مردم نامه مجله ای است به مدیریت و سردبیری داریوش رحمانیان ( هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران ). کار این کانال در پیوند با آن مجله است در حوزه تاریخ مردم ( People's ( History ارتباط با کانال مردم نامه: mardomnamehmag@gmail.com
روایتپروری و روایتگستری
این روزها موضوع جنگ روایتها و نقش و جایگاه روایت ایران در میدان جنگ روایتها کمابیش مورد توجه قرار گرفته است و این خوب است و خجسته. با این حال ورود شتابزده و خام و نسنجیده و غیرمحققانه به این موضوع میتواند بدرجات آفتزا باشد و به شمشیردولبه و دوستی خالهخرسه تبدیل شود. یکی از نمونههای چنین ورودی به کاربردن تعبیر « روایتسازی» است. پارهای از دغدغهمندان در گفتارهای خود این تعبیر را به کار میبرند و میفرمایند که بایسته است که هرچه زودتر روایتسازی کنیم!!!...
مفهوم/روایت ایران دستکم حدود دو هزار سال پیشینه دارد. پشتوانهی تاریخی و فرهنگی آن چنان و چندان است که بدون ذرهای مبالغه و با شواهد و مدارک کاملا متقن و دقیق و درست میتوان ثابت کرد که در پهنهی کرهیزمین هیچ رقیب و همانند و هماوردی ندارد. این قولیست که صاحبنظران و پژوهشگران منصف و بیغرض ایرانی و انیرانی جملگی برآناند. پس باید گفت که ایران و ایرانی به روایتسازی نیاز نداشته و ندارد. مفهوم/روایت ایران گنج و کان گوهریست که موجود و در دسترس است. ستونیست محکم و استوار و خللناپذیر. تنها کاری که باید کرد توجه و تکیه به آن است و بس. بس است که آن را بکاویم و بپروریم و بگستریم. هرچه بیشتر در این راه بکوشیم آیندهی ایران روشنتر خواهد شد و نیرومندی و بالندگیاش بیشتر و فزونتر.
این دیگراناند که ناچار باید در پی روایتسازی بروند.
و...
مجال تنگ است و در اثر آزار جانکاه و توانفرسای فیلترینگ، حال و رمق اندک.
ناچار به همین اشاره بسنده میکنیم.
این سخن را ترجمهی پهناوری
گفته آید در مقام دیگری
#داریوشـرحمانیان
سوم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/mardomnameh
کل حزب بما لدیهم فرحون
روم/۳۲
/channel/hichestandr
زبانهای راست و کردارهای ناراست بر چنین کار نجات بیوسیدن خطاست.
خواجه عبدالله انصاری
/channel/hichestandr
سازمان ملل متحد
مهمترین - و در بسیاری مواقع و موارد تنها - کاری که سازمان ملل متحد میکند « اظهار نگرانی » است!
#داریوشـرحمانیان
یکم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/mardomnameh
جنگ روایتها، مفهوم/روایت ایران و فیلترینگ
فیلترینگ را بردارید.
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبقلم نداشت
آنچه که ایران را در سراسر تاریخ نگهداشته مفهوم/روایت ایران بوده است. این سخن بدرجات دربارهی حکومتهایی که بر این سرزمین حکمرانی کردهاند نیز راست میآید. پس میتوان بیتی که در صدر آمد را اینچنین هم خواند:
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر دولتی که مردم صاحبقلم نداشت
خوانش دوم از این بیت البته میباید و میشاید که مسأله و دغدغهی دیگران، و بویژه دولتمردان و ارباب زور، باشد؛ اما به هیچ وجه مسأله و دغدغهی ما نیست. یگانه مسألهی ما ایران است و بس.
در نبردی که اکنون جریان دارد مفهوم/روایت ایران جایگاهی بنیادین دارد. یک سویهی بسیار مهم و پیچیدهی این جنگ، جنگ روایتها است.
سررشتهداران ایران سالهای دراز از سرمایهی مفهومی/روایتی ایران، که بیگفتوگو سرمایهایست بس عظیم و شگرف و شگفت و بیمانند، غفلت کردند و بویژه در دیپلماسی و سیاستخارجی از ان چشم پوشیدند. در روزگاری به سر میبریم که دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی حرف اول را میزند و بارها از دیپلماسی معمول و صدها بار از نیروی نظامی و جنگافزار، مؤثرتر و نیرومندتر است. در این روزگار سرمایهی بیمانند مفهوم/روایت ایران سپری نفوذناپذیر و دیوار و سد و ستونیست استوار. دریغا که بسیاری از اندیشهگران و هنرمندان و اهلقلم که میتوانستند، و هنوز هم میتوانند، این سرمایهی بیمانند و پایانناپذیر را به کار اندازند در اثر رفتارها و سیاستهای نادرست از کانون به پیرامون رانده و رنجیده و دلآزرده و صم بکم هر یک از گوشهای فرارفتند و به کنجی نشستند. شماری نیز از کشور تارانده شدند. اکنون که ایران به قلم و دانش و هنر آنان نیاز دارد میخواهند که به میدان بیایند و در جنگ روایتها با دشمنانی - تنها در اسرائیل خلاصه نمیشوند - که جز به تکهتکهشدن ایران آرام نخواهند گرفت درآویزند؛ اما با هزار افسوس و اندوه راه ورود به این میدان، چه برای آنان که در ایران ماندهاند و چه آنان که کوچیده و رفتهاند، بدرجات و بنابر علل و عوامل و زمینهها و پیشینههای گوناگون سنگلاخ است و پر از چاه و چاله. اینجا و اکنون به تعبیر شیخ اجل سگ را گشودهاند و سنگ را بسته.
در پیکار نابرابری که اکنون در جریان است، دشمن تنها با جنگافزارهای معمول به میدان نیآمده است. مجهز است به انبوهی از امکانات خبری و رسانهای. مجهز است به سخن و گفتار و روایت. تکیه دارد بر دانش شمار زیادی از دانشمنداناش در حوزهی علومانسانی. سررشتهی خبر و روایت را به دست گرفته و روی دلها و جانها و اندیشهها و باورهای مردم کار میکند. از جمله بر روی باور آنان به ایران و مفهوم/روایت ایران. دزدی با چراغ آمده و میداند که این گزیدهترین کالا و سرمایهی ایران است.
کوتاه سخن، فیلترینگ را هرچه زودتر بردارید و بگذارید تا اندیشهگران و اهلقلم برای پاسداشت کیان ایران دشواریها و دستاندازهای کمتری داشته باشند. بگذارید تا بتوانند در این اوضاع وانفسا دستکم آبباریکهای به آسیاب مفهوم/روایت ایران بریزند تا شاید هزینهها و آسیبها اندکی کاسته شوند. آنان در این راه از شما کمک نمیخواهند تنها چیزی که توقع دارند این است که موانعی که طی سالها تراشیده و کار گذاشتهاید را در حد توان و امکان بردارید. بگذارید تا آنان بتوانند با زحمت و دشواری کمتری با مردم ایران و جهان سخن بگویند. رضینا من نوالک بالرحیل. راه را باز کنید تا نیروی مردم به کار افتد و به داد ایران برسد. در طول قرون و اعصار نیروی آفرینشگر مردم در این بوموبر هنر و فرهنگ و دانش و زیبایی آفریده و این مرزوبوم را پاس داشته است. در دهههای اخیر حکمرانی نادرست این نیرو را به بند کشید و در دام انداخت و راه جوشش و پویش آن را سد کرد.
صاحبان ایران مردم ایراناند و آن را به نیروی خود پاس خواهند داشت.
#داریوش_رحمانیان
بیست و هفتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
گفتوگوی ایراندوستان یا جنگشان؟
در میانهی این جنگ یک جنگ دیگر هم برپاست؛ جنگ میان ایراندوستان! این عجیب نیست؛ اما غمافزا و نگرانکننده است و البته بسیار عبرتآموز. اینجا با آنانکه دغدغهی ایران ندارند و معرکهگیری کردهاند کاری ندارم. موضوع سخن من آناناند که دل در گرو میهن و مردم دارند و از ژرفای دل و جان سربلندی و بالندگیاش را میخواهند. اینان اختلافنظر شدید و عمیق دارند و این بسیار طبیعی و ناگزیرست. آدمها هرگز نمیتوانند یکگونه ببینند و بیندیشند. اختلاف رأیها و دیدگاهها و باورها نه تنها بد و زیانمند نیست؛ که عین نعمت و رحمت و مایهی برکت و حرکت است.آنچه که بد است و شوم و آفتزا نه اختلاف در دیدگاه که نفی آن است. از نفی آن هم در ساحت و حیطهی نظر سخن میگویم و هم و در میدان عمل. چهبسا کسانی در حیطهی نظر به تکثر و گونهگونی آراء و دیدگاهها باور و تکیه و تأکید داشته باشند؛ اما در عمل بدان پایبند نباشند. استعداد و توانایی به عمل درآوردن تکثرباوری چیزی نیست که زود و آسان به دست آید، صبر و شکیبایی و تمرین و ممارست و ریاضت و مجاهدت میخواهد. رواداری و مدارا در برابر اندیشهی مخالف فضیلتیست اکتسابی. باید که تبدیل به عادت و فرهنگ شود.
بازگردیم به آن گروه ایراندوست و آنچه این روزها در میدان عمل میبینیم:
مطلقاندیشی و خودحقپنداری و نفی کامل طرف مقابل در بیشتر، و نه همه، گفتارهای این گروه بدرجات، و نه به یک میزان، بروز و ظهور دارد. آنچه بیشتر میبینیم جنگوجدال است نه گفتوگو. طرفهای درگیر معمولاً یکدیگر را به سطحینگری، سادهاندیشی، نادانی، بیدانشی، بیفرهنگی، بداخلاقی، خودرأیی، خودبینی، - و حتی در مواردی- خیانت و وطنفروشی میکنند.
گاه چنان آسان دربارهی نیت و قصد یکدیگر به داوری مینشینند که گویی بر جای خدا نشستهاند.
و...
میگویند جناب ملانصرالدین قاضی شد. روز نخست که بر مسند قضاوت نشست، گروهی از مردم که مرافعه داشتند به محکمه آمدند. طرفهای دعوا ده دوازده تا بودند. ملا یکییکی آنان را فراخواند. گروه نخست آمد و اقامهی دعوا کرد و ملا گفت: حق با شماست. گروه دوم آمد و ملا چون شکایت آنان را شنید، پاسخ داد که: حق با شماست و این ماجرا دربارهی همهی طرفهای دعوا تکرار شد. همه به شیوهی قضاوت ملا اعتراض کردند و گفتند مگر میشود که در یک دعوا همه حق داشته باشند؟! ملا پاسخ داد: آنچه که من از همهی طرفهای دعوا شنیدم جز این نبود که همه حق دارند.
همان داستان فیل است و تاریکی.
و
همهکس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال
یکی جهود و مسلمان نزاع میکردند
چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت مسلمان گرین قبالهی من
درست نیست خدایا جهود میرانم
جهود گفت به تورات میخورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم
و حواسمان باشد که همین نزاع جهود و مسلمان و عدم مدارا کار ایران و جهان را به اینجا کشانده.
محمد و موسی و عیسی و زرتشت و بودا با هم جنگ ندارند، این پیروان آناناند که با هم میجنگند و چه بد پیروانیاند این مدعیان پیروی.
چونکه بیرنگی اسیر رنگ شد
موسئی با عیسئی در جنگ شد
گفتوگو را نخست میان خود تمرین و به عادت و فرهنگ تبدیل کنیم و زانپس به گفتوگو با جهان و جهانیان برویم. این است آنچه که ایران نیاز دارد. این است آنچه که همهی ایراندوستان باید پیشنهاد خود کنند. ایران امروز و اینجا و اکنون به گفتوگو و همدلی نیاز دارد. بیخ و بن و ریشهی فرهنگ ایرانی مدارا و آسانگیری و پذیرش گونهگونی و بلکه از آن فراتر ستایش و گرامیداشت گونهگونیست. از اینجا بود که به تعبیر هگل ایران در صدر تاریخ جهانی نشست و آغازگر آن شد. از اینجا بود که کورش را زایید و پرورد و منشور او را در صدر تاریخ اندیشه و ارمان حقوقبشر نشاند. این است راز ماندگاری و پایداری شگفتانگیز ایران در طول قرون و اعصار. این بوده است راز شکوفایی فرهنگ ایرانی. هرگاه که ایرانی این اصل را فراموش کرده و به دیگرستیزی رویآورده به رکود و ضعف گراییده.
اینک آنکه براستی ایرانیست و دل در گرو ماندگاری و سربلندی و بزرگی و بالندگی ایران دارد همان راه را میپوید و همان روش را پیشه میکند و گونهگونی در عقاید و آراء را نعمت و برکت و رحمت میشمارد. از ایراندوستان میبرازد که با همهی اختلافاتی که در رأی و نظر و سلیقه دارند یکدل و یکزبان ایرانایران بگویند.
خداوند ایران را بپاید و گذر از این بزنگاه تاریخی را بر ایرانیان آسان کند.
آنچه قلمی شد نالهای بود از سر اندوه و درد و نگرانی. امید که خوانندهی گرامی بر من ببخشاید. در جایگاهی نیستم که پند و اندرز دهم.
بسیار پوزش میخواهم.
#داریوش_رحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
سادهسازی امر پیچیده
و
بلای عوامزدگی
رویدادها و پدیدههای جهان انسانی همواره پیچیدهتر از آناند که به نظر میآیند. سادهسازی به سادهاندیشی و سطحینگری و عوامزدگی میانجامد و این بستری است برای چیرگی و سررشتهداری عوامفریبان. عوامزدگی آفتیست کشنده. در تاریخ معاصر ایران اثرات مخرب این آفت و ردپای عوامفریبان آشکار است؛ اما نه بر همگان. این سویهای بسیار مهم از تاریخ معاصر ایران است که بدرجات ناکاویده و ناپژوهیده و تاریک و نیندیشیده مانده. باشد که به کوشش پژوهشگران، آنگونه که بایدوشاید، به روایت درآید. کارویژه مورخ این است که آنچه که در تاریخ تجربه میشود و در ساحت عمل بروز و ظهور عینی و ملموس مییابد را روایت کند و از تاریکی به درآورد و وارد شعور و آگاهی عمومی کند. دانش تاریخ تاریکیزداست. دانش تاریخ چراغیست روشنگر. شیطان در شب زادوولد میکند. بجای اینکه بر تاریکی لعنت بفرستیم چراغی روشن کنیم.
تاریخ بخوانیم تا تجربههای تلخ گذشته تکرار نشوند. تاریخ بخوانیم تا در گذشته نمانیم. تاریخ بخوانیم تا درجا نزنیم. تاریخ بخوانیم تا راهی به سوی آینده باز کنیم. تاریخ بخوانیم تا از بیماری عوامزدگی و از شر عوامفریبان در امان بمانیم. تاریخ بخوانیم تا تاریک نمانیم. تاریخ بخوانیم تا بتوانیم نسبی بیندیشیم و نسبی ببینیم و نسبی سخن بگوییم. تاریخ بخوانیم تا مدارا و رواداری در ما و جامعهی ریشه بزند و بالا گیرد. تاریخ بخوانیم تا بدانیم و بیاموزیم که داوریکردن همواره کار بسیار دشواریست. تاریخ بخوانیم تا داوری و موضعگیری دربارهی امور جامعه و جهان را ساده و سرسری نگیریم. تاریخ بخوانیم تا در پندار نمانیم و پندارزدگان ستمپیشه خودخداپندار بر ما چیره نشوند. تاریخ بخوانیم اگر میخواهیم که پتیارگان بر ما سرور و سالار نشوند. تاریخ بخوانیم تا گفتن «نمیدانم» بر ما آسان شود. تاریخ بخوانیم تا از جهلمرکب و پندار دانایی درآییم. تاریخ بخوانیم تا بجای اینکه پر از پاسخ باشیم پر از پرسش شویم. تاریخ بخوانیم اگر ماندگاری و بزرگی و بالندگی ایران را میخواهیم. تاریخ بخوانیم تا راه گفتوگو با دیگران باز شود. تاریخ بخوانیم تا در برابر اندیشه و باور و دیدگاه مخالف گشوده و بردبار و شکیبا و شنوا شویم. تاریخ بخوانیم اگر آزادی میخواهیم.
تاریخ بخوانیم...
#داریوشـرحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
جنگ روایتها، مفهوم/روایت ایران و فیلترینگ
فیلترینگ را بردارید.
در دفتر هستی فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبقلم نداشت
آنچه که ایران را در سراسر تاریخ نگهداشته مفهوم/روایت ایران بوده است. این سخن بدرجات دربارهی حکومتهایی که بر این سرزمین حکمرانی کردهاند نیز راست میآید. پس میتوان بیتی که در صدر آمد را اینچنین هم خواند:
در دفتر هستی فتد نامش از قلم
هر دولتی که مردم صاحبقلم نداشت
خوانش دوم از این بیت البته میباید و میشاید که مسأله و دغدغهی دیگران، و بویژه دولتمردان و ارباب زور، باشد؛ اما به هیچ وجه مسأله و دغدغهی ما نیست. یگانه مسألهی ما ایران است و بس.
در نبردی که اکنون جریان دارد مفهوم/روایت ایران جایگاهی بنیادین دارد. یک سویهی بسیار مهم و پیچیدهی این جنگ، جنگ روایتها است.
سررشتهداران ایران سالهای دراز از سرمایهی مفهومی/روایتی ایران، که بیگفتوگو سرمایهایست بس عظیم و شگرف و شگفت و بیمانند، غفلت کردند و بویژه در دیپلماسی و سیاستخارجی از ان چشم پوشیدند. در روزگاری به سر میبریم که دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی حرف اول را میزند و بارها از دیپلماسی معمول و صدها بار از نیروی نظامی و جنگافزار، مؤثرتر و نیرومندتر است. در این روزگار سرمایهی بیمانند مفهوم/روایت ایران سپری نفوذناپذیر و دیوار و سد و ستونیست استوار. دریغا که بسیاری از اندیشهگران و هنرمندان و اهلقلم که میتوانستند، و هنوز هم میتوانند، این سرمایهی بیمانند و پایانناپذیر را به کار اندازند در اثر رفتارها و سیاستهای نادرست از کانون به پیرامون رانده و رنجیده و دلآزرده و صم بکم هر یک از گوشهای فرارفتند و به کنجی نشستند. شماری نیز از کشور تارانده شدند. اکنون که ایران به قلم و دانش و هنر آنان نیاز دارد میخواهند که به میدان بیایند و در جنگ روایتها با دشمنانی که جز به تکهتکهشدن ایران آرام نخواهند گرفت درآویزند؛ اما با هزار افسوس و اندوه راه ورود به این میدان، چه برای آنان که در ایران ماندهاند و چه آنان که کوچیده و رفتهاند، بدرجات و بنابر علل و عوامل و زمینهها و پیشینههای گوناگون سنگلاخ است و پر از چاه و چاله. اینجا و اکنون به تعبیر شیخ اجل سگ را گشودهاند و سنگ را بسته.
در پیکار نابرابری که اکنون در جریان است، دشمن تنها با جنگافزارهای معمول به میدان نیآمده است. مجهز است به انبوهی از امکانات خبری و رسانهای. مجهز است به سخن و گفتار و روایت. تکیه دارد بر دانش شمار زیادی از دانشمنداناش در حوزهی علومانسانی. سررشتهی خبر و روایت را به دست گرفته و روی دلها و جانها و اندیشهها و باورهای مردم کار میکند. از جمله بر روی باور آنان به ایران و مفهوم/روایت ایران. دزدی با چراغ آمده و میداند که این گزیدهترین کالا و سرمایهی ایران است.
کوتاه سخن، فیلترینگ را هرچه زودتر بردارید و بگذارید تا اندیشهگران و اهلقلم برای پاسداشت کیان ایران دشواریها و دستاندازهای کمتری داشته باشند. بگذارید تا بتوانند در این اوضاع وانفسا دستکم آبباریکهای به آسیاب مفهوم/روایت ایران بریزند تا شاید هزینهها و آسیبها اندکی کاسته شوند. آنان در این راه از شما کمک نمیخواهند تنها چیزی که توقع دارند این است که موانعی که طی سالها تراشیده و کار گذاشتهاید را در حد توان و امکان بردارید. بگذارید تا آنان بتوانند با زحمت و دشواری کمتری با مردم ایران و جهان سخن بگویند. رضینا من نوالک بالرحیل. راه را باز کنید تا نیروی مردم به کار افتد و به داد ایران برسد. در طول قرون و اعصار نیروی آفرینشگر مردم در این بوموبر هنر و فرهنگ و دانش و زیبایی آفریده و این مرزوبوم را پاس داشته است. در دهههای اخیر حکمرانی نادرست این نیرو را به بند کشید و در دام انداخت و راه جوشش و پویش آن را سد کرد.
صاحبان ایران مردم ایراناند و آن را به نیروی خود پاس خواهند داشت.
#داریوش_رحمانیان
بیست و هفتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
ادامه
اکنون وقت انسجام است
بیانیه شماری از دانشگاهیان(۲)
ا همچنین همه حاکمان و تصمیمگیرندگان در این وضعیت کشور (و در آینده) را به عقلانیت حداکثری، هوشمندی، خردورزی اتخاذ بینش و کنش راهبردی و پرهیز از شعارزدگی و کنشهای احساسی و سطحی در برخورد با متجاوز فرامیخوانیم. توصیه میکنیم همه امکانات خردمن دانه از نظامی تا دیپلماسی را برای گذر دادن ایران از وضعیت خطرناک فعلی بهکار گیرند. در ضمن، دردمندانه از همه شهروندان استدعا داریم با همبستگی ملی، بردباری و حمایت از نیروهای نظامی و سیاسی حافظ این سرزمین، به گذار کمهزینهتر از این وضعیت کمک کنند.
ما در فردایی که امنیت فراهم شود و جای بحث و عمل عقلانی و فارغ از تهدید دشمن خارجی مهیا گردد، همچون گذشته و بیش از آن به کاستیهای حکومت، اشتباهات آن و راههای ساختن ایران بهتر میپردازیم و در کنار مردم عزیز ایران، مطالبه داشتن کشوری بهتر با امنیت و توسعه قابل اطمینان و پایدار را پی خواهیم گرفت. اکنون وقت منسجم ماندن و ایستادگی بر حفظ ایران در برابر دشمنی خونخوار و رهانیدن آن از هر گزندی است.
امضاکنندگان
- تقی آزاد ارمکی
- پرویز اجلالی
- کیومرث اشتریان
- علیاصغر اصغری
- فرهنگ ارشاد
- تهمورث بشیریه
- حبیبالله پیمان
- سمیه توحیدلو
- محمود جعفری دهقی
- حمیدرضاجلاییپور
- اسماعیل حسنزاده
- حسن حضرتی
- هادی خانیکی
- اسمعیل خلیلی
ـ علی ربیعی
- داریوش رحمانیان
- جبار رحمانی
- حمیدرضا رحمانیزاده
- حسن رفیعی
- حسین رفیعی
- جلالالدین رفیعفر
- سیدحسین سراجزاده
- علی سرزعیم
- حسین سلیمی
- وحید سینایی
- ژاله شادیطلب
ـ رسول صادقی
- محمدرضا ضیایی بیگدلی
- ابوتراب طالبی
- سعید عدالتنژاد
- حمیدرضا عریضی
- محمد عفتی
- عباس عبدی
- غلامرضا غفاری
-- محمدجواد غلامرضا کاشی
- نعمتالله فاضلی
- محمد فاضلی
- مقصود فراستخواه
ناصر فکوهی
- محمدسالار کسرایی
- اکرم قدیمی
- الهه کولایی
- جهانگیر کرمی
- غلامرضا کریمی
- علیرضا ملایی توانی
- علی کریمی مله
- علیرضا محسنی تبریزی
- ابوالفضل مرشدی
- مینو مرتاضی
- حسین مفتخری
- مصطفی معین
- میرطاهر موسوی
- حسین میرزایی،
- سیدعبدالامیر نبوی
- قدیر نصری
- علی نیکجو
- محمدتقی یاسمنی
ـ سهراب یزدانی
@uissa1400
#اتحادیه_انجمنهای_علوم_اجتماعی_ایران
اسرائیل، صهیونیزم و یهود و ایران
حساب یهود از اسرائیل و صهیونیزم جداست. خطای بزرگیست اگر این دو را یکی بینگاریم. یهود یک قوم تاریخیست. اسرائیل یک مخلوق و مصنوع و جعل مدرن است. جعلی که برپایهی یک مرام یا ایدئولوژی نژادگرا و ضدبشری پاگرفته است. اسرائیل کشورکیست برساخته و نوزاد که بند نافش را با فزونخواهی و توسعهطلبی و جنگافروزی بریدهاند. گمان میکنم شیشهی عمر این دیو را به سنگ صلح و دوستی و برادری و انساندوستی میتوان شکست. من چنین میاندیشم. میدانم که این سخن به گوش پارهای از آنان که آن را میخوانند، بویژه در این اوضاع و احوال، گران میآید. این آتش را با آتش نمیتوان خاموش کرد. اکنون ماییم و یک پرسش بنیادین:
چه شد و چرا و چگونه که کشورکی مصنوعی و جعلی، با کمکها و پشتیبانیهای پیدا و پنهان قدرتهای مدعی حقوقبشر، بر ایرانزمین که گهوارهی فرهنگ و تمدن است یورش آورد؟ چنین دولتی با پیشینهای چند ده ساله که انباشته از جنگ و خونریزی بوده است چرا و چگونه جرأت و جسارت یافت که بر کشوری چون ایران بتازد؟
چگونه و چرا راه بر او باز شد؟ ناگفته پیداست که پاسخ پرسشهایی از این دست را تنها در بیرون جستن خطاست. نادیدن و ناگفتن خطاها و کاستیهای درونی خطا اندر خطاست. در خطا نمانیم و بار دیگر به اواز بلند بگوییم که:
از ماست که بر ماست.
من از بیگانگان تنها ننالم
که با من هرچه کرد با آشنا کرد
خطاهای پیدرپی در سیاست داخلی و خارجی و بویژه پندار و گفتار و کرداری که میان حکومت و بخش بزرگی از مردم شکاف و جدایی انداخت زمینهساز چنین یورشی شد. کاش ارباب زور نیمنگاهی به تاریخ میانداختند و میدیدند که هرگاه و هرجا چنین جداییهایی پیش آمد بر سر حکومتها و مردم و کشور چه پیش آمد. کاش تاریخ یورشهای بیگانگان به ایران را از روزگار باستان تا این روزگار میخواندند. اگر حکمتهای مندرج در متون و آثار ادب و فرهنگ ایران، از شاهنامه گرفته تا آثار سعدی و...، را دوست ندارند و نمیدانند و نمیخواهند و نمیخوانند و یا نمیتوانند که بخوانند؛ ایکاش دستکم در آیات و روایات غور کرده و نامهی حضرت مولیالموحدین امیرالمؤمنین علیابنابیطالب علیهالصلاة و السلام به مالکاشتر را میخواندند و پایهی حکمرانی و سررشتهداری خود را بر آن گرامینامه، آن دادنامه، مینهادند. کاش دستکم این ابیات شیخ اجل را پیشنهاد خود میکردند:
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیردست
دوستدارش روز سختی دشمن زورآورست
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین
زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست
کاش سخنان منتقدان دلسوز دوراندیش ایراندوست را در همهی این سالها شنیده بودند و پنبهی پندار از گوش هوش بهدر میاوردند. کاش بلهقربانگوپروری پیشه نمیکردند. کاش حکمت این سخن ژرف و شگرف و شگفت حضرت ختمیمرتبت صلواتالله علیه و آله را دریافته بودند که فرمود: در چشم مداحان و چاپلوسان خاک بپاشید. کاش درمییافتند این را که وجود منتقد و معترض نعمت و برکت است. کاش میدانستند که مردم بیخ و بنیاد ملک و حکومت و دولتاند. کاش میدانستند که حس رضایت و خوشدلی مردم چه ستون محکم و استواریست. کاش ایران را میشناختند و شکر سررشتهداری در چنین کشور شگفتانگیز و بیمانندی را با خدمتگزاری خالصانه و صمیمانه به مردماش بجا میآوردند. و بسیاری کاشها و افسوسها و دریغهای دیگر.
و بار دیگر میگویم که حساب قوم یهود از حساب اسرائیل و صهیونیزم جداست. قوم یهود را گرامی و عزیز میدارم. میان مردم ایران و مردم یهود کینه و دشمنی نبوده و نیست. یهودیان از کهنترین روزگاران در ایران زیستهاند و ایران میهن شمار بسیاری از آنان بوده و هست. یهودیان ایران در تاریخ ایرانزمین و در بالندگی تمدن و فرهنگ ان جایگاهی درخور دارند. تاریخ ایران را با همین نگاه ورق بزنیم تا درستی این سخن را به روشنی دریابیم.
خداوند ایران و مردم ایران و همهی مردم جهان را بپاید و از شر خودکامگان خودخداپندار و زورگو و ستمپیشه در امان نگه دارد.
#داریوش_رحمانیان
بیست و هفتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
مفهوم/روایت ایران و دیپلماسی ایرانی
پیش از این، بارها به تاکید و تکرار، از نقشی که مفهوم/روایت ایران، در طول تاریخ، در مناسبات ایران با انیران داشته است گفته و نوشتهام. اینجا سر آن ندارم که آن سخنان را تکرار کنم. به یک اشاره بسنده میکنم و میگذرم:
ایران در حوزهی دیپلماسی و سیاستخارجی ضعف دارد. بروز و ظهور این ضعف نهچنان و چندان است که بشود بر آن چشم بست و یا به عادت مألوف به انکار آن برخاست. شرح دلایل و علل و عوامل و ریشهها و زمینهها و پیآمدهای این ضعف بیرون از خوصلهی این یادداشت است. اینجا به یکی از علل و عوامل اشاره میکنیم و میگذریم:
یکی از علل و عوامل ضعف دیپلماسی و سیاستخارجی ایران در روزگار کنونی این است که دستگاه دیپلماسی ما آنگونه که باید و شاید به مفهوم/روایت ایران تکیه و تاکید ندارد. مهمترین و بزرگترین دارایی و سرمایهی ایران مفهوم/روایت ایران است که امروز بدرجات مغفول و معطل مانده است. اگر دستگاه دیپلماسی ایران دغدغه و انگیزه و دانش و بینش بسندهای میداشت که بتواند این سرمایهی عزیز عظیم بیمانند را قدر بداند و به کار بیندازد پارهای دولتنماهای برساختهی نوظهور تازهزاد، که پیشینهی تاریخیشان به عنوان یک کشور چند دهه بیشتر نیست، جرأت و جسارت نمیکردند که تا این اندازه بیپروا با تمامیتارضی کشوری برخورد کنند که چند هزار سال پیشینهی تاریخی دارد. اگر سرمایهی مفهومی/روایتی ایران آنگونه که بایدوشاید در سیاستخارجی ما محور، و مورد توجه و تاکید، قرار میگرفت امروز شاهد طرح ادعاهای دولتهای تازهزاد و نوظهور دربارهی خاک ایران و همراهی و همنوایی دولتها و کشورهای دور و نزدیک با این ادعاها نمیبودیم.
فزونخواهی و طمع دیگران از کمآمدهای ماست. ما و بویژه دستگاه دیپلماسی ما، دربارهی ایران و برای ایران کم گذاشتهایم. سرمایهی مفهومی/روایتی ما در میان همهی کشورهای جهان بیمانند و یگانه است. از این نظر، بیگفتوگو، غنیترین کشور جهان هستیم.
اما بر سر گنج از گدایی مردهایم...
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
#داریوش_رحمانیان
بیست و هفتم مهرماه هزار و چهارصد و سه
/channel/mardomnameh
علومانسانی و توسعه
علومانسانی بنیاد توسعه است. نیروی محرکه و عامل پیشبرندهی توسعه است. چراغ راه توسعه است. پیشگیرنده و درمانکنندهی دردها و بیماریهای جامعهی انسانی است. سررشتهداران و سردمداران اگر دوراندیشی و ژرفنگری داشته باشند، اگر نه در همهی شهرهای کشور که دستکم، در شماری از شهرهای بزرگ خانهی اندیشمندان علومانسانی برپا میکنند. مایهی شگفتی نیست؛ اما مایهی بسی اندوه است که وجود و دوام و بقای یک خانهی کوچک در مرکز کشور را تاب نمیاورند. مایهی شگفتی نیست چرا که از این دست رفتارها چندان دیدهایم که برایمان کاملا عادی شده است. اگر به درختان کهنسال بوستانها رحم نمیکنند به علومانسانی، که به پندار خود شیطانی و طاغوتیاش میپندارند، چرا ابقاء کنند؟ چرا هرچه زودتر ریشهاش را نکنند و بنیادش را برنیندازند؟ علومانسانی غربی وارداتی! سوغات فرنگ! علم مزاحم و خطرناک! اهالیاش جستجوگر و منقد و پرسشگر. و...
و اما پیداست که چنین نمیماند. چرخ روزگار میگردد و با گردش و چرخش خود بسی چیزها را دگرگون میکند. این قاعده و سنت تاریخ است که اندیشهها و امیال و گرایشهایی که سرکوب میشوند بیشتر و بهتر میبالند و پس از مدتی چیره میشوند. آیندهی علومانسانی در ایران درخشان است؛ یکی به این دلیل و نشان که اینجا و اکنون و امروز سرکوب میشود...
اگر چنین باشد، که صد البته هست، پس بستن خانهی اندیشمندان آب در هاون کوبیدن است و به ره ترکستان رفتن.
#داریوش_رحمانیان
بیست و دوم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
همراهان گرامی،
با خرسندی فراوان به آگاهی میرسانیم که گذرگاه نوین «کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران» در تارنمای دیداری یوتیوب گشایش یافته است.
از این پس میتوانید نگارهها و فرآوردههای ویژهی ما را در این بستر دنبال کنید.
سپاسگزار خواهیم بود اگر با پیوستن به این گذرگاه و آگاهیبخشی به دوستان خود، ما را در این راه همراهی فرمایید.
پیوند گذرگاه: jahaneirani_ut?si=PZ67ToDl2ZHUmzwa" rel="nofollow">https://youtube.com/@jahaneirani_ut?si=PZ67ToDl2ZHUmzwa
سپاس از مهر و همراهی همیشگی شما
کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران
@jahaneirani_ut
جنگ کهنه و نو
سراسر تاریخ جنگ کهنه و نو و قدیم و جدید بوده است و آنگونه که تاریخ بهروشنی گواهی میدهد این جنگ همواره به سود نو به پایان رسیده است؛ اگرچه با درد و رنج و هزینههای بسیار.
#داریوشـرحمانیان
/channel/hichestandr
یک پیشنهاد به کمیتهی صلح نوبل
آنانکه اهل فیلم و سینما هستند میدانند که در برابر جایزههای معتبری چون کن و اسکار و... که سالانه به برترین فیلمها داده میشود یک جایزه هم به نام تمشک طلایی وجود دارد که، بگونهای طنزآمیز، به بدترین فیلم و بدترین کارگردان و بازیگر داده میشود.
پیشنهاد میشود که کمیتهی جایزهی صلح نوبل نیز چنین کند و یک نشان ویژه به بزرگترین جنگافروزان بدهد. جایزهی صلح نوبل تاکنون چنان و چندان که بایدوشاید نتوانسته است از جنگافروزی پیشگیری و صلح را ترویج کند؛ شاید نشان جنگافروزی در این باره تأثیرکی داشته باشد!
امیدوارم این پیشنهاد به کمیتهی صلح نوبل برسد و بررسی شود.
و چنانچه آن کمیته آن را نپذیرفت و عملی نکرد امیدوارم اندیشهگران و نهادها و انجمنهای انساندوست جهان در راه عملیکردن آن بکوشند.
#داریوشـرحمانیان
دوم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
توفان که بیاید هر ناخدایی باخدا میشود.
داریوش رحمانیان
/channel/hichestandr
پیشبینی در تاریخ
پیشبینی دربارهی رویدادهای جهان تاریخی آدمی کار بسیار دشواریست. اگرچه همواره میتوان دربارهی بسیاری از امور پیشبینی کرد؛ اما همواره پای احتمالات و رویدادهای نامنتظر و چرخش و گردش جریان عادی امور در میان است.
پیشبینی علمی و روشمند همواره با اما و اگر و احتیاط و نسبیت و گمانهزنی همراه است. تاریخ پرست از رویدادهای نامنتظر. رویدادهایی که یکباره و بیخبر در میان آمده و بسیاری از حسابوکتابها و نقشهها و برنامهها را، یا بکلی به هم ریخته و یا بدرجات تغییر دادهاند.
در این باره بسیار میتوان گفت و نوشت. اینجا به همین اشاره بسنده میکنیم و میگذریم.
نتیجه:
به تحلیلهای دانایان و صاحبنظرانی که برپایهی مطالعات عمیق سخن میگویند بدرجات میتوان تکیه کرد. گزارهها و تحلیلهای اینان معمولاً با میانهروی همراه است و پرست از اما و اگر و شاید و باید و نمیدانم و کم میدانم و چنین گمان میکنم و چنان میپندارم و...
عوامفریبان و غوغاسالاران معمولاً با دهن پر و ذهنهای تهی سخن میگویند و وعده و وعیدهایشان بیپایه است. اینان معمولاً پیشگویی میکنند و نه پیشبینی.
کوتاهسخن اینکه کسی که اندکی تاریخ خوانده و در آن غور کرده باشد به آسانی گرفتار این دستهی اخیر نمیشود. تاریخ اگر هیچ سودی جز این نداشت شایسته بود که آن را بهکمال ارج نهیم و قدر بدانیم. آدمی هیچگاه از خواندن تاریخ و ژرفکاوی در آن بینیاز نخواهد شد. تاریخ به ما میگوید که همواره بسیاری از احتمالات پیشبینینشده وجود دارند. دانش و آگاهی تاریخی غرورزداست. بیماری توهم و پندارزدگی را درمان میکند. امیدهای دروغین نمیدهد؛ اما نمیگذارد که یکسره در ورطهی نومیدی بیفتیم و بمانیم. نگرانی و ترس هست. امید هم هست.
تا چه بازی رخ نماید؟...
#داریوشـرحمانیان
یکم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/mardomnameh
فیلترینگ و بستن اینترنت
در گذشته بارها دربارهی فیلترینگ گفته و نوشته و نالیدهام. در شرایط کنونی هم در حد فهم خود تذکری میدهم و میگذرم؛ با اینکه حکمت این بیت را به تجربه دریافتهام که:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر نالهی من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
من نه کارشناس اینترنت و فضای مجازی هستم و نه اهل سیاست و جنگ. از حمله و دفاع سایبری آگاهی ندارم. رموز مصلحت ملک هم نمیدانم.اندک چیزی از ظواهر امور و رویدادها میبینم و میشنوم و در حد توان و دانش بسیار اندک خود چیزکی، به حدس و گمان، درمییابم.
گاه آنچه را که گمان میکنم باید آشکارا بگویم، اینجا و آنجا جستهگریخته، مینویسم و یا به بانگ بلند میگویم و میپرسم.
فیلترینگ چیست؟
فیلترینگ چه سودی دارد؟ تاکنون چه سودی داشته و ازین پس چه سودی، برای چه کسانی، خواهد داشت؟ چه حکمت و مصلحتی در آن نهفته است؟
هرچه میاندیشم نمیتوانم در آن خیر و مصلحتی برای مردم ببینم و بیابم. - { مصلحتی بالاتر از منافع و مصالح مردم وجود ندارد. مردم بیخ و بنیادند. مردم ستون نگهدارندهی کشورند.هرجا و هرگاه این اصل نادیده گرفته شد کشور رو به ناتوانی و پژمردگی رفت. شادی مردم و آبادی و نیرومندی کشور دو روی یک سکهاند. خشنودی مردم و بالندگی و نیرومندی کشور همزادند و همراه. شادی مردم و آبادی کشور دو فرزندند از یک شکم زاده.} - در طول این سالها میلیونها کاربر ایرانی ناچار شدند از انواع فیلترشکن بهره بگیرند. بازار فروش فیلترشکن بسیار گرم و بلکه داغ شد و جیب مردم خالی. گمان من این است که افزون بر انبوهی زیانها و آسیبهای دیگر؛ یک آفت و آسیب فیلترینگ این بود که بهرهگیری ناگزیر مردم از فیلترشکنها گوشیها و دستگاههای آنان را بیش از پیش زیر سلطه و نظارت دیگران، و بویژه بیگانگان، درآورد. میاندیشم که قدرتهای بیرونی و بیگانه از این وضعیت بهکمال بهره بردند. فیلترینگ، تا جایی که به عقل ناقص من میرسد، تنها به سود بیگانگان و نامردم بوده است. گمان نمیکنم که نه برای مردم امنیت آورده باشد و نه برای حکومت. گمان نمیکنم که فیلترینگ امنیت ملی ما را پاس داشته باشد. گمان نمیکنم که در شرایط کنونی بستن اینترنت و فیلترینگ و کارهایی از این دست بتواند به مردم کمکی کند و به سود امنیتملی باشد. اگر اینترنتی را که یکی دو روز کاملا بسته شده بود دوباره بناچار و بنابر پارهای ملاحظات گشودهاند، تداوم فیلترینگ چه توجیهی دارد؟ فیلترینگ اگر برداشته شود چه اتفاقی میافتد؟ آیا کیان ایران و مصالح و منافع مردم بیش از پیش به خطر میافتد؟ آیا بیگانه بیش از پیش بهره خواهد برد؟ آیا با اصرار بر پندارها و کردارها و گفتارها و رفتارهایی که میان مردم و حکومت جدایی افکند میتوان از شرایط بحرانی کنونی گذر کرد؟ آیا...؟ و...
پاسخ این پرسشها با کارشناسان و متخصصان و سررشتهداران و دانندگان رموز مصلحت ملک!
امیدوارم پاسخی درخور و روشنگر بدهند و یا اینکه اگر پاسخی بدرجات روشن و قانعکننده ندارند همان بهتر که فیلترینگ را بردارند و زحمت و زیان مردم را بکاهند.
#داریوشـرحمانیان
سیویکم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
مردم ایران با مردم دیگر کشورها جنگ ندارند و جنگ را نخواسته و نمیخواهند. این جنگ باید هرچه زودتر پایان پذیرد تداوم این جنگ چیزی جز آسیبهای بیشتر برای مردم به بار نخواهد آورد. از همهی آنانکه دل در گرو ایران دارند و صلاح و سعادت مردم ایران و جهان را میخواهند توقع میرود که با همهی توش و توان در راه پایان این جنگ بکوشند. این آتش ایران سوز و جهانسوز هرچه زودتر باید خاموش شود.
#داریوش_ رحمانیان
سی خرداد ماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/mardomnameh
اردوگاه علومانسانی
گمان میکنم در اوضاع و احوال کنونی، اهالی علومانسانی میتوانند و باید که یک اردوگاه در فضای مجازی برای گفتوگو دربارهی ایران برپا کنند. گفتوگوی اهالی علومانسانی میتواند به یاری مردم - و فقط مردم - بیاید و چراغی فرا راه آنان برافروزد برای گذر از کورهراه تاریک و شرایط بحرانی کنونی با هزینههای کمتر. گمان میکنم اهالی علومانسانی باید هرچه زودتر دستبهکار شوند. زود دیر میشود.
و...
#داریوش_رحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
شرم بر کسانی که نادانسته از یورش پتیارگان به ایرانزمین شادند و میپندارند که درندگان بیگانه سر آزادی آنان دارند!
نفرین بر کسانی که دانسته آتشبیار معرکه شدهاند و دینار و دلار را قبلهی خود ساختهاند.
هزاران درود و آفرین بر آنانکه فرهیختگی و فرزانگی و هشیاری را به بهترین گونه به نمایش گذاشتهاند و یکدل و یکزبان از ایران میگویند و نیک میدانند که نسلها و افراد و اشخاص و حکومتها میآیند و میروند و آنچه که میماند و باید که بماند ایران است.
مردم ایران این روزها را از یاد نخواهند برد و نام و نقش و کار و کنش همهی افراد و اشخاص و گروهها را، چه ایرانی و چه انیرانی، به یاد خواهند سپرد. این روزها به روایت درخواهند آمد.
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را سندی و دفتری و دیوانیست
@mardomnameh
/channel/mardomnameh
پیام دکتر همایون کاتوزیان (استاد دانشگاه اکسفورد)
بنده حمله اسرائیل را به وطنم و فرزندان وطنم محکوم می کنم. از رفتار حکومت هم با مردم دل خوشی ندارم ولی امروز روز دفاع از میهن و از جان و مال مردم نازنین و رنجدیده ماست . حساب های داخلی را باید فعلا کنار گذاشت و به فکر میهن و ملت بود.
زنده باد ایران
زنده باد مردم ایران
همایون کاتوزیان
خرداد 1404
/channel/azbarresihayetarikhi
🔺اکنون وقت انسجام و حفظ ایران است 🔺
بیانیه شماری از دانشگاهیان (۱)
حمله اسرائیل به ایران، نامشروع، خلاف حقوق بینالمللی، جنگطلبانه و ناسازگار با هر گونه ادعای صلحطلبی، و با ادعاها درباره یافتن راهحلهای مسالمتآمیز برای اطمینان از صلحآمیز بودن برنامهای هستهای ایران، متناقض است. این حمله درست در زمانی رخ میدهد که دولت ایران به صورت جدی و بر اساس خواست ملی ایرانیان در مذاکرات برای حل مسالمتآمیز پرونده هستهای با آمریکا شرکت کرده است.
این حمله به تمامیت سرزمینی میهن، به دنبال رقم زدن چشماندازی تاریک برای ایران و ایرانیان است. ما شاهد حمله از سوی دشمنی هستیم که عملکرد خشونتبار و بیاحترامیاش نسبت به هر نوع حقوق و هنجار بینالمللی، اخلاقی و انسانی را از 7 اکتبر 2023 به بعد شاهد بودهایم. این حمله نیز به مانند آنچه عملکرد گذشته اسرائیل نشان میدهد، نقض بدیهیترین حقوق بینالمللی است.
این حمله، به مانند عملکردهای گذشته اسرائیل، تضعیف کردن زیرساخت نظمهای امنیتی منطقهای و جهانی با هدف تنشزایی، نابود کردن امکان همکاریهای بینالمللی برای ایجاد امنیت و توسعه، و در این مورد خاص ممانعت کردن از شکلگیری هر گونه همکاری میان ایران و سایر کشورهاست. اسرائیل آشکارا خواهان حل نشدن پرونده هستهای ایران، باقی ماندن تحریمها و مانع شدن در مسیر توسعه همکاریهای بینالمللی ایران است. اسرائیل حداقل در سهونیم دهه گذشته خواهان امنیتیسازی ایران و جلوگیری از هر گونه عادیشدن روابط ایران در جهان بوده و هست. این چنین رفتارهای نظمستیزانهای هیچ ثمرهای برای ایران و ملتهای خاورمیانه ندارد و جز عقبماندگی چیزی به بار نمیاورد.
اگرچه میتوان به سایر کشورها و متولیان ساختارهای حقوقی و نهادهای بینالمللی توصیه کرد که فعالانه مانع این گونه رفتارهای اسرائیل شوند تا شاهد فروپاشی اعتماد بینالمللی به این ساختارها و نهادها نباشند، اما سابقه نشان میدهد ایران نمیتواند امنیت و صلاح خود را به این ساختارها، نهادها و سازمانهای بینالمللی متکی کند. از ظرفیت آنها باید استفاده کرد اما ساختار قدرت بینالمللی به گونهای نیست که در زمان حاضر بتوان برای حفاظت از ایران به آنها امید داشت و از اینرو باید به تواناییهای داخلی، انسجام ملی، مسئولیتپذیری اجتماعی و امنیت و قدرت درونزای ایران تکیه کرد.
عموم ایرانیان آگاه و میهندوست، روشناندیش و کسانی که دل در گرو امنیت، توسعه، سربلندی و بزرگی ایران دارند؛ و بالاخص صاحبان فکر و اندیشه که با حساسیت و تخصص بیشتری مسائل ایران را بررسی کرده و تاریخ تحولات ایران عزیز را میشناسند، امروز مسئولیت بزرگی بر عهده دارند. مسلم است که بسیاری از مردم، و شمار زیادی از اهل اندیشه، دانشگاهیان و فعالان اجتماعی و سیاسی، فعالان اقتصادی و تحلیلگران روندهای حکمرانی و اداره کشور، منتقد جوانب مختلف عملکردهای سیاسی و سیاستی جمهوری اسلامی ایران در عرصه داخلی و خارجی هستند. این انتقادات و بیتوجهی به آنها، سالهاست به حد دلآزردگی، رنج و دردمندی هم رسیده است. منتقدان بارها به صورت مداوم با ناشنوایی، بیمهری و بیتوجهی صاحبان قدرت نیز مواجه شدهاند که اگر چنین نشده بود، وضعیت انواع بحرانها و مسائل در کشور به شکل حاضر درنمیآمد. اما ما معتقدیم حساب این انتقادات درونمیهنی، وطندوستانه، خیرخواهانه و دلسوزانه، و بیتوجهی دردسرساز حاکمان به آنها، از حمله دشمن خارجی – هر که باشد - جداست. بالاخص آنکه در این مورد با حمله دشمنی مواجهیم که در سابقهاش جز بیتوجهی به حقوق ملتها، ویرانگری و خشونت بیسابقه چیزی نیست.
ماهیت و غایت حمله کنونی اسرائیل به گونهای است که ما را بر آن داشت تا برای پاسداری از ایران - جانِ جانِ هر ایرانی میهندوست - و به منظور جلوگیری از کامیابی متجاوزان در اجرای نقشههای شوم خود بر ضد تمامیت سرزمینیمان، رنجشها، نقدها و گلایهمندیها را به آینده مؤکول کرده و با پشتیبانی از مدافعان تمامیت ایران عزیز، فرزند زمان خویش باشیم و سهم خویش را در ماندگاری ایران عزیز ادا کنیم.
مردم آگاه ایران نیک میدانند که ایران تاریخی و کهنسال ما در طول تاریخ و پیش از این حمله، بارها از سوی متجاوزان رنگارنگ دیگر مورد هجومهای وحشیانه قرار گرفته است؛ اما به گواهی تاریخ، ققنوسوار سر از خاک و خاکستر برداشته و رویش و زایشی دیگر را تجربه کرده است. ما ایرانیان با هر گرایش و سوگیری سیاسی و فکری را فرامیخوانیم که محکمتر از گذشته نسبت به حفظ تمامیت سرزمینی، ماندگاری و پایداری ایران حساس باشیم، و در مقابل دشمن خارجی منسجم بمانیم..
ادامه 👇
@uissa1400
#اتحادیه_انجمنهای_علوم_اجتماعی_ایران
دیپلماسی ایرانی و سرنوشت تاریخی ایران عصر جدید
پرسش از سرنوشت تاریخی ایران عصر جدید، از روزگار صفویه تاکنون، بدون پرسش از چندوچون دیپلماسی ایرانی راه به جایی نمیبرد. در این باره تاکنون کوششها و پژوهشهایی شده و در پارهای نشستها و کنفرانسها به سویهها و گوشههایی از آن اشاراتی رفته است؛ اما هنوز یک از هزار آنچه که باید کرده شود نشده است و تا رسیدن به جایگاه مطلوب فاصلهای دراز داریم.
تاریخنگاری ما در حوزهی تاریخ دیپلماسی و روابط خارجی، چنانکه بایدوشاید، پاسخگوی نیازهای اکنون و آینده ما نیست. البته باید قدردان همهی کسانی بود که تاکنون در این باره کار کرده و در این راه گام زدهاند.
گمان میکنم که جا دارد گرایش یا گرایشهایی در رشتهی تاریخ و پارهای رشتههای همسایه طراحی و راهاندازی شود که پاسخگوی نیازهای اکنون و آینده ما باشد.
دستگاه دیپلماسی ایران دانش و توان و اختیار بسندهای برای بازی در میدان پیچیده و پرتنش سیاست بینالملل ندارد و بخش مهمی از این ضعف و ناتوانی، گذشته از انبوهی ضعفها و کمبودها و مشکلات ساختاری و ... ، به ضعف دانش و آگاهی تاریخی بازمیگردد که گریبان بسیاری از دیپلماتهای ما را، از بالا تا پایین، گرفته است.
#داریوشـرحمانیان
/channel/dariush_rahmanian
دستهبندی و طبقهبندی کشورها
جایگاه ایران
کشورهایی که در پهنهی کرهی زمین موجودیت رسمی دارند را میتوان برپایهی معیارها و سنجههای گوناگون دستهبندی و طبقهبندی کرد. از آن میان یکی سنجه و معیار اصالت است. کشورها از نظر اصالت یکی نیستند و در یک پایه قرار ندارند. پارهای از آنها پیشینهی کهن و ریشهی استوار دارند و در درازای تاریخ در یک روند طبیعی و تاریخی پدیدار شده و بالیدهاند و شماری نیز نوپدیدند و بیپیشینه و یا با پیشینهی اندک. از آن میان پارهای حتی به عنوان یک کشور نوپدید هم اصالت ندارند و هویت سرزمینی و سیاسیشان ساختگی و جعلیست. این گروه از کشورها، که میتوان کشورکشان نیز نامید، در سدهی اخیر برپایهی اراده و سیاست و اغراض پارهای از قدرتها ساخته شدهاند. اندکی درنگ در جغرافیای سیاسی جهان، و بویژه جغرافیای سیاسی منطقهی ما، این واقعیت را به روشنی بر هر چشم بینا و دل دانا آشکار میکند. یکی از گرفتاریها و چالشهای بنیادین ایران این است که در منطقهای قرار گرفته است که کشورکهای برساخته در آن پرشمارند. رویارویی با این چالش شدنی نیست مگر با کار فراوان بر روی مفهوم/روایت ایران. مفهوم/روایتی که بزرگترین سرمایهی ایران و مهمترین و استوارترین تکیهگاه و ستون نگهدارندهی ایران و هویت ایرانی است.
پیداست که این شرط لازم است نه کافی. یک شرط مهم دیگر کوشش در پیوند میان دولت و ملت/مردم است که جز به انصاف و داد و مدارا و رواداری و آسانگیری به دست نیاید و به شعار و وعده و وعید نباشد. و...
در این بزنگاه تاریخی که اکنون هستیم بیش از هر زمان دیگری به چنین کوششی نیاز داریم. در چند دههی اخیر نهادهای حکومتی، بویژه دستگاه دیپلماسی، بنا بر دلایل و علل و عوامل گوناگون، در این باره سستی و کاهلی و غفلت کردهاند. دانش و آگاهی و همت و دغدغهی بهرهبرداری درست از این سرمایهی عظیم را نداشتهاند و یا بسبار کم داشتهاند. در پیوند ملت و دولت نیز گویا کوششها معکوس بوده و راه شکاف و جدایی پوییده است و این نیاز به گفتن ندارد.
بگذریم.
ایران سرمایه و توان مفهومی و روایتی بیمانندی دارد. آنچه که در طول تاریخ، ایران را نگه داشته و از بزنگاههای بسیار حساس گذرش داده و در برابر چالشهای سنگین و بنیانکن تاب و تواناش داده است، همین سرمایه و توان بیمانند بوده است.
و...
تو خواه از سخنم پند گیر یا ملال!
#داریوش_رحمانیان
بیست و پنجم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
نظریه و روش: پروندهای دربارۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
📕بازاندیشی تاریخ مشروطه: میراث علمی سهراب یزدانی
🖋سیمین فصیحی، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه الزهرا.
🔸نویسنده در این مقاله به بررسی میراث علمی سهراب یزدانی میپردازد که به دوری از تاریخنگاری رسمی شناخته شده است. ازاینرو، به ویژگیهای این نوع تاریخنگاری در آثار سهراب یزدانی اشاره میکند و معتقد است که یزدانی از توصیف صرف وقایع فراتر رفته است و به تحلیل عمیق رویدادها بهويژه مشروطه پرداخته است.
🔸بنابراین، بخش چشمگیری از میراث علمی یزدانی به بازاندیشی تاریخ مشروطۀ ایران از طریق تحلیل آثار احمد کسروی اختصاص دارد. میراث علمی سهراب یزدانی، با نگاهی جامع و چندوجهی به تاریخ مشروطه ابعاد جدیدی از این انقلاب را آشکار کرده است. او با تأکید بر نقش فراموششدۀ دهقانان و طبقات کمتردیدهشده تاریخ را بافتی از تعاملات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میداند.
🔸نویسنده در ادامۀ مقاله به دیگر مشخصههای تاریخنگاری سهراب یزدانی میپردازد و پایبندی به روشهای علمی را یکی از ويژگیهای بارز آن میداند که درک عمیقتر پیچیدگیهای تاریخی و جامعهشناسی را ممکن میکند.
🔸متن کامل مقاله را در فصلنامۀ مردمنامه بخوانید.
📌برای اطلاع از روشهای خرید شمارۀ جدید مردمنامه اینجا را ببینید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
✅ نکاتی پیرامون اندیشۀ اصلاح دینی
گفتوگو با علی بهرامیان
📌 برای مشاهدۀ این قسمت، پیوندهای زیر را لمس کنید:
🔗 https://youtu.be/aNnpB0yLvQI
🔗 https://www.aparat.com/v/knc9320
مردمنامه را در یوتیوب و آپارات دنبال و با بازنشر و پسند ویدیوها از ما حمایت کنید.
♦️معرفی مقالات شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه
📕آخوندزاده و ادبیات کودک ۲؛ مخاطب کودک در آثار آخوندزاده
🖋سیدعلی کاشفی خوانساری، نویسنده و شاعر حوزۀ کودک و سردبیر فصلنامۀ کتاب کودک و نوجوان سروش نوجوان.
🔸در قسمت نخست این مقاله، که در شمارۀ قبلی مردمنامه منتشر شد، نسبت آخوندزاده را با آثار کودکانۀ دوستان و اطرافیانش مرور کردیم و دیدیم که او دربارۀ آثار ادبیات کودک پوشکین، میرزا شفیع واضح، شیخالاسلام حسینزاده، حکیمباشی کاشانی، جلالالدین میرزا، مستشارالدوله و رشید آخوندزاده چه موضعگیری یا برخوردی داشته است.
معرفی بخش اول این مقاله را اینجا بخوانید.
پشتیبانی از پویش مردمنامه👇