گر چه تو را نگاه جگر سوز داده اند
بر من دلی همیشه غم آموز داده اند
روزی که سوز و ساز رقم خورد در ازل
سازش به تو ، به سینه ما سوز داده اند
در گردش همیشه ی این روز و شب دریغ
شب را نصیب ما و تو را روز داده اند
بر گیسوان دلکش و ناز تو پیچ و تاب
بر ما تبی همیشه دل افروز داده اند
بر بخت ما خزانِ چمن سوزِ مهرگان
بر تو همیشه فرصت نوروز داده اند
ما را همیشه حسرت فردای دلخوشی
جام طرب به دست تو امروز داده اند
#فطرت بگیر دامن صبر جمـیل را
بر تو همیشه غصه ی لب دوز داده اند
#مجتبی_رجبی_راوندی
#فطرت
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بی تو قطعا روزهای شاد من بسیار نیست
بعدطوفان چون گذشته زندگی سرشار نیست
عاشقت بودم شکستم را پذیرفتم ولی
مثل جنگی نا برابر فاتحی در کار نیست
گاه تنها اشتباه آدمی وابستگی است
قاب عکس کهنه هرگز جزئی از دیوار نیست
من به تنها ماندن عادت داشتم از ابتدا
رفتنت حالا بجز تکرار یک تکرار نیست
شهر متروکم غریبه از چه می ترسانی ام
زلزله در شهر ویران حاصلش آوار نیست
#آذر_امامی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
به تنهايي گرفتارند مشتي بي پناه اينجا
مسافرخانه رنج است يا تبعيدگاه اينجا
غرض رنجيدن ما بود از دنيا كه حاصل شد
مكن اي زندگي عمر مرا ديگر تباه اينجا
براي چرخش اين آسياب كهنه دلسنگ
به خون خويش ميغلطند خلقي بيگناه اينجا
نشان خانه ما را در اين صحراي سر در گم
بپرس از كاروان هايي كه گم كردند راه اينجا
اگر شادي سراغ از ما بگيرد جاي حيرت نيست
نشان ميجويد از من تا نيايد اشتباه اينجا
تو زيبايي و زيبايي در اينجا كم گناهي نيست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا
#فاضل_نظری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چرا انقدر دیر از راه رسیدی ؟
حالا که راه برگشتی نمونده
کجا رو اشتباه رفتم که تقدیر
تو رو انقدر دیر اینجا کشونده
چرا انقدر دیر از راه رسیدی
چرا من منتظر بودم همیشه
چرا وقتی همه چی رو به راهه
یه وقتا زندگی بیرحم میشه
تو رو انقدر میخوامت که انگار
یه نیمه از دلم برگشته باشه
ولی انقدر دیر از راه رسیدی
که باید نیمی از قلبم جدا شه
شب و روز منو فکرت گرفته
ولی دیره برای فکر کردن
یه وقتا آدما مجبور میشن
که راهایی که رفتن بر نگردن
چرا انقدر دیر از راه رسیدی...؟
#امیر_پیرنهان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
عشق در تو به شكل ديگر بود
شكل يك غده ي پروستاتي!
شكل يك بيني عمل كرده
عُق زدن هاي خون و كف قاطي!
درتو تعبير تازه اي از عشق
درتو شكل جديدي از ادراك
بوسه هاي نچيده شهوت بود
پرسه هاي بلند؟ ، الواطي!
پيكر يك زنِ برهنه شده...
در تو معناي شاهكاري بود
روزوشب هاي تلخ تعريف از
عشق هاي به سبك تو، لاتي!
دو قدم پشت سر بيا خانم!
ژست تازه براي هم قدمي!
من شبيه ضعيفه ام! يك زن!
رنگ و رو رفته، كهنه، اسقاطي!
مي روم تا بيابم اين «من» را
خسته ام از شلوغي ذهنت
در سرت بَلبَشوي عالم هاست
عشق هاي زياد و افراطي!
#شمیم_به_نژاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
در استوای دلم جز غم تو پیدا نیست
ولی چه چاره کنم با گلی که با ما نیست
میان سینه ی ما غیر تو نمی گنجد
اگرچه در دل سنگت برای ما جا نیست
به نور ماه چکادت قسم که پنجره ام
بجز طلوع پگاهت به مشرقی وا نیست
به ناله های شبم دل نمی دهی اما
در انحنای تنت جز ترانه گویا نیست
شمیم موی تو دارد نسیم و می دانی
شلال طره مستت نصیب اینجا نیست
مقیم شهر تو ام ای بهانه ی بودن
اگرچه فرصت عمری برای فردا نیست
فدای شهد شراب دو چشم شهلایت
بنای مهر و محبت همیشه برپا نیست
#علی_معصومی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
باز هم عکس تو و صورت ماهت مثلاً
من تنها شده هم غرق نگاهت مثلاً
فکر صبح ام تو بیایی وسرت چادر سبز
الکی من بنشینم سر راهت مثلاً.....
چادرت را ببرد باد و کمی هــُـول شوی
باد برهم بزند موی سیاهت مثلاً
من خجالت بکشم، نه نه خجالت نکشم
بروم از چمدان، بعد کلاهت مثلاً....
حرکاتت همه در قاب دلم عکس شود
خندهی پرنمک و گاه به گاهت مثلاً
با منیژه شدنت بیژن دیوانه شوم
یکسر از قصد بیفتم ته چاهت مثلا
یا امیرم شوی و کشور دل بگشایی
کهنه سرباز تو و عضو سپاهت مثلاً
کوچه خلوت شود آهسته ببوسم لب تووو
«بشود بوسه سرآغاز گناهت مثلاً»
#حسین_خدایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
صبر کن خانه معطّر بشود بعد برو
گل این باغچه پرپر بشود بعد برو
ترسم این است که مشرک بشوم از تب تو
صبر کن دل به تو کافر بشود بعد برو
چشم من تر شده از آمدن و رفتن تو
صبر کن چشم تو هم تر بشود بعد برو
صبر کن این چمدان حرفْ فراوان دارد
خاطرش از تو مکدّر بشود بعد برو
رنگ موهای تو و چهرهی من هردو سیاه
چهره با چهره برابر بشود بعد برو
عاشقم ، صبر کن و شعر مرا از بر کن
شعرم از شوق... سراسر بشود بعد برو
#پرویز_شالی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
باید از دل حجاب را برداشت
جلوه های سراب را برداشت
من از آن روز گشتم آواره
که ز رویش نقاب را برداشت
ساده گفتم،که دوستت دارم
از لبانش جواب را برداشت
در کدامین بهار گل می کرد
که حضور گلاب را برداشت
گره در کارم آن زمان افتاد
کز بساطم شراب را برداشت
کاش می شد ز گردش ایّام
این همه پیچ و تاب را برداشت
از فراز و نشیب این دنیا
عمر سرکش شتاب را برداشت
عشق #واسع به درس و مدرسه نیست
بایـد ای جـــان کــتــاب را بــرداشت
#سید_علی_کهنگی
#واسع
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
از من نگیر آغوشِ گرم و مهربانت را
دورم بپیچان مثلِ پیچک بازوانت را
وقتی کنارت می نشینم مادر خوبم
بگذار بر پیشانیام مُهرِ لبانت را
از غصههایت کاش قدری مالِ من میبود
ای کاش میدیدم هیاهوی نهانت را
حالا که در آغوشت حقِ آب و گل دارم
وا کن به رویمِ آشیانِ بیکرانت را
یادت دوانده ریشه در احساس ِ من مامان
بنشان درونم حس و حالِ جاودانت را
در میبری از من تمام خستگیهایم
وقتی که میبوسم مزارِ دُرفشانت را..
دیگر ندارد بیتو فرقی رفتن و ماندن
مادر چرا کردی جدا از من جهانت را؟
عمرم،گلِ زیبای من،ای جانِ من، ای عشق
ای کاش میمُردم،نمیدیدم خزانت را ..
از من نگیر آغوش گرم و مهربانت را
دورم بپیچان مثل پیچک بازوانت را...
#فرشته_تشکری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
ز جادوها توان فهمید من جادوی ابرویم
نه در دستان من چاقوست، من در دست چاقویم
دو چاقو یا دو خنجر یا دو شمشیر به هم چسبان
من از این خط ممتدها نباید گفت و میگویم!
تو با موچین خود باغی پر از گل را هرس کردی
و من گلبرگها را موبهمو بر خاک میجویم
هم از اخم تو میترسم، هم از لبخند تو شادم
من آن شیرِ گرفتارِ میان چند آهویم
طلسمم کرده آن پیوسته، آن سربسته ـ بازیگوش
تو در این ماجرا پنهانی و من، ماجراجویم!
#حسین_شیردل
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بوق اشغال می زند قلبت، بوق درگیر یک نفر بودن
پشت مشغولی دلت یک زن مانده درگیر «دردسر» بودن
سنگهای سکوت می گیرند بخت این انعکاس را از من
خسته ام از «مرا» نفهمیدن از شکسته شکسته تر بودن
گاهی احساس می کنم بی تو زندگی رنگ مرگ می گیرد
از نگاهت رها شدن در باد مثل یک برگِ دربدر بودن
ناخنم را جویده ام تا ته!! دوری ات رفته روی اعصابم!!!
تو سرآغاز هرخبر باشی، سهم من از تو بی خبر بودن؟
چشم هائی که خیره اند به تو اضطراب مرا نمی فهمند
حس تردید و یأس و دلتنگی...حس عشقی که... در خطر بودن!
بی تو دستم نمی رود تا شعر بی تو شعرم نمی رسد به قلم
حس تلخی نشسته در قلبم مثل احساس بی پدر بودن!
بی تو پیراهنی قدیمی که بی تنت – بی بهانه- می پوسم!
کفش هایی که جاده می پوشد، چمدانی پر از سفر بودن!
#شمیم_به_نژاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
با اینکه می دانم به چشم زندگی سیرم
اما برای لحظه ای لبخند می میرم...
در چشم های کودکم ابری تکان می خورد
با بغض بی اندازه ام ، بیتاب تبخیرم...
دیروز فهمیدم کسی را دوست می دارم
امروز فهمیدم برای عاشقی ، پیرم !
پاییز در قلبم شبیه کفتری جلد است
تا می رسد از پنجه هایش شعر می گیرم
تا می رسد اندیشه ام را شور می دزدد
از کوچه ها می آیم و با کوچه در گیرم...
من یا نمی میرم ! و یا اینکه خدا شاهد
یک روز از چشمان نا آرام ، می میرم ...
#ویدا_کنشلو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
تو هم با من چنان نامهربان بودی که آدم ها...
رها کردی مرا در بین این غم ها ، جهنم ها
صدایت کردم اما چشم هایت را به من بستی
جهان،تاریک شد، درمن فراوان شد محرم ها
و من با بادها ازیاد شب های جهان رفتم
و از من هیچ جا یادی نشد حتی به ماتم ها
منی،که چشم هایم ابرها را منتشر می کرد،
تمام خویش را پیچیده ام در قطره ، شبنم ها
منی که کوه ها در شانه هایم، واقعیت داشت،
شدم چون سنگ های پیش پا افتاده، چون کم ها
مگر تو چشم هایت را به سمت من بچرخانی،
که من آتش بگیرم زیر این باران نم نم ها
مگر تو با چراغ روشنت ، از کوه برگردی
مرا پیداکنی درجاده ی ِ تاریک ِ مبهم ها
مرا که درهراس بادو باران،گم شدم در مِه
به سمت شهر باز آری دوباره بین آدم ها !
#پاییز_رحیمی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
تو از جدایی مان باک یا هراست نیست
که تو مسافری و وقت التماست نیست
بگرد آینه ی من! ببین که در همه جا
به غیر قامت من هیچکس، مُماست نیست
کسی بجز من مشعل فروزِ آتش عشق
در این سراچه ی گرما، هوا شناست نیست !
قرار بود که شاگردِ درس خوان باشم
ولی بجز سخن عشق، در کِلاست نیست
نشانه های میانسالی است می فهمی؟
همین که عطر تنم در تن و لباست نیست!
به چشم های سیاه و قشنگ و مخملی ات
دوباره خیره شدم، چرا حواست نیست...؟!
#سارا_صابر
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
از دست غم و دوری محبوب چه گویم؟
از قلب پراز دردِ پرآشوب چه گویم؟
هی شعرنوشتم که بخواند که بماند
هی رفت وندیداز دل مغلوب چه گویم؟
بارانی و ابریست دلم،بوی نم خاک
ازبغضِ تر و حالِ بد و خوب چه گویم؟
چینیِ غرورم به زمین خورد و فرو ریخت
وقتی که شدم خُرد و لگد کوب چه گویم؟
ترسیدم از اویی که دلش پیش دلم نیست
از قلب فرو خورده ی مرعوب چه گویم؟
من عاشق او بودم و او عاشق رفتن
با رفتنش از این دل مخروب چه گویم؟
از حاشیه ها دور کُنیدَم که بمیرم
از این دل وامانده ی منکوب چه گویم؟
#لیلا_سبزی_ملکی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
از فکرهای شوم در خواب تبرها
تا تیغه ی خورشیدبالای چپرها
این سال های بی تو کجدارومریز و
سر کردنم باسوزش سنجاق سرها
باشوق اینکه میشود برگشته باشی
وقتی که در کوچه سلام رهگذر ها...
تو عمق رویایی ترین دریاچه هستی
وقتی که با قایق پی ات سطحی نگر ها
آنقدر آرامی که شک دارم بدانی
پر میشود هر روز با اسمت خبرها
بی شک تو مثل پهلوان های قدیمی
تا داستان های تو را هر شب پدر ها....
#نسرین_مرادیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
گاهی اگرچه ساکت و بی حالت آمده ست
این چشم ها همیشه به دنبالت آمده ست
ای سرزمین شعر من امروز لشگری
از واژه های تازه به اشغالت آمده ست
عشق تو مردی است فراموشکار و گنگ
اینگونه است آنچه که در فالت آمده است
عشق تو شاعری ست که حرفش شنیدنی ست
زیرا برای پرسش احوالت آمده ست
گاهی "اَسالم" ست که با جاده ی بهشت
تنها به میهمانی "خلخالَ"ت آمده ست
گاهی گُدازه ای ست که خرمائی و سیاه
از لابلای قرمزی شالت آمده ست
گاهی سکوتی است که ناگاه و ناگزیر
همراهِ ترشخندِ لبِ کالت آمده ست
عشق تو هرچه هست اگرهم که رفته است
برگشته است زود و به دنبالت آمده ست
#علی_مهدیزاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بذار باور کنم هستی
بذارتنهاییام کم شه
می خوام تصویراندامت
جلو چشمام مجسم شه...
می خوام آرامشم باشی
که بی اندازه غمگینم
دارم دنیارو باعشقت
یه جور ِ دیگه می بینم
بهت زل می زنم باعشق
توچشمات خونه می سازم
کنارت اوج می گیرم
تو می شی بال پروازم
یه عمره ازتومی خونم
یه عمره پای توگیرم
حسابم با تو معلومه
گره خوردی به تقدیرم
داری اشکامو می بینی
می دونی که دوسِت دارم
تا وقتی روبروم باشی
چش از تو بر نمی دارم...
بهت زل می زنم باعشق
توچشمات خونه می سازم
تو احساس منو داری
تو می شی بال پروازم
#حامد_بصیر
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
من در آغوش گرم ، بی خوابم
تو در آغوش مرگ خوابیدی
گرگهای سیاه می دانند
زیر پاییزِ برگ خوابیدی
می کنی هر بهار را برفی
می زنی لاف های احساسی
کرده ای با تمام « من » بازی
بازی تاب تاب عباسی
می خورم چرخ در هوای تنت
سر من گیج می رود از بوت
عاشق چشم بسته خواهد دید
رقص را بر کرانه ی گیسوت !
« دار » اَم از هر نداری ات آمد
ارتفاعی برای رقصیدن
بی دلی وحشیانه ای ، من هم
ساده ای در هوای رقصیدن
سیزده سال ، بی تو ؛ تنهایی
سیزده قرن ؛ خونِ دل با تو
من هنوزم به شعر می بارم
دوست دارم ترا و ... اما تو ...
ماه و خورشید من ، گرفته دلش
زندگی بوی مرگ آورده
از همان روز برفی ات بانو
نوبهارم تگرگ آورده
تخت را عکس قبل چیدی که ...
باز هم تخت و سخت می گردید !
خواب در پشت پرده مشکوک و
در سرت خاطرات می دردید
***
تختِ تخت است خوابهای دَمر
تخت بود و تشابهی با زن
تخت یعنی وسیله ای کمری
مثل ربط طناب با سوزن !
قصه از گرگ ، دور افتاده
گرگ تو ، کارمندِ نخ ریسی ست
روی تختت به گاو نخ می داد
پیله ات ، سخت در دگردیسی ست
می شکافی حریرِ دُورت را
از تو تکثیر می شود عقرب !
با تو پروانگی ، خیالی بود
از تو می سوخت ، شمع من هر شب
تو و پستان های نابالغ ...
من به تشویش و مرگ ، آلوده
گورِ تاریک و سرد ؛ آغوشت
من به پاییزِ برگ ، آلوده
گرگهای سیاه ، هم رقصت
تو در آغوش گرگ می لولی
پیش من ، درد و بغض و باران بود
روی تختت هنوز ؛ شنگولی ... !
مست بودند از شرابِ لبت
کارگرهایِ بورسِ نخ ریسی
هی سهامت بلند و ... می خوابید ؛
لولویِ قصه های « چل گیسی »
***
شعله از قصه هام می ریزد
من که آتشفشانِ معروفم
دفترم پُر شد از ستاره و تو
سیزده قرن ، کوری بوفم
احمقانه دلم دچارت شد
بُطرها را به ناف می بندم
زاده ی پیک های آتش بست ؛
احمقانه هنوز می خندم
مست مستم هنوز از فکرت
مست مستم هنوز می بارم
مست مستم هنوز می خندم
احمـقانـه دچــارِ رگبــارم ...
#سید_مسعود_حسینی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
نیامـدم کـه بخواهم کنـارِ مـن باشی
میـانِ اینهمـه بیگانـه یـارِ مـن باشی
دلم گرفته تر از بغضِ مهربانِ شماست
مبـاد آن کـه شمـا غمگسارِ من باشی
تو ای ستارهٔ وحشی که کهکشان زادی
مخـواه روی زمیـن بـر مدارِ من باشی
من از اهالی عشقم، نـه از حوالیِ جبر
خطاست اینکه تو در اختیارِ من باشی
ولی، نـه! من که در اینجا دچارِ پاییزم
چگونـه از تـو نخواهم بهـارِ من باشی
تو میتوانی از آن چشمهای خورشیدی
دریچه ای به شبِ سردو تارِ من باشی
همیشه کـوه بمان تا همیشه نامِ تورا
صـدا کنم کـه مگر اعتبـارِ مـن باشی
#ناصر_فیض
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بِکش بر بوم من رنگ ِ دو چشم آسمانی را
به قلبم قاب کن آن ابروی ِ رنگین کمانی را
چه تابستان داغی! باز هم با برف دی ماهت
بغل کن ساعتی این قلّه ی آتشفشانی را
لبانت را که می بینم هوای دیگری دارم
هوای بستنی با طعم خوب زعفرانی را
تو با پیراهن گلدار از هر شهر دل بردی
چه آسان بسته ای پرونده ی جام جهانی را!
میان زلزله با تو شباهت های بسیاری است
گمانم از خودش آموختی خانه تکانی را
نمانده آجری بر این پرستشگاه ساسانی
چه کردی با دلم؟ این یادگار باستانی را....!
به دنبالت تمام کوچه ها را _ در به در _ گشتم
من آن بادم که در شهر تو گم کردم نشانی را
همه از درد می میرند و من از شوق دیدارت!
بیاور با خودت آن اتفاق ناگهانی را ...!
#محمدعلی_نیکومنش
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
دیگر طنین خنده هایت را نمی خواهد نگاهم
سجاده و سوز دعایت را نمی خواهد نگاهم
شفاف چون آیینه ام یکرنگ مثل قلب باران
چشمان پر رنگ و ریایت را نمی خواهد نگاهم
بت ساختم از هیبت مردانه ات در باور خود
بیمار هم باشم شفایت را نمی خواهد نگاهم
طوفان شده از هجمه ی آتشفشان در نیل چشمم
موسی اگر باشی عصایت را نمی خواهد نگاهم
می بخشی از دریای نور و معرفت اما به منت
حاتم شدی دیگر عطایت را نمی خواهد نگاهم
زخم نگاه خسته ام را درد و درمانش تو هستی
تا زنده ام درد و دوایت را نمی خواهد نگاهم
#زیبا_حسینی_جیرندهی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
دیگر دلی برای سرودن نمانده است
وقتی که درد ریشه به جانم دوانده است
دردی ز جنس خیلِ فقیرانِ مُلک و بوم
دردی که رکن حس و قلم را تکانده است
آیا چگونه می شود از عشق دم زدن
آنجا که ظلم فاتحه بر عدل خوانده است
ما را چه می شود که چنین سرد و ساکتیم؟
اردوی ترس به خیمه مان باره رانده است
من شرم دارم از قلم و خَلقِ بینوا
نفرین به شعر و لکه ننگی که مانده است
#کمال_پیری_آذر_هریس
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
ببن ما فاصله افتاده ،جدایی هر گز
صحبتی هست ولی، عقده گشایی هرگز
گرچه زندانیِ در محکمه عشق توام
به ملاقات خوشم ،شوق رهایی هرگز
مثل موجی متلاطم که به ساحل برسد
بی قراری شده کارم ، بی وفایی هرگز!!!
می کُشد عاشق دلباخته ات راروزی
بیخیالی توحتما،بی دوایی هرگز
لحظه ای نیست که فکر تو نیاید به سرم
ببن ما فاصله افتاده جدایی هرگز ...
#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
فک مـی کنـی بازیه چشمـاتو روم می بندی
شوخی باهات ندارم، به چی داری می خندی؟
به چی داری می خندی؟ به گونه ای که خیسه
یا لــرزش دستـی کـه وصیت می نـویسـه
به چی داری می خندی؟ به غیرتی که مُرده
یا دل خسته ای که ، بدجوری بازی خورده
منی که غیرتم مـُـرد، نفس برام حرومه
تنها رفیقـم امشب ، تیــغ زیر گلــومه
گلومو پاره کردم، چشام سیاهی میره
ثانیه های آخر، داره گریــه ت میگیره
سکانس آخر رسید، چَن قطره خون رو دیوار
تنـفـر از خیـانت، یه مــردو کشتــه انگــار
#محمدحسین_پرهیزکار
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
هر چند کم ، بگذار کم کم عاشقت باشم
من می توانم جای او هم عاشقت باشم
لبخند غمگینی به لب داری که می خواهم
در لحظه های شادی و غم عاشقت باشم
ویران نمی خواهم تو را چون سیل ، می خواهم
مانند باران نرم و نم نم عاشقت باشم
چون صخره ای افتاده ام در ساحلی تنها ...
دریای من ، من می توانم عاشقت باشم
ای کاش می شد گوشه ی دنجی از این دنیا
حوا شوی ، من مثل آدم عاشقت باشم
تقدیر خود را می پذیرم ، هر چه بادا باد
باید که در قعر جهنم عاشقت باشم
من دوست دارم ، دوست دارم عاشقم باشی
من دوست دارم ، دوست دارم عاشقت باشم
#علیرضا_خجو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
گر تو را هيچ کسی دوست ندارد ، به درک !
آسمان دوست ندارد که ببارد ، به درک !
در صف عشق ، خدا چند نفر را نشمرد
آه ... ، بگذار تو را هم نشمارد ، به درک !
تازه بگذار کسی فکر تو هم را نکند
يا کسی سر به سرت هم نگذارد ، به درک !
اگر از اينهمه آدم نفری پيدا نيست
به دل مثل تويی دل بسپارد ، به درک !
اينکه در خاک دلت با همه ء تنهايی
يک نفر نيست کمی عشق بکارد ، به درک !
#محسن_عندلیب_خواه
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
در صراط المستقیم عشق ، شیب افتاده است
مرد چشمم بی تو در سیلی مهیب افتاده است
عاقبت رفتی و فهمیدم که بیخود بر لبم
ردّ داغ آیه ی "اَمّن یجیب" افتاده است !
من خدا را خوب می فهمم در آن حالت که دید
جای او در قلب آدم شوق سیب افتاده است
بی تو حالم مثل ماهی شد که تا نزدیک ظهر
گوشه ای از آسمان سرد و غریب افتاده است
ای صلیبم چشمهایت ! مثل عیسی گیجم از
هاله ای که از تقدس بر صلیب افتاده است !
چون مترسک بغض دارم که پس از دفع بلا
آخر از محصول باغش بی نصیب افتاده است !
رفتی و گفتی غزل مُرد و نمی دانی که از
دوری ات هم در دلم شوری عجیب افتاده است ...
#جواد_نوروزي
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
پای حساب خستگیهایم که بنشینم
این زخمها را حقم از دنیا نمیبینم
با اینکه لبخند از لبم لَختی نمیافتد
هرکس درونم را ورق زد دید غمگینم
از بیقراریهای قلبم تازه فهمیدم
هرجا که عطرت میوزد آنجاست تسکینم
از بس تنت را در خیالاتم به تن کردم
هرجا که دلتنگت شوم در خواب شیرینم
من اهل غم خوردن نبودم عشق یادم داد
هرجا که خندیدم بدان مشغول تلقینم
حالا که قلبم را به زحمت مبتلا کردم
دیگر نمیدانم کمم، بیشم، کدامینم؟!
#مریم_قهرمانلو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹