/channel/haMster_kombat_bot/start?startapp=kentId268934705
Play with me, become cryptoexchange CEO and get a token airdrop!
💸 +2k Coins as a first-time gift
🔥 +25k Coins if you have Telegram Premium
من می خواهم زندگی ام بگذرد .من زندگی می کنم برای این که زودتر این بار را به مقصد برسانم نه برای این که زندگی را دوست دارم ."پرویز "حرف های من نباید تو را ناراحت کند .امشب خیلی دیوانه هستم .مدت زیادی گریه کردم .نمی دانم چرا فقط یادم هست که گریه کردم و اگر گریه نمی کردم خفه می شدم .تنهایی روح مرا هیچ چیز جبران نمی کند .مثل یک ظرف خالی هستم و توی مرداب ها دنبال جواهر می گردم .پرویز نمی دانم برایت چه بنویسم کاش می توانستم مثل ادم های دیگر خودم را در ابتذال زندگی گم کنم .کاش لباس تازه یا یک محیط گرم خانوادگی و یا یک غذای مطبوع می توانست شادمانی را در لبخند من زنده کند .کاش رقصیدن دیگران می توانست مرا فریب بدهد و به صحنه های رقص و بی خبری و عیاشی بکشاند …آخ تو نمی دانی من چقدر بدبخت هستم .من در زندگی دنبال فریب تازه ای می گردم ولی افسوس که دیگر نمی توانم خودم را گول بزنم. من خیلی تنها هستم
از نامه های فروغ به پرویز شاپور
• @foroghfarokhzad •
امشب آن حسرت دیرینهٔ من
در بر دوست به سر می آید
در فروبند و بگو خانه تهی است
زین سپس هر که به در می آید
شانه کو تا که سر و زلفم را
در هم و وحشی و زیبا سازم
باید از تازگی و نرمی و لطف
گونه را چون گل رویا سازم
سرمه کو ، تا که چو بر دیده کشم
راز و نازی به نگاهم بخشد
باید این شوق که در دل دارم
جلوه بر چشم سیاهم بخشد
چه بپوشم که چو از راه آید
عطشش مفرط و افزون گردد
چه بگویم که ز سِحر سخنم
دل به من بازد و افسون گردد
آه ، ای دخترک خدمتکار
گل بزن بر سر و بر سینهٔ من
تا که حیران شود از جلوهٔ گل
امشب آن عاشق دیرینهٔ من
چو ز در آمد و بنشست خموش
زخمه بر جان و دل و چنگ زنم
با لب تشنه دو صد بوسه شوق
بر لب بادهٔ گلرنگ زنم
ماه اگر خواست که از پنجره ها
بیندم در بر او مست و پریش
آنچنان جلوه کنم کو ز حسد
پرده ابر کشد بر رخ خویش
تا چو رویا شود این صحنهٔ عشق
کندر و عود در آتش ریزم
ز آن سپس همچو یکی کولی مست
نرم و پیچنده ز جا برخیزم
همه شب شعله صفت رقص کنم
تا ز پا افتم و مدهوش شوم
چو مرا تنگ در آغوش کشد
مست آن گرمی آغوش شوم
آه ، گویی ز پس پنجره ها
بانگ آهستهٔ پا می آید
ای خدا ، اوست که آرام و خموش
به سوی خانهٔ ما می آید
#فروغ_فرخزاد
شعر : مهمان
دفتر شعر : اسیر
• @foroghfarokhzad •
من از دیار عروسکها میآیم
از زیر سایههای درختان کاغذی
در باغ یک کتاب مصور
از فصلهای خشک تجربههای عقیم دوستی و عشق ..
#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •
دیونیسوس
🎶 یک پلیلیست محشر موسیقیایی …
🪷 در آمیخته با هنرهای زیبا و گزینشهای ادبی…
دیونیسوس خدای موسیقی و سرخوشی…
آرشیوی برای هنردوستان و سختپسندان
/channel/tosurvivemus
چون سنگ ها صدای مرا گوش می کنی
سنگی و ناشنیده فراموش می کنی ...
@foroghfarokhzad
#فروغ_فرخزاد
اگر زمانی ایران سرزمینِ علم و هنر بوده، امروزه از دولت سرِ یک دسته گردنهگیر، محتکر و مقاطعه کار تبدیل به سرزمین بیزنس و پول در آری و بچاپ بچاپ شده است، هیچ رابطه ی معنوی و فرهنگی با سایر جاهای دنیا ندارد و مردم مَنتَر یک دسته شیاد کلاهبردار شده اند. ملت ایران میدانند که گرگ های ما داخلی هستند، از خارجی نباید متوقع بود که دایه خاتون از مادر مهربان تر باشد.
~ اشک تمساح
نوشتهٔ صادق هدایت
@Kierkegaard3
تنها کانال فعال «سورن کییرکگارد»
~ همراه با محتوای روزانهٔ فلسفی، ادبی و هنری
/channel/Kierkegaard3
/channel/Kierkegaard3
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسیدهام
به کهکشان، به بیکران، به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسهات...
#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسیدهام
به کهکشان، به بیکران، به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسهات...
#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •
من گل پژمردهای هستم
چشمهایم چشمه خشک کویر غم
تشنه یک بوسه خورشید
تشنه یک قطره شبنم
#فروغ_فرخزاد
بخشی از شعر تشنه
• @foroghfarokhzad •
من به مردی وفا نمودم و او
پشت پا زد به عشق و امیدم
هر چه دادم به او حلالش باد
غیر از آن دل که مفت بخشیدم
دل من کودکی سبکسر بود
خود ندانم چگونه رامش کرد
او که می گفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش کرد
اگر از شهد آتشین لبِ من
جرعه ای نوش کرد و شد سرمست
حسرتم نیست ز آنکه این لب را
بوسه های نداده بسیار است
باز هم در نگاه خاموشم
قصه های نگفته ای دارم
باز هم چون به تن کنم جامه
فتنه های نهفته ای دارم
بازهم می توان به گیسویم
چنگی از روی عشق و مستی زد
باز هم می توان در آغوشم
پشت پا بر جهان هستی زد
باز هم می دود به دنبالم
دیدگانی پر از امید و نیاز
باز هم با هزار خواهش گنگ
می دهندم به سوی خویش آواز
باز هم دارم آنچه را که شبی
ریختم چون شراب در کامش
دارم آن سینه را که او می گفت
تکیه گاهیست بهر آلامش
ز آنچه دادم به او مرا غم نیست
حسرت و اضطراب و ماتم نیست
غیر از آن دل که پر نشد جایش
بخدا چیز دیگرم کم نیست
کو دلم کو دلی که برد و نداد
غارتم کرده ، داد می خواهم
دل خونین ، مرا چه کار آید
دلی آزاد و شاد می خواهم
دگرم آرزوی عشقی نیست
بی دلان را چه آرزو باشد
دل اگر بود باز می نالید
که هنوزم نظر به او باشد
او که از من برید و ترکم کرد
پس چرا پس نداد آن دل را
وای بر من که مفت بخشیدم
دل آشفته حال غافل را
#فروغ_فرخزاد
شعر : گمگشته
دفتر شعر : اسیر
• @foroghfarokhzad •
اگر زمانی ایران سرزمینِ علم و هنر بوده، امروزه از دولت سرِ یک دسته گردنهگیر، محتکر و مقاطعه کار تبدیل به سرزمین بیزنس و پول در آری و بچاپ بچاپ شده است، هیچ رابطه ی معنوی و فرهنگی با سایر جاهای دنیا ندارد و مردم مَنتَر یک دسته شیاد کلاهبردار شده اند. ملت ایران میدانند که گرگ های ما داخلی هستند، از خارجی نباید متوقع بود که دایه خاتون از مادر مهربان تر باشد.
~ اشک تمساح
نوشتهٔ صادق هدایت
@Kierkegaard3
دوستانی که اهل موسیقی هستند
و از ادبیات و هنر لذت میبرن
پیشنهاد میکنم این کانال رو از دست ندین
خیلی وایب خوبی داره
شرمگین می خواندمش برخویش
ازچه رو بیهوده گریانی
درمیان گریه می نالید
دوستش دارم، نمی دانی..
فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •
شایدپرنده بود که نالید
یا باد در میان درختان
یا من که در برابر بن بست قلب خود
چون موجی از تاسف و شرم و درد
بالا می آمدم و از میان پنجره می دیدم که آن دو دست
آن دو سرزنش تلخ و همچنان دراز به سوی دو دست من در روشنایی سپیده دمی کاذب
تحلیل می روند و یک صدا که در افق سرد
فریاد زد
خداحافظ...!
#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •
گیسویم در هم و لبهایم خشک
شانهام عریان در جامه خواب
لیک در ظلمت دهلیز خموش
رهگذر هردم میکرد شتاب
نفسم ناگه در سینه گرفت
#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •
دیونیسوس
🎶 یک پلیلیست محشر موسیقیایی …
🪷 در آمیخته با هنرهای زیبا و گزینشهای ادبی…
دیونیسوس خدای موسیقی و سرخوشی…
آرشیوی برای هنردوستان و سختپسندان
/channel/tosurvivemus
گاهی اوقات دلم میخواهد در تاریکی گم بشوم. از خودم میگریزم. از خودم که همیشه مایهی آزار خودم بودهام. از خودم که نمیدانم چه میکنم و چه میخواهم...
فروغ فرخزاد
• @foroghfarokhzad •
«آکادمی زبان شکسپیر»
• تدریس آنلاین و حضوری (خصوصی و نیمه خصوصی) زبان انگلیسی از مبتدی تا سطح پیشرفته
• به همراه مشاوره جهت نگارش پروپوزال، مقاله و پایان نامه انگلیسی
/channel/ShakespeareLanguage
/channel/ShakespeareLanguage
ما از نفوذ سایههای شک در
باغهای بوسههامان رنگ میبازیم
ما در تمام میهمانیهای قصر ِنور
از وحشت آوار میلرزیم ...
#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •
گنه كردم
گناهي پُر ز لذت
در اغوشي كه
گرم و اتشين بود
#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •