.
جای ژن خوب، خنگ و گاگول بگو
یعنی لقبی درخور و معقول بگو
او را که زمین‌خواری و دزدی کرده
«آقازاده» نه، توله‌مسئول بگو
#خلیل_جوادی
#کاظم_صدیقی
#اختلاس
#صدیقی
#امام_جمعه
https://www.instagram.com/reel/DKtccRvuB6F/?igsh=MTN2eXFpN3Fyc2thdw==
مثل گل‌صدبرگ شکوفا شده ای
چون ماه چهارده فریبا شده ای
در آینه ی نگاه من چشم بدوز
تا در یابی چقدر زیبا شده ای
#خلیل_جوادی
دوستی دارم که سالهاست با مدرک دکترا دنبال کار می گرده. خودش میگه به کلیه ی ادارات و سازمان های دولتی نامه نوشته و تقاضای کار کرده اما دریغ از یک شغل پاره وقت و قراردادی.
گفتم : شنیدم برادرای کارآفرین یک مجموعه درست کردن که باید برای اداره ی اونجا عده ای رو استخدام کنن.
گفت: دیگه خسته شدم، باید ببینم به رزومه ی من میخوره یا نه.
رزومه شو هم داشته باشم پارتیشو ندارم.
گفتم: بعید می دونم کسی در این زمینه بتونه رزومه ارائه بده، پرسید چطور؟
گفتم این کار در هیچ جای دنیا سابقه نداشته، کاملا ابداعیه
دوستم پرسید، برای استخدام به کجا باید مراجع کنم؟
گفتم: به جهنم!
از آنجایی که سابقه ی شوخی و مزاح این شکلی بین مان نبود آقای دکتر حیرت زده و در سکوت، چشم در چشم من دوخته بود.
احتمالا تصور می‌کرد که می خوام سر به سرش بذارم.
با لحنی جدی گفتم: شوخی نمی کنم.
طفلی از افتتاح جهنم در فومن بی اطلاع بود.
کلیپی را در گوشی تلفن نشانش دادم جای مخوفی که آتش ها افروخته بودند و مردی که به شمر تعزیه ها شبیه بود مرد دیگری را شلاق می زد. دوستم همراه با خنده ای بهت آمیز گفت: اون مامور خدا در جهنم چرا شبیه شمره؟
در ادامه گفت: خب حالا چرا جهنم!؟
شمال ایران قابلیت بهشت شدن داره، بهتر نبود به جای جهنم بهشت را باز سازی می کردن؟
گفتم: آقای دکتر یه چی میگی هااا
ساختن بهشت مورد منکراتی داره!
گفت چطور؟
گفتم: خب مگه در بهشت جوی شراب جاری نیست؟
مگه بهشت پر از حوری نیست؟
گف: خب!
گفتم: اوّلاً که چیزای‌خوب مال بعد از مرگه، ثانیاً، ساختن بهشت در ایران فعلا امکان پذیر نیست؛
مگه ندیدی یارو می گفت مراجع قم راه اندازی جهنم را تایید کردن.
دوستم گفت خب یعنی مراجع قم بهشت را تایید نمی کنن؟
گفتم آقای دکتر انگار تو باغ نیستی هاااا!!!
معلومه که تایید نمی کنن.
مگه نمی بینی؟ نیم قرنه که هرجا رفتار بهشتی از کسی سر می زنه طرفو می گیرن می برن شلاق می‌زنن اون وقت تو میخوای بهشت رو باز سازی کنن و اونجا عرق خوری و حوری بازی راه بندازن؟
اصلا به فرض محال اگه بخوان بهشت بسازن حوری شو از کجا بیارن؟! مؤمن از کجا پیدا کنن؟
گفت: خب در این جهنم برای من چه شغلی وجود داره؟
اونجا چکار میتونم انجام بدم؟
گفتم: میتونی شلاق دست بگیری جهنمی هارو شلاق بزنی! یا میتونی جای اون گناهکاری که داره کتک می خوره باشی، فکر کنم اون که داره کتک می خوره مزایای بیشتری داشته باشه، سختی کار بهش تعلق می گیره، احتمالا بیمه هم داره.
دوستم در سکوت کامل به چشم های من خیره شده بود، می شد دریغ و افسوس و حیرتِ تاریخ چند هزار ساله را در نگاهش خواند.
#خلیل_جوادی
.
ماهی تو، که بر بام شکوه آمده است
آیینه ز دستت به ستوه آمده است
خورشید اگر گرمِ تماشای تو نیست
دلگیر نشو، ز پشت کوه آمده است
#خلیل_جوادی
#رباعی
#رباعی_عاشقانه
#شعر
#شعر_عاشقانه
#شعرعاشقانه
https://www.instagram.com/reel/DJVzxN3OpCh/?igsh=MW96d29udHMwYXR2NA==
https://www.instagram.com/reel/DIlk0zytTAJ/?igsh=MWFlOXBucnJsendnYw==
Читать полностью…
.
نمایش رنسانس ایرانی در کردستان
.........
پیشینه ی فرهنگی و شکوه تاریخی سرزمین کهن و پر افتخار ایران چنان است که دشمنان این آب و خاک نیز توان نادیده گرفتن آن را ندارند.
به گواه تاریخ، کرد ها از نخستین مردمانی هستند که در جغرافیای ایران می زیسته اند.
گفتم رنسانس؛
اگر به چگونگی پدیداری رنسانس در غرب نگاه کنیم، می بینیم فرمانروایی هزار ساله ی کشیشان، روزگار مردمان را سیاه، و دچار تباهی و پوچی و بیهودگی کرده بود.
اسقف ها و کشیش ها زندگی سختی را برای مردمان زیر فرمانشان به بار آورده و به آنان ستم روا داشته و خود از همه چیز برخوردار بودند.
کشیشان فریبکار مغز مردم را پر کرده بودند از چیز های پوچ و بی ارزش که به درد زندگی آنان نمی خورد و با در اختیار کرفتن تمام داشته های این جهانی مردم، به آنان نوید برخورداری پس از مرگ و بهشت را می دادند.
روشن اندیشان غرب، باز گشت به گذشته را در پیش گرفتند.
آنها پس از هزار سال سیاه به این باور رسیده بودند که فلسفه ی یونان باستان گوهری است که گَرد فراموشی بر رویش نشسته است.
آنان اندیشه و خرد خدا دادی را ابزار کار خود کرده و با تلاش خستگی ناپذیر بهزیستی و بهروزی را برای خود به دست آوردند.
بازگشت به فلسفه ی یونان باستان، بازگشت به خرد بود باز گشت به سقراط و افلاطون و ارسطو و ...
چندیست که در رفتار و گفتار ایرانیان یک "این همانیِ" روشن، و پوست اندازی شگفت دیده می شود.
این پوست اندازی و خاک کردن داشته های غیر ایرانی و زنده کردنِ هر آن چیزی که پس از یورش اعراب از دست رفته بود، از سه دهه پیش با حذف نام هاي عربی از شناسنامه ی نوزادان پدیدار شده و چراغ خاموش به پیش می رود.
درگرد همایی بزرگ جشن نوروز کردستان، که بیش از پنجاه هزار زن و مرد دوشادوش هم به پایکوبی و رقص پرداخته اند، شکوهی دیده می شود که نوید بخش بازگشت به خویشتن است.
ایرانیان از نخستین فرهنگسازان واندیشمندان جهان هستند که در این جغرافیا کنار هم گرد آمده و کارهای ماندگاری کرده اند و کارهایشان در آینده ی مردمان جهان نقش فراوانی داشته است؛ مانند نوشتار جاودانه ی کورش بر روی استوانه ی گلی که سرمشق کردار امروزی جهانیان شده است.
شیوه ی کشور داری و فرمانروایی، شیوه ی خانه سازی که در تخت جمشید شکوه خودرا می نمایاند و به رخ جهانیان می کشد.
دیگر این که ایرانیان کهن زندگی پر جشن و پر رقص، و شادی های فراوان داشته اند که می شود با نگاه به این ها که گفته شد، به زندگی خوب و شاد زیستی ایرانیان باستان پی برد.
#خلیل‌جوادی
#رنسانس
#ایران
#جشن
#رقص
#یونان
#فلسفه
#کرد
#کورد
#کردستان
https://www.instagram.com/reel/DHim1_buaqB/?igsh=MWM0dTNmNG5kZjJkbg==
ادامه ی ترجیع بند
مسعود پزشکیان که آمد
وضعیت اقتصاد شد بد
هرچند که ازگذشته بدبود
اما بدی اش گذشت از حد
هر روز گرانی و تورم
از یُمنِ شیوخ می کشد قد
ظرف دو سه روز قیمت ارز
از مرز نود هزار شد رد
در حوزه ی ارتقاء قیمت
مسعود رکوردِ خویش را زد
شد نرخ تورمِ پس از شاه
یک میلیون و صد هزار در صد
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بند بعدی
ادامه دارد
#خلیل_جوادی
تنظیم خانواده
هیچ میدونین چرا طلاق زیاده؟
چرا شُله پیچای خانواده؟
یِه‌ریشترم که زندگی بلرزه
همون دقیقه پیچ و مُهره هرزه
بـاید یه جور باشه مُهره با پیچ
وگرنــه کُلّ زندگیت میشـه هیچ
خواستی اگه با کسی وصلت کنی
باید یه کم سایزشو دقّت کنی
نگو درستش میکنم سه‌روزه
خرابترم میشـه دلت میسوزه
زنت اگه مثل خودت نباشه
دو روز دیگه تو خونه ی باباشه
چرا میخوای رزوه شو تغییر بـدی؟
نیـومده به طفلـکی گیر بدی!
چرا میخوای نوششو نیشش کنی؟
مُهره ی نمره پنجو شیشش کنی!
تو که خودت سایزتو داری از پـیش
برو پی مُهـره ی نمره ی شیش
این که میگم نمره ی اخلاقیه
بقیه ی چیزا هنوز باقیه
همّه چی مون از روی خود خواهیه
تصوّ راتمون همـش واهیه
از ته شوش بگیر برو تا جردن
دروغ شده عینهو آب خوردن
رفیقمون تـوی پی . اچ . دی گیره
میخـواد بــره دی . اچ . پی ام بگیــره
(د.اچ. پی
مخفف دختر حاجی پولدار)
یارو خودش هر کاری خـواسته کــرده
دنبـال دختر نجیب می گرده
میخواد مث هلو رسیده باشه
آفتاب و مهتاب‌ام ندیده باشه
دختره میدون مانورش کمه
اما اونم مثل خودت آدمه
شاید اونم کسی رو دیده باشه
یکی دو بار دلش تپیده باشه
این چیزا بین آدما ذاتیه
اون که اینارو نداره قاطیه
دخترِ بیچاره که شکل ماهه
چکار کنه که قلب تو سیاهه؟
خـدا بـه اون هـر چی قشنگی داده
از نظر تو مایه‌یِ فساده
بهش میگی از تـو خونه جُم نخور
هر چی بگه میگی صداتو بـبُر
تو خونه اخم و فُحش و دادو بیداد
توی خیابونم که گشت‌ِارشاد
————
بـاید بری کُلاتو قاضی کنی
یه خورده تمـرین ریاضی کنی
دلت میخواد تو هر دقیقه و رُب
هرچی میگی اونم فقـط بگه خُب
امّا مهمّه خُب چه جوری باشه
از ته دل باشه یا زوری باشه
خُبای کوتاه و کشـــیده داریم
خُبای بی حال و لهیده داریم
فـرق اینا زمین تا آسمونه
آدم بـاید ایـن چیزارو بدونه
مثل دوتا ردیـف توی مـثنوی
یه خُب باید بگی یه خُب بشنـوی
یه بیت خوب، با دوتـا خُب قشنگه
یکی خُبش کم بشه کار می لنگه
———— ——— —
تا پسرا بهم نگفتن چرا
یه خورده هم برم سر دخترا
———
بعدِ چهــــار سال پشت کنـکـور
قبول شدی یه جای دور بـا زور
آخر سر گرفتی بـا هـنّ و هن
لیسـانس درّه تپّـه از رودهـن
نشستی‌خونـه گِل لقد می کنی
خواستگارای خوبـو رد می کنی
به خاطر اینکه لیسـانس داری
بی‌خود و بی‌جهت کلاس میذاری
چرا باید تو که لیسانسه مونی؟
از رو کتاب متنـو غلط بخونی؟
یه نکته ای میگم که یادت نره
لیسانس خوبه، ولی سواد بهتره
میگی فلانی که باباش وزیـره
روزی هزار دفـعه بـرات می میره
برای سرکـار که بـابـات عـوامـه
فکرای اینجوری خیل خامه
آخه بابا اونکه بابـاش وزیـره
مگه خُـله بیاد تورو بگیره؟
هرجا میری کلّی طلا باهاتـه
تموم دغدغت النگوهاته
توی طلا فروشیا پلاسی
به این میگن آخر بی کلاسی
میخوای مث عروس قصّه ها شی
کلّ نداشته هاتو داشته بـاشی
هزار امید و آرزو باهاته
اینا امید نیست، عُقده هاته
شوهر بیچاره که کارمنده
چه میدونه قیمت بنز چنده
فرشای‌شوهرت که زیر پاتـه
بِه‌از گلیمِ پاره‌ی باباته
صبر اونم یه دفعه ای سر میاد
صدای آژیر خطر درمیاد
وقتی ببینه زندگیش سیاهه
چاره‌ی کار توی دادگاهه
خلیل جوادی
.
با اوهام و خرافه و جهل و فساد
در کشور هر چه بود دادند به باد
آخرسر، باز هم طلبکار شدند
بعضی ها رویشان زیاد است، زیاد
#خلیل_جوادی
https://www.instagram.com/p/DDc9uH-qpDQ/?igsh=MWp0Nm53dDNyZWJycA==
ادامه ی ترجیع بند
***
شد عاقبت بشار اسد شر
افتاد به هِنّ و هِن دوباره
چون دشمن خلق بود، شد خلع
در عرض دو شب به یک اشاره
آنکه همه کاره بود یک عمر
حالا شده است هیچ کاره
با هول‌و ولا فِلنِگ را بست
آن لِنگ درازِ بد قواره
افسوس که سی هزار میلیارد
رفت از کف ما و نیست چاره
اسنادِ مطالباتمان را
باید بکنیم پاره پاره
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بند بعدی
#خلیل_جوادی
#بشار
#بشار_اسد
#سوریه
#سقوط
#دمشق
#ترامپ
ادامه دارد
https://www.instagram.com/reel/DDUi6eYvVOX/?igsh=MXZpNjNyN2hscjA0bg==
.
آنکس که عرق نکرده بادش نزنید
جایی که نسوخته پمادش نزنید
ترک "کلینیک بی حجابی" غلط است
سُرنا را از سر گشادش نزنید
#خلیل_جوادی
https://www.instagram.com/p/DClY4FkufZb/?igsh=MTF0bHhuZTA3ano4bg==
شعر: خلیل جوادی
خواننده: محمد رضا صادقی
آهنگساز: کیوان علایی
.
خواران نواله خوارِ میراثی شوم
در حسرتِ عیش در بهشتی موهوم
پیوسته به پوستین خلق افتادند
یک مُشت مخنّثِ پدر نامعلوم
#خلیل_جوادی
https://www.instagram.com/p/C-epPkgyHTI/?igsh=ZWlibm1vc3oyeG5r
https://www.instagram.com/stories/khalil.javadi.official/3381454315385998195?igsh=M2Z5eHA0cHE5aXpm
Читать полностью…
اینقدر خیال‌های بیهوده نباف
ماییم‌‌‌و دوخط رباعی‌و یک دل‌صاف
در آینه‌ی دلم به جز عکس‌تو نیست
شک داری اگر بیا دلم را بشکاف
#خلیل_جوادی
دوستی دارم که سالهاست با مدرک دکترا دنبال کار می گرده. خودش میگه به کلیه ی ادارات و سازمان های دولتی نامه نوشته و تقاضای کار کرده اما دریغ از یک شغل پاره وقت و قراردادی.
گفتم : شنیدم برادرای کارآفرین یک مجموعه درست کردن که باید برای اداره ی اونجا عده ای رو استخدام کنن.
گفت: دیگه خسته شدم، باید ببینم به رزومه ی من میخوره یا نه.
رزومه شو هم داشته باشم پارتیشو ندارم.
گفتم: بعید می دونم کسی در این زمینه بتونه رزومه ارائه بده، پرسید چطور؟
گفتم این کار در هیچ جای دنیا سابقه نداشته، کاملا ابداعیه
دوستم پرسید، برای استخدام به کجا باید مراجع کنم؟
گفتم: به جهنم!
از آنجایی که سابقه ی شوخی و مزاح این شکلی بین مان نبود آقای دکتر حیرت زده و در سکوت، چشم در چشم من دوخته بود.
احتمالا تصور می‌کرد که می خوام سر به سرش بذارم.
با لحنی جدی گفتم: شوخی نمی کنم.
طفلی از افتتاح جهنم در فومن بی اطلاع بود.
کلیپی را در گوشی تلفن نشانش دادم جای مخوفی که آتش ها افروخته بودند و مردی که به شمر تعزیه ها شبیه بود مرد دیگری را شلاق می زد. دوستم همراه با خنده ای بهت آمیز گفت: اون مامور خدا در جهنم چرا شبیه شمره؟
تمرین ترانه.
بازخوانی ترانه ای از زنده یاد #منوچهرسخایی.
#خلیل_جوادی
https://www.instagram.com/reel/DI2as2mywKi/?igsh=MTF4cWZ4cXNvM2F4Yg==
.
مُلّا طلبکار است از ما، یا بدهکار است؟
نه، او به ما تا آخر دنیا بدهکار است!
ویروس وارد کرده در مغز عوام الناس
او سم زدایی از مُخ آنها بدهکار است
یک مُرده ی ملا زده، حتی پس از مرگش
کلی نماز و روزه و اینها بدهکار است
جان های ما را ذره ذره کنده و برده
حالا هزاران جان به ما یکجا بدهکار است
با جنگ، با نیرنگ، رویا های مارا کُشت
ملا به ما یک عالَمِه رؤیا بدهکار است
ملا نبود، الآن عزیزان پیش ما بودند
یعنی به ما مهسا، ندا، نیکا بدهکار است
عادات او تبدیل زیبایی به زشتی هاست
ملا به ما یک کشور زیبا بدهکار است
چون پخمه پَروَر بود، کار نخبه هارا ساخت
صدها مدیرِ نخبه و کار آ بدهکار است
دوران ما در پوچی و بیهودگی طی شد
دنیا به ما یک عُمرِ بی مُلّا بدهکار است
#خلیل_جوادی
#ملا
#مهسا
#ندا
#نیکا
#زن
#گرانی
#دلار
#قیمت
#ارز
#ایران
https://www.instagram.com/p/DIjWlkmJPgU/?igsh=cW9mYzE5YzZiOWFi
.
در کشور ما که مثل ماه است
کلّاً همه چیز روبراه است
قانون و مقررات کشکی ست
اینجا همه چیز دلبخواه است
هر چیز بد و غلط،درست است
هر چیز درست، اشتباه است
هر کرده ی بد ثواب دارد
هر کرده ی خوب هم گناه است
هرجا که نوشته راه، چاه است
هرجا که نوشته چاه، راه است
چیزی به سرت اگر فرو رفت!
اصلا نگران نشو، کلاه است
چون مورچه می برند یکریز
این روزی خلق بی پناه است
این توده که بر فراز شهر است
مانند غبار!، نصفش آه است
در شهر عجایب و غرایب
کار من و تو فقط نگاه است
دنبال دکل مکل نگردید
پیدا نشود، خدا گواه است
این مصرع زیر مال من نیست
"دزد نگرفته پادشاه است" *
#خلیل_جوادی
* #ایرج_میرزا
https://www.instagram.com/reel/DHq4BT7KxpF/?igsh=MWRmajVrZzhhd2Nw
.
تا خام شدیم، "آن" طلاها را برد
تا پلک زدیم، "این" زمین هارا خورد
ای شیخ بخور، ولی ببین کی گفتم
ملای زمینخوار زمین خواهد خورد
#خلیل_جوادی
#طلا
#شمش_طلا
#زمین
#زمین_خواری
https://www.instagram.com/reel/DG6X83YK6i7/?igsh=MXNuM3Z4ZjgwMHF4aQ==
تنظیم خانواده
قسمت اول
شعر: خلیل جوادی
خوانش: صبا اکبری
آشفته و بی قرار و پر آشوبم
چون موج به سنگ و صخره سر می کوبم
با این همه، هرکس که بپرسد ، باید
لبخند زنان به او بگویم: «خوبم»
#خلیل_جوادی
کانال تلگرام @Khalil_javadi
https://www.instagram.com/reel/DE-2NuEqPVj/?igsh=enVmazlpaXJjNnB2
یک دوره با اسید و با اردنگی
یک مدت با گلوله های جنگی
مارا سمت بهشت هی‌هی کردند
مُشتی خنگ و خرافی و مافنگی
#خلیل_جوادی
https://www.instagram.com/reel/DDcXlPkO7C5/?igsh=Ynl5ajR6cG4wOW52
ادامه ی ترجیع بند..
#قانون_حجاب
*****
قانون حجاب وقتی آمد
کُپ کرد پرنده و چرنده
هر چند که گریه دارد امّا
شد موجب انفجار خنده
باید جلو اش گرفته می شد
تلخ است و غلغلک دهنده
چون پیش نمی رود نباید
اصلا بزنند توی دنده
شک داری اگر بیا ببندیم
"یک شرط به صرفه ی برنده"
چون قافیه نیست مثل سعدی
ما هم برویم بند بعدی
#خلیل_جوادی
https://www.instagram.com/reel/DDG3KotOgN3/?igsh=NzAzdTA2cDU5N2l4
قطعه ی " معدنچی "
با ترانه ای از :خلیل جوادی
موسیقی :کیوان علایی
خواننده : محمدرضا صادقی
یادگار سالهای دیرین(حدود سال 1378شمسی)
@sadeghivocalist
با سپاس از اجرای جناب آقای دکتر اونوشه.
روحیه ی زُهد و خوی ایمانی داشت
تاکید عمیق بر مسلمانی داشت
شمر اهل شراب ورقص و کنسرت نبود
یک پینه ی اصل، روی پیشانی داشت
................................................
این شمر که پای و پایه اش لنگیده
از حرص بهشت کلّه اش هنگیده
در لشکر حضرت علی در صفّین
ضدّ پدر یزید می جنگیده
................................................
این شمر لعین که راه را کج میرفت
از روی هوا و ازسر لج می رفت
درسابقه اش جهاد و جانبازی داشت
با پای پیاده دائما حج می رفت
................................................
این شمر که قلب شیعه راسوزانده
هی نسل به نسل خلق را گریانده
در مورد او مورخین می گویند
یک عمر نماز مستحب می خوانده
#خلیل_جوادی
کانال تلگرام @Khalil_javadi
https://www.instagram.com/reel/C_b5cAnyeQo/?igsh=dmJyZ2N0ZDNmczFw
چند سال پیش که ویروس کرونا به ایران آمد، افکار و اقوال عمومی حکایت از این داشت که ابتدا این مهمان ناخوانده توسط طلبه‌های چینی وارد قم شده‌است.
من‌نیز در‌این خصوص چند رباعی طنز‌آمیز سرودم که تا‌حدی برای "اربابِ‌عمایم" با سوزش و گزش همراه بود.
بنا‌بر‌این، مقدار معتنابهی شاعرِ!!! صله‌خوارِ محاسن مندِ همیشه در صحنه را که آمیخته با اخانید بودند، وا داشتند نامه ای سر گشاده به رئیسِ‌قوه‌ی‌قضاییه‌ی وقت (مرحوم رئیسی) بنویسند: "چه نشستی" که خلیل‌جوادی در شعرش به مردم قم توهین‌کرد!
آن مرحوم نیز نه برداشت و نه گذاشت، نامه‌را برای دادستان کل‌کشور دستینه نهاد، دادستان نیز برای دیوان عالی‌کشور توشیح کرد و دیوان عالی هم به دادستانِ‌قم دستور احضار و محاکمه‌ی مارا داد.
خلاصه اینکه
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار شدند تا تکلیف دو‌بیت رباعی بنده‌را روشن‌کنند.
به قول فاضل نظری
"مستي نه از پياله نه از خُم شروع شد
از جاده‌ی سه‌شنبه شبِ قم شروع شد"
در این خصوص قصد تفصیل ندارم، چرا که هرکس بخواهد با یک کلیک می‌تواند ماجرا را در فضای مجازی دنبال کند. منظور از این اشاره‌یِ مُجمَل این‌است که بگویم در آن روزها که همه‌گان (حوزه‌ی علمیه‌ی قم، ارکان قوه‌ی‌قضاییه، و سیاهی لشگر شاعران! قم) بر سر من ریخته بودند تا سر دو بیت شعر، دمار از روزگارم در آورند، یک وکیل توانا و شرافتمند با تمام مشغله و کارهای فشرده و فراوانی که داشت، بی آنکه حق الوکاله دریافت کند، برای دفاع از من، بار ها و به تکرار زحمت سفر به قم را تقبل کرد و با دفاعیات و لوایح خود پرونده را به شکل معقول و مطلوبی پیش برد. آن وکیل ارجمند سرکار خانم فرزانه گوشه، مدیر و مؤسس مرکز حقوقی
"منتور ۳۶۰" هستند
#خلیل_جوادی
#فرزانه_گوشه
www.mentor360.ir
https://www.instagram.com/reel/C7rIuLIN_qA/?igsh=MXI3NTRtamx6bm40ZQ==
تلفن : ۰۲۱۹۱۰۳۱۶۱۳
https://www.instagram.com/p/C8BcO43SYyT/?igsh=MWJidnBlaDB4MWhzOA==
ترجیع بند
دو بیت اول را با ایرج میرزا شریک هستیم
__
ای شیخ! به دست تو اسیرم
بنموده ای از حیات! سیرم
تا حضرت مستطاب عالی
طوری! بشوید بنده پیرم
اینطور نمی شود، از این پس
این ننگ به خود نمی پذیدم
در دشت غزل غزالِ چابک
بر قلّه ی طنز نرّه شیرم
عمری خِرِ خلق را گرفتی
بایِست خِرِ تورا بگیرم
یا زنده کنم مرام مردی
یا سر بگذارم و بمیرم
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بند بعدی
اشیاخ، زمان شاه بودند
بر سفره ی دیگران طفیلی
در دوره ی بعد کارشان شد
دعوا سرِ تارِ مویِ لیلی
لمباندن بودجه، دو لُپّی
دزدیدن شمش با تریلی
با زور، حجاب بان چپاندند
در داخل کوپه های ریلی
ملّا پِیِ خاک بر سری رفت
بر همسر خود نداشت میلی
می گفت که باجناق خوب است
گفتیم چقدر؟ گفت خیلی
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بند بعدی
با خیک بزرگ و قد کوتاه
با شکل و قیافه ی مُعَوَّج
پروارِ نزول و سودِ پول است
با مال حرام می رود حج
حاجی که علاقه اش به گریه ست
با شادی خلق می کند لج
گفتند که بوده راهشان راست!
دیدیم که هست دستشان کج
مسروقه ی "دِبش" این چنین شد-
در گوشه ی ذهن من مدرّج
یک چارده است و سیزده صِفر !!!
یا حضرت صاحب الزمان(عج)
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بندِ بعدی
ای مبتکرِ پِرو پَکانی
کشّاف لوکوموتیر و هِمّت
بیلدین دولار اولدی اون برابر؟
گوردون هارا چیخدی بیر کیلو اَت؟
هر روز سه وعده در نمازت
رحمت بفرست بر پت و مت
ابرام نکن به صبر، ابرام!
اصرار نکن به استقامت
بیزلر دییریک هانی دولار لار
سیزلر دییریز نِجولدی چَرقَت!؟
ما چهل و چهار سالِ کامل
در دست شما شدیم آلت!
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بند بعدی
قوی بوردا قاباخکی نسلِمیزدن
بیر آزجاجا ایلِیِم گلایه
کِم ماللانِن عکسِن آیدا گوردی؟
کِم سالدی بیزی بوجور بلایه؟
کِم کوینگی سالدی شالوار اوسته؟
هی وِردی بِنا اُنا کنایه
کِم سققلِنِن توکون اوزاد دی؟
کِم یوللادی هر شِیی هوایه؟
کِم آفتافاگوتدی اقتصاده؟
کِم سالدی بو مِللتی چالایه؟
کِم ایرانا سککِز اِل توپ آتدی؟
کِم گِتدی پیاده کربلایه؟
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بندِ بعدی
در جامعه ی ملل، وزیرِ
کابینه ی حضرت رئیسی
برخاست کمی سخن بگوید
خورد از بدِ حادثه به پیسی
اندازه ی قد دو متر کامل
ظرفیت مغز نیم سی سی
هی می پلکید گِردِ گوترش
می کرد مدام کاسه لیسی
می گفت تورا خدا، برایم
یک متن قشنگ می نویسی؟
گفتند محل نده ولش کن
اورا چه به نطق انگلیسی!
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بند بعدی
چندیست که اُزگَلی در اُزگُل
یک کاخ درست کرده چون شاه
پشت درِ (کاخ-حوزه‌ی) او
شاهانِ گذشته می کشند آه
لمبانده هزار و چند میلیارد
اما زده خویش را به آن راه
استاد دروغ و آبغوره‌ست
با مغلطه کرده کوه را کاه
درقامتِ متهم، "ک" و "ص"
در کسوت حوزه، آیت الله
این‌است نشانه‌ی خداوند!!!؟
یک اَه‌اَه و چند بار واه‌واه
چون قافیه نیست، مثل سعدی
ما هم برویم بند بعدی
#خلیل_جوادی
