449
آه اگر باز به سویم آیی دیگراز کف ندهم آسانت ترسم این شعله ی سوزنده ی عشق آخر آتش فکند بر جانت 💫فروغ فرخزاد . [ اینجا قلم،صدا و دوستداشتنیهای ما ♥️]
گفتم: به جز خدا
چه کسی حواسش به ما هست؟
گفت: مادرها
مادرها نگران خدا هم میشوند..
#مهدی سلطانی
@mahtitill
من در سرزمینی زندگی میکنم که در آن ، دویدن سهم کسانی است که نمیرسند
و رسیدن حق کسانی که نمی دوند
روشن نشود چشم و دلم ، از رخ خورشید
صبح و سحرم دیدن رخسار نگار است
صبح بخیر🌺🍁
@mahtitill
نقّاشِ نالهایم و اثر میکشیم ما
#بیدل_دهلوی
@mahtitill
هم عاشقِ وفایم و هم بندهی جفا
دارم به سینه داغ جدا، بر جبین جدا
#قدسی_مشهدی
@mahtitill
هجومِ خیلِ پریشانی چنان روانه خاطر شد
که خیمه در شبِ حیرت زد خیالِ خاطرهپردازم...
#سیمین_بهبهانی
@mahtitill
منم اقای بمانی منم
خیلی به خودم ظلم کردم خیلی خودم ندید گرفتم و خیلی چیزهای دیگه😔
مادرم همیشه میگه:
"نذار یه غم،
هزارتا نعمت رو از یادت ببره!"
صبح نو مبارک❤️
@mahtitill
به نبودت وفادارم، به حضورم جفاکاری
#زهرا_عسگری
@mahtitill
«در سرم جنگهای بسیاریست
و تنها کشتهاش منم»
# عبدالوهاب - الرفاع
@mahtitill
کوچ تا چند؟ مگر میشود از خویش گریخت
«بال» تنها غم غربت به پرستوها داد
# فاضل نظری
پس از یلدا، سحرگاهت همایون
طلوع روشنِ راهت همایون
رسید اسب زمستان، یالش از برف
نخستین روز دی ماهت همایون...
زمستانتان زیبا ☃️⛄️❄️
همه چیز قرار نیست با معنی باشه،
بعضی چیزا رو دلت میخواد،
دلت فقط همونو میخواد،
میخواد دیگه...
اگر همه چیز بر اساس دلیل
جلو میرفت
دیگه قلبی نبود ...
@mahtitill
پرده از چهره برافکن که چو خورشید سحر
بهر دیدار تو لبریز نگاه آمدهایم
#اقبال لاهوری
@mahtitill
صبح آمده برخیز، که خورشید تویی
در عالم ناامیدی، امید تویی!
در جشن طلوع صبح در باغ وجود
آن گل که به روی صبح خندید تویی!
#مولانا
@mahtitill
دیگر تو را خیلی کم دوست دارم
خیلی کم
به شکلِ فراموشی
همانندِ مرگ...
#موراتهان_مونگان
@mahtitill
تا کی روم از عشق تو شوریده به هر سوی؟
تا کی دوم از شور تو دیوانه به هر کوی؟
#سعدی
@mahtitill
نمیکنم گلهای لیک ابر رحمت دوست
به کِشتهزار جگرتشنگان نداد نمی
#حافظ
@mahtitill
به یاد استاد ناصر مسعودی خواننده محبوب گیلانی❤️
روحشان شاد🖤🥀
تغافل کرد تا در آرزوی دامِ او بودم
کنون کَز گوشهٔ بامش پریدم، دانه میریزد
#عاشق_اصفهانی
@mahtitill
شب کند شیرازه، اوراقِ پریشانِ مرا
#صائب_تبریزی
@mahtitill
دریای خیالیم و نَمی نیست در اینجا
#بیدل دهلوی
@mahtitill
که گرچه رنج به جان میرسد
امید دواست …
#سعدی
@mahtitill
ماهرویا! روی خوب از من متاب
بیخطا کشتن چه میبینی صواب
دوش در خوابم در آغوش آمدی
وین نپندارم که بینم جز به خواب
از درون سوزناک و چشمِ تر
نیمهای در آتشم، نیمی در آب
هر که باز آید ز در، پندارم اوست
تشنه مسکین، آب پندارد سراب
ناوکش را جان درویشان هدف
ناخنش را خون مسکینان خضاب
او سخن میگوید و دل میبرد
و او نمک میریزد و مردم کباب
حیف باشد بر چنان تن پیرهن
ظلم باشد بر چنان صورت نقاب
خوی به دامان از بناگوشش بگیر
تا بگیرد جامهات بوی گلاب
فتنه باشد شاهدی شمعی به دست
سرگران از خواب و سرمست از شراب
بامدادی تا به شب رویات مپوش
تا بپوشانی جمال آفتاب
سعدیا! گر در برش خواهی چو چنگ
گوشمالت خورد باید چون رباب.
#سعدی جان
@mahtitill