mahdi_mohammadi61 | Неотсортированное

Telegram-канал mahdi_mohammadi61 - عقل سرخ | مهدي محمدي

14018

تحليل اطلاعات در حوزه امنيت ملي ارتباط با ادمين: @aqlesorkh https://telegram.me/joinchat/AsbAWDwq-nLwRkgc_nWVPA صفحه اينستاگرام: mmohammadi1361 این کانال تبلیغات ندارد

Подписаться на канал

عقل سرخ | مهدي محمدي

اجازه بدهید یک مرور بکنیم. از منظر امنیتی در مرحله استمرار اجباری آشوب هستیم. طرف طراح، در حال سوزاندن دسترسی ها و سرمایه های بیست و گاهی ۳۰ ساله خود است، فقط برای اینکه بتواند آشوب را ولو یک روز بیشتر کش بدهد.
در شریف یک شبکه حداقل دو سه ساله خرج شد. در اوین شبکه بیش از ده ساله خود را سوزاندند. عبدالحمید در بلوچستان سرمایه ۳۰ ساله است. شبکه نفوذی در صدا وسیما خیلی قدیمی بود. ولی برایشان مهم نیست. دسترسی ها را می سوزانند و شبکه ها را قربانی می کنند چون کابوسی بدتر از خاموش شدن شعله آشوب برایشان قابل تصور نیست.
قبلا نوشتم که موساد در هفته های اول موقعیت جامعه ایران را انقلابی ارزیابی کرده بود. اکنون کمی ارزیابی را تصحیح کرده. می گویند ایران در 'آغاز' شکل گیری وضعیت انقلابی است.
طراحی این است که مستقل از هزینه، خیابان فعال بماند. تنها راه تحقق این هدف برای طرف طراح، وارد کردن نظام به 'چرخه خشونت افزایشی' است.این بازی را جمهوری اسلامی از همان ساعت نخست خوانده بود. تا امروز جمهوری اسلامی در مقابل سنگین ترین فشارها برای برخورد شدیدتر مقاومت کرده است.
فقط در همین دو روز ۷ نیروی نظامی و امنیتی به شهادت رسیده اند. استفاده از ظرفیت انتظامی در خیابان، صرفا در حد پراکندن تجمعات برای جلوگیری از رخ دادن فجایع امنیتی است. استعداد امنیتی اصلی کلافه است که تا کی باید صبر کند.
از حیث تکنیکی و تاکتیکی شاید نقدهای جدی به مهارت های ضد اغتشاش وارد باشد اما از جهت راهبردی نظام عمدا به سمت سرکوب حرکت نکرده و نخواهد کرد. تصمیم گیران می دانند که باید شهید بدهند اما کسی نباید کشته شود. برای مردانی که کالجبل الراسخ چهل سال جنگیده اند خیلی سخت است. ولی خب این جنگ را هم باید بجنگند و این یکی قانون خودش را دارد.
در این روزها من از نزدیک دیده ام ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحث های بسیار پر حرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود. بدون یک برنامه اجتماعی، تدبیر امنیتی عقیم می ماند.
از حیث شناختی هم در واقع با یک فیلم کارگردانی شده مواجهیم. در واقع خبری نیست. آشوب درست و درمانی هم نیست چه رسد به انقلاب‌. صحنه هایی خلق می شود فقط برای اینکه ویدئوهایی از آن وایرال شود. طرف طراح امیدوار است نهایتا مردم تصمیم بگیرند بازیگر این تئاتر بشوند. منتها مردم فقط موبایل که نمی بینند. خیابان هم می روند و مشاهده شکاف عمیق میان نهاده شناختی و داده فیزیکی به آنها می گوید یک جای این کار می لنگد. حتی بسیار معترضان کمتر آشوب می کنند.
شیوه فعلی طرف طراح را ناگزیر به سمت خشونت بیشتر خواهد بود. چاره ای ندارد. انقلاب که نشده، ولی زخم باید زده شود. ضمن اینکه ویدئو لازم دارند و ماشین تحریک مردم بیکار بماند، می میرد. همچنان امیدوارند سیستم یک جا کنترلش را از دست بدهد و احساساتی شود. اما نخواهد شد. پیام رهبر انقلاب برای شهدای شاه چراغ یا تصمیم شورای تامین سیستان درباره فرماندهی انتظامی زاهدان را ببینید. دل، گرم ولی ذهن سرد است.
نهایتا طرف طراح می داند ایران ایستادن و تماشا کردن یا خوردن و پاسخ ندادن بلد نیست. یک جایی معادله منطقه ای و بلکه جهانی خواهد شد. در نقطه ای از مسیر قرار نداریم که بتوان به عقب برگشت.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

اسناد اصلی پذیرش مسئولیت عملیات تروریستی توسط داعش

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

روسیه در اوکراین درگیر نبردی است که بی گمان چندین سال طول خواهد کشید. رییس سیا گفته درباره حمله چین به تایوان، مسئله فقط زمان است. امریکا در حال ایجاد یک ناتوی شرقی در منطقه پاسیفیک علیه چین است. در اروپا برای نخستین بار از زمان جنگ دوم، آلمان در حال تجهیز یک ارتش بزرگ است. در خاورمیانه، امریکا و اسراییل به سرعت در حال نظامی سازی رقابت ها هستند. جهان به طور فزاینده به سمت میلیتاریزه شدن حرکت می کند. اعتماد به غرب که اکنون یک حریف نظامی است یا کوتاهی در شکل دهی به ائتلاف با شرکای جدید، امنیت ایران را به خطر خواهد انداخت. زمان کم و کار بسیار است.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

پیرمرد را اذیت نکنید!
 
مهدی محمدی
وطن امروز، ۲۲ تیر ۱۴۰۱

 
اگر آنطور که مقام های غربی در پیام های گوشه و کنارشان گفته اند سفر بایدن به منطقه واقعا «سفر ایران» باشد، از همین حالا باید از مشاوران آقای پرزیدنت خواست پیرمرد را بی جهت اذیت نکنند؛ چرا که راهبردی که تا اینجا علیه ایران تدوین شده بی گمان شکست خواهد خورد.
ظاهرا فرآیند سیاستگذاری درباره ایران در واشینگتن سخت معیوب است. تجربه انباشت نمی شود و از گذشته چیزی یاد نمی گیرند. کهولت و کند ذهنی، در دولت بایدن فردی نیست، سیستماتیک است.
اگر هدف از سفر بایدن ایجاد یک زیرساخت عمل دستجمعی علیه ایران باشد، امریکا بازی ساده ای را به بازیگرانی خرده پا باخته است. هیچ کشوری در منطقه نه می تواند و نه می خواهد علیه ایران مستقیما اقدام کند. در هرگونه رویارویی میان ایران و یک حریف منطقه ای، ایران آسیب می بیند ولی حریف منطقه ای به دوران بدویت بازخواهد گشت. این یک پیش فرض نانوشته در همه معادلات امنیتی منطقه است. حتی اسراییل هم، در دور جدید اقدامات خود علیه ایران، یک هدف پنهان را تعقیب می کند و آن تبدیل عرصه رویارویی با ایران و مقاومت، از حالت نظامی به نوعی نبرد مبتنی بر عملیات ویژه است که خیال می کند در آن مزیت دارد. این تلویحا بدان معناست که اسراییل تصور می کند می تواند عملیات های نظامی مقاومت علیه خود را به این روش تعطیل کند، در حالی که در واقع این عملیات های تشدید و تسریع کرده است (و این چیزی است که در آینده نزدیک آن را لمس خواهد کرد.)
اما در هر حال، نکته کلیدی این است که چیزی به نام زیر ساخت منطقه ای عمل دستجمعی علیه ایران در واقع یک اصطلاح کاملا توخالی است. رژیم صهیونیستی و دوستانش توانی برای ایجاد یک جهش در اقدام علیه ایران ندارند. هیچ اقدام دستجمعی رخ نخواهد داد. هدف کل این بازی کشاندن امریکا به منطقه، تغییر دادن راهبرد آن و تبدیل امریکا به یگان عملیاتی طرف های است که خود جرئت رویارویی مستقیم ندارند. معنای واقعی تلاش برای ایجاد یک رژیم جدید امنیتی- نظامی منطقه ای علیه ایران در ذهن ریاض و تل آویو، چیزی جز درگیر بیشتر کردن امریکا در منطقه و شریک کردن آن در هزینه های تشدید تنش علیه ایران نیست، بی آنکه هیچ سود مشخصی را تضمین کنند.
سعودی و اسراییل بازی را از تیم امنیت ملی بایدن برده اند. آنها موفق شده اند راهبرد خاورمیانه آرام دولت بایدن را به مداخله بیشتر امریکا در منطقه تغییر بدهند و امریکا را به صحنه ای بکشانند که از حیث راهبردی مدت هاست می خواهد -و نیاز دارد- از آن فاصله بگیرد. امریکا اکنون باید منابع بیشتری را صرف پروژه هایی کند که ذهن های کوچک و نیمه دیوانه اسراییلی آنها را طراحی می کنند و بپذیرد که مستقیما در هزینه همه این اقدامات شریک خواهد بود. طبیعی است که ایران وقتی سر مار را در دسترس دارد، به دم آن حمله نخواهد کرد.
در حالی که ظاهرا هدف تیم امنیت ملی بایدن جلب حمایت قوی تر اسراییل و کشورهای عربی منطقه در رویارویی بزرگ تر با روسیه و چین است، آنچه عملا به دست خواهد آورد یک منطقه آشفته تر است که در آن مقاومت تصمیم خواهد گرفت با تحمیل هزینه به امریکا، جلوی شرارت های بیشتر اسراییل و سعودی را بگیرد. به این ترتیب امریکا که در همان جبهه اول هم در حال باختن به روسیه و چین است، مجبور خواهد بود نقش اصلی را در یک جبهه دیگر هم به عهده بگیرد. گزینه پاسخ مستقیم به امریکا شاید خوشایند نباشد اما احتمالا اجتناب ناپذیر خواهد بود چرا که امریکا خود را در میانه بازی قرار داده که دیگر نمی تواند از دور آن را بالانس کند یا توقع داشته باشد، هزینه ها هم در آن نیابتی توزیع شود. انتخاب ها در اختیار امریکاست، اما نتایج انتخابی نیستند.
و نهایتا، ظاهرا ریاض و تل آویو موفق شده اند دولت امریکا را به صحنه ای بکشانند که سود اصلی آن را رقبای جمهوری خواه بایدن در انتخابات کنگره و سپس ریاست جمهوری خواهند برد. همه آنچه راهبرد جدید امریکا در منطقه خوانده می شود در واقع اعترافی است به اینکه بایدن هم تصمیم گرفته همان مسیر ترامپ را برود و نهایتا پس از حدود دو سال مقاومت ظاهری، یک نسخه دموکرات از سیاست فشارحداکثری را که در واقع یک رونویسی ناشیانه از سیاست ترامپ است، به عنوان گزینه مطلوب خود اعلام کند. چنین اعتراف مهمی از جانب دولت بایدن برای شکل دادن به یک کمپین معتبر تبلیغاتی از سوی جمهوری خواهان علیه او کافی است و آنها می توانند به طور معتبر از مردم امریکا بخواهند صدای اعتراف دموکرات ها را بشوند و وقتی نسخه های اصیل وجود دارد، از رای دادن به نسخه های بدلی اجتناب کنند.
خلاصه اینکه امریکا راهبرد جدیدی عرضه نکرده اما یک راهبرد کهنه به گران ترین قیمت ممکن به آن فروخته شده است.

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

https://www.instagram.com/p/Cf4garyIoNu/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

چند کلمه درباره مصاحبه اخیر محمدجواد ظریف

اینکه محمدجواد ظریف هرگاه لب به سخن گفتن باز می کند، حاصل، یا دریدن پرده حرمتی است یا ناسزا و اهانتی به آنها که مردم آنها را عزیز می دارند، اکنون دیگر یک داستان تکراری است. کسی می گفت امثال او عذرخواهی را هم بی معنا کرده اند، چون پس از عذرخواهی، دیری نمی پاید که دوباره چیزی می گویند که می دانند باید از آن هم عذر بخواهند. وقتی ایشان وزیر بود، در جلسات داخلی نظام هم کسی از زبان او در امان نبود، چه رسد به حالا که خود می گوید مسئولیتی ندارد و نیازی ندارد نگران باشد!
درک کینه و حقد امثال محمدجواد ظریف از قانون اقدام راهبردی برای من به هیچ وجه دشوار نیست. خواهم گفت که مسئله انتخابات و امثال آن هم نیست. مسئله اصلی امثال ظریف-که واقعا امیدوارم روزی بتوان آزادانه درباره جزئیات آن سخن گفت- این است که این قانون، بی اعتباری مبانی فکری و خطای فاحش برآوردهای استراتژیک آنها را برملا کرد. امریکا تا قبل از اجرایی شدن این قانون کاملا موفق شده بود امثال ظریف را چنان بترساند که جرئت نداشتند دست از پا خطا کنند. نتیجه این بود که دشمن کاملا به این نتیجه رسیده بود فشار به ایران بی هزینه است و کسانی در ایران هستند که حاضرند داوطلبانه برای تبدیل فشار به تسلیم، لابی کنند و به مردم و نظام فشار بیاورند.
من همیشه گفته ام که بدون یک جریان سازش داخلی، فشار دشمن اساسا کار نمی کند. همه امید دشمن این است که وقتی از بیرون فشار می آورد کسانی در داخل، به نظام و به مردم بگویند چاره ای جز تسلیم نیست. به همین دلیل است که امریکایی ها همواره گفته اند سیاست دو مسیره فشار-مذاکره جواب می دهد اما سیاست یک مسیره فشار، اغلب به نتیجه معکوس می انجامد.
ظریف نماد کاملی است از کسانی که برای مردم ایران از ارتش امریکا هم خطرناک ترند. علت هم این است که آنها با ترس و تسلیم، نهایتا حاضرند توافقی را به دشمن هدیه کنند که دشمن خود معترف است حتی با جنگ قادر به کسب آن نبود. حرف وندی شرمن را که گفت برجام نه حاصل تحریم ها، بلکه حاصل دولت روحانی بود، هیچ وقت فراموش نکنید.
قانون اقدام راهبردی باطل السحر افسون امریکا هراسی امثال ظریف بود. از یاد نمی برم که همه تلاششان را کردند تا قانون تصویب نشود. بعد که موفق نشدند سعی کردند هر طور شده آن را اجرا نکنند. تمرد از اجرای قانون به نقطه ای رسید که رهبر حکیم انقلاب خود شخصا وارد میدان شدند و دستور اجرا دادند. ظریف قبل از اجرای قانون، جایی گفته بود اگر این قانون اجرا شود امریکا به ایران حمله می کند! بعد مشخص شد امریکا حمله کرده، اما نه به ایران بلکه به ذهن امثال محمدجواد ظریف.
قانون اقدام راهبردی نشان داد که برآوردی که امثال ظریف تا آن روز درباره اراده و قدرت دشمن به کشور منتقل می کردند، از اساس ناردست بوده است. این ریشه اصلی عصبانیت آنهاست. آیا آنها ماموریتی برای قوی نشان دادن دشمن و القاء ترس مستمر به کشور داشتند؟ این سوال جواب دقیقی دارد. کاش روزی اسنادی که جواب این سوال از دل آنها به راحتی قابل استخراج است، منتشر شود.
قانون اقدام راهبردی نشان داد می توان معادله را برعکس کرد و از دشمن امتیاز خواست. می توان علیه دشمن در حساس ترین موضوعات مانند توقف پروتکل الحاقی اقدام کرد و هزینه نپرداخت. می توان معادله مذاکراتی را به شکلی درآورد که در آن دشمن هر جلسه التماس کند چه باید بدهد تا فلان اقدام هسته ای متوقف شود. این قانون نشان داد امریکا از ارعاب نتیجه می گیرد نه اقدام، و ارعاب مخاطبانی مانند جواد ظریف می خواهد. وقتی ارعاب نشوید، اقدامی در کار نیست.
از آن روز تا امروز، قانون اقدام راهبردی یک سرمایه راهبردی، فنی و مذاکراتی برای کشور بوده است. از آن روز تا همین حالا، جلسه مذاکره ای برگزار نشده الا اینکه در آن غربی ها خواهان آن بوده اند که الزامات این قانون تعیین تکلیف شود. ظریف خود به خوبی می داند اگر این قانون وجود نداشت، او و تیمش چیزی برای مذاکره نداشتند و همین حالا هم اگر محصولات قانون اقدام راهبردی از مذاکرات حذف شود، اهرمی برای فشار بر دشمن باقی نمی ماند.
تیم مذاکره کننده محمدجواد ظریف البته از همان روز نخست خشم خود را نشان داد و علیه این قانون موضع گرفت. جالب است که حتی در میز مذاکره علاقه ای به نقد کردن دستاوردهای این قانون و امتیازخواهی از دشمن در حوزه لغو تحریم از خود نشان نمی دادند. کاش روزی متن های مذاکراتی منتشر شود و مردم ببینند چگونه تیمی که برای رفع تحریم رفته بود، به طرف خارجی اطمینان می داد نباید قانون را جدی بگیرند اما غربی ها به آنها یادآوری می کردند که قانون مهم است و ما نمی توانیم آن را جدی نگیریم!

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

بنت گفته اسراییل سر اختاپوس را هدف گرفته است. وقتی ‘اتحادیه اطلاعاتی مقاومت’ برگ ها را رو کرد، خواهد فهمید چه کسی کجا را هدف گرفته است.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

خلاصه ای از این کتاب را امشب دیدم. نویسنده از خط قرمز بزرگی عبور کرده. روایتی است مستند و حیرت آور از اینکه چگونه سربازان امریکایی و‌ دیگر متفقین پس از جنگ دوم به یک‌ میلیون زن، مرد و کودک آلمانی تجاوز کرده اند! چالش بی سابقه ای برای هواداران برتری اخلاقی غرب خواهد بود.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

یک توضیح

کانالی به نام نیمه محرمانه که البته سابقه ای بلند در انتشار اخبار مخدوش و تفرقه افکنانه دارد، پستی منتشر کرده و در آن، با نام بردن از من و رییس محترم مجلس، قضاوتی یکسره بی ربط درباره نسبت مجلس و مذاکرات هسته ای کرده است. مجلس در سطح رییس و نمایندگانش گفت وگوهایی مرتب و فشرده با تیم مذاکره کننده در سطوح مختلف دارد و بر اساس شاخص هایی روشن از جمله فرمایشات رهبر انقلاب و قانون اقدام راهبردی، با دقت، نتیجه مذاکرات هسته ای را ارزیابی خواهد کرد. هدف نهایی، حصول اطمینان از شکستن ساختار تحریم ها و کسب انتفاع ملموس اقتصادی و حفظ ساختار برنامه هسته ای است که باید دید در توافق احتمالی تا چه حد مراعات شده است.
مهدی محمدی
@mahdi_mohammadi61
/channel/mahramaneh1400/9206

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

شاید تا ششم ژانویه هر کسی به این تحولات از دریچه سیاست معمول آمریکا و اختلاف نظرها در این سیاست بر سر مسائلی همچون تجارت، مهاجرت و سقط جنین نگاه می کرد. اما شورش ششم ژانویه مقطعی بود که اقلیت چشمگیری از آمریکایی نشان دادند که می خواهند از خودِ دموکراسی آمریکا روی بازگردانند و برای دستیابی به اهدافشان متوسل به خشونت شوند. چیزی که ششم ژانویه را به لکه ننگی (یا فشاری) بسیار نگران کننده برای دموکراسی آمریکا تبدیل کرده است، این واقعیت است که حزب جمهوریخواه با چشم دوختن به انتخابات ریاست جمهوری 2024 که ممکن است در آن ترامپ درصدد ریاست جمهوری دوباره برآید، به جای کنار گذاشتن افرادی که آن شورش را به راه انداختند و در آن شرکت کردند، به دنبال عادی کردن آن (شورش) و پاکسازی خود از وجود افرادی بوده است که می خواستند حقیقت را درباره انتخابات 2020 بگویند.
تاثیر رویداد ششم ژانویه هنوز در صحنه جهانی مشهود است. سران مستبدی همچون ولادیمیر پوتین، (رئیس جمهور) روسیه و الکساندر لوکاشنکو، (رئیس جمهور) بلاروس در طول سال ها تلاش کرده اند نتایج انتخابات را دستکاری کنند و اراده مردمی را رد کنند. در مقابل، شکست نامزدها در انتخابات در دموکراسی های جدید، با وجود برگزاری عمدتاً عادلانه و آزادانه انتخابات، اغلب اتهامات مبنی بر تقلب در آراء را به دنبال داشته است. این اتفاق پارسال در پرو رخ داد و کیکو فوجیموری شکست خود در برابر پدرو کاستیلو را در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری این کشور مورد تردید قرار داد.ژائیر بولسونارو، رئیس جمهور برزیل با حمله به عملکرد نظام رای گیری این کشور، مقدمات را برای زیر سؤال بردن انتخابات ریاست جمهوری امسال فراهم کرده است، درست مانند ترامپ که قبل از انتخابات 2020 برای کاهش اعتماد به رای گیری پستی تلاش کرد.
قبل از رویداد ششم ژانویه این نوع حقه ها به عنوان رفتار دموکراسی های نوپا و نه چندان مستحکم تلقی می شد و آمریکا آنها را محکوم می کرد. اما چنین چیزی اکنون در خود آمریکا رخ داده است. اعتبار آمریکا به عنوان الگوی رفتار دموکراتیک از بین رفته است.
این سابقه به اندازه کافی بد هست، اما احتمالاً رویداد ششم ژانویه حتی عواقب خطرناکتری هم دارد. احیای جهانی دموکراسی تحت هدایت دو کشور مستبد در حال قدرت گرفتن، یعنی روسیه و چین قرار گرفته است. هر دو قدرت ادعاهای انضمام طلبانه ای درباره خاک یک کشور دیگر کرده اند. رئیس جمهور پوتین به صراحت اعلام کرده است باور ندارد اوکراین یک کشور مستقل مشروع باشد، بلکه بیشتر بخشی از یک روسیه بزرگتر است. وی انبوهی از نظامیان را در مرزهای اوکراین مستقر کرده و برای تجاوز احتمالی پاسخ های غرب را محک زده است. شی جینپینگ، رئیس جمهور چین نیز تاکید کرده است تایوان باید در نهایت به چین بازگردد، و سران چین استفاده از نیروی نظامی را در صورت لزوم منتفی ندانسته اند.
یک عامل مهم در هر گونه تجاوز نظامی هر یک از این کشورها نقش بالقوه آمریکا خواهد بود که تضمین های امنیتی مشخصی به اوکراین و به تایوان نداده است، و در راستای تلاش های آن کشورها برای تبدیل شدن به دموکراسی های واقعی، از نظر نظامی و ایدئولوژیکی از آنها حمایت کرده است.
اگر حزب جمهوریخواه رویدادهای ششم ژانویه را محکوم می کرد - همانطور که در نهایت در سال 1974 ریچارد نیکسون را کنار گذاشت-، این امید وجود داشت که کشور از دوره ترامپ عبور کند. اما این اتفاق نیفتاده است و دشمنان خارجی همچون روسیه و چین با خوشحالی بی حد و حصر نظاره گر این وضعیت هستند. اگر مسائلی همچون واکسیناسیون و ماسک زدن سیاسی و تفرقه انگیز باشد، فکرش را بکنید چه برخوردی با تصمیم آتی برای حمایت نظامی - یا خودداری از چنین حمایتی- چه به اوکراین و چه تایوان خواهد شد. ترامپ اجماع دو حزبی را تضعیف کرد که از اواخر دهه 1940 بر سر حمایت قاطع آمریکا از نقش لیبرال بین المللی وجود داشت، و رئیس جمهور بایدن هنوز قادر به احیای آن نبوده است.
بزرگترین ضعف امروز آمریکا ناشی از اختلافات و تفرقه داخلی است. صاحبنظران محافظه کار به دنبال الگویی جایگزین به مجارستان غیرلیبرال سفر کرده اند، و شمار مایوس کننده ای از جمهوریخواهان دموکرات هارا تهدیدی بزرگتر از روسیه می دانند.
آمریکا قدرت نظامی و اقتصادی عظیمی دارد، اما این قدرت بدون اجماع سیاسی داخلی بر سر نقش بین المللی این کشور قابل استفاده نیست. اگر آمریکایی ها دیگر به جامعه ای آزاد و لیبرال و روامدار باور نداشته باشند، ظرفیت ما برای نوع آوری و هدایت به عنوان سهمگین ترین قدرت اقتصادی نیز افول خواهد کرد. ششم ژانویه موجب تعمیق تفرقه و اختلافات در کشور شد و به همین دلیل عواقبی خواهد داشت که در سال های آینده در جهان طنین انداز خواهد شد.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

ترجمه کامل این مقاله را هم می توانید اینجا 👇بخوانید.

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

مقاله 'همین یک روز کافی بود تا همه جهان از ما روی برگرداند' از فرانسیس فوکویاما در نیویورک تایمز امروز را بخوانید. ظاهرا یک مقاله سفارشی است برای تخریب ترامپ و جمهوری خواهان، ولی فوکویاما برای انجام ماموریت خود مجبور شده اعتراف های مهمی درباره حقیقتی به نام 'افول امریکا' بکند. لینک آن را در زیر 👇گذاشته ام.
@mahdi_mohamadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

https://twitter.com/mmohammadii61/status/1471938562786529280?s=21

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

دوستان عزیز سلام
اکانت توییتر من به آدرس twitter.com/mmohammadii61 امروز صبح هک و از دسترس من خارج شده است.

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

حجم بزرگی از عملیات در لایه ها و سطوح مختلف اکنون علیه ایران در حال انجام است. همچنانکه حجم بی سابقه ای از اقدامات بازدارنده تدافعی و تهاجمی از جانب ایران، در حال تدارک و اجراست. این یک رویارویی گسترده، عمیق و البته قدیمی است.
آنچه تا حدی تازه است این است که اولا گزینه های فشار موثر علیه ایران تا حد زیادی برای امریکا و متحدانش ‘نایاب’ شده و ثانیا ‘خارج کردن افکار عمومی ایران از تعادل’ به عنوان یک هدف اولویت دار از سوی بسیاری از طرف ها پیگیری می شود.
در نظر داشتن این دو اصل کمک زیادی به فهم تحولات راهبردی مرتبط با ایران خواهد کرد.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

▪️ واکنش مجری تلویزیونی به ناآگاهی سعید شریعتی درباره تعداد روزهای ربیع‌الاول

@Fars_Plus

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

۱- هیچ تحلیلی درباره وقایع اخیر، 'واقع نما' نخواهد بود اگر نتواند تلفیقی میان دو نگاه امنیتی و اجتماعی ایجاد کند. دیالکتیک دو‌ حوزه امنیتی و اجتماعی، این پدیده را ساخته است. غفلت از هر کدام، چنان تحلیل را دچار سوگیری می کند که واقع نمایی آن تقریبا صفر خواهد شد.
۲- از حیث‌امنیتی، طرف خارجی آخرین نسخه استراتژی براندازی را در ایران پیاده کرد که از برخی جهات واقعا خلاقانه بود. هدف، اکثریت نمایی اقلیت با یک جنگ آنلاین ویدئو محور پیشرفته، و سریع و آسان نشان دادن براندازی بود. اما نهایتا شکاف تصویر- واقعیت به مهم ترین باگ پروژه تبدیل شد.
۳- امریکا به دلیل گرفتاری داخلی و با هدف حفظ شانس مذاکرات، یک قدم عقب ایستاد و اسراییل مسئول مستقیم پروژه شد. سعودی و برخی دیگر هم تمام قد وارد شدند. موساد گفته بود ایران در وضعیت انقلابی است. این تحلیل باعث‌ شد یک‌ پروژه نارس را زودتر از موعد سزارین کنند.
۴- وجه ممیزه نسخه جدید پروژه براندازی، خشونت بی سابقه کلامی و فیزیکی آن بود. وادار کردن نیروهای امنیتی و انتظامی به خشونت متقابل و بالا بردن احتمال خطا، تحریک جامعه از طریق تولید مظلومیت و‌ زدن زخم‌ های عمیق با هدف تمام شده نشان دادن کار، اهداف این خشونت بی سابقه بود.
۵- این حجم از خشونت، تصویری از ماهیت آشوب و آینده تداوم آن به مردم داد و همین تصویر، به تفکیک اعتراض از آشوب، سرعت بی سابقه ای بخشید. موساد بار دیگر نشان داد چیز زیادی از جامعه ایران‌ نمی داند. از جمله نمی دانست که در جایی مثل ایران، چرخه خشونت، خودویرانگر است.
۶-اما از جنبه اجتماعی، مسئله اصلی حس ابهام در آینده، در ذهن طبقاتی از جمعیت جوان ایرانی، به اضافه ناکامی تقریبا مستمر در حل مشکلات اقتصادی، زمینه و بستری ایجاد کرد که طرف خارجی بتواند -تاحدی- پروژه خود را بر آن سوار کند. فراموش نکنید: تهدید، همیشه روی آسیب می نشیند.
۷- این یک تصویر ناقص از پدیده بسیار پیچیده ای است که با آن مواجهیم. ساده دلی محض است که با خروج نسبی از فضای امنیتی مسئله را حل شده بدانیم. برنامه دشمن مزمن کردن ناآرامی وخلق پیک های نوبه ای است.به چنین برنامه ای نمی توان صرفا پاسخ های امنیتی یا کوتاه مدت داد. هر چیزی به جای خود!
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

بایدن منابعی بیشتر را برای اهدافی غیرمطمئن تر هزینه خواهد کرد، در رویارویی بزرگ تر خود با روسیه و چین هر چه بیشتر عقب خواهد فتاد، درون امریکا به رقبای جمهوری خواه خود اعتبار خواهد داد، در منطقه شریک هزینه هایی بزرگ اما غیر ضروری خواهد شد، و نهایتا نیز یک ایران قوی تر، با شرکایی جدیدتر و مطمئن تر و با الگوی عملی تهاجمی تر روی دستش خواهد ماند.
 

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

https://www.vatanemrooz.ir/Newspaper/PagePDF/40507

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

این را البته قبول دارم که قانون اقدام راهبردی برنامه بسیاری افراد را در ایران به هم ریخت. در مذاکرات نهان با دولت بایدن اطمینان داده بودند که به سرعت برجام را احیا خواهند کرد بی آنکه قدرتی تولید کنند، ضمانتی بگیرند یا از امریکا بخواهند خسارت دوران ترامپ را به نحوی جبران کند. قانون، امکان زد و بند با بایدن را از آنها گرفت.
قانون اقدام راهبردی اجازه یک توافق بد را از ظریف و تیمش گرفت. مرد توافق خوب هم که نبودند. ناچار به ناسزا گفتن و کف بر دهان آوردن افتادند که هر لحظه گوشه ای از آن بیرون می زند. یک بار علیه شهید سلیمانی، بار دیگر علیه شهید فخری زاده و این بار هم علیه محمد باقر قالیباف.
اینکه ظریف می خواست یا می توانست کاندیدای ریاست جمهوری شود را نمی دانم. اما می دانم که اگر کاندیدا می شد، بسیار بعید بود که کارش به روز انتخابات بکشد. نه پرونده و سابقه اش، و نه اعصاب و رفتارش، احتمالا چنین امکانی به او نمی داد. لذا خویشتن داری و کناره گیری در کار نبوده. قصه چیز دیگری است.
من اکنون مشاور رییس مجلس هستم و لذا نمی توانم به حقیقت و آنچنانکه که شایسته است درباره او سخن بگویم. بارها به فکر افتاده ام که این کار را کنار بگذارم تا حداقل بتوانم مانند گذشته درباره آنچه می بینم و می فهمم با برادران و خواهرانم سخن بگویم. یکی از چیزهایی که روزگاری آرزوی سخن گفتن آزادانه درباره آن را دارم همین است که چرا غربگرایان در ایران چنین از امثال قالیباف کینه در دل دارند و چرا هنگام سخن گفتن درباره او، حتی مراعات ادب ظاهری را هم نمی توانند بکنند.
اما این جمله را اجازه بدهید بگویم. قالیباف اگر اهل فدا کردن منافع کشور پیش پای بازی های سیاسی بود هرگز به سراغ تصویب قانونی مانند قانون اقدام راهبردی در آستانه انتخابات نمی رفت. بسیاری همان روزها به ما هشدار دادند که آغاز غنی سازی 20 درصد، راه اندازی کارخانه اورانیوم فلزی، توقف پروتکل و ... ریسک های سیاسی بزرگ دارد و برای آینده سیاسی قالیباف خطرناک خواهد بود. همیشه به این حرف ها می خندید.
محمد باقر قالیباف بیش از 5 ماه در خفا جنگید تا مقدمات تصویب این قانون در عالی ترین سطوح نظام فراهم شود. باور داشت که برای توافق خوب، باید قدرت تولید کرد. مانند برادر شهیدش حاج قاسم سلیمانی می گفت مذاکره بخشی از مبارزه است والا جز تسلیم حاصلی نخواهد داشت. ظریف و روحانی باور نمی کردند چنین قانونی حتی تصویب شود چه رسد به اینکه اجرا شود و باطل بودن فکر و استراتژی آنها را برملا کند.
یک جمله هم اجازه بدهید درباره شهید فخری زاده بگویم. درباره ایشان البته دوستان و نزدیکانشان باید سکوت را بشکنند و کمی با مردم سخن بگویند. تا جایی که من می توانم بگویم آن شهید عزیز تمام عمر از دست کسانی مانند ظریف و روحانی در رنج بود و این اواخر مانند حاج قاسم، آرزوی رفتن و خلاص شدن می کرد. یکبار در حضور دوستی دیگر از خود ایشان شنیدم که می گفت امثال این جماعت کسانی هستند که از فشار و تجاوز دشمن لذت می برند و اگر فشار کم شود، دادشان به هوا بلند می شود! تعبیر دقیقش البته چیزی بود که اینجا نمی توانم نقل کنم. رحمت الله علیه.
مهدی محمدی
مشاور رییس مجلس در امور راهبردی
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

سلسله سرداران عارف

چمران نمادی از یک تیپ ایده آل است. چیزی که من آن را ‘سلسله سرداران عارف’ می خوانم. مردانی که هم روز بیدارند و هم شب. خوابیدن برایشان دشوار است. آن را مزاحمتی دنیایی می دانند. از معدود مواردی که التماس می کنند به چشمهایشان است؛ که طاقت بیاورد و بسته نشود. روز را به رزم می گذرانند و در مقابل دشمن چنانند که نامشان هم ترس ایجاد می کند. شب هنگام اما در پیشگاه خداوند چون کودکان مادر مرده زار می زنند. اگر به مظلومی برسند با او چنان تواضع می کنند که گویی در جهان جز یاری او کار دیگری ندارند و چون به ظالم بربخورند چنان سخت و ستبر و مصممند که انگار جز ایستادن مقابل ظالم کار دیگری در جهان نیست. خلاصه جمع اضدادند. دلهاشان همزمان سخت است و نرم، در زمینند اما روی زمین راه نمی روند، می جنگند اما مهربانند و دشمن از آنها در وحشت است در حالی که خود بزرگ ترین مهارت خویش را گریستن می دانند. در اندازه من نیست این سخنان؛ ولی ظاهرا می توان گفت جهاد، اوج عرفان است. عارف تا به جانبازی نرسد هنوز مسافر است. چیزی که یک وقتی درباره حاج قاسم نوشتم: هیچ کس بدون سجاده نشینی به این مقام نمی رسد اما هیچ سجاده نشینی هم بی مقاتله و جهاد ‌بدان دست نمی یابد. بهترین تعبیر خطاب به این مردان از آن قرآن است: ان تکونو تالمون فانهم یالمون کما تالمون و ترجون من الله ما لا یرجون: اگر شما درد می کشید آنها هم درد می کشند ولی شما به چیزی از جانب خدا امید دارید که آنها ندارند.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

۱- تغییر الگوی اعتراض به ‘آشوب گرم’ بخشی از برنامه تولید زخم علیه ایران است. دشمنان ایران هیچ علاقه ای به همراهی با اعتراضات مردم ایران، تلاش برای کاهش آن یا حتی تلاش برای ‘نمایندگی’ آن ندارند. اساسا اعتراض برای آنها چندان دلچسب نیست. آنچه برای آنها موضوعیت دارد فقط آشوب است.
۲- درسال های گذشته زیرساختی که امریکا، سعودی و امارات با محوریت اسراییل سعی در ایجاد آن درون ایران داشته اند، هیچ نشانی از تلاش برای حمایت از اعتراضات ندارد. این زیرساخت کاملا برای ‘خشونت پرشدت علیه مردم’ با محوریت اوباش با هدف تولید حداکثر خسارت، مناسب سازی شده است.
۳- این پروژه آشکارا تمایلی به حمایت از جامعه ندارد مگر اینکه تصمیم به خشونت علیه خود و ‘خودزنی’ گرفته باشد. فشار تحریمی بر طبقه متوسط برای احساس فقر و فشار بر طبقه فقیر برای احساس فلاکت، تلاشی برای براندن جامعه است نه قوی تر کردن آن. برای امریکا در ایران جامعه قوی خطرناک است.
۴- جامعه ایرانی در مقابل پروژه تبدیل اعتراض به آشوب تا حد قابل توجهی واکسینه شده است. علت اصلی این است که درک می کند هدف بانیان آشوب بدتر شدن وضعیت تا آستانه ‘ویرانی’ است. این جمع بندی جامعه ایرانی که ‘هر مشکلی داریم باید درون خودمان حل کنیم’، اکنون جزو ارکان امنیت ملی ایران است.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

از شروع حملات به زیرساخت های مقاومت در سوریه، فرض بنیادین رژیم صهیونیستی در راهبرد جدید خود که آن را ‘جنگ میان جنگ ها’ می نامید این بود که می تواند با فراتر بردن خشونت از حدود محاسبات مقاومت، نوع پایداری از بازدارندگی ایجاد کند.
زمان منطقی را که باید صرف تغییر کاربری بخشی از زیرساخت های مقاومت از حوزه نظامی به حوزه عملیات ویژه می شد، صهیونیست ها حمل بر ‘ضعف’ کردند. این محاسبه باعث شد اسراییل با ایجاد یک جهش، به سمت راهبردی حرکت کند که ماشین پروپاگاندای موساد آن را ‘کشتن از طریق هزاران زخم، نامید.
به طور کلی، تصور صهیونیست ها این بود که با انتقال منازعه به حوزه عملیات ویژه اطلاعاتی، نبرد را به منطقه مزیت خود منتقل می کنند و به تدریج خواهند توانست ضمن از کار انداختن ماشین جنگی مقاومت، نسل جدیدی از بحران های مزمن داخلی را در ایران ایجاد کنند.
اکنون زمان تصحیح محاسبات است.جبهه داخلی اسراییل با انواع سرگیجه آوری از عملیات ویژه اطلاعاتی مین گذاری شده و این مین ها به موقع عمل می کند. همزمان، عملیات اربیل به معنای مکان یابی برنامه موشکی درون یک راهبرد پیچیده نبرد زیرآستانه جنگ است که قطعا فراتر از معادلات پیشین می رود.
تازه این نیمی از داستان است. نبرد سیف القدس نشان داد مقاومت گزینه جنگ گسترده را هم حفظ کرده. همه راه ها به جبهه داخلی اسراییل ختم می شود، یعنی همان جایی که قرار بود مصونیت پایدار پیدا کند. تعبیر ‘شلیک از درون خانه’ را موساد و شاباک باید شبانه روزی چند بار رونویسی کنند.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

‎امروز برت مک‌گرک دستیار بایدن به کارنگی دو‌ نکته مهم گفته. اول اینکه ترامپ ایران را نمی شناخت والا می فهمید که ایران به فشارهای آن پاسخ هسته ای خواهد داد. این حرف یک سوال ایجاد می کند: چه کسانی در ایران ترامپ را به این گمان انداخته بودند که ایران واکنش نشان نخواد داد؟ نکته مهم دیگر مک‌گرک این است که گفته امریکا آماده شکست مذاکرات است. شاید اینطور باشد؛ ولی تجربه به ما می گوید اگر آماده بودند لازم نبود آمادگی شان را فریاد بزنند!
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

همین یک روز کافی بود تا همه جهان از ما روی برگرداند
فرانسیس فوکویاما، نیویورک تایمز

19 دی 1400
حمله ششم ژانویه 2021 به کنگره آمریکا علاوه بر آثار داخلی، تاثیر بین المللی بزرگی هم داشته است و حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست.
این حمله اراذل و اوباش (به کنگره) که از دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت الهام گرفته بودند، سابقه ای شوم را در سیاست آمریکا رقم زد. آمریکا از زمان جنگ داخلی در این کشور در انتقال صلح آمیز قدرت شکست نخورده بود، و هیچ نامزد قبلی با قصد خاص، نتایج یک انتخابات را با وجود شواهد گسترده دال بر آزاد و عادلانه بودن آن زیر سؤال نبرده بود.
رویداد ششم ژانویه همچنان در سیاست آمریکا بازتاب دارد. اما این تاثیر فقط داخلی نیست. این رویداد تاثیر بین المللی بزرگی هم داشته است و حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست.
رویداد ششم ژانویه را باید با توجه به پیشینه بحران جهانی گسترده تر لیبرال دموکراسی بررسی کرد. بر اساس گزارش سال 2021 سازمان فریدِم هاس درباره «آزادی در جهان»، دموکراسی برای 15 سال پیاپی رو به افول بوده و با برخی از بزرگترین پسرفت ها را در دو دموکراسی از بزرگترین دموکراسی های جهان، یعنی آمریکا و هند همراه بوده است. از زمان انتشار آن گزارش، در میانمار، تونس و سودان کودتا شد؛ یعنی همان کشورهایی که پیش از آن گام های دلگرم کننده ای در جهت دموکراسی برداشته بودند.
جهان از نظر تعداد دموکراسی ها گسترش عظیمی یافته بود، و تعداد دموکراسی ها از حدود 35 مورد در اوایل دهه 1970 به بیش از 110 مورد تا زمان بحران مالی 2008 رسیده بود. آمریکا در آنچه «موج سوم» دموکراسی سازی نام گرفت، تعیین کننده بود. آمریکا امنیت متحدان دموکراتیک در اروپا و شرق آسیا را تامین می کرد، و در راس اقتصاد جهانی بیش از پیش منسجمی بود که در همان دوره بازدهی اش چهار برابر شد.
اما زیربنای دموکراسی جهانی، موفقیت و پایداری دموکراسی در خود آمریکا بود؛ چیزی که جوزف نای، دانشمند سیاسی آن را «قدرت نرم» می نامد. مردم سراسر جهان برای آمریکا به عنوان الگویی احترام قائل بودند که می خواستند از آن تقلید کنند، از دانشجویان در میدان تیانامن (در پکن) در سال 1989 گرفته تا معترضانی که در دهه های بعد «انقلاب های رنگی» را در اروپا و خاورمیانه هدایت کردند.
افول دموکراسی در جهان ناشی از عوامل پیچیده ای است. خیلی ها از جهانی سازی و تغییر اقتصادی عقب مانده اند، و شکاف فرهنگی عظیمی بین متخصصان تحصیلکرده ساکن شهرهای بزرگ و افرادی ایجاد شده است که در شهرهای کوچک تر با ارزش های سنتی تر زندگی می کنند. پیدایش اینترنت موجب تضعیف کنترل نخبگان بر اطلاعات شده است؛ ما همواره بر سر ارزش ها اختلاف نظر داشته ایم، اما اکنون در دنیاهای واقعی جداگانه ای زندگی می کنیم. همچنین تمایل به حفظ شان و منزلت انسانی همواره قدرتمندتر از نفع اقتصادی است.
برای همین است که جهان امروز بسیار متفاوت از حدود 30 سال پیش که شوروی دچار فروپاشی شد، به نظر می رسد. اینها دو عامل اساسی است که من در آن زمان کم اهمیت شمردم: نخست، دشوار بودن برقراری دموکراسی و نیز ایجاد یک کشور پیشرفته، منصف و غیر فاسد (سالم)؛ و دوم، امکان انحطاط سیاسی در دموکراسی های پیشرفته.
الگوی آمریکایی مدتی است که رو به انحطاط بوده است. سیاست این کشور از اواسط دهه 1990 بیش از پیش دوقطبی شده و در معرض وقفه مستمر بوده است، که این کشور را از انجام وظایف اساسی دولت همچون تصویب بودجه بازداشته است. مشکلات مشخصی در نهادهای آمریکایی وجود داشت- (از جمله) نفوذ پول در سیاست، آثار نظام رای گیری که به طور فزاینده ای از انتخاب دموکراتیک فاصله گرفت-، با این همه به نظر می رسید کشور قادر به اصلاح خود نیست. دوره های پیشین بحران همچون جنگ داخلی و رکود بزرگ، رهبران دوراندیش و نهاد ساز را به وجود آورد؛ نه مثل دهه های نخست قرن 21 که سیاستگذاران آمریکایی در راس دو فاجعه - جنگ عراق و بحران مالی (مسکن)- قرار داشتند و پس از آنکه که شاهد بروز عوام فریبی کوته بینانه و تحریک جنبش پوپولیست خشمگین بودیم.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

https://www.nytimes.com/2014/09/14/books/review/francis-fukuyamas-political-order-and-political-decay.html

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

✍🏽مهدی محمدی
🔻‏تئوری و سازمان تهدید اسراییل علیه ایران تا حدی تغییر کرده است. در مدل جدید تهدید، اجتناب از جنگ گسترده، تبدیل امریکا به شریک عملیاتی، ایجاد یک زیرساخت منطقه ای تهدید با مشارکت اعراب و برخی دیگر از همسایگان ایران، و توسعه عملیات های اطلاعات پایه، اجزاء اصلی است.
🔻‏مدل جدید تهدید نه ناشی از اعتماد به نفس اسراییل، بلکه در اصل نشئت گرفته از تلاش آن برای احیای بازدارندگی از دست رفته است. اسراییل تلاش می کند هزینه ضربات آتی را بسیار زیاد جلوه بدهد تا خروج امریکا از منطقه، تبدیل به نقطه آغاز ضربه پذیری و سرعت گرفتن روند زوال آن نباشد.
🔻‏عملیات های اطلاعاتی اسراییل علیه ایران در سال های گذشته بیشتر به عنوان بخشی از یک رژیم پروپاگاندا عمل کرده تا اینکه واقعا ارزش راهبردی داشته باشد. در واقع این عملیات ها بیش از آنکه موفقیت هایی تاکتیکی باشد، شکست هایی راهبردی بوده است.
🔻‏عملیات ها علیه برنامه هسته ای ایران، علی الارض، سرعت آن را بیشتر و حفاظت کالبدی و اطلاعاتی آن را مستحکم تر کرده است.هر تاسیساتی که ضربه خورده، امن تر و دسترسی به آن دشوارتر شده. سرعت برنامه نیز بسیاری از معادلات امنیتی را جابجا کرده.اسراییل هزینه کرده ولی جواب معکوس گرفته است.
🔻‏بگذریم که اسراییل درابعاد کاملا راهبردی هزینه پرداخته است.ناآرامی های سراسری از جمله در مناطق ۴۸، جنگی که دولت ریشه دار نتانیاهو را ساقط کرد و خسارت های عمیق به تاسیسات حساس موشکی و هسته ای رژیم، بخش آشکار ماجراست. ابعاد دیگرش را رسانه های منطقه در قالب شنیده ها درز داده اند.
🔻‏مشخصا درباره برجام، اسراییل موافق احیای توافق است به این شرط که اولا منجر به کاهش تحریم ها و گشایش اقتصادی برای ایران نشود، ثانیا مقدمه ای برای فشار بر برنامه موشکی و منطقه ای ایران باشد و ثالثا دست آن را برای اقدام علیه ایران نبندد. امریکا مخالفتی با این شروط ندارد.
🔻‏اکنون و در میانه مذاکرات، امریکا نیازمند تشدید تهدید اسراییل علیه ایران است تا یک توافق بد را ‘تنها گزینه’ جلوه بدهد، اسراییل هم متمایل به تشدید تنش است تا قدرت چانه زنی امریکا را بالا ببرد، هزینه عدم توافق را زیاد کند و همزمان از امتیازدهی در حوزه تحریم به ایران جلوگیری کند.
🔻‏اسراییل در هر اقدامی با امریکا هماهنگ است.در گذشته چنین بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود.امریکا نمی تواند از پذیرش مسئولیت اقدامات رژیم شانه خالی کند.اسراییل هم کاری که بازی امریکا را به هم بزند انجام نخواهد داد. متحدان اسراییل باید درک کنند که جبهه مشترک، هزینه مشترک دارد.
🔻 توافق، اولین قربانی شروع فاز جدید تنش خواهد بود. اگر بایدن اینطور محاسبه کرده که ایران تحت فشار، امتیاز راهبردی می دهد یعنی از دوره ترامپ هیچ نیاموخته. پیام تنش جدید این است که توافق مقدمه فشار است و در این صورت توافق برای ایران، هیچ ارزشی نخواهد داشت. محاسبه غلط خطرناک است.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

اکانت بازگشته و در اختیار من است. از پیگیری و لطف دوستان ممنونم.

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

‏از حمله سایبری تا تحریم، از اخراج سفرا و فشل کردن دولت ها، تا تقلب در انتخابات، امریکا و اسراییل همه توان خود را تجمیع کرده اند تا دوباره خاورمیانه را در آشوب غرق کنند. لابلای منازعات، کلاه ها را بالاتر باید گذاشت.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…

عقل سرخ | مهدي محمدي

‏۱۵- پالس های پی در پی ضعف و نیاز، که روحانی با هدف توافق قبل از انتخابات علنا به غربی ها می داد درکنار رفتار تیم مذاکره کننده اش که عملا درون مذاکرات توافق را راهبرد، و پیشرفت هسته ای را تاکتیک نشان می دادند، امریکا را به این طمع انداخت که بدون برداشتن واقعی تحریم ها، توافق شدنی است!
‏۱۶- روحانی در وین، مرحله به مرحله کوتاه آمد و از حداقل های یک توافق خوب فاصله گرفت. محاسبه امریکا این بود که وقتی رییس جمهور ایران به ‘هیچ’ راضی است، چرا باید امتیاز واقعی و موثر به آن بدهد؟
‏۱۷- جالب است که روحانی فراموش کرده پس از خرابکاری در نطنز خود او دستور غنی سازی ۶۰درصد را صادر کرد گرچه وضعیت دیگر به گونه ای نبود که امریکا به تیم او امتیاز راهبردی بدهد. آنها با کوتاه آمدن های پی در پی و اعلام علنی بی اعتقادی به پیشرفتهای فنی، پیشاپیش خودرا بی اعتبار کرده بودند.
‏۱۸- این را هم بگویم که در اسفند ۹۹ روحانی و تیمش ناگهان به سخنگویان امریکا در داخل تبدیل شدند. پشت سر هم طرح هایی از جانب وزیر خارجه ارائه می شد که هیچ تفاوتی با آنچه امریکا می خواست نداشت. سوال این بود که چرا وزیر خارجه دائما طرح هایی می دهد که هیچ نسبتی با سیاست های نظام ندارد؟
‏۱۹-حدود یک ماه قبل روحانی اعلام کرد مذاکرات به مرحله جمع بندی و تصمیم رسیده. اما در واقع نه مذاکرات جمع بندی شده بود و نه چیزی برای تصمیم وجود داشت. او می خواست یک مذاکرات نیمه کاره را تبدیل به توافق کند و این یعنی در همه مسائل باقی مانده ایران باید حرف امریکا را دربست می پذیرفت.
‏۲۰- هنوز در مذاکرات؟ بسیاری مسائل باقی مانده و لذا حرف از اتمام مذاکرات بی معناست. در موضوع تحریم ها، نه تنها امریکا تضمینی برای حداقل انتفاع اقتصادی ایران نداده بلکه حتی زیر بار لغو همه تحریم های دوره ترامپ از جمله کاتسا که مادر تحریم هاست هم نرفته است.
‏۲۱- درباره تضمین عدم خروج مجدد، امریکا حاضر به واگذاری هیچ تضمین معتبر یا حتی نوشتن یک جمله با ارزش در متن توافق نیست.
‏۲۲- درباره تحریم های تسلیحاتی که مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ اکنون لغو شده، امریکا اصرار دارد آن را ادامه خواهد داد و این یعنی از سال هشتم برجام به بعد هم قصد ندارد زیر بار بقیه تعهدات خود برود.
‏۲۳- درباره تبدیل ارزهای غیردلاری ایران به یورو، امریکا زیر بار هیچ فرمولی نرفته و این یعنی توافق احیا می شود بی آنکه ایران به هیچ یک از دارایی های خود -حاصل از فروش نفت یا غیر آن- دسترسی داشته باشد.
‏۲۴- امریکا هیچ فرمول واقعی برای راستی آزمایی اجرای تعهداتش را هم نپذیرفته و روی یک زمان بندی مضحک اصرار دارد که در نتیجه آن ایران کل برنامه هسته ای خود را تعطیل می کند بی آنکه کمترین تضمینی در اختیار داشته باشد که امریکا واقعا و عملا تحریم ها را برخواهد داشت.
‏۲۵- همه اینها و بسیاری مطالب دیگر را که اینجا مجال بحث از آنها نیست هیئتی متشکل از نمایندگان مجلس، دولت و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بررسی و جمع بندی کرده است. روحانی اگر با مردم صادق است کافیست اجازه انتشار جمع بندی ‘هیئت تطبیق’ را که با حضور نمایندگان دولت او انجام شده بدهد.
‏۲۶-به جز راستی آزمایی، هیچ یک موضوعات باقی مانده در مذاکرات ربطی به قانون مجلس ندارد. جالب است که امریکا هیچ تضمینی هم نداده که تحریم هایی را که ظاهرا روی کاغذ تعلیق شده اند به سرعت به بهانه های دیگر وضع نکند یا با بهانه هایی مانند FATF جلوی انتفاع واقعی اقتصادی ایران را نگیرد.
‏۲۷- و جالب تر است که همه اینها در حالی است که امریکا راهبرد خود را شفاف کرده و‌ بدون تعهد ایران به مذاکرات هسته ای، موشکی و‌ منطقه ای فراتر از برجام حاضر نیست مذاکرات را نهایی کند. در واقع امریکا شفاف کرده که تحریم ها را برای وادار کردن ایران به مذاکرات بیشتر، گروگان خواهد گرفت.
‏۲۸- من نمی دانم وقتی روحانی از برداشتن تحریم سخن می گوید مقصودش واقعا چیست. دروغ ارزان شده است. او در پی توافقی بود که تحریم ها نگه می داشت، به تحریم های آینده مشروعیت می داد و برنامه هسته ای را در ازای هیچ نابود می کرد. تازه همین را هم امریکایی ها با او جمع بندی نکردند.
‏۲۹-علت ناتمام ماندن مذاکرات نه روی کار آمدن دولت جدید است و نه قانون مجلس. علت این است که امریکا از دادن حداقل امتیازهایی که حداقل انتفاع را برای ایران تضمین کند خودداری کرد. علت این رفتار امریکا هم طمعی بود که به ‘توافق آسان’ با روحانی داشت.
‏۳۰- نه مجلس و نه تا جایی که من می دانم هیچ مقام دیگری مخالف یک توافق خوب نیست و توافق خوب در دسترس است. روحانی می خواست مشکل امریکا برای بازگشت به ۱+۵ را حل کند بی آنکه چیزی گیر ایران بیاید. امریکا باید بداند روحانی دیگر واقعا رفته است.
@mahdi_mohammadi61

Читать полностью…
Подписаться на канал