علم نبود غیرِ علمِ عاشقی
مابقی تلبیس ابلیس شقی
سینهی خالی ز مهر گلرخان،
کهنه انبانی بوَد پر استخوان
#شیخ_بهایی
بهجز همین که تو باشی و قاهقاه بخندی
چه چارهایست دلی را که گاهگاه بگیرد؟
#سجاد_رشیدی_پور
💫
آن جاه و جمالی که جهان افروز است
وان صورتِ پنهان که طرب را روز است
امروز چو با ماست، در او آویزیم
دی رفت و پریر رفت، روز امروز است
#مولانا
💫
ما سوختۀ هجریم، افروختۀ هجریم
آموختهٔ هجریم با صبر و شکیبایی
دلدادۀ روی تو، آشفتۀ موی تو
سرگشتهٔ کوی تو، چون واله و شیدایی
#غروی_اصفهانی
💫
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
صوفی از صومعه گو خیمه بزن بر گلزار
که نه وقتست که در خانه بخفتی بیکار
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق
نه کم از بلبل مستی تو، بنال ای هشیار
آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
#سعدی
💫
اِی نفست شهریار ، شهر مرا یار شو
سِلسله را ختم کن ، سید و سالار شو
قونیه در قونیه مست شده صوفی ام
رقصِ مرا سر بده ، وارد بازار شو
رقص مرا سر بده ، دف بزن و زر بکوب
بانیِ رقصم تویی ، باعث پرگار شو
حافظ_ایمانی
─┅═༅𖣔𖣔༅═┅─
تو از سر من و از جان من عزیزتری
بخیلم ار نکنم سر فدا و جان ایثار
اگر ملول شوی، حاکمی و فرمان ده
وگر قبول کنی بندهایم و خدمتکار
#سعدی
دارم سر خاک پایت ای دوست
آیم به در سرایت ای دوست
چون رای تو هست کشتن من
راضی شدهام برایت ای دوست
#سنایی
به وفایی که نداری قسم ای ماه جَبین
هر جفایی که کنی بر دلِ ما عینِ وفاست
#ملک_الشعرای_بهار
.
به جز ٺویی ڪه دلم
را به خنده ای بردی
ڪسی نبرده دل از من،
به نازِ لبخندش......
همیشه بوده و ٺا
آخرین نفس هم هسٺ
نیاز من به لبان ٺو
و شڪرقندش.....
#حسین_فروتن
بسته لب از شکوه همچون غنچه خاموشیم ما
گرچه از خون جگر چون گل قدح نوشیم ما
همچو مرغ بال و پر بشکسته در کنج قفس
نغمهساز صد نوا بودیم و خاموشیم ما
خون دل بود آنچه ساقی ریخت در پیمانهام
آری،آری خون بهجای باده مینوشیم ما
#اکبر_دخیلی ( واجد قمی)
قرآن به سرم بود و تو را دیدم و گفتم :
ده مرتبه با دیدهی گریان "بِکَ یا عشق"
#محمود_کیاپور
💫
یادِ تو را چو میکنم ، توبه زِ توو نمیکنم
توبه زِ تو گناه باد ، من گنهی نمیکنم ،
#راحم_تبریزی
💫
آنچنان کز رفتن گل خار میماند به جا
از جوانی حسرت بسیار میماند به جا
آه افسوس و سرشک گرم و داغ حسرت است
آنچه از عمر سبکرفتار میماند به جا
کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی
در کف گلچین ز گلشن، خار میماند به جا
صائب تبریزی
پدرم وقتی مُرد،آسمان آبی بود،
مادرم بی خبر از خواب پرید،
خواهرم زیبا شد!
پدرم وقتی مرد ،
پاسبان ها همه شاعر بودند..
سهراب سپهری
گر سرم میرود از عهد تو سر بازنپیچم
تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را
خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
#سعدی
در هفت آسمان چو نداری ستارهای
ای دل کجا روی که بود راه چارهای
ای ابـر غم ببار و دل از گریه باز کن
ماییم و سرگذشت شب بیستارهای.
#هوشنگ_ابتهاج
طبیب من تویی، مشکل توانم
که درد خویش پنهان دارم از تو
مرا گر باز پرسی جای آنست
که مدتهاست تا بیمارم از تو
#اوحدی
تا دل مجروح من عاشق زار تو شد
هیچ ندیدیم و عمر در سر کار تو شد
زنده بود عاشقی، کز هوس روی تو
بر سر کوی تو مرد، خاک دیار تو شد
#اوحدی
حال عالم سر بسر پرسیدم از فرزانهای
گفت: یا خاکیست یا بادیست یا افسانهای
گفتمش: احوال عمر ما چه باشد عمر چیست؟
گفت: یا برقیست یا شمعیست یا پروانهای
#ابوسعید_ابوالخیر