iranboom_ir | Unsorted

Telegram-канал iranboom_ir - ایران بوم

2412

نگرشی بر تاریخ و فرهنگ ایران زمین www.iranboom.ir

Subscribe to a channel

ایران بوم

۱۲ سال پیش در ۲۵ آذر ۱۳۹۰، پرویز منصوری ـ موسیقیدان، مدرس، مترجم و مؤلف ـ درگذشت.

💠 با ایران‌بوم همراه باشید:
@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

ریشه و تبار مردم آذربایجان (مسعود لقمان)

مردم آذربایجان همان گونه که نام سرزمینشان نشان می‌دهد، مردمانی هستندایرانی نژاد (آریایی نژاد). نام آذربایجان از آتروپات سردار هخامنشی که آذربایجان را از چنگال اسکندر رهاند و تا سالیان دراز خود و خاندانش سر رشته‌دار این سرزمین بودند، گرفته شده. این سرزمین پیش از آتروپات، ماد خرد نامیده می‌شدی.1

آتروپاتکان (خانه آتورپات) (سرزمین آتورپات)   آذرپادگان
  آذربایجان

«استاد پورد اوود» در معنی آتروپاتکان می‌گوید:  «نام آتروپات، نامی است که به گستردگی در ایران باستان به کار گرفته می‌شد، از دو بخش درآمیخته آتر (آذر) و پات که اسم مفعول از مصدر پا که در اوستا و پارسی باستان به معنی نگاه داشتن و پاس داشتن و پناه دادن، بسیار به کار رفته و همین واژه است که در پارسی، پاییدن شده است. جزو کان که در آتروپاتکان و آذرپادگان افزوده شده، همان است که در بسیاری از نام‌های دیگر سرزمین ایران هم دیده می‌شود مانند گلپایگان (گلبادگان)».2

آذربایجانیان فرزندان مادان آریایی‌اند، همان قومی که کردان و لران امروزی بازماندگان اینانند، اینان تا سده‌های اخیر، گویش آذری خود را به سختی در برابر ترکتازان نگه داشته، اما در پایان،‌دگرگونی‌ها به گونه‌ای شد که دگر توانایی در برابر این یورش بیرحمانه را از کف دادند، بدین گونه که...

ترکان که ایل‌های دام‌دار و کوچ نشینی بودند، در زمان سلجوقیان به هوس چمنزارهای خرم و سرسبز آذربایجان به آن جا درآمدندی، و با بیشی گرفتن ایل‌های ترک در آذربایجان و سپس در هنگامه‌ی مغولان- که زبان ایشان از زبان ترکان جدا بودی اما ایشان نزدیکی بیشتری به ترکان داشتندی تا به ایرانیان هم‌چنین برخی از لشگر آن‌ها نیز ترک بودی- که در آذربایجان نشیمن گرفته و مراغه و سلطانیه و تبریز را به پایتختی برگزیدندی و راه را برای ترکتازی ترکان باز نمودندی و بومیان شهر آیین (متمدن) آذربایجان را که بیشتر کشاورز بودند، زیر یورش آن‌ها قرار گرفتندی و به سبب نیازی که بومیان برای رابطه با مهاجمان سر رشته‌دار داشتند، کم کم واژگان ترکی به گویش آذری راه یافتندی و با گذشت زمان از یک سو با قدرت گرفتن هرچه بیش‌تر مهاجمان و کوچ‌های گله‌ای پی در پی آنان به آذربایجان و از سوی دگر با زیر دست رفتن بومیان و رو به سستی نهادن ایرانیان، با این حال نزدیک به 700 سال به درازا کشید تا زبان ترکی بتواند، آذری را کنار زند. این یورش و کنار زدن ترکی، آذری را، نخست در بیرون از شهرها آغاز گردید، ولی کم کم به شهرهای بزرگ نیز رسید، به گونه‌ای که زکریا بن محمد قزوینی در کتاب «آثار البلاد» که در سال 674 هجری در زیر عنوان تبریز نوشته:  «منجمین گفته‌اند که تبریز را از ترکان آفتی نخواهد رسید، چه طالع آن شهر عقرب است و مریخ صاحب آن است و تاکنون حرف ایشان راست درآمده است، چه از جمیع بلاد آذربایجان هیچ شهری از دستبرد ترکان محفوظ نمانده است جز تبریز».3

«احمد کسروی تبریزی» در دفتر «آذری زبان باستان» زیر عنوان آذربایجان پس از مغولان می‌نویسد:  «پس از مغولان در ایران شورش بس سختی برخاست زیرا چون ابوسعید در سال 735 درگذشت و او را جانشینی نبود میان سران مغول کشاکش افتاد که هر یکی مغول پسری را به پادشاهی برداشتند و با هم به جنگ و کشاکش برخاستند و هنوز یک سال از مرگ ابوسعید نمی‌گذشت که سه پادشاهی بنیاد یافت و برافتاد و تا سالیانی این کشاکش و لشکرکشی پیش می‌رفت و ایرانیان که این زمان بسیار خوار و زبون می‌بودند زیر پا لگدمال شدند و چون آذربایجان تختگاه مغول بوده بیش‌تر این کشاکش‌ها و جنگ‌ها در آن‌جا رخ می‌داد و بیش‌تر زیان و آسیب به آن‌جا می‌رسید و مردم از پا افتاده نابود می‌شدند. در آن زمان‌ها بود که شهر تبریز گزند سختی دید. زیرا آذربایجان که در دست سلطان احمد ایلکانی می‌بود و او امیر ولی استرآبادی را به فرمانروایی تبریز گماشت و در سال 787 تقتمش خان پادشاه دشت قپچاق به دشمنی سلطان احمد، ناگهان پنجاه هزار سوار مغول بر سر شهر فرستاد که امیر ولی بگریخت و مردم بیش از یک هفته جنگ و ایستادگی نتوانستند و مغولان به شهر درآمده آن چه گزند و آسیب بوده دریغ نگفتند. پس از این گزندها نوبت تیمور و لشکرکشی‌های او رسید. در زمان او آذربایجان چندان آسیب ندید. لیکن چون دوره او به سر رسید آذربایجان بار دیگر میدان کشاکش گردید زیرا چنان که در تاریخ‌هاست، نخست خاندان قراقویون‌لو (سیاه گوسپندان) با دسته‌های بس انبوهی از ترکان به آن‌جا درآمدند و بنیاد پادشاهی نهادند و همیشه در جنگ می‌بودند و پس از آن نوبت آق قویونلو (سپید گوسپندان) رسید که هم‌چنان با ایل‌های انبوهی به این‌جا رسیدند و بنیاد پادشاهی نهادند و همیشه در جنگ و کشاکش می‌بودند

http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/2265-rishe-tabar-azarbaijan-masoud.html

https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA

Читать полностью…

ایران بوم

‍ ▪️به فرهنگ باشد روان تندرست

▪️ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکی‌ها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنی‌اند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمی‌خورد.

▪️فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گستره‌یِ گسترده‌یِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین می‌کوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
                     
          ▪️پـــــــایــنده ایــــــــــران▪️


🔲دکتر محمّد‌علی اسلامی‌نُدوشن

🔳
@sarv_e_sokhangoo

🔲موسیقی سنتی
(تکنوازی سنتور).

🔳@Msantoor

🔲کتاب گویا
(لذت مطالعه با چشمان بسته).

🔳@GouyaKetab

🔲زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).

🔳@qande_parsi


🔲داستان‌های کوتاه !!!

🔳@FICTION_12

🔲رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).

🔳@fereidounfarahandouz

🔲بـاشگاه شاهنامه پژوهان
(ایران را باشگاه شاهنامه پژوهی خواهیم کرد).

🔳@shahnamehpajohan

🔲رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه

🔳@ShahnamehToosi

🔲مولانا و باغ سبز عشق

🔳@baghesabzeshgh

🔲دیوانِ صوتیِ « حافظ »

🔳@GHAZALAK1

🔲قصه‌های شب توکا
(قصه بشنوید و قصه‌گویی کنید).

🔳@storytellingforchildren

🔲انجمن شاهنامه‌خوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).

🔳@shahnamehferdowsiii

🔲بنیاد فردوسی مشهد
(كانون شاهنامه فردوسی توس‏).

🔳@bonyadeferdowsitous

🔲مردم‌نامه(فصلنامه مطالعات تاریخ مردم).

🔳@mardomnameh

🔲خردسرای فردوسی
(آینه‌ای برای پژواک جلوه‌های دانش و فرهنگ ایران زمین).

🔳@kheradsarayeferdowsi

🔲سرو سایـه‌فکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).

🔳@sarve_saye_fekan

🔲ایران‌بوم
(نگرشی بر تاریخ و فرهنگ ایران زمین).

🔳@iranboom_ir

🔲رادیو شاهنامه

🔳@radioshahnameh

🔲شاهنامه کودک هما

🔳@shahnameh_kodakan

🔲منابع تاریخ ساسانیان

🔳@Sasanian_Sources

🔲مطالعات قفقاز

🔳@Dosuyecaspian

🔲دژنپشت(دهلیز نوشته‌های تاریخی محمود فاضلی بیرجندی).

🔳@dejnepesht4000

🔲کنفرانس ایرانویچ

🔳@conference_iranvich

🔲ستیغ
خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی).

🔳@Setiq

🔲زبان شناسی (محفلی برای آموختن زبانهای ایرانی).

🔳@beyondlinguistics

🔲شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).

🔳@shahnameh_children

🔲شاهنامه
(هر روز با اشعار و داستان‌های شاهنامه).

🔳@shahnamehbarayehame

🔲تاریخ اشکانیان

🔳@ArsacidEmpire

🔲انجمن شاهنامه خوانی آنلاین
(دبی ،کانادا ، ایران ،لندن ).

🔳@anjomanshahnameh


🔲مأدبه‌ی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی
(رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).

🔳@Madobahadabi

🔲کانون پژوهش‌های شاهنامه
(معرفی کتاب‌ها و مقالات و یادداشت‌ها پیرامون شاهنامه).

🔳@shahnameh_ferdowsi

🔲گاهگفـت
(دُرُست‌خوانیِ شعرِ کُهَن).

🔳@Gaahgoft

🔲شرح و بررسی آکادمیک تاریخ اشکانیان

🔳@Arsacid_Chronicle

🔲آرخش، کلبه پژوهش حماسه‌های ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).

🔳@Arakhsha96

🔲ملی‌گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی

🔳@melliiran

🔲رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).

🔳@kocheyerendan

🔲تاریخ روایی ایران

🔳@oldhistor

🔲اهل تمییز
(معرفی و نقد کتاب، پاسداشت یاد بزرگان).

🔳@ahle_tamyz

🔲انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)

🔳@ShahnameAlborz

🔲سفر به ادبیات (خوانش و شرح گلستان صوتی، معرفی کتاب و...)

🔳@safar_be_adabiyat

🔲تاریخ ترجمه(یادداشتها و جستارها دربارهٔ تاریخ‌نگاری و تاریخ ترجمه در ایران).

🔳@Historiography_of_Translation

🔲تاریخ میانه

🔳@midhistor


🟥کانال میهمان: شرح و تفسیر تاریخ بیهقی
(درسگفتارها و مقالات استاد مهدی سیدی)

📕
@seyedibeyhaghi




▪️فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.▪️


▪️هماهنگی جهت تبادل:

▪️ @Arash_Kamangiiir

Читать полностью…

ایران بوم

شاهنامه آیینهٔ تمامْ نمای ِ ارزشهای انسانی

همه ی آگاهان از فرهنگ باستانی و ادب ِ کهن ِ فارسی به خوبی می دانند که پس از گاهان، سرودهای جاودانه ی زرتشت، اندیشه ورز و شاعر بزرگ ِ ایرانی در چند هزاره پیش از این، تنها فردوسی ی حماسه سراست که در یک هزاره پیش از روزگار ِ ما در منظومه ی بزرگ و انسان محور و جهان شمولش شاهنامه، زن را در پایگاه سزاوار ِ او که یار و یاور و هم دل و هم زبان مرد است، توصیف کرده و به زیباترین و شیواترین و شکوهمندترین زبان و بیانی ستوده و ارج گزارده است.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2215-shahnameh-aeeneye-tamam-namaye-ensani.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

ایرانیان پایه‌گذار شگردشناسی (تکنولوژی) نیروی باد ایرانیان، اولین بهره‌گیران از نیروی باد
 
دکتر هوشنگ طالع

پیش‌گفتار

در بیش‌تر کتاب‌های مربوط به علم سیاست، بحث پیرامون اشکال حکومت، با گفت‌وگوی داریوش هخامنشی و ویژگانش در مورد شکل‌های گوناگون حکومت، آغاز می‌گردد. در بررسی‌های تاریخ پیرامون بهره‌گیری از نیروی باد نیز در تمام کتاب‌های مربوط به «انرژی باد»، با صراحت به این نکته اشاره شده است که اولین آسیاب‌های بادی وسیله‌ی ایرانیان در سیستان ساخته شده‌اند.

در دوردست‌های تاریخ، انسان ایرانی با ساختن آسیاب‌های آبی برای آرد کردن غله‌ای که از آن نان می‌پخت، اولین گام را در راستای بهره‌گیری از نیروهای طبیعی، برداشت. پیش از ساخت آسیاب‌های آبی، انسان برای آرد کردن گندم، متکی به نیروی بازوان خود و یا نیروی «دام» بود.

پس از ساخت آسیاب‌های آبی، ایرانیان توانسته بودند، در کنار اختراع چرخ 1 ، گام دیگری در راستای شناخت ژرف‌تر شگردشناسی (تکنولوژی) بردارند. البته آشکار نیست که اختراع چرخ پیش از اختراع آسیاب‌های آبی بود، یا برعکس. اما به هر حال، می‌توان پنداشت که اختراع یکی بر اختراع دیگری، تاثیر زیادی داشته است.

واژه آسیاب، از دو بخش «آس» و «آب» درست شده است. آس در فارسی به معنای نرم کردن دانه به زیر سنگ است. 2

در فرهنگ معین، زیر واژه‌ای آس، آمده است: « دو سنگ گرد و مسطح بر هم نهاده و سنگ زیرین در میان میلی آهنین و جز آن از سوراخ میان سنگ زبرین در گذشته و سنگ فوقانی به قوت دست آدمی یا ستور یا باد یا آب یا برق و یا بخار چرخد و حبوب و جز آن را خرد کند و آرد سازد.»

در آغاز، انسان از نیروی بازوان خود برای آرد کردن غله یاری می‌گرفت. در نتیجه، « ... باید دست‌اس ابتدایی‌ترین وسیله‌ی آرد کردن باشد که همه‌ی نیروها از تن آدمی نشات می‌گرفت....». پس از آن که انسام دام را به کار گرفت، در برخی نقاط ایران، اصطلاح « خرآس» پدید آمد. 3 از آن جا که در این گونه آسیاها، بیش‌تر از نیروی « خر» استفاده می‌شد، آسیاهایی که به نیروی شتر یا گاو یا اسب هم به حرکت در می‌آمدند، « خرآس» می‌نامیدند. از این گونه آسیاها تا این اواخر برای گرفتن روغن از دانه‌های روغنی استفاده می‌شد که اصطلاح
« عصاری» و « اسب عصاری» از آن است. در یزد از این آسیاها با بهره‌گیری از نیروی شتر برای ساییدن « حنا» استفاده می‌شد که بدان « مازاری» می‌گویند. ‌این آسیاها که تا چندی پیش با نیروی شتر می‌گردید، اکنون نیروی برق، جانشین نیروی دام شده است.

روزگار بهره‌گیری از نیروی باد، روشن نیست. اما به گواهی همه‌ی محققان داخلی و خارجی، ایرانیان اولین ملتی بودند که باد را مهار کرده و از آن به عنوان محرکه‌ی آسیاب و چرخ‌ چاه، بهره گرفتند.4

به جرات می‌توان گفت که هم‌زمان با موفقیت بزرگ انسان در زمینه‌ی شگردشناسی تبدیل حرکت یک سویه‌ی آب به حرکت چرخشی سنگ آسیاب، ایرانیان توانستند از نیروی باد برای به حرکت درآوردن سنگ آسیاب و بیرون کشیدن آب از چاه، بهره جویند. بی‌گمان، اولین آسیاب‌های بادی در منطقه‌آی از سیستان (سکستان) تا قهستان (کوهستان) و در چند هزار سال پیش، ساخته شده‌اند.5

سرزمین سیستان و دشت خواف در دشت زوزن، دارای باد معروف 120 روزه‌ای است که به طور قطع همین امر، مردم منطقه را به فکر بهره‌گیری از این نیرو، انداخته و موجب اختراع آسیای بادی در دور دست تاریخ در این بخش از سرزمین ایران، شده است. «... در سیستان بادهای تابستان به نام باد 120 روزه وجود دارد که سرعت آن گاهی تا 120 کیلومتر در ساعت می‌رسد.»6

« ... بادهای هرات، از اردیبهشت ماه تا امردادماه جریان دارد. می‌توان فرض کرد که مبدا وزش مزبور از پامیر است که نخست در سر حد ایران و افغانستان ظاهر می‌شود و سریع‌ترین جریان آن در سیستان است. همین باد درفروردین 1284 (خورشیدی) با سرعت دقیقه‌آی 6218 متر می‌وزیده است. عقیده بعضی از علما این است که سرعت همین باد علت اختراع آسیای بادی در ایران است.»

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhekohan/2960-iranian-technology-baad.html


توسعه گردشگری با ثبت جهانی آسبادهای تاریخی
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/7729-1391-07-12-17-59-45.html


ایرانیان اولین بهره‌گیران از نیروی باد
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/7067-iranian-avalin-bahre-giran-az-niroye-baad.html


/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

بیست و سوم آذر زادروز شادروان دکتر جواد طباطبایی (۲۳ آذر ۱۳۲۴ - ۹ اسفند ۱۴۰۱) پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه، تاریخ و سیاست است.

#دکتر_جواد_طباطبایی / به کوشش: شایان فرحی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17264-

نگاهی بر یک یادداشت در مجله بخارا؛ شماره 131، خرداد، تیر 1398 / رضا آقازاده
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17473-

استاد طباطبایی در نشست وضعیت اندیشه‌ورزی در ایران: #زبان_فارسی روح ملی ما است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/gozaresh/10530-

#دکتر_سیدجواد_طباطبایی : حفظ وحدت سرزمینی ایران سیاسی یک وظیفه است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/16049-

استقبال مطبوعات محلی تبریز از اظهارات دکتر جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/10243-
شاه‌عباس بزرگ / دکتر سید جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10763-

نقدی بر نقد #دکتر_سید_جواد_طباطبایی / کاظم آذری
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10818-


/channel/iranboom_ir/

Читать полностью…

ایران بوم

آذربایجان آمـد به یاد - سرودۀ استاد محمدتقی حرآبادی

《به‌مناسبت 21 آذر، روز نجات آذربایجان (روز گریز اهریمن)》

آذرآمد، وصلِ آذربایجان آمـد به یاد
آنقدر شادم که جشنِ مهرگـان آید به یاد

از سهنـدِ کوه پیکر تا غرورِ ملـی اَم
آنقدر پایـم کـه فـرشِ پرنیـان آید به یاد

چون سپیدارِ قِزِل اوزن به عشقِ آب و خاک
رقصِ آزادیِ باغ و بوستان آید به یاد

مادِ کوچک بـاز می گردد به ایرانِ بزرگ
زین بزرگی روزگارِ باستـان آید به یاد

بـاز هـم از خونِ فرزندانِ پُرشورِ وطـن
رنـگِ سرخِ پرچـمِ آزادگان آید به یاد

تا شفق رنگِ سوارانِ قِزِلباشی گرفت
رِپ رِپِ اسبانِ زاگرس تا مُغان آید به یاد...

ز اَرتش سرخی که جارو شد به دریای خزر
چون قوام السلطنه مرد ِ زمان آید بیاد

سرزمینِ من، چه زیبایی که در این گیر و دار
بابکِ خرم، یَلِ اسپهبدان آید به یاد

شعله‌یِ آذرگشسب از سینه یِ بی تابِ من
هیزمی از دشمنِ آتش به جان آید به یاد

ازدواجِ حزبِ توده با دموکراتِ چموش
جمعِ چپ چشمانِ کور و ناتوان آید به یاد

تُـرک تـازی در زمینِ آتروپات و مادها
بازیِ مـوش و دُمِ شیرِ ژیـان آید به یاد

غُورت ِ آخر را گرفتیم از دهان روس ها
تا دهان بشکسته را خون دهان آید بیاد

نامِ آذربایجان و مردمِ آن پارسی است
وصله یِ ترکی زدن، از ناکسان آید به یاد

پرچمِ ایران زخونِ سرخِ بابـک رنگ شد
دولتِ مشروطه از ستارخـان آید به یاد...

شهریار از مردمِ تبریز اگر دل مـی‌بَرَد
از کلامش دلبری شیرین زبـان آید به یاد

شیرِ داغ از دستِ چوپانِ مُغانی خورده‌اَم
از اَرَس بگذشته کارم، شیروان آید به یاد

از تمـامِ مرزهایِ میهنـم خون می چکد
 بسکـه بُبریدند، دردِ استخـوان آید به یاد

تا که فرهنگِ عرب بر دوشِ ضحاکی کشند
 پونه زاری از درفشِ کاویان آید به یاد

جانِ من جانِ شما، ای مردمِ ایران زمین
آنچه می گویم، زِ تدبیرِ جهان آید به یاد

عشقِ میهن از تمامِ زندگی بالاتر است
گر وطن باشد، خدایِ مهربان آید به یاد

http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/3826-azarbaijan-amad-be-yad-horabadi.html

https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA

Читать полностью…

ایران بوم

اتابکان آذربایجان

ناصر صدقی

چکیده

اتابکان آذربایجان توسط اتابک شمس‌الدین ایلدگز از درون ساختار حکومتی سلجوقیان با تصاحب اختیارات منصب اتابکی شاهزادگان سلجوقی شکل گرفت. ایلدگز، غلامی ترک بود که با رسیدن به مقام امیری از سال 540 هـ [524 خ] به بعد مدت ده سال امارت بخشی از آذربایجان را داشت و از سال 520 هـ عنوان اتابک یافت.
خاندان ایلدگز به اسم سلاطین سلجوقی، کل قلمرو سلجوقیان عراق را در این دوره به دست گرفته، حکومت و مقام اتابکی را موروثی کردند. حکومت اتابکان از آذربایجان شکل گرفت و به همدان و ری و اصفهان گسترش یافت اما چون منشأ آنها آذربایجان بود و بعد از تجزیه، قلمرو آنها محدود به آذربایجان شد، به اتابکان مشهور شدند.
از مهمترین تحولات جهان اسلام در عصر اتابکی که از سال 540 هـ تا 621 هـ [524 تا 603 خ] حکومت کردند، اوج جنگ‌های صلیبی در غرب جهان اسلام و ظهور خوارزمشاهیان و متعاقب آن مغولان در شرق جهان اسلام بود. شهرهای همدان و تبریز و گنجه، مراکز مهم حکومتی اتابکان آذربایجان بود. این حکومت به واسطه جنگ‌های ممتد داخلی و اختلافات جانشینی در امر حکومت و قدرت سیاسی، در پی سقوط سلجوقیان، سرانجام به دست خوارزمشاهیان و شخص جلال‌الدین خوارزمشاه در سال 621 هـ [603 خ]  برافتادند و متعاقب آن از هجوم مغول کل آذربایجان را فرا گرفت.

منشأ مقام اتابکی و خاستگاه اتابکان آذربایجان
مقام اتابکی در اصل از سنت‌های ریشه‌دار در خاندان سلجوقی بود. سلجوقیان این سنت قبیله‌ای خاص خود را بعد از به حکومت رسیدن در پی نبرد دندانقان 431 هـ [418 خ] وارد ایران و تشکیلات حکومتی خود کردند.
اتابک یک اصطلاح ترکی [شده] و ترکیب دو واژه آتا به معنای پدر [تورانی و ایرانی] بک [بغ ایرانی] به معنای امیر و بزرگ می‌باشد. در منابع عربی عصر سلجوقی معادل عربی این اصطلاح «امیر الوالد» آمده است به معنای بزرگ و نایب پدر. اتابک کسی بود که عهده‌دار تربیت و پرورش شاهزادگان سلجوقی بود. در تشکیلات حکومتی سلجوقیان اولین بار از دوره سلطان آلب ارسلان سلجوقی (465-455 هـ) [449-442 خ] است که به این مقام اشاره می‌شود. اولین فردی که در ساختار حکومتی سلجوقیان عنوان و مقام اتابک یافت، خواجه نظام‌الملک، وزیر مشهور سلجوقیان بود. وی از طرف سلطان آلب ارسلان مقام اتابکی ملک شاه نایب و فرزند سلطان را عهده‌دار شد. به همین جهت، یکی از القاب خواجه، «اتابک» و «آتا خواجه» بود؛ در حالی که مقام اتابکی تنها متعلق به امر بود.2
مهمترین وظیفه اتابک، جدای از تربیت اخلاقی شاهزاده تحت امر خود، تربیت سیاسی و آموزشی حکومتداری برای شاهزاده تحت تربیت اتابکی بود. بعدها در گذر زمان در پی ضعف قدرت سلاطین سلجوقی و غلبه امرا بر سلاطین، مقام اتابکی کارکرد اولیه خود را از دست داد. قدرت و اختیارات این مقام به تصاحب امرای متنفذ درآمده، بر قدرت سلاطین سلجوقی برتری یافت.
از سال 547 هـ [531 خ] با مرگ سلطان مسعود سلجوقی، آخرین سلطان نسبتاً قدرتمند، امرا و به خصوص امرایی که عنوان اتابک داشتند، به عنوان تنها گروه تأثیرگذار در مقدرات سلطنت سلجوقی مطرح شدند. اولین هدف آنها گماشتن شاهزادگان تحت تربیت و اتابکی خود به مقام سلطنت بود. از این مقطع، نهاد امارت و به ویژه اتابکی، همه قدرت و اختیارات دو نهاد سلطنت و وزارت را در تشکیلات حکومتی سلجوقیان به تصاحب خود درآورد.
رسیدن به مقام اتابکی از شکل انتصابی آن از طرف سلاطین به شکل تحمیلی مبدل شد که به واسطه آن شاهزادگان سلجوقی هر کدام به تصاحب یکی از امرای مدعی مقام اتابکی درآمده، به مقام سلطنت گماشته می‌شدند. نتیجه آن، جنگ‌های ممتد داخلی بین اتابکان بود که هر کدام مدعی گماشتن شاهزاده تحت اتابکی خود به سلطنت بودند.
ظهور اتابکان آذربایجان، به عنوان اولین حکومت اتابکی موروثی در ایران در قلمرو سلجوقی در چنین محیط سیاسی صورت گرفت.
«ایلدگز» (Ildghaz)، مؤسس اتابکان آذربایجان، در اصل دارای خاستگاه غلامی بود. از دیگر رسوم عصر سلجوقی در کنار منصب اتابکی، تربیت و پرورش غلامان زرخرید در دربارهای شاهی بود. به این دلیل، بیشتر امرای مسلط در عصر سلجوقی از دوره سلطان ملکشاه به بعد دارای خاستگاه غلامی بودند که از مرتبه غلامی به مقام و مرتبه امارت ترفیع یافته بودند و همین غلامان امیر بودند که اختیارات سلطنت را به شکلی کامل از دوره سلطان مسعود سلجوقی به دست گرفتند. ایلدگز غلام ترک زرخرید از ولایت قفچاق (Ghephchag) یا همان قپچاق بود که توسط کمال‌‌الدین سمیرمی3 وزیر سلطان مسعود از یکی از تجار خریداری شده بود.4

http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/1680-atabakan-azarbaijan.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

چند شعر دربارۀ آذربایجان

اگر تُرک گویم نه آن آذری
 که ایران اگر گوهر او گوهری"

                            (رحیم معینی کرمانشاهی)
 

ماد کوچک باز می‌گردد به ایـــــــــران بزرگ
زین بـزرگی روزگار باســــتان آید به یاد ..

اتحاد حزب توده ، با دموکــــــــرات چموش
جمع چپ چشمان کور و ناتوان آید به یاد..

تـرک تازی در زمـیـن آتـــــــــروپـات و مـادها
بازی موش و دم شیـر ژیـــــان آید به یاد..

نام آذربایجان و مــــــــردم آن پارسی‌ست
وصله‌ی ترکی زدن از ناکســان آید به یاد..

از تمام مرزهای کشـــــورم خون می‌چکد
 بس که ببریدند درد استخــــوان آید به یاد

جان من، جان شما ای مردم ایـــران‌زمین
آنچه مـی‌گویم ز تدبیـــــر جهان آید به یاد

عشق میــــهن از تمام زندگی بالاتر است
گر وطن باشــــد خدای مهربان آید به یاد
                                                                                 (محمد تقی حر آبادی)

 
شاید جهان وطن بزرگی باشد؛ اما از زادگاه من، ایران کوچکتر است (محمد تقی حر آبادی)
 

 ..بریـــــــده از وطن خواهد تو را بخشد به بیگانه
بـریــــــده باد دستِ آن‌که مـی‌پوید خطاکــــاری

عدوی خیــــــــره‌سر این بار ترفـنـــدی دگـر دارد
 که بخشـــد خاک پاکت را به ارباب دگــــــــر آری

 زبان را کرده ا‌ست آویز، سخــــــن از تجزیه راند
بگو با او که ای نادان تهی از عقل و هوشیاری

 جوان‌مـردان آذربـایـجان  آگــــــــــاه و بـیــــدارنـد
 و نـپـذیـرند نـیـرنـگ خیانت پیـشــــــــه‌ مـکاری..

 (استاد خان آذری)


 

دو رباعی برای آذربایجان از م سحر

روح ایران

 آن گنج که پارس یا خراسان دارد
از گنجه و سُهرورد و شروان دارد

هرچند ربوده اندش از مام وطن
ارّان در جسم روح ایران دارد
 

دل ایران

چون فکر اگرچه کرده مأوا در سر
آذربایجان دل است و ایران پیکر


هان بد مسگال دشمنا کاین آذر
در دامن خود ترا کند خاکستر
 

م.سحر

این دو ترانه نزدیک به سیزده سال پیش سروده شده و چهار سال پیش در کتاب «صدای زنگ حضور» به چاپ رسیده اند.ـ
اکنون با دیدن بیانیهء «جنبش آذربایجان برای یکپارچگی و دموکراسی درایران» که به همت جمعی ازمیهن پرستان ایرانی اهل آذربایجان بنیان نهاده شده به ویژه با دیدن نام دوست گرامی ام شاعر گرانقدر اسماعیل خویی و دوست ارجمند دیگر آقای دکتر سیروس آموزگار ، ضمن درج این دو رباعی کوشش های این دوستان را گرامی می دارم وبرای هدف های انسانی و ملی و آزادی خوهانهء آنان آرزوی موفقیت دارم.



صف آذربایجان توصیف روی دلبــــر است
خاک پاکش تا ابـــــد بر دیده ی ما توتیاست..

فخر اِله بابـــک اگر ایران یولوندا جان و ِریر
 خون سرخش قسمتی از پرچم ایران ماست

گِچدی دونیا دان دونن ، قالدی بوگوندَ جاودان
 کیم دِئیر بابک اولوب بابک بیزَ راز بقاست
                                                                                   (استاد شمس خلخالی)


http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/313-azarbaijan-iran-chame.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

۱۰۳ سال پیش در ۲۱ آذر ۱۲۹۹، سلیم نیساری ـ ادیب و پژوهشگر ـ در تبریز به دنیا آمد.

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

ویژه‌نامهٔ ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

به انگیزهٔ سالگرد 21 آذر 1325 - روز نجات آذربایجان، روز همبستگی ملی؛ روز جانبازی مردم تبریز و روز «گریز اهریمن»

http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/15875-21azar-25-roz-nejat-azarbaijan-9409.html

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

ظهور و سقوط فرقه‌ی دموکرات آذربایجان

دیباچه

پس از آن‌که ایرانیان در پی قیام فرزند شایسته‌ی ایران‌زمین، شاه اسماعیل، توانستند سرزمین خود را از چنگال عثمانیان نگاه دارند، به فکر مقابله با استعمارگران پرتقالی، هلندی و انگلیسی نیز افتادند. در واقع، می‌توان گفت ایرانیان اولین‌بار در مواجهه با کشور آل‌عثمان، که بیشتر کشوری اروپایی بود، با مظاهر نظامی زندگی نوین غربی و تغییر کیفیت ابعادی از زندگی آشنا شدند و کوشیدند به این کیفیت نوین – که نزد آنان فراتر از بعد نظامی نمی‌رفت – مجهز شوند.

پس از حصول امنیت در مرزها و استقرار دولتی قوی – اگرچه جنوب ایران محل تاخت‌و‌تاز استعمارگرانی شده بود که سعی می‌کردند پایگاه‌هایی برای تجارت امتعه‌ی خود پیدا کنند، اما دوری مسافت نسبت به مرکز و کیفیت راه‌های ارتباطی و کمی جمعیت در آن مناطق و حتا فقدان جمعیت در برخی از جزایر دورافتاده در امنیت درونی ایران تأثیر به سزایی نداشت – و ایجاد ثبات نسبی در اکثر ایالات و وجود کشمکش در سطح خاندان‌های حکومتی سبب شد که ضرورتِ تغییر «لباس کهنه» و پوشیدن «لباس رزم» در زندگی نوین به یک جنبش عمومی تبدیل نشود تا این که شکست‌های ایران از روسیان واقعیت تلخ فاصله‌ی ایران با جهان نوین غرب را – که مرزهایش به درون مرزهای ایران نفود کرده بود – آشکار ساخت.

آذربایجان با قرار گرفتن در خط مقدّم برخوردها نقشی حسّاس داشت و، با داشتن عباس‌میرزا و قائم‌مقام، امیدِ روشن ایران به حساب می‌آمد. پس از مرگ عباس‌میرزا و شهادت قائم‌مقام، آذربایجانیان با درکِ بار مسؤولیتی تاریخی و ملّی، که به علت نزدیکی آنان با تمدّن جدید بر دوش‌شان نهاده شده بود، آذربایجان را به قلب تپنده‌ی ایران تبدیل کردند و خود در راه شناخت جوهره‌ی این تمدّن تازه‌پا، ولی نیرومند، پیش‌رو شدند. این «محبّان ایران» تلاش‌شان بر این بنیاد استوار بود که «وطن مقدّس» ایران را به چنان شایستگی‌ای برسانند که «محسود عالمیان» واقع شده… و به دوران شکوه بازگردد.

به این ترتیب با این نهضت، اندیشه‌های میهن‌پرستانه در آن‌جا تقویت شد و به عنوان یک ویژگی عمومی در وجدان جمعی مطرح شد و از حالت و بایدِ شخصی به حالت و بایدِ جمعی تبدیل شد. این کوشش‌ها و تلاش روشن‌فکران آذربایجانی در هماهنگی با سایر ایرانیان و حتا مناطقی که در جنگ از مام میهن جدا شده بود مقدّمات مشروطه و زندگی مبتنی بر قانون را که قرار بود «کلید بهشت قدرت ایران» باشد فراهم کرد که سرانجام پس از کش‌و‌قوس‌های متعدد در تهران به صدور فرمان مشروطیت منجر شد.

در عرصه‌ی جهان، پس از سپری شدن دوران صلح مسلّح، توفانی مهیب در راه بود. توفانی که طلیعه‌ی آن جنگ یکم جهانی شد و مهم‌ترین حادثه‌اش انقلاب سرخ روسیه. به این ترتیب، ایران با کشوری به مراتب مخوف‌تر از روسیه‌ی تزاری با نام شوروی همسایه شده بود که نه تنها خلیج فارس، بلکه اروپای شرقی و غربی و امریکا و… را نیز در وصیت تاریخی ارباب درگذشته‌اش وارد کرده بود. بیچاره آذربایجان! خط مقدم همسایگی با چنین قدرت مخوفی شده بود که طعنه‌ی قدرت بر ایوان مخوف می‌زد و پتر را به مجیزگویی خود می‌طلبید.

روس‌ها، که در پی انقلاب اکتبر شمال ایران را ترک کرده و در یک ژست جدید قرارداد ۱۹۰۷ را مُلغا و استعماری اعلام کرده بودند، حال در هیأتی تازه در پی فرصتی بودند که راه تزارها را با قدرتی بیش‌تر دنبال کنند. جنگ جهانی دوم این فرصت را در اختیار آن‌ها قرار داد تا یورشی همه‌جانبه به همراه دشمن ایدئولوژیک سابق و متحد استراتژیک امروز خود، انگلستان، به مرزهای ایرانِ بی‌طرف آغاز کنند…

و سرانجام، تصمیم شومِ بلعیدن آذربایجان – در حالی که سربازان شوروی در خیابان‌های قزوین رژه می‌رفتند – گرفته شد، پس سناریوی فرقه‌ی دموکرات در آذربایجان کلید خورد. در این نوشتار خواهیم کوشید این حوادث و رخ‌دادها و سرانجام رهایی آذربایجان را بررسی کنیم.

آری، روس‌ها از ترکمان‌چای و گلستان تا جنگ یکم جهانی تا توانستند دشنه بر پیکر آذربایجان کوفتند و چون طرفی نبستند خنجر به دست هم‌میهنان سرخ سپردند؛ خنجری که بارها و بارها با شدّت و حدّت بر این تن شریف فرود آورده شد. اما این نازنین آذربایجان! اگر چه رنگش به زردی می‌گراید اما داستان اکسیر و رنگ عشق بود. این عاشق ساز به‌دستِ کوچه‌ها، لب از نوا نبست که: «ایران من! ایران من!». این عاشق ثابت‌قدم، خود به آرپاچای انداخت اما به خانه‌ی خان سرخ پای نگذاشت و عفّت پاس داشت. آذربایجان به نام ققنوس ایران زنده ماند، آن‌چه سیل بُرد آبروی خودفروختگان و خیانت‌پیشگان بود.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1653-zohor-soght-fergheye-demokrat.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

۲۱ آذر؛ غرش شیران ایران در نجات آذربایجان گرامی باد.

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

سنی گتیرن، سنی دییر گت
(آن که تو را آور ده، به تو می‌گوید برو)

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره ۶۴ - رویه‌ٔ ۸ تا ۹

@iranboom_ir

دکتر هوشنگ طالع

سحرگاه روز شوم سوم شهریورماه 1320، استعمارگران روس و انگلیس بدون هرگونه اعلام خبری، ایران را مورد یورش نظامی قرار دادند و کشور را اشغال کردند. چند ماه بعد، اشغال‌گران آمریکایی نیز به آن‌ها پیوستند.
روس‌ها و انگلیس‌ها به دنبال اشغال ایران، به فکر اجرای قرارداد 1907 برآمدند. از این‌رو، انگلیس‌ها طرح کمیسیون 4جانبه را به دولت ایران پیشنهاد کردند. در صورت پذیرش این طرح، دولت ایران از حاکمیت خود صرف‌نظر می‌کرد و سرنوشت کشور در کمیسیون چهارجانبه متشکل از نمایندگان روس، انگلیس، آمریکا و ایران، قرار می‌گرفت. این کمیسیون که در آن، ایران تنها یک رای برابر 3 رای اشغال‌گران داشت، حتا می‌توانست دست‌اندرکار تغییر قانون اساسی هم بشود.

نخست‌وزیر ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک)، با وجود فشارهای سنگین اشغال‌گران، این طرح را رد کرد.
روس‌ها و انگلیس‌ها که نتوانسته بودند از این راه به نتیجه برسند، راه تجزیه‌ی بخش‌هایی از ایران را در پیش گرفتند. البته نخست روس‌ها، با پشتیبانی و سکوت انگلیس‌ها و آمریکایی‌ها، دست‌اندرکار تجزیه‌ی آذربایجان و سپس مهاباد شدند. البته بعد که به نظر می‌رسید که الگوی تجزیه‌ می‌تواند کارساز باشد، انگلیس‌ها نیز با راه‌انداختن «نهضت جنوب» گام در راه تجزیه‌ی فارس، بوشهر، خوزستان و...، نهادند.
با برپایی فرقه‌ی دموکرات، از سوی نیروهای اشغال‌گر در آذربایجان، ابراهیم حکیمی نخست‌وزیر سال‌خورده و فرتوت ایران، در حالی که سخت زیر فشار نیروهای اشغال‌گر قرار داشت، با قامت افراشته و با عزمی راسخ، در مجلس شورای ملی با صدای رسا و کوبنده‌ اعلام کرد:‌(1)

... این جانب به عنوان یک فرد و هم به نام دولت، با این‌که اساسا اهل صلح و مسالمت بوده... تصمیم جدی به مقاومت... گرفته و نخواهم گذارد یک عده‌ی قلیل مغرض نادان، به عمد یا اشتباه، مقاصد شوم و ناصواب خود را بر برادران آذربایجانی ما که هم‌وطن و ایران‌دوست هستند و بارها، امتحان فداکاری و از خود گذشتگی را داده‌اند، با زور و ترور و آدم‌کشی و تجاسر، تحمیل و کشور را دچار زحمت و مرارت نمایند...
ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک) که خود آذربایجانی و از رجال صدر مشروطیت بود، در ادامه‌ی سخنان خود در مجلس شورای ملی، گفت: (2)

اهالی آذربایجان مانند اهالی سایر استان‌‌های ایران... میهن‌پرست بوده و آذربایجان همواره و برای همیشه جزء لاینفک ایران بوده و خواهد بود.
دولت ایران، از اقدام روس‌ها برای تجزیه‌ی آذربایجان، به شورای امنیت شکایت برد. شکایت ایران از شوروی، نخستین شکایت مطرح شده در این سازمان نوبنیاد بود. البته به یاد داشته باشیم که با تشکیل جامعه‌ی ملل پس از جنگ جهانی اول، ایران از اشغال‌گری شوروی در گیلان به این جامعه شکایت برد.بایسته است بدانیم  که این شکایت نیز، اولین شکایت مطرح شده در جامعه‌ی ملل بود.
با طرح شکایت ایران در شورای امنیت، ابراهیم حکیمی کناره‌گیری کرد و مجلس شورای ملی با رای تمایل خود به احمد قوام، وی را به نخست‌وزیری برگزید.
قوام در نخستین اقدام خود، خواستار گفت‌وگوهای رو در رو با روس‌ها شد. او در پی آن بود که هیاتی را به مسکو بفرستد تا در صورت شکست گفت‌وگوها، همه چیز به پایان نرسد؛ اما روس‌ها در پی آن بودند که نخست‌وزیر ایران را به مسکو بکشانند و در زمستان سرد 1324، او را وادار به تسلیم نمایند. اما باید گفت که احمد قوام (قوام‌السلطنه) نخستین سرداری بود که در زمستان مسکو بر روس‌ها پیروز شد، کاری که ناپلئون و هیتلر، در آن شکست خوردند. البته از یاد نبریم که سردار ایرانی، نه‌تنها لشگری با خود نداشت، بلکه بخش بزرگی از کشورش نیز، در اشغال روس‌ها بود.
سرانجام به دنبال گفت‌وگوهای سخت و دلهره‌آور، احمد قوام توانست که استالین فاتح برلن را به انفعال بکشاند و به وعده‌ی «ناکجا‌ آباد» نفت، او را وادار سازد تا دست از حمایت فرقه‌ی دموکرات آذربایجان بشوید و نیروهای خود را از ایران بیرون ببرد و در نتیجه، شکست برابر نخست‌وزیر ایران را بپذیرد.

با بیرون رفتن نیروهای ارتش سرخ از ایران، احمد قوام پس از یک سلسله مقدمه‌چینی‌ها، به ارتش دستور داد که برای انجام انتخابات سراسری به سوی آذربایجان حرکت کند. با شنیدن خبر حرکت نیروهای ارتشی به سوی آذربایجان، مردم آذربایجان که یک‌سال زیر یوغ فرقه‌ی دموکرات، به سختی روزگار می‌گذرانیدند، به پا خاستند.
سادچیکوف سفیر کبیر شوروی در تهران که می‌دانست که با حرکت نیروهای ارتشی به سوی آذربایجان، بساط فرقه درهم خواهد ریخت، سخت کوشید تا نخست‌وزیر را از این کار بازدارد؛ اما ناکام ماند. سفیر شوروی در تهران، دست به ارعاب و تهدید زد؛ اما باز هم نتیجه‌ای نگرفت.

Читать полностью…

ایران بوم

روایات مختلف درباره دوران کودکی و نوجوانی فریدون

جلال متینی

حوادث دوران کودکی و جوانی فریدون، پنجمین پادشاه کیانی ایران، در متون منظوم و منثور فارسی و عربی اعم از حماسی و تاریخی به صورتهای گوناگون ذکر شده است. اختلافات روایات در این باب نه فقط در امور جزئی به چشم می‌خورد بلکه گاه تفاوت به حدی است که خواننده ناچار باید بپذیرد که سرچشمه و منشأ روایتها در موضوع مورد بحث کاملاً با یکدیگر متفاوت بوده است. در این مقاله دربارۀ این روایات سخن خواهیم گفت و سپس چند موضوع وابسته بدان را نیز به اجمال از نظر خواهیم گذرانید. مطالبی که به‌ترتیب مورد بررسی قرار خواهد گرفت عبارت است از:

1. روایات مختلف دربارۀ دوران کودکی و جوانی فریدون:
الف- روایت شاهنامه فردوسی و متون مشابه آن.
ب- روایت کوش نامه.
ج- متونی که در آنها به حوادث دوران کودکی و جوانی فریدون تقریباً اشاره‌ای نگردیده است.

2-  نقش «گاو» در زندگانی فریدون و خاندانش:
الف- کاربرد لفظ «گاو» در القاب پدران فریدون.
ب- «گاو برمایه»،گاو فریدون.
ج- گرزی بسان سر گاو میش.
د-  گاو سواری فریدون.
ه‍- گاوی در خانهٔ جم!

3- پیشنهادی دربارۀ کلمه «برمایه» در شاهنامه فردوسی.
1- روایات مختلف دربارۀ دوران کودکی و جوانی فریدون
الف- روایت شاهنامهٔ فردوسی و متون مشابه آن
در این بخش، روایتی مورد بررسی قرار می‌گیرد که در آن به گاو فریدون اشاره گردیده است.


شاهنامه فردوسی
  در شاهنامه بندرت به حوادث دوران کودکی شاهان و پهلوانان ایران بتفصیل اشاره گردیده است. فردوسی تنها در مواردی به ذکر این مطلب پرداخته است که این گونه حوادث در سلسله وقایع داستان از اهمیت خاصی برخوردار باشد، نظیر زادن زال فرزند سام با موی و اندامی به سفیدی برف و رخانی به گونهٔ شنگرف و چشمانی سیاه، که سام از بیم سرزنش گردنکشان و مهان فرمان داد تا فرزند سپید مویش را به البرز کوه در هندوستان ببرند و در آنجا رها سازندش. زال سالها در پناه سیمرغ در البرز کوه بسر برد تا زمانی که «یکی مرد شد چون یکی زاد سرو» و آنگاه به شرحی که در شاهنامه آمده است سام او را به نزد خود باز گردانید. و نیز چنان که می‌دانیم زادن رستم نیز بشرح در شاهنامه آمده است که چگونه به سبب بزرگی جثهٔ کودک در شکم مادر، مادر در هنگام زادن او بیهوش شد و همه بر جان مادر و کودک بیمناک گردیدند، و آنگاه زال لختی از پر سیمرغ را در مجمر آتش سوخت و سیمرغ هم اندر زمان بنزد زال حاضر شد و چون از سبب اندوه زال آگاه گردید، نخست او را به نیرومندی و توانایی فوق‌العاده کودک مژده داد و سپس فرمود تا مادر را با نوشانیدن می ‌مست سازند و پهلوی او را با خنجری آبگون بدرند و گیاهی رابا شیر و مشک بیامیزند و چون خشک شد آن را بسایند و بر جای زخم نهند و پر سیمرغ را نیز بر آن بمالند که سرانجام با راهنمایی سیمرغ و انجام همه این کارها رستم زاده شد و رودابه، مادرش، جان بسلامت برد و نخستین عمل جراحی «سزارین»یا «رستمی» نیز در تاریخ ملی ما انجام پذیرفت.

  یکی دیگر از این گونه موارد نادر که با شرح و بسط بیشتری در شاهنامه یاد شده است حوادث دوران کودکی و جوانی فریدون است تا زمانی که به پادشاهی می‌رسد. چون رویدادهای این دورهٔ زندگی فریدون با دوران پادشاهی ضحاک مقارن است.

دربارۀ این که در دوران هزار سالهٔ سلطهٔ ضحاک بر ایران، چه بر سر مردم ایران آمده است و خاندان جمشید در این دورهٔ دراز روزگار را چگونه گذرانیده‌اند، شاهنامه فردوسی تقریباً ساکت است. از آغاز این ماجرای غم انگیز چیزی جز این نمی‌دانیم که چون جمشید در دورهٔ چند صد ساله پادشاهیش کارها را نظم و ترتیب بخشید و سپس بمدت سیصد سال نیز رنج و دردمندی و مرگ را از مردم دور ساخت و دیوان را فرمانبردار خود کرد و جهانیان به سبب حسن سیاست وی شادکام بودند، وی در خداوند ناسپاس گردید و خود را آفرینندهٔ جهان خواند، و درنتیجه فرّهٔ ایزدی رفته رفته از وی کاسته شد، امن و آسایش از ایران‌زمین رخت بر بست، در هر گوشه‌ای کسی علم طغیان برافراشت و سپاهیان ایران که از وجود مهتری بنام ضحاک در بین تازیان آگاه شده بودند«شاه جوی» به نزد او رفتند و به شاهی بر او آفرین خواندند و وی را به پادشاهی ایران برگزیدند. با ورود ضحاک به ایران، جمشید از ایران گریخت و مدت صد سال پنهان بسر برد تا روزی در دریای چین به دست ضحاک گرفتار و با اره به دو نیم گشت. فردوسی با بیان شیوا و موجز خود اصول کلی دوران پادشاهی ضحاک را در این چند بیت یاد کرده است:

نهان  گشت  آیین  فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد،جادوی ارجمند
نهان، راستی، آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان راز
ز نیکی ‌نبودی سخن‌جز به راز..
[بدین بود بنیاد ضحاک شوم
جهان‌ شد مر او را چو یک‌ مهره ‌موم]

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/5066--ravayat-mokhtalef-darbare-doran-kodaki-nojavani-fereidun.html

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

ادب ورزی ایرانی یا پروتکل شکنی گلشیفتۀ فراهانی ؟

در مراسم اهدای جایزۀ نوبل 2023 ، گل شیفتۀ فراهانی بی گرفتن اجازه با رفتارهای زشت و بیرون از عرف و با زیرپانهادن آداب حضور در مجالس رسمی و فرهنگی، در واکنش به شگفتی حاضران در مجلس، گفته است: «ما ایرانیان پروتکل شکنیم !»
ظاهرا این نوسلبریتی گمان می کند، ایرانیان ، همان اعضای دکان جاسوسی موسوم به «حزب توده [ایران] »  و دیگر گروه های چپ روسگرا هستند .
دکتر نصرالله پورجوادی در واکنش به این رفتار سبکسرانه، یادداشتی نوشته و  از پیشینۀ ایرانیان در آداب دانی و ادب ورزی آگاهی هایی ارزشمند به دست داده است. برای خواندن یادداشت دکتر پورجوادی روی پیوند (لینک) زیر کلیک کنید :
http://iranchehr.com/?p=13632

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

💠با «ایران‌بوم» همراه شوید💐🌷
💠ایران‌بوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایران‌زمین🌳🌲

https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA

Читать полностью…

ایران بوم

برگزیده‌ها دربارۀ آذربایجان

برگرفته از مجله ایران شناسی، سال دهم،  بهار 1377 - شماره 1، ص 141 تا 172

اخـتلاف‌ لهجه، ملّیت نزاید بهر کس‌
ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
شهریار

به مناسبت اقدام گستاخانه که علیه تمامیت ارضی ایران انجام پذیرفته است، اقدامی که در تاریخ سیاسی ایـران به یقین نظیر و مانندی ندارد، برگزیده‌های این شمارۀ ایران‌شناسی را به «آذربایجان» اختصاص داده‌ایم، تا خوانندگان گرامی به برخی از کوششهای‌ محققان‌ و نویسندگان و شاعران ایرانی، اعم‌از آذربایجانی و غیرآذربایجانی، در دفاع از آذربایجان و زبان فارسی، و نیز برخورد با پان‌تورکیست‌ها و کمونیست‌ها در قرن بیستم‌ میلادی آگـاه گردند.

از حـوادثی که از جنگ اول جهانی‌ به‌ بعد بر آذربایجان گذشته است و از نقشه‌ها و تبلیغات پان‌تورکیستها و کمونیستها علیه ایران به منظور تجزیۀ آذربایجان کم‌وبیش‌ آگاهیم که نیازی به تکرار آن در این‌جا نیست.

ولی ذکر این‌ موضوع‌ را‌ در این‌جا، ولو به اختصار، لازم می‌دانیم‌ که‌ تـا‌ پیـش از تشکیل‌ حزب توده، و روی کارآمدن پیشه‌وری و حکومت خودمختار آذربایجان در سال 1324، درس‌ خواندگان و روشنفکران آذربایجان و از جمله نویسندگان‌ و شاعران‌ آذربایجانی، با آن‌که‌ همه به ترکی سخن می‌گفتند، خود را مطلقا «ترک» (تورک) نمی‌دانستند. آنان‌ تنها ساکنان‌ عثمانی (ترکیه) و قفقاز را ترک می‌خواندند و در یک کلمه «ترک بـودن» را دونـ‌ شأن و حـیثیت خود می‌دانستند. نکتۀ قابل‌توجه دیگر آن اسـت‌ کـه‌ آثـار‌ هیچ‌یک از هموطنان آذربایجانی ما مانند سید حسن تقی‌زاده، سید احمد کسروی، رضازادۀ‌ شفق، پروین اعتصامی، رعدی آدرخشی، عباس زریاب خوئی، محمد امین ریاحی، تقی ارانی،  محمد امین ادیب طـوسی، عبد العـلی کـارنگ، محمد رضا شعار، منوچهر مرتضوی، ناطق‌ ناصح، جواد شیخ الاسلامی، محمد‌ نخجوانی، غلامحسین‌ ساعدی‌ و...بـه زبـان ترکی نیست.

شهریار شاعر نامدار آذربایجان، اشعار معدودی به زبان ترکی‌ دارد‌ و بقیۀ اشعارش‌ به زبان فارسی‌ست. در مطالبی که در برگزیده‌های همین شماره از نظرتان مـی‌گذرد ملاحظه مـی‌فرمایید کـه‌ این‌ افراد‌ وطن‌دوست شریف، وقتی متوجه شدند که پان‌ تورکیستها و سپس کـمونیستها در دورۀ استالین‌ برای‌ تجزیۀ‌ آذربایجان، به ترکی‌زبان بودن‌ آذربایجانیان انگشت می‌نهند و آنان را«ترک» می‌خوانند و به دشمنی با «فارسها» تحریک می‌کنند، گفتند راه‌ مقابلۀ‌ بـا‌ دشـمن ایـن است که دولت مرکزی ایران باید در سراسر آذربایجان تدریس زبان فارسی را‌ رواج‌ دهـد تا دشمن از این جهت خلع سلاح‌ گردد. زیرا آنان به درستی زبان فارسی‌ را‌ عامل‌ اصلی وحدت ملی ایـران مـی‌دانستند.

از شهریور 1320 بـا اشـغال ایـران از سوی قوای‌ شوروی‌ و انگلیس، و تأسیس حزب‌ تودۀ ایران، و بعد حزب دموکرات آذربایجان با ادعای خـودمختاری‌ بـرای‌ آذربایجان‌ با تکیۀ بر زبان ترکی به‌عنوان«زبان ملی»ساکنان آذربایجان و تبلیغات شدید روسها دربارۀ تجزیۀ آذربـایجان، برخی از ایـرانیان‌ در‌ دام کمونیستها افتادند و به تکرار سخنان بی‌پایۀ آنان مانند«ترک»بودن آذربایجانیان، ستم فارسها بر ترکها‌ و مطالب واهی دیـگری از ایـن‌ گونه پرداختند. بدین ترتیب پنجاه سال است که تربیت‌شدگان مکتب کمونیستها و پان‌تورکیستها تنها‌ با تکیه بـر زبـان تـرکی، برای تجزیۀ آذربایجان گریبان چاک می‌کنند.


برای مطالعه نوشتار به پیوند زیر مراجعه کنید:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/15976-bargozide-ha-darbare-azarbaijan-940921.html


/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

۷۸ سال پیش در روز  ۲۳ آذر ۱۳۲۴ مجتمع خوابگاه‌های دانشگاه، موسوم به کوی دانشگاه تهران،با تلاش‌های  دکتر علی‌اکبر سیاسی تأسیس شد / جام نیوز

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

گاه شمار غائله آذربایجان

آنچه در پی می‌آید برگرفته از کتاب تاریخ تجزیه ایران دفتر یکم تلاش نافرجام برای تجزیه‌ی آذربایجان نوشته‌ی دکتر هوشنگ طالع، انتشارات سمرقند است. این نوشته هم‌چنین در مجله آذر (21 آذر 1385) به چاپ رسیده است.
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1662-tarikh-tajzie-daftar1.html

1324

18 اردیبهشت          8 مه              تسلیم بدون شرط آلمان
7 خرداد               30 مه          ایران از متفقین خواست تا هر چه زودتر خاک ایران را ترک کنند.
26 تیر تا 11 مرداد  17 ژوئیه تا 12 اوت   همایش پتسدام. روس ها از پذیرش تاریخ مشخص برای خروج ازایران امتناع کردند.
11 شهریور           2 سپتامبر        تسلیم بدون شرط ژاپن
20 شهریور           11 سپتامبر       گشایش همایش لندن. در این همایش، روز دوم مارس 1946(11 اسفند 1324)، به عنوان تاریخ تخلیه نیروهای متفقین از ایران، معین شد.
6 آبان                 17 نوامبر       یادداشت دوباره ایران به شوروی در باره مداخله مأموران کشوری و لشگری شوروی در امور داخلی ایران و به ویژه پشتیبانی از فرقه ی دموکرات آذربایجان
29 آبان             30 نوامبر        نیروهای شوروی در قزوین از حرکت ستون های ارتش ایران به سوی آذربایجان جلوگیری کردند.
5 آذر                26 نوامبر      دولت بریتانیا، نظر دولت شوروی را به پیمان سه جانبه 1941 جلب کرد و دولت ایالات متحده آمریکا پیشنها کرد که نیروهای متفقین روز اول ژانویه 1946(11 دی 1324)، خاک ایران را ترک کنند.
12 آذر            3 دسامبر      دولت اتحاد شوروی، پیشنهاد دولت امریکا (مورخ 26 نوامبر) رارد کرد.
21 آذر            12 دسامیر    تشکیل مجلس به اصطلاح ملی آذربایجان و اعلام حکومت فرقه ی دموکرات آذربایجان
24 آذر            15 دسامبر    رادیو مسکو تولد حکومت های فرقه ی دموکرات در آذربایجان و کومله در مهاباد را اعلام کرد.
25 آذر            16 دسامبر    نشست ویژه شورای وزیران امور خارجه بریتانیا، شوروی و آمریکا در مسکو. در این نشست، دولت شوروی اعلام کرد که آماده نیست تا به صورت رسمی در مورد ایران گفتگو کند.
29 دی            19 ژانویه      دولت ایران، دولت شوروی را متهم به دخالت در امور داخلی کشور کرد و از شورای امنیت درخواست بررسی نمود.                             
30 بهمن          19 فوریه      قوام نخست وزیر ایران، برای گفتگو با استالین و مولوتف وارد مسکو شد.
10 اسفند        1 مارس        رادیو مسکو اعلام کرد که تخلیه نیروهای شوروی از بخش هایی از ایران ممکن است در روزهای آینده آغاز شود اما بقیه نیروها تا زمانی که وضعیت روشن شود  باقی می مانند.
11 اسفند        2 مارس       روز تعیین شده برای تخلیه کامل ایران
12 اسفند        3 مارس       ایران در مورد باقی ماندن نیروهای شوروی در کشور پس از 2 مارس (11 اسفند)، اعتراض کرد.
14 اسفند        5 مارس       چرچیل در کالج وست مینستر علیه توسعه طلبی شوروی سخنرانی کرد (آغاز جنگ سرد). 
15 اسفند        6 مارس       اعتراض دولت ایلات متحده به شوروی در مورد عدم تخلیه ایران
16 اسفند         7 مارس       قوام، مسکو را ترک کرد. گفتگوهای مسکوبه نتیجه ی مورد نظر روسها نرسید.
21 اسفند        12 مارس     دوره ی مجلس چهاردهم به پایان رسید.

1325

4 فروردین       24 مارس     اتحاد شوروی اعلام کرد که در صورت عدم پیش آمد وضعیت غیرقابل پیش بینی، نیروهای این کشور ظرف شش هفته خاک ایران را ترک خواهند کرد.
5 فروردین       27 مارس     هبأت نمایندگی شوروی بااعتراض به پذیرش شکایت ایران، نشست شورای امنیت را ترک کرد.
16 فروردین     5 آوریل       ایران وشوروی اعلام کردند که بر سر مسأله خروج نیروهای نظامی، شرکت مختلط نفت ایران و شوروی و مسأله آذربایجان توافق کرده اند(موافقت نامه قوام- سادچیکوف)
4 اردیبهشت     24 آوریل     ترومن، ریس جمهور آمریکا در یک سخنرانی رادیویی، بر نقش سازمان ملل متحد در حفظ یکپارچگی ملت ها برابر تجاوز تأکید کرد.
2 خرداد          23 مه           رادیو مسکو اعلام کرد که همه نیروهای شوروی از آذربایجان خارج شده اند.
6 خرداد          27 مه           آغاز گفتگو میان دولت و فرقه ی دموکرات

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1646-gah-shomar-ghaele-azarbaijan.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

درخواست فرهنگستان در آستانه بازی پرسپولیس و استقلال

در آستانه بازی پرسپولیس و استقلال، فرهنگستان زبان و ادب فارسی از رسانه‌ها خواست به‌جای واژه «دربی» یا «داربی» از واژه «شهرآورد» استفاده کنند.

در توضیح فرهنگستان در این‌باره آمده است: «فرهنگستان زبان و ادب فارسی در برابر واژه انگلیسی «دربی» یا «داربی» معادل «شهرآورد» را تصویب کرده است. «آورد» در این کلمه به معنی مبارزه است، چنان‌که در «آوردگاه» به معنی «محل مبارزه» نیز آمده است. ازآن‌جاکه ظرف چند روز آینده شهرآوردِ پایتخت برگزار خواهد شد، فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد می‌کند که همه رسانه‌ها، برای جا افتادن این لفظ مناسب و زیبا، آن را به کار ببرند تا این واژه نیز به‌تدریج جای خود را در جامعه ورزشی باز کند.»

http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/16359-khabar-950125-033.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

۵۲ سال پیش در ۲۲ آذر ۱۳۵۰، ذبیح بهروز ـ نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران ـ درگذشت.
«تقویم نوروزی شهریاری»، «فرهنگ کوچک تازی به فارسی» و «تقویم و تاریخ در ایران»، از تألیفات پژوهشی وی است. او و دکتر محمد مقدم و دکتر صادق کیا، مجله‌ی فرهنگی «ایران‌کوده» را در زمینه‌ی مطالعات ایرانی منتشر می‌کردند.

💠 با ایران‌بوم همراه باشید:
@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

۸ سال پیش در ۲۱ آذر ۱۳۹۴، استاد احمد منزوی ـ کتابشناس، نسخه‌پژوه و از مفاخر فرهنگی ایران ـ درگذشت.
یادش گرامی.

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

ویژه‌نامهٔ ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن

آذرآبادگان من، جان جانان من است(فایل‌های صوتی ویژهٔ روز آذربایجان) / گفتگوی دکتر هوشنگ طالع با دکتر نصرت الله جهانشاهلو افشار / قطعه‌ای از استاد شهریار با صدای شاعر- شعر آذربایجان / فایل صوتی گفتگوی استاد شهریار پیرامون آذربایجان / ریشه‌های ژرف پارسی در ارسباران / 21 آذر ماه سالروز نجات آذربایجان / گفتگو با دکتر حمید احمدى و استاد کاوه بیات درباره اسناد تازه فرقه دموکرات / کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان / آذربایجان در روزگار باستان / زبان دیرین آذربایجان / فهرست نامه پژوهش های زبان دیرینه آذربایجان / زبان آذری، یا زبان باستان آذربایگان زبان آذربایجان - دکتر منوچهر مرتضوی / یک سند مهم در باب زبان آذری عباس اقبال آشتیانی / نگاه تاریخی به واژه‌های باستانی فرهنگ جغرافیای آذربایجان / اسنادی نو در رابطه با تغییر زبان در آذربایجان: صریح‌الملک گنجینه‌ای از نامهای جغرافیایی آذربایجان / ملاحظاتی درباره‌ی زبان کهن آذربایجان / ملاحظاتی درباره زبان آذری / زبان آذربایجان - محمدرضا شعار / گویش کرینگان (تاتی) / پژوهش‌های معاصران در زبان آذربایجان / آذربایجان در موج‌خیز تاریخ / چگونگی راه یافتن زبان ترکی به آذربایجان / تاریخ زبان دری در آذربایجان / تذکره شعرای اران و شروان و آذربایجان / هویت بارز ایرانی در زبان ‎آذری / نام آذربایجان / حدود و ثغور مرزهای آذربایجان در دوران باستان / حدود و ثغور آذربایجان در دورۀ اسلامی / تـاریخ مختصر و وجه تسمیه آذربایجان / زبان مـردم آتورپاتکان، زبان ایرانی بوده است / مـردم و زبان باستان آذربایگان / نامۀ امیل بئر دربارۀ لهجه‌های آذری / آذری، یا زبان باستان آذربایگان - علامه محمد قزوینی / ملاحظاتی دربارۀ زبان محاوره آذربایجان / پیشینه، زبان و فرهنگ آذربایجان از زبان خودی و بیگانه / آذربایجان و دین و زبان آن / بررسی روند جایگزینی زبان آذری کنونی به جای «‌‌آذری مادی» آذربایگانی چطور ترک زبان شد / تور و ترک - توران و ترکان / سخنی در پیرامون آذربایگان - عنایت‌الله رضا / یاد آذربایجان و زبانش / حدود تاریخی آذربایجان - محمد جواد مشکور / نخستین سند ادبی ارتباط آذربایجان و شاهنامه / ایران ِ مظلوم / ترا که خانه... - سعیدی سیرجانی / ختنهٔ آذربایجان / آذربایجان و کردستان دو عضو جدانشدنی از پیکر ایران / ریشه و تبار مردم آذربایجان / تاریخچۀ آذرپادگان و مردمان آذربایجان / ظهور و سقوط فرقه‌ی دموکرات آذربایجان / 21 آذر به انگیزۀ شصت و پنجمین سالگرد روز نجات آذربایجان (روز گریز اهریمن) / شصت و پنجمین سالگشت گریز اهریمن از میهن / گفتگوی دکتر حمید احمدی پیرامون 21 آذر سالروز آزادسازی آذربایجان / دو روز آخر کار فرقه و دموکرات / پایان کار فرقه دموکرات / یادی از شادروان ابوالحسن خان اقبال آذر / سنی گتیرن، سنه دییر: گت (آن که تو را آورد، به تو می‌گوید: برو) / ظهور و سقوط فرقه دموکرات از 21 آذر 1324 تا 21 آذر 1325 / آذربایجان در سال‎های 1325 ، 1324 / سندهای تازه، پیرامون دخالت آشکار اتحاد شوروی در ایجاد فرقهٔ دموکرات در آذربایجان و جمهوری مهاباد / کالبدشکافی تسلیم شدن قاضی محمد و چرایی و چگونگی آن


۲۱ آذر در تقویم سیاسی ایران‌زمین دارای جایگاه ویژه‌ای می‌باشد که متاسفانه در وضعیت کنونی چندان که بایسته و شایسته است بدان پرداخته نمی‌شود .گرچه پیرامون این روز سخنها گفته شده و مقالات نگاشته شده اما از این رخداد بزرگ تاریخ هر چه بگوییم باز جای سخن باقی است.

روز ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن گرامی باد

http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

آذربایجان و کردستان دو عضو جدانشدنی از پیکر ایران

نادر پیمانی

بنا به شهادت اسناد تاریخی دو قوم آریایی، آذربایجانی و کردستانی، در برپایی و بنای دولت ماد، دو ستون اصلی بوده و در تشکیل امپراتوری هخامنشی نقش اساسی داشتند. بنا به تاریخ متون چندهزار ساله ایران، آذربایجانی و کردستانی همیشه جزء ایران و همبسته با سایر تیره های ایرانی بوده و به نام ملت ایران شناخته شده‌اند.

اگر تندباد حوادث قسمتی از شاخ و برگ درخت تنومند وطنمان را شکسته و از ما جدا کرده، خوش‌بختانه این درخت کهنسال هنوز ریشه در خاک میهنمان دارد و آذربایجان و کردستان دو شاخه اصلی این درختند.

در تمام طول تاریخ در هیچ زمانی و تحت هیچ شرایطی، آذربایجان و کردستان جدا از کل ایران و یا به‌صورت مستقل نبوده‌اند (جز سال 1324 تا 1325 که به آن اشاره خواهد شد) و هیچ وقت هم جدایی از ایران خواست مردم غیور و ایران‌دوست کرد و آذربایجانی نبوده و نیست، زیرا این دو قوم خود را بانی اولین حکومت ملی در ایران و به عبارت گویاتر صاحب‌خانه می‌دانند. نه مستاجر و یا مورد تسلط قرار گرفته!! چون معتقدند:

 قطره دریاست، اگر با دریا است
ورنه آن قطره و دریا، دریا است

بدبختانه طی دو قرن اخیر، کشور ایران مواجه با تعدی و تجاوز دولت استعمارگر روس، انگلیس و عثمانی شد و قطعاتی از خاک کشورمان را با جنگ و جبر تصاحب کردند. ازجمله قطعات جداشده کردستان که امروز هر قطعه آن جزء یکی از کشورهای عراق، سوریه، ترکیه، ارمنستان و نخجوان محسوب می‌شوند. و یا قطعه بزرگ منطقه اران را که از آذربایجان جدا کردند و امروز به نام جمهوری آذربایجان خوانده می‌شود.

با وجود جدایی و گذشت زمان طولانی مردم آذربایجان و کردستان، هنوز علاقه و محبت برادران و خواهران خود را که در آن‌طرف مرزها زندگی می‌کنند فراموش نکرده‌اند. متاسفانه همان‌گونه که دول بیگانه باعث جدایی میان ما با سایر برادران و خواهران هم‌تبار و هم‌زبانمان شده‌اند، امروز هم باز دول خارجی در فکر ایجاد تفرقه و قطعه‌قطعه کردن دوباره ایران هستند!  من حتم دارم که این بار نیز از طرف مردم آذربایجان و کردستان و در مجموع از طرف ملت ایران، مشت محکمی به دهان این یاوه‌سرایان و تجزیه‌طلبان کوبیده شود.

دولت عثمانی و روسیه تزاری که هر یک امپراتوری بزرگ و متجاوزی بودند، همیشه در فکر تصرف بخش‌های شمالی و غربی کشورمان بودند، و بارها آن مناطق را مورد حمله و تجاوز قرار داده‌اند. جنگ‌های طولانی شاه اسماعیل، شاه عباس صفوی، نادرشاه افشار و آقامحمدخان قاجار برای جلوگیری از تجاوزات این دولت‌ها و بیرون راندن آن‌ها از خاک ایران بوده و در تمام جنگ‌ها برای حفظ خاک و استقلال ایران مردم آذربایجان و کردستان در صف مقدم جبهه جنگ قرار داشتند.

من به نام یک آذربایجانی اطمینان دارم تا زمانی که در عروق یک فرد آذربایجانی و کردستانی خون ایرانی جریان دارد،همان‌طوری که بارها نشان داده‌ایم، خود را اصیل‌ترین ایرانی دانسته و تا آخرین نفر و آخرین نفس از خاک میهن‌مان دفاع خواهیم کرد.

و اما جریان جدایی آذربایجان و کردستان از ایران که در 21 آذر سال 1324 شروع و در 21 آذر ماه سال 1325 خاتمه پیدا کرد. در این مورد صدها نویسنده‌ی ایرانی و غیر ایرانی با ارایه مدارک و اسناد معتبر کتاب‌هاغ نوشته‌اند و به‌طور غیر قابل انکار نشان داده‌اند که تشکیل دو حکومت خودمختار در آذربایجان و کردستان با حضور ارتش شوروی و با دخالت مستقیم دولت اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت و در تشکیل آن دولت‌ها اکثریت قریب به اتفاق مردم آذربایجان و کردستان کوچکترین دخالتی نداشتند، و دلیل روشن این ادعا عبارت است از این‌که وقتی ارتش شوروی ایران را ترک کرد و دولت ایران نیرو به آذربایجان و کردستان اعزام داشت، به مجرد حرکت نیرو، پیش از آن‌که نیروی اعزامی از زنجان بگذرد، مردم اسلحه به‌دست گرفته و دولت‌های خودمختار و دست‌نشانده آذربایجان و کردستان را ساقط کردند. حتا اگر دو درصد مردم آذربایجان و کردستان طرفدار حکومت‌های خودمختار آذربایجان و کردستان بودند، به‌طور حتم آن دولت‌ها به سادگی ساقط نمی‌شدند و ارتش ایران هم بدون جنگ نمی‌توانست وارد آذربایجان و کردستان بشود. ولی شهادت و گزارش مخبرین و خبرنگاران و عکاسان خارجی که همراه نیروی اعزامی به آذربایجان و کردستان رفته بودند،مردم با گل و قربانی کردن به پیشباز نیروی اعزامی آمدند. جالب این‌که اکثر فرماندهان و افسران نیروی اعزامی را که داوطلبانه حاضر به نجات خاک کشورشان شده بودند، افسران آذربایجانی یا کردستانی از قبیل:سرهنگ هاشمی (سرتیپ بعدی)،سرهنگ محمود امین(سرلشگر بعدی)، سرهنگ زنگنه(سرلشگر بعدی)،سرهنگ پولادوند(سرلشگر بعدی)و ده‌ها افسر در درجات مختلف تشکیل می‌دادند.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/2398-

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

مزار شهدای ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در مشکین شهر.

مزدوران شوروی(فرقه دموکرات آذربایجان)آنها را به شهادت رساندند.
روان همه‌ی جانباختگان ایران شاد باد.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1655-

@iranboom_ir

ایران، ایران، ای کشور آریان؛ نامت بجاست و مهرت در دل ما.
بدبخت‌تر از خائن به تو آهریمنی نیست؛ خوش‌بخت‌تر از سرباز تو، شهید تو کیست؟
شاد باد، شاد باد، شاد باشید ای شهیدان راه ایران که به قرن‌ها، در دلِ دشت‌ها، کوه‌ها و دریاهای میهن به خون خود کفن پوشیده و خفته‌اید:
نام شما و یاد شما، افتخار ماست و درسِ زندگی ما.

پاینده فر و فرهنگ ایران


۲۱ آذر ۱۳۲۵ #روز_نجات_آذربایجان_و_گریز_اهریمن گرامی باد.

Читать полностью…

ایران بوم

سند دوم : گفته‌ی دکتر نصرت الله جهانشاهلو معاون جعفر پیشه‌وری
سني گيترن ، سنه دييرگت
( كسي كه ترا آورد ، به تو مي‌گويد ، برو )

آقاي پيشه‌وري و من ، از در شمالي ساختمان فرقه ، بيرون شديم و با قرار قبلي به سركنسولگري شوروي ، نزد آقاي سرهنگ قلي‌اوف رفتيم . درست به ياد ندارم كه آقاي پادگان هم در اين ديدار ناميمون با ما بود ، يا نه .
آقاي قلي‌اوف ، در اتاق كوچكي ما را پذيرفت . آقاي پيشه‌وري كه از روش ناجوانمردانه‌ي روس‌ها ، سخت برآشفته شده بود ، به سرهنگ قلي‌اوف پرخاش كرد و گفت شما ما را آورديد ميان ميدان و اكنون كه سودتان اقتضا نمي‌كند ، ناجوانمردانه ما را رها كرديد . از ما گذشته است ؛ اما مردمي را كه به گفته‌هاي ما سازمان يافتند و فداكاري كردند ، همه را زير تيغ داده‌ايد . به من بگوييد پاسخ‌گوي اين همه نابساماني‌ها كيست ؟ آقاي سرهنگ قلي‌اوف كه از جسارت آقاي پيشه‌وري سخت برآشفته بود ، زبانش تپق زد و يك جمله بيش نگفت :
سني گتيرن ، سنه ديير گت
( كسي كه ترا آورد ، به تو مي‌گويد برو )

و افزود كه ساعت 8 شب ، رفيق گوزل اوف ، بيرون شهر در سر راه تبريز ـ جلفا ، منتظر شماست و از جا برخاست و دم در ايستاد . اين بدان معني بود كه ديگر آمادگي گفتگو با ما را ندارد و بايد برويم .



ویژه‌نامهٔ ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html

https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA

Читать полностью…

ایران بوم

سنی گتیرن، سنی دییر گت - ۲

دکتر هوشنگ طالع

چنان‌که گفته شد، با پخش خبر رد شدن نیروهای ارتش از قافلان‌کوه، آذربایجان یک پارچه خیزش بود و شور میهنی.
با آغاز خیزش مردم، راهبران روس فرقه دموکرات، دست به جابه‌جایی مهره‌های سرشناس فرقه زدند، تا شاید در آخرین لحظات بتوانند مخلوق خود را از نابودی کامل نجات دهند. دکتر نصرت‌الله جهان‌شاهلو افشار، از اعضای گروه پنجاه و سه نفر، از بنیان‌گذاران حزب توده و معاون میرجعفر پیشه‌وری رهبر فرقه‌ی دموکرات، در خاطرات سیاسی خود می‌نویسد: (3)
در این هنگام آقای سرهنگ قلی‌اوف [کنسول دولت شوروی در تبریز]، به دستور «باکو» [حکومت آذربایجان شوروی]، چنین مصلحت دید که آقای بی‌ریا که با دارو دسته‌ی [سلام‌الله] جاوید و میرزاعلی [شبستری]، هواخواه حل مسالمت‌آمیز و دریافت امتیاز نفت برای روس‌ها بود، را در صدر فرقه‌ی دموکرات آذربایجان بگذارد و آقای پیشه وری، پادگان و مرا [دکتر جهان‌شاه‌لو] به این عنوان که مخالف حسن‌نیت آقای قوام‌السلطنه‌ هستیم، به باکو تبعید کنند.

به دنبال معرفی رسمی محمد بی‌ریا به عنوان صدر فرقه‌ی دموکرات، آقایان میرجعفر پیشه‌وری و دکتر جهان‌شاه‌لو افشار، از در پشتی ساختمان فرقه‌ی دموکرات بیرون رفته و بر پایه‌ی دستور صادره از سوی قلی‌اوف کنسول روس در تبریز، به کنسول‌گری شوروی می‌روند. دکتر جهان‌شاه‌لو درباره‌ی این دیدار می‌نویسند: (4)
در اتاق کوچکی، در خاور حیاط [کنسول‌گری] آقای قلی‌اوف، ما را پذیرفت.
آقای پیشه‌وری، از روش ناجوانمردانه‌ی روس‌ها، سخت برآشفته بود[و] از آغاز، به سرهنگ قلی‌اوف پرخاش کرد و گفت: شما ما را آوردید میان میدان و اکنون که سودتان اقتضا می‌کند، ناجوانمردانه [ما را] رها کردید. از ما گذشته است؛ اما مردمی که به گفته‌ی ما سامان یافتند و فداکاری کردند، همه را زیر تیغ داده‌اید. به من بگویید، پاسخ‌گوی این همه نابسامانی‌ها، کیست؟

آقای سرهنگ قلی‌اوف که از جسارت پیشه‌وری سخت برآشفته بود، زبانش «تپق» زد و یک جمله بیش نگفت:
سنی گتیرن، سنه دییر، گت (کسی که تو را آورده، به تو می‌گوید برو)
این پاسخ تند و بی‌ادبانه‌ی کنسول روس در تبریز به کسی که خود را صدر فرقه‌ی به اصطلاح دموکرات آذربایجان می‌دانست، کافی است که ژرفای وابستگی، چاکری و دست‌نشاندگی دار و دسته‌ی پیشه‌وری را به بیگانه، نشان دهد. گرچه خود پیشه‌وری نیز به کنسول روس می‌گوید:‌
شما ما را آوردید میان میدان و اکنون که سودتان اقتصاد می‌کند، ناجوان‌مردانه [ما را] رها کردید.
به دنبال رها شدن فرقه‌ی دموکرات از سوی روس‌ها، تنها یک راه به روی آنان باز بود، فرار و پناه بردن به آغوش ارباب.
همین کار را نیز کردند و هرکس که از خشم مردم درامان ماند، خود را به کنار ارس رساند و تقاضای پناهندگی کرد. این در حالی بود که میرجعفر پیشه‌وری صدر فرقه‌ی دموکرات آذربایجان، یک روز پیش از آن، در روزنامه‌ی ارگان فرقه نوشته بود:
اولمک‌وار، دونمک یوخ‌دور (مرگ هست، بازگشت نیست)
اما تنها در فاصله‌ی یک روز به او ثابت شد که برای بیگانه‌پرستان، هم مرگ هست و هم فرار و بازگشت.

 

پی‌نوشت‌ها:
1 - تاریخ تجزیه‌ی ایران – دفتر یکم – تلاش نافرجام برای تجزیه‌ی آذربایجان – انتشارات سمرقند – چاپ دوم – تهران 1387 – رویه 96
2 - همان – رویه‌های 98-97
3 - ما و بیگانگان – خاطرات سیاسی دکتر نصرت‌الله جهان‌شاه‌لوافشار – انتشارات سمرقند – چاپ دوم – تهران 1388 – رویه 184
4 - همان – رویه 186

http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1655-sani-gatiran-sani-daeirgat.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

پان‌تورانیسم در جنگ دوم جهانی؛ مروری بر چند سند و گزارش

استاد کاوه بیات
@iranboom_ir

در مراحل نخست جنگ دوم جهانی، در حالی که درگیری‌های نظامی به نحوی کم و بیش روشن بین طرفین اصلی جنگ - قوای محور و متفقین - جریان داشت با حملۀ غیرمترقبۀ آلمان به اتحاد شوروی در 23 ژوئن 1941/ اول تیر 1320، این رویارویی صورتی پیچیده به خود گرفت؛ برای پاره‌ای از کشورها مانند ایران و ترکیه که در این هنگامه سیاست بی‌طرفی اتخاذ کرده بودند و تا پیش کشیده‌شدن پای روسیه به جنگ نیز حفظ این بی‌طرفی کار فوق‌العاده دشواری به نظر نمی‌آمد، به ناگاه وضع دگرگون شد؛ اهمیت فزایندۀ حوزه‌های نفتی جنوب، جلوگیری از هرگونه تحریکات و تحرکات عناصر هوادار محور در ایران و بالاخره موقعیت کلیدی ایران در مقام یک مسیر ارتباطی و تدارکاتی با روسیه شوروی برای ما فرصت چندان جهت حفظ بی‌طرفی برجای نگذاشت و با حملۀ متفقین به ایران در شهریور 1320 تحولات کشور، سمت و سوی دیگری یافت.

اگر چه ترکیه بنا به وضعیت متفاوتش در حفظ آن بی‌طرفی موفق شد ولی با توجه به تحولاتی که در حوزه‌های اطراف جریان داشت این مهم - حفظ بی‌طرفی - به هیچ‌وجه کار آسانی نبود. علاوه بر سعی و تلاش طرفینِ درگیر جهت کشاندن ترکیه به سمت و سوی خودشان که جنبه‌ای خارجی داشت، از نقطه‌نظر داخلی نیز تحولاتی آغاز شد که آن نیز بی‌طرفی مورد بحث را زیر سوال می‌برد؛ یکی از مهمترین این تحولات پیشامد احتمال فروپاشی اتحاد شوروی بود و امکان بهره‌برداری از این فرصت برای توسعۀ نفوذ ترکیه به حوزه‌های ترک‌زبان امپراطوری شوروی؛ امید و آرزویی که در سال‌های پایانی جنگ اول جهانی و در چارچوب تمایلات پان‏ترکیستی جناح حاکم بر عثمانی در آن ایام نیز شاهد برآمدن آن بودیم.

در سال‌های بین دو جنگ اول و دوم جهانی، با توجه به رویکرد انتقادی کمالیون نسبت به سیاست‌های نسنجیدۀ دولت عثمانی در مراحل پایانی کار، مانند اتحاد اسلام و پان‌ترکیسم که فروپاشی عثمانی را تسریع کرد، تمرکز اصلی جمهوری ترکیه بر شکل‌گیری نوعی ناسیونالیسم محدود و مقید به قلمرو جمهوری بود و تحدید پان‌ترکیسم. ولی در سال‌های آخر دهۀ 1930، با ظهور نسل جدیدی از فعالین سیاسی تُرک، در این حوزه رشته تحرکات جدیدی آغاز شد. «ناسیونالیسم ترک در آستانۀ جنگ دوم جهانی فعالیت‌های خود را تشدید کرد. در حالی که با دولتمردانِ همدل، دانشجویان دانشگاه‌ها و افسران جوان ارتباط‌های نزدیک‌تری برقرار شد نشریات جدید و فراوانی هم از سال 1938 به بعد منتشر شدند»[1] نشریاتی چون ارگِنِکون، بوزقورت، اورخون، قُپُوز، تانری داغ و گوک بورو که بر تبلیغ و ترویج پان‌ترکیسم تأکید داشتند. «یکی از دلایل اصلی این تحرک ناگهانی را می‌توان بازتاب روابط نزدیک‌تر با آلمان نازی در صحنۀ تحولات داخلی تعبیر کرد. این فرایند که مخصوصاً از جانب متفکران ستیزه‌جوی ترک‌گرا و ملی‌گرایان افراطی در سطوح عالی دولتی پشتیبانی می‌شد پس از اعلان جنگ آلمان به اتحاد شوروی در سال 1941 شتابی بیشتر هم یافت.»[2]

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/15948-panturkism-dar-jang-2jahani-bayat.html


به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA

Читать полностью…
Subscribe to a channel