faghatsheroghazal | Неотсортированное

Telegram-канал faghatsheroghazal - ✏فقط شعر و غزل 📋

6853

زیباترین اشعار عاشقانه شاعران ایران را در این کانال بیابید... بیش از ۵ هزار نفر از هواداران غزل و شاعران مطرح کشور عضو این کانال هستند... #فقط_شعر_و_غزل faghatsheroghazal@ ارتباط با گردآورنده و مدیر کانال: @saeidrajabpour Admin:

Подписаться на канал

✏فقط شعر و غزل 📋

بوده اهلِ مردنِ کشدار باشی مثلِ من ؟
خسته از خمیازه ی بسیار باشی مثلِ من ؟

بوده در صدرِ کتابِ کوچه های بی خطر
ساده و بی چاله و هموار باشی مثل من ؟

بوده از روزِ ازل پشتت پناه عالمی
پیشِ چنگِ هر غریق الوار باشی مثل من ؟

رودِ خون داری به تن ؟ زانو نیاری بر زمین
در تهِ درماندگی رهوار باشی مثل من ؟

بوده وقتی دسته گل ها پیش تو بر آب رفت
گنجه و گنجینه ی اسرار باشی مثل من ؟

بوده مست از گل بهاری کس نیاید چیدنت
با دو صد غنچه گلی بی بار باشی مثل من ؟

بوده وقتی از نفس هایت کسی دلتنگ شد
رفته باشی ؟ مردِ بی تکرار باشی مثل من .

#علیرضا_کاشف
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تو ای ستاره‌ی چشم آشنای تابانم
بیــا و نـور بپاشان به روی ایوانم

نگاه سبــــز تـو باید مــــرا بـرویاند
مرا که تشنه‌ی رقص قشنگ بارانم

هزار حـرف نگفته به روی لب دارم
هزار واژه‌‌ که مانده به بغضِ پنهانم

مـرا صدا بزن  از کوچه‌های دلتنگی
هزار دفعه در آغـوشِ خـود بمیرانم

شبیهِ قهــوه بنوشم، گنـــاهِ شیرینم_
در آر فالِ خوش از کامِ تلخِ فنجانم

بیا که خاطره‌‌ها زنده می‌شود با تو
که من هنوز وفــا می‌کنم به پیمانم

#شھناز_کندی
#ترنم
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دل بسته بر درد توام  یعنی که درمانی
دیوانه ی عشق توام یعنی که جانانی

تعبیر رویاهای من، یک گوشه چشمت
آرام این سرگشته ای یعنی که سامانی

ای تکیه گاه دانه های دشت دلتنگی
چشم کویری سوی تو یعنی که بارانی

در مصحف رخساره ات آیات دلجویی
می خوانمت می خوانمت یعنی که قرآنی

من با تو خوبم، بی تو در چنگال پاییزم
روح و روان گلشنی یعنی که رضوانی

خوشحال یا بدحال، حسّ مبهمی داری
عزم سفر داری تو یعنی که پشیمانی

در چشم تو شیرینی لبخند نوروز است
فالی زدم بر چشم تو یعنی که می مانی

#مجتبی_رجبی_راوندی
#فطرت
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چشمم در آرزوی تو... روشن به دیدنت
گوشم نشسته چشم به راه شنیدنت

با شهر گفته‌ام که هوایش عوض شود
باید بهار گل بدهد تا رسیدنت

هر عید، تازه می‌شوی ای داغ دلنشین
با هر نفس به سینه‌ی حسرت‌کشیدنت

در زلف سبزه، حسرت انگشت‌های توست
با جان سیب‌ها هوس سفره‌چیدنت

هر لحظه شعر تازه دوانده‌ست در رگم
یک‌ریز گوشه‌گوشه‌ی قلبم تپیدنت

دلتنگيِ "کؤچه لره سو سپمیشم" تویی
حال بدی‌ست بودنت اما ندیدنت

از برف می‌تکاند و می‌ریزدم به هم
از شاخه‌ی درخت خیالم پریدنت...!

#اصغر_معاذی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

امیدم عید بود و سفره‌ی هفت‌سین نوروزی
کجا ماندی؟ نگارا پس چه شد آن عشق‌افروزی؟

سکوتم نابجا هرگز نبوده، درد در دل بود
همان درد نبودت، دردِ امروزی و دیروزی

چقدر سخت‌ست روزی که نبوده پشت در، یاری
تو و آن چشم‌هایی که به درب خانه می‌دوزی

بگفتی خالقا که روزیِ هر بنده مقسوم است
چرا از سهم عشقم شخص دیگر می‌خورَد روزی

خدایا شِکوه‌هایم را زِ تقصیرات من کم کن
تو که این پاره‌های سفره‌ی دل را نمی‌دوزی

#مهدی_آشتیانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

به دریا می‌زنم! شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر

من از روزی که دل بستم به چشمان تو می‌دیدم
که چشمان تو می‌افتند دنبال دلی دیگر

به هرکس دل ببندم بعد از این خود نیز می‌دانم
به جز اندوه دل‌کندن ندارد حاصلی دیگر

من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می‌بینم
مرا می‌ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر

طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر

به دنبال کسی جامانده از پرواز می‌گردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافل دیگر

#فاضل_نظری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

آه و نفس نفس و نگاهی دوان دوان
انگشت های یخ زده و لکنت زبان

پاییز و مه, قدم به قدم, پا به پا, صبور
در کوچه های نم زده, با هم ترانه خوان

اسرار را به سینه ی خود می سپرد دف
میخواند زیر لب همه را توی گوشمان

از آن جدالِ بر سر هستی و شک و دین
تا آن "چه خوبه" گفتنمان های همزمان

لشگر کشی و فتح دوتا سرزمین مست
بی اعتنا به مرز و هشدار مرزبان...

"یک آرزو رها شده در بین خاطرات "
قربانی تلنگر سرما به استخوان

من دف به دوش آمدم اما تو نیستی
جمعه, ونک, غروب و بارانِ بی امان

دلتنگ روز های خوش نغمه خوانی ام
همخون دور مانده ی غمگینم... ارغوان!

دنیا به قدر وسعت پرواز "ما" نبود
ققنوسمان به سینه ی آتش سپرد جان

افسانه نیست قصه ی خاکستر و امید
دلداری ام بده که کمی منتظر بمان

تعبیر شعر های قشنگ تو می رسد
یک روزِ زود میشکند سقف آسمان

زل میزنم به روز عجیبی که پیشِ روست
پشتم به شیب سرسره و رو به آسمان

"دارد غروب جمعه به پایان نمی رسد "
لعنت به بوی غربت و بارانِ بی زمان

#كوثر_ريوندي
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دستم نمی رسد به بلندای چیدنت
باید بسنده کرد به رویای دیدنت

یوسف ترین عزیز جهان هم که باشی ام
در سینه آتشی است به داغ خریدنت

من جلد بام خانه ی خود مانده ام و تو
هفت آسمان کم است برای پریدنت

ترسم رها کنم نفسم را و ناگهان
پیراهنی نباشد و شوق دریدنت

در دامن دلم چو ترنجی نشسته ای
شیرین ترین توهم دستم بریدنت

رویای کال سیبی و هرچند در خیال
یک عمر، منتظر به امید رسیدنت

بالاتر از نگاه منی! آه! ماه من!
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت

#نیلوفر_عاکفیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نگفتی می‌روی،  بعد از تو دنیایم چه خواهد شد..؟
پس از تو سرنوشتِ قلبِ شیدایم چه خواهد شد..؟

چرا ماهِ نگاهت را گرفتی از شبِ چشمم..؟
نگفتی آسمانِ تارِ شبهایم چه خواهد شد..؟

دلم مهتاب را بی‌ تو، نمی‌بیند، نمی‌خواهد..!!
نباشی، سرنوشتِ ماهِ زیبایم چه خواهد شد..؟

چرا تن‌ پوش گرمت را از آغوشِ تنم بردی..؟
نماندی تا ببینی فصلِ سرمایم چه خواهد شد..؟

شکستی شیشه‌ی دل را به سنگِ بی‌وفایی‌ها..؛
بگو تکلیف زخمِ قلبِ رسوایم چه خواهد شد..؟

هیاهوی غمی در جانم افتاده، نمی‌دانم..؛
سرانجام غبارِ روحِ تنهایم چه خواهد شد..؟

هزاران فکر آشفته به ذهنم مانده بی پاسخ..؛
نمیدانم جواب این چراهایم چه خواهد شد..؟

شنیدی سرگذشتِ تلخِ شعرِ شهریارم را..؟
بیا بنشین بگو عشقِ ثریایم چه خواهد شد..؟

تو را کم داشتم،وقتی دلم از من تو را میخواست..؛
بماند عشقِ دیوانه،، تمنایم چه خواهد شد..!!

نبودی حرفهایم بغض شد در حنجره، حالا..؛
چه فرقی می‌کند بعد از تو دنیایم چه خواهد شد..!!

#نگار‌‌_حسینی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دوباره در غم هم سوگوارمان کردند
به داغ تازه تری داغدارمان کردند

فقط به فاصله چند روز بعد از سیب
سیاه پوش درخت انارمان کردند

مراد بر لب شمشیر بود و تیغ و تبر
به بوسه ای هم اگر بیقرارمان کردند

سزای بال شکسته چه بود دراین قوم؟
که هر چه زخم زبان بود،بارمان کردند

سر زمانه سلامت اگر زمستان را
وبال گردن باغ و بهارمان کردند
                                
تمام قصه ما بد...،قشنگی اش اینجاست
به دوست داشتن هم دچارمان کردند

#سید_ضیاء_موسوی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

پریشانم چو گیسویت که حسم حس تنهاییست
بسان یک پرنده در پی رفتن به ماواییست

بیا آرام جانم باش و دلگیرم ز تنهایی
مثال گیسوانت گشته شبهایم که یلداییست

به گیسوی بلندت شانه تا بردم،ندانستم
که پُر چین زلف، بی شانه نماد صحنه آراییست

گلابستان فتنه تا نگاهم کرد فهمیدم
که دل رفته بتاراج و هوای دل هواخواهیست

بیا ای عشق بی تکرار من در زندگانی ام
نمی دانم چرا بوسیدنت سر خط رسواییست

بده بوسی که شاید بشکفد این ذوقِ لامذهب
نمیدانم چرا حس سرودن رو به گمراهیست

بیا یک شب کنارم تا دمار از خویش بستانم
شود روز و شبم همرنگ چشمانت تماشاییست

نگیرد می چنین گیرا کز آن لبها نمک گیرم
چشیدن دارد آن لبهای شیرین وه چه غوغاییست

#اکبر_کریم‌_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

بیا که من به وجودت همیشه مفتخرم
  به غیر چهره‌ی ماهت به کس نمی‌نگرم

درون کلبه ی عشقت اسیر بند بلا
منم که لحظه به لحظه ز هجر،خون‌جگرم

شبم بلندترین شب چو آخر پاییز
خدا کند که بیایی فرا رسد سحرم

تمام فکر و حواسم تویی چو مرکز عشق
و من که دور تو پروانه وار ره سپرم

چو آبشار که سرش را به سنگ می‌کوبد
همیشه در تب و تابم همیشه در خطرم

چه دیده ای که خلاف مرام و مذهب عشق؟
نمی‌کنی نظری بر، دو چشم پر گهرم

تو دیده ای که غزل همدم کسی گردد
به جز غزل غم خود را بگو کجا ببرم

و حسن مقطع غم نامه‌ و غزل هایم
«بیا که درد و بلای تو را به‌جان بخرم »

#صدیقه_پناهنده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

پرنده نرم‌تر از روح یک ترانه می‌آمد
پرنده نه، که پری بود و از فسانه می‌آمد

صدای پر زدنش با شعاع غایی تا من،
چنان که دایره‌ی موج تا کرانه می‌آمد

چراغ‌های کهن را، دلم دوباره برافروخت
که بعد از آن همه فترت، کسی به خانه می‌آمد

می‌آمد و شبم از شوکتش، شکافته می‌شد
دلاور دل من، وه چه فاتحانه، می‌آمد 

نگاه پنجره‌ها، خیره مانده بود، به راهش
به راه آن که برای نجات خانه می‌آمد

به بال معجزه از آستان پاک نوازش
پیِ شفای من از زخم تازیانه، می‌آمد

چه شیوه پر زدنی است، آن اثیر پری‌وار
پرنده بود، ولی چون پرنده‌ها نه می‌آمد

به هیچ سلسله‌ای نسبتی نداشت، تو گویی
پرنده‌ی من از آفاق بی‌نشانه، می‌آمد.

#حسین_منزوی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

شهریور است و شمعدانی ها خبر دارند
  حتی پرستـو ها همه قصـد سفر دارند

گویی تمام قاصدک ها نغمه می خوانند
چون بچه گنجشکان که شوق بال وپر دارند

شهریور است و عاشقان تاصبح بیدارند
تا پـرده از یک عشق ناب تازه بردارند

در کافه شعرخلوتِ یک عصـر بارانی
فنجانی از لبخند و صدها شعر تر دارند

اما میان غربت این شهر درد آلود
یک عده چون من حرف هایی مختصر دارند

اصلا چه فرقی می کند پاییز باشد یا...
وقتی تمام فصل ها چشمان تر دارند

#سمیه_پرویزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

وقتی از اول زاده شد همراه ما گریه
تنها رفیق هر شبم این روز ها گریه

با میوه و شیر و عسل آمیختی من را
معجون تلخی از عزا و درد با گریه

مانند کشتی روی موج زندگی لنگر
انداختم اما برایم ناخدا گریه

چون آهنِ فرسوده‌‌ای در کنجی از دنیا
چسبیده بر من مثل یک آهنربا گریه

هر شب که خود را با قدم هی می‌زنم، از بغض
رد می‌شوم، می‌ایستم یکباره تا... گریه

حالا که تقدیر من اینگونه رقم خوردست
من انتخابی ساده دارم، مرگ یا گریه

با گریه ها می‌گریم و بیدارم و خوابم
از پا نمی‌اندازد آیا مرد را گریه؟

#میوند_زمانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نگاهش را نمی بینی ولی دلبستگی برجاست
تو او را جستجو کردی ولی سرگشتگی برجاست

تو جنگیدی نفهمیدی چرا با این همه تکرار
به تعداد شمارِ بی سبب ، پیوستگی برجاست

غم و اندوه سرشارت بینداز از سرایت دور
امیدی هست این دوری ولی همسایگی برجاست

خیال آن پری روی سبک بار سبکباران
ز سر بیرون می کردی ولی واماندگی برجاست

شبانگاهان میان ظلمت و یک دستی اغبر
به دنبال فروغی تو ولی وارونگی برجاست

ردیف شاعران واژگان ایستاده در شعرم
همه مشغول بی تابی ولی نادیدگی برجاست

#انیس_تاهو
#خزان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

هروقت گفتم دوستت دارم جهان لرزید»
سیاره ی خاکیِ ما در کهکشان لرزید

با لرزه های عشق تو بر پیکر سردم
شیراز تا زاینده رود اصفهان لرزید

در ساحل  زیبای چشمت بودم و ناگاه
دریای  جانم از کران تا بیکران لرزید

در تیررس بودم که صیاد اجل آمد
تیری به سوی من نشان کرد و کمان لرزید

تنها نه من بودم گرفتار غم عشقت
قلب تو هم زین ماجراها بی گمان لرزید

رفتی ندیدی از غمت زار و پریشانم
با رفتنت ارض و تمام آسمان لرزید

در بیستون پیچید امشب ضربه ی تیشه
با آن صدای تیشه، کوهی بی امان لرزید

تا بیتی از اشعار سایه در میان آمد
دیدم که برگی از درخت ارغوان لرزید

مغرور بودم تیر مژگانت چه با من کرد
قلبم دچارت گشت و با آه و فغان لرزید

#مژگان_تولایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

می آورد کلاغ خبرهای تازه ای
در پیش روی توست خطرهای تازه ای

از روزگار تلخ تو در فال قهوه ات
افتاده است چشم و نظرهای تازه ای

کولی به طعنه گفت که:« آواره ای هنوز؛
آماده شو برای سفرهای تازه ای»

روییده است از تن دیوی که کشته ای
دستان بی شماری و سرهای تازه ای

عمری گذشته است ولی روی شانه ات
پیداست جای زخم تبرهای تازه ای

دختر! اگر چه غرق تمدن شدی ولی
زنده به گور عصر حجر های تازه ای

#فاطمه_مهدیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

شده در کلبه‌ی تنهایی خود گیر کنی
شده خود را به غم و غصه ی دل پیر کنی

بال پرواز و پرت باشد و در کنج قفس
خود بیچاره ی خود را غل و زنجیر کنی

دل بگوید برو از خاطر و از خاطره اش
نروی هی نروی هی نروی دیر کنی

شده از درد بپیچی به خودت تا به سحر
مرگ عشقت برسد لیک تو تاخیر کنی

ای #جوان کم بنویس زهر شده شعر شبت
تا قیامت نشود ناله ی شبگیر کنی

#سارا_جوان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

بگو چرا بنویسم به دفتری که ندارم
هنوز هم غزل از حالِ بهتری که ندارم

دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم
هزار نامه به پای کبوتری که ندارم؟

به رغم آنکه نبودی، همیشه پای تو ماندم
که سخت مؤمنم، اما به باوری که ندارم

اگرچه بافتنی نیست راهِ تا تو رسیدن
به جز خیال، ولی راهِ دیگری که ندارم

شبیه ابر بهاری دلم عجیب گرفته
کجاست شانه‌ی امنِ برادری که ندارم؟!

#سجاد_رشیدی_پور
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

خدا را شکر آهی هست و گاهی هم، دمی دارم
در این هنگامه‌ی بی‌همدمی، شادم غمی دارم

مخواه از من که با اشکی بریزم هیبت خود را
که روی شانه‌ی لرزان خود ارگِ بمی دارم

ببین سرگشتگی بعد از تو آن‌سان آدمم کرده
که در هر خانه‌ای پا می‌گذارم، محرمی دارم

برای سیب‌دادن دست مردم، شاخه خم کردم
همه دست کجی دارند و من دست خمی دارم

کویری با تفاخر گفت: دریا بوده‌ام روزی...
تو اما قطره‌ای، گفتم اقلاً من نَمی دارم

چیَم جز اشک و آه و غربت و غم، پس رهایم کن
که با این باد و آب و خاک و آتش عالمی دارم

#حسین_زحمتکش
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

آنقدر غرق شد درون خودش، ساعت انتظار یادش رفت
سخت بوداز خودش جدا بشود، پله های فرار یادش رفت

فاجعه در سرش تکان می خورد، زیر بار شکنجه خم میشد
زن و فرزند و خاندانش را، زیر بار فشاریادش رفت

کند از خاطرات و بیرون زد، تا کمی با خودش قدم بزند
آنقدر چرخ زد حوالی شهر، که یمین و یسار یادش رفت

با خدای خودش کمی جنگید، ای خدا بر بزرگیت لعنت
لحظه ای بعد خواست توبه کند، کلمات قصار یادش رفت

پله پله به آسمان نزدیک، از زمین دور و دورتر می شد
×مشت زدمشت زد به سینه خود، پله پله قرار یادش رفت

پایه های جدید پل بین آسمان و زمین معلق بود
پل عابر رسالت خود را، از بد روزگار یادش رفت

از زمستان سخت رد شده بود، تا زمستان آخرش برسد
همه فصلهای خوبش را، مرد بالای دار یادش رفت

#رعنا_رفیعی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

پشت پایم زده این بخت ،بفرما چه کنم
نیستی با غم تو من تک وتنها چه کنم

شده ام مزرعه در دست ملخ های غمت
به فنا میروم اینگونه خدایا چه کنم

صحبت از دوری یاراست نه تنهایی من
بی تو درلحظه بی وزنی دنیا  چه کنم

ای جماعت همگی شاهد مرگم باشید
وبگوییدکه باحسرت و اما چه کنم

زندگی بار غمش را سر دوشم بارید
زندگی،این همه شرمندگیت را چه کنم

تن من یخ زده افسوس که دستانم را
نفسم زور ندارد بکند هااا، چه کنم

#اسدالله_خندان_املشی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

کجاست آنکه مرا عشقِ جاودانم داد 
همان کسی که به دل، درد بی امانم داد 

غزل حریف دو چشمانِ شوخ و شنگش نیست
هزار مثنوی از موی خود نشانم داد

نسیم صبح به موهای مشکی‌اش چو وزید
به جان شمیمِ خوشِ عطر ارغوانم داد

به خواب دیدمش آن شب ز کُنج لبهایش
ز روی لطف دو صد بوسه، ناگهانم داد

سراب بود هرآنچه که دیدم از آغاز 
اگر چه وعده ی دریایِ بیکرانم  داد

فراق درد مرا دید و جای درمانم
شکست صبر مرا چشم خونفشانم داد

من از شکوهِ نگاهی چنین شدم سرمست
اگر چه عشق،  ولی درد  توأمانم داد

مرا که عاشقم اکنون در این طلیعه ی سبز
به دستهای پر از سردی خزانم داد

#شهرام_آذین
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

از عشق و ایمان، نور و شیدایی بری بود
قبل از تو تصویر جهان خاکستری بود !

باید تو را می داشتم چون در غیابت
اصلاً جهان بیتوتهِ زجرآوری بود

گاهی شکایت بود و گاهی وهم و تردید
دور از تو در افکار من بی باوری بود

خود را نشان دادی خداوندا، ولی من
آن روزها عشقم دریغا سرسری بود

تا خواستم سویت بیایم جلوه می کرد
دنیا فریبا هست و قصدش دلبری بود !

شادی  نمی آمد سراغم تا نبودی 
انگار بیماری کنارم بستری  بود !

امروز با شوقت خیالم تخت تخت است
قبلاً خیالاتم مسیر دیگری بود

شاید تو را گم کرده بودم عشق، اما
مرداب ایمانم ز تو نیلوفری بود !

#مریم_یوسفی_نصیری_نژاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

زلف بر باد بده ای صنم  آزاد و رها
شاید این بار تویی کاوه آهنگر ما

قامت سرو شکست از تبر بیگانه
بلکه این بار تبر را شکند عزم شما

جغد شب بار غمش را سر ما افکنده
تو بیا خنده زنان سایه فکن همچو هما

گرچه امروز به زنجیر و قفس می گذرد
باز کن پنجره را رو به هوای فردا

پای در بند یکی لقمه نانم بانو
من کجا ترس کجا سنگر در خانه کجا؟

#تقی_‌شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تا زمانی که جهان را قفسی می‌دانم
هر کجا پر بزنم طوطی بازرگانم

گریه‌ام باعث خرسندی دنیاست چو ابر
همه خندان‌لب از اینند که من گریانم

حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشت،
بوی پیراهن یوسف بدهد دستانم

دوستان هیچ نکردند و رسیدند به تو
من به دنبال تو می‌گردم و سرگردانم

زهد ورزیدم و غافل که عوض خواهم کرد
تاری از موی تو را با همۀ ایمانم

#سجاد_سامانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

ساده انگاشتمت ، ساده نه‌انگاشتی‌ام
از سحر تا به سحر روی هم انباشتی‌ام

هرچه خوش بود به من گفتی و باور کردم
باز با این همه ، خوشحال مپنداشتی‌ام

کاش در چشم تو یک بوته‌ای از گل بودم
تا تو چون گُل وسط باغچه می‌کاشتی‌ام

حیف ، ما آدمیان برده‌ی امیال شدیم
نکند باب همین میل نگه داشتی‌ام

منّتی نیست اگر ما به هم عادت کردیم
مثل تاجی به سر خویش که نگذاشتی‌ام

تشت رسوایی‌ام از بام چو افتاد زمین...
پرچمم کردی و بر بام خود افراشتی‌ام

یک قراری بگذاریم اگر قهر شدیم
هرکه قهر است خود اقرار کند؛ آشتی‌ام

#پرویز_شالی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

باران، صدای باد، بزمی گرم و شاهانه
زیبا، شگفت آور، غروبی با صفا... خانه

تندیسِ خوشبختی میان دستهای تو
غم پشت درها در حصارو سخت بیگانه

هر دم، صدایت می کند با لحن شورانگیز
لبخند می ریزد به دامانِ تو جانانه

ازخواب بر می خیزی و یکباره می بینی
او در کنارت نیست، می گریی، غریبانه

با چانه ای لرزان به یکجا خیره می مانی
رگبار... ، آهِ پنجره... ؛ بارانِ دیوانه

#فرشته_تابنده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

می نشینم با خیالش در کنار پنجره
می شوم در انتظارش هی دچار پنجره

تاصدای پای او آید میان کوچه باغ
می شود دل تا همیشه بی قرار پنجره

صبحگاهان می گشایم روبرویم قاب عشق
تا سراغش را بگیرم از بهار پنجره

با شعاع ِ بوسه ی خورشید بر آیینه اش
غرق شادی می شوم من از هَوار پنجره

تا نسیمی می رسد با عطر یاس و اطلسی
پرده رقصان می شود امشب به تار پنجره

گاه بغض دوری او می شود پر در گلو
مثل باران می برم از جان غبار پنجره

کاش طوفانی نگیرد در میان باغ دل
تا نبیند چشم جانم کارزار پنجره

مانده ام در حسرت دیدار آن چابک سوار
کی بگیرد جمعه جان، از اعتبار پنجره؟

#فریده_یوسفی_ثمین
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…
Подписаться на канал