کانال اشعار فاطمه لشکری(راحیل کرمانی)
چند روزی است دراین معرکه ها پا زده ام
از تماشای همه آینه ها جا زده ام
باید امروز از این خط جنون رد بشوم
دل خود را دگر امروز به دریا زده ام
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary
ای حس قشنگ پر کشیدن
ای حس لطیف آسمانی
من در هوس تب تو هستم
تا آنکه مرا ز من رهانی
از شهر نفس مرا به در کن
از شهر سعادت خیالی
از وادی قلب های خاموش
ازخانه سینه های خالی
ای حس قشنگ بی کرانه
ازبند نفس مرا رها کن
یک شب تو مرا ببر به خورشید
در اوج،مرا ز من جدا کن
ازخانه ی بیکرانه ی ماه
یک شب زافق به من نظر کن
دستان مرا بگیر وبا من
تا خانه ی آسمان سفر کن
ای حس قشنگ پر کشیدن
ای حس لطیف،همچو خورشید
با خود تو مرا ببر که این دل
در این شب بیکرانه پوسید
ای حس قشنگ پر کشیدن
ای حس لطیف آسمانی
من منتظرم،که دست من را
برقبله ی آسمان رسانی
#فاطمه_لشکری "راحیل کرمانی"
@lashkary
به دستخط زیبای استاد امیرمرادی راد
کانال نیلوفر در کویر
@lashkary
در سفره یلدای سکوت دل خسته
یک آینه از خاطره، در سینه نشسته
فالی که غلط گفت و خطا بود، همینجاست
مابین ورق های همین حافظ بسته
در شعله این شمع، عجب آه غریبی است
خون می چکد از قلب اناری که شکسته
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
یلدا شده و باز ز پا افتادند
آنانکه به دنبال مبارکبادند
من سردم و آنقدر ز سرما لبریز
گویی که همه صاعقه ها فریادند
بر قلب اناری ترکی افتاده
انگار دلی باز به دستت دادند
از سرخی خون دل خود فهمیدم.
مردم همگی به شرط چاقو شادند
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
به دستخط زیبای استاد
امیر مرادی راد
نیلوفر در کویر
@lashkary
دیدار با جمعی از شاعران خوب کشورمان در هفتمین همایش کشوری انجمن دل عالم
سپاس از همه عزیزانی که با قدوم خود چشم ما را روشن کردند
کانال نیلوفر در کویر
@lashkary
رفتی و آتش زدی بر جان من، باشد، قبول
پشت کردی ساده بر پیمان من، باشد، قبول
عهد بستی آشنا باشی، ولی با دیگران
آشنا بودی و همپیمان من ، باشد ،قبول
قلب تو چون قرص نانی بود ومن هم بینوا
تکه ای هم داده بودی زانِ من باشد، قبول
تکه ی نان را دوباره، باز بخشیدم به تو
تا که خیراتش کنی، مهمان من ،باشد قبول
آنچه کردم سرد شد مهرت زمن، تاوان تو
عمر از کف رفته هم، تاوان من باشد، قبول؟
ای رها از عاطفه! ،درس رها بودن ،مده
باد میگوید به من، بارانمن باشد قبول
سالها کردم رها، من دامن تقدیر را
گر رها سازد دگر دامان من، باشد قبول
سالها طی شد هنوز این درد کهنه با من است
شاید از آن روز ،تا پایان من ،باشد قبول
من فقط ماندم در این سودا مرا دادی به چند
قیمتی تر گر بوَد از جان من ، باشد ،قبول
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
مثل یک باغ که در بست به پاییز رسید
دل من باز به این فصل غم انگیز رسید
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
در غمکده سینه بجز آه چه دیدیم؟
جز آه در این فرصت کوتاه چه دیدیم
از سردی یک آه که در وقت سحرگاه
از سینه روان شد به دل ماه چه دیدیم
ما میکده شعر جنونیم و در این شهر
جز عربده و مستی بیگاه چه دیدیم
در وادی ما نغمه حرام است و در اینجا
جز چنگ، از این مردم خودخواه چه دیدیم
هر چند که کوتاه شود راه ز همراه
از اینهمه همراه در این راه چه دیدیم
سرمایه ما نیز دلی بود که گم شد
جز سوزنی و خرمنی از کاه چه دیدیم
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
نیلوفر در کویر
@lashkary
صبح پاییزی سردی هست واحوال قشنگ
بر سرش انداخته خورشید، یک شال قشنگ
اینقدر می چسبد اینجا، با چنین صبح لطیف
از کتاب خواجه شیراز، یک فال قشنگ
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار
@lashkary
صبح است وهوا ونفس دلکش پاییز
من هستم ویک سینه از مهر تو لبریز
زیباست ،تو را دیدن از این پنجره صبح
زیباست، هوای تو در این صبح دل انگیز
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار
@lashkary
یک بسته مداد زرد زیبا آورد
یک مهر دگر به خانه ما آورد
هی برگبه برگ کند و بر دفتر ریخت
پاییز قشنگ را به اینجا آورد
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
مزرعه فلک ببین، آمده موسم درو
صبح بخیر ماه من، لحظه به لحظه نو بشو
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary
تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد
چشم انتظار باش در این ماجرا توهم
#فاضل_نظری
به دستخط سحر انگیز
استاد امیر مرادی راد
نیلوفر در کویر
@lashkary
زندگی قطره ای از آب زلالی است که........
نیلوفر در کویر👇
@lashkary
از شاخه شنیدم سحری سوز جگر را
وقتی که تبر زد به دلش زخم شرر را
میگفت که درد تبر از تیغه آن نیست
درد است ببینی تن چوبین تبر را
فاطمه لشکری (راحیل کرمانی)
به دستخط زیبای استاد امیر مرادی راد
کانال نیلوفر در کویر
@lashkary
باسپاس از استاد غلامحسین طیاری
استاد انجمن خوشنویسان ایران
کانال نیلوفر در کویر
@lashkary
هر کس به در خانه تقدیر بکوبد
بر دست ِ دل خود، غُلّ و زنجیر بکوبد
درد است امیری که ببیند ز سر جور
سرباز خودش بر تن او تیر بکوبد
یا آنکه جوانی که شده مست تکبُر
بانگ از ته دل ، برسر یک پیربکوبد
معیار شجاعت نبوَد چون که الاغی
پا بر قفس بسته یک شیربکوبد
بنیادِ کسی را که شود رانده تقدیر.
باید که فلک، از زبَر و زیر بکوبد
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
آهای خبردار
همایون شجریان
نیلوفر در کویر
@lashkary
بیزارم از این آینه های من ومایی
یک شانه بجویبد، برآن سربگذاریم
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار
@lashkary
به زندگی همانند رودخانه ای جاری بنگر .....
کانال زخمه
@lashkaryy2
عاشق که شدی، بهارنامش عشق است
دلشوره انتظار، نامش عشق است
وقتی که دلت ندیم دریا باشد
این زورق بیقرار، نامش عشق است
آواز قشنگ بلبلان سرمست
بر منبر شاخسار، نامش عشق است
منظومه بیقرار هستی درشب
در گردش این مدار، نامش عشق است
حلاجی درد، کار هر مرهم نیست
این چوبه سرخ دار، نامش عشق است
یک جام پر از شراب دارد خورشید
این باده خوشگوار، نامش عشق است
#فاطمه_لشکری(راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
فکر کن صبح است وعطر چای قوری هست ومن
یک سبد احساس زیبای بلوری هست ومن
بوی نان تازه و قند غزل های لطیف
دفتر من هست ویک شعر تنوری هست ومن
#فاطمه لشکری(راحیل)
کانال اشعار
@lashkary
«آیریلیق»
خواننده و سرپرست گروه: حسین ضروری
کانال نیلوفر در کویر
@lashkary