یک اینفوگرافیک خوب و ساده و کاربردی در حد چک لیست برای طراحی پیام های تبلیغاتی شب یلدا از کانون تبلیغاتی کروشه @koroshehadv
@kar_kasb
با اینکه ارتباط مستقیمی با کسب و کار ما ندارد، امروز تولد برد پیت است.
فقط «باشگاه مشتزنیاش» آنقدر خوب بود که تولدش را تبریک بگویم!
قوانین باشگاه، قوانین بازار رقابت کسب و کارها است.
@kar_kasb
ایمیلها و پیامهای زیادی از شما دریافت کردیم. 📬
خبر خوب🎉 اینکه مهلت ثبتنام در دهمین جشنواره وب و موبایل ایران تا ۳۰آذر تمدید شد.
@IWMF_ir
درباره رویدادهای مهم سال 96 (از یلدای 95 تا یلدای 96) مطلبی در هفته نامه شنبه منتشر شد:
http://yon.ir/emsal
زیر مطلب نظراتتان فراموش نشود.
@kar_kasb
تولید محتوا را چطوری شروع کنیم؟
اول ازدواج کنیم بعد تولید محتوا را شروع کنیم یا اول تولید محتوا کنیم بعد ازدواج را شروع کنیم؟
@kar_kasb
رقابت تبلیغاتی استارتآپها یک رقابت نابرابر است!
یادداشت من در هفته نامهی دوست داشتنی شنبه (با وجود سمت و سوهای جدیدش که بعضی از دوستان را آزرده می کند و درباره آن یک فایل صوتی در کانال خواهم گذاشت) منتشر شد.
در این یادداشت درباره سرمایه شتاب دهنده ها و رقابت نابرابر تبلیغاتی که در حوزه کسب و کارهای نوپای دیجیتال و استارتاپ ها شکل گرفته صحبت کرده ام.
اینجا بخوانید:
https://goo.gl/iR4qp9
انصافاً حق این مطلب این است که سه برابر مطلب اسنپ، بازدید بگیرد. تازه شده دو برابر مطلب اسنپ! کلیک کنید. بخوانید و برای دوستانتان هم بفرستید!
@kar_kasb
👆 روی لینک کلیک کنید ببینم چند تا بازدید می خورد.
انصافاً حق این مطلب این است که سه برابر خبر اسنپ کلیک بخورد!
ممنون.
رقابت تبلیغاتی استارتآپها یک رقابت نابرابر است!
در صحبت با هفته نامه شنبه گفتم:
«در حال حاضر دو دسته استارتآپ در اکوسیستم ما وجود دارد؛ استارتآپهایی با سرمایه زیاد و پشتوانه سرمایهگذار بزرگ و استارتآپهایی که معمولا از فضای اشتراکی استفاده میکنند با سرمایه شخصی یا کمک انجلها و با سرعت کم ادامه میدهند.
دسته اول در زمینه تبلیغات مشکلی ندارند و به دلیل توان مالی بالا و پول کافی، دستشان در انتخاب رسانه باز است.
اتفاقی که به علت پولدار بودن تعدادی از کسبوکارها در بازار افتاده، این است که قیمت مدیا افزایش پیدا کرده است. برای مثال در گذشته اگر تبلیغی ۱۰۰هزار تومان هزینه داشت، امروز همان تبلیغ با ۳۰۰هزار تومان انجام میشود. علت این امر حضور استارتآپهای بزرگ و پولدار است و رقابتی که با یکدیگر دارند. در این ماجرا تنها استارتآپهای کوچک هستند که تحت فشار قرار میگیرند چراکه در چنین شرایطی امکانی برای استفاده از رسانه ندارند.»
«برای دیدهشدن و اثربخشی، تبلیغات باید به تعداد لازم و کافی انجام شود. رقابت در این زمینه برای استارتآپها نابرابر شده است. به همین دلیل حتی امکان حضور در این فضا از استارتآپهای کوچک گرفته شده است. در گذشته استارتآپهای کوچک امکان استفاده از رادیو، تلویزیون، بیلبورد و این قبیل رسانههای بزرگ را نداشتند، تنها فضاهای دیجیتال برای تبلیغاتشان وجود داشت. امروز هم علاوه بر نداشتن رسانههای بزرگ، فضای دیجیتال را هم به علت حضور رقبای قدرتمند و گرانی، از دست دادهاند. از سوی دیگر، در حوزه تبلیغات تقاضا بیشتر از عرضه شده است.
استارتآپهایی هستند که حتی حاضرند گاهی در حد چند میلیارد تومان هزینه کنند، ولی جایگاه تبلیغاتی که بتواند این پول را جذب کند وجود ندارد؛ این یعنی کمبود رسانه. در این شرایط ، مشخص است که همان مقدار کم هم، بهطور کامل در اختیار رقبای قدرتمندتر قرار میگیرد.»
کاملش را در شنبه بخوانید:
https://goo.gl/iR4qp9
عادل طالبی
25 اذر 96
@kar_kasb
این را هم در سایت فرجی دیدم و جالب بود. به خصوص «درس سوم» و «درس ششم»
http://yon.ir/7roosta
@kar_kasb
✳️ با هیچکَسم میل سخن نیست*
چه گروه جدید باشد چه گروههای قدیمی، دیگر، شور و هیجان ماههای اول مهاجرت ایرانیها از وایبر به تلگرام تکرار نشدنیست. ایامی که گروهها پر بود از گپ و گفت و بحث و تقریبا همه اعضای گروهها در بحثها مشارکت کرده و نظر میدادند.
برای ورود به گروههای ۲۰۰ نفره باید زنبیل میگذاشتی و روز ورودت به گروه دلخواه، شروع فصل جدیدی از زندگی بود! به طوری که میتوانستید با افتخار در جمعی بگویید در فلان گروه عضو هستید.!
تعداد گروهها که زیاد شد، کاربران ماندند کدام را چک کنند! کجا حاضری بزنند! کدام بحث را پی بگیرند! له یا علیه که بگویند و جانب که را در مشاجرهها بگیرند. بماند که چه دلخوریها بین رفقا و همصنفیهای نزدیک بر سر همین بحثها به کدورت منجر نشد.
با بالا رفتن سقف تعداد گروهها، هیجانِ بودن، کاهش یافت. دیگر هر شرکتی برای خودش گروه داخلی و حتی گروههای داخلیتر داشت. ربات و بعد از آن، کانال آمد. حالا دیگر مسابقه کانالها شروع شد و لینک دعوت به کانالها بود که پی در پی به دستت میرسید.
گروههایی اگر شکل میگرفت، کارکردی موازی و شبیه هم داشتند و اعضای گروهها هم اعضای تکراری بودند که نقشهایی مشابه در گروهها ایفا میکردند. یعنی یا فقط عضو بودند (بدون سرکشی) یا فقط ناظر بودند و یا مشارکتکننده.
این تنوعها اما، هیجان اولیه را فرو کاست. تلگرام عادی شد و کاربران هم نوبت سرکشی به گروهها را به ساعت خاصی از شبانهروز موکول کردند که در آن ساعت هم، مرور گروه، سرسری بود و اثر چندانی نداشت.
البته هستند گروههای پرجمعیتی که بالا رفتن سقف محدودیت، مجال جذب عضو بیشتر را برایشان فراهم کرد، اما روشن است که اعضا به دلیل ارسال فراوان پستها، استفاده خوبی نمیبرند و احتمالا پس از چند نوبت سرکشی اول، صرفا در این سوپرگروهها عضو هستند بدون آن که محتوا را بخوانند.
نه اینکه دیگر گروهها، خواهان و متقاضی عضویت ندارند اما برداشت من این است که تنوع موجود ابزارهایی مثل کانال و ربات، شکلگیری کانالهای همسو، فراوانی بالای پستهای نخوانده، دلخوری و کدورت در برخی گروهها، محتوای تکراری و نهایتا، نرسیدن به انتظار دلخواه در گروه. کاربران را منفعل و از نقش کاربر تعامل کننده به کاربر مصرف کننده یا کاربر بی تفاوت تبدیل کرده است.
دلتنگم و با هیچکَسم میل سخن نیست
کَس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
*وحشی بافقی
شما هم اگر نظری در مورد این پست دارید، لطفا آن را برای @haghverdi ارسال کنید.
#تلگرام #تعامل #رکود
شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶
حرفه؛ روابط عمومی | @ePRNet
👆 این دو فایل ماهها پیش ضبط و منتشر شدند.
هنوز هم نظرم همینها است، ضمن اینکه نکات جدیدی هم به آن اضافه شده که فایل صوتی دیگری منتشر خواهم کرد.
از جمله Telegram Profile Photo Scenario که ایدهی جالبی خواهد بود.
این دو فایل را اگر هنوز گوش نکردهاید، گوش کنید و منتظر فایل صوتی بعدی باشید.
آداب حضور در شبکه های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی
نکاتی که باید رعایت کنیم اما نمی کنیم.
بعد از گوش کردن به این فایل، با رعایت موارد گفته شده، برای گروه ها و دوستانتان هم ارسال کنید.
@kar_kasb
👆 اگر فیلم را دیده باشید و در تعجب باشید که فیلم «باشگاه مشت زنی» چه ارتباطی با کسب و کار دارد، شاید بد نباشد این نقل قول از ویکی پدیا درباره باشگاه مشت زنی را بخوانید:
مردان زیادی هر شب با هم مبارزه میکنند و با کتک زدن و خونی کردن و شکستن استخوانهای یکدیگر احساس رهایی و آزادی میکنند.
این نقل قول از «نقد فارسی» هم بد نیست:
برای اینکه از غده های درونی خالی شوند و به اصطلاح تولدی دوباره داشته باشند، آگاهانه شروع به کتک کاری میکنند. مدتی بعد دیگران هم که از این روش درمانی منحصر بفرد با خبر میشوند به این دو میپیوندند و در نهایت سازمانی زیرزمینی بنام باشگاه مشت زنی شکل میگیرد (که قوانین اول و دوم آن "صبحت نکردن در مورد باشگاه مشت زنی در جامعه است") که مردان را تشویق به کتک زدن یکدیگر میکند.
حالا.... درباره رقابتی که در فضای کسب و کارهای دیجیتال هست، در بین استارتاپ هایی که دارند همدیگر را می زنند و از این «زدن» حس خوب پیدا می کنند چه فکری می کنید؟
آیا همه فضا و اکوسیستم استارتاپی که ما داریم، زاییده یک توهم ذهنی است؟ آیا ما برای تخلیه درونی خود، به همدیگر می تازیم؟
عادل طالبی
27 آذر 96
@kar_kasb
🏖 وقتگذرانی با سوپراستارهای سازمانی
یک برگه بردارید، سمت چپ برگه نام تمام کارکنان را به ترتیب میزان بهرهوری بنویسید، به این ترتیب که در بالای برگه اسم کسی که بیشترین بهرهوری را داشته نوشتهاید تا انتهای لیست کسی که کمترین بهرهوری را داشته است.
حالا در سمت راست همین برگه، نام کسانی را که بیشترین زمان را به آنها اختصاص دادهاید و با آنها سروکله زدهاید، به ترتیب بنویسید.
حالا اسمهای مشترک هر دو لیست را به هم وصل کنید. چنانچه خطوط مستقیم و بدون قطع سایر خطوط در لیست شما زیاد باشد، یعنی در همان مسیری حرکت میکنید که مدیران بزرگ حرکت میکنند و اگر اغلب خطوط شما همدیگر را قطع کردند، به آن معناست که برعکس مدیران بزرگ، بیشتر وقت خود را صرف کارکنان با بهرهوری پایین کردهاید، در حالی که مدیران بزرگ، عمده وقت خود را به مراوده و تعامل با بهترین و پربازدهترین کارکنانشان اختصاص میدهند.
در نگاه نخست، این رویکرد، کمی غیرمنطقی و غیرقابل توجیه بهنظر میرسد، به این معنا که ممکن است گفته شود کارکنان موفق و با بهرهوری بالا بهطور خودکار، فعالیتها و وظایفشان را به بهترین شکل ممکن انجام میدهند و نیازی به توجه و تمرکز مدیران ندارند.
در عوض کارکنان ضعیفتر و ناکارآمدتر باید زیر نظر مدیران قرار گیرند تا اشتباهاتشان مشخص شود، در غیراین صورت عملکرد کل گروه را تضعیف میکنند.
▫️ از نظر مدیران بزرگ، مهمترین نقش یک مدیر چیست؟
▫️ تمرکز کردن بیش از حد بر روی کارمندان ضعیف و ناکارآمد چه چیزی را رواج میدهد؟
🔘 ترجمهای است از گالوب با عنوان «چرا مدیران موفق بیشتر وقتشان را با بهترین افراد میگذرانند؟». سید حسین علوی آن را برای دنیای اقتصاد ترجمه کرده و مطلبی بسیار خوب و خواندنی است.
💡 راهنمای خوبی است برای مدیران که وقت خود را در سازمان با چه کارکنانی باید سپری کنند. قطعا میتواند از بهترین مطالب خواندهشده شما در آذرماه امسال باشد.
منبع: https://goo.gl/4ttStj
#مدیریت #ترفند #بهره_وری
یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۶
حرفه؛ روابط عمومی | @ePRNet
ساعت 8 لایو در اینستاگرام اینتورک بود و الان در استوری. ببیند. نکاتش خوب بود.
صفحه فرود
https://www.instagram.com/anetworkinsta/
@kar_kasb
👆این لینک بالا را کلیک کنید و در هفته نامه شنبه، یادداشتم را بخوانید. آن پایین یک چهار تا نظر و یادداشت هم بگذارید!!!
بعد هم این فایل صوتی را گوش کنید . درباره این صحبت کرده ام که چگونه تولید محتوا را شروع کنیم.
👇
به نظر شما، چه شد که ما دزد شدیم؟
چه شد که من «دزد شدم»؟ تقریباً خیلی از ما دزدی کردهایم. چه شد که ما دزد شدیم؟ دلیل اصلی دزد شدن ما چه بود؟ ما که دزد زاییده نشدهایم. یک اتفاقی افتاده است که ما دزد شدهایم و بدتر از آن، دزدی را حتی «ناپسند» هم نمیدانیم. در کشورهای خارجی هم افراد به صورت غیر قانونی دانلود میکنند. چه کتاب، چه فیلم، چه موسیقی. اما آن را در اختیار دیگران قرار نمیدهند و با افتخار، آن را برای این و آن نمیفرستند. خودشان میدانند که کار نپسندی انجام دادهاند. خودشان اندکی شرمسار هستند. اما ما در ایران آن را ناپسند نمیدانیم. چرا؟
آیا اشتباه سیاستگذاران و سیاستمدارن و هادیان فرهنگی نبود که موجب شد، امروز، رفتار سارقانهی خود را به سادگی توجیه کنیم؟ آیا عدم وجود تفکر سیستمی نبود که موجب شد دزدی را «زرنگی» بنامیم و بدانیم؟ آیا میتوانیم به سادگی، نسلی را که به «کپی کردن»، به «دزدی فرهنگی» عادت کرده، تغییر دهیم؟ چند سال و با چه برنامهای باید پیش برویم تا شاهد این باشیم که این فرهنگِ جا افتاده را تکانی بدهیم، تغییر بدهیم؟
آیا همین امروز هم از این دست اشتباهات در حوزه تصمیمگیری نداریم؟ آیا ده سال بعد، بیست سال بعد، افسوس عدم تصمیمگیری صحیح در این روزها را نخواهیم داشت؟ میتوانیم هزار توجیه و هزار دلیل برای اشتباهات سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان سه چهار دههی اخیر مطرح کنیم. ولی فراموش نکنیم که به گفته شهید بهشتی، بهشت را به بها دهند، نه به بهانه. با بهانه آوردن و توجیه کردن، «بهشت اخلاق» در جامعه ایجاد نمیشود. به زور هم نشد. با گرفتن و بستن هم نشد. به این فکر کنیم که با چه، می شود؟ و درباره «چرا شد»ها هم، بدون پیشداوری و بدون توجیه، فکر کنیم.
یادداشت من در خبرگزاری تسنیم درباره «در این چهل سال چه شد که دزد شدیم» را به صورت کامل اینجا بخوانید:
http://yon.ir/mandozdam
عادل طالبی
@kar_kasb
ساعت ۱۷:۳۰ لایو در اینستاگرام با معرفی یک کتاب خوب کار و کسبی
https://www.instagram.com/adeltalebi/
این هم نظرم درباره یک سالی که بر استارتاپ ها و فضای کسب و کار دیجیتال گذشت.
عادل طالبی
25 آذر 96
@kar_kasb
آیا ویدئو آینده بازارایابی محتوا است ؟
از این مطلب هم در سایت «کروشه» خوشم آمد. بخوانید:
http://yon.ir/krosheh1
آن PDF پایین را دانلود کنید و بخوانید!
@kar_kasb
مجموعه کامل فایل های صوتی و ویدئویی کانال کار و کسب و کانال آپارات با لینک مستقیم
از 1394 تا 10 مهر 96
@kar_kasb
آپدیت های جدید تلگرام (دسکتاپ) به نظر می رسد حاوی یک ویروس هستند. لااقل AVG در آن ویروسی به نام Win32/Heri را شناسایی می کند.
البته ممکن است این یک تداخل و شناسایی اشتباه AVG باشد.
@kar_kasb
نکاتی درباره عکس پروفایل
چرا نمی توانیم هر عکسی دلمان می خواهد را به عنوان عکس پروفایل انتخاب کنیم؟
این برای همه شما اهمیت دارد. گوش کنید.
@kar_kasb
بیمیتو بازی از سال ۱۳۴۷ 🙈
به بیمیتو گیر ندهیم! موضوع در ذات بخشی از ما نهادینه است یا اصلا شاید ژنتیک است.
این تبلیغ هم جنسی و هم جنسیتی است.
طنز جمعه شب
@kar_kasb