«گِلام» گالیور و «سوباسا اُزارا»ی فوتبالیستها
(محمد فاضلی)
✅ داستانهای گالیور نام مجموعه انیمیشنی است که در سال 1968 بر اساس رمانی از جاناتان سوئیفت ساخته شده و در ایران دهه 1360 پخش شد. «گِلام» شاید مشهورترین شخصیت این مجموعه باشد. آدمی کوچک از شهر لیلیپوت با صداپیشگی شهاب عسگری که هنوز تکه کلام «من میدونم ما موفق نمیشیم» یا «من میدونم کارمون تمومه» او در ذهن ایرانیان بسیاری به یادگار مانده است.
✅ مجموعه انیمیشن «کاپیتان سوباسا اُزارا» که در ایران با عنوان فوتبالیستها پخش شد، محصول 1981 ژاپن است. این مجموعه داستان نوجوانی به نام سوباسا است که در کنار دیگر نواجوانانی نظیر «واکی بایاشی» (دروازهبان افسانهای مجموعه) و «کوجیرو یوگا» رقیب سوباسا که در نسخه ایرانی انیمیشن نام او را «کاکرو» نهادهاند، و دیگرانی نظیر «تارو میساکی» بالاخره قهرمان جام جهانی جوانان میشوند.
انیمیشن فوتبالیستها نهایت کارهای تخیلی در دنیای فوتبال است. زدن شوتهای حیرتانگیز، سوار شدن بازیکنان بر شانه یکدیگر برای دفع توپ، حرکات تخیلی در بازی با توپ، شکستناپذیری، و مهمتر از همه، بیتوجهی به زمان. بیزمان بودن بارزترین ویژگی حرکات در کارتون فوتبالیستهاست. حرکت توپ در یک مسیر کوتاه ممکن است ده بیست ثانیه طول بکشد، و انجام حرکاتی که در دنیای واقعی شاید ده دقیقه زمان ببرد در کسری از ثانیه صورت میگیرند.
✅ «سوباسا اُزارا» و «کاکرو یوگا» قهرمانان حیرتانگیز، بیشکست، و بیمحدودیت هستند که از پس هر کاری برمیآیند حتی اگر آن کار شکست دادن تیم ملی برزیل یا آلمانی باشد که دههها از ژاپن در فوتبال جلوتر هستند. موسیقی ابتدایی و انتهایی متن انیمیشن کودکان را به هیجان میآورد، و هر کدام را به کاکرو یوگا یا سوباسا تبدیل میکرد. یادم هست مفسران فوتبال دهه 1990 تلویزیون ایران گاه از این سخن میگفتند که ساخته شدن چنین انیمیشنی بخشی از برنامهریزی ژاپن برای پیشرفت در دنیای فوتبال است. این درست مصادف بود با ایامی که لیگ فوتبال ژاپن راهاندازی شده بود و نمادی از نظم و پیشرفت و بهکار گرفتن بازیکنان بزرگ اما پا به سن گذاشته دنیای فوتبال بود.
✅ دو نگاه به دو دنیای ایران امروز ما بیشتر قابل تشخیص است. نگاه اول، تصویری از «گِلام» گالیور است؛ «من میدونم نمیشه». آدمهایی، کارشناسانی، متخصصانی و مدیرانی از پیشباخته، نااُمید و منشأ افسردگی؛ هیچ صدای امیدی از ایشان برنمیخیزد. نگاه دوم، بیشتر «سوباسا»یی است. آدمهایی و مدیرانی که گویی پای بر زمین واقعیت ندارند، محدودیت نمیشناسند، و درست مثل انیمیشن فوتبالیستها، زمان برایشان معنا ندارد؛ گویی میتوان یک توپ فوتبال را شوت کرد و چند دهثانیه در هوا بماند، یا دروازهبانی در میانه بازی از تیر دروازه با حرکات محیرالعقول بالا برود و توپ را دفع کند. گویی نیروی جاذبه، زمان، قدرت انسانی و هر محدودیت دیگری بیمعناست.
✅ «گلام»ها بیش از اندازه به زمین چسبیدهاند و تکان نمیخورند؛ و «سوباسا»ها بیش از اندازه روی هوا هستند. گلامها یأسآورند، و سوباساها ترسآور.
✅ ما نه لیلیپوتیهای پانزده سانتیمتری هستیم که مشکلات این کشور – از مسأله آب گرفته تا تنش در سیاست خارجی، آسیبهای اجتماعی و ... – کارمان را تمام کنند؛ و نه «سوباسا» و «کاکرو»هایی که بیمحدودیت، با اتکا به یک موسیقی هیجانانگیز، با نیروی همدلی و بدون آنکه اسباب بزرگی فراهم کرده باشیم، قهرمان جام جهانی فوتبال شویم (در جهان توسعهیافته جایی برای خود دست و پا کنیم).
«گلام» بودن رفع تکلیف و مسئولیت؛ و «سوباسا» شدن عین توهم و فریب است. «گلام»ها جهان را نمیسازند، و «سوباسا»ها قطعاً در تخریب آن نقش مهمی ایفا میکنند.
✅ دنیای آینده ما را واقعبینانی خواهند ساخت که نه افسردگی دارند و نه توهم، بلکه بر زمین واقعیت راه میروند، حد و اندازه توان خود و هموطنان خود را میدانند، به نیروی جاذبه و نیروهای اجتماعی و اقتصادی باور دارند، منطق جهان واقعیت را درک میکنند، و بیش از هر چیز اهمیت زمان را درمییابند. تصمیمهای سخت میگیرند، هزینه اجرای آنها را برآورد میکنند، درباره تصمیمها و هزینههایشان با دیگران سخن میگویند، و برای تحمل هزینه هر تصمیمی، تقسیم کار میکنند. آرزوهای بلند دارند اما برای تحقق آنها گامهای کوچک برمیدارند؛ به خودشان اعتماد دارند و برای خلق اعتماد در دیگران از هیچ کاری دریغ نمیکنند؛ خودشان را برای زحمات و پرداختن هزینهها آماده کردهاند، اما حد و اندازه ظرفیت دیگران برای هزینه پرداختن را محدود میدانند. اینان به محدود بودن دانایی و توانایی باور دارند، و به همان اندازه به بیپایان بودن امید، معتقدند؛ خطر ناامیدی و توهّم را نیز دریافتهاند.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
یادش به خیر «خانواده دکتر اِرنِست»
(محمد فاضلی)
✅ انیمیشن پنجاه قسمتی «خانواده دکتر ارنست» ساخته استودیو «نیپون انیمیشن» ژاپن در سال 1981 میلادی (1360 شمسی) است که برای کودکان و نوجوانان دهه 1360 ایران کاملاً آشناست. ساختهای برگرفته از رمان «خانواده سوئیسی رابینسون» که شرح داستان پزشکی سوئیسی است که با خانوادهاش شهر بِرن سوئیس را به مقصد استرالیا ترک میکند. کشتی حامل ایشان در میانه راه غرق میشود و دکتر ارنست و اعضای خانواده (همسر دکتر ارنست، فلون دختر ده ساله، جک سه چهار ساله، و فرانس جوان) در نهایت با قایق خود را به جزیرهای متروکه میرسانند و به مدت یک سال در این جزیره چه سختیها که نمیکشند. خانوادهای که در انزوای از جهان بیرون و در آرزوی گریز از فضای زیبا ولی ناخوشایند و خشن جزیره متروکه، روی درخت خانه میسازند، کشاورزی را از نو گسترش میدهند، تیروکمان درست میکنند، شکار میآموزند و با دو بز موجود در جزیره کارشان راه میافتد؛ اما یک چیز دست از سرشان برنمیدارد: گریز از جزیره متروکه و قدم گذاشتن به دنیایی که آرزوی آنرا دارند.
✅ دکتر ارنست هر تدبیری به خرج میدهد و آنا همه گونه همراهی میکند تا خانواده ناامید نشود و رخدادهای ناخوشایند جمع را از پا درنیاورند. فلونه دختربچه شیطانی است که شگفتیهای جزیره برایش جالب است، و جک گویی هنوز ناآگاهتر و بیدفاعتر از آن است که بداند در کجا زندگی میکند؛ اما فرانس پس از مدتی امیدواری به گذر کشتیها از نزدیک جزیره متروکه، کم کم میبرد. او برای زندگی در جزیره متروکهای که هیچ کشتیای از نزدیکی آن عبور نمیکند، پا به راه سفر نگذاشته است.
✅ این روزها زندگیهای بسیاری از خانوادههای ما شبیه زندگی «خانواده دکتر ارنست» شده است. پدرهای بسیاری تصور میکنند میتوانستهاند در دنیایی دیگر (استرالیای دکتر ارنست) کار و زندگی بهتری داشته باشند، اما فعلاً همه حواسشان به تدبیر کردن زندگی خانواده در میان سختیهاست و نیمنگاهی به ساختن قایقی که روزی روزگاری برای رفتن بهکار بیاید، و در عین حال نگران روحیه خانواده هستند.
✅ مادران بسیاری همچون همسر ارنست، نگران بچههایی که معلوم نیست آیندهشان چه میشود در میان جامعهای که شغل و کار در آن کمیاب و خطراتش (از کودکآزاری تا اعتیاد) بسیار است. کوچکترها هنوز نمیدانند کجا هستند و سرشان به بازی گرم است، و فلونهها شیطنتهای خاص خودشان را دارند. عین چند دختر نوجوانی که گاهی کنار پارک نزدیک خانه ما در مسیر رفتن به سمت چند مغازه بخش تجاری شهرک، شیطنتآمیز روسریهایشان را برمیدارند، گوشیهای موبایلشان را به هم نشان میدهند و بعد میزنند زیرخنده، گاهی هم سیگار میکشند.
✅ حال جوانان از همه بدتر است، عین احوالات فرانس خانواده دکتر ارنست است. درسخواندهای که برایش در جزیرهای که نهایت صناعت و خلاقیت، ساختن تیروکمان و شکار یا کشاورزی بدوی است، کاری پیدا نمیشود. ازدواج هم ممکن نیست، و از آن رؤیاها که در سر پرورانده است، خبری نیست. زندگی در ساحل پایان مییابد، با نگاهی خیره به جایی که نمیدانند کجاست.
✅ جزیره متروکه خیلی زیباست، گلها، آبشارها، درختان گرمسیری، و حتی خانهای که بر بالای درختی تنومند بنا شده است. این همه زیبایی در برابر حس نگرانی از آینده، جز بازیچه کنجکاویهای فلونه شدن ارزشی ندارد. حس متروکهبودن، و دست نیافتن به آیندهای که برای آن پای در راه سفر گذاشتهاند، خانواده دکتر ارنست را میآزارد و آرام و قرار ندارند.
✅ گزارش روندهای جهانی مهاجرت نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران با داشتن یک میلیون و هشتصد هزار نفر جمعیت که برای مهاجرت برنامهریزی میکنند در رده هفتم کشورهای مبدأ مهاجرت قرار دارد؛ و چهارصد هزار نفر از اتباع ایران علاوه بر داشتن برنامه مهاجرت، در حال آمادهسازی شرایط مهاجرت نیز هستند. اینها کسانی هستند که همه زیباییهای ایران هیچ به چشمشان نمیآید یا زیستن در زیبایی بدون امید را خوش ندارند. اینها پدران و مادرانی هستند که با چنگ و دندان خانواده را در میانه سختیها چسبیدهاند، اما نیمنگاهی هم به قایقی برای زدن به اقیانوس دارند، بیآنکه بدانند عاقبت چه خواهد شد.
✅ هر کاری که سبب شود مردم ما زیباییهای کشور خود را نبینند، بیشتر در آن تنهایی احساس کنند، و آینده ناامیدکنندهتر به نظر آید، ما را بیشتر به «خانواده دکتر ارنست» شبیه میکند. هر کدام بیشتر به دنبال قایقی خواهیم بود که ناگاه با آن به اقیانوس بزنیم، شاید بیسرانجام. حس زیستن در جزیرهای متروکه و بیتناسب با دنیا، و ناامیدی از آینده بر هر زیبایی غلبه خواهد کرد.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
http://css.ir:80/fa/content/112721/امتیاز_مرکز_کمک_به_تصمیمگیری_بهتر_در_سطوح_عالی_است
امتیاز مرکز، کمک به تصمیمگیری بهتر در سطوح عالی است
این بیان و استدلال در حافظه تاریخی ملت ایران باقی خواهد ماند و تأثیر قاطعی در شکل گیری فرهنگ سیاسی مرتبط با نسبت دین و دولت خواهد داشت.👇🏿👇🏿👇🏿
Читать полностью…#ترامپ در محاصره #برجام
#اینفوگرافیک واکنشها به سخنرانی ترامپ درباره ایران (از جمعه 21 مهر تا جمعه 28 مهرماه 1396)
© #بامدادان
@bamdad_media
♦️نتایج آخرین نظرسنجی ایسپا؛ ۷۲درصد مردم تهران کیف و کفش ایرانی استفاده می کنند.
#اقتصاد_مقاومتی #حمایت_از_تولید_ملی
🌱🌱
@ispa95
@npps_ir
🔵بازنگری در سیاستها و برنامههای مدیریت حاشیهنشینی در ایران
🖊معصومه اشتیاقی (دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه مازندران)
@npps_ir
بنا به برآوردهای رسمی بیش از 11 میلیون حاشیهنشین در کشور ساکن هستند. مرور 4 دهه تلاش برای حل این مشکل اجتماعی حاکی از آن است که نهتنها مسئله حاشیهنشینی به سطحی قابلقبول نرسیده بلکه آمارها حاکی از شیوع و عمیقتر شدن آن در کشور است. این پژوهش قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که چه قوانین، سیاستها و برنامههای مداخلهای در مواجهه با حاشیهنشینی دنبال شدهاند. بر همین مبنا تلاش شده به قوانین، سیاستها و اقدامات جهانی و ایرانی در این عرصه پرداخته شود. یافتهها حاکی از آن است که چندین استراتژی، برنامه و سیاست در ساماندهی حاشیهنشینی در دورههای مختلف به کار گرفته شده است.
@npps_ir
در دوره پهلوی از سال 1347 به بعد، سیاستهای کالبدی مدنظر قرار گرفت. در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی سیاست حمایتی در قالب تعاونیهای مسکن و در ادامه سیاست زمین شهری دنبال شد. پس از جنگ تحمیلی نیز سیاستهای نظارتی بهمنظور بهبود اسکان غیررسمی و در دوران سازندگی نیز سیاست ایجاد شهرهای جدید دنبال شد. اما همزمان با تأسیس سازمان عمران و بهسازی شهری، سیاست بهسازی طی سالهای 1382 اجرایی شد. اما درنهایت با توجه به تجربههای نهچندان موفق، دوره جدیدی در ساماندهی محلات حاشیهنشینی با سیاست توانمندسازی شکل گرفت و تا امروز بهعنوان سیاست محوری راهنمای عمل برای تغییر وضعیت در دستور کار نهادها است، لیکن سیاستهای چند دهه اخیر به دلایل چندگانه و پیچیده ساختاری در طی زمان قادر نبودند کارآمدی لازم را در عمل به دنبال داشته باشند. روابط منطقی برآمده از پیامدهای سیاستها و برنامههای اجراشده نشان میدهد که مکانیسمها و فرایندها در عمل چندان موفق نبودهاند و خروجی سیاستها و برنامهها در بستر زمان منجر به پایداری و کنترل حاشیهنشینی نشده است. مشارکت فعال ساکنان محلات حاشیهنشین در عمل برای مدیریت مناطق حاشیهنشین محقق نشده است و ناپایداری در سطح نهادی و سازمانی در سیاستها و برنامههای مداخلاتی از جمله برنامههای مسکن اجتماعی و توانمندسازی دیده شده است. بر همین مبنا برخی راهبردها و دلالتهای سیاستی به لحاظ منطق نظری برای پر کردن این اختلافات ارائه خواهد شد.
@npps_ir
متن کامل مقاله در لینک زیر:👇👇👇
http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=131960
♦️حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در لندن با انتشار پیامی در کانال تلگرامیاش نوشت:
🔺 آقاي دكتر مجيد تفرشي كه از محققين برجسته ي اسناد تاريخ ايران بويژه اسناد محرمانه اي كه از آرشيو محرمانه ي وزارت خارجه انگلستان خارج ميگردند ميباشند، اخيرا به سند محرمانه اي كه حاوي دستورالعمل وزارت خارجه انگلستان به مقامات رسمي آن كشور در خصوص بكارگيري نام صحيح "خليج فارس" ميباشد اشاره نموده اند كه در تاريخ هشتم مه ١٩٧٨/ ١٨ ارديبهشت ١٣٥٧ صادر شده است. اين سند در خصوص بكارگيري نام صحيح خليج فارس ميباشد و طي آن دستورالعمل لازم به مقامات اين كشور در خصوص بكارگيري نام صحيح اين قلمرو آبي با در نظر گرفتن شرايط سياسي روابط اين كشور با كشورهاي عربي از يكطرف و حساسيت جدي مردم ايران صادر شده است كه بنظر ميرسد كه امروز هم بر همان سياق عمل ميشود. محتواي اين سند دليل ديگري بر اثبات درستي و اصالت تاريخي نام خليج فارس ميباشد.
محورهاي اصلي اين سند بدين شرح است:
الف-نام صحيح اين قلمرو آبي، "خليج فارس" است.
ب- به كار بردن هر عنوان ديگري، توهين جدي به ايرانيان است و نشان داده كه به قراردادها و مذاكرات با ايران لطمه زده است. دولتهاي عرب نهايتا ميتوانند كلمه ي "خليج" را بپذيرند ( گر چه ترجيح مي دهند از عبارت "خليج عربي" استفاده كنند). ج-ميتوان در استفاده هاي روزمره، از كلمه ي "خليج" بدون پسوند استفاده نمود. ولي در مكاتبات با طرفهاي ايران اگر نياز به رفع ابهام باشد، يا حذف پسوند خليج به سوء تفاهم جدي در خصوص موضع بريتانيا منجر شود، ميتوان از نام كامل "خليج فارس"استفاده نمود. در اين شرايط، ميتوان در متن يكبار از نام "خليج فارس"، و براي كاربردهاي بعدي از "خليج" استفاده نمود.
د- "هرگز" نبايد از عبارت "خليج عربي" استفاده شود.
اين سند دو صفحه ميباشد كه براي استفاده محققان و علاقمندان، تصوير هر دو صفحه در اينجا تقديم ميشود. با تشكر مجدد از جناب دكتر تفرشی.
🆔 @rassadiran
یادش به خیر «تِنِسی تاکسیدو و چاملی»
(محمد فاضلی)
✅ کارتون «تنسی تاکسیدو و چاملی» خاطرهای برای کودکان دهه شصت است. تنسی (پنگوئن) و چاملی (گراز دریایی) در باغ وحش زندگی کسالتباری دارند و تلاش میکنند کارهایی انجام دهند که برایشان مفرح یا حلّال مشکلات باشد. این دو هر بار ایدهای به ذهنشان میرسد و برای عملی کردن آن از باغ وحش میگریزند و پیش پروفسوری میروند به نام «آقای ووپی». ووپی پروفسوری است که همه چیز میداند، کمدی دارد که انواع وسایل علمی در آن است و تخته سیاه سه بعدی را از میان کمدش بیرون میکشد و شروع میکند درباره ایده «تنسی تاکسیدو و چاملی» توضیح میدهد.
✅ آقای ووپی روی تخته سیاهش شیوه ساخت دستگاهها، پرواز، یا هر کار پیچیده دیگری را توضیح میدهد. تنسی و چاملی به محض آنکه ایده اولیه را میبینند فکر میکنند راهحل را یافتهاند و جمله «تنسی تاکسیدو هرگز شکست نمیخورد» را به زبان آورده و دست به کار اجرای ایده میشوند. بیچاره آقای ووپی هرگز فرصت پیدا نمیکند توضیح دهد داستان به همان سادگی نیست که شما روی تخته سیاه سهبعدی میبینید؛ اما تنسی و چاملی رفتهاند تا عمل کنند. تنسی و چاملی هر بار شکست میخورند و دست از پا درازتر بازمیگردند.
✅ نمیدانم تولیدکننده این مجموعه انیمیشن با چه هدفی آنرا عرضه کرده بود (سالهای 1963 تا 1966)؛ اما منطق «تنسی تاکسیدو و چاملی» به سیاستگذاری و اجرا در سرزمین ما بسیار شباهت دارد. ایران ما شاهد و قربانی انبوه ایدههایی است که در ابتدا بسیار زیبا، عملی و زودبازده به نظر رسیدهاند؛ یک آقای ووپی پیدا شده که آنرا روی تخته سیاه ترسیم کند؛ جمعی بگویند «اوه! یافتیم» و دست بهکار شوند. دست بهکار شدهاند و در میانه راه، آنچه خلق شده کمتر به هدف مد نظر سیاستگذار و ایدهپرداز شباهت داشته است.
✅ بگذارید شماری سر از این ایدهها را مرور کنیم: تولید انبوه مسکن که ایدهای عدالتطلبانه آغاز شد و از مسکن مهر درآورد؛ مقاله نوشتن در مجلات نمایهشده آیاسآی که برای تشویق بخش پژوهشی در دانشگاهها آغاز شد و به فروش مقاله و پایاننامه رسید؛ ساخت سازهها و تأمین آب برای توسعه کشاورزی که نهایتاً به ناپایداری محیطزیستی، خشکی تالابها و شکست بازار محصولات کشاورزی رسیده است؛ ایجاد بانکهای خصوصی که به عنوان بخشی از میدان دادن به بخش خصوصی آغاز شد و از یک بحران بانکی تمامعیار سر درآورد؛ خصوصیسازی که از ایدهای برای کاهش سهم دولت در اقتصاد آغاز شد و به شکلگیری انحصارهای شبهدولتی انجامید؛ توسعه مناطق آزاد اقتصادی که با الگوبرداری از مناطق آزاد اقتصادی در کشورهایی نظیر چین آغاز شد تا شتابدهنده صادرات باشد و به دروازه واردات بدل شد؛ و هدفمندی یارانهها که برای ارتقای بهرهوری انرژی، افزایش عدالت اجتماعی و اهدافی دیگر طرح شد و نهایتاً به بحران مالی برای دولت، رکود و ناکارآمدی فزاینده انجامید.
✅ منطق تنسی تاکسیدو و چاملی در سیاستگذاری و اجرا، ویژگی سیاستگذاران و مجریانی است که: میخواهند کاری بکنند، زیاد وقت ندارند، زیاد حرف میزنند، کم میخوانند و از جیب خودشان هم خرج نمیکنند؛ پول مردم است. اینها استاد ساده دیدن امور پیچیدهاند. فرق میلیون مترمکعب و میلیارد مترمکعب، میلیون دلار و میلیارد دلار، هزار و ده هزار و صدهزار برایشان زیاد معلوم نیست؛ برایشان هر چه بزرگتر بهتر؛ رکوردش ماندنیتر؛ چیزی که رکورد بشکند حتماً خوب هم هست.
✅ سیاستگذار در سبک «تنسی تاکسیدو و چاملی» بیحوصله است، وقت و حال ندارد بپرسد «چقدر، برای چه کاری، توسط چه کسی، با چه تضمینی، دارای چه اثری، در چه بازه زمانی، بر اساس چه الگویی، به اعتبار کدام آزمون، مقایسهشده با کدام کشور، تأییدشده توسط کدام مطالعه، پشتیبانیشده با کدام سند سیاستی، اجرای آزمایشی در کدام مقیاس، تأمینکننده کدام منافع، و ...؟»
✅ اینجا به تدریج به سرزمین ایدهها، سیاستها، برنامهها و اقدامات نیمهکاره یا نافرجامی بدل میشود که هر کدام منابع بسیاری بلعیدهاند و دست آخر «تنسی تاکسیدوها و چاملیها» بازگشتهاند از آقای ووپی بپرسند چرا آنچه فکر میکردیم نشد؟ گرانبارتر آنکه شماری پیدا میشوند که خود را آقای ووپی جا میزنند، تخته سیاه سهبعدیشان (لپتاپ یا تبلت) را همواره با خود همراه دارند، ایدههای بزرگ طرح میکنند، حرفهای گنده میزنند و تنسی تاکسیدوها را راهی میدان میکنند. برخی نیز دورهای تقسیم کار میکنند: هر کدام به نوبت آقای ووپی میشوند و بقیه تنسی و چاملی؛ و همینطور الی آخر. این سیاستگذاری «تنسی تاکسیدو»یی محصول ساختار نهادی بیماری است که در آن شفافیت و پاسخگویی، متاع ارزشمندی نیست.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
اي كاش برادر سايه دارمان در كنار طعنه مدام به مذاكره كنندگان و برجام، گزارش متن مذاكرات و دستاوردهاي سياسي و نه صنعتي شش سال و نيم مذاكرات خود را منتشر مي كرد تا امكان مقايسه باشد.
Читать полностью…ترامپ نتوانست با برجام كاري كند اما ظاهرا برجام با او كاري كرده كارستان كه تاريخ و جغرافيا و ادب و حقوق را يكجا از يادش برده است.
Читать полностью…میان خر وج امریکا از یونسکو وتلاش ترامپ برای خروج ازبرجام یک رابطه معنادار وجود دارد.درواقع ترامپ برجام راهم به همان اندازه ضداسراییلی می داند كه يونسكو را .اوتلاش دارد شکست لابی اسراییل را به مثابه شرم وشکست امریکا بازنمایی کند.
Читать полностью…سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يكي از دو ستون قدرتمند اقتدار دفاعي جمهوري اسلامي ايران است.
- بزرگترين دستاورد سپاه در منطقه كمك به ملتهای سوريه و عراق و پيشگيري از فرايند فروپاشي تروريستي ساختار دولت – ملتهاي منطقه است. اگر سپاه نبود تروریستها به تخریب حرم زینبیه بسنده نمیکردند و سلطه خود را نه تنها بر کربلا و نجف و کاظمین و سامرا که بر حرمين شريفين نیز تحمیل میکردند و در انتهاي يك سلسله جنگهاي پايان ناپذير چيزي جز سرزميني سوخته از خانه ابراهيم و محمد(ص) باقي نميگذاشتند.
- از نظر ترامپ و ترامپ صفتان گناه نابخشودنی یاران سلیمانیها و همدانیها و حججیها، مقابله همه جانبه و قاطع سپاه با همه اشكال تروريسم دولتي و فرادولتي مورد حمايت آمريكاست كه هدفي جز تبديل كل منطقه به محيط عملياتي رژيم اشغالگر قدس ندارد.اما ترامپ باید بداندآنچه را كه اوباما در برجام به دست نیاورد؛ او هم در پسابرجام به دست نخواهد آورد.
- ايران در مذاکرات آستانه به عنوان پرچمدار همگرايي منطقهاي نشان داد كه ميز مذاكره را از میدان مجاهده جدا نمیداند و به همگان فهماند که مجاهده و مذاکره دو روی یک سکه و در حقيقت مكمل و متمم یکدیگر هستند.
- ديپلماتها و سرداران به دو شكل مختلف ماموريت فوري پايان دادن به جنگهاي داخلي منطقه را بر عهده دارند؛ مأموریتی كه از سوي رهبري به آنها محول شده است. ميز مذاكره عرصهاي است كه تكليف نهايي نبرد را با تكيه بر دستاوردهاي ميداني روشن ميكند و نقطه پاياني مينهد بر جنگهاي خانگي كه در صورت استمرار نميتوان برندهاي جز رژيم اشغالگر قدس برای آن تصورکرد.
- درست در همين نقطهي فرجامين نبردها و نقطه آغاز مذاكرات است كه مرزبندي قاطع و تقسيم كار طلايي امام خميني(ره) ميان سپاهي و سياسي معنا مییابد و به راهنماي عمل ديپلماتها و سرداران تبديل ميشود؛ ديپلمات ها به خوبی می دانند که بدون پشتيباني سرداران و اميران نميتوانند صلح را بر جنگ غالب كنند و سرداران به تجربه دريافتهاند كه در مرحله نهايي؛ دستاوردهاي ميداني در ميز مذاكره نقد ميشود و صلح پايدار را برای مردم خسته از تنش و منطقه فرسوده از جنگ به ارمغان میآورد.
دكتر محسن جعفري مذهب پژوهشگري ژرف نگر و نادره اي از تبار قليل من الاخرين در گذشت. كتابخانه ملي همكاري ارجمند و سند پژوهي و تاريخ شناسي ايران سالكي واصل را از كف داد. خدايش با اوليائش محشور كند.
Читать полностью…قضیه نیکنام حس میهنی برخی ایرانیان را به چالش کشیده است. کسانی که رد نیکنام را مستند به دلایل شرعی یا حقوقی می کنند اکنون با یک آزمون دشوار مواجه هستند، آنها باید موضع خود را در قبال هویت سه وجهی "جمهوری،اسلامی،ایرانی" مشخص کنند. مسئله در فراسوی یک استدلال حقوقی صرف، به نسبتی برمی گردد که ما با هویت ملی در مفهوم توصیف شده در قانون اساسی تنظیم می کنیم.
هویت ملی در زمانه ما پیوندی است که یک ملت برمبنای حقوق تصریح شده در قانون اساسی میان خود برقرار می کنند؛ قانون اساسی میثاق ملی ما برای پیوند اجتماعی میان ایرانیان است. پیوندی که پدران ما در مشروطه میان ایران خواهی خود با قانون اساسی مشروطه برقرار کردند و پیوندی که نسل ما با قانون اساسی جمهوری اسلامی برقرار کرد تا پیوندی که هر نسلی در فرایند اعمال حق تعیین سرنوشت با هر قانون اساسی مورد نظر خود برقرار خواهد کرد فرایند تکاملی هویت ملی ما را شکل می¬دهد.
نحوه بیان و استدلال برخی فقهای شورای نگهبان، مباحثه فقهی و حقوقی عمومیت یافته و کیفیت مواجهه سیاسی با این پدیده تعیین کننده آینده مفهوم هویت ملی و کارامدی حقوق شهروندی در ایران است.
🎥 توضیحات حجت الاسلام مدرسی یزدی عضو شورای نگهبان پیرامون رای فقهی این شورا برای لغو عضویت یکی از اعضای شورای شهر یزد/فارس
@Farsna
جامعهشناسي خودمانيکشي
جلالالدين حجتي
روزنامه شرق
🔹پلان ١: حسنک را سوي دار بردند و به جايگاه رسانيدند. بر مرکبي که هرگز ننشسته بود، نشانيدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنيد. هيچکس دست به سنگ نميکرد و همه زار ميگريستند، خاصه نشاپوريان. پس مشتي رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود که جلادش رسن به گلو افکنده بود و خبه کرده. اين است حسنک و روزگارش و گفتارش... اين داستاني است با بسيار عبرت (بيهقي ص ٢٢١-٢٣٦)
🔹پلان ٢، ٣، ٤ و...: قائممقام را توطئهگران دربار قاجار و محمدشاه به کمک ايادي بيگانگان کشتند. قتل اميرکبير را به همين شکل و به روزگار ناصرالدينشاه نسبت ميدهند. مصدق نيز ٤٠ سال تبعيد و زندان را مديون سازمان سيا و حکومت پهلوي است و... .
🔹پلان بعد: دکتر مريم ميرزاخاني رياضيدان ايراني- آمريکايي و استاد دانشگاه استنفورد بود. ميرزاخاني در سال ٢٠١٤ بهخاطر کار بر روي «ديناميک و هندسه سطوح ريماني و فضاهاي پيمانهاي آنها» برنده مدال فيلدز شد که بالاترين جايزه در رياضيات است. او تنها زن و تنها ايراني برنده مدال فيلدز است.
ميرزاخاني دوره کارشناسي را در دانشگاه صنعتي شريف گذراند و سپس به دانشگاه هاروارد رفت و سرانجام در سال ٢٠٠٤ از دانشگاه هاروارد دکترا گرفت. او در ٤٠سالگي و در ٢٣ تير ١٣٩٦ در بيمارستاني در کاليفرنيا درگذشت. پس از درگذشتش تمام ايران عزادار شد و ميرزاخاني عکس پروفايل بسياري از ايرانياني شد که پيش از اين، اسم او را نيز نشنيده بودند.
🔹پلان بعدتر: فرض کنيم اسم دکتر اردکانيان، کارشناس مهندسي عمران از دانشگاه شريف و ارشد و دکتراي مديريت منابع آب از دانشگاه مکمستر کانادا، امروز بهجاي اينکه پيشنهادي براي سکانداري وزارت نيرو بهعنوان پرچالشترين وزارتخانه کشور باشد، منقش بر يکي از تابلوهاي بهشتزهرا ميشد! چقدر نوشتههاي ما سوزناک ميشد در فقدان مردي که انستيتو دانشگاه سازمان ملل متحد (UNU-Flores) را در زمينه مديريت بههمپيوسته منابع زيستمحيطي (آب، خاک و پسماند) در شهر درسدن آلمان تأسيس كرده است و برنامه دهه بينالمللي آب (UN-Water) را در شهر بن آلمان شکل داده است. (UNW-DPC) و يک چهره مطرح بينالمللي در زمينه آب محسوب ميشده است. چقدر مرثيه ميخوانديم که در وضعيت بحراني امروز آب کشور ببينيد چگونه مغزهايمان فراري شدهاند و آب در کوزه بوده و ما گرد جهان ميگرديدهايم!و... .
امروز خوشبختانه اين اتفاق نيفتاده است و مردي پيشنهاد مسئوليت حوزهاي را پذيرفته است که از کاربلدترينهاي اين حوزه است و ما ملتي که تاکنون صوفيوار فکر فرداي آب کردن از شرط طريقمان نبوده است، امروز بيش از هر زمان ديگري به حضور و تلاش چون اويي نيازمنديم؛ کسي که از افقي کلان و با رويکرد و نگاهي انتقادي به گذشته مينگرد و بهصراحت اذعان ميکند که پارادايمهاي مديريت منابع آب در جهان امروز، بر پيچيده و انطباقيبودن سيستمهاي آبي و ابعاد اجتماعي، اقتصادي، سياسي و محيطزيستي آنها تأکيد ميکنند.
اين متخصص خودماني بهخوبي تمام موفقيتها و کاميابيها را به همراه کاستيها و تهديدها ميشناسد و براي حل آنها تجربه عملي دارد. او تمام مختصات پارادايمهاي جديد را ميشناسد و خود مجري آنها بوده است.
🔷پلان آخر: در اواسط دهه ٧٠ شمسي، علي رضاقلي کتابي نوشت به نامه جامعهشناسي نخبهکشي تا بگويد ما غالبا در بررسي انحطاط اجتماعي و بلاهاي سياسي، فکري و اقتصادياي که دچارش ميشويم و قربانيشدن نخبگان صادق و پاکدستمان، تنها به علل خارجي و عوامل بيروني توجه داريم؛ درحاليکه علتالعلل همه حوادث مثبت و منفي در تاريخ يا اجتماع را بايد در درون جست. چهار سال بعد حسن نراقي در جامعهشناسي خودماني برخي از اين علتهاي دروني را برشمرد.
اگر ميخواهيم دچار خودمانيکُشي و زایلکننده فرصتهاي بيشتر نشويم، هريک از ما که ميخواهيم تيغي بر کف بگيريم، خوب است که يک بار اين کتابها را ورقي بزنيم. اين توصيه بالاخص براي کساني مفيد خواهد بود که برنامه ناخوانده و سخن ناشنيده، چوب تخريب بر کف گرفتهاند و در حال سوزاندن يک به يک سرمايههاي اين مملکت پرتوفان و پربلاهستند.
http://www.sharghdaily.ir/News/144429/جامعهشناسي-خودمانيکشي-
🔹 بخش دوم گفتوگوی دکتر مجید رضاییان با شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران با موضوع روابطعمومی تحلیلی
🌐 شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران👇👇
⚜️ @iranctv https://www.aparat.com/v/AGf20
♦️نتایج آخرین نظرسنجی ایسپا؛
۴۶.۳درصد مردم تهران کیفیت کیف و کفش ایرانی را خوب می دانند.
#اقتصاد_مقاومتی #حمایت_از_تولید_ملی
🌱🌱
@ispa95
http://sharenovate.com/posts/432
چرا کپیکاری عاقلانهتر است!
امیر ناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
دایره تجارت داخلی وزارت فلاحت و تجارت (سال ۱۳۰۸):
«ورود دستگاه تلگراف و تلفن، بیسیم گیرنده و یا مخابرهکننده، مطالب و آلات و اسباب آن جز برای اداره تلگراف بیسیم دولت وقت، به طور کلی ممنوع است.»
این پاسخ استعلامی است به تاجری که در فکر تاسیس دستگاه رادیو بوده است.
پس از ۱۱ سال، از ۱۳۱۹ که رادیوی ملی ایران آغاز بهکار میکند، حتی برای خرید دستگاه گیرنده رادیو نیاز به اخذ مجوز از دولت بوده است!
مواجههی ما ایرانیان با نوآوری و فناوری همواره با ترس همراه بوده است. چه این ترس از طرف دولت باشد، چه از سویِ مردم و دیگر ذینفعان. آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» میگوید: «هنگامی که ناصرالدینشاه برای احداث خط آهن تهران به حضرت عبدالعظیم، با یک شرکت بلژیکی قرارداد بست، گاریچیها به دلیل ترس از پدید آمدن رقیبی ارزانقیمت، روحانیون به دلیل مخالفت با نفوذ اجنبی و زائران نیز به دلیل هراس ناشی از مرگ یکی از زائران در زیر موتوربخار، دست به دست هم دادند تا خط آهن را ویران کنند».
«براون» در خصوص مواجهه ایرانیان با خط آهن شهری مینویسد: «همهی این نوآوریها منبع ثروت هستند، ولی نه برای مردم ایران؛ بلکه از یک سو برای شاه و وزرایش و از سوی دیگر برای مجریان و سهامداران اروپایی این طرحها».
تاریخ بارها در ایران تکرار شده است. وقتی صحبت از سیاست نوآوری میشود؛ نمیشود زمینههای پذیرش نوآوری در جامعه را نادیده گرفت. هر سیاست نوآوری، در واقع یک سیاستگذاری اجتماعی هم هست، چرا که استقبال جامعه از نوآوری است که سرنوشت موفقیت یا شکست نوآوری را رقم میزند.
فناوریهراسی (Technophobia)
ما به کپیکاری از آن جهت تمایل داریم که توان تحمل ریسکهای نوآوری بیش از طاقت شانههای نوآوران است. ریسک اجتماعی نوآوری تنها متعلق به ایران نیست؛ اما شدت و هزینهی این ریسک در ایران قابل مقایسه با سایر جوامع نیست. یادمان نرفته است که شبکههای اجتماعی گسترده، در دو دههی گذشته یک نوآوری جهانی بوده است و شکلگیری شبکههای محلی و جهانی برای تمامی کشورها همراه با ریسک بوده است؛ اما نه تنها این شبکههای جهانی اغلب در ایران موفق نشدند؛ بلکه شبکههای اجتماعی ایرانی نیز با موانعی بیش از سایر جوامع روبهرو شدند.
نوآوران استارتآپی باید به عنوان یک واقعیت اجتماعی بپذیرند که در جامعهی ایران هراس از نوآوری و فناوری بیش از حد متداول است. نمونههای تاریخی متعدد در ایران نشان میدهد، این واقعیت وابسته به دولتها و حاکمیتها نیست، بلکه یک ویژگی فرهنگی و اجتماعی است. به این ترتیب است که کپیکاری در مقابل نوآوری قدرت مییابد.
نوآوری و تردیدها
تمسخر نوآوری توسط جامعه، یک واقعیت زنده است. واقعیتی که نمیتوان حتی آسیبشناسی فرهنگی دانست، چرا که شاید همین محافظهکاری و تردید، عامل بقاء در تاریخ این کشور بوده است. شاید ایرانی که همواره در معرض تاراج و حمله بوده است، جز از همین تشکیک به نوآمدهها، دوام نمییافته است.
به هرحال نوآوری در ایران نمیتواند موفق شود؛ مگر آنکه ۳ پاسخ اصلی را داشته باشد:
۱-حذف رقباء: هر نوآوری بخشی از فعالان و بازیگران سنتی را از صحنه حذف میکند. نوآوریِ خط آهن نمیتواند گاریچیهایی که حذف میشوند را نادیده بگیرد!
۲-ترس از نفوذ: هر نوآوری به همراه خود حاملان و دارندگان آن نوآوری را نیز قدرت میبخشد؛ قدرتی که همراه با نفوذ خواهد بود. قطارشهری که توسعه یابد؛ یعنی بلژیکیهایی که محترمتر میشوند و دلدادگان به غربی که بیشتر میشوند؛ درست همانطور که رادیو میتوانست صداهایی را حذف کند و صداهایی را تقویت کند.
۳-منفعت عمومی توزیعیافته: نوآوری باید قابلیت توسعه و اشاعهی عمومی داشته باشد. اگر مخاطب نوآوری محدود به یک گروه اجتماعی بماند، نوآوری نمیتواند حامیان احتماعی بیابد. حتی یک قربانی (در زیر موتور بخار) هم برای نوآوری زیاد است!
سیاست تشویق نوآوری یعنی سیاستی که بتواند برای این سه موضوع تسهیلگریها و تضمینهایی ایجاد کند. نوآوری در ایران بیش از پول به زیرساختهایی نیاز دارد که بتواند از نوآوری محافظت کند. بتواند رقباء را تبدیل به بخشی از مدل اقتصادی خود کند؛ دغدغهی نفوذ را پاسخ دهد و نهایتا منافع نوآوری را در جامعه توزیع کند. سیاست نوآوری یعنی تضمینی دوسویه برای جامعهای که به دور از تردیدها به استقبال نوآوری میرود و نوآوری که سرمایهگذاریاش بیمه میشود!
تا زمانی که سیاست نوآوری این واقعیتهای اجتماعی را نادیده میگیرد؛ کپیکاری عاقلانهتر از نوآوری خواهد بود!
جامعه روحانیت مبارز می تواند نه فقط با بخشی از جامعه بلکه با اقشار و سلایق مختلف تعامل کند؛ به شرط آن که با بازنگری هوشمندانه در شیوه شناخت خود از جامعه و سیاست، متواضعانه برای مردم خدمت و بزرگ منشانه برای جناح های سیاسی پدری کند نه آن که خود به یک جناح تبدیل شود که وامدارمعاملات و سرگرم معادلات سیاسی است.
Читать полностью…برجام خواني يا سياست خواني؟
حسام الدين آشنا
از جناب آقاي دكتر سعيد جليلي نقل شده كه فرموده اند : "بايد در دانشگاهها یک دوره برجامخوانی شروع شود، این بحث علمی است نه سیاسی. برجام یک سند ۱۵۹ صفحهای مهم است که تا سالها کشور درگیر آن است".
من ديروز در پاسخ به اين امريه مطلب كوتاهي نوشتم كه تفصيل آن اينك تقديم مي شود؛
كاش برادرمان كه بدون هيچ حزب و بودجه اي به صورت آتش به اختيار و خودجوش مشغول رهبري و اداره دولت سايه هم هستند در كنار طعنه مدام به مذاكره كنندگان و برجام، گزارش متن مذاكرات و دستاوردهاي سياسي و نه صنعتي شش سال و نيم مذاكرات خود را منتشر مي كردند تا امكان مقايسه دو رويكرد و دو عملكرد براي همگان فراهم شود.
پاسخ اين درخواست محترمانه فحاشي و رجز خواني هايي از قبيل نوشته هاي كامنت گذاران حرفه اي و فرمايشات هميشگي برخي آقايان نيست؛ سكوت هم مشكلي را حل نمي كند؛ ادعاي محرمانگي هم با توجه به انتشار بخشهاي مهمي از مذاكرات قبلي و بعدي پذيرفته نيست؛ اين ادعا كه غني سازي بيست درصد حاصل مذاكرات است هم بي وجه مي نمايد چرا كه آن يك دستاورد صنعتي است نه دستاورد تيم مذاكره كننده .
البته اين تقاضا متوجه مذاكره كننده گان محترم قبل از ايشان يعني آقايان روحاني و لاريجاني هم هست . مردم ايران حق دارند بدانند خوب يا بد چه شد كه به برجام رسيديم؛ چرا كه برجام نه فقط حاصل يك مذاكرات دو ساله بلكه محصول يك فرايند بيست ساله و مجموعه اي پيچيده از راهبردها، تصميمات و اقدامات موفق و ناموفق فني و سياسي است. همانگونه كه براي فهم چرايي و چگونگي پذيرش قطعنامه ٥٩٨ بايد كل تاريخ نظامي، سياسي و اقتصادي جنگ را مطالعه كنيم، براي فهم چرايي و چگونگي برجام هم بايد كل تاريخ سياست و صنعت هسته اي ايران در پژوهشكده هاي تخصصي در فضايي به دور از عصبيت هاي سياسي و جناحي و سازماني مورد تحقيق و اعتبار سنجي قرار گيرد و سپس در اختيار دانش پژوهان و دانشجويان قرار داده شود.
⭕️دکتر آشنا تاکید کرد: آمریکا در محاصره برجام
مشاور رسانهای رئیسجمهور گفت:
🔹من هیچگاه یک رئیسجمهور آمریکا را تا به این حد نازل ندیده بودم.
🔹دروغین بودن ادعای همراهی ترامپ و اشک تمساح ریختن او برای مردم ایران را از آنجا میتوان دریافت که وی وقیحانه از واژهای مجعول برای نامیدن خلیج فارس استفاده میکند.
🔹مردم منطقه و بالاخص کشورهای اروپاییها میدانند که اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این منطقه در مقابل تروریستها مقاومت نکرده بود، امروز اروپا چه وضعیتی داشت و تروریستها چگونه جهان را ناامن ساخته بودند
🔹امروز درستی برجام بیش از هر زمان دیگری آشکار شد. آمریکا نمیتواند بدون هزینه کردن آبرو و اعتبارش از برجام خارج شود. جهان اکنون در کنار ما ایستاده است و ایران میتواند در کنار کشورهایی که برای صلح، دیپلماسی، عقلانیت و منافع متقابل احترام قائل هستند، از این مقطع عبور کند./ایرنا
@iran_times
خصومت امریکا با یونسکو و برجام ، نشان دهنده عدم صداقت ترامپ در شعار « اول آمریکا» و دليلي محكم بر تداوم سیاست « اول اسرائیل» در سیاست خارجی این کشور است.
Читать полностью…امروز کیهان رپرتاژ آگهی تیلرسون در نیویورکر را بر صدر صفحه اول خود نشاند و یکبار دیگر با رسانههایی چون فاکس نیوز همنوایی کرد. راستی چرا برخی اینقدر اصرار دارند به مردم ثابت کنند کلام راهبردی امام خمینی (ره) مبنی بر این که "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" پایدار نیست. چقدر فرق است میان کسی که آمریکا را کدخدای اروپاییان می داند با کسانی که تبلیغ می کنند اراده آمریکا حاکم بر اراده مردم و مسئولان ایران است.
Читать полностью…پیام روشن حضور هیات بلندپایه کشورمان به ریاست دکتر ظریف در مراسم یادبود سیاستمدار. فقید کرد، مام جلال طالبانی، محوریت عزت، حکمت و مصلحت در روابط با همسایگان بود.
Читать полностью…چرا وقتی همه جهان از برجام حمایت می کنند و ترامپ در بن بست قرار می گیرد کیهان تیتر می زند برجام در بن بست است؟
Читать полностью…