16076
👈مطالب زناشویی،همسرداری💑 ایده،گیف و کلیپ و متن های عاشقانه💏 ♻زیر نظر اَبَر گروه حریم زندگی♻ ❌کپی حرام❌ ✅فوروارد آزاد✅ ✅ورود آقایون آزاد✅ ایدی ادمین 👇🧚♀👇🧚♀👇
💎واج های عشق
@vaj_hay_eshgh
💎دانلود کتابهای نایاب ممنوعه وتاریخی
@yortci_bosjin_pdf
💎جملات *ناب* انگلیسـی
@jomalatnab_ENGLISH
💎افزایش معلومات عمومی
@atelaateomom
💎شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم!!!
@book_tips
💎کتابهای pdf و صوتی ممنوعه !!!
@nazaninenshaei
💎رایگان pdf دانلود کن
@Mser_12
💎آموزش مدیریت واردات و صادرات
@modirtamin
💎گلچین کتابهای صوتیPDF
@ketabegoia
💎زیباترین شعر و متن ڪوتاه
@kahkeshan_eshge
💎آموزش ترکی استانبولی
@turkce_ogretmenimiz
💎هنر ایده خلاقیت
@Upcyclingidea
💎فیلم و سریال روانشناسی
@FILMRAVANKAVI
💎من و کتاب، |𝐏𝐃𝐅|
@aramesh13577
💎به وقت کتاب
@DeyrBook
💎نجوم و کیهان شناسی
@keyhan_n1
💎روانشناسی با طعم هیجان
@ravantahlilgar
💎نسخه های درمانی با گیاهان دارویی
@banoooakbari
💎شعر و قلم
@Sheryoghalam
💎وحشی بافقی شاعر عشق و تنهایی
@Wahshi_Bafghi
💎کتابهای کمیاب و نایاب
@freeforbiddenbooks
💎آموزش زبان عربی به روش آسان وشیرین
@aradsalam1
💎بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ
@SAGYSHER
💎معلومات کمیاب طبی و درمانی
@internationalmedicaluseful
💎کتابهای اقتصادی را فول شو
@economic786
💎هنر ارتباط با دیگران
@Adab_Moasheratt
💎کتابخانه دانشجویی
@ketabedanshjo
💎جادوی گیاهان دارویی طب سینوی
@teb_sinawi
💎فلسفه سیاسی
@falsafesiasi
💎آرا حقوقی قضایی و نظریات مشورتی
@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE
💎مجله فرازمینی ها
@arzamin
💎کـــافـــه زبــان|English Cafe|
@English_cafe8
💎عربی رو قورت بده
@ArabicWithVideoes
💎داستانهای انگلیسی + معنی فارسی
@ES_Story
💎دهکده تلگرامی
@pace2pace
💎مدرسه دانش و اطلاعات
@INFORMATIONINSTITUTE
💎طب سینوی، درمان های خانگی
@teb_sinawi
💎صدای درون
@sedaye_daron
💎هر کتاب بگی داریم
@kabuluniversitybooks
💎مکالمههای روزمره انگلیسی
@EnglishWithMima
💎سرزمین آریایی
@royayemehr
💎کتابخانه انجمن نویسندگان ایران
@anjomanenevisandegan_ir
💎اشعار نـاب و زیبا
@seda_tanha
💎اندیشه /آگاهی
@hasty_be_kooshesh
💎کلبه دانایی
@kolbe_danaee
💎موسیقی بی کلام آتن تا سمرقند
@LoveSilentMelodies
💎به نام دوست
@benamedostt
💎"مجلهی زندگی"جذب"موفقیت"
@pareparvaz63
💎کانال شعر و ادب
@shero_adab2
💎متن دلنشین
@aram380
💎آموزش پاڪسازیوتقویت انرژے چاڪراها
@tabnahayteshgh
💎《 کتابهای شما، فقط با ما، باورنکردنی 》
@KETAB_SALAM_CAFE
💎هفت شهر ؏شق
@Haftshahreeshghh
💎شعرناب و ڪوتاه
@sher_moshaer
💎یه مهندس تمام عیار شووو
@civil101
💎تقویت 100% Listening شما با ما!
@ENG_PODCAST
💎مجله تلگرامی
@post2post
💎کتابخانه بزرگ ادیان و فرهنگ باستان
@Zardoshti_book
💎افشاگری و پشت پردههای سیاسی
@ir_paradigm
💎یک میلیون کتاب "PDF و صوتی"
@PDF_and_audio_library
💎کتابخانه طبی، درمان با داروهای خانگی
@danyalshafa
💎کتابهای نایاب تاریخی و طبی
@FA_TI_MI
💎انگلیسی حرفه ای کودک و بزرگسال
@alllanguagescartoons
💎موسیقی گلهای جاویدان ایران
@golhayejavidaneiran
💎آموزش ماساژ ویوگا
@yougasozok
💎کانال فیلم و سریال و مستند
@freeforbiddendocumentaries
💎دنیای کتاب صوتی و pdf
@AudioBook4710
💎انگلیسی را اصولی و حرفه ای بیاموز
@novinenglish_new
💎استوریخام، اشعار "فراق"،پروفایلفیک
@Fahraq_yar
💎"رد پای خدا"_"مسیر سعادت"
@radepaikhoda
💎کتابخانه ممنوعه✓
@KETAB_MAMNUE
💎"بهترین ابیات در کلبه شعر "
@kolbeh_sheerr
💎مجموعه شعرهای دلنشین
@sher_O_deltangee
💎داستان های افسانه ای صوتی جهان
@mehrandousti
💎کتب صوتی نایاب/زندگینامۀ مشاهیر و...
@feqdanedel
💎کتابخانه صوتی و پی دی اف تاپ بوک
@Top_books7
💎آموزش زبان عربی
@amuzesharabi
💎کوتاه ولی به شدّت مفهومی!
@its_anak
💎نکات کاربردی TOEFL و IELTS
@WritingandGrammar1
💎ترانہ ھاے (( درخواستے))
@Muzic3000
💎حقوق برای همه
@jenab_vakill
💎از صفر تا صد(گرامر اسپیکنگ....)
@grobP1
💎اشعـار نــاب و ڪمیاب
@moshere
💎کتابهایی که چاپ مجدد نشدند!
@jadidtarinha3
💎راهنمایی و مشاوره رایگان روانکاوی
@NEORAVANKAVI
💎زندگی همسرانه و زناشویی من
@harimezendgi
💎صوتی کتابهای پولی را ازینجا دانلود کن
@sound_lib
💎فرازمینی ها
@FARZAMINIHA
💎آموزش علم نجوم و کیهان شناسی
@yortchi_bosjin
💎45000هزار کتاب pdf
@ketabZahra1369
💎کانال کتاب(pdf)،مستند،معرفی کتاب
@farin_ebook
🔹هماهنگی تبادل:
@mrsmafd
#همسرانه
تفاوت زنان و مردان
وقتی مردان فکر می کنن که برای زندگی و همسرشون مفید هستن،
احساس ارزشمندی و توانمندی می کنن...
ولی ....👇
زنان زمانی این احساس رو دارن که
فکر کنند برای همسرشون عزیز هستن...
این یکی از تفاوت های آشکار در
همسرداری و برداشت از
زندگی زناشویی هست .
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#همسرانه
به نیازهای همسرمان توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب می شود او خواسته های خود را به راحتی بیان کند
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#ایده_متن
صبح هایم ...
طعم انار ميگيرد
وقتى با عطرِ گلپرِ خنده هایت
به من سلام میکنی....
#یلدا_کولیوند
@harimezendgi👩❤️👨🦋
✴️ پنجشنبه 👈22 آبان / عقرب 1404
22 جمادی الاول 1447👈13نوامبر 2025
🕋 مناسب های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا :
✅خرید و فروش.
✅صید و شکار و دام گذاری.
✅و دیدارها خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزاد خوش قدم و مبارک هست.
🚘 مسافرت: مسافرت خوب و سودمند و سلامتی در پی دارد.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج سنبله است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️خرید باغ و مزرعه و زمین کشاورزی.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️ارسال جنس به مشتری.
✳️قولنامه و قرارداد نوشتن.
✳️خرید مسکن و آپارتمان.
✳️و تعلیم و تدریس نیک است.
🟣کتابت ادعیه و احراز حکاکی و نماز و بستن حرز خوب است.
👩❤️👩 امروز (روز پنجشنبه)
مباشرت هنگام زوال ظهر برای سلامتی مفید است و فرزندش عاقل و سیاستمدار خواهد شد و هیچ گونه انحرافی در زندگیش نخواهد داشت. ان شاءالله.
💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، فرزند پس از فضیلت نماز عشاء سخنوری توانا و کلامش بجا و موثر واقع شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)در این روز ماه قمری ، باعث فقر و بی پولی می شود.
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث قوت دل می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از آیه ی 23 سوره مبارکه "مومنون" است.
و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که او باور نکند و یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
#کلیپ
هنوزم، مثل روز اول ذوقتو دارم....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#صوتی
❤️🔥عشق یا نیاز؟ کدامیک؟
👨⚕️ دکتر محسن محمدینیا (معین)
مشاورو🧠
🧠 روانشناس ایرانیان در سراسر جهان 🌍
تحکیم روابط زوجین💋💄
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#زناشویی
قبل از شروع سکس و دخول دقایقی مکث کنید، نه حرفی بزنید نه حرکتی، به چشمان همسرتان خیره شوید و تنها با نگاه با یکدیگر سخن بگویید.
با نگاه های اغوا کننده او را به وجد بیاورید و به او نشان دهید که از بودن با او چقدر لذت میبرید و می خواهید برای او سنگ تمام بگذازید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
جایی که هوا تمیزه، صداها کمه،
و صبحانه با طعمِ حالِ خوب شروع میشه… 🌿🥣
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_۱۱
ظاهرا دیگه طاقت و تحمل سیگار نکشیدن رو نداشت برای همین گفت:
-ماشینو نگه دار بدو برای من سیگار بخر!
انگار داشت به نوکرش امرو نهی میکرد.نکنه واقعا فکر کرده من نوکر خونوادگیشونم.با اخم و جدیدت پرسیدم:
-حالا نمیشه نکشی!؟
رک و صریح و گستاخانه و حتی بهتره بگم خیلی غیر محترمانه گفت:
-نه نمیشه بدو برو برام بخر!
نفس پر حرصی کشیدم.حیف که به شغلم احتیاج داشتم و نمیتونستم خیلی زیاد باهاش دهن به دهن بشم.ماشین رو لب جاده نگه داشتم و درحالی که چپ چپ نگاهش میکردم از ماشین پیاده شدم.
صدام زد و گفت:
-هوی ساتو ..
ظارهرا خوب یادش مونده بود منو از بچگی چی صدا میزدن.ایستادم و کمرم رو خم کردم تا بتونم از پنجره نگاهش کنم و بعد گفتم:
-بله! دیگه چیه!؟
پرو پرو تو چشمهام نگاه کرد و گفت:
-وینستون آبی بخر!
طعنه زنان پرسیدم:
-امر دیگه!؟
-نه برو!
با طمانینه نگاهش کردم و بعد به سمت سوپر مارکتی که همون حوالی بود رفتم و رو به فروشنده گفتم:
-یه بسته وینستون آبی...
فروشنده که یه پسر جوون بود نگاه معنی داری بهم انداخت و بعد گفت:
-سیگار خوب نیستاااا!
اخم کردم و گفتم:
-شما کاری که ازتون خواسته شده رو انجام بده!
-خب بابا چرا جوشی میشی...
بسته ی سیگارو که بهم داد پول رو انداختم روی میزش و بعد هم دوباره با عجله برگشتم سمت ماشین .پشت فرمون نشستم و بسته سیگارو دادم دستش و گفتم:
-بفرما! ولی از قدیم گفتم سیگار کسی رو مرد نکرد!
یه نخ سیگار پاکت بیرون آورد و گفت:
-تو رانندگیتو بکن!
ماشین رو روشن کردم اما قبل از اینکه به حرکت درش بیارم در عقب باز شد و یه دختر با لباس عروس پرید داخل ...
منو سام متعجب سر چرخوندیم و به عقب نگاه انداختیم.
به دختری که لباس عروس پوشیده بود و بنظر خیلی دستپچاچه بظر می رسید.
لبخند زدم و گفتم:
-دوربین مخفیه!؟
نگاهی نگران به عقب سر انداخت و گفت:
-میشه از اینجا بری خواهش میکنم!
لبخند زدم چون مطمئن بودم دوربین مخفیه.ولی نمیدونم چرا تو این مخفی حجابشو رعایت نکرده بود آخه سینه ها ودستهاش کاملا مشخص بودن.دوباره گفتم:
-باید با کدوم دوربین دست بدیم!؟
دوباره عقب سر رو نگاهی انداخت و گفت:
-این دوربین مخفی نیست.میشه لطفا بری!؟
سام که تا اون زمان مشغول تماشای صورت دختره بود رو کرد سمت من و گفت:
-مگه نمیبینی میگه دوربین نیست.راه بیفت دیگه!
با تعجب نگاهش کردم.نمیدونم چرا یهو شده بود مدافع حقوق این عروس در ظاهر فراری عجیب...
ماشین رو روندم و از آینه نگاهی به اون عروس فراری انداختم.
سامی در کمال حیرت و تعجبم کتش رو از روی صندلی برداشت و انداخت سمت دختره و گفت:
-بدنت معلوم .اینو بپوش...
دختره تشکر کرد و کت رو پوشید.سام با لبخند پرسید:
-دومادو پیچوندی!؟
دختره نیشخندی زد و حین پوشیدن کت سام گفت:
-یه چیزی تو همین مایه ها!
خندید و چرخیدو دوباره رو به رو رو نگاهی انداخت....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
💫#تلنگر
مشکلات زناشویی را به زیرپتو نکشانید
زمان رابطه ج*ن*سی،زمان باج گیری خانمها نیست
درست است که مردان دراین لحظات فقط لبخند خواهند زد،اماغر ونق زدنش را بعدا نشان خواهند داد
@harimezendgi👩❤️👨🦋
🤩ســـــــــــوپرایز ویژه 🤩
خـانـماے کـه بلد نیستن چ جوری همسرداری کنن پیش خانواده همسر و تو خونه 😞
اگ سیـاست نداری راه چاره اش با ماسـت
اگ نمی تونی قرتی لوند باشی ما بهت میگیم چ جوری
🤩👇
جـزوه عشق ورزی که شما را به یه خانم لوند قرتی در میاره 🤭
48تکالیف قرتی و هیجان انگیز زندگی
⭐️بازی های متنوع با همسـر ک با سکس ختم میش🙈
اگـ مخوای زندگیتون 😊 از کسل کنندگی در بیاری و شوهرت همش جلو چشت باش پیشنهاد میش این جزوه و تکالیف دریافت کنی
برای دریافت جزوه
@Yakamuz230
هزینه جزوه ۸۳ هزار تومن
👆❤️
٧٩ نکته طلایی
#همسرانه
گاهی شیطنت لازمه سر به سر هم گذاشتن، دنبال هم کردن و بازیهای کودکانه
کودک درون افراد رو زنده کرده و عاطفه رو بالا میبره.
اما یادتون باشه زیادهروی نکنید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#ایده_متن
صبح را با
نفسِ گرمِ تو آغاز ڪنم
این همانیست
ڪہ از ڪلِ جهان میخواهم....
#امیرحسین_اثناعشرے
@harimezendgi👩❤️👨🦋
👇تقویم نجومی اسلامی سه شنبه👇
✴️ سه شنبه 👈20 آبان /عقرب 1404
20 جمادی الاول 1447👈11 نوامبر 2025
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز سه شنبه روز مناسبی برای امور زیر است.
✅خواستگاری و عقد و عروسی.
✅خرید و فروش.
✅بردن جهیزیه حجله آرایی.
✅خرید حیوان و چهارپایان.
✅شروع به کسب و کار.
✅نقل و انتقال و جابجایی.
✅و انواع دیدارها خوب است.
🚖سفر : مسافرت سلامتی و سود دارد.
👶مناسب زایمان و نوزاد فاضل و دانشمند گردد.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج اسد است و برای امور زیر خوب است:
✳️خواستگاری عقد ازدواج.
✳️امور دائمی و همیشگی.
✳️آغاز معالجه و درمان.
✳️خرید ملک و مستغلات.
✳️ورود به خانه و مکان نو.
✳️و جابجایی و نقل و انتقال نیک است.
🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه حکاکی و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است.
👨👩👧👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت کراهت دارد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث ایمنی از بلاها می شود.
💉💉حجامت خون دادن فصد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث صحت می شود.
✂️ ناخن گرفتن.
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب.
تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق آیه ی 21 سوره مبارکه "انبیاء " علیهم السلام است.
اتخذوا آلهه من الارض هم ینشرون...
و از معنای آن استفاده می شود که اگر کسی با خواب بیننده کدورت و دشمنی داشت برطرف شود و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع ما👇
تقویم همسران
تالیف:حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن : 02537747297
#پارت_۱۳
فصل دوم رمان شیطان مونث
اون شاسی بلند سفید یکم جلوتر از توقف کرد و منم به ناچار پامو گذاشتم روی ترمز و ماشین رو نگه داشتم...
این ترمز اجباری باعث شد بدنم با شدت عقب و جلو بشه.
دستمو روی فرمون گذاشتم و گفتم:
-لعنت! یارو عجب کله خرابیه!
به محض توقف ماشین ما، مردی حدود 38-39 ساله از ماشین جلویی پیاده شد و برای دختری که همراه ما بود دست تکون داد و ازش خواست بره پیشش.
قضیه به نظر شک برانگیز بود.
یه عروس که فرار کرده و حالا یه مرد اومده دنبالش.
بنظر من که همه جای این ماجرا عجیب بود و پر سوال!
دختره نگاهی به امیرسام انداخت و بازدن یه چشمک و فرستادن یه بوس از راه دور گفت:
-باااای!
چشمام از این حرکتش درشت شد.درست جلوی من به سام چشمک میزد و با لوندی براش بوس میفرستاد.عروس به این بی حیایی نوبر بود.
سام لبخندشو با لبخند جواب داد.
بی توجه به من دستشو به سمت امیرسام دراز کرد و گفت:
-سلی ...
سام دستشو فشرد و چون به تلفظ اسمش از زبون غیرایرانی ها عادت داشت همون نام رو به زبون آورد وگفت:
-سم...یا سام!
حرکاتش مثل این بازیگرای فیلمهای مبتذل بود.اینایی که لبخندشون، نگاه هاشون، حرف زدنشون، لحنشون همه و همه برای کشوندن جنس مخالف به سمت خودش بود. زبونشو دور تا دور لبهاش کشوند و گفت:
-از دیدنت خوشحال شدم!
در ماشین رو باز کرد و پیاده شد.اصلا از کارها و رفتارهاش خوشم نیومد اصلا.
نگاهی به سام انداختم و گفتم:
-حیا هم خوب چیزیه!
دوباره نگاهمو دوختم به جلو.دختره دو طرف توررو گرفت ودوید سمت ماشین اون مرده.تازه یادم اومد و متوجه شدم کت سام تن اون دختره.
برای همین فورا در ماشین رو باز کردم و قبل از اینکه اون ماشین حرکت بکنه دویدم سمتش و چندبار محکم زدم به بدنه ی ماشین تا حرکت نکنه....
دختره شیشه رو داد پایین و با لحن بدی گفت:
-چیه!؟ اومدی کرایه ات رو بگیری!؟
با اخم عقب رفتم و گفتم:
-نخیر! کت رئیس منو یادت رفت بدی!
پوزخندی زد و با تنفر نگاهم کرد.مردی که کنارش نشسته بود گفت:
-کت رو بهش بده بریم!
با اخم و تخم کت رو درآورد و پرت کرد طرفم.اصلا ازش خوشم نیومد.کت رو گرفتم و بدو برگشتم سمت ماشین.پشت فرمون نشستم و کتش رو بدون حرف دادم سمتش و دوباره ماشین رو روشن کردم.
نگاهی به کت انداخت و پرسید:
-واسه این رفتی سراغش !؟
حین رانندگی جواب دادم:
-باید کتتو بهت پس میدادم!
نیشخندی زد و باخودش گفت:
" عجب!"
ابروهامو به حالت اخم زدم تو هم گره زدم بعد شروع کردم حرف زدن راجب ماجرای پیش اومده:
-دختره عاشق این یارو بوده ننه باباش میخواستن بدنش به یکی دیگه ولی در رفته و اومده با این مرد فرار کرده!
ابروی چپش رو بالا انداخت و گفت:
-قصه بافی نکن!
اخم آلود نگاهش کردم و گفتم:
-این قصه بافی نیست...اتفاقیه که قابل حدس! تازه
.خودش گفت فرار کرده شنیدی که! خیلی هم بی حیا بود..
من دیدم چجوری به تو نخ میداد!
ریلکس گفت:
-خب بده!
متعجب نگاهش کردم و گفتم:
-ولی این غلط!
سرش رو تکون داد و گفت:
-اصلا هم غلط نیست! من که متاهل نیستم...من یه مرد مجرد آزادم و باهردختری دلم بخواد میپرم....باهردختری...حتی اگه شده همزمان با چندتا!
از گوشه چشم با انزجار نگاهش کردم و گفتم:
-عقایدت خیلی مزخرفن!
شونه بالا انداخت:
-تو اینطور فکر کن!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#مجردا_بخونن
🚫💦سی سالگی یک مرز مهم در روابط زناشویی محسوب میشود!
☝️طبق آمار پژوهشگران اکثر افراد در این سن به بلوغ اجتماعی میرسند و بیش از ۹۰٪ خیانت ها و طلاق ها در سنین زیر سی سالگی اتفاق می افتد!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آقایون_بخوانند
در محبت كردن خلاق باشيد
خانمت رو با چیزهای کوچک غافلگیر کن:
شام، هدیه، یه کارت ناقابل.
اون فقط می خواد بدونه که بهش فکر میکنی و احساسش می کنی.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
تركيب بهشتی: چايی + قرابيه تبريز😍😋
صبح بخیر
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_۱۲
دوباره از آینه ی ماشین نگاهی به اون عروس در ظاهر فراری انداختم.دختری که هرازگاهی نگاه سام مرصاد رو سمت خودش میکشوند.
یه جوری نگاهش میکرد انگار داره تو ذهنش شناسایش میکرد.
شایدم جناب سام مرصاد هیز تشریف داشت و نمیتونست مثل این مردهای هوسباز از خیر دیدن زدن این دختر که انصافا خیلی خوشگل و لوند بود بگذره!
از گوشه چشم نگاهی بهش انداختم تا بفهمه من حواسم هست داره چجوری اون دخترو دید میزنه!
به محض حس کردن نگاهی من چشم از دختره برداشت و خیره شد به مسیر...
پشت چشمی نازک کردم و بعد سکوت توی ماشین رو شکستم و خطاب به دختره پرسیدم:
-شما فرار کردین!؟
سام یه چشم غره بهم رفت که احتمالا معنیش میشد اینکه حق ندارم ازش سوال بپرسم ولی من به خودم حق اینکارو میدادم چون من اونو سوار ماشین غلام کردم.
اینکه اون سوار ماشین ما بود معنیش چی میشد جز اینکه ما حق داریم بدونیم کی رو باخودمون آوردیم. برای همین توجهی به چشم غره اش نکردم و منتظر موندم دختره جواب قانع کننده ای بهم بده.سوالمو که شنید جواب داد:
-آره...باهاش حال نمیکردم زدم به چاک!
متعجب پرسیدم:
-با کی!؟
انگار که منتظر سر رسیدن شخص خاصی باشه نگاهی به ماشینهای درحال عبور انداخت و بعد گفت:
-دوماد..
سام با شنیدن این جواب خندید اما من اخم کردم چون دنبال دردسر نبودم.
ما احتمالا داشتیم به دختری کمک میکردیم که یحتمل دوماد دربدر دنبالش بود.
اگه فک و فامیل دختره می فهمیدن اون با ما هست و می ریختن سرمون چی!؟ اونوقت وجود گولاخی مثل این سامی هم نمیتونست مشکل حل کن باشه.دوباره از تو آینه بهش نگاه کردم و گفتم:
-به جز فرار راه بهتری برای بهم زدن این عروسی نبود!؟
طلبکارانه نگاهی به صورتم انداخت و گفت:
-لابد نبودد که مزاحم شما شدم!
عجب! زبونشم که سه متر بود.لبهامو روهم فشردم و عینکم رو بازم دادم عقب و رو جایی که باید باشه جاگیرش کردم و گفتم:
-حالا میخوای چیکار کنی!؟ مسیرت کجاست اصلا به مسیر ما میخوره !؟
پشت چشمی نازک کرد و گفت:
-چقدر دختر حرافی هستی.تو راتو برو...من خودم بهت میگم کجا نگه داری!
خدایا! بشر به این پررویی ندیده بودم.نیشخندی روی صورت سام نشست.ظاهرا از اینکه اون دختره اونجوری با من گستاخانه حرف زده بود بدش نیومده بود.
عصبی گفتم:
-عروس خانم شما سوار ماشین ما هستی.مسیر ما مشخص اما مسیر تو نامشخص.من باید بدونم کجا میخوای بری!؟
سام عصبی سرش رو به سمتم برگردوند و انگار که تو همین مدت زمان کوتاه ارادت خاصی نسبت به اون دختره ی گستاخ داشته باشه گفت:
-خب راس میگه دیگه اینقدر فک نزن ساتو!
به پوزخند تمسخر آمیز روی صورتش نگاه کردم.این بی انصافی بود.اینکه بین من و اون عروس غریبه حق رو به اون میداد درحالی که حرفهای من منطقی تر بودن!
نگاه اخمالودم رو از سام برداشتم و گفتم:
-این اسمش دردسره!
اخم کرد و گفت:
-بیخودی شلوغش نکن!
چشمامو از پشت عینک براش درشت کردم و گفتم:
-من بیخودی شلوغش نمیکنم من فقط میخوام یه وقت دردسر درست نشه!
کنج لبشو رو به بالا کج کرد و باغرور گفت:
-از مادر زاییده نشده کشی که بخواد برای من دردسر بشه پس بیخودی شلوغش نکن ...
خواستم جوابشو بدم اما نشد چون درست همون موقع یه ماشین به ماشین ما نزدیک شد و شروع کرد بوق زدن.یه شاسی بلند سفید ...
اونقدر بوق زد که حسابی رفت روی اعصابم.
غرولند کنان گفتم:
-لعنت به آدمای مزاحم...
فکر کردم سرراهش هستم و واسه همین داره بوق میزنه. ماشین رو کنار بردم تا بره اما بازم موازی با ماشین ما جلو امد و شروع کرد بوق زدن.
شیشه رو دادم پایین و گفتم:
-چیه عمو چرا بوق میزنی!؟
دستشو از پنجره بیرون آورد و بلند بلند گفت:
-نگه دار ...نگه دار...
متعجب بهش نگاه کردم.همون دختره از پشت سرش رو جلو آورد و با دیدن اون مرد خوشحال شد و گفت:
-نگه دار...
عصبی گفتم:
-نمیشه اینجا نمیتونم
دوسه بار زد رو شونه ام و گفت:
-نگه دار ابو قراضه اتو میخوام برم ای بابا...نگه دار میگم....
اون شاسی بلند سفید یکم جلوتر از توقف کرد و منم به ناچار پامو گذاشتم روی ترمز و ماشین رو نگه داشتم...
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#خانوما_بخونن
مـردها به خواسـته های شما احـترام مـیگذارنـد
ایـنو هـمیشه یادتـون باشه مـردی که عـلاقـمندی های شـما براش مهم نـیست ، برای اینـکه بـفهـمه از چـی خـوشتـون مـیاد یا از چـی بدتـون میاد هیچ تلاشی نمیکنه ...
بهتون علاقـه ای نـداره ...
فردی که به شما عـلاقمنـده ، دائـماً راجب شـما کـنجکاوی مـیکنه تا ببـینه از چـی خـوشتـون مـیاد و یا از چی بدتون مـیاد....
گـفتن نیـازها و خواسـته هاتـون بـطور مـستقیـم اصـلا حرکـت جـالبی نیسـت ، یعـنی شما نبایـد یک لیسـت بـلنـدبالا بـچینیـد و بـگید مـن از ایـن مـوارد خـوشم مـیاد یا بـدم مـیاد...
بلکـه شمـا باید خواسـته هاتـون رو در قـالب اسـتاندارد هاتـون بهـش بفهمـونیـد...
باید یکسـری اسـتانندارد داشتـه باشیـد که بتونیـد درسـت تصمیم بگیریـد ..
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#مجردا_بخونن
🤰❤️بارداری در دختران باکره امکان پذیره؟!
🔥◀️مسئلهای که بسیاری غیرممکن میدانند، اما از نظر علمی کاملاً ممکن است. اگر اسپرم به هر طریقی به تخمک برسد، حتی بدون دخول، احتمال بارداری وجود دارد.
🔥◀️پرده بکارت مانع مطلقی نیست و اسپرم میتواند از سوراخهای آن عبور کرده و خود را به رحم برساند. اسپرمها توانایی حرکت دارند و تا ۵ روز در بدن زن زنده میمانند. بنابراین تماس سطحی اندام تناسلی یا باقیماندن مایع منی روی نواحی خارجی نیز میتواند باعث بارداری شود.
🔥◀️همچنین مایع پیشاب (پیشمنی) که پیش از انزال از آلت مرد خارج میشود، ممکن است حاوی تعداد کمی اسپرم باشد، و همین مقدار هم برای بارداری کافی است، هرچند احتمال آن کمتر است.
🔥◀️نشانههای بارداری در دختر باکره
💦قطع قاعدگی (پریود نشدن)
💦درد و حساسیت سینهها
💦تکرر ادرار
💦حالت تهوع و استفراغ
💦خستگی زیاد
💦گرفتگی خفیف شکم
💦افزایش دمای بدن
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#ایده_متن
سایه ها، آفتاب شده اند
سلام ها، #بوسه💋
نگاهت کجاست...
که شیرین کند، #صبح را🥰
#نوشین_جمشیدی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
✴️ چهارشنبه 👈21 آبان / عقرب 1404
21 جمادی الاول 1447👈12 نوامبر 2025
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
📛تقارن نحسین و روز بسیار نحسی هست و صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
👶زایمان هم مناسب نیست.
🚘مسافرت: مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه و قرائت آیه الکرسی باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر نیست:
📛لباس نو به تن کردن.
📛و مسافرت خوب نیست.
🟣 نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست.
👩❤️👨 حکم مباشرت امشب.
( شب پنج شنبه ) فرزند چنین شبی دانشمندی از دانشمندان گردد.
💉حجامت
خون دادن و فصد باعث روشنی دل می شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت باعث دولت می شود.
😴🙄 تعبیر خواب:
خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق آیه ی 22 سوره مبارکه "حج " است.
کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها...
و از مفهوم این آیه چنین استفاده می شود که برای خواب بیننده پیش آمدی است که موجب ملال خاطر وی می شود و هر چه سعی کند از آن خلاص نگردد. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت و دوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود. ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
#کلیپ
اگه ازم بپرسن قشنگ ترین حسی که تا حالا تجربه کردی چی بوده
میگم: داشتن تو، بودن کنار تو، حرف زدن با تو
دیدن تو، دوست داشتن تو
ابدی من
@harimezendgi👩❤️👨🦋
😈⛔️#پوزیشن بیگبر یا خرس بزرگ
❣️ خانم به پهلو روی تخت دراز میکشه یک پا به صورت کشیده و پای بالایی رو در شکمش خم میکنه
❣️آقا باید بین پاهای خانم قرار بگیره و دخول را انجام بده
💦 کنترل عمق و زاویه دخول رو خانم و آقا میتونن تنظیم کنند
💦 مهمتر از اون این هست که نقطه جی به صورت کامل تحریک میشه
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#تلنگر
#آقایون_بخوانند
🔥◀️طبق بررسی جدید محققان زناشویی :
◀️خانومایی که تنهایی کارای خونه رو انجام میدن؛ تا ۷۰ درصد علاقشون به برقراری سکس با همسرشون کم میشه.
✅ولی زوج هایی که تو کارای خونه همکاری میکنن؛ سکس باکیفیت و رضایت بخشی دارن.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آموزشی
#زناشویی
تصور نکنید که هر سر درد که بعد از رابطه جنسی تجربه می کنید لزوماً سردرد مقاربتی است.
کارشناسان معتقدند گاهی اوقات ضایعات خوش خیم در مغز یا آنوریسم ( اختلال در رگ های خونی ) نیز می توانند موجب سردرد پس از عمل زناشویی شوند پس لازم است در صورت تداوم به پزشک مراجعه کنید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_۱۰
☀️ فصل دوم شیطان مونث ☀️
نیمچه نگاهی بهش انداختم و حقیقتی که فکر میکردم ممکن نتونه باهاش کنار بیاد رو برملا کردم:
-چون جایی که باید زندگی کنیم پایینای شهر!
اول حرفم رو به شوخی گرفت و خندید.ولی چند لحظه بعد وقتی جدیت صورت من موقع زدن این حرف رو دیدخنده هاش متوقف شدن و صورتش عین کشی که با دست دو طرفش رو کشیده باشی برگشت به همون حالت عبوس سابق!
باورش براش سخت بود برهی همین پرسید:
-یعنی چی پایین شهر !؟ مگه قرار نیست بریم عمارت!؟
سرم رو تکون دادم و گفتم:
-آ آ...پدرتون اونجارو اجاره داده به یه خونواده ی دیگه
کلافه پرسید:
-یعنی چی! یعنی چی که پدرم اونجارو اجاره داده؟ اون خونه عین ناموسش....محال....
شونه هامو بالا انداختم و گفتم:
-فعلا که ناموسشو اجاره.....
اه لعنت بازم میخواستمگند بزنم.لبخندی تصنعی زدم و جمله ام رو جور دیگه ای ادامه دادم:
-منظورم اینه که فعلا اونجارو اجاره داده..
زیر لب چندتا ناسزا به زبون بیگانه بلغور کرد و بعد گفت:
من اصلا نمیفهمم چیمیگی! درست برای من توضیح بده ستون خاتم...
اصلا بهش نمیخورد حافظه ی ضعیفی داشته باشه خصوصا درمورد به خاطر سپردن اسامی!
سرمو برگردوندم سمتش و با دلخوری گفتم:
-من ساتینم!
بیتفاوت گفت:
-هرچی...به من توضیح بده.یه توضیح درست و حسابی! تو داری منو میبری ته شهر درحالی که عمارت پدر من لواسوون...؟!احیانا قبل از اینکه بیای سراغ من مخت نخورده به جایی و معیوب نشده هان!؟
خشمم از اونو روی فرمون خالی کردم و اونقدر ناخنمو تو نرمی روکش فرمون فرو بردم که سوراخای ریز عمیقی ایجاد شد:
-نخیر مخ من به هیچ جا نخورده!به هیچ جا! شماهم خودتون به زودی متوجه همچی میشین! جواب همه ی سوالاتون رو از من نخواین!
اصلا دلم نمیخواست اینطوری باهاش رفتار کنم.ولی خودش با حرفهاش باعث شده بود همچین جوابایی از طرف من بشنوه!
یکی یه دونه ی مرصادها بعداز سالها بالاخره پدرش فرستادش ایران.
اما با اونهمه مال و احوال ثروت همچی رو از پسرش دریغ کرد.
البته...این از نظر من جای شک داشت.
سام مرصاد یه شخصیت مرموز و مبهم داشت.شخصیتی که حس میکردم موردهای خیلی مهمی رو داره پنهان میکنه.
من شده بودم کارمند رسمی امیرارسلان مرصاد و همچی رو باید برای پسرش توضیح میدادم.
مثلا اینکه پدرش فقط یه مقدار پول توی حسابی که فقط من اجازه ی برداشت ازش داشتم ،براش گذاشته.
حق استفاده از عمارت رو نداشت و همینطور ماشینهای لوکس پدرش!
نمیدونم چرا اون و همسرش همچین کاری کردن اما ظاهرا قصد داشتن پسر خودپسندشون که تمام عمر در رفاه بسر برده رو با اون روی سخت زندگی آشنا بکنن هرچند که من بعید بدونم این پسر یه آدم ندار باشه!
تو مسیر هردو ساکت بودیم.عصبی وار بی حوصله انگشتاشو رو لبه ی پنجره حرکت میداد و پاش رو میجنبود.
دو سه بار بهم نگاه کرد اما حرفی نزد و چیزی نگفت. احسام بهم میگفت اون میخواد سوالی ازم بپرسه و بالاخره هم پرسید:
-سیگار داری!؟
متحیر نگاهش کردم و گفتم:
-معلوم که نه!
دستشو از لبه ی پنجره برداشت و بعد سرش رو به عقب تکیه داد و گفت؛
-چیه!؟ چرا اینجوری نگاه میکنی!؟ انگار ازت یه ظرف اسید یا یه نارنجک و اسلحه خواستم!
انر ازم همچین چیزایی میخواست کمتر تعجبم میکردم.آخه چرا باید سیگار بکشه.ابرو درهم کشیدمو و پرسیدم:
-شما سیگار میکشی!؟
ظاهرا براس اون این سوال خنده داری بود.شاید یاخودش فکر میکرد این دختر نسبت به همه چیز یه واکنش تخماتیک داره یا شاید هم داشت باخودش میگفت آخه سیگار چرا جای تعجب داشت. کلافه گفت:
-نگفتم که کراک و کوکائین و حشیش و شیشه میکشم! گفتم سیگار...
عینکم رو روی بینیم مرتب کردم و خیره به رو به رو گفتم:
-سیگار دست کمی از هیچکدوم از اون چیزایی که گفتین نداره!
آهسته و باتاسف خندیدو باخودش شروع کرد حرف زدن:
"بین گیر کیا افتادیم مااا...بازی مسخره ای رو شروع کردن با من...بازی خیلی مسخره و حوصله سر بری.
چرا فکر میکنن ممکن من از چیزایی که دارم دل بکنم و از مسیرم منصرف بشم!؟
تلاششون بیفایدس!"
بعداز زدن این حرفها باخودش سرشو به سمتم چرخوند و گفت:
-هی ساتو...
از کنج چشم با اخم نگاهش کرد مو خیلی سرد پرسیدم:
-چیه!؟
ظاهرا دیگه طاقت و تحمل سیگار نکشیدن رو نداشتن برای همین گفت:
-ماشینو نگه دار بدو برای من سیگار بخر!
@harimezendgi👩❤️👨🦋