faghatsheroghazal | Неотсортированное

Telegram-канал faghatsheroghazal - ✏فقط شعر و غزل 📋

6853

زیباترین اشعار عاشقانه شاعران ایران را در این کانال بیابید... بیش از ۵ هزار نفر از هواداران غزل و شاعران مطرح کشور عضو این کانال هستند... #فقط_شعر_و_غزل faghatsheroghazal@ ارتباط با گردآورنده و مدیر کانال: @saeidrajabpour Admin:

Подписаться на канал

✏فقط شعر و غزل 📋

مثل آیینه که در ظاهر و باطن سادَست
به لبم مُهر سکوت و به دلم فریادست

پدرم سیب مرا از سر غفلت چیدَست
مادرم آه... مرا با غم و حسرت زادَست

آتشی در دل کوهم، فوران می خواهم
تن من داغ تر و سرخ تر از فولادست

تف به دنیا که جدا کرد تو را از دل من
که جهان بی تو چه بی حاصل و بی بنیادست

خون دل خوردن و هی مردن و هی دم نزدن
هنری بود که چشمان تو یادم دادَست

کندن کوه به عشق است وگرنه هر کس
تبر و تیشه به دستش برسد فرهادست

تو همان خنده ی زیبا و ملیحی هستی
که به روی لب من مثل گلی در بادست

من به ویرانی یک شهر پس از زلزله ام
اتّفاقی که نبایست، ولی افتادَست...

#فرهاد_شریفی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

آفتاب از کجا درآمده است
این که حـوّا هوای آدم کرد؟
با وجودت اتاق سرد و عبوس
کمی از سردیِ خودش کم کرد

 لحظه‌های نبودنت به خدا
در خودم بار‌ها شکسته شدم
تا به کِی توی خواب بایستی
حضرت ماه را مجسّم کرد؟

 عشق یک هدیه ی خدادادیست
من کجا و حضور ماه کجا؟
کاش می‌شد برای ماه دلت،
جای شایسته‌ای فراهــــم کرد

 دلِ من مثل سیر و سرکه شدست
نکند از کنـــار من بروی؟
کاش می‌شد که در کنار تو باز
چایِ پر رنگِ عاشقی دم کرد

 بعدِ تو سهم سالنامه‌ی من
روز و شب اشکِ شعر خواهد شد
فصلِ پنجم تویی؛ یقین دارم
می‌شود رفع غصّه و غـــم کرد

 قــول دادی به حرمت دلمـــان
زود برگــردی وُ مـن این دفعـه
قلب خود را به جای فرش حریر
پیش پای تو پهن خواهم کرد

#امید_صباغ_نو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چه سخته سرت خورده باشه به سنگ
به سنگی که واسش به سینه‌ت زدی...!
چه سخته یه عمری بشینی به پاش
ببینی که دامن به کینه‌ت زدی

بری پابه پاش و نباشی خودت
همش دنبال راضی کردن باشی
یه جایی بفهمی که بد باختی
ولی دنبال بازی کردن باشی

بشینی و هی چش بدوزی به در
که شاید بیاد و دلت وا بشه
نفهمی کجا بازیو باختی
تموم وجودت تمنّا بشه

خرابِ همون لحظه باشی... بیاد
ببینی نگاهش پر از لذّته
بریزی غرور خودت رو به پاش
بفهمی وجودت چه بی عزّته

تو روی زمین دنبالش باشی و
ولی اون بره آسمونت بشه
ببینی سفیدی موتو ولی
نباشه یکی هم‌زبونت بشه

چه سخته دلت بشکنه زیر پا
همون پا که رو چشم تو جاش بود
چه سخته سرت خورده باشه به سنگ
ولی باز دلت میگه؛ «ای کاش بود...»!

#پرویز_شالی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دلم شکسته از این حال بد چه بنویسم
از اینکه مانده غمت تا ابد چه بنویسم

از اینکه حجم غم آلود دوری ات می زد
به روی سینه ی من دست رد چه بنویسم

بگو من از تو که روزی بلور دستانت
تمام موی مرا شانه زد چه بنویسم

خدای من تو بگو از هجوم این غمباد
که بسته راه گلو را چو سد چه بنویسم

بگو بگو که من از رفتنی که یکباره
به کل خاطره ها زد لگد چه بنویسم

منی که مست می ام از زمان رفتن تو
از این گناه فراتر ز حد چه بنویسم

دلم چو بستر دریا مدام طوفانیست
از این تلاطم پر جزر و مد چه بنویسم

به حال و روز بدی بی تو من گرفتارم
دلم شکسته از این حال بد چه بنویسم

#مریم_پیروزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

همراه با وزیدن نت‌های ساکسیفون
در عصــــر شرجی غزلی غرق ادکلن

یک جفت چشم شرجی شاعرکش قشنگ
از بستگان دختر همسایه‌ی « نـــــــــــرون»

بر روی کاج پیر دلـــــــم لانه کرده‌اند
آرام و سرد مثل غم و خنده‌ی ژکون...

« د» وزن بیت قبلی من را به هم زده
لعنت به فاعــلات مفــاعیل فــــــاعلن

من قانعم تو را به خــــدا جان مادرت
امشب بیا و روسری‌ات را سرت نکن

#حامد_عسکری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

گنج قارون است عقل و حاتم طایی ست دل
دست و دلباز و بدون هیچ همتایی ست دل

گاه می بخشد به یک لبخند کل عمر را
شک ندارم بی گمان لطفش اهورایی ست دل

در غل و زنجیر گیسوی زلیخایی اسیر
یوسف است اما به بند چاه تنهایی ست دل

از کمین چشم هایش، با کمانِ ابرویش
آنچنانم زد که گویا صید صحرایی ست دل

برکه هم گاهی تلاطم دارد از دیدار ماه
دل به دریا می زند، آری چه دریایی ست دل

بین آدم های دنیا ساکت و گوشه نشین
خلوتی دنج است و با این حال، دنیایی ست دل

عقل چون در حال و روز او تامل کرد گفت :
در پی دیروز و امروزش چه فردایی ست دل!

#دانیال_حمیدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نهیب ضربه ی شستت گواست زلزله خیزی!
بنای ظلم رقیبان به تیر چشم بریزی

تو را اگر که ندانم،حیات،بیهُده دارم
که غیر مرگ نخواهد نَفَس بدون تو چیزی

تو یوسفی که گرفتی،وگرنه هیچ دگر یار،
کلاف کهنه ی ما را،نمی خرد به پشیزی

چقدر منتظر صبح پُر امید نگاهم،
که رَه بپویم و شب را گذر کنم به گریزی...

کجاست ساعت برگشت خنده های بهارم؟
بسوخت برگ و برم در خزانِ شوق ستیزی

سری برای نهادن به زیر پای شما هست؛
که در بساطِ تهی جز وجود،نیست،عزیزی.

#محمد_حسن_جنتی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

وصل تو را در دلم ، آتش جانم کنم
تا به نگاهی تو را ، تیر  ِکمانم  کنم

چشم ِ تورا میخرم تا که در آغوش  ِغم
باعث ِ آرامش ِ  روح و روانم کنم

باخته ام من اگر،  زندگی ام را به تو
هیچ نشد لحظه ای فکر ِ زیانم کنم

لحظه ی بارانی ام ،چتر سرت کو عزیز
کاش تو را دور از ، فصل  ِ خزانم  کنم

ساقی و ساغر چه شد ؟ باده ی چشمت کجاست؟
جام ِ لبت را بده  تا به دهانم کنم

مثل ِ مسلمان شدم بنده ی چشمان ِ تو
وقت ِ نمازم تو را  محو ِ اذانم  کنم

منکه پر از شعرم و ، شعر پراز حس توست
نام تو را  زین سبب  ورد ِ زبانم کنم

#اکبر_باباپور
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چار دیوارِ دلم از تو نشانی دارد
باز احساس تو با قلب، تبانی دارد

سالها بعد  اگر خاکِ مرا  بشکافند
قلبِ من باز  به یادت  ضربانی دارد

باد در شاخه ی سرسبز درختت پیچید
پشت هر پنجره دستت چه تکانی دارد

خوب پارو بزن ای قایقِ عاشق که هنوز
دلِ  دریا  زده‌ام ، موج  پرانی دارد

کم نیاورده هنوز این نَفَسِ پُرسوزَم
یادِ تو در دلِ من سوخت رسانی دارد

ای که معمار وجودم شده ای، می دانم
این اثر ارزشِ یک ثبتِ جهانی دارد

#نسرین_پورنقی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

یکی بیاید و من را به من نشان بدهد
مرا نشان به خودم یا به دیگران بدهد

گذر از این همه طوفان ز من نمی‌آید
یکی بیاید و جای من امتحان بدهد...

به من که عاجزم از لب به اعتراض زدن
به لطف معجزه دست و دل و زبان بدهد

و یا برای فرار از میان تمساحان
به من جسارت ازجان‌گذشتگان بدهد...

به من که مُرده‌ای‌ام ایستاده بر سر خاک
در این مسیر چو عیسی مسیح جان بدهد

سپس برای رهیدن ز بند و بست صلیب
دریچه‌ای به فراسوی آسمان بدهد...

                                          ***
در این خرابه‌ی نامش وطن نخواست کسی؟
به این مسافر سرگشته آشیان بدهد...

#قنبر_علی_رودگر
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

رو بود، کسی مثل من تشنج داشت
مسیر خانه به کفشش درازتر می‌شد
کسی از آنور گوشی دوید تا برسد
که زیر پاش گسل داشت بازتر می‌شد

غروب بود صدای تو بود، توی زمان
که در قبیله ی من رسم شکل ها مُد بود
و در قبیله ی من دود ها صدا دارند
که در قبیله ی من رسم عشق نا شُد بود

در انعکاس خودم روی درب کابینت
زنی که صورتکش روی جسم براقی ست
به دست و پاش گره خورده موی فرداری
سرش رها شده از او شبیه یک یاغی ست

به شب اجازه ی تاریک تر شدن می داد
به لطف سیلی محکم کبود تر می شد
صفی که بسته به پایش قدم زدن ها را
که پشت هر در بسته نبود تر میشد

و گوش خانه پر از حرف های او بود و
کنار کتری در حال جوش قُل می‌زد
دو پاش روی شن و ماسه های ساحل ماند
و داشت از خود خانه به کیش پل می‌زد

کسی قدم زده آنجا کنار یک ماهی
در آب های خلیج بنفش و لیمویی
بغل گرفتن جغدی دو کوچه آنورتر
که مانده در سبد آخر اتو شویی

و فکر برج بلندی درون لی لی پوت
که پله هاش به سمت غروب راه افتاد
به فکر ماهی کوچک به روی انگشتش
که توی تنگ به سمت جنوب راه افتاد

#باران_محمدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

امروز را با نام تو تقویم کردم
با تو لبالب میشود احساس هر دم

آغازِ تو پایان هر دلواپسی بود
خوش آمدی ای مرهم و درمانِ دردم

امشب غزلهایم روان تر می تراود
از نای درد آلوده و خاموش و سردم

روزی که رفته بر نمیگردد دوباره
هر چند دلخونم ولی در عشق مَردم

با من بمان تا شاعرِ چشم تو باشم
حجّی به جا آورده و دورت بگردم

#کمال_پیری_آذر_هریس
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

از چشم تو افتادم و افتادم از آن چشم
از لحظه ی افتادن من قافیه برگشت
بدباخته ام باور خود را، غم تلخیست
درمانده ام از هَجمه ی دنیای دَرَندَشت

من دوست تَرَت داشتم از حدِّ تصور
آنقدر که حتی اَحَدی درک نمیکرد
یک بار اگر قلب تو هم عاشق من بود
آغوش پر احساس مرا ترک نمیکرد

ازپنجره میدیدَمَت آهسته گذشتی
رفتی که خودم را به تباهی بکشانم
بی رَحم بگو با چه دلی خاطره ها را
از گوشه ی قلبی که شکستی بتکانم؟

دیگر گِلِه ای از بَدِ تقدیر ندارم
تقصیر خودم بود و غروری که شکستم
تقویم ورق خورده و پایان من آنجاست
آنجا که خطا کردم و دل را به تو بستم

تقسیم شدم بین دو احساس موازی
یک نیمه ام آشفتگی و گِزگِز دَردَست
آن نیمه ی دیگر که سرآغاز رهاییست
روحیست که خالی شده سنگیست که سَردَست

با اینکه خیالت همه جا دور و بَرَم هست
در لحظه ی جان کندن من جای تو خالیست
اینبار خدا میشکند شیشه ی غم را
آرامِ دلم میشود آن لحظه چه عالیست

#نرگس_چهارپاشلو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تمساح توی آب فرو رفت و… درد را
من می کشم ولی تو فقط اسم مرد را
 
روی خودت گذاشته ای تا که خِشـ…
:بگو!
من درک می کنم، نه! خجالت نکش،بگو!
 
حق طبیعی ات شده فریاد و فحش و قهر
مثـل تـمـــام  ِ مـردمِ بــی اعتــمــاد شهــر

دیگــر نیــاز نیست مــراعات حــال من
راحت شده ست از همه جنبه خیال من
 
دیگر دلی وجود ندارد، کسی که نیست
من مرده ام عزیز، بگو درد… درد چیست؟»
 
زل زد به طعمه ای که فقط ایستاده بود
این قصه یک تقابل بی ربط و ساده بود
 
یک مرد غیرقابل حل توی جدول است
که سال هاست منتظر تو معطل است
 
با پنـج حرف گمشــده توی مه‌ای غلیظ
تنهایی‌اش به تیرگی عمق جنگل است
 
دنبــال من بگــرد در این یاس فلســـفی
آهسته تر عزیز! که اینجا پر از تله است
 
تمساح در دو چشم سمج گیر کرده بود
راهــی نداشت، حادثه تغیــیر کرده بود
 
این درد، درد بچه پس انداختن نبود
با خــانـه های خـالـی تو ساختن نبود
 
چسبیده ام به پنج عمودی زندگیت
در بازی تو، دلهــره ی باخــتن نبود
 
بی حرف، بی تکان، جلویم ایستاده ای
انگار هیــچ چیزی در ایـن بـدن نبــود
 
انگار مرده ای و نمی فهمی ام که درد
را می کشم به عمقِ…به عق ِ لجن…نبود!
 
نه هیچ کس نبود که این راه را بلد
باشد، کمک! کمک! نه! کسی واقعاً نبود!
 
#فاطمه_اختصاری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

ببین تا کجا درد را می کشم
جفا های  نامرد را می کشم

چو پاییز بر بوم سبز درخت
فغان  رخ  زرد  را  می کشم

نشد فتح قلبش نصیبم،دریغ
عذاب عقب گرد را می کشم

نباشد ره عشق بی درد سر
کمین تب سرد را می کشم

مرا تا کجا می بری ای هوس
مهار  تو  ولگرد  را می کشم

بهار آمد و باز در فکر خود
شراب  ره  آورد  را می کشم

چو #واسع شبی در کنارم بمان
ببین  تا  کجا  درد  را می کشم

#سید_علی_کهنگی
#واسع
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

از اعتماد و عشق ! پر از یادگاری ام ...
اشکی به چشم دارم و صد تیغ بر جگر!

حیرانم از توحش دیوانه وار عشق ...
چیزی نمانده از همه پُلهای پشت سر!

تیر قساوت تو اگر بر دلم نشست!
از قدرت تو نیست. من انداختم سپر...

افسوس ! من حماقتِ یک زن که ساده بود!
صد لعن بر تویی که مرا  کُشتی ای پسر...

بازیگری شبیه تو دنیا ندیده بود
از عاشقی رسیده به نیرنگ و بیشتر ...

دست از منی که غرق پشیمانی ام! بشوی...
ای از تمامِ هرچه غلط ، اشتباه تر ....

لعنت به ساعتی که به سمتِ من آمدی
نفرین به عشق هایِ دروغین و حیله گر ...

دیدی تو اشک و هق هق من را و زنده ای؟
عاشق !!! بس است اینهمه تزویر ای بَشَر ...

صد دشنه خوردم از تو و یک زخم کاری است
آن دشنه ای که خورده به من ، لیک از کمر...

#سعیده_حیدریان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

در لحظه باریدن باران
وقتی که می رفتی دعا کردم
من با تمام حنجره آن روز
هر چند نشنیدی صدا کردم

گفتم که تنها می شوم برگرد
زنجیر غم ها می شوم بر گرد
گفتم نفس جان خوب می دانی
من با تو احیا می شوم برگرد

بی تو برایم برف زیبا نیست
دیگر بهاری هم نخواهد بود
بی تو تمام روز و شب هایم
جز رنج تکراری نخواهد لود

آن شب نگفتم ماه پیدا نیست
گم می شوی در سایه های شب؟
نور کم شب تاب قادر نیست
در انهدام لایه های شب؟

رفتی ولی من منتظر ماندم
این در هنوزم مانده نیمه باز
ناباوری را دوست می دارم
روزم به شوقت می شود آغاز

#تقی_‌شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

رفت کم کم به سمت لغزش گاه
دستش از دست مادرش ول شد
عمق دیدش اگر چه بالا رفت
مثل آدم به خاک نازل شد

یک صدای بلند پیچید و
به دلِ سنگ کوه سیلی زد
کوه بی اعتنا جوابش کرد
دفتر زندگیش باطل شد

بعد از آن سنگهای ریز و درشت
به ملاقات پیکرش رفتند
جمعیت غرق در تماشا بود
قصدشان رنج بود و حاصل شد

نعش خود را گرفت بر کولش
کنج تاریک ذهن خود خوابید
گرچه مقتول مصلحت ها بود
پیش افکار خلق قاتل شد

زیر رگبار اتهام عوام
قلب آزرده اش دوباره شکست
انگ مجنون و لاابالی خورد
مصحفش از خرافه کامل شد


در نهایت درون غار خودش
بین آغوش سرد خود مرگید
جای خود را به قاب عکسی داد
بعد از آن نور چشم منزل  شد

#میثم_نوروزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تو فکر می کنی ای شب! که ماه برگردد؟
شهـاب گمشـده از نیـمـه راه برگردد؟

تو فکر می کنی این آسمان تماشاییست
که هر سپـیـده که رفـتـه سیـاه برگردد؟

به پای سیب بهشتی نشسته ام که مگر
خیال آدم از آن اشتباه برگردد

خلاف منطق عشق است این که من باشم
و یوسف از تن من بی گناه برگردد

تمام وحشت من آهوانه از این است
که گرگ وحشی من سر به راه برگردد

تو فکر می کنی این سیب خسته می چرخد
کـه یـوسف آخـر قـصه بـه چـاه بـرگـردد؟

#حدیث_لزرغلامی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

در دام ِ شما مخلص ِ بی چون و چرا من
زندانی ِ   زنجیری ِ  انگشت نما   من

آرامش ِ دلخواه و دل انگیز  ِ دلم تو
آغوش ِ تب افروز ِ زمستان ِ شما من

همدرد تویی، همدل و همراز تویی تو
معبود تویی، قبله تویی، قبله نما من

دیریست که اشعار ِ‌ من از وصف لب ِ توست
شاعر شده ام بر لب تو ، وای خدا من

از عطر ِ نفس های تو در هُرم نفسهام
روح و تن وجان مست و پراز شور و نوا من

خوش ساز ترین  بوسه به لبهام زدی، تا 
خوش رقص برقصانمش آزاد و رها من

بوسیدن ِ چشمان ِ شما حس ِ قشنگی ست
بگذار  عبادت  کنم  آن  ناحیه  را من

پیشانی ات از لمس لبم خیس شد از شرم
به به شده ام عاشق ِ این حال و هوا من!!!!

#فرشته_تشکری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نمی‌فهمند ماهی های سرگردان زبانم را
چه راحت میدهم بر باد گاهی دودمانم را

هم اینکه توی تنگ آب طوطی وار می رقصم
همین یعنی که بی تو کرده ام گم آسمانم را

شبیه ماه هستی پشت هر ابری نمی مانی
دلم قرص است روشن می نمایی دیدگانم را

تو را با چشمهای روشنم آهسته گم کردم
ببخش ای آفتاب این پلک های خسته جانم را

تمام واژه هایم بی تو طعم خاک می گیرند
بیا پر کن از آن جام بلورین ت دهانم را ...

#صفیه_قومنجانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نه در غم های من بودی نه در لبخندهای من!
بریدی از نخ   ِابریشم  ِ پیوند های من

چه می خواهی تو از جان من ای تقویم ِ تکراری!
بیا و دست بردار از سر ِ اسفندهای من

بهار تازه را تصویری از پاییز می بینند
میان میله ها مانند من، همبند های من

نه از سبزینه بیزارم  نه از گل ها، ولی غربت
مکیده شیره ام را از دل ِآوند های من

دلم میخواست اقیانوس نام کوچکم باشد
شدند امروز خشکی ها همه پسوند های من!

لباس تیره ی اسپند پوشیدم که برگردی
در آتش رفتم اما حیف از ترفند های من!

کسی که رفتنی شد؛ می رود ! تردید جایز نیست
که تاثیری ندارد بعد ازاین سوگند های من.

#محمد_علی_نیکومنش
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

در دیار خویشتن خوار وغریب افتاده ام
ساز شهنازم،خموش  وبی شکیب  افتاده ام

همچو شوق گلنراقی  ، بوسه بارانم بکن
دخترزیبا!  زعشقت   بی نصیب افتاده ام

ابـرهای جمله عــالم  در دلم  شــوری نهید
چون سیاووشم  که اینک بی حبیب افتاده ام

ناله ی شوریده  ام،  همزاد  ساز یاحقی است
تا گـــرفتــار  زمــــان  نــانجیب   افتـــاده ام

چون تهمتن بادلی سرشار از مهرو صفا
در تــه چـاه شغــاد پرفـــریب افـــتاده ام

#مختار_فیلی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

یک شب عروسک بین بازیهای ما گم شد
اسم تمام غصه هامان سیب و گندم شد

وقتی سکوتم را برایت پست می کردم
دیدم که چیزی بین دل دل های ما گم شد

آهسته گفتم << دوستت دارم >> نفهمیدی
بین من و تو عاشقی سوء تفاهم شد

درگیر آلبوم شد تمام چشم های خوب
لبخندهامان خاطرات دست چندم شد

از توی آیینه کسی ما را نمی خندد
لبخندها دق مرگ یک لحظه تبسم شد

بر شانه های مهربانت گریه می کردم
بغض الفبای دلم هق هق تکلم شد

من مانده بودم پشت در ، دیدی و از ان روز
رنگ محبت های تو رنگ ترحم شد

زن های چادر پوش کوچه راست می گفتند
عشقم ضمیر جمله های بین مردم شد...

#الناز_سرخانلو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

شب رسید و باز بیداری عذابم میدهد
فکرهای پوج و تکراری عذابم میدهد

پیش از این در وقت تنهایی رفیقم شعربود
این غزل هم بی تو انگاری عذابم میدهد

سر اگر میداد بر حرف خودش می ایستاد
تازگی با ناز و عیاری عذابم میدهد

دست از روی دل صدپاره ام بردارکه
هرکجاانگشت بگذاری عذابم می دهد

درردیف این غزل تغییردادی همچنان
باز با تغییر اجباری عذابم می دهی

در کنار او به هر جایی که میبینی مرا
باچه ترفند و چه اطواری عذابم میدهی

تا به دل گفتم رهایش کن اگر مقدور شد
گفت میدانم توهم داری عذابم می دهی

#جواد_شادفر
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

امشب کمی به حال دلم کم گریستم
یادم به دوست آمد و نم نم گریستم
ای آشنا بیا و از سخنی آشنا بگو
اندازه ی تمام آدم و عالم گریستم

بی روی یار هیمنه ی شب تمام شد
عشقش برای جان و دلم التزام شد
من‌ را ببر به کوی دل انگیز عاشقی
حالا که دل برای دلبر دلداده رام شد

شب تا سحر به خواب من آمد خیال دوست
پرسیدم از محبت نیکو خصال دوست
یا هو کنان به سوی من آمد به شوق گفت
جان‌ها فدای لحظه ای از حس و حال دوست

آنان که مست روی تو هستند خوشدلند
دلداده اند و فارغ ِ از دیده و دلند
شب را نمی دهند به یغمای درد چون
خورشیدی اند و چشمه ی انوار کاملند

شب را به های و هوی جهانی نمی دهیم
این تحفه را به دور و زمانی نمی دهیم
خلوت نشین دوست به اخلاص می شویم
از کوی دوست نام و نشانی نمی دهیم

#جعفر_زارع
#خوشدل
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نشد ، چشم تو را خورشید از رونق بیاندازد
تو را در جان و دل تردید از رونق بیاندازد

نشد موی تو را مجنون تر از تو با نسیم صبح
جنون ِ گیسوان ِ بید از رونق بیاندازد

حسودی کرد شیطان تا تو را آن سیب سرخی که
زمین افتاد و می چرخید از رونق بیاندازد

شبیه ماهی و روی تو روی ماه رویان را
چگونه می شود ترسید از رونق بیاندازد

در این بازار رنگارنگ ، یک لحظه نشد ، چشمم
دلی را که به تو خوش دید از رونق بیاندازد

نشد که ضربه ی چاقوی تو بر این دل تنگم .‌.
اناری را که خون پاشید از رونق بیاندازد

شبیه موج می آیی به سمت صخره ، تابم را
غمت بر سینه می کوبید از رونق بیاندازد

لبت چون خمره ی می بر من دیوانه می خندید
مرا بوسید و می خندید ، از رونق بیاندازد

چنان لبهای تو سرخ است که ماهی دلخون را
درون تنگ، روز عید، از رونق بیاندازد

به اخمم می کشی میدان ببازم شاید این اخمت
مرا هم نیز با تهدید از رونق بیاندازد

ولی من تا ابد زندانی چشمان تو هستم
مرا هرگز نشد تبعید از رونق بیاندازد

مگر فتوا دهد ، بوسیدنت جایز نمی باشد !
لبت را مرجع تقلید از رونق بیاندازد
.
گلی زیبا شدی در باغ ، لعنت بر هرآن دستی
که از ساقه ، تنت را چید ، از رونق بیاندازد

#سیدمهدی_نژاذهاشمی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

بین ما پنجره ای نیست که دیوار کنی
بین ما نبض ِ دو تا زندگیِ لعنتیه
بین ما لحظه ی مکثِ دو نفر، خیره به هم
آخرین جمله ی این شاعره ی  پاپتیه

رفتی و بعد تو صدبار زمین خوردن من...
خنده ی تلخ سکوتی که سراسر گله بود
رفتی و بعد تو هر گوشه ی خوابم لرزید
پشت پلک ترم انگار پر از زلزله بود

بعد تو... دست خودم نیست ازت دل نکنم
دل سپردن به تو یک فاجعه ی پر خطره
دل سپردن به تو اندازه ی یک مرگ بده
تکیه دادن به درختی که رفیقش تبره

همه ی قصه تو بد بودی و تقدیر ولی
با دل خسته ی من بود که بازی میکرد
بعد تو عین یه دیوار ترک خورده شدم
که به هر پنجره ای دست درازی میکرد

رفتی و اینهمه آینده ی دور از تو گذشت
عقده شد روو همه ی خاطره ها خط افتاد
رفتی و بعد تو سرتاسر من خاک گرفت
آجر آجر نفس کوچه به لکنت افتاد

بعد تو این همه بارون زد و تنها بودم
سر هر پله ی این شهر  پر از ناخوشیه
سر هر پیچِ  تو.را.دوست.ندارم. یه دروغ
سر هر پنجره ی باز  تب خودکشیه

از خودم قول گرفتم که فرامــــوش کنم
چاره این بود به هر رهگذری روو بزنم
آخرین وسوسه ی شعر زبون بسته ی من
  - که به این دختر دریا زده چاقو بزنم

#مهسا_پهلوان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دلخسته ام، از اینهمه دیوار ِ بی در که...
«ای مهربان! یک پنجره با خود بیاور کـه»

دنیا تـــــو را برد و بـه نفرت هاش عاشق کرد
این غول تنها، گوشه ی قصر خودش دق کرد

غولی که آخر توی «فصلی سرد» خواهد مرد
یا از تـــــو یا از شدّت سردرد خـــــواهد مـــرد

«مسعودخان کیمیایی» خوب می داند:
که آخر ِ قصّه همیشه مَرد خواهد مُرد!

دلــــخسته ام از شهر نامردی و رندی ها
پایان خوبم باش! مثل ِ «فیلم هندی» ها...

#سید_مهدی_موسوی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تا ماه کامل می‌شود ، حالم دگرگون می‌شود
یادش که می‌افتم دلم ، دریایی از خون می‌شود

وقتی کنار پنجره ، با ماه نجوا می‌کنم
لیلای توی ماه هم ، پابند مجنون می‌شود

یادش بخیر آنروزها ، یک ماه دیگر داشتم
حالا بجایش آهِ سرد ، از سینه بیرون می‌شود

ای ماه باور می‌کنی، غمگین و تنها گشته‌ام
حالا فقط در سینه‌ غم روی غم افزون می‌شود

خوابی که تعبیرش فقط ، او بودو گرمای دلش
در خواب شیرین همچنان، فرهاد، محزون می‌شود

تقدیر اگر افسون کند... آدم دگرگون می‌شود
آدم به تقدیر خودش ، یکباره افسون می‌شود

#پرویز_شالی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…
Подписаться на канал