ارتباط با مدیر کانال: @kazembahrami
تیشه به ریشه پول ملی
✍کاظم بهرامی/دنیای اقتصاد
اخیرا یکی از نمایندگان مجلس از لایحهای موسوم به «حجاب و عفاف» رونمایی کرده است که مطابق آن اگر شهروندان به تعبیر او «مرتکب بیحجابی» شوند، دولت به عنوان جریمه از حساب بانکی آنها بهطور مستقیم پول کسر میکند. علاوه بر آثار ویرانگر و غیرقابل جبران این سیاستها بر مهاجرت نیروی انسانی و فرار سرمایه، یکی از عوامل اثرگذار بر سقوط ارزش ریال که معمولا کمتر به آن پرداخته میشود، اثر اینگونه دعاوی بر اعتماد مردم به پول ملی است.
ارزش هر دارایی به میزان تمایل کنشگران بازار به خرید، استفاده، تصاحب و نگهداری آن وابسته است. واحدهای پولی هم از این قاعده مستثنی نیستند. تمایل مردم به استفاده از ریال در مراودات مالی و نگهداری دارایی خود به شکل ریال یا برعکس، استفاده از گزینههای دیگر، بر ارزش ریال اثرگذار است. از آنجا که یکی از کارکردهای پول ذخیره ارزش است، اعتماد کاربران نخستین و مهمترین عاملی است که تمایل آنان به استفاده از یک واحد پولی را شکل میدهد.
برای حفظ ارزش یک واحد پولی، اولین و مهمترین شرط این است که کاربران اطمینان حاصل کنند که هرگونه دستدرازی به داراییهای آنها تحت هر شرایطی غیرممکن است...
قاعدتا اگر ارزش پول ملی یک کشور دغدغه حاکمیت باشد، باید به شهروندان اطمینان دهد که میتوانند در امنیت کامل و با خیال آسوده از خدمات بانکی بهرهمند شوند و دارایی آنها درمقابل هر خطری محفوظ است... حال تصور کنید ناشر پول، خود اولین تهدید برای دارایی مردم باشد و به اشکال مختلف به آنان اعلام کند که ما ازطریق پولی که منتشر میکنیم قصد داریم شما را کنترل کنیم، خواستههای خود را بر شما تحمیل کنیم و اگر به خواستههای ما تن ندهید هیچ تضمینی برای مالکیت شما بر داراییها و اموالتان وجود ندارد. هرآنچه در دسترس ما قرار دارد، صاحب واقعی آن ما هستیم و هرموقع اراده کنیم آن را مصادره میکنیم.
بدیهی است که در چنین شرایطی مردم تا جایی که امکان دارد به گزینههای دیگر روی میآورند. کموبیش این قاعده درباره همه پولهای فیات (پولهایی که دولتها منتشر میکنند) صدق میکند و دولتها به اشکال گوناگون از انحصاری که در انتشار پول دارند استفاده میکنند... کاهش ارزش پولهای فیات درمقابل داراییهای دیگر مثل طلا و ارزهای دیجیتال بهخوبی از این واقعیت پرده برمیدارد. با این حال سوءاستفاده همه دولتها یکسان نیست و به عواملی مانند میزان برخورداری آنها از استانداردهای حکمرانی مانند شفافیت و پاسخگویی و همچنین تمایل آنها به کنترل زندگی شهروندان یا به عبارتی درجه تمامیتخواهی دولتها بستگی دارد. در ایران حاکمیت همیشه تلاش کرده است حیطه اختیارات خود را از طریق اهرمهای مختلفی که در اختیار دارد گسترش دهد و دامنه نفوذ خود را به همه عرصههای زندگی بگستراند.
یکی از این اهرمها دسترسی دولت به داراییها و اطلاعات حسابهای بانکی مردم است. طبیعتا شهروندان سعی میکنند دولت را از عرصه خصوصی پس بزنند و متقابلا با ابزارها و روشهای خود آن را محدود کرده و کنترل عرصه خصوصی را به دست گیرند. این رویارویی و هماوردی همیشه زیر پوست جامعه جریان دارد و مسائل مالی هم بخشی از آن است. مورد اخیر نیز نشاندهنده گسترش دامنه این نزاع است.
به هر میزان که دولت پول ملی را در این رویارویی دخیل کند و از آن به عنوان یک سلاح علیه شهروندان استفاده کند، شهروندان به گزینههای دیگر روی میآورند تا از این طریق، هم از دارایی و حریم شخصی خود حفاظت کنند و هم اهرمهای کنترلی دولت را خنثی کنند.
کماکان ارزش ریال مهمترین قربانی این رویارویی است. بازی بیش از حد با کارت ریال و استفاده آشکار از آن به عنوان یک سلاح، بیش از پیش افراد را به رویگردانی از پول ملی دعوت میکند و چهبسا این رویگردانی را به عنوان یک عمل نمادین در نزاع موجود تبدیل کند...
📖متن کامل:
https://yun.ir/k4sd93
@ieairan
اگر یک جاسوس حرفهای مامور کنند کاری کند که اثر منفیِ قوی و پایدار و درعین حال نامحسوس در ارزش ریال داشته باشد و به موازات آن در مواقع مناسب روی اعصاب مردم پیادهروی کند، اگر خیلی باهوش باشد، کارهای این جنتلمن را انجام میدهد.
@ieairan
عیدی حکومت به مردم: مستقیم از حساب شما پول بر میداریم!
برای حفظ و ارتقاء ارزش یک واحد پولی، اولین و مهمترین شرط این است که کاربران اطمینان حاصل کنند که هرگونه دستدرازی به داراییهای آنها تحت هر شرایطی غیرممکن است.
وقتی خودِ حاکمیت در دستدرازی به اموال شهروندان از طریق حسابهای بانکی آنان پیشقدم میشود و برای اخاذی از مردم به هر بهانهای متوسل میشود، چگونه میتوان انتظار داشت ارزش واحد پول ملی حفظ شود؟
@ieairan
بیتکوین کلاهبرداری نیست، ریال کلاهبرداریست!
رشد بیتکوین نسبت به ریال از سال 2010 تاکنون بیش از 60 میلیون برابر بوده است!
@ieairan
گفتاردرمانی در بازار ارز
نوسان اخیر نرخ ارز همراه بوده است با پمپاژ تحلیلهای روانشناسی از سوی رسانههای وابسته به دولت، که نرخهای "بازار غیررسمی" را را فاقد "دلیل بنیادی" و صرفا ناشی از هیجانات کاذب و جوّ روانیِ متاثر از تنشهای سیاسی میدانند. ظاهرا با عقبنشینی نرخ ارز تبیین روانشناسی آنها درست از آب در آمده. اما تنها چیزی که از محتوای این تحلیلها میتوان فهمید این است که گوینده دوست دارد نرخ ارز کاهش پیدا کند!.
در نظر کارشناسانی که دولت آنها را برای گفتاردرمانی بازار ارز به خط کرده، گویا عوامل بنیادی تنها در موجودی منابع ارزی بانک مرکزی خلاصه میشود که از سالهای قبل بهتر است، و کاهش مداوم ارزش پول، فرار سرمایه، تعطیلی کسبوکارها، ریسک تنشهای سیاسی و رویدادهایی که دولتهای غربی را به سمت تشدید تحریمها میبرد بنیادی نیستند و اهمیت چندانی ندارند.
توانایی دولت در بسیج این حجم از کارشناس برای ترویج مثبت اندیشی ستودنی است. اگر دولتها در مهار نیروهای تحلیلبرنده ارزش ریال هم اینچنین زبردست بودند قطعا دلار نمیتوانست بعد از انقلاب ۸ هزار برابر شود.
@ieairan
درآمدهای حاصل از افزایش فروش نفت نسبت به سالهای قبل منابع ارزی بیشتری برای کنترل نرخ ارز در اختیار بانک مرکزی قرار داده، که مهمترین عامل نوسان کمتر نسبت به سالهای تحریمی قبلی بوده است. اما تا اطلاع ثانوی کاهش ارزش ریال یک فرایند دائمی بوده و استفاده از منابع ارزی برای ثابت نگه داشتن تصنعی نرخ ارز نوعی مُسَکّن موقت است که برای دولت هزینه مالی دارد. حتی در دورههای غیر تحریمی با درآمد نفتی قابل توجه هم تجربه افزایش نرخ ارز داشتهایم. بنابراین تصور اینکه منابع ارزی یک ابزار جادویی در اختیار دولت قرار میدهد که میتواند با آن همه نیروهای تضعیفکننده ریال را خنثی کند از واقعیت دور است.
@ieairan
آمار مهم تجارت خارجی:
حجم تجارت خارجی کشور به ۱۲۶ میلیارد دلار رسید/۱۷ میلیارد دلار مازاد تجارت خارجی در ۱۰ ماهه سال جاری
حجم تجارت خارجی کشور (مجموع صادرات و واردات) در ۱۰ ماهه سال جاری با احتساب صادرات نفت خام، خدمات فنی و مهندسی و برق به ۱۲۶ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۲.۴۱ درصد افزایش داشته است.
به گزارش روابط عمومی گمرک ایران، محمد رضوانیفر معاون وزیر اقتصاد و رئیس کل گمرک ایران با اعلام این خبر گفت: در ۱۰ ماهه سال جاری با احتساب صادرات نفت خام، خدمات فنی مهندسی و برق شاهد بیش از ۱۷ میلیارد دلار مازاد تجارت خارجی بوده ایم.
رضوانیفر در خصوص آمار صادرات غیر نفتی به استثنای صادرات برق، نفت و خدمات فنی مهندسی گفت: در ۱۰ ماهه سال جاری ۱۱۳ میلیون تن کالا به ارزش ۴۰ میلیارد و ۴۷۰ میلیون دلار به خارج از کشور صادر شد.
وی اظهار داشت: در ۱۰ ماهه سال جاری ۲۹ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار نفت، ۷۸۰ میلیون دلار خدمات فنی مهندسی و ۳۰۰ میلیون دلار برق صادر شده است. که بدین ترتیب مجموع صادرات کشور در این مدت به رقم ۷۱ میلیارد و ۴۵۰ میلیون دلار رسیده است.
به گفته وی این میزان کالاهای صادراتی بدون احتساب صادرات برق، نفت و خدمات فنی مهندسی و صادرات از محل تجارت چمدانی به لحاظ وزنی نسبت به مدت مشابه سال قبل ۹/۳۹ درصد افزایش و از حیث ارزش ۱۱.۴۴ کاهش داشته است.
معاون وزیر اقتصاد و رئیس کل گمرک ایران با اشاره به افزایش واردات به لحاظ وزنی و ارزشی اظهار داشت: در ۱۰ ماهه سال جاری ۳۲ میلیون و ۶۸۳ هزار تن کالا به ارزش ۵۴ میلیارد و ۳۶۰ میلیون دلار وارد کشور شده است که این میزان به لحاظ وزنی ۵.۸۵ درصد و از حیث ارزش ۱۱.۵۹ درصد افزایش داشته است.
وی در خصوص سه قلم عمده کالاهای صادراتی گفت: در این مدت گاز طبیعی مایع شده با ۳ میلیارد دلار، پروپان مایع شده با ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار و متانول با ۲ میلیارد دلار سه قلم عمده کالای صادراتی بودند.
رضوانیفر افزود: در بین ۱۰ قلم عمده کالاهای صادراتی، گازهای نفتی و هیدروکربورهای گازی شکل مایع شده با ۵۲.۶۹ درصد، محصولات نیمه تمام از آهن یا از فولادهای غیر ممزوج با ۳۱.۸۷ درصد از بیشترین رشد به لحاظ ارزشی در بین ۱۰ قلم عمده کالای صادراتی برخوردار بوده اند.
به گفته وی، گاز طبیعی مایع شده با ۵۷.۹۲ درصد، پروپان مایع شده با ۲۵.۶۵ درصد و بوتان مایع شده با ۱۱.۲۱درصد به لحاظ ارزشی در ۱۰ ماهه سال جاری بیشترین کاهش در ارزش را در بین ۱۰ قلم عمده کالای صادراتی به خود اختصاص دادند.
متوسط ارزش گمرکی هر تن کالای صادراتی در این مدت با ۱۹ درصد کاهش به ۳۵۸ دلار رسید.
رضوانیفر در خصوص ۵ کشور اول مقصد صادراتی کشورمان افزود: در این مدت ۱۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار کالا به چین، ۷ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار به عراق، ۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار به امارات متحده عربی، ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار به ترکیه و یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار به هند صادر شد. بدین ترتیب ۷۵ درصد از وزن و ۷۴ درصد از ارزش کل صادرات کشور در ۱۰ ماهه سال جاری به ۵ کشور فوق الذکر صادر شد.
رئیس کل گمرک ایران در خصوص سه قلم عمده کالاهای وارداتی در ده ماهه سال جاری اظهار داشت: در این مدت ذرت دامی با ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار، گوشی تلفن همراه با ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار و دانه سویا با یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار سه قلم عمده کالای وارداتی بودند.
به گفته وی در این مدت واردات طلا به اشکال خام، قطعات منفصله اتومبیلهای سواری و گوشی تلفن همراه در بین ۱۰ قلم عمده کالای وارداتی از بیشترین افزایش به لحاظ ارزش و برنج، گندم و جو به استثنای بذر از بیشترین کاهش برخوردار بودند.
رضوانی فر اظهار داشت: امارات متحده عربی با ۱۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار، چین با ۱۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار، ترکیه با ۶ میلیارد دلار، آلمان با یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار و هند با یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار ۵ کشور عمده طرف معامله واردات در ۱۰ ماهه سال جاری بودند.
@ieairan
اقتصاد به زبان ساده:
اگر منافع و معاش و بقاء شما در گرو این باشد که کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید، سعی میکنید دانش و مهارت لازم را یاد بگیرید، حتی اگر یادگیری زبان خارجی برای یک شخص بیسواد و یا کمسواد باشد که در کف بازار کار میکند.
اما اگر وزیر امور خارجه یک کشور باشید و دکترای روابط بینالملل را هم گذرانده باشید، اگر منافع و معاش و بقاء شما در گرو کیفیت انجام کارتان نباشد، به خود زحمت نمیدهید چیزی یاد بگیرید، بخصوص زبان خارجی که واقعا حوصله میخواهد.
تفاوت سازوکار بازار و دولت در این است که اولی بطور خودکار شما را به ارتقاء مستمر در کسبوکارتان ملزم میکند، چون مشتری حق انتخاب دارد که به شما مراجعه کند یا از شما رو برگرداند. اما این سازوکار در دومی بطور خودکار تعریف نشده است، گرچه میتوان تدابیری برای جبران "ناکارایی سازمانی" دولت اندیشید، و برخی میاندیشند، و کارگزاران دولت گاهی سعی میکنند چیزهایی یاد بگیرند.
اما برخی هم نمیاندیشند، و به نمره دین و زندگی و انضباط و پرورشی بیشتر از شیمی و ریاضی و فیزیک و زبان اهمیت میدهند.
@ieairan
🔸 «منظور احمد» و آنها که اقتصاددان نیستند: نگاهی به راهبرد جدید تجاری پاکستان
▪️ دقیقا یک هفته پیش، دوشنبه ۳ ژانویه، در پاکستان «شورای امنیت ملی»، به ریاست «محمد شهباز شریف» نخست وزیر، اعضاء کابینه، رئیس کمیته ستاد مشترک و روسای سرویسهای اطلاعاتی تصمیم گرفت تا راهبرد جایگزینی واردات را به عنوان گامی در جهت تقویت اقتصاد کشور ابلاغ کند. در بیانیه این شورا چنین آمده است که «امنیت همه جانبه ملی حول محور امنیت اقتصادی میچرخد و حاکمیت و عزت بدون خودکفایی و استقلال اقتصادی تضعیف خواهد شد. به منظور تقویت اقتصاد، کمیته بر روی برداشتن گامهای مشخصی شامل منطقیسازی واردات و جلوگیری از خروج غیرقانونی ارز و تجارت حواله توافق کرد»
▪️ «منظور احمد» پاکستانی، که سالها سفیر این کشور در سازمان تجارت جهانی، سرپرست تیم مذاکراتی پاکستان در فرایند الحاق و تسهیل تجاری و رهبر مذاکرات تجاری پاکستان در نشستهای متعدد بوده و در کارنامه خود مدیریت در سطوح بالای سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد و معاون ریاست سازمان جهانی گمرک را نیز دارد، پس از این تصمیم از همه بیشتر ناامید و عصبانی بود. یادداشت امروز او در روزنامه «تریبون» پاکستان انعکاس درد و خرد او است.
▪️ یادداشت: " از آنجایی که هیچ یک از اعضای این شورا اقتصاددان نیستند، نمیدانند که سیاستهای جایگزینی واردات همیشه منجر به «سوگیری ضد صادراتی» (۱) جریان تجاری میشود و چنین سیاستهایی هرگز در هیچ کشوری جواب نداده است. «محمد اسحاقدار»، وزیر دارایی فعلی، در گذشته (که وزیر صنایع و وزیر بازرگانی بود)، چنین نگاهی داشت، اما خیلی زود نتایج منفی آن را دید. آزمایش نسخه مشابه، نتایج مشابهای نیز خواهد داشت.
▪️ کافی است به تمایز نتایج اتخاذ دو استراتژی تجاری متفاوت در دو کشور شیلی و آرژانتین با شرایط اولیه مشابه نگاه کنیم. شیلی رشد صادرات-محور و آرژانتین جایگزینی واردات را برگزید. «رائول پربیش»، اقتصاددان معروف آرژانتینی، از سیاستهای جایگزینی واردات حمایت میکرد، در حالی که اقتصاددان شیلیایی معروف به «پسران شیکاگو» (۲)، از دهه ۱۹۷۰ مارپیچ رو به رشد اقتصادی شیلی به پشتیبانی صادرات را طراحی کردند. حال ۵۰ سال گذشته و میتوانیم نتایج را با هم مقایسه کنیم. آرژانتین، یکی از ثروتمندترین کشورها قبل از شروع مسیر جایگزینی واردات، اکنون در مشکلات اقتصادی عمیقی فرو رفته است. ۲۲ بار به صندوق بینالمللی پول مراجعه کرده و در سال ۲۰۱۸، ۴۰ میلیارد دلار و در سال ۲۰۲۲، ۴۴ میلیارد دلار دیگر برای انجام تعهدات خود وام گرفته است. در آن سوی دیگر، همسایه این کشور، شیلی، که زمانی کشوری نسبتا فقیر و تورم آن در سال ۱۹۷۴ به ۶۰۰ درصد رسیده بود، اکنون یکی از مرفهترین کشورهای آمریکای لاتین شده است.
▪️ به طور مشابه، هند و پاکستان از زمان استقلال سیاستهای جایگزینی واردات را دنبال کردهاند و هند نسبت به پاکستان سطوح حمایت بالاتری داشت. در اواخر دهه ۱۹۸۰، هر دو کشور با کسری تجاری شدیدی مواجه و مجبور شدند از صندوق بین المللی پول وام بگیرند. در مقابل، صندوق بر این دو کشور بابت باز کردن اقتصادشان فشار میآورد که نتیجتا هر دو کشور آزادسازی را از سال ۱۹۹۰ به بعد آغاز کردند. اقتصاد هند در این زمینه روند پایداری به خود گرفت. تا سال ۲۰۰۸، هند توانسته بود متوسط نرخ تعرفه واردات (اقلام غیرکشاورزی) خود را به ۱۰ درصد کاهش دهد. با تعرفههای پایینتر، این کشور موفق شد اقتصاد خود را در سطح جهانی متنوعتر و یکپارچهتر کند. در سال ۱۹۹۱، رشد صادرات ۲۳ میلیارد دلاری هند آغاز شد و امروز در پایان سال ۲۰۲۲ شاهد صادرات ۶۶۰ میلیارد دلاری این کشور هستیم (صادرات کالایی ۵۴۶ و صادرات خدمات ۱۱۴ میلیارد دلار).
▪️ اما از آن سو، روند آزادسازی پاکستان همیشه دو قدم به جلو و یک قدم به عقب بوده است. پس از یک دوره کوتاه آزادسازی سریع، از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲، صادرات کالا و خدمات پاکستان به طور متوسط سالانه حدود ۱۵ درصد رشد کرد و از ۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱ به ۲۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۷ رسید. با این حال، سال ۲۰۰۸ این روند معکوس شد و از این سال به بعد با وضع تعرفهها و موانع قانونی بیشتر، رشد صادرات پاکستان به محاق رفت.
🔖 (۱) Anti-Export Bias = سوگیری ضد صادراتی
🔖 (۲) Chicago Boys: پسران شیکاگو
آنها گروهی از اقتصاددانان شیلیایی طرفدار دکترین شوک بودند که در گروه اقتصاد دانشگاه شیکاگو زیر نظر «میلتون فریدمن» تحصیل و بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰ در دوره «پینوشه» به مناصب بالای دولتی رسیدند.
@Newsonomics
۱۴۰۱/۱۰/۱۹
یک عدد رئیس مناسب برای بانک مرکزی:
فردی که در تصویر میبینید، حاج محمد ادریس است که بعد از روی کار آمدن طالبان سرپرستی بانک مرکزی افغانستان را به عهده گرفت. در سابقه حاج محمد ادریس آمده که وی خواندن و نوشتن پشتون را بلد است و پولهای خلیفه قبلی «ملا اختر منصور» را برایش پنهان و نگهداری کرده است.
گفته میشود در یک سال گذشته ارزش افغانی (واحد پول افغانستان) در مقابل ریال ایران 80 درصد رشد داشته است. البته ریاست بانک مرکزی افغانستان به فرد دیگری سپرده شده است، اما شاید بد نباشد اگر دولت جمهوری اسلامی از تجربیات ایشان در اداره بانک مرکزی استفاده کند.
@ieairan
نکات مهم گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره کارنامه بودجه ۱۴۰۱ در نیمه نخست سال
۱. ۷۳ درصد از منابع و ۷۴ درصد از مصارف عمومی بودجه تحقق یافته است. درمجموع کمتر از سهچهارم بودجه پیشبینیشده برای نیمه اول سال محقق شده است.
۲. از ۲۵۰ هزار میلیارد تومان که برای سهم دولت از درآمد نفتی در نظر گرفته شده بوده، تنها ۱۴۱ همت (۵۶٪) نصیب دولت شده است. این درحالی است که قیمت نفت بالاتر از پیشبینی بودجه بوده است. این اختلاف ناشی از عدم فروش نفت به اندازه مقدار پیشبینی شده در بودجه (یک میلیون و چهارصد هزار بشکه) است.
۳. درآمدهای گمرکی تنها ۳۲ درصد محقق شده است.
مرکز پژوهشها علت آن را کاهش نرخ تعرفه واردات و عدم صدور مجوز واردات خودرو ذکر کرده است.
۴. میزان فروش شرکتهای دولتی نزدیک به صفر بوده و دولت از این راه برای کسب درآمد استفادهای نکرده است.
۵. تنها ۲۷ درصد از ۱۳۲ همتی که برای بخش تملک داراییهای سرمایهای در نظر گرفته شده بوده، واقعاً صرف شده است.
باتوجه به اختصاص بخش عمده مخارج دولت به حقوق کارکنان و صندوقهای بازنشستگی (۵۷٪) و دشواری کاهش این مخارج برای دولت، معمولا بخش عمده کاهش درآمد خود را با کاهش هزینههای سرمایهگذاری جبران میکند.
@ieairan
رونمایی از لامبورگینی طالبان
نکته سادهای که جناب پروفسور حجتالله عبدالملکی (قطب عالم اقتصاد) و استاد یاسر جبرائیلی (پدر اقتصاد سیاسی ایران) و سایر عالمان خودکفایی در نفهمیدنش با طالبان شریکند این است که ایده تولیدی مانند فلسفیدن نیست که در خلا شکل بگیرد.
صنعت خودرو با ارزش بازار ۳ تریلیون دلار، بعد از استخراج و تولید نفت و گاز نهمین صنعت بزرگ دنیاست و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه این صنعت در ژاپن از کل GDP افغانستان بالاتر است.
کوچکترین پیشرفتی در فرایند تولید خودرو ارزش میلیارد دلاری دارد و برای آن سرمایهگذاری سنگین صورت میگیرد. غولهای خودروسازی به دانش انباشت شده در طول عمر این صنعت مجهزاند و ذهنهای خلاق مجهز به دانش طراحی و تولید را برای افزایش کیفیت محصولات و کاهش هزینه تولید به کار میگیرند و خروجی را در معرض آزمون بازار قرار میدهند.
شاید استاد اقتصاد اسلامی بتواند از هیچ تئوری خودکفایی تولید کند، اما تا اطلاع ثانوی دلیلی وجود ندارد که یک جوان -هرچند خلاق و سختکوش- در پارکینگ خانه یا در یک شرکت کوچک و ناشناخته بتواند فرمولی به کارآمدی غولهای خودروسازی برای تولید یک خودرو تعریف کند.
@ieairan
سقوط آزاد ایران در جدول آزادی اقتصادی
بر اساس اطلاعات بنیاد هریتیج، در سال جاری میلادی، شاخص آزادی اقتصادی ایران با کاهشی ۴.۸ درصدی، از ۴۷.۲٪ به ۴۲.۴٪ رسیده و ایران به رتبه ۱۷۰ درمیان ۱۷۷ کشور سقوط کرده است.
کماکان چپگرایان معتقدند هیولای نئولیبرالیسم دارد ما را میخورد. تکلیف آنها روشن است، مرغشان یک پا دارد و قصد فهمیدن ندارند.
گویا در پی حوادث اخیر آزادیخواهانی هم هشدار دادهاند که اگر در ایران انقلاب شود سوسیالیستها ما را میخورند!
معلوم نیست کدام سنگر آزادی توسط انقلاب شکوهمند فتح نشده و کدام تپه لیبرالیسم از گزند ارتجاع سرخ و سیاه سالم مانده است که مردم باید نگران قدرت گیری سوسیالیسم باشند.
@ieairan
تغییرات آمار فصلی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به درصد
(از ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۳)
تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به مجموعهای از داراییهای طولانیمدت در یک اقتصاد اشاره دارد که برای تولید کالاها و خدمات استفاده میشوند. تشکیل سرمایه در بخش «ماشینآلات» و «ساختمان» دو جزء اصلی تشکیل سرمایه ثابت است که درواقع نشان دهنده میزان سرمایهگذاری برای خرید ماشینآلات و ساختو ساز است و میتوان آن را به عنوان موتور رشد اقتصادی درنظر گرفت.
وقتی استهلاک سرمایه را از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص کم کنیم، تشکیل سرمایه ثابت خالص به دست می آید که در سالهای اخیر نزدیک به عدد صفر در نوسان است، که به معنای از بین رفتن ظرفیت رشد است.
🪙 اقتصاد ایران
🪙 @ieairan
معیار برگزیدگی این است که در مهملبافی و یاوهسرایی گوی سبقت را از دیگران بربایید و هرچه بیشتر از واقعیت فاصله بگیرید، چرا که تن دادن به واقعیت نیازمند پذیرش مسئولیت گذشتهی آغشته به دروغ است، و نیازمند پذیرش غلط بودن ایدههایی که به قیمت بسیار گزاف به دیگران فروخته شد، و تجدیدنظر در مسیری که با گرد و خاک و هیاهوی فراوان پیموده شد، و درنتیجه از دست دادن همراهانی که به هیچ قاعدهای جز پیمودن مسیری که بهشتی تخیلی در انتهای آن وعده داده شده بود، پایبند نبودند.
درنتیجه زمانی یک عنصر مطلوب تلقی میشوید که از بلاهت و توهم کافی برخوردار باشید، و از عقل و خرد بیبهره، چنان که نتوانید به سوی واقعیت رو برگردانید.
امروز قطار انقلاب نیازمند رنگآمیزی آرمانها و پیچیدن آنها در لفافههای علمیتخیلی و فروش مجدد آنها به نسل جدید، و تامین نیروی حرکت قطار است. اگر مرد میدانی، بسمالله...
@ieairan
آنچه درباره نرخ ارز قبل از هر چیز لازم است بدانیم این است که عواملی وجود دارد که بطور مداوم ارزش ریال ایران را تحلیل میبرند، که ازجمله آنها میتوان به مواردی ازقبیل رشد اقتصادی ضعیف، رانت و فساد (بخصوص در سیستم بانکی)، تحریمها، تنشهای سیاسی و خروج سرمایه اشاره کرد.
به هر میزانی که رشد و سلامت اقتصاد بهبود یابد و فرایند خروج سرمایه برعکس شود، وضعیت ارزش پول ملی هم به تناسب آن بهبود مییابد، و تا زمانی که عوامل اصلی سقوط ریال پابرجا باشند، نیروهای کاهنده ارزش ریال همچنان فعالند و فرایند سقوط ریال ادامه خواهد داشت.
هرگاه آثار این نیروها در بازار دیده میشود (مثلا نرخ ارز افزایش مییابد)، خیل کارشناسان و تحلیلگران اجارهای به خط میشوند تا آن را غیرواقعی، هیجانی، روانی، زودگذر و موقت جلوه دهند و به خیال خود سیگنال ثبات به بازار بدهند.
نشر اینگونه اطلاعات گمراهکننده هم امکان تصمیمگیری متناسب با واقعیتهای بازار را از مردم عادی سلب میکند و هم به بیثباتی دامن میزند. درواقع تا آنجه که به ذهنیت کنشگران بازار مربوط میشود، اطلاعات درست به ثبات در بازار میانجامد و اطلاعات غلط به بیثباتی.
@ieairan
فایننشال تایمز: "حسابهای دو بانک بزرگ بریتانیا به عنوان بخشی از یک طرح گسترده برای فرار از تحریمها و جابجایی مخفیانه پول با حمایت سرویسهای اطلاعاتی تهران مورد استفاده قرار گرفته است.
بر اساس اسناد مشاهده شده توسط FT، حسابهای متعلق به شرکتهای بریتانیایی که به طور مخفیانه متعلق به یک شرکت ایرانی تحت تحریم مستقر در لندن بود برای دور زدن تحریم مورد استفاده قرار گرفته است.
این شرکت بازرگانی پتروشیمی تحت کنترل دولت ایران بخشی از شبکهای بود که ایالات متحده آن را به جمع آوری صدها میلیون دلار برای نیروی قدس سپاه پاسداران و همکاری با سازمان های اطلاعاتی روسیه برای جمع آوری پول برای شبه نظامیان نیابتی ایران متهم می کند"
@ieairan
در سال 2023 ایران حدود ۳ میلیون بشکه در روز نفت تولید کرد که ۴۴۰ هزار بشکه در روز در مقایسه با سطح تولید سال ۲۰۲۲ افزایش داشته است.
صادرات نفت ایران نیز در سال ۲۰۲۳ حدود ۵۰ درصد رشد کرد و به حدود ۱.۲۹ میلیون بشکه در روز رسید که از سطح پنج سال گذشته فراتر رفته است.
@ieairan
رسانه رسمی بانک مرکزی از رسانه دیگر نقل قول میکند که بانک مرکزی عمدا اجازه میدهد قیمت دلار بالا رود و بعد با قدرت به بازار ورود میکند و با تزریق ارز دلالان را نقرهداغ میکند!.
علاوه بر اصطلاح نقرهداغ از عبارات ترسناک دام و تور و قلاب و ماهی هم استفاده شده.
اگر واقعیت داشته باشد دو سوال پیش میآید:
۱. کدام احمقی برای دیگران دام پهن میکند و اینگونه تهدیدآمیز آن را اعلام میکند؟
۲. کدام دلال احمقی در چنین دام احمقانهای میافتد؟
و اگر واقعیت نداشته باشد دو سوال دیگر پیش میآید:
۱. این هشدار غیر از سلب اعتماد مردم و ورود آنها در اوج قیمت و انداختن آنها در قلاب ماهیگیران بزرگ چه حاصل دیگری دارد؟
۲. کدام دلال احمقی چنین بلوف احمقانهای را باور میکند؟
@ieairan
مصباحی مقدم متقدم:
قیمتگذاری بدعت است و بازار باید قیمت را مشخص کند
مصباحی مقدم متاخر:
همه باید به نهضت تثبیت قیمتها بپیوندند
@ieairan
وظایف دولت از نگاه میرزا ملکم خان
«در کل ایران پنج نفر نداریم که مقصود استقرار دیوان را فهمیده باشند. نجبای ما خیال میکنند مقصود از دولت حفظ خانوادههای بزرگان است. عامه مردم خیال میکنند که گذران جمیع ایشان را دولت باید بدهد. حتی خوشنویسهای ما خیال میکنند چون دایره نون را خوب گرد میکشند، باید دولت آنها را در جمیع جهات مستغنی دارد. رعیت ما به هیچ وجه نمیداند که از دستگاه دیوان چه باید بخواهد و از آن طرف دستگاه دیوان هیچ نمیداند که به رعیت چه باید بدهد اغلب اوقات دولت ایران مشغول کارهایی است که هیچ ربطی به تکالیف دولت ندارد و از آن طرف ملت نیز از دولت چنان توقعات مینماید که بهکلی خارج از حقوق ملی است.
تکلیف عامه دول سه چیز است: اول، حفظ استقلال ملی؛ دویم، حفظ حقوق جانی؛ سیم، حفظ حقوق مالی. خارج از این سه عمل هیچ تکلیفی بر دولت وارد نیست ... ملت انگلیس از دولت خود متوقع نیست که فلان کارخانه را بسازد، یا فلان کوه را سوراخ کند، یا فلان معدن را در بیاورد. اما هرگاه دولت در اجرای سه تکلیف خود ذرهای کوتاهی نماید، اولیای چنان دولت فیالفور گرفتار اشد عقوبت میشوند. در ایران دولت مشغول همه چیز میشود مگر آن سه تکلیفی که لازمه وجود دولت است»
نقل از کتاب اقتصاد و دولت در ایران، نوشته دکتر موسی غنی نژاد
@ieairan
«منظور احمد» و آنها که اقتصاددان نیستند: نگاهی به راهبرد جدید تجاری پاکستان
#جایگزینی_واردات
@Newsonomics
۱۴۰۱/۱۰/۱۹
تورم همواره منبع مهم سیاستهای جنگ و انقلاب بوده و به همین دلیل است که آن را در خدمت سوسیالیسم مییابیم. تورم مکمل دولتگرایی و حکومت خودکامه است، یک مهرهء حیاتی در دستگاه سیاستها و نهادهایی است که به توتالیتاریسم میانجامد. هیچ وضعیت اضطراری نمیتواند بازگشت به تورم را توجیه کند. تورم صرفاً به حاکمانی که سیاستهایشان فاجعه به بار میآورد، کمک میکند تا خود را تبرئه کنند.
#لودویگ_فون_میزس
@ieairan
با وجود اینکه عملکرد مالی دولت در نیمه نخست سال با آنچه در بودجه پیشبینی شده بود فاصله زیادی دارد، به نظر میرسد در نیمه دوم سال فاصله بیشتری از پیشبینی بودجه داشته باشد.
باتوجه به کاهش فعالیتهای اقتصادی و تشدید رکود، و همچنین کاهش اعتماد به دولت، ارقام "درآمدهای مالیاتی" و "واگذاری اوراق مالی" که بالاترین درصد تحقق در بخش درآمدها را داشتهاند، به نظر میرسد نسبت به نیمه اول سال افت زیادی داشته باشند. علاوه بر اینها، "تمرد از پرداخت مالیات" را هم باید به عنوان یک متغیر جدید وارد معادله کرد.
اقتصاد کشور در نیمه نخست سال متاثر از رفع محدودیتهای کرونایی بوده است. برای مثال افزایش ۱۳ درصدی تجارت خارجی به همین دلیل بود. نمیتوان انتظار داشت اثر مثبت رفع محدودیتها در نیمه دوم هم عمل کند.
چشمانداز تشدید تحریمها و کاهش درآمدهای صادراتی دولت و همچنین دشواری دسترسی به درآمدهای صادراتی، کسری حداقل ۴۰ درصدی بودجه*، کاهش فعالیت اقتصادی بدنبال اعتراضات و اعتصابات، کاهش مخارج سرمایهگذاری دولت و آمار اسفبار تشکیل سرمایه، خبر از کاهش رشد اقتصادی و تداوم افزایش تورم و نرخ ارز [بسته به شدت تحریمها و وضعیت اعتراضات و اعتصابات] میدهد.
*مرکز پژوهشهای مجلس کسری بودجه را ۳۰۰ ه.م.ت برآورد کرده که ۴۳ درصد رقم کل بودجه است، اما باتوجه به موانعی که برای تحقق درآمدهای دولت در نیمه دوم سال به آنها اشاره شد، میتوان انتظار داشت کسری بودجه بیش از این مقدار باشد.
@ieairan
آیا انقلابیگری یک عارضه روانی است؟
در پی اعتراضات اخیر و زد و خوردهای کلامی میان برخی چهرههای اصلاحطلب و کاربران مجازی، دکتر علی سرزعیم مطلبی با دو عنوان "روانشناسی انقلابیها" و "روانشناسی انقلابیگری" در توصیف و بررسی پدیدهای به نام "انسان انقلابی" از منظر روانشناسی نوشته است. او انسان انقلابی را براساس مشابهتهایی که مدعی است انقلابیون ۵۷ و نوانقلابیهای ۱۴۰۱ دارند و همچنین تفاوتهای آنها با "مردم عادی" تعریف کرده است.
اما در این نوشته انسان انقلابی محدود به انقلاب ۵۷ و جنبش اخیر نیست و آنچه او روحیات انقلابی و انقلابیگری بدون هیچگونه تفکیک و تمایز مینامد را میتوان به تمامی جنبشهای انقلابی تعمیم داد، که در نوع خود بسیار عجیب است. استفاده از تحلیل روانشناسی برای توضیح برخی گرایشات فکری خاص در میان نظریهپردازان حوزه علوم انسانی غیرمعمول نیست، اما توصیف گروه وسیعی از انسانها در دورههای مختلف تاریخی و شرایط متنوع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... با طیف بسیار وسیعی از برچسبهای غیرمعمول در ادبیات علمی، آش شلم شوربایی است که گویا فقط از استاد و روشنفکر ایرانی بر میآید.
تفاوتی ندارد شخص معترض از نظر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چه گرایشاتی دارد، فقیر است یا ثروتمند، معلم است یا کارگر، فیلسوف است یا جامعهشناس، نویسنده است یا هنرمند، دیندار است یا بیدین، در چه جامعهای زندگی میکند، علیه چه چیزی اعتراض میکند و چه خواستههایی دارد. همین که اصلاحات تدریجی و گام به گام را وا نهاده و خواستار تغییرات رادیکال است، از دایره "مردم عادی" خارج شده و محکوم به داشتن ویژگیهای انسان انقلابی است که ازقضا براساس یافتههای روانشناسی استاد اقتصاد، بدون استثناء همگی تحقیرآمیزند!
او بدون اینکه تفاوتی میان جنبش اخیر و انقلاب ۵۷ قائل شود، روغن ریخته را خرج امامزاده میکند و از ذهنیت منفی نسبت به انقلاب ۵۷ بهره میگیرد تا در جایگاه قاضی عادل و دانای کل بنشیند و معترضان را با نسبت دادن تحقیرآمیزترین صفات خوار و خفیف جلوه دهد. ناسزاهایی از قبیل تخریبگر، خشونتطلب، شیفته قدرت، خام و دگم اندیش، غیرمنطقی، فاقد قدرت تحلیل، عجول، دارای ظرفیت ذهنی پایین، توهمزده، پرخاشجو، متعصب و ذهنبسته، طرد شده، سیاستزده، خیالپرداز، فرصتطلب و دروغگو.
نظریهپرداز بینارشتهای این قاعده ساده را متوجه نمیشود که وقتی بخواهیم صفات و ویژگیهایی را به گروهی نسبت دهیم، هرچه گروه کوچکتر و صفات مورد نظر محدودتر باشد، تحلیل ما به واقعیت نزدیکتر است (و بالعکس). برای مثال گزاره "برخی خوزستانیها خونگرماند" از گزاره "خوزستانیها خونگرم و مهماننوازند" دقیقتر است و به واقعیت نزدیکتر، چرا که گزاره اول هم جامعه محدودتری را شامل میشود و هم صفات کمتری را. همچنین در ادبیات علمی پرهیز از صفاتی که قابل تعریف و سنجش دقیق نیستند نیز از اصول بدیهیاست که استاد از روی آن هم میپرد.
نویسنده نه محدودیتی برای انقلابیگری قائل شده و نه در کاربرد کیلوییِ انواع و اقسام ناسزای علمی (!) تقوایی به خرج داده است. محض رضای خدا هر صفت ناپسندی که دم دست آمده را در مطلب گنجانده تا تحلیل روانشناسیاش لنگ نماند! گویی به تعبیر دکتر مرتضی مردیها ناخودآگاه خواسته است "بیعلمی خود را با بیتقوایی بیشتر درمان کند".
البته ایراد روششناسی و حتی نگارشی به استاد و روشنفکر ایرانی سختگیری و تنگچشمی بیمورد است. در نظام علمی مافیایی و به تعبیر مردیها گلدکوئستی که همه به داد و ستد هیچ و تولید و تقسیم جهل مشغولند و بازار اغفال مخاطب با مهملات شبیه علمی و نثر مسجع سکه است، سخن دقیق و بهقاعده بر مبنای مطالعه و تحقیقات به چه کار میآید؟
با خواندن این مطلب خواننده به معضل کمهوشی میرزابنویسان هم پیمیبرد، آنجا که نویسنده بیاخلاقی خود را هم مانند بیسوادیاش نتوانسته پنهان کند و خواننده بیدرنگ به این موضوع پی میبرد که او عمدا قصد دارد با توسل به ادبیات شبهعلمی معترضان را تحقیر کند و خشم و تنفر خود را پشت برچسبهای به ظاهر علمی پنهان سازد، و مزورانه برخی "نجاسات مسجع" اخیر که دکتر سروش در فضای مجازی پراکنده را هم لابلای متن جاسازی کند!
درحالی که این روزها وحشیانهترین اشکال خشونت علیه معترضان روا داشته میشود، او حتی ابایی ندارد با "تخریبگر" و "خشونتطلب" نامیدن معترضان، تلویحا خشونت علیه آنان را توجیه کند. استاد در پایان تحلیل درخشان خود ظفرمندانه و مشفقانه روحیات انقلابی را نوعی آسیب روانی معرفی میکند که شخص انقلابی قربانی آن شده است و باید به آن کمک کرد به حالت عادی در آید و آرام آرام قوه تفکر خود را بر قوه خشم و کینه غالب کند. بد نیست استاد برای اهل علم توضیح دهد که از کدام مسیر علمی به این نتیجه بدیع رسیده است که معترضان را در بهترین حالت به مداوای روانی حواله میدهد.
کاظم بهرامی
@ieairan
شاخص آزادی اقتصادی در ایران، عربستان سعودی، ترکیه و امارات متحده عربی
موسسه «هریتیج»، آزادی اقتصادی کشورها را با استفاده از میانگینِ ۱۰ شاخص اصلی و حدود پنجاه زیرشاخص محاسبه میکند که شاخصهای اصلی عبارتند از
آزادی کسبوکار، آزادی نیروی کار، آزادی تجاری، آزادی مالیاتی، آزادی از مداخله دولت، آزادی پولی، آزادی سرمایهگذاری، آزادی مالی، حقوق مالکیت و آزادی از فساد.
در بین ۱۷۷ کشور مورد بررسی، ایران در رتبه ۱۷۰ قرار دارد و بعد از کشورهای کره شمالی، ونزوئلا، کوبا، سودان، زیمبابوه، بوروندی و اریتره، بدترین وضعیت را در آزادی اقتصادی دارد.
@ieairan
این قیمت دلار از ابتدای انقلاب شکوهمند تاکنون است.
این تکرار بدیهیات است، اما یک دم و دستگاه فاسد، ناکارآمد و تهی از حداقل عقلانیت، با هزینههای بسیار و درآمد محدود، نتیجهای جز سقوط ارزش پول ملی و تورم سرسامآور نمیتواند به بار آورد.
آنچه با اطمینان درباره آینده می توان گفت این است که تا اطلاع ثانوی روند سقوط ارزش ریال (افزایش تورم) با سرعت و شدت بیشتری ادامه خواهد یافت، چرا که هرچه زمان میگذرد هزینهها درحال افزایش و درآمدها درحال محدود شدن است.
وقتی متغیرهای جدیدی که "کنترل اوضاع" را دچار اختلال میکند وارد معادله کنیم و در تابع "الگوی مدیریت هیئتی" قرار دهیم، خروجی ترسناکتر هم میشود.
@ieairan