🔻ذهنیت «سرنگونی آسان» حکومت
[بنده مدتهاست که تحلیل و تفسیری منتشر نکردهام و اگر چیزی تولید کرده ام در قالب روایت (مستند و امثال آن) بوده. ولی مایلم این بار استثنائا از حضورتان بخواهم که برای خواندن یک تحلیل وقت بگذارید. برای اختصار، گزیدهای از این مندرجات آن را در زیر تقدیم میکنم:]
🔹گستردگی و عمر جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ ایران و تنوع بیسابقه اقشار درگیر در آن، امیدواری مخالفان حکومت را به تغییرات بنیادین بهشدت افزایش داد. همزمان، طیف وسیعی از این مخالفان در خارج و داخل کشور -با گرایشهای متنوع یا متضاد- تغییر سیستم را قریبالوقوع دانستند و به «ساده گرفتن سرنگونی» پرداختند. در فضای حاصل، نه تنها وعده سقوط چند هفتهای حکومت بیشتر از وعده سقوط چند ماهه محبوبیت داشت، که هر شایعه تقویت کننده این ذهنیت مورد استقبال قرار میگرفت. اگرچه در مقابل، تلاش برای درستیسنجی شایعات هیجانانگیز یا دغدغه برنامهریزی درازمدت برای تغییر، کمابیش بلاموضوع تلقی میشد.
🔹 بعید است شهروندان معترضی که به استقبال خطرات عظیم می روند برای همیشه رضایت بدهند که کارکرد اصلی نیروهای سیاسی، اقدامات نمادین در حمایت از اعتراضات داخلی باشد. اهمیت تبلیغاتی چنان اقداماتی البته انکارناپذیر است، ولی تکرار مکرر و بدون پشتوانه آنها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون در داخل و خارج کشور جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط –ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، تا اطلاع ثانوی منفعت خود را در «معامله» با قدرت مستقر ببینند. به ویژه اگر جریانات مدعی براندازی، حتی ادعای واضحی نداشته باشند که چطور پتانسیل عظیم اعتراضات مردمی را برای رسیدن به این هدف به کار خواهند گرفت؟ به عنوان نمونه اگر پی در پی فراخوان اعتراض و اعتصاب بدهند، بدون آنکه هیچ طرح قابل سنجشی برای تبدیل اعتراضات و اعتصابات به تغییر نظام –یا حداقل محافظت از شهروندان معترض در مقابل سرکوب- ارائه کنند.
🔹 در چارچوب ذهنیت سرنگونی سریع، غیرمنتظره نبوده که بخش بزرگی از بحث های نظری در مورد تحولات ایران صرف توجیه بضاعت یا وضع موجود اپوزیسیون شود: مثلا با تجلیل بیش از حد از جنبشهای «بی سر» یا محتوم فرض کردن سقوط دیکتاتورها. یا با امیدآفرینی اغراقآمیز به عواملی از قبیل فروپاشی از درون، نافرمانی نظامیان، تحولات غیرمنتظره یا فشار خارجی.
🔹 مطابق تجربیات تاریخی، حتی اگر انقلاب بدون «رهبر» ممکن باشد، تصور پیروزی یک انقلاب بدون «تشکیلات رهبری کننده» دشوار است. حتی اگر نظام های خودکامه در مقیاس تاریخی ناپایدار باشند، میتوانند در مقیاس زندگی انسانی زیاد عمر کنند. حتی اگر فروپاشی از درون غیرممکن نباشد، امید بستن به آن ممکن است به انفعال نامحدود بینجامد. حتی اگر شکافهایی در نیروهای مسلح وجود داشته باشد، تاکنون این ذهنیت که فرضا سپاه ممکن است جمهوری اسلامی را سرنگون کند مبنایی جز اخبار جعلی نداشته. حتی اگر امکان متضرر شدن حاکمان از تحولات غیرمنتظره وجود داشته باشد، تضمینی نیست که این تحولات لزوما به ضرر آنها اتفاق بیفتند. سرانجام، حتی با وجود اینکه تاثیر فشار خارجی در تضعیف حکومتها قابل انکار نیست، نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند.
🔹ساده گرفتن سرنگونی، لاجرم درگیری بین مخالفان حکومت را نیز وارد فضایی متفاوت میکند. چون طبیعتا نیروهایی که براندازی را فرایندی درازمدت و نیازمند سازماندهی و مشارکت گسترده بدانند، با فعالانی که براندازی را در کوتاه مدت در دسترس تصور کنند، رفتار متفاوتی دارند. در حالت اول، قاعدتا خود را بیشتر نیازمند برنامهریزی تشکیلاتی و تعامل درازمدت با دیگر جریانها میبینند. در حالت دوم اما، از آنجایی که سقوط نظام را قریبالوقوع میدانند، بیشتر نگران سهمخواهی جریانهای رقیب در «فردای براندازی» خواهند بود.
🔹 هرچند به لحاظ اصولی، جنبش های عظیم و سازمانیافته توان غلبه بر حتی قدرتمندترین نظامهای سرکوب جهان را هم دارند، ولی آیا جریانهای موجود اپوزیسیون، در حد و اندازه چنین جنبشی در ایران هستند؟
🔻 متن کامل مقاله در لینک زیر در دسترس است:
https://www.bbc.com/persian/articles/cl4d8m651pxo
---
@HosseinBastaniChannel
🔻 امیدهای غیرواقعی به دولتهای غربی
آزادی اسدالله اسدی، ماموری که به خاطر برنامه ریزی برای بمب گذاری در پاریس به ۲۰ سال زندان محکوم شده بود، غیرمنتظره نبود. دولتهای غربی مکررا اثبات کردهاند که مشکلی با معامله محرمانه با حکومت ایران در موضوعات امنیتی ندارند. حتی اگر زمان معامله بعد از یک سرکوب خبرساز و موضوع آن، آزادی –تنها- یک تبعه غربی باشد.
شاید بازخوانی ۴ دهه سابقه این جنس معاملههای محرمانه (لینک زیر) در واقعی شدن برخی تصورات خوشبینانه از دولتهای غربی مفید باشد:
https://youtube.com/watch?v=zQMSK4PB5OA
@HosseinBastaniChannel
نقد شفاف «تک-تک» تلاشگران تغییرات بنیادین، فرایندی ضروری است. در عین حال، برای ج.ا اهمیت دارد که این فرایند، به سمت مشخصی برود: به این سمت که متولیان هر مقاومت جدی علیه حکومت بکلی «بیاعتبار شوند». اینکه تنها کسانی در امان بمانند که «هیچ» اقدام عملی برای تغییر وضعیت انجام ندهند.
Читать полностью…🔻 «سردارانِ مقابل نظام»؟
حمید اباذری از سرداران سپاه اخیرا در سخنانی راجع به اعتراضات مردمی ماههای اخیر، از «بزرگان و خواصی که کم آوردند» انتقاد کرده و گفته: «مگر نمیبینی نسبت به آقا و ولی این جامعه چه رفتارهایی و چه توهینهایی میشود؟ بلند شو حرفت را بزن؛ تو ناسلامتی جزو خواصی؛ تو نان انقلاب را خوردی!» او سپس جملهای را بر زبان رانده که مورد توجه زیاد قرار گرفته: «ما دیدیم -سرداران بزرگ و مسئولین درجه یک این نظام را دیدیم- که کم آوردند. مقابل ارزشها، آقا، نظام و مردم ایستادند.»
انتشار چنین سخنانی، مانند داستان چند هفته قبل «لغوگشت ارشاد»، بهوضوح باعث تصورات شتابزده و امیدهای غیرواقعی به تحولات درون نظام شده است.
اشارات این سردار به مسئولان و فرماندهانی که به زعم او مقابل رهبر ایستاده اند، طبیعتا اهمیت دارد، ولی در حد انتقادات مشابه سال ۱۳۸۸ از «خواص بیبصیرت» است: وقتی حتی محسن رضایی به خاطر اعتراضات محدود خود به تخلفات انتخاباتی، با اتهام ناهمسویی با رهبر مواجه شده بود.
اساسا، با توجه به زمان سخنرانی حمید اباذری – سالگرد راهپیمایی نیروهای حکومت در ۹ دی ۸۸- اشاره او به «سرداران بزرگ و مسئولین درجه یکی» که مقابل نظام ایستاده اند، نوعی بازخوانی تجربه ۱۳۸۸ به نظر میرسد که طیف وسیعی از مسئولان ارشد نظام -از هاشمی رفسنجانی و علی اکبر ناطق نوری گرفته تا محسن رضایی و حسین علایی- به «بیبصیرتی» و ایستادگی در برابر دیدگاه های ولی فقیه متهم شدند.
امیدوار بودن به تغییرات بنیادین در ایران، البته قابل فهم است. ولی امید بستن به امثال سرداران سپاه برای تحولاتی از جنس مقابله با رهبر جمهوری اسلامی، ریشه در تصورات غیرواقعی از سیاست ایران دارد.
@HosseinBastaniChannel
🔻«تعطیلی» گشت ارشاد؟
صحبتهای اخیر دادستان کل کشور در مورد «تعطیلی گشت ارشاد»، باعث این سوء برداشت شده که جمهوری اسلامی از حجاب اجباری عقب نشسته یا احیانا «سر عقل آمده». عقب ننشسته و سر عقل نیامده.
صحبتهای دادستان ،درواقع گلایه از نیروی انتظامی است که چرا -اصطلاحا- کم آورده: که چرا زورش نرسیده تا همزمان با زدن معترضان، گشتهای سابق را هم ادامه دهد.
@HosseinBastaniChannel
🔻 سوء تفاهمی در مورد «تغییرات ساختاری»
در بخشی از فایل صوتی انتشار یافته از جلسه جانشین فرمانده بسیج با مدیران رسانه های امنیتی، از تصمیم رهبر به «اصلاحات و تغییرات اساسی در نظام حکمرانی» سخن به میان آمده؛ که ظاهرا عده ای آن را -بهاصطلاح- زیادی جدی گرفتهاند.
در منظومه فکری رهبر جمهوری اسلامی، تهِ تهِ «تغییرات اساسی» در حکومت در این حد است که مثلا تقسیم وظایف نهادهای حکومتی تغییر کند یا احیانا نهادها و تشکیلاتی جدید ایجاد شود. آن هم با این رویکرد که –بلکه- نظام بتواند موثرتر سرکوب کند، بیشتر خودش را تبلیغ کند، منابع مالیش را افزایش دهد، اختلاف نیروهایی که برایش باقی مانده را کمتر کند و آسیب پذیریش در مقابل «دشمنان» داخلی و خارجی را کاهش دهد.
پیشتر شخص علی خامنهای، از ایدههایی از قبیل امکان تغییر نظام ریاستی به پارلمانی سخن گفته که در رادیکالترین حالت، نهایتِ تغییراتی خواهد بود که شاید در ذهن حاکمی با ویژگیهای او موضوعیت داشته باشد –فارغ از اینکه در عمل هم ممکن بشود یا دوره حکمرانیش کفاف بدهد یا نه. دغدغه محوری رهبر فعلی در فقره چنین تغییراتی نیز، یحتمل چیزی در حد دغدغههای رهبر قبلی در اواخر عمر است که کوشید با بازنگری نهادهای حکومتی، بحرانهای مقطع جانشینی را مهار کند.
درنهایت، می توان تصور کرد بحران بیسابقهای که در سه ماه اخیر گریبانگیر حکومت ایران شده، نیاز به طرح موضوعاتی از قبیل تغییرات ساختاری را تقویت کرده باشد. همچنین، قابل تصور است که حلقههایی از «خودی»های نظام با استفاده از این موقعیت، مشغول پروپوزال نوشتن و بودجه گرفتن با موضوع «تغییرات ساختاری» شوند.
ولی اینکه منظور از تغییرات ساختاری، مثلا «شنیدن صدای مردم» در مورد نظام باشد، توهمی است که منطقا، با چارچوب فکری و عملی رهبر جمهوری اسلامی، فاصله زیادی دارد.
@HosseinBastaniChannel
🔻«حریف مستکبر طعم تلخ شکست را چشید»
وقتی تیم ایران، آمریکا را در جام جهانی ۱۹۹۸ بُرد، رهبر جمهوری اسلامی پیامی سیاسی صادر کرد و آن بازی را یادآور «همه درگیریهای ملت ایران با شیطان بزرگ دوران انقلاب و در سالهای دفاع مقدس» دانست. او در پیام خود تا جایی پیش رفت که نتیجه یک بازی فوتبال را با چنین ادبیات هیجان زدهای تحلیل کرد: «امشب یک بار دیگر حریف قویپنجه و مستکبر طعم تلخ شکست را از دست شما چشید.»
ظاهرا، بدون اینکه ذهنیتی داشته باشد که با این «دست فرمان»، فرضا اگر در بازی بعدی نتیجه برعکس شود تکلیف چیست؟
نتیجه بازی بعدی ایران و آمریکا در جام جهانی، حالا برعکس شده و لابد حکومتی بسیج خواهد شد تا -با مکافات- «صغرا و کبرای» رهبر جمهوری اسلامی در تحلیل بازی دو تیم را رفع و رجوع کند. به روال معمول، «نظام» شعری گفته و در قافیهاش مانده است.
@HosseinBastaniChannel
ماموران و فرماندهان میدانند دغدغه نظام، «اصل سرکوب» است و نه «روش سرکوب». میدانند که هنگام سرکوب، «مصونیت مطلق» دارند. میدانند «هر کس» را بکشند -اگر خبرساز شود- نظام برای «جمع کردن» ماجرا، «تمام قد» حاضر است. همه اینها، یعنی کشته شدن کودکان بیشتر و بیشتر... حتی در سن و سال هستی نارویی.
@HosseinBastaniChannel
🔻 آزمون تاریخی اپوزیسیون
طی دو ماه گذشته، ابعاد استقامت، تحرک و ریسکپذیری معترضان ایرانی -از طبقات گوناگون و در مناطق مختلف کشور- در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بی سابقه بوده است.
اگر اپوزیسیون -با هر تعریفی که از خود دارد- انسجام و توان لازم برای «نقد کردن» این سرمایه بالقوه را داشته باشد، در ایران تغییرات بنیادین در پیش خواهد بود. اگر اپوزیسیون چنین انسجام و توانی را نداشته باشد، در آینده در معرض «حسابرسی سخت» مردم معترضی قرار خواهد گرفت که در ابعادی حیرتانگیز از آینده، امنیت و جان خود مایه گذاشته اند.
مردم ایران همان طور که به طور نامحدود به سیاستمداران حامی «اصلاح» سسیستم وقت ندادند، به سیاستمداران مدافع «تغییر» سیستم هم فرصت نامحدود نخواهند داد؛ مدافعانی که تاکنون، تنها معدودی از آنها تحرکاتی متناسب با «ابعاد» شعارهای خود داشتهاند.
@HosseinBastaniChannel
🔻«نظام مقدم بر جان امام زمان»
بهتازگی یک «نماینده» مجلس با گفتن این عبارت خبرساز شده که: «حفظ نظام از اوجب واجبات است حتی از حفظ جان امام زمان هم مقدم تر است». بعد، فریادها به آسمان رفته که شیخِ نماینده، عجب بدعتی ایجاد کرده.
چیزی که آن شیخ گفته، کلام «بنیانگذار» جمهوری اسلامی در ۲۵ آبان ۶۰ است: «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است.» همان بنیانگذاری که به علاوه، در ۲۷ مرداد ۶۰ فتوا داد: «برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین... دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است.» و همان بنیانگذاری که در ۱۶ دی ۶۶ حکم کرد: «حکومت، که شعبهای از ولایت مطلقه رسول الله است، یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است.»
عاملان نظامی که بر مبنای چنین اصولی «بنیانگذاری» شده، لاجرم همین میشوند که هستند.
@HosseinBastaniChannel
از وقتی تابوت رضا حقیقتنژاد به ایران برگشته، با «توقیف جنازه»، در حال شکنجه خانواده داغدارش هستند. در نظامی با سطح اخلاقیات ج.ا، البته حکایت ناآشنایی نیست: «یه اقلیتی هستن که 'تشخیص' میدن کی زندگی کنه تواین خاک، کی زندگی نکنه، کی خارج شه، کی وارد شه، جنازه کی بیاد، جنازه کی نیاد...»
@HosseinBastaniChannel
🔻«دقت»
مقام های غربی مسابقه گذاشته اند که بگویند «با دقت تحولات ایران را دنبال میکنند».
حکایت آقایی است که به جای طوطی، جغد خرید. از ایشان پرسیدند حالا این موجود چیزی هم میگوید؟ گفت: حرف خاصی نمیزند ولی عوضش خوب دقت میکند.
@HosseinBastaniChannel
🔻وظیفه بسیجیان جنگ ندیده
«بسیج» امروز، با تمام شاخههای آن در ادارات، دانشگاهها، اصناف و غیره، به یک «تشکیلات عظیم توزیع رانت» در سطوح مختلف -اعم از تحصیلی، مالی، استخدامی یا سیاسی- تبدیل شده.
شرط اصلی برخورداری از این رانت هم، نه آمادگی برای «جنگ»، که مشارکت بدون چون و چرا در «سرکوب» در زمان و مکان مورد نیاز حکومت است.
تحلیل «بسیجان امروز» برمبنای ذهنیت دوران جنگ، حتما گمراهکننده خواهد بود.
@HosseinBastaniChannel
اظهارات احتمالی یک مقام فرضی در آینده: «شما همین دیوارنگاره میدان ولی عصر که جوانان مومن انقلابی درست کرده اند را ببینید. انسان لذت میبرد که حتی امثال فروغ فرخزاد و مریم میرزاخانی هم این جور مقیّد به حجاب بودهاند. جهاد تبیین که گفتهایم، تبیین همین حقایق است. کار تمیز فرهنگی یعنی این.»
@HosseinBastaniChannel
🔻«گفتگو» به شیوه نظام
تهِ تهِ پیشنهادهای برخی مقامات برای «گفتگو با معترضان» در این حد است:
۱- ج.ا خود را در جایگاه تفکیک «معترض واقعی» و «معترض غیرواقعی» قرار میدهد.
۲- با عدهای «معترض داخل نظام» در مورد اینکه مثلا خوب است گشت ارشاد کمتر کتک بزند اما بیشتر جریمه کند یا نه «بحث طلبگی» میکند.
۳- عده ای «جوان مومن انقلابی» برای پروژههای متنوعِ «گفتگوی در چارچوب» پروپوزال مینویسند تا از بیتالمال بودجههای جدید بگیرند.
@HosseinBastaniChannel
🔻«مغرض»؟ «غافل»؟ «اوباش»؟
علی خامنهای امروز تمام حاضران در اعتراضات ۱۴۰۱ را در سه گروه دستهبندی کرد: «تعداد معدودی آدمهای مغرض، تعداد بیشتری آدمهای غافل و احساساتی و کمعمق و جمعی هم اراذل و اوباش».
امثال هستی نارویی جزو کدام یک از این گروهها بودند که نیروهای تحت امر «فرمانده کل قوا» خونشان را ریختند؟
@HosseinBastaniChannel
🔻 اعتراف فرمانده سپاه در مورد سرنوشت متوسلیان
با گذشت بیش از چهار دهه پنهان کاری مقامهای رسمی جمهوری اسلامی در مورد سرنوشت احمد متوسلیان، امروز فرمانده کل سپاه اذعان کرد که او کشته شده است. حسین سلامی در دیدار با خانواده احمد متوسلیان او را «اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس» توصیف کرد که در عمل، به معنی انکار روایت رسمی حکومت ایران تاکنون، مبنی بر زنده بودن متوسلیان بود.
تابستان گذشته، شماره ای از برنامه بین سطور به پرونده رازآلود احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسولالله تهران در اوایل جنگ اختصاص یافت. این برنامه، به بازخوانی شواهدی پرداخت که اثبات می کردند مقام های حکومت ایران، با وجود اطلاع از کشته شدن متوسلیان، برای سالیانی طولانی -عامدانه- در مورد سرنوشت او دروغ گفتهاند. متعاقبا، گلعلی بابایی نویسنده جنگ، که از جمله کتابهایی را نیز در مورد احمد متوسلیان منتشر کرده، در جریان برنامه تلویزیونی «جهان آرا» با اشاره به همین برنامه بین سطور گفت: «به نظر من باید مسئولین جمهوری اسلامی ایران به دنبال یک دفاعیه باشند برای خودشان که چرا این کوتاهی ها انجام شده.» سرتیپ بابایی افزود: «یک چیزهایی را [در مستند] گفته اند و نسبت داده اند به جمهوری اسلامی، کم کاری هایی که... به نظرم بهتر است وزارت امور خارجه، خود سپاه و اصلا نظام جمهوری اسلامی بیفتد دنبال اینکه سرنوشت این چهار تن چه شده، و یک جواب منطقی و یک جواب کامل بدهند... من آن روز با برادر حاج احمد، امیرآقا، صحبت می کردم واقعا کلافه بود، واقعا از این اتفاقات ناراضی بود.»
با توجه به تحول اخیر در موضع رسمی حکومت ایران راجع به پرونده احمد متوسلیان، بازبینی بین سطور ۱۴ تیر ۱۴۰۱ تحت عنوان متوسلیان «دندان کرمی بود، کندیمش انداختیمش دور» بیمناسبت نخواهد بود (لینک زیر):
https://www.youtube.com/watch?v=1kLMsll4k9Q
—-
@HosseinBastaniChannel
نمایش تبلیغاتی حکومت در مجاورت پیکرهای سوخته مسافران هواپیمای اوکراینی در ۱۸ دی ۱۳۹۸. نمادی از پروپاگاندای همیشگی ج.ا برای «تصرف» پیکرهای بیجان؛ پیکرهای جانباختگانِ شلیکهای نیروهای مسلح.
Читать полностью…🔻 «اعتراف»؟
اگر هنوز به اعترافات اجباری زندانیها استناد میکنید، به یاد بیاورید که چطور در ۷۷-۷۸، جمعی از «مخوف» ترین چهره های اطلاعاتی ج.ا و نزدیکانشان، زیر شکنجه به رابطه با اسرائیل و روابط جنسی عجیب و غریب -در حد ارتباط جنسی با فرزندانشان- «اعتراف» کردند.
فارغ از گرایش سیاسیتان، «هیچ» تضمینی نیست که ج.ا، زمانی که صلاح بداند، از خود شما یا اطرافیانتان اعتراف نگیرد. در آن زمان، مردم تک-تک استنادهای شما به «اعتراف»های دیگران را به یاد خواهند آورد.
@HosseinBastaniChannel
🔻 دستور رهبر برای «بیآبرو» کردن
در بولتن محرمانه خبرگزاری فارس که اخیرا خبرساز شده، نقل قولی از رهبر جمهوری اسلامی در خصوص امام جمعه اهل سنت زاهدان آمده که به این شرح است: «در جریان بررسی موضوع اغتشاشات در زاهدان، مولوی عبدالحمید نباید بازداشت شود، بلکه باید بیآبرو شود.»
این حد از بیپروایی در «بیآبرو» کردن دیگران، اگرچه در نگاه اول عجیب به نظر میآید، ولی درواقع تکرار صریح نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی در تجویز «بهتان» علیه روحانیون مخالف دیدگاههای اوست.
او در آخرین سخنرانی از مجموعه سیزدهگانه سخنرانی های بهمن ۱۳۴۸ خود در نجف، که بعدها به صوت کتاب «ولایت فقیه» تدوین شد، تصریح کرد که نسبت دروغ دادن به «علمای سوء» (اشاره به روحانیون همسو با حکومت پهلوی) مباح است: «در یک روایتی، در بعضی [روایات] است که الان یادم نیست کجاست، آمده که تهمت به آنها -این تهمتی که از گناهان کبیره است- در یک همچین مواردی گاهی وقت ها جایز می شود، گاهی وقت ها واجب می شود؛ که این آخوند اگر آبرویی داشته باشد ساقط شود در جمعیت.»
بیاخلاقی های رایج در جمهوری اسلامی ایران «تصادفی» نیستند: عمدتا پشتگرم به چارچوبی نظری هستند که از حمایت «راس» نظام برخوردارند.
@HosseinBastaniChannel
🔻 تاکیدات روحالله خمینی بر «شادی» مردم بعد از اشغال متفقین
بنیانگذار جمهوری اسلامی در حداقل 9 سخنرانی جداگانه گفته در جریان جنگ جهانی دوم، وقتی متفقین ایران را به اشغال خود درآوردند مردم شادی میکردند، چون آمدن نیروهای خارجی باعث رفتن پادشاه وقت شد. صحت و سقم این ادعا بحث جداگانهای است. ولی نظامی که بنیانگذارش به وضوح مشکلی با «شادی» -ادعایی- پس از اشغال کشور نداشت؛ نباید از شادی خیابانی پس از بازی اخیر ایران و آمریکا متعجب باشد.
برای درک بهتر ادعاهای مکرر بنیانگذار جمهوری اسلامی در مورد واکنش مردم ایران به اشغال روسیه، انگلیس و آمریکا، نقل قول های زیر را ملاحظه بفرمایید:
- «من یادم هست که وقتی که متفقین از اطراف ریختند به ایران و ایران را قبضه کردند، مردم برای همه چیزشان میترسیدند؛ لکن وقتی که اطلاع رسید که رضاخان را فرستادند و فرار کرد، مردم شادی می کردند.» (23/3/58)
- «وقتی که آن سه قدرت خارجی در جنگ عمومی اینها حمله کردند به ایران، امریکا و انگلستان و روسیه... در عین حالی که همه چیز ایران در خطر بود و مردم برای همه چیزشان نگران بودند، لکن وقتی گفتند که رضاخان را اینها برده اند مردم شادی می کردند.» (6/3/58)
- «متفقین که به ایران رو آوردند و ایران را گرفتند و همه چیز ایرانی ها در معرض خطر بود، وقتی که نتیجه این شد که رضاخان رفت شادی کردند مردم.» (10/4/58)
- «رضاخان را وقتی متفقین از این مملکت بیرون کردند، مردم شادی می کردند... لشکر اجنبی بود، لشکرهای اجنبی بودند [که] ریختند به ایران، ولی چون رضاخان را بردند، مردم خوشحالی می کردند.» (12/4/ 58)
- «وقتی که این سه مملکت هجوم کردند و ایران را گرفتند در جنگ عمومی... همه چیز مردم در خطر بود... لکن آن روزی که صدا درآمد که رضاشاه را بیرونش کردند، مردم راحت شدند؛ مردم دعا کردند و به هم تبریک شاید میگفتند.» (6/7/58)
- «روزی که کشورهای اجانب هجوم آوردند و کشور ما را گرفتند... وقتی که رضا خان از ایران بیرون رفت و بیرونش کردند، ملت ما در عین حالی که آن قدر ناراحت بود از آمدن اجانب، خوشحال شد. این را یک هدیۀ آسمانی میدانست.» (10/8/58)
- «وقتی که رضاخان فرار کرد... مردم در عین حالی که گرفتار متّفقین بودند و اجانب بودند، لکن شادی می کردند که لااقل، آمدن اینها اسباب این شد که این رفت.» (28/5/59)
- «وقتی این متفقین از اطراف ریختند به ایران، و زمان رضاخان ریختند به ایران، و آن مردم آن قدر خوف داشتند از اینها که آیا چه خواهند کرد، لکن خوشحال بودند از اینکه رضاخان را بردند... مثل اینکه یک هدیه ای بود آسمانی برای اینها رسیده بود.» (15/9/59)
- «رضاخان را وقتی که از ایران بیرون کردند مردم جشن می خواستند بگیرند از باب اینکه خوب، یک ظالمی رفته است.» (19/5/60)
@HosseinBastaniChannel
🔻بسیجیان «فاسد و نفوذی»
رهبر جمهوری اسلامی امروز در مورد «نفوذ دشمن» و افراد «فاسد» در بسیج هشدار داد. با توجه به چارچوب گفتمانی علی خامنهای، «فساد»ی که در نیروهای مسلح باعث نگرانی او میشود، از نوع اخلاقی یا مالی نیست.
«نفوذی»ها در دیدگاه رهبر، افرادی از جنس «بسیجیان مسالهدار» زمان جنگند که اگر هنوز زنده باشند، مغضوب یا زمینگیرند: جایشان را به «جوانان انقلابی» دادهاند که -نوعا- با «هیچ چیز» مساله ندارند.
@HosseinBastaniChannel
🔻«اصل موضوع»
رهبر جمهوری اسلامی گفت معترضان «دشمنی با اسلام، قرآنسوزی، مسجدسوزی، دشمنی با ایران، سوزاندن پرچم و بیاحترامی به سرود ملی» کرده اند.
گوینده جمله فوق لابد میداند سوژه اصلی شعارهای معترضان، به طور مشخص چه کسی بوده.
ولی به روال معمول در ادبیات سیاسی رهبر، «اصل موضوع» دقیقا همان چیزی است که او «نمیگوید».
@HosseinBastaniChannel
🔻 تجربه آبان ۹۸: کشتار حداکثری در بستر «جعل حداکثری»
برای داشتن درکی بهتر از میزان اعتبار ادعاهای نهادهای حکومتی در مورد اعتراضات اخیر، بازخوانی ادعاهای همین نهادها راجع به آبان ۹۸ ضروری خواهد بود. آبان ۹۸، حتی بنا بر محافظه کارانه ترین تخمین ها، خونین ترین کشتار خیابانی دوران جمهوری اسلامی بود. ولی قوه قضاییه مشکلی نداشت که برای سلب مسئولیت از نظام در کشتار، با خونسردی اعلام کند: «۸۵ درصد کشتهها مربوط به نیروهای امنیتی یا افرادی بوده که در حال دفاع از منازل خود در برابر تهاجم آشوبگران بودهاند و ۱۵ درصد کشتهها مربوط به نیروهای تروریستی است.» آن هم در شرایطی که نهادهای امنیتی نظام، شش ماه بعد با عقب نشینی بی سر و صدا از ادعاهای اولیه در مورد تلفات خود، تعداد ماموران امنیتی-انتظامی کشته شده در جریان اعتراضات آبان ماه را ۶ نفر اعلام کردند -که بعدا مشخص شد همین عدد هم درست نیست.
نهادهای امنیتی به طور مشخص از مرگ ۲ عضو نیروی انتظامی (به نام های ایرج جواهری و رضا صیادی)، ۲ عضو سپاه (اکبر مرادی و مرتضی ابراهیمی)، ۲ «عضو بسیج» (مصطفی رضایی و مجید شیخی)، در جریان اعتراضات آبان ۹۸ خبر دادند. اگرچه بعد از انتشار خبر کشته شدن مجید شیخی، برخی نزدیکان این دانشجوی ۲۲ ساله اعلام کردند که او بسیجی نبوده اما نهادهای امنیتی، جنازه او را به شرط انتشار نامش به عنوان عضوی از بسیج مستضعفین به خانواده تحویل داده اند و سپس با فتوشاپ، به ساختن عکسی پرسنلی از او در لباس بسیج پرداختهاند.
https://www.bbc.com/persian/iran-features-54760856
@HosseinBastaniChannel
🔻الگوی موفقیت جوانان «خودی»
عزیزانی درحال نصیحت «جوانان بسیجی» هستند که برای امثال رستم قاسمی خون نریزند. اما بسیاری از آن جوانان «خودی»، دقیقا برای دستیابی به جایگاه و امکانات سردارانی از جنس رستم قاسمی است که سرسپرده نظامند. درواقع، معمولا از همان سن جوانی، بدون هیچ تردیدی از رانتهای امنیتی و تحصیلی و شغلی و «پروژه»ای استفاده میکنند، به امید آنکه روزی مانند رستم قاسمی ها زندگی کنند.
چنانکه پیشتر هم عرض شد، طیف وسیعی از بسیجیان جنگندیده امروز –طبیعتا نه همه شان– کسانی نیستند که اعتقادات غلطی دارند: از اساس دیگر به «هیچ چیز» اعتقاد ندارند.
@HosseinBastaniChannel
یک جوان معترض، با دستخالی، ترانه ساده و هوشمندانه «برای...» را به حافظه جمعی یک ملت چسبانده. «فرمانده» و ماموران پرخرجش، حتی اگر میلیاردها بودجه جدید را خرج «سلام فرمانده» کنند، همچنان در حسرت تاثیرگذاری «برای...» خواهندماند. حتی اگر «رسانه ملی»شان -چنین گلدرشت- عمق آن حسرت را به تصویر بکشد.
@HosseinBastaniChannel
🔻بلاتکلیفی با پدیده «جعل»
همان نهادهای امنیتی که علیه معترضان پایتخت خبرهای جعلی میسازند، علیه مردم سیستان و بلوچستان و کردستان و آذربایجان و خوزستان... هم انواع و اقسام اتهامات امنیتی را جعل میکنند. اتهاماتی که البته تکراریترین آنها، «تجزیه طلبی» و «تروریسم» است.
حکومت در مورد همه «مردمایران» -بدون هیچ خط قرمزی- جعل میکند. نمیشود کسانی فقط اتهامات منتشر شده علیه بخشی از مردم معترض ایران را دروغ بدانند و بقیه را ندانند.
@HosseinBastaniChannel
🔻در مورد یک سوء تفاهم
مقایسه جمهوری اسلامی ایران با امارت طالبان اشتباه است. نیروهای طالبان به نوعی ایدئولوژی عقب افتاده معتقدند. نیروهای حکومت ایران هم زمانی چنین بودند، ولی الان اکثرشان –طبیعتا نه همگی- به «هیچ چیز» اعتقاد ندارند و «در حد توان» فاسدند. بهویژه، به خاطر دسترسی بیشتر به منابع مالی، در ابعادی بهمراتب بزرگتر از امثال طالبان آلودگی مالی دارند.
توضیح از آن جهت عرض شد که بهتازگی رسانهای حکومتی، در تخطئه بنده نوشته جمهوری اسلامی ایران را با طالبان یکی دانستهام. قاعدتا نتیجه سوء تفاهم بوده است.
@HosseinBastaniChannel
غلامحسین محسنی اژهای: مخالفان بیایند در خدمت هستم گفتگو کنیم (۱۸ مهر ۱۴۰۱)
علی خامنهای: امام دلسوزانه حرف میزد. به مخالفان میگفت بیایید کشور اعدام شوید (۱۴ خرداد ۱۳۸۹)
#مهسا_امینی
Twitter
@hafezeye_tarikhi
🔻 «خانوادههای ساواکیها»
علی خامنهای گفت اعتراضات کار آمریکا و اسرائیل و «منافقان و تجزیهطلبان و سلطنتطلبان و خانوادههای ساواکیها» بوده. معترضان هم «قرآن» و «مسجد» آتش زدهاند و «عادی» نبودهاند.
فیالواقع همان قصه آشنای همیشگی. البته این بار قصه او، یک نوآوری کوچک -و بدیع- هم داشت: «خانوادههای ساواکیها».
@HosseinBastaniChannel