ستاره ای شده ام غرق آسمان دلت که راه عشق کشاندم به کهکشان دلت https://t.me/joinchat/AAAAAFdXcATRaeQHynJ8tw
.
خورشید طلو؏
می ڪند با چشمٺ
دل می برد از نسیم
و دریا چشمٺ......
پلڪی بزنی جهان
به هم می ریزد
"لاحول ولا قوة الا "
چشـــــمـــٺ.......
#لیلا_عبدی
.
هر ڪس به دنبال ڪسی
در این جهان اسٺ
اما در ایـــن عالم به
دنبـــال ٺـــو هستم......
هرڪَز نمیڪَـردم من
از ؏شـق ٺـو خسٺـه
از باده ی خمخــانه ی
رویٺ چـــو مسٺم......
#فریبا_دارابی
.
باز خود را غرق در
رویا ٺصور میڪنم
عذر میخواهم ڪه
چشمٺ را ٺصور میڪنم......
هیچ زیبایی به جز ٺو
نیسٺ، در دنیای من
آدمِ ؏شـقم؛ ٺو را
حوّا ٺصور میڪنم.......
#رضا_قاسمی
.
صبــــــح
اغاز طلو؏ـی سٺ ڪه با چشمانٺ
می دهد مژده ی ٺجدید حیاٺی دیڪَر
#هماکشتگر
.
دوسٺٺ دارم
حتی اڪَر ؏شـق
بیم و برزخ و بلا باشد
#مرضیه_عطایی«ارغوان»
.
سیاه مسٺ ٺرین انڪَور نیز
نمی ٺـــــواند
حٺـــــــی
ادای مسٺی چشمان ٺو را
در بیــــــــاورد ۰
#منصوردولتی
.
امده صبح دل انڪَیزو به شوق
دیدن رویٺ ،
بیــدار شدم
ذڪر امروز من این اسٺ
ٺو را ٺا بی نهایٺ
دوســـٺ دارم.
#رویا_اسداللهی
.
دل چه باشد ڪه به سینه بٺپد ، یا نٺپد
انڪه در سینه ی ما در ضربانسٺ ٺویی ،
#راحم_تبریزی
.
هم دین مرا بردی و هم دل به نڪَاهی
دلباخٺهام، بی ٺو مرا نیسٺ پناهی
#بیژن_عظیمی
.
لبانٺ با ٺبسم
چون در آميخٺ
بنای عمرم از
بنیان فرو ریخٺ
بنازم ناز
چشمان خمارٺ
عجب شوری به
دریای دلم ریختٺ
#علی_مولایی
🧨🧨🧨
💎برترین کانالهای تلگرام:
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
.
هرآنڪس قامٺٺ را دیده ،
وایمانش مضاعف شد
به لب ٺڪرار ذڪرِ
" قُل هوَ الله و اَحَد " ڪرده....
ٺو با این حجم زیبایی،
نمی ڪَنجی در آغوشم
خدا اما در آغوشٺ
مرا حبس ابد ڪرده......
#فاطمه_اتحاد
.
مرا ٺا قطره ای
خون در بدن هسٺ
فقط با بوسه ی
ٺو مے شوم مسٺ......
مڪَـر انڪَور
لبهایٺ عرق داشٺ
چشیدم عقل خود
را دادم از دسٺ.......
#خورشید_بخشایے
.
ای روی ٺو روشنای
دامــــان پڪَاه
از چشم ٺو روزڪَار
یڪ شهر، سیاه.....
هر وقٺ ڪه چشم
میڪَشایی انڪَار
خورشید، طلو؏
میڪند در دل ماه......
#نفیسه_نعمتی
.
وجودم را
بسوزان با نڪَاهی
ڪه شیرین سٺ وُ هرڪَز
بر نخواهد خاسٺ آهی...!
#بهارتنکابنی
.
آٺش به دامانم نزن
بـاچشمـهـایـٺ
مےسوزم از نـاز
نفس ڪَیرنڪَاهٺ.....
ايڪاش یڪ باردڪَر
جـاری شـوم مـن
درساحٺ پـاڪ
قشنڪَ لحظه هایٺ.....
#اڪبـرے_منـوچهـر
.
نصیحٺ میڪنی ڪز
چشم مسٺ یار دوری ڪن
مڪَر دیوانهام ناصح؟
ڪه آن باد است و این باده!
#ر_ابهام
.
چشم تو دیوانه ام ڪرده ، نڪَاهت بیشتر
قامتت دل برده از من ، روی ماهت بیشتر
موی لَخت تو دلیل این عذابم هست و هست
... در جنونم سهم چشمان سیاهت بیشتر
هر چه بهتر می شناسم قدر چشمان تو را
می شود این چشم های من به راهت بیشتر
ڪم ڪمَک مثل تو زیبا می شوم ، تا با توام
هر چه پیشم بیشتر باشی ... شباهت بیشتر
یڪ ڪمی از دلبری کم ڪن ، بترس از معصیت
هر چه قلبم بیشتر لرزد ...ڪَناهت بیشتر
#رضا_قاسمی
.
دسٺ در موهای خود
من را پریشان می ڪنی
از خود و از زندڪَی
من را ڪَریزان می ڪنی.....
پرده از روی قشنڪَٺ
چون ڪه برداری شبی
هر نڪَاهی را به خود
درڪَیر و حیران می ڪنی.....
#احمد_نعیمی_اراک
.
مجنون یڪی یار
شدم ڪز همه آفاق.
چرخیدم و ڪَردیدم
و مانند ندارد.....!!
جان پیشڪش شَهد
لبش باد ڪه هرڪَز
شیرین به سَـر
سوزن او قند ندارد....!!
#هادی_همتی
.
دلباخته ی چشمِ سیاهت شدم ای یار
یڪ تار ز ڪَیسوی پریشِ تو خریدار
یڪ بوسه زند از لبِ میڪَونِ تو آتش
بر این دلِ آشفته ی از پیش ڪَرفتار
ابروی ڪمانت شده محرابِ نمازم
شب تا به سحر نقشِ تو افتاده به دیوار
تصویرِ لبِ غنچه و ڪَلخنده ات ای عشق
تاب از منِ دلداده ربوده ست به تڪرار
سهل است دهم جان به رهت حضرت معشوق
من در پی وصلِ تو و امّید به دیدار
دل بود ترڪ خورده و در حسرتِ شبنم
صحرایِ دلم با تو بدل ڪَشته به ڪَلزار
ورد لبِ من نام تو و جایِ تو در دل
ای عشق شدی دار و ندارِ منِ " دلدار "
#اميراسكندري
.
روی زیبایش به مه
ٺشبیه ڪردم لیڪ بود
روی او روشنٺر از
خورشید و زیباٺر ز ماه.....
#فاطمه_بدری
.
من ؏ـاشق آن ناز
نڪَاهٺ هسٺم
دلبسٺه ی چشمان
سیاهٺ هسٺم.....
چون بوسه ای از
ڪنج لبم دزدیدی
آماده ی ٺاوان
ڪَناهٺ هسٺم.....
#اعظممحرمی
.
چه روش پیش بگیرم ڪه شود خَطِّ اَمانی
نَروی از سَر ڪویم بنشینی و بمانی
دڪَران ڪَر ڪه نمانند به دلم نیست بلایی
همه جانها به فدایت تو به غیر از دگرانی
نَتَوان از تو بُرید و نَتَوان بی تو بمانم
ڪه تو در باطن مایی تو مرا شیره ی جانی
به نڪَاه تو خُمارم همه از شوقِ تو مَستم
چه شود از مِی نابت به لب من بِخُورانی
به چه نرخی بِتَوانم ڪه خریدار تو باشم
ڪه تمنای بزرڪَی تو همان ڪَنج روانی
#هـــادی_هـمتـی
.
صبحم را
عطر آڪَین ڪن
با حضورٺ
بریز در ڪام لحظه هایم
مسٺی صد سال را ،
مرا به ضیافٺ لبهایٺ ببر
ٺشنهام به شرابی ڪه از ڪنج لبٺ می ریزد..
#احسان_پهلوان
.
سرخوشم از اینڪه
؏شـق ٺو جهان من شده
اسم ٺو هر روز و شب
ورد زبان من شده.....
چون سٺاره می درخشی
در سیاهی شبـــم
چشم ٺو چشم و
چراغ آسمان من شده.....
#مهدییپرم
.
نمیدانم چه آن مست
شرار انڪَیز چشمت ڪَفٺ..!
به خود ٺا آمدم دیدم ڪه
خیلی دوسٺٺ دارم....
#پیام_قاسمی
.
حالمن با دیدنت درلحظه ای تغییر ڪرد
ڪلبه ی ویرانه ام را بودنت تعمیر ڪرد
ضرب آهنڪَ تپش های دلم آشفته شد
آن زمانی ڪه نڪَاهم رویچشمت گیر ڪرد
خواستم تا با تو ڪَویم شدتِ دلدادڪَی
رنڪَ رخسارم ولی حس مرا تفسیر ڪرد
خواب دیدمپیش رویمباز شددرب بهشت
بی ڪَمان عشق تو رویای مرا تعبیر ڪرد
آمدم راز نهان را پیش تو افشا ڪنم
مهر بی حدم به تو ڪَویا دلم را شیر ڪرد
خوانده بودم پیشگوشقاصدڪعشقتورا
توخودت دیر آمدی!یا قاصدِ من دیر ڪرد؟
زار و بیمار تو بودم عشق بی تڪرار من
آمدی آغوش تو درمان شد و تاثیر ڪرد
#الهام_رازقی
.
ای وسوسه ی
همیشه مــانای دلم
ای ؏شــق ! شڪوه
عـالـم آرای دلم......
در بارش بـی امان
زشٺی و عذاب
ٺنهـــا ٺویــی
انٺخـاب زیبـای دلم.......
#نصرالله_عسگری
.
از ازل در قلبِ منے
ٺا هر روز ٺا همیشه
ٺا آخرین نفس در منی و
من ٺو را میخواهم بسیار.......
#سمیرا_مقدم