faghatsheroghazal | Неотсортированное

Telegram-канал faghatsheroghazal - ✏فقط شعر و غزل 📋

6853

زیباترین اشعار عاشقانه شاعران ایران را در این کانال بیابید... بیش از ۵ هزار نفر از هواداران غزل و شاعران مطرح کشور عضو این کانال هستند... #فقط_شعر_و_غزل faghatsheroghazal@ ارتباط با گردآورنده و مدیر کانال: @saeidrajabpour Admin:

Подписаться на канал

✏فقط شعر و غزل 📋

تکراری ام چه قدر برای لباس ها!
پرتم از اعتنای بلند حواس ها

از بس سقوط کرده بهای خریدنم
تحقیر می کنند مرا اسکناس ها

نامردمی است این که فراموش می شود
اخبار من ز دسترس انعکاس ها

روحم ز کج گمانی تان درد می کشد
چون خوشه های نارس درگیر داس ها

من ریشه در زمین و شما ریشه در هوا
من متن اصلی ام و شما اقتباس ها

دروازه ی دهان شما پر تردد است
بیمارم از شیوع تب بی اساس ها

دستان تان لیاقت لطف مرا نداشت
حق نمک چه کاره ی این ناسپاس ها؟!

وقت است بی مجادله فریاد من شوی
ای بغض خیس خورده میان هراس ها!

خود را به هم صدایی آیینه وصل کن
شاید خدا شنیده شود در تماس ها

#ایمان_طرفه
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

خالی تر از نی ای که پُر از درد می شوی
شکل جسد شوی ، تو هم سرد می شوی!

اینجا کنار سکونی که خیمه زد به شبت
می پوسی از درون! ببین گرد می شوی

بعد از هزار بوسه ی سبزی که داده ای
داری درون خاطره اش زرد می شوی

باور نمی کنی چنین بی کسی، ولی
تا عشق زنده است تو هم طرد می شوی

ای زن به رغم پنجره هایی که بسته شد
داری برای خودت تو هم مرد می شوی!

#شمیم_به_نژاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

از قید و بندها شدم آزاد می دوم
شیرین قصه ام پی فرهاد می دوم

از مرز بی نهایت  تصنیف غصه ام
تا  انعکاس یک غزل شاد می دوم

تا چیدن شکوفه ی لبخند های تو
با شور گریه ی شب میلاد می دوم

گاهی اگر که در بغل گل نبینمت
پاییز می شوم پی هر باد می دوم

این سینه را به تیر نگاهت گره زدم
صیدی غریبم و پی صیاد می دوم

آغوشم و پر از تب و تاب رسیدنت
با جاده تا طلیعه ی میعاد می دوم

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دختری بیکِره از نســـــــــــــل پدر سوخته هام
آبرو رفــــــــته ترین شاعــــــــــر ِ تاریـــــخ منم
من که هر گوشه ی این بی خبری های عبـــوس
با غم انگیــــــــــــز ترین شعر خودم می بدنم

گریه کن ...  شیرزن ِ زخمــــــــی ِ مردادیِ من

گریه با لهـــــجه ی تنها شــــدنت ... با دردت
گریه با ســــــــرفه ی دود از وسط ِ در به دری
پا به پا با دو سه صـــف  شاعــــره ی ولگردت

پشت این دفتر شعـــــــرای ورق خورده نمون

دست از این بغضِ دهـــــن دوخته بردار و برو
دست از این مردمِ طاعـــــونی ِ هاشــــــور زده
دست از این نســــــل پدر سوخته بردار و برو

رد شو از فاجـعه ی گربه صــفت های دو رو

مغز مرگــــــــی زده هایی که همه کورن و بس
پشت تنهایی لجــــــــباز خودت قایـــــــــم شو
این جماعت دو سه خط وصله ی ناجورن و بس

#مهسا_پهلوان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

در زندگی اسیرم و گویا قرار نیست...
خاکسترم و آتش من بی قرار نیست

دریای غم تخلص شعری من شده
این نام های شعری من مستعار نیست

اینجا سکوت نغمه ی فریاد هام بود
زیرا هنوز گریه ی من زارزار نیست

با یک طلوع شوم دل آسمان گرفت
باران شروع شد و غریبانه جان گرفت

امروز پای آتش نمرود می روم
بر ریختن به سرعت یک رود می روم

مردم مدام دور و برم جمع می شدند
پروانه های سوختن شمع می شدند

سرباز بی مقدمه سر بر طناب برد
از اضطراب حنجره ام را به خواب برد

تا اینکه بغض های نهان آشکار شد
با اشک هام حنجره ام آبدار شد

آقا به شهر عشق که راهم نمی دهید
حتی مجال حرف زدن هم نمی دهید؟

قلبم برای کودکیم تنگ می شود
در گریه های زورکیم تنگ می شود

لبخند های از ته دل پیش مادرم
آغوش های دنج پدر یا برادرم

خواهر کجاست شعله ی گرم نوازشت؟
ترفند های بی من سرشار خواهشت؟

آنکس که مادرانه مرا می ستود کو؟
آنکس که بر سیاهی من ماه بود کو؟

شبهای شاعرانه ی دلتنگیم کجاست؟
آن بیت های مخملی رنگیم کجاست؟

در این بهار ثانیه پاییز مانده ام
در تنگنای خنده غم انگیز مانده ام

گفتید زندگی جدیدی سراغ توست
آقا شروع زندگی از پای دار نیست

پرپر شدم به دست طناب عزیز ها
حالا برای غنچه شدن یک بهار نیست؟

((آقا جسارت است ببخشید)):غصه گفت:
جایی برای دل زدگان در مزار نیست

#امیر_تقیلو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

همراه رهگذر  شاید ندیدمت
عمر مرا ثمر   شاید ندیدمت

امشب که با منی فکر سحر نکن
تا یک شب دگر  شاید ندیدمت

هنگام شب بخیر سیری مرا ببین
تا زد سپیده در  شاید ندیدمت

در هر نماز و در گلواژه ی دعا
نام مرا  ببر شاید ندیدمت

هر هدیه مرا با جان و دل بگیر
یا هدیه ا ی بخر  شاید ندیدمت

هر لحظه لحظه را بامن بگو بخند
این  لحظه شد بسر   شاید ندیدمت

بامن قدم بزن در کوی خاطره
تا کوچه ظفر   شاید ندیدمت

درد دل تو را با من بگو رفیق
بیگانه ای  مگر  شاید ندیدمت

اصلا مرا ببخش در کسر ثانیه
حتی به یک نظر شاید ندیدمت

وقتی که می روم  روی مرا ببوس
پایان این سفر  شاید ندیدمت

#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چرخانده اشك چشم من اين آسياب را
خاموش كرده آتش اهل عذاب را

باريك مثل مو شده امشب پل صراط
ما شانه می‌کشیم حساب‌وکتاب را

با گريه جمع می‌کنم از روي خاک‌ها
خفاش‌های سوخته از آفتاب را

در خَتم من عصاره‌ی تو چكه می‌کند
وقتي بگيرم از گل رويت گلاب را

گيس تو مثل شاخه‌ی انگور و من هنوز
قدّم نمی‌رسد كه بچينم شراب را ...

#حسین_شیردل
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چه قدر خسته ام از این جهان سردرگم
ازاین  قطار   از این بی نشان سردرگم

از این  مسیر پر از سنگلاخ  بی توشه
از  این  زمانه ی  پیغمبران  سر در گم

از  این   زمین  ترک خورده  ی   غبارآلود
از   ابرهای   تهی  در     خزان    سردرگم

اگر چه چنگ زده  سال هاست بی وقفه
فضای حنجره  را  استخوان   سر در گم

هنوز  با   همه‌ی   غصه   پایبندم   به
چراغ کهنه ی   این  آسمان   سردر گم

#زهرا_آرین_نژاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

اگر زِ گور، به جایی دری نباشد چه؟!
وگر تمام شود، محشری نباشد چه؟!

گرفتم اینکه دری هست و کوبه‌ای دارد...
در آن کویر، کسِ دیگری نباشد چه؟!

کفن‌کِشان چو در آیم زِ خاک و حق خواهم،
دبیرِ محکمه را دفتری نباشد چه؟!

شرابِ خُلَّرِ شیراز داده‌ام از دست...
خبر زِ خمره‌ی گیراتری نباشد چه؟!

چنین که زحمتِ پرهیز بُرده‌ام اینجا،
به هیچ کرده اگر کیفری نباشد چه؟!

بَرَنده کیست در این بازیِ سیاه و سپید؟
در آن دقیقه اگر داوری نباشد چه؟!

#حسین_جنتی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

لبانت را چو رازی با لبانم در میان بگذار
برای کارهای این‌چنینی هم زمان بگذار

کسی از نامت ای جان دلم بویی نخواهد برد
پزشکم گفته است این قرص را زیر زبان بگذار

به هر شکلی شده می‌چینمت ای سیب دور از دست!
خودت لطفی کن و پای درختت نردبان بگذار

زمینی‌ها تو را و آسمانت را نمی‌فهمند
بخوان و رادیو را روی موج "شد خزان" بگذار

بمیرانم! من از بهبودیِ بی تو هراسانم
به رسم مهربانی لای زخمم استخوان بگذار

دلم از این همه تنهایی و دوری به تنگ آمد
خودت را جای من تنها نه... جای هر دومان بگذار

#کبری_موسوی_قهفرخی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

گمان مکن که مثل من زیاد است
در این زمانه دل‌شکن زیاد است

هنوز راه را نمی‌شناسی
سفر نکن که راهزن زیاد است!

فقط به حکمِ عشق می‌توان ماند
بهانه‌ی جدا شدن زیاد است

بمان و شاعرِ سکوتِ من باش
که واژه‌چینِ خوش‌سخن زیاد است!

نهان کن اقتدارِ خسته‌ات را
تو ساده‌ای و اهرمن زیاد است

در انزوای خاطراتِ این خاک
بزرگ‌مردِ بی‌کفن زیاد است

رفیقِ همدلی بیاور اینجا
کتاب و نطق و انجمن زیاد است!

حماسه‌سازِ لحظه‌هایمان باش
قلم‌فروشِ بی‌وطن زیاد است

تجلّیِ تو را سروده #مهشید
به غم بگو که صبر من زیاد است

#مهشید_تجلیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تا  کولیان  شب، ز غم  آواز  کردند
مرغابیان  اشک  من  پرواز  کردند

خنیاگران چشم مستت، صبح نارنج!
در  شب  سرود  دلنوازی ساز کردند

چشم حسودان، در شرار کینه‌خواهی
چون هیزم تر، بغض سوزوساز کردند

دستان صبحی، با کلید روشنایی
درهایی از شب را، به رویم باز کردند

در  آسمان بی‌کران آبی عشق
فوج پرستوها، سفر  آغاز کردند

ناز  سیه‌چشمان و طنازان  گلرخ
آیینه های هوش را پرداز کردند

بالا بلندان، در  سکوت  مردم  چشم
با  هر خرام خود، بهار اعجاز کردند

شد  پُر  هیاهو  شهر از  گل‌جامگانی
که  با نگاه  سبز  و روشن  ناز کردند

این  واعظان  تهمت‌آیین  بر  منابر
نفرین  ز کین  بر حافظ شیراز کردند

#اکبر_بهداروند
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

باید که بگریزم از این زندان  دلتنگی
افتاده ام در راه بی پایان دلتنگی

حال و هوایِ ابریِ آبانم این شبها 
می بارد از چشمم کنون باران دلتنگی

مانند برگِ خشکِ پاییزی پریشانم
بر من وزید از هر طرف طوفان دلتنگی

من را سپردی دست بی رحم فراموشی
دست مرا دادی تو در دستان دلتنگی

این بغض های پر تلاطم شانه می خواهد
سر می گذارم بر سر دامان دلتنگی

دلخوش به فال حافظی بودیم، انگاری
دیوان حافظ هم شده دیوان دلتنگی

یاد تو و نام تو و خواب و خیال تو
بی روی ماهت کی شود درمان دلتنگی؟

#شهرام_آذین
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

از قابِ خود بیرون بزن ای مردِ تکراری !
تا مثلِ چشمه بارها از خود شوی جاری

پرواز کن، پرواز کن، از آسمان بگذر
تا دست در دستِ خدای ِ خویش بُگذاری

از هفت وادی، هفت منزل، هفت شب رد شو !
تا مست گردی زالتذاذِ کشفِ بیداری..

در غارهای روح ِ خود چلّه نشینی کن
تا صاف گردی چون شرابِ نابِ درباری

آنگاه تا با جوششِ دریای پنهانت
از ژرفنای اندرونت  پرده بَرداری

تو کهکشانی دیگری، نو باش، نوتَر باش !
در تو جهانی دیگر است از عشق، پنداری

***
دنیا سَرِ تازه شُدن دارد، تجلّی کن !
از قابِ خود بیرون بزن ای مردِ تکراری

#شهاب_گودرزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

من! سه نقطه، زنی‌که شاعره مُرد
مثلِ پروین، فروغ امّا باز
قابلِ اعتراض! یعنی‌ که:
روضه‌خوانم کنارِ رنده، پیاز

روضه‌خوانم ولی سرِ قبرم
بر سرِ مستطیلِ اجباری
پسرم خیسِ خیس پوشک را!
دخترم! هیس! گریه را آغاز!

لایِ انگشتِ همسرم حل شد
دودِ سیگارِ پُر غلط، سرفه
تا به چاقویِ غصّه بُر خوردم
چادرم پاره شد بدونِ جواز

صد و ده، ساعتِ کتک‌کاری!
قبضِ برقِ جدید، خودپرداز
آبِ چشمِ سماورم خشکید
کفتری باد زد پَرِ پرواز

تلفن بعدِ بوقِ اِشغالم...
رفته رفته خیانتی گُل چید
طبقِ معمول گول خوردم از
صفرِ پایانِ صحبتِ فر و گاز

بعدِ تبخیرِ اشکِ ماهیِ شور
بینِ میدانِ تابه بی فریاد
بغلم کرد مرگِ تدریجی
ویرِ ویرایشِ تبی لجباز

سی و نُه سال غم به تن کردم
بویِ تابوتِ بی کسی خوردم
وقت و بی وقت اقتصادی‌تر
شکلِ لب‌هایِ بسته بر آواز

محضِ خنده سفارشی مُردم
زیرِ ده ثانیه بجایِ خودم
رویِ سنگِ سکوتِ لج لم داد
یک زن دل‌شکسته‌‌ی جانباز

آشپزخانه شهرِ کوچکِ صبر!
همه از من توقعی دارند
سوسک آمد دوباره دمپایی!
سوسک آمد دوباره خاک‌انداز!

#سید_محمدرضـا_لاهیجی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

روزی هزار مرتبه من را ز خود بران 
روزی هزار مرتبه با من رفیق شو

من بسته ام به وسوسه ی دلپذیر تو
ای مهربانتر از بهار جوانی ، دقیق شو

مُهر صفا به زندگی ام زن به دوستی
بر حلقه ی وصال وجودم  عقیق شو

ای دلربا به جان عزیزم صفا بریز
معشوق عاشقانه ی عشقی عمیق شو

هردو برای عشق به اینجا رسیده ایم
سختی نکن بیا و به من هم طریق شو

من را بزن به عمق دل بی نهایتت 
آری برای بردن من منجنیق شو

این عشـق را به گوشه چشمت نشان بده
با من همیشه باش ورفیقی شفیق شو

خوشدل شوم به واسطه عشق پاک تو
آبی  خُنَک برای مهار ِحریق شو

من غرق عشق پاک تو هستم به دوستی
دستم بگیر و معجزه ی این غریق شو

#جعفر_زارع
#خوشدل
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دایم  همینکه :"چیز نا جوری نگویم "بود
وسواس های دختری که روبرویم بود

آیینه میداند که از دلشوره ات هر صبح
یک مشت موی ریخته در گیره مویم بود

زخمی عفونی بود که جراحی اش سخت است
بغضی که مثل تیغ ماهی در گلویم  بود

دردی از این بدتر که این یک ناز بالش هم
هرجمعه در آغوش بیخوابت هوویم بود؟

هرصبح بعد از لرزش طولانی گریه
یک نعش بعد از زلزله لای پتویم بود

بازار من از سکه می افتاد  وقتی که
نقش زنی در حال گریه هر دو رویم بود
 
#نسرین_مرادیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

باهاش خوب تا کن نذار حس کنه
محبت فقط تو نگاه منه
نذار حس کنه دیگه تنها شده
شنیدم هنوز چشم به راه منه

بگو من بدم  خائنم بی وفام
بذار کم کم اینجوری عادت کنه
بهش یاد دادم که هر چی بشه
نباید به مردش خیانت کنه

یه کاری کن اون روزا یادش بره
منو از گذشتش به کل پاک کن
نذار خاطراتم شکنجه ش بده
یه گوشه من و عکسمو خاک کن

نگاهش کن و زل بزن تو چشاش
بذار با نگاهت صمیمی بشه
زمان زیادی باید بگذره
که داغ دل من قدیمی بشه

باهاش خوب تا کن بذار حس کنم
به دستای خوبی اونو میسپرم
اگه بغض دارم برای تو نیست
من از سرنوشت خودم دلخورم

#امیر_پیرنهان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دوباره خيره مانده ام، به قرص ماه نقره فام
در اين سكوت نيمه شب، در اين سياهي تمام

دوباره لحظه هاي من لبالب از حضور توست
خط شهـاب شب شكن، نشانه ي عبور توست

دوبـاره پـا نهـاده اي به خـاليِ خـيال مـن
تــو اي جنـون آرزو، محـال من محـال مــن

تو اي فسون وسوسه، حضور بي حضور من
تو اي صُـراحي سحر، سكوت مملو از سخــن

تويي تمام شعـر من، مسيـح مرده واژه ها
تو را بهـا داده خدا، به مـن سپرده واژه ها

عروض شعر من تويي، سرودن از تو كار من
از تـو فقط تجسمي مـــانده به يادگـار مـن

در عمق اين سكوت شب، خيره به ماه گشته ام
ببين كه بي عنايتت، مـات و تبـاه گشته ام

اگر كـه خيــره اينچنين نگـاهِ مـاه مي كنم
مجــاز روي مـاه توست، تو را نگاه مي كنم
 
#جواد_نوروزي
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

توی شهری که زیر پاهات بود
شهری که زیر پاتو خالی کرد

دردو باید به کی بگم به کجا؟!
چجوری میشه دردو حالی کرد

صبرم اندازه داره ، ممکن نیس
کوهو توو کوزه‌ی سفالی کرد

کوچه‌ها از عبور توخالی
پرسه‌های تورو خیالی کرد

توو سَرم نقشه‌های جور واجور...!
میشه دردارو نقشِ قالی کرد؟!

دیگه انگیزه‌ای نمونده برام
نمیشه دیگه فکر عالی کرد!

دردو باید به کی بگم به کجا؟!
کاش میشد ترکِ این حوالی کرد

#پرویز_شالی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

شاعری بود در این شهر، به صحرا زد و رفت
پشتِ پا بر همه ی شهرتِ دنیا زد و رفت
 
شب به شب تا به سحر ناله ی مستانه نمود
صبح با جان حزین، جرعه ز صهبا زد و رفت
 
او که خود سینه چو دریای پُر از طوفان داشت
ناگهان موج  شد و بَر دلِ دریا زد و رفت
 
بعد از عمری که غزلها ز رخ یار سرود
ناگهان قید لب و چشم فریبا زد و رفت
 
گوئیا سخت به تنگ آمده بود از غربت
پَر گشود و به تمنای ثریا زد و رفت
 
دیدم و گفتمش از چیست چنین بی تابی
گفت باید ز قفس، گاه چو عنقا زد و رفت
 
همچو منصور که جانش به لبش آمده بود
طعنه بر محکمه و دار چلیپا زد و رفت

گفتم آخر چه کند شعر و غزل بی تو کنون
خنده ای همچو دم گرم مسیحا زد و رفت
 
دست بر حنجره ساکت و خاموش  کشید
که رفیقا چه خوش است حرف به ایما زد و رفت
 
رفت و از دیده من دور شد و باز نگشت
که ببیند به دلم خیمه چو سرما زد و رفت

#کمال_پیری_آذر_هریس
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

پذیرفته بودم که ویرانه باشم
اگر صاحب گنج شاهانه باشم

خودم خواستم خلوتی این‌چنین را
که با مردم شهر، بیگانه باشم

از این پیله رفتم به آن پیله، یعنی
امیدی ندارم که پروانه باشم

سرم گرم دنیای خود بود، حالا
چه انگور باشم، چه میخانه باشم!

تو هم برخلاف خیالات خامم
پریشان نبودی که من شانه باشم

شبی زیر باران می‌آیی سراغم
بعید است آن شب ولی خانه باشم...

#امیر_تیموری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چشم تو را در مخمل شب دیده بودم
با  لای لای تو چه خوش خوابیده بودم

از جذبه ی چشمان تو دل درتپش بود
من شرم را از چشم تو دزدیده بودم

یک آسمان ،حرف دلم را باتوگفتم
با این که حرفی ازتورا نشنیده بودم

من بارها درانتظار یک سبد مهر
از شوق این رویا به خود لرزیده بودم

دنبال  درمان کردن  درد جنونم
درقاب عکس ازجام تو نوشیده بودم

حتی خیالم را چه بی رحمانه کشتی
در آینه با  عکس خود نالیده بودم

باید بیابم راه چاره ، کو هوایی؟
من با خیال دلخوشت خندیده بودم

#مهناز_محمودی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

آنکه در پیراهنِ ایمان به ما شَک می‌فروخت
داشت آن دنیایِ ما را اندک اندک می‌فروخت

چون کلاغان ، هم به فکرِ غارتِ جالیز بود
هم به دهقان‌هایِ خوش‌باور مترسک می‌فروخت

آنکه خود از ابتدا پرواز را ممنوع کرد
پیشِ ما با نیشخندی بادبادک می‌فروخت

از همان اوّل برایِ سکّه‌هامان نقشه داشت
آنکه عمری بینِ ما می‌گشت و قلّک می‌فروخت

سالها از آخرت می‌گفت و خود باور نداشت
سالها این کورِ مادرزاد عینک می‌فروخت

آبرو یعنی رضایِ خلق ، امّا شیخ داشت...
آبرویِ اندکش را اندک اندک می‌فروخت

#مهدی_دهاقین
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چنان پیوندِ طوفان‌زادها با خانه بر دوشی
ندارد بی‌قراری‌هایِ من غیر از خود آغوشی

چه فرقی می‌کند پیمانه با تسبیح ، وقتی‌که...
غرض از هر دو یک‌چیز است ؛ تمرینِ فراموشی

برای آن‌ که زخمِ از نابرادر خورده ، فرقش چیست
بیَندازی به چاهش یا سرِ بازار بفروشی...!

شرنگی بیش سَهمَت نیست از تاکِ جهان ، دیگر...
چه فرقی می‌کند در کوزه یا در جامِ زر نوشی

به‌پاسِ عشق پیشِ غیر لب از شِکوِه می‌دوزم
ندارم بیش از این بهرِ ملامت‌هایشان گوشی

خدا از قیل و قالِ خلق کِی سر می‌رود صبرش
که بفرستد رسولی تازه با آیینِ خاموشی

#زیبا_پالیزبان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چرا مادربزرگ افسانه‌ی چِل‌گیس شد میراثِ نسلِ من؟!
از آن عشقی که می‌گفتی دو چشمِ خیس شد میراثِ نسلِ من؟!

چرا مادربزرگ از مذهبِ هفتاد و دو ملّت در این دنیا
میانِ این‌همه پیغمبران جرجیس شد میراثِ نسلِ من؟!

میانِ مکتبِ این عالِمانِ بی‌عَمَل از ما چه می‌خواهید؟!
همین دردِ فَلَک با تَرکه،از تدریس شد میراثِ نسلِ من؟!

در اینجا مغزهایِ پُر زِ اندیشه خوراکِ ماردوشان است
چرا تنها دو بوسه از لبِ ابلیس شد میراثِ نسلِ من؟!

کجا رفت آن‌همه مهمان‌نوازی سفره‌داریِ نیاکانم؟!
چرا جامِ شرنگ و دشنه‌ای در دیس شد میراثِ نسلِ من؟!

شما با دستِ خود هر قهرمانی را به جنگِ شب فرستادید
به هر میدان فقط یک اسم،یک تندیس شد میراثِ نسلِ من

شما رفتید پایِ منبرِ شیطان ضریحِ کفر بوسیدید
کنون تاوانِ آن تسبیح و آن تقدیس شد میراثِ نسلِ من

جهنم چشم در راهِ من و از آن جهنم‌تر همین دنیا
برای دلخوشی هم وعده‌یِ پردیس شد میراثِ نسلِ من...

#ساناز_رئوف
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نگو که با غم و اندوه هم‌زبان هستی
خبر گرفتم و گفتند: شادمان هستی...

اگر مسابقه باشد میان سنگدلان
به احتمال فراوان تو قهرمان هستی

چقدر سخت که آسان‌ مرا رها کردی
چقدر تلخ که شیرین دیگران هستی

اگر تو را به صدایی شبیه باید کرد
صدای خُرد شدن‌های استخوان هستی

در این زمانه که از راستی نشانی نیست
اگر دروغ بگوییم مهربان هستی

هزار بار تو را از دلم بُرون کردم
نگاه کردم و دیدم که همچنان هستی

#سجاد_نجاری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

و باز نام تو... شد نو نوار، حنجره ام !
نسیم صبح وزیده به لای پنجــره ام

که گفته است، اگر باز می کنم دَرِ دل
بخار می شود از آن، تمام ِ خاطره ام ؟!

اگرچه کور، نه دندان و غیظ ممتد آن...
پیامکی ! که شود بازِ باز، هر گـره ام !

رسوب کرده به ذهن ت، خیال وار، منم !
برای سهم دلت هم، چقــدر دلهره ام !
                                              ■
نهایتی ست نگاهت...، هنوز منتظرم
قطار بیت بیاید، بلیـط ِ یک سَـرِه ام !

#معین_دریایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

این روزهای بی ترانه و خاموش
یـک روز مـــی رود از یــادم
لبخند  دوباره می شود آغاز
وقـتـی به یــاد تــو افتـادم

این روزهـای سـرد  و زمستانی
وین چشمها ی خیره شده در باد
یک روز سبز می شود خورشید
لبـخـنـد را مـی زنـــد فــریــاد

فــردا کـه ابــرهـــا رفــتـنــد
پـایـیـز هـم دل انگـیـز است
هرچند در فراق این همه گل
دلها همیشه چـو پاییز است

آنـهــا کــه مـهـربـان بـودنـد
در قلبهای ما ستاره شـدنــد
مانند فصل های خوب خـدا
شعرها هم چهار پاره شدند

#مجید_عزیزی_ورکی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چقدر این روزها از بودنم از زندگی سیرم
از این احساس دلتنگی برای عشق دلگیرم

همیشه فکر میکردم که بی تو زندگی هرگز
همیشه فکرمیکردم که بی تو ساده می‌میرم

هنوزم   زنده ام قلبم درون سینه می‌کوبد
اگرچه  زندگی را بعد تو جدی نمیگیرم

نمک آورده ای تا مرهم زخم تنم باشد؟
نمیخواهم!تمام عمر در عشقت نمک گیرم

دلم سرزنده از عشق است و پیری را نمی‌فهمد
ولی انگار پژمرده ست در آیینه تصویرم

تو مثل کوه می‌مانی بلند و سرد‌وبی احساس
و من رودی خروشانم که از دوشت سرازیرم

#نیلوفر_رضایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…
Подписаться на канал