علیرضا زاکانی: احمدینژاد میخواست ۴ میلیون نفر از شهرستان بیاورد تا معترضان ۸۸ را در تهران جمع کند/ رهبری با طرح دستگیری ۶۰۰ نفر مخالفت کردند/ با فشار برای رفع حصر بهدنبال فتنه جدیدند
نماینده سابق مجلس در گفتوگو با فرهیختگان:
🔻اطرافیان احمدینژاد در فتنه ۸۸ طرحی را داده بودند که ۶۰۰ نفر را دستگیر کنند ولی رهبری مخالفت کردند.
🔻احمدینژاد به دنبال آن بود ۴ میلیون نفر را از شهرستان بیاورد و معترضان را از تهران جمع کند.
🔻رهبری معترضان را هم پاره تن خود میدانستند.
🔻نظام به دنبال حل بحران ۸۸ به روشهای اقناعی بود.
🔻در ماجرای کهریزک نظام مظلوم واقع شد.
🔻برخی خواص در موضوع کهریزک دروغ گفتند و حاضر به اصلاح نشدند.
🔻رهبری ۲ بار درخصوص کهریزک پیغام دادند ولی آقایان کاهلی کردند.
🔻هاشمیرفسنجانی هم قائل به تقلب بود.
🔻یکی از ادعاهای هاشمی درخصوص تلقب، خاطرهای از آقای ریشهری بود که آقای ریشهری تکذیب کرد.
🔻هاشمی معتقد بود روحانیت مرجعیت خود را از دست داده است.
🔻عدهای با فشار برای رفع حصر به دنبال فتنه جدیدی هستند.
🔻بعید میدانم که رفع حصر صورت بگیرد.
t.me/joinchat/AAAAAD8Z-i3XNh72wb4P2A
http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=172011
ارزیابی سیاستهای تأمین مسکن شهری در جمهوری اسلامی ایران
سالها پیش از ضرورت "رفع فتنه های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است" سخن گفته شد؛ اما آن فتنه ها نه فقط در "پروسه انتخابات" بلکه در "پروژه احمدی نژاد" ریشه داشت.
اگرچه 9 دی تأثیر مهمی در خاموشی دود حوادث پس از انتخابات داشت اما با توجه به مجموع عملکرد سیاسی و اداری آقای احمدی نژاد، مواضع فعلی و نقش مؤثر جریان پشت پرده و حامی او در حوادث جاری می توان گفت که آتش فتنه های احمدی نژاد تا مدتها دامنگیر نظام خواهد بود؛ چرا که تصمیمات و اقدامات او نه از سر نادانی بلکه به عنوان برنامه ای برای ایجاد بحران های ساختاری، راهبردی و کارکردی در کلیت نظام جمهوری اسلامی قابل ارزیابی است.
او هشتصد میلیارد دلار درآمدهای اقتصادی ایرانیان را به فنا داد؛ کشور را با رشد اقتصادی 8 درصدی تحویل گرفت ولی با رشد منفی 6.8 درصد تحویل داد؛ صندوق های بازنشستگی و تأمین اجتماعی را خالی کرد ولی ده ها بنگاه سود آور را به حامیان خود بخشید؛ کشور را بدون بحران در پرونده هستهای تحویل گرفت ولی با شش قطعنامه شورای امنیت و تحریم هایی کمرشکن و بنیان برانداز به مردم پس داد؛ با طرح هولوکاست ایرانهراسی را در جهان دامن زد ولی اسرائیل را از انزوا خارج کرد؛ با تهمت و تندروی، کشور را قطبی کرد ولی بارها حرمت رهبری را شکست؛ از عدالت و مهرورزی و فقرا سخن گفت ولی با تحمیل تورم 35 درصدی، طبقه متوسط را تار و مار کرد و آنها را در فقر فزاینده فرو برد؛ در حالی که ادعای مدیریت جهان داشت و از قرابت با امام زمان سخن میگفت، کشور را مین گذاری کرد و به پرتگاه کشاند؛
باور کنیم که کشور با مشکلات جدی در زمینه بیکاری، گرانی، فساد، محیط زیست، کم آبی، فاصله طبقاتی، توزیع نامتوازن بودجه رنج می برد و مردم حق دارند که صدایشان با وضوح بالا شنیده شود. مسئولان امنیتی و انتظامی باید با سعه صدر با اعتراضات مواجه شوند ولی هوشیار باشیم که در هیچ کشوری، هیچ کدام از این بحران ها در خیابان و بر بستر خشونت حل نشده است.
باندهای دسیسه و نیرنگ حداقل دوبار ثابت کردهاند که می توانند تودهها را بفریبند، آنها که ننگی بزرگی چون هدایت و حمایت از متهم اصلی فاجعه کهریزک درسابقهشان جلوهگری میکند، از زمینهسازی برای ریخته شدن خون بیگناهان و کور شدن گره مشکلات ابایی ندارند و حتی حاضرند از داخل به ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان چراغ سبز نشان بدهند.
جهت ارسال پیام از آیدی زیر استفاده فرمایید: @hesamashna
در بزرگداشت استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی
جامعه جوان ایران نیازمند اتکا به اشخاص عمیق، بزرگ و جامعالاطراف است.
جامعه جوان ما نیازمند شخصیتها و چهرههایی است که بتواند به آنها اتکا کند. ما به کسی نیاز داریم که نه به اسم بلکه به رسم طلبه و دانشجوی واقعی باشد؛ استاد دیده، کتابخوانده و تأمل کرده باشد. کسی که تفکیر و تهذیب و تحصیل را با هم داشته باشد. ما در حسرت وجود استادی هستیم که دانشجو پروری را اولویت زندگی خودش قرار داده باشد و از رشد شاگردانش لذت ببرد؛ کسی که در تدریسش استمرار داشته و پذیرفته باشد که شغل، زندگی و لذتش در استادی تجمیع میشود.
ما به استادی احتیاج داریم که به یک محفل و یک دانشکده بسنده نکند بلکه دانشجویان دانشگاههای مختلف را به یک چشم ببیند و شهرستان را از تهران تفکیک نکند. نسل ما در جستجوی یک اسلامپژوه، ایران پژوه، فلسفه پژوه و عرفان پژوه بود؛ کسی که با فلسفه و عرفان اسلامی آن کند که زرین کوب با تاریخ اسلام و ایران و شفیعی کدکنی با نظم و نثر فارسی کرد. ما نیازمند کسی بودیم که یک گروه پژوهشی، یک دانشکده و بلکه دانشکدههای مختلف در وجود اوجمع شده باشد. ما نیازمند پژوهشگری آزاده و آزاداندیش بودیم که حرف خودش را بدون نگاه به دیگران بزند و بزرگی بزرگان مانع گفتن سخن حقش نشود. کسی که در لباس خاکیان مسأله آموز صدها در لباس روحانیان باشد.
ما مشتاق یک روشنفکر عرصه عمومی بودیم. نیازمند کسی بودیم که برای افرادی که فلسفه نمیدانند کتاب بنویسد و کسانی را که فلسفه نمیخوانند مخاطب قرار دهد. ما در پی کسی بودیم که با تلویزیون قهر نباشد و شأن خود را اجل از رسانه ها نداند. ما به کسی احتیاج داشتیم که حضور اجتماعی داشته باشد و از اظهار نظر اجتماعی هراس نداشته باشد. نسل جوان و جویای حقیقت ما کسی را طلب می کرد که این نسل را درک کند و مرد روزگار خود باشد؛ کسی که باور کند، گاهی، برخی از جوانان ما و کسانی که رشته الهیات را برگزیده اند شاید به خدا باور نداشته باشند و باید از نقطه پیش از آغاز و بدون توجه به مفروضات، با آنها سخن گفت.
ما به کسی احتیاج داشتیم که دغدغه داشته باشد و از سر درد سخن بگوید. کسی که نسبت به دانش و دانستن غیرت داشته باشد و خود در حسرت فهم درست مردمان باشد.
امروز او را یافتهایم؛ نامش غلامحسین ابراهیمی دینانی است.
مراسم بزرگداشت دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی روز سهشنبه 5 دیماه 1396 در انجمن
@anjomanmafakher
مراسم بزرگداشت دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی روز سهشنبه 5 دیماه 1396 در انجمن
@anjomanmafakher
📎 فایل کامل گزارش تحولات جمعیتی در ایران؛
🔺مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری
🔺موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور
🖇 فایل pdf خلاصهی گزارش تحولات و وضعیت جمعیت در ایران
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری
⭕️موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور
✅ رونمایی از گزارش 《تحولات و وضعیت جمعیت در جمهوری اسلامی ایران》با حضور دکتر حسامالدین آشنا و دکتر عباسی شوازی
هماکنون؛
تالار تدبیر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری
🌐 css.ir
خسته نباشید آقای عراقچی
امروز آقای عباس عراقچی در یکی از معتبر ترین موسسه های پژوهشی روابط بین الملل IFRI و در کنار یکی از برجسته ترین تحلیل گران روابط بین الملل وعلوم سیاسی آقای Thierry de Montbrial سخنرانی کرد. جایی که آقای روحانی در سفرش به پاریس در آنجا سخنرانی کرد. صحبت های عراقچی بسیار سنجیده و اصولی بود. او بسیار خوب تفاوت یک سخنرانی برای برجسته ترین کارشناسان روابط بین الملل در خارج از ایران با یک سخنرانی یا یک مصاحبه در ایران را می فهمد. نکته ایی که کمتر در پاریس از یک شخصیت ایرانی دیده ام. وی همچنان در جلسه پرسش و پاسخ سنجیده پاسخ گفت و با حفظ مواضع اصولی سیاست خارجی ایران بدون بازی با کلمات و ابهام در سخن شفاف و با نمونه های تاریخی و سیاسی مواردی را روشن کرد. از همه این ها گذشته برای یک مورد به آقای عراقچی باید دست مریزاد گفت برای پاسخ به Thierry de Montbrial که در پایان جلسه اشاره به «حافظه سیاسی» و گفته های محمود احمدی نژاد در نابودی اسراییل داشت. عراقچی گفت حافظه سیاسی برای همه است ما هم فروش هواپیما ها و موشک های پیشرفته شما به صدام حسین را فراموش نکرده ایم. ما هم حافظه سیاسی و تاریخ داریم. ولی باید به آینده نظر داشت و به روابطی گسترده تر در حوزه های گوناگون چشم داشت ( نقل به مضمون). عراقچی می دانست از چه و برای چه کسانی و با چه هدفی دارد صحبت می کند یا پاسخ می دهد. هم در مورد عربستان هم در مورد برجام و هم در مورد خاورمیانه، روسیه و .... مسلط ظاهر شد. جایی که باید دیپلمات بود جایی که باید معاون وزیر خارجه و جایی که باید در کسوت یک کارشناس روابط بین الملل ظاهر شد. متاسفانه فرصت نشد شخصا این مطالب را به ایشان بگویم چون خبرنگاران دورش را گرفته بودند و وقت من تنگ.
🔴 آلودگی هوا، دگرگونیهای اقلیمی و آینده پرمخاطرهی ایران
🖋عباس آخوندی - ۲۷ آذر ۹۶
🔻قسمت سوم (آخر)
💢سخن این یادداشت این است که یکی از رازهای ماندگاری تمدن ایران سازگاری آن با شرایط اقلیمی آن بودهاست. تمام فنون بکار رفته توسط ایرانیان اعم از قناتها، بادگیرها، و زیرزمینها و ساختمانهای مطابق با شرایط اقلیمی و جهت تابش و وزش باد بودهاست. همچنین سنت کشاورزی سازگار با اقلیم و مابقی پیشههای رایج. لیکن، اینک قدرت اغواگرانه فناوریهای جدید ضرورت سازگاری با اقلیم را از یاد همه بردهاست. همه از بالا بودن شدت مصرف انرژی سخن میگویند لیکن، به سرعت به بهبود موتور وسایط نقلیه و یا عایق کردن ساختمانها و سایر اقدامات لازم برای بهبود عملکرد زیست محیطی تولید صنعتی و کشاورزی موجود میرسند. همه از ضرورت مدیریت آب میگویند لیکن، هنوز کشتهای آببر و مکیدن آب از اعماق زمین رایج است. ولی، هیچگاه ضرورت سازگاری با شرایط اقلیمی مورد تاکید و توجه قرار نمیگیرد.
💢این یادداشت در پی جلب تمام نخبگان اعم از دانشگاهیان، حرفهورزان و سیاستورزان و قانونگذاران به این واقعیت است؛ آیندهی ایران در مخاطره است. همه این سرزمین که خاستگاه ماست دوست داریم و آن را آباد برای نسل بعدی خود میخواهیم. خود را فریب ندهیم. این راهی که در پیش گرفته شدهاست به بیراهه است. باید اصل سازگاری با اقلیم سیاست حاکم شود و با نقل و انتقالهای آب در مسافتهای طولانی مخالفت شود. باید برنامههای طولانی مدت برای انتقال صنایع سنگین و آببر از محیطهای کویری به ساحل را در دستور کار قرار دهیم و از تمام صنایع برنامه زمانی مشخص دریافت شود. باید دربارهی خودکفایی کشاورزی بازاندیشی کنیم. باید برنامه سبک کردن جمعیتی کلانشهرها در دستور کار قرار گیرد و با صراحت و راستی با مردم صحبت شود تا اجماع بهدست آید.
وگرنه، ایرانی که به نسل بعدی تحویل خواهد شد، دارای قابلیت سکونت بسیار محدودی خواهد بود و فقر و خشکی صفت غالب آن خواهد شد. به یقین فرزندان ما، ما را نخواهند بخشید.
▪️پایان
@AbbasAkhoundi
🔴 آلودگی هوا، دگرگونیهای اقلیمی و آینده پرمخاطرهی ایران
🖋عباس آخوندی - ۲۷ آذر ۹۶
🔻قسمت اول
🔸گزاش تغییر اقلیم کاملا تکان دهنده است. وضعیت نه تنها نشان از تهدید ایران مرکزی توسط خشکسالی و بیابانزایی دارد بلکه تمام حوزهی تمدن #ایرانشهری و غرب آسیا در معرض تهدید است. آهسته و آرام بودن تغییرات سبب شده که کمتر این تهدید حس شود مگر در روزهایی این چنینی که شهرها و مردمانش با تنگی نفسِ کُشنده مواجه میشوند. لیکن چنانچه به موضوع در یک بازهی پنجاه ساله نگاه شود، معلوم خواهد گشت که چه اتفاق سهمگینی رخ داده و چه اتفاقهای سهمگینتری در صورت بیتوجهی نسلِ ما برای نسل بعدی در پیشِ رو است.
🔹گزارش این است، در سال ۲۰۱۴ دمای جو زمین به اندازهی تقریبا یک درجه سلسیوس نسبت به صد سال گذشته گرمتر شدهاست. بهظاهر خبر بیاهمیتی است. لیکن، همین اتفاق بهظاهر ساده، زندگی بشر را در جهان و بهویژه در منطقه ما تهدید میکند. شدت این تغییرات در ایران بیشتر بودهاست. دادههای تاریخی سازمان هواشناسی کشور حاکی از گرمایش بیش از یکونیم درجهای دما در ایران است. همچنین بارش میانگین سالانه ایران طی پنجاه سال اخیر سرجمع بیش از ۵۰ میلیمتر کاهش یافتهاست. میدانیم که ما در یک منطقه نیمهخشک و خشک قرار داریم و ۵۰ میلیمتر کاهش بارش یعنی حدود ۲۰ درصد کاهش نزولات جوی. لیکن مشکل وقتی جدیتر میشود که دانستهشود ترکیب کاهش نزولات جوی و افزایش ۱/۵ درجه دمای هوا یعنی رشد سالانه ۵/۴ ميليمتري تبخیر و تعرق همین مقدار کم نزولات و اثرات تخریبی زیست محیطی سهمگینتر. به گزارش نمایندهی وزارت نیرو در شورایعالی معماری و شهرسازی سال ۱۳۷۶ نقطه عطفی در تحول رژیم نزولات آسمانی در ایران بوده كه از آن به شكست هيدرولوژيكي در كشور تعبير ميشود . میانگین درازمدت آب قابل استحصال در ایران تا تاریخ فوق معادل ۱۳۵ میلیارد مترمکعب بود. این میانگین به ۱۱۶ میلیارد مترمکعب کاهش یافته و در برخی سالها حتی به ۸۰ میلیارد متر مکعب نیز رسیدهاست.
🔸وقتی چنین اتفاقی در اقلیم رخ میدهد، اثرهای تشدیدکنندهای بر زیستبوم و زندگی ایرانیان خواهد داشت. افزايش غلظت گازهای گلخانهای به عنوان یک دلیل شناختهشده و مورد پذیرش جهانی براي گرمايش جهاني است. این گازها بر اثر سوخت کارخانهها، صنایع، نیروگاهها، پالایشگاهها، حملونقل، توسعهی کلانشهرها، خانهها و سایر لوزام مصرف کنندهی سوختها فسیلی توليد میشود. کلانشهرها اثرات تشدید کنندهی جزایر گرمايي را بههمراه دارند. خوب است توجه شود که در ایران سالیانه بيش از ۵۰۰ میلیون تن دیاکسید کربن تولید میشود و ایران در رتبه هشتم جهان قرار دارد. آنچه که در طبیعت به عنوان چاهههای دیاکسیدکربن عمل میکند و میتواند آن را جذب کند، جنگلها و اقیانوسها هستند. لیکن، نکته مهم این است که عبور از حد این غلظت میتواند عملکرد طبیعی آنها را نیز مختل سازد. روند تخریب جنگلها و مراتع برای تمام مردم شناخته شدهاست. لیکن روند تغییرات کیفیت آب اقیانوسها شاید کمتر شنیده شده باشد. غلظت بیش از حد دیاکسید کربن مایهی اسیدی شدن آب اقیانوسها و تهدید حیات آبزیان میشود. دریا به عنوان یک منبع اصلی تامین غذای جهان بدینوسیله مورد تهدید جدی است. افزون بر این، معیشت ساحلنشینان نیز مود تهدید قرار میگیرد.
🔹این روزها همه به دنبال یک راه تکنیکی برای بهبود هوا هستند. ولی به نظر میرسد که آمادگی پرداختن به علت اصلی در هیچ سطحی وجود ندارد. قطعا هیچ انسان خردمندی با آن مخالف نیست. لیکن سؤال بنیادین این است تا چه حد این تدبیر قابلیت اجرایی دارد؟ چه میزان هزینه دارد؟ چه میزان منابع میخواهد؟ چند سال بهطول میانجامد؟ آیا با این سطح درآمدی امکان تحول اساسی در سیستم ملی حملونقل و گسترش حملونقل عمومی در درون و بیرون شهر وجود دارد؟ آیا هیچ فکر کردهایم که خارج کردن ۱،۲۵۰،۰۰۰ وسیله نقلیه اعم از خودرو سواری تا تریلر ۱۴ چرخ؛ که چنانچه همهی آنها با خودرو سواری معادلسازی شود برابر با ۳،۵۰۰،۰۰۰ خواهد شد، صرفا برای اسقاط آنها نیاز به حدود ۸،۷۰۰ میلیارد تومان میباشد. این جدا از قیمت خودرو میباشد. میتوان تصور کرد این رقم حداقل معادل ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری توسط خانوارها در سطح ملی خواهد بود. و یا اجرای حملونقل ریلی حومهای بيش از ۷،۰۰۰ میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد؟ و دهها مثال دیگر در مورد بهبود سوخت و یا ارتقای کیفیت موتورخانهها و یا فیلتر کردن کارخانجات و سایر مثالها و اقدامات.
🔻پایان قسمت اول - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
✅ گزیده سخنرانی دکتر حسامالدین آشنا با عنوان:
⭕️ آیندههای محتمل در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا
1⃣ حکمرانی در سرآغاز قرن بیستم درست مانند سدههای قبل از اصول ساده سرکوب مخالفان توسط حاکمان و به زنجیر کشیدن ضعفا توسط اقویا پیروی میکرد؛ امروز برخلاف سدههای قبل، دوران حکمرانیهای ساده به پایان رسیدهاست. پیشرفت در فناوری ارتباطات انسانهای بیشتری را به پیوند با یکدیگر فرامیخواند؛ فلسفه حقوق، رعایا را دعوت میکند تا به شهروندانی صاحب رای و قدرت و البته مسئولیت تبدیل شوند؛ توزیع عادلانهتر ثروت در جهان، مردم و کشورها را تا حدی به دانش و قدرت مجهز کردهاست و خودآگاهی سیاسی خواستار پیوند دادن همه این دستاوردها با کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت، امنیت و بهروزی برای همه ملت هاست.
2⃣ منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (وانا: WANA) حداقل در یک دهه گذشته تجربیات دردناکی را به بهای جان میلیون ها نفر پشت سرگذاشته و احتمالا تجربههای به مراتب بدتری را انتظار میکشد.خیزش افراطگرایی، تضعیف مردمسالاری و بحران هویت ملی در بسیاری از کشورهای این منطقه شایع است. مشروعیت بسیاری از حکومتهای این منطقه به طرز بیسابقهای کاهش یافته است. فضای مجازی نقش تعیین کنندهای در جهتگیری انتظارات قشر جوانان و طبقه متوسط ایفا میکند. منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا پیشتاز رشد مصرف کنندگان شبکههای اجتماعی در جهان هستند. با توسعه دسترسیهای مخاطبان به مسیرهای ارتباطی متنوع در شبکهسازیهای اجتماعی، فرآیندهای ارتباطی یک سویه تبلیغات سیاسی دولتها امکان تاثیرگذاری گسترده خود را از دست داده است. شبکهسازی در بستر رسانههای اجتماعی قدرتی به کاربران داده است که میتوانند اطلاعات را از طریق مسیرهای گوناگون به دست بیاورند و در برابر تبلیغات سیاسی پرحجم ایمن شوند.
3⃣ انتظار میرود محیطزیست تدریجاً به منزله موضوع امنیتی غالب کشورها در غرب آسیا درآید.
4⃣ تشدید رقابتها و به ویژه نبردهای نیابتی بهگونهای که امکان شکلگیری یک موازنه قدرت اطمینان بخش و پایدار را منتفی کند، احتمال دارد که برخی از مهمترین کشورهای منطقه را به سمت تولید و یا خرید تسلیحات بیشتر یا حتی تسلیحات هستهای سوق دهد. در خوشبینانهترین سناریو، ادامه انبار کردن تسلیحات، علاوه بر آنکه خطرات ناشی از بدست گرفتن کنترل کشورهای منطقه از سوی گروههای افراطی را تشدید میسازد، با دامن زدن به جنگ سرد جدیدی در این منطقه، باعث اتلاف سرمایههایی می شود که برای اداره مشکلات رو به تزاید این جوامع ضروری است. نهایتاً ممکن است این احتمال که غرب آسیا و شمال آفریقا در آیندهای نزدیک به پناهگاه گروههای تبهکار تبدیل شود، مبالغه آمیز نباشد. این منطقه با تهدید فروپاشی از درون در آیندهای نزدیک روبرو است مگر آنکه راه حلی پیدا شود که حکومتها، مرزها و جوامع را یکبار دیگر مستقر و پابرجا کند.
5⃣ هیچکدام از این دشواریها، راه حلهای سادهای ندارد. کشورهای این منطقه در اقدامات یکجانبه تنها قادر به دستیابی به شمار اندکی از اهداف خود خواهند بود؛ در حالیکه رسیدن به اهداف بزرگتر صلح و ثبات بینالمللی و اداره مشترکات منطقهای، نیازمند همکاریهای بیشتری است.
6⃣ وقتی از بی معنا بودن بازی برد-باخت در دنیای امروز سخن میگوییم باید در نظر داشته باشیم که این اصل در مورد تعدد و تکثر هویتهای مذهبی و فرهنگی و قومی نیز صدق میکند. بازی برد-برد بین هویتها بدین معناست که چیرگی و اقتدار هویت و وحدت ملی به معنای تضعیف و حذف هویتهای متکثر مذهبی، قومیتی، فرهنگی و زبانی نیست؛ بلکه در تلاقی و تعاطی فرهنگها وهویتهای متکثری است که آموختهاند در کنار یکدیگر مسالمت آمیز زندگی کنند. کمک به بهبود حکمرانی بدون نیاز به براندازی آن دسته از نظامهای سیاسی که هنوز میتوانند با اصلاح رویههای ناکارآمد، خود را با دنیای جدید تطبیق بدهند و تقویت زمینههای همکاریهای مشترک منطقهای در مقابله با مشکلاتی که بنا به سرشت خود مستلزم خویشتنداری و چندجانبهگرایی هستند، باید ستونهای راهبرد منطقهای در این آینده نامطمئن باشند. تنها از این طریق است که میتوانیم بجای نابود کردن زیستگاه و فرصتهای مشترکمان ، یک نظم منطقهای پایدار و مستقل را ایجاد کنیم و منطقه قویتری را برای فرزاندنمان برجا بگذاریم.
🔻برای دریافت و مطالعه متن کامل این سخنرانی از لینک زیر استفاده کنید:
🔗 yon.ir/mKfmv
🆔 @centerforstrategicstudies
🌐 css.ir
▪️سامانه جامع و روزآمد مصوبات شورای شهر تهران
🔅مجلس شورای اسلامی و شورای کلانشهرها میتوانند با الگوگیری از این ایده، عملکرد خود را به مردم ارائه دهند
#شفافیت
#نظارت_همگانی
🆔 @TP4_ir
یکی از دوستان عزیزم از ژنو امكان پذیری و نقاط ضعف و قوت 'پتیشن(طومار/عریضه) الکترونیک' را بررسی کرده است و ارزیابی اولیه خود را برایم فرستاده است. دوستان دیگر هم در صورت تمایل می توانند به پخته تر شدن این بررسی کمک کنند.
کشورهای مختلف اروپایی و همچنين در كانادا و .. نمونه هایی از سایت های مخصوص پتیشن های الکترونیکی در جامعه تعبیه کرده اند. توجه به اين نكته مهم اين است كه این مکانیسم به هیچ روی کانالی برای تحقق و اجرای سریع مطالبات عمومی نیست؛ بلکه ظرفی تازه برای انتقال مطالبات به کنگره یا دولت هستند. از این رو، باید نمونه ای از نظر شکلی متفاوت ولی از نظر ماهیت و هدف یکسان با مکانیسمهای اجتماعی مطالبه جمعی مانند تظاهرات، رای دهی، و غیره دانسته شود.
در این مکانیسم ها اغلب با سقف معینی از امضای معمولاً پنهانی، "امکان" طرح یک مطالبه جمعی در دولت یا پارلمان مطرح می شود.
در انگلستان پس از 100 هزار امضا یک مطالبه "می تواند" در مجلس عوام طرح شود. اما معمولا 50 درصد از پتیشن هایی که به این رقم امضا می رسند پیش از طرح در پارلمان رد می شوند، چراکه فاقد صلاحیت لازم برای ارسال به پارلمان دانسته می شوند.
Directgov که پتیشنها را برگزار میکند، خود هم بازدارنده پتیشن های اضافی و غیر قابل قبول است. سایت پتیشن الکترونیک انگلیس از 2006 بالا اومده و در 2015 اصلاح شده است. در یک سال 36 هزار پتیشن ثبت شده که اغلب سرنوشت موفقی نداشته اند. چراکه برخلاف تصور عمومی پس از 100 هزار امضا، یک پتیشن به صورت خودکار وارد چرخه طرح در مجلس نمی شود؛ بلکه تنها صلاحیت لازم برای طرح را پیدا می کند و در نهایت پس از عبور از همه فیلترها و ارسال به مجلس، کمتر موارد این پتیشن ها شانس طرح پیدا می کنند.
از پتیشن های معروف موارد زیرهستند:
1.8 میلیون به پتیشن عدم ورود ترامپ امضا کردند
2016 تعداد 800 هزار امضا برای واکسن سراسری ممنژیت جمع شد که در پارلمان طرح شد.
2016 یک پتیشن برای خروج از اتحادیه ثبت شد که قبل از رفراندم بود. ولی رفراندم را تشدید و فضا سازی کرد.
نقاط مثبت:
•امکان ارتباط مردم و مسئولین را بیشتر می کند.
•در غیاب شیوه های قانونی مانند تجمعات مسالمت آميز، این روش یک راه حل مدنی جدید برای انتقال خواسته ها برای مردم فراهم می آورد.
• در کنار شیوه دریافت شکایات احمدی نژاد، می تواند یک راه حل معقول جایگزین برای جلب اعتماد عمومی باشد.
مشکلات و انتقادات:
• منتقدین در مورد این مکانیسم در کانادا و انگلستان می گویند انتظارات را بالا برده است. این واقعیت در ایران به شدت بیشتر می باشد. زیرا توقعات در ایران بسیار با واقعیت فاصله دارد.
• این سازو کار کمتر به مرحله اجرا می رسند و اغلب انبوه مطالبات و الزامات مالی و ساختاری ناشی از آن برای دولت و پارلمان بسیار تعهد آور است.
• ممكن است اسامی جعلى بنویسند.
• افراد از اعضای دیگر کمپین اطلاعی ندارند که بتوانند کمپینشان را به تحرک وادارند.
• پتیشن جرقه ای است که قرار نیست با طرحش کار در یک چرخه خودکار به جلو حرکت کند. بلکه این جرقه کوچک قرار است موتور محرک را استارت بزند ولی این موتور برای حرکت مدام به هیزم نیازدارد. بنابراین افراد شرکت کننده باید بتوانند مدام به خواسته و کمپین قدرت جدید و سوخت جدید وارد کنند. بنابراین، یک پتیشن موفق نیازمند پیگیری مداوم گروه های حامی آن است.
• این مساله یعنی در ادامه طرح یک پتیشن موفق نیروهای اجتماعی دوباره شروع به فضا سازی و انتشار نیروهای بسیج توده ها در عرصه عمومی می کند. به این ترتیب، دولت باید با آغاز این طرح خود را آماده تحرکات اجتماعی تازه بکند.
• به عبارتی وقتی حکومتی مکانیسم انتخابات را می پذیرد در واقع رقابت انتخاباتی و مناظرات انتخاباتی و شور و هیجان انتخاباتی را هم به جان خریده است. در مورد پتیشن ها همین مساله وجود دارد.
• از آن جايى كه معمولاً اطلاع رسانى كارشناسى مناسب از سوى دولت وجود ندارد، اين امر مى تواند موجب بالارفتن توقعات بى مورد شود. (يكى از كاربران زير پست مربوط زده بود كه "پس مى توان رفراندم را هم درخواست كرد)! و فضاى هيجان زده جامعه آمادگى دارد تا در صورت عدم برآورده شدن توقعات، دچار نوميدى و دلزدگى شود.
دوستی قدیمی از صدور حکم علیه خود بواسطه نوشته ای علیه یکی از وزیران گلایه کرده اند؛ آیا نوشته مورد شکایت قابل باز نشر در این شبکه است تا همگان بتوانند در مورد نقد بودن یا تهمت و افترا بودن آن قضاوت کنند؟ آیا دولت از ایشان شکایت کرد یا شخص؟ آیا دولت علیه ایشان حکم صادر کرده یا قاضی؟ آیا ادعای ایشان در مورد اینکه قاضی دفاعیات ایشان را پذیرفته قابل اثبات است؟ آیا ایشان به تفاوت میان بازپرس و قاضی در فرآیند احضار و بازجویی تا صدور حکم عنایت دارند؟ متاسفانه ایشان به جای تلاش برای کسب رضایت از شاکی باز هم بدنبال تهمت زدن به دیگران هستند؛ در عین حال امیدوارم بتوان مشکل ایشان را به نحو مناسب حل کرد.
Читать полностью…💚 در ستایش از یک اقدام بایسته و وزیری شایسته 💚
🖋 دکتر امیر سپنجی
@SCMEDIA
بنظرم یکی، دو ماه پیش بود که وزارت نیرو فراخوانی برای دریافت و ارزیابی رزومه های افرادی که خود را مناسب مدیریت روابط عمومی وزارت نیرو تشخیص می دادند، منتشر کرد.
من دکتر اردکانیان، وزیر نیرو را تا بحال از نزدیک ملاقات نکرده ام، تنها سابقه آشنایی ام با وی به یک تماس تلفنی چند دقیقه ای باز می گردد، زمانی که در شهر درسدن آلمان دوره ای پژوهشی را می گذراندم و به توصیه استاد بزرگ، مرحوم پروفسور وولفگانگ دونسباخ، با دفتر دکتر اردکانیان تماس گرفتم. بهار سال ۲۰۱۵ میلادی، که در آن زمان، وزیر فعلی، رییس دانشگاه آب سازمان ملل بود و دفترش در مرکز تجارت جهانی شهر درسدن آلمان قرار داشت.
با دفتر دکتر اردکانیان که تماس گرفتم و خودم را معرفی کردم، مسوول دفتر گفت، تنها می تواند وقت یک تماس تلفنی پنج دقیقه ای برای دو هفته بعد بدهد. من هم با اندکی تعجب و البته اکراه، پذیرفتم.
دو هفته بعد، در ساعت مقرّر، از دفتر وی تماس گرفتند و گفتگوی پنج دقیقه ای ما حدود چهل دقیقه به طول انجامید.
الغرض، از آن گفتگو و تجارب دکتر اردکانیان، بسیار آموختم. تا اینکه چند ماه قبل، زمزمه هایی درباره معرفی وی برای وزارت نیرو شنیدم. شکی نداشتم که انتصاب فردی با آن توانمندی و شایستگی های جهانی و بین المللی برای کشورمان ایران، بسیار بسیار مغتنم خواهد بود. اما راستش تنها دغدغه ام این بوده و هست که ایشان در این فضای آلوده سیاسی و مملو از توقعات باندی و جناحی و رانتی، بتواند از تخصص و توان کارشناسی اش برای نجات ایران از بحران کم آبی و تولید انرژی های پاک و ارزان استفاده کند.
پس از رای اعتماد مجلس به وی، کمابیش اخبار آن وزارتخانه را پیگیری می کردم، تا آنکه مطلع شدم دفتر وزیر نیرو برای انتخاب مدیر روابط عمومی وزارتخانه، فراخوانی منتشر کرده است.
منهمبا آنکه، تجارب تلخ فراوانی از عدمشایسته گزینی و رانت خواری ها و فامیل بازی ها در انتصابات سازمانی را پشت سر گذاشته ام، با کمال تواضع و البته به دلیل شایستگی ها و توانمندی های علمی و اجرایی که به لطف خداوند در وجود خودم می بینم، فرم درخواست همکاری را پر کرده، همراه با رزومه ام ارسال کردم.
اینماجرا گذشت، تا دیروز (سه شنبه، پنجم دی ماه ۱۳۹۶) که از دفتر وزیر نیرو تماس گرفتند و گفتند ایمیلی برایتان ارسال شده که باید مطالعه کنید و بازگردانید.
در آن ایمیل آمده بود که ۱۵۴ داوطلب، درخواست همکاری شان را ارسال کرده بودند و از آن میان، با بررسی مدارک، ۲۷ نفر به دور بعدی راه یافته اند.
علاوه بر این، توضیح داده بود که همان دیشب، آزمونی تماما الکترونیک برای این ۲۷ نفر برگزار می شود. به این نحو که ساعت ۶ بعدازظهر، پرسش ها برای افراد ایمیل می شود و تا ساعت ۱۱ شب، باید این پرسش ها پاسخ داده شده، مجددا به دفتر وزیر ایمیل شود.
من هم روزهای سه شنبه تا حدود ساعت ۶ عصر، با دانشجویان عزیز کارشناسی ارشد کلاس دارم. به هر طریق، و با پشت سر گذاشتن ترافیک پر حجم شبانه تهران، ساعت ۹ شب به خانه رسیدمو پرسش های جالب، جذاب و مفصّل ارسالی را تا ساعت ۱۱ شب پاسخ دادم. البته زمان پاسخگویی اندک بود، چون به هرحال منکمی دیر رسیدم. جالب آنکه، فرمت فایل ارسالی پی دی اف بود و راس ساعت یازده شب، هر چه کردم نتوانستم که حتی کلمه ای بر پاسخ هایم به شش سوال ارسالی بیفزایم. این هم احتمالا از شگردهایی بوده که وزیر محترام، از مدیران بین المللی و بویژه آلمانی آموخته است 😉
اما فارغ از همه این ماجراها و نتیجه احتمالی این فرایند، می خواهم از این اقدام جالب و شایسته وزیر محترم و متخصص نیرو، تقدیر و تشکر کنم و از این که تلاش می کند حتی با اقداماتی سمبُلیک، فضای مدیریت ها و انتصابات رانتی و غیر کارشناسی در کشور را، که به نا امیدی گسترده و نگرانکننده متخصّصان، جوانان و عموم مردم منجر شده، به چالش بکشد و تغییر دهد، امتنان قلبی خود را ابراز دارم.
امیدوارم روز به روز، کشور ما شاهد مدیرانی متخصص تر و شایسته تر باشد و لحظه به لحظه فضا برای افراد ناتوان و نادان، که تنها مزیت شان ارتباطات فاسدشان است، تَنگ و تَنگ تر شود، انشالله 🌹🙏
#مدیریت
#ایران
#اردکانیان
@SCMEDIA
اهدای لوح مراسم بزرگداشت دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی روز سهشنبه 5 دیماه 1396 در انجمن
@anjomanmafakher
دکتر حسام الدین آشنا در مراسم بزرگداشت دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی روز سهشنبه 5 دیماه 1396 در انجمن
@anjomanmafakher
⚠️ بحران باروری، ادعایی غیرمستند و غیر علمی است!
🔵 دکتر میمنت حسینی چاوشی محقق و جمعیتشناس در دانشگاه ملی استرالیا به ارائه پژوهشی درباره "تحولات فرزندآوری و باروری در ایران" پرداخت. اهم نکات این گزارش مهم و متفاوت به شرح زیر است:
1⃣ حدود ۵۰ درصد زنان ایرانی تا ۲۲ سال اولین فرزند خود را به دنیا میآورند. با گذشت زمان بیفرزندی به دلیل عدم ازدواج افزایش یافته و بیفرزندی در عین ازدواج کردن کاهش یافته است. باروری در بازه ۵ ساله اخیر روند افزایشی داشته و حدود ۲ درصد بوده که همان سطح جانشینی است. این افزایش ناشی از جبران باروری به تاخیر افتاده در سالهای گذشته است.
2⃣ تعداد فرزندان زنان ایرانی تقریبا وضعیت متعادلی دارد. تقریبا ۳۲ درصد تک فرزند، تقریبا ۳۲ درصد ۲ فرزند و تقریبا ۳۲ درصد ۳ فرزند دارند. در نهایت میتوان گفت برخلاف برخی سخنان غیرمستند و غیرعلمی در ایران بحران جمعیتی در بحث باروری نداریم و نرخ باروری در همان حد سطح جانشینی است.
3⃣ کاهش فرزندآوری بیشتر ناشی از عدم ازدواج است. ناباروری و یا عدم تمایل به فرزندآوری تاثیری در کاهش فرزندآوری ندارد. به همین دلیل باید سیاستهای تسهیل ازدواج و فرزندآوری توسط دولت اجرا شود.
4⃣ میزان باروری کل در ایران در سال ۱۳۸۵ به حدود ۱.۹ فرزند و در سال ۱۳۹۰ به حدود ۱.۸ کاهش یافت اما برخی آنرا پایینتر از سطح واقعی یعنی در حدود ۱.۵ و حتی ۱.۳ فرزند برآورد کردند که غیرواقعی بود.
5⃣ حتی با استناد به مطالعات مقطعی (نه نسلی)نتیجه گرفته شد که در صورت تداوم این روند پایین باروری، جمعیت با رشد منفی و حتی انقراض تدریجی نسل روبرو خواهد شد. این نگرانیها با واقعیت همخوانی نداشت.
6⃣ با توجه به اینکه نسل متولدین بعد از انقلاب هنوز در سنین باروری به سر میبرند و باروری خود را تکمیل نکردهاند، در دهههای آینده نیز جمعیت با رشد مثبت افزایش خواهد یافت.
7⃣ اعلام شیوع بیفرزندی و تکفرزندی در جامعه عموما بر اساس نتایج تحقیقات نمونهای بوده است که قابلیت تعمیم ندارند.
8⃣ افزایش بیفرزندی در گروههای سنی جوانتر به دلیل تاخیر در فرزندآوری است و ممکن است بسیاری از زنان بدون فرزند بخواهند در آینده فرزندآوری را تجربه کنند.
9⃣ میزان باروری در سال ۱۳۹۰ در نقاط شهری ۱.۷ و در نقاط روستایی ۲.۱ فرزند بوده که بیانگر به حداقل رسیدن تفاوتهای روستایی-شهری باروری در ایران است.
🔟 بررسیهای اخیر حاکی از این است که قصد و نیت فرزندآوری زنان همچنان تداوم دارد و تعداد فرزندان ایدهآل آنان بیش از دو فرزند است. به دلیل ساختار جوان جمعیتی و حضور نسل متولدین دهه ۱۳۶۰ در سنین باروری، در سالهای آینده تعداد موالید هرچند رو به کاهش ولی همچنان رشد مثبت جمعیت را تضمین خواهد کرد.
🔻مطالعه متن کامل گزارش:
🔗 yon.ir/c1lAe
🆔 @centerforstrategicstudies
🌐 css.ir
📕📗📘 گزارش تحولات و وضعیت جمعیت در جمهوری اسلامی ایران دارای فصول زیر است:
⭕️ تحولات جمعیت در بستر اقتصادی-اجتماعی ایران
⭕️ تحولات باروری و فرزندآوری در ایران
⭕️ تحولات ازدواج و خانواده در ایران
⭕️ وضعیت مرگ و میر و سلامت در ایران
⭕️ مهاجرت داخلی و شهرنشینی
⭕️ ایران در بستر مهاجرتهای بینالمللی
⭕️ تغییرات ساختار سنی جمعیت؛ پیامد و الزامات سیاستی
⭕️ جمعیت، منابع و محیط زیست
🆔 @centerforstrategicstudies
✅ متن کامل این گزارش ۲۴۱ صفحهای در قالب فایل PDF جهت دریافت و مطالعه منتشر میگردد.
🌐 css.ir
⭕️ تحولات و وضعیت جمعیت در جمهوری اسلامی ایران
1⃣ جمعیت و ابعاد گوناگون آن همواره ذهن سیاستگذاران و صاحبنظران را به خود معطوف کرده است. سیاستگذاران و طراحان برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی در مطالعات خود به روابط متقابل متغیرهای تاثیرگذار در تحول اقتصادی و اجتماعی میپردازند و شاید مهمترین متغیری که در سیاستگذاری بهعنوان مبنای محاسبات در نظر گرفته میشود جمعیت و دگرگونیهای آن در گذشته، حال و آینده است.
2⃣ تحولات جمعیت ایران در طول چند دههی گذشته، بهویژه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گسترده و چشمگیر بوده است. حجم جمعیّت از حدود ۱۹ میلیون نفر در سال ۱۳۳۵ به ۷۵ میلیون نفر در سرشماری ۱۳۹۰ و ٧٩ میلیون و ٩٢٦ هزار و ٢٧٠ نفر در سال ١٣٩٥ رسیده است. بررسیها حاكی از آن است كه عليرغم تنوع در شرايط اقتصادي اجتماعي و فرهنگي استانهای ايران، نوعي همگرایی در رفتارهاي باروری به وجود آمده و باروری زیر سطح جايگزينی فراگير شده است. در واقع، میتوان گفت هدف برنامهی تنظیم خانواده در زمینهی تعدیل نرخ رشد جمعیت سالانه و کنترل موالید، حتی زودتر از زمان پیشبینیشده، محقق شده است. اگرچه بازنگری در سیاست جمعیتی مصوب سالهای اواخر دههی ۱۳۶۰ و اوائل دههی ۱۳۷۰ در دستور کار سیاستگذاران قرار گرفته است، اما همچنان پرسش از چیستی سیاستهایی اجرایی مناسب جمعیتی برای جامعه ایرانی بیپاسخ مانده است.
3⃣ سیاست جمعیتی فراتر از کاهش و افزایش موالید است و همهی رفتارهای اجتماعي و انسانی موثر بر متغيرهای جمعیتی را دربر میگيرد. این سیاستها بنیان و پایههای اساسی سیاستگذاری موفق در سایر حوزهها هستند و تبعات منفی شکست آنها به حوزههای سیاستی دیگر سرایت خواهد کرد.
لذا بازخوانی و مرور سیاستهای جاری و گذشته از منظر کیفیت سیاستگذاری از اهمیت ویژهای برخوردار است.
4⃣ سیاستهای جمعیتی باید با توجه به تحولات و ساختار جمعیتی موجود طراحی و همواره مورد ارزیابی و تجدید نظر قرار گیرند. عدم شناخت درست تحولات جمعیتی و نگرش تکبعدی به این تحولات موجب ارائه طرحها و برنامههای جمعیتی بصورت ناقص و یا شتابزده میشود که در صورت اجرا نه تنها مفید و موثر نخواهند بود بلکه گاه به فجایعی غیر قابل جبران منتهی میشود. به عبارت دیگر موفقیت در این عرصه مستلزم نگاه درازمدت، علمی و کارشناسی است. در سالهای گذشته تغییرات شدید در روندهای جمعیتی ایران و وجود دستگاههای متعدد و موازی تصمیمساز، موجب تشتت آراء در سیاستگذاریهای کلان جمعیتی شده است. امید است که سیاستگذاران، ورود پژوهشگران و متخصصان دانشگاهی به موضوع سیاستگذاری جمعیتی را مغتنم شمرده و با بهرهمندی از این آثار، شناخت دقیقتری از مسائل سیاستی در این حوزه حاصل و کیفیت سیاستگذاریهای اجتماعی و فرهنگی در کشور افزایش یابد. بدیهی است این امر نقش و مشارکت دانشگاه و دانشگاهیان را در بهبود مدیریت جامعه تثبیت خواهد کرد.
🔻فایل pdf خلاصه مدیریتی گزارش تحولات جمعیتی ایران، در پُست بعدی قابل دریافت و مشاهده است.
🆔 @centerforstrategicstudies
🌐 Css.ir
⚠️ ضرورت اصلاح ساختاری
⚽️ گزارش دستاوردها، اقدامات و چالشهای وزارت ورزش و جوانان در دولت یازدهم
🔻دریافت و مطالعه متن کامل گزارش:
🔗 yon.ir/xwO9Q
🆔 @centerforstrategicstudies
🌐 css.ir
http://sharenovate.com/posts/511
بودجه، خون دولت، خون ملت ...!
امیر ناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
زمانی که صنیعالدوله هدایت، در بهمن ۱۲۸۹ داشت نخستین لایحهی کامل بودجه دولت را به مجلس میبرد، توسط یک تبعهی گرجی ترور شد تا نخستین بودجه در ایران با خون آغاز شود! هرچند آن لایحه در مجلس تصویب شد تا دولت ایران در سال ۱۲۹۰ بودجه رسمی پیدا کند.
بودجهریزی مدرن در ایران با نهضت مشروطه آغاز شد. تا پیش از مشروطه نظام بودجهریزی چیزی فراتر از خزانهداری نبود.
اما در سال ۱۲۸۵ با تصویب قانون اساسی مشروطه بود که دولت بنا به بندهای ۱۸ و ۲۰ قانون اساسی تن به نظارت نمایندگان مردم داد. اگرچه در سال ۱۲۸۶ اولین بودجه تنظیم شد، و در مقدمه آن آمده بود: «مالیه مملکت به منزله خون است در بدن»؛ اما تا پس از بازگشایی مجلس بودجهای تنظیم و تصویب نشد.
پایبندی ضعیف نظام اداری به بودجه تا همین سالها نیز ادامه دارد و نظام بودجهریزی علیرغم پیشرفتهایی که داشته، اما در یک اصل مشترک بوده است: «عدم جذب مشارکت و نظارت عمومی»!
به عبارت دیگر دولتها توسعهخواه بوده باشند یا نه؛ توسعه، برنامهریزی و بودجهریزی را بدون همراهی مردم امکانپذیر میدانسته است. در ذهن سیاستورزان ایرانی، هنوز نه مشارکت مردمی و نه کسب مشروعیت عمومی هیچیک جایگاهی ندارند.
📈گذار بودجهریزی از دولتی به ملی
بودجه ۹۷ را میتوان گذار به نسل جدیدی از بودجهریزی دانست. برای نخستین بار است که حساسیت عمومی نسبت به بودجه را جامعهی ایرانی درک میکند.
رشد فناوری اطلاعات و شبکههای اجتماعی اصلیترین عامل این گذار است. به این ترتیب است که تقاضای عمومی بر عرضه دولتی پیشی گرفته است. تقاضا و انتظارات جامعهی ایرانی از بودجهریزی دولتمردان جلوتر رفته است و نظام اداری نتوانسته است که پابهپای این انتظارات رشد کند.
به نظر میرسد این حساسیت عمومی بالا به همراه زیرساخت فناوری اطلاعات نویدبخش ورود جامعهی ایرانی به دورهی جدیدی از بودجهریزی است، که آن را میتوان «بودجهریزی ملی» در مقابل «بودجهریزی دولتی» نامید.
📈چالش اصلی بودجه ۹۷
اعتراضات به بودجه ۹۷ حول سه محور عمده است:
۱)موضوعاتی اجتماعی مانند عوارض خروج
۲)نسبت بودجه پایین موضوعات مهمی مانند محیطزیست در مقایسه با موضوعات کماهمیتتر ولی با بودجه بیشتر
۳)بودجه نهادهای خاص (خصوصا فرهنگی) که اغلب هم در سرفصل آموزش و پژوهش قرار دارند و به این ترتیب نهاد علم، فناوری و نوآوری خواسته یا ناخواسته اصلیترین بخش اعتراضات مردمی است، هرچند معترضین آگاه به این ارتباط نباشند.
اعتراضات در خصوص تخصیص بودجه به نهادهای غیردولتی و عموما وابسته به سیاستمداران قدیمی و وابستگان آنها بخش عمدهای از پیامهای دستبهدست شده در شبکههای اجتماعی بوده است.
با توجه به این واقعیت که تخصیص بودجه به نهادهای غیردولتی خصوصا در سه حوزهی رفاه اجتماعی، فرهنگی و آموزش-پژوهش در همهی دنیا امری متداول است؛ به نظر میرسد اعتراض اصلی عمومی نسبت به گیرندگان و نحوهی هزینهکرد این بودجهها است. به عبارت دیگر به نظر میرسد مردم اعتماد ندارند که این بودجهها واقعا در مسیر درست و در جهت نیازهای واقعی آنان هزینه خواهد شد.
📈دعوت به چالش ملی #شفاف_شو
در کشورهای توسعهیافته، هم سازمانهای دولتی و هم نهادهای غیردولتی دریافتکننده بودجه ملزم به رعایت الزاماتی از جمله موارد زیر هستند:
۱-شفافیت هزینهکرد: این نهادها موظف هستند تا هرسال نحوه تخصیص بودجه خود را به صورت عمومی و قابل دسترس برای تمامی شهروندان منتشر نمایند. این شفافیت نه تنها در خصوص هزینهها، بلکه در خصوص حقوق مدیران ارشد خود و همچنین نحوه واگذاری پروژهها به پیمانکاران نیز هست.
۲-دسترسی به خروجیها: پروژهها، از جمله پروژههای مطالعاتی که با هزینه بودجه دولتی انجام میشود، باید قابل دسترس برای تمامی شهروندان باشد، و حتی بالاتر از آن مالکیت فکری خروجیها (مثلا اگر اختراعی از آن ایجاد شود) به صورت غالب به مالکیت دولتی درآمده، هر چند بخشی از آن به عنوان پاداش به مخترع داده میشود (مانند قانون بای-دل در آمریکا).
به این ترتیب برای پاسخ به این تردید عمومی و اعتراضات مردمی یک راه آن است که نهادهای مورد اعتراض به صورت داوطلبانه وارد چالش #شفاف_شو شوند. در فقدان قوانین مناسب شفافیت در کشور، این نهادها میتوانند داوطلبانه به عضویت چالش #شفاف_شو درآمده و تعهدات زیر را بپذیرند:
الف-انتشار داوطلبانه و با حق دسترسی عمومی به ۱)هزینهها، ۲)پیمانکاران، ۳)حقوق و درآمد مدیران ارشد
ب-انتشار آزاد هر گونه فعالیتی که بر پایهی بودجه ملی به دست آمده است؛ اعم از گزارش پروژههای تحقیقاتی و فناورانه
اگر این محتوا را میپسندید برای تبدیل این خواسته به یک مطالبهی ملی آن را برای دیگران فوروارد کنید.
@ShareNovate
🔴 آلودگی هوا، دگرگونیهای اقلیمی و آینده پرمخاطرهی ایران
🖋عباس آخوندی - ۲۷ آذر ۹۶
🔻قسمت دوم
🔹قطعا این یادداشت در پی آن نیست که به دلیل بزرگ بودن صورت مساله آن را حذف کند. لیکن در پی طرح سؤال «سودمندی نهایی» این راهکارها و رفع ریشهی اصلی مشکل و بهوجود آورنده وضع موجود است. تا کنون در مجموعهی مطالب طرح شده در اینباره کمتر با مفهوم ضرورت رعایت توان و ظرفیت اقلیمی مناطق و خردهاقلیمها مواجه می شویم. مشکل اصلی این است که تمنای توسعهی اقتصادی و امکان انتقال آب در مسافتهای طولانی پذیرش محدودیت توان اقلیمی را از فرهنگ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ما زدوده است. آیا وقتی اصفهانیها با ذوق و شوق از ذوبآهن اصفهان و انتقال فولاد کاوه از بندرعباس به اصفهان تحت نام فولاد مبارکه و گسترش صدها صنایع آببر در اقلیم نیمهبیابانی و خشک اصفهان استقبال کردند، فکر میکردند که عاقبت این کار خشک شدن زایندهرود و تشنگی مفرط شرق اصفهان خواهد شد؟ آیا وقتی تهرانیها از رشد سریع تهران و افزایش روزانه قیمت املاک، استقرار انواع صنایع و خدمات و فزایندگی سهم تهران از تولید ناخالص داخلی سود میبردند و جمعیت این منطقه به بیش از سیزده میلیون نفر رسید میتوانستند فکر کنند که روزی با وضعیتی مواجه خواهند شد که اگر تمام آبهای روددرهها و حوزهی آبریز تهران، كرج و طالقان را هم به تهران بیاورند باز امکان رفع عطش تهران را ندارند؟ آیا اکنون که کرمانیها و یزدیها در صدد انتقال آب از مسافتهای دور؛ از خلیج فارس به این خطهها هستند و باز درصدد استقرار صنایع آببر فولاد و معدنی در این مناطق هستتند، کوچکترین اندیشهای به پیآمدهای تغییر اقلیم در این مناطق میکنند؟ آدمی باید در عجب باشد که کرمانیها اثار توسعهی بیش از حد باغهای پسته در رفسنجان و فرونشست زمین را میبینند و باز به مخاطرهی تغییر اقلیم نمیاندیشند. هنوز تمنای اتصال دریای خزر به خلیج فارس در سر عدهای زندهاست. هنوز گروهی در صدد انتقال آب دریای مازندران به سمنان هستند. گروهی راهکار دریاچه ارومیه را انتقال آب خزر به ارومیه میدانند. جمعی پیشنهاد انتقال آب دریای عمان به زاهدان و مشهد را دارند. گناهِ این وضعیت و رواج این خواستهها و اندیشهها، به گردن هیچ کس انداخته نشود. این معدل خرد عمومی غالب در ایران در سدهی گذشتهی است. و تا جهت بازاندیشی در مبانی آن تلاشی نشود، و خرد عمومی متوجه ناکارآمدی ادامهی وضع موجود نگردد این تکرارها تداوم خواهند داشت.
🔸از آن گذشته فرض شود که با انتقال آب، مشکل کمبود آب مرتفع شد که تا کنون حتی یک نمونهی موفق هم وجود نداشتهاست؛ آیا تمام مشکلات زیستی کلانشهرها مرتفع خواهند شد؟ مگر اقلیم فقط دسترسی به آب است؟ گرم شدن و آلودگی هوا، فرونشست زمین و آلودگی خاک را چه باید کرد؟ درست است که با فناوریهای نوین امکان تامین آب، برق و سایر خدمات در هر نقطه از کره زمین به شرط پرداخت قیمت آن وجود دارد لیکن، آیا تصور میشود که بشر میتواند به جنگ محیط زیست و تغییرات اقلیمی برود؟
🔹چرا یکبار برای همیشه پذیرفته نمیشود که در تمام کلانشهرهای کشور بیش از توان اقلیمیشان بارگذاری شده و باید بار آنها سبک شود. نویسنده که خود در سطح سیاستگذاری و مقامهای بالای اجرایی حضور داشته و دارد کمتر با مفهوم محدودیت اقلیمی و سبک کردن بار کلانشهرها در نظام برنامهریزی در مجامع تصمیمگیری اصلی کشور مواجه بودهاست. از آمایش سرزمین زیاد گفته میشود لیکن، نه به مفهوم اعمال محدودیتهای اقلیمی و جلوگیری از بارگذایهای سنگین و سپس انتقال آب در مسافتهای طولانی بلکه، بالعکس از این مفهوم به منظور اثبات ضرورت تامین آب، برق و خدمات برای همین توسعههای ناموزون وحل مسائل آنها مراد میشود. آیا صنعتی در ایران بودهاست که برنامه انتقال ۲۰ سالهی خود را از کلانشهرها به مناطق اقلیمی مساعد برنامهریزی کردهباشد؟ هیچبار شنیده شدهاست که حداقل ادامه توسعهی صنایع فولادی فعال در اصفهان به بندرعباس که جایگاه اصلی آن بودهاست انتقال یابد؟ و یا برنامه انتقال صنایع خودرو از منطقهی کلانشهری تهران به کنار دریای عمان مورد بحث بودهاست؟ در برابر آن، هنوز تمناها و وعدههای بزرگ انتقال آب در مسافتهای طولانی جذابترین و پرطرفدارترین سخنی است که از زبان سیاستمداران شنیده میشود.
🔻پایان قسمت دوم - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
سهم خواهی رادیدم.نعل وارونه بخش سیاسی شده صدا و سیما در دامن زدن به پویش سفارشی پشیمانی خوب از کار درنیامده است.شما که امکانات دارید! پس بیشتر تلاش کنید،بیشتر از بی بی سی و من و تو استفاده کنید، فیلم های آرشیو محرمانه را بیرون بکشید، از نویسندگان خلاق تری استفاده کنید؛ شاید بشود.
Читать полностью…🚰طرح ساخت 50 سد در ایران به دلیل کمآبی لغو شد.
در دوماهه اخیر، میزان بارشها در 17 استان ایران تنها 40 درصد میزان معمول بوده است.
🌐International Rivers
@safhehavval