gazalestan | Неотсортированное

Telegram-канал gazalestan - شعر گلچین (غزلستان )

473

کانال اشعار ناب @gazalestan مدیریت @behzad_uromia کانال پوشاک مارک معروف👇👇 @markmarof

Подписаться на канал

شعر گلچین (غزلستان )

نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد

ما همانیم اگر یار همان است که بود

#صائب_تبریزی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

می کشم تهمت سجاده تزویر از خلق
گرچه فرسوده شد از بار سبو دوش مرا......!!
#صائب_تبریزی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

حسن را در شیوه کامل ساختن حق من است

چشم آهو را به تعلیمی سخنگو می کنم.....!!!

#صائب_تبریزی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

ای ز عشقــت این دل دیـــــوانه خوش
جان و دَردت هر دو در یک خانه خوش

گر وصال است از تو قِسمم گر فراق
هست هر دو بر منِ دیوانه خوش ...


#عطار_نیشابوری

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

🔹
خال‌را میجویم از دنباله‌ی ابروی دوست...

نیست عیبم، مهره را از مار می‌گیرم سراغ

#قصاب‌کاشانی🍃

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

▫️


شعار عشق بازان چیست، خوبان را دعا کردن
قفا خوردن، پی افشردن، جفا بردن، وفا کردن

کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن

به چشم پاک بنگر مجمع پاکیزه‌رویان را
که در کیش نظربازان، خطا باشد خطا کردن


#فروغی_بسطامی‌

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت 

دوباره گريه‌ی بی‌طاقتم بهانه گرفت 

شكيب درد خموشانه‌ام دوباره شكست 

دوباره خرمن خاكسترم زبانه گرفت 

#هوشنگ_ابتهاج

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

.
در خودم گم شده بودم تو صدایم کردی
عاشقم کردی و کشتی و رهایم کردی

عشق پیش از تو فقط دلهره ای زیبا بود
حس بیداری اگر بود ولی رویا بود

در هوای تو نفس تنگ شود باکی نیست
آسمان گرچه زمین گیر شود خاکی نیست

زهر در جام بریزی به عطش مینوشم
جامه ای را که به آتش بکشی میپوشم

آنکه در راه تو رفته است کجا برگشته
عاشقی کرده اگر با تو چرا برگشته

چشم تو باده ترین جام حلالی ست که هست
در مقامی که همان حال محالی ست که هست

پر من سوخت کنار تو و پرواز شدم
عجز بودم تو مرا کشتی و اعجاز شدم

گفتنی نیست فنایی که سر آغاز بقاست
دیدنی هست بقایی که سرانجام فناست

#افشین_یدالهی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است

فاضل نظری

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

مولانا

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت

هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت

🔺️خیام

🥀🌱

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

#یا_صاحب_الزمان_عج❤️

گفتم چرا قلبم دگر بر تار زلفت گير نيست

سر برزمين افكند و گفت خودكرده را تدبير نيست

اشكی به زير مقدمش انداختم رحمی كند

گفتا كه اشك بی‌ورع در رتبهٔ تاثير نيست

#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

تو عاشق خندان لبی

من بی دهان خندیده‌ام

#مولانا

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

.

ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ "ﻣﻦ"... ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ "ﺭﺍﻭﻱ" ﻣﻨﻢ ...
ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ، ﻫﻢ ﻧﯽ ﻭ ﻫﻢ ﻧﯽ ﺯﻧﻢ ...

ﻧﺸﻨﻮ اﺯ ﻧﻰ، "ﻧﻰ "ﺣﺼﯿﺮﻯ" ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ ...
ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ "ﺩﻝ"..."ﺩﻝ" ﺣﺮﻳﻢ ﺩﻟﺒﺮﻳﺴﺖ ...

ﻧﻰ ﭼﻮ ﺳﻮﺯﺩ ﺧﺎﻙ ﻭ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﺷﻮﺩ ...
"ﺩﻝ" ﭼﻮﺳﻮﺯﺩ، ﻻﯾﻖ "ﺩﻟﺒﺮ" ﺷﻮﺩ

مولانا

.

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

دورم از کوی تو، جا در زیر خاکم بهتر است
زندگی تلخ است با حرمان، هلاکم بهتر است

من که مجروح خمارم مرهم راحت چه سود
جای مرهم بر جراحت برگ تاکم بهتر است

گر بکشتی از فراقم، سوختی، منت منه
من که در دوزخ به زندان، هلاکم بهتر است

ره به امیدم مده عرفی که بی باکم بسی
من صلاح خویش دانم، ترسناکم بهتر است

عرفی شیرازی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

.

من آن شکسته بنایم درین
خراب آباد


که در خرابی من ناز می‌کند
سیلاب ..


#صائب_تبريزی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

نیستم چون کعبه در بند لباس عاریت

بید مجنونم که موی خود به سر پیچیده ام....!!!

#صائب_تبریزی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

"آمدی جانم به قربانت"بمان دیگر نرو
جان به لب آورده هجرانت بمان دیگر نرو

منتظر بودم بیایی یار زیبا روی من
تا گذارم سر به دامانت بمان دیگر نرو

وقت دلتنگی نگاهم کن، تمنا میکنم
دل شده حیران چشمانت بمان دیگر نرو

دوستت دارم ،بدان رویای من بوسیدن است
از همان لبهای خندانت بمان دیگر نرو

حکم رانی کن، درون قلب من سلطان تویی
تا ابد هستم به فرمانت بمان دیگر نرو

نازنینم ناز کن هر قدر میخواهی ولی
رحم کن گاهی به خواهانت بمان دیگر نرو

تو شبیه ابر باران زا و من هم چون کویر
تشنه ام ،محتاج بارانت بمان دیگر نرو

پشت هر لبخند من صد غصه ی پنهانی است
جان من، جان عزیزانت بمان دیگر نرو

#محرم_زمانی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

تو زهری، زهر گرم سینه‌سوزی، 
تو شیرینی، که شور هستی از توست

شراب جام خورشیدی، که جان را 
نشاط از تو، غم از تو، مستی از توست...

#فریدون_مشیری

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

ز عاشق هیچ ڪس معشوق را بهتر نمی‌بیند


برو از دیده وامق نظر در حسن عذرا ڪن

#فروغی_بسطامے

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

▫️


نازنین، عیب نباشد، که کند ناز ای دل
او همی سوزدت از عشق و تو می‌ساز ای دل

اگرت میل به خورشید رخش خواهد بود
بر حدیث دگران سایه بینداز ای دل


#اوحدی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

▫️


دو عالم شد ز یاد آن سمن سیما فراموشم
به خاطر آنچه می‌گردید، شد یکجا فراموشم

نمی‌گردد ز خاطر محو، چون مصرع بلند افتد
شدم خاک و نشد آن قامت رعنا فراموشم


#صائب_تبریزی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

اڪَر بہ ڪوے
تـو باشد مرا مجال وصول
رسد بہ دولت وصل تو ڪار من بہ اصول




#حافظ

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

سعدی همه روزه عشق میباز
تا در دو جهان شوی به یک رنگ

عشق بازی چیست سر در پای جانان باختن
با سر اندر کوی دلبر عشق نتوان باختن

سعدی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش‌

ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش

به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش

غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غم‌های دگر را کرد از این خانه بیرونش

فریدون مشیری

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

دل من گم شده است

هر کسی پیداش کرد

بسپارد به امانات رضا

#ناشناس

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

#آنری‌_دو‌مونترلان

زنده‌باد‌ کسانی‌ که‌ ترکم‌ می‌کنند،
آن‌ها مرا ‌به‌ خویش
بازمی‌گردانند

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

تا بنده نباشی، تابنده نباشی

#ناشناس

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

چرا بیرون ڪنم
از دل خیـــاڸ
جانِ جانان را


خیالش قصہ‌ے
عشق هست ڪہ از
او من بہ دڸ دارم





#راحم_تبریزے

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

کسی که رسم سفر می‌نهاد اول بار
چگونه ریشه بُرید از دیار و رشته‌ی یار
بر آن سرم که گر اشکم مدد کند، ناچار
«به یاد یار و دیار، آنچنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم»

چه شد که دور شدیم آن من و تو، زین تو و من؟
حریف شعر، حریف شب، شراب کهن
خوشا دوباره، خوشا با تو، با تو جام زدن
«خدای را مددی ای رفیقان ره، تا من
به کوی میکده دیگر عَلَم برافرازم»

#حسین_منزوی
تضمین از #حافظ

Читать полностью…
Подписаться на канал