ارتباط با مدیر کانال: @kazembahrami
🔴مرگ برگرانی و یا درود بر فساد
🖋عباس آخوندی - دی ماه ۱۳۹۶
🔸شعار مرگ بر گرانی به یُمن تبلیغ و پوشش بسیار گستردهی رسانه ملی به عنوان خواسته معترضان راستین حادثههای اخیر تبلیع شد. به زعم این رسانه و همسویانش، این بخش از پیام معترضان را باید شنید و مابقی اغتشاش و آشوب است. این قلم در مقام قضاوت در بارهی حادثههای اخیر، نحوهشکلگیری و ریشههای آنها نیست فقط میخواهد این ادعا را با صدق مدعای فراخوانندگان اولین تجمع در مشهد، افراد شرکت کننده در آن و شعارهای سرداده شده طی آن آزمون کند. با توجه به اینکه بنا به اظهار رسانههای مشهد، اولین تجمع در آن شهر توسط مالباختگان دو فساد سازمان یافته شامل پروژهی پدیدهی شاندیز و مؤسسات اعتباری ثبت شده در مشهد صورت گرفت، آیا بهسادگی میتوان پذیرفت که ارتباطی بین متخلفان و مدیران سازماندهی کنندهی آن دو رشته فساد و آن تجمع وجود ندارد؟ ...
https://goo.gl/AuChxW
روند نرخ تورم در دو سال اخیر و پیشبینی روند آن تا پایان امسال در اینفوگرافیک تجارت فردا
لینگ گزارش درباره تورم:
https://goo.gl/u7L6yv
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
🔵چرا بانک مرکزی به سرمایهگذاران بیتکوین هشدار داد؟
🔴مخاطرات سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتالی
⚫️سعید مسگری / کارشناس اقتصادی
@shahdeeghtesad
✏️هر چه قیمت ارزهای دیجیتالی بالاتر می رود، افراد بیشتری علاقمند به سرمایهگذاری در آنها می شوند. این در حالی است که برخی از کارشناسان داخلی و خارجی و نیز مقامات بانک مرکزی پیرامون سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتالی هشدار داده اند و مردم را از ورود به این بازار بر حذر داشته اند.
✏️سوالی که در اینجا پیش می آید آن است که چرا علی رغم سود سرشار این بازار و نیز روند صعودی آن مقامات بانک مرکزی و برخی کارشناسان، مردم را از ورود به بازار ارزهای دیجیتالی منع میکنند؟ به نظر میرسد این موضوع چهار دلیل اصلی داشته باشد
1️⃣ آینده ارزهای دیجیتالی به شدت مبهم و غبارآلود است. علیرغم روند صعودی یک سال اخیر و نیز پیش بینی های مثبت پیرامون آینده ارزهای دیجیتالی، بسیاری از کارشناسان و سرمایه گذاران به آینده این ارزها بدبین هستندبنابراین این احتمال وجود دارد که در آینده قیمت بیت کوین سقوط کند و کسانی که سرمایه خود را تبدیل به این ارز دیجیتالی کرده اند به شدت متضرر شوند.
2️⃣هنوز درباره این ارزها در کشور قانونی وجود ندارد. ممکن است در آینده استفاده از ارزهای دیجیتالی و مبادله آنها ممنوع شود. در چنین حالتی قطعا محدودیت هایی برای دارندگان این ارزها ایجاد می شود
3️⃣ارزهای دیجیتالی این توانایی را دارند که هر اقتصادی را دچار مشکل و اخلال کنند.از آنجا که ارزهای دیجیتالی قدرت دولت در نظارت و کنترل بازارها را کاهش میدهند و قابل کنترل و نظارت نیستند، می توانند در کارکردهای اقتصاد اخلال ایجاد کنند.
4️⃣دلیل چهارم نیز دشواری نگهداری ارزهای دیجیتالی و احتمال سرقت و هک آنها است. علیرغم آنکه سیستم بلاک چین از امنیت بسیار بالایی برخوردار است اما کلیدهای ارزهای دیجیتالی قابل سرقت هستند. نگهداری این ارزها نیاز به توانمندی ودقت بالایی دارد و ممکن است از عهده مردم عادی برنیاید.
☑️متن کامل را در ایبنا (شبکه خبری اقتصادو بانک ایران) بخوانید↙️
https://goo.gl/9DXo5H
آغاز اصلاحات از کوتاه ترین دیوار
✍محمد ماشین چیان، سایت بورژوا
bourgeois.ir
@bourgeois_ir
اصلاحات شیپوری است که عموما از سر گشادش نواخته شده؛ همیشه از کوتاهترین دیوار آغازش میکنند. میان صدها تحلیل اقتصاددانان وطنی، اکثرا ابتدا سراغ یارانه و در انتها سراغ ارز میروند. در میان مسئولان و وکلای مردم هم داستان جز این نیست. نهایتا نسبت به گرانی ابراز نگرانی میکنند و اطمینان میدهند مقابل آن خواهند ایستاد. کاری که به حکم عقل و در نتیجه تمام معارف اقتصادی دویست سال اخیر میدانیم هم به خطا و هم نهایتا ناممکن است. گویی صرفهجویی در هزاران میلیارد تومانهایی که معلوم نیست در دولت صرف چه کاری میشود به ذهن هیچکس نرسیده است.
اصلاحات از تعدیل یا حذف بودجه 1400 میلیارد تومانی وزارت ورزش و جوانان، به مصداق مشتی از خروار، آغاز نمیشود. اصلاحات از طراحی مکانیزمهای جدید برای فشار آوردن بر من جوان شاغل آغاز میشود تا آن 1400 میلیارد تومان را تامین کنند. راهحل برای کمک به من جوان نوعی در این کشور که در تمام بزرگسالی صبح تا شام شرافتمندانه زحمت کشیدهام این است که به معاونی در این وزارتخانه 46 میلیارد تومان بودجه بدهند تا 19 میلیاردش صرف حقوق و دستمزد و پاداش و دستخوش بشود. اصلاحات نباید از من آغاز شود. اصلاحات باید از او آغاز شود.
آیا کسی در این کشور هست که منظمتر از قشر کارمند و کارگر مالیات پرداخت کند؟ گزارش مرکز پژوهشهای مجلس حاکی از آن است که کارمندان ایرانی دو برابر کسبه و اصناف مالیات پرداخت میکنند. گذشته از این آیا آمارها جملگی حاکی از فرار مالیاتی سازمانها و کسب و کارهای بزرگ نیست که هرکدام دپارتمانی را وقف تنظیم فرمول مالیات نپرداختن کردهاند و معمولا مالیات را پس از ماهها چک و چانه و بوس و کنار با مامور مربوطه، با تخفیفهای ویژه پرداخت میکنند یا نمیکنند؟ بگذریم از آن بخش بزرگی از اقتصاد که مالیاتی نمیپردازد. چرا اصلاحات مالیاتی همیشه از کوتاهترین دیوار آغاز میشود؟ چون دولت بضاعت بالا رفتن از دیوارِ رفیعتری را ندارد؟
بسیاری از اقتصاددانان به گواه مستندات به این موضوع پرداختهاند که چرا لازم است مالیاتها دو برابر شوند. چرا هیچکس به این موضوع نمیپردازد که مخارج دولت باید نصف شود؟ یا دست کم چرا در تحلیلهای اقتصاددانان وطنی کسی به افزایش پیوسته مخارج دولت اشارهای نمیکند؟ گویی تورم دولت در کشور ما امری طبیعی تلقی میشود و بزرگواران به اندازه و مخارج دولت که میرسند چشمه پایانناپذیر تحلیلهایشان میخشکد. یکی از دوستان اقتصاددان در کانالش این گونه موضوع را توضیح داده بود که اکثر این بزرگواران خواه در سمت اجرایی یا دانشگاهی و پژوهشی بنحوی دست در جیب دولت دارند...
متن کامل مقاله:
http://telegra.ph/reformthepoor-01-03
💠نقهای کودکانه، اختیارفروشی احمقانه
✍میثم رادپور
@FinanceTerritory
@MaysamRadpour
🔻در کودکی گاهی که غذای باب طبعم را در سفره نمییافتم، نق میزدم. گاهی هم پا را فراتر میگذاشتم و حکم محکمی صادر میکردم: "من غذا نمیخورم." در این مواقع پدرم اصرار داشت که باید غذای موجود را بخورم و از مادر تشکر کنم. من عموماً پس از اعتصاب غذایی و مواجهه با تصمیم قاطعانهی پدر، سفره را بهنشانهی اعتراض به مقصد نامعلومی ترک میکردم.
🔻پدرم با وجود علاقهی وافرش، مادرم را از هرگونه امدادرسانی منع میکرد. میشنیدم که گاهی به مادرم میگفت: باید یاد بگیره که حکم دادن خرج داره! مادرم بیشینهی تلاش خود را میکرد که او را متقاعد کند. گاهی پدرم رضایت میداد، و گاهی پافشاری میکرد، و من مجبور میشدم تا وعدهی بعدی، گرسنگی را تحمل کنم.
🔹وقتی به آن خاطرات میاندیشم به این نتیجه میرسم که خیلی هم از آن غذاها بدم نمیآمد. اغلب موارد چیزی که گیرم میآمد تنها اندکی بهتر از غذایی بود که پس زده بودم. صدور حکم نخوردن غذا عموماً برایم گران تمام میشد؛ حکمی که معادل واگذاری اختیارهای متعددی بود: اختیار خوردن غذای موجود، اختیار بهتعویق انداختن زمان میل غذا، اختیار سرکشی به یخچال، و حتی اختیار نخوردن غذای موجود. پدرم راست میگفت: حکمدادن خرج دارد؛ خرجی معادل از دست دادن حق انتخاب؛ هزینهای بهمثابه واگذاری اختیار.
🔹سالها از دوران کودکی میگذرد، و طی این سالها بارها از گفتهی پدر یاد کردهام. بارها دیدهام که وقتی "حکمدادن" مابهازای جدی ندارد، تعهدی بیپاداش بر دوش حاکمان میگذارد؛ وقتی کسی موضع محکمی اختیار میکند، اختیار تغییر مواضع خود را واگذار میکند. الحمدلله در کشورمان چیزی که زیاد صادر میشود حکم است، و چیزی که زیادتر واگذار میشود اختیار است.
🔹ما علیالخصوص در حوزهی سیاست خارجی علاقه داریم مواضع محکم اتخاذ کنیم، آنچنان محکم که حتی به وقت ضرورت هم نمیتوانیم از مواضعمان اعراض کنیم. سیاستمدارانمان چنان موضع میگیرند، که گویی هیچگاه در معرض مواضع معکوس قرار نمیگیرند.
🔸اگر از آن کشور با عنوان "روباه پیر" یاد میکنیم، حواسمان نیست که فرصت عادیسازی روابط را بر باد میدهیم. ما ندانسته به سفارت روباه حمله میبریم، و هرگز به درگاه روباه پیر عذر تقصیر نمیبریم. ما نمیتوانیم از روباه عذرخواهی کنیم.
🔸ما به سادگی این یکی را شجرهی ملعونه خطاب میکنیم، و فرصت مطالبهی حقوقمان را از خود دریغ میکنیم. ما حتی نمیتوانیم از آنها بخواهیم که در رفتارشان با حاجیانمان مراعات کنند؛ نفرینشدگان با دیگران مماشات نمیکنند.
🔸ما چنان بر طبل استکبارستیزی کوفتهایم، که فرصت گفتگو با مستکبران را از خود ربودهایم. ما فراموش میکنیم که وقتی از مذاکره با مستکبر غربی اکیداً اجتناب میکنیم، مستکبر شرقی طرفِ مذاکرهیمان را خود انتخاب نمیکنیم.
🔸باز هم از حاکمان سوری چنان حمایت میکنیم، و چنان آنها را در جایگاه حق قرار میدهیم، که اختیار اصلاح مواضعمان را از خود سلب میکنیم. ما ناچاریم به هر ترتیب از بشار اسد تعریف کنیم؛ چارهای نداریم جز اینکه سخنان محمد مرسی در "اجلاس جنبش عدمتعهد" را به نفع اسد تحریف کنیم. وقتی دیگران را مطلقاً در گروه حق یا باطل میگذاریم، ناچاریم رذایل اولی را نادیده انگاریم؛ راهی نداریم جز اینکه فضایل دومی را به دست فراموشی بسپاریم.
🔹مشابه همین وضعیت در سیاست داخلیمان به چشم میخورد. ما با مردمانمان روراست نیستیم، چراکه پیش از این بارها با پافشاری بر چیزی که از آن بهعنوان اصول و آرمان یاد کردهایم، اختیار راستگویی را از خود سلب کردهایم. ما به خاطر نگرانی از بطلان حکم دیروزمان، از صداقت امروزمان میترسیم؛ ما به جای اندیشه، عموماً مصلحت میورزیم.
☑️"مصلحتاندیشی" در نظام تصمیمگیری کشورمان غالباً چیزی نیست جز تلاش برای فروکاستن هزینههای اجتماعی-سیاسی احکام باطلشدهای که در گذشته صادر کردهایم. در این میان چیزی که بیش از همه قربانی میشود، ملاحظات اقتصادی است. بیجهت نیست که بار "اقتصاد سیاسی" تصمیماتمان تا این حد سنگین است.
☑️پس از سالیان دراز اختیارفروشی، و ترجیح دادن مداوم مصلحتاندایشی بر خردورزی، دیگر حتی اختیاری برای فروش نمانده است؛ اختیارهای واگذارشده، فرصت خوداصلاحی را از نظام تصمیمگیریمان ربوده است. ای دریغ که ناچاریم با همین فرمان، مسیری اجباری را بپیماییم؛ ای افسوس که مجبوریم خطاهای گذشته را بار دیگر بیازماییم.
⚠️با وجود ملاحظاتمان در پیشبینی، میدانیم که ارزانفروشی اختیار عاقبت اختیارفروشان را خواهد شکست؛ به رغم محافظهکاریمان در قلمرو مالی، مطمئنیم که هواپیمای بدون خلبان سالم به زمین نخواهد نشست.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
پیشبینی اکونومیست از رشد اقتصادی کشورهای مختلف در سال ۲۰۱۸
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
فناوری مضر است برای استقلال شما!
✍امیر ناظمی (عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
@ShareNovate
اعتمادالسلطنه در خاطرات روزانهاش روایتی دارد، از جنس رویدادهای کوچکی که پدیدهای بزرگ را آشکار میسازد (ص۴۶۲):
«موسیو بوآتالِ بلژیکی نمونه کوچکی از تراموا [را] آورده بوده که ناصرالدین شاه فرموده بودند: «گُه خورده بود، شتر و قاطر و خر صد هزار مرتبه از راه آهن بهتر است. حالا [که] چهل پنجاه فرنگی در تهران هستند ما عاجزیم، اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر بیایند؛ چه خواهیم کرد!».
تمامی این فرمودهی شاه را میتوان در دو نوع از هراس ما ایرانیان تقسیمبندی کرد:
۱)فنهراسی (Technophobia)
۲)بیگانههراسی (Xenophobia)
پدیدهای که در آن مواجههی ما ایرانیان با فناوری همزمان پدیدآورندهی دو هراس بوده است.
همانگونه که آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» میگوید: «هنگامی که ناصرالدینشاه برای احداث خط آهن تهران به حضرت عبدالعظیم، با یک شرکت بلژیکی قرارداد بست، گاریچیها به دلیل ترس از پدید آمدن رقیبی ارزانقیمت، روحانیون به دلیل مخالفت با نفوذ اجنبی و زائران نیز به دلیل هراس ناشی از مرگ یکی از زائران در زیر موتوربخار، دست به دست هم دادند تا خط آهن را ویران کنند».
نمونهی دیگر از این فناوریهراسی مخالفت عین الدوله با تلگراف بود. او معتقد بود: «اگر رعایا دارای تلگراف شدند در ولایات و ایالات مملکت محروسه ایران، در جلوی تلگرافخانه تجمع میکنند و از احوال یکدیگر با خبر میشوند و علیه سلطنت آشوب میکنند.»
اما هراس ما از فناوری، با هراس از بیگانگان تثبیت و تحکیم میشود. شاید ریشههای بیگانههراسیِ تاریخیِ ما ایرانیان به دلیل جغرافیای این سرزمین در اتصال آسیا-اروپا باشد؛ واقعیتی قابل ادراک که ما را همواره در معرض تهاجم قرار داده است.
شاهکلید اصلی در فرمودهی شاه این جمله طلایی است که «اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر [فرنگی]بیایند؛ چه خواهیم کرد!» ناصرالدین شاه باور دارد که حضور خارجیها و افزایش ارتباط با خارجیها یک تهدید بزرگ است. این هراس البته تنها متعلق به نهاد حاکمیت نیست؛ بلکه هراسی عمومی است.
اما نقطهی اوج این خاطره در ادامهی آن است. اعتمادالسلطنه ادامه میدهد:
«خانهٔ کتابچی رفتم. صحبت راه آهن شد.
گفت امین السلطان صورت راهآهن انگلیس را به من داده که انتقاد کنم.
من صریح نوشتم که «راه آهن مضر است برای استقلال شما». این بود که موقوف شد.»
توقف فناوری اما نیاز به بیش از هراس دارد. اینجاست که نظریهپردازانی همچون کتابچی پا به میدان میگذارند، و اغلب نظریهی آنان بر یک موضوع استوار است: «برای استقلال مضر است!»
این روایت کوتاه نشانهای از پدیدهای است ایرانی، که در طول دویست سال اخیر اصلیترین شیوهی مواجههی ایرانیان، از هر قشر و گروهی، با فناوری بوده است و من این پدیده را با واژهای خودساختهای به نام «بیگانه-فن-هراسی» ( Xechnophobia) معرفی خواهم کرد.
هراس از شبکههای اجتماعی نمونهای از این «بیگانه-فن-هراسی» ماست. اگرچه شواهد زیادی میتواند این هراس را تقویت کند اما شاید اکنون زمان مواجههای از نوع دیگر باشد.
پنجره را که باز میکنیم، پشهها و مگسها هم وارد اتاق میشوند؛ اما راه حل بستن پنجره نیست!
خداحافظی با این «بیگانه-فن-هراسی» در هوشمندی ماست وقتی هم پنجره باز باشد و هم پشهها آسیبرسان نباشند!
زمان اما میگذرد تا ما ایرانیان با همان فناوری که هراسیدهایم، آشتی کنیم. زمان است که گرچه آشتی میدهد؛ افسوس که از دست هم میرود. زمان از دست میرود و همچنان دروغ بزرگ باقی میماند: «ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است!»
http://sharenovate.com/posts/535
خشکترین سالآبی ایران در نیم قرن اخیر
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
خشکترین سالآبی ایران در نیم قرن اخیر
بارش باران در سال جاری ۳۴درصد کاهش یافته است که تامین آب و برق را در سال آینده با مشکل مواجه خواهد کرد/همشهری
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
ترمز قراردادهاي جديد نفتي
آيه كاتبي
▪️روزنامه اعتماد
خبر آتشسوزي يك نفتكش ايراني در آبهاي نزديك تايوان، اگرچه از بعد اقتصادي و انساني آن قابل توجه است اما حواشي ايجاد شده در اين خصوص قدري تامل برانگيز است. اينكه هنوز ارزش دلاري اين محموله به حساب ايران واريز نشده و معلوم نيست خريدار كرهاي آن را پرداخت كند يا خير يا تردد اين نفتكش با پرچم كشوري ثالث در آبهاي ديگر كشورها تردد كند، ما را بار ديگر به ياد لزوم بهرهبرداري مناسب از قراردادهاي جديد نفتي مياندازد و اجرايي شدن و حمايت سياسي از آن را به سياستگذاران كشور گوشزد ميكند. در لابهلاي انتشار چنين خبري، برخي كارشناسان اقتصاد نفت با اين پرسش مواجه ميشوند كه مدل جديد قراردادهاي نفتي كه با زمزمه ايجادش، رفت و آمد هياتهاي خارجي را به ترافيك جلسهها تبديل كرد و رونمايياش در اسفندماه 1394 با مشاركت 152 شركت از 45 كشور دنيا همراه بود با چه وضعي رو به رو است؟ و چرا تاكنون تنها يك قرارداد منعقد شده است؟براي پاسخ به اين سوال آنچه كه گذشت را ميتوان قراردادهاي نفتي متاثر از دو جريان داخلي و خارجي به طور همزمان مورد بررسي قرار داد. اولين پديده براي اجرايي شدن اين قراردادها، به تعبير جناب وزير نفت تعامل سازنده بود و طي آن نهادها، كارشناسان داخل و خارج از صنعت و برخي صاحب نظران منتقد، اجماع داخلي را مطالبه كردند و بهاي چنين اجماع ناگزير و شايد قابل تحسيني كه حتي در قد و قواره تمرين دموكراسي نيز به شمار ميآمد، زمان بود كه از دست ميرفت و از دست رفت! در تحليل اين پديده كه گريبان نفت و اقتصاد كشور را به جد چسبيده دو موضوع قابل ملاحظه است...
https://goo.gl/KCGLSx
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
اقتصاد رمز پایه
✍🏻 مرتضی ایمانی راد
▪️موسسه مطالعات بامداد
@bamdad_institute
یکی از پدیده های دوست داشتنی سال ۲۰۱۷ اوج و در نتیجه همه گیر شدن ارزهای دیجیتال یا رمز پایه cryptocurrency بود. یکباره همه به سمت این ارزها هجوم بردند و رهبر آنها ، یعنی بیت کوین، به نزدیک بیست هزار دلار برای هر بیت کوین رسید. همین کافی بود که سرمایه گذاران به سمت این ارزها روی آوردند، بروکرها شروع به رشد کردند، و این یورش به شکلی بود که در انتهای سال ۲۰۱۷ برای خرید این ارزها در بروکرهای ارزهای دیجیتال صف درست شد، صفی که به نوعی در کار آنها اختلال جدی ایجاد کرد. به موازات تلاش برای تولید و عرضه ارزهای رمز پایه نیز شدت گرفت و در سال ۲۰۰۹ از یک ارز به نزدیک ۲۵۰۰ ارز در اول سال ۲۰۱۸ رسید. هم اکنون سرمایه گذاران بدون قید و شرط روی این ارزها سرمایه گذاری میکنند و روز به روز بر قدرت آنها و قیمت آنها اضافه می شود و در دانشگاهها هم بعضی اساتید اقتصاد صحبت از سقوط قریب الوقوع این ارزها صحبت می کنند. سرمایه گذاران در زمین بازی روز به روز این ارزها را تقویت می کنند و اساتید اقتصاد از دورن کلاسهای درس به آنها می تازند.
به نظرم آینده در اختیار ارزهای دیجیتال خواهد بود. چون این ارزها بدون دخالت هیچ فرد، دولت و بانک مرکزی اداره می شوند و قدرت آنها به تولید و توزیع دموکراتیک آنها است . طبیعی است که این ارزها نیز همانند هر پدیده جدیدی با مشکلاتی مواجهند، ولی از آن طرف هم قدرت تکنولوژی این ارزها blockchain روز به روز قدرتمند تر می شود. اخیرا مدیران تلگرام گفته اند ( اگر این خبر درست باشد ) که ممکن است تلگرام را با تکنولوژی بلاک چین ارایه کنند. اگر این اتفاق بیفتد هیچ فرد، سازمان و یا کشوری نمی تواند آن را مدیریت و یا کنترل و یا فیلتر کند. با لمس کاربرد تکنولوژی بلاک چین در تلگرام ، می توان به قدرت ارزهای دیجیتال پی برد.
این تکنولوژی نه تنها در ارزها بلکه در حوزه های زیادی از اقتصاد پیش بینی می شود که به کار گرفته شود. در این صورت حتی مفاهیم رشته اقتصاد نیز متحول خواهند شد.
امیدوارم بانک مرکزی با رسمیت دادن به این ارزها در کشور، گامی اساسی در اتصال بازار ایران به بازار ارزهای رمز پایه در جهان بردارد. چیزی که بسیاری از کشورهای پیشرفته از آن دوری کرده اند.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مالیات بر دستمزد در چند کشور منتخب
رنگ ها میزان درآمد بعداز کسر مالیات را نشان می دهد.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
هشت دلیل که دزدی از شرکتداری بهتر است!!!
✍علیرضا خاکی
واقعیت تلخ بهتر از تخیلات شیرین است.
افرادی که در کشور ما تصمیم به ورود به فضای کارآفرینی میگیرند و فعالیت در بخش غیر دولتی را انتخاب میکنند، دست به یک ریسک و یا حتی قمار بزرگ در مورد زندگی خود میزنند. از آنجا که این افراد اهل مخاطره هستند پیشنهاد بهتری برای انتخاب شغل به آنها دارم. «دزدی» البته آن نوع از دیوار خانه مردم بالا رفتنش شغلی است که هم هیجان دارد و هم درآمد و به دلایلی که برشمرده خواهد شد از شرکتداری و کارآفرینی به مراتب بهتر و کمدردسر تر است!
1- “دزد” فقط از پلیس و دستگاه قضایی میترسد و یک کارآفرین باید از دهها مرجع دولتی و عمومی از جمله سازمان امور مالیاتی، تامین اجتماعی، شهرداری، اداره بهداشت، … بترسد و هر روز نگران یک دردسر جدید باشد. این موضوع در شرایطی است که کمتر پیش میآید که دزد را به خاطر جرم انجام نداده مجازات کنند ولی بسیاری از سازمانهای یادشده کارآفرینان و کارفرماها را به دلیل کار انجام نداده مورد مواخذه و جریمه قرار میدهند.
2- در صورتی که «دزد عزیز» توسط صاحبخانه آسیب ببیند و یا خدای ناکرده کشته شود، حمایتهای قانونی در این زمینه نسبت به او وجود دارد و صاحبخانه موظف به پرداخت دیه است. این در حالی است که به تازگی بر اساس بخشنامههای سازمان تامین اجتماعی، غرامت دستمزد ایام بیماری و یا حادثه به کارفرمایان تعلق نمیگیرد!
3- “دزدی” نقد است. یعنی بلافاصله بعد از انجام فعالیت، ماحصل آن در اختیار دزد محترم قرار گرفته و با استفاده از شبکههای نهادینه شده مالخری خیلی راحت نقد میشود. در حالیکه این روزها افرادی که شرکت دارند ماهها و در مواردی سالها زمان نیاز است که دستمزد فعالیت خود را آنهم با کلی التماس و خواهش و تمنا دریافت کنند.
4- “دزدی” بدون هر گونه بروکراسی اداری است. اما خدا میداند که برای فعالیت اقتصادی رسمی، گرفتن یک مجوز و یا تاییدیه از سازمانهای مربوطه چقدر دوندگی لازم است. برای شروع به امر دزدی، نیاز به گرفتن هیچگونه مجوزی نیست!
5- اگر بگویم که «دزدی» دارای پشتوانه فرهنگی در تاریخ این سرزمین است، راه به خطا نرفتهام. در ضربالمثلهای فارسی در ستایش «دزد زرنگ» تعبیر پادشاه به کار رفته است «دزد نگرفته پادشاه است» و در مورد دزدی که دزدان دیگر را مورد دستبرد قراردهد اصطلاح «شاهدزد» به کار برده میشود. حتی در مورد رشد و تعالی در این شغل شریف! گفته شده است که «تخم مرغ دزد، شتر دزد میشود». دزدی از ظالمان و ثروتمندان جفا پیشه (مدل رابینهودی) همواره با تشویق ضمنی عامه مردم همراه بوده و دزدی مال مردم همیشه در مقابل دزدی باور و اعتقادات مردم رجحان داشته است.
6- از منظر دین (گرچه متخصص این حوزه نیستم) دزدی فقط متضمن یک گناه است و برای کارفرما بودن گناهان زیادی از جمله دروغ، تهمت، ارتشاء، ظلم به کارکنان و دیگران، دزدی از کار، پارتیبازی و رانتخواری و … متضمن و متصور است.
7- از آنجا که برای دزدی و از دیوار خانه مردم بالارفتن نیاز به آمادگی جسمانی وجود دارد، دزدان عزیز از وضعیت سلامتی بهتری نسبت به کارآفرینان و شرکتدارها برخوردار هستند که به طور عمده به پشت میز نشینی اشتغال دارند.
8- یکی از خوبیهای دزدی این است که نیاز به سرمایه اقتصادی و دفتر و کارگاه و امکانات زیادی ندارد. در حالیکه برای شروع یک فعالیت اقتصادی آشکار با درآمد مشابه نیاز به سرمایه و احیانا اخذ وام و ارائه هزار جور وثیقه به بانک نیاز است که به خودی خود آدم را نابود میکند.
گذشته از این طنز تلخ البته به یقین من دوستان و همکاران خود را ترغیب نمیکنم که از این پس شغل خود را تغییر داده و از دیوار خانه مردم بالا بروند! اما شاید لازم است که مرور کنیم چرا شرایطی به وجود آمده که دزدی کردن نسبت به شرکتداری از سهولت و شاید منافع بیشتری برخوردار باشد؟
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
شاخص فلاکت ایران در دو دهه اخیر
پردازش:دکتر علی حیات نیا
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
براساس آمارها، اجاره نشینی در دهه اخیر(۹۵--۸۵) ۸۳ درصد رشد داشته است.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
واکنش های احتمالی حکومت در قبال اعتراضات اخیر
✍دکتر علی سرزعیم
آنچه که از سابقه گذشته به ذهن متبادر می شود این است که چند اقدام در واکنش به اعتراضات در دستور کار حکومت قرار می گیرد: 1) اعتراضات صرفا اقتصادی قلمداد شود نه سیاسی- اجتماعی، 2) گناه مشکلات اقتصادی تنها به گردن دولت و احتمالا یک تفکر اقتصادی انداخته شود، 3) در عمل نیز پروژه اصلاحات اقتصادی تعطیل شود.
تجربه نشان داده که جمهوری اسلامی پیوسته از دادن امتیازات سیاسی خودداری کرده ولی تا جای ممکن به بخشهای مختلف امتیازات اقتصادی واگذار کرده و به این ترتیب صداها را خوابانده است. قشرهای مختلف کمابیش از امتیازاتی چون بازنشستگی زودهنگام، معافیت از مالیات، مجوزهای خاص مثل ثبت نام فرزندان در دانشگاه، وام ارزان یا بخشش وامهای معوق، ا امنیت شغلی صددرصد به رغم کارنکردن دریافت کرده اند. طبقات متوسط و بالا کمابیش از این امتیازات برخوردار شده اند و تنها اقشار بسیار ضعیف محروم مانده اند. بیم آن می رود که در اثر اعتراضات خیابانی دولت هراسان شود و از ترس اعتراضات بیشتر فاتحه اصلاحات اقتصادی سخت را بخواند و آن را به کلی تعطیل کند. اصلاحات اقتصادی سخت است ولی تعطیل کردن آن سختی های بیشتری را برای مردم در آینده نزدیک به دنبال خواهد آورد. دغدغه آن را دارم که کسانی در گوش مسئولان پچ پچ کنند که بگذار این سه سال هم بگذرد و بعد هر چه شد به دوش دولت بعد بیوفتد. من به عنوان یک دانش آموخته اقتصاد نگران آن هستم که اعتراض کنندگان آتش بیار پوپولیسمی شوند که خود، کل جامعه و خصوصا بخش ضعیف جامعه در آتش آن بسوزند.
باید در برابر این ترس و زمزمه های ترسوهایی که صرفا «حفظ وضع موجود» و محافظه کاری و عدم تغییر را در دستور کار دارند ایستاد و مسئولان را هشدار داد که اگر اعتراضی هست پس باید اقدام کرد و اصلاحات اقتصادی را انجام داد. نباید از وجود اعتراضات به عدم اقدام سخت رسید بلکه باید انگیزه بیشتری برای انجام کارهای دشوار و اتخاذ تصمیمات سخت پیدا کرد. با عدم انجام اصلاحات اقتصادی، مسائل بزرگتر و وخیم تر می شوند. با عدم اقدام چیزی حل نخواهد شد بلکه بدتر خواهد شد. جمهوری اسلامی وقت و فرصت اشتباه کردن ندارد. اشتباه است اگر حکومت فکر کند فعلا با دادن امتیازاتی مثل عدم اصلاح قوانین بازنشستگی، تداوم نظام بوروکراسی دولتی، عدم اصلاح نرخ ارز، عدم هدفمندکردن یارانه و عدم اصلاح نظام بانکی و بانک مرکزی، پایین نگه داشتن قیمت حاملهای انرژی می تواند بر مشکلات غلبه کند. تداوم این قبیل سیاستها در بهترین حالت تنها فرصت کوتاهی می دهد اما دیری نخواهد پایید که مشکلات با چهره ترسناک تری ظاهر خواهند شد.
باید مراقب بود که انتخاب میان خوب و بد نیست بلکه انتخاب میان بد و بدتر است. اصلاحات اقتصادی سخت است اما عدم اصلاح سختی های به مراتب بزرگتری به دنبال خواهد داشت.
صداوسیما اشتباه می کند که تصور می کند می توان اعتراضها را به نارضایتی اقتصادی فروکاهد و گناه آنها را بر گردن روحانی انداخت یا حداکثر برخی اقتصاددانان را بدنام کرد. مشکلات اقتصادی راه حل اقتصادی و مشکلات سیاسی راه حل سیاسی دارد و باید به آنها تن داد اما نباید غفلت کرد که انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی بدون درد نخواهد بود. توهم است اگر گمان کنیم که می توان اصلاحات سیاسی و اصلاحات اقتصادی انجام داد و کسی برآشفته نشود!
باید مراقب بود تا اعتراضات خیابانی توجیهاتی برای مسئولان سیاسی که اصولا میل به احاله کردن کارهای سخت به آینده دارند فراهم نکند بلکه باید این اعتراضات را شاهدی بر ضرورت انجام این اصلاحات قلمداد نمود.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
✏️ کتاب «تغییرات رشد نقدینگی در اقتصاد ایران» (روند و علل) از عباس شاکری +فایل PDF
💰قیمت 2600 تومان
🆔 @daraian
⚛ معرفی کتاب👇
http://www.daraian.com/fa/book/597-iranb/16091
شاخص جهانی داده باز (Global Open Data Index) شاخصی است که برای بررسی و مقایسه میزان دسترسی به دادههای دولتی برای کشورهای مختلف به صورت سالانه محاسبه و منتشر میشود. این شاخص برساخته از 15 زیر شاخص شامل آمارهای ملی، کیفیت هوا، قوانین ملی، بودجه دولت، پیشنویس قوانین، ثبت شرکت، تدارکات، محدودیتهای اداری، نقشههای ملی، پیشبینی آب و هوا، نتایج انتخابات، مکانها، کیفیت آب، هزینههای دولت و مالکیت اراضی است. وجود و کیفیت ارایه دادههای مرتبط با زمینههای مورد اشاره ارزیابی و در نهایت مشخص میشود که باز بودن دادهها در هر زیرشاخص و در نهایت در شاخص کل تا چه میزان است. مبتنی بر شاخص جهانی داده باز برای 2017/2016 که برای 94 کشور محاسبه و ارایه شده است، ایران با امتیاز 21 درصد در رتبه 67ام جای گرفته است. کشور تایوان با امتیاز 90 درصد در صدر فهرست قرار دارد و پس از آن استرالیا و انگلستان با امتیاز 79 درصد به طور مشترک در جایگاه دوم قرار گرفتهاند.
@strategicreports
https://index.okfn.org/place/
تمايز بانكدارى مدرن از بانكدارى به ظاهر اسلامى
در واقع "نظام بانكى مدرن" در عمل و از نظر اقتصادى (و نه صرفا حقوقى) ضد رباست. اگر تصور مى شود كه نظام بانكدارى اسلامى در ايران ربوى است كه به نظر بنده نيز چنين است نه اشكال از نظام بانكدارى مدرن است و نه اشكال از اسلامى بودن آن است بلكه مشكل از فهم غلط مفهوم ربا و نيز نشناختن تفاوت بانكدارى رقابتى مدرن از نظام سنتى انحصارى نزول خوارى است. آنچه در ايران باعث تاسف است بازتوليد آن نظام ظالمانه سنتى در قالب بانكدارى مدرن به نام اسلام است. در نظامى كه هر بانك مى تواند پول خلق كند رقابت جاى انحصار را در تامين اعتبار خواهد گرفت و دير يا زود بهره واقعى به سمت صفر ميل خواهد كرد.
زنده باد بانكدارى مدرن و ننگ بر تزوير و ريا و نفاق.
/channel/Neekgoftaar
✅ زهرا كريمي: ضرورت اراده سياسي براي حل مشكلات
✔️ رشد سريع بخش عمومي در ايران و حضور اين بخش در فعاليتهاي مختلف امكان رقابت براي بخش خصوصي را بهشدت محدود ساخته است. قطعا دولت به تنهايي قادر به تصميمگيري در مورد عرصه فعاليت موسسات بخش عمومي نيست؛ براي محدود كردن عرصه فعاليت موسسات شبه دولتي و گسترش فضا براي بخش خصوصي نيز وجود اراده سياسي ضروري است.
✔️ اعتراض جوانان در روزهاي گذشته تاحدودي انعكاسي از ناكارآمدي اقتصاد ايران براي ايجاد مشاغل مولد و پايدار و برآورده ساختن آرزوهاي جمعيت جوان كشور براي ساختن زندگي مبتني بر كرامت انساني است. هرچند دولت با بودجه سالانه و برنامههاي توسعه درجهت حل مشكلات اقتصادي تلاش كرده، ولي به دليل تداوم فضاي كسب و كار بازدارنده در اثر وجود تنشهاي بينالمللي و عدم گرايش بخش خصوصي به سرمايهگذاري بلندمدت، مولد و اشتغالزا موفقيتهاي اقتصادي ناپايدار و كوتاهمدت بوده است. برآورده كردن خواست مشروع مردم براي داشتن شغل و زندگي مناسب در سالهاي آتي منوط به انجام اصلاحات ساختاري است كه به اراده سياسي نيازمند است. بسياري از اقتصاددانان، جامعهشناسان و كارشناسان علوم سياسي به اشكال مختلف درباره اهميت و ضرورت اين اصلاحات سخن گفتهاند ولي به نظر ميرسد كه براي شكل دادن به عزم ملي در جهت تحول ساختاري بايد به صورت همهجانبه تلاش كرد؛ نبايد زمان را از دست داد.
👇 متن کامل 👇
http://www.daraian.com/fa/paper/141-day/16086
⚛ دارایان : داشته های اقتصاد ایران
🆔 @daraian
⭕️◻️تنظیم درجه جزء نگری در مدلسازی و تفکر
✍مصطفی نصراصفهانی
یکی از مباحثی که در مدلسازی مبتنی بر عامل و اقتصاد مبتنی بر عامل وجود دارد انتخاب درجه مناسب جزءنگری (Granularity)است. به عبارتی باید نه از جزییات غافل شد و در سطح کلان(Aggregate) ماند و نه زیاد غرق جزئیات شد. برای فهم بهتر یک مثال میزنم:
فرض کنید میخواهید دیواری را بسازید، شما میتوانید آن را با کنارهم چیدن آجرهای کوچک بسازید و یا اینکه سنگهای درشت را بجای آجر استفاده کنید و با گذاشتن تعداد محدودی از آن دیوار را کامل کنید! به خودی خود نمیتوان گفت کدام نوع ساخت خوب است یا بد، اما میتوان با بررسی هدف و قیود مسئله گفت که کدام روش ساخت "مناسبتر" هست. مثلا اگر بناست سقف خانه شبیه خانه های سنتی طاق چشمه ای(گنبدی) باشد و مصالح دلخواه وجود نداشته باشد شاید آجرهای ریز مشابه آنچه در ایران قدیم استفاده میشده مناسبتر باشد.
در مدلسازی هم متناسب با مسئله پژوهش باید درجه ورود به جزئیات را درست تنظیم کرد. گاهی همان پویایی های کلان سیستمی(System Dynamics) میتواند سوال پژوهش را به خوبی جواب بدهد ولی گاهی مجبوریم وارد جزییات و سطح خرد(Individual Level) بشویم.
نکته ای که مرا به انتشار این بحث واداشت(باتوجه به اینکه احتمالا اکثر شما مخاطبانم با مدلسازی کاری ندارید) این است که همه ما بخواهیم و یا نخواهیم با مدلهای ذهنی سروکار داریم. در هر تصمیمی که میگیریم داریم از یک مدل انتزاعی ذهنی استفاده میکنیم! بنابرین همه ما دائما در حال ساخت، ویرایش و استفاده از مدلهای ذهنی مختلف هستیم و انتخاب درجه مناسب جزءنگری برای داشتن انتخابهای بهینه ضروری است. همچنین ممکن است چیزی در یک مسئله جزئی به حساب بیاید ولی در مسئله دیگر کلیت باشد. مثلا فشار خون یک شهروند برای یک سیاستمدار مسئله ای جزئی و بی ربط است در حالیکه ممکن است برای یک پزشک مسئله ای مرتبط و کلی باشد.
بسیاری از خطاهای شناختی ریشه در عدم تنظیم درجه جزءنگری دارد.
⭕️⭕️ تجویز رفتاری:
اولا بپذیرید که در حال استفاده از مدل هستید و در مورد مدلهای ذهنی خود خودآگاهی پیدا کنید تا بتوانید به مرور زمان نقصهای آنها را پیدا کنید. ثانیا سعی کنید مهارت ساختن مدلهای مختلف را در خود تقویت کنید. مثلا سعی کنید خودتان را در ذهن دیگران تصور کنید و مدلهای ذهنی ایشان را لمس کنید تا انعطاف شناختی را تجربه کنید.
اینکه چه درجه ای از جزءنگری مناسب است بشدت وابسته به مسئله است. انتخاب درجه جزءنگری بیشتر یک مهارت است تا دانش و مدیران خوب معمولا این مهارت را دارند.
با اينهمه یک اصل را میتوان توصیه کرد: سطح کلان(کلیت) را فدای سطح خرد نکنید! یعنی برای اینکه درست فکر کنید باید کلیت را درنظر داشته باشید و بعد درجه جزءنگری را انتخاب کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
جمعه برجامی؛ آیا ترامپ در برجام میماند؟
▪️دکتر علم صالح در گفتگو با تجارتنیوز
▪️مصاحبه: پانیذ نوربخش
https://tejaratnews.com/?p=188644
مدارک و اقدامات لازم برای عضویت در انجمن اقتصاددانان ایران
توضیحات بیشتر در سایت انجمن
http://www.iea.org.ir
🔵 @ieairan
یک درصد ثروتمندان آمریکایی، 40% کل مالیات را می پردازند و ۶ درصد ثروتمند، مجموعا 60% مالیات را.
۵۰ درصد قشر پایین، کمتر از ۳ درصد از مالیات را می پردازند.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
http://conf.isc.gov.ir/npse96
Telegram Channel: @npse96
Email: Research@abru.ac.ir
احتمال خداحافظی دانشگاهها با پایان نامه
▪️معاون آموزشی وزیر علوم: طرح تفویض اختیار به دانشگاهها تا پایان سال 96 ابلاغ میشود،با ابلاغ این برنامه به دانشگاهها بسیاری از ضوابط و آییننامههای آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری واگذار خواهد شد و دانشگاههای مطرح که از خدمت و سابقه بیشتری برخوردارند این اختیار را خواهند داشت که راساً تصمیمگیری کنند، منتها باید در مرجع قانونی دانشگاه این تصمیمات مورد تصویب قرار گیرد تا شاهد اعمال سلیقههای فردی نباشیم
▪️شریعتی نیاسر: درباره حذف پایان نامه بر اساس شیوههای درون سازمانی هر دانشگاه، وقتی اختیار به دانشگاه داده شود دانشگاه باید شیوهنامه خود را تدوین کند که هرچه باشد، قانونی است
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
⭕️ نابرابری ثروت
دکتر وحید قربانی
@SafMah
🔹یکی از شاخص های مهم نابرابری اقتصادی، نابرابری درآمدی (Income inequality) می باشد. نابرابری درآمد به معنی توزیع نا متقارن و نامناسب درآمد در جامعه می باشد.
🔸عواملی که می تواند منجر به نابرابری درآمدی شود عبارت است از سیستم مالیاتی ضعیف، بازتوزیع نامناسب درآمدهای مالیاتی، حداقل دستمزد پایین، سیاست های اقتصادی نامناسب و....؛
🔹مطالعات اقتصادی نشان داده است که یکی از جنبه های پنهان نابرابری اقتصادی، نابرابری ثروت (Income inequality) است. نابرابری ثروت تحت عنوان شکاف ثروت (wealth gap) نیز شناخته شده است. قبل از توضیحات در مورد این نوع از نابرابری، نیاز است تا ثروت را تعریف نماییم.
🔸بنا بر تعریف، ثروت برابر است با تفاضل دارایی ها و بدهی ها؛ هر چه دارایی بیشتر و بدهی کمتر باشد ثروت افراد بالاتر است و به عبارتی دیگر هر چه سهم بدهی در تشکیل دارایی بیشتر باشد، ثروت پایین تر خواهد بود. پدیده نابرابری ثروت اشاره به این موضوع دارد که افراد تا چه اندازه مالک دارایی هایشان پس از کسر بدهی ها، می باشند و هر چه توزیع متقارن تری از ثروت در جامعه وجود داشته باشد، نابرابری ثروت کمتر خواهد بود.
🔹با تفکیک بین این دو نوع نابرابری، نتیجه گیری می نماییم که 1- نابرابری ثروت مفهومی بلندمدت تر از نابربری درآمد است یعنی برای دستیابی به برابری ثروت در جامعه نیاز زمان بیشتری لازم است نسبت به برابری درآمد؛ 2- سیستم مالیات بر دارایی می تواند در جهت توازن ثروت اثر بخش باشد ضمن آنکه مالیات بر دارایی سبب خواهد شد تا بخش زیادی از ثروت راکد جامعه به تحرک درآید و 3- ممکن است نابرابری درآمدی در جامعه رو به کاهش باشد ولی نابرابری ثروت رو به افزایش و این در حالتی است که درآمد افراد روز به روز بیشتر ولی افراد روز به روز بدهکار تر می شوند.
🔸 روند نابرابری درآمدی و نابرابری ثروت در جهان در نمودار زیر نمایش داده شده است.
/channel/SafMah/258.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
"تاثیر حقوق مالکیت و استقلال قوه قضائیه بر فقر"
✔️حقوق مالکیت در واقع موتور محرک فعالیت های اقتصادی است. ساختار حقوق مالکیت تاثیر مستقیم بر ساختار انگیزشی کنشگران اقتصادی دارد. در واقع ساختار حقوق مالکیت است که به کنشگر اقتصادی دیکته می کند که به کدام فعالیت روی آورد و کجا منافع اقتصادی او بیشتر تامین می شود.
تعریف حقوق مالکیت و اجرای آن به فرد اقتصادی می گوید که برج سازی کند، دلالی کند یا کارخانه بسازد و تولید کند یا زد و بند کند و به اقتصاد زیرزمینی و سیاه روی آورد یا بانک تاسیس کند و پول های مردم را گردآوری کند به تولید بپردازد یا پول ها را به طریقی از کشور خارج کند یا سوء استفاده های کلان مالی کند.
این ساختار و قوه قضائیه است که می گوید قاچاق وارد کند یا به تولید بپردازد. استقلال قوه قضائیه رکن رکین هر اقتصاد قدرتمند است. در یک عبارت کوتاه؛ قانون و اجرای کم هزینه.
****
📚منبع: مقاله ای از دکتر علی رضاقلی با عنوان "تاثیر حقوق مالکیت و استقلال قوه قضائیه بر فقر"
/channel/ali_rezagholi/71
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
نامه ای که باعث شد سایت نویسنده اش فیلتر شود:
«آقایان محترم، اگر با در انداختن یک انتخابات پر نشاط و فراگیر، شرایط عبور کشور از بیثباتی و ترس و نگرانی مداوم را مهیا نکنید به دلایلی که گفتم یعنی تداوم شرایط «عدم اطمینان» اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۵ همچنان در رکود میماند و آنگاه در سال ۹۶ نیز به علت آن که سال انتخابات ریاست جمهوری است و آینده سیاسی کشور در ابهام است، فعالان اقتصادی همچنان منتظر میمانند تا تکلیف روشن شود و بنابراین اقتصاد همچنان در رکود خواهد ماند. اما این دو سال برای ما بسیار خطیر خواهد بود. یعنی با تداوم رکود نه تنها دو میلیون نفری که تازه به بازار کار وارد میشوند به تعداد بیکاران ما افزوده خواهد شد بلکه با تداوم رکود ما شاهد امواج ورشکستگی و تعطیلی بنگاههایی خواهیم بود که چند سال است به امید گشایشی در اقتصاد ایران، و علیرغم زیان ده بودن، خود را سرپا نگهداشته اند. اگر چنین امری رخ دهد، نظام بیمه و تامین اجتماعی ما که هم اکنون با کسری گسترده منابع روبه روست و در پایان هر ما برای تامین وجوه لازم برای پرداخت مستمری بازنشستگان مجبور به فروش بخشی از دارایی های خویش است وارد مرحله بحران خواهد شد چرا که نه تنها نمیتواند از بیکاران جدید حمایت کند بلکه در تامین حقوق چندین میلیون بازنشسته کنونی نیز به بن بست بر میخورد. این را بیفزایم که تشدید فشاری که بواسطه بر خانواده ها خواهد رفت و آنان را از تامین نیاز هشت تا ده میلیون بیکاری که سربار زندگی آنها هستند عاجز خواهد کرد، در کنار یازده میلیون حاشیه نشینی که سهمشان از این کشور جز فقر و بیکاری و آوارگی نبوده است، شرایطی را بهوجود خواهد آورد که یک جرقه، یک حادثه، یک مرگ ناگهانی، یک اعتراض پیشبینی نشده، یک انفجار، یک اعتراض، یک تحصن، یک سخن نابهجا و یک حرکت نامعقول میتواند امواجی از بحران اجتماعی نظیر اعتراضات فقرا و حاشیهنشینان و پابرهنگان را برانگیزاند.
اگر ما با شورش پابرهنگان روبه رو شویم دو راه داریم. یا سکوت کنیم و شاهد درهم ریزی باشیم یا دست به سرکوب خشونتبار بزنیم. تفاوت اعتراضات گروههای نخبگان مانند روشنفکران و دانشگاهیان و حتی شورشهای مدنی که طبقه متوسط شهری در آنها مشارکت دارد با شورش پابرهنگان این است که دو مورد اولی رهبری پذیر است. یعنی آنان نوعی سازمان غیررسمی مدنی دارند و افرادی را به عنوان رهبری خود میپذیرند. پس با درخواست رهبرانشان به خانه باز میگردند یا وارد یک فرایند گفت و گو و تعامل و مصالحه میشوند . اما وقتی فقرا و حاشیه نشینان و پابرهنگان که وضعیتشان محصول ناکارایی مدیریتی ما در چهار دهه گذشته است اعتراض و شورش میکنند، رهبری پذیر و مدیریتبردار نیستند. آنان وقتی شورش خود را آغاز کردند یا تا دستیابی به نتیجه ادامه میدهند یا وارد فرایندی خسارت بار میشوند. یعنی فرایند گفتوگویی شکل نمیگیرد. اگر پلیس آنان را بزند آنان نیز سنگ و چوب برمیدارند و اگر به آنان شلیک شود آنان نیز سلاح های سرد و گرم بیرون میآورند. جمهوری اسلامی یک بار در اوایل دهه هفتاد شمسی در اسلام شهر، اراک، قزوین و مشهد با شورش محدود پابرهنگان روبهرو شده است و میداند چقدر خسارتبار است. خسارتهای فیزیکی و اقتصادی هر یک از این شورش های محدود (نظیر شکستن و آتش زدن اماکن دولتی و عمومی) بسیار فراتر از خسارتهای کل اعتراضات مدنی سال ۸۸ بود.
یادمان نرود که در سال ۱۳۷۸ فقط دانشجویان شورش کردند و چند روز بخشهایی از تهران از کنترل خارج شده بود و کل تهران ملتهب بود. با این حال دانشجویان رهبری پذیر و مذاکره پذیر بودند و در نهایت هم همین مذاکرات ماجرا را ختم کرد. در اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ نیز طبقه متوسط شهری اعتراض کردند که چند ماه کل کشور در التهاب و بحران بود. با این حال آن اعتراضات نیز هم رهبری پذیر بود و هم کنترل شده و خسارتی متناسب با وسعتی که داشت، نداشت. اما اگر میلیون ها بیکار، حاشیه نشین و فقیر دست به اعتراض بزنند و شورش پابرهنگان شکل بگیرد آنان دیگر آنان نه مذاکره پذیرند و نه رهبری پذیر. آنان هدف روشنی نخواهند داشت آنان فقط وضع موجود را نمیخواهند و تا درهم ریزی وضع موجود به شورش خویش ادامه میدهند.
بخشی از نامه محسن رنانی در اسفندماه ٩۴، پیش از انتخابات مجلس دهم با عنوان «آینده ایران در دستانی لرزان» خطاب به فقهای شورای نگهبان
متن کامل نامه را از کانال تلگرامی دکتر رنانی دریافت کنید.
/channel/Renani_Mohsen/20
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
حفره ها و سیاهچاله ها
✍محسن جلال پور
وقتی فضای نارضایتی در جامعه ایجاد شده و متعاقب آن مسائل به خیابان کشیده میشود، آنچه شنیده نمیشود، دیدگاههای اصولی و مبتنی بر اصلاح اقتصاددانان است.
معتقدم در دو مقطع حرف اقتصاددانان شنیده نمیشود. یک مقطع زمانی است که اوضاع به ظاهر خوب است و سیاستمداران خرسند و خوشحالند و میلی به اصلاح اقتصادی نمیبینند. مقطع دیگر زمانی است که اوضاع خیلی بد است و سیاستمدار برای اینکه موقعیت خود را در افکار عمومی در خطر میبیند، باز هم به حرف اقتصاددان گوش نمیکند.
اینجاست که نسخههای اصلاحی به حاشیه میرود.
به نظرم اکنون هم زمانی است که سیاستمدار در مجلس و دولت بهانه لازم را برای به تعویق انداختن اصلاحات اقتصادی پیدا کرده و احتمالاً باز هم مانع جراحی اقتصاد خواهد شد.
اما واقعیت این است که بحران امروز، نتیجه حرفناشنوی دیروز سیاستمداران است و امروز هم اگر اصلاحات ضروری صورت نگیرد، سال آینده بحران دیگری رخ میدهد و این چرخه تداوم پیدا میکند. مثلاً تحت تاثیر مسائلی که این روزها در کشور میبینیم، نمایندگان مجلس معتقدند قیمت آب و برق نباید افزایش پیدا کند. مشخص است که این نظرات برای جلب نظر مردم مطرح میشود اما واقعیت این است که سال آینده قطعاً با بحران آب و برق مواجه خواهیم شد. در حال حاضر دیماه هم به نیمه رسیده اما میزان بارشها به شدت کاهش یافته است. اگر قرار است سال آینده، آب جیرهبندی شود، بهتر نیست از همین حالا اصلاح قیمتی و مدیریت مصرف شروع شود؟
به تعویق انداختن مشکلات، چند نتیجه مشخص دارد:
نخست اینکه اعتماد مردم را به دولت و مجموعه حاکمیت کاهش میدهد.
دوم اینکه بحران را بزرگتر و عواقب آن را بیشتر میکند.
سوم اینکه از حوزه اقتصادی خارج شده و تبدیل به معضلات اجتماعی و سیاسی و امنیتی میشود.
چهارم اینکه امید را از مردم میگیرد و به عاملی برای یأس و ناامیدی تبدیل میشود.
نتیجه اینکه روزبهروز میان مردم و حاکمیت فاصله میافتد و از سرمایه اجتماعی کشور کاسته می شود.
معتقدم مشکلات اقتصاد ایران از فاز اجماع و وفاق گذشته و حتی اگر اجماعی هم حاصل نشود، مشکلات اقتصادی خود را به جامعه و حاکمیت تحمیل میکنند. آنچه در چند روز گذشته در خیابانها گذشت، مصداق این واقعیت بود.
بارها هشدار داده شده که اقتصاد کاری به سیاستمداران ندارد و راه خودش را میرود. هشدار داده شد که اگر به ابرچالشهای اقتصادی به وقت و به موقع رسیدگی نشود، از زمین اقتصاد خارج میشوند و به مسائل اجتماعی و امنیتی تبدیل میشوند. به این هشدارها متاسفانه بیتوجهی شد و امروز در خیابانها میبینیم که چگونه کشور دچار مسائل و مشکلات عدیده شده است. اگر امروز هم به فکر ترمیم حفرههای اقتصاد نباشیم، فردا باید فکری برای پر کردن سیاهچالهها کنیم.آن وقت شاید کمی دیر شده باشد.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
"چین عزیز"
✍یادداشتی از پدرام سلطانی
این هفته سفری تجاری به چین داشتم. بیش از ١٢ سال است که با چینیها تعاملات تجاری دارم و در این مدت مکرراٌ به چین سفر داشته ام. این سفر اما متفاوت از تمام سفرهای قبلی بود. اولین تغییر را در فرودگاه شانگهای احساس کردم، هنگامی که گذرنامه خود را به پلیس گذرنامه چین دادم و او شروع کرد به پرس و جو در خصوص علت سفر من به چین، محل اقامتم و داشتن بلیط برگشت. در تمام این ١٢ سال به خاطر نداشتم که هنگام ورود به چین با چنین سئوالاتی برخورد کرده باشم.
🔹 در اولین جلسه کاریم دریافتم که حسابهای شرکتهای ایرانی ثبت شده در چین یک به یک در بانکهای چینی در حال بسته شدن است و موضوع، بر خلاف آنچه که در اخبار ایران انعکاس یافته است، منحصر به دانشجویان و اشخاص حقیقی ایرانی نیست. حتی شرکتهایی که از ١٥-١٠ سال پیش در چین ثبت شده اند مشمول این رفتار جدید بانکهای چینی شده اند. تجار ایرانی به کارمندان چینی خود متوسل شده اند و شرکتهای جدیدی به نام آنان تأسیس می کنند و به امید امانتداری آنها دارایی خود را به نامشان می زنند.
🔹 بیش از یکسال است که با یکی از شرکتهای چینی مشغول مذاکره برای سرمایه گذاری مشترکی در ایران هستیم. در جلسه ای که برای ادامه مذاکرات با او داشتم خبر ناخوشایندی به من داد: دولت چین سرمایه گذاری شرکتهای چینی در ایران را تقریباٌ ممنوع کرده است و به سختی مجوز سرمایه گذاری خارجی در ایران را صادر می کند.
🔹 تقریباٌ در همه جلساتی که داشتم مشتریان چینی اشاره به سختتر شدن کار با ایران داشتند. اظهار می داشتند که بسیاری از شرکتهای چینی ترجیح می دهند خرید خود را در شرایط برابر از ایران نداشته باشند زیر پرداخت بسیار مشکل است و باید اسناد تجاری را تغییر دهند و به نام کشور دیگری بزنند تا امکان پرداخت پول از بانکهایشان فراهم شود.
▪️ "چین عزیز" آرام آرام ایران، این شریک وفادار خود را به حاشیه می راند.
از سال ١٣٨٩ که شرکت دولتی نفت چین، علیرغم اخذ امتیازات ویژه از دولت وقت ایران در قرارداد ٢/٥ میلیارد دلاری سرمایه گذاری در میدان نفتی آزادگان، شروع به کند کردن کار و بهانه تراشی کرد سیاست عقب گرد چین آشکار شد. قطعاٌ مشکل این نبود که آنها توان انجام کار را نداشتند بلکه سیگنال پایین کشیدن فتیله کار با ایران را دریافت کرده بودند.
▪️ چینیها در تمام این سالهایی که ایران عضو ناظر سازمان همکاریهای شانگهای بود، تنها مخالف عضویت کامل ایران در این سازمان، که در آینده می تواند بزرگترین و مهمترین سازمان اقتصادی آسیا باشد، بودند و برای جلوگیری از عضویت ایران در این سازمان در منشور آن گنجانده بودند که کشورهایی که سازمان ملل بر علیه شان تحریمهایی وضع کرده است نمی توانند به عضویت این سازمان در آیند. حتی پس از لغو تحریمهای سازمان ملل، آنها مخالف عضویت ایران باقی ماندند و در حالی که به عضویت کامل هند، رقیب آسیایی خود، در این سازمان رأی مثبت دادند اما با عضویت ایران موافقت نکردند.
▪️ چینیها حتی در پروژه بلند پروازانه جاده ابریشم نوین مسیر تاریخی جاده ابریشم را به نحوی تغییر داده اند که از بالای ایران بگذرد و یک مسیر فرعی از مسیر اصلی برای ورود به ایران منشعب شده است. داستان سرمایه گذاری کلان چین در بندر گوادر پاکستان نیز مکمل این پروژه در دور زدن ایران است.
🔴 در طول این ١٢ سال، دشمنی آمریکا با ما، و ما با آمریکا، باعث شد که ایران به عنوان بهترین مسیر خطوط لوله انتقال نفت و گاز خلیج فارس و آسیای میانه به اروپا، از این مسیرها حذف شود و به یک مسیر فرعی در نقشه انتقال انرژی منطقه تبدیل شود. از بین رفتن این مزیت مهم ژئوپلیتیک ایران تلخ اما قابل فهم است. اما اینکه چین، کشوری که این چنین از ما بهره برده است و ما به او چشم امید داشتیم، ایران را از مسیر ترانزیت کالا از شرق به غرب و شمال به جنوب کنار گذاشته است و نگاه درجه دومی به ایران دارد جای تأمل بسیار دارد.
⚫️ چین نشان داده است که در عرصه شطرنج جهانی هوشمندانه بازی می کند و چشم انداز بلند مدتی دارد. چرا چین چنین سیاستمدارانه و به آرامی ایران را به حاشیه می برد؟ او آینده را چه می بیند که پاکستان و افغانستان را به ایران ترجیح می دهد؟ چین برای چینی بند زده اقتصاد ایران چه نقشه ای می چیند؟
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan