مشاور رییس مجلس در امور راهبردی @aqlesorkh
یک توضیح
کانالی به نام نیمه محرمانه که البته سابقه ای بلند در انتشار اخبار مخدوش و تفرقه افکنانه دارد، پستی منتشر کرده و در آن، با نام بردن از من و رییس محترم مجلس، قضاوتی یکسره بی ربط درباره نسبت مجلس و مذاکرات هسته ای کرده است. مجلس در سطح رییس و نمایندگانش گفت وگوهایی مرتب و فشرده با تیم مذاکره کننده در سطوح مختلف دارد و بر اساس شاخص هایی روشن از جمله فرمایشات رهبر انقلاب و قانون اقدام راهبردی، با دقت، نتیجه مذاکرات هسته ای را ارزیابی خواهد کرد. هدف نهایی، حصول اطمینان از شکستن ساختار تحریم ها و کسب انتفاع ملموس اقتصادی و حفظ ساختار برنامه هسته ای است که باید دید در توافق احتمالی تا چه حد مراعات شده است.
مهدی محمدی
@mahdi_mohammadi61
/channel/mahramaneh1400/9206
شاید تا ششم ژانویه هر کسی به این تحولات از دریچه سیاست معمول آمریکا و اختلاف نظرها در این سیاست بر سر مسائلی همچون تجارت، مهاجرت و سقط جنین نگاه می کرد. اما شورش ششم ژانویه مقطعی بود که اقلیت چشمگیری از آمریکایی نشان دادند که می خواهند از خودِ دموکراسی آمریکا روی بازگردانند و برای دستیابی به اهدافشان متوسل به خشونت شوند. چیزی که ششم ژانویه را به لکه ننگی (یا فشاری) بسیار نگران کننده برای دموکراسی آمریکا تبدیل کرده است، این واقعیت است که حزب جمهوریخواه با چشم دوختن به انتخابات ریاست جمهوری 2024 که ممکن است در آن ترامپ درصدد ریاست جمهوری دوباره برآید، به جای کنار گذاشتن افرادی که آن شورش را به راه انداختند و در آن شرکت کردند، به دنبال عادی کردن آن (شورش) و پاکسازی خود از وجود افرادی بوده است که می خواستند حقیقت را درباره انتخابات 2020 بگویند.
تاثیر رویداد ششم ژانویه هنوز در صحنه جهانی مشهود است. سران مستبدی همچون ولادیمیر پوتین، (رئیس جمهور) روسیه و الکساندر لوکاشنکو، (رئیس جمهور) بلاروس در طول سال ها تلاش کرده اند نتایج انتخابات را دستکاری کنند و اراده مردمی را رد کنند. در مقابل، شکست نامزدها در انتخابات در دموکراسی های جدید، با وجود برگزاری عمدتاً عادلانه و آزادانه انتخابات، اغلب اتهامات مبنی بر تقلب در آراء را به دنبال داشته است. این اتفاق پارسال در پرو رخ داد و کیکو فوجیموری شکست خود در برابر پدرو کاستیلو را در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری این کشور مورد تردید قرار داد.ژائیر بولسونارو، رئیس جمهور برزیل با حمله به عملکرد نظام رای گیری این کشور، مقدمات را برای زیر سؤال بردن انتخابات ریاست جمهوری امسال فراهم کرده است، درست مانند ترامپ که قبل از انتخابات 2020 برای کاهش اعتماد به رای گیری پستی تلاش کرد.
قبل از رویداد ششم ژانویه این نوع حقه ها به عنوان رفتار دموکراسی های نوپا و نه چندان مستحکم تلقی می شد و آمریکا آنها را محکوم می کرد. اما چنین چیزی اکنون در خود آمریکا رخ داده است. اعتبار آمریکا به عنوان الگوی رفتار دموکراتیک از بین رفته است.
این سابقه به اندازه کافی بد هست، اما احتمالاً رویداد ششم ژانویه حتی عواقب خطرناکتری هم دارد. احیای جهانی دموکراسی تحت هدایت دو کشور مستبد در حال قدرت گرفتن، یعنی روسیه و چین قرار گرفته است. هر دو قدرت ادعاهای انضمام طلبانه ای درباره خاک یک کشور دیگر کرده اند. رئیس جمهور پوتین به صراحت اعلام کرده است باور ندارد اوکراین یک کشور مستقل مشروع باشد، بلکه بیشتر بخشی از یک روسیه بزرگتر است. وی انبوهی از نظامیان را در مرزهای اوکراین مستقر کرده و برای تجاوز احتمالی پاسخ های غرب را محک زده است. شی جینپینگ، رئیس جمهور چین نیز تاکید کرده است تایوان باید در نهایت به چین بازگردد، و سران چین استفاده از نیروی نظامی را در صورت لزوم منتفی ندانسته اند.
یک عامل مهم در هر گونه تجاوز نظامی هر یک از این کشورها نقش بالقوه آمریکا خواهد بود که تضمین های امنیتی مشخصی به اوکراین و به تایوان نداده است، و در راستای تلاش های آن کشورها برای تبدیل شدن به دموکراسی های واقعی، از نظر نظامی و ایدئولوژیکی از آنها حمایت کرده است.
اگر حزب جمهوریخواه رویدادهای ششم ژانویه را محکوم می کرد - همانطور که در نهایت در سال 1974 ریچارد نیکسون را کنار گذاشت-، این امید وجود داشت که کشور از دوره ترامپ عبور کند. اما این اتفاق نیفتاده است و دشمنان خارجی همچون روسیه و چین با خوشحالی بی حد و حصر نظاره گر این وضعیت هستند. اگر مسائلی همچون واکسیناسیون و ماسک زدن سیاسی و تفرقه انگیز باشد، فکرش را بکنید چه برخوردی با تصمیم آتی برای حمایت نظامی - یا خودداری از چنین حمایتی- چه به اوکراین و چه تایوان خواهد شد. ترامپ اجماع دو حزبی را تضعیف کرد که از اواخر دهه 1940 بر سر حمایت قاطع آمریکا از نقش لیبرال بین المللی وجود داشت، و رئیس جمهور بایدن هنوز قادر به احیای آن نبوده است.
بزرگترین ضعف امروز آمریکا ناشی از اختلافات و تفرقه داخلی است. صاحبنظران محافظه کار به دنبال الگویی جایگزین به مجارستان غیرلیبرال سفر کرده اند، و شمار مایوس کننده ای از جمهوریخواهان دموکرات هارا تهدیدی بزرگتر از روسیه می دانند.
آمریکا قدرت نظامی و اقتصادی عظیمی دارد، اما این قدرت بدون اجماع سیاسی داخلی بر سر نقش بین المللی این کشور قابل استفاده نیست. اگر آمریکایی ها دیگر به جامعه ای آزاد و لیبرال و روامدار باور نداشته باشند، ظرفیت ما برای نوع آوری و هدایت به عنوان سهمگین ترین قدرت اقتصادی نیز افول خواهد کرد. ششم ژانویه موجب تعمیق تفرقه و اختلافات در کشور شد و به همین دلیل عواقبی خواهد داشت که در سال های آینده در جهان طنین انداز خواهد شد.
@mahdi_mohammadi61
ترجمه کامل این مقاله را هم می توانید اینجا 👇بخوانید.
Читать полностью…مقاله 'همین یک روز کافی بود تا همه جهان از ما روی برگرداند' از فرانسیس فوکویاما در نیویورک تایمز امروز را بخوانید. ظاهرا یک مقاله سفارشی است برای تخریب ترامپ و جمهوری خواهان، ولی فوکویاما برای انجام ماموریت خود مجبور شده اعتراف های مهمی درباره حقیقتی به نام 'افول امریکا' بکند. لینک آن را در زیر 👇گذاشته ام.
@mahdi_mohamadi61
https://twitter.com/mmohammadii61/status/1471938562786529280?s=21
Читать полностью…دوستان عزیز سلام
اکانت توییتر من به آدرس twitter.com/mmohammadii61 امروز صبح هک و از دسترس من خارج شده است.
حجم بزرگی از عملیات در لایه ها و سطوح مختلف اکنون علیه ایران در حال انجام است. همچنانکه حجم بی سابقه ای از اقدامات بازدارنده تدافعی و تهاجمی از جانب ایران، در حال تدارک و اجراست. این یک رویارویی گسترده، عمیق و البته قدیمی است.
آنچه تا حدی تازه است این است که اولا گزینه های فشار موثر علیه ایران تا حد زیادی برای امریکا و متحدانش ‘نایاب’ شده و ثانیا ‘خارج کردن افکار عمومی ایران از تعادل’ به عنوان یک هدف اولویت دار از سوی بسیاری از طرف ها پیگیری می شود.
در نظر داشتن این دو اصل کمک زیادی به فهم تحولات راهبردی مرتبط با ایران خواهد کرد.
@mahdi_mohammadi61
حقایقی درباره مذاکرات وین وسخنان روحانی
مهدی محمدی
۳۰ تیر ۱۴۰۰
۱- سخنان رییس جمهور و مقام های دولت درباره علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته ای فتح باب مهمی است و باید از آن بابت ایجاد فرصت سخن گفتن درباره موضوعی که تریبون آن تا امروز یک طرفه دست دوستان جو بایدن در ایران بوده، استقبال کرد. حقیقت بسیار متفاوت از روایت روحانی است.
۲- البته هدف پاسخ به روحانی نیست. جای تعجب است اگر او هنوز درنیافته باشد به عنوان یکی از نامحبوب ترین سیاستمداران همه ادوار تاریخ ایران، میان مردم، گوشی برای شنیدن حرف هایش وجود ندارد و ملت به خوبی می فهمند دنبال بهانه ای برای توجیه فاجعه ای است که آفریده، نه بیان حقیقت.
۳-ایده قانون مجلس زمانی شکل گرفت که پس از شهادت سردار سلیمانی، ضربات پی در پی اطلاعاتی و خرابکارانه به ایران وارد شده و تقریبا همه بی پاسخ مانده بود. همه می فهمدیدند که توازن به هم خورده و بازدارندگی امنیتی در حال از دست رفتن است. شهادت شهید فخری زاده حجت را تمام کرد.
۴- این یک حقیقت بسیار مهم است که روحانی در هیچ مقطعی اعتقاد نداشت که به هیچ کدام از این حملات باید پاسخ داده شود. استدلال اصلی او و تیمش این بود که این حملات دام هایی برای کشاندن ایران به ‘جنگ’ است. در واقع، می گفتند از ترس مرگ باید خودکشی کرد!
۵-قانون مجلس متقابلا بر این ایده راهبردی مبتنی بود که خطر جنگ، یک توهم است، هیچ ضربه ای نباید بی جواب بماند، مذاکره تولید اهرم فشار نیاز دارد و مذاکره با دست خالی، این بار به همان ‘تقریبا هیچ’ قبلی هم نخواهد رسید.
۶- مجلس البته یک جانبه اقدام نکرد. رایزنی ها و مباحثات بسیار مفصلی در عالی ترین سطوح انجام شد و نهایتا شورای عالی امنیت ملی در مصوبه شماره ۷۳۳ که روحانی خود آن را ابلاغ کرده، به مجلس مجوز اقدام داد. بعدها دبیرخانه شورا وجود این هماهنگی را صراحتا تایید کرد.
۷- دولت البته به شدت می ترسید. اگر روحانی صادق است من پیشنهاد می کنم اجازه انتشار متن مباحثات آن جلسه ای از هیئت دولت را بدهد که در آن وزیر وی به صراحت هشدار داده بود اگر غنی سازی ۲۰ درصد آغاز شود، امریکا به ایران اولتیماتوم می دهد و سپس حمله خواهد کرد!
۸- با روی کار آمدن دولت بایدن، دولت مذاکراتی بسیار با عجله و هماهنگ نشده را آغاز کرد. از همان آغاز هیچ کس مخالف توافق نبود. اختلاف میان دو گروه بود که یکی به دنبال توافق به هر قیمت، با علم به نداشتن انتفاع اقتصادی و گروه دیگر در پی توافق با تضمین انتفاع اقتصادی بود.
۹- مذاکرات وین بد آغاز شد و بسیار بدتر پیش رفت. هدف این مذاکرات از همان آغاز چیزی غیر از تضمین نفع اقتصادی برای کشور بود. روحانی اگر به دنبال مقصر می گردد بهتر است به یاد بیاورد در حالی که تیمش در وین در حال مذاکره بود او در تهران خبر از اتمام مذاکرات می داد یا در حالی که تیمش عقیده داشت لغو تحریم ها کافی نیست، او می گفت ۷۰ درصد تحریم ها برداشته شده! اینگونه بود که او اساسا تیم خود را در وین بی اعتبار کرد و امکان چانه زنی را از آنها گرفت.
۱۰- خطای دیگر این بود که تیم ایرانی در وین به دلیل فشار سنگین روحانی هدف خود را بازگشت به برجام ۲۰۱۵ بدون تضمین نفع اقتصادی قرار داد. روحانی هرگز اجازه نداد در وین در این باره چانه بزنند که ایران خواهان عادی شدن فروش نفت و روابط بانکی است و تاکید کنند قول و کاغذ امریکا برای آن ارزشی ندارد.
۱۱- علاوه بر این، قانون مجلس ابزار چانه زنی بسیار نیرومندی ساخت که با هزینه تقریبا صفر، برای تیم ایرانی دست برتر مذاکراتی ایجاد کرد. نه تنها برخلاف پیش بینی آقایان به ایران حمله نشد، بلکه امریکا و کشورهای اروپایی از صدور یک قطعنامه در شورای حکام هم عاجز ماندند. ضمن اینکه این قانون نیاز امریکا به توافق را به شدت تقویت کرد.
۱۲- اگر روحانی صادق است پیشنهاد می کنم اجازه انتشار متن مذاکرات پس از آغاز غنی سازی ۶۰ درصد و یا متن جلسه معاونین وزرای ۱+۴ را بدهد تا همگان ببینند که تیم ایرانی که در رسانه به مجلس بد و بیراه می گفت، درون مذاکرات هیچ دارایی جز قانون مجلس نداشت.
۱۳- طرف غربی پس از دیدن جدیت ایران در اجرای قانون رفتار مذاکراتی خود را تغییر داد و آشکارا نشانه هایی ظاهر شد که غرب از بیم پیشرفت های بزرگ تر در برنامه هسته ای و با علم به ناتوانی خود از پاسخ، فقط درصدد متوقف کردن گام های بعدی قانون در ایران است. روحانی اما قدر این فرصت را ندانست.
۱۴-در حالی که بایدن به شدت نیازمند بازگشت به ۱+۵ بود -وهست- و اجرای قانون هم نشان داد دست آن به شدت خالی است، بهترین زمان بود که برجام از وضعیت تقریبا هیچ خارج شده و امتیازهای اقتصادی واقعی از امریکا گرفته شود. مردم ایران باید بدانند حسن روحانی این فرصت تاریخی را بر باد داد.
درباره دفاع از حرم الاقصی
جنگ کنونی در سرزمین های اشغالی، پاسخی است به محاسبه راهبردی صهیونیست ها که تصور می کردند نبرد را به شکل عملیات اطلاعاتی پی در پی به داخل ایران کشانده اند و مقاومت گرفتار حصار بازدارندگی شراکتی آنها و امریکا شده است.
از حیث راهبردی، مقاومت قبل از هر چیز در حال نشان دادن این نکته است که هراس صهیونیست ها از جنگ گسترده را به دقت محاسبه، و وارد طرح ریزی نظامی خود کرده، و آماده است راهبرد پاسخ در عمق را اجرا کند.
صهیونیست ها تصور می کردند از شکل گیری جبهه سوم در سوریه جلوگیری کرده اند. اکنون جبهه جدیدی در عمق سرزمین های 1948 می بینند. جبهه دریا قبلا گشوده شده. هنوز مانده تا از جبهه های پنجم و ششم، در عراق و یمن، رونمایی شود.
توافق آبراهام، امنیت اسراییل را افزایش نداد بلکه سعودی وامارات را در ناامنی ذاتی محیط پیرامونی اسراییل شریک کرد. الحاق به سنت کام هم نمایشی بود که حقیقت آن وقتی آشکار شد که مکنزی صریحا گفت امریکا بنا نیست به خاطر اسراییل وارد جنگ شود.
مقاومت برای نخستین بار در عمق سرزمین های اشغالی در حال استفاده از موشک های نقطه زن است. نه محاصره غزه موفق بوده و نه از دفاع موشکی کاری ساخته است. زیرساخت انسانی جدید شکل گرفته در سرزمین های اشغالی، از موشک های نقطه زن هم خطرناک تر است.
جنگ برخلاف تصور امریکا و اسراییل خط قرمز مقاومت نیست. خط قرمز این است که دشمن معادله زمانی و مکانی خود را به درگیری تحمیل کند. اکنون مقاومت، استفاده مستقیم از نیروی نظامی علیه اسراییل به شکلی که دشمن قادر به ایجاد جنگ گسترده نباشد را تست می کند. این یک معادله جدید است.
و ناگفته نماند دفاع از حرم، فقط مختص سوریه و عراق نیست. قبل از آنها، مسجدالاقصی حرم امت است و تنها نخواهد ماند.
@mahdi_mohammadi61
مقاله زیر محصول یک مطالعه کتابخانه ای کم و بیش وسیع درباره برنامه منطقه ای ایران است. از مدت ها قبل، مشاهده حملات ناجوانمردانه و البته اغلب کوته بینانه به برنامه منطقه ای ایران، مرا به این فرا می خواند که با نگارش یک مقاله بلند، تا جایی که ممکن است، منطق نهفته در پس پشت این برنامه افتخارآمیز را از خلال مطالعه ادبیات راهبردی که غربی ها خود در این باب تولید کرده اند، تبیین کنم. در دو هفته گذشته فرصت نگارش دست داد و اکنون نسخه اول این نوشته پیش روی شماست. گرچه، مقاله کمی طولانی است اما امیدوارم اهل نظر فرصتی اختصاص داده، آن را بخوانند و نویسنده را از دیدگاه های خویش بهره مند کنند.
@mahdi_mohammadi61
ظریف خطای بزرگی کرد. به صورت ماه آسمان آب دهان انداخته و این ننگ پاک نخواهد شد. هیچ توجیه و تاویلی آب رفته را به جو بر نمی گرداند. او دیدگاهش را گفته و اکنون هرچه بگوید ظاهرسازی است. نام او در تاریخ این کشور به عنوان کسی ثبت خواهد شد که ناجوانمردانه پنجه به صورت قهرمان شهید ملت کشید.
ظریف امنیت ملی را به خطر انداخته است. سوال این نیست که از این پس چگونه می تواند وزیر خارجه باشد، بلکه سوال این است که او تاکنون چگونه وزیر خارجه بوده است؟ وزیر خارجه چه کسی با چه دیدگاهی و با کدام اهداف؟ فردی با این دیدگاه ها دیگر چه گفته و چه کارهایی کرده است؟
قلب ایران آزرده است. در کوچه و خیابان می شنویم که حاج قاسم را یک بار دیگر شهید کرده اند. من نمی دانم جواد ظریف اکنون در چه اندیشه ای است و به دنبال کدام دست توطئه گر می گردد اما به قول مولانا ادب نگه نداشته و لذا ‘نار شهوت را حطب’ شده است. مقصر دیگری وجود ندارد.
دشمنان خونی حاج قاسم هم که گویی تاریخ مصرف ظریف را تمام شده فرض کرده و این فایل را منتشر کرده اند، خطای فاحشی کرده اند. دوقطبی مذاکره- مقاومت قرار بود با کسان دیگری ساخته شود اما اکنون با حاج قاسم ساخته شد. این یعنی پروژه اصلی که بنا بود تکلیف انتخابات را روشن کند به باد رفته است. این مکر خداوند است.
داشتن یک روایت امنیتی دقیق از مسئله بسیار مهم است اما تقلیل این موضوع به یک مسئله امنیتی خطاست. این مسئله ای بسیار بزرگ تر و عمیق تر است. نه با چند دستگیری و برخورد قضایی رفع و رجوع می شود و نه با عذرخواهی سرو ته آن هم می آید. پرده ای افتاده است. تعیین تکلیف بسیار بزرگ تری لازم است.
قاسم سلیمانی دیپلمات نبود اما دیپلماسی را به معنای تبدیل قدرت میدانی به قدرت سیاسی از هر کسی بهتر می دانست. من نمی خواهم کسی را متهم کنم اما ظاهرا تحقیر مستمر امریکا از سوی حاج قاسم کینه هایی را در برخی دل ها انباشته است. او اذان و نماز در کرملین را از مشارکت روسیه در جنگ سوریه مهم تر می دانست. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!
مرتبت حاج قاسم رفیع تر از آن است که دست هر عنان بریده ای به آن برسد. ظریف تا انتهای عمر باید خجالت زده باشد که به صورت آفتاب خاک پاشیده است. اما آفتاب که لطمه نمی بیند. همچنان بر مومن و کافر بی دریغ خواهد تابید، از جمله بر محمدجواد ظریف.
@mahdi_mohammadi61
🔸قالیباف از دستیابی ایران به محصول اورانیوم با غنای ۶۰ درصد خبر داد
رئیس مجلس شورای اسلامی:
🔹ملت ایران معجزه آفرین است و هر توطئهای را خنثی خواهد کرد.
کانال رسمی دکتر محمدباقر قالیباف
@ghalibaf_official
بیانیه سازمان انرژی اتمی در خصوص تفاهمات مشترک
🔹سازمان انرژی اتمی ایران پس از سفر گروسی مدیر کل آژانس به کشورمان و گفتگوهای انجام شده با وی بیانیه ای صادر کرد
🔹سفر مدیرکل آژانس به ایران بر اساس درخواست ایشان بود که مورد پذیرش جمهوری اسلامی ایران نیز واقع شد.
🔹در گفتگوها، آژانس بر ضرورت احترام به قانون مجلس و اجرای آن تاکید کرد بطوریکه در بیانیه نیز انعکاس داشته است.
🔹ایران و اژانس تفاهم کردند اجرای پروتکل الحاقی و دسترسی های برجامی به طور کامل متوقف شود و صرفا تعهدات پادمانی ایران اجرا می شود. بر این اساس، طبق قانون مجلس هیچ دسترسی فراپادمانی به آژانس اعطا نخواهد شد و هیچگونه بازرسی فراپادمانی نیز انجام نمی گردد.
🔹مقصود از تداوم راستی آزمایی و نظارت ضروری که در بند ۲ بیانیه آمده، همانطور که در پیوست توافق شرح داده شده، این است که ایران به مدت ۳ ماه اطلاعات برخی فعالیت ها و تجهیزات نطارتی را که در پیوست مشخص شده ضبط کرده و نزد خود نگه خواهد داشت. در این مدت، آژانس به این اطلاعات هیچ دسترسی نخواهد داشت و اطلاعات منحصرا نزد ایران باقی می ماند. چنانچه ظرف ۳ ماه تحریم ها به طور کامل لغو شد، ایران این اطلاعات را در اختیار آژانس می گذارد، در غیر اینصورت اطلاعات برای همیشه پاک خواهد شد.
🔹به دلیل ملاحظات حفاظتی و ضرورت پنهان ماندن مکان تاسیسات کلیدی ایران، پیوست بیانیه که شامل فهرست این تاسیسات است، محرمانه خواهد ماند.
@TasnimNews
دو اشتباه محاسباتی مهم هست که هر طرفی که درگیر مسئله ایران در این روزهاست، باید آن را در ذهن خود تصحیح کند. اشتباه اول این است که تصور شود ایران خواهان بازگشت بایدن به برجام است. این موضوع برای ایران اساسا مهم نیست. مهم این است که تحریم ها باید به گونه ای که نتایج اقتصادی آن قابل راستی آزمایی باشد، لغو شود. از حیث فنی، این هیچ ربطی به عضویت امریکا در 1+5 ندارد. اشتباه دوم این است که تصور شود ایران آماده پذیرش یک مدالیته گام به گام است در حالی که این یکی از بدترین سناریوها برای ایران است. هم از حیث زمانی و هم از حیث محتوایی، ایران خواهان یک رویکرد یکباره و یکپارچه است. از حیث زمانی، ایران خواهان لغو تحریم ها، قبل از بازگشت امریکا به 1+5 و از حیث محتوایی، خواهان لغو همه تحریم هاست. علت این است که ایران به خوبی می داند هر نوع مدالیته گام به گام، نهایتا به حل مشکل عضویت امریکا در 1+5، بدون حل مسئله تحریم ها منجر خواهد شد و اساسا هدف امریکا احیای برجام بدون لغو موثر تحریم ها، به منظور استفاده از تحریم ها برای مذاکرات موشکی و منطقه ای است.
@mahdi_mohammadi61
درباره سفر روسیه
۱/ آقای قالیباف در سفر به روسیه حامل پیام مکتوب مهم، تاریخی ودوران ساز رهبر انقلاب برای رییس جمهور روسیه است. این نخستین بار در تاریخ روابط دوجانبه است که رهبر معظم انقلاب متنی مکتوب و رسمی حاوی نکات راهبردی تقریبا بی سابقه برای آقای پوتین ارسال می کنند.
۲/ تاکید بر اینکه پیام باید دقیقا در همین زمان، بدون تاخیر و توسط آقای قالیباف به روس ها منتقل شود، در عالی ترین سطح انجام شده و همه موضوعات دیگر را به حاشیه تبدیل کرده است.
۳/ دیدار با آقای پوتین به دلیل پروتکل های کرونایی خاص کرملین تا این لحظه نهایی نشده ولی آنچه بر آن تاکید بوده این است که پیام باید در همین زمان خاص منتقل شود بدون توجه به اینکه ملاقاتی با آقای پوتین قطعی شده یا نه؛ والا عقب انداختن این سفر مطلقا کار دشواری نبود.
۴/ طبیعی است کسانی که با همه توان پیگیری کردند تا این سفر منتفی شود، یا پیامی داده نشود، یا پیام را فردی به جز آقای قالیباف منتقل کند و اکنون هم مانده اند که ماجرا چیست و چرا هر چه زدند به در بسته خوردند، عصبی و پریشان باشند. اما این حاشیه ها قادر به آسیب زدن به این ماموریت تاریخی نخواهد بود.
۵/ محمدباقر قالیباف آنگونه که من در این یک سال گذشته شناخته ام سرباز فداکار رهبر انقلاب است و وقتی پای ماموریت در میان باشد، به ظواهری که دیگران آن را همه چیز خود می دانند بی اعتناست.
۶/ در این ماه ها بارها این موضوع خود را به اشکال گوناگون نشان داده که نقطه اوج آن قانون اقدام راهبردی برای لغوتحریم ها بود. آن قانون را هم خیلی ها نه باور داشتند و نه عملی می دانستند اما می بینیم که اکنون در حال تغییر مسیر تاریخ راهبردی کشور است.
۷/ سفر روسیه با هدف گفت وگویی راهبردی درباره مسائلی فوق العاده مهم و پیچیده توسط فردی انجام می شود که امین و فرستاده خاص رهبر انقلاب است. این سفر با تعاملاتی دیگر با چین و اروپا تکمیل خواهد شد و ان شا الله خیر و عزت کشور را در پی خواهد داشت.
@mahdi_mohammadi61
امروز برت مکگرک دستیار بایدن به کارنگی دو نکته مهم گفته. اول اینکه ترامپ ایران را نمی شناخت والا می فهمید که ایران به فشارهای آن پاسخ هسته ای خواهد داد. این حرف یک سوال ایجاد می کند: چه کسانی در ایران ترامپ را به این گمان انداخته بودند که ایران واکنش نشان نخواد داد؟ نکته مهم دیگر مکگرک این است که گفته امریکا آماده شکست مذاکرات است. شاید اینطور باشد؛ ولی تجربه به ما می گوید اگر آماده بودند لازم نبود آمادگی شان را فریاد بزنند!
@mahdi_mohammadi61
همین یک روز کافی بود تا همه جهان از ما روی برگرداند
فرانسیس فوکویاما، نیویورک تایمز
19 دی 1400
حمله ششم ژانویه 2021 به کنگره آمریکا علاوه بر آثار داخلی، تاثیر بین المللی بزرگی هم داشته است و حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست.
این حمله اراذل و اوباش (به کنگره) که از دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت الهام گرفته بودند، سابقه ای شوم را در سیاست آمریکا رقم زد. آمریکا از زمان جنگ داخلی در این کشور در انتقال صلح آمیز قدرت شکست نخورده بود، و هیچ نامزد قبلی با قصد خاص، نتایج یک انتخابات را با وجود شواهد گسترده دال بر آزاد و عادلانه بودن آن زیر سؤال نبرده بود.
رویداد ششم ژانویه همچنان در سیاست آمریکا بازتاب دارد. اما این تاثیر فقط داخلی نیست. این رویداد تاثیر بین المللی بزرگی هم داشته است و حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست.
رویداد ششم ژانویه را باید با توجه به پیشینه بحران جهانی گسترده تر لیبرال دموکراسی بررسی کرد. بر اساس گزارش سال 2021 سازمان فریدِم هاس درباره «آزادی در جهان»، دموکراسی برای 15 سال پیاپی رو به افول بوده و با برخی از بزرگترین پسرفت ها را در دو دموکراسی از بزرگترین دموکراسی های جهان، یعنی آمریکا و هند همراه بوده است. از زمان انتشار آن گزارش، در میانمار، تونس و سودان کودتا شد؛ یعنی همان کشورهایی که پیش از آن گام های دلگرم کننده ای در جهت دموکراسی برداشته بودند.
جهان از نظر تعداد دموکراسی ها گسترش عظیمی یافته بود، و تعداد دموکراسی ها از حدود 35 مورد در اوایل دهه 1970 به بیش از 110 مورد تا زمان بحران مالی 2008 رسیده بود. آمریکا در آنچه «موج سوم» دموکراسی سازی نام گرفت، تعیین کننده بود. آمریکا امنیت متحدان دموکراتیک در اروپا و شرق آسیا را تامین می کرد، و در راس اقتصاد جهانی بیش از پیش منسجمی بود که در همان دوره بازدهی اش چهار برابر شد.
اما زیربنای دموکراسی جهانی، موفقیت و پایداری دموکراسی در خود آمریکا بود؛ چیزی که جوزف نای، دانشمند سیاسی آن را «قدرت نرم» می نامد. مردم سراسر جهان برای آمریکا به عنوان الگویی احترام قائل بودند که می خواستند از آن تقلید کنند، از دانشجویان در میدان تیانامن (در پکن) در سال 1989 گرفته تا معترضانی که در دهه های بعد «انقلاب های رنگی» را در اروپا و خاورمیانه هدایت کردند.
افول دموکراسی در جهان ناشی از عوامل پیچیده ای است. خیلی ها از جهانی سازی و تغییر اقتصادی عقب مانده اند، و شکاف فرهنگی عظیمی بین متخصصان تحصیلکرده ساکن شهرهای بزرگ و افرادی ایجاد شده است که در شهرهای کوچک تر با ارزش های سنتی تر زندگی می کنند. پیدایش اینترنت موجب تضعیف کنترل نخبگان بر اطلاعات شده است؛ ما همواره بر سر ارزش ها اختلاف نظر داشته ایم، اما اکنون در دنیاهای واقعی جداگانه ای زندگی می کنیم. همچنین تمایل به حفظ شان و منزلت انسانی همواره قدرتمندتر از نفع اقتصادی است.
برای همین است که جهان امروز بسیار متفاوت از حدود 30 سال پیش که شوروی دچار فروپاشی شد، به نظر می رسد. اینها دو عامل اساسی است که من در آن زمان کم اهمیت شمردم: نخست، دشوار بودن برقراری دموکراسی و نیز ایجاد یک کشور پیشرفته، منصف و غیر فاسد (سالم)؛ و دوم، امکان انحطاط سیاسی در دموکراسی های پیشرفته.
الگوی آمریکایی مدتی است که رو به انحطاط بوده است. سیاست این کشور از اواسط دهه 1990 بیش از پیش دوقطبی شده و در معرض وقفه مستمر بوده است، که این کشور را از انجام وظایف اساسی دولت همچون تصویب بودجه بازداشته است. مشکلات مشخصی در نهادهای آمریکایی وجود داشت- (از جمله) نفوذ پول در سیاست، آثار نظام رای گیری که به طور فزاینده ای از انتخاب دموکراتیک فاصله گرفت-، با این همه به نظر می رسید کشور قادر به اصلاح خود نیست. دوره های پیشین بحران همچون جنگ داخلی و رکود بزرگ، رهبران دوراندیش و نهاد ساز را به وجود آورد؛ نه مثل دهه های نخست قرن 21 که سیاستگذاران آمریکایی در راس دو فاجعه - جنگ عراق و بحران مالی (مسکن)- قرار داشتند و پس از آنکه که شاهد بروز عوام فریبی کوته بینانه و تحریک جنبش پوپولیست خشمگین بودیم.
@mahdi_mohammadi61
✍🏽مهدی محمدی
🔻تئوری و سازمان تهدید اسراییل علیه ایران تا حدی تغییر کرده است. در مدل جدید تهدید، اجتناب از جنگ گسترده، تبدیل امریکا به شریک عملیاتی، ایجاد یک زیرساخت منطقه ای تهدید با مشارکت اعراب و برخی دیگر از همسایگان ایران، و توسعه عملیات های اطلاعات پایه، اجزاء اصلی است.
🔻مدل جدید تهدید نه ناشی از اعتماد به نفس اسراییل، بلکه در اصل نشئت گرفته از تلاش آن برای احیای بازدارندگی از دست رفته است. اسراییل تلاش می کند هزینه ضربات آتی را بسیار زیاد جلوه بدهد تا خروج امریکا از منطقه، تبدیل به نقطه آغاز ضربه پذیری و سرعت گرفتن روند زوال آن نباشد.
🔻عملیات های اطلاعاتی اسراییل علیه ایران در سال های گذشته بیشتر به عنوان بخشی از یک رژیم پروپاگاندا عمل کرده تا اینکه واقعا ارزش راهبردی داشته باشد. در واقع این عملیات ها بیش از آنکه موفقیت هایی تاکتیکی باشد، شکست هایی راهبردی بوده است.
🔻عملیات ها علیه برنامه هسته ای ایران، علی الارض، سرعت آن را بیشتر و حفاظت کالبدی و اطلاعاتی آن را مستحکم تر کرده است.هر تاسیساتی که ضربه خورده، امن تر و دسترسی به آن دشوارتر شده. سرعت برنامه نیز بسیاری از معادلات امنیتی را جابجا کرده.اسراییل هزینه کرده ولی جواب معکوس گرفته است.
🔻بگذریم که اسراییل درابعاد کاملا راهبردی هزینه پرداخته است.ناآرامی های سراسری از جمله در مناطق ۴۸، جنگی که دولت ریشه دار نتانیاهو را ساقط کرد و خسارت های عمیق به تاسیسات حساس موشکی و هسته ای رژیم، بخش آشکار ماجراست. ابعاد دیگرش را رسانه های منطقه در قالب شنیده ها درز داده اند.
🔻مشخصا درباره برجام، اسراییل موافق احیای توافق است به این شرط که اولا منجر به کاهش تحریم ها و گشایش اقتصادی برای ایران نشود، ثانیا مقدمه ای برای فشار بر برنامه موشکی و منطقه ای ایران باشد و ثالثا دست آن را برای اقدام علیه ایران نبندد. امریکا مخالفتی با این شروط ندارد.
🔻اکنون و در میانه مذاکرات، امریکا نیازمند تشدید تهدید اسراییل علیه ایران است تا یک توافق بد را ‘تنها گزینه’ جلوه بدهد، اسراییل هم متمایل به تشدید تنش است تا قدرت چانه زنی امریکا را بالا ببرد، هزینه عدم توافق را زیاد کند و همزمان از امتیازدهی در حوزه تحریم به ایران جلوگیری کند.
🔻اسراییل در هر اقدامی با امریکا هماهنگ است.در گذشته چنین بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود.امریکا نمی تواند از پذیرش مسئولیت اقدامات رژیم شانه خالی کند.اسراییل هم کاری که بازی امریکا را به هم بزند انجام نخواهد داد. متحدان اسراییل باید درک کنند که جبهه مشترک، هزینه مشترک دارد.
🔻 توافق، اولین قربانی شروع فاز جدید تنش خواهد بود. اگر بایدن اینطور محاسبه کرده که ایران تحت فشار، امتیاز راهبردی می دهد یعنی از دوره ترامپ هیچ نیاموخته. پیام تنش جدید این است که توافق مقدمه فشار است و در این صورت توافق برای ایران، هیچ ارزشی نخواهد داشت. محاسبه غلط خطرناک است.
@mahdi_mohammadi61
اکانت بازگشته و در اختیار من است. از پیگیری و لطف دوستان ممنونم.
Читать полностью…از حمله سایبری تا تحریم، از اخراج سفرا و فشل کردن دولت ها، تا تقلب در انتخابات، امریکا و اسراییل همه توان خود را تجمیع کرده اند تا دوباره خاورمیانه را در آشوب غرق کنند. لابلای منازعات، کلاه ها را بالاتر باید گذاشت.
@mahdi_mohammadi61
۱۵- پالس های پی در پی ضعف و نیاز، که روحانی با هدف توافق قبل از انتخابات علنا به غربی ها می داد درکنار رفتار تیم مذاکره کننده اش که عملا درون مذاکرات توافق را راهبرد، و پیشرفت هسته ای را تاکتیک نشان می دادند، امریکا را به این طمع انداخت که بدون برداشتن واقعی تحریم ها، توافق شدنی است!
۱۶- روحانی در وین، مرحله به مرحله کوتاه آمد و از حداقل های یک توافق خوب فاصله گرفت. محاسبه امریکا این بود که وقتی رییس جمهور ایران به ‘هیچ’ راضی است، چرا باید امتیاز واقعی و موثر به آن بدهد؟
۱۷- جالب است که روحانی فراموش کرده پس از خرابکاری در نطنز خود او دستور غنی سازی ۶۰درصد را صادر کرد گرچه وضعیت دیگر به گونه ای نبود که امریکا به تیم او امتیاز راهبردی بدهد. آنها با کوتاه آمدن های پی در پی و اعلام علنی بی اعتقادی به پیشرفتهای فنی، پیشاپیش خودرا بی اعتبار کرده بودند.
۱۸- این را هم بگویم که در اسفند ۹۹ روحانی و تیمش ناگهان به سخنگویان امریکا در داخل تبدیل شدند. پشت سر هم طرح هایی از جانب وزیر خارجه ارائه می شد که هیچ تفاوتی با آنچه امریکا می خواست نداشت. سوال این بود که چرا وزیر خارجه دائما طرح هایی می دهد که هیچ نسبتی با سیاست های نظام ندارد؟
۱۹-حدود یک ماه قبل روحانی اعلام کرد مذاکرات به مرحله جمع بندی و تصمیم رسیده. اما در واقع نه مذاکرات جمع بندی شده بود و نه چیزی برای تصمیم وجود داشت. او می خواست یک مذاکرات نیمه کاره را تبدیل به توافق کند و این یعنی در همه مسائل باقی مانده ایران باید حرف امریکا را دربست می پذیرفت.
۲۰- هنوز در مذاکرات؟ بسیاری مسائل باقی مانده و لذا حرف از اتمام مذاکرات بی معناست. در موضوع تحریم ها، نه تنها امریکا تضمینی برای حداقل انتفاع اقتصادی ایران نداده بلکه حتی زیر بار لغو همه تحریم های دوره ترامپ از جمله کاتسا که مادر تحریم هاست هم نرفته است.
۲۱- درباره تضمین عدم خروج مجدد، امریکا حاضر به واگذاری هیچ تضمین معتبر یا حتی نوشتن یک جمله با ارزش در متن توافق نیست.
۲۲- درباره تحریم های تسلیحاتی که مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ اکنون لغو شده، امریکا اصرار دارد آن را ادامه خواهد داد و این یعنی از سال هشتم برجام به بعد هم قصد ندارد زیر بار بقیه تعهدات خود برود.
۲۳- درباره تبدیل ارزهای غیردلاری ایران به یورو، امریکا زیر بار هیچ فرمولی نرفته و این یعنی توافق احیا می شود بی آنکه ایران به هیچ یک از دارایی های خود -حاصل از فروش نفت یا غیر آن- دسترسی داشته باشد.
۲۴- امریکا هیچ فرمول واقعی برای راستی آزمایی اجرای تعهداتش را هم نپذیرفته و روی یک زمان بندی مضحک اصرار دارد که در نتیجه آن ایران کل برنامه هسته ای خود را تعطیل می کند بی آنکه کمترین تضمینی در اختیار داشته باشد که امریکا واقعا و عملا تحریم ها را برخواهد داشت.
۲۵- همه اینها و بسیاری مطالب دیگر را که اینجا مجال بحث از آنها نیست هیئتی متشکل از نمایندگان مجلس، دولت و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بررسی و جمع بندی کرده است. روحانی اگر با مردم صادق است کافیست اجازه انتشار جمع بندی ‘هیئت تطبیق’ را که با حضور نمایندگان دولت او انجام شده بدهد.
۲۶-به جز راستی آزمایی، هیچ یک موضوعات باقی مانده در مذاکرات ربطی به قانون مجلس ندارد. جالب است که امریکا هیچ تضمینی هم نداده که تحریم هایی را که ظاهرا روی کاغذ تعلیق شده اند به سرعت به بهانه های دیگر وضع نکند یا با بهانه هایی مانند FATF جلوی انتفاع واقعی اقتصادی ایران را نگیرد.
۲۷- و جالب تر است که همه اینها در حالی است که امریکا راهبرد خود را شفاف کرده و بدون تعهد ایران به مذاکرات هسته ای، موشکی و منطقه ای فراتر از برجام حاضر نیست مذاکرات را نهایی کند. در واقع امریکا شفاف کرده که تحریم ها را برای وادار کردن ایران به مذاکرات بیشتر، گروگان خواهد گرفت.
۲۸- من نمی دانم وقتی روحانی از برداشتن تحریم سخن می گوید مقصودش واقعا چیست. دروغ ارزان شده است. او در پی توافقی بود که تحریم ها نگه می داشت، به تحریم های آینده مشروعیت می داد و برنامه هسته ای را در ازای هیچ نابود می کرد. تازه همین را هم امریکایی ها با او جمع بندی نکردند.
۲۹-علت ناتمام ماندن مذاکرات نه روی کار آمدن دولت جدید است و نه قانون مجلس. علت این است که امریکا از دادن حداقل امتیازهایی که حداقل انتفاع را برای ایران تضمین کند خودداری کرد. علت این رفتار امریکا هم طمعی بود که به ‘توافق آسان’ با روحانی داشت.
۳۰- نه مجلس و نه تا جایی که من می دانم هیچ مقام دیگری مخالف یک توافق خوب نیست و توافق خوب در دسترس است. روحانی می خواست مشکل امریکا برای بازگشت به ۱+۵ را حل کند بی آنکه چیزی گیر ایران بیاید. امریکا باید بداند روحانی دیگر واقعا رفته است.
@mahdi_mohammadi61
🔸اظهارات مهم قالیباف درباره انتخابات در جمع نمایندگان فراکسیون اکثریت
کانال رسمی دکتر محمدباقر قالیباف
@ghalibaf_official
بازخوانی دوباره این مقاله در این روزها شاید خالی از لطف نباشد.
Читать полностью…🔸رئیس مجلس: همانطور که خون شهید بهشتی ریشه منافقین را کَند، خون حاج قاسم ریشه غربگرایان را خواهد کَند
قالیباف در همایش روز ملی خلیج فارس:
🔹همان روزهای ابتدای شهادت شهید سلیمانی، در یک سخنرانی به این موضوع اشاره کردم که اگر شهادت شهید بهشتی، سیدالشهدای انقلاب اسلامی در آغاز انقلاب در مقابله با منافقین موجب رسوا شدن منافقین و ریشه کن شدن حضور آنها در کشور شد، مطمئن هستیم، خون شهید سلیمانی نیز امروز موجب رسوایی غربگرایان در کشور خواهد شد و ریشه آنها را از کشور خواهند کَند و سروصداهای این روزها نشانه روشنی بر این وقایع است.
کانال رسمی دکتر محمدباقر قالیباف
@ghalibaf_official
https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=47748
Читать полностью…تئوری بازگشت همزمان به برجام که دولت از آن سخن می گوید هیچ معنایی جز تن دادن به بقاء تحریم ها ندارد. تدبیر رهبر انقلاب بازگشت به برجام پس از راستی آزمایی لغو تحریم هاست و این دقیقا چیزی است که در ‘تئوری همزمانی’ دور می خورد.
هم واعظی و هم آشنا سعی کرده اند بازگشت امریکا به برجام را مساوی لغو تحریم جلوه بدهند در حالی که درس تاریخ برجام به ما این است که عملیات حقوقی بازگشت به برجام نه تنها مساوی لغو واقعی تحریم نیست بلکه برعکس اگر ایران بر راستی آزمایی پافشاری نکند، ابزار حفظ تحریم هم هست.
دولت بایدن هیچ ابهامی باقی نگذاشته که درصدد توسعه برجام به حوزه موشکی و منطقه ای است و تنها ابزار آن برای این کار حفظ تحریم هاست. اگر ایران بر لغو راستی آزمایی شده همه تحریم ها قبل از بازگشت امریکا به برجام اصرار نورزد، دقیقا در چارچوب این راهبرد عمل کرده است.
هر نوع ابتکار دیپلماتیک در این مقطع حساس باید متمرکز بر لغو پایدار و واقعی تحریم ها باشد نه بیرون آوردن دولت بایدن از بن بست، آن هم با هزینه بقاء تحریم ها که از جیب ملت پرداخت خواهد شد. تجربه همین ۳ ماه گذشته نشان می دهد مقاومت جواب می دهد اگر سیگنال غلط به دشمن داده نشود.
@mahdi_mohammadi61
مرور تحولات 48 ساعت گذشته در پرونده هسته ای ایران درس آموز است. یک خبرنگار که زمانی به وزارت خارجه امریکا نزدیک بود، در یک اکانت توئیتری خبر داد ممکن است بایدن طی سخنرانی اش در کنفرانس امنیتی مونیخ به برجام برگردد. ناگهان کل فضای مجازی پر شد از خبرهایی با این مضمون که بایدن دارد به برجام بر می گردد و برخی حتی درنگ را جایز ندانستند و خبر داد که بایدن به برجام برگشت! برای کسانی که موضوع را پیگیری می کنند البته روشن بود که چنین اتفاقی نخواهد افتاد و اساسا فعلا راهبرد بایدن بازگشت -حتی بازگشت کاغذی- به برجام نیست. در عمل آنچه بایدن گفت این بود که مایل است مذاکرات با ایران را در چارچوب گروه 1+5 آغاز کند و ضمنا تاکید کرد باید به نگرانی ها بابت رفتار منطقه ای ایران رسیدگی شود. در کنار این جملات که کلا از خاصیت تهی بود، دو اتفاق دیگر هم افتاد. اول اینکه این خبر -البته قدیمی- علنی شد که رابرت مالی مسئول پرونده برجام در وزارت امور خارجه امریکا درخواست داده به عنوان ناظر در جلسه کمیسیون مشترک برجام با حضور ایران شرکت کند و دوم، امریکا نامه دولت ترامپ به رییس وقت شورای امنیت درباره فعال شدن مکانیسم اسنپ بک را پس گرفت. درخواست اول که پیشاپیش رد شده و دومی هم در جهت پروژه ترامپ زدایی است و برای ایران اهمیتی ندارد. در عوض تحولات این دو روز 3 نکته را روشن کرد: 1-برای امریکا احیای مذاکره حتی از احیای برجام هم مهم تر است. 2-دولت امریکا می خواهد به برجام برگردد اما بدون لغو تحریم یا برداشتن گامی که بیش از یک عمل نمادین ارزش داشته باشد. 3-بازی تیم بایدن با افکار عمومی ایران به کمک جریان غربگرا آغاز شده و تشدید خواهد شد.
@mahdi_mohammadi61
مشارکت پرشور مردم در انتخابات و کارآمدی و کاربلدی انتخاب شوندگان، دو مفهوم همبسته در منظومه توصیه های انتخاباتی رهبر انقلاب است که هیچ یک بدون دیگری به کار ‘انقلابی گری’ نمی آید. مشارکت پرشور لازم است تا روشن شود انقلاب از آن مردم است و آنها خود نگهبان آنند، و کارآمدی هم لازم است تا مردم از مشارکتی که می کنند نفعی ببرند و حضور در انتخابات، آغاز حل مشکلات آنان باشد؛ نه صرفا مناسکی که ممکن است پس از مدتی از خود بپرسند وقتی به حل مشکلات آنها کمکی نمی کند، چرا باید دائما انجام شود؟ ریشه بی میلی بخش هایی از جامعه به مشارکت در انتخابات، ناکارآمدی نهادهای برآمده از انتخابات و ناامیدی مردم از کارآمد شدن آنهاست. بنابراین اگر انقلابیون در پی افزایش مشارکت مردم در انتخاباتند -که باید باشند- داده های معتبرترین نظرسنجی ها می گوید نیازی به قطبی سازی فضا ندارند بلکه صرفا باید مردم را متقاعد کنند نهاد دولت، برخلاف آنچه در دوره آقای روحانی دیده اند، می تواند به یک تشکیلات کارآمد برای کاهش رنج اقتصادی آنها تبدیل شود. این راز خلق مشارکت پرشور است.
@mahdi_mohammadi61
https://twitter.com/mmohammadii61/status/1358146153196515334?s=21
Читать полностью…