیر از نمک رو زخم پاشیدن مردم پیرو خاتم النّبیین است؟ جبرائیل گفت «اینها هم مرحومه هستند» یعنی مورد رحم قرار گرفتند یعنی رحمت دارند، رحمتی که امام صادق میگوید وجود ندارد! ولی نگاه که میکنی برعکس شده؛ امت محرومه شده به جای مرحومه!
⚡️کشت و کشتارست از الله ما
دین و مذهب هم شده علاف ما
➖یک طوری ادیان و مذاهب این خدا را نشان میدهند که انگار دمِ درب آماده است تا درب را میزنی درب را باز میکند، درب اجابت منظورم است، این «ادْعُونِي اَسْتَجِبْ لَكُمْ (۶۰ غافر)» مشت خدا را باز کرد، بعد متشرع میآید برای اینکه نان و آب خودش قطع نشود میگوید نه «بِشَرْطِهَا وَ شُرُوطِهَا»! خب اینها را جبرائیل خودش نمیتوانست بیاورد در این آیه جا بدهد؟
⚡️آرامش ما فدای دین شد
➖خرجی که برای دینت کردی سلامتی بوده، جوانی و اعصابت بوده!
⚡️آرامش ما فدای دین شد
این زندگی خاک شده، محور کین شد
➖این عرض حال به فرمانروای هستی خالق همه خداهای کاذب و ساختگی است:
⚡️ما آشنای کوی محبّتیم
از این جهان بریده و در زیر محنتیم
➖منتظر جماعت را میگوید ها، بریده از همه جا، البته همهٔ مردم بریدهاند ولی منتظر بریده شده از گذشته و حال و چشمش به آینده است در مقولهٔ «وَانْتَظَرُوا فَتَرَقَّبُوا، فَتَرَبَّصُوا»، «اِنَّ وَعدَ اللهِ حَقٌّ (۵۵ یونس)»، «اِنَّ الله لَا یُخْلِفُ الْمِیعَاد (۹ آل عمران)».
⚡️وقت رفتن آمده ای منتظر
➖خدا کند که دیگر بداء نخورد!
➖تمام علائم جابجایی عصر دیده شده و اتفاق افتاده است.
⚡️وقت رفتن آمده ای منتظر
جست و خیزت را نگر، حالت به خیر
⚡️تار و پودم را خدا ویرانگر است
➖پدر مردم را این خدا درآورده است!
جای جای زندگی، پر از سم است
➖ سم، مهلک!
⚡️کلّ راه هر ثوابی را چرا پس بستهای؟
➖ثواب چیست؟ خیر، کار خیر میخواهد بکند؛ نان درآوردن برای خانواده کار خیر است، کمک به همنوع کردن کار خیر است، راهش را بسته، به خیّری که تا چند سال قبل عمدهٔ مخارج فقرا را میداد میگوییم کجایی؟ میگوید آن طرف هستم، میگویم خب رفتهای آنطرف اینجا چه میشود؟ میگوید «اینجا امتحانش را پس داده» یعنی هر کار خوبی کردیم کتک خوردیم، به این چه بگوییم؟
⚡️کلّ راه هر ثوابی را چرا پس بستهای؟
هر طرف آمد ز تو تیری چرا سگ بستهای؟
➖اسماءایذایی سگ درنده است، هار است، بیماری هاری دارد، پدر درمیآورد. اینها که سگ در خانهشان نگه میدارند از یک لحاظ خوب است چون یادشان نمیرود که زمنالکلاب است، روزگار سگها، همیشه یادشان میافتد. آنها را هم خدا نجات بدهد. یک نفر از اهل خانه دوست دارد بقیه دوست ندارند زجر میکشند؛ صدا میدهد، کثافت دارد، همه چیز همه چیز! طرف میگوید من دهانم را باز میکنم موی سگ در دهانم است، آخر این شد زندگی؟ این زندگی سگی است! بعد یک طوری جبر مطلق وادارش میکند که نتواند سگ را از خانه خارج کند. میگوید بچهام افسردگی دارد سگ برایش بخرم، آن یکی میگوید بچهدار نشدم سگ گرفتم به جای بچهام، ببین مردم چقدر بدبختند، سگ به جای بچهاش! یعنی ارزش توالد و تناسل و توارث رسیده در حد سگ، خیلی وضعِ خرابی است.
➖اعصاب مردم خراب است، مصرف قرص اعصاب عجیب بالا رفته، قرص خواب مصرفش زیاد شده، همهٔ اینها از الطاف «بِسْمِ الله الرَّحْمَن الرَّحیم» است.
⚡️خرمن آمد از عذابت ای خدا
➖یک ذرّه دو ذرّه که اذیت نمیکند.
هم به گردن یک طناب آمد ز این دارالبلا
➖«خرمن عذاب» میدانی یعنی چه؟ یعنی طرف سرما میخورد پول ندارد برود دکتر، کسی که ماهی هفت میلیون تومان حقوق وزارت کار دریافت میکند، بعد دکتر داخلی برای سرماخوردگی چقدر ویزیتش است؟! بعد ویزیت میکند، نسخهاش چقدر میشود؟ بعد معالجه نمیکند میشود آنفولانزا، معالجه نمیکند میشود کرونا، هم خودش از بین میرود و هم یک شهر را آلوده میکند، درد اولیه را معالجه نمیکند میشود سرطان، سرطان وخیم میشود به همه جا میگردد بعد به من عریضه میدهد میگوید ماهی هفتاد میلیون تومان خرج داروهای سرطانی ماست، خیلی پول است ها! آنهایی که ماشینهایشان چند میلیارد میارزد نه، برای آنها خیلی پول نیست، آنهایی که خانههایشان چند صد میلیون میارزد برای آنها پول خرد است، مثل شما که مثلاً یک هزار تومانی بیفتد زمین خیلی برات مهم نیست، هزار تومان است!
⚡️صبوری کن که تا عجز خدا بینی
➖«خدا عاجز شده از رسیدگی به مخلوقش»! این را دین، تاریخ، تقویم، عصر، بشر و اعتقادات ثابت کرده است.
⚡️صبوری کن که تا عجز خدا بینی
بکوبد خرمن فکرت، جزایی بی رمق بینی
دانشجویان عزیز
🛑به توصیه «کاشف توحید بدون مرز» کلیه فایلهای متفرقه، پرسش و پاسخ ها و.. در کانالی مجزا با عنوان «فروع دایرةالمعارف» قرار گرفت.
🛑نکته:
با توجه به اینکه در گذشته فایلهای پرسش و پاسخ و متفرقه کد مشابه با دروس داشتند برای سهولت کار شما کلمه porseman به ابتدای صوت و نوشتار اضافه گردید.
🛑لطفا لینک کانال را در اختیار همکلاسیهای خود قرار دهید.
@forooedayeratolmaaref
🔴 این اشعار را که برای «کتاب تحریف شده» عنوان کردم، اینها را یک جا جمع کنید. 6756
➖➖➖➖
✨کتابی که آمد ز کلبی نشان
نشاید که آدم نشاط آورد در عیان
6752
➖➖➖➖
✨۱- کتابی که خود باشدش زجر ما
نشاید که نامش شود خیر ما
✨۲- ز قرآن که آمد به زیر لحاف
نباید امید هدایت شود این صحاف
6753
➖➖➖➖
✨افسوس که این مکتب ما، زور ندارد
از بهت و خجل، آیه و یک سوره ندارد
6754
➖➖➖➖
✨صفحههای پُر طنینت، چون فریبا آمده
آیههایش چون سراب و مغلطه، دوز آمده
6755
➖➖➖➖
✨۱- چون که دحیه آمده ابزار وحی
پس نباید آفرینَش گفت بر این گونه که حی
✨۲- چون کتابت آمده زیر لحاف
بر همه قُرّاء آن، آمد ضعاف
6756
➖➖➖➖
✨ الکتاب و مَالکتاب، فیه اضدادُ الحساب
6757
➖➖➖➖
✨این کتاب و آن کتاب و هر کتاب
شد بنای ارتجاع در هر حُجُب
6758
➖➖➖➖
✨چون کتابت آمده در منظرت
پس بیابی صفحهاش را مغضبت
6759
➖➖➖➖
✨ای وای که این کاتب ما، مخ به سرش نیست
دُردانهٔ خلق است و دگر راهنما نیست
6760
➖➖➖➖
⚡️فتنه آمد در بیان آیهها
تا که مسدودش کند راه نجات بندهها
6761
➖➖➖➖
⚡️کتابت میکند این عبد مظلوم
حکایت میدهد از جمع مغموم
6762
➖➖➖➖
⚡️مجمع جنگ و جدال آمد کتاب
با خدا بودن، همیشه اضطراب
6763
➖➖➖➖
⚡️کتاب رهنمای من علیله
ناقص و نافی به حقایق چنین، جلیله
6765
➖➖➖➖
⚡️همه عمرم شد تباه از این کتاب
نامده ما را هدایت چون لباب
6766
➖➖➖➖
⚡️ما و این قرآن و آن عقل سلیم
کی تواند این بشر در عشرتی کآید عظیم
6781
➖➖➖➖
⚡️گفتا که کتابت بدهم، راه نمایم
بیراهه ببردی و ندادی تو امانم
6782
➖➖➖➖
#کتاب_تحریف_شده
#تحریف_قرآن
📚 سند: تفسیر عیاشی بود جلد ۱ صفحه ۱۸۰، کتاب تفسیر برهان جلد ۱ صفحه ۶۴۷، کتاب بحارالانوار جلد ۱۵ صفحه ۱۷۹، از امام باقر است.
♦️«وَ اِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ (۸۱ آل عمران)» هنگامی که خداوند پیمان گرفت از پیامبران که چون کتاب و حکمت را به شما دادم و سپس رسولی نزد شما آمد که تصدیق میکند آنچه با شماست باید به او ایمان بیاورید و حتماً او را نصرت دهید.
♦️مصحح ما امام باقر چه میگوید؟ میگوید اینجا چند تای آن افتاده؛ «وَ اِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثٰاقَ ﴿اُمَمِ﴾ اَلنَّبِيِّينَ».
➖آنجا در کتاب رایج چه بود؟ «مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ» است.
➖اینجا یک «﴿اُمَمِ﴾» اضافه دارد.
آن وقت معنایش چه میشود؟ «هنگامی که خداوند پیمان گرفت از ﴿امتهای﴾ پیامبران».
➖آنجا در کتاب رایج یک امت را میگوید.
➖اینجا میگوید ﴿امتها﴾.
♦️یعنی خطاب به تمام ملتهای موحد است که شما چه میکنید؟ وقتی که کتاب نازل شد برای شما باید اطاعت کنید!
ملتهای توحیدی هم تقسیم میشود بین چندین هزار سال، که مردم آشنا شدند با چیزی به نام خدا و پیامبران را شناختند.
▪️«قالَ اَلصَّادِقُ: «وَ اِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ ﴿اُمَمِ﴾ اَلنَّبِيِّينَ» بِتَصْدِيقِ نَبِيِّهَا وَ اَلْعَمَلِ بِمَا جَاءَهُمْ بِهِ وَ اَنَّهُمْ خَالَفُوهُ بَعْدَ مَا جَاءَ وَ مَا وَفَوْا بِهِ وَ تَرَكُوا كَثِيراً مِنْ شَرَائِعِهِ وَ حَرَّفُوا كَثِيراً مِنْهَا».
📚 کتاب تفسیر التبيان جلد ۲ صفحه ۵۱۴، از شیخ طوسی است، کتاب بحارالانوار جلد ۱۱ صفحه ۱۲ و ۱۵ و صفحه ۱۷۶ است.
♻️ از امام صادق است.
اینجا تشریح از امام صادق است: «قالَ اَلصَّادِقُ: «وَ اِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ ﴿اُمَمِ﴾ اَلنَّبِيِّينَ» بِتَصْدِيقِ نَبِيِّهَا وَ اَلْعَمَلِ بِمَا جَاءَهُمْ بِهِ وَ اَنَّهُمْ خَالَفُوهُ بَعْدَ مَا جَاءَ وَ مَا وَفَوْا بِهِ وَ تَرَكُوا كَثِيراً مِنْ شَرَائِعِهِ وَ حَرَّفُوا كَثِيراً مِنْهَا» میگوید هنگامی که خداوند پیمان گرفت از امتهای پیشین به اینکه تصدیق کنند پیامبر خود را و عمل کنند به آنچه برایشان آورده، آنها مخالفت کردند و بعد از آنکه آمد وفا نکردند به آن، و ترک کردند بسیاری از قوانین و شرایع او را و بسیاری از آنچه که آورده بود را تحریف نمودند.
♻️ اینجا امام صادق رسماً میگوید: «وَ تَرَكُوا كَثِيراً مِنْ شَرَائِعِهِ» شریعت این نیست که الان در دست مؤمنین است بلکه آن است که در پیش رجال ظهوری است، «وَ حَرَّفُوا كَثِيراً مِنْهَا» باز هم اینجا امام صادق پرده را کنار زده و میگوید «تحریف کردند»، یعنی مَن درآوردی، از خودشان آوردند.
♻️ وقتی که پیامبر یک عملی را تأیید میکند، مثل مسئلهٔ زنانش که شب هنگام از خانه خارج میشدند و پیغمبر بی تفاوت است، یعنی این را گناه نمیداند، بعد عمر ابن الخطاب عمر الفاروق خلیفهٔ دوم رسول الله میآید و به پیغمبر القای آیه میکند که نه اینطوری خوب نیست که زنهای تو بیرون میروند، بعد پیغمبر مجبور میشود که آیه بیاورد، که اسناد و مدارکش در کتاب دایرةالمعارف هست (4041).
♻️ «خَالَفُوهُ» این است، مخالفت با رسول الله! جلوتر از پیغمبر حرکت کردند، در نتیجه «تَرَكُوا كَثِيراً مِنْ شَرَائِعِهِ» این شرایعی که پیغمبر مجبور شد که به دین وارد کند، شکل دین شاکلهٔ مذهب را عوض کرد. پیامبری که اختیار ندارد، پیامبری که میترسد، نه زورش به زنانش میرسد و نه زورش به اصحاب و انصار و حواریونش میرسد.
♻️ خب اینجا امام صادق چند تا بحث دارد:
➖یکی «خَالَفُوهُ» اینها مخالفت کردند، «بِمَا اَنْزَلَ الله».
➖یکی «تَرَكُوا كَثِيراً مِنْ شَرَائِعِهِ»، بزرگترین شریعت چیست؟ خلافت علوی است.
➖«وَ حَرَّفُوا كَثِيراً مِنْهَا» تحریف کردند، هم از سنّت نبوی، هم از سیرهٔ ایشان، هم از کلامش و هم از قرآن.
-----------------------------------------
🟣 درس دوم:
خدا که نمیدهد، به نام او چه کسی میدهد؟
- «شَرُّ النَّاسِ مَنْ یُسَألُ بِاللهِ ثُمُّ لَا يُعْطِي».
مباحثی است از کتاب اهل سنّت، امام احمد حنبل و شیخین ترمذی و ابن حبان، از رسول الله است.
🔶 «شَرُّ النَّاسِ مَنْ یُسَألُ بِاللهِ ثُمُّ لَا يُعْطِي» بدترین انسانها کسانی هستند که با وجود اینکه به خاطر خداوند از آنها چیزی خواستهاند از دادن خودداری میکنند. شنیدی که میگوید «لقمه را دور میزند میکند در دهانش»؟ حالا جریان این است، طرف از خدا خواسته و خدا نمیدهد، بعد میخواهد از دیگری به نام خدا به خاطر خدا به یاد خدا تقاضای کمک کند که طرف نمیدهد، بعد خدا میگوید این «شَرُّ النَّاسِ» است.
6782 403-01-28
1⃣ گفتا که کتابت بدهم، راه نمایم
بیراهه ببردی و ندادی تو امانم
2⃣ خدا که نمیدهد، به نام او چه کسی میدهد؟
3⃣ وقتی که میکُشید به احسن وجه نابود کنید!
(بازخوان از تدریس 5841)
#صوتی
✳️ «فَلَمَّا سَكَتَ المُؤَذِّنُونَ قَامَ، فَاَثْنَى عَلَى الله بِمَا هُوَ اَهْلُهُ، ثُمَّ قَالَ: اَمَّا بَعْدُ، فَاِنِّي قَائِلٌ لَكُمْ مَقَالَةً قَدْ قُدِّرَ لِي اَنْ اَقُولَهَا، لَا اَدْرِي لَعَلَّهَا بَيْنَ يَدَيْ اَجَلِي»، میگوید «دم آخر دارم اعتراف میکنم»، جالب است ها، آن شب کودتا همه را راست و ریست کردند به قول مردم، حالا الان احساس مرگ میکند، میگوید من میخواهم اعتراف به گناه کنم؛ «اِنَّ الله بَعَثَ مُحَمَّداً بِالحَقِّ، وَ اَنْزَلَ عَلَيْهِ الكِتَابَ، فَكَانَ مِمَّا اَنْزَلَ الله آيَةُ الرَّجْمِ» آن آیه رجم!
✳️ «فَقَرَأْنَاهَا وَ عَقَلْنَاهَا وَ وَعَيْنَاهَا، رَجَمَ رَسُولُ اللهِ وَ رَجَمْنَا بَعْدَهُ... ثُمَّ اِنَّا كُنَّا نَقْرَأُ فِيمَا نَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللهِ: {اَنْ لَا تَرْغَبُوا}» همین آیهای که گفتم حذف شده؛ «{اَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، فَاِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، اَوْ اِنَّ كُفْراً بِكُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ}».
▪️سوره فرقان آیه ۲۸ است.
- «عَنْ اَبِی عَبْدِ الله اَنَّهُ قَالَ: واللهِ مَا کَنَى اللهُ فِی کِتَابِهِ حَتَّى قَالَ: «یٰا وَیْلَتىٰ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاٰناً خَلِیلاً»، وَ اِنَّمَا هِیَ فِی مُصْحَفِ عَلِیٍّ: «یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذِ {اَلثَّانِیَ} خَلِیلاً» وَ سَیَظْهَرُ یَوْماً».
📚 تفسیر برهان جلد ۴ صفحه ۱۲۴، بحارالانوار جلد ۲۴ صفحه ۱۸، تفسیر کنزالدقائق جلد ۹ صفحه ۳۸۶، از امام صادق است.
🔶 «يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِيلًا ( ۲۸ فرقان)» ای وای بر من ای کاش که فلانی را هرگز به عنوان دوست نمییافتم.
مصحح امام صادق است؛ به خدا قسم که خدا با کنایه نگفت در کتاب خود آیهٔ مذکور را و بی گمان در مصحف علی اینطور آمده: «یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذِ {اَلثَّانِیَ} خَلِیلاً».
«ثانی» در لسان شیعه معروف است به عمر ابن الخطاب، عمرالفاروق خليفهٔ دوم رسول الله و بقول اهل سنّت «رَضِی الله عَنْه».
🔶 اینجا میگوید ﴿اَلثَّانِیَ﴾ افتاده، در آن شب کودتا ثانی (دومی) را انداختند، یعنی میگوید که «ای کاش با دومی رفاقت نمیکردم» منظور حذف غدیر است، «اِنَّمَا هِیَ فِی مُصْحَفِ عَلِیٍّ» در مصحف علی آمده ﴿اَلثَّانِیَ﴾.
🔶 ببینید چقدر استبداد مذهبی قوی بوده که علی هم در کتابش بندهٔ خدا اسم عمر را نیاورده، بلکه ﴿اَلثَّانِیَ﴾ آورده، کتابی که در پستو هست ها، آخر ببین این دین چطوری میخواهد مردم را هدایت کند؟ همهاش پردهپوشی، پر از حجاب، پنهانکاری، کلمالنّاس، تقیه!
این هم یک جورهایی شاید تکرار درس دیروز و پریروز باشد.
▪️«وَ عَنْ عَبْدِ اللهِ ابْنِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ قَالَ: ثُمَّ اِنَّ عُمَرَ اِحْتَزَمَ بِاِزَارِهِ وَ جَعَلَ يَطُوفُ بِالْمَدِينَةِ وَ يُنَادِي اَلَا اِنَّ اَبَا بَكْرٍ قَدْ بُويِعَ لَهُ فَهَلُمُّوا اِلَى اَلْبَيْعَةِ فَيَنْثَالُ اَلنَّاسُ يُبَايِعُونَ فَعَرَفَ اَنَّ جَمَاعَةً فِي بُيُوتٍ مُسْتَتِرُونَ فَكَانَ يَقْصِدُهُمْ فِي جَمْعٍ كَثِيرٍ وَ يَكْبِسُهُمْ وَ يُحْضِرُهُمُ اَلْمَسْجِدَ فَيُبَايِعُونَ حَتَّى اِذَا مَضَتْ اَيَّامٌ اَقْبَلَ فِي جَمْعٍ كَثِيرٍ اِلَى مَنْزِلِ عَلِيٍّ فَطَالَبَهُ بِالْخُرُوجِ...
فَرَاسَلَهُمْ عَلِيٌّ اَنْ لَيْسَ اِلَى خُرُوجِي حِيلَةٌ لِاَنِّي فِي جَمْعِ كِتَابِ اللهِ اَلَّذِي قَدْ نَبَذْتُمُوهُ وَ اَلْهَتْكُمُ اَلدُّنْيَا عَنْهُ وَ قَدْ حَلَفْتُ اَنْ لَا اَخْرُجَ مِنْ بَيْتِي وَ لَا اَدَعَ رِدَائِي عَلَى عَاتِقِي حَتَّى اَجْمَعَ اَلْقُرْآنَ».
📚 الاحتجاج جلد ۱ صفحه ۸۰، بحارالانوار جلد ۲۸ صفحه ۲۰۴، عوالم العلوم جلد ۱۱ صفحه ۵۵۵، این روایت را، هم منابع اهل سنّت نقل کردند و هم شیعه.
🔶 از عبدالله ابن عبدالرحمان دربارهٔ اتفاقات بعد از سقیفه روایت شده است: «سپس عمر لباس خود را با عزم خاصی پوشید و در تمام کوچه و محلات مدینه دور میزد و ندا میکرد: آگاه باشید که با ابوبکر بیعت شد پس برای بیعت کردن به سوی او بیایید»، شده بود جارچی ابوبکر، بده بستان بود دیگر، عمر گفت من تو را نصب میکنم و تو هم بعد از خودت من را نصب کن. ببین کار دین به کجا کشیده بود! آن وقت این دین میخواهد هدایت کند؟
🔶 «پس مردم از هر سو آمدند برای بیعت، در این وقت عمر متوجه شد که همانا عدهای در خانههای خودشان پنهان شدهاند سپس قصد خانههای آنها را کرد و به همراه عده زیادی که آنها را بگیرد و حاضر کند در مسجد، پس بیعت کردند آنها تا اینکه چند روز گذشت و او با گروه زیادی به درب منزل علی رفت و او را طلب کرد برای خارج شدن.
🔶 «اَلْقَائِمُ يَلْقَى فِي حَرْبِهِ مَا لَمْ يَلْقَ رَسُولُ اللهِ اِنَّ رَسُولَ اللهِ أَتَاهُمْ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ حِجَارَةً مَنْقُورَةً وَ خُشُباً مَنْحُوتَةً وَ اِنَّ اَلْقَائِمَ يَخْرُجُونَ عَلَيْهِ فَيَتَاَوَّلُونَ عَلَيْهِ كِتَابَ اللهِ وَ يُقَاتِلُونَهُ عَلَيْهِ».
چقدر خوب است! چقدر شماها ترقی کردهاید! در حدّ خود پیغمبر، شما رسیدهاید، او قرآن آورده؛ قرآنی که میگوید «ظَنِّيُّ الدِّلَالة» هست و این ظنی الدلالهٔ خدا، ذو وجوه را میآورد که علی مرتضی گفت، و اینجا مردم از خود کتاب درمیآورند، لذا این کتاب را ما نگه میداریم چون به دردمان میخورد، افشاگری منجی شما بر اساس گفتههای همین کتاب و مصادر دینی و مذهبی است.
▪️بخش دوم:
ایضاً بخشهایی از یک روایت طولانی از امام صادق در باب آمدن منجی است.
- «ثُمَّ يَتْلُو اَلْقُرْآنَ فَيَقُولُ اَلْمُسْلِمُونَ: هَذَا وَالله اَلْقُرْآنُ حَقّاً اَلَّذِي اَنْزَلَهُ الله تَعَالَى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ مَا اُسْقِطَ مِنْهُ وَ حُرِّفَ وَ بُدِّلَ... فَيُبَايِعُهُ اَلْحَسَنِيُّ وَ سَائِرُ عَسْكَرِهِ، اِلَّا اَرْبَعَةَ آلاَفٍ مِنْ اَصْحَابِ اَلْمَصَاحِفِ...».
📗کتاب مختصر البصائر صفحه ۴۳۳ است.
♦️میگوید: «ثُمَّ يَتْلُو اَلْقُرْآنَ فَيَقُولُ اَلْمُسْلِمُونَ: هَذَا وَالله اَلْقُرْآنُ حَقّاً اَلَّذِي اَنْزَلَهُ الله تَعَالَى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ مَا اُسْقِطَ مِنْهُ وَ حُرِّفَ وَ بُدِّلَ... فَيُبَايِعُهُ اَلْحَسَنِيُّ وَ سَائِرُ عَسْكَرِهِ، اِلَّا اَرْبَعَةَ آلاَفٍ مِنْ اَصْحَابِ اَلْمَصَاحِفِ...» پس حسنی (همان سید حسنی که معروف است) میآید تا با مهدی بیعت کند و در بین اینها چهار هزار نفر هستند که به نام اصحاب مَصاحف نامگذاری شدند، یعنی اینها قرآن دانند، قرآن خوانند، حاملین قرآنند، قاری قرآنند. خیلی جالب است، معارضین منجی در پایان عمر اسلام کسانی هستند که قرآن را مثل کف دست میدانند، بلد هستند، خواندهاند و تحقیق دارند.
♦️«اِلَّا اَرْبَعَةَ آلاَفٍ مِنْ اَصْحَابِ اَلْمَصَاحِفِ...» مردم بیعت میکنند غیر از این چهار هزار نفر! امروز چهار هزار محقق دارد که دین را به چالش کشیده و با اسناد خود دینی افشاگری کرده که هیچ چیزی در این کتاب باقی نمانده و همه را غارت کردند و بردند و جایگزین کردند آنچه که مصلحت بود.
▪️- بخشی از آیه ۲۳ سوره ص است.
- في قراءة عبد الله: «اِنَّ هَذَا اَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً ﴿اُنْثَى﴾...».
📚 این بخش هم اسنادش از اهل سنّت است: تفسیر طبری جلد ۲۱ صفحه ۱۷۷، تفسیر فخر رازی جلد ۲۶ صفحه ۱۹۶، تفسیر کشاف از زمشخری جلد ۴ صفحه ۸۵، المحرر الوجیز از ابن عطیه جلد ۴ صفحه ۵۰، تفسیر قرطبی جلد ۱۵ صفحه ۱۷۴ است.
♦️«اِنَّ هَذَا اَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ (۲۳ ص)» بدرستی که برادر من نود و نه گوسفند دارد و من یک دانه دارم، آمده میگوید این یک دانه را بده که به آن نود و نه تا قاطی کنیم. مثال معروف هم هست که «از دهان نخورده بگیر بده دهان خورده»!
♦️در قرائت عبدالله ابن مسعود آمده که «اِنَّ هَذَا اَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً ﴿اُنْثَى﴾...»، بدرستی که این برادر من نود و نه گوسفنده ماده دارد. این «﴿اُنْثَى﴾» را انداخته.
عبدالله ابن مسعود هم که از مورخین و محدثین بزرگ است، هم شیعه قبولش دارد و هم سنّی.
♦️پس این نود و نه تا، و این یک دانه، ماده بودند. حالا اینجا چرا تعویض کردند؟ چون عجله داشتند، باید تا صبح نشده قرآن را زیر و رو کنند و آنچه را که میخواهند حذف کنند و آنچه را که میخواهند وصل کنند و الّا اینجا ربطی ندارد که «﴿اُنْثَى﴾» را بیندازند.
▪️«عَنْ اَبِي سُفْيَانَ الْكَلَاعِيِّ اَنَّ مَسْلَمَةَ ابْنَ مُخَلَّدٍ الْاَنْصَارِيَّ قَالَ لَهُمْ ذَاتَ يَوْمٍ: اَخْبِرُونِي بِآيَتَيْنِ فِي الْقُرْآنِ لَمْ يُكْتَبَا فِي الْمُصْحَفِ فَلَمْ يُخْبِرُوهُ، فَقَالَ مَسْلَمَة: «اِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللهِ بِاَمْوَالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَلَا اَبْشِرُوا اَنْتُمُ الْمُفْلِحُونَ وَالَّذِينَ آوَوْهُمْ وَ نَصَرُوهُمْ وَ جَادَلُوا عَنْهُمُ الْقَوْمَ الَّذِينَ غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ اُولَئِكَ لَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا اُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ».
📗منبع: کتاب الاتقان جلد ۳ صفحه ۸۴ است.
🔷 «از ابی سفیان کلاعی روایت شده که مَسلمة ابن مخلّد انصاری یک روز برای آنها گفت: مرا خبر دهید به دو آیه در قرآن که هرگز نوشته نشده است». این خودش از رجال اصحاب نبوی است، این میگوید دو تا آیه افتاده است.
نفوس گمراه شدگانِ از اسلام بیشتر است از هدایت شدگان، برای همین قرآن میگوید: «اَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ (۶۳ عنکبوت، ۴ حجرات)»، «لَا تَشْعُرُونَ (۱۵۴ بقره)».
قسمت سی و چهارم از دروس
#تحریف_قرآن
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6784 1403-01-31
🔴 وای اگر این کتاب، حکم جنایت دهد
پیرو آن را ببین، قتل و فجایع دهد
- «قال علیّ: وَ لَمْ يَكُنْ عَنْ اَسْمَاءِ اَلْاَنْبِيَاءِ تَجَبُّراً وَ تَعَزُّزاً بَلْ تَعْرِیفاً لِاَهْلِ اَلاِسْتِبْصَارِ، اِنَّ اَلْکِنَایَةَ عَنْ اَسْمَاءِ اَصْحَابِ اَلْجَرَائِرِ اَلْعَظِیمَةِ مِنَ اَلْمُنَافِقِینَ فِی اَلْقُرْآنِ لَیْسَتْ مِنْ فِعْلِهِ تَعَالَى وَ اِنَّهَا مِنْ فِعْلِ اَلْمُغَیِّرِینَ وَ اَلْمُبَدِّلِینَ اَلَّذِینَ جَعَلُوا اَلْقُرْآنَ عِضِینَ.... «فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ اَلْکِتٰابَ بِاَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هٰذٰا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً»... وَ تَحْرِیفِ اَلْکَلِمِ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ بِقَوْلِهِ: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِاَفْوٰاهِهِمْ وَ یَأْبَى اللهُ اِلَّا اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْکٰافِرُونَ»، یَعْنِی اَنَّهُمْ اَثْبَتُوا فِی اَلْکِتَابِ مَا لَمْ یَقُلْهُ اللهُ لِیَلْبِسُوا عَلَى اَلْخَلِیقَةِ فَاَعْمَى اللهُ قُلُوبَهُمْ.. وَ ضَرَبَ مَثَلَهُمْ بِقَوْلِهِ: «فَاَمَّا اَلزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفٰاءً وَ اَمَّا مٰا یَنْفَعُ اَلنَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی اَلْاَرْضِ». فَالزَّبَدُ فِی هَذَا اَلْمَوْضِعِ کَلاَمُ اَلْمُلْحِدِینَ اَلَّذِینَ اَثْبَتُوهُ فِی اَلْقُرْآنِ فَهُوَ یَضْمَحِلُّ وَ یَبْطُلُ وَ یَتَلَاشَى عِنْدَ اَلتَّحْصِیلِ... لِمَا فِی ذَلِکَ مِنْ تَقْوِیَةِ حُجَجِ اَهْلِ اَلتَّعْطِیلِ وَ اَلْکُفْرِ وَ اَلْمِلَلِ اَلْمُنْحَرِفَةِ عَنْ قِبْلَتِنَا»... لِاَنَّ اَهْلَ اَلْبَاطِلِ فِی اَلْقَدِیمِ وَ اَلْحَدِیثِ اَکْثَرُ عدا [عَدَداً] مِنْ اَهْلِ اَلْحَقِّ... ».
📚 منابع: کتاب الاحتجاج جلد ۱ صفحه ۲۴۰، کتاب تفسیر برهان جلد ۵ صفحه ۸۲۱، کتاب بحارالانوار جلد ۹۰ صفحه ۹۸، کتاب تفسیر صافی جلد ۱ صفحه ۴۴ است.
بررسی کتاب آسمانی مسلمین از دیدگاه امیرالمؤمنین است.
سوره بقره آیه ۷۹ است.
♈️ «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِاَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً (۷۹ بقره)، پس وای بر کسانی که مینویسند کتاب را با دستهای خودشان و سپس میگویند که این از نزد خداوند است برای اینکه بفروشند به قیمت کم». این ابتدائاً دامن خود انبیاء را هم میگیرد برای اینکه ورودیهای رسولان گسترده بوده، ورودِ واحد نبوده، که از یک مأخذ فقط کسب خبر کنند نیست!
♈️ امیرالمؤمنین میگوید: «اِنَّ اَلْکِنَایَةَ عَنْ اَسْمَاءِ اَصْحَابِ اَلْجَرَائِرِ اَلْعَظِیمَةِ مِنَ اَلْمُنَافِقِینَ فِی اَلْقُرْآنِ لَیْسَتْ مِنْ فِعْلِهِ تَعَالَى وَ اِنَّهَا مِنْ فِعْلِ اَلْمُغَیِّرِینَ وَ اَلْمُبَدِّلِینَ اَلَّذِینَ جَعَلُوا اَلْقُرْآنَ عِضِینَ». اگر نظرات علی ابن ابیطالب را کنار هم بگذاریم چیزی از این کتابی که در دست مسلمین هست باقی نمیماند.
♈️ امیرالمؤمنین میگوید: «همانا اینکه اسم صاحبان جنایتهای بزرگ از میان منافقین به صورت کنایه و اشاره در قرآن آمده کار خدا نبوده»، یعنی خدا رسماً اسامی کودتاگران را در قرآن آورده ولی در شام کودتا همه را تغییر دادند. کار چه کسی بوده؟ «آنهایی که دنیا را به عوض دین گرفتند».
♈️ هیچ کس باور نمیکند قیامتی هست، این را تاریخ نشان داده است. اصحاب، انصار و حواریون رسول الله اگر اعتقاد داشتند «اِرتَدَّ النَّاس بَعدَ النَّبِی» رخ نمیداد. تازه اینهایی که معجزه دیدند، با پیغمبر همسفره بودند، همسفر و هم صحبت بودند، اینها تازه این هستند، منافقند، ملعونند، چون پیغمبر در احتضار که رفت گفت چکار کنم که اینها این درب غدیر را تخته نکنند، پشت دروازه مدینه لشکری آماده کرد برای رفتن به دامنههای اروپا و گفت «همهٔ مردانی که میتوانند جنگ کنند بروند، جز علی کسی نماند»، علی ماند و بقیه. شاید هم پیغمبر میخواسته است که این کتاب را که وصیّ غدیری جمعآوری کرده، به عنوان «پرچم دین» برافراشته و این کتابهایی که کُتاب نوشتهاند را جمع کند.
♈️ حالا امیرالمؤمنین چه میگوید؟ میگوید: «خدا به ایما و اشاره و کنایه حرف خودش را نمیزند» چون «اِنَّ اللهَ لَا يَسْتَحْيِي (۲۶ بقره)» خدا حیا ندارد شرم ندارد و خجالت نمیکشد. از چه کسی خجالت بکشد؟ از من و تو؟ ما که ذرات خاک هستیم. امیرالمؤمنین رسماً میگوید که «لَیْسَتْ مِنْ فِعْلِهِ تَعَالَى» خدا این کار را نکرد، خدا به وضوح همه چیز را گفت.
♈️ «وَ اِنَّهَا مِنْ فِعْلِ اَلْمُغَیِّرِینَ» این کار همان شام غریبان پیغمبر بود که جمع شدند، مغیّر بودند و تغییر دادند آیات را! ای متشرع، مخصوصاً شیعه، کلام علی است که میگوید: «تغییر دادند»! کتابی که در آن دست رفته دیگر قابل اعتماد نیست، تو چه میدانی این آیهای که میخوانی دست در آن رفته یا نه؟
💠 به شما گفتم که جزء مبانی اصول است که «اِذا تَعارَضَا تَسَاقَطَا» یعنی وقتی در یک آیه، معارض دیدی، اصلاً اصل آن آیه را دور بینداز:
➖«فَاَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» برای «ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَصْلَحَ»،
➖ولی در کلیت وجودی خدا، «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»!
برای همین است که امام صادق میگوید «رحمت، وجود خارجی ندارد»، وقتی ندارد مجبور است به آن قفل و بست بزند، اگر و اما بگوید. همهٔ دین شده پرانتز، از پای پرانتزی بدتر!
💠 سه آیه را برایت بحث کردم طبق کلام علوی که فرمود: «قرآن ذو وجوه است»، ما وجوه عقلانی این آیات را درآوردیم، ته آن چه ماند؟ هیچ! وقتی که دین شعارش عقلانیت است تمام این سه آیه میرود درب کوزه آبش را باید بخوری! در نتیجه چه شد؟
💠 آنچه که از این سه آیه باقی ماند این شد که خدا نه «غفور» است، نه «رحیم» است، نه «مدیون مخلوق» است در زمینهٔ رحمت، یعنی کلاً اسماء سوء و سوءالقضا حاکم است بر این بشر و فقط شما شعارتان این باشد که خدایا رحم کن! بگو ای خدای خدایان، خدای ادیان و مذاهب که خودشان را نشان دادند، اعتبار و آبرویی برایشان نماند، ای کسی که آنها را هم خلق کردی یا سر کار گذاشتی، رحم کن! «اللَّهُمَّ ارْحَمْنا فَاِنَّکَ رَحِیم، اللَّهُمَّ ارْحَمْنا فَاِنَّکَ کَرِیمٌ».
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6783 1403-01-30
۱- تبلیغی برای خدای بیکار.
۲- وقتی که پیامبر مرسل، صبر نکند از مردم عادی چه توقعی میرود؟
(بازخوان از تدریسهای 6046 و 6314)
۳- رحمت برای افراد خاصی از خلقت.
---------------------------------------
🔴 درس اول:
تبلیغی برای خدای بیکار.
«أَ فَلَا يَتُوبُونَ اِلَى الله وَ يَسْتَغْفِرُونَهُ وَالله غَفُورٌ رَحِيمٌ».
📘سوره مائده آیه ۷۴ است.
🔸«أَ فَلَا يَتُوبُونَ اِلَى الله» آیا توبه نمیکنید به سوی خدا؟ «وَ يَسْتَغْفِرُونَهُ» طلب مغفرت نمیکنید؟ یعنی در هر بُعد مادی و معنوی. «وَالله غَفُورٌ رَحِيمٌ» در حالی که خدا بخشنده است، با گذشت است، مهربان است.
🔸اینجا بازاریابی میکند. این کلام کیست؟ کلام پیغمبر است یا سخن الله است؟ مسلماً متشرع خواهد گفت که کلام ربوبی است. طرز طرح این مسئله حالت نیاز و گدایی دارد؛ «أَ فَلَا يَتُوبُونَ اِلَى الله» آیا شما توبه نمیکنید به سمت خدا؟
🔸خدایی که ما به دنبالش هستیم، خدای خدایان، کیهان در کیهان دارد، کهکشان در کهکشان دارد، کرهٔ زمین و اهلش ناچیز است ناپیداست نامحسوس است، چگونه میآید به یک مشت خاک که گوشت و پوست و استخوان پیدا کردهاند متحرک شدهاند به صورت تبلیغی، تشویقی میگوید توبه نمیکنید؟ حالا انسان توبه نکند چه لطمهای به خدا وارد میشود؟ این «أَ فَلَا يَتُوبُونَ» مغایر با اصل صمدیت است.
🔸«وَ يَسْتَغْفِرُونَهُ» خدا محتاج است که شما طلب استغفار کنید، «وَالله غَفُورٌ رَحِيمٌ» تا او ببخشد؟ سر تا پای این آیه، منازعه و منافات است. خدایی که در قرآن میگوید ای کسانی که خود را در معرض تلَف قرار دادهاید «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ اِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً (۵٣ زمر)»، آیا آن آیه مقدم است یا این آیه (٧۴ مائده)؟ آن آیه نمیگوید توبه کن، میگوید همینطوری بخشیدهام، چرا؟ چون انسان را موجود ضعیف میبیند؛ «خُلِقَ الْاِنْسَانُ ضَعِيفاً (٢٨ نساء)».
🔸بعد هم مشکل فنی و اساسی دیگر این آیه، این است که میگوید اگر توبه کنید استغفار کنید «وَالله غَفُورٌ رَحِيمٌ»، یعنی حرکت بخشندگی خدا، متضمن توبهٔ شماست، آیا این با آن آیه منافات ندارد که میگوید رحمتش بر غضبش مستولی و مسلط است؟ وقتی که همه چیز در دایرهٔ رحمت باشد توبه چه معنایی دارد؟ استغفار کجا جا دارد؟
----------------------------------------
🔵 درس دوم:
وقتی که پیامبر مرسل صبر نکند، از مردم عادی چه توقعی میرود؟
(بازخوان با تدریسهای 6046 و 6314)
- «قَالَ اِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً {۶۷ کهف}».
- «قَالَ أَلَمْ اَقُلْ اِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً {۷۲ کهف}».
- «قَالَ أَلَمْ اَقُلْ اِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً {۷۵ کهف}».
📗سوره کهف سه آیه تکرار شده، ۶۷، ۷۲، ۷۵.
♦️ داستان افسانهای موسی ابن عمران کلیم الله با خضر النبی است. حالا بعضیها میگویند که خضر پیغمبر بوده و بعضیها میگویند حکیم بوده مثل لقمان. داستانش را میدانید، خضر چند تا کار کرد که موسی اعتراض نمود و او این کلام را تکرار کرد؛ «قَالَ اِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً». وقتی که کار عجیب و غریب میکرد و موسی اعتراض میکرد که «تو مگر مرد خدا نیستی چرا جنایت میکنی؟» خضر میگفت تو استطاعت نداری که این کارهای مرا هضم کنی، استطاعت در صبر!
♦️سوال: آیا موسی ابن عمران که به مقام کلیم اللهی رسیده است صبرش کمتر است یا خضر النّبی که یک پیامبر نامشخصِ نامعلوم نامحسوس است؟ موسی، هم رسول است و هم نبی است، ولی خضر فقط نبی است. تمام رسولان نبی بودند ولی تمام انبیاء رسول نبودند، پنج تا اولوالعزم است.
♦️سوال این است که موسی در برابر کارهای عجیب و غریب خضر صبر ندارد، خلقت انسان در چنین شرایط سنگین و ثقیل و سخت آیا برای مردم عادی صبر گذاشته؟ مردم استطاعت این شکنجهها را دارند؟ گنجایش چنین عذابهایی را دارند؟
♦️«قَالَ اِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً»، آیا مرتبهٔ موسی که صاحب کتاب و شریعت مستقل است و همهٔ انبیاء باید از او اطاعت کنند، آنهایی که در عصرش بودند تا آنهایی که به پیامبری عیسی مسیح نرسیدند، در این فاصله چگونه ممکن است یک پیامبر نامعلوم نامشهود بیاید معلم موسی بشود؟
♦️تاریخ سوال میکند که آیا خدا صبور است و از کوره در نمیرود که موسی صبر داشته باشد؟ که من و تو شکیبا باشیم؟ خدا اگر صبر دارد چرا در این آیهٔ قبل اشاره میکند که «باید توبه کنی»؟ توبهٔ بشر برای خدا چه فایدهای دارد؟
♦️الان که چشم و گوش مردم باز شده و همه میدانند که ادیان فقط برای اهل زمین بوده و خدایی که ادیان و مذاهب مطرح میکنند در همین چهار دیواری کرهٔ زمین است. خدا اگر صبر داشت مردم را به هم نمیریخت، مگر در قرآن نمیگوید «ما خواستیم که مردم درگیر بشوند»! اگر خدا صبر داشت فتنه به پا نمیکرد، مکر نمیزد، عذاب نمیداد!
⚡️دنیا به کام قدَرهای ظلم و کین
آمد به این ملل خون جگر ببین
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🟡 عزیزان همراه
حضور آنلاین کاشف توحید بدون مرز:
🗓 چهارشنبه ۴۰۳.۱.۲۹
در ساعت ۱۶ (۴ بعد از ظهر) خواهد بود.
تحریم سخن (418)» 28-01-1403
⚡️سمع الله بگفتم همه عمرم به صلاة
➖«سَمِعَ الله لِمَنْ حَمِدَهُ»، «الله اَکْبَر»، موقعی که از قیام میخواهی به سجده بروی، یعنی خدا میشنود «مَنْ حَمِدَهُ» آن کس که حمدش میکند. عریضهها را چه؟ آیا میشنود؟ دردهای مردم و نالههای مردم را میفهمد؟ چه کنم چه کنمهای خلقش را میبیند؟
⚡️سمع الله بگفتم همه عمرم به صلاة
به کجا آمده گوشش که نیامد به ثقاة
➖ثقاة از ثقه میآید.
⚡️لجنمالی کنی این خلق خود را
➖مردم در چه نکبتی زندگی میکنند از بیماری و فقر، چطور متشرعین رویشان میشود که مردم را دعوت به خدا میکنند؟
⚡️لجنمالی کنی این خلق خود را
که دردش را فزون کردی خدایا
⚡️چشم دل باز کن فرج بینی
آنچه نادیدنیست حق بینی
➖به کسی که فرج خصوصی میدهند چشمش باز میشود همان گونه که همراه زینالعابدین در زیارت مکه همه را به هیکل و هیبت «اَلْاِنْسَانُ مَا هُوَ حِیْوَانٌ النَّاطِق» دید.
⚡️ای منتظر، کو مُنتصر، راهت شده پر پیچ و خم
حال و کمال ما نگر، لطفت شده در ما چو جم
⚡️تو گویی که ما خاک این درگهیم؟
ولٰکن بدیدیم انواع شلاق و در حسرتیم
➖«اِنَّا لِله و اِنَّا اِلَیه رَاجِعُون (۱۵۶ بقره)» که شعار دین است یعنی چه؟ «ما برای خداییم»! معلوم است دیگر، خدا حوصلهاش سر رفته اسباب بازی درست میکند؛ خاک را میکند بشر، بشر را زجر میدهد، دوباره خاکش میکند و دوباره همینطور روز از نو روزی از نو!
➖در اسناد دینی که ضبط در دایرةالمعارف است خواندیم که «تحت تربیت دین، با شکنجه و شلاق و شمشیر قرار میدهد انسان را»!
⚡️مرا گفته ادیان که ایمان به دل آوریم
ولی جان مطلب که حق را ز جان میبَریم
➖این عریضهٔ همهٔ ماست:
⚡️شها، نازنینا مزن بندهات
که غوغا شده در جهان از کُنَت
➖کُنِْ روز اول را زده؛ «کُنْ شَقِیّاً»، «شَقِیّاً» یعنی اسماءایذایی، به همهٔ مردم گفته «کُنْ شَقِیّاً»، آن کسی که بالاست، آن کسی که پایین است، آن کسی که دارد، آن کسی که ندارد، آن کسی که سالم است، آن کسی که مریض است، آن کسی که فقیر است، آن کسی که بینواست، امام صادق چه قشنگ گفت، گفت: «دنبال رحمت نگرد که پیدایش نمیکنی»!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🔶 آیا عجیب غریب نیست؟ خب چرا خودت نمیدهی؟ چرا خودت به دلش نمیاندازی؟ «فَاَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (۸ شمس)» تقواها مگر کمک به همنوع نیست؟ چرا خودت به دلش نمیاندازی؟ بعداً او را شر میدانی؟ «آدم شری است که کمک نمیکند»، عجب! برای چه کمک کند؟ به خاطر اینکه «یُسَألُ بِاللهِ» اسم خدا را آورده، قسم داده به خدا!
🔶 خب خود خدا بدهد؟ آیا نمیدهد؟ خدا به این امر کند، مگر نیست که انسانها ربات خدا هستند؟ مگر نه اینکه جبر مطلق است؟ خب خدا به او اراده کند! مگر در تفاسیر مختلف نداشتیم که گفت «آدم خیّر، خیّر نمیشود مگر به اذن الله! و شرور، شرور نمیشود مگر به حکم خدا (1976)»! خب چرا خدا به او نمیگوید پول به او بده!
این مباحث جالب است ها!
------------------------------------------
🔵 درس سوم:
وقتی که میکُشید به احسن وجه نابود کنید!
(بازخوان از تدریس 5841)
- «اِنَّ اللهَ كَتَبَ الْاِحْسَان عَلَى كُلِّ شَيءٍ، فَاِذَا قَتَلْتُمْ فَاَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ وَ اِذَا ذَبحْتُم فَاَحْسِنُوا الذِّبْحَ، وَلْيُحِدَّ اَحَدُكُم شَفْرتَهُ فَلْيُرِحْ ذَبيحَتَهُ».
📚 از رسول خداست با مستندات اهل سنّت. صحیح مسلم نقل کرده است، بیهقی این حدیث را روایت کرده و در صحیح جامع صغیر هم آمده است.
♈️ «اِنَّ الله كَتَبَ الْاِحْسَان عَلَى كُلِّ شَيءٍ» خدا واجب کرده است احسان کنید به مردم. بسیار عالی خیلی ممنون چه خدای خوبی!
«فَاِذَا قَتَلْتُمْ فَاَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ» به به به، آدم میکُشید درست بکُشید! این آدمکشی احسان است؟ «اِنَّ اللهَ كَتَبَ الْاِحْسَان» ها؟ یک چیزهایی در این کمد لباسهای دین پیدا میشود!
♈️ «فَاِذَا قَتَلْتُمْ فَاَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ» وقتی میکُشی قشنگ بکُش! یعنی چه قشنگ بکُش؟ یعنی یک برق به او وصل کن تا سریع تمام شود، چون وقتی که اعدامش میکنی آن بالا زجر میکشد و دست و پا میزند یا آمپول هوا به او بزن.
«فَاِذَا قَتَلْتُمْ فَاَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ» چیست؟ ای متشرع معنای آن چیست؟
این رسول توست.
♈️ «وَ اِذَا ذَبحْتُم فَاَحْسِنُوا الذِّبْحَ» اگر سر میبُرید قشنگ ببُرید. اینجا نگویی که منظور حیوان است ها! اگرنه باید میگفت، باید میگفت «وَ اِذَا ذَبحْتُمُ الحَیوان»، نگفت که! این ادامهٔ بحثِ «فَاِذَا قَتَلْتُمْ» است. سر بریدن، قاعدهٔ بعضی از پیروان اسلام است. گردن زدن با شمشیر در بین مسلمین متداول است، منظورش این است که گردن میزنی خوب تیزش کن و شدید هم سفت شمشیر را فرود بیاور که یک لحظه درد بکشد و تمام شود! این هم شد دایرةالمعارف دین که همهاش از کشتن است و له کردن است و خفه کردن است و سر بریدن است.
♈️ «وَلْيُحِدَّ اَحَدُكُم شَفْرتَهُ فَلْيُرِحْ ذَبيحَتَهُ».
«همانا خدا خوبی و نیکی را در هر چیزی واجب کرده، پس هر گاه چیزی را کشتید به شیوه خوب آن را بکُشید». آن وقت اینجا در ترجمه نوشته «حیوان»، اصلاً در متن، «حیوان» نیست ها، ببین چطوری در احادیث دست میبرند؟ اینجا الان در معنای فارسی نوشته «هر گاه {حیوانی} را سر ببرید»، خب اینجا اسم «حیوان» که نیامده!
♈️ اگر میگویی ذبح فقط مخصوص حیوان است، مگر پیروان اسلام سر نمیبُرند، این نیروهای تروریستی مگر سر مسلمانان را نمیبُرند؟ در فیلمها ندیدید؟ گردن زدن مگر سر بریدن نیست؟ گردن زدن یعنی چه؟ سر میبُرد با خنجر میبُرد، مدام چند دفعه میآورد و میبَرد، شمشیر یک لحظه تق میزند تمام میشود! خب این حدیث را چرا بُردی در حیوان؟ چون میدانند که آبروریزی است آخر! «آبرو میرود ای ابر خطا شوی ببار»، برای دین آبرویی که نمانده!
♈️ «هرگاه حیوانی را سر بُریدید به نحو احسن سر آن را ببُرید. هر یک از شما لازم است که کارد و چاقوی خود را تیز و بُرنده کنید تا {حیوانی} که سر میبُرید زود راحت شود»، اینجا اصلاً اسم «حیوان» در متن نیامده است، این نصّ صریح است و الباقی آن تحریف است و برای آبروداری و ماستمالی کردن است که اسلام را دین کشتار معرفی نکنید، میگوید منظورش حیوان است. وقتی که میخواهید مردم را بکُشید، یک طوری بکُشید که درد نکشند.
قسمت سی و سوم از دروس
#تحریف_قرآن
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6782 1403-01-28
۱- گفتا که کتابت بدهم، راه نمایم
بیراهه ببردی و ندادی تو امانم
۲- خدا که نمیدهد، به نام او چه کسی میدهد؟
۳- وقتی که میکُشید به احسن وجه نابود کنید!
(بازخوان از تدریس 5841)
----------------------------------------
🔴 درس اول:
گفتا که کتابت بدهم، راه نمایم
بیراهه ببردی و ندادی تو امانم
عنوان مصححین کتاب جبرائیل است از ائمة الهداة المهدیین.
▪️سوره اعراف آیه ۱۰۵ است.
- «وَ فِي مُصْحَفِ اِبْنِ مَسْعُودٍ : حَقِيقٌ عَلَى ﴿عَلِيٍّ اَنْ لَا يَقُولَ﴾ عَلَى الله اِلَّا الْحَقَّ».
📚 منبع: بحارالانوار جلد ۳۵ صفحه ۵۹ و کتاب المناقب از ابن شهر آشوب جلد ۲ صفحه ۳۰۲ است.
💠 «حَقِيقٌ عَلَىٰ اَنْ لَا اَقُولَ عَلَى الله اِلَّا الْحَقَّ (۱۰۵ اعراف)» حقیقت این است که دربارهٔ خدا جز حق نگویم.
در مصحف ابن مسعود (عبدالله ابن مسعود) اینطور آمده: «حَقِيقٌ عَلَى ﴿عَلِيٍّ اَنْ لَا يَقُولَ﴾ عَلَى الله اِلَّا الْحَقَّ» حقیقت علی این است که دربارهٔ خدا جز به حق نمیگوید.
➖اینجا «﴿عَلِيٍّ اَنْ لَا يَقُولَ﴾» بوده است.
➖آنجا در کتاب رایج «لَا اَقُولَ» آمده است.
💠 عبدالله ابن مسعود هم از شاخصین روات و احادیث و شیوخ تاریخ اهل سنّت است و نیز شیعه است، چون قرابتش با امیرالمومنین زیاد بوده است.
▪️«وَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ اَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: اِيَّاكُمْ وَ اَلْخُصُومَةَ فَاِنَّهَا تُحْبِطُ اَلْعَمَلَ وَ تَمْحَقُ اَلدِّينُ وَ اِنَّ اَحَدَكُمْ لَيَنْزِعُ بِالْآيَةِ يَقَعُ فِيهَا اَبْعَدَ مِنَ اَلسَّمَاءِ».
📚 کتاب تفسیر عیاشی جلد ۱ صفحه ۱۸، کتاب تفسیر برهان جلد ۱ صفحه ۴۲، کتاب بحارالانوار جلد ۸۹ صفحه ۱۱۱ است.
💠 از زراره صحابی معروف امام باقر روایت شده که امام باقر فرمود: «مراقب باشید درباره خصومت، زیرا بدرستی که خصومت عمل را پایین میآورد و بی ارزش میکند و دین را نابود میسازد و چه بسا که یکی از شما آیهای از قرآن را برگیرید ولی فاصلهٔ آن با مفهوم آیه دورتر از آسمان باشد»، دقیقاً حرف امیرالمؤمنین است، ذووجوه است یعنی همین.
💠 «عَنْ زُرَارَةَ عَنْ اَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: اِيَّاكُمْ وَ اَلْخُصُومَةَ» یعنی این کتاب، دعوا برانگیز است به جای اینکه وحدت آفرین باشد. «فَاِنَّهَا تُحْبِطُ اَلْعَمَلَ وَ تَمْحَقُ اَلدِّينُ وَ اِنَّ اَحَدَكُمْ لَيَنْزِعُ بِالْآيَةِ يَقَعُ فِيهَا اَبْعَدَ مِنَ اَلسَّمَاءِ»، اینجا بحث امام باقر این است، میگوید که مباحث قرآنی باید دور از تعصب باشد، تعصب که آمد منطق میرود. میگوید «گاهی وقتها فاصلهٔ معانی از زمین تا آسمان است» یعنی احتجاج تو بر آیات، ذووجوه است؛ «اَلْآیة... ظَنِّيُّ الدِّلَالة» آیه مظنون است دلالتش که آیا این آیه اینجا جایش است؟ اینطوری تفسیر میشود؟ شأن نزولش این است؟
▪️«عَنِ البَاقرِ اَنَّهُ قَالَ: مَا اَحَدٌ مِنْ هَذِهِ اَلْاُمَّةِ جَمَعَ اَلْقُرْآنَ اِلَّا وَصِيُّ مُحَمَّدٍ».
📚 منابع: کتاب تفسیر قمی جلد ۲ صفحه ۴۵۱، کتاب تفسیر برهان جلد ۵ صفحه ۸۶۶، کتاب بحارالانوار جلد ۸۹ صفحه ۴۸، کتاب تفسیر نورالثقلین جلد ۵ صفحه ۷۲۷، کتاب تفسیر کنزالدقائق جلد ۱۴ صفحه ۵۵۷ است.
ای متشرع! این همه سند برایت بس است؟ ها؟
♦️ایضاً از امام باقر نقل شده که گفت هیچ کس از این امت جمعآوری نکرد قرآن را مگر وصیّ پیامبر؛ «عَنِ البَاقرِ اَنَّهُ قَالَ: مَا اَحَدٌ مِنْ هَذِهِ اَلْاُمَّةِ جَمَعَ اَلْقُرْآنَ اِلَّا وَصِيُّ مُحَمَّدٍ».
خب حالا ما از شیعه جماعت سوال میکنیم که برای چه این کتابها را تحت عنوان کتاب آسمانی در خانههایتان گذاشتهاید؟ این کتاب مال اهل سنّت است! آیا امام باقر از این بهتر و واضحتر بگوید؟ بندگان خدا با آن دهان بسته، با آن حصر در منزل، با آن زیر یوغ حکام بودن، آیا از این بهتر و واضحتر بگوید؟
♦️«مَا اَحَدٌ مِنْ هَذِهِ اَلْاُمَّةِ» هیچ کس حق ندارد از مردم مسلمان «جَمَعَ اَلْقُرْآنَ» که قرآن را جمعآوری کند «اِلَّا وَصِيُّ مُحَمَّدٍ»! وصیّ محمد کیست؟ غدیر. من تعجب میکنم به این روشنی و وضوح، ائمهٔ ما دارند میگویند که این کتاب بیگانه است چون جمعآوری آن در دامن خلفای اول و دوم و سوم بوده است! به چه زبانی بیاید بگوید که این کتاب از ما نیست؟ به متشرع شیعه بگو، بگو این کلام امام پنجم توست، نه کلام بروجردی!
♦️ولی خب دیدی که در بحث قبلی چه گفت؟! گفت «روی تعصب که کار کنی به هیچ جا نمیرسی».
«این ره که تو میروی به ترکستان است»، «حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست». همه چیز مسلمانها خراب است و نیاز به اصلاحات اساسی دارد.
ایضاً از آیات است.
▪️سوره آل عمران آیه ۸۱ است.
- «وَ اِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثٰاقَ ﴿اُمَمِ﴾ اَلنَّبِيِّينَ لَمٰا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتٰابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جٰاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمٰا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ». هَكَذَا اَنْزَلَهَا الله.
در دل قبرستان، نه فرجی دیدند و نه لطفی دیدند. بعضیها یک عمری مدام گفتند: «اللهُ لَطِیفٌ بِعِبادِه» خدا لطیف است، ولی جز ضرب و شتم خدا چیزی ندیدند.
➖برای چه به ما میگویند مستضعفِ مضطرِ مضطربِ منتظرِ مغرمِ محروم؟ برای چه میگویند؟ به خاطر همین، به این ابیات آخر توجه کن!
➖حرف آخر را دین زده، این همه التماس کردیم این یک خط را آخر جوابمان را داده است:
⚡️گفت هیهاتت بگویم، ناتوان
گشته غرق فتنه و مکر عیان
➖«مفتن» اسم خداست، «مکار» اسم خداست، معلوم نیست تا به حال ما چه کسی را پرستش میکردیم!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯