ارتباط با مدیر کانال: @kazembahrami
کاهش مصرف اقلام غذایی در بودجه خانوار رو چجوری تحلیل کنیم؟
@Economics_and_Finance
بر خلاف تصور غالب سرمایه داری (اقتصاد بازار آزاد) محیط زیست را نابود نمی کند! کشورهای آزادتر از نظر اقتصادی عملکرد زیست محیطی بهتری نشان می دهند.
کانال راهبرد
@Rahbordchannel
نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی در ایران پس از انقلاب
▪️تهیه نمودار: دکتر علی حیات نیا
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
اینفوگرافی: همه پول و بازار جهانی در یک نگاه (به روز رسانی شده در سال ۲۰۱۷)
http://www.visualcapitalist.com/worlds-money-markets-one-visualization-2017/
چشم اندازی از کل پول موجود در دنیا
🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
🖌 یادداشتی از پدرام سلطانی
"باز هم چین" (بخش دوم)
4️⃣ نکته ى چهارم اینکه اقتصاد ما امروز بسیار به چین وابسته است، بیش از هر کشور صنعتی دیگری. ما در کاهش تنگناهای کار اقتصادی با چین باید بسیار جدی و پی گیر باشیم، که نیستیم. البته این را هم بدانیم که چین هزینه ى حل مشکلات ما را نخواهد داد. چین حاضر نخواهد بود که ریسک تعاملات بانکی با ایران را بردارد، چین علاقه ای ندارد که در دور جدید فشارهای آمریکا بر ما خودش را درگیر کند، چین در تقابل عربستان و اسرائیل با ما، کاملاٌ دیپلماتیک برخورد خواهد کرد و منافع خود را پایش و جستجو می کند. افزایش این مخاطرات چینیها را بیشتر در کار با ایران محتاط و سختگیر خواهد کرد.
5️⃣ نکته ى پنجم اینکه چین در درون مرزهای خود هنوز یک کشور ایدئولوژیک است. اکثر مردم چین هنوز خود را کمونیست می دانند و خداناباور هستند. اما این چین ایدئولوژیک، در عرصه بین الملل کاملاٌ پراگماتیک عمل مى كند، ایدئولوژی را در خانه نگه داشته و منافعش را با کیاست در دنیا دنبال می کند. چین ستیز ایدئولوژیک با هیچ کشوری ندارد. چین ارتشی قوی دارد اما نظامیان چینی احساس نمی شوند، دیده نمی شوند، اظهار نظر نمی کنند. آنها هم سرشان به کار خودشان گرم است و قدرت نظامی چین هم بدون هیاهو در حال بیشتر شدن است.
ما چون ملت آینده نگری نیستیم، نشانه های آینده را خیلی دیر می گیریم. حسگرهایمان نسبت به ریسکها و حوادث احتمالی آینده حساس نیستند. شاید یک روش جایگزین برای این ضعف تاریخی و فرهنگی ما این باشد که خود را در آیینه ى آینده شناسان ببینیم. ما شاید بتوانیم موانع پیش آمده در تعامل تجاری و اقتصادی با چین را کمی کمتر کنیم، اما مهمتر از آن این است که در چرایی رفتارهای چین بیشتر اندیشه کنیم تا مشکلات را بصورت ریشه ای شناسایی کنیم. ننشینیم تا پیش بینی های چین محقق شود و بعد علتها خود آشکار شوند. شاید آنزمان دیگر خیلی دیر شده باشد...
"آینه چون نقش تو بنمود راست / خود شکن، آیینه شکستن خطاست"
/channel/pedram_soltani
در باب قیمت بنزین
✍دکتر حامد قدوسی
@hamedghoddusi
قیمتگذاری بنزین در کشور از آن گرهها است که اگر یک روزی با دست باز میشده الان با دندان هم باز نمیشود. در اکثر کشورهای دنیا بنزین یکی از اولین نامزدها برای اخذ «مالیات» بالا است (در کنار کالاهایی مثل سیگار و امثال آن)، در حالی که در کشور ما چند دهه است که یکی از بزرگترین بخشهای دریافت کننده «یارانه» است! در واقعیت نه تنها یارانه پولی عظیمی به بنزین داده میشود بلکه این موضوع مقدار زیادی یارانه «ذهنی و فکری» هم دریافت میکند چون شهروندان و متخصصان به جای صرف وقت روی سایر مشکلات اساسی جامعه همه ساله باید وارد یک جدل ناروشمند و بیپایان شوند که نهایتا هم راه به جایی نبرده است.
۱) دردناک است که میبینیم که جامعه سالها است به جای جنگیدن برای هدایت بودجههای نحیف دولت (که روز به روز هم نحیفتر میشود) به سمت یارانه شیر و نان و تغذیه مدارس مناطق محروم و بازنشستگی و بهداشت و مسکن طبقات کمدرآمد و الخ، به انواع لطایفالحیل برای «حذف نشدن» یارانه بنزین تلاش میکند. این ماجرا نمونهای از تعادلهای سیاسی/اقتصادی موجود است که در آن طبقه متوسط و بالا (که مصرف کننده اصلی بنزین و دریافتکننده اصلی یارانه است) به نوعی توافق ضمنی با حاکمیت رسیده است و منفعت خود را هم ذیل استدلالهای سست «مگر ما به قیمت جهانی حقوق میگیریم که بنزین را به قیمت جهانی بخریم*» پنهان میکند.
۲) یک صورتبندی دیگر که بحث واقعیسازی قیمت بنزین را به انحراف کشانده است استدلال «مصرف بنزین با افزایش قیمت آن تغییر نمیکند، پس اصلاح قیمت ضرورت ندارد» است. این که تقاضای بنزین کشش پایینی دارد و مصرف آن حساسیتی به قیمت ندارد خاص جامعه ما نیست. صدها مطالعه در همه جای دنیا همین را نشان داده است. خود ما هم همین موضوع را برای ایران (خصوصا با استفاده از شوکهای بعد از هدفمندسازی) تحلیل کرده و به همین نتیجه رسیدیم که مصرف پس از شوک قیمت تغییر نکرده است. کششناپذیری بنزین امری بدیهی است! جایی که بحث انحراف پیدا کرده است چسباندن بحث مدیریت مصرف بنزین به قیمت آن است.
۳) برای خروج از تله مصرف و قیمت باید خیلی روشن و بدون خجالت بگوییم که «هدف از اصلاح قیمت بنزین اساسا کاهش مصرف آن نیست!». اگر کالایی یارانه دریافت نکند و قیمت آن واقعی باشد، میزان مصرف شهروندان به خودشان مربوط است و نباید موضوع سیاستگذاری حکومت باشد، مگر در موارد استثنایی که برخی بروندادهای منفی (اکسترنالیتی) در مصرف آن موجود باشد. در مورد بنزین کمی دقیق شویم: اگر بنزینی که مصرف میشود در فضای محدود و آلوده شهری نباشد اثرات محیطزیستی آن (غیر از بحث کربن) خیلی شدید نخواهد بود. بنابراین اگر قیمت واقعی شده باشد، میزان مصرف شهروندان به خودشان مربوط خواهد بود و نیازی به ورود به بحث حساسیت مصرف به قیمت نیست. البته در این بین اثر لابی خودروسازان داخلی و محدود بودن انتخاب شهروندان برای خرید خودروهای کممصرف به قیمت مناسب را هم باید خیلی روشن بیان کرد و مصرف بالا را صرفا متوجه مصرفکننده نکرد.
۴) موضوع کلیدی که باقی میماند آلودگی هوای شهرها (خصوصا شهرهای بزرگ) است. به دلیل همان کشش پذیری پایین، ناهمگونی فضایی میزان آلودگی و سهولت قاچاق بنزین از یک منطقه به منطقه دیگر، اساسا قیمت بنزین نباید ابزار سیاستگذاری برای محدود کردن «سفر داخل شهری» باشد. بروندادهای منفی مصرف سوخت در مناطق داخل شهری (ذرات معلق) را باید با «مالیات سفر» و نه مالیات سوخت مدیریت کرد. اگر این قدم ذهنی برداشته شود، یکی از گرههای مفهومی حل قیمت بنزین هم کمتر می شود: قیمت بنزین قرار نیست مساله آلودگی هوای تهران و اصفهان و بقیه شهرها را حل کند.
۵) سقوط قیمت بلندمدت نفت به حدود ۵۰ دلار برای هر بشکه تا حدی مساله را خود به خود حل کرده و قیمت فعلی داخلی را به قیمت واقعی جهانی نزدیک کرده است. قیمت «عمده فروشی» بنزین در دنیا حدود ۴۰ سنت برای هر لیتر است که میشود ۱۶۰۰ تومان. البته قیمتهای خردهفروشی - به دلیل هزینه توزیع و مالیاتهای دولتی - خیلی بالاتر از این است.
جمعبندی: من اگر جای دولت باشم خیلی روشن و شفاف اعلام میکنم که واقعی کردن قیمت بنزین فقط و فقط به منظور حذف یارانه آن است و هدفهای دیگر مثل کنترل مصرف و آلودگی اساسا جزو این اهداف نیست. همان موقع هم مکانیسم شفاف و پایداری را اعلام میکنم که تمامی این یارانه تمام و کمال به سمت بهبود معیشت و توانمندسازی دهک اول و در قدم بعدی دهکهای ۲-۴ جامعه هدایت شود.
* هر وقت کسی گفت مگر به قیمت جهانی حقوق میگیریم که بنزین را به قیمت جهانی بخریم؟ بپرسیم چرا فقط بنزین؟ اگر این استدلال معتبر است پس چرا شلوار و گوشی موبایل و گوشت و تیرآهن و الخ را با همین استدلال به قیمت دستمزد داخلی نخریم؟
🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
رشد تولید ناخالص داخلی ایران در ادوار مختلف؛ از ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۴
▪️نمودار از کانال "اقتصاد به زبان ساده"
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
سرمقاله شماره 110 ماهنامه آرد و نان
🔸نجابت و صبر نانوایان کشور
ناآرامی های اخیر در شهرهای مختلف، که به تائید مقامات کشور، مهمترین دلیل آن دشواری های اقتصادی اقشار فقیر و متوسط جامعه بود، نشان از اشکالات اساسی در نظام اقتصادی کشور دارد.
این دشواری ها دامنگیر بسیاری از مردم ماست و لازم است فکر عاجلی برای حل آن مشکلات صورت گیرد.
بسیاری از افراد جامعه بزرگ ما از بیکاری، کمبود دستمزدها در ارتباط با هزینه های زندگی، گرانی، تبعیض و فساد در رنجند و با وجود همه دشواری ها، با نجابت به وعده های دولتمردان امید می بندند و به انتظار نشسته اند.
یکی از اقشاری که مردم و دولت مرهون نجابت ایثارگونه آنهاست، صنف نانوایان کشور است.
صنف شریف نانوایان با وجودی که با :
* سخت ترین شرایط کار
* طولانی ترین ساعات کار
* کمترین دستمزدها
* کمترین روز مرخصی و تعطیلات در سال
* بیشترین مزاحمت توسط ارگان های دولتی نظیر بهداشت، تعزیرات، و.... در مقایسه با سایر صنوف
* بیشترین انتظارات و توقعات مردم
روبرو هستند لیکن هیچگاه ذره ای در خدمت رسانی و انجام کار کوتاهی نکرده اند.
اگر بخواهیم در بین اصناف و کارگران کشور جایزه ای برای نجابت، صبر، بردباری و تلاش برای تامین نیازهای روزمره مردم در نظر بگیریم، بدون شک آن جایزه شایسته صنف نانوایان کشور است.
این صنف شریف با وجود هزینه های فزاینده هر ساله، سه سال است که برای نان نرخ جدیدی دریافت نکرده است و باید نان را به قیمت سه سال قبل بفروشد و از سوی دیگر در مورد انتخاب کارخانه تامین کننده آرد نیز از خود اختیاری ندارد و در مورد نان تولیدی نیز بایستی مطابق دستور مقامات عمل کند.
بعبارت دیگر بیشترین فشار و محدودیت دستگاههای متعدد دولتی و جرایم آنها را باید تحمل کند و از سوی دیگر بهترین نان ممکنه را نیز به مردم تحویل دهد و هر روزه از سوی مردم مورد عتاب و بازخواست قرار گیرد!
واقعا چگونه دولتمردان محترم و مردم عزیز در چنین شرایطی انتظار بهترین کیفیت نان تولیدی را دارند؟
هر چند بسیاری صنوف و صنعتگران در فشار اقتصادی قرار دارند لیکن فشار و محدودیت در صف نانوایان بیشتر از همه است.
به نانوایان عزیز کشور توصیه می کنیم همچنان در خدمت مردم گرامی ما باشند و نان آنان را تامین کنند.
به مردم عزیز توصیه می کنیم که قدر زحمت عزیزان نانوا را بدانند و مشکلات و محدودیت های آنان را درک کنند و توقعاتشان را با واقعیات کار نان هماهنگ سازند.
به دولت محترم نیز توصیه موکد داریم که به فکر راه کار اساسی برای آرد و نان کشور باشد. روش فعلی خرید تضمینی گندم و روش چند نرخی آرد و کنترل های نانوایان توسط موسسات مختلف بیش از چهل سال است که مورد عمل است و مانند قبای پوسیده ای است که نه گرم می کند و نه آبرو میآورد.
دولتمردان عزیز ما از خود سوال کنند که یک روش ناکارآمد و نابهنجار و پر خرج تا چند سال باید دوام داشته باشد تا بفکر جایگزینی آن بیافتند؟
متاسفانه دستگاههای دولتی ما، بزرگ، خموده و ناکارآمد و بیحال هستند و امید که این تلنگر آنان را بهوش آورد.
مدیر مسئول
/channel/irannan
رونالد کوز و ورزشگاه چلسی
✍دکتر حامد قدوسی
@hamedghoddusi
کوز از نوابغ اقتصاددانان قرن ۲۰ و برنده جایزه نوبل بود که چند سال پیش در ۱۰۲ سالگی فوت کرد و تا نزدیکی زمان فوت همچنان ذهنی فعال داشت. یکی از مهمترین قضایایی که توسط او نشان داده شد و به قضیه کوز معروف است این بود که اگر ۱) هزینههای مبادله و مذاکره زیاد نباشد و ۲) حقوق مالکیت افراد مختلف در اقتصاد به خوبی تعریف شده باشد: «مستقل از این که حق اولیه را به چه کسی داده باشیم»، نتیجه نهایی که از چانهزنی و مبادله به دست میآید میتواند کارایی جمعی اقتصاد را بیشینه کند. اول مثالی از یک شرکت لباسشویی و یک شرکت فولادسازی را در مقاله معروف خود انتخاب میکند ولی اگر زنده بود شاید از مثال امروز ورزشگاه چلسی در مقالهاش استفاده میکرد.
«یکی از ساکنان اطراف ورزشگاه جدید چلسی ادعا کرده بود که این ورزشگاه مانع از تابش نور به خانه آنها می شود و براساس قانون "حق نور"، شهرداری لندن مانع از ادامه ساخت این ورزشگاه شد.» کوز احتمالا میگفت که حق نور جزو حقوق مالکیت منزل شهروندان است و باید رعایت شود، ولی ضمنا تذکر میداد که ساخت ورزشگاه منافع اجتماعی بزرگی دارد که به خاطر از بین بردن حق نور یک نفر متوقف شده است.
مقاله کوز در قدم بعدی احتمالا یک سری عدد رقم تقریبی میداد و میگفت که منافعی که جامعه از «نساختن» باشگاه از دست میدهد مثلا ۱۰۰ میلیون دلار است و ارزش حق نور یک منزل در مجاورت باشگاه مثلا ۵ میلیون دلار و استدلال می کرد که اگر همه چیز به دست بوروکراسی سپرده شود و یک نفر در اداره شهرداری مقررات را چک کند و اجازه «مذاکره دوجانبه» بین عاملها نباشد، جامعه به خاطر یک زیان ۵ میلیون دلاری از یک ارزش ۱۰۰ میلیون دلاری محروم شده است و این کارا نیست (چون ۹۵ میلیون دلار ارزش اجتماعی بالقوه در این وسط از بین رفته است).
اما در خبرها بود که امروز شهرداری منطقه فولام و همراسمیت دستور داد که باشگاه چلسی می تواند حق نور مربوط به این خانه را بخرد و تکمیل ساخت آن می تواند ادامه پیدا کند. کوز احتمالا استدلال می کرد که باشگاه با پرداخت ۵ میلیون دلار رضایت صاحب خانه را جلب کرده و پروژه ۱۰۰ میلیون دلاری هم تکمیل شده است. اصل حرف کوز این بود که مهم نیست که حق نور در روز اول چه طور توزیع شده بود و به چه کسی داده شد بود چون در جریان این مبادله نهایتا ارزش پروژه ۱۰۰ میلیون دلاری به دست آمد و البته بخشی از آن هم به صاحب اولیه حق نور بازتوزیع شد*.
* یکی از اصول اقتصاددانان در تحلیل - که گاه برای سایرین عجیب به نظر میرسد - این است که بیشتر روی این متمرکز هستند که به خاطر اصطکاکها و مقررات غلط فرصتهای ارتقاء کارایی در جامعه تلف نشود. «توزیع» منافع ناشی از این ارتقاء کارایی بین عاملهای مختلف در اقتصاد برای اقتصاددانها معمولا اهمیت درجه دوم دارد چون میگویند ما روی جمع آن ارزشهای جدید خلق شده متمرکز هستیم. میشود این رویکرد را البته نقد کرد.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
سخنراني دكتر علي نژاد در انجمن اقتصاددانان ايران
Читать полностью…براساس اعلام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، رشد اقتصادی کشور به قیمت های ثابت سال ۱۳۹۰ در شش ماهه نخست سال ۱۳۹۶، به عدد ۴.۵ درصد رسید.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
سخنرانی ماهانه انجمن اقتصاددانان ایران
موضوع: وضعیت عملکرد شبکه بانکی و تحلیل آسیب پذیری آن
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مصرف عامل رشد اقتصادی نیست!
✍دکتر حامد قدوسی
@hamedghoddusi
مطالبی نادقیق و گمراهکننده از این دست در فضای مجازی فراوان است:
«یک #دوچرخه سوار برای #اقتصاد فاجعه است
۱-خودرو نمیخرد، وام خودرو نمیگیرد، بیمه خودرو نمیخرد، بنزین نمیخرد، قطعات یدکی خودرو نمیخرد، پول پارکینگ نمیدهد، چاق نمیشود. و خوب باید گفت لعنت! کسی که سالم هست بدرد اقتصاد نمیخورد، چون نه دارو میخورد نه پیش دکتر خصوصی میرود. دوچرخه سواران باعث افزایش تولید ناخالص داخلی نمیشوند!
در مقابل هر فست فود فروشی ۳۰ شغل ایجاد میکند: ۱۰ تا دندانپزشک، ۱۰ تا متخصص قلب، ۱۰ تا متخصص کاهش وزن.
شما برای رشد اقتصاد کدام را ترجیح میدهید؟ دوچرخه یا فستفود؟»
این نوشتهها احتمالا میخواهند مشت اقتصاددانانی را باز کنند که متهم هستند که میگویند «مصرف» عامل رشد اقتصادی است. در حالی که هیچ اقتصاددان جدی نمیگوید مصرف صرف عامل رشد بلندمدت اقتصادی است*. از دید اقتصاددانان عامل رشد اقتصادها ارتقاء «بهرهوری» است. ولی خطای منطقی نوشته فوق کجا است؟
خطای کلیدی آن جا است که در مقایسه دوچرخهسوار و فستفود مکانیسم اقتصاد را ایستا فرض میکند و نمیپرسد وقتی مردم از فستفود خوری به سمت دوچرخه سواری بروند، چه بر سر پزشکان و دندانپزشکان و تعمیرکاران میآید، گویی آنها عاطل و باطل میایستند. یا از آن طرف وقتی جامعه از دوچرخهسواری به سمت فستفود خوری میرود آن پزشکان و تعمیرکاران از کجا میآید؟ اقتصاد یک سیستم پویا است و منابع محدود مجبور است در میان و بلندمدت مرتبا از بخشی به بخش دیگر جا به جا شود.
اتفاقا اقتصاددانان هم خواهند گفت که «دوچرخهسواری» رشد اقتصاد را بیشتر میکند! چرا؟ چون پس از روی آوردن مردم به دوچرخهسواری، پزشکی که باید بیماری قلبی و چاقی را درمان میکردند از آن بخش آزاد شده و مثلا میتوانند به ارتقاء بهداشت مادران و کودکان کمک کنند. تعمیرکار ماشین هم میتواند به ماشینآلات کارخانهها سرویس بدهند و تولید صنعتی را بیشتر کنند. شرکتهای بیمه میتوانند خدمات خود را متوجه کسب و کارها و الخ کنند، پارکینگها میتواند تبدیل به دفتر استارآپها شود و به همین ترتیب. به عبارت دیگر، دوچرخهسواری باعث میشود منابع محدود و با ارزش اقتصاد (پزشکان، فضای شهری، تعمیرکاران، سرمایه شرکتهای بیمه و ...) که صرف فعالیتهای با بهرهوری کم میشود، آزاد شده و به مصارف بهتر برسد.
* تحریک تقاضا و مصرف فقط در «کوتاهمدت» و زمان رکود میتواند موقتا کمککننده باشد ولی در بلندمدت کمکی به رشد نمیکند و فقط باعث تورم میشود.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
سهم کشورها از بدهی جهانی
ایالات متحده به تنهایی حدود یک سوم از ۶۳ تریلیون دلار بدهی جهانی را داراست.
رنگ ها نشان دهنده درصد بدهی نسبت به GDP است.
🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مصرف نان هر عضو خانواده میانگین، در ۲۰ سال گذشته پیوسته رو به کاهش بوده (مطالعه سالانه بانکمرکزی)
خوشبینانه: کاهش اسراف
بدبینانه: گسترش فقر
توضیح واقع بینانه چیست؟
@Economics_and_Finance
براساس پیش بینی اکونومیست، اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۸ با رشد ۶٪ در میان رو به رشدترین اقتصادهای جهان است. عربستان سعودی رشدی معادل یک پنجم ایران خواهد داشت. توضیحات بیشتر: http://fa.ieb.today/1409
Читать полностью…لیست ۱۵ کشور اول نوآور جهان
▪️مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران
🔵کانال انجمن اقتصاددانان
🔵 @ieairan
بشر چقدر پول خلق کرده است؟
https://youtu.be/WhI72CFrqEk
چرخهٔ مخرب اقتصاد ایران
▪️احسان سلطانی
🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
🖌 یادداشتی از پدرام سلطانی
"باز هم چین" (بخش اول)
♻️ سه هفته پیش یادداشتی تحت عنوان "چین عزیز" در کانالم گذاشتم که انعکاسی بسیار گسترده یافت و نقدها و نظرهای گوناگونی نیز بر آن نوشته شد که همگی از دیدگاه من جالب توجه بود و کمک کردند تا آن یادداشت بیشتر دیده شود و درش تعمق شود. گستردگی بازنشر و اظهار نظر درباره یادداشت چین عزیز، من را بر آن داشت تا تکمله ای بر آن بنگارم.
1️⃣ نخست بگویم که قصد من از نوشتن آن یادداشت بیش از آنکه نقد عملکرد چین نسبت به ایران باشد، زدن تلنگری به خودمان برای آگاهی از تصویر چشم انداز ایران از دریچه ى نگاه یک کشور قدرتمند و شریک اقتصادی مهم کشورمان بود. من در زمره ى گروهی نیستم که کشورها را در تعاملشان با دیگر کشورها به بد و خوب تقسیم می کنند، بلکه باور من اینست که "بد یا خوب"، صفاتی هستند که حکمرانی یک کشور را از جهت "کیفیت حفظ و ارتقای منافع ملی و حرکت در مسیر رشد اقتصادی و توسعه پایدار و همه جانبه" توصیف می کنند. پس با این تعریف، من نه تنها منتقد چین نیستم، بلکه آن کشور را از باب نزدیک به چهار دهه حکمرانی هوشمندانه و نیل به توسعه بی نظیر اقتصادی و بدل شدن به قدرت دوم اقتصادی دنیا تحسین می کنم. اگرچه سیاستهای چین در حوزه آزادیهای سیاسی و اجتماعی، محیط زیست و مواردی چند قابل نقد اند اما نه بحث و نه تخصص من این مباحث نیستند.
2️⃣ دوم اینکه چین مثال بسیار خوبی است برای اینکه ما را جداٌ به فکر فرو برد. چین، نه آمریکای کودتاچی است، نه انگلیس استعمارگر و نه روسیه ى ترکمانچای و گلستان. چین با ما تاریخ ستیز و استیلا جویی ندارد که رفتارهایش را بر مبنای آن قضاوت کنیم و تحلیلهای دایی جان ناپلئونی ببافیم. برای همین هنگامی که چین در خصوص ایران چنین احتیاط و تحفظ پیشه می کند و آرام آرام منافع استراتژیک خود را در ایران کم و کمتر می کند باید اندیشه کنیم، آسیب شناسی کنیم و نگران شویم.
🔸 در این چند سال رفت و آمد و تعاملی که با چینیها داشتم شاهد افزایش غرور ملی و عزت نفس شهروندان چینی بوده ام. به عنوان یک فعال اقتصادی، برخوردی با ناراضیان سیاسی و اجتماعی چین نداشته ام، اما کارافرینان و کارفرمایان چینی را همواره خوش بین و امیدوار به آینده کسب و کار در کشورشان و با دنیا دیده ام. حتی علیرغم سختگیریهایی که در سالهای اخیر برای کاهش آلایندگیهای زیست محیطی و افزایش استانداردهای تولید و شفافیت مالی بر آنها اعمال شده است و موجب تعطیلی واحدهای زیادی شده است، همه ى آنها به دولت خود اعتماد دارند و می دانند که اقداماتش به صلاح کشورشان است. مردم چین در این سی سال به سرعت ثروتمند و مرفه شده اند. در نشست و برخاست با آنها، به ویژه در شهرهای کوچکتر، می توان فرهنگ دهقانی و سادگی روستاییشان را در کنار توانگری و ثروتشان دید.
🔸🔸 چین حداقل سی سال سرش به کار خودش گرم بود و به غیر از منافع ملی و تمامیت ارضیش کمتر وارد رویارویی سیاسی می شد. این سی سال کار سخت، هوشمندانه و جهانگرا از چین قدرتی ساخته است که امروز می تواند آنرا برای کسب منافع سیاسی و سهم خواهی های بیشتر در بازیهای جهانی، اهرم کند. چین خیلی زود فهمید که راه شوروی را نباید برود؛ بلندپروازی های سیاسی و نظامی بدون قدرت اقتصادی مساوی است با فروپاشی. چین در تمام این مدت حتی برای همسایگان و وابستگان تاریخی، فرهنگی خود هزینه ى سیاسی نداد
3️⃣ نکته ى سوم اینکه نکات مندرج در یادداشت "چین عزیز" برخی از خوانندگان را از رفتارهای چین آزرده کرد. اما این آزردگی احساسی است. به رفتار چین باید از منظر منافع ملی خودش و راهبردهای بلند مدتش نگریست. عرصه ى بین الملل جای لوطی گری و مروت و دلسوزی نیست. چین حاضر نیست منافع گسترده خود را با ستیزهای (از نگاه خودش) کم ارزش با آمریکا به حاشیه ببرد. آنقدر که ما به چین وابسته شده ایم او به ما نیاز ندارد. مواضع چین در قبال ایران در چند سال اخیر هیچکدام در تضاد با منافع ملی و بین المللی چین نبوده است. مشکل این است که ما با هیچ کشوری، از همسایگانمان گرفته تا کشورهای بزرگ و تعیین کننده دنیا، نتوانستیم به اشتراک راهبردی دست پیدا کنیم. لذا رفتار همه ى کشورها با ما بیشتر تاکتیکی و پروژه ای است. طبیعی است که هیچ کشوری برای منافع تاکتیکی، منافع راهبردی خود را فدا نمی کند. پس منتقد تصمیمات چین نباشیم، ببینیم که اشتباهات ما کدام بوده است.
(ادامه در پست بعدى)
/channel/pedram_soltani
📝 فرآیند تصویب موضوع و دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد
@economicuok
انديشيدن و نوشتن در باب سرمايه داري هيچگاه منحصر به اقتصاددانان نبوده است ، اين كتاب در باب تكوين و تكامل انديشه غربي سرمايه داري نوشته شده ، توصيه به دوستاني كه به تاريخ اقتصاد علاقمندند. مولوي
Читать полностью…🔴هزینه گران ناآرامیها برای اقتصاد
مرتضی ایمانیراد، اقتصاددان درباره آثار ناآرامیهای اخیر بر حوزه اقتصاد کشور در شماره 254 تجارتفردا نوشته است:
✍️وقتی ناآرامی بیشتر میشود و وقتی منطقه جغرافیایی گستردهتری را میپوشاند، تصور بیثباتی را در جامعه گسترش میدهد. عاملان اقتصادی دیگر دورنما را نمیبینند، یعنی نمیخواهند ببینند. چون اینگونه تفسیر میکنند که از دیدن دورنما چیزی دستگیر آنها نمیشود. همین جاست که در این مواقع بخش مهمی از فعالیتهایی که به ثبات بلندمدت جامعه گره میخورد فایده اقتصادی کمتری پیدا میکند و کوتاهمدت مطلوبیت بیشتری پیدا خواهد کرد تا بلندمدت.
✍️وقتی فعالیتهای بلندمدت کمارزشتر میشود، هر آنچه تحققش به فعالیتهای بلندمدت وابسته است، دچار مشکل میشود، از جمله توسعه و رشد بلندمدت و پایدار. در عوض جامعه تفکر کوتاهمدت پیدا میکند و تلاش خواهد کرد سود خود را در کوتاهمدت جمع کند. به همین دلیل تقاضا برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت (که به آن سوداگری یا سفتهبازی میگویند) بیشتر میشود. اثر کلی این پدیده در اقتصاد، راهبری قیمتها با کالاهای سوداگرانه speculative است. این کالاها هم برحسب درجه بینالمللی بودن و نقدشوندگی در صف اول قرار میگیرند. طلا و دلار، تا حدودی بورس اوراق بهادار و در انتها مسکن مورد توجه جدی مردم قرار میگیرد.
✍️این پدیده حساسیت قیمتها را بیشتر میکند و کنترل بانک مرکزی و سازمانهای دیگر را برای حفظ ثبات اجتنابناپذیر خواهد کرد. بنابراین با این زاویه دیدی که به ناآرامیها داریم، باید انتظار کنترل بیشتری بر اقتصاد را داشته باشیم. این کنترل اعجاز تحول را از بین میبرد. اعجاز تحول آزادی تصمیمگیری است. طبیعی است که کنترل و تمرکززدایی آزادی عمل فعالان اقتصادی و مردم را میگیرد. تا موقعی که این آزادی عمل محدودتر میشود، نوآوری و در کل تحول دچار ایستایی و سستی میشود. آن وقت جامعه قدرت رقابتی خود را از دست میدهد.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مقایسهٔ مصرف بنزین بین ایران و ترکیه
تعداد وسایل نقلیه در ترکیه، دو میلیون عدد بیشتر از ایران است. با این وجود مصرف بنزین در ایران ۱۰برابرِ ترکیه است!
🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
درصد تغییر (رشد) تولید ناخالص داخلی بر حسب فعالیت های اقتصادی و اقلام هزینه ای
▪️دنیای اقتصاد
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
در باب یک میراث شوم!
✍دکتر امیرحسین خالقی
@RahbordChannel
این روزها پیامی به این مضمون در فضای مجازی دست به دست می شود "یک دوچرخه سوار برای اقتصاد فاجعه است، زیرا خودرو نمیخرد، وام خودرو نمیگیرد، بیمه خودرو نمیخرد، بنزین نمیخرد، قطعات یدکی خودرو نمیخرد، پول پارکینگ نمیدهد، چاق نمیشود و..."!
پیش فرض اصلی این است که کم شدن مصرف باعث کاهش رونق در اقتصاد می شود؛ استیو هرویتز، اقتصاددان لیبرتارین، معتقد است که این نگاه را باید میراث نگاه جان مینارد کینز دانست که به شیوه های مختلف هم تکرار شده است؛ پیشنهاد کینز برای تکان دادن اقتصاد این بود که دولت دست به کار شود و با بالا بردن مصرف و هزینه های خود رونق و اشتغال را به اقتصاد بازگرداند.
اما این پیش فرض نارواست، در واقع ثروت از طریق تولید خلق می شود و نه مصرف! تولید مقدم بر مصرف است و آن را ایجاد می کند، نه برعکس. در واقع اقتصاد سالم آن اقتصادی است که موانع تولید از پیش روی تولیدکنندگان برداشته شده باشد و از قضا اینجا خودداری خانوارها از مصرف و "پس انداز" حتی می تواند منابع مالی لازم برای تولید را فراهم کند و آن را تسهیل کند.
شاید بگویید قضیه مرغ و تخم مرغ است و تا مصرف کننده ای نباشد، تولیدی هم در کار نیست؛ اما عجله نکنید، یادمان نرود یک فرد زمانی می تواند مصرف کند که پیش از آن چیزی تولید کرده و به فروش رسانده باشد؛ یعنی با کار و زحمتی چیزی را ارائه کرده باشد که خواهان داشته باشد و حال می تواند ثروتی را که به دست آورده است، برای مصرف چیزی دیگر خرج کند. تحریک تقاضا با مشوق های دولتی این منطق روشن را بر هم خواهد زد و اثراتش زیان باری دارد.
اما از آن طرف هم نیفتیم مصرف گرایی و تجمل هم به هیچ رو بد نیست، هیچ حقی طبیعی تر برای انسان ها نیست که با پولی که به دست آورده اند بتواند آنچه را می خواهند تهیه کنند و اجباری در کار نباشد. چیزی که امروز تجملی است، فردا ضروری تلقی می شود و نخست باید کسانی آن کالای تجملی را بخرند تا به تدریج امکان دسترسی به آن برای بقیه هم فراهم شود. قناعت و درویش مسلک بودن البته بد نیست و انتخابی است که شاید کسانی آن را بپسندند و در انتخاب روش خود آزادند، اما فراموش نکنیم با اخلاق سنتی مبتنی بر ارزش هایی مانند قناعت نمی توانید تصویری درستی از اقتصاد امروزی پیدا کنید. ارزش کلیدی در اقتصاد بازار آزادی است و باید آن را پاس داشت، والله اعلم.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
دانش آموز ، دانشجو ، دانش ساز
افراد بسیار زیادی دانش آموز هستند
افراد زیادی دانشجو هستند
ولی افراد بسیار اندکی دانش ساز هستند
هر سه گروه محترم و گرامی اند، ولی به دانش سازان محتاج تریم
و آنها ارزشمند ترند
▪️دانش آموزی که دانشجو نشود ودانشجویی که دانش ساز نشود رسالتش ناتمام است، و دانشگاهی که دانش ساز نپرورد ناقص است.
▪️فرد ، سازمان و جامعه ای که دانش را جدی نگیرد و درست بکار نبندد مریض است .
مرتضی یوسفی طهارم
🔵 @ieairan
در ستایش "شر مطلق"!
مصاحبه با مجله برای فردا و جناب کاظم بهرامی در مورد "سرمایه داری" و اقتصاد بازار آزاد
https://goo.gl/sRQG6D
کانال راهبرد
@RahbordChannel
عیارسنجی امنیت اقتصادی
✍️پدرام سلطانی، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران
🔺به استناد آمار و ارقام اعلامشده و شرایط و پیشبینیهایی که از وضعیت آینده اقتصاد میشود، چشمانداز باثبات و مثبتی نمیتوان برای آینده متصور بود. اگر درآمد تولید و فروش نفت در سال گذشته را کنار بگذاریم، رشد تولید ناخالص ملی داخلی نامناسب بوده است. سال گذشته رشد تولید ناخالص داخلی بدون احتساب نفت به طور متوسط رقمی حدود 2 تا 3 درصد داشته و این رشد ضعیفی برای اقتصاد کشور است. اقتصاد کشورهای در حال توسعه مانند ایران نیازمند رشد بالای 6 یا 7 درصد است تا بتواند نیازهای اقتصادی کشور در حوزههای اشتغال، افزایش درآمد سرانه و افزایش میزان سرمایهگذاری را تامین کند. متاسفانه اقتصاد ما از این شرایط برخوردار نیست. پیشبینی اقتصاددانان حاکی از این است که در چهار سال آینده نیز نرخ رشد بیش از 3 درصد نخواهیم داشت. جذب سالانه سرمایهگذاری خارجی در قانون برنامه ششم توسعه، 40 میلیارد دلار پیشبینی شده است که اگر با شرایط فعلی که حداکثر 4 میلیارد دلار محقق میشود، مقایسه کنیم، میبینیم که فاصله زیادی وجود دارد. در سرمایهگذاری داخلی نیز به طور متوسط سالانه نیاز به 200 تا 250 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در کشور داریم. در چنین شرایطی باز سرمایهگذاری پیشبینیشده در قانون برنامه ششم توسعه را نخواهیم داشت و افزایش میزان سرمایهگذاری بسیار دور از دسترس است...🔽
http://tccim.ir/News/FullStory.aspx?nid=54449
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan