شکفتی همچو گــل در بـــازوانم
درخشیدی چو می در جام جانم
به بالِ نغمه ی آن چشم وحشی
کشـــاندی تـــا بهشت جــاودانم
#فریدون_مشیری🌙
هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی
که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور
که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی
#مولانا
...
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاجها، ز ابرها، بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
#زادروز_فروغ_فرخزاد_گرامی
🥀👌
نگو که یاد تو با گریه پاک خواهد شد
که قلب من به هوای تو خاک خواهد شد
تمام مردم اگر از تو روی گردانند
کسی برای تو اینجا هلاک خواهد شد
اگر بهای تو مرگ است، جان که چیزی نیست
اشاره کن به تنم، سینه چاک خواهد شد
بخند و جلوهگری کن، که رنگ لبهایت
برای بادهفروشان ملاک خواهد شد
به جز دلم که به دستت سپردهام، تنها
"زمان" گواهی این عشق پاک خواهد شد
بگو بمیرم اگر انتظار، بیهودهست
که بی تو زندگیام هولناک خواهد شد...
#محسن_نظری
گر یک جهان ویرانه شد
از لشکرِ سلطان عشق
خود صد جهانِ جانِ جان
شد در عِوض بنیاد ازو
_مولانا جان
سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی
ما را ز سر بُریده می ترسانی؟
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم...!
#خواجوي_كرماني
میان بستر اندوه، عالمی کوچک
به لطف منزوی و شهریار دارم من
همین که شعر بگویم برای من کافیست
به کار مردم دنیا چه کار دارم من . . .
#محمد_پورمرادی
💫
مـاه آسـمانم...
تـو ڪہ باشی منـظومہے تاریڪ شـبها
خـالی از هـر ستـارهاے ڪہ باشـد
مهـم نیسـت!!
«تـو»
روشنیبخـش شـبهاے تاریڪ منی..!!
#علی_ڪریمی
عشق را گر اختیاری هست در واقع چرا
چون زلیخا بد کند یوسف به زندان میشود؟
#صائب_تبریزی
نمی دانم چرا اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش می گریم ...
#فاضل_نظری
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
#هوشنگ_ابتهاج
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آنست که پاکباز باشد
#سعدی
بگیر دست من افتاده را که در ره عشق
به پای صدق به سر میبرم وفای تو را ...!
#سیف_فرغانی_
داشت ضرب المثلی بینِ جماعت میشد
عشقِمان وردِ زبان بود ، خرابش کردی...!
#مهدیکمانگر
بوسه ای از سر مستی به لب یار زدم
آتشی بر دل دیوانه و بیمار زدم
مست روی و مست جان و مست ساقی و سما
طعنه ای از ته دل بر رخ هشیار زدم
#سعدی
#ب
.
همه زیر و زبر زِ تـو همگان بیخبر زِ تو
چه غریب است نظر به تو
چه خوش است انتظار تو
#مولانا
هر شب بسر کوی تو از پای در افتم
وز شوق تو آهی زنم و بی خبر افتم
گر بار غم اینست، که من میکشم از تو
بالله! که اگر کوه شوم از کمر افتم
خواهم بزنی تیر و بتیغم بنوازی
تا در دم کشتن بتو نزدیکتر افتم
من بعد بر آنم که ببوی سر زلفت
برخیزم و دنبال نسیم سحر افتم
ای شیخ، بمحراب مرا سجده مفرما
بگذار، خدا را، که بر آن خاک در افتم
گمراهی من بین که: درین مرحله هر روز
از وادی مقصود بجای دگر افتم
سیلاب سرشک از مژه بگشای، هلالی
مپسند که: آغشته بخون جگر افتم
#هلالی_جغتایی
عاشقان هم،
همه خوابند در این موقع شب
بی گمان،یک دل ویران شده از عشق فقط
بیدار است
#حامد عسکری
.
سر سبز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی؟
افتادم و بر خاک رسیدم، تو چه کردی؟
من شور و شر موج و تو سر سختی ساحل
روزی که به سوی تو دویدم، تو چه کردی؟
هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی
من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی
مغرور، ولی دست به دامان رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟
«تنهایی و رسوایی»، «بی مهری و آزار»
ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی
#فاضل_نظری
تا لبی بر لب من می لغزد
می کشم آه که کاش این او بود
کاش این لب که مرا می بوسد
لب سوزنده ی آن بدخو بود
#فروغ_فرخزاد
بیا بیا که مرا سریست پر از شور و التهاب جوانی
که آرزوی نثارش به خاک پای تو دارم
#سیمین_بهبهانی