@iutmusic
واژهٔ موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمهٔ Mousika و مشتق از کلمهٔ Muse میباشد.
خنیا از ریشه «خونیاک» زبان پهلوی و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: «هو» به معنای نیک، زیبا، خوش، برای نمونه در واژههای هومن (= نیک اندیش)، خسرو (= خوب نام)، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش» است.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
@iutmusic
کانال #کانون_موسیقی دانشگاه صنعتی اصفهان:
@iutmusic
telegram.me/iutmusic
فیسبوک:
facebook.com/iutmusic
اینستاگرام:
@iut_music
ما را به دوستانتان معرفی کنید...!
یک دستگاه گونی در کانون پیدا شده است. با دادن مشخصات اشیای داخل گونی آن را تحویل بگیرید 😄😊
Читать полностью…ازشیخ هادی نجم آبادی پرسیدند:
آیا در اسلام موسیقی حرام است؟
جواب داد:
"آن موسیقی حرام است که
ازصدای کشیده شدن کفگیر
برته دیگ پلو همسایه غنی
به گوش اطفال گرسنه
همسایه فقیر برسد"
@iutmusic
موسیقی های دوران هخامنشی
موسیقی مذهبی
بر اساس نوشتههای هرودوت مورخ یونانی، مغان هخامنشی بدون همراهی ساز با نای سرودهای مذهبی میخواندند و از این نظر، نه مثل سرود خوانان بابلی و آشوری بودند و نه تحت تاثیر اقوام سامی. موسیقی این سرودها صرفآ موسیقی آوازی بود و نه موسیقی سازی.
مشاهده میکنید که پرهیز از استفاده از ساز و آلات در موسیقی مذهبی از ادوار گذشته تاریخی وجود داشته و اثرات آن تا به امروز هم به چشم میخورد.
مسئولیت اجرای سرودهای مذهبی با موبدان خوش آواز بوده و به قول "استرابو" دانشمند یونانی این نغمهها منحصر به مفاخر پهلوانی و مناجات با یزدان بوده است. شایان ذکر است که امروزه بازماندههایی از این آئین کهن هنوز هم در فرهنگ ایران دیده میشود.
هرودوت همچنین مینویسد:
"ایرانیان برای قربانی در راه خداوند و مقدسات خود، کشتارگاه و آتشکده ندارند و بر قبور مردگان شراب نمیپاشند. در عوض یکی از پیشوایان مذهبی حاضر میشود و یکی از سرودهای مذهبی را میخواند."
موسیقی رزمی
اما در دوران هخامنشی موسیقی نوع دیگری هم موجود بوده است. یکی از انواع دیگر، موسیقی رزمی با جنگی بوده است.
گزنوفون دیگر مورخ یونانی در کتاب "سیروپیدیا" مینویسد:
"کورش کبیر به عادت دیرینه، در موقع حمله به ارتش آشور سرودی را آغاز کرد و سپاهیان او با صدای بلند آنرا خواندند و بعد از پایان سرود، آزادمردان با قدمهای مساوی و منظم به راه افتادند. کورش در وقت حمله به دشمن سرود جنگی را آغاز کرد و سپاهیان با او هماهنگ شدند."
"کورش برای حرکت سپاه دستور داد سربازان با شنیدن صدای شیپور قدم بردارند و حرکت کنند، زیرا صدای شیپور علامت حرکت است."
این سرودهها برای بر انگیختن حس شجاعت و دلیری سربازان اجرا میشد و گزنوفون اضافه میکند که:
"کورش از کشته شدن سربازان طبری و طالشی مغموم شد و برای مرگ سربازان مازندرانی و طالشی سرودی خواند و این همان سرودی است که در ادوار بعد در مراسم موسوم به 'مرگ سیاوش' خوانده میشد."
این مراسم هنوز هم در بین بسیاری از طوایف ایرانی وجود دارد و بنام "سوگ سیاوشان" یا "سووشون" معروف است و بقایای این آئین قدیمی حتی در مراسم آئینی ایران بعد از اسلام نیز دیده میشود.
از دوران هخامنشی سازهایی باقیمانده است از آن جمله میتواند به کرنا، نی، شیپور، کوس (نوعی ساز ضربی)، درای و سنج اشاره کرد.
در سال 1336 هجری شمسی در کاوشهای تخت جمشید در حول و حوش آرامگاه اردشیر سوم هخامنشی، یک شیپور فلزی به طول 120 سانتی متر به دست آمد که شبیه کرنای است. قطر دهنه آن 50 سانتیمتر و جزو سازهای جنگی محسوب میشود.
موسیقی مجلسی
اما نوع دیگری از موسیقی بنام مجلسی نیز در آن روزگار مرسوم بوده است. موسیقی مجلسی یا همان بزمی از دیر باز در تمدن ایران وجود داشته است. آوازهای فراغت، سرودهای شادی و سرور، در جلسات بزم بکار میرفت و سازهای ویژه و شیوه اجرای خاص خود را داشت.
گزنوفون و هرودوت هر دو از این نوع موسیقی نام برده اند و دیگر مورخ یونانی "آتنه" در این باره نوشته است که:
"در جشن مهرگان که در حضور شاهنشاه هخامنشی برگزار میشد، نوازندگان و خوانندگان با اجرای برنامههایی در مجلس شرکت میکردند و خوانندگان و نوازندگان در آن جشنها سهم اساسی داشتند."
هرودوت از وجود تعداد زیادی موسیقیدان در عصر هخامنشی یاد میکند و مینویسد که آنها در دربار نیز زندگی میکردند و در روزهای جشن همچون مهرگان، سده، نوروز و ... به دربار خوانده میشدند و شادی و سرور برپا میکردند.
گزنوفون نیز مینویسد:
"کورش برای کیاخسار تعدادی از موسیقیدانها را برگزید ... اسکندر مقدونی از خزانه کورش 320 فقره اسب و آلات موسیقی را بدست آورد ..."
و جالب اینجاست که در سفرنامه فیثاغورث نیز به مراسم تاجگذاری داریوش اشاره شده است:
"حدود 360 دختر خنیاگر (نوازنده یا خواننده) به آوزاخوانی و نوازندگی میپرداختند."
منبع :بیتوته
@iutmusic
یک کنسرت خوب با همکاری دو نفر از دانشجویان هنرمند دانشگاه مون: حامد آذریان و مهدی نیکخوی 🎼🎹🎷🎺🎸🎻
Читать полностью…موسیقی چگونه شغلی است؟
هر شنونده و بیننده ای که از بیرون به این حرفه می نگرد با توجه به تربیت خانوادگی و محیطی که در آن رشد یافته است نگاهی خاص به این حرفه دارد. اما تمام مصرف کنندگان موسیقی که با این کار از نزدیک آشنایی ندارند این شغل را حرفه ای لوکس و راحت می پندارند. موسیقی و هنر آکادمیک بی تردید نیازی لوکس محسوب می شود اما این شغل یکی از سخت ترین حرفه های دنیا است.
پژوهشی که در سال 1996 از سوی گروهی از پزشکان فرانسوی انجام گرفته است ( به نقل از فصل نامه ی خانه ی موسیقی شهر کی یف شماره 17) نتایجی بسیار جالب و غیر منتظره را نشان داد.
این گروه پزشکی نوازندگان مختلف را قبل و بعد از کنسرت مورد آنالیز پزشکی قرار دادند. در میان این نوازندگان، نوازندگان ارکستر سمفونیک، سولیست ها، نوازندگانی از گروه های جز و... حضور داشتند.
نتیجه : نوازندگان پس از هر کنسرت دچار آسیب دیدگی بین 30 تا 60 درصد می شوند. این آسیب ها شامل آسیب های روحی مانند نوعی افسردگی ناشی از خستگی تا آسیب های جسمی است که بسته به سازی که نوازنده اجرا می کند یا نوع و حالت نشستن و همچنین نقشی که نوازنده در اجرا دارد میزان آسیب دیدگی تغییر می کند.
امروزه برخی از ارکستر های بزرگ با استناد به این پژوهش با چالشی جدید روبه رو هستند که باید دست مزد هایی با محاسبه سختی کار به نوازنده پرداخت کنند.
بیشترین سختی حرفه موسیقی در این است که درحالی که با مشکلات و سختی های زیادی روبه رو است و کاری پر زحمت را انجام می دهد، کسی این مشکلات را نادیده و حتی تصوری از این مشکلات ندارد.
راه سختی در پیش است که تنها انسان هایی می توانند در آن گام بردارند که عاشق، با پشتکار، با اراده ی پولادین بوده و از درون چنان غنی باشند که برای بسیاری از نیازهای بیرونی پاسخی راضی کننده برای خود داشته باشند.
-------
کتاب موسیقی از آموزش تا اجرا (فرزین طهرانیان)
🎶 سمفونی شماره ۶ در فا ماژور، اپوس ۶۸، ششمین سمفونی از ۹ سمفونی لودویگ فان بتهوون است. این سمفونی بهعنوان سمفونی چوپان یا "پاستورال" نیز شهره است. سمفونی شماره ۶ در ۱۸۰۸ به اتمام رسید و برای نخستین بار در «تالار رود وین» در ۲۲ دسامبر ۱۸۰۸ اجرا شد.
مضمون موومان اول: "پدیدار شدن احساسها و هیجانهای دلپذیر و مطبوع بههنگام گام نهادن به دامان طبیعت در یک روستا" 🎶
به مناسبت سالروز تولد واروژان
«واروژ هاخباندیان» ملقب به «واروژان» در ۱۳ آذر ۱۳۱۵ برابر با ۴ دسامبر۱۹۳۶ در خانوادهای ارمنی در قزوین متولد شد. در دو سالگی مادرش را از دست داد. بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی، وارد مدرسه عالی موسیقی تهران شد و زیر نظر آموزگارانی چون: روبن گریگوریان و لودویک وازل موسیقی را فرا گرفت. پس از پایان این دوره، با بورسیهای که از رادیو و تلویزیون آن سالها گرفت، راهی ایالات متحده آمریکا شد.
«واروژان» در آمریکا مشغول به تحصیل در رشتهٔ «آرانژمان موسیقی و تنظیم آهنگ» شد و در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت. بورسیهٔ رادیو و تلویزیون، تعهد خدمت در یکی از شهرهای جنوبی (آبادان) را برایش ارمغان داشت. بعد از گذراندن تعهدش، به تهران بازگشت. در سالهای ابتدایی دههٔ پنجاه، ذائقهٔ موسیقی روز ایران کمکم به سمت موسیقی پاپ تمایل پیدا کرد و «واروژان» فردی بیرقیب در این نوع موسیقی گردید. وی چه با ساخت ملودی و چه تنظیم آثار دیگران، صاحب شناسنامهای پربار در این حیطه شد.
در سال ۱۳۴۷ برای اولین بار برای فیلم «جهنم سفید» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان موسیقی نوشت. علاقهاش به حیطه موسیقی فیلم باعث شد که این کار را به صورت حرفهای ادامه دهد. در ادامه این تجربیات در فیلم حسن کچل ساختهٔ علی حاتمی که به عنوان اولین فیلم موزیکال سینمای ایران شناخته شده، همراه با بابک افشار، پرویز اتابکی و اسفندیار منفردزاده، موسیقی متن این اثر را خلق کرد. در این فیلم عهدیه، کوروس سرهنگزاده، مهتاب، سوسن و افشین آواز خواندند.
«واروژان» برای اولین بار روی ترانهٔ «بدرود» ایرج جنتی عطایی و صدای ویگن، ملودی ساخت و آن را تنظیم کرد.
او کار خود را با انجام تنظیم آهنگهایی برای رادیو آغاز کردو سپس برای ساخت آهنگ برای یکی از برنامههای تلویزیون «زنگولهها» (کشف صداهای تازه در تلویزیون) انتخاب شد. این آغاز کار واروژان در ترانه بود. از «قصه دو ماهی» کار مشترکی از شهیار قنبری (ترانه سرا)، بابک افشار (آهنگ ساز)، واروژان (تنظیم) و صدای جادویی گوگوش میتوان بعنوان یکی از اولین کارهای او نام برد. ترانهای که بعنوان ترانه «موسیقی نوین ایران» لقب گرفت. این همکاری ادامه پیدا کرد و روز به روز بر تعداد ترانهسرایان و آواز خوانانی که میخواستند با او همکاری کنند بیشتر میشد.
واروژان در شهریورماه سال ۱۳۵۶، در حال ضبط موسیقی فیلم «بر فراز آسمانها»، سکته کرد و روز شنبه ۵:۳۰ صبح ۲۶ شهریور ۱۳۵۶ برابر با ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۷ بعد از ده روز بستری بودن در بیمارستان جم تهران در سن ۴۰ سالگی درگذشت و یک روز بعد در «آرامستان بوراستان» به خاک سپرده شد.
«نصيحتهاي روبرت شومان، آهنگساز بزرگ»
متن اين يادداشت را روبرت شومان براي لابه لاي قطعات يكي از كتابهاي متد آموزش خود نگاشته است، زيبايي و پختگي ديدگاههاي شومان درباره تربيت نوازنده با شيوه انتقال اين مفاهيم در قالب جملاتي ساده نكات قابل توجه اين يادداشتهاي كوتاه است:
* گوش خود را تربيت كن. اين از همه مهمتر است از سنين نوجواني سعي كن توناليته ها و صداها را تشيخص بدهي. به صداي زنگوله، برخورد دو شيشه و آواز پرنده گوش بده، هر كدام چه صدايي دارد.
* قطعه را نه فقط انگشتانت بايد بلد باشند بلكه تو بايد بتواني آن را بدون ساز براي خودت بخواني.
* سعي كن حتي اگر وسعت صداي كمي داري، قطعه را بدون كمك ساز دشيفر كني (بخواني) با اين كار گوش تو دقيق تر مي شود. اما اگر صداي خوبي داري يك لحظه هم صبر نكن، آن را تربيت كن و مثل هديه با ارزش آسماني بدان.
* تو بايد تا جايي پيشرفت كني كه وقتي موسيقي را با چشم مرور مي كني آن را بفهمي!
* از كودكي به صدا و كاراكتر سازهاي مختلف توجه كن، سعي كن رنگ صدايي خاص هر كدام در حافظه شنوايي ات نقش ببندد.
* گام و تمرين دست را ضميمه كارت كن. خيلي ها فكر مي كنند كه باتمرين گام و آرپژ مي شود همه چيز رابه دست آورد و تا سنين پيري هر روز ساعات زيادي را صرف تمرينات مكانيكي مي كنند. كار آنها شبيه اين است كه سعي كنيم هر روز تندتر و تندتر الفبا را تلفظ كنيم. از وقت خودت بيشرين استفاده را بكن!
* با جديت در گروه كر بخوان. اين كار موزيكاليته را در تو تقويت مي كند.
* عجله كردن وكند كردن در اجرا هر دو به يك اندازه اشتباه است.
* ريتميك اجرا كن! اجراي بعضي ويرتئوزها شبيه تلوتلوخوردن مست ها است. آنها را الگو قرار نده!
* وقتي بزرگتر شدي بيشتربا پارتيتورها معاشرت كن تا با ويرتئوزها.
* چيزي درست كرده اند به اسم «كلاريه لال» (بي صدا). امتحان كن، كمي روي آن تمرين كن تا خودت به اين نتيجه برسي كه چقدر بي مصرف است. از لال ها نمي شود حرف زدن ياد گرفت.
* سعي كن قطعات ساده را خوب و درست اجرا كني. اين بهتر از آن است كه قطعات سخت را در حد متوسط و معمولي اجرا كني.
* وقتي بزرگتر شدي هر چه مد شد نزن! وقت طلاست. بايد ۱۰۰عمر انساني داشت تا بتوان با انواع موسيقي خوب كه در دنيا وجود دارد آشناشد.
* با شكلات و آبنبات تنها هيچ بچه يي سالم رشد نمي كند! غذاي روح هم مثل غذاي جسم بايد سالم و ساده باشد. بزرگان موسيقي به قدر كافي به اين غذاي روح پرداخته اند، از آن استفاده كن. قدم به قدم با تمام آثار باارزش همه آهنگسازان بزرگ آشنا شو.
|ايجاد هر تغييري را در آثار آهنگسازان برجسته زشت بدان. كم كردن يا از آن بدتر اضافه كردن چيزي مطابق مد روز، بزرگترين توهيني است كه تو مي تواني به هنر بكني.
*فقط زماني كه فرم برايت واضح باشد محتوا برايت واضح خواهد بود.
*هرچه زودتر قوانين اصلي هارموني را ياد بگير.
*با دقت به تمام آوازهاي محلي گوش بده اين عالي ترين گنجينه ملودي هاست و تو را با خصوصيات مليت هاي مختلف آشنا مي كند.
*با جديت روي فوگ هاي آهنگسازان بزرگ كار كن و قبل از همه فوگ هاي يوهان سباستیان
باخ را. «پرلود فوگ هاي» او بايد غذاي هر روز تو باشند تا كار موسيقي تو پايه و اساس داشته باشد.
*اگر بعد از تمرين روزانه موسيقي ات خسته شدي خودت را مجبورنكن بيشتر كار كني.بهتر است استراحت كني تا اينكه با خستگي و بي علاقگي تمرين كني.
* هنگامي كه از كار موسيقي استراحت مي كني شعر بخوان و بيشتر به دامن طبيعت برو.
* هميشه طوري بنواز كه انگار يك موسيقيدان بزرگ دارد اجرايت را گوش مي كند.
* اگر همه مي خواستند ويلن اول باشند، اركستر چطور مي توانست شكل بگيرد؟ به همه موسيقيدانها در جايگاه خودشان احترام بگذار.
* تاريخ موسيقي را ياد بگير. شنيدن نمونه هاي موسيقي دوره هاي مختلف بهتر از هر چيز تكبر و پرمدعايي تو را مداوا مي كند.
* دنياخيلي بزرگ است، متواضع باش! تو هنوز كار بزرگي نكرده يي يا چيزي را كشف نكرده يي كه تا حالا ناشناخته بوده و اگر كردي آن را مثل هديه يي بدان كه تو بايد با ديگران قسمتش كني (ديگران را در آن سهيم كني)
* با سعي وكوشش و پشتكار هميشه مي تواني به درجات بالاتري برسي.
* هيچ وقت شيفته زرق و برق هياهو در اجرا نشو. سعي كن موسيقي همان تأثيري را در شنونده بگذارد كه آهنگساز در نظر داشته، بيشتر از آن لازم نيست: هر چه از اين بيشتر باشد تحريف است.
* تكنيك فقط وقتي باارزش است كه در خدمت هدف بالاتري باشد.
نيگاوس: اين كافي نيست كه توانايي گفتن داشته باشيم بلكه قبل از هر چيز بايدحرفي براي گفتن داشته باشيم.
نيگاوس: لغت «تكنيك» از ريشه يوناني «تخنه» گرفته شده است و تخنه در اين زمان يعني «هنر». كامل كردن تكنيك چيزي نيست جز كامل كردن خود هنر.
* وقتي بزرگتر شدي بيشتربا پارتيتورها معاشرت كن تا با ويرتئوزها.
تشييع جنازه عجيب موتسارت موسيقي دان بزرگ کلاسيک
ولفگانگ آمادئوس موتسارت آهنگساز اتريشي، از نوابغ مسلم و موسيقي دان بزرگ کلاسيک بود.موتسارت در سومين سال از زندگي اش شروع به آهنگسازي کرد و در پنج سالگي لقب کودک نابغه به او داده شد و همهجاي اروپا شهرت بسياري يافت. در هفت سالگي اولين سمفوني، و در دوازده سالگي اولين اپراي کامل خود را نوشت. مرگ موتسارت سوژهٔ داستانها، فيلمها، و گقتگوهاي فراوان است. موسيقيدانان و محققين نظرات مختلفي در رابطه با مرگ او دارند. دقيقاً مشخص نيست که موتسارت در چه زماني به بيماري و مرگ تدريجي خود واقف شد و اين که آيا اين درک تأثيري در کارهاي او داشت يا نه. برخي معتقدند که او به تدريج بيمار شد و طرز کار و سبک موسيقي او تا حدي مرگ تدريجي او را دنبال ميکند. بر خلاف اين نظر، تعداد زيادي از محققين اعتقاد دارند که بيماري موتسارت به طور ناگهاني بر او عارض شد و پس از ۲ هفته، جانش را گرفت. اين طرز فکر بيشتر بر اساس وضع روحي او در نامهها و مکالمههاي او با دوستان، برادران فراماسون، و همکارانش ميباشد و عنوان ميکند که مرگ او ناگهاني و غافلگيرکننده بودهاست. دليل اصلي مرگ موتسارت نامشخص است. در مدارک مربوط به مرگش، تب ميلياري شديد ناشي از بيماري سل علت آن ذکر شدهاست که از ديدگاه پزشکي امروزي به عنوان علت درست کفايت نميکند. فرضيههاي ديگري مبني بر ابتلا به آلودگي تريشين، مسموميت از جيوه، يا آنفلوآنزا وجود دارد اما فرضيهاي که از همه مقبولتر است، علت مرگ را تب روماتيسم حاد بيان ميکند که او از زمان کودکي سه يا چهار بار دچار حمله ناشي از آن شده بود. برخي از نوشتههاي به جاي مانده از آن زمان بيان ميکنند که پزشکان آن زمان سعي کردند که موتسارت را با هجامت درمان کنند. موتسارت حدود يک ساعت پس از نيمه شب پنجم دسامبر سال ۱۷۹۱ درگذشت. تصوير بالا تشييع جنازه ي موتسارت (نابغه موسيقي) را نشان مي دهد که فقط سگ وفادارش آن را همراهي مي کرد، اين تصوير هميشه روي ميز کار بتهوون قرار داشت. موتسارت در يک گور گم نام مخصوص تهيدستان دفن شد. محل دقيق دفن او در آرامگاه سن مارکس پس از چند سال گم شد، اما در محلي که حدس زده ميشود بدن او در شب ۵ دسامبر ۱۷۹۱ به خاک سپرده شدهاست، امروز يک سنگ قبر وجود دارد. علاوه بر آن، در زنترال فريدهف يک تابوت خالي براي احترام به او دفن شدهاست.
با رعایت حق مالکیت معنوی (کپی رایت) به هنر و هنرمندان سرزمینمان احترام بگذاریم.
@MyAsriran
@iutmusic
اورتور چیست؟
اورتور : قطعه و یا ملودی ابتدای اهنگ است که به معرفی اهنگ می پردازد و نت های ملودی اورتور تقریبا با ملودی اصلی کار یکی هستند - اورتور از درجات اصلی ملودی اصلی به دست می آید.
به عبارتی ساده تر :
اورتور شروع کار است و درواقع پارت ِ ابتدایی کار می باشد. خواننده نمیتواند یک دفعه کلام را شروع کند؛ میتوان گفت اورتور تا حدی آماده سازی ِ گوش ِ مخاطب بوده و میتواند به هر شکل و با هر ساز و آوایی شروع شود. امکان دارد خیلی ملایم بیاید و یا اینکه یک فیل (پاساژ) داشته باشد و با درام شروع گردد. انتخاب آن بستگی به سلیقه ی تنظیم کننده و آهنگساز دارد.
@iutmusic
@iutmusic
۱۲ گیتار
یکی از عجیبترین ادوات موسیقی را می توان در دست های هنرمند ژاپنی به نام "یوشیهیکو ساتوه" دید. او با متصل کردن۱۲گیتار به یکدیگر توانست یکی از عجیبترین سازها شخصی سازی شده در دنیای موسیقی راک را تولید کند. این دستگاه که ۱۲ گیتار نام دارد نزدیک به ۷۲ تار دارد و کمتر کسی توانایی نواختن آن را دارد.
@iutmusic
@iutmusic
اگرازمن بپرسیدکه برای انجام چه کاری به این دنیا آمده ام،من،به عنوان یک هنرمندبه شماپاسخ خواهم دادکه: من اینجا هستم تا،با صدای بلندزندگی کنم.
امیل زولا
@iutmusic
فراموش نکنید!
#شب_شعر_و_موسیقی
#شب_یلدا
وعده ی ما
#دوشنبه_30_آذر
#ساعت_5_و_نیم
#تالار_شهید_فتوحی
حضور رایگان
@iutmusic
کانال کانون موسیقی دانشگاه صنعتی اصفهان
جهت خبررسانی در مورد برنامه های کانون (اجراها، نشست ها، کارگاه ها و...)
به دوستان خود اطلاع دهید:
telegram.me/iutmusic
نواختن موسیقی: ۱۴ فایده برای مغز
نواختن ساز مزایای بسیاری دارد و میتواند باعث انرژی بخشی به شما اطرافیانتان گردد. در این مقاله به ۱۴ مورد از این فواید پرداخته ایم.
۱- افزایش ظرفیت حافظه
تحقیقات نشان داده است که نواختن موسیقی و نیز گوش دادن به آن باعث تحریک مغز و افزایش ظرفیت آن میشود. در یک آزمایش، به ۲۲ کودک بین سه الی چهار و نیم سال درسهای کیبورد و یا آواز داده شد. در سوی دیگر، به گروهی ۱۵ نفره نیز هیچ درس موسیقی ارائه نشد. هر دو گروه در یک کلاس پیش دبستانی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، کودکانی که در کلاسهای هفتگی کیبورد شرکت میکردند، ۳۴ درصد بهتر از سایرین در کسب مهارتهای ماندگار عمل کردند.
بنابر مقالهای که در مجله آنلاین تلگراف منتشر شده است، «تحقیقات اخیر نشان میدهد که نواختن منظم یک ساز باعث تغییر شکل و قدرت مغز شده و میتوان از آن برای بهبود مهارتهای شناختی افراد استفاده کرد.» همچنین تحقیقات نشان داده است که نواختن منظم موسیقی باعث بهبود مهارت در استفاده از دستان، شنوایی، ذخیره اطلاعات صوتی در ذهن و حافظه در افراد میشود. همچنین این کار میتواند به اندازه ۷ نمره، آی کیو ی افراد را بهبود بخشد.
۲- بهبود دادن مدیریت زمان و مهارتهای سازماندهی
یادگیری نواختن یک ساز نیازمند تمرین نظم و سازماندهی میباشد و یک موسیقیدان خوب می داند که کیفیت زمان تمرین از کمیت آن مهم تر است. یک نوازنده برای این که بتواند سریعتر پیشرفت کند، خواهد آموخت که چگونه زمان خود را سامان دهد و از زمان خود به شکل بهینه استفاده نماید.
۳- افزایش مهارت کار تیمی
مهارتهای کار تیمی از مهارتهای بسیار مهم برای موفقیت در زندگی هستند. نواختن یک ساز نیازمند این است که نوازنده برای ساخت آهنگ با سایرین همکاری کند. در یک گروه موسیقی، افراد میآموزند که چگونه با سایرین کنار بیایند و همکاری کنند و برای نواختن یک آهنگ خوب به صورت گروهی، هر نوازنده باید یاد بگیرد که به دیگران گوش فرادهد تا افراد در کنار هم بتوانند آهنگی دلنواز خلق کنند.
۴- افزایش پشتکار
یادگیری نواختن یک ساز نیازمند صرف زمان و تلاش است که این امر باعث میشود که صبر و پشتکار افراد در بوته آزمایش قرار میگیرد. هیچ قطعه موسیقی را نمیتوان در بار اول بی نقص اجرا نمود و اکثر نوازندگان پیش از آنکه بتوانند قطعهای را به درستی اجرا کنند، بارها آن را تمرین میکنند.
۵- بهبود هماهنگی جسمی و ذهنی
هنر نوازندگی نیازمند هماهنگی و همکاری چشم و ذهن و دستهاست. با خواندن نُت از روی یک صفحه، مغز به صورت ناخودآگاه این نُت ها را به الگوهای حرکتی تبدیل میکند. به این مجموعه، تنفس و گرفتن ریتم را نیز اضافه کنید تا بهتر متوجه هماهنگی ایجاد شده شوید.
۶- بهبود توانایی ریاضی
خواندن نتهای موسیقی نیازمند شمارش نتها و ریتمهاست که این امر میتواند به بهبود مهارتهای ریاضی مغز کمک کند. در عین حال، مطالعه تئوری موسیقی نیازمند یادگیری جنبههای بسیاری از ریاضی است. مطالعات نشان داده است که دانش آموزانی که سازی را مینوازند از دانش آموزانی که سازی نمی نوازند، نمرههای بهتری کسب می کنند.
۷- بهبود مهارتهای درک مطلب
بنا بر تحقیقی که در مجله «روانشناسی موسیقی» چاپ شده است، کودکانی که به مدت چند سال در کلاسهای مربوط به آموزش موسیقی و آموزش ریتمهای پیچیده شرکت کرده اند، عملکرد بهتری در خواندن و درک مطلب متون از خود نشان داده اند. شاید چنین نتیجه ای چندان عجیب نباشد چرا که نوازندگی شامل خواندن و ادراک مداوم می باشد. زمانی که نوازنده نت های سیاه و سفید را روی یک صفحه می بیند، باید بتواند نام نت را تشخیص داده و آن را به حرکت دست متناسب ترجمه کند. در عین حال باید بتواند ریتمی که نتها تشکیل می دهند تشخیص دهد و الگوی مناسب را اجرا نماید.
۸- افزایش احساس مسئولیت
نواختن یک ساز مسئولیتهایی نیز به همراه خود دارد. نگهداری از ساز و حفظ آن و نیز احساس مسئولیت برای شرکت در تمرین و انجام تمرینات روزانه عواملی که میتواند باعث افزایش حس مسئولیت افراد گردد.
۹- افزایش تمرکز
نواختن یک ساز نیازمند تمرکز بر روی چیزهایی همچون گام، ریتم، تمپو و کیفیت صداست. نوازندگی در یک گروه حتی نیازمند تمرکز بیشتری است، چرا که باید به عملکرد سایر اعضای گروه نیز توجه کرد و آن را تحلیل نمود.
۱۰- کاهش استرس
ساز یک نوازنده متعلق به وی است و او میتواند هر چه میخواهد با آن بنوازد. این کار به وی کمک می کند تا احساسات خود را با استفاده از ساز بیان نماید و در نتیجه خود را از استرسها و فشارهای روزانه خالی کند.
۱۱- ایجاد احساس کامیابی
یادگیری مهارتهای دشوار نوازندگی و فائق آمدن بر چالشهای آن و تسلط بر آن با حسی از رضایت و کامیابی همراه است و اعتماد به نفس نوازنده را در انجام سایر کارهای چالش برانگیز در زندگی افزایش می دهد. تسلط بیشتر بر ساز و نوا
کنسرت استاد ماریو تقدسی نوامبر ۲۰۱۵ چند روز پیش در سالن لوگال هال لندن به روی صحنه رفت
Читать полностью…«موسیقی»
خرد جمعی (collective intelligence) در طول تاریخ تا به امروز پیوسته ستایشگر موسیقی به عنوان یکی از بلندترین قله های زیبایی و معنویت بوده است و بزرگان جهان به اتفاق گفته اند آنچه در خرد جمعی انسانها مطلوب و محبوب است نشانی از محبوبیت و مطلوبیت آن در پیشگاه خدا است. بنا بر حدیث پیامبر اکرم هر انسانی بر اساس فطرت به دنیا می آید و دین ها و آئین ها ، همه بعد از فطرت قرار می گیرند و بنابر آیات مکرر در قرآن فطرت انسان همان فطرت الهی است ( فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ) بنابر این اگر تعارضی میان ظواهر دیانت و تفسیرهای دینی و فطرت آدمی باشد ، آن مسموع نیست زیرا پیامبر اکرم فرموده است : ( کلّ ما حکم به العقل، حکم به الشرع ) ، یعنی آنچه شرع به آن حکم می کند ، عقل نیز با آن هماهنگ است و همچنین در حدیث دیگر آمده است که پیامبر فرمود (أنَّ العقل رسولٌ من داخل، والرسول عقلٌ من خارج، ) یعنی عقل آدمی رسول الهی است در درون او و رسول الهی عقل آدمی است در خارج ذات او.