5043
کلاسهای آنلاین، نگارش SOP، استادی پلن و ریکامندیشن:
اشتباه رایج
Fewer Vs Less
برای بیان مقدار کمتر (چیزی که غیرقابلشمارش باشد) از less و برای بیان تعداد کمتر (چیزی که قابلشمارش باشد) از fewer استفاده میشود. بنابراین جملهی زیر اشتباه است:
If there were less cars on the roads, there would be less accidents.
شکل صحیح جملهی گفتهشده 👇
• If there were fewer cars on the roads, there would be fewer accidents.
اگر ماشینهای کمتری در جادهها باشند، تصادفات کمتر خواهد بود.
• Less traffic would mean fewer accidents.
ترافیک کمتر یعنی تصادفات کمتر.
• There were fewer children in the class than expected.
تعداد دانش آموزانِ داخل کلاس کمتر از حد انتظار بود.
• We did less work today than yesterday.
ما امروز نسبت به دیروز کمتر کار کردیم.
کلماتی که برای بیان "قصد و هدف" بکار میروند:
1. aim
• The main aim of the study is to investigate the way in which young people deal with the stress of exams.
هدف اصلی مطالعه بررسی روشی است که از طریق آن، افراد جوان با استرس امتحان کنار میآیند.
• A cure for cancer is our ultimate aim.
درمان سرطان هدف نهایی (بالاترین هدف) ماست.
2. purpose
• He did not tell them about the purpose of his visit.
او به آنها درمورد هدف ملاقاتش چیزی نگفت.
• The main purpose of education is to help people to lead satisfying and productive lives.
هدف اصلی تحصیل، کمک کردن به مردم برای داشتن زندگی رضایتبخش و مفید است.
3. objective
• The principal objective of any company is to make money for its shareholders.
هدف اصلی هر شرکتی، بدست آوردن پول برای سهامدارانش است.
• The government is unlikely to achieve its long-term objective of cutting CO2
emissions.
احتمال دستیابی دولت به هدف درازمدتش که کاهش آزادسازی CO2 است، کم است.
4. goal
• The company's long-term goal is to be the market leader in this type of technology.
هدف درازمدت شرکت، پیشتاز بودن در بازار این نوع فناوری است.
• World leaders have set themselves the goal of getting rid of child poverty.
رهبران جهان هدف پایان بخشیدن به فقر کودکان را برای خود تعیین کردهاند.
5. target
• The University is expected to reach its target of 5000 students next September.
از دانشگاه انتظار میرود که سپتامبر آینده به هدف 5000 دانشآموزش برسد.
• They failed to meet their target of having a computer in every classroom.
آنها نتوانستند به هدف داشتن یک کامپیوتر در هر کلاس دست یابند.
6. intention
• She went to Hollywood with the intention of starting a career in movies.
او با هدف شروع کردن کارش در عرصهی فیلم، وارد هالیوود شد.
• The reader can never be 100% sure of the writer's original intentions.
خواننده هیچوقت نمیتواند 100% مطمئن از اهداف اولیهی نویسنده باشد.
7. the point
• The point of the experiment is to show how different metals react with oxygen.
هدف آزمایش این است که نشان دهد فلزات مختلف چگونه با اکسیژن واکنش میدهند.
• He felt that his critics were completely missing the point.
او احساس کرد منتقدانش کاملاً هدف (نکته) را فراموش کردهاند.
8. ends
اهداف (معمولاً اهداف بد و نامناسب)
• Several politicians were accused of trying to exploit the situation for their own ends.
چندین سیاستمدار متهم به تلاش برای سوء استفاده از موقعیت برای [دستیابی به] اهدافشان شدند.
• The terrorists will do almost anything to achieve their ends.
تروریستها برای دستیابی به اهدافشان تقریباً هر کاری میکنند.
🟣چرا میخوای زبان یاد بگیری❓
🔵برای مکالمه ❓
🔴برای مهاجرت یا آزمون آیلتس❓
🟡هدفت هرچی که هست برای مشاوره رایگان نام و شماره تماست رو به آیدی زیر بفرست مشاورین ما در اسرع وقت با شما تماس میگیرند✅ 📞
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🟣 @Reza_Arashnia_admin
معانی مختلف associate:
/əˈsəʊʃieɪt, əˈsəʊsi- $ əˈsoʊ-/
@learnEnglishcafe
1. associate sb/sth with sth
تداعی کردن، به یاد آوردن
I don’t associate him with energetic sports.
2. be associated (with sb/sth)
a) to be related to a particular subject, activity etc:
همراه با، مربوط به
problems associated with cancer treatment
مشکلات مربوط به/همراه با درمان سرطان
b) (associate yourself with sb/sth) to show that you support sb or sth:
حمایت کردن، طرفداری کردن
He did not associate himself with the pro-democracy movement.
3. associate with sb
با کسی وقت گذراندن، معاشرت کردن با
to spend time with sb, especially sb that other people disapprove of:
I don’t like these layabouts you’re associating with.
@learnEnglishcafe
II. one of his business associates (= colleague)
همکار شریک، کسی که باهاش کار میکنیم یا وقت میگذرانیم
III. associate member/director/head
دارای رتبه پایینتر
@learnEnglishcafe
@learnEnglishcafe
کلمه indentical:
@learnEnglishcafe
The sisters were indentical in (از نظرِ) appearance.
Infant formulas are almost identical to/with (مشابه با) breast milk.
@learnEnglishcafe
معانی مختلف integral:
1. Vegetables are an integral (=indispensable) part of our diet جدانشدنی.
2. Statistics are integral to medical research. حیاتی/ضروری برای
3. an integral approach to learning
یک روش کامل و دارای همه جزئیات لازم
@learnEnglishcafe
🔹I need you
بهت نیازدارم
🔹I feel you
درکت میکنم
🔹I beg you
التماست میکنم
🔹I owe you
بهت بدهکارم
🔹I cherish you
برام عزیزی
🔹I adore you
عاشقتم
🔹I appreciate you
قدرتومیدونم
🔹I envy you
بهت حسادت میکنم
🔹I pity you
دلم برات میسوزه
.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖Читать полностью…
👈🔹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
STATIVE VERBS in CONTINUOUS Tenses!? English is Broken!
🔸➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔸➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اشتباه رایج در استفاده از کلمهی born:
واژه born شکل سوم فعل bear است که یکی از معانی این فعل "زاییدن، به دنیا آوردن" است. بنابراین برای بیان اینکه در جایی متولد شدهایم، باید از این فعل بصورت مجهول (نه معلوم) استفاده کنیم. با توجه به این توضیحات، جملهی زیر اشتباه است:
× My name is Ali Sariat and I born in Tehran.
شکل صحیح جملهی گفتهشده 👇
My name is Ali Sariat and I was born in Tehran.
be born
متولد شدن
The baby was born in the middle of the night.
آن بچه در نیمه شب به دنیا آمد.
It was the first time I'd actually watched a child being born.
این اولین بار بود که متولد شدن یک بچه را میدیدم.
نکته: فعل bear بصورت was/were born استفاده میشود، نه بصورت have/has been born. پس جملهی زیر اشتباه است:
× I have been born in a town just outside Paris.
شکل صحیح جملهی گفتهشده 👇
I was born in a town just outside Paris.
من در شهری خارج از پاریس به دنیا آمدم.
I'll never forget the day when the seven puppies were born.
دو جملهی زیر صحیح هستند 👇
I was born.
They were born.
اما دو جملهی زیر غلط هستند:
× I have been born.
× I am born.
🔔بزرگترین تخفیف و اخرین تخفیف امسال❗️
🔥🔥 کل سریال های ما را با تخفیف ویژه تهیه کنید
🔴تخفیف 0️⃣8️⃣ درصدی
فقط9️⃣4️⃣2️⃣هزارتومان😍
📣لینک چنل سریال فرندز👇👇
✈️ /channel/friendsemovie
✈️ /channel/friendsemovie
✈️ /channel/friendsemovie
⬅️ برای تهیه ی مجموعه کامل سریالها در فروش ویژه عدد 1️⃣ را به ایدی زیر ارسال کنید⬇️⬇️
🔂 /channel/FriendsAdminn
🔂 /channel/FriendsAdminn
👨🏫 نکات مربوط به HOWEVER:
الف) انواع پانکچویشن برای however (وقتی به معنی بااینوجود، اما، با وجود این باشد).
👨🏫 برای ترجمه، باید however را در اول کلاز/جمله ترجمه کنیم.
1️⃣ IC. However, IC
🖋 برای بیان تضاد کلاز دوم با کلاز اول
• This is a cheap and simple process. However, there are dangers.
این یک فرآیند ارزان و ساده است. اما خطراتی وجود دارد.
2️⃣ IC; however, IC
این کاربرد نیز تقریباً مشابه مورد اول است (تضاد بین دو کلاز). با این تفاوت که بجای "." از ";" استفاده شده.
• It had started to rain; however, the ball game continued.
بارش باران شروع شده بود. اما بازی ادامه یافت.
@learnEnglishcafe
3️⃣ IC./; IC, however.
پانکچویشن مربوط به however در آخر جمله.
• I am normally wearing shorts by this time of year. I’m afraid of pneumonia, however.
من معمولاً تا قبل از این زمان از سال شلوارک میپوشم. با این وجود، از سینهپهلو میترسم.
4️⃣ There may, however, be other reasons that we don't know about.
با این وجود، دلايل دیگری ممکن است وجود داشته باشد که ما نمیدانیم.
🖋 معمولاً وقتی however بین فاعل و فعل باشد از این پانکچویشن استفاده میشود و however بین دو تا کاما قرار میگیرد.
◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆
ب) اگر بعد از however کاما نباشد، به معنی no matter how است؛ یعنی «هرچقدر، مهم نیست چقدر»
• You should report any incident, however minor it is.
هر اتفاقی رو باید گزارش کنی، مهم نیست چقدر جزئی باشه.
• We have to finish, however long it takes.
باید تمومش کنیم، مهم نیست چقدر طول میکشه.
@learnEnglishcafe
✔️ however much/many
هرچقدر/هرچندتا
• I really want the car, however much it costs.
من واقعاً اون ماشین رو میخوام، مهم نیست پولش چقدره.
#grammar #review
✳️ کلاسهای آنلاین و نگارش SOP، استادی پلن و توصیهنامه 👇
@learnEnglishcafe
✅ That versus which
Relative pronouns
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
💎 👑
✅ بسیار مهم
✅ بعضی از فعلها هستند که معنای آنها در حالت معلوم و مجهول برای بسیاری از زبانآموزان گیجکننده است. برخی از این افعال عبارتند از:
✅ Follow
پس از چیزی آمدن، به دنبال چیزی آمدن...
✅ Precede
قبل از چیزی آمدن، مقدم بر چیزی بودن...
✅ Surmount
روی چیزی قرار داشتن، در بالای چیزی قرار داشتن (البته معنی دیگر این فعل غلبه کردن و شکست دادن است)
✅ Outnumber
(از نظر تعداد) بیشتر بودن
✍️ مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن هر دو جمله به یک معنی هستند:
• Summer follows spring. = Spring is followed by Summber.
تابستان بعد از بهار است.
💡 اگه فراموش میکنید، این مثال ساده رو حفظ کنید:
• The number 2 follows 1.
عدد 2 بعد از 1 میآید = عدد بعد از 1 عدد 2 است.
• The agreement followed months of negotiation.
توافق پس از ماهها مذاکره بدست آمد.
• Ali finished first, closely followed by Hasan and Gholi.
علی اول شد و در جایگاه بعدی (با اختلاف کم) حسن و قلی قرار گرفتند.
• In English, the letter Q is always followed by U.
در انگلیسی حرف U همیشه بعد از حرف Q میآید (میدونستید؟ 🤔)
• Her accident was followed by a long period of recovery.
• First came the student speeches, and the presentation of awards followed.
• The assassination of Martin Luther King in 1968 was followed by that of Robert Kennedy.
• The meal consisted of smoked salmon, followed by guinea fowl (= with this as the next part).
• The paragraph that precedes this one is unclear.
پاراگرافی که قبل از این آمده مبهم است.
• Verbs are usually preceded by the subject in English.
در انگلیسی فاعل معمولاً قبل از فعل میآید.
• Lunch will be preceded by a short speech from the chairman.
سخنرانی کوتاه رئیس قبل از ناهار انجام میشود.
• The house surmounts a high hill.
خانه بر فراز تپهى بلندى قرار دارد.
• The island is surmounted by a huge black castle.
یک قلعهی سیاه بزرگ روی جزیره قرار دارد.
• The central 12-foot column is surmounted by a bronze angel with outspread wings.
• In nursing, women still outnumber men by four to one.
در پرستاری، تعداد زنان هنوز 4 برابر مردان است.
• Men in prison vastly outnumber women.
تعداد مردان در زندان بسیار بیشتر از زنان است.
• His troops were hopelessly outnumbered.
سربازان دشمن خیلی بیشتر از سربازان او بودند.
• Despite being outnumbered, they managed to fight back bravely.
✔️ فعل surmount در مفهوم گفته شده معمولاً بصورت مجهول بکار میرود.
❓ در این مثال تعداد چه کسانی بیشتر بوده؟
• The demonstrators were heavily outnumbered by the police.
⁉️ چه فعلهای دیگهای میشناسید که مثل این موارد باشن؟
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
💎 👑
✅ آشنايي با اسم مصدر gerund و موارد کاربرد
در انگليسي اسم مصدر
را با اضافه كردن ing به انتهاي شكل ساده فعل به وجود مي آورند . اسم مصدر در جمله همانند اسم عمل مي كند .
✅ smoking – swimming
✨ بعد از حروف اضافه فعل با ing يا اسم مصدر قرار مي گيرد. گاهي اوقات براي ساختن اسم به فعل، ing اضافه مي كنيم كه آن فعل تبديل به اسم بشود و به آن اسم مصدر مي گويند.
✨ بعد از حرف اضافه فعل با ing قرار مي گيرد كه فعل ing همان اسم مصدر است پس اسم مصدر با اضافه کردن ing به فعل ساخته مي شود و وظيفه اسم را دارد و مي تواند در نقش فاعل يا مفعول باشد يا بعد از حروف اضافه قرار گيرد.
✅ موارد استفاده از اسم مصدر به شرح زير مي باشد :
1- به عنوان مبتداي جمله (subject)
🔵 Learning English is not difficult.
🔴 Finding a job is difficult here.
2- به عنوان مفعول جمله كه در اين حالت پس از برخي از افعال به كار مي رود .(object)
🔴 I like swimming in the river.
🔵 I enjoy reading.
🔴 I enjoy climbing mountain.
✨ تذكر
🛑 افعالي كه پس از آن ها مي توان از اسم مصدر استفاده كرد عبارتند از :
🔴 avoid – enjoy – finish – imagine – keep – mind – miss – like – stop – mind – dislike
✨ تذكر
پس از برخي از افعال هم مي توان از اسم مصدر و هم از مصدر با to استفاده كرد . تعدادي از اين افعال عبارتند از :
🔴 allow – begin – forget – mean – like – prefer – remember – agree
🔵 He likes to go / going to the park.
3- پس از حروف اضافه مانند
( on – in – at – from – of )
از اسم مصدر استفاده مي شود .
🔴 I am tired of sitting here.
🔵 I am tired of walking.
🔴 I will call you after arriving at the office.
4- پس از تركيبات زير از اسم مصدر استفاده مي شود .
🔴 It’s no good – It’s no use – can’t help – can’t stand-to be busy-couldn’t help- don’t mind-feel like-how about-spend one’s time- there’s no-there’s no point-what about- worth
🔵 It is no good going outside in this rainy day.
🔴 How about walking home instead of taking the car?
🔵 There’s no point in complaining further.
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
💎 👑
🔥🔥 کل سریال های ما را با تخفیف ویژه تهیه کنید
🔴تخفیف 0️⃣8️⃣ درصدی800هزارتومان
فقط0️⃣5️⃣1️⃣هزارتومان😍
📣لینک چنل سریال فرندز👇👇
✈️ /channel/friendsemovie
✈️ /channel/friendsemovie
✈️ /channel/friendsemovie
⬅️ برای تهیه ی مجموعه کامل سریالها در فروش ویژه عدد 4️⃣ را به ایدی زیر ارسال کنید⬇️⬇️
🔂 /channel/FriendsAdminn
🔂 /channel/FriendsAdminn
ضربالمثلهایی که درباره "تحصیل، دانش و تجربه" هستند:
1. “If you are planning for a year, sow rice; if you are planning for a decade, plant trees; if you are planning for a lifetime, educate people”
(یک ضرب المثل چینی است)
اگر برای یک سال برنامهریزی میکنی، برنج بکار؛ اگر برای یک دهه برنامهریزی میکنی، درخت بکار؛ اگر برای یک عمر برنامهریزی میکنی، مردم را باسواد کن.
-نمونهی این ضربالمثل در رایتنگ مربوط به school change بکار رفته است.
2. Education is the most powerful weapon we can use to change the world.
تحصیلات قویترین سلاحی است که میتوانیم برای تغییر دنیا استفاده کنیم.
3. “Live as if you were to die tomorrow. Learn as if you were to live forever.”
Mahatma Gandhi
جوری زندگی کن که انگار قرار است فردا بمیری. جوری یاد بگیر که انگار قرار است همواره زنده باشی.
4. “Give a man a fish, feed him for a day; teach a man to fish, feed them for a lifetime.”
به انسان یک ماهی بده، یک روز او را سیر کن؛ به انسان ماهیگیری یاد بده، یک عمر او را سیر کن.
5. Never too old to learn
برای آموختن هیچ وقت دیر نیست.
6. A little knowledge is a dangerous thing.
دانش اندک چیزی خطرناکی است.
7. Knowledge is power
دانش قدرت است.
8. The pen is mightier than the sword.
قلم از شمشیر قدرتمندتر است.
9. Experience is the best teacher.
تجربه بهترین معلم است.
10. Wisdom is better than strength.
آدمی را عقل میباید نه زور (عقل بهتر از قدرت است).
🔵میتونی ماهیها رو ببینی❓
🟢توی این ویدیو قراره با کلمهی "murky" آشنا بشیم و معنیهاش رو بررسی کنیم
◀️برای شروع یادگیری با من و دریافت مشاوره رایگان نام و شماره تماستون رو به آیدی زیر بفرستید
🩷🩷🩷🩷🩷🩷
@Reza_Arashnia_admin
❌❌تخفیف ویژه داریم فقط برای ۵۰ نفر ظرفیت محدود❌❌
موضوعات طبقهبندی شده رایتینگ
@learnEnglishcafe
تفاوت distinguishing و distinguished:
@learnEnglishcafe
کلمه distinguishing برای غیرانسان بهکار میرود و به معنی "یک ویژگی متمایزکننده و برجسته" است:
distinguishing feature/characteristic
The main distinguishing feature of the new car is its fast acceleration.
@learnEnglishcafe
اما distinguished برای انسان به کار میرود و به معنی "برجسته، متمایز یا شناختهشده" است:
a distinguished professors/faculty members/writer/director/politician
@learnEnglishcafe
کلمه stricken (یعنی دچار یک مشکل یا وضعیت بد) معمولاً با هایفن به کلمه قبلی متصل میشود و معنی منفی دارد:
Poverty-stricken فقر زده = فقیر
Grief-stricken ماتمزده
Conscience-stricken دچار عذاب وجدان
Cancer-stricken دچار سرطان
Panic-stricken وحشتزده
@learnEnglishcafe
معنی برخی افعال با توجه به قسمت بعد از آنها تغییر میکند؛ (در صورت استفاده از gerund یا مصدر همراه با to معنی یکسان ندارند):
1.a. regret doing/having done sth
پشیمان بودن از کاری
I regret leaving school so young.
از اینکه مدرسه را زود ترک کردم پشیمانم.
1.b. regret to say/inform/tell
(قبل از گفتن خبرهای بد) متاسفانه باید به شما بگم که/متأسفانه باید به اطلاعتون برسونم که
I regret to inform you that your contract will not be renewed.
متأسفانه باید به اطلاعتون برسونم که قراردادتون تمدید نخواهد شد.
2.a. forget/remember doing sth
به یاد آوردن/فراموش کردن یک عمل (نمیدانیم انجام داده ایم یا نه)
I forgot locking the door.
یعنی در را بستم ولی یادم نمیاد که این عمل رو انجام دادم.
2.b. forget/remember to do sth
فراموش کردن/به یاد آوردن انجام کاری که باید انجام دهیم
I forgot to lock the door.
یادم رفت در رو قفل کنم.
@learnEnglishcafe
کلماتی که معادل "مانع شدن" هستند:
1. foil
• Customs officials foiled an attempt to smuggle the paintings out of the country.
مقامات گمرک تلاش برای قاچاق کردن نقاشیها از کشور را نقش بر آب کردند.
• Their escape attempt was foiled.
2. impede
• Although he's shy, it certainly hasn't impeded his career in any way.
اگرچه او خجالتی است، این امر کارش را به هیچ وجه مختل نکرده است.
• Work on the building was impeded by severe weather.
3. hamper
• Our efforts were severely hampered by a lack of money.
تلاشهای ما بخاطر کبود پول بشدت مختل شده است.
• Millions of mothers are hampered in their careers by lack of adequate childcare.
4. obstruct
• They were charged with obstructing the police in the course of their duty.
آنها متهم به ممانعت از پلیس برای انجام وظیفه شدهاند.
• Terrorists were attempting to obstruct the peace process.
5. thwart
• His ambition to be a painter was thwarted by poor eyesight.
جاهطلبی او برای نقاش شدن بهدلیل بینایی ضعیف بینتیجه ماند.
• It is claimed that the authorities had thwarted the plans at the last minute.
6. prevent
• His disability prevents him (from) driving.
معلولیت مانع رانندگی او میشود.
• The law has done little to prevent racial discrimination and inequality.
بزرگترین تخفیف و اخرین تخفیف سال امروز میتوانید تمام سریالهارو با قیمت 9️⃣4️⃣2️⃣هزارتومن بگیرین جهت استفاده از این فرصت مناسب عدد 9رو بفرستید 👇👇
@FriendsAdminn
کد تخفیف takhfif
👨🏫 بخشی از وبینار تصحیح رایتینگ
@learnEnglishcafe
👨🏫 اشتباههای رایج مربوط به کلمهی already:
1️⃣ کلمهی already معمولاً همراه با فعلهای حال کامل (present perfect) استفاده میشود (نه فعلهای گذشتهی ساده).
مثال:
• If he's already seen the film, he won't want to see it again.
اگر او قبلاً فیلم را دیده باشد، نمیخواهد دیگر آن را ببینید.
@learnEnglishcafe
◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆
🖋 بنابراین جملهی زیر اشتباه است:
❌ Next July I'm going back to Hong Kong. I booked the tickets already.
شکل صحیح جملهی گفتهشده 👇
✅ Next July I'm going back to Hong Kong. I've booked the tickets already.
جولای آینده من به هنگ کنگ میروم. من از قبل بلیطها را رزرو کردهام.
2️⃣ بجای ساختار not + already باید از ساختار not + yet استفاده کنیم:
• I haven't received a letter from him yet. (BrE)
• I didn't receive a letter from him yet. (NAmE)
من هنوز از او نامهای دریافت نکردهام.
• The plane hasn't landed yet.
هواپیما هنوز فرود نیامده است.
• We haven't been paid yet.
@learnEnglishcafe
◆◆◆◆◆◆◆◆◆
✍️ با توجه به توضیحات داده شده، جملات زیر اشتباه هستند:
❌ The war is not over already.
❌ The new shop has not been opened already.
🖋 شکل صحیح جملات گفته شده 👇
✅ The war is not over yet.
جنگ هنوز تمام نشده است.
✅ The new shop has not been opened yet.
مغازهی جدید هنوز باز نشده است.
#common_mistake #grammar
✳️ کلاسهای آنلاین، نگارش SOP و تصحیح رایتینگ👇
@learnEnglishcafe
The presence of open-minded and liberal advocates like Pavel is crucial for maintaining the freedoms we value in today's world. As Telegram users, we strongly call for their immediate release and stand in solidarity with those who champion freedom of expression and thought.
فارسی: وجود مغز متفکرانی مثله پاول برای دنیا آزاد امروز ضروری هست. به عنوان استفاده کننده تلگرام خواستار آزادی ایشان هستیم.
✅ حالت اضافه (ملکی ) در زبان انگلیسی و انواع اپوستروف s
حالت اضافه برای مالکیت بکار می رود و مالک یا نام مربوط به انسان است یا غیر انسان.
الف- اگر مالک نام مربوط به غیر انسان باشد بین دو اسم (of) بکار می رود.
🔻-the leaf of the tree.
ب-اگر مالک نام مربوط به انسان باشد بعد از نام انسان ('s) اضافه می شود.
🔻-hassan's book.
✨یادآوری۱:
اگر نام مالک مربوط به انسان با (s) جمع بسته شده باشد فقط بعد از (s)جمع آپاستروف (')بکار می رود .
مدرسه دختران girls' school
✨یادآوری ۲:
اگر شیئی دارای چند مالک باشد ('s) را به آخرین اسم اضافه می کنیم.
✨یادآوری ۳:
معمولاً وقتی ('s) به آخر اسم شغل یا حرف یا مالک اضافه شود از بکار بردن نام مکان مثل مغازه، storeفروشگاه و... خودداری می شود.
🔻- I must go to the buther's.
(s)
جمع مثل
(book) s
و دیگری
(s) سوم شخص مثل
- He runs very fast.
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
💎 👑
✅ در این مطلب کلمات ربط دهنده در جمله را بررسی و معرفی می کنیم. این آموزش ادامه دارد و این بخش اول از کلمات ربطی در زبان انگلیسی است.
✅ but
این حرف ربط در زمانی کاربرد دارد که می خواهیم تضاد میان دو چیز را نشان دهیم.
مثال:
He reads magazines, but he doesn’t like to read books
او مجلات را می خواند ولی خواندن کتاب را دوست ندارد
The soccer in the park is entertaining in the winter, but it’s better in the heat of summer
بازی فوتبال در پارک در زمستان سرگرم کننده است ولی درگرمای تابستان یک چیز دیگر است.
✅ for
حرف for جهت بیان دلیل و چرایی یک کار استفاده می شود.
مثال:
I go to the park every Sunday, for I love to watch the ducks on the lake
من یکشنبه ها به پارک می روم.زیرا عاشق اینم که اردک ها را در دریاچه تماشا کنم.
comfort her ,for he is sad
او را دلداری بده , زیرا که او ناراحت است.
father,forgive them for they know not what they do
خداوندا, آنان را ببخش زیرا نمی دانند چه می کنند.
✅ and
حرف and زمانی کاربرد دارد که می خواهیم به جمله ی قبلی خود توضیحات دیگری را ضافه کنیم.
مثال:
I go to the park every Sunday to watch the ducks on the lake and the men playing soccer
من یکشنبه ها به پارک می روم تا مرغابی ها را در دریاچه تماشا کنم و مردانی را که فوتبال بازی می کنند را نگاه کنم.
I like tea and coffee
من چای و قهوه دوست دارم.
✅ nor
این حرف ربط برای رد کردن و منفی کردن دو کار در یک جمله به کار می رود.
مثال:
I don’t go for the fresh air nor really for the ducks. Honestly, I just like the soccer
من نه برای هوای خوری می روم نه برای دیدن اردک ها, فقط بازی فوتبال را دوست دارم.
it was not my fault, nor his it just was an accident
نه تقصیر من بود, نه تقصیر اون.این فقط یک تصادف بود.
✅ or
از or برای جایگزین کردن یا انتخاب کردن استفاده می شود.
مثال:
Do you like tea or coffee?
قهوه یا چای دوست داری؟
he doesnt have a television or a video
او تلویزیون یا یک دستگاه ویدئویی ندارد.
shall we go out to the cinema or stay at home?
به نظرت بریم سینما یا خانه بمانیم؟
✅ yet
همانند but برای نشان دادن تضاد بین دو جمله به کار برده می شود.
مثال:
I always take a book to read, yet I never seem to turn a single page
من همیشه یک کتاب برای خواندن می گیرم.با این حال هیچ وقت حتی یک صفحه از آن ها را نمی خوانم.
he is so young,yet so experienced
او بسیار جوان است,ولی بسیار با تجربه است.
✅ because
زمانی که بخواهیم دلیل و علت کاری را نشان دهیم از این حرف استفاده می کنیم.
مثال:
She goes to the tennis club because she likes to play tennis
او به باشگاه تنیس می رود, زیرا دوست دارد تنیس بازی کند.
she did not come to school,because she was ill
او به مدرسه نیامد ,به دلیل اینکه او مریض بود.
✅ so
از so برای نشان دادن نتیجه یا پیامد کاری یا بیان کردن علت و معلول, استفاده می شود.
مثال:
we were bored with the movie,so we left cinema
ما از فیلم خسته شده بودیم,بنابراین سینما را ترک کردیم.
there are no more chairs available,so you will have to to stand
آنجا صندلی اضافی برای نشستن نیست, بنابراین تو باید سرپا بایستی.
✅ even
زمانی که کاری را با وجود تمامی محدودیت ها بخواهیم که انجام بدهیم استفاده خواهد شد. مثال ها را مشاهده کنید.
مثال:
im going to the party,even if it rains
من به مهمانی خواهم رفت,حتی اگر باران بیاد.
She likes swimming, even in winter
او شنا کردن را دوست دارد حتی در زمستان
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
💎 👑