رسانه رسمی فریدون فرحاندوز گوینده، مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران اینستاگرام: instagram.com/fereidounfarahandouz فیسبوک: fb.com/fereidounfarahandouz یوتیوب: https://www.youtube.com/@fereidounfarahandouz آپارات: aparat.com/farahandouz
مثل سرو کاشمر
سروده زندهیاد حسین سرفراز
@FereidounFarahandouz
فریاد
شعری از سیمین بهبهانی
گفتند: « شام تیرهٔ محنت سحر شود،
خورشید بخت ما ز افق جلوه گر شود.»
گفتند: « پنجه های لطیف نسیم صبح
در حجله گاهِ خلوت گل پرده در شود.»
گفتند :« برگ های سپید شکوفه ها
با کاروانیان صبا همسفر شود.»
گفتند:« این شرنگ که دارم به جام خویش
روزی به کام تشنه، چو شهد و شکر شود.»
گفتند:« نغمه های روان پرور امید
زین وادی خموش به افلاک بر شود.»
گفتند:«ساقی از می باقی چو در دهد،
گوش فلک ز نغمهٔ مستانه کر شود.»
گفتند:« هست خضری و او رهنمای ماست؛
ما را به کوی عشق و وفا راهبر شود.»
گفتند: «بی گمان بُت چوبین زور و زر
از شعله های آه کسان شعله ور شود»
گفتند: «جغد نوحه گَر از بیم جان دهد؛
قُمری میان بزم چمن نغمه گر شود»
گفتند و، گفته ها همه رنگ فریب داشت-
شاخ فریب و حیله کجا بارور شود؟
آنان که دم ز پاکی دامان خود زدند،
ننگین ز ننگشان همهٔ بحر و بر شود.
نام آوران خالق فریبند و نامشان
دشنام کودکان سر رهگذر شود.
اندوهشان نبود ز خود کامی و عناد
کاین بی پدر بماند و آن بی پسر شود.
ای آفتاب عشق و امید! از حجاب ابر
ترسم به در نیایی و جانم به در شود.
#سیمین_بهبهانی
@FereidounFarahandouz
"در شب سرد زمستانی"
شعر: نیما یوشیج
آهنگ: گلنوش خالقی
صدا: فریدون فرح اندوز
@FereidounFarahandouz
شیون فومنی
شعر کلاسیک
شعر نو
شعر و ادبیات کودکان
قصه
داستان کوتاه
فیلمنامه
شعر گیلکی با صدای شیون فومنی
#شیون_فومنی
@FereidounFarahandouz
شعر: نیما یوشیج
آهنگ: احمد پژمان
صدا: فریدون فرح اندوز
میکس: شاپور
@FereidounFarahandouz
لجنزارانِ جهانِ عَفِن
شعر: جهانگیر صداقت فر
اجرا: فریدون فرحاندوز
میکس: شاپور
بویِ خون است این:
بویِ گندِ نفرت و نفرین،
بویناکِ لاشههایِ کین،
بویِ مردابِ تعصبهایِ بی بنیاد،
فضله زارِ کرکس و کفتارهائی مرده خوار آیین؛
بویِ چرکین زخمهایی در عمیقِ گورزارانِ قرون مدفون...
آه افسوس-
صحنهیِ این مسلخِ بیداد
قصه ئی را ماند از دورانِ دقیانوس:
بی امان، وحشی وش و بی رحم،
خون آشام،
فارغ از پروایِ یأسِ نسلِ بی فرجام.
***
آه-
کشتزاری بر نخواهد داد دیگر در بسیطِ این سترونگاه؛
در کویری تا بدینسان خشک،
بر نخواهد رُست اِلّا بوتههایِ خار
تا مگر روزی بشر از خوابِ غفلت برجهد ناچار،
یا مگر اعجازِ دانش بر بشوید مغزِ انسان را
از پلیدیهایِ ناهنجار؛
یا بزاید مادری از نو ز زهدانی مُطهّر
نسلی از نوباوگانی عادل و غمخوار!
**
تیبوران- ۳ نوامبر ۲۰۲۳
@FereidounFarahandouz
امیر هوشنگ ابتهاج
نشود فاش ِ کسی آنچه میان ِ من و توست
#ابتهاج
@FereidounFarahandouz
عشق و نور همراهش. نامش هميشه مانا و يادش هماره پايا. 💖
#گلپا
@FereidounFarahandouz
یادی از ویل دورانت
ویلیام جیمز دورانت (به انگلیسی: William James Durant) (زادهٔ ۵ نوامبر ۱۸۸۵ – درگذشته ۷ نوامبر ۱۹۸۱) فیلسوف، تاریخنگار و نویسندهٔ آمریکایی بود.
متن برگرفته از وبسایت حمیدرضا یعقوبی
#ویل_دورانت
@FereidounFarahandouz
شعری از زنده یاد قیصر امین پور
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم...
#قیصر_امین_پور
@FereidounFarahandouz
یادداشت مهرآمیز دوست خوبم حسین شایگان در انتشار تیزر معرفی فیلم اسب تورین و پاسخ من به محبت او
@FereidounFarahandouz
فرمانروایی که همدل مردمان خویش نباشد سیه روزتر از همیشه سرنگون خواهد شد
گفته کوروش بزرگ، برگرفته از سنگنوشتههای پارسوماش
#پارسوماش
#کوروش #کوروش_کبیر #کوروش_بزرگ #کورش
@FereidounFarahandouz
در کتیبههای کهن
از جمله در منشور پارسوماش
از زبان کوروش
چنین میخوانیم
#پارسوماش
#کوروش
@FereidounFarahandouz
کوروش کبیر
#کوروش
#کورش_کبیر
#فریدون_فرح_اندوز
@FereidounFarahandouz
شعری از جهانگیر صداقت فر
پرده بردار...
@FereidounFarahandouz
افسانه سرو کاشمر
نوشته حسین سرفراز
@FereidounFarahandouz
شعری از رضا مقصدی
کاغذ و مداد
#رضا_مقصدی
@FereidounFarahandouz
شیون فومنی
بخش پایانی
یک شعر سپید
معرفی مجموعههای آثار
#شیون_فومنی
@FereidounFarahandouz
علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج
۲۱ آبان ۱۲۷۶ – ۱۳ دی ۱۳۳۸
شاعر معاصر ایرانی و بنیانگذار شعر نوین و ملقب به پدر شعر نو فارسی
در شب ِ سرد ِ زمستانی
کورهی خورشید هم، چون کورهی گرم ِ چراغ ِ من نمیسوزد.
و بهمانند ِ چراغ ِ من
نه میافروزد چراغی هیچ،
نه فروبسته به یخ ماهی که از بالا میافروزد.
من چراغم را در آمد رفتن همسایهام افروختم در یک شب ِ تاریک.
وشب سرد زمستان بود،
باد می پیچید با کاج،
در میان ِ کومهها خاموش
گم شد او از من جدا زین جادهی باریک.
و هنوزم قصه بر یاد است
وین سخن آویزهی لب:
که میافروزد؟ که میسوزد؟
چه کسی این قصه را در دل میاندوزد؟
در شب ِ سرد ِ زمستانی،
کورهی خورشید هم، چون کورهی گرم ِ چراغ ِ من نمیسوزد.
#نیما_یوشیج
@FereidounFarahandouz
شیون فومنی
زندگی و شعر
ترانه اگر تو آمده بودی
شعر شیون فومنی
آهنگ محمد سریر
صدا محمد نوری
#شیون_فومنی
#محمد_سریر
#محمد_نوری
@FereidounFarahandouz
شیون فومنی
من از تو پر شدهام در جهان ِ خالی ِ عشق
@FereidounFarahandouz
نوشتهای از جبران خلیل جبران
@FereidounFarahandouz
شعری از سعاد الصباح
شاعر کویتی
@FereidounFarahandouz
عاشقانهای از پیرایه یغمایی
با دوست وعده دارم...
@FereidounFarahandouz
اخرين شعر جوان جانباختهى جاودانياد: على شوش.
@FereidounFarahandouz
اسب تورین
کارگردان: بلا تار
مترجم: حسین شایگان
مدیر دوبلاژ: سبحان اکرامی
مجری طرح و تهیه کننده: رضا کرامتی
صدابردار: پویا صفا
گویندگان: نصرالله مدقالچی، اعظم حبیبی، علی اصغر قره خانی و فریدون فرح اندوز
@FereidounFarahandouz
کوروش کبیر
متن منشور کورش
#کوروش
#کورش_کبیر
#پارسه
#فریدون_فرح_اندوز
@FereidounFarahandouz
از قول من به جباران این جهان بگویید که در ظلمت خویش، حتی پلاس پارهای را به گور نخواهند برد.
ما از کمینگاه اهریمنان خواهیم گذشت؛ ما ظالمان زمین را در هم خواهیم شکست؛
ما زندگی را، آزادی و عدالت را ستایش خواهیم کرد؛
و بخشی از شعر زندهیاد منوچهر کوهن
کوروش آسوده مخواب!
#مهسا_امینی
#وطن
#کوروش
#منوچهر_کوهن
@FereidounFarahandouz
شربتی از لب ِ لعلش نچشیدیم و برفت
روی مَهپیکر ِ او سیر ندیدیم و برفت
گویی از صحبت ِ ما نیک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گَردش نرسیدیم و برفت
بس که ما فاتحه و حرز ِ یمانی خواندیم
وز پی اش سورهی اخلاص دمیدیم و برفت
عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد
دیدی آخِر که چنین عشوه خریدیم و برفت
شد چمان در چمنِ حُسن و لطافت لیکن
در گلستانِ وصالش نچمیدیم و برفت
همچو #حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت
#آرمیتا #آرمیتا_گراوند
@FereidounFarahandouz
فریدون مشیری
۳۰ شهریور ۱۳۰۵ – ۳ آبان ۱۳۷۹
تفنگت را زمین بگذار!
که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریزِ مهر تو
تو ای با دوستی دشمن.
زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزی ست
زبان قهر چنگیزی ست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید.
برادر گر که می خوانی مرا، بنشین برادروار
تفنگت را زمین بگذار
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسانکش برون آید.
تو از آیین انسانی چه میدانی؟
اگر جان را خدا داده ست
چرا باید تو بستانی؟
چرا باید که با یک لحظه غفلت، این برادر را
به خاک و خون بغلتانی؟
گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی
و حق با توست،
ولی حق را -برادر جان- به زور این زبان نافهم آتش بار
نباید جست!
اگر این بار شد وجدان خواب آلودهات بیدار،
تفنگت را زمین بگذار!
#فریدون_مشیری
@FereidounFarahandouz